• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 218
تعداد نظرات : 328
زمان آخرین مطلب : 5489روز قبل
شعر و قطعات ادبی

چوزر گردید اندر خانه بسیار  گهی دزد از درآید گه زدیوار

سبكساران سبك رفتند از این كوی نكردد این گل پر خاررابوی

هراس راه و بیم رهزم نیست  كه دیناری به دست ودامنم نیست

چوشد هرگنج را ماری نگه دار نه این گنجینه می خواهم نه آن مار

دوشنبه 13/3/1387 - 12:29
شعر و قطعات ادبی

طاعت از دست نیاد گنهی باید كرد

دردل دوست به هر حیله رهی باید كرد

نه همین صف زده مژگان سیه باید داشت

به صف دل شدگان هم نگهی باید كرد

دوشنبه 13/3/1387 - 12:22
شعر و قطعات ادبی

ازرنج كشیدن آدمی حرگردد/قطره چوكشد حبس صدف درگردد.

دوشنبه 13/3/1387 - 12:13
شعر و قطعات ادبی

جامه ی رنگین ما آزوهواست

هرچه بر مامیرسد از آزماست

درهوس افزون ودر عقل اندكیم

سالهاداریم واما كودكیم

جان رها كردیم و در فكر تنیم

تن بمردودرغم پیراهنیم

دوشنبه 13/3/1387 - 12:10
ادبی هنری

دوست بی وفا را كمتر از دشمن نمی دانم سرم قربان آن دشمن كه بویی از وفا دارد

دوشنبه 13/3/1387 - 12:5
ادبی هنری

علامت آنكه حق را دوست دارد آنست كه سه خصلت بدو دهند سخاوتی چون سخاوت دریا/شفقتی چون شفقت خورشید/وتواضعی چون تواضع زمین

دوشنبه 13/3/1387 - 11:59
شعر و قطعات ادبی

تنها اگر به خلوت رویا نشسته ام  

شادم كه با خیال تو تنها نشسته ام

سیمرغ وار برقلل قاف آرزو

پنهان زچشم مردم دنیا نشسته ام

چون باغبان به پای تو ای غنچه ی مراد

دربوستان عمر شكیبا نشسته ام

عمرم گذشت وسختی جان رانگركه باز

در انتظار طلعت فردا نشسته ام

شاهین اوج همتم اما به حكم عشق

پیش كبو تری به تمنا نشسته ام

باداغ سینه سوز به دامان زند گی

مانند لاله دردل صحرا نشسته ام

دارم دلی شكسته وموجی زاشك وخون

باقایق شكسته به دریا نشسته ام

ای آسمان مخند به بخت سیاه من

خالم كه روی چهره ی زیبا نشسته ام

گفتم به غم كه خانه ی ویرانه ات كجاست؟

گفتا ببین كه در دل شیدا نشسته ام

دوشنبه 13/3/1387 - 11:46
شعر و قطعات ادبی

دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی گیرد

زهر در می دهم پندش ولیكن در نمی گیرد

میان گریه می خندم كه چون شمع اندر این مجلس

زبان آتشینم هست لیكن در نم گیرد

دوشنبه 13/3/1387 - 11:25
شعر و قطعات ادبی

به گرد هیچ بهرهیچ در عالم مپیچ ای هیچ

كه این پیچیدگی را درطبیعت مار هم دارد

دل غم دیده ی ما درجهان غمخوار هم دارد

برای راز دل دل محرم اسرار هم دارد

غنی حق ضعیفان را غارت می برد اما

نمی داند جهان یك خالق جبار هم دارد

سخن بسیار دارد دل زجور روزگار اما

اگرگوید سخن داند ضرر بسیار هم دارد

بترس از آتش قهر خدا كز بهر ما ایزد

اگر دارد بهشت وآب كوثرنار هم دارد

نمی گو یم به غیر حق به عالم گر چه می دانم

كه گوش از بهربشنیدن درودیوار هم دارد

سر سبزم زبان سرخ آخر میدهد بر باد

چرا؟چون حرف حق گفتن طناب دار هم دارد

هنوز ای مدعی اندر فراز دار در عالم

علی در مكتب خود میثم تمار هم دارد

بجای نوش دایم می زنی نیش ونمی دانی

كه این راه وروش را عقرب جرار هم دارد

مكن ظلم و ستم ظالم بترس از آه مظلومان

كه صبح روشن هر فرد شام تار هم دارد

دوشنبه 13/3/1387 - 11:15
شعر و قطعات ادبی

شاه خوبانی ومنظور گدایان شده ای یعنی چه؟

قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه؟

نه سر زلف خود اول تو بدستم دادی

بازم از پای درانداخته ای یعنی چه؟

دوشنبه 13/3/1387 - 10:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته