بیماری ها
طی دو دهه گذشته، همگرایی روند
افزایش شیوع چاقی و آسم به طور همزمان منجر به مطرح شدن این فرضیه شده است که این
دو اختلال ممکن است با یکدیگر ارتباط داشته باشند. دادههای حاصل از مطالعه بررسی
تغذیه و سلامت ملی (NHANES)(1) طی سالهای 2002-1994 نشان میدهد که 65 از
بزرگسالان آمریکایی بیش از 20 ساله دچار اضافه وزن یا چاقی هستند که در مقایسه با
دوره 1998-1994 افزایشی به میزان 10 را نشان میدهد...
هر چند که آسم نسبت کمتری از
جمعیت را در مقایسه با چاقی مبتلا میسازد و دادههای اخیر نشان میدهند که شیوع
آسم به سرعت گذشته افزایش پیدا نمیکند، اما شیوع تعدیل شده آسم با سن براساس
دادههای ملی سلامت در سال 2005، 9/7 گزارش شده است که در مقایسه با سال 1086-1984
بیش از دو برابر شده است.
هر چند که سازوکارهای زمینهای
ارتباط همگرا میان چاقی و آسم به طور کامل توصیف نشده است اما مجموعه نسبتا کاملی
از مقالات نشان میدهند که چاقی، خطر بروز آسم را افزایش میدهد. چاقی همچنین ممکن
است شیوع آسم را به سمت انواع مقاومتر به درمان نیز سوق دهد و پاسخ به درمان را
دچار تغییر کند. علیرغم این دادههای جدید، هنوز بسیاری مسایل روشن نیستند که جای
این پرسش را باقی میگذارد که آیا قطعا این دو مشکل با یکدیگر در ارتباط هستند یا
خیر. در این مقاله مطالعاتی بررسی میشوند که به نفع این فرضیه هستند که چاقی منجر
به بروز آسم میشود.
بروز و شیوع چاقی و
آسم
مطالعات مقطعی و مورد- شاهدی در
کودکان و بزرگسالان، افزایش شیوع آسم را در افراد چاق نشان دادهاند. معروفترین این
مطالعات، پژوهشی است که توسط سین(1) و همکاران انجام شد. آنها اطلاعات
حاصل از 16،692 شرکت کننده (با سن حداقل 17 سال) را در پیمایش سوم بررسی تغذیه و
سلامت ملی (NHANESIII) به کار گرفتند. این پژوهشگران شاخص توده بدن (BMI که به
kg/m2 اندازهگیری میشود) را به چهار گروه تقسیمبندی کردند و ارتباط
میان این چارکهای BMI و شکایت از آسم، میزان محدودیت جریان هوا و استفاده بحرانی
از برونکودیلاتورها را بررسی کردند. در این تحلیل، افراد بالاترین چارک BMI،
بیشترین میزان خطر شکایت از آسم را داشتند (خطر نسبی: 50/1 با فاصله اطمینان 95:
81/1-24/1). روندی به سمت افزایش خطر آسم همزمان با ازدیاد BMI وجود داشت (001/0= P
value)؛ یافتههای مشابهی نیز در مورد افزایش استفاده از برونکودیلاتورها همزمان با
افزایش BMI مشاهده شده است. البته این پیامدهای بالینی با روند مشابهی در افزایش
محدودیت جریان هوا همزمان با افزایش BMI همراهی نداشتند.
مطالعات آیندهنگر، تعریفهای
دقیقتری را در جمعیتهای مورد مطالعه لحاظ کردهاند و فواید بیشتری برای ارزیابی
این مساله به همراه داشتهاند که چاقی موجود از قبل با افزایش متعاقب آن در خطر آسم
همراه است یا خیر. اغلب این مطالعات رابطهای دوز- پاسخ و مستقیم را میان افزایش
بروز آسم همزمان با افزایش BMI نشان دادهاند و اغلب این مطالعات نشان دادهاند که
این اثر در زنان قویتر است تا در مردان. بسیاری از این مطالعات طولی از نظر رژیم
غذایی و فعالیت جسمانی کنترل شدهاند و این نتیجه را تقویت میکنند که این، خود
چاقی است که با آسم همراهی دارد و نه عدم فعالیت جسمانی و یا عوامل غذایی. برای
مثال، کامارگو(3) و همکاران تحلیلی آیندهنگر را در مورد رابطه میان BMI
و آسم در مطالعهای شامل 85،911 زن انجام دادند که به مدت 4 سال پیگیری شده بودند.
در این الگوی چندمتغیره، خطر نسبی بروز آسم همزمان با افزایش BMI در شش دسته افزایش
پیدا کرد و خطر نسبی از 9/0 (در پایینترین گروه BMI) تا 7/2 (در بالاترین گروه
BMI) رسید (001/0> P value). این مطالعه با سایر مطالعات انجام شده در این زمینه
از نظر لحاظ کردن زنان به تنهایی در مطالعه و استفاده از قد و وزن گزارش شده توسط
خود افراد تفاوت داشت، هر چند که سایر مطالعات آیندهنگر انجام شده توسط
فورد(1) و نیستاد(2) و همکارانش که هم مردان و هم زنان را
لحاظ کرده بودند و از تعریف BMI براساس قد و وزن اندازهگیری شده استفاده کردند هم،
ارتباط میان افزایش BMI و بالا رفتن بروز آسم را با همان قوت نشان دادند. برخی از
این مطالعات آیندهنگر مطرح کردهاند که ارتباط میان چاقی و آسم در زنان قویتر است
که این فرضیه را مطرح میکند که این اثر ممکن است توسط استروژن یا سایر تفاوتهای
بیولوژیک مبتنی بر جنس ایجاد شده باشد. هر چند که، تفاوت در تخمین نقطهای اثر میان
مردان و زنان معمولا اندک است و برخی مطالعات هم نتایج متناقضی به بار
آوردهاند.
اکثریت مطالعات آیندهنگر گزارش
کردهاند که چاقی یک عامل خطر برای ایجاد موارد تازه تشخیص داده شده آسم است و در
مقایسه میان بالاترین و پایینترین دستههای BMI خطر یا احتمال نسبی میان 1/1 تا 3
متغیر است. هنگامی که این ناهمگونی اثر در یک متاآنالیز بر روی مطالعات مربوط به
اضافه وزن و چاقی به عنوان عامل خطر بروز موارد جدید آسم مورد بررسی قرار گرفت،
پژوهشگران نتیجه گرفتند که در مجموع، اضافه وزن و چاقی شانس ایجاد آسم را به صورت
وابسته به دوز افزایش میدهند و قوت این رابطه میان مردان و زنان مشابه
است.
مطالعات انجام شده بر روی کودکان
نیز نشان دهنده ارتباط میان توده بدن و خطر آسم با توجه به زمینه آسم و آتوپی به
عنوان یک عامل خطر عمده آسم در کودکان است. برای مثال، در یک مطالعه آیندهنگر بر
روی 9828 کودک 14-6 ساله که به طور متوسط به مدت 5 سال پیگیری شده بودند،
گولد(4) و همکاران گزارش کردند که در دختران، BMI بالاتر در ابتدای
مطالعه و افزایش بیشتر BMI در طول مطالعه با خطر بالاتر آسم همراه است و خطر آسم در
بالاترین چارک BMI در دختران 2/2 برابر پایینترین چارک BMI بود. هم در پسران و هم
در دختران شرکتکننده در مطالعه، افزایش بیشتر BMI طی سیر مطالعه با افزایش خطر آسم
همراه بود.
چاقی و شدت
آسم
دادههای متناقضی وجود دارد مبنی
بر اینکه چاقی، آسم را شدیدتر میکند. این یافته که چاقی با انواع شدیدتر آسم همراه
است تا حدی به دادههای مطالعه TENOR بر روی بیماران مبتلا به آسم شدید مربوط
میشود که در آن متوسط BMI در بزرگسالان مبتلا به آسم شدید، kg/m2 4/30
بود. با وجود این، یک گزارش جدید از پژوهشگران «برنامه پژوهشی آسم» نشان داد که
چاقی در انواع شدید آسم نسبت به انواع متوسط آن شایعتر نیست که این یافته برخی
تردیدها را در مورد اهمیت چاقی به عنوان تغییردهنده شدت آسم
برمیانگیزد.
چاقی و فیزیولوژی
ریه
چاقی، اثرات ثابت شدهای بر
کارکرد ریه دارد و مطالعات فیزیولوژیک نشان دادهاند که چاقی اثرات مکانیکی مهمی
دارد که میتواند منجر به علایم تنگی نفس بدون ایجاد تغییرات پاتوفیزیولوژیک معمول
مشاهده شده در آسم شود. تغییر در جریان هوا، پذیرش سیستم تنفسی، حجمهای ریوی،
اندازه راههای هوایی محیطی و حساسیت بیش از حد راههای هوایی در چاقی نشان داده
شدهاند. چاقی موجب محدودیت راههای هوایی و کاهش FEU1 و ظرفیت فعال حیاتی (FVC)
میشود. برخلاف آسم، این کاهش در جریان هوا معمولا متعادل است و منجر به حفظ نسبت
FVC1/FEU1 میشود. برخی نویسندگان نشان دادهاند که نسبتFVC1/FEU1 در چاقی افزایش
مییابد که با فیزیولوژی محدودکننده ریه همخوانی دارد. کاهش جریان مطلق هوا با
کاهش پذیرش سیستم تنفسی همراهی دارد که ناشی از ترکیب افزایش وزن بافت نرم فشارنده
قفسهسینه، ارتشاح چربی در دیواره سینه و افزایش حجم خون ریوی است. این تغییرات در
فیزیولوژی ریه باعث میشوند که افراد چاق در نزدیکی حجمهای بستهشدنشان سطحیتر
نفس بکشند که شاید یکی از دلایل افزایش تنگی نفس باشد. حجمهای ریوی بهویژه حجم
ذخیرهای بازدمی و ظرفیت باقیمانده عملی هم در چاقی کاهش
مییابند.
چاقی، تغییردهنده پاسخ درمانی در
آسم
در چاقی، التهاب سیستمیک نه تنها
ممکن است خطر آسم را افزایش دهد بلکه ممکن است در پاسخ به درمانهای کنترلکننده آن
هم به ویژه در مورد کورتیکواستروئیدهای استنشاقی تداخل ایجاد کند. بسیاری از
سایتوکاینها و سایر میانجیهایی که در التهاب سیستمیک مرتبط با چاقی بالا میروند
(مانند لپتین، [IL6 [TNF? و CRP گزارش شدهاند، موجب ایجاد مقاومت به
گلوکوکورتیکوئیدها در آسم میشوند. دادههای بالینی جدید نشان میدهند که احتمال
ارتباط متقابل میان التهاب سیستمیک ناشی از چاقی و مقاومت نسبت به
گلوکوکورتیکوئیدها وجود دارد چرا که TNF? و IL6 در ماکروفاژهای ریه بیماران دچار
آسم مقاوم به گلوکوکورتیکوئید بیشتر گزارش شده است که نشان میدهد محیط سایتوکاین
توصیف شده در چاقی ممکن است پاسخ درمانی نسبت به گلولوکوکورتیکوئیدها را تغییر دهد.
افزایش TNF? که در چاقی مشاهده میشود ممکن است با درمان بیماران چاق مبتلا به آسم
ارتباط داشته باشد. یک کارآزمایی بالینی جدید نشان داده است که افزایش بروز TNF?
متصل به غشا، گیرنده نوع 1 TNF? و آنزیم تبدیل کننده TNF? در سلولهای مونونوکلئار
خون محیطی بیمارانی که دچار آسم شدید و مقاومت نسبت به گلوکورتیکوئیدها هستند، وجود
داشته است. این مطالعه همچنین نشان دهنده اثرات سودمند گیرنده قابل حل TNF? یعنی
اتانرسپت در این بیماران بود که با بهبود حساسیت راههای هوایی، FEV1 و کیفیت زندگی
مرتبط با آسم نشان داده میشود و این احتمال را افزایش میدهد که داروهای
کنترلکننده آسم به جز کورتیکوستروئیدها ممکن است در بیماران چاقی که دچار التهاب
سیستمیک و مقاومت نسبت به گلوکوکورتیکوئیدها هستند، موثر واقع شوند.
ترجمه: دکتر امیرعباس واعظی
منبع:
Sutherland ER. Obesity and
Asthma. Immunology and Allergy Clinics of North American 2008;
28: 589-602
شنبه 7/3/1390 - 10:26
بهداشت روانی
مدت هاست كه در بعضی از كلاس های خودباوری می بینم هر بحثی كه می شود ، بچه ها یك جوری تمایل دارند بحث را به سمت ارتباط، عشق و عاشقی بكشانند. شاید اولش شاكی بودم كه چرا این قدر بحث به بیراهه می رود اما بعد از مدتی بررسی و تحلیل به این نتیجه رسیدم كه حتماً این موضوع یكی از چالش های روز آنهاست و برای همین نمی توانند از آن بگذرند. این بود كه با كمی بررسی و تحلیل، پنج شنبه ها كلاسی تحت عنوان عشق و ازدواج را تشكیل دادم. ولی خوب از صبح تا شب، حتی یك وقت ها هم شب تا صبح در خواب و رؤیا ، روی این موضوع فكر می كنم و دنبال داده ها و اطلاعات و نشانه ها هستم. خلاصه مثل یك غواص در یك اقیانوس بزرگ و عمیق یك سفر اكتشافی تا اعماق وجود ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه را طی می كنم. به معنایی به هر چیزی كه نگاه می كنم، هر چیزی را كه می شنوم، به دنبال نشانه هایی از موضوع مورد مطالعه خود هستم و آن را با این سؤال شروع كردم كه چرا دختران ما این قدر در مورد عشق و عاشقی، انتخاب و زندگی مشتركشان مشكل دارند؟
برای بهتر درك كردن علت این موضوع از جماعت این دختران جوان گذشتم و یك نسل بالاتر رفتم و روی تربیت كنندگان آنها، الگوهای اولیه تربیت و مادرانشان مكث و تأمل نمودم. مادرانی كه در حال حاضر سنی از آنان گذشته و بسیاری از آنها پستی و بلندی های زندگی را پشت سر گذاشته اند و به مرور زمان كم كم عبارت ها و واژه های قشنگ عشق و عاشقی را فراموش كرده اند یا كه نه، سعی می كنند به جای استفاده از این عبارت ها از واژه های گذشت، ایثار، فداكاری و ... استفاده كنند. شاید این طوری درد خلاء عاطفی را هم كمتر حس كنند و هم با این واژه های زیبا و دهن پركن برای وجدان و غرور صدمه دیده شان مرهمی داشته باشد. (البته واژه های گذشت، ایثار و فداكاری اساساً كلمات ارزشی هستند، اما در مورد این تیپ افراد حكم نقاب را دارد.)
شاید بپرسید چرا این قدر بی رحمانه و عریان شخصیت این افراد را به نقد كشیدم؟ حق با شماست وقتی از خودم پرسیدم چرا این دختران جوان این قدر با موضوع عشق و عاشقی مشكل دارند. یاد مادرانشان افتادم و این جمله به شدت و قوت در ذهنم شكل گرفت كه كمتر زنی در زندگی خانوادگی اش خانمی كرده است. در واقع، زنی كه خانمی نكرده است، یعنی زنی كه با عزت نفس و مناعت طبع و اعتماد به نفس زندگی نكرده است، یعنی عشق و یكرنگی، وحدت و یكپارچگی را با همسر یا بخش مكمل روح و زندگیش تجربه نكرده است، این افراد مشخصاً دخترانی مجهول النفس كه با ارزش و تجربه های گرانقدر اساسی شخصیت مانند خودباوری بیگانه است و نمی تواند استقلال روحی روانی را تجربه كند، تربیت خواهد كرد.
وقتی انگیزه ازدواج یك نسل عقب تر و یا حتی جاری را مورد بررسی قرار می دهیم:
- از آنجا كه در برخی خانواده ها جایگاه دختران در خانواده در رده سوم به بعد است،
- از آنجا كه تقریباً ماهیت دختران در خانواده مصرف كننده است،
- از آنجا كه در برخی خانواده ها وجود دختران در خانواده از دید جنسیت تنش زا و خطرآفرین است
- از آنجا كه تقریباً نقش دختران در خانواده نقش ظرافت و دلبری زنانه است،
- از آنجا كه در برخی خانواده ها سرنوشت دختران در خانواده پدری كوتاه و حساب نشده است و سرنوشت اصلی آنها در خانه شوهر تعیین می شود،
- از آنجا كه تقریباً هدف زندگی دختران در خانواده اگر هم تعریف شود با درصدی ناخالصی برای ایجاد رقابت منفی با مردان و ایجاد جایگاهی در كنار آنهاست.
- از آنجا كه تقریباً ارتباطات دختران در خانواده با دختران هم سن و سال خود تنها از جایگاه سرگرمی و خاله بازی است،
- خوب آیا دختران در خانواده دختری كرده اند؟ ارزش های زنانه خود كه سمبل عقل و خرد و دانایی است را تجربه كرده اند؟ می گویند جمع گرایی از انرژی های زنانه است. اگر این ویژگی جمع گرایی و ویژگی اول خرد و دانایی را در كنار هم بگذاریم، آیا محفل های زنانه ما محفل علم و ادب و هنر است؟
آیا دختران ما در خانواده یاد گرفته اند كه روی ارزش های روحی روانی خود زندگی كنند یا كه به ظواهر زنانه خویش بسنده كرده اند و در همان حد توقف نموده و خودشان را مشغول نموده اند؟
نقل می كنند: مردان به دنیا می آیند تا در مسیر تكامل رشد كنند و به كمال وجودی خویش دست یابند حال آن كه زنان به طور تكامل یافته خلق شده اند و در اثر غفلت و به مرور زمان ارزش های بنیادین خود را از دست می دهند.
شاید خیلی چرایی كردم. علما و دانشمندان معتقدند هر علم جدیدی با یك یا چند چرا شروع می شود. اگر ما هم توفیق پیدا كنیم كه به پاسخ های درست این چراها دست یابیم به طور مسلم می توانیم خیلی خانم تر یا به معنایی، با ارزش تر زندگی كنیم و نسل آتی خود را نیز صحیح تربیت كنیم.
منبع: راهنمایی برای خودباوری زنان
نویسنده: ناتانیل براندن، ترجمه: مینو سلسله
شنبه 7/3/1390 - 10:22
خواص خوراکی ها
پزشکان در یک آزمایش جدید ادعا کردند که افزایش مصرف روزانه ویتامین D خطر برگشت پذیری بیماری ام اس را تا حد زیادی کاهش میدهد.
ام اس یک بیماری مزمن تحلیل برنده و غیرقابل پیشبینی است که به طور اتفاقی به مغز و نخاع حمله میکند. علائم این بیماری در افراد مختلف تفاوتهای چشمگیری داشته و بسیار مختلف هستند.
به گفته پزشکان، در حال حاضر هیچ روش درمانی برای این بیماری وجود ندارد اما روشهایی برای کنترل بیماری با توجه به مرحله بیماری و جهت تسکین علائم آن موجود هستند.
در این مطالعه ۱۴۵ داوطلب تحت آزمایش قرار گرفتند که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ میلادی دچار برگشتپذیری بیماری شده بودند.
پروفسور بروس تیلور از متخصصان دانشگاه تاسمانی که سرپرستی این مطالعه را عهدهدار بوده خاطرنشان کرد: اکنون شواهد پزشکی قابل استنادی در دست داریم که تایید میکنند افزایش میزان تماس با نور خورشید و در نتیجه افزایش سطح ویتامین D در بدن با کاهش احتمال عود کردن بیماری ام اس ارتباط مستقیم دارد.
شرح این مطالعات در مجله سالانههای نورولوژی منتشر شده است.
این بررسیها نشان داد در ازای هر ۱۰nmoL/L افزایش دوز سرم ویتامین D در خون احتمال عود کردن این بیماری ۱۲ درصد کاهش پیدا میکند. این یافته میتواند به کنترل بهتر ام اس در مبتلایان به این بیماری کمک کند.
خبرگزاری یونایتدپرس
پنج شنبه 5/3/1390 - 17:23
اخبار
مشاور معاونت توسعه اشتغال وزارت کار از تدوین سند توسعه اشتغال و
سرمایهگذاری تا پایان خرداد ماه سالجاری خبر داد و گفت: هم اکنون 6 هزار
رشته شغلی در کشور وجود دارد اما معلمی، مهندسی، دکتری و رانندگی شناخته
شدهتر هستند.
مسلم خانی در گفتگو با مهر با تاکید بر اینکه ایجاد فرصت های جدید
شغلی موضوعی مستمر و همیشگی است، گفت: این تصور که پس از ایجاد 2 میلیون و
500 هزار شغل جدید دیگر کاری باقی نمی ماند، اشتباه است.
مشاور معاونت توسعه اشتغال و منابع انسانی وزارت کار، اظهار داشت: سال
90 شروع یک فرایند است که می توان گفت در بحث تولید و سرمایه گذاری اقدامات
جدیدی صورت خواهد گرفت اما پروژه های تولید و سرمایه گذاری زمانبر است و
این مسئله باید در نظر گرفته شود که امسال سال شروع حرکت های جدی در حوزه
بازار کار است.
خانی با اعلام اینکه هم اکنون 6 هزار رشته شغلی در کشور داریم، تصریح
کرد: مطالعه ای در دانشگاه های کشور، مدارس و حتی در مهدکودک ها صورت گرفت
که وضعیت آشنایی بچه ها با مشاغل مختلف سنجیده شود.
وی ادامه داد: با بررسی ای که صورت گرفت مشخص شد که دانشگاه ها در مجموع
با حدود 38 درصد رشته های شغلی آشنا هستند و این میزان در مقطع تحصیلی
راهنمایی حدود 11 درصد است. در مهد کودک ها نیز کمتر از 3 درصد رشته های
شغلی را می شناسند.
این مقام مسئول در وزارت کار، افزود: هم اکنون در کشور بیشتر با مشاغلی
مانند معلمی، مهندسی، دکتری، رانندگی و از این دست مشاغل آشنایی دارند که
می توان گفت یک دلیل آن این است که ما در حال حاضر یک فرهنگ جامع اشتغال در
کشور نداریم که بتوانیم به آنجا مراجعه کنیم و شغل ها را ببینیم.
ایجاد فرهنگ ملی اشتغال
خانی خاطر نشان کرد: خوشبختانه امسال وزارت کار برنامه ای را در نظر
گرفته است که بتواند فرهنگ ملی مشاغل را راه اندازی کند. از این طریق دقیقا
مشخص می شود که ماهیت مشاغل و شرایط رسیدن به آنها چگونه است و از سویی چه
توانایی ها و آموزش هایی برای دستیابی به مشاغل مورد نیاز است؟
مشاور معاونت توسعه اشتغال وزارت کار، بیان داشت: همچنین موقعیت مشاغل
مختلف در منطقه و کشور نیز به خوبی روشن می شود. این کار به ویژه برای فارغ
التحصیلان دانشگاهی می تواند مفید واقع شود.
وی تصریح کرد: تدوین سند توسعه اشتغال و سرمایه گذاری نیز اقدام دیگری
است که در دست تهیه است، به نحوی که بر اساس این سند ما یک نقشه راه خواهیم
داشت که بدانیم مزیت های نسبی هر منطقه از کشور به چه شکلی است و میزان
سرمایه پذیری مناطق چگونه خواهد بود.
به گفته خانی، از طریق این سند می توان یک خط راه مشخصی برای کارجو،
کارفرما، صاحب ایده و کارآفرین ترسیم کرد. هم اکنون این کار شروع شده است و
ما پیش بینی می کنیم طبق نظر شورای عالی اشتغال تا پایان خرداد ماه سال
جاری آماده ارائه باشد.
پنج شنبه 5/3/1390 - 17:16
خواص خوراکی ها
وجه سبز به میوه درختان مختلفی که متعلق
به نژاد PRUNS از خانواده ی ROSE هستند، اطلاق می شود. بر پایه ی نوشته های
قدیمی، نژاد این گیاه قدمت ۲۰۰۰ ساله دارد و چینی ها اولین کسانی بودند که
به کشت آن اقدام کردند. این میوه به سرعت می رسد و مدت نگهداری آن در
یخچال ۴ روز است.
گوجه سبز باعث تعادل اسید و باز در جریان خون می
شود، از این رو می تواند در درمان حالت اسیدی خون مفید باشد. این میوه
اثرات قابل توجهی در جلوگیری از بیماری هایی مانند چربی خون بالا، پیری
سلول و سرطان دارد. اسید بنزوئیک، ترکیبی است که خاصیت ضد میکروبی دارد.
این ماده به طور طبیعی در گوجه سبز وجود دارد. همچنین، بعضی از تحقیقات
بیانگر خاصیت ضد قارچی و ضد باکتریایی این میوه هستند.
مطالعات نشان
می دهد که این میوه می تواند در درمان تومورها نیز موثر باشد. همچنین به
دلیل وجود اسید اسکوربیک ( ویتامین C)، برای افراد مبتلا به نقرس توصیه می
شود.
این میوه چون حاوی برخی ویتامین ها و نیز پیش ساز ویتامینA
است، برای کمک به درمان شب کوری و نیز رشد بدن (در صورت مصرف تمام مواد
غذایی دیگری که مورد نیاز کودکان هستند) مفید است. گوجه سبز مملو از
ویتامین هایB وC بوده و به همین جهت برای آرامش اعصاب نیز مفید شناخته شده
البته مصرف زیاد آن حالتی از حساسیت موقت را در دهان و دندان های مصرف
کننده ایجاد می کند. به علاوه هر صد گرم گوجه سبز ۳۰ کیلوکالری انرژی دارد.
همچنین گوجه سبز نرم یا همان آلو نیز برای درمان بسیاری از مشکلات گوارشی از جمله یبوست نیز به کار می رود.
پژوهشگران
معتقدند که مصرف گوجه سبز برای بهبود طعم دهان مفید است و پختن برگ های
درختش در سرکه می تواند در درمان کرم های حلقوی موثر باشد. از خواص دیگر
این میوه، خاصیت مسهلی آن است که به خوبی شناخته شده است. همچنین اثرات
منحصر به فرد آن شامل کاهش فشار خون و چربی خون، حذف رسوبات از خون و تنظیم
عملکرد معدی روده ای است.
مراقب باشید
این میوه اگر نشسته و آلوده باشد، احتمال ابتلا به بیماری های عفونی گوارشی از جمله حصبه و مسمومیت های غذایی را مطرح می سازد.
بیماری
حصبه نوعی عفونت باکتریایی دستگاه گوارش ناشی از مصرف آب و مواد غذایی
آلوده است که می تواند افراد بیاحتیاط را در کلیه ی سنین مبتلا کند، اما
شدت این بیماری در کودکان و افراد بالای ۶۰ سال بیشتر است و عوارضی از قبیل
کاهش شدید آب و املاح بدن، سوراخ شدن روده ها، خونریزی دستگاه گوارش،
عفونت استخوان و زردی را ایجاد می کند.
عموماً کودکان با دیدن
این گونه میوه ها بر روی چرخ دستی ها که ظاهری تمیز و خیس دارند، به گمان
اینکه این خوراکی ها توسط فروشنده تمیز شده اند آنها را خریده و بلافاصله
با پاشیدن مقداری نمک آن را را میل می کنند. در حالی که این خوراکی ها
اصولاً شسته و ضد عفونی نشده اند و آبی که بر روی آنها پاشیده می شود صرفاً
برای تازه و خوش منظره نگه داشتن آن هاست.
عده ای نیز به گوجه سبز
علاقه وافری دارند و نه تنها تمایل دارند که آن را به صورت خام و همانند
سایر میوه ها مصرف کنند و در سبد میوه خود قرار دهند بلکه با گوجه سبز
غذاهای متعددی نیز پخت می کنند. از جمله غذاهایی که می توان در آن از گوجه
سبز استفاده کرد انواع آش ها و خورش هایی مثل خورش گوجه است. همچنین از این
میوه می توان به عنوان طعم دهنده و ترش مزه کردن غذاها و جایگزین نمک
استفاده کرد. قرار دادن چند عدد گوجه سبز در خورشت هایی مثل بادمجان و مرغ
طعم دلنشین تری به این غذاها می دهد.
حتی می توان گوجه سبزهایی که مدتی مانده و نرم و یا شل شده را به عنوان آلو در خورشت آلو استفاده کرد.
پنج شنبه 5/3/1390 - 17:3