کد سوال : 14273
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چند نفر از عارفان بزرگ كشور را معرفي نماييد .
پاسخ : آيت الله بهجت ، علامه حسن زاده آملي ،آيت الله جوادي آملي ، آيت الله مجتبي تهراني. ;
کد سوال : 14274
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چرا خداوند بعضي حاجات انسان را به سرعت اجابت مي كند و بعضي ها رااجابت نمي كند؟
پاسخ : اين كه خداوند متعال بعضي حاجات انسان را سريعا" اجابت مي كند و بعضي را مدتها بعد از دعاي انسان برآورده مي سازد، علل گوناگوني مي تواند داشته باشد كه به بعضي از آنهااشاره مي كنيم : 1 .غفلت قلب : دعا يعني درخواست از خداي متعال براي برآورده ساختن حاجتي و طبيعي است كه اين ارتباط در صورتي موثر واقع مي شود كه فقط ظاهر دعا مورد توجه نباشد بلكه در باطن انسان توجه به خدا و تضرع به پيشگاه او شكل بگيرد و انسان فقط خدا را موثر در اموربداند .رسول اكرم ( ص ) مي فرمايد : ( ( اعلموا ان الله لا يقبل دعاً عن قلب غافل ؛ بدانيد كه خداوند دعايي كه از قلب غافل برخاسته باشد قبول نمي كند ) ) ، ( ميزان الحكمه ،ج 2، ص 875 ) . همچنين گناهان زياد كه منجر به قساوت و سنگدلي مي شدند از عوامل ديگر عدم استجابت دعا مي باشد.امام صادق ( ع ) مي فرمايد : ( ( ان الله لا يستجيب دعاً بظهر قلب قاس ؛ خداونددعايي كه از قلب قسي برخاسته باشد اجابت نمي كند ) ) ، ( ميزان الحكمه ، ج 3، ص 875 ) . 2 .انجام گناه : هر گناهي مي تواند مانعي در راه استجابت دعاباشد .امام باقر ( ع ) مي فرمايد : گاهي بنده از خداوند حاجتي را درخواست مي كند .پس اراده الهي بر تامين حاجت بنده اش در زماني كوتاه يا طولاني قرار مي گيرد .پس از آن بنده گناهي مي كند و خداوند متعال به فرشته مامورتامين حاجت او مي گويد، حاجتش را برنياور و او را از آن محروم كن ، چرا كه او خشم مرا برانگيخت و مستحق محروميت از من گشت ، ( ميزان الحكمه ،ج 2، ص 875 ) . در واقع خداي متعال اين گونه بندگان خود را تاديب وتربيت مي كند تا از راه خطا بازگشته و مسير صحيح هدايت الهي را در زندگي خود انتخاب كنند .3 .منافات داشتن با حكمت الهي : خداي متعال بر اساس حكمت خود اين عالم را طبق قوانين خاص اداره مي كند و هيچگاه ، اين قوانين را نقض نمي كند بنابراين استجابت دعا بايد از كانال قوانين و سنن الهي جريان يابد و اگر دعايي نقض كننده اين مطلب باشد مستجاب نمي شود .زيرا خداي متعال فقط كريم نيست بلكه حكيم نيز هست و هيچ صفتي از صفات او صفت ديگرش را نقض نمي كند .امام علي ( ع ) مي فرمايد : ( ( ان الله سبحانه لا ينقض حكمته فلذلك لا يقع الاجابه في كل دعوه ؛خداوند سبحان حكمت خويش را نقض نمي كند بنابراين هر دعايي رامستجاب نمي سازد ) ) ، ( ميزان الحكمه ، ج 2، ص 876 ) . 4 .انجام كار نيك : همانطور كه گناه مانع استجابت دعاست و سبب محروميت از لطف الهي است . انجام كار نيك سبب استجابت دعا مي گردد .و طبيعي است كه هر قدراعمال نيك انسان زيادتر باشد لطف الهي به او بيشتر است به خصوص بعضي اعمال كه بسيار در اين زمينه موثر هستند و عامل ايجاد ارتباط انسان با خدا مي باشند مانند نماز كه دريچه ملكوت را بر روي انسان باز مي كند وزمينه ساز استجابت دعا مي گردد .بنابراين بعد از هر نمازي مي توان به استجابت دعايي اميدوار بود .پيامبر اسلام ( ص ) مي فرمايد : ( ( من ادي فريضه فله عندالله دعوه مستجابه ؛ هر كس نماز واجبي را بجا آورد نزد خدا دعايي مستجاب خواهد داشت ) ) ، ( ميزان الحكمه ، ج 2، ص 880 ) . 5 .اصرار دردعا : يكي از عواملي كه سبب استجابت دعا مي گردد اصرار در دعا مي باشد.خداي متعال بنا به دلايلي گاهي اوقات دعاي بنده خويش را سريعا" ا جابت نمي كند حال يا به علت گناهي كه انجام داده و بايد توبه كند و يا به علت عدم وجود شرايط لازم و نياز به فرصت براي استجابت دعا از مجراي طبيعي و يا به جهت اين كه خداي متعال مي خواهد بنده اش ارتباط خود را بااو بيش تر كند و به درگاه او توجه زيادتر داشته باشد بنابراين اصرار در دعاخود مي تواند عاملي در استجابت دعا محسوب شود .و خود اصرار ورزيدن در دعا موجب خوشنودي خداوند متعال است . امام باقر ( ع ) مي فرمايد : ( ( ان الله عزوجل كره الحاح الناس بعضهم علي بعض في المساله و احب ذلك لنفسه ؛ بدرستي كه خداوند متعال كراهت دارد از اصرار مردم نسبت به يكديگر براي اداي حاجات در حالي كه آن را براي خود دوست دارد ) ) ، ( ميزان الحكمه ، ج 2، ص 880 ) . و نيز مي فرمايد : ( ( والله لايلح عبد مومن علي الله عزوجل في حاجه الا قضاها له ؛ به خدا قسم اصرار نمي ورزد بنده ًمومن بر خداوند متعال براي حاجتي مگر اين كه آن را برآورده مي سازد ) ) ، ( ميزان الحكمه ، ج 2، ص 880 ) . رسول اكرم ( ص ) مي فرمايد : ( ( ان الله يحب السايل ؛ خداي متعال درخواست كننده را دوست دارد ) ) ، ( ميزان الحكمه ، ج 2، ص 880 ) . بنابراين اصرار در دعا به پيشگاه الهي گذشته از اينكه موجب برآورده شدن حاجت مي شود .في نفسه امري مطلوب و مورد عنايت خداوند متعال مي باشد بدين جهت هيچگاه نبايد از تاخير در استجابت دعادلگير و نا اميد شويم . پيامبر اسلام ( ص ) مي فرمايد : ( ( رحم الله عبدا" طلب من الله عزوجل حاجه فالح في الدعا استجيب له او لم يستجيب ؛ خدارحمت كند بنده اي را كه از خداوند متعال حاجتي را درخواست كند و بر آن اصرار بورزد .چه حاجتش برآورده شود و چه برآورده نگردد ) ) ، ( ميزان الحكمه ، ج 2، ص 880 ) . 6 .عجله نداشتن در اجابت دعا : انسان وقتي خواسته اي دارد مي خواهد هر چه زودتر به آن برسد اما گاهي صلاح او در آن نيست و يا شرايطش فراهم نشده است و با مدتي صبر و تامل به خواسته خود خواهد رسيد .اما بي تابي و عدم شكيبايي گاهي سبب نااميدي مي شود و مانعي براي رسيدن به خواسته هاي مورد نظر مي باشد .بدين جهت بهتر است همراه با اصرار در دعا، عجله بيش از حد نداشته باشيم. آنچه كه وظيفه ايشان است دعا كردن و اميدوار بودن است و آنچه كه برعهده ً خداوند است اجابت است بنابراين در آنچه كه به خداوند مربوطمي شود مداخله نكنيم كه درغير اين صورت به زيان ما تمام خواهد شد ومانعي براي وصول رحمت الهي خواهد گشت . امام صادق ( ع ) فرمود : هميشه مومن در خير و آسايش است تا هنگامي كه عجله نكند .در غير اين صورت نااميد مي شود و دعا را ترك مي كند .از امام ( ع ) پرسيده شد : چگونه عجله مي كند! امام مي فرمايد : مي گويد از فلان زمان دعا كردم اما اجابت نشده است ، ( ميزان الحكمه ، ج 2، ص 881 ) . بنابراين بايد اميد فراوان داشت و اصرار در دعا نيز ورزيد اما عجله نبايد داشت كه خود مانع تحقق استجابت دعا مي باشد .امام صادق ( ع ) مي فرمايد : ( ( ان العبد اذا دعا لم يزل الله تبارك و تعالي في حاجته ما لم يستعجل ؛ بدرستيكه بنده هنگامي كه دعامي كند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت اوست تا زماني كه اوعجله نكند ) ) . اما اينكه از چگونه به اجرا درآوردن توكل پرسيده بوديد بايدگفت كه توكل در عمل يك انسان مومن اين گونه متجلي مي شود كه پس ازانجام وظايفش و آنچه كه از دست او بر مي آيد آنچه را كه از توان او خارج است و به مقدرات الهي مربوط مي شود به خداوند متعال واگذار مي كند.بنابراين انسان متوكل بدون اينكه در انجام وظايفش كوتاهي كند امور خارج از توان خود را به خدا واگذار مي كند و مطمين است كه خداي متعال در مورداو هر چه به صلاح او باشد اجرا خواهد كرد .بنابراين پس از دعا و انجام وظايف خود و ايجاد شرايط استجابت دعا، ديگر اضطراب و نگراني به خودراه نمي دهد زيرا آنچه به او مربوط مي شده است به بهترين صورتي انجام داده است و مطمين است آنچه به خداوند متعال مربوط مي شود به بهترين وجهي انجام خواهد شد .بنابراين از آرامش برخوردار خواهد شد .اميدواريم در مورد شما نيز چنين شود .اميدواريم نكات مطرح شده شما را با برخي ازعلل تاخير استجابت دعا و حكمت آن آشنا ساخته باشد و در چنين مواقعي صبر و حوصله و اميد شما را افزايش دهد .7 .عدم مصلحت : در ضمن شمارش علل گوناگوني كه باعث مي شود حاجات انسان سريعا" اجابت نشود، يكي از مهمترين آن علتها اين است كه گاهي اوقات انسان از خداوندچيزهايي را درخواست مي نمايد و فكر مي كند اجابت آن به نفع او مي باشدحال ان كه در واقع اجابت آن درخواست به ضرر اوست . اين حرف ، اشاره به آيه 216 سوره بقره دارد كه مي فرمايد : ( ( عسي ان تكرهوا شييا" و هو خير لكم و عسي ان تحبوا شييا" و هو شر لكم... ؛ چه بسا چيزي را خوش نداشته باشيد حال آنكه خير شما در آن است و يا چيزي را دوست داشته باشيد،حال آنكه شر شما در آن است ... ) ) . و همه اين ها به خاطر جهل و يامحدوديت هايي است كه در انسان وجود دارد .در پايان به عنوان حسن ختام نامه ، شرايط و آداب استجابت دعا كه در روايات به آنها اشاره شده ، ذكرمي كنيم . از جمله : 1 .گفتن بسم الله الرحمن الرحيم در ابتدا 2 .فرستادن صلوات 3 - 1 بار حداقل 3 .توسل به پيامبر ( ص ) و ايمه معصوم ( ع ) مخصوصا" با اين ذكر : ( ( الهي بحق الزهرا و ابيها و بعلها و بنيها و السرالمستودع فيها؛ خدايا ترا به حق زهرا ( ع ) و پدر بزرگوارش و شوهر گراميش وفرزندان نازنين ش و راز به وديعه نهاده شده در او يعني امام زمان ( ع ) ، قسم مي دهم ) . 4 .بيان درخواست و حاجات . 5 .گفتن آمين يا رب العالمين. ضمنا" شما مي توانيد سوالات خود را ( در صورت جا نشدن در يك برگ ) دربرگه هاي معمولي نوشته و همه را در داخل يكي از اين اوراق مخصوص و يافتوكپي آن قرار دهيد و ارسال نماييد .;
کد سوال : 14275
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چگونه پي ببريم كه آدم مخلصي هستيم ؟ ويژگي هاي انسان مخلص چه مي باشد؟
پاسخ : تعريف اخلاص : اخلاص ضد رياست و آن عبارت است از : خالص ساختن و قصد از غيرخدا و پرداختن نيت از ماسوي الله ، ( معراج السعاده ، ملا احمد نراقي ، بحث اخلاص ) . امام صادق ( ع ) مي فرمايند : ( ( ولابد للعبد من خالص النيه في كل حركه و سكون لانه اذا لم يكن هذا المعني يكون غافلا" والغافلون قد وصفهم الله تعالي فقال : ( ( اوليك كالانعام بل هم اضل ) ) و قال : ( ( اوليك هم الغافلون ) )... ؛ براي بنده ( خدا ) در هرحركت و سكوني از خالص ساختن نيت ( براي خدا ) چاره و گريزي نيست ؛زيرا اگر چنين نباشد، غافل است و غافلان را خداوند تعالي اين گونه توصيف فرموده : اينان مانند چهارپايان بلكه گمراه تر هستند و نيز فرموده : اينان همان كساني هستند كه غافلند ) ) ، ( ميزان الحكمه ، محمد محمدي ري شهري ، ج 3،روايت 4748 ) . پاره اي از ويژگي هاي مخلصين : اول - انجام كار براي خدا : اين ويژگي از لابلاي تعريف اخلاص مخصوصا" با توجه به روايت پيش گفته ، به دست مي آيد در روايتي ديگر درباره همين ويژگي حضرت علي ( ع ) مي فرمايند : ( ( طوبي لمن اخلص لله عمله و علمه و حبه و بغضه ، و اخذه وتركه ، و كلامه و صمته و فعله و قوله ؛ خوشا به حال كسي كه عمل و علم ،حب و بغض ، گرفتن و نگرفتن ، سخن و سكوت و كردار و گفتارش ( همه وهمه را ) براي خدا خالص گرداند ) ) ، ( همان ، روايت 4750 ) . دوم - انجام عبادت براي خدا : ويژگي اول شامل اين ويژگي هم مي شود؛ ولي به جهت اهميت عبادات ، جداگانه به يادآوري نياز دارد؛ زيرا عبادات اساسي ترين ومهمترين وسيله پرواز روح مي باشد از اين رو اگر اخلاص در آن بناشد وذره اي غير خدا و ريا در نيت باشد نه تنها پرواز روح نيست ، بلكه حرام وتمام عمل عبادي باطل مي گردد، مانند آن نجاستي است كه اگر ذره اي از آن در يك ديگ بزرگ غذا باشد همه ي غذا را نجس مي كند به آن خاطر بحث زير لازم و ضروري مي باشد .اخلاص در عبادات چندين مرحله دارد : 1-پاكسازي عمل از ريا : ريا نيز بر چند قسم است : الف ) محض ريا؛ يعني عملي فقط و فقط براي نشان دادن به مردم انجام گيرد .ب ) انضمام ريا؛ يعني انجام عملي كه هم در آن قصد قربت و هم قصد ريا و نشان دادن به مردم باشد .ج ) ريا در بعضي از اجزا عمل ، چه آن بعض واجب باشد يا مستحب . د ) ريا درمكان عمل گرچه خود عمل براي خدا باشد، مثل خواندن نماز در صف اول جماعت كه انتخاب صف اول ريايي باشد .ه ) ريا در زمان عمل گرچه خودعمل براي خدا باشد، مثل خواندن نماز اول وقت كه انتخاب زمان اول وقت از روي ريا باشد .و ) ريا در وصف عمل مثل خواندن نماز با تاني و خشوع كه اين تاني و خشوع از روي ريا باشد .اگر تمام اين اقسام ريا نسبت به عمل عبادي ( عملي كه در آن قصد قربت شرط است مثل نماز ) باشد، هم حرام وهم مبطل عمل است . البته با اختلاف كمي در فتاوا، ( عروه الوثقي ، سيدمحمد كاظم طباطبايي يزدي ، ج 1، ص 470 تا 472، بحث نيت نماز ) . 2-پاكسازي عمل از رياي بعد از عمل : گاهي عملي مخلصانه انجام مي گيرد؛ولي بعد از اتمام عمل ، صاحب عمل كاري مي كند و يا سخني مي گويد كه به ديگران بفهماند فلان عمل را انجام داده ام ، اين نوع ريا گرچه مبطل عمل عبادي نيست ، اخلاص را شايبه دار مي كند .اين خوشايند نفساني و چشم برستايش ديگران دوختن ، مذموم است در قسمتي از روايتي مي فرمايد : ( ( ... ويحرص في كل امره علي المحمده ... ) ) ، ( ترجمه ميزان الحكمه ، ج 4، روايت 6807 ) . يكي از علايم رياكار اين است كه در هر كاري حريص بر ستايش ( شنيدن ) ديگران است . ديگران او را مشغول به نماز مي بينند او در همان وسط عمل خوشحال مي شود و به خود مي بالد .گرچه عجب را حرام شرعي و باطل كننده عمل نمي دانند .بعد از انجام عمل : يعني كسي بعد ازعمل ، از اين كه ديگران بفهمند فلان عمل را انجام داده است ، خوشحال مي شود .اين قسم نيز مرحله اي از اخلاص را شايبه دار و آلوده مي سازد.گرچه مثل قسم قبلي ، حرام شرعي و مبطل عمل نيست . 3- زهد قلبي : حضرت علي ( ع ) مي فرمايند : ( ( الزهد سجيه المخلصين ؛ زهد، خلق و خوي مخلصين است ) ) ، ( ميزان الحكمه ، ج 3، روايت 4789 ) و اين ويژگي بسياربلند و بالاست كه از توان همت هاي معمولي بسي فراتر است و دست هركسي به آن نخواهد رسيد؛ زيرا زهد قلبي ؛ يعني ، بي رغبتي دل نسبت به غيرخدا .اگر كسي به اين مقام رسيد فقير و غني برايش يكي است . در اين مرحله انسان مخلص قلبش از رغبت به غير خدا خالص مي گردد و اين خود وقتي حاصل مي شود كه انسان يقين قلبي داشته باشد، زيرا حضرت مي فرمايند : ( ( اصل الزهد اليقين... ؛ ريشه زهد يقين است ) ) ، ( همان ، ج 4، رويات 7725 ) ونيز مي فرمايند : ( ( يستدل علي اليقين بقصر الامل و اخلاص العمل والزهد في الدنيا؛ سه چيز دليل بر يقين است : 1- آرزوي كوتاه ، 2- اخلاص در عمل ،3- زهد در دنيا ) ) ؛ يعني ، هر كدام از اينها از يقين سرچشمه مي گيرد و يقين به قدري گران و ناياب است كه امام صادق ( ع ) مي فرمايند : ( ( ما اوتي الناس اقل من اليقين ؛ چيزي كمتر از يقين به مردم داده نشد ) ) ، ( همان ، روايت 22625 ) يعني يقين از كمترين چيزهايي است كه به مردم داده مي شود .بنابراين ويژگي زهد فرع بر يقين است و داشتن يقين هم ، كاري است بسيار مشكل. تذكر اين نكته ضروري است كه اين يقين آن يقين عرفي و معمولي رايج درزبان مردم نيست ؛ بلكه يك حال بلند معنوي و عرفاني است كه با سال هارياضت شرعي حاصل مي شود .اين ويژگي سوم ، بلندترين ويژگي هاي مخلصين است كه خود نيز داراي مراتبي است . هر طالب كمالي بايد اين مراحل و ويژگي ها را در خود احيا كند تا در سايه اخلاص و بالا بردن ميزان آن به كمالات عالي انساني برسد .;
کد سوال : 14276
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اگر فردي از گناهانش پشيمان شود بدون اينكه توبه نمايد آيا گناهان او بخشيده مي شود؟
پاسخ : حقيقت توبه و استغفار، پشيماني از گناه گذشته و عزم و تصميم برعدم ارتكاب آن در آينده است و اگر اين حالت براي كسي پيش آمد، اين نشانه توبه واقعي است و پذيرفته شدن توبه واقعي حتمي مي باشد .ليكن خيلي مهم است كه انسان استغفار و طلب بخشش از خداوند نيز بكند.نكته ديگر اين كه در برخي از موارد ممكن است خداوند بدون توبه نيزگناهي را بيامرزد، ولي با توبه خداوند لطف و عنايت بيشتري مي كند وموجب تقرب بيشتر بنده به خدا مي شود.;
کد سوال : 14277
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيا براي توبه كردن فرد بايد حق الناس وحق الله و حق النفس را به طور كامل ادا نمايد؟
پاسخ : گناهاني كه فقط ازحقوق خداوند است ، چنانچه قضا و كفاره داشته باشد - مانند نماز، روزه و حج - انسان بايد علاوه بر توبه و تصميم بر ترك ، قضاي آنها را نيز به جاآورد و كفاره آنها را بپردازد و آنهايي كه قضا و كفاره ندارد - مثل دروغ واستمنا و ... - فقط توبه و استغفار كافي است . در گناهاني نيز كه در آنهاحقوق مردم پايمال شده - مثل دزدي و از بين بردن اموال مردم يا قتل وجرح ديگران و ... - علاوه بر توبه و پشيماني بايد رضايت صاحبان حق رابا پرداخت غرامت يا حلاليت گرفتن حاصل كرد .در هر صورت مساله قضاي واجبات و اداي حقوق مردم وظيفه ديگري است كه از شرايطتوبه مي باشد.;
کد سوال : 14278
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : حق النفس چيست و براي اداي آن چه بايد كرد؟
پاسخ : حق النفس شامل وظايفي است كه انسان نسبت به خويش دارد، و به تعبير ديگري حدود روابط انسان با دنياي درون رامشخص مي كند .از زبان حضرت امام سجاد ( ع ) حق نفس اين گونه بيان شده است : ( ( و اما حقي كه نفس تو بر تو دارد اين است كه نيروهاي خودرا تنها در راه پيروي از روش خدايي به كارگيري و در آخرين حد توانايي وجود خود را به كمال برساني تا تنها مطيع خداوند باشد و نسبت به هريك از اعضاي خودت كه خدا آنها را وسيله كمال و پيشرفت تو قرار داده ، حق آنها را ادا كني و از خداوند در اين راه ياري بطلبي ) ). لازم به توضيح است كه حضرت در رساله حقوق همه حقوقي كه اعضاي بدن انسان دارند بيان فرموده اند0;
کد سوال : 14279
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : دوستي صميمي داشتم تااينكه براثرتهمتي كه بمن زدند ذهن او را نسبت به من خراب كردند ورفاقت ماراشكستندومن درحالي هستم كه محتاج به دوستي اوهستم چه كنم
پاسخ : دوست و دوستي از نيازهاي فطري و واقعي هر شخصي است و در زندگي داراي آثار و نتايج فراواني است ليكن پيش از آن كه عواطف و احساسات دروني ما موجب پيوند ما با ديگران شود بايد از نيروي عقل و تدبير و هدايت هاي ارزشمند پيشوايان دين معيارهاي صحيح را از جهت كيفيت انتخاب دوست و چگونگي معاشرت و دوستي آموخت . در اين صورت است كه به دو نتيجه ارزشمند نايل خواهيم شد : 1- در گزينش دوستان كساني را برخواهيم گزيد كه يار و پشتيبان و راهنماي ما در مسير تعالي و تكامل و سعادت باشند .2- معاشرت ما با دوستان به گونه اي خواهد بود كه دوستي ما پايدار و جاودانه باشد و خللي بدان وارد نيايد .آنچه از مكتوب شما استنباط مي شود آن است كه حداقل دربعد دوم مساله يعني ( ( كيفيت معاشرت ) ) معيارهاي لازم را رعايت نكرده ايد .يكي از آن ملاك ها در سخن اميرالمومنين ( ع ) اين است كه : ( ( اتقوا عن مواضع التهم ) ) ( ( از مواضع تهمت بپرهيزيد ) ) يعني رفاقت و آميزش شما شيوه هاي ارايه محبت زمان ها و مكان هاي ملاقات نوع گفتگوها و روابط همه و همه بايد به گونه اي باشد كه شما را انگشت نما نسازد و سو ظن ديگران را بر نيانگيزد .مسلما هر انساني هر اندازه پاك و نيالوده باشد اگر اين امور را رعايت نكند در معرض تهمت قرار خواهد گرفت . بنابراين شما بايد بدقت و دور از احساسات رفتار و سلوك دوستانه خود را زير سوال بريد و بكوشيد علت اصلي متهم شدن در ديد ديگران را بيابيد و شايد يكي از علل آن افراط در اظهار علاقه بوده است . نكته ديگر آن كه نوشته ايد شما به دوستي او محتاجيد .اندكي با خود بينديشيد كه اين چگونه احتياجي است ؟ مسلما اين يك نياز منطقي اجتناب ناپذيري نيست بلكه تنها سركشي احساسات لجام گسيخته است و به نظر مي رسد بيش از آن كه شما به دوستتان نيازمند باشيد نياز به اين داريد كه با عقل و تدبير و گزينش راه صحيح و معقول شراره هاي آتش احساسات توخالي را در دل خود خاموش سازيد و بتي كه در درون خود از علاقه به او ساخته ايد و گرد او همواره در طوافيد بشكنيد .آن گاه در خواهيد يافت كه چگونه خود را در چاهي ظلماني انداخته بوديد و اكنون نجات يافتيد .باري آن دوستي كه واقعا انسان محتاج اوست خداوند است كه كمال و جمال مطلق است و چه نيكوست كه شما مسير محبت وعلاقه خود را درست جهت داده و به سوي خدا معطوف داريد و همواره دل به او سپرده و كانون قلب خود را مالامال از عشق او سازيد آن گاه لذت شيريني عشق او را بر همه چيز و همه كس ترجيح خواهيد داد .چنان كه امام سجاد ( ع ) مي فرمايد : ( ( من ذالذي ذاق حلاوه محبتك فرام منك بدلا ) ) ( ( كيست كه شيريني محبت تو را بچشد و سپس ديگري را برگزيند ) ) . برادر عزيز دوري گزيني دوست شما از جناب عالي هرچند به نظر شما نوعي بي انصافي است ولي با توجه به آن كه در ديد ديگران خود را متهم يافته كاري منطقي است و جز اين انتظاري از او نمي توان داشت در عين حال چنان چه شما از اصرار دست بكشيد و با خواست فعلي خود مبارزه كنيد در آينده اثر اين افكار محو خواهد شد و ممكن است روابطي عادي بين شما برقرار شود .گذشته از اين كه نمي توان كسي را وادار به محبت و دوستي با كسي نمود .;
کد سوال : 14280
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : بسيار در كارهايم خودنمايي و ريا مي كنم جهت دور كردن اين صفت زشت چه توصيه هايي مي فرماييد ؟
پاسخ : در مورد خودنمايي و رياكاري اگر شما خود را در خود جست وجو كنيد نه در ديگران خواهيد توانست بر تظاهر و رياكاري غلبه نماييد نكته ديگر توجه به فلسفه حيات و زندگي است اگر شما به فلسفه حقيقي زندگي توجه كنيد ديگر رياكاري در برنامه هاي شما جاي نخواهد داشت . ;
کد سوال : 14281
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : وقتي صلوات اثر گناهان را از بين مي برد خود صلوات از بين مي رود يا خير؟
پاسخ : - با توجه به آيات وارده درباره كارهاي خوب و اعمال حسنه مانند نسا 40، انعام 60و نمل 89 كه مي فرمايد كارهاي خوب چند برابر مي گردد .و روايات وارده درباره صلوات بر پيامبر ( ص ) و آل پيامبر ( ع ) مانند : ( ( الصلاه علي نور علي الصراط؛ صلوات بر من نور بر روي صراط است ) ) . ( ( و اثقل ما يوضع في الميزان يوم القيامه الصلاه علي محمد و علي اهل بيته ؛ سنگين ترين چيزي كه در ميزان روز قيامت قرار مي دهند صلوات بر محمد و بر اهل بيت اواست ) ) ، ( ترجمه ميزان الحكمه ، ج 7، 3164 ) . مي توان دريافت كه صلوات برپيامبر گرامي اسلام و اهل بيت طاهرين او پس از برطرف نمودن آثار گناهان ،باقي مي ماند.;
کد سوال : 14282
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : شخصي مي گويد موسيقي براي كسي كه راه عرفان ومقامات معنوي راطالب است ضرر دارد،چه اين موسيقي حرام باشد ياحلال آيا اين درست است ؟
پاسخ : بصورت يك حكم كلي نمي توان گفت كه موسيقي مباح مخل به عرفان است ليكن چون عارف وسالك الي الله همواره بايد بكوشد از غير خدا و آنچه غير خدايي است روي برتابد و همواره از بسياري مباحات سرگرم كننده چشم بپوشد تا ذره اي از ياد حق غافل نشود بهتر است از سرگرم شدن به اين گونه امور خودداري ورزد .;