• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 507
تعداد نظرات : 10
زمان آخرین مطلب : 4089روز قبل
تاریخ

نوروز جشن كهن و جاودان آریایی



نوروز جشن كهن و جاودان آریایی




به گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، احمد نوری پژوهشگر فرهنگ و تمدن ایران زمین در این كتاب كوشیده است تا به اختصار پیشینه‌آیینی، تاریخی و فلسفی نوروز را مورد بررسی قرار دهد.

بررسی موسیقی و سرودهای نوروزی در ادبیات ایرانیان، نگاهی به خوردنی‌های نوروزی در نقاط مختلف ایران و بررسی نوروز در میان اقوام ایرانی از دیگر بخش‌های این كتاب پژوهشی اند.


نگاهی به پیشینه‌ تاریخی نوروز بزرگ (زادروز اشوزرتشت)، سیزده نوروزی و جشن فروردینگان از دیگر بخش‌های این كتاب به‌شمار می‌روند. فروردین روز از فروردین ماه برابر با 19 فروردین در گاه‌شماری ایرانی است كه نخستین جشن‌های ماهانه (برابر شدن نام روز با ماه) در سال «جشن فروردینگان» یا «فرودُگ» نام دارد.


نویسنده كتاب معتقد است كه نوروز، یكی از كهن‌ترین جشن‌های ملی ایرانیان است و به گواه تاریخ، پایه‌گذاری آن در دوران آغازین شكل‌گیری تمدن ایرانی و در دوره جمشید بوده است. آغاز هر نوروز در فرهنگ ایرانی آغاز فصل تازه‌ای در زندگی و فرهنگ و ادب و تاریخ مردم و سرزمین ایران و آغاز امیدی برای بهتر زندگی كردن و بهتر دانستن و بهتر مهر ورزیدن است.


نگارنده در این كتاب، ضمن بررسی پیدایش نوروز و فلسفه و آیین نوروزی، خوردنی‌های نوروزی و موسیقی و سرودهای نوروزی را در ادبیات معرفی و سپس جشن‌های نوروزی و شیوه اجرای آن‌ها را مطرح می‌كند.


كتاب «نوروز، جشن كهن و جاودان آریایی» نوشته احمد نوری در ٩٥ صفحه و با شمارگان 3 هزار نسخه و بهای 2 هزار تومان به كوشش انتشارات آرتامیس منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:14
تاریخ

نوروز باستانی؛ جشن نوزایی آفرینش



نوروز باستانی؛ جشن نوزایی آفرینش




به گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، مجموعه «از ایران چه می‌دانم؟»، یکی از برنامه‌های انتشاراتی موفقی است که چندین سال است به وسیله دفتر پژوهش‌های فرهنگی دنبال می‌شود. این مجموعه به مثابه یک دایره‌المعارف با بهره‌گیری از مدل فرانسوی «چه می‌دانم؟» طراحی شده است که در آن هر کتاب به یکی از موضوع‌هایی که به ایران مربوط است، می‌پردازد.

هر کتاب با نثری ساده و برای مخاطبان عمومی اما با دقت و دغدغه علمی و به قلم یکی از متخصصان همان موضوع نوشته می‌شود و حجم کتاب‌ها در حدود 120 صفحه است.


كتاب «نوروز، جشن نوزایی آفرینش» یکی از مهم‌ترین مضامین زندگی ایران را محور مطالعه خود قرار داده است. جشن نوزایی طبیعت که ارزشی اسطوره‌ای، نمادین، ذهنی ولی در عین حال کارکردی برای تمام ایرانیان و مردمان جوامع دیگری که فرهنگ ایرانی دارند، به حساب می‌آید.


دکتر علی بلوکباشی از قدیمی‌ترین پیشکسوتان انسان‌شناسی در ایران شمرده می‌شود و تاکنون چندین جلد از کتاب‌های این مجموعه از جمله «نخل گردانی» و «جامعه ایلی ایران» را تالیف کرده است. در کتاب حاضر نیز وی به تشریح نوروز بر اساس ساختاری می‌پردازد که بار اصلی آن کارکرد گرایانه بوده و بر مراسم و مناسک قرار دارد.


فصل اول کتاب به خاستگاه‌های اسطوره‌ای و تاریخی این جشن پرداخته است. در میان مراسم و مناسک نوروزی مولف در سه فصل کتاب به ترتیب به استقبال رفتن نوروز (در قالب پیک‌های نوروزی، چهارشنبه سوری، یادآوری مردگان و...)، فرایند اصلی جشن (تحویل سال، آداب ایام نوروز، بازی‌ها و نمایش‌ها) و سرانجام نوروز در قالب جشن و سیزدهم فروردین را بررسی کرده است.


در کتاب نوروز، آیین‌ها و آداب و رسم‌های نوروزی، به ویژه آن‌هایی که در فرهنگ مردم ایران جنبه مشترک و همگانی دارند به صورتی کوتاه و فشرده و در حد حجم تعیین شده در مجموعه «از ایران چه می‌دانم؟» برای آشنایی علاقه‌مندان به خاستگاه و پیشینه جشن نوروز و آگاهی آنان از چگونگی برگزاری آن در گذشته و امروز بررسی و توصیف شده است.


در پژوهش‌های مردم‌شناختی ریشه‌یابی و یافتن بن مایه‌های هر رفتار اجتماعی و فرهنگی و چگونگی برگزاری آیین‌ها و جشن‌ها در گذشته و روند استمرار آن در تاریخ حیات اجتماعی و فرهنگی مردم در اهمیت ثانوی قرار دارد.


در این کتاب برای آگاهی همگان هر جا که میسر بود به چگونه پدید آمدن و چگونه بودن آیین‌ها و رسم‌های نوروز و تحقیق و تفحص تاریخی در خاستگاه و پیشینه و بن مایه برخی از آیین‌های نوروزی پرداخته شده است.


کتاب با عکس‌هایی جالب توجه در قاب تصویر قرار گرفته و منابع فارسی ارزنده‌ای را برای ادامه مطالعه به خوانندگان عرضه می‌کند. در پایان کتاب نیز نویسنده دیدگاه کلی خود را در تحلیل مردم‌شناختی جشن نوروز و پیوند آیین‌های آن با نوشدگی سال و نقش و کارکرد هر یک آورده است.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:14
تاریخ

نوروزنامه



نوروزنامه




من در صدد آن نبودم که درینجا تحقیق در احوال و افکار خیام نموده اقوال ادبا و سخن سنجان مغرب زمین را درباره او نقل کنم، این کار استعداد و مجالی بیشتر و موقع و محلی دیگر میخواهد. هر که طالب مطالعه و تتبع دراین موضوع باشد دریای وسیعی از کتب در پیش دراد که شنا کردن از آن یک عمر میخواهد.(1) مراد من ازین مقدار آن بود که خواننده معمولی را قبلا بافلسفه خیام اندکی آشنا ساخته سپس نوروزنامه حاضر را با آنها قیاس نموده نشان بدهم، که علاوه بر تصریح باسم خیام در دیباچه کتاب، وحدت طرز فکر نیز خود برهان دیگری بر اصالت نسبت آنست. نورزنامه رساله ایست در بیان سبب وضع جشن نوروز و کشف حقیقت آن و اینکه کدام پادشاه آنرا نهاده و چرا آنرا بزرگ داشته اند. نویسنده جشن نوروز را که یکی از رسوم ملی ایرانست موضوع رساله خویش قرار داده و بنا برین باید گفت بملیت ایران علاقه مند بوده است، خاصه وقتی می بینیم باصرار زیاد مراعات و حفظ این جشن را حتی بر اقوام ترک و روم نیز واجب میشمارد.(2) مولف از شاهان اساطیری و تاریخی ایران تا زمان یزدگرد شهریار یاد بسیار میکند و پیشه ها و رسوم و فنونی را که ایشان نهاده اند مطابق با روایاتی که در شهنامه ها آورده اند نقل میکند چنانکه گوئی بخواندن شاهنامه فردوسی مداومت داشته. آیین جهانداری شاهان ساسانی را با تمجید و تحسین حکایت میکند. وی منجم و ریاضی دان بوده، در مسائل طبی از آراء رازی و ابن سینا پیروی مینموده(3). و این کتاب خود را در نیشابور نوشته یا فقط نیشابوری بوده(4) کتاب را اگر چه میگوید بموجب التماس دوستی نوشتم در حقیقت برای شاه نوشته و چیزهائی را که میگوید موبدان موبد برای شاه بعنوان هدیه نوروزِی میبرده هر یک شاه یکی از انواع است: شراب شاه نوشیدنیها، زرشاه گوهرهای گدازنده، یاقوت شاه گوهرهای ناگدازنده، اسپ شاه چرندگان، بازشاه پرندگان، وقس علی هذا(1) . برای یک پادشاه ترک و در دوره سلطنت ترکان در ایران نوشته: یک جا میگوید امروز اسپ را هیچ گروه به از ترکان نمی شناسند از بهر آنکه جهان ایشان دارند(2)، مکرر بترکان پند میدهد که جشن نوروز را ترک میکند، درباره خواص اسپ بگفته افراسیاب پادشاه ترک استشهاد میکند(3)، و از خارج میدانیم که سلاجقه نسب خویش را باو میرسانده اند.(4) برای یکی از جانشینان نزدیک ملکشاه نوشته آنهم در هنگامی که هنوز از مرگ ملکشاه خیلی نگذشته بوده است(5) در فصلی که شاهان باستان ایران را مشتاق بآبادی جهان معرفی میکند مثل اینست که میخواهد بجانشین ملکشاه بگوید کار بنای رصدخانه که او شروع کرده بود تو باید بپایان بری.
نویسنده فیلسوفی است مادی ، معتقد نیست که خدا انواع را جدا جدا خلق کرد، بلکه میگوید چیزهای نو برحسب گردش عالم و چنانکه در خور آن بود پدید آمد(6) زندگی را تلخ مییافته و میگوید دنیا در دل کسی شیرین مباد(7) فکر مرگ همیشه او را در رنج داشته و میدیده که مردان مرگ را زاده اند. بنابراین معتقد میگردد که باید یک دم هم شده خوش بود، پس از ان هر چه میشود باک نیست(1) چون زر را برای خوش بودن زندگی لازم میداند آنرا تمجید میکند(2) شراب را نیز که وسیله شادی و خرمی و راندن اندوه است میستاید(3) صورت خوب را نیز بزرگ میشمارد و با یک دنیا لطافت بیان کتاب خویش را برای فرخندگی بر روی نیکو ختم میکند. بجمال نه تنها از لحاظ ظرافت پرستی مینگرد بلکه فایده مادی نیز دران می بیند باین طور که شخص خوب صورت ناگزیر میشود مال بیشتر بدست اورد تا بتواند با دوستاران بهم بنشینند و خوش باشند(4) برای همین منظور خوش گذشتن زندگی بشری است که اصراری بآبادی جهان دارد.
اگر چه دیباچه کتاب را بر سبیل سیره جاری مولفین بحمد و درود شروع میکند باز همه پیغمبران را در یک ردیف قرار میدهد. اسلام استعمال ظروف زرین را نهی میکند ولی او خود را بآن راه نمیزند(6) بی آنکه اعتنائی بحرام بودن شراب در نظر مسلمانان داشته باشد آن را مدح میکند و منافع و مضار انواع مختلف آن را بیان مینماید و چاره زیان هر یک را بدست میدهد. فقط اشاره ای میکند که در قرآن نیز سودمندی شراب یاد شده است(7) در سراسر کتاب یک نصیحت اخلاقی جز تشویق شاه به بی آزاری و دادگری که لازمه آبادی و آسایش خلق است دیده نمیشود. بزرگترین فضیلت انسانی شجاعت را میداند و قدرت و عظمت را دوست دارد. (8) و پیکر شجاعت را بطوری که در صفحه مقابل ترسیم شده است وصف میکند(1) فضیلت بزرگ دیگری که قائل است ملکه خواندن و نوشتن است (2) داستان سلطان محمود را با پسری نیکوروی و بزرگ داشتن و بالا بردن او، و همچنین داستان دختری را که روی زیبای خویش را شفیع پدر یا سرور خود گردانید با لحن موافقت و ستایش نقل میکند. کلیه این ممیزات(از حیث زمان و مکان تالیف و طرز فکر و انشای ساده لطیف بی تکلف) در هر کتابی جمع شد اگر در خود کتاب هم تالیف آن بخیام نستب داده نشده باشد من آن را از خیام میدانم، چرا ندانم؟ برای اینکه صاحبان تذکره ها و کتب تراجم چنین کتابی باسم او نیاورده اند و من و شما تا امروز آن را نمی شناختیم و ندیده بودیم؟ مگر ارباب تذکره همه چیز را نوشته اند یا همه اقوال و روایات آنها راستست؟ چند صد کتاب حدس میزنید در ایران نوشته شده باشد که ما نه تنها نام آنها را نشنیده باشیم بلکه اصلا از نوشته شدن آن هم خبر نداشته باشیم ؟ چه کسی را جز خیام توان یافت که با او همعصر بوده باشد و چنین رساله ای را نوشته باشد آنگاه این قدر گذشت کرده باشد که نام خیام را بر آن بگذارد؟ بالاخره این کتاب موجود است و صریحا از تالیف خیام خوانده شده و براهین نیز برصحت این تصریح داریم. پس تا دلیل دندان شکن بر بطلان این نسبت اقامه نشود هیچ کس را بتصاحب آن سزاوارتر از حکیم عمر خیام نیشابوری نمیشماریم. من این رساله را یک هدیه خیام بادبیات فارسی و ملیت ایرانی میدانم و بازیافتن آن را خوشبختی بزرگی میخوانم. از روی سبک انشای سریع و نقصهای عبارتی و پاره ای غلطهای تاریخی و ادبی آن(1) حکم میکنم که خیام آن را بسیار سردستی ، بدون صرف وقت و مطالعه و تحقیق و مراجعه ، فقط باعتماد حافظه و مساعدت خیال، بطور قلم انداز، برای منظوری نوشته و بشاه معاصر خویش تقدیم کرده یا بلکه اصلا بتکلیف آن شاه روی کاغذ آورده است. این رساله گرانبها که یک یادگار نثری ادبی و شاعرانه از طبع لطیف همان خیام ریاضی دان و منجم و فیلسوف و متطبب و شاعر متفکر و بلند نظر و صاحب ذوق صنعتی عالی و قوه تصور وسیع است از حسن تصادف در سال 1307 هجری شمسی در ضمن مجموعه رسائلی بکتابخانه عمومی برلین منتقل شد، و عکس آن را که آقای میرزا محمد خان قزوینی برای کتابخانه وزارت معارف گرفته بودند من باجازه رسمی وزارتخانه متبوعه اساس این طبع قرار دادم. آقای قزوینی چند سطری در ابتدای مجلدی که حاوی اوراق عکسی است یادداست کرده اند که عینا نقل میکنم: (نوروزنامه، تالیف ملک الحکماء عمر بن ابراهیم خیام در شرح نوروز و تاریخ آن و آداب، نسخه منحصر بفرد کتابخانه دولتی برلین دارای پنجاه و شش صفحه بقطع وزیری بخط نسخ با املاهای قدیمی از قبیل نوشتن ذالهای فارسی بصورت ذال معجمه و نوشتن کی بجای که و نحوذلک، تاریخ کتابت ندارد ولی قطعا از قرن هفتم هجری مؤ خر نباید باشد، بخرج وزارت جلیله معارف دولت علیه ایران و باهتمام این ضعیف محمد بن عبدالوهاب قزوینی عکس براشته شد، شهر رجب 1350 مطابق آبان 1310)
(آ) درهامش صفحات مطبوع رمز این نسخه عکسی است و اعداد درشت که مقابل آنها در متن دو خط باریک عمودی بنا نهاده شده ابتدای صفحات آنست.
در خاتمه از دوست عزیزم صادق هدایت که یادداشتهای خیامنامه خود و بعضی کتب مربوط بخیام را برای استفاده باختیار اینجانب گذاشت سپاسگزاری را واجب میشمارم.
طهران، مهرگان سال 1312 ، مجتبی مینوی
پاورقی
1)A.G Potter کتابی بنامOmar Khayyam A Bibliography Of the Rubaiyyat Of در سال 1929 در لندن منتشر ساخته که در آن فهرست مجموعه های رباعیات خیام و کتب و مقالاتی را که در باب او بکلیه زبانها منتشر شده با تمام مشخصات داده است و شماره کلیه این نوع کتب و مقالات منتشره تا 1929 آنچه که جامع و پیشروان او توانسته اند به احصاء درآوردند یکهزار و صد و سی عدداست و آنها که از نظر مدونین این احصائیه فوت شده و یا بعد از انتشار آن از چاپ درامده نیز اگر بر این عده افزوده شود قطعا به هزار و پانصد میرسد
2) ص 10 سه سطر اخیر، و ص 14 س 11
3) ص 60 و 61
4) در صفحه 8 میگوید (بنشابور آمد)
1) ص 18 و فصل مربوط بهریک ازین چیزها دیده شود
2)ص55
3)ص 52
4)خواجه نظام الملک طوسی وزیر آل سلجوق در سیر الملوک خویش در فصل اول گوید:(خداوند عالم شهنشاه اعظم را از دو اصل بزرگوار که پادشاهی و پیشوائی در خاندان ایشان بود، وجد بجد همچنین تا افراسیاب بزرگ، پدید آورد)
5)ص 12
6)ص4
7)ص9
1)ص 69
2) ص 20 و بعد
3) ص 60 و بعد
4) ص 72
5) ص 14 تا 15
6) ص 21 س 7 و 14
7) ص 60 و بعد
8) ص 35
1)ص 36
2) ص 44
1) به بعضی ازین نقصها و اشتباهات در ضمن حواشی اشاره شده است. علاوه بر آنها قول باینکه دیبا از دیو بافت ناشی شده (ص8) از نوع اشتقاق عامیانه است، نام بردن سقراط جزء دانایان طب (ص 60) سهوالقلم، قول باینکه نام اجزاء کمان و تیر از روی نظایر آنها در اصطلاحات فلکی گرفته شده (ص39) درست بعکس واقع است و مشبه و مشبه به را بجای یکدیگر گذاشته و مجازی را اصلی و اصلی را مجازی گرفته است، در افرین موبدان موبد که خواسته است بپارسی صرف باشد دو کلمه رسم و همت را که عربی است آورده (18) حکایت تغییر فرمان شاه با اضافه کردن یک نقطه (ص 49) ممکن نیست مربوط بما قبل اسلام است.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:13
آموزش و تحقيقات

کتاب نوروز



کتاب نوروز




 کتاب « نوروز» در واقع دایره العمارف پژوهشی دربارۀ آیین ها و جشن های نوروز است که به کوشش علی دهباشی ارائه شده است.









کتاب « نوروز» در واقع دایره العمارف پژوهشی دربارۀ آیین ها و جشن های نوروز است که به کوشش علی دهباشی ارائه شده است.

 کتاب « نوروز» در دوازده فصل تنظیم شده و دارای مباحثی است دربارۀ : 1- فلسفه نوروز 2- آیین ها و رسوم نوروز 3-نوروز در ایران باستان 4- نوروز و اسطوره ها 5- نوروز در تاریخ 6- هفت سین 7 سیزده به در 8 = نوروز در مناطق مختلف ایران 9- نوروز در کشورهای دیگر 10- نوروز در متون کلاسیک ادبیات فارسی 11- نوروز در سفرنامه ها 12 – اشعار نوروزی از سعدی تا ضیاء موحد . 

در کتاب « نوروز» نویسندگان و استادان برجسته ای مقالاتشان منتشر شده است . از جمله می توان به شخصیت هایی همچون : غلامحسین یوسفی ـ مهرداد بهار ـ محمد معین ـ ژاله آموزگار ـ جلیل دوستخواه ـ مجتبی مینوی ـ حبیب یغمایی ـ عبدالحسین زرین کوب ـ انجوی شیرازی ـ جعفر شهری ـ محمود روح الامینی ـ ثمین باغچه بان ـ کیکاووس جهانداری ـ فریدون مشیری ـ نادر نادرپور ـ سیاوش کسرایی ـ محیط طباطبایی ـ پرویز رجبی و ....

 در کتاب « نوروز» از جمله به مراسم و آیین های نوروزی در بخارا، سمرقند ، آذربایجان، هند، بدخشان، پاکستان و چند کشور دیگر پرداخته شده است. 

در بخش پایانی کتاب « نوروز» سروده ها و اشعاری که به مناسبت بهار و نوروز سروده شده آمده است  با بخشی از شعر فریدون مشیری معرفی کتاب « نوروز» را به پایان می رسانیم :

                                                                با همین دیدگانِ اشک آلود،

                                                                از همین روزنِ گشوده به دود،

                                                                به پرستو، به گُل، به سبزه درود!

·         

                                                                به شکوفه، به صبحدم، به نسیم،

                                                                به بهاری که می رسد از راه ،

                                                                چند روز دیگر به ساز و سرود.

·                               

                                                                ما که دل هایمان زمستان است ،

                                                                ما که خورشیدمان نمی خندد،

                                                                ما که باغ و بهارمان پژمرد،

                                                                ما که پای امیدمان فرسود،

                                                               ما که در پیش چشممان رقصید،

                                                                این همه دود زیر چرخ کبود،

                                                                سر راه شکوفه های بهار

                                                                گریه سر می دهیم با دل شاد

                                                                گریۀ شوق ، با تمام وجود!

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:13
اخلاق

نماز و دعاى عید نوروز
نماز ، دعاى عید نوروز

متن زیر برگرفته از کتاب زاد المعاد اثر مرحوم علامه مجلسی است که در آستانه سال نو تقدیم خوانندگان ارجمند می گردد. 

 

حضرت امام صادق‏علیه السلام به معلّى ابن خنیس فرمود: چون نوروز شود، غسل بکن و پاکیزه‏ترین جامه‏ها را بپوش و به بهترین بوها ، خود را خوشبو کن و در آن روز روزه بدار، پس چون از نماز پیشین و پسین و نافله‏هاى آن فارغ شوى چهار رکعت نماز بگذار به دو سلام و در رکعت اوّل بعد از حمد ده مرتبه سوره انا انزلناه بخوان و دررکعت دوّم ده مرتبه سوره قل یا ایّها الکافرون و در رکعت سوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل هواللَّه احد و در رکعت چهارم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل اعوذ بربّ الفلق و قل اعوذ بربّ الناس را هر یک ده مرتبه بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا را بخوان:  « اللَّهمّ صلِّ على محمّد و آل محمّدٍ الاوصیآء المرضیّینَ وَ صَلِّ على جمیع انبیاءکَ وَ رُسُلِکَ بأفضل صلواتِک و بارک علیهم بافضل برکاتک وصلّ على اَرواحهِم واَجسادِهم. اللَّهمّ بارک لى فیما اَنعَمْتَ بِه عَلَىَّ حتّى لااَشکُرَ اَحدًا غیرَکَ وَوَسِّع علىَّ فی رِزقى یا ذالجلالِ والاکرام، اللَّهمّ ما غابَ عَنّى فلا یغیبنَّ عَنّى عَونکَ وَحِفَظکَ وَما فَقَدتُ مِنْ شَى‏ءٍ فلاتُفقدُنى عَونَکَ عَلَیهِ حتّى لا اَتکلّفَ ما لا اَحتاجُ اِلَیهِ یا ذالجلالِ والاکرامِ »

ترجمه: خداوندا بر محمّد(ص) و آل محمّد‌(ص)‌ اوصیاء برگزیده و بر جمیع انبیاء و رسولانت به افضل صلوات خود درود فرست و برکت ده  بر آنها، به بهترین برکات خود و بر ارواح و اجساد آنها درود فرست. خدایا در آن نعمتی که به ما عطا کردی برکت ده، تا سپاسگزار کسی غیر تو نباشیم و در روزی من وسعت ده. خدایا هر آنچه از من پنهان باشد ولی یاری و حفظ تو پنهان نخواهد بود و اگر چیزی را گم کردم به یاری خودت آن را از من مگیر تا بر آن چیزی که نیاز دارم در سختی واقع نشوم ای بزرگوار صاحب قرابت.

چون چنین کنى گناهان پنجاه ساله تو آمرزیده شود.

دعای تحویل سال

در وقت تحویل این دعا را بسیار بخواند و بعضى سیصد و شصت و شش مرتبه گفته‏اند:

 یا محوّل الحَول والاحوال حوّل حالنا الى اَحسنِ الحال - و بروایت دیگر - یا مُقلّب القُلوب الابصار یا مدبّر اللّیل و النّهار یا محوّل الحول والاحوال حوّل حالنا الى اَحسن الحال - وایضاً بعضى روایت کرده‏اند ایندعا را: اللَّهمّ هذه سَنَةٌ جدیدةٌ وَانت ملکٌ قدیمٌ أسئَلکَ خیرها و خیر ما فیها و اَعوذُبِکَ مِن شرّها و شرّما فیها واستکفیکَ مؤنتها و شغلها یا ذَالجلالِ والاکرامِ .

 خداوندا این سالى جدید است و تو پادشاه دیرینه، مى‏خواهم از تو را بهترین آن و بهترِ آنچه در اوست و پناه مى‏برم به تو از شرها و شر آنچه در اوست و کفایت او را مؤنت او و شغل او اى خداى بزرگوار و گرامیداشتن.

چهارشنبه 9/12/1391 - 0:24
آشپزی و شیرینی پزی

شیرینی بادامی مناسب شب عید

واحد آشپزی و تغذیه تبیان زنجان-

 

تبیان زنجان

خمیر بادام شیرین ۱۲۵ گرم  .  پودر قند ۱۵۰ گرم  .  روغن جامد ۱۵۰ گرم

آرد گندم  ۱۲۵ گرم  .  پودر هل ۲ قاشق چایخوری  .  پودر قند مقداری برای تزئین

 

 طرز تهیه :

برای تهیه پودر بادام ابتدا بادام های شیرین خام را به مدت ۱۰ دقیقه درون اب جوش بریزید سپس پوست بادام ها را جدا کنید ، بادام های بدون پوست را پس از خشک شدن با دستگاه اسیاب کنید تا بافتی نرم و خمیری پیدا کنند.

 درون کاسه ای پودر قند ، هل و روغن جامد را با همزن برقی انقدر بزنید تا مخلوط نرم و سفید رنگی بدست اید سپس کم کم ارد را اضافه کرده و با قاشق مخلوط کنید ، پس از مخلوط شدن تمام مواد خمیر بادام را اضافه کنید و با دست کمی مواد را ورز دهید.

 حدود یک ساعت خمیر اماده شده را استراحت دهید ، پس از این مدت زمان روی سطح کار کمی ارد بپاشید و خمیر را پهن کرده و قالب بزنید و روی شیرینی های قالب زده کمی پودر قند بپاشید.

 درون سینی فر کاغذ روغنی بیندازید و شیرینی ها را درون سینی بچینید ، سینی را درون فری که از نیم ساعت قبل با حرارت ۱۶۰ درجه سانتیگراد گرم کرده اید به مدت ۱۰ – ۱۵ دقیقه قرار دهید ( وقتی زیر شیرینی ها کمی طلایی شد یعنی پخته است ).

 شیرینی های اماده را از فر خارج کنید و اجازه دهید خنک شوند سپس درون ظرف مناسب قرار داده و با پودر قند یا پسته تزئین کنید.

 نکته ها :

 این شیرینی های کوچک و ترد مناسب برای مهمانی های عصرانه و جشن هایی مانند عید و تولد میباشد ؛ برای تهیه این شیرینی فقط از روغن جامد استفاده کنید چون کره یا روغن مایع موجب میشود شیرینی بافت خوبی پیدا نکند و پس از پخت خرد شود.

 


ایران كوك/گرد آوری:گروه آشپزی وتغذیه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/cooking_nutrition.html

سه شنبه 8/12/1391 - 22:9
آشپزی و شیرینی پزی

طرز تهیه شیرینی خانگی مخصوص عید

طرز تهیه شیرینی خانگی مخصوص عید واحد آشپزی و تغذیه تبیان زنجان-

مواد لازم :  پودر قند

250 گرم   كره آب شده 250 گرم

 زرده تخم‌‌مرغ      2 عدد

 هل ساییده‌شده       یك قاشق مرباخوری

 وانیل   1/8 قاشق چایخوری

 زعفران آب كرده      به میزان لازم

 سیاه‌دانه و پودرپسته     به میزان لازم

 آرد گندم، برنج و نخودچی  به میزان لازم

طرز تهیه:

كره را در یك ظرف روی حرارت ملایم قرار می‌دهیم تا دوغ كره از بین برود این كار باعث لطیف‌تر شدن شیرینی می‌گردد. بعد از خنك شدن كره پودرقند را به آن اضافه كرده و با همزن آن‌قدر می‌زنیم تا رنگ آن شكری شود و به طوری كه پره‌های همزن روی مواد جا بیندازد. زرده تخم‌مرغ، وانیل و هل ساییده شده را اضافه كرده و باز با همزن آن‌قدر هم می‌زنیم كه زرده محو گردد. سپس مواد به دست آمده را به سه قسمت تقسیم كرده و به هر كدام جداگانه از آردهای ذكر شده می‌افزاییم.

ابتدا با نوك انگشتان دست آرد و مواد را مخلوط می‌كنیم تا جذب یكدیگر شود و خمیر به دست نچسبد. 15 دقیقه به خمیر استراحت می‌دهیم و بعد آن را روی سطحی صاف با وردنه باز كرده و با قالب‌های ریز، قالب می‌زنیم و در سینی گالوانیزه مخصوص فر چیده و در طبقه وسط فر به مدت 10 الی 15 دقیقه با حرارت 350 درجه سانتیگراد حرارت می‌دهیم.

به خمیر گندم می‌توان زعفران آب‌كرده اضافه كرد تا شیرینی زعفرانی هم داشته باشیم.

با زعفران آب‌كرده، سیاه‌دانه و پودرپسته روی شیرینی‌ها را تزئین می‌كنیم. 

نكته :

 با توجه به ظریف بودن این نوع شیرینی باید حتما آرد را از پارچه حریر رد كنیم تا سبوس و هرگونه زبری آرد گرفته شود و آرد بسیار نرمی به دست آید.

شیرینی ریز را بعد از سردشدن از سینی جدا می‌كنیم تا له و خرد نشود.

 


گرد آوری:گروه آشپزی وتغذیه سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/cooking_nutrition.html

سه شنبه 8/12/1391 - 22:9
تاریخ

اقوام ایرانی با آیین های خاص به استقبال بهار می روند

اقوام ایرانی با آیین های خاص به استقبال بهار می روند واحد گردشگری تبیان زنجان-

بررسی جشن های ایرانی نشان دهنده ویژگی هایی مشترک در میان همه اقوام ایرانی است.تمام این جشن ها در پیوند با پدیده های طبیعی و کیهانی و اقلیمی شکل گرفته اند. از همه مهم تر این که نکته مشترک این جشن ها احترام و پاسداشت همه مظاهر طبیعت است. در هیچ کدام از آیین های ایرانی اثری از خشونت و بدرفتاری نسبت به گیاهان و حیوانات دیده نمی شود. برگزاری جشن ها و آیین های میهنی توسط ایرانی ها آن هم به گونه ای یکپارچه و با همبستگی و همزیستی شگفت انگیز فارغ از تفاوت های قومی و دینی و زبانی از دیگر نکات تامل بر انگیز این جشن هاست.

جشنواره «سفرهای نوروزی ایران» که به مدت سه روز در تهران برگزار شد از اشتراک بین قومیت ها در برگزاری آیین های نوروزی حکایت داشت. برپایی سیاه چادر های عشایری بختیاری ، ترکمن ها، قومیت عرب خوزستان و اجرای زنده مراسم خاص آیینی آن ها همه از ارتباط و همدلی قومیت های مختلف ایرانی نشان داشت اگر چه وقتی با هر کدام از اعضای این سیاه چادرها و یا نمایندگان حاضر در این جشنواره که از استان های مختلف کشور آمده بودند، درباره مراسم خاصی که برای به پیشواز رفتن بهار در شهر و دیارشان برگزار می کنند، پرسیدیم از تفاوت خاص مراسم آن ها شنیدیم.

۴ رسم گیلانی ها برای استقبال از بهار

،گیلانی ها با 3 یا 4 نمایش آیینی به استقبال بهار می روند.نمایش هایی مانند" عروس گله "؛ "نوروز خانی" ، "پیر بابو" و "راه به چره " .عروس گله نماد و نام بهار است . این نمایش مبارزه بین بهار و زمستان است و این که چه کسی برود و چه کسی بماند.در این نمایش یک پیر حضور دارد که داوری می کند و اعتدالین را برقرار می کند و با سرما و نماد پلیدی وپلشتی وخمودگی مبارزه می کند و بهار را از چنگ زمستان نجات می دهد.

در این نمایش چند هم سرا نیز حضور دارند؛ این نمایش از یک هفته مانده به نوروز روستا به روستا اجرا می شود. نمایش "راه به چره " نیز نمایش دیگری است که هم اکنون نیز اجرا می شود.

آهوی این نمایش نماد موجودی است که راه می رود و می چرد .درست از زمانی که این آهو در اطراف روستاها دیده می شود گروه نمایش هم کار خود را آغاز می کنند. به اعتقاد مردم این آهو نماد بهار است؛ آهو با خوردن علف هایی که تازه روی زمین روییده گرمای بدن خود را به زمین منتقل می کند و گیلانی ها معتقدند که با این کار زمین دوباره جان می گیرد و بهار زودتر می آید.

 برای اجرای این نمایش چهار نفر هم سرا به همراه هم با گرداندن آهوهای عروسکی و نواختن با دستگاه چارگاه موسیقی، نوایی شاد می خوانند و خانه به خانه و روستا به روستا می گردند و هدیه می دهند و هدیه می گیرند.

اجرای برخی از این نمایش های آیینی نسبت به گذشته کمرنگ شده است اما ما تلاش می کنیم دوباره این آیین باستانی را زنده کنیم ."یاور دهی " مراسم دیگری است که توسط گیلانی ها هر سال قبل از فرا رسیدن بهار اجرا می شود.

برای خانه تکانی هنوز هم رسمی در گیلان اجرا می شود با نام یاوردهی ، خانواده داماد همگی به خانه عروس می روند تا خانه عروس را برای فصل مهمانداری آماده کنند و خانواده عروس هم برای کمک به خانه تکانی به خانه داماد می روند و حتی برای استقبال بهار با کمک هم انبار برنج را کاملا پاک می کنند.

مراسم چهارشنبه سوری مردم گیلان هم خاص همین منطقه است .در این شب اغلب غذای مخصوص پخته می شود. البته دید و بازدید فامیل و حتی تشکیل گروهی از بزرگان فامیل برای آشتی دادن کسانی که با هم کدورت دارند نیز از مراسم مردم گیلان در ایام نوروز است.

زیارت اهل قبور در پنجشنبه آخر سال؛ رسم چهارمحال و بختیاری

به داخل سیاه چادر چهارمحال و بختیاری می رویم.اعضای گروهی که برای اجرای برنامه های آیینی دراین جشنواره حضور دارند با لباس های سنتی آماده اجرای برنامه هستند. ازده روز مانده به نوروز مردم استان چهارمحال و بختیاری سبزی می کارند. آخرین چهارشنبه سال هم مراسم خاص خود را دارد.

او آخرین پنجشنبه سال را شب مردگان و عید کوچک مردم این منطقه معرفی می کند .شبی که مردم به زیارت اهل قبور می روند و بر سر مزار مردگان سبزه می گذارند .پختن سمنو قبل از رسیدن تحویل سال در این منطقه رایج است.

 اما در عید بزرگ که همان عید نوروز است سفره هفت سین پهن می شود با همان سین های رایج و البته همراه با قرآن ، گلاب وتخم مرغ رنگی. دید و بازدید های نوروزی و سرزدن به پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها و عیدی گرفتن هم مانند بسیاری از شهرهای کشورمان دراین منطقه انجام می شود.

استقبال از بهار با پذیرایی سنتی در خوزستان

نحوه پذیرایی مردم ما سنتی است به وسیله چای ، قهوه و خرما وشیرینی هایی که از خرما تهیه می شود از مهمان ها پذیرایی می کنیم.

در فرهنگ مردم عرب چهارشنبه سوری وجود ندارد و فقط مراسم نوروز ما استقبال از میهمان ها و مسافرت است. سفره هفت سین هم در فرهنگ عرب های خوزستان رایج نیست چرا که هفت سین معروف در زبان ما عناوین دیگری دارد. او البته مهم ترین مراسم مردم این منطقه را مراسمی با نام "یزله" معرفی می کند، که در آن مردم در زمان تحویل سال با شمشیر و چماق و سوارکاری مراسم خاصی را برگزار می کنند و بعد از اجرای این آیین ها دید و بازدید ها شروع می شود.

البته خوزستان مناطق بختیاری، دزفولی و شوشتری نیز دارد که آن ها مانند مردم دیگر مناطق کشورمان سفره هفت سین دارند و مراسم چهارشنبه سوری را برگزار می کنند.ما سعی می کنیم آیین ها و رسومی را که از بین رفته دوباره احیا کنیم چرا که معتقدیم این ها هویت یک ملت و قوم است و ما هم وظیفه داریم به عنوان یک عرب ایرانی بر جاذبه های کشورمان اضافه و سنت های کشورمان را حفظ کنیم.

هفت سین متفاوت و «تکم» گردانی در اردبیل

 یکی از مراسم قبل از شروع سال نو در استان اردبیل، تکم گردانی است . این مراسم پیام آور رسیدن بهار است تکم بزی است که با لباس خاص و خواندن شعرهای خاص رقصانده می شود و از مردم شاباش و هدیه می گیرد و شادی را برای مردم به ارمغان می آورد .

 این آیین از ده روز مانده به عید و تا پایان روز 13 فروردین بیشتر در روستاهای اردبیل اجرا می شود.سفره هفت سین ما باسفره هفت سین معروفی که دربرخی شهر ها وجود دارد فرق می کندچرا که اسامی سین های سفره نوروز در زبان ما فرق می کند ولی در سفره های مردم اردبیل شیرینی ؛شکلات ؛خرما ؛ میوه؛ سبزه ؛ماهی وقرآن قرار داده می شود.

اگر چه سیب و سنجد هم در سفره های ما وجود دارد، اما سیر جایی در سفره عید ندارد. به گفته واثقی مراسم فال گوش ایستادن ، رنگ کردن تخم مرغ و پخش نقل رنگی در گذشته از مراسم چهارشنبه سوری مردم اردبیل بوده است اگر چه در حال حاضر هم برخی خانواده ها همچنان فال گوش می ایستند و منتظرند از زبان یکی از بزرگان صحبتی بشنوند . مردم معتقدنداگر حرف خوبی زده شود شگون دارد و می تواند نشان دهنده سال خوبی برای آن ها باشد.استاد شهریار هم در دیوان خود به این مراسم اشاره کرده است.

 


خراسان/گرد آوری: گروه گردشگری سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/turism.html

سه شنبه 8/12/1391 - 22:8
تاریخ

سین های باستانی

 سین های باستانی واحد گردشگری تبیان زنجان-

سفره‌ ای است که ایرانیان هنگام نوروز می ‌‌آرایند . این هفت قلم " سین " می ‌توانند هر چیزی با آوای آغازین " سین " باشند ( نمادی از " سپنتا " ) . برای مثال این هفت قلم " سین " بسیار رایج هستند :

 . سبزه - نماد نوزایی ( تولد دوباره )

. سیب - نماد زیبایی و تندرستی

. سمنو - نماد فراوانی ( برکت )

. سیر - نماد پزشکی ( درمان یا طب )

. سنجد - نماد عشق

. سکه - نماد دارایی

. سرکه - نماد شکیبایی و عمر

. سماغ - نماد ( رنگِ ) طلوع خورشید

. سنبل

 دیگر سین‌ ها :

سوسن . سبزی . سنگک . سپند . سیاهدانه

 دیگر اقلام :

 . کتاب - به نشانه تمدن و خردورزی : حافظ و شاهنامه و ( مسلمانان معمولاً قرآن را انتخاب می کنند )

. آینه

. ماهی سرخ

. یک جفت نوروزی ( شمعدان اصیل ایرانی )

. تخم مرغ رنگی

. کاسه‌ ای از آب که پرتقالی در آن غوطه‌ ور است ( به نشانهٔ زمین در فضا )

. یک شیرینی ایرانی ( مانند باقلوا ، شیرینی آردنخودچی ، ... )

. همچنین :

گلاب . آجیل . شکلات . گل نرگس . دیوان حافظ یا شاهنامه . ...

 نکته ی جالب توجه این که این سفره در دوران باستان " هفت شین " ( شهد ، شکر ، شیرینی ، شراب ، شببو ، شالین ، شبدر ) بوده است اما در پی ممنوعیت شراب در ایران در قرن 3 هجری این هفت " سین " بود که جای هفت شین را گرفت ، در اصل هفت شین ثابت بود اما هفت سین تقریبآ هر چیزی که از نظر مردم خوش یمین باشد و با سین شروع شود می‌ تواند باشد . این سفره اجزائی دیگر هم دارد مانند آینه که نماد نور و راستی است ، ماهی که نماد زندگی نیک بختی است ، شمع که نماینده آتش است ، گل که نماد دوستی است و کتاب که نماد دانائی است .

 تاریخچه ی هفت سین

در میان تمامی جشن ها و شادی هایی که در ایام نوروز برگزار می شود نباید ششم فروردین زادروز اشو زرتشت پیامبر راستین ایران زمین را از یاد ببریم . اشو زرتشت در تاریخ ایران زمین از جایگاه ویژه ای برخوردار است مردی که از سرزمین آذربایجان برخاست و با اندیشه و گفتار و کردار نیکش پیام آور صلح و دوستی و خردورزی در جهان گردید تا ایرانیان برای قرن ها به عنوان نخستین ملت یکتا پرست دنیا راه خود را از دیگر ملل دنیا جدا نمایند و در پرتو گفتار های هدایتگر و روشنگرش سرزمین اهورایی خویش را به عنوان پرچمدار صلح و یگانه پرستی به جهانیان معرفی نمایند و نشان دهند که راه در جهان یکیست و آن راه راستی است . هر چند قدمت نوروز به عنوان کهن ترین آیین ملی در جهان بسیار قدیمی تر از زمان زرتشت است اما اندیشه ها و باور های آیین مزدیسنی در این جشن باستانی تاثیر بسیاری گذاشته است .

 در آیین زرتشت مراحل شناخت و عرفان به هفت مرحله تقسیم می شود و یک جوینده راه راستی باید در پرتو این هفت فروزه اهورایی به پیش رود و با سرلوحه قرار دادن هر یک در زندگی خویش راه نیک از بد و درستی را از نادرستی تشخیص دهد . هر یک از این هفت فروزه اهورایی که به اصطلاح امشاسپند نامیده می شوند و به جهان مینوی تعلق دارند در جهان مادی نیز برای آنها نماینده ای تعبیر شده است .

 در راه رسیدن به شناخت کامل نخستین گام بهمن یا اندیشه نیک است اشو زرتشت چگونه خدا را شناخت و به مردم شناسانید ؟ اشو زرتشت فراگیری و شناخت و دریافت را بر پایه پرسش و پاسخ استوار ساخت . از خود می پرسید : چه کسی این زمین و آسمان و ستارگان را آفریده است ؟ چه کسی گیاهان را پدید آورده است و چه کسی حیوانات را هستی بخشیده ؟ با خرد ذاتی خود و دانش فراگیری از راه گوش و چشم کنکاش می نمود جستجو می کرد و می پرسید می خواند و می شکافت و در پایان بیاری اندیشه پاک پاسخ پرسش خود را در می یافت .

 هرمزد ـ اشاسپنـد اولی هرمزد یا اهورا مزدا می باشد به معنی سرور دانا . اشو زرتشت دریافت که اهورا مزدا آفریننده یکتاست اوست که با دانش خود دانش ها را آفرید . زمین و آسمان را آفرید و جهان و جهانیان را هستی بخشید . و بدین ترتیب نخستین گام را در راه بالندگی انسانی که همان اندیشه نیک می باشد برداشت و به کمک یانش اهورایی نیرویی برتر از اندیشه و خرد که اندیشه و خرد نیز آنرا تایید می کند و بر گرفته از روان و خرد الهی و جهانی است به حقایق دست یافت و این خرد الهی که از آن می توان به دل آگاهی نیز تعبیر نمود سرچشمه شناخت و معرفت اهوراییست . قرار دادن شیر بر سفره هفت سین و خوان مهرگانی به این امشاسند نسبت داده شده است . هرمزد در اوستابی اغاز و بی انجام وبا صفات پاک و دانا وتوانا و بی همتا ذکرشده . اولین روز فروردین هرمزد نام دارد و در اوستا نیز فصل مخصوصی به نام هرمزدیشت است که در میان صفات دانایی و توانایی خداوند جهان ( اهورا مزدا ) می باشد .

 این یشت در روز اول هر ماه خوانده می شود . انسان در راه پیمودن کمال ابتدا باید خدای مهربان را شناخته و به یگانگی او ایمان بیاورد و بعد از آن سایر مراحل و مراتب کمال و ترقی را طی کرده و از صفات شش اشاسپند دیگر پیروی نماید .

در سنت زردشتیان هر کدام از گل های خوب به یکی از اشاسپندان متعلق است که از میان درخت گل مورد که همیشه سبز و خرم است و آسیب خزان نمی بیند مخصوص اهورا مزدا است .

 دومین گام اشاوهیشتا یا امشاسپند اردیبهشت است که به معنای راستی و درستی و تقدس و پاکی و یا نیکو ترین آئین ایزدی والاست . قانون دگر ناپذیری است که آفرینش را نظم می دهد اشا نشانه خواست اهورایی است . اشا راه راستی است و پویندگان آن راه به خوشبختی می رسند و به بیان ساده تر اشا بیانگر هنجار ها و قانون های حاکم بر جهان هستی است و هر کس باید با اندیشه نیک این راه درست زیستن را انتخاب کرده و بر طبق راستی رفتار نماید و از کجروی پرهیز کند چرا که طبق قانون اشا نتیجه اعمال خود را درو می نماید و این میوه کارکرد خودشان است نه مجازات خداوند . بارها شاهد بودم که بسیاری از دوستان دین زرتشت را دینی کهنه و متعلق به زمان های گذشته می دانند اما در پاسخ به این عده می توان گفت بر طبق قانون اشا انسانها باید خود را با هنجار ها و نظم های پیرامون خود هماهنگ سازند دین زرتشت بر خلاف دیگر ادیان برای جزئیات تصمیم گیری نمی نماید اصول کلی در گات ها بیان گردیده اما جزئیات به خرد و دانش واگذار شده تا بتوانند خود را همگام با زمان تطبیق دهند و همراه سازند . روشن کردن شمع در سفره هفت سین به خاطر روشنایی آن و یا قرار دادن آتش در آتشدان به خاطر پاکی که آتش می آفریند و پلیدی ها را نابود می کند و می سوزاند به همین دلیل است .

این فرشته در عالم روحانی و معنوی مظهر صفات راستی و درستی و نماینده ی آئین جاودانی اهورا مـزدا و در جهـان مادی نگهبان همه ی آتش های عالم است . در میـان گل ها مـرزنگوش به این فرشته متعلق است .

 سومین گام شهریور و یا خشتراوییریا به معنای توانایی برگزیدنی ، کشور آرزو شده یا سلطنت خواسته شده است . خشترا از ریشه خش به معنای توانایی است . این فروزه را به شهریاری خدایی تعبیر کرده اند . اما استاد وحیدی در همان معنی اما به تعبیری دیگر آنرا شهریاری بر میل بیان نمودند و فرهنگ ایرانی می گوید که ای انسان تو باید بر میل های خودت شهریاری و فرمانروایی داشته باشی چرا که میل انسان حد و مرز ندارد به نوعی دیگر می توان شهریور را کنترل بر نفس اماره که در روایات اسلامی از آن بسیار گفته شده بیان نمود . بدست آوردن شهریور به هر انسانی توانایی اهورایی را می بخشد که هیچ چیز نمی تواند آن را از بین ببرد در جهان مادی نیز نگهبانی فلزات به این فروزه نسبت داده شده چرا که فلزات نیز هیچ گاه از بین نمی روند و آتش هر چقدر بر آنها قرار گیرد محکمتر و قدرتمندتر نیز می شوند فلسفه قرار دادن سکه در سفره هفت سین نیز شهریور می باشد . این فرشته در عالم معنوی نماینده ی سلطنت آسمانی و قدرت رحمانی است و همیشه خواهان فرو بزرگی است . در جهان مادی نگهبان زر و سیم و آهن و سایر فلزات می باشد از میان گل ها گل ریحان ( شاه اسپر غم ) متعلق به این فرشته است . گلی سفید با برگی معطر .

 سپنتا آرمیتی یا اسفند چهارمین فروزه بزرگ اهورامزداست استاد وحیدی این فروزه اهورایی را به معنی اندیشه نیک ترازمند ، آرامش افزاینده یا عشق پاک و سودرسان بیان نمودند . ما یک اندیشه نیک داریم که آن بهمن است آیا بهمن به تنهایی کافیست که مرا به یک راه درست برد ؟ اما همین اندیشه درست باید به دنبالش یک سپنتا آرمیتی باشد تا اندیشه نیک مرا در تراز و اندازه نگه دارد یک مثال ساده پاکیزگی است که در حالت معمول کار شایسته ای می باشد اما اگر همین از حد خود خارج شود به وسواس تبدیل می شود که برای هر انسانی درد سر ساز است . سپنتا آرمئیتی عاطفه و مهر و محبت است .

 ایمان و مهر به اهورامزدا و فرمانبردار اهورامزدا بودن و اندیشه نیک را از اهورا مزدا منحرف نکردن و در دنیای مادی نیز نگهبانی زمین بر آن قرار گرفته چرا که فروتنی و افتادگی پیش از هر چیز از آن خاک است و این صفات مهر و محبت و فروتنی بیشتر در میان زنان خصوصا مادران یافت می شود به همین جهت است که جشن اسفندگان را به نام روز زن و مادر در ایران باستان نامگذاری نمودند . کاشت سبزه و قرار دادن آن در سفره هفت سین نیز به همین دلیل است .

 گل بیدمشک به این فرشته منصوب است . در عالم معنویات نماینده ی عشق و محبت و بردباری و در جهان مادی نگهبان زرین است . زن های خوب و پارسا و خوب تربیت یافته بفرشته ی مقدس آریشتی بستگی دارند و همین لحاظ است که این فرشته در لفظ مونث می باشد . بهمن نخستین آفریده ی اهورا مزدا می باشد و برای همین مظهر اندیشه ی نیک است که نخستین پایه ی نیکی را تشکیل داده و همه ی خوبی ها از وی سرچشمه می گیرد . این فرشته در جهان روحانی و معنوی مظهر اندیشه ی نیک و نماینده ی خرد و دانایی خداوند است که انسان را از عقل و دانش بهره مند ساخته و او را به آفریدگار نزدیک می سازد .

 در جهان مادی نگهبان جانداران سودمند است . خروس که در اوستا از مرغان پاک به شمار می رود و در سپیده دم با صدای خویش دیو تاریکی را می راند و مردم را به برخاستن و نماز گذاردن و کسب و کار می خواند به بهمن بستگی دارد ، هم چنین جامه ی سفید از آن اوست . در میان گل ها ، یاسمن سفید به این فرشته تعلق دارد .

 و اما پنجمین و ششمین گام هاوروتات ( haurvatat ) و یا خرداد که به معنای رسایی و کمال و تمام و بی عیب و نقـص است و امرتات و یا امرداد که به معنای جاودانگی است . اهورامزدا گوهر کمال است او همه خوبی ها را در خود دارد و همه خوبی ها را از خود می دهد کمال نمادی از خود شناسی اهورامزداست . آدمیان می توانند با کوشش در راه رسیدن به کمال با به کار بردن خرد ( بهمن ) و کارکرد به راستی ( اشا ) و مهر ورزی ( سپنتا آرمیتی ) توان اهورایی بدست آورده ( شهریور ) و در راستای کمال ( خرداد ) راه پی موده خود را شناخته و به خدا برسند ( امرداد ) امرتات به معنای بی مرگی است اهورامزدا بی آغاز بی پایان و جاودانی است در اوستا امرتات و هاوروتات بیشتر جاها با هم آمده اند و این نشانه آن است که راه رسیدن به جاودانگی نایل شدن به خودشناسی و رسایی و کمال است و آدمی می تواند با خرد و راستی و مهرورزی به توانایی سازنده دست یافته و با آن توانایی به رسایی و سرانجام به جاودانگی برسد . در جهان مادی نگهبانی آبهای روان با خرداد است و در سفره هفت سین نیز ما به احترام این امشاسپند آب می گذاریم . و در فرهنگ ایرانی درخت سرو نیز به امرداد نسبت داده می شود چرا که هیچ وقت از بین نمی رود . این فرشتـه در عالم روحانی مظهر کمال اهـورا مـزدا و در جهان جسمانـی نگهبان آب است . گل سوسن نیز به او تعلـق دارد . به طور کلی این فرشته مظهر کمالات روحانی و جسمانی است .

امرداد ـ به معنی نمردنی و نابود نشـدنی ( جاودانی ) است . نماینده ی پایداری و جاودانی بودن است . گل زنبق در میان گل ها نماینده ی اوست .

 آخرین گام رسیدن به اهورامزداست که در فرهنگ و عرفان ایرانی آخرین مرحله و شناخت خداوند است و انسانی که از خدایی به خودآیی رسد در این مرحله گام نهاده است . که عطار از آن به سیمرغ تعبیر می کند و حلاج ندای انا الحق سر می دهد . سخن در این باره بسیار است . ریشه کلمه جشن که یشن می باشد به معنای ستایش و نیایش خداوند هدف اصلی تمامی جشن های ایرانی از جمله نوروز می باشد . قرار دادن دانه های مختلف از گیاهان مختلف بر سفره هفت سین به نوعی سپاسگزاری از برکات خداوندی است و آرزو کردن سالی پر از خیر و برکت به همراه خوشی و تندرستی از خداوند یکتا و راز جاودانگی فرهنگ ایرانی به همین دلیل است . فرهنگی که هدف آن رسیدن به حقیقت و ناب هستی و شناخت هر چه بیشتر خداوند است .

 ای خداوند جان و خرد هنگامی که در اندیشه خود تو را سر آغاز و سرانجام هستی شناختم . آنگاه با دیده دل دریافتم که توئی آفریننده راستی و داور دادگری که کردار مردم جهان را داوری می کنی هات ۳۱ بند ۸

 هر کسی در این جهان باید برابر آیین ازلی اشا یا راستی که بنیاد زندگی را تشکیل می دهد رفتار کند هات ۳۳بند۱

 ای هستی بخش دانا ای اشا و ای وهومن سرود هایی می سرایم که کسی پیش از این نسروده است . آرزو دارم بوسیله اشا و وهومن و خشترای فناناپذیر حس و ایمان و فداکاری در قلب هایمان افزایش یابد . پروردگارا درخواست ما را بپذیر و بسویمان روی آور و بما خوشبختی کامل ارزانی دار . هات ۲۸ بند ۳

 کسی که به گوهر راستی و نیکی بگرود شهریور و بهمن و اردیبهشت و اسفند او را یاری و استواری دهند و در کوشش در راه راستی و بر انداختن دروغ پشت و پناه وی باشند چنان که در روز پسین از آزمایش سرافراز بر آید و در برابر دروغ پرستان نخستین کسی باشد که به سوی بهشت جاودان گام بردارد . هات ۳۰بند۷

 مزدا اهورا با شهریاری و مهرخود به کسی که رفتار و گفتارش در پرتو اندیشه نیک و بهترین منش ها بر پایه راستی باشد رسایی و جاودانگی بخشد . هات ۴۶ بند۱

 


 وفاق/گرد آوری: گروه گردشگری سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/turism.html

سه شنبه 8/12/1391 - 22:7
تاریخ

فلسفه سفره هفت سین

فلسفه سفره هفت سین واحد گردشگری تبیان زنجان-

هفت سین به معنای هفت قلم شیئی که نام آن ‌ها با حرف " س " ( سین ) آغاز می‌ شود ، یکی از اجزای اصلی آیین‌ های سال نو است که پیشینه ‌ی ایرانیان آن را برگزار می‌ کنند . این اقلام سنتاً در سفره‌ ی هفت سین چیده و به نمایش گذاشته می‌ شوند . این سفره ‌ای است که هر خانواده ‌ای بر روی زمین ( یا بر روی میز ) در اتاقی که معمولاً به میهمانان گرامی اختصاص داده شده می‌ گسترد و این اقلام بر روی آن قرار داده می‌ شود :

در بالای سفره ( در دورترین فاصله از در ) آینه ‌ای گذاشته می‌ شود ، که در دو طرف آن شمعدان‌ هایی دارای شمع نهاده شده ( سنتاً مطابق با شمار فرزندان خانواده ) ، در پایین آن نسخه‌ ای از قرآن ( از شاهنامه یا دیوان حافظ نیز استفاده می‌ شود ) ، تُنگی که معمولاً حاوی یک ماهی لایی ( بسیاری از خانواده‌ ها یک کوزه آب باران را که قبلاً جمع آوری شده و یا کاسه آبی که حاوی برگ سبز انار ، نارنج ، یا شمشاد است نیز می‌ افزایند ) ، ظرف‌ های حاوی شیر ، گلاب ، عسل ، شکر ، و ( 1 ، 3 ، 5 یا 7 عدد ) تخم مرغ رنگ‌ آمیزی شده گذاشته می‌ شود .

مرکز سفره عموماً با گلدانی از انواع گل ‌ها ، معمولاً سنبل و شاخه‌ های بیدمشک فرو گرفته می‌ شود . کنار آن ، سبزه و دست‌ کم شش قلم دیگر که با حرف سین آغاز می‌ شوند ( تشریح شده در زیر ) ، ظرفی حاوی میوه ( سنتاً سیب ، پرتقال ، انار و به ) ، چند نوع نان ( اغلب شیرین ) ، ماست و پنیر تازه ، شیرینی ‌های گوناگون ، آجیل ( مخلوط خشک و بو داده شده‌ی تخم‌ های نخودچی ، خربزه ، گندم برشته ، برنجک ، و فندق و گردو ، که همگی با کشمش آمیخته ‌شده‌ اند ) قرار داده می‌ شود .

 چیزهایی که با " س " آغاز می گردند و بر سر سفره جای می گیرند معمولا عبارتند از :

 1. سبزه ، یعنی ، گندمی ( یا جو ، گاهی نیز عدس ) که به بلندی چند اینچ درون قطعه پارچه‌ی سفیدِ نازک پیچانده شده به گرداگرد کوزه‌ ای گلی روییده است ( امروزه سبزه در یک ظرف سفالین کم ‌گود رویانده می‌ شود ) ؛

 2. سپند ( اسفند ) ، تخم سداب کوهی که اغلب در یک بخورسوز گذاشته می‌ شود و درست پس از آغاز سال سوزانده می‌ شود

3. سیب ، پیش ‌تر یاد شد ؛

4. سکه ، چند عدد سکه ‌ی نو ؛

5. سیر ( سابقاً همراه با ریشه‌ هایی که برای شباهت دادن به شرابه‌ های رنگین ، قرمز رنگ می‌ شدند ) ؛

6. سرکه ؛

7. یک کاسه سمنو ( شیرازی ‌ها و کرد ها سمنی می‌ گویند ) .

این فقره ‌ی آخر بدین شیوه تهیه می‌ شود : مقدار مناسبی گندم برای سه روز در آب ( ترجیحاً آب بارانی که برای این منظور فراهم شده ) خیسانده می‌ شود و سپس بر روی یک سینی فلزی پهن گردیده و با پارچه‌ ای سفید پوشانده می‌ شود . هنگامی که گندم اندکی رویید ، بر روی تخته‌ ای سنگی یا چوبی خُرد و بعد درون هاون کوبیده می‌ شود و شیرابه‌ ی آن با آب داغ ، روغن و آرد مخلوط گردیده و همه‌ ی آن به وسیله‌ ی زنان ( هیچ مرد بالغی مجاز با مشارکت در این فرایند نیست ) به آهستگی پخته می‌ شود ( اغلب یک شب کامل صرف آن می‌ گردد ) ؛ نتیجه ‌ی کار یک خمیر غلیظ ، شیرین و به رنگی مایل به قرمز است ، که بخشی از آن برای سفره‌ ی نوروز کنار گذاشته می‌ شود و باقی آمده ‌ی آن در میان همسایگان پخش می‌ شود ، که آنان نیز ظرف حاوی سمنو را همراه با یک یا چند عدد تخم مرغ رنگ شده یا برگی سبز باز می‌ گردانند .

 چند نکته را باید پیرامون سفره ی هفت سین گوشزد نمود :

 1- به وارونه ی نام سفره ی هفت سین ، همواره چیزهای دیگری که با " س " آغاز نمی شود بر سر این سفره گذارده می شود . همچنین می توان گفت که همواره شمار چیزهای سین دار بر سر سفره ، بیش از 7 می شود و کمابیش سنجد ، سماق ، سوهان ، سیاه دانه و سرمه نیز بر خوان هفت سین گذاشته می شود .

 2- این سفره تنها ویژه ی نوروز نیست . در بسیاری جاها این سفره در آیین های عروسی چیده می شود . در برخی جاها نیز در شب جشن چله ، چنین سفره ای برپا می گردد . در بخشی از کاشان ، این سفره در جشن اِسبندی ، در 25 بهمن ، برابر با روز نخست اسفند در گاهشماری رسمی ، چیده می شود .

 3- شماری از مردمان آریایی نژاد و اقوام ایرانی زبان چون کرد ها ، تاجیک ها ، ارمنی ها که سهم بزرگی در گستره ی پهناور فرهنگ ایرانی دارند چنین سفره ای با این ویژگی ها ، در آیین نوروزی خود فراهم نمی کنند . حتی کرد ها و زرتشتیان که از محافظه کارترین قشر های پاسدارنده ی آیین های ایرانی اند نیز دارای چنین رسمی نیستند . هر آینه چندیست که به آرامی این آیین در میان ایشان نیز رواج یافته است .

 4- می دانیم که در زمان فرمانروایی ساسانیان ، مردم با رویاندن هفت گونه تخم بر روی هفت ستون به پیشواز نوروز می رفتند و بر سر خوان نوروز خود ، سینی هایی دارای هفت شاخه گیاه ( گندم ، جو ، برنج و غیره ) و یک گِرده نان درست شده از هفت گونه غله می گذاشتند . ولی تفاوت های بنیادینی میان آن سفره و سفره ی هفت سین امروزی دیده می شود .

 کهن ترین اشاره ای که به چیده شدن سفره ی هفت سین شده ، ارجاعی نا استوار است به یک دست نوشته ی کهن پارسی ، منسوب به دوران صفوی و مورخان سده ی 19 در گزارش های خودا از آیین های نوروز کمتر به این رسم اشاره نموده اند . تنها Heinrich Brugsch ، که در 1860 در تهران بود و جشن نوروز را با برخی جزییات آن شرح داده است ، ادعا می‌ کند که ایرانیان با کاشتن گل ‌هایی با نام ‌های آغاز شونده با حرف " س " در باغ ‌های ‌شان به پیشواز جشن ملی‌ شان می ‌روند .

 شاید بتوان ریشه های این آیین نغز را در باور های کهن ایرانیان باستان بازجُست و تا اندازه ای به آن دل استوار بود . اگر کلیت سفره ی هفت سین را بپذیریم پس آن را با امشاسپندان در پیوند خواهیم دید . گستراندن سفره ی هفت سین در شب نوروز و رواج این باور که روان مردگان بر آن فرود می آیند و در آن انباز می شوند ، آشکارا آن را با جشن روان ها ( فروردینگان ) همپیوند می گرداند :

 شیر : گاو و وهومنه / بهمن

شمع ‌ها : آتش پاک و اشه وهیشته ( اردیبهشت )

سکه ‌ها : ثروت و خشثره‌ویرییه ( شهریور )

سُنبل : هم هئوروتات ( خرداد ) و هم امرتات ( امرداد )

بیدمشک : آرمیتی / سپندارمذ ، چنان که سپند ( اسفند )

آب باران : ایزدبانوی اناهید

سمنو : که برای سفره کاملاً بایسته است و آن چنان نیروبخش قوای جنسی دانسته می‌ شود که برخی آن را " نیروی رییس خانواده " می ‌خوانند ، می ‌بایست به اناهید منسوب باشد ، چرا که سمنو را تنها زنان تهیه می‌ کنند .

ماهی : کر Kara ، که در دریای اسطوره‌ ای وئوروکشه Vourukasha می‌ زیید و جانوران زیان ‌بار را می زداید .

 


  وفاق/گرد آوری: گروه گردشگری سایت تبیان زنجان
http://www.tebyan-zn.ir/turism.html

سه شنبه 8/12/1391 - 22:7
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته