• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 507
تعداد نظرات : 10
زمان آخرین مطلب : 4113روز قبل
شعر و قطعات ادبی

رودکی



رودکی
     
 

رودکی یکی از بزرگترین شاعران فارسی دری ایران است از ابیات ، قطعات ، قصائد و غزل های معدودی که از رودکی باقی مانده است.

می توان به نیکی دریافت که این شاعر در فنون تصنیف شعر ، استاد و ماهر بوده و سخنان وی در قوت تشبیه و نزدیکی معانی به طبیعت و وصف آن ، کم نظیر است و لطافت ، متانت و انسجام خاصی در آنها مشاهده می شود .

آمد بهار خرم با رنگ و بوی طیب
با صد هزار زینت و آرایش عجیب
لاله میان کشت ، درخشد همی ز دور
چون پنجه عروس به حنا شده خضیب
بلیل همی بخواند اندر شاخسار بید
سار از درخت سرو ، مر او را شده مجیب

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:19
تاریخ

ملک الشعرای بهار







ملک الشعرا بهار شاعر قرن حاضر است که در زمان مبارزات مشروطیت زندگی می کرده است.

بخشی از اشعار وی در باره مبارزه با استبداد است.وی در سال ۱۳۱۷ قصیده بلندی در وصف نوروز و زیبایی های طبیعت سروده که بخشی از آن در اینجا آمده است:

بهار آمد و رفت ماه سپند
نگارا درافکن بر آذر سپند
به یکباره سر سبز شد باغ و راغ
ز مرز حلب تا در تاشکند
بنفشه ز گیسو بیفشاند مشک
شکوفه به زهدان بپرورد قند
به یک هفته آمد سپاه بهار
ز کوه پلنگان به کوه سهند
جهان گر جوان شد به فصل بهار
چرا سر سپید است کوه بلند ؟
حیف باشد دا آزاده به نوروز غمین
این من امروز شنیدم ز زبان سوسن
هفت شین ساز مکن جان من اندر شب عید
شکوه و شین و شغب و شهقه و شور و شیون
هفت سین ساز کن از سبزه و سنبل و سیب
سنجد و ساز و سرود و سمنو سلوی من
هفت سین را به یکی سفره دلخواه بنه
هفت شین را به در خانه بدخواه فکن
صبح عید است برون کن ز دل این تاریکی
کاخر این شام سیه ، خانه نماید روشن
رسم نوروز به جای آر و از یزدان خواه
کاورد حالت ما باز به حالی احسن
نوبهار دلپذیر و روز شادی و خوشیست
خرما نوروز و خوشا نوبهار دلپذیر
بر نشاط گل وقت سپیده دم به باغ
فاخته آوای بم زد ، عندلیب آوای زیر

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:18
آموزش و تحقيقات

تقسیم روزهای ماه فروردین







تقسیم روزهای ماه فروردین: در عهد باستان مراسم جشن نوروز به مدت 21‌روز برگزار می‌گردید كه در هر روز برنامه‌یی خاص انجام می‌گرفت. 1. از اول تا روز سوم برای دید و بازدید خویش...









در عهد باستان مراسم جشن نوروز به مدت 21‌روز برگزار می‌گردید كه در هر روز برنامه‌یی خاص انجام می‌گرفت.

1. از اول تا روز سوم برای دید و بازدید خویشاوندان و بزرگان.


2. از روز سوم الی روز ششم فروردین، دید و بازدید همگانی و برگزاری جشن رپیثون.

3. از روز ششم الی روز نهم، برای اجرای جشن خوردادگان.


4. از روز نهم الی سیزدهم، بار عام شاهی برای پذیرفتن عموم طبقات هر یك به‌نوبه خود بود.

5. ازروز سیزدهم الی روز نوزدهم، برای تفریحگاههای خارج از شهر.


6. ازروز نوزدهم الی بیست و یكم، برای اجرای مراسم جشن فروردگان

7. روز بیست و یكم پایان جشن و مخصوص تفریح و گردش در خارج از شهر است(5).


در یك تقسیم‌بندی دیگر، فروردین به شش قسمت تقسیم می‌گردید:

1. پنج روز اول به پادشاه و اشراف مربوط بود و آنها جشن ویژه داشتند.


2. پنج روز دوم برای بخشش اموال ودریافت هدایای نوروزی از طرف پادشاه.

3. پنج روز سوم متعلق به خدمتگزاران بود.


4. چهارمین پنج روز به خواص تعلق داشت.

5. پنج روز پنجم به لشكریان.


6. ششمین قسمت پنج روزه به رعایا اختصاص داشت(6).

این تقسیم‌بندی به قول جاحظ در المحاسن الاضد زمان جمشید و به قول بیرونی در آثارالباقیه بعد از جمشید و بنا به نظر ذبیح‌الله صفا در زمان ساسانیان معمول بوده است.


نقسیم‌بندی دیگر هم وجود داشته است كه به نوروز خاصه و نوروز عامه تقسیم می‌شده. پنج روز اول را نوروز عامه و بقیه روزهای نوروز را نوروز خاصه می‌گفتند.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:18
تاریخ

روزهای نوروز عامه و خاصه



     
 

جشن نوروز فقط در روز اول فروردین ماه برپا نمی‌شده بلکه چندین روز دوام می‌یافته. ابوریجان در التفهیم، پساز ذکر نخستین روز فروردین، نوشته: «و آنچه از پس او است پنج روز همه ج...

 
     
     
 

جشن نوروز فقط در روز اول فروردین ماه برپا نمی‌شده بلکه چندین روز دوام می‌یافته. ابوریجان در التفهیم، پساز ذکر نخستین روز فروردین، نوشته:
«و آنچه از پس او است پنج روز همه جشن‌ها است و ششم فروردین ماه «نوروز بزرگ» است زیرا که خسروان بدان پنج روز حق‌های حشم و کروهان بگزاردندی و حاجت‌ها روا کردندی: آن‌گاه بدین روز ششم خلوت کردندی خاصگان را و اعتقاد پارسیان اندر نوروز نخستین است که اول روزی است از فرنامه و بدو فلک آغاز گردیدن»
برخی در ضمن رسوم درباری، مدت این جشن را یک ماه دانسته‌اند و گروهی پنج روز اول را نوروز عامه و بقیه را نوروز خاصه نامیده‌اند. بدیهی است که اگر فی‌المثل در دربار شاهان ساسانی یک ماه جشن برپا می‌شده، این امر مستلزم آن نبود که همۀ مردم یک ماه تمام را جشن بگیرند بلکه در پنج روز اول همگی جشن برپا می‌کردند. نوروز خاصه را «نوروز بزرگ» و «جشن بزرگ» و «نوروز ملک» هم خوانده‌اند.
نخستین پادشاهی که در دو قسمت نوروز عامه و خاصه را به هم پیوست و همۀ ایام ما بین آن را جشن گرفت هرمز پسر شاهپور بود.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:17
تاریخ

جشن سال نو نزد آریائیان



     
 

این جشن در اصل یکی از دو جشن سال آریائی بود: آریائیان در اعصار باستانی دو فصل گرما و سرما داشتند. فصل گرما شامل بهار و تابستان و فصل سرما شامل پائیز و زمستان می‌شد. فصل سرما د...

 
     
     
 

این جشن در اصل یکی از دو جشن سال آریائی بود: آریائیان در اعصار باستانی دو فصل گرما و سرما داشتند. فصل گرما شامل بهار و تابستان و فصل سرما شامل پائیز و زمستان می‌شد. فصل سرما در اوستائی زیمه Zima و فصل گرما همه Hama خوانده شده. در زمانی بسیار کهن فصل سرما شامل ده ماه و فصل گرما شامل دو ماه بود، چنان‌که در وندیداد فرگرد اول بند 2 و 3 آمده، ولی بعدها در دو فصل مزبور تغییری پدیدار گشت چه تابستان دارای هفت ماه و زمستان پنج ماه گردید، چنان‌که این امر نیز در شرح بندهای نامبرده از وندیداد مسطور است.
در هریک از این دو فصل جشنی برپا می‌داشتند که هر دو آغاز سال نو به شمار می‌رفته: نخست جشنی که به هنگام آغاز فصل گرما ـ یعنی وقتی که گله‌ها را از آغل‌ها به چمن‌های سبز و خرم می‌کشانیدند و از دیدن چهرۀ دل آرای خورشید شاد و خرم می‌شدند ـ و دیگر در آغاز فصل سرما که گله را به آغل کشانیده توشۀ روزگار سرما را تهیه می‌دیدند.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:17
تاریخ

جشن فروردین و فروردگان







فروردین از ریشه فرور و فرورد است که از یک واژۀ پارسی باستان به ما رسیده: در سنگ نبشتۀ بهستان (بیستون) داریوش بزرگ یکی از هماوردان خود را به نام فراورتی Faravarti یاد کرده. دوم...









فروردین از ریشه فرور و فرورد است که از یک واژۀ پارسی باستان به ما رسیده: در سنگ نبشتۀ بهستان (بیستون) داریوش بزرگ یکی از هماوردان خود را به نام فراورتی Faravarti یاد کرده. دومین پادشاه ماد نیز فرودتی نام داشته و پدر دیاکو سردودمان پادشاهان ماد هم که در 713ق.م به تخت شاهی جلوس کرد همین نام را داشته، فرودتی با واژۀ اوستائی فروشی Farvashi و پهلوی فروهر Farvahr برابر است. در اوستا فروشی یکی از نیروهای نهانی است که پس از درگذشت آدمی با روان و دین از تن جدا گشته به سوی جهان مینوی گراید. هیأت واژۀ (فروردین) از هیأت اوستائی در حالت اضافه در جمع مؤنث اتخاذ شده، چه در اوستا این ترکیب همیشه با واژۀ اشاون ashâvan آمده به معنی فرودهای پاکان، فروهرهای نیرومند پارسیان ـ بنابراین در کلمۀ فارسی (فروردین) مضاف‌الیه آنکه (پاکان) باشد افتاده است.


اما فروردگان مرکب است از همان فرورد و گان پسوند نسبت و اتصاف. این لغت به جشن ویژۀ ارواح در گذشتگان اطلاق می‌شده و آن هنگام نزول فروهران است از آسمان برای دیدن بازماندگان. نظیر آن در دیگر ادیان کهن و نو نیز دیده می‌شود و آن را (عید اموات) گویند. در نزد هندوان ستایش نیاکان (پیتارا Pitara) شباهتی به این جشن ایرانی دارد ـ رومیان نیز ارواح مردگان را به نام Manes خدایانی به تصور درآورده فدیه نثار آنان می‌کردند و معتقد بودند پس از آنکه تن به خاک سپرده شد، روان به مقامی ارجمند خواهد رسید، از این‌رو در گورستان‌ها، در ماه فوریه جشنی برای مردگان برپا می‌کردند و فدیه می‌دادند. بعضی مدت جشن فروردگان را پنج روز و برخی ده روز دانسته‌اند. این عید که اکنون پارسیان هند آن را «مقتات» می‌نامند در ایران به نام فروردگان و فروردیگان و معرب آنها فروردجان و فروردیجان از لغات پهلوی فردگان و پردگان و پردجان و به اصطلاح ادبی فروردکان نامیده شده و ریشۀ آنها از لغت اوستائی فرورتی و فروشی است که در بالا گذشت.


بنابر مشهور، این عید ده روز بوده که در اصل عبارت بوده است از پنج روز آخر ماه دوازدهم با پنج روز الحاقی اندر گاه و در اواخر عهد ساسانیان و همچنین نزد اغلب زرتشتیان قرون نخستین اسلام پنج روز آخر ماه آبان با پنج روز اندرگاه که پس از آخر آبان می‌آمده است. از خود اوستا مستفاد می‌شود که این عید از زمان قدیم ده روز بوده است چه در «یشت 13 بند 49» مدت نزول ارواح را ده روز می‌شمارد ولی معذلک ممکن و بلکه محتمل است هنگامی که خمسۀ مسترقه در جلو دی ماه بوده پنج روز پایان اسفندارمذ، یعنی از 26 تا 30 آن ماه عید بازگشت ارواح به منازل خودشان بوده است و چون خمسه را بعدها به آخر اسفندارمذ نقل کردند بعضی چون فروردگان را در واقع آخرین پنج روز قبل از فروردین می‌دانستند همان خمسه را فروردگان شمردند و برخی دیگر بنابر همان سنت جاری قدیم پنج روز آخر اسفندارمز را فروردگان گرفتند و عاقبت چنان‌که بیرونی نوشته: «از آنجا که این ایام در آئین مذهبی اهمیت بسیار داشته و از زرتشتیان نمی‌بایست فوت شود عمل به احتیاط کردند و هر دو پنج روز یعنی همۀ ده روز را جشن گرفتند.»


فروردگان که در پایان سال گرفته می‌شد ظاهراً در واقع روزهای عزا و ماتم بوده نه جشن و شادی، چنان‌که بیرونی راجع به همین روزهای آخر سال نزد سغدیان گوید: «در آخر ماه دوازدهم (خشوم) اهل سغد برای اموات قدیم خود گریه و نوحه‌سرائی کنند چهره‌های خود را بخراشند و برای مردگان خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها گذارند و ظاهراً به همین جهت جشن نوروز که پس از آن می‌آید روز شادی بزرگ بوده (علاوه بر آنکه جشن آغاز سال محسوب می‌شده).»


کلمۀ جشن هم که در این اصطلاح به کار رفته با (یشتن) پهلوی و (یزشن) پازند و (یسنا) و (یشت) اوستائی از یک ریشه و به معنی نیایش و ستایش و مجازاً برپا داشتن آئین و رسوم و تشریفات (اعم از سوگ و سور) است.


در داستانهای ملی فردوسی که بدون شک مواد شاهنامۀ خود را مع‌الواسطه از خداینامک و دیگر کتب و رسایل پهلوی اتخاذ کرده، و بکار می برد.


 

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:16
تاریخ

نوروز و مهرگان







از یک طرف می‌بینیم که در عهد هند و اروپائی سال از اول تابستان «انقلاب صیفی» و با ماه تیر آغاز می‌شده و دلیل آن لغت (میذیایری) است که اسم گاهنبار پنجم از شش گاهنبار (جشن) سال ا...









از یک طرف می‌بینیم که در عهد هند و اروپائی سال از اول تابستان «انقلاب صیفی» و با ماه تیر آغاز می‌شده و دلیل آن لغت (میذیایری) است که اسم گاهنبار پنجم از شش گاهنبار (جشن) سال است. این جشن در حوالی «انقلاب شتوی» برپا می‌شده و معنای لغوی آن «نیمۀ سال» است. از بیان بندهشن پهلوی چنین بر می‌آید که (میذیایری) در اصل در حوالی انقلاب شتوی (اول جدی) و بنابراین اول سال در حوالی انقلاب صیفی (اول سرطان) و مطابق (میذیایری شم) بوده است.


از سوی دیگر در می‌یابیم که در زمانی سال با اول تابستان شروع می‌شد ولی نه با تیرماه، بلکه با فروردین ماه ـ بیرونی، اول سال ایرانیان را در فروردین و در انقلاب صیفی می‌داند و اعیاد خوارزمی نیز مؤید این مدعا است. مسعودی در التنبیه و الاشراف گوید: «آغاز سال ایرانیان در اول تابستان و مهرگان در آغاز فصل زمستان بوده است.» در نوروزنامه منسوب به خیام آمده.: «فروردین آن روز [سی سال گذشته از پادشاهی گشتاسب که زردشت بیرون آمد] آفتاب به اول سرطان قرار کرد و جشن کرد.» در کتاب التاج منسوب به جاحظ آمده: «نوروز و مهرگان دو فصل سال هستند: مهرگان دخول زمستان و فصل سرما است و نوروز اذن دخول فصل گرما است.»

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:16
تاریخ

جشن‌ها و آیین‌های ایرانی نوروز باستانی



جشن‌ها و آیین‌های ایرانی نوروز باستانی
     
 

به گزارش خبرگزاری كتاب ایران(ایبنا)، كتاب «جشن‌ها و آیین‌های ایرانی نوروز باستانی» با هدف معرفی آیین‌های ایرانی نظیر نوروز، چهارشنبه سوری و یلدا دربردارنده‌ پیشینه تاریخی نوروز و پیدایش نوروز باستانی است.

واژه‌ نوروز در فرهنگ‌های پارسی، نوروز در شعر شاعران، حاجی فیروز، تحویل سال، آیین‌های چهارشنبه سوری نزد اقوام ایرانی، جشن یلدا در باور زردشتیان و اقوام مختلف و پیدایش و پیشینه‌ تاریخی یلدا از دیگر موضوعات این كتاب به‌شمار می‌رود.

نوروز، بزرگ‌ترین جشن ایرانیان باستان برابر اول فروردین خورشیدی و 21 مارس مسیحی (میلادی) است. ایرانیان بر این باور بودند كه در این روز خداوند، آفرینش نهایی جهان را به پایان رساند.

آنان جمشید، پادشاه باستانی قوم آریایی را پایه‌گذار نوروز و دیگر آیین‌های نیكو دانسته‌اند. در شش روز برگزاری جشن نوروز، آیین‌های ویژه‌ای برگزار می‌شد كه بسیاری از آن‌ها هنوز برجای مانده‌اند. ایرانیان برای این جشن، خانه‌های خود را پاكیزه می‌كردند، مكان برپایی جشن را می‌آراستند، روی میزی كوزه‌ای آب، گلدانی از گل و آتشی افروخته می‌گذاشتند.

چهارشنبه 9/12/1391 - 10:16
تاریخ

نوروز، جشن‌ ملی ایرانیان



نوروز، جشن‌ ملی ایرانیان




كتاب «جشن‌های ملی ایرانیان» به معرفی جشن‌های ایرانیان در دوران باستان اختصاص دارد. بسیاری از این جشن‌ها تا به امروز نیز به وسیله‌ ایرانیان برگزار می‌شود.

در ایران باستان سه نوع جشن برگزار می‌شده است، جشن‌های ماهانه، سالانه و فصلی. در فصل اول به جشن و جایگاه آن در فرهنگ ایرانی اشاره می‌‌شود.


در فصل دوم جشن نوروز بررسی می‌شود. پیدایش نوروز، چگونگی برگزاری نوروز قبل از اسلام، بعد از اسلام و زمان حال، نوروز در آیینه‌ روایات اسلامی و نزد مردمان آسیای مركزی از موضوعات این فصل به شمار می‌رود.


در ادامه‌ جشن‌های ماهانه معرفی می‌شوند. از جمله‌ این جشن‌ها به ترتیب زمان برگزاری می‌توان به فروردینگان، اردیبهشتگان، خوردادگان، تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان، آبان‌گان، آذرگان، دیگان، یلدا، بهمن‌گان، سده‌ آبریزان، سپندار جشن و چهارشنبه‌سوری، اشاره كرد. فصل پایانی كتاب نیز به جشن‌های فصل یا گاهنبارها اختصاص دارد. در این فصل به شش گاهنبار اشاره می‌شود.



چهارشنبه 9/12/1391 - 10:15
تاریخ

بررسی نوروز در كتاب «جشن‌های ایرانیان»



بررسی نوروز در كتاب «جشن‌های ایرانیان»
     
 

به گزارش خبرگزاری كتاب ایران(ایبنا)، شرح جزئیات و چگونگی برگزاری هر یك از جشن‌های ایرانی در كتاب «جشن‌های ایرانیان» تالیف «عسكر بهرامی» آمده است. این كتاب یكی دیگر از مجموعه كتاب‌های «از ایران چه می دانم؟» است كه به همت دفتر پژوهش‌های فرهنگی منتشر می‌شود. 

جشن‌های ایرانیان در چهار فصل تنظیم شده است. فصل یكم آن به گاه‌شماری و پیشینه جشن‌های ایرانی اختصاص دارد. جشن‌های دینی در فصل دوم بررسی شده‌اند. مولف در فصل سوم، جشن‌های غیر دینی را شرح داده است و فصل چهارم كتاب به دیگر جشن‌ها در ایران اختصاص دارد. 

عسكر بهرامی در كتاب «جشن‌های ایرانیان» در چهار فصل جداگانه، ابتدا درباره گاه‌شماری و پیشینه جشن‌های ایرانی آگاهی‌هایی را در اختیار خواننده می‌گذارد و تحولات گاه‌شماری ایرانی و شیوه نامگذاری روز و ماه در ایران باستان را بررسی می‌كند و به انواع جشن‌ها در ایران كهن می‌پردازد. 

وی سپس، فصلی دیگر از كتابش را به برشمردن جشن‌های دینی اختصاص می‌دهد. یكی از آن جشن‌ها گاهنبارها هستند و دیگری نوروز. گاهنبار مجموعه جشن‌هایی است كه در بزرگداشت شش آفریده خداوند (آسمان، آب، زمین، گیاه، حیوان و آتش) برگزار می‌شود.
معنای نوروز و شیوه برگزاری آن و باورهای مربوط به نوروز نیز در همان فصل آورده شده است. از برپایی نوروز در روزگار باستان و پس از اسلام نیز اطلاعات مفیدی در اختیار خواننده گذاشته شده است. فصل دیگر كتاب بهرامی درباره جشن‌های غیر دینی (مانند مهرگان و سده) است. سرانجام در فصل پایانی درباره جشن‌هایی كه در نزد ایرانیان مسلمان، كلیمی، آشوری و مندایی وجود دارد، مطالبی به دست داده شده است. 

به باور بهرامی، ایرانیان مردمی اند كه به شهادت اسناد به جا مانده از گذشته، به هر مناسبت كوچك و بزرگی جشن برپا می‌كرده‌اند و در اثنای این جشن‌ها كه بسیاری از آن‌ها نیز جنبه مذهبی داشته، به نیایش خداوند می‌‌پرداخته‌اند. 

دامنه و تنوع این جشن‌ها در زمان اشو زرتشت تا جایی بالا گرفت كه مقارن شدن نام روز و نام ماه برای آن‌ها بهانه‌ای بود تا به این سبب جشن بر پا كنند. از آن‌جا كه روزها در زمان زرتشت به نام خاصی نامیده می‌شدند كه با نام یكی از ماه‌های دوازده گانه هم‌خوانی داشت، بنابراین در هر ماه، یك روز كه نام ماه و روز با هم مقارن می‌شد، جشن برپا می‌شد. 

پس از ورود اسلام به ایران، جشن‌های ویژه مسلمانان مانند عید قربان، عید غدیرخم و... نیز به این جشن‌ها افزوده شدند. 

سایر اقوام و اقلیت‌های دینی هم كه با ایرانیان آمیختگی پیدا كرده و در این ملك ساكن شده‌اند، هر یك آیین‌ها و جشن‌های خاص خود را به این دیار آورده‌اند زیرا ایران هم‌زیستی مسالمت‌آمیزی با دیگر اقوام دارد و همه ادیان در كنار هم با صلح و شادی زیست می‌كنند. 

مجموعه «از ایران چه می‌دانم؟»، یکی از برنامه‌های انتشاراتی موفقی است که چندین سال است به وسیله دفتر پژوهش‌های فرهنگی دنبال می‌شود. این مجموعه به مثابه یک دایره‌المعارف با بهره‌گیری از مدل فرانسوی «چه می‌دانم؟» طراحی شده است که در آن هر کتاب به یکی از موضوع‌هایی که به ایران مربوط است، می‌پردازد.
 
هر کتاب با نثری ساده و برای مخاطبان عمومی اما با دقت و دغدغه علمی و به قلم یکی از متخصصان همان موضوع نوشته می‌شود و حجم کتاب‌ها در حدود 120 صفحه است. كتاب «جشن‌های ایرانیان» نیز در 120 صفحه با نثری ساده و روان و با استفاده از تصاویر متنوع منتشر شده است.

 
چهارشنبه 9/12/1391 - 10:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته