تبیان، دستیار زندگی

بزرگی را پرسیدند:جوانمرد کیست؟ گفت: آن که ببخشد و یاد نیاورد.

حکیمی بیشتر اوقات را به سکوت می گذراند.

 از وی پرسیدند ای حکیم سبب چیست که همواره ساکتی؟

حکیم گفت: از آن رو آن اندازه که از گفتگو پشیمانم از سکوت پشیمان نیستم!

از بایزید بسطامی پرسیدند اگر پس از مرگ تو پرسند چه آوردی؟ چه جواب می دهی؟ بایزید گفت: گویم درویشی که به درگاه ملک (malek) شود وی را نگویند چه آوردی؟ گویند چه خواهی؟!

آیا می دانی چرا خداوند شیطان را از درگاه خود راند و برای همیشه او را طرد کرد؟

چون فرمان خدای را برای سجده بر انسان اطاعت نکرد.

اما بی وفایی برخی آدمیا رابنگر که از خدا رو می گردانند و حلقه بندگی شیطان به گردن می آویزند!

رسول خدا(ص) می فرماید: خداوند به چنین انسان هایی خطاب می کند:

من به خاطر تو شیطان را طرد کردم؛ اما تو او را دوست خود گرفتی و به اطاعت او درآمدی؟!

دشمن را مغلوب کرده ای؟     پس سپاسگزار خدا باش و شادمان!

جنگ ادامه دارد؟     پس، مبارزه را جانانه ادامه بده!

یا تو مغلوب شده ای؟     پس، به فکر چاره باش!

و به این پیام امام عصر(عج) توجه کن که می فرماید:

هیچ چیز به اندازه نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد.

از امام محمد غزالی پرسیدند: چگونه رسیدی بدین منزلت از علوم؟

گفت: بدان که هر چه ندانستم از پرسیدن آن ننگ نداشتم.

یکی از زاهدان نزد خلیفه وقت رفت، خلیفه وی را گفت: ای مرد مرا پندی ده مرد زاهد گفتش به سفر چین رفته بودم، ملک چین را گوش کر شده بود. می گریست و می گفت نه از آن می گریم که شنوایی از من بشده است و لیکن از آن می گریم که مظلومی بر درم(daram) فریاد کند و من نشنوم.

در محضر عدل الهی یکی از پیشینیان را به حساب کشیدند کار نیکی نداشت جز آن که مرد توانگری بود و با مردم داد و ستد داشت او در دنیا به کارگزاران خود می گفت از مطالبه واماندگان درگذرید. خداوند به فرشتگان فرمود ما به گذشت از او سزاوارتریم از او درگذرید.