• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 256
تعداد نظرات : 66
زمان آخرین مطلب : 6020روز قبل
ادبی هنری

وفا وعهد نکو باشد اربیاموزی------ وگرنه هرکه توبینی ستمگری داند

کارهای متفاوتی دردنیا هست که بعضی ازآنها را هرکسی می تواند انجام دهد.مثل:دروغ گفتن،بی دین بودن،حق وناحق کردن.

کارهایی هم هست که هرکسی توانایی انجام آن را ندارد.مثل:راست گفتن.

حال سخن اینجا ست،کاری را که هرکسی می تواند انجام دهد،انجام دادنش هنرنیست.

اگرانسان کاری را که ازهزکسی برنمی آید،انجام دهد،هنراست.

همه دروغ گفتن را بلدند،پس اگرتوهم دروغ بگویی کارشاقی انجام نداده ای.

وفا وعهد ویا وفای به عهد بسیارکارخوبی است وهرکسی هم توانایی انجام آن را ندارد،پس اگر کسی درزندگی خود وفای به عهد می کند ،هنرمند است.

روی هم رفته کارهای بد را همه بلدند وکارهای خوب را هرکسی بلد نیست.

ای برادر دراحوال خود جستجوکن وببین که آیا هنرمند هستی یا نه.

                                            با تشکر- آریوبرزن

جمعه 31/1/1386 - 8:35
ادبی هنری

شهریاران بود وخاک مهربانان این دیار------ مهربانی کی سرآمد،شهریاران را چه شد

شهریاران یعنی شهردوستان

ای کاش این بیت ازشعرحافظ را بالای همة خانه ها،همة ادارات،همة اماکن،وهرجایی که یک ایرانی است می نوشتند.

باورکنید که ما ایرانیان با مردم اروپا وامریکا فرق داریم.پدران ما هم با پدران آنها فرق داشتند.

درکشورما محبت ودوستی حرف اوّل را می زند.دراروپا وامریکا مادیّات حرف اوّل را می زند.استفاده ازعلم وتکنولوژی ومیل به پیشرفت دلیل نمی شود که ما دوستی ومحبت بین خود را فراموش کنیم ویاکناربگذاریم.چیزی که ایرانی را زنده نگه می دارد،محبت ودوستی است،صفا وصمیمیت است،یکدلی ویکرنگی است،عشق به همنوع است.

چرا ایرانیانی که درخارج زندگی می کنند آرزو دارند که به کشورشان بازگردند؟با اینکه ازبهترین امکانات استفاده می کنند؟

آیادلیل آن این نیست که درایران چیزی هست که درهیچ جای دنیا نبست؟

اگرمی خواهیم ایرانی آباد ،آزاد،زنده وسرحال داشته باشیم ،باید دست ازکینه ها،کدورتها،

اختلافها و... برداریم.

باید این نگرانی که نمی دانم ازکجا آمده ودرفکروروح مردم ریشه دوانیده ازبین برود.باید برادری دراین کشورحکمفرما شود.باید پول پرستی جایش را به خدا پرستی بدهد.باید اختلاف طبقاتی ازبین برود.تا بتوانیم کشوری آزاد وآباد وبا محبت ودوست داشتنی داشته باشیم.

                                         با تشکر- آریوبرزن

جمعه 31/1/1386 - 8:34
ادبی هنری

دریغ ودرد که درجستجوی گنج حضور------ بسی شدم به گدایی برکرام ونشد

یکی ازهنرهای حافظ استفاده ازمجازدرحقیقت است.

وقتی که می گویند گنج،ما درخیال خودمان اتاقی را مجسّم می کنیم که پرازیاقوت وزمرّد است.درحالی که دردنیای قرآن همه چیزفرق می کند.درقرآن بسیاری ازارزشها بی ارزش می شوند.درقرآن یاقوت وزمرّد وطلا وجواهرکلماتی بی معنی هستند.امّا درعوض حضور،گنج می شود.آن هم گنجی که ازتمام گنجهای دنیا با ارزش تراست.

شاید بپرسی که این حضورچیست که این قدربا ارزش است؟

همة انسانها ازهرنژاد ودین ومذهب ومرام ومسلک،نیازدارند درمواقعی به خدا پناه ببرند.با خدا رازونیازکنند،با خدا درد ودل کنند،ازخدا درخواست کنند،حلّ مشکلاتشان را ازخدا بخواهند.

درچنین مواقعی که می خواهیم به هرعنوان با خداوند رابطه برقرارکنیم،بزرگترین مشگل این است که خودمان حضورنداریم.

شاید بگویی که چطورخودمان حضورنداریم؟درحالی که این ماییم که ازخداوند درخواست می کنیم؟ چطورمی شود با کسی حرف زد وحضورنداشت؟

اشتباه ما درهمین جاست.این ما نیستیم که ازخداوند درخواست می کنیم !این زبان ماست که می گوید نه خود ما.

آیا هیچ حاضرغایب شنیده ای؟من درمیان جمعم ودلم جای دیگراست.

آری برادر،زبان ما می گوید امّا دلمان جای دیگراست.

                                      با تشکر- آریوبرزن

جمعه 31/1/1386 - 8:33
ادبی هنری

زراه میکده یاران عنا ن بگردانید------ چرا که حافظ ازاین راه رفت ومفلس شد

انسان تا چیزی را خودش تجربه نکند باورنمی کند.گفتیم که می، آیۀ قرآن است ومیکده خود قرآن.وقتی که با قرآن آشنا می شوی دنیای دیگری را می بینی که با دنیای زندگی خیلی فرق دارد.دنیای قرآن همان مدینه فاضله است.دردنیای قرآن دیگران را دوست داری.هیچ کس نسبت به هیچ کس کینه ندارد.درآن جا جزسلام وسلامتی چیزی نیست.هرکس دیگران را بیشترازخودش دوست دارد.بدیها را ازخود می بینی وخوبیها را ازدیگران.توکل واحتیاط ازمهمترین کارهاست.بسیاری ازکارهایی که درزندگی می توان انجام داد درقرآن نمی توان انجام داد.

بسیاری ازقرداد های معمولی زندگی دردنیای قرآن لغو وبی ارزش است.ودرعوض قرداد های جدید جای آنها را می گیرد.بسیاری ازافکاردنیای معمولی دردنیای قرآن ازبین می رود وبه جای آن افکارجدید جایگزین می شود.

فی المثل:درقرآن فقر بزرگترین ثروت است.

حال اگرنمی توانی این مسئله را هضم کنی ،عنان ازمیکده بگردان.

                                         با تشکر- آریوبرزن

جمعه 31/1/1386 - 8:32
ادبی هنری

بر آ ستا نه تسلیم  سر بنه  حافظ------ که گرستیزه کنی روزگار بستیزد

به تعداد آدمهای روی زمین راه برای زندگی کردن هست.هیچ دوآدمی مثل هم زندگی نمی کنند.

انسانها دربسیاری ازمسائل زندگی با هم اختلاف دارند.هم ازجنبه فکری وهم ازجنبه عملی!

بعضیها با هرچیزی سرستیزه دارندوبا هرچیزی می جنگند.هرکاری را برای خودشان سخت ودشوارمی کنند.به قول معروف:کارها را غول نشان می دهند.درنتیجه هم خودشان را زجرمی دهند وهم اطرافیان را!

بعضیها هم توکل به خدا می کنند.با مسائل بطورمنطقی برخورد می کنند.

آن کسی که کارها را سخت می گیرد،زندگی را برای خودش جهنّم می کند ودرآتش جهنّمی که خودش ساخته می سوزد.

آن کسی که به خدا توکل می کند،زندگی را برای خودش بهشت می کند ودربهشتی که ساخته به راحتی زندگی می کند.

نا گفته نماند که این مسائل هیچ ربطی به داشتن ونداشتن ندارد.

                                         با تشکر- آریوبرزن

جمعه 31/1/1386 - 8:31
ادبی هنری

چوحافظ درقناعت کوش وزدنیای دون بگذر-- که یک جومنّت دونان دوصد من زرنمی ارزد

دنیا ازدنی می آید یعنی پست،

وقتی که حضرت آدم(ع)نا فرمانی خدا را کرد وازآن میوه ویا دانه خورد ازمقام اعلایی که داشت به مقام دنیا هبوط کرد(سقوط کرد)تادراین مقام پست دنیا کامل شود تا بتواند لیاقت مقام اعلای خود را داشته باشد.

نمی دانم با وجود آن مقام اعلاچرا بعضی ازما آدمها دل به این دنیا خوش می کنیم.چطورمی شود بیابانی تاریک وظلمانی  که هیچ چیزدرآن دیده نمی شود را به باغی روشن وپرازمیوه ودرخت وجویهای جاری درآن ترجیح داد؟

اینکه می گوییم چه کسی ازآن عالم آمده است ،حرف بی ربطی است.همه ازآن عالم             آمده   ایم. دلیل آن چیزهایی است که درذهن ما است درحالی که هیچوقت آنها را ندیده ایم .

دلیل دیگرآن اینکه دریک سری مسائل درسراسردنیا یک عقیده وجود دارد.مثل اینکه درسراسرعالم همة آدمها ازدروغ بدشان می آید.(هرچند که خودشان دروغ بگویند).ویا ازدیدن یک منظرة خوب لذّت می برند.آیا قبلا"چنین مسائلی نداشته ایم؟

به قول مولوی: همة ما ازآن باغ با صفا آمده ایم،ولی چون مدّتی ازآن گذشته است،آنرا ازیاد برده ایم.امّا بعضی چیزها را به یاد می آوریم.

به هرحال ما به دنیا آمده ایم وناگزیراززندگی هستیم.وبرای زندگی نیازبه چیزهایی داریم،

مثل:لباس برای پوشیدن،غذا برای خوردن،مسکن برای محفوظ بودن ازسرما وگرما،ازطرفی هم برای بدست آوردن این چیزها نیازداریم تلاش کنیم.اینجاست که مشکل پیدا می شود.

بعضیها می خواهند بدون زحمت به همه چیزبرسند.بعضیها زحمت می کشند امّا نمی توانند نیازهای خود را برآورده کنند.بعضیها حق دیگران را ضایع می کنند تا سهم بیشتری به آنها برسد.بعضیها...

به هرحال هرکس نسبت به اعتقادی که دارد زندگی می کند.امّا همه دریک نظرهم عقیده اند

وآن اینکه زیرمنّت آدمهای پست نباید رفت.

                                           با تشکر- آریوبرزن

جمعه 31/1/1386 - 8:30
ادبی هنری

روزدرکسب هنرکوش که می خوردن روز------ دل چون آینه درزنگ ظلام اندازد

درقرآن سورة مزمّل آمده است که قرآن را درشب بخوانید،چون شب شدّت وقوام بیشتری دارد.وروزدنبال کسب معاش باشید.

درروزبه خاطرمشغلۀ زیاد فکرانسان متفرّق است.وقتی که فکرانسان متفرّق است نمی تواند مسائل را به خوبی تجزیه وتحلیل کند.وهمچنین نمی تواند رابطۀ خوبی ما نند شب با خدا برقرارکند.

به اعتقاد حافظ خواندن قرآن درروزبه خاطراینکه فکرانسان مشغول است،ممکن است انسان را درتاریکی گمراهی بیندازد.

                                        با تشکر- آریوبرزن

جمعه 31/1/1386 - 8:29
ادبی هنری

خدا را رحمی ای منعم که درویش سرکویت------ دری دیگرنمی داند،رهی دیگرنمی گیرد

می گویند:شخصی به درخانة حاتم طایی رفت وازاوتقاضای کمک کرد. حاتم به اومی گوید: صبر کن تا به بینم درخانه چه چیزی هست تا برایت بیاورم.                     

 آن شخص با خود می گوید:خوب است دنبال حاتم بروم وبه بینم محلّ گنج اوکجاست،شاید که بتوانم شبانه بیایم ومقداری ازمال اورا بردارم.با این فکردنبال حاتم راه می افتد.حاتم طایی ازپلّه ها بالارفته وبه پشت بام خانه می رود.حاتم درپشت بام خانه زانوزده ،دستها را به طرف آسمان بلند می کند ومی گوید:خدا یا ،بارالها،تویی منعم،تویی روزی رسان،تویی دستگیربیچارگان،الهی یا غیاث المستغیثین،بندۀ تو به درخانۀ من آمده چیزی درخانه ندارم،درنزد بنده ات روسیاهم مکن،

آن مرد با دیدن این صحنه به خود می لرزد.با خود می گوید:ای وای برمن!تا به حال گمان می کردم که حاتم مرد بی نیازی است،نمی دانستم که حاتم خود ازدیگری گدایی می کند.من ازحاتم گدایی می کنم وحاتم ازخدا!پس چرا خودم مستقیما"ازخدا گدایی نکنم؟وبعد بدون اینکه چیزی ازحاتم بگیردازآنجا می رود.

براستی خدایی که درهرزمان ودرهرمکان ودرهرحال(چه ایستاده،چه نشسته،چه خوابیده)اورا صدا بزنی جوابت را می دهد.خدایی که خودش گفته« بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.» خدایی که خزینه های همه چیز دراختیاراوست.خدایی که دانا است،مهربان است،آمرزنده است، قادراست،وبرای اوست نامهای نیکو.چه مبارک خدایی داریم وازاوغافلیم!.

                                          با تشکر- آریوبرزن

جمعه 31/1/1386 - 8:28
ادبی هنری

حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت------ آری به اتفاق جهان می توان گرفت

درقرآن آمده است که«مردم امّت واحده بودند،امّا به علّت زیاده طلبی بعضیها ازهم متفرق

شدند.» یکی ازسیاستهای دول غربی ایجاد اختلاف بین مردم است تا بتوانند راحت تر

اموال آنها را به غارت ببرند.ازطرف دیگربزرگترین ترس دول غربی ازاتحاد ووحدت

بین ملتهاست.آنهایی که اول انقلاب را دیده اند امت واحده بودن را نیزدیده اند.

می گویند: شخصی دانا به هنگام مرگ فرزندان خود را طلبید وبه هرکدام ترکه ای داد

وازآنها خواست که ترکه را بشکنند.بچه ها با فشار اندکی ترکه ها را شکستند.سپس مرد

دانا چند ترکه را به هم بست وازبچه هایش خواست که ترکه ها را بشکنند.آنها هرچه

قدرقدرت داشتند به کارگرفتند،امّا نتوانستند ترکه ها را بشکنند.مرد دانا گفت: فرزندان من

اگربا هم متّحد با شید هیچ دشمنی نمی تواند شما را شکست بدهد.امّا اگرازهم جدا ومتفرّق

شوید،هردشمنی به آسانی شما را شکست خواهد داد.

                                           با تشکر- آریوبرزن

جمعه 31/1/1386 - 8:27
ادبی هنری

زاهد غرورداشت سلامت نبرد را ه------ رند ازره نیازبه دارالسلام رفت

امان ازغرور! امان ازغرور! امان ازغرور!

چرا انسان با دورکعت نمازمغرورمی شود بطوری که حتی دیگرخدا را هم بنده نیست؟

چرا فکرمی کنیم که چون نمازمی خوانیم همه باید ازما ممنون باشند،وما به گردن دیگران

حق داریم،وازدیگران بهتریم،وازدیگران با لاتریم،وبیشترازدیگران می فهمیم؟

 درحالی که باید برعکس باشد.کسی که نمازمی خواند وخدا را عبادت می کند،یعنی اظهار

بندگی می کند،یعنی اظهارکوچکی می کند.

درقرآن آمده که«شما فقیرید وخدا بی نیازاست.» غرورحالتی است که احساس بی نیازی

درانسان بوجود می آورد.احساس بی نیازی انسان را ازخدا دورمی کند،

                                           با تشکر- آریوبرزن

جمعه 31/1/1386 - 8:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته