غضنفرو برق 3 فاز ميگيره پرت مي کنه ،
.
بلند ميشه ميگه : اگه مردين يه فاز يه فاز بيان جلو
مادر : علي بيا اسفناج بخور آهن داره .
. اخه مادر جون الان آب خوردم مي ترسم زنگ بزنم
اين گونه زندگي کن :
شاد اما دلسوز ،
ساده اما زيبا ،
مصمم اما بي خيال ،
مهربون اما جدي ،
سبز اما بي ريا ،
عاشق اما واقعي ...
تو زندگيت بارون نباش که فکر کنن با منت خودت رو به شيشه مي کوبي
ابر باش تا منتظر باشن که بباري ...
درون قلب من نقش تو پيداست ،
لبانت مثل گل خوشرنگ و زيباست ،
مخور غصه اگر از هم جداييم ،
که بي مهري هميشه کار دنياست .
در بازاري که دل را به بهاي ارزان مي فروشند
توعشقت را به زيادترين قيمت نفروش.
غضنفر ميره مهموني...
مي خواد برگرده مي بينه کفشاش نيست!!!
ميگه وا من کي رفتم ؟!!!
غضنفر دوتا سيگار رو با هم مي کشيده ،
ازش مي پرسن چرا دوتا مي کشي ؟
ميگه : يکيش واسه خودمه يکيشم براي دوستم که توزندونه ،
روز بعد غضنفر رو با يه سيگار مي بيننش
مي پرسن ، دوستت آزاد شد ؟
ميگه نه من ترک کردم .
مي دوني اولين حيووني که مرض قند گرفت چيه ؟
بزبز قندي !
دوستي کلامي نيست که کهنه شود يا بپوسد ، دوستي آيين مقدسي است که همواره به جا مي ماند.