• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1977
تعداد نظرات : 4816
زمان آخرین مطلب : 2010روز قبل
شعر و قطعات ادبی
 

سلام

زندگي گرمي دل هاي به هم پيوسته است

تا در ان دوست نباشد همه درها بسته است.

در ضميرتو اگر اين ندميدست هنوز

عطر جان پرور عشق

گل به صحراي نهادت نوزيد ست هنوز

دانه ها را بايد از نو كاشت.

اب و خورشيد و نسيمش را از مايه ي جان

خرج مي بايد كرد.

دوست مي بايد داشت.

با نگاهي كه در ان شوق برآرد فرياد

با سلامي كه در ان نور ببارد لبخند

دست يكديگر را

بفشاريم به مهر

جام دلهامان را،مالامال از ياري غمخواري

بسپاريم به هم

بسراييم به اواز بلند

شادي روي تو اي ديده به ديدار تو شاد

باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست

تازه،عطر افشان،گلباران باد!!

 

 

سه شنبه 5/4/1386 - 8:56
شعر و قطعات ادبی
 

سلام
بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم

شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق ديوانه كه بودم

در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد

باغ صد خاطره خنديد

عطر صد خاطره پيچيد

يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم

پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم

ساعتي بر لب آن جوي نشستيم

تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت

من همه محو تماشاي نگاهت

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشه ماه فرو ريخته در آب

شاخه ها دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

يادم آيد : تو به من گفتي :

از اين عشق حذر كن!

لحظه اي چند بر اين آب نظر كن

آب ، آئينه عشق گذران است

تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است

باش فردا ،‌ كه دلت با دگران است!

تا فراموش كني، چندي از اين شهر سفر كن!


با تو گفتم :‌

"حذر از عشق؟

ندانم!

سفر از پيش تو؟‌

هرگز نتوانم!

روز اول كه دل من به تمناي تو پر زد

چون كبوتر لب بام تو نشستم،

تو به من سنگ زدي من نه رميدم، نه گسستم"

باز گفتم كه: " تو صيادي و من آهوي دشتم

تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم

سفر از پيش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!


اشكي ازشاخه فرو ريخت

مرغ شب ناله ي تلخي زد و بگريخت!

اشك در چشم تو لرزيد

ماه بر عشق تو خنديد،

يادم آيد كه از تو جوابي نشنيدم

پاي در دامن اندوه كشيدم

نگسستم ، نرميدم


رفت در ظلمت غم، آن شب و شب هاي دگر هم

نه گرفتي دگر از عاشق آزرده خبر هم

نه كني ديگر از آن كوچه گذر هم!

بي تو اما به چه حالي من از آن كوچه گذشتم

 

سه شنبه 5/4/1386 - 8:51
محبت و عاطفه
 

سلام

چه كسي مي داند كه تو در پيله تنهايي خود تنهايي؟چه كسي مي داند كه تو در

حسرت یک روزنه در فردايي؟پيله ات را بگشا تو به اندازه يك پروانه زيبايي!

دوشنبه 4/4/1386 - 15:0
دانستنی های علمی

 

.سلام

اگر كسی یكبار به تو خیانت كرد ، این اشتباه اوست . اگر كسی دوبار به تو خیانت كرد ، این اشتباه توست

دوشنبه 4/4/1386 - 14:16
دانستنی های علمی
 

سلام

پسر کوچکی برای مادربزرگش توضیح می دهد که چگونه همه چیز ایراد دارد: مدرسه، خانواده، دوستان و...

مادربزرگ که مشغول پختن کیک است، از پسر کوچولو می پرسد که کیک دوست دارد؟ و پاسخ پسر کوچولو البته مثبت است.

-         روغن چطور؟

-         نه!

-         و حالا دو تا تخم مرغ.

-         نه مادربزرگ!

-         آرد چی؟ از آرد خوشت می آید؟ جوش شیرین چطور؟

-         نه مادربزرگ! حالم از همه شان به هم می خورد.

-     بله، همه ی این چیز ها به تنهایی بد به نظر می رسند. اما وقتی به درستی با هم مخلوط شوند، یک کیک خوشمزه درست می شود. خداوند هم به همین ترتیب عمل می کند. خیلی از اوقات تعجب می کنیم که چرا خداوند باید بگذارد ما چنین دوران سختی را بگذرانیم. اما او می داند که وقتی همه ی این سختی ها را به درستی در کنار هم قرار دهد، نتیجه همیشه خوب است. ما تنها باید به او اعتماد کنیم، در نهایت همه ی این  پیشامد ها با هم به یک نتیجه ی فوق العاده می رسند.

 

دوشنبه 4/4/1386 - 11:23
دعا و زیارت
 

سلام

حديث زيبايي از پيامبر(ص)

شخصی به حضور حضرت رسول اکرم ص رسید و هفت سوال داشت و آنها را چنین مطرح کرد و حضرت جواب می دادند.

((۱)) چه چیزی سنگین تر از آسمان است ؟

پیامبر ص : سنگین تر از آسمان تهمت به انسان پاک است.

((۲)) چه چیزی پهناورتر از زمین است؟

پیامبر ص: وسیع تر از زمین حق است....

((۳)) چه چیزی غنی تر و پر مایه تر از دریا است؟

پیامبر ص: غنی تر و بی نیاز تر از دریا دل قانع است.

((۴)) چه چیزی سوزان تر از آتش است؟

پیامبر ص : سوزان تر از آتش شاه ستمگر است.

((۵)) چه چیزی سردتر از - زمهریر-(هوای بسیار سرد) است؟

پیامبر ص : سردتر از زمهریر نیاز به آدم پست است.

((۶)) چه چیزی سخت تر از سنگ است؟

پیامبر ص: سخت تر از سنگ دل منافق است.

((۷)) چه چیزی تلخ تر از زهر است؟

پیامبر ص: تلخ تر از زهر - استقامت در برابر دشواری های روزگار است.( شیخ محمد نبی تویسرکانی - لثالی الاخبار ج۶ص۲۴۵)

 

دوشنبه 4/4/1386 - 11:17
دانستنی های علمی
 

سلام

وقتي چشمات ديگه اشكي براي ريختن نداشته با شه

 وقتي ديگه قدرت فرياد زدنم نداشته باشي ......

   وقتي ديگه هر چي دل تنگت خواسته باشه گفته باشي

  وقتي ديگه دفتر و قلم هم تنهات گذاشته با شن..

 وقتي از درون تمام وجودت يخ بزنه ....

وقتي چشم از دنيا ببندي وآرزوي مرگ كني.

 وقتي احساس مي كني ديگه هيچ كس تو رو درك نمي كنه

 وقتي احساس كني تنها ترين تنهاي دنيا هستي

 ووقتي باد شمع نيمه سوخته اتاقتو خاموش كرد

  چشمهايت را ببند و با تمام وجود از خدا بخواه كه صدات كنه

 

دوشنبه 4/4/1386 - 11:14
دانستنی های علمی
 

سلام

حد یثی در اصول کافی دیدم که اگه اونایی که خونه خالی دارند ومسلمون هم هستند بهش عمل کنند مشکل مسکن خیلی ها حل میشه نوجه کنید:

امام صاد ق (ص)فرمود:

کسی که خانه ای دارد ومومنی برای نشستن در آن نیازمند است واو آنرا از وی دریغ دارد خدای متعال به ملا ئکه خطاب نماید :

ای فرشتگانم بنده من به بنده ام از نشستن خانه دنیا بخل ورزید .قسم به عزت وجلالم که او هرگز در بهشت من ساکن نخواهد شد.

 

راستی فکر می کنید کسی پیدا بشه به این حدیث عمل کنه؟؟؟؟

من که چشمم آب نمی خوره.........

يکشنبه 3/4/1386 - 21:22
محبت و عاطفه
 

     سلام

 

جلسه ی محاکمه ی عشق بود و قاضی عقل...

    و عشق محکوم به تبعید به دورترین نقطه ی مغز شده بود،یعنی فراموشی

         قلب تقاضای عفو عشق را داشت

         ولی همه ی اعضا با او مخالف بودند

        و قلب شروع کرد به طرفداری از عشق:  "آهای چشم!مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن او را داشتی ؟

آهای گوش!مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی؟

و شما ای پاها که همیشه آماده ی رفتن به سویش بودید!!!

حالا چرا این چنین با او مخالفید؟؟؟"

همه ی اعضا روی بر گرداندند و به نشانه ی اعتراض جلسه را ترک کردند

چرا از او حمایت می کنی؟

و قلب نالید:من بدون وجود عشق دیگر نخواهم بود و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه

کار ثانیه ی قبل را تکرار می کند...

 و فقط با عشق می توانم یک قلب واقعی باشم

            پس من همیشه از او حمایت خواهم کرد

                            حتی اگر نابود شوم..........

يکشنبه 3/4/1386 - 13:55
دانستنی های علمی
 

سلام

دوست مشمار آنكه در نعمت زند

لاف ياري وبرادر خواندگي

دوست آن دانم كه گيرد دست دوست

در پريشان حالي ودرماندگي

                                سعدي

يکشنبه 3/4/1386 - 12:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته