• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1977
تعداد نظرات : 4816
زمان آخرین مطلب : 2002روز قبل
طنز و سرگرمی

سلام

تنها عیبی که برابری دارد این است که همه می‌خواهند با بالاتر از خود برابر شوند.
شنبه 9/4/1386 - 12:46
دانستنی های علمی
 

سلام

- جرج برنارد شاو :

" مراقب باشيد چيزهايی را که دوست داريد بدست آوريد وگرنه ناچار خواهيد بود چيزهايی را که بدست آورده ايد دوست داشته باشيد."

شنبه 9/4/1386 - 12:14
آموزش و تحقيقات
 

سلام

نيمه هاي شب درهاي آسمان را بگشايند و

يكي ندا كند آيا كسي هست دعا كند تا مسجاب شود؟

آيا غمزده اي هست كه غمش تخفيف يابد؟

در اين هنگام هر مسلماني چيزي بخواهد خداوند خواهش او را مي پذيرد.

                                       رسول اكرم(نهج الفصاحه)

شنبه 9/4/1386 - 10:28
شعر و قطعات ادبی
 

«سلام

بسم رب المهدی»

 

هيچ اميدي نباشد بر من و احوال من

مستحق هيــچ پروازي نباشد بال من

كارهاي من وصالت را به تاخير افكند

بوي هجران مي دهد پرونده اعمال من

من دگر آن نوكر خوب و قديمي نيستم

اين لباس نوكري گريد بر اين احوال من

بارها دستم گرفتي و نمـــــك گيرت شدم

بارها شد ، جاي من تو آمــدي دنبال من

بارها خوردم زمين از جا بلندم كرده اي

شكر يك نعمـــت نكرد آخر زبان لال من

ياد آن حال و هواي خلوت با تو بخيــــر

با دعاي خويش ده تغيير سوء حـال من

تا دم آخر منم شرمنده احســــــــــــان تو

من گنه كردم تو كردي گريه براحوال من

 

جمعه 8/4/1386 - 20:21
فلسفه و عرفان
 

سلام

روزي يكي از شاگردان ابوعلي سينا به وي گفت كه تو با اين همه علم و معرفت چرا ادعاي پيامبري نميكني تا مريدان زيادي به دست آوري؟ ابوعلي سينا گفت كه روزي پاسخ تو را خواهم داد.اين شاگرد در يكي از سفرها با ابوعلي سينا همسفر شد و شب را در يك محل خوابيدند. هوا بسيار سرد بود و برف سنگيني باريده بود. صبح هنگامي كه موذن بر سر گل دسته مشغول اذان گفتن بود ابو علي سينا شاگرد خود را صدا زد و گفت برو براي من مقداري آب بياور تا وضو بگيرم. شاگرد بهانه خواب را گرفت و همچنين گفت كه استاد هوا بسيار سرد است و بهتر نيست كه نماز را تا بالا آمدن آفتاب و گرم شدن هوا به تاخير بياندازيم؟ ابوعلي گفت يادت مي آيد كه به من گفتي با اين همه علم و معرفت چرا ادعاي نبوت نمي كني؟ پيغمبر اسلام كه ادعاي پيامبري كرد فرستاده خدا بود كه اكنون بعد از چند صد سال مسلمانان به شوق نماز خواندن از خواب شيرين مي زنند و سرما را به جان مي خرند. اما من به تو كه شاگردم هستي مي گويم كمي آب براي من بياور سر باز مي زني. حال من چگونه ادعاي پيامبري كنم؟

 

 

جمعه 8/4/1386 - 16:18
محبت و عاطفه
 

سلام

بيماري خود دوش نمودم به طييب

گفتا:بود اين درد ز هجران حبيب

گفتم:كه علاج آن چه باشد؟گفتا:

يا وصل حبيب توست يا خون رقيب!

جمعه 8/4/1386 - 16:13
دانستنی های علمی
 

 سلام

گفت و گو با خدا

در رویاهایم با خدا گفتگو میکردم.

 خدا پرسید: پس تو میخواهی با من گفتگو کنی!

 گفتم: اگر وفت دارید.

 خدا خندید و گفت وقت من بینهایت است. در ذهنت چیست که میخواهی از من بپرسی؟

 پرسیدم: چه چیز بشر شما را سخت متعجب میسازد؟

 خدا پاسخ داد: کودکیشان. اینکه آنها از کودکیشان خسته میشوند و عجله دارند که بزرگ شوند و بعد دوباره پس از مدتها آرزو میکنند که کودک باشند... این که آنها سلامتی خود را از دست میدهند تا پول بدست آورند و بعد پولشان را از دست میدهند تا دوباره سلامتی خود را بدست آورند. این که با اضطراب به آینده مینگرند و حال را فراموش کرده اند و بنابراین نه در حال زندگی میکنند و نه در آینده. اینکه آنها به گونه ای زندگی میکنند که گویی هرگز نمی میرند و به گونه ای میمیرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند.

دستهای خدا دستهایم را گرفت و برای مدتی سکوت کردیم و من دوباره پرسیدم:

 به عنوان یک پدر میخواهی کدام درسهای زندگی را فرزندانت بیاموزند؟

او گفت: بیاموزند که آنها نمیتوانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد. همه کاری که میتوانند انجام دهند این است که اجازه بدهند خودشان دوست داشته باشند. بیاموزند که درست نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند. بیاموزند که فقط چند ثانیه طول میکشد تا زخم های عمیقی در دل آنان که دوستشان داریم ایجاد کنیم اما سال ها طول میکشد تا آن زخمها را التیام بخشیم. بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترینها را دارد بلکه کسی است که به کمترینها نیاز دارد. بیاموزند که آدمهایی هستند که آنها را دوست دارند فقط نمیدانند که چگونه احساساتشان را نشان دهند. بیاموزند که دو نفر میتوانند با هم به یک نقطه نگاه کنند و آنرا متفاوت ببینند. بیاموزند که کافی نیست فقط آنها دیگران را ببخشند بلکه آنها باید خود را نیز ببخشند.

من با خضوع گفتم: از شما به خاطر این گفت و گو متشکرم. آیا چیز دیگری هست که دوست دارید بندگانتان بدانند؟

خداوند لبخندی زد و گفت: فقط اینکه بدانند من اینجا هستم. همیشه...

جمعه 8/4/1386 - 16:5
دانستنی های علمی
 

سلام

میگن درختها با برگهاشون دی اکسید کربن هوارو می گیرند واکسیژن پس میدن راستی

اگه ما آدما هم مثل درختها باشیم بدیهای دیگران رو بگیریم وبه جاش خوبی تحویل بدیم هوای

زندگی هممون چقدر تمیز وبا صفا میشه......

پنج شنبه 7/4/1386 - 18:39
دانستنی های علمی

سلام

یک دهقان آفریقایی:

"وقتی هیئتهای مسیحی به اینجا آمدند ما صاحب زمین بودیم وآنها صاحب آیین مقدس

و حالا آنها صاحب زمینند وما صاحب آیین مقدس

پنج شنبه 7/4/1386 - 6:48
دانستنی های علمی
  سلام

حكايتي از مرحوم شيخ رجبعلي خياط

يكي از شاگردان مرحوم شيخ رجبعلي خياط مي گفت: بعد از فوت مرحوم شيخ، ايشان را در خواب ديدم، از او سوال كردم در چه حالي ؟ گفت: فلاني من ضرر كردم! با تعجب گفتم: تو ضرر كردي! چرا؟ فرمود:زيرا كه خيلي از بلاها كه بر من نازل مي شد با توسل آنها را دفع مي كردم، اي كاش حرفي نميزدم چون الان مي بينم براي آنهايي كه در دنيا بلاها را تحمل مي كنند در اينجا چه پاداشي مي دهند!

پنج شنبه 7/4/1386 - 6:11
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته