• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 6272
تعداد نظرات : 670
زمان آخرین مطلب : 4639روز قبل
بهداشت روانی
کاری که شما می توانید بکنید تا دوباره به حالت طبیعی برگردند و از زندگی لذت ببرند چیست؟ پیشنهادات زیر شاید به نظر خیلی ساده برسند اما واقعاً موثرند.
 
قانون شماره یک:
چه یک گیاه باشد، چه حیوان و چه انسان، اگر زنده باشد، با مهر و محبت شما شانس بیشتری برای پیشرفت و کامیابی دارد.

قانون شماره دو:
تنهایی کشنده است. لازم نیست حرف من را باور کنید، فقط کافی است آمار مرگ و میر کودکانی که در یتیم خانه هستند را با آنهایی که در خانه و با خانواده بزرگ می شوند مقایسه کنید. یا مرگ و میر سالمندان بیماری که در خانه پرستاری می شوند و آنهایی که در خانه سالمندان.

کسی که افسرده است به طور ناخواسته دیگران را از خود دور می کند. این افراد هر چیزی که می شنوند یا می بینند و به هر چه که فکر می کنند، هر چه که می گویند و هر کاری که انجام می دهند از فیلتر آن افسردگی رد می شود. هر زمان که اطلاعات از یک احساس منفی فیلتر شود، تحریف می گردد. می بینید که خیلی وقت ها که به آنها می گویید درمورد افسردگیشان حرف بزنند، بیشتر و بیشتر افسرده شان می کند. ممکن است عقب بکشند و برنجند.

کاری که شما می توانید بکنید تا دوباره به حالت طبیعی برگردند و از زندگی لذت ببرند چیست؟ پیشنهادات زیر شاید به نظر خیلی ساده برسند اما واقعاً موثرند.

 -مدام به آنها سر بزنید.

 - به چشمانشان نگاه کنید و بیشتر به آنها لبخند بزنید.

 - دستانشان را در دست بگیرید و شانه شان را نوازش کنید.

 - بیشتر به حرفهایشان گوش دهید.

 - سرگرمشان کنید.

 - به آنها بگویید که کدام کارهایشان شما را تحت تاثیر قرار داده است، به فکر انداخته تان، احساس بهتری به شما داده یا باعث شده روحیه تان بهتر شود.

 - بلندشان کنید و به سمت خوشی بکشانیدشان. با آنها به پیاده روی، سینما، یک رستوران زیبا یا حتی باغ وحش بروید.

 - اگر به خودشان تکان ندادند، اشکالی ندارد. از آنها بخواهید با شما کارت بازی کنند، شطرنج بازی کنند یا یک فیلم کمدی بگیرید و در کنارشان تماشا کنید. یادتان باشد نباید آنها را مجبور به کاری بکنید.

 - از آنها بخواهید چیزهایی را لمس کنند. اشیائی با بافت ها و رنگ های مختلف بیاورید و از آنها نظرشان را بخواهید.  یک غذای خوشمزه و خوش ظاهر برای آنها درست کنید. سعی کنید لذت های کوچک وارد لحظاتشان کنید.

 - بلند به آنها بگویید که برایتان مهم هستند. بگویید که دلتان برایشان تنگ شده و دلتان می خواهد برگردند و دوباره با شما خوش بگذرانند.  هر چیزی که درموردشان دوست دارید را به زبان بیاورید.

 - کارهایی که فقط با دوستان صمیمی خود انجام می دهید با آنها تکرار کنید. مثلاً با آرنجتان به بازویشان بزنید یا آرام با یک دسته کاغذ لوله شده بزنید روی سرشان. باید سعی کنید رفاقت خود را به آنها نشان دهید.

 - به جای اینکه بپرسید حالشان چطور است بپرسید دوست دارند برای خوش گذراندن امروز چه کاری کنند و در آن کار همراهیشان کنید. به آنها بگویید که کاملاً مشخص است که حالشان بهتر شده و بعد حالشن را بپرسید و واقعاً به جوابی که می دهند گوش کنید.

 - اگر خجالت زده بودند یک داستان مشابه درمورد خودتان بگویید و پشت سر آن داستان های دیگری که از خجالت زدگی کسان دیگر شنیده اید را مثل لطیفه برایشان تعریف کنید. هیچ چیز بیشتر از دیدن احساس خجالت زدگی دیگران این درد را در انسان تخفیف نمی دهد.

 - اگر افسرده هستند پس حتماً احساس ناامیدی می کند. این مشکل برایشان بدون راه حل به نظر می رسد. بعد ازاینکه برای کم کردن شدت افسردگیشان  به آنها کمک کردید، اگر دوست داشتند درمورد آن صحبت کنند به آنها نشان دهید که چطور می توانند این مشکل را شکسته و به چند تکه تبدیلش کنند و بعد ببینند که کدام قسمت آن مهمتر است و سعی کنند راه حل های سالمی برای آن مشکل خاص پیدا کنند تا بتوانند مشکلات و دشواری ها را حل کنند نه تحمل.

چیز مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که اکثر کسانی که مرتکب خودکشی می شوند بین انجام دادن یا ندادن آن شک و تردید دارند. آنها در انتخاب بین درد زندگی کردن و درد مردن تردید دارند. اگر بتوانیم ارتباط آنها را با لذت های زندگی بیشتر کنیم و از  طرف دیگر دردی که با خودکشی نصیبشان می شود را در نظرشان شدیدتر جلوه دهیم آنوقت نتیجه مثبت خواهیم گرفت.

قوانین را به یاد داشته باشید؛ این را هم بدانید که همیشه استثناهایی هم وجود دارند. دستورالعمل ها را فراموش نکنید و آنها را برحسب موقعیت خود تغییر دهید. شاید نتوانیم جلوی خودکشی را بگیریم، اما می توانیم برای جلوگیری کردن از خیلی از آنها کمک کنیم.
پس سهم خودتان را برای نجات دیگران انجام دهید.
شنبه 7/12/1389 - 10:3
بهداشت روانی
طلاق یک تغییر اساسی در زندگی است که شخص را دچار سردرگمی میکند . ناگهان خودتان به تنهایی میبایست از پس مواردی مانند پول بچه ها شغل تغییرات و موقعیتهایی که اعضای خانواده را تحت فشار قرار میدهد بر بیایید . در اینجا توصیه هایی وجود دارد که " چگونه زندگی جدید را پس از جدایی شروع کنید ؟"  اگر مشکلاتی دارید بدانید که :

* بعد از اتمام این زندگی ، زندگی جدیدی در انتظار شماست.

در حال حاضر به سختی می توانید باور کنید زیرا روزی این زندگی چیزی بود که شما خواستار آن بودید . شما خواهان  ایجاد و  تداوم آن بودید.

* خودتان را فریب ندهید.

از خودتان بپرسید: آیا به راستی این زندگی را می خواهید یا به علت ترس دو دستی به آن چسبیده اید ؟ اگر فکر تنها ماندن ترسناک تر از بودن در یک زندگی از هم پاشیده است خب به ترسهایتان اجازه دهید تا تصمصیم گیرنده باشند. آیا برای از دست دادن زندگی که بود یا میبایست باشد هنوز سوگواری میکنید؟

* روزهای زندگیتان را هدر ندهید.

اندوهگین بودن هیچ محدوده زمانی ندارد اما زندگی محدود است . شما این را متوجه بشوید یا نشوید ، زمان به سرعت سپری میشود. زمانی میرسد که شما باید حقیقت را بپذیرید و بگویید : "  من باید کاری برای زندگی ام انجام دهم بچه هایم را بزرگ کنم و کاری کنم که زندگی شاد و معناداری داشته باشم و شخصی فعال در جامعه باشم ." پس از هم اکنون قدمهای استوار بردارید و به جلو حرکت کنید.                       

* افکار مصیبت بار را از ذهن تان دور کنید.

" زندگی من تمام شده است ." " من همه چیز را از دست دادم ." " همه چیز خیلی بد است ." افکاری هستند که تاثیرات خیلی قوی بر چگونگی احساس شما دارند . متوجه باشید که واقعا اینها درست نیستند . زندگی شما تمام نشده است فقط یک شروع جدید برای شماست . تغییر پیش فرضهای منفی در ذهن تان  به تغییر احساسات شما کمک میکند .

* زمان خود را با افسوس هدر ندهید.

شما باید به خودتان بگویید : "اتفاقی است که افتاده !" شما نمی تواتید به گذشته برگردید و کاری انجام دهید اما می توانید کارهای زیادی را هم اکنون انجام دهید.

* برای فرزندانتان الگو باشید.

در آینده فرزندانتان چگونه والدینی خواهند بود وقتی شما در جایی نشسته و گریه میکنید ، به نقطه ای زل می زنید و افسوس گذشته را می خورید ؟ وقتی شما جدایی را پذیرفتید زمان پیشرفت در زنگی تان است.

به خاطر فرزندانتان با همسر سابق خود رابطه جدیدی را تعیین کنید.
در رابطه سابق شما همسر وی بودید اما در حاضر یک دوست معمولی هستید بخاطر بچه هایتان

* با کودکانتان صحبت کنید.

طلاق ممکن است زخمهای عاطفی را برای بچه هاایجاد کند . با آنها صحبت کنید . با آنها درباره اتفاقاتی که درحال وقوع است و احساساتی که آنها نسبت به وقایع کنونی دارند صحبت کنید و به آنها اطمینان دهید همه چیز بهتر خواهد شد. اگر آنها خیلی چیزها را بدانند می توانند به شما در این مراحل کمک کنند و به این ترتیب آنها هم احساس قدرت می کنند .

* از دیگران کمک بگیرید.

اگر از مردم کمک بخواهید خوشحال می شوند . این لطفی است در حقشان که به آنها اجازه می دهید کاری برایتان انجام دهند .یك گروه حمایت كننده از نزدیكترین دوستانتان داشته باشید كه حمایتگرعاطفی ،راهنمای همیشگی ومشوق شما در كارهایتان باشند.بدانید شما اولین نفری نیستید كه از سایرین كمك می گیرید. 

* از امكانات و موهبت های اطراف خود استفاده كنید.

هركاری كه می توانید برای رسیدن به موفقیت انجام دهید. توانایی ها و نقاط قوت خودتان را كشف كنید و برای كمك به خود و حركت در یك مسیر جدید و مثبت روی آنها متمركز شوید.هرشخصی حقیقت وجودی دارد كه فقط خودش میداند وباور دارد . به یاد داشنه باشید كه شما نتایجی در زندگی بدست می آورید كه ابتدا باور دارید و سپس شایستگی آن را.

* برای خودتان وقت بگذارید.

خودتان را در اولویت قرار دهید ،كمی خودخواه باشید و كاری را فقط برای خودتان انجام دهید.بهترین هدیه ای كه شما می توانید به فرزندانتان بدهید اینست كه از خودتان خوب مراقبت كنید. یك كلاس جدید را امتحان كنید، ورزش را شروع كنید و سرگرمی های فراموش شده كه سابقا انجام می دادید را دوباره شروع كنید.

* خانه رویایی تان را بسازید.

اگر شما مجبور به تغییر منزل شدید دنیا به آخر نرسیده است. بدانید كه شما و بچه هایتان  میتوانید خاطراتی را بسازید كه آنجا خانه رویاهایتان شود. 

* خود واقعی تان را بیابید.

شما ممكن است زمان طولانی نیمی از یك زوج بوده اید. اما شما هنوز صددرصد یك شخصیت واحد هسنید. آن شخص را دوباره كشف كنید.

* آنچه را دوست دارید انجام دهید.

هرروز وقتی از خواب بر می خیزید چه چیزی شما را به هیجان می آورد.یك لیست از آنچه شما را به اهدافتان میرساند تهیه كنید.

* روحیه شاد داشته باشید.

در زندگی جدید كمی تفریح و شادی كنید. خاطرات زیبایی را با فرزندانتان بسازید تا با اعتماد بنفس و حس احترام به خود بسوی آینده بروند.

    * درآینده از خود مراقبت كنید.

این مهم است كه همیشه به روابط خود توجه كنید و از خود بپرسید كه :"  چقدربودن در این رابطه ارزش دارد؟" اگر شما در آن رابطه كاملا خودرا فراموش می كنید پس بهای سنگینی را می پردازید.
شنبه 7/12/1389 - 9:52
بهداشت روانی
دانشمندان کشف کردند که پلک زدن می‌تواند به عنوان یک نشانه در مورد بی‌توجهی دیگران به ما در هنگام صحبت کردن ، مورد استفاده قرار گیرد.

دانشمندان کشف کردند شما با توجه به تعداد پلک زدن یک شخص می‌توانید متوجه شوید که آیا او به سخنان شما گوش می‌دهد یا این که در حال فکر کردن به موضوع دیگری است.

تحقیقات نشان می‌دهد بستن چشم‌ها بیش از حد معمول نشانه آن است که فرد در حال فکر کردن به چیز دیگری است و توجهی به شما ندارد.

دکتر دنیل اسمیلک عصب شناس از دانشگاه واترلوی کانادا که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت : ما معتقدیم زمانی که شما مشغول فکر کردن راجع به موضوعی می‌شوید، به طور ناخودآگاه ورودی اطلاعات را تنظیم می‌کند ، بنابراین سعی می‌کنید با افزایش سرعت بستن چشمانتان اطلاعات کمتری را به سمت مغز خود سرازیر کنید.

این تحقیقات با هدف شناسایی مغز انسان انجام شده است.

برای تست کردن این نظریه ، از ۱۵ داوطلب خواسته شد یک کتاب را از روی صفحه نمایش کامپیوتر بخوانند و در همان لحظه یک سنسور حرکات چشم آن‌ها را زیر نظر گرفت.

این کامپیوترها در فاصله‌های زمانی متفاوت بوق می‌زدند و در این هنگام دانشمندان میزان تمرکز هر فرد را روی خواندن چک می‌کردند.

دانشمندان متوجه شدند افرادی که در حال فکر کردن به موضوع دیگری هستند نسبت به افرادی که تمرکز روی کار خودشان دارند بیش‌تر پلک می‌زنند.
شنبه 7/12/1389 - 9:49
نوجوان و جوان
۱) کشمکش بین استقلال و وابستگی:

با توجه به اینکه این دوره، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایت‌های بی‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همانطور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر، همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می‌کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود می‌آورد.
بعضاً خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند، گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او می‌نگرند که این خود به کشمکش‌های درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو می‌سازد.

۲) طغیان علیه مراجع قدرت:

نوجوان برای کسب استقلال علیه همه ی مراجع قدرت من جمله والدین و کادر مدرسه طغیان می‌کند.
گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان می‌دهد، درگیری‌هایی ایجاد می‌نماید و به اعمالی دست می‌زند که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره می‌کند، مثلاً بگومگو می‌کند، بحث و مجادله ی طولانی انجام می‌دهد، بر خلاف خواسته ی والدین دیر به خانه می‌آید، از انجام تکالیف درسی خودداری می‌کند، سیگار می‌کشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه هم بزند.
این مورد در خانواده‌های با محدودیت زیاد و یا مدارسی که مقررات سخت و خشک را بدون نظرخواهی و مشورت با نوجوان اجرا می‌کنند از شدت بالاتری برخوردار است.

۳) هویّت فردی :

یکی دیگر از مشکلات مهمی که نوجوان با آن روبرو می‌شود مساله ی تشکیل «هویت فردی» اوست. بدان معنی که سوال‌های متعددی درباره ی مفهوم زندگی، نقش او در این زندگی، مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ و بطور کلی سوال‌هایی نظیر، من کیستم؟ و به کجا می‌روم؟ ذهن او را به خود مشغول می‌نماید که باید به آنها پاسخ دهد.
احساس هویت شخصی در نوجوانان کم‌کم براساس همانند سازی‌های مختلف گذشته ی آنها تکوین می‌یابد. با ورود به دوره ی نوجوانی ارزش‌های گروه همسالان و همچنین ارزیابی‌های معلمان و سایر بزرگسالان نیز مطرح است و هر اندازه ارزش‌هایی که از طرف دوستان و همسالان ابراز می‌شود با ارزش‌های والدین و معلمان هم‌خوانی بیشتری داشته باشد به همان نسبت کار هویت‌یابی نوجوان آسان‌تر پیش می‌رود.

۴) چگونگی ارضاء نیازهای جدید (جنسی):

رشد و نمو غدد داخلی و ترشحات هورمون‌های جنسی به نوجوان امکان برقراری روابط جنسی را می‌دهد و انگیزه و کشش جنسی نسبت به غیر هم‌جنس در او ایجاد می‌گردد و از طرفی نخستین برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پریشانی خاطر همراه است. جوان تازه بالغ جدید تمایلات قوی و نامعلومی را احساس می‌کند که او را از جلدش خارج کرده و بسوی جنس مخالف می‌کشاند. جهش‌های شدید محبت، عقب‌نشینی‌های توضیح ناپذیر و حرکات بدون دلیلی که او را آشفته می‌سازد.
نوجوان می‌‌خواهد این همه انرژی را که به وجود آمده و موجب هیجان او شده است را در جایی آزمایش نماید، اما در عین حال نگران عواقب آن است. او بیداری و رشد تمایلات جنسی را دارد ولی هدف ندارد و چون غریزه ی جنسی کاملاً زیرزمینی است، جهت‌یابی آن با کور مالی انجام می‌شود و در افراد محجوب و کمرو نوعی اضطراب و گیجی ایجاد می‌کند. در جوامعی که آموزش ارضاء صحیح غریزه ی جنسی و راه‌های کنترل آن برای نوجوان آموزش داده نمی‌شود، این مشکل مضاعف است و در این‌جاست که متاسفانه لغزش و سقوط در پرتگاه در کمین است.

۵ ) عدم کنترل بر رفتار و هیجانات ناشی از تغییرات جسمی و روانی دوران بلوغ:

به دلیل رشد سریع جسمی و تغییرات مشهود در اندام‌های بدن نوجوان در دوران بلوغ بعضی از رفتارهای هیجانی و عدم کنترل او طبیعی است. مثلاً جلو آمدن سرنوجوان به دلیل احساس بلندتر شدن گردنش، بزرگ شدن بینی و یا عدم کنترل در دست‌هایش برای جابجایی خصوصاً اشیاء ظریف از طرفی و عدم آگاهی و آموزش صحیح او در مقابله با این مسایل از طرف دیگر او را از نظر روحی تحت تاثیر قرار داده به‌طوری که در خود احساس بی‌کفایتی و حقارت می‌نماید که همین امر موجبات اضطراب را در وی فراهم می‌آورد.

۶) ترس از آینده:

با پیدایش نیازهای جدید در نوجوان و کشش به سوی ارضای نیازهای آنی و مقطعی، آینده را در ذهن نوجوان مبهم و دور از دسترس تصویر می‌نماید به طوری که حتی چگونگی تامین اقتصادی و تشکیل خانواده برای خود در آینده و ازدواج و تحصیلات عالی را قله‌هایی دور از دسترس می‌پندارد که دستیابی به آنها برای او بسیار دشوار و در بسیاری از موارد از محالات است که البته نقائص تربیتی و آموزشی در درون خانواده، مدرسه و جامعه و محرومیت‌های شدید مالی خانواده به شدت و عمق این مشکل نیز می‌افزاید.

۷) دغدغه اقتصادی:

یکی از مهمترین مشکلات نوجوانی این است که فرد قبل از اینکه به بلوغ اقتصادی برسد به بلوغ جنسی رسیده است و از طرفی چون به دنبال استقلال و کسب هویت جدید برای خود نیز می‌باشد همیشه به فکر دستیابی زودتربه منافع اقتصادی است و در این ارتباط می‌بینیم نوجوانانی را که مدرسه و تحصیل را رها کرده و به دنبال شغل و کسب درآمد می‌باشند و این خصوصاً در جوامعی که ارزش‌های انسانی و معنوی جای خود را به ارزش‌های مادی داده و شخصیت افراد برحسب درآمد و پول آنها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد بسیار مشهودتر است و در این ارتباط اوضاع و احوال‌اقتصادی- اجتماعی و بی‌ثباتی جامعه، جنگ، بیکاری، کمبود امکانات و فقر مالی خانواده از عوامل تشدید کننده ی مشکل محسوب می‌شوند.

۸) تعارض بین خواسته‌های والدین و گروه همسالان:

در این دوران، نوجوان تحت تأثیر گروه همسالان می‌باشد و والدین را مرتبط به نسل گذشته می‌داند که نیازها و خواسته‌های عصر حاضر او را درک نمی‌کنند. لذا نوجوان خود را در این میان کاملاً گیج احساس می‌کند چون حاضر نیست که محبت والدین را هم از دست بدهد. در چنین مواقعی نوجوانان بعضاً همانند هنرپیشه‌ها نقش بازی می‌کنند تا از مقبولیت والدین و گروه همسالان، هر دو برخوردار شوند.

۹) ترس و اضطراب:

ناتوانی در سازگاری با موقعیت‌های جدید موجب تشدید ترس و اضطراب در نوجوان می‌شود مانند: ترس از عدم موفقیت در امتحان یا مورد سرزنش قرار گرفتن در خانه و مدرسه، ترس از پذیرش مسئولیت و ارتباط با جنس مخالف یا مورد پذیرش دوستان واقع نشدن.

۱۰) به هم ریختگی ارتباط با دیگران:

فشارهای روانی، عاطفی و اجتماعی در این دوران موجب می‌شود که نوجوان با خودش، با خانواده‌اش، با دوستانش و بطور کلی با همه رابطه‌اش بهم می‌خورد و احساس کوچک شمردن خود و حقارت می کند و حالت عصبی در او افزایش می‌یابد.
شنبه 7/12/1389 - 9:48
بهداشت روانی

تحقیقات نشان می دهد که داشتن ارتباط خوب روابط را ارتقاء می بخشد، همچنین صمیمیت، اعتماد و حمایت بین طرفین را نیز بیشتر می کند. عکس این مسئله نیز صادق است: ارتباط بد صمیمیت را از بین برده، عدم اعتماد و اطمینان ایجاد می کند و حتی موجب تحقیر و اهانت بین دو طرف می شود. در زیر به چند نمونه از رفتارها و الگوهای ارتباطی ضعیف، منفی و حتی مخرب اشاره می کنیم که هر دعوا و مرافعه ای را بدتر می کند.

۱- اجتناب از دعوا به طور کل:
به جای صحبت کردن درمورد مشکلات در یک جو آرام و توام با احترام برخی افراد سعی می کنند هیچ چیز درمورد مشکلات و دلیل ناراحتی خود به طرف مقابل نگویند و بعد آن را یکباره به صورت عصبانیتی وحشتناک بیرون می دهند. این به نظر راهی کم استرس تر می آید-که بخواهید به طور کل از بحث و مشاجره دوری کنید—اما معمولاً استرس بیشتری برای هر دو طرف ایجاد می کند چون با آن انفجار عصبانیت، تنش، خشم و مشاجره بیشتری بین دو نفر ایجاد خواهد شد. پس بهتر این است که به راحتی و با آرامش خاطر درمورد مشکلات خود با هم بحث کنید.

2- حالت دفاعی گرفتن:
بعضی ها به جای اینکه گله و شکایت های طرف مقابل را با دیدی منتقدانه و با میل شخصی مورد توجه قرار دهند و نقطه نظرات او را درک کنند، سعی می کنند هرگونه اشتباه و خطای خود را انکار کنند و به هیچ طریق زیر بار نمی روند که ممکن است خودشان موجب بروز مشکل شده باشند. شاید به نظر برسد که انکار مسئولیت استرس را در کوتاه زمان کمتر می کند اما در طولانی مدت موجب بروز مشکلات بسیاری خواهد شد.

3- تعمیم افراطی:
بعضی ها وقتی اتفاقی می افتد که چندان به مذاقشان خوش نیست با عمومیت دادن آن مشکل را بیرون می دهند. هیچوقت جملات خود را با "تو همیشه….” یا "تو هیچوقت…” مثل "تو همیشه دیر میای خونه” یا "تو هیچوقت کارایی که من دوست دارم را انجام نمیدی” شروع نکنید. کمی مکث کنید، فکر کنید و ببینید آیا این جمله ها واقعاً صحت دارد. همچنین هیچوقت با پیش کشیدن مشکلات قدیمی سعی نکنید که مشاجره را بدتر کنید.

4- حق داشتن:
اگر بخواهید فکر کنید که برای هر کاری روش "درست” و روش "غلط” وجود دارد، و روش شما همیشه "درست” است، رابطه تان خراب خواهد شد. هرگز نخواهید که طرفتان هم مثل شما به قضایا نگاه کند و اگر دیدگاه آنها متفاوت بود، جنگ و جدال راه نیندازید. همیشه به دنبال مصالحه باشید و یادتان باشد که هیچوقت یک روش "درست” یا "غلط” محض وجود ندارد و ممکن است هر دو نقطه نظر کاملاً صحیح باشند.

5- روانکاوی:
بعضی ها به جای اینکه درمورد افکار و احساسات طرف مقابلشان سوال کنند، فکر می کنند که می دانند که طرفشان به چه چیز فکر میکند یا درمورد یک مسئله خاص چه احساسی دارد و معمولاً هم این تفسیرها منفی است. مثلاً وقتی طرفشان دیر سر قرار می آیند، پیش خودشان فکر می کنند که برای او اهمیت ندارند. این کار دشمنی و سوءتفاوم بین دو طرف ایجاد می کند.

6- گوش ندادن:
بعضی افراد به جای اینکه خوب به حرفهای طرف مقابلشان گوش کنند و حرفهای او را درک کنند، موقعی که طرفشان مشغول صحبت کردن است، حرف او را قطع می کنند، چشمانشان را اینطرف و آنطرف می گردانند یا به آنچه خودشان می خواهند در جواب بگویند فکر می کنند. اینکار باعث می شود نتوانید به خوبی از نقطه نظرات طرف مقابلتان مطلع شوید. هیچوقت اهمیت گوش دادن به حرفهای همدیگر را دست کم نگیرید.

7- تقصیر را گردن دیگری انداختن:
بعضی افراد با انتقاد از طرف مقابل و مقصر دانستن او برای موقعیت حاضر با مشکل برخورد می کنند. هیچوقت ضعف های خود را قبول نمی کنند و به هر قیمتی که شده دربرابر آن ایستادگی می کنند چون فکر می کنند با قبول ضعف هایشان از اعتبارشان کم می شود. به جای این رفتارها باید سعی کنید هر دعوا و مشاجره را فرصتی بدانید برای بررسی منتقدانه وضعیت، ارزیابی نیازهای هر دو طرف و رسیدن به یک راه حل که به هر دو کمک کند.

8- سعی در برنده شدن در دعوا:
هدف از بحث بین دو نفر باید درک متقابل و رسیدن به توافق نظر یا راه حل باشد که نیازهای هر دو طرف در آن ملاحظه شود. اگر سعی دارید نشان دهید که طرف مقابلتان چه اشتباهاتی انجام داده است، احساسات او را دست کم بگیرید و محکم روی نظر خودتان بایستید، بدانید که مسیر اشتباهی را انتخاب کرده اید.

9- حمله های شخصیتی:
گاهی اوقات برخی افراد هر عمل منفی ازطرف مقابل را جدی گرفته و آن را نقص شخصیتی او قلمداد میکنند. مثلاً وقتی شوهری جوراب خود را اینطرف و آنطرف خانه می اندازد، زن آن را یک اشکال شخصیتی در او قلمداد کرده و برچسب تنبل بودن و بی ملاحظه بودن را به او می چسباند. این روش در هر دو طرف درک و احساس نادرست ایجاد می کند. یادتان باشد که درهر شرایطی برای شخصیت طرف مقابلتان احترام قائل باشید حتی اگر رفتاری از او را دوست نداشته باشید.

10- توپ را به زمین مقابل شوت کردن:
وقتی یک طرف می خواهد در مورد مشکلی در رابطه صحبت کند، طرف مقابل حالت دفاعی به خود می گیرد و از صحبت کردن یا حرف زدن با او طفره می رود. این نوعی بی احترامی به فرد مقابل است و در برخی موقعیت های خاص، حتی اهانت آمیز است و موجب شدت گرفتن مشکل هم می شود. اینکار نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی کند، بلکه موجب جریحه دار کردن احساسات طرف مقابل و خراب شدن رابطه هم می شود. پس بهتر است که با احترام و علاقه به حرفهای طرف مقابل خود گوش کنید.

” و بطور کلی به جای اینکه دست به هر کاری بزنید که به او بفهمانید که دوستش دارید به او بگویید که دوستش دارید. ”
شنبه 7/12/1389 - 9:45
بهداشت روانی
کارشناسان می‌گویند برای کمک به تمرکزتان،‌ اول لازم است چیزهایی را که باعث حواس پرتی‌تان می‌شود، پیدا کنید.

در اینجا شش عامل شایع برهم‌زننده تمرکز و نحوه مقابله با آنها را می‌‌آوریم:

1- چندکاری (multitasking):
افرادی که همزمان چند کار انجام می‌دهند شاید احساس کنند که زودتر کارهای‌شان را تمام می‌کنند، اما تقریبا همیشه انجام چند کار به طور همزمان از انجام هر کاری در یک زمان بیشتر طول می‌‌کشد.

در انجام چند کار با هم جابه‌جایی میان کارها باعث هدر رفتن وقت می‌شود.
در یک بررسی در سال 2001 که در ژورنال "روانشناسی تجربی" منتشر شد، پژوهشگران دانشگاه میشیگان و سازمان هوانوردی آمریکا آزمایش‌هایی را انجام دادند که در آن افراد باید مسائل ریاضی حل می‌کردند یا اجرام هندسی را طبقه‌بندی می‌کردند. این پژوهشگران دریافتند که افراد هنگامی بین وظایف متفاوت جابه‌جا می‌شوند زمان از دست می‌دهند. و هنگامی که این کارها پیچیده‌تر یا نا‌آشناتر باشند،‌ زمان حتی بیشتری در هنگام جابه‌جایی بین آنها هدر می‌رود.

کلید حل مشکل در موارد چند کاری این است که طور گزینشی عمل کنید، برای مثال صحبت کردن با تلفن،هنگامی که دارید لباس درون ماشین لباسشویی می‌ریزید،‌ مشکلی ایجاد نمی‌کند، اما صحبت با تلفن در هنگام کاری مشکل یا نیازمند تمرکز بالا مثلا نمونه‌خوانی یک گزارش، حواس‌تان را پرت خواهد کرد.

2- ملال و کسالت
انجام کارهای ملال‌آور توانایی شما را برای تمرکز کاهش می‌دهد و شما را در معرض حواسپرتی قرار می‌دهد. هنگامی که کاری کسالت‌بار را انجام می‌دهید، تقریبا هر چیز دیگری برای‌تان را جذاب‌تر از انجام آن کار است.

برای حل این مشکل می‌توانید به خودتان پاداش‌های کوچکی بدهید، برای مثال برای ادامه دادن آن کار مدت معینی از زمان با خوردن قهوه یا غذای حاضری به خود جایزه بدهید.

همچنین می‌توانید زمان‌های برای استراحت در میان کار را برای خود برنامه‌ریزی کنید:
برای مثال 10 دقیقه پیاده‌روی در بیرون- به این ترتیب شما چیزی دلخواهی دارید که در ضمن کار ملال‌آور انتظارش را بکشید و فرصتی برای تجدید قوا پیدا می‌کنید.

کسالت حین انجام کار یکی از مواردی است که در آن چندکاری می‌توانند به نفع شما تمام شود. چندکاری در مواردی انجام کاری هستید که آنقدر ملال‌آور است که انگیزه‌ای برای انجامش ندارید، اغلب به شما کمک می‌کند.

برای مثال اگر تمرکز بر شستن ظرف‌ها یا پرکردن فرم‌ها برای‌تان کسل‌کننده است، گوش دادن به رادیو یا فرستادن اس‌ام‌اس به یک دوست می‌تواند انگیزه شما برای ادامه کار حفظ کند.

3- عوامل ذهنی حواس‌پرتی
این عوامل ایجاد کننده حواسپرتی افکاری هستند که در ذهن شما جریان دارند و می‌توانند تاثیری قوی برای شما داشته باشند. یک راه برای خلاص شدن از این افکار آزارنده،‌ ثبت کردن سریع آنها به صورت یادداشت است. برای مثال مواردی که ذهن‌تان را مشغول کرده است،‌ به فهرست کارهای ضروری‌تان اضافه کنید، یا ناکامی‌های‌تان را با نوشتن خاطرات روزانه تخلیه کنید.

اگر در مورد مسئله خاصی تحت استرس هستید، زمانی را برای صحبت کردن در مورد آن با فردی مورد اعتماد اختصاص دهید. اگر شنونده‌ای حمایت‌کننده و فعال داشته باشید، به تخلیه برخی از تنش‌هایی که ذهن‌تان را آزار می‌دهد،کمک خواهد شد.

مراقبه (meditation) هم نیز می‌تواند به شما کمک کند. هنگامی که مراقبه انجام می‌دهید،‌ یاد می‌گیرید که افکار مزاحم را کنترل کنید،‌ به این ترتیب آنها نمی‌تواند تاثیر زیادی روی تمرکز شما داتشه باشند. در تمرین‌های مراقبه می‌آموزید که توجه‌تان را دوباره متمرکز کنید و آن را معطوف چیزی کنید که می‌خواهید.

یک بررسی در سال 2007 نشان داد که افرادی که در یک دوره هشت هفته‌ای مراقبه شرکت کرده بودند، توانستند توانایی متمرکز کردن توجه‌شان را بهبود بخشید.

فنون پایه‌ای مراقبه - مانند تمرکز کردن روی حس تنفس و بعد انتقال کانون تمرکز به سایر حس‌ها در بدن را می‌توانید گذراندن یک دوره هشت هفته‌ای کلاس مراقبه برای کاهش استرس به طور حضوری یا به صورت آنلاین بیاموزید.

4- مزاحمت‌های الکترونیک:
اگر به طور مداوم به دنبال چک کردن ای‌میل باشید، به سادگی حواس‌تان پرت می‌شود. اگر در حال انجام کاری هستید که نیاز به تمرکز دارد، هر بار که پیام صوتی "ای میل دارید" را می‌شنوید، رشته افکارتان از هم گسیخته خواهد شد.

ما اغلب احساس می‌کنیم باید به محض دریافت یک ای‌میل، یا پیام متنی یا صوتی پاسخش را بدهیم. اما کارشناسان می‌گویند باید حدودی را تعیین کنید تا نگذارید تکنولوژی شما را کنترل کند.
زمان‌هایی را در روز اختصاص دهید تا در آن بتوانید بدون مزاحمت‌های الکترونیک بر کارتان متمرکز شوید. برای چک کردن روزانه ای‌میل‌تان زمان مشخصی را تعیین کنید، (نه اینکه به طور مداوم آن را تحت نظر داشته باشید)، و در بقیه اوقات از ای‌میل‌تان خارج شوید.

تغییر دادن مکان هم ممکن است به شما کمک کند. برای مثال لپ‌تاپ‌تان را به نقطه‌ای منتقل کنید که برای چند ساعت در روز دسترسی به شبکه بی‌سیم نداشته باشید.

5- خستگی:
بسیاری از بررسی‌ها نشان می‌دهند که کمخوابی تمرکز،‌ حافظه کوتاه مدت و سایر کارکردهای ذهنی را مختل می‌کند. هنگامی از خواب محروم می‌شود، میزان تمرکز و توجه تان افت می‌کند. نیاز به خواب در میان افراد متفاوت است، اما اغلب افراد بزرگسال نیاز به 7 تا 9 ساعت خواب شبانه دارند. دست کم 7 ساعت خواب به شما کمک خواهد تا در طول روز متمرکز بمانید.
همچنین سعی کنید کارهایی را نیاز به تمرکز بیشتر دارند را در ساعاتی در روز انجام دهید، که احساس بیشترین هشیاری را دارید. به ریتم زیستی خود توجه کنید و زمان‌هایی از روز را که برای شما بهترین موقع برای کار است،‌ پیدا کنید.

6- اثرات داروها و مسائل پزشکی
اگر مشکلات تمرکز توانایی شما در محل کار یا در خانه را مختل کرده است یا اگر متوجه علائمی جسمی مانند بیخوابی یا اضافه وزن شده‌اید،‌ با دکترتان مشورت کنید.

اختلال تمرکز ممکن است ناشی از بیماری‌های مانند اختلال بیش‌فعالی و کم‌توجهی (ADHD)، قطع تنفس حین خواب، افسردگی، کمخونی یا بیماری تیروئید باشد.

برخی از داروها مانند داروهایی که برای درمان افسردگی، صرع یا عفونت‌های آنفلوآنزا به کار می‌روند،‌ ممکن است به عنوان یک عارضه جانبی باعث اشکالات تمرکز شوند.
شنبه 7/12/1389 - 9:42
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی

درخت روز تولد شما چیست؟


1 فروردین تا 10 فروردین - درخت زبان گنجشك (حساسیت)
سرشار از جذابیت، با نشاط و سرزنده است و دوست دارد توجه دیگران را به خود جلب كند. عاشق زندگی، فعالیت و حتی پیچیدگی ها است. مستقل، خوش سلیقه، پراحساس، یار و هم صحبتی خوب است. كسی كه تمایل به عفو و گذشت ندارد.


11 فروردین تا 20 فروردین - درخت افرا (استقلال فكری)
فردی معمولی نیست و سرشار از تصور و خلاقیت و ابتكار، خجالتی و تودار، بلندپرواز و مغرور است. متكی به نفس، به دنبال تجارب جدید و گاهی عصبی است اما حافظه و ذهنی قوی دارد و به آسانی یاد می گیرد و همیشه می خواهد اثری خوب روی دیگران داشته باشد.


21 فروردین تا 31 فروردین - درخت گردو (اشتیاق و شور)
نجیب و با دید وسیع نسبت به جهان، خودجوش و بلندپروازی او نامحدود است. فردی غیرقابل انعطاف، شریكی استثنائی اما بدقلق است. همیشه مورد علاقه نیست اما اغلب تمجید و تحسین می شود. مدیر و باهوش، بسیار پر حرارت اما گاهی اوقات مغرور است.


1 اردیبهشت تا 14 اردیبهشت - درخت سپیدار (تردید و عدم ثبات)
جذاب به نظرمی آید. با استعداد است.اما اعتماد به نفس بالایی ندارد. در مواقع لزوم بسیار شجاع است و به مهربانی و جوی خوشایند نیاز دارد. بسیار مشكل پسند و غالباً تنها است و طبعی هنرمندانه دارد. هماهنگ كننده خوبی است و به فلسفه علاقمند است. در هر موقعیتی قابل اعتماد است و به طور جدی در امور مشاركت دارد.


14 اردیبهشت تا 24 اردیبهشت - درخت شاه بلوط (درستكاری)
هیكل و اندامی خارق العاده، پرابهت، حس عدالت خواهی بالا، یك طراح و سیاستمدار است. به راحتی آزرده خاطر می شود. بسیار حساس، كوشا، گاهی اوقات برتر از دیگران عمل می كند و گاهی در ارتباطات خود با سایرین سوء تفاهم برایش بوجود می آید. خانواده مدار و از لحاظ فیزیكی روی فرم است.


25 اردیبهشت تا 3 خرداد - درخت ون (بلندپروازی)
فوق العاده جذاب، پرانرژی، خودجوش و پر مسئولیت است.انتقاد را دوست ندارد. جاه طلب، بلند پرواز، باهوش، مستعد و قابل اطمینان است. به پول اهمیت می دهد. خواستار توجه از سوی دیگران است و به پشتوانه و حمایت احساسی نیاز دارد.


4 خرداد تا 13 خرداد - درخت ممرز (خوش سلیقگی)
زیباست و به اوضاع و احوال و ظاهر خود توجه دارد. خوش سلیقه و فداكار است وزندگی را تا جایی كه ممكن باشد راحت می گیرد. زندگی را به سوی منطق و انضباط سوق می دهد. به دنبال مهربانی و تقدیر از دوستان است. تصمیم گیری برای او سخت است و فردی بسیار قابل اعتماد به شمار می رود.


14خرداد تا 23 خرداد - درخت انجیر (حساسیت)
فردی مستقل، درستكار، با وفا كه از ضد و نقیض گویی و بحث متنفر است. زندگی و دوستانش را دوست دارد. از بچه ها و حیوانات لذت میبرد. اجتماعی و شوخ طبع است و دوست دارد كه بعد از ساعت های طولانی كار سخت استراحت كند و از استعداد هنری و هوش بالایی برخوردار است.


24 خرداد تا 4 تیر - درخت سیب (عشق)
فردی آرام، گاهی اوقات خجالتی، بسیار جذاب و دلربا با رفتاری مناسب و سنجیده، ماجراجو و بی باك، حساس و ... دوست دارد كه دیگران را دوست داشته باشد و سایرین هم او را دوست داشته باشند. با وفا، حساس و بسیار بخشنده و با استعداد. عاشق بچه ها است.


5 تیر تا 15 تیر - درخت صنوبر (رمز و راز )
فوق العاده با سلیقه است و نمی تواند تنش و فشار عصبی را تحمل كند. زیبایی را دوست دارد. گاهی افسرده می شود. سرسخت و لجباز است و به همان نسبت كه دوست دارد نزدیكان خود را حمایت و مراقبت كند با افراد غریبه هم به همان شكل رفتار میكند. نسبتاً كم ادعا، سخت كوش، با استعداد، فداكار، دور از خودپسندی و فردی كه دوستان زیادی دارد و بسیار قابل اعتماد است.


16 تیر تا 25 تیر - درخت نارون (بزرگواری)
قیافه و ظاهری خوب دارد و در پوشیدن لباس خوش سلیقه است. تقاضا و خواسته های او در حد اعتدال است. كم ادعا است و اشتباهات را فراموش نمی كند. با نشاط و سرزنده است و دوست دارد راهنمایی بشود اما نه اینكه از دیگران اطاعت كند. شریكی درستكار و با وفا و دوست دارد برای سایرین تصمیم بگیرد. بزرگوار و نجیب، سخاوتمند و شوخ طبع و فردی كارآمد است.


26 تیر تا 4 مرداد - درخت سرو (اعتماد به نفس)
فردی با توان و قدرت فوق العاده، كسی كه می داند چطور خود را با شرایط مختلف در زندگی وفق بدهد.هدیای غیر منتظره را دوست دارد و از سلامتی بدنی برخوردار است. خجالتی نیست و اعتماد به نفس دارد. سخنرانی برجسته، فردی مصمم و با اراده، كمی عجول و بی طاقت و دوست دارد كه دیگران را تحت تأثیر قرار بدهد. با استعداد، سخت كوش و اغلب خوش بین است و قادر است سریع تصمیم بگیرد.


5 مرداد تا 13 مرداد - درخت سپیدار (تردید و عدم ثبات)
جذاب به نظرمی آید. با استعداد است.اما اعتماد به نفس بالایی ندارد. در مواقع لزوم بسیار شجاع است و به مهربانی و جوی خوشایند نیاز دارد. بسیار مشكل پسند و غالباً تنها است و طبعی هنرمندانه دارد. هماهنگ كننده خوبی است و به فلسفه علاقمند است. در هر موقعیتی قابل اعتماد است و به طور جدی در امور مشاركت دارد.


14 مرداد تا 23 مرداد - درخت سدر (وفاداری)
فردی قوی، عضلانی، انعطاف پذیر، كسی كه آنچه زندگی به اجبار به او می دهد می پذیرد و اما لزوماً آن را دوست ندارد. سعی می كند ساده و خوش بین باشد.دوست دارد از نظر مالی مستقل عمل كند. مهربان و عاطفی، از تنهائی متنفر، با وفا و گاهی اوقات هم به زودی عصبانی می شود. با احتیاط، تحصیل علم و دانش و كمك به دیگران را دوست دارد.


24 مرداد تا 2 شهریور - درخت كاج (صلح و آشتی)
عاشق مصاحبت و شركت در گفتگوهایی است كه به توافق منجر بشود. باید در زندگی آرامش داشته باشد. عاشق كمك كردن به دیگران است و تخیلی پویا دارد. دوست دارد شعر بسازد و به مد علاقه ندارد. همیشه ملاحظه دیگران را می كند. با همه خیلی دوستانه رفتار می كند. احساسات لطیفی دارد و به عاطفه و اطمینان خاطر نیاز دارد.

 
3 شهریور تا 12 شهریور - درخت بید مجنون (اندوه)
فردی كه دوست دارد از فشارهای روحی دور باشد. زندگی خانوادگی را دوست دارد و سرشار از امید و رؤیا است. جذاب، بسیارمهربان، عاشق زیبایی، با استعداد زیاد در موسیقی، عاشق سفر به نقاط غیرمعمول، خستگی ناپذیر، غیرقابل پیش بینی، درستكار و فردی كه می تواند تحت تأثیر قرار بگیرد اما نه هنگامی كه در تنگنا باشد. حس ششم خوبی دارد و عاشق خنداندن دیگران است.


13 شهریور تا 22 شهریور - درخت لیمو ترش (شك و تردید)
با هوش و سخت كوش است و آنچه را زندگی به او می دهد می پذیرد. البته بعد از آنكه سعی می كند شرایط بد را به خوب تغییر بدهد. از فشارهای عصبی نفرت دارد. از مسافرت و تعطیلات كوتاه لذت میبرد. ممكن است خشن به نظر بیاید اما واقعاً روحی لطیف دارد. همیشه آماده جانفشانی برای افراد خانواده و دوستان است. بسیار بااستعداد است اما برای استفاده و بهره بردن از آنها باید زمان پیدا كند. خصلت رهبری بالایی دارد و فوق العاده وفادار است.


23 شهریور - درخت زیتون (عقل)
عاشق مهربانی و رأفت، منطقی و متعادل است و از خشونت دوری می كند. بردبار و شكیبا، با نشاط و سرزنده، آرام و عادل است و قلبی رئوف و مهربان دارد. از هرگونه بخل و حسادت دوری می كند. عاشق مطالعه است و از معاشرت با افراد آگاه و فرهیخته لذت می برد.


24 شهریور تا 3 مهر - درخت فندق (خارق العادگی)
جذاب و گیرا، شوخ طبع، بسیار فهمیده و فردی كه می داند چطور روی دیگران تأثیر ماندگار داشته باشد. در امور اجتماعی فعال، مردمی و اغلب اوقات دمدمی مزاج، درستكار، كمال گرا و در رعایت عدل و انصاف قاضی خوبی است .


4 مهر تا 13 مهر - درخت زبان گنجشك (حساسیت)
سرشار از جذابیت، با نشاط و سرزنده است و دوست دارد توجه دیگران را به خود جلب كند. عاشق زندگی، فعالیت و حتی پیچیدگی ها است. مستقل، خوش سلیقه، پراحساس،یار و هم صحبتی خوب است. كسی كه تمایل به عفو و گذشت ندارد.


14 مهر تا 23 مهر - درخت افرا (استقلال فكری)
فردی معمولی نیست و سرشار از تصور و خلاقیت و ابتكار، خجالتی و تودار، بلندپرواز و مغرور است. متكی به نفس، به دنبال تجارب جدید و گاهی عصبی است اما حافظه و ذهنی قوی دارد و به آسانی یاد می گیرد و همیشه میخواهد اثری خوب روی دیگران داشته باشد.


24 مهر تا 11 آبان - درخت گردو (اشتیاق و شور)
نجیب و با دید وسیع نسبت به جهان، خودجوش و بلندپروازی او نامحدود است. فردی غیرقابل انعطاف، شریكی استثنائی اما بدقلق است. همیشه مورد علاقه دیگران نیست اما اغلب تمجید و تحسین می شود. مدیر و باهوش، بسیار پر حرارت اما گاهی اوقات مغرور است.


12 آبان تا 21 آبان - درخت شاه بلوط (درستكاری)
هیكل و اندامی خارق العاده، پرابهت، حس عدالت خواهی بالا، یك طراح و سیاستمدار است. به راحتی آزرده خاطر می شود. بسیار حساس، كوشا، گاهی اوقات برتر از دیگران عمل می كند و گاهی در ارتباطات خود با سایرین سوء تفاهم برایش بوجود می آید. خانواده مدار و از لحاظ فیزیكی روی فرم است.


22 آبان تا 1 آذر - درخت ون (بلند پروازی)
فوق العاده جذاب، پرانرژی، خودجوش و پر مسئولیت است.انتقاد را دوست ندارد. جاه طلب، بلند پرواز، باهوش، مستعد و قابل اطمینان است. به پول اهیمت می دهد. خواستار توجه از سوی دیگران است و به پشتوانه و حمایت احساسی نیاز دارد.


2 آذر تا 11 آذر - درخت ممرز (خوش سلیقگی)
زیباست و به اوضاع و احوال و ظاهر خود توجه دارد. خوش سلیقه و فداكار است وزندگی را تا جایی كه ممكن باشد راحت می گیرد. زندگی را به سوی منطق و انضباط سوق می دهد. به دنبال مهربانی و تقدیر از دوستان است. تصمیم گیری برای او سخت است و فردی بسیار قابل اعتماد به شمار می رود.


12 آذر تا 21 آذر - درخت انجیر (حساسیت)
فردی مستقل، درستكار، با وفا كه از ضد و نقیض گویی و بحث متنفر است. زندگی و دوستانش را دوست دارد. از بچه ها و حیوانات لذت میبرد. اجتماعی و شوخ طبع است و دوست دارد كه بعد از ساعت های طولانی كار سخت استراحت كند و از استعداد هنری و هوش بالایی برخوردار است.


22 آذر تا 1 دی - درخت راش (خلاقیت)
فردی با سلیقه،كسی كه به ظاهر خودش اهمیت زیادی می دهد. یك برنامه ریز خوب برای زندگی و كار و مسائل اقتصادی، فردی كه بدون لزوم بی گدار به آب نمیزند. منطقی و مونس و یاری بی نظیر در زندگی به شمار می روید.


2 دی تا 11 دی - درخت صنوبر (رمز و راز)
فوق العاده با سلیقه است و نمی تواند تنش و فشار عصبی را تحمل كند. زیبایی را دوست دارد. گاهی افسرده می شود. سرسخت و لجباز است و به همان نسبت كه دوست دارد نزدیكان خود را حمایت و مراقبت كند با افراد غریبه هم به همان شكل رفتار میكند. نسبتاً كم ادعا، سخت كوش، با استعداد، فداكار، دور از خودپسندی و فردی كه دوستان زیادی دارد و بسیار قابل اعتماد است.


12 دی تا 24 دی - درخت نارون (بزرگواری)
قیافه و ظاهری خوب دارد و در پوشیدن لباس خوش سلیقه است. تقاضا و خواسته های او در حد اعتدال است. كم ادعا است و اشتباهات را فراموش نمی كند. با نشاط و سرزنده است و دوست دارد راهنمایی بشود اما نه اینكه از دیگران اطاعت كند. شریكی درستكار و با وفا و دوست دارد برای سایرین تصمیم بگیرد. بزرگوار و نجیب، سخاوتمند و شوخ طبع و فردی كارآمد است.


25 دی تا 3 بهمن - درخت سرو (اعتماد به نفس)
فردی با توان و قدرت فوق العاده، كسی كه می داند چطور خود را با شرایط مختلف در زندگی وفق بدهد. هدایای غیر منتظره را دوست دارد و از سلامتی بدنی برخوردار است. خجالتی نیست و اعتماد به نفس دارد. سخنرانی برجسته، فردی مصمم و با اراده، كمی عجول و بی طاقت و دوست دارد كه دیگران را تحت تأثیر قرار بدهد. با استعداد، سخت كوش و اغلب خوش بین است و قادر است سریع تصمیم بگیرد.


4 بهمن تا 8 بهمن - درخت سپیدار (تردید و عدم ثبات)
جذاب به نظرمی آید. با استعداد است.اما اعتماد به نفس بالایی ندارد. در مواقع لزوم بسیار شجاع است و به مهربانی و جوی خوشایند نیاز دارد. بسیار مشكل پسند و غالباً تنها است و طبعی هنرمندانه دارد. هماهنگ كننده خوبی است و به فلسفه علاقمند است. در هر موقعیتی قابل اعتماد است و به طور جدی در امور مشاركت دارد.


9 بهمن تا 18 بهمن - درخت سدر (وفاداری)
فردی قوی، عضلانی، انعطاف پذیر، كسی كه آنچه زندگی به اجبار به او می دهد می پذیرد و اما لزوماً آن را دوست ندارد. سعی می كند ساده و خوش بین باشد. دوست دارد از نظر مالی مستقل عمل كند. مهربان و عاطفی، از تنهائی متنفر، با وفا و گاهی اوقات هم به زودی عصبانی می شود. با احتیاط، تحصیل علم و دانش و كمك به دیگران را دوست دارد.


19 بهمن تا 30 بهمن - درخت كاج (صلح و آشتی)
عاشق مصاحبت و شركت در گفتگوهایی است كه به توافق منجر بشود. باید در زندگی آرامش داشته باشد. عاشق كمك كردن به دیگران است و تخیلی پویا دارد. دوست دارد شعر بسازد و به مد علاقه ندارد. همیشه ملاحظه دیگران را می كند. با همه خیلی دوستانه رفتار می كند. احساسات لطیفی دارد و به عاطفه و اطمینان خاطر نیاز دارد.


1 اسفند تا 10 اسفند - درخت بید مجنون (اندوه)
فردی كه دوست دارد از فشارهای روحی دور باشد. زندگی خانوادگی را دوست دارد و سرشار از امید و رؤیا است. جذاب، بسیارمهربان، عاشق زیبایی، با استعداد زیاد در موسیقی، عاشق سفر به نقاط غیرمعمول، خستگی ناپذیر، غیرقابل پیش بینی، درستكار و فردی كه می تواند تحت تأثیر قرار بگیرد اما نه هنگامی كه در تنگنا باشد. حس ششم خوبی دارد و عاشق خنداندن دیگران است.


11 اسفند تا 21 اسفند - درخت لیمو ترش (شك و تردید)
با هوش و سخت كوش است و آنچه را که زندگی به او می دهد می پذیرد. البته بعد از آنكه سعی می كند شرایط بد را به خوب تغییر بدهد. از فشارهای عصبی نفرت دارد. از مسافرت و تعطیلات كوتاه لذت میبرد. ممكن است خشن به نظر بیاید اما واقعاً روحی لطیف دارد. همیشه آماده جانفشانی برای افراد خانواده و دوستان است. بسیار بااستعداد است اما برای استفاده و بهره بردن از آنها باید زمان پیدا كند. خصلت رهبری بالایی دارد و فوق العاده وفادار است.


22 اسفند تا 30 اسفند - درخت فندق (خارق العادگی)
جذاب و گیرا، شوخ طبع، بسیار فهمیده و فردی كه می داند چطور روی دیگران تأثیر ماندگار داشته باشد. در امور اجتماعی، فعال، مردمی و اغلب اوقات دمدمی مزاج، درستكار، كمال گرا و در رعایت عدل و انصاف قاضی خوبی است.
شنبه 7/12/1389 - 9:39
شعر و قطعات ادبی
پابلو نرودا
به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر سفر نكنی
اگر كتابی نخوانی
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
اگر از خودت قدردانی نكنی

به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
زمانی كه خودباوری را در خودت بكشی
وقتی نگذاری دیگران به تو كمك كنند

به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر برده‏ی عادات خود شوی
اگر همیشه از یك راه تكراری بروی
اگر روزمرگی را تغییر ندهی
اگر رنگ‏های متفاوت به تن نكنی
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی

 به آرامی آغاز به مردن می‏كنی
اگر از شور و حرارت
از احساسات سركش
و از چیزهایی كه چشمانت را به درخشش وامی‌دارند
و ضربان قلبت را تندتر می‌كنند
دوری كنی...

به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی
اگر ورای رویاها نروی
اگر به خودت اجازه ندهی
كه حداقل یك بار در تمام زندگی‏ات
ورای مصلحت‌اندیشی بروی...
امروز زندگی را آغاز كن!
امروز مخاطره كن!
امروز كاری كن!
نگذار كه به آرامی بمیری.

شنبه 7/12/1389 - 9:34
سخنان ماندگار
اینگونه نگاه کنید ...

مرد را به عقلش نه به ثروتش

زن را به وفایش نه به جمالش

دوست را به محبتش نه به کلامش

عاشق را به صبرش نه به ادعایش

مال را به برکتش نه به مقدارش

خانه را به آرامشش نه به اندازه اش

اتومبیل را به کارائیش نه به مدلش

غذا را به کیفیتش نه به کمیتش

درس را به استادش نه به سختیش

دانشمند را به علمش نه به مدرکش

مدیر را به عملکردش نه به جایگاهش

نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش

شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش

دل را به پاکیش نه به صاحبش

جسم را به سلامتش نه به لاغریش

سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش


در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید!
شنبه 7/12/1389 - 9:32
داستان و حکایت
روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد.

و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود: با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.

گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفت ه بود؟ و سنگینی بغضی راه کلامش بست.

سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمین مار پر گشودی.

گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.

خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی! اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت ...

های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد ...
شنبه 7/12/1389 - 9:30
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته