سلام
رسول اكرم(ص) فرموده اند:
"می دانی چه کسی از همه ی مردم بدتر است ؟ کسی که تنها غذا بخورد و به کسی چیزی ندهد و تنها سفر کند و بَرده ی خود را بزند . می دانی چه کسی از او بدتر است ؟ کسی که دیگران از شر او بترسند و به خیرش امید نداشته باشند . می دانی چه کسی از او هم بدتر است ؟ کسی که آخرت خود را به دنیا بفروشد . می دانی چه کسی از همه ی آنها بدتر است ؟ کسی که از دین بهره ی دنیایی بِبَرد ."
يا مهد ی (عج)ادرکنی
نسيم صبح سعادت، خدا كند كه بيايي رسيده شب به نهايت، خدا كند كه بيايي جهان ز دود ستم شد سياه در بر چشمم فروغ صبح سعادت، خدا كند كه بيايي در اين كوير خطرزا كه نيست راه گريزي دليل راه هدايت، خدا كند كه بيايي سموم باد خزاني گرفته گلشن دين را بهار باغ ولايت، خدا كند كه بيايي رسيده جان به لب از انتظار طولاني تسلي دل امت، خدا كند كه بيايي به شيعيان تو دنيا شده است همچو جهنم شميم روضهي جنّت، خدا كند كه بيايي هزار جمعه به يادت، چه ندبهها كه نكردم تو اي تجلّي رحمت، خدا كند كه بيايي نشستهاند گروهي به آرزوي نگاهي سحاب جود و كرامت، خدا كند كه بيايي تو اصل صوم و صلاتي، تو مايهي بركاتي تويي خلاصهي خلقت، خدا كند كه بيايي امام حاضر و غايب، تو سيدي و تو صاحب تويي نتيجهي عصمت، خدا كند كه بيايي به شيعيان تو پناهي، به ذات حق تو گواهي به حق حق تويي حجت، خدا كند كه بيايي به يادت اي گل نرگس، چه شعرها كه سرودم ز روي عشق و محبت، خدا كند كه بيايي شب ولادتت اي گل،كند ثناي تو «خسرو» ز پشت پردهي غيبت، خدا كند كه بيايي
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم خانه اش ویران باد خانه اش ویران باد من اگر ما نشوم تنهایم تو اگر ما نشوی خویشتنی از کجا که من و تو شور یکپارچگی را باز در شهر بر پا نکنیم از کجا که من و تو مشت رسوایان را وا نکنیم چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم خانه اش ویران باد خانه اش ویران باد
من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر میخیزند من اگر بنشینم تو اگر بنشینی چه کسی برخیزد چه کسی با دشمن بستیزد
چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم چه کسی میخواهد من و تو ما نشویم خانه اش ویران باد خانه اش ویران باد
حميد مصدق
علي (ع) مي فرمايد:
حداقل کاری که باید در راه خدا انجام دهید آن است که نعمت های او را وسیله ی انجام گناه قرار ندهید .
رسول اكرم (ص):
برای اعمال بندگان خدا سه دفتر وجود دارد : یکی دفتری است که خدا آن را نمی آمرزد و آن عمل شرک نسبت به خداست . دوم دفتری است که خدا به آن اهمیت نمی دهد و آن ستمی است که بنده میان خود و خدا ، نسبت به خود کرده است ، مانند روزهای که خورده ، یا نمازی که نخوانده و خداوند اگر بخواهد آن را می بخشد و از آن در می گذرد . و سوم دفتری که خدا هیچ از آن نمی گذرد و آن ستم هایی است که بندگان به یکدیگر کرده اند و ناچار باید تلافی شود .
خشم اسيدي است كه به ظرفي كه در آن است بيشتر از چيزي كه به آن پاشيده مي شود آسيب وارد ميكند
آقا نگاهت جای آهوهاست می دانم
دستان پاکت مثل من تنهاست می دانم
آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد
جای دل تو وسعت دریاست می دانم
برگشتنت در قلب های مرده مردم
همرنگ طوفانی ترین دریاست می دانم
آقا اگر تو بر نمی گردی ، دلیل آن
در چشم های پر گناه ماست می دانم
کی باز می گردی ؟ برایم بودن با تو
زیباترین آرامش دنیاست می دانم
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
امان ز درد جدايي ... »
حال د نیا را بپرسیدم من از فرزانه ای
گفت یا خوابیست یا وهمیست یا افسانه ای
گفتمش احوال عمر ایدل بگو با ما که چیست
گفت یا برقیست یا شمعیست یا پروانه ای
گفتمش این پنج روز عمر چون با ید گذشت
گفت با خلقی ویا دلقی ویا ویرانه ای
گفتمش اینان که می بینند چون دلبسته اند
گفت یا کورند یا مستند یا دیوانه ای