• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 145
تعداد نظرات : 49
زمان آخرین مطلب : 6175روز قبل
آموزش و تحقيقات
 

رسالت تجارت الكترونيك:
رسالت سازمان كه از آن به عنوان مأموريت و بيانيه رسالتي ياد مي شود بيان مي كند كه سازمان چه چيزي را براي جامعه توليد مي‌كند. رسالت سازماني اهداف بنيادي منحصر به فرد سازمان را تعيين و سازمان را از ساير سازمانها متمايز و جهت‌گيري سازمان را مشخص مي كند (
MOHAMMED.2002,P34). رسالت سازمان هدف سازمان و يا دليل وجودي آن را بيان مي كند (WHEELEN & HUBGER, 2000, P6). رسالت سازمان ضمن اينكه چشم انداز سازمان را عيني و ملموس مي كند اعتقادات و جهت گيريهايي را كه مديران دورانديش سازمان درنظر دارند مشخص مي كند (MILLER, 1996, P44-45). رسالت سازماني تجارت الكترونيك بايد چهار عنصر زير را دربرگيرد:
1
تعهد سازماني به ذي‌نفعان در بازار الكترونيك
سازمان بايد انتظارات دي‌نفعان متعدد از قبيل كاركنان، مديريت و سرمايه گذاران را از تجارت الكترونيك مشخص كرده و خود را ملزم به تحقق آن بدانند. براي مثال سازمان بايد امنيت شغلي كاركنان، بهبود ارزيابي عملكرد و تامين نرخ بازده موردانتظار را به عنوان انتظارات ذي‌نفعان در بازار الكترونيك لحاظ كند.
2
حوزه كسب و كار
سازمان در رسالت تجارت الكترونيك خود بايد محدوده و قلمرو فعاليت خود را در بازار الكترونيك مشخص كند. آيا سازمان قصد دارد در حوزه
B2C فعاليت كند يا B2B و يا هر دو؟ اگر شركت در چندين كسب و كار شركت كند تاچه حد قصد دارد هريك از كسب و كارهاي خود را به صورت الكترونيك تبديل كند؟ آيا شركت قصد دارد فقط خدمات پس از فروش و مديريت ارتباطات با مشتري را تامين كند يا اينكه درصدد است مبادلات و حمل‌ونقل ديجيتال و اينترنتي را نيز پيگيري كند؟ 

3 منابع مزيت رقابتي تجارت الكترونيك
سازمان بايد منابع و مهارتهايي را كه سبب ايجاد مزيت رقابتي در بازار الكترونيك مي شوند را مشخص كند. اگر سازمان از منابع مالي كافي براي تامين هزينه هاي استقرار و نگهداري تجارت الكترونيك برخوردار باشد، كاركنان آشنا با مفاهيم و اصول تجارت الكترونيك داشته باشد، ازمارك قوي، معروف و معتبر برخوردار باشد و محصولات آن قابليت تبديل ديجيتال داشته باشند و از قابليت ديجيتال بالايي برخوردار باشند، سازمان مي تواند در بازار الكترونيك به مزيت رقابتي دست يابد. نكته مهم اين است كه بازار الكترونيك و اينترنتي به خودي خود و في‌نفسه مزيت رقابتي تلقي نمي شوند.
4 تصوير آينده سازمان به بازار الكترونيك
در رسالت تجارت الكترونيك سازمان، بايد تغييرات محيط قانوني، رقابتي، اقتصادي و فناوري موردتوجه قرار گيرد. محيط فناوري به دليل اهميت حياتي آن و تدارك زيرساختارهاي بازار الكترونيك ازتوجه و اهميت ويژه‌اي برخوردار است.
ابل (
ABELL, 1993) اهميت تدوين رسالت سازماني را در سه مورد زير معرفي مي كند:
1
رسالت سازمان منطق روشني از اهداف سازمان براي كاركنان ارائه مي كند.
2
رسالت سازمان منطق روشني از كسب و كار صنعتي كه سازمان در آن فعاليت مي كند عرضه مي نمايد.
3
رسالت سازمان استراتژي فعلي كسب و كار سازمان و جهت گيري آينده آن را بيان مي كند.
رسالت تجارت الكترونيك دليل وجودي و فلسفه حيات سازمان را در بازار الكترونيك مشخص مي كند برخلاف چشم انداز تجارت الكترونيك كه حالت آينده‌نگر دارد رسالت حال‌نگر است و به زمان حال توجه دارد.
رسالت سازماني در عرصه بازار الكترونيك سنگ بناي استراتژي تجارت الكترونيك بوده كه در زمان
TO (حال حاضر) وجود دارد. سازمان برمبناي رسالت تجارت الكترونيك و با استفاده از استراتژي تجارت الكترونيك درصدد رسيدن به چشم انداز مطلوب تجارت الكترونيك در زمان آينده (TN) است. در اين قسمت سه نمونه از رسالت شركتهاي فعال در تجارت الكترونيك مطرح مي شوند.
1-رسالت شركت آ،او.ال: ايجاد يك رسانه جهاني كه به اندازه تلفن و تلويزيون براي زندگي مردم حياتي بوده و حتي از آنها نيز ارزشمندتر است.
2-رسالت شركت اي.بي: ما به مردم كمك مي كنيم تا از هر نقطه از جهان هر چيزي را با هم مبادله كنند. ما به تقويت تجربيات اينترنتي همه افراد (فروشندگان، شركتهاي كوچك، جستجوگران اقلام منحصر به فرد و...) ادامه خواهيم داد.
3-رسالت شركت مانستر: مانستر خود را متعهد به رهبري بازار ازطريق عرضه فناوري‌هاي نوآورانه جديد و خدمات برتر مي داند كه امكان اعمال كنترل بيشتري را به مشتريان (جويندگان شغل) و شركتها براي فرايند استخدام و كارمنديابي فراهم مي سازد.
دوشنبه 11/4/1386 - 19:44
آموزش و تحقيقات
 

چشم انداز تجارت الكترونيك:
يكي از مهمترين وظايف مديران عالي سازمان و متصديان تدوين استراتژي تجارت الكترونيك، تعيين چشم‌انداز تجارت الكترونيك سازمان است. چشم اندازهاي برتر و عالي تجارت الكترونيك چيزي فراتر از اهداف تجاري و يا درآمدي را منعكس مي كنند. چشم اندازهاي قوي و مناسب كاركنان را هماهنگ كرده و سرمايه گذاران را به سرمايه گذاري بيشتر در سازمان تشويق مي‌كند. وجود چشم انداز قوي، كارا و مناسب علائمي را به بازار مي فرستد كه نشان‌دهنده توانايي سازمان جهت كسب رهبري بازار و تسلط بر بازار است (
RAYPORT & JAWORSKI, 2002, PP 15-16). ميلر (1996,PP 40-42) در تعريف چشم‌انداز بيان مي دارد كه چشم انداز مقصد نهايي است كه جامع، گسترده و آينده نگر است. چشم انداز آرزوهاي آينده سازمان را نشان مي دهد و ابزارهاي رسيدن به آن را مشخص مي كند. به عبارت ديگر چشم انداز وضعيت ممكن و مطلوب آينده سازمان است. سازمان با تدوين چشم‌انداز تجارت الكترونيك وضعيت موردنظر و مطلوبي را كه قصد دارد در آينده به آن برسد را مشخص مي كند و جايگاه خود را در بازار الكترونيك روشن مي سازد. نقش چشم انداز را در تعيين وضعيت مطلوب آينده سازمان را مي توان درقالب شكل زيرمشاهده كرد.

همانگونه كه در شكل  مشاهده مي‌شود در زمان فعلي (وضعيت موجود) كه وضعيت سازمان را در مقطع زماني (TO) نشان مي دهد سازمان موقعيت مشخصي در بازار الكترونيك دارد. ممكن است درحال حاضر سازمان فقط يك وب سايت داشته باشد و هيچگونه فروش اينترنتي نداشته باشد و جزء پيروان و رقباي كم اهميت بازار الكترونيك تلقي شود. سازمان با تدوين استراتژي مناسب تجارت الكترونيك تلاش مي كند كه به وضعيت مطلوب در زمان موردنظر (TN) دست يابد.
استراتژي تجارت الكترونيك به عنوان يك وسيله و ابزار در راستاي تحقق اهداف استراتژيك تجارت الكترونيك و ازجمله تحقق چشم انداز تجارت الكترونيك عمل مي كند. وضعيت مطلوب نشان دهنده آرزوها و خواسته هاي سازمان درمورد چگونگي موقعيت آينده خود در بازار الكترونيك است كه ازطريق اجراي استراتژي تجارت الكترونيك تحقق مي يابد. براي مثال شركت سيسكو چشم انداز خود را بدين صورت تدوين نموده است: تغيير روشي كه كار مي‌كنيم، زندگي مي كنيم بازي مي كنيم و ياد مي گيريم.

دوشنبه 11/4/1386 - 19:43
آموزش و تحقيقات
 

مسايل مهم امنيتي در تجارت الكترونيكي

براي انجام داد و ستدهاي الكترونيكي، بايد به مسايل امنيتي توجه شود تا مشكلي براي خريدار و فروشنده پيش نيايد. پس بايد به سرويس هاي امنيتي كارآمد براي منابع و ارتباطات انديشيد. در اين بخش مهم ترين مسايل ايمني همراه با خطرات و تدابير رويارويي با آنها به طور خلاصه بيان شده است.

اما گفتني است كه با وجود اين سرويس ها و تدابير، هنوز هم امنيت صد در صد براي تجارت الكترونيكي به دست نيامده است.

تاييد هويت يا اصالت:

 

كه به موجب آن، فرد يا سازمان بتواند هويت خود را اثبات كند، فرآيندي است كه تضمين مي كند يك هويت همان است ادعا مي شود. سرويس هاي تاييد هويت، درستي يا نادرستي هويت طرف هاي بازرگاني در معامله را هويدا مي كنند. واژگان رمز،‌گواهي ها  روش هاي زيست سنجي از خطر جعل هويت مي كاهند.

مجوز:

كه سيستم با آن مي تواند دسترسي به منابع را پس از تاييد هويت مبادله گران كنترل كند. تشخيص مجوز فرايندي است كه روشن مي كند يك سرويس گيرنده اجازه انجام چه كارهايي را دارد و يك هويت چه جايگاهي در دسترسي به منابع خواهد داشت.

رخداد خطرات دسترسي بدون مجوز به منابع سيستم با ايجاد محدوديت به كمك ليست هاي كنترل دستيابي براي تعيين اينكه چه كساني اجازه دستيابي به منابع را دارند كاهش مي يابد.

محرمانگي و خصوصي بودن:

محرمانه نگه داشتن محتويات پيام هاي مبادله شده ميان طرف هاي مجاز را تضمين مي كند. سرويس هاي خصوصي بودن از آشكار شدن داده ها و اطلاعات شخصي كاربرا براي افراد و سازمانهاي غير مجاز، جلوگيري مي كند. اين سرويس ها تضمين مي كنند كه داده فرستاده شده روي شبكه تا زماني كه در راه است خوانده نشود. براي اينكار، اين گونه سرويس ها حفاظت پيام ها را در برابر سو استفاده، رهگيري و شنود تامين مي كنند.

به كمك رمز نگاري پيام ها، دسترسي غيرمجاز به پيام ها توسط افراد درون سازماني يا برون سازماني، با رهگيري هنگام مخابره دشوارتر مي شود.

تماميت يا درستي داده ها:

براي جلوگيري از دستكاري، يا حذف ناخواسته پيام ها مي باشد. سرويس هاي تمين تماميت اطلاعات مي كوشند تا داده فرستاده شده در شبكه، در طول راه دچار دگرگوني يا گم نشود.

بدون اين سرويس ها، يك شخص غير مجاز ممكن است يك بسته يا پيام را از شبكه بگيرد، آنرا تغيير دهد و دوباره در جريان اندازد، بدون اينكه تغييرات براي گيرنده بسته يا پيام آشكار شود. با تاييد بسته به بسته و رمز نگاري پيام ها مي توان بروز اشتباه تصادفي يا متقلبانه در هنگام ورود داده ها ونيز تخريب و تغيير پيام ها را كاهش داد.

عدم انكار ارسال و دريافت پيام:

توانايي تضمين اينكه، طرفين معامله نتوانند محتويات پيام مبادله شده را انكار كنند. با سرويس هاي انكار ناپذيري، فرستنده و گيرنده نمي توانند ارسال و دريافت پيام را انكار كنند.

تاييد اصالت پيام با آميزه اي از آنچه كه كاربر مي داند، آنچه كه كاربر در اختيار دارد و يا ويژگي هاي فيزيكي كاربر مانند روش هاي زيست سنجي در برابر جعل هويت و انكار پيام ها به بازرگانان ياري مي رساند.

در دسترس بودن:

امكان دسترسي به داده ها در زمان و مكان مناسب همراه با ايمني از دسترسي غير مجاز به داده را تامين مي كند. از خطرهاي تهديد كننده اين ويژگي مي توان خطاي شبكه، قطع برق، اشتباهات عملياتي، اشتباهات كاربردي، خطاي سخت افزار، خطاي نرم افزار سيستم و ويروس ها را نام برد كه با گزينش راه هاي ارتباطي جايگزين، پيش گيري از قطع برق، آزمايش كيفيت نرم افزار و سخت افزارها، محدود ساختن دسترسي و تامين سيستم پشتياني داده ها از آنها كاسته مي شود.

 

دوشنبه 11/4/1386 - 19:42
آموزش و تحقيقات
 

خطرات تهديد كننده تجارت الكترونيكي

گسترش تجارت الكترونيكي نيازمند بستري ايمن براي مخابره و دريافت اسناد بازرگاني و اطلاعات است. اين فناوري نوين، در همان حال كه دقت و سرعت پردازش را افزايش چشمگيري بخشيده است، بايد پاسخگوي مسايل و خطراتي باشد كه براي آن پيش مي آيد.

در تجارت الكترونيكي افزون بر دو سوي اصلي بازرگاني يعني خريدار و فروشنده بانك هاي اين دو و واسطه ها و حمل كنندگان كالا نيز با كار درگير هستند. به طور كلي خريد و فروش كالا در اينترنت، از هنگام ديدن كاتالوگ ها و گزينش كالا و فروشنده دلخواه تا دادن سفارش و فرستادن اطلاعات مالي خريدار و فروشنده، پذيرش و سرانجام تحويل كالا و پرداخت است. در هر يك از گام هاي بالا، پيام هاي الكترونيكي ميان خريدار، فروشنده و بانكهاي آن دو با عنوان درخواست و پاسخ رد و بدل مي گردد. خطراتي بسيار اين كارها را تهديد مي كند، كه مي توان گم شدن، دزديده شدن و يا دگرگوني هر يك از پيام ها، را نام برد. البته دسته اي ديگر از خطرها مانند سيل و زمين لرزه نيز وجود دارد كه به امنيت سيستم ها و يا شبكه ها ربطي ندارد،‌ اما بر كارهاي سازماني اثر مي گذارد.

دوشنبه 11/4/1386 - 19:41
آموزش و تحقيقات
 

 

government

consumer

business

 

b2g

b2c

b2b

business

c2g

c2c

c2b

consumer

g2g

g2c

g2b

government


 مدلهاي مختلف تجارت الكترونيك (E-Commerce Models) :
تجارت الكترونيك را مي‏توان از نظر
طرفين تجارت در سه سطح درون سازماني ، بين سازماني و مشتري تقسيم نمود اما به طور كلي مدلهاي ديگري را نيز مي‏توان در اين رابطه در نظر گرفت :
1.تجارت بين سازماني (
Business to Business)
2.تجارت بين سازماني و مصرف كننده (
Business to Consumer)
3.تجارت مصرف كننده با مصرف كننده (
Consumer to Consumer)
4.تجارت مصرف كننده به كسب و كار (
Consumer to Business)
5.تجارت كسب و كار به كاركنان (
Business to Employer)
6.تجارت سازمانها با ادارات دولتي (
Business to Government)
علاوه بر اين موارد مي‏توان به موارد خاص تري همچون تجارت مردم به مردم (
P2P)،بورس به بورس(E2E)، و... را در نظر گرفت .

دوشنبه 11/4/1386 - 19:37
آموزش و تحقيقات
مزاياي استفاده از تجارت الكترونيكي :
1- بستر مناسب اطلاعاتي و ارتباطي
يكي از امكاناتي كه اينترنت در اختيار تجارت و بازرگاني قرار مي‌دهد اطلاعات نسبتاً كامل و گسترده‌اي است كه در مورد هر كالا چه از نظر فني و چه به لحاظ تجاري مي‌توان يافت. امكاني كه در دنياي واقعي، ارزش تجاري بسيار زيادي دارد اما بدون صرف هزينه و زمان زياد به‌دست نمي‌آيد. ارزش ديگر تجارت الكترونيكي آن است كه امكان ايجاد ارتباط با همه افرادي كه براي تكميل يك فرآيند بازرگاني لازم است با آن‌ها تماس گرفته شود، در كوتاه‌ترين زمان از طريق e-mail ،chat و روش‌هاي ديگر امكان‌پذير است.
2- حذف نسبي واسطه ها
حذف واسطه‌ها يكي ديگر از ارزشمندترين دستاوردهاي تجارت الكترونيكي مي باشد كه باعث كاهش بي‌سابقه قيمت كالاها و خدمات در جهان شده است. براساس برآوردهاي انجام شده، حذف واسطه‌ها و ايجاد ارتباط مستقيم بين خريداران و فروشندگان بين 15 تا 50 درصد موجب كاهش قيمت تمام شده كالاها و خدمات براي مشتريان شده است.
3- افزايش قدرت خريداران و پيدايش بازارهاي جديد براي توليد كنندگان
ارتباط اينترنتي فرصتي را در اختيار خريداران قرار مي‌دهد كه بتوانند با طيف گسترده‌اي از توليدكنندگان در سرتاسر جهان ارتباط برقراركنند و از اين طريق به تقاضاي
  مورد نظر خود از بين پيشنهاد‌هاي مختلف برسند و در مقابل فروشندگان قدرت چانه‌زني بيشتري براي كسب امتياز و مزاياي بيشتر داشته باشند. در صورتي‌كه در دنياي حقيقي به علت محدوديت‌هاي ناشي از فاصله جغرافيايي، مشتريان چنين قدرت انتخابي ندارند.
4- سفارشي كردن محصولات و خدمات پشتيباني قوي
مزيت ديگر تجارت الكترونيكي آن است كه شما قادر خواهيد بود كه محصولات مورد درخواست خود را به صورت سفارش و مطلوب خود خريد كنيد. به عنوان مثال ما مي‌توانيم هنگام مراجعه به سايت شركت
Dell كامپيوتر مورد درخواست خود را با همان خصوصياتي كه مايليم، سفارش داده و خريداري  كنيم. در اين فرايند  روش كار شركت دل براي قبول سفارش در خواستي به اين صورت است كه ابتدا امكان انتخاب و ارائه پيشنهاد در اختيار مشتري قرار مي‌گيرد. سپس پيشنهاد مشتري با توجه به امكانات شركت مورد بررسي قرار گرفته و نهايتاً مورد قبول يا عدم قبول قرار مي‌گيرد. در صورت قبول درخواست، مراحل بعدي ثبت سفارش و دريافت مبلغ طي مي‌شود و اعلام ارسال كالا و شيوه پيگيري محموله در مدت ارسال از طريق فرستادن e-mail‌هاي متعدد انجام مي‌شود. مشتري نيز به نوبه خود مي‌تواند زمان دريافت را اعلام نمايد. نهايتاً مشتري مي‌تواند با دادن اطلاعات مختلف در‌مورد كالاهاي خريداري شده و برقراري ارتباط الكترونيكي با شركت توليدكننده نسبت به رفع نقص كالاي مورد نظر اقدام نمايد.
شركت‌هايي كه از اين طريق به فروش محصولات و خدمات خود اقدام مي‌كنند به طور دائم از طريق روش هاي مختلف، سريع و كم هزينه در ارتباط با مشتريان خود هستند و پشتيباني قوي باعث ترغيب مردم به خريد از اينترنت مي‌شود. در سال‌هاي نخست رواج شيوه الكترونيكي فروش كالا، استفاده از اين روش فقط براي كالاي كوچك و ارزان مثل ساعت، عروسك، كتاب، لباس استفاده مي‌شد اما اكنون با توجه به رشد روزافزون تجارت الكترونيكي، صنايع بزرگي همچون صنعت ماشين سازي نيز به اين روش رو آورده‌اند. مثلا با مراجعه به سايت شركت فورد مي‌توانيم ماشين مورد درخواست خود را از نظر رنگ يا امكانات جانبي به دلخواه انتخاب كنيم.
5- پيدايش مؤسسات اقتصادي نوپا و رقابت سراسري
يكي از پيامدهاي تجارت الكترونيكي ايجاد مؤسسات جديد اقتصادي است كه توانايي رقابت و حتي در مواردي سبقت گرفتن از شركت‌هاي كهنه كار را دارند. درحال حاضر دو نوع بازار خريد و فروش يعني بازار سنتي و حقيقي و بازار مجازي و مبتني بر شبكه به موازات يكديگر عمل مي‌كنند و هر كدام داراي قواعد تجارتي خاص خود هستند كه گاه داراي خصوصياتي مشترك و گاه با يكديگر متفاوت هستند. در برخي موارد كسب و كارهاي نوپا توانسته‌اند با ايجاد سياست‌هاي كاربردي در بازار جديد مجازي گوي رقابت را از رقباي سنتي بگيرند و بازار محصولات مختلف را تصاحب كنند. مثلا مي‌توان به رقابت بين مؤسسه
BarnesNoble و شركت Amazon در خريد و فروش كتاب يا موارد ديگري چون Dell در كامپيوتر و etoys در اسباب بازي اشاره كرد.
دوشنبه 11/4/1386 - 19:36
آموزش و تحقيقات
 

جايگاه تجارت الكترونيك در جهان (E - Commerce in world) :
باتوجه به آنچه كه گفته شد از آنجا كه رشد تجارت الكترونيك وابسته و در ارتباط با رشد فن آوري اطلاعات است بهتر است ابتدا نگاهي به رشد صنعت IT در جهان بيندازيم . در جوامع توسعه يافته حدود 80% شغلهاي جديد به كامپيوتر ، اينترنت و IT وابسته اند نمودار زير :
Europe 29%
Japan 13%
world 16% Rest of the
X 42%
سهم كشورهاي توسعه يافته را در بازار جهاني
IT در سال 2002 نشان مي دهد .
نمودار ديگري در همين سال سهم كشورهاي مختلف را در بازار جهاني فن آوري اطلاعات و ارتباطات (
ICT) ، نشان مي دهد.
Europe 29%
Japan 12%
Rest of the world 25%
X 34%
رشد
IT و ICT اثرات قابل مشاهده فراواني بر اقتصاد پيشرفته داشته كه رشد تجارت الكترونيكي وافزايش حجم اطلاعات و گردش و سريع تر آن و افزايش شمار كاربران اينترنت و... را نيز در پي دارد
با توجه به بررسي هاي موسسه تحقيقاتي
Forrester و رشد سريع و روز افزون تجارت الكترونيك در كشورهاي پشرفته و مزيتهاي رقابتي حاصل از آن ، لازم است كه كشور هاي در حال توسعه به منظور حضور در بازار رقابت جهاني سريعاً در استراتژيهاي تجاري و بازرگاني خود تجديد نظر اساسي كنند . اين موسسه تحقيقاتي پيش بيني مي كند كه رشد تجارت الكترونيكي از 354 ميليارد دلار در سال 2001 به حدود 10 تريليون در سال 2005 برسد .همچنين تحقيقات EITO نشان مي دهد كه تجارت از طريق اينترنت در 5 كشور صنعتي اروپا يعني انگلستان ، فرانسه ، آلمان ، ايتاليا و اسپانيا از 6/171 ميليلرد يورو در سال 2001 به 3/1628 ميليلرد يورو در سال 2005 مي رسد كه از رشد ساليان حدود 77% برخوردار است همچنين مدير مركز تجارت الكترونيكي ايران گفت: ارزش تجارت الكترونيكي جهان در سال 2003، بين 4/1 و 9/3 تريليون دلار بوده است كه پيش ‌بيني مي‌شـود در خوش‌ بينانه ‌ترين حالت در سال 2006 به 8/12 تريليون دلار برسد كه بطور متوسط سالانه 6/48 درصد رشد خواهد داشت.. 

جايگاه تجارت الكترونيك در ايران (E - Commerce in Iran) :
در ايران استفاده عمومي از اينترنت بيشتر در دانشگاه ها و به منظور انجام امور تحقيقاتي است و مراكز ايجاد شده در شهرها نيز در سطح محدودي فعاليت مي نمايند و كاربران بيشتر به منظور الكترونيكي وتلفن از راه دور ، از اينترنت استفاده مي كنند . بعلاوه بسياري از قوانين وبسترهاي لازم براي تجارت الكترونيك در كشور هنوز فراهم نگاشته است . بنايراين نيم توان انتظار داشت كه تجارت الكترونيك به سرعت در جامعه گسترش يابد . رتبه بندي EUI براي سال 2000 در زمينه تجارت الكترونيك در 60 كشور دنيا مؤيد همين ادعاست .
در اين رتبه بندي كه در حقيقت سهولت و ميزان دسترسي به تجارت الكترونيك را در كشورها نشان مي‏دهد از دو شاخص كلي محيط تجاري وارتباطات استفاده شده است براي شاخص محيط تجاري از 70 معيار مختلفي از قبيل گستردگي اقتصاد ، چشم انداز ثبات سياسي ، محيط نظارتي ، مالياتي و درجه آزادي تجارت و سرمايه گذاري استفاده شده است كه بر اساس اين شاخص نمره كشورما از 10 عدد 3 است كه در رتبه 59 قرار دارد . شاخص ديگراطلاعات است كه از معيار هايي از قبيل گستردگي شبكه مخابرات و ارتباطات و ديگر معيار هاي مبين وضعيت دسترسي به اينترنت مانند هزينه اتصال به اينترنت ،نرخ سواد و ...تشكيل شده است . براساس اين شاخص نيز نمره كشور عدد 3 از 10 است كه رتبه 56 قرار دارد . در مجموعه دو شاخص جايگاه كشور ما رتبه 58 ازميان 60 كشور بررسي شده است .
فعالان مركز تجارت الكترونيكي ايران شامل بخش هاي توليدي، خدماتي و عمومي، تمام فعاليتهاي قابل دسترسي كشور، شركتهاي بزرگ، متوسط و كوچك و حتي افراد حقيقي كه جنبه هاي تجاري را مد نظر دارند، مي شود. مدير مركز تجارت الكترونيكي ايران مراحل راه اندازي نهايي مركز تجارت الكترونيكي ايران را در پنج فاز اعلام كرد كه در انتهاي اين برنامه پنج ساله، پايگاهي ايجاد مي شود كه توانايي عرضه محصولات، خدمات، فعاليتهاي اقتصادي و تجاري ايران و پوشش به تمام نيازهاي داخلي و خارجي را داراست. حقيقي فاز اول فعاليت، در بخش هاي مختلف مركز تجارت الكترونيكي ايران را بصورت "بي.تو.بي" ( B2B) دانست كه در فازهاي بعدي موضوعات در جنبه هاي بي.تو.سي (B2C) و سي.تو.سي (C2C) نيز براي مخاطبان خاص خود ارائه خواهد شد. حقيقي عضويت در مركز تجارت الكترونيكي ايران را در چهار سطح برنزي (رايگان)، نقره اي (سالانه 240 هزار تومان)، طلايي (سالانه 600 هزار تومان) و پلاتيني (سالانه با تمام خدمات جاري يك ميلون و 200 هزار تومان) اعلام كرد. علي رغم اينكه در قانون پيش بيني شده است كه نهادهايي براي نظارت، هدايت، حمايت و پشتيباني از تجارت الكترونيك شكل گيرد اما متاسفانه عملياتي نظام يافته در اين خصوص وجود ندارد و هر شخص يا شركتي بدون هيچ محدوديتي آزاد به راه اندازي فضاهاي مجازي تجارت است. مهمترين مشكلات در پياده سازي تجارت الكترونيكي را عدم فرهنگ سازي براي واحدهاي صنعتي و تجاري و ...، نبود ابزارها و بسترهاي استاندارد به منظور ايجاد يك حلقه تجارت الكترونيك، نبودن جوانب حقوقي در قراردادهاي آن لاين و ... دانست كه شكل گيري همگي اين موارد نيازمند همكاري مداوم وزارتخانه هاي ICT، بازرگاني، صنايع و قوه قضائيه و ... است. مركز تجارت الكترونيكي ايران به آدرس www.iraneb.com بر روي شبكه جهاني اينترنت حضور دارد.

دوشنبه 11/4/1386 - 19:33
رويا و خيال
 

توليد در كلاس جهاني
ياسر سبحاني فرد

چكيده
در حال حاضر پيوستن كشور ما به روند جهاني شدن توليد و صنعت اجتناب ناپذير است و تنها راهي كه براي كشور ما باقي مي ماند تقويت صنايع خود از دو بعد است. اول بعد كلان اقتصادي و تصميم گيريهاي كلان و دوم بعد خرد و سياستهاي داخلي صنايع كه بعد كلان آن به سياستگذاريهاي دولت و بعد خرد آن به سياستهاي خود شركتهاي توليدي بر مي گردد. توليد در كلاس جهاني هدفي براي اين سياستهاي داخلي شركتهاست. اين واژه براي تعريف بهترين تــوليدكنندگان در جهان به كار رفته است كه مي توان آن را انقلاب دوم صنعتي دانست. در اين مقاله علاوه بر برشمردن فعاليتها و روشهاي كلي و عمومي اين مفهوم، در قالب 20 سوال به ويژگيهاي اين مفهوم پرداخته شده است. اين ويژگيها عبارتند از: كانبان، حذف انبار مركزي، مديريت كيفيت فراگير، سازماندهي محيط كارخانه و... خواننده مي تواند با تطبيق اين سوالها با سازمان موردنظر، آن را از اين جهت مورد سنجش قرار دهد.

مقدمه
امروزه يكي از مواردي كه تا حد زيادي ذهن تصميم گيرندگان ارشد كشور ما را به خود مشغول كرده است. بحثهاي مربوط به جهاني شدن است. از يك سو پيوستن به سازمانهاي جهاني و معاهدات بين المللي به صورت يك ضرورت از طرف جامعه جهاني به تمامي كشورها در حال ديكته شدن است كه كشور ما هم از اين قاعده مستثني نيست و از ديگرسو جهاني شدن با برخي منافع كشور ما و خصوصاً شعار و فلسفه اصلي وجودي نظام جمهوري اسلامي ايران يعني استقلال در تعارض است. چرا كه مسلم است پيوستن به معاهدات و كنوانسيون ها و سازمانهاي بين المللي كه به صورت قوانين فرامرزي عمل مي كنند قدرت مانور حكومتها را به عنوان اقتدار مستقل در پهنه يك كشور تضعيف مي كند.
از طرفي با نپيوستن كشور ما به سازمان تجارت جهاني انزواي كشور مـــا در تمام زمينه ها قطعي خواهد بود كه به عنوان نمونه، تعرفه هايي تا 600 درصد بر كالاهاي ما وضع خواهد شد و از طرفي با پيوستن به اين سازمان علاوه بر اينكه استقلال ما خدشه دار خواهد شد بسياري از صنايع ما به دليل نداشتن توان رقابت نابود خواهند شد.

جايي كه به نظر مي رسد بيشتر ذهن تصميم گيرندگان ما را به خود مشغول كرده است اين است كه كشور ما از لحاظ مذهب و ايدئولوژي يك كشور تنها در جهان امروز به حساب مي آيد و با پيوستن ما به فرآيند جهاني شدن به خاطر برتري اي كه كشورهاي صنعتي در توليدات استراتژيــك براي خود فراهم كرده اند ما دراين امور بايد توليد را كنار بگذاريم و غيراز چند زمينه محدود مانند پتروشيمي و... كه در آنها داراي مزيت نسبي هستيم بايد عمدتاً به توليد كالاهاي غير مهم و غيراستراتژيك مانند مواد شوينده؛ كمپوت و فروش منابع زير زميني و... بپردازيم. در آينده كشور اين مسئله ديده مي شود كه اگر در مواقعي تصميم گيري مستقل كشور ما با منافع قدرتهاي جهاني در تعارض قرار گيرد آنهــا مي توانند با حربه توليدات استراتژيك براي تامين منافع خود ما را تحت فشار قرار دهند كه نمونه اين بازي را در مسائل مربوط به فناوري فوق‌العاده استراتژيك هسته اي مي بينيم. در اين راستا بسياري از مشكوكان به روند جهاني شدن اين فرايند را زمينه اي براي كنترل جهان از سوي قدرتهاي سلطه گر مي دانند چرا كه براساس مقوله مزيت نسبي، توليدات مهم به آنها و توليدات غيرمهم به كشورهاي ديگر سپرده مي شود. البته در زمينه گروكشي گفته شده قوانيني براي جلوگيري از اين امور در اين سازمان وجود دارد ولي هيچ تضميني براي اجراي اين قوانين از سوي قدرتهاي عضو اين سازمان در هنگامي كه در تعارض با يك قدرت ضعيف قرار مي گيرند وجود ندارد.

مسئله بالا و ضرورت پيوستن ما به اين روند، ما را ملزم مي كند كه تا وقت باقي است و تا در توان ما هست در توليدات استراتژيك هم براي خود مزيتهايي ايجاد كنيم.

تـلاش براي تـوليد در كـلاس جهانـي مـــي تواند ما را در اين هدف ياري دهد. اين امر از آن رو با ديگر زمينه سازيها براي پيوستن ما به روند جهاني شدن متفاوت است كه اين كار امري داخلي براي توليدكنندگان به حساب مي آيد. جداي از اينكه مسائل خارج از شركت بايد براي موفقيت ما و عمدتاً توسط دولت هموارسازي شود مسائلي هم وجود دارد كه صنايع ما خود بايد از درون نسبت به آنها اقدام كنند و معني اين مفهوم چيزي نيست جز اقدام شركتها براي ساخت در كلاس جهاني. اين مفهوم مي تواند يك مفهوم خرد براي صنايع ما باشد نه يك مفهوم كلان. به اين معني كه امري است مربوط به خود توليدكنندگان. بايد توجه داشت ايجاد زمينه براي توليد در كلاس جهاني وظيفه دولت است و اما اصل ماجرا يعني خود امر توليـد در كلاس جهـاني بعد از ايجـاد زمينــه سازيهاي دولتي برعهده مديريت دروني شركتهاي توليدكننده خواهد بود. چون در غيراين صورت، بايد توقع داشته باشيم كه وظيفه توليدكنندگان را هم دولت انجام دهد، امري كه مضحك به نظر مي رسد.

در اين راستا بديهي است اولين فعاليتي كه براي حركت به سوي ساخت در كلاس جهاني بايد برداريم اين است كه بدانيم منظور از اين مفهوم چيست و چه ويژگيهايي دارد. ما به عنوان يك شركت چه كارهايي در اين زمينه انجام دهيم و سپس به عملياتي كردن اين ويژگيها در شركت خود اقدام كنيم.

توليد در كلاس جهاني چيست؟
شوني برگر اولين كسي بود كه در سال 1982 از واژه توليد در كلاس جهاني استفاده كرد و اين نشان از نوبودن اين مفهوم دارد.
توليد در كلاس جهاني(WCM) واژه اي است كه براي تعريف بهترين توليدكنندگان در جهان به كار رفته است.
توليد در كلاس جهاني يعني انقلاب صنعتي دوم در زمينه ساخت؛
توليد در كلاس جهاني يعني يك نگرش جهاني نسبت به بازار و روابط با مشتريان؛
توليد در كلاس جهاني يعني توسعه كالا و خدمات در سطح و كلاس جهاني.
به طور كلي توليد در كلاس جهاني شامل يك سري فعاليتها و روشهاي ساخت در سطح جهاني است كه عمده آنها عبارتند از:

1 - توليد ناب و توليد پيوسته: اين يك سيستم جديد توليدي است كه بيشتر خواستگاه آن از ژاپن بوده است. روش توليد انبوه كه در اوايل قرن بيستم ايجاد شد طي دو دهه اخير اندك اندك جاي خود را به اين روش مي دهد.
اين روش باعث افزايش بهره وري به ميزان حدوداً دو برابر در استفاده از زمان، مكان، زمان انتظار و سرمايه گذاري و ضايعات مي شود.

2 - مديريت كيفيت جامع: به طور كلي به دنبال اين است كه رساندن كيفيت بايد تا رسيدن به ميزان ضايعات در حد صفر دنبال شود و اين از طريق بهبود مستمر و توجه به كيفيت در تمام بخشهاي شركت ميسر است.

3 - نگهداري بهرور و جامع: يعني به حداقل رساندن هزينه هاي از دست رفته كارخانه و تجهيزات آن و به حداكثررساندن اثربخشي ماشين ها و ارزش افزوده.
4 - دستيابي سريع به تغييرات مثبت: يعني كاهش موثر در زمان راه اندازي و استفاده مجدد از تجهيزات. اين كار به ما در رسيدن به توليد كم حجم و توليد در دسته هاي كوچك كمك مـــي كند و اين همان چيزي است كه مي تواند خواسته هاو سفارشهاي مشتريان ما را تامين كند.
5 - ارزيابي عملكرد جامع كاركنان و درگيركردن جامع كاركنان در امور شركت: اين كارها به اين خاطر انجام مي شود كه مشاركت و تعهد كاركنان نسبت به بهبودهاي واقعي در شركت برانگيخته شود. به علاوه احساس مسئوليت و جوابگويي افراد به حداكثر برسد و بالاخره اينكه اين كارها موجب جلب اطمينان از رضايت شغلي و عملكرد كاركنان مي شود.

علت وجودي ساخت در كلاس جهاني
برخي از علل ايجاد ساخت در كلاس جهاني عبارتند از:
1 - رشد سريع ارتباطات؛
2 - منفعت طلبي سرمايه داران؛
3 - توسعه و رشد وسايل حمل و نقل؛
4 - سلطه طلبي امپرياليستي.
ويژگيهاي شركتهايي كه در كلاس جهاني توليد مي كنند چيست؟ براي ويژگيهاي اين نوع شركتها شايد تعاريف مختلفي وجود داشته باشد و اين امر را مي تواند با حك كردن اين مفهوم در سايت هاي جستجوگر اينترنت مشاهده كرد. اگر بخواهيم بدانيم از نظر توليد در كلاس جهاني در چه سطحي هستيم بايد ببينيم كه از نظر ويژگيهاي آن در چه حدي قرار داريم. با پاسخ به سوالهاي زير و استفاده از جدولي كه در پيوست آمده است مي توانيم خود را از اين نظر مورد سنجش و مقايسه با شركتهاي ديگر در ايالات متحده و انگليس قرار دهيم.

سوالها
1 - آيا شمـا مشتـريانتـان را به مـوقع راه مـــــي اندازيد؟ عمل كردن به موقع به تعهداتي كه نسبت به مشتريان داريد، يكي از نكاتي است كه نبايد فراموش شود. تاخيرهاي پي درپــي و حتي يك باره شما در هنگامي كه مشتـري نياز مبرمـي به محصولات شما دارد مي تواند به قيمت از دست دادن آن مشتري تمام شود.

2 - آيا تمـام افرادي كه در شركـت شما كار مـي كنند مشتريان كليدي شما را مي شناسند؟ آيا آنها مي دانند فرق شركت شما با شركتهاي ديگر در چه اموري است؟ آگاهي زيردستان از اين امور و آگاهي آنها از نقاط ضعف و قوت شركت باعث مي شود كه رضايتمندي آنها بالا رود. رسيدن به هدف يعني توليد در كلاس جهاني بدون همكاري و آگاهي كاركنان ميسر نخواهد بود.

3 - آيا تمام كاركنان شما با مشتريان در ارتباط هستند و آيا آنها از اختيارات كافي براي بهبود و يا حل مشكلات مشتريان برخوردارند؟به خاطر داشته باشيد كه مديريت كردن بر نحوه ارتباط مشتريان با شركت، مهمترين عامل براي موفقيت يك شركت است. يك شركت هنگامي جهاني خواهد شد كه تمام مشتريان او اين اطمينان را داشته باشند كه مشكل آنها به سرعت حل خواهد شد و بهتر است اين كار ترجيحاً به وسيله افرادي كه آنها در ابتدا با آنها برخورد كرده و به آنها عادت كرده اند انجام شود.

سوالهاي 2 و3 تا حدي به فرايند گرايي در شركتها اشاره دارد. (طي اين ديد مديريتي به امور شركت از ديد فرآيندها نگريسته مي شود در حالي كه ديد غالب گذشته و شركتهاي غيرپيشرو همان ديد وظيفه گرايي تا تقسيم كار است. به طور خلاصه، در فرايندگرايي افراد به تيم هايي تقسيم مي شوند كه از ابتدا تا انتهاي يك فرايند برعهده آنها گذاشته مي شود. در اين نگرش، افراد در تمام وظايف مربوط به فرايند مسئول و با تمامي آنها آشنا هستند. مثلاً يك مهندس در يك تيم فرايندي از روند فروش و برخورد با مشتريان مطلع است و حتي گاهي به اين كار هم مي پردازد واز طرفي نسبت به روند خريد و همين طور ديگر وظايف فرايند نيز آشنايي خواهد داشت. قابل ذكر است كه كنترل كيفيت جامع و مهندسي مجدد را مي توان داراي ديدي فرايندگرا نسبت به امور شركت دانست). اين نگرش داراي مزاياي بسياري است كه مجال آن در اين مبحث نيست.

4 - آيا براي كنترل زنجيره تامين از كانبان (كارت) استفاده مي كنيد؟ كنترل كانبان به اين معنا است كه هرگونه توليد يا جابه جايي هر قلم كالا بايد براساس استفاده و مصرف آن باشد.

واژه كانبان يك واژه ژاپني است كه ترجمه آن معادل كارت يا علامت در فارسي است. در سيستم هاي مبتنـي بر كانبان اين كارتها برروي كانتينـر (جعبـه) هاي محصول يا قطعـات نيــم ساخته قرار مي گيرد. وقتي كه مونتاژگران 1 و يا 2 قطعه مورد نيازشان را براي عمل مونتاژ تمام كردند. جعبه خالي به محل خاص آورده مي شود و در آنجا كارت (كانبان) متعلق به آن، كه داراي جزئيات قطعه مورد نياز است از روي آن برداشته مي شود و در قفسه مشترك بين بخش مونتاژ و ساخت قطعه قرار مي گيرد. هر كارت نشاندهنده دستور براي ساخت قطعه مورد نظر با ويژگيهاي ذكرشده روي كانبان آن است. بعد از اينكه به همان ترتيب قطعه ساخته شد به همان مكان خاص آورده مي شود و كانبان دوباره روي آن الصاق مي شود و به بخش مونتاژ تحويل داده مي شود.

چند قانون مهم كانبان: 1 - قطعات از مرحله قبل بايد كاملاً مطابق شرح كانبان دريافت گردند؛ 2 - قطعات بايد دقيقاً طبق كانبان توليد شوند؛ 3 - در صورتي كه كانبان به كانتينر الصاق نشده باشد هيچ كاري نبايد روي آن انجام شـود؛4 - اگر قطعات معيوب توليد شــده اند نبايد به فرايند بعدي بروند.)

كانبان هنگامي در كاملترين وضعيت قرار دارد كه هم ما و هم مشتريان و هم تامين كننده از اين سيستم استفاده كنند. به اين منظور سه سوال زير مطرح مي شود:

الف - آيا توانسته ايد در هنگام ضرورت يك سيستم كنترل كانبان قابل اعتماد براي مشتريان ايجاد كنيد؟

يك توليدكننده در كلاس جهاني بايد به مشتريانش كمك كند تا بتواند با اطمينان 99 درصد و از طريق روش كانبان موجودي محصولات خود را به وسيله پركردن پيوسته انبارهاي مشتريان خود كاهش دهند. قابل ذكر است كه پيامهاي كانبان را مي توان از اشكال گوناگون مثل فاكس. كارت. ظروف خالي و غيره از مشتريان دريافت كرد.

ب - آيا حـدود 90 درصد از توليـدات شما بــه وسيله كانبان كنترل مي شود؟
قابليت اطمينان مشتريان تحت كنترل كانبان به كنترل ساخت در داخل كارخانه بستگي دراد. به عبارت ديگر، كنترل نهايي كانبان داراي اهميت زيادي است. سرعت پاسخگويي شما به مشتريان هنگامي كه از كانبان استفاده مي كنيد بسيار بيشتر خواهد بود.

ج - آيا خريـدهاي تكراري شما تحت سيستـم كنترل كانبان انجام مي شود؟


عامل نهايي كنترل كانبان فراهم كردن نيازهاي شما از تامين كنندگانتان است. مي توان تامين كنندگاني را كه از كانبان استفاده نمي كنند و يا به اين كار علاقه اي ندارند را ترغيب به استفاده از كانبان كرد چون در غيراين صورت، سيستم شما كامل نخواهد بود.

5 - آيا انبار مركزي مواد اوليه را حذف كرده ايد و آيا در محل استفاده، مواد اوليه فراهم شده بدون بازرسي معمول خريداري مي شود؟

حركت دادن مواد از يك طرف به طرف ديگر باعث ايجاد هزينه اضافي مي شود در صورتي كه هيچگونه ارزش افزوده اي ايجاد نمي كند. براي همين خاطر، مواد فراهم شده بايد حدالامكان در نقطه اي كه مورد استفاده قرار مي گيـرند تحويل گرفته شوند تـا از جابــه جائيهاي اضافي جلوگيري شود.

همچنين افرادي كه مواد را در بخش خود تحويل مي گيرند بايد مسئول انباركردن آن باشند. اين نكته براي اولين بار در شركت تويوتا مطرح شد و طي آن اوضاع ظاهري شركت تويوتا را از ديگر كارخانجات مشابه متمايز كرد.
به طوري كه وقتي در دهه 80 ميلادي افرادي براي بازديد از اين شركت از آمريكا رهسپار ژاپن شده بودند حيرت زده شدند چون آنها حجم كم انبار با اين حجم از توليد را باور نمي كردند و (هنگامي كه مصاحبه كننده غربي از مدير شركت تويوتـا پرسيد كه شما موجـودي تان را چندروزه به كار مي بريد گفته بود كه آيا اشتباهي در ترجمه رخ نداده و منظور چندساعت نبوده است؟)

در زمينه تحويل مواد اوليه و قطعات (در سيستم هاي قديمي روش كار به اين صورت بود كه مامور ويژه شركت مسئول تحويل مواد يا قطعات بود كه به بازرسي آن مي پرداخت تا از مطابقت آن با سفارش اطمينان حاصل شود و چنانچه ضايعات در حد قابل قبول و زيرحد قيد شده در قرارداد بود محموله تحويل و ضايعات يا دور ريخته مي شد و يا براي تعويض پس فرستاده مي شد اما در سيستم هاي جديد كه برمبناي توليد ناب و تحويل به موقع عمل مي كنند وجود ضايعات در محموله يك فاجعه تلقي مي شود و ممكن است موجب ورشكستگي كارخانه شود. چون برگشت محموله امكان ندارد چرا كه ذخيره ايمني آنچناني وجود ندارد تا فعلاً كار مونتاژگر را راه بيندازد و از اين رو تامين كننده كه به اين امر آگاه است نهايت دقت را دارد تا ضايعات كمتري فرستاده شود و اگر ضايعاتي باشد با همكاري مونتاژگر به رفع عيب خواهند پرداخت) اينجا است كه مي توان به اهميت تامين كنندگان مطمئن پي برد.

6 - آيا اكثر تجهيزات شركت را به گونه اي چيدمان كرده ايد كه فاصله ميان عمليات متوالي به حداقل برسد؟ و اصولاً آيا چيدمان شما براساس جريان كار است؟
در شركتهاي قديمي ماشين هايشان را براساس وظايفشان چيدمان مي كردند براي همين آنها را براساس وظيفـــه پشت سر هم مي چيدند. اين چيدمانها ميزان سفرهاي درون كارخانه اي را بالا مي برد. براي رفع اين مشكل، بايد ماشين آلات را براساس همان ترتيبي چيد كه مورد استفاده قرار مي گيرند. ممكن است در كوتاه مدت جواب خوبي نگيريد اما در بلندمدت اين روش قطعاً به سود شما خواهد بود.

7 - آيا هنگامي كه ساخت محصول، اقتصادي بوده، زمان راه اندازي توليدات را كاهـــش داده ايد و يا درصدد كاهش اين زمان هستيد؟
اگر در هر مرحله از ساخت مقادير دسته اي را كه از مقدار سفارش مشتري است بخواهيد كاهش دهيد براي اين كار لازم است كه زمان راه اندازي شما كاهش پيدا كند چون دسته هاي كوچك متنوع خواهند بود و براي توليد متنوع لازم است كه دايماً نوع كار عوض شود و لازم است كه كار قبلي تمام و كار جديدي شروع شود. اگر قرار باشد زمان اين راه اندازيها پايين نباشد ما وقت تلف شده زيادي خواهيم داشت و اين به صرفه نيست. براي اين منظور تا جايي كه امكان دارد تجهيزات را بايد تنها به يك محصول اختصاص داد تا زمان و هزينه تغيير شكل محصول از يك مرحله به مرحله بعد حذف شود و در جايي كه اين امرامكان پذير نباشد زمان راه اندازي تا حد ممكن و تا جايي كه اقتصادي است نبايد زياد باشد. از طرفي هم بايد از كوچك بودن زيادي دسته ها نيز خودداري كرد پس تا جايي كه امكان دارد بايد دسته ها را متناسب با فرايند انتخاب كنيم.

8 - آيا براي رسيدن به سطح يك توليدكننده در كلاس جهاني كاركنان را آموزش داده ايد؟ آيا اين آموزشها در جهتي هست كه آگاهي و ارتباطات بين كاركنان موجود را افزايش دهد؟

بايد توجه داشت كه توليد در كلاس جهاني يك برنامه بهبود مستمر است و تغييرات بايد بادقت، مديريت شود. مقاومت در برابر تغيير كه به خاطر عدم آگاهي و درك تغييرات صورت مي گيرد مطلب بسيار مهمي است.
كاركنان جديدي كه از يك محيط سنتي آمده اند ممكن است از اهداف تغيير به راحتي غفلت كنند. دانستن مزاياي توليد در كلاس جهاني براي پرسنل فروش هم بسيار ضروري است.

9 - آيا كاركنان شما در انجام امور از خلاقيتشان استفاده مي كنند؟
سطح خلاقيت كاركنان نوع تفكرشان را به ما نشان مي دهد. اين امر نشانه اي است تا ما بدانيم هر كارمند يا كارگر را تا چه حد تحت سرپرستي قرار دهيم و تا چه حد به او اختيارات بدهيم. كاركنان نبايد همواره مشغول كارهاي روزمره و تكراري باشند.

10 - آيا برنامه اي براي كاهش اموري داريد كه ايجاد ارزش افزوده نمي كنند؟
موارد ذيل باعث افزايش هزينه هاي توليد مي شود ولي ايجاد ارزش افزوده براي محصولات ما نمي كند. اين موارد عبارتند از:

1 - انتظار 2 - حمل و نقل 3 - فرايندهاي غيرمناسب 4 - موجودي غيرضروري 5 - حركات غيرضروري 6 - ضايعات 7 - توليد مازاد.

تمام محصولات و فرايندها بايد مجدداً مورد ارزيابي قرار گيرند تا كارهاي زايد آنها كاهش يابد و در نهايت حذف شود. در هر تصميمي كه براي خريد يا جابه جايي تجهيزات گرفته مي شود بايد عواملي كه موجب افزايش كارهاي زايد مي شود را در نظر گرفت.

11 - آيا تعداد تامين كنندگانتـان را محــــدود كرده ايد؟ (البته به شرطي كه اين تامين كنندگان با شما احساس منافع مشترك داشته باشند.)
خريد در كلاس جهاني براساس تحويل متوالي از تعداد محدودي از تامين كنندگان، قابل اطمينان است. اين تحويل بايد در هراندازه و مقدار دلخواه كه مي خواهيم و در هر نقطه اي كه در شركت به آن نياز داريم صورت بگيرد.

از آنجا كه براي يك شخص ميسر نيست كه بتواند با بيش از 50 تامين كننده رابطه مطلوب خود را حفظ كند و با آنها تفاهم داشته باشد وجود تنها يك تامين كننده احتمالاً روش خوبي است چون بااين كار شما مي توانيد تعهد؛ درستكاري و همكاري گرانبهاي او را نسبت به شركت خود به دست آوريد. اين كار شما همراه با عقـد قـراردادهاي بلندمدت با او باعـث مــي شود كه اين تامين كننده با شما در مورد كاهش هزينه هايتان همكاري كند. تحويل به موقع منابع در نقطه كاري فقط از طريق همكاري با يك تامين كننده مي تواند ميسر باشد. شما بايد در اين راه با او همكاري نزديك و متقابل داشته باشيد. در اين راه بهتر است كسي را انتخاب كنيد كه شما سهم بالايي از خريد او را به خود اختصاص داده باشيد.

12 - آيا در شركت شما فرهنگ كيفيت جامع وجود دارد؟
بايد در سراسر شركت شما فرهنگ كيفيت فراگير وجود داشته باشد اينكه فردي بيايد و كاري انجام دهد و فرد ديگري هم آن را كنترل كند نه تنها كاري بي فايده است بلكه ضدانگيزشي هم هست. هر فرد يا گروهي كه كاري را انجام مي دهد خود او هم بايد مسئول كنترل و بازرسي اين كار بايد باشد و براي اين منظور ما بايد به آنها تجهيزات و اختيارات لازم را بدهيم.
نقش كنترل كيفيت تنها در رسيدگي كيفي و دريافت بازخور بلندمدت از
اطلاعات مربوط به كنترل فرايند است و تنها هنگامي كه تجهيزات مربوطه گران و يا محيط مخصوصي براي كار كنترل نياز باشد و يا آموزشهاي تخصصي براي امر كنترل نياز باشد ما بايد از گروه كنترل كيفيت براي كار كنترل استفاده كنيم. نقش گروه كنترل كيفيت در توليد براي كلاس جهاني يك نقش مميزي كلي است.
اصول كيفيت فراگير بايد در تمام فعاليتهاي شركت شما نفوذ كند.
مثلاً در امور اقتصادي، در فرايندها، در بخش انبار و همين طور تمام بخشها و فعاليتهاي شركت نه اينكه ما فقط كنترل را براي ساخت محصول مورد توجه قرار دهيم.
بايد توجه داشت بهترين افـرادي كه مــــي توانند علل انجام كارهاي غلط را كشف كنند افرادي هستند كه همان كار را انجام مي دهند. هر كار اشتباهي كه كشف مي شود بايد ما را خوشحال كند كه فرصتي براي ما فراهم شده است كه مي توانيم محصولمان را بهبود ببخشيم نه اينكه با كشف اشتباه درصدد مقصرشناختن كسي باشيم و حتي تنبيهاتي را در نظر بگيريم. بااين كار هيچ عيبي توسط خود اشخاص كشف نخواهد شد.
مديريت كيفيت جامع
مديريت كيفيت جامع را مي توان تحت پنج ويژگي عمومي زير ارائه داد:
الف - توجه زياد به مشتري: منظور از مشتري تنها كساني نيستند كه در خارج از سازمان قرار دارند بلكه منظور كساني است كه در داخل سازمان قرار دارند (مثل كاركنان دايره اعتبارات؛ حسابداري و حمل ونقل) كه با ساير افراد سازمان روابط متقابل دارند.

ب - توجه به بهبود مستمر: در اجراي برنامه اي براي كنترل كيفيت كامل نبايد تنها به كيفيت بسيار خوب قانع شد زيرا اگر كالايي بسيار خوب است بازهم به اندازه كافي خوب نيست. كيفيت بايد پيوسته و به طور دايم بهبود يابد.

ج - بهبود كيفيت همه كارهايي كه سازمان انجام مي دهد: كنترل كيفيت جامع داراي تعريفي بسيار وسيعتر از واژه كيفيت است. اين واژه تنها درمورد محصول نهايي كاربرد ندارد؛ بلكه به شيوه هايي اطلاق مي شود كه سازمان كالا را تحويل مي دهد يا سرعتي كه مي تواند به شكايتها رسيدگي كند يا نوع برخورد مؤدبانه در پاسخ به تلفنها و مشتري.

د - سنجش با اندازه گيريهاي دقيق: كنترل كيفيت كامل براي سنجش متغيرهاي عملكرد در فعاليتهـــاي سازمان از روش آماري استفاده مي كند.
اين متغيرهاي عملكرد با استانداردهايي مقايسه مي شوند كه در رابطه با مسائل مختلف مورداستفاده قرار مي گيرند (مسائلي كه ريشه اي است و بايد آنها را حل كرد).

ي - تفويض اختيار: در كنترل كيفيت كامل همه افراد بايد در فرايند بهبود تلاش كنند. در اجراي اين برنامه از تيم ها به صورت گسترده و فزاينده استفاده مي شود. تفويض اختيار به عنوان محملي است كه مي توان بدان وسيله درحل مسائل كوشيد.

13 - آيا فرايند و محصولات، در حيطه رواداري مجاز (تولرانس) قرار
دارند؟ اگر كنترل كيفي شما به گونه اي است كه تنها كالاي بد را از خوب جدا مي كند شما نخواهيد توانست به تعداد زيادي سطوح كيفي تعريف كنيد.
هركسي در شركت شما مسئول شناسايي اين امر است كه آيا محصول در رواداري مجاز قرار دارد هم او بايد بتواند اين خروج از رواداري را اصلاح كند نه اينكه اين دو كار به دو نفر سپرده شود.

14 - آيا در شركت هركسي اين توانايي را دارد كه خط توليد را متوقف كند؟
اگر كيفيت براي شما مهم است كاري بهتر از اين نيست كه به تمامي كاركنان اين اختيار را بدهيد كه بتوانند در صورت نارضايتي از سطح كيفيت، توليد را متوقف كنند (اين كار هم براي اولين بار در شركت تويوتا اجرا شد به اين صورت كه سيمي بالاي سر تمام كاركنان براي اين كار وجود داشت.
البته در اوايل كار خط توليد مرتباً متوقف مي شد و اين امر باعث كلافگــــي مي شد اما هر بار كه خط متوقف مي شد براي اينكه بار ديگر خط به خاطر همين عيب متوقف نشود شركت با استفاده از چراهاي پنج گانه (چرا؟ چه كسي، چگونه؟ چه وقت؟ كجا) به علت يابي پرداخته مي شد و به مرور زمان و طي فرايند بهبود مستمر توقف خط توليد كمتر و كمتر شد و امروزه مي توان گفت كه تقريباً هيچگاه در اين شركت خط توليد از كار بازنمي ايستد. درحالي كه در شركتهايي كه اين اجازه تنها متعلق به مديران ارشد است به دلايل مختلف مثل برنامه ريزي نامناسب و... خط توليد متوقف مي شود)

15 - آيا امور مهم و ويژه اي كه مصون از خطا باشد در شركت خود داريد؟
براي رسيدن به كيفيت عالي بايد انجام كارهاي ما مصون از خطا باشند يعني خطايي درحد صفر. كارهاي مصون از خطا به كارهايي گفته مي شود كه در آن تجهيزات و فرايند اصلاً كارهاي معيوب را براي ادامه نمي پذيرد و يا اينكه اگر كار معيوب به او تحويل دهيم از كار مي ايستد و يا اصلاً تجهيزات خراب مي شود.

16 - آيا اكثر افراد شركت نسبت به نگهداري تجهيزاتي كه با آن كار مي كنند از خود احساس مسئوليت نشان مي دهند؟
توجه داشته باشيد كه اگر تجهيزات شما قابل اعتماد نباشند شما نمي توانيد طبق برنامه محصولاتتان را تحويل دهيد و اگر براي شما داشتن تجهيزات موازي امكان پذير نباشد شما غير از اينكه از خراب شدن تجهيزاتتان جلوگيري كنيد چــــــــاره اي نداريد. استفاده كنندگان از تجهيزات بهترين افرادي هستند كه مي توانند از خراب شدن آن پيشگيري كنند چون آنها اولين افرادي هستند كه تشخيص مي دهند كه چه وقت تجهيزات به خوبي كار نمي كنند و يا اينكه آيا به تعمير احتياج دارند يا خير. اگر ما آنها را درمورد نگهداري آموزش دهيم در هزينه هاي ناشي از زمان بيكاري دستگاهها صرفه جويي بسياري كرده ايم. استفاده كنندگان تجهيزات بايد همان احساسي را كه مالكان شركت نسبت به آن دارند داشته باشند و فكر كنند كه انگار اين تجهيزات متعلق به خودشان است. همچنين يكي از مهمترين دلايل داشتن ذخيره ايمني (احتيـــاطي) عدم اطمينان به تجهيزات است. مي دانيم كه اين امور باعث افزايش هزينه ها و بلندترشدن زمان انتظار مي شوند.

17 - آيا سياستي براي برطرف كردن آلودگيهاي صوتي و پاكيزه و منظم كردن محيط كار داريد؟
تجربه نشان داده است كه محيطهاي كاري پاكيزه و منظم تأخيرات و اشتباهات مكرر در نقاط كاري را كاهش مي دهد. اغلب شركتهايي كه در كلاس جهاني كار مي كنند از قوانين داخلي براي پاكيزگي برخوردارند و دايماً به دنبال راهكارهايي براي مرتب سازي فرايندها هستند. يك شـــركت بايد به مانند يك فرد خانه دار در برابر افرادي كه در آنجا كار مي كنند مسئوليت پذير باشد. كاركردن در محيطي پاكيزه و منظم باعث مي شود كه افراد احساس سربلندي و غرور داشته باشند.

سازماندهي محيط كارخانه: فرايندي است كه هدف از آن آشكارسازي مشكلات پنهان و درنهايت كاهش اين مشكلات در شركت است. براي اين منظور پنج اصل وجود دارد.

1 - شفافيت و ساده سازي: اين مرحله شامل جابجايي تمام موارد غيرضروري مثل ضايعات؛ زباله مي شود؛
2 - مكان يابي: يعني جانمايي عمليات به وسيله كارگراني كه آن وظايف را انجام مي دهند مثل گذاشتن آچار سر جاي خودش بعداز استفاده؛
3 - تميزكاري: فراهم كردن محيط كار پاكيزه؛
4 - نظم: نظم نيازمند رعايت استانداردها توسط هر دو گروه كارگران و مديران است؛
5 - مشاركت: اينكه افراد درتمام مراحل كارها بايد مشاركت داشته باشند؛
18 - آيا در طراحي محصولات به قابليت ساخته شدن آنها توجه مي كنيد؟
در طراحي محصولات بايد به قابليتهاي خود در ساخت آن توجه داشته باشيد. يعني از خود بپرسيم آيا تجهيزات؛ تامين كنندگان؛ بخشهاي مختلف موجود در شركت مي توانند ما را در ساخت اين طرح از محصول همراهي كنند يا خير؟ هيچگاه خيال پردازانه طراحي نكنيد. در بسياري از موارد در هنگام طراحي محصول ما بايد به وظايف ساخت؛ بازاريابي و خريد توجه لازم را داشته باشيم و از امكانپذيري عبور مناسب محصول از اين مراحل اطمينان حاصل كنيم. مثلاً در بعضي از طرحها لازم است كه ما نوع مواد را تا حدي عوض كنيم براي همين بايد اين ارزيابي را داشته باشيم كه آيا تامين كننده ما قادر است اين مواد را فراهم كند؟ آيا مي توانيم از كس ديگري بخريم؟
آيا ارزش دارد كه تامين كننده مورد اعتمادمان را عوض كنيم؟ و... در اين زمينه توجه به مفهوم ساخت پذيري مهم به نظر مي رسد (ساخت پذيري به درجه سهولت مونتاژ قطعات گفته مي شود. در بررسي اي كه شركت جنرال موتورز بر روي بهره وري شركت خود در مقايسه با شركت فورد انجام داد به اين نتيجه رسيدكه علت عمده اختلاف در بهره وري اين دو شركت به درجه ساخت پذيري آنها مربوط مي شود يعني نوع طراحي، نقــش بسزايي در اين زمينـه بازي مـي كند. به عنوان مثال در مورد سپر ماشين تعداد قطعاتي كه سپر ماشينهاي فورد از آنها تشكيل شده بودند بسيار كمتر از تعداد قطعاتي بود كه سپر ماشينهاي جنرال موتورز از آن تشكيل يافته بودند به علاوه قطعات در ماشين فورد بسيار راحت تر با هم چفت مي شدند تا در ماشينهاي جنرال موتورز). بنابراين، همانطور كه ملاحـظه مي شود طراحي برتر مـي تواند تاحدزيادي روي كيفيت محصولات و مهمتر از آن روي بهره وري در شركت ما تاثيرگذار باشد.

19 - آيا در زمينه خدمات دهي به مشتريان در شركت، يك فرهنگ بهبود مستمر وجود دارد؟
يكي از واقعيات دنياي امروز در امر توليد اين است كه مشتريان روزبه روز خواهان كالاهاي بهتر و بهتر هستند كه هم كيفيت آنها خوب باشد و هم مدت زماني كه براي تحويل آن انتظار مي كشند كم باشد. پاسخگو بودن تامين كنندگان نيز يكي از واقعياتي است كه بايد به آن توجه كرد. اگر شما خدمات رساني به مشتريان را روزبه روز بهتر نكنيد و در مقابل، رقبا از شما در اين زمينه جلو بزنند قطعاً مشتريانتان را از دست خواهيد داد.

موضـــــوع اين نيست كه شما در سرويس دهي بـــــه مشتريانتان چگونه فكر مي كنيد بلكه اين امر مهم است كه مشتريان در اين زمينه چه فكري راجع به شما مي كنند. شما مجبور هستيد تا نيازهاي متغير مشتريانتان را بشناسيد و به سوي آنها حركت كنيد. شما بايد مطمئن باشيد كه رقبايتان در تلاش هستند كه از بازارهاي فعلي خود تجاوز كنند و بازارهاي شما را از چنگتان درآورند.

همچنين در اين زمينه شما بايد توجه داشته باشيد كه ردكردن سفارشات مشتريان براي شما بسيار گران تمام خواهدشد. همچنين اگر نام شما به عنوان توليدكننده بي كيفيت بر سر زبانها بيفتد صدمه اي جبران ناپذير دريافت داشته ايد. شما در اين زمينه بايد حتي به چيزهاي كوچك توجه كنيد.
كارهاي كوچكي مثل اشتباه نوشتن صورت حساب؛ اشتباه در تايپ و ثبت سفارش و غيره باعث فرار مشتريان شما خواهدشد.

20 - آيا در شركت راهكاري براي اينكه پيشنهادات كاركنان را سريعاً و به طور موثر دريافت و سپس ارزيابي كنيد وجود دارد؟
در يك شركت هر فردي بايد اين احساس را داشته باشد كه پيشنهادات او درمورد كاري كه آن را انجام مي دهد و يا اينكه به آن آشنايي دارد مورداستقابل قرار مي گيرد. برنامه رسمي پيشنهادات و انتقادات يك كار لازم است اما كافي نيست و براي اين كار بايد پاداشهايي براي پيشنهادات خوب و عملي درنظر گرفته شود. نوآوري افراد در تمام كارها بايد مورداستقبال قرار گيرد.

نتيجه گيري
باتوجه به روند گريزناپذير جهاني شدن (يا جهاني سازي) توليد و صنعت؛ توليدكنندگان ما به نوبه خود ناگزير به اصلاح روشهاي سنتي؛ ناكارآمد و غيراثربخش گذشته خود و اخذ رويكردي جديد در سياستهاي توليدي هستند. سياستهايي كه تمركز اصلي آنها بر محوريت مشتري و حــــــذف فعاليتهايي است كه ارزش افزوده ايجاد نمي كنند. تنها با اين رويكرد است كه توليدكنندگان خواهند توانست با رقباي جهاني خود به رقابت بپردازند چرا كه در وضعيت جهاني شده صنعت، يك توليدكننده چه در بازارهاي جهاني حضور پيدا كند و چه تنها در يك محدوده خاص فعاليت داشته باشد بايد با شركتهاي جهاني كه وارد حيطه فعاليت او مي شوند به رقابت بپردازد و ازاين جهت است كه ناگزير از توليد در كلاس جهاني خواهدبود.


مديران در پايان مقاله خواهندتوانست در هر مورد، درجه انطباق شركت موردنظر خود را موردسنجش قرار داده و سپس با بررسي بيشتر به اين مهم بپــــردازند كه چگونه مي توان نقاط قوت را بيشتر تقويت كرده و نقاط ضعف خود را بپوشانند تا خود را بيشتر به معيارهاي توليدكننده جهاني نزديك كرده و از مزاياي آن بهره مند گردند.
منابع و مأخذ:
1 - دكتر مهدي غضنفري و سيداصغر ابن الرسول، توليد در مقياس جهاني، ضرورتي براي صنعت
خودرو، مجله تدبير شماره 120
2 - WWW.AC.ZA/WCP
3 - WWW.BPIC.UK
4 - مايكل همر - فراسوي مهندسي دوباره - ترجمه دكتر عبدالرضا رضايي نژاد - موسسه خدمات فرهنگي رسا - چاپ اول 1378
5 - LEE KARJEWSKI AND LARRY OPARATION MANAGEMENT STRATEGY AND ANALYSIS- LEE KARJEWSKI AND LARRY P.RITZMAN - 2002 - SIXTH EDITION.

6 - جيمز ووماك - دانيل جونز - دانيل روس - توليد ناب انقلاب در كيفيت - ترجمه آزاده رادنژاد - چاپ اول 1378
7 - استيفن.پي.رابينز - رفتار سازماني - ترجمه دكتر علي پارساييان و دكتر سيدمحمد اعرابي - دفتر پژوهشهاي فرهنگي - چاپ ششم 1382
8 - تي.سي اي. چنگ و سوزان پودولسكي - نظام توليد بهنگام - ترجمه سيدحسن افتخاريان و حميده غياثوند - انتشارات سازمان مديريت صنعتي- چاپ اول 1380
ياسر سبحاني فرد: دانشجوي كارشناسي ارشد مديريت توليد و عمليات


بازگشت به صفحه اول سايت سازمان مديريت صنعتي
در اين شماره مى خوانيد:
سر مقاله
چالشهاي اقتصادي 84
ميز گرد
رئيس جمهوري آينده و انتظارات مديران
مقالات
ديدگاههاي نوين درباره تعهدسازماني
تغييرسازماني بنگاههاي صنعتي به روش اجتماعي - اقتصادي
برنامه ريزي استراتژيك مديريت بازار
مهندسي معكوس
توليد در كلاس جهاني
بازاريابي در محيط تجارت الكترونيك
راهكارهاي افزايش بهره وري
انتخاب عرضه كنندگان درطول زنجيره عرضه
انديشه هاي گري همل
موردكاوي
به سوي جامعه اطلاعاتي
گزارش ويژه
توسعه، نه به هر قيمت
گزارشهاى داخلى
اصول اوليه زيست فناوري
كوتاه و خواندنى
دنياي جادو شده
فرش قرمز رنو براي كارلوس گوسن
روى خط اينترنت
نگاهي به يك كتاب
معرفى كتاب
روي جلد
 

تدبير157

يکشنبه 10/4/1386 - 19:0
آموزش و تحقيقات

فرهنگ بازاريابي

مجيد خوش سيرت
majid.khoshsirat@gmail.com

چكيده

براي ايجاد و توسعه مفاهيم فرهنگ سازماني و سپس به كارگيري آنها در مسائل بازاريابي با دو چالش روبرو مي‌شويم. اول اينكه بايد درباره ادبيات به سرعت در حال توسعه فرهنگ سازماني كاوش و مسائل متعدد متدولوژيك و مفهومي را درك كنيم و براي معتبر ساختن بررسي‌ خود، بايد گزينه‌هايي را روشن سازيم كه براي مطرح كردن اين مسائل اتخاذ كرده‌ايم و از آنها دفاع كنيم، گزينه‌هاي ما بايد دربرگيرنده رويكردهاي تئوريك متدولوژيك باشند.
دوم اينكه، بايد ساختارهايي تئوريك، ايجاد و توسعه دهيم كه متغيرهاي فرهنگي تعريف و مشخص شده را به پديده‌ بازاريابي كه ما در صدد درك آن هستيم به دقت ارتباط دهند. اهميت درك مسائل فرهنگ سازماني در زمينه بافت مديريت بازاريابي غيرقابل انكار است.
اكنون زمان آن است كه از تفاسير ساختاري مديريت بازاريابي فراتر رويم و از مرحله «چه چيزي حول و حوش ما اتفاق مي‌افتد» به«چرا امور به اين طريق اتفاق مي‌افتند» تغيير مسير دهيم.
رسيدن به اين نقطه اين امكان بسيار بالقوه را ايجاد مي‌كند كه هم به تدوين نظريه هاي غني‌تري در مورد مديريت بازاريابي بپردازيم، هم مسائل مهم و قابل توجه مربوط به بازاريابي را مطرح كنيم.

مقدمه
مفهوم بازاريابي يك فرهنگ سازماني خاص را تعريف مي‌كند: مجموعه‌اي از باورها و ارزشهاي مشترك كه پيرامون اهميت مدنظر قرار دادن مشتري در استراتژي و عمليات سازمان دور مي‌زند.
فرهنگ بازاريابي به الگويي از ارزشها و باورهاي مشترك اشاره دارد كه به افراد در درك وظيفه و كاركرد بازاريابي كمك مي كند. به عبارت ديگر، فرهنگ بازاريابي يك شركت به روشي اشاره دارد كه «امور» بازاريابي در شركت انجام مي‌شود.( هامبورگ و فلشر2000)
با تركيب و ادغام تعاريف متعدد مربوط به فرهنگ و مفهوم بازاريابي ديدگاهي از مفهوم بازاريابي به عنوان يك فرهنگ قابل ارائه است. در اين ديدگاه، سازماني كه چنين نقطه نظري را اتخاذ كرده است:
(1)داراي دپارتمان يا دپارتمان هايي است كه در فعاليتهاي مربوط به توسعه و درك نيازهاي مشتريان كنوني و بالقوه و عواملي درگيرند كه بر آنها اثر مي‌گذارند.
(2)به انتشار و تسهيم اين درك در سراسر دپارتمان ها مي پردازد.
(3) دپارتمان هاي مختلفي دارد كه درگير فعاليتهايي براي برآورده ساختن نيازهاي خاص و منتخب مشتريان هستند.
مفهوم فرهنگ بازاريابي نبايد با مفهوم بازارگرايي اشتباه گرفته شود. شركتي بازارگراست كه مفهوم بازاريابي را اجرا مي كند. فرهنگ بازاريابي يك مفهوم زيربنايي‌تر و اساسي تر است كه مي‌تواند بر مفهوم بازاريابي، برنوآوري، پيشرفت تكنيكي و امثال اينها تمركز كند. در حالي كه مفهوم بازاريابي، سودآوري را در بر مي‌گيرد، انتظار مي‌رود سودآوري خود پيامدي از يك فرهنگ بازاريابي قوي، مناسب و با ثبات باشد.
اساساً دو ديدگاه در مورد بازارگرايي يا گرايش بازار قابل تمايز است: ديدگاه رفتاري و ديدگاه فرهنگي.
درحالي كه ديدگاه رفتاري، بازارگرايي را براساس رفتارهاي خاص مرتبط با بازاريابي، به عنوان مثال توليد و انتشار هوش بازار و حساسيت و پاسخگويي نسبت به آن، تشريح مي‌كند. ديدگاه فرهنگي به ويژگيها و خصلتهاي اساسي‌تر سازمان مربوط مي‌شود.
به عنوان مثال نارور و اسليتر (Narver and slater , 1990) بازارگرايي را به صورت يك فرهنگ مشتري محور که موجد عملكرد برتر مستمر براي سازمان و كسب كارش است، تعريف مي‌كنند.

اهميت بازارگرايي فرهنگي در مقابل رفتاري
اگر بازارگرايي مجموعه‌اي از فعاليتهاي كاملاً غيرمرتبط با سيستم باورهاي اساسي يك سازمان مي‌بود، آنگاه صرف نظر از نوع فرهنگ سازمان، بازارگرايي در هر زمان به سادگي توسط سازمان قابل اعمال مي‌شد. اما اين امر آن چيزي نيست كه در عمل مشاهده مي‌شود. كارهاي صورت پذيرفته بر مبناي ديدگاه فرهنگي، اگرچه بر پايه تعريفي فرهنگي از بازارگرايي است،اما نوعاً بازارگرايي را براساس رفتارها، اندازه‌گيري كرده اند و اجزاي اساسي‌تر يك فرهنگ بازارگرا را مورد توجه قرار نداده اند. مدل بازارگرايي نارور واسليتر به عنوان يك ساخت و مفهوم از سه جزء رفتاري تشكيل شده است: مشتري گرايي، رقيب‌گرايي و هماهنگي بين وظيفه‌اي. فرض اساسي پشت اين رويكرد اين است كه اين رفتارها منعكس كننده يك فرهنگ زير بنايي سازماني هستند. بنابراين ديدگاه فرهنگي تأثير قوي‌تري روي تعريف معيارهاي مربوط به بازارگرايي داشته است تا روي مفهوم سازي و توسعه آنها.
اين رويكرد تمايز ميان لايه‌ها و سطوح متفاوت فرهنگ كه توسط محققان رشته فرهنگ سازماني به عنوان امري اساسي براي درك اين پديده پيچيده مورد تاكيد قرار گرفته است، را مد نظر قرار نمي‌دهد.
تمايز ميان سطوح متفاوت فرهنگ سازماني بازارگرا، به طور ويژه به اين بحث مربوط است. زيرا تجزيه و تحليل روابط دروني و متقابل اين سطوح را ممكن ساخته است كه به نوبه خود در نهايت مي‌تواند به درك بهتر نيروهاي محرك رفتار بازارگرا منجر شود.
بر اين مبنا سه سوال اساسي مربوط به اين بحث به قرار زير شکل مي گيرند:
(1) كدام نوع از فرهنگ سازماني، رفتارهاي بازارگرا را تشويق كرده و به آنها پاداش مي‌دهد؟
(2) آيا اين باورهاي خاص شمرده شده مربوط به مشتري‌گرايي در استنادات فرهنگي و تشريفات شركتها وجود دارند؟
(3) چگونه اينها به نوبه خود به رفتارهاي خاص بازارگرا مربوط مي‌شوند؟

ساخت مفهوم بازارگرا
پذيرفته شده‌ترين تعريف از فرهنگ سازماني در رشته بازاريابي عبارت است از:
(1) الگويي از ارزشها و باورهاي مشترك كه به افراد در درك كاركردهاي سازماني كمك كرده و بدان سبب هنجارهايي براي رفتار در سازمان براي آنها فراهم مي‌كند.(دشپند و وبستر،1989)
اين تعريف سه سطح متفاوت از فرهنگ در سازمان شامل ارزشها و هنجارها و رفتارها را مورد تاكيد قرار مي‌دهد.

 

در ادبيات فرهنگ سازماني، يك جزء ديگر براي فرهنگ سازماني معرفي شده است تحت عنوان «مصنوعات». اين مصنوعات شامل ترتيبات، تشريفات، و زبان مي‌شود. بسياري از صاحبنظران فرهنگ سازماني تاكيد مي‌كنند كه مصنوعات قابل مشاهده ترين سطح فرهنگ سازماني هستند.
با وجود اين، تشريح و توصيف معناي مصنوعات معمولاً دشوار است. محققان رشته فرهنگ سازماني تمايل به پذيرفتن اين مطلب را دارند كه سطوح متفاوت اين ساخت، قوياً با هم ارتباط دارند.
مفهوم فرهنگ سازماني بازارگرا به عنوان يك ساخت، شامل چهار جزء مي‌شود:
(1) ارزشهاي مشترك اساسي در سطح سازمان كه بازارگرايي را مورد حمايت قرار مي‌دهند.
(2) هنجارهاي بازارگرا در سطح سازمان.
(3) مصنوعات قابل درك در راستاي بازارگرايي.
(4) رفتارهاي بازارگرا.
محققان بيان مي‌كنند كه در ميان اين چهار جزء از فرهنگ سازماني بازارگرا فقط رفتارها اثر مستقيم روي عملكرد دارند. اين امر كه ارزشها، هنجارها و مصنوعات اثر مستقيمي بر عملكرد بازار دارند مفروض نيست. به جاي آن فرض شده است كه آنها به طور غير مستقيم از طريق رفتارهاي بازارگرا بر عملكرد اثر مي‌ گذارند.
يکي از معتبرترين و قابل اتکاترين تحقيقات تجربي صورت پذيرفته براي آزمون دقيق ساخت فرهنگ بازارگرا، تحقيقي است که هامبورگ و فلشر در سال 2000 انجام دادند و ساخت ارائه شده توسط آنها و همچنين اجزاي ساختشان مورد اقبال کلي قرار گرفته است.
ساخت و نتايج تحقيق آنها که در تحقيقات ديگران نيز به طور کلي تاييد شد،در شكل شماره يك آورده مي‌شود. (شكل 1)
نوع تأثير متغير مداخله گر پويايي بازار: يافته‌هاي آن تحقيق نشان داد که ظاهراً يك فرهنگ بازارگرا صرف نظر از تأثير متغيرهاي ديگر در محيط بازاري متلاطم به طور خاص پراهميت تر و كاراتر است.
نكته: براساس نتايج اين تحقيق، اعتبار تشخيصي (discriminate validity) ميان اين سطوح متفاوت از فرهنگ سازماني بازارگرا به دست آمد. بنابراين، اگرچه اين سطوح متفاوت با هم ارتباط دروني و متقابل دارند، ولي در عين حال هم به طور مفهومي و هم به طور تجربي از يكديگر متمايزند.

نتايج آزمون فرضيات اين تحقيق
تمام فرضيه‌ها به جزء فرضيه Hb با درجه قابل قبولي تاييد شدند. يعني تأثير مستقيم ارزشهاي بازارگرا بر هنجارهاي بازارگرا، هنجارهاي بازارگرا بر مصنوعات بازارگرا، مصنوعات بازار‌گرا بر رفتارهاي بازارگرا، رفتارهاي بازارگرا بر عملكرد بازار و سرانجام عملكرد بازار بر عملكردهاي سازمان به اثبات رسيد. اما فرضيه Hb تاييد نشد، يعني تأثير مستقيم هنجارهاي بازارگرا بر رفتارهاي بازارگرا به تاييد نرسيد. به جاي آن محققان، تأثير غيرمستقيم هنجارهاي بازارگرا بر رفتارهاي بازارگرا را به اثبات رساندند. به اين صورت كه براي تأثير گذاري عملي هنجارهاي بازارگرا بر رفتارهاي بازارگرا، نياز به وجود مصنوعات مثبت بازارگرا است. يعني در صورت وجود مصنوعات مثبت بازارگرا (مصنوعات از نظر تأثير بر بازارگرايي به دو دسته مثبت و منفي قابل تقسيم هستند، يعني مصنوعات منفي، تأثير منفي و معكوس بر رفتارهاي بازارگرا مي‌گذارند)، هنجارهاي بازارگرا از طريق اين مصنوعات مي‌توانند به بروز قوي‌تر رفتارهاي بازارگرا كمك كنند. اين امراهميت اين مصنوعات را براي محققان و بازاريابان خاطر نشان مي‌سازد. از آنجا كه در ادبيات بازاريابي به اين مصنوعات چندان پرداخته نشده‌ است، توجه وتجزيه تحليل و مطالعات اكتشافي در مورد آنها به طور جد پراهميت مي‌نمايد.

ارتباط سازمان با مفهوم بازاريابي
پارادايم نمادگرايي سازماني، فرهنگ را به عنوان يك استعاره براي نماد‌ها و معاني مشترك مشاركت‌كنندگان سازماني مي‌نگرد. نمادگرايي سازماني از ايده درك سازمان به عنوان فرهنگ، و اينكه بايد با فرهنگ به عنوان «چيزي كه سازمان هست» به جاي اينكه«چيزي كه سازمان دارد» برخورد شود؛ حمايت مي‌كند.
محققان بدون شناخت ماهيت نمادين مجموعه‌هاي انساني از قبيل سازمانها، قادر به درك اينكه در عمل در اين مجموعه‌ها چه اتفاقي مي‌افتد، نيستند.
نمادها مصاديق توجه به علائق اساسي مشتريان و داستانهاي مربوط به تلاشهاي مصمم كاركنان براي برآورده ساختن نيازهاي مشتريان را ترسيم مي‌كنند. تشريفات و آدابي كه اهميت خدمت‌رساني به مشتريان را مستندسازي مي‌كنند، همگي شواهدي را براي يك فرهنگ مشتري‌گرا ارائه مي‌كنند. حال سؤال اين است كه: «چگونه مي‌توان اين نماد‌ها را ايجاد، توسعه و حفظ كرد؟»

استفاده از نمادها براي اعمال مفهوم بازاريابي
يك نماد، احساسات يا ارزشهاي فردي اعضاي سازمان را متبلور يا هدايت مي‌كند، تا حدي كه هر عنصر از كاركردهاي زندگي سازماني به عنوان يك نماد عمل مي‌كند. بنابراين، نماد‌ها مي‌توانند اشكال متعدد را به خود بگيرند از جمله: فيزيكي يا مصنوعي، تشريفات، شعارها، اسطوره‌ها، ايدئولوژي‌ها، داستانها، آداب و رسوم، زبان وواژگان خاص، قهرمانان و ...
به هر صورت به علت محدوديت فقط نماد‌هاي جامع و فراگير كه دراغلب مجموعه‌ها از قبيل سازمانها وجود دارند در جدول شماره يك به نمايش در آمده‌اند.(جدول 1)
نمادگرايي سازماني بيان مي‌كند كه بايد با فرهنگ به عنوان يك اهرم استراتژيك برخورد شود كه ممكن است بالا و پايين رود. اين ديدگاه ادعا مي‌كند كه فرهنگ بايد به عنوان يك سازمان مطالعه شود و برعكس. تمركز بر اين است كه چه چيزي به سازماندهي افراد منجر مي‌شود و چگونه يك ديدگاه شبه واقعي ايجاد مي‌شود. مفهوم بازارگرايي، اگر از اين ديدگاه نگريسته شود، بيشتر تبديل به فلسفه ارائه مي‌شود. بنابراين، مفهوم بازارگرايي به عنوان چيزي كه سازمان هست به جاي اينكه چيزي كه سازمان دارد نگريسته مي‌شود. درحالي‌كه تاكيد مي‌كنيم كه تغيير يك شبه اتفاق نمي‌افتد، اما هر روزي كه كاركنان تعهد مديريت به مشتريان به منظور كسب مشروعيت را درك كنند، با تمايل بيشتر به پذيرش كامل اين ارزشها نزديكتر مي‌شوند.
سپس آن‌چيزي كه در اينجا از اهميت بالايي برخوردار است، اين است كه اگر مديران مي‌خواهند كاركنان از طريق اعمال نماد‌ها مشتريان را مد نظر قرار دهند، آنها بايد خود نيز چنين بكنند. نماد‌ها نه تنها به مديران كمك مي‌كنند تا يك فرهنگ را ايجاد كنند، بلكه همچنين در تفسير و تشريح آن نيز به آنها ياري مي رسانند. مديريت بايد در شناخت تفاسير چند گانه از رويدادها و فرايندهاي سازماني ماهر شود.
استفاده دقيق از معاني نمادين همراه با اقدامات پشتيبانانه مديريت، مي‌تواند به ايجاد يك فرهنگ در راستاي اصول مفهوم بازاريابي منجر شود.

فرهنگ بازار، فرهنگي متفاوت
کويين و فريمن يك مدل چهار بخشي از فرهنگ سازماني، همان‌طور كه در شكل شماره دو نشان داده شده است، ارائه كرده‌اند.
فرهنگي كه در ربع پاييني و راست (بخش 3) وجود دارد، فرهنگ بازار است كه رقابت گرايي و كسب هدف را مورد تاكيد قرار مي‌دهد. معاملات و مبادلات به‌وسيله مكانيسم بازار مورد حمايت قرار مي‌گيرد. معيار كليدي اثر بخشي سازمان ميزان بهره‌وري حاصل از اين مكانيسم‌هاي بازار است. تاكيد روي مزيت رقابتي و برتري در بازار، شاخص و فرهنگ بازار است كه اين نوع فرهنگ احتمالاً بهترين عملكرد تجاري را نتيجه مي‌دهد.

فرهنگ بازاريابي كالا و خدمات
اجماع كلي ميان محققان اين است كه به علت چهار ويژگي منحصر به فرد خدمات يعني غيرملموس بودن، فسادپذيري، غيرقابل جدا بودن توليد و مصرف و نامتجانسي ، بازاريابي خدمات از بازاريابي كالا متفاوت است و تجزيه و تحليل آن شايد مشكل‌تر باشد. اين ويژگيها به نوبه خود هم مي‌توانند به مشكلات مديريتي منجر شوند و و هم فرصتها و تهديداتي را به‌وجود آورند. اگرچه تك تك ابعاد فرهنگ بازاريابي براي هر دو نوع شركتها (خدماتي و توليدي) نسبتاً مهم پنداشته مي‌شوند، اما به طور قابل توجهي هر بعد از اين ابعاد اهميت بيشتري براي شركتهاي خدماتي داشته است. يك دليل براي اينكه فرهنگ بازاريابي به طور خاص براي شركتهاي خدماتي از اهميت زيادي برخوردار است اين است كه همزماني تحويل و دريافت (توليد و مصرف) خدمات باعث مي‌شود كاركنان و مشتريان به طور فيزيكي و رواني به هم نزديك باشند. خط مشي‌ها و رويه‌هايي كه براي اين كاركنان مقرر مي‌شوند پيامدهاي ارادي و غيرارادي دارند، زيرا از چشم مشتريان دور نيستند. به عبارتي ديگر، هيچ مجال و فضايي براي «كنترل كيفيت رفتار كاركنان و رفتار خريد مشتريان» وجود ندارد. فرهنگ بازاريابي يك سازمان خدماتي براي مشترياني آشكار است كه به آنها خدمت ارائه مي‌شود.

منابع
1. Gainer Brenda, Padanyi Paulette. The relationship between market-oriented activities and market-oriented culture. Journal of business research 58(2005)
2. Homburg Christian, Krohmer Harley, workman p.John. A strategy implementation perspective of market orientation. Journal of business research 57(2004)
3. Vecchio-sadus Angelica, Griffiths Steven. Marketing strategies for enhancing safety culture. Safety science 42(2004)
4. Rosenbloom Bert, Larsen Trina. Communication in international business to business marketing channels,does culture matter? Industrial marketing management 32(2003)
5. Holzmuller H.hartmut, Stottinger Barbara. International marketing manager's cultural sensitivity. International business review 10(2001)
6. Homburg Christian, Pflesser Christian. A multiple layer model of market-oriented organizational culture. Journal of marketing research(2000)
7. Turner B.Georgy, Spencer Barbara. Understanding the marketing concept as organizational culture. European journal of marketing(1993)
8. Deshpande Rohit, Farly U.John, Webster E.Frederick. corporate culture,customer orientation,and innovativeness in Japanese firms. Journal of marketing(1993)
9. Webster Cynthia. What kind of marketing culture exists in your service firm? Journal of service marketing(1992)
10. Deshpande Rohit, Webster E.Frederick. organizational culture and marketing. Journal of marketing(1989)

_ مجيد خوش سيرت: دانشجوي دكتراي مديريت مالي دانشگاه تهران
تدبير177


بازگشت به صفحه اول سايت سازمان مديريت صنعتي
در اين شماره مى خوانيد:
سر مقاله
مديريت اقتصادي و دور باطل درآمد نفتي
ميز گرد
برنامه ريزي منابع بنگاه ابزاري براي تحول سازمان
مقالات
مدل‌سازي فرايندها در مهندسي مجدد
تلفيق مديريت بحران در راهبردهاي سازمان
مديريت دانش و سرمايه هاي انساني
عاملهاي هوشمند در تجارت الکترونيک
بازاريابي اينترنتي با رويکرد چهار اِس (4S)
شبيه سازي در تصميم گيريهاي مديريتي
استاندارد توسعه گر کارکنان در مديريت منابع انساني
رابطه ميان تعهد حرفه اي و سازماني
شبكه هاي عصبي و الگوريتم هاي ژنتيك در تجارت
فرهنگ بازاريابي
تحليل سلسله مراتبي در توليد انعطاف پذير
كلينيك بازاريابي و تبليغات -مميزي بازاريابي
بنگاههاي برتر جهاني (11)-شركت سوني SONY
موردكاوي(24)-فروش به بهاي فريب مشتري
به سوي جامعه اطلاعاتي
تدبيرانه
گزارشهاى داخلى
بازانگاري در مفاهيم كليدي مديريت
نقش تفکر سيستمي در اداره جامعه و سازمان
روندهاي ديجيتال در اقتصاد جهاني
فرصتهاي توسعه کارآفريني
كوتاه و خواندنى
موجهاي پيش‌برنده كارآفريني
ايمني انبارهاي صنعتي در برابر آتش سوزي
اخلاقيات در سازمانها با تاكيد بر ديدگاه اسلامي
گروه انديشي
روى خط اينترنت
نگاهي يه يك كتاب تحول و توسعه سازمان
معرفى كتاب
روي جلد
 
يکشنبه 10/4/1386 - 18:52
اقتصاد

كايزن
در فرهنگهاي مختلف
مترجم: مهندس جليل پاكي
منبع: KENSHU, SUMMER 2004

پيشگفتار مترجم
پيشرفتهاي حيرت آوركشور ژاپن همگان را به انديشه و تدبير در زمينه فرهنگ كـاري و سيستم هاي مديريتي اين مردم سخت كوش واداشته است.
يكـــي از اين سيستم ها يــا تكنيك هاي منحصر به فرد و بسيار كارآمد ژاپنــي ها، سيستم كايزن يا همان بهبود مستمر است. اين مقاله كه توسط پروفسور فوجيتا نوشته شده است. تلاش دارد تا نمودهاي عيني و دستاوردهاي عملي اين سيستم را در كشورها و فرهنگهاي مختلف بويژه در كشورهاي درحال توسعه نشان دهد. نكته قابل توجه آنكه بيشتر مثالهاي ارائه شده، مربوط به كشورهاي اسلامي است.

كايزن روي تغييرات تدريجي در فرايندها تاكيد مي كند و در مقايسه با ساير روشهاي تحول سازماني ازجمله مهندسي مجدد كه تغييرات ســريع و كلي را مدنظر دارد، بسيار كم هزينه بوده و غالباً منابع (زمان، سرمايه، دارائيها و...) قابل توجهي را مصرف نمي كند. ليكن از آنجايي كه مشاركت تمامي پرسنل در همه سطوح سازماني را دربرمي گيرد درمجموع به تحولات شگرفي منتهي مي شود.

در محيطي كه كايزن به يك فرهنگ و باور عمومي تبديل شده است. كاركنان در كار و زندگي با نشاط تر و باانگيزه تر هستند. آنها همواره وضع موجود را به چـــالش مي طلبند و ازطريق احساس احترام، رضايت شغلي، همراهي با تغييرات و تعهد به اهداف سازماني، ارتـــقا مي يابند.

مقدمه
بسياري از مردم به تفاوت شيوه هاي مديريتي موجـــود در فرهنگهاي مختلف علاقه مند هستند. از آنجا كه افراد اجزاي تشكيل دهنده هر سازمان هستند، برخي ادعا مي كنند كـــه به هر كجاي جهان كه برويد، نمي توان تفاوت زيادي در سبكهاي سازماني مشاهده كرد. اما در حقيقت مي توان تفاوتهاي قابل ملاحظه اي را در جزئيات مشاهده كرد. هنگامي كه فردي به خانه هاي مسكوني افراد يك جـــامعه خاص نگاه مي كند، آنها را از خانه هاي افراد ديگر كشورها (براي مثال، ژاپن) بسيار متفاوت مي بيند.

در حالي كه مدرسه ها، دانشگاهها و ديگر مجموعه ها نيز بسيــــــــار متفاوت هستند. به طور طبيعي اين تفاوتها در سازمانهاي بين اين جوامع شكل يافته است.

عوامل محيطي كه به اين اختلافات منجر مي گردد شامل فرهنگ، مذهب، آب و هوا، منطقه ملل (سياست، اقتصاد، فاصله بين فقير و ثروتمند و غيره) است. البته بهترين و سريعترين راه براي بررسي اين تفاوتها رفتن به كشورهاي موردنظر و مشاهده چگونگي زندگي مردم است. به خاطر علاقه مندي به بهبود چگونگي انجام كارها، من مواردي را از 10 سال قبل و بيشترجمع آوري كرده ام، كه كانون توجه آن چگونگي به كارگيري اين روشها توسط افراد براي راحت تر كردن زندگي خويش است.

من كايزن را به طور متفاوت شامل اختراع روشها يا عقايد جديد منحصر به فرد براي انجام كارها مي دانم. البته توسعه عقايد به وسيله گروهها در ژاپن و هرجاي ديگر، كايزن ناميده مي شود، اما من آن را فعاليتهاي گروهي كوچك مي نامم و به منظور متمايز ساختن تغييرات عمده در سطح سازمان از كايزن در سطوح منحصر به فرد، به آنها نوآوري نسبت مي دهم.
در اين مفهوم، كايزن مي تواند به عنوان نوعي نگرش مهندسي صنايع براي بهبود، ترغيب و افزايش كارآيي كه از زمان تيلور همواره ادامه داشته است، تلقي شود.

مثالهاي كايزن
بيشتر مسافرتهاي اخير خارج از كشور من به كشورهاي اسلامي بوده است. اگرچه من عمدتاً كشورهاي خاورميانه و آسياي مركزي را ديده ام، ولي به كشورهاي مالزي،‌اندونزي و پاكستان در آسياي جنوبي نيز رفته ام. يك بار هنگامي كه به خاورميانه (عربستان سعودي، امارات عربي متحده، كويت، قطر و ديگر كشورهاي حاشيه خليج فارس و همچنين ايران) سفر كرده بودم، اتفاق زير رخ داد. من درمورد جذابيتهاي كايزن در برخي شركتها صحبت مي كردم، ميزبانان من يادآور شدند كه آنها ترجيح مي دهند من از ارائه مثالهايي درباره كايزن انجام شده درمورد مشروبات الكلي و يا توالت خودداري كنم، زيرا در كشورهاي عربي صحبت كردن درباره توالت را بد مي دانند.

قهوه عربي سرو شده در كشورهاي خاورميانه نيز به طور مشخص، متمايز است. اگرچه قهوه از كتري با مدل خاص در فنجان ريخته مي شود، مشكل اين است كه هنگام ريختن قهوه، خاكه قهوه نيز همراه آن است. براي جلوگيري از اين كار، يك قاشق درميان لوله قوري مي گذارند كه مانع ورود خاكه قهوه به داخل فنجان مي شود.

در ازبكستان يك نوع چاي مشابه چاي سبز ژاپني سرو مي شود كه در قوري اغلب مي افتد. در هتل هاي پنج ستاره و نيز رستورانهاي شلوغ پايين شهر راه حل كار اين است كه هنگامي كه چاي سرو مي شود در قوري را به دسته قوري مي بندند.

در پاكستان با يكي از مدرسان دانشگاه ملاقات كردم كه علاقه وافري به كايزن داشت.

موضوع صحبت، كايزن هاي 5S بود. طبق گفته او روش 5S منطبق بر مباحث اصلي آموزشهاي قرآن بود. مسلمانان همواره قبل از نماز ، هر روز خود را با شستن صورت، دستها و پاها پاك مي كنند وبه تميز كردن دقيق بين انگشتان دستها و پاها اهميت مي دهند. ظاهراً اقدامات لازم براي انجام اين كار بايد به ترتيب ويژه اي انجام شود. آشنايان من مي گفتند كه اين همان مفهوم پاكيزگي ونظم در 5S است. او همچنين از اين حقيقت كه بسياري از مردم از قوانين به طور صحيح استفاده نمي كنند، ابراز تأسف مي كرد.

برخي مثالهاي غيرعادي كايزن
حالا بياييد به برخي از موارد شگفت آور كايزن توجه كنيم. يكـي از آنها يك راه براي دور كردن مگسهاي مهاجم از بساط موادغذايي در محلهاي روباز است. مگس كش يك وسيله خانگي عمومي است كه در همه جا از آن استفاده مي شود وكاملاً موثر است. ولي اين مـوضوع براي بساط فروشها مايه دردسر است كه تمام اوقات با مگس كش ضربه بزنند و دردسر بيشتر براي آنها در انتظارماندن براي كشتن مگسهاست.

ايده بكر و موثر آويختن بالون شفاف پراز آب در جلو ساختمان، مشكل مگسهاي مزاحم را حل مي كند. هنگامي كه مگس تصوير بزرگ خود را در بالون مي بيند، وحشتزده مي شود و ديگر صداي وزوز نمي شنويد. من اين مورد را در تايوان ديدم، اما هر وقت كه در كشورهاي ديگر آن را نشان مي دادم، به من مي گفتند كه آنها هم همين روش را به كار مي برند. در پرو، مالزي، لبنان، اندونزي و چندين جاي ديگر نيز اين روش كاربرد دارد.
كايزني كه معمولاً توجه بازديدكنندگان از كشور ژاپن را به خود جلب مي كند، موردي است كه در محلهاي بهداشتي كارخانجات و مدرسه ها ديده مي شود. آنها با ديدن صابون در يك كيسه نايلوني كه از شير آويزان شده، تحت تاثير قرار مي گيرند. يك مورد از اصول كايزن، نگهداري اشياء در محلهاي ثابت است. و اين راه حل مردم بسياري از كشورها را مبهوت كرده است. و خيلي از بازديدكنندگان علاقه مند مي شوند كه كيسه هاي نايلوني را به عنوان يادگاري به خانه ببرند.

به كارگيري تايرهاي مستهلك
با افزايش محبوبيت خودرو، شــــاهد توده هاي عظيم تايرهــاي مستعمل در شهرها و حومه هاي آن در سرتاسر جهان هستيم. راههاي مختلفي براي استفاده از اين لاستيكها ابداع شده است. در معبدهاي تايلند يا لائوس از لاستيكهاي فرسوده به عنوان سبدهاي كاغذ باطله استفاده مي كنند.

آنها بهتر از ايده سبدهاي پلاستيكي دردار براي جمع آوري كاغذهاي باطله و بسيار مناسب محيط معابد هستند. اين سبدها از تايرهاي قديمي ساخته شده اند.

در شهر بن دانگ در انــدونزي براي كالسكه سواري توريستها، خيابانهايي اختصاص داده شده است. از آنجا كه اسبها درمورد اينكه كجا و چه وقت كارشان را انجام دهند،‌دقت نمي كنند، توريست ها هنگام گردش بيني شان را مي گيرند. براي حل اين مسئله، يك پوشش ساخته شده از تايرهاي كهنه خودروها به عقب اسبها بسته مي شود. در بانكوك پايتخت تايلند تابش آفتاب در تابستان بسيار شديد است. مردم براي آبياري گياهان باغچه هاي حياط خود از شيلنگهاي لاستيكي استفاده مي كنند و اغلب آنها در معرض آفتاب قرار مي گيرند. نور شديد آفتاب باعث خشك شدن و ترك خوردن و درنتيجه غيرقابل استفاده شدن شلينگها مي گردد. براي جلوگيري از اين كار، مردم تايرهاي قديمي را در باغچه هايشان مي گذارند و به هنگام استفاده نكردن از شيلنگها به منظور محافظت، آنها را به طور مارپيچ در داخل تايرها مي پيچند.

من همچنين درقطر، ظرفهــــايي را ديدم كه از تاير هاي قديمي ساخته شده بودودر مغازه ها فروخته مي شدند. اين ظرفها با برش لاستيكها از وسط دايره ونصب آنها به پايه پلاستيكي درست مي شوند. من در شگفت بودم كه از اين ظرفها براي چه كاري استفـاده مي كنند. تصور مي كردم آنها مي توانند به عنوان گلدان، نگهداري ابزار، بار كردن، كـــانال هاي كوچك وخيلي موارد ديگر به كار روند، اما من جواب اين موضوع را زماني پيدا كردم كه به خارج از شهر رفتم. اينها ظرفهايي هستند كه علوفه مصرفي شتر را در آن مي ريزند.

به خاطر اينكه در هند، گاوها مقدس شمرده مي شوند،آنها اجازه دارند كه آزادانه در خيابان پرسه بزنند و باعث ايجادترافيك شوند.
مردم با ديدن آنها اتومبيل هاي خود را متوقف مي كنند و منتظر عبــور آنها از عرض خيابان مي شوند. با خود فكر مي كردم كه چرا مردم هند حصارهايي را درست نمي كنند تا گاوها به جاي خيابانها در داخل آنها پرسه بزنند.

همچنين در هند هنگامي كه داخل خودرو منتظر سبز شدن چراغ راهنمايي بودم، برخي حروف انگليسي روي چراغ قرمز توجه مرا به خود جلب كرد. اين واقعاً ايده جالبي بود. آنها حروف كلمه ريلكس (RELAX) بودند. اين واژه به افزايش حوصله رانندگان كمك مي كرد. اگرچه ايستادن پشت چراغ قرمز براي رانندگان اجباري است ولي حالت دستوري آن با اين علامت كمتر مي شود و باعث انگيزش رانندگان براي آسان گرفتن اين مسئله خواهدشد.

كايزن در آفريقا
پس از ديدار از شش كشور آفريقايي متوجه شدم كه اختلاف فاحشي بين زندگي مردم فقير و ثروتمند وجود دارد. همچنين توانستم هر چيزي را كه زندگي آنها از كايزن مي خواست و آنها درباره آن به من گفتند، حدس بزنم.

بسياري از آنها درباره امنيت (آسايش خاطر) اشخاص بود. براي مثال شخصي كه كيف پولش به وسيله يك جيب بر دزديده شده بود، حالا با يك زنجير آن را به جيب خودش مي بندد. و ايده هاي بسياري درباره محكم كردن درها براي ممانعت از شكستن و ورود، بهبود ازطريق پهن كردن سيمهاي خاردار در بالاي ديوارها براي جلوگيري از بالارفتن مردم از آنها وغيره وجود داشت.
در سودان بسياري از مردم در شب به چراغهاي خيابانها سنگ پرتاب كرده و آنها را مي شكستند. اين فكر به ذهن من خطور كرد كه با حفاظ هاي سيمي مي توان ازچراغها محــافظت كرد. با نگاه به روش زندگيمان از ايده هــايي كه درذهن من جرقه مي زد، لذت مي بردم و اين كار اغلب بدون آنكه بفهمم انجام مي گرفت.

بيشتر موارد كايزن هاي صنعتي در بخش مقدماتي هستند. براي مثال در آفريقا من موردي از بهبود را در جعبه اي كه براي غذا دادن به جوجه ها به كار مي رفت، مشاهده كردم. اگرچه ميله عرضي كه در بالاي جعبه خوراك قرار مـــــي گيرد حمل آن را آسان مي سازد، جوجه ها دوست دارند كه روي اين ميله بنشينند و درنتيجه فضولات آنها به داخل غذا مي افتد. اين امر به وسيله چرخشي ساختن ميله حل گرديد. من فكر نمي كنم اين موضوع براي جوجه ها ذره اي اهميت داشته باشد اما اگر شما به آفريقا برويد مي توانيد تعدادي از اين نوع كايزنها را ببينيد.

فكر مي كنم جمع آوري و تقسيم كايزن ها با مردم تمام دنيا در آينده يك فعاليت مهم خواهد بود. ايجاد فرصت براي تقسيم ايده هاي كوچك با همـــه به عنوان يك روش مشاركتي به وسيله كايزن حائزاهميت است.

نتيجه گيري
پس از تجزيه وتحليل مثالهاي كايزن برايم روشن شد كه اكثر آنها از بعضي نيازهاي روزانه سرچشمــه مي گيرند. به عبارت ديگر، اين ايده هاي كايزن به عنوان نتيجه، از به كارگيري تكراري استعدادها براساس نياز به راحت تر، منــاسب تر و دلپذيرتر ساختن زندگي ناشي مي شود. هنگامي كه اين اتفاق مي افتد فعاليت كايزن به طور غيرمستقيم از فرهنگ، مذهب و سبك زنــــدگي ويژه اي كه رايج است، تاثير مي پذيرد.

هنگامي كه در شركتهاي خارجي درباره 5S صحبت مي كردم بسياري از افراد مي گفتند كه پنجمين (شيتسوكه يا انضباط) غير ضروري است.
انضباط يك عادت است و اگر بعضي چيزها عادت شوند هر چيزي چه گفته شود و چه گفته نشود، انجام مي گيرد. انضباط درباره حل اين مسئله است كه چگونه بدون اينكه به افراد توصيه گردد مردم در محلهاي مشخص سيگار نكشند و يا در هنگام كار به علائم انحصاري توجه كنند. من به مديران خارجي توصيه كردم كه اگر آنها مي خواهند برنامه كايزن را در شركتها معرفي كنند بايد در ابتدا درمورد چگونگي معرفي و عادت روزانه ساختن آن فكر كنند زيرا كه اين واقعاً چيزي است كه انضباط درمورد آن است.

اكثر ايده هاي بهبود را من از كشورهاي درحال توسعه جمع آوري كرده بودم. در تمام كشورهايي كه من بازديد كردم، مردم مشتاق معرفي كايزن به شركتهايشان بودند. نوع كايزني كه من طرفدار آن بودم شامل تغييرات كوچك مانند بهبودهاي 5S يا ايده هاي ديگري است كه افـراد با تلاش كمتر و قوه ابتكار نسبت به برنامه هاي سطوح اصلي سازمان مانند TQC يا JIT مي توانند انجام دهند. امروزه نه تنها در ژاپن بلكه درچين و مالزي انواع فعاليتهاي كايزني،‌توسعه يافته اند. همچنين در كشورهاي دورتر از ژاپن مانند ايران و عربستان سعودي علاقه بسياري نسبت به كايزن وجود دارد.

كشورهاي حوزه خليج فارس درصدد سازماندهي مجدد صنايع خويش و حذف وابستگي شان به نفت هستند و به همين منظور از بنگاهها با ترغيب و تشويق به سرمايه گذاري دعوت مي كنند تا با ايجاد نمايندگيهاي قويتر در برابر شركتهاي خارجي و نيز تنظيم فعاليتهايشان در داخل مرزها به اين كشورها كمك كنند. درحال حاضر، صنايع آنها اساساً شامل پتروشيمي و كارهاي مالي است بنابراين، آنها واقعاً به توسعه محدوده مبادلات صنعتي كه قبلاً در‌آن به كار گماشته شده اند، نياز دارند. با وجود اين، احساس مي كنم كه مردم محلي بايد با استفاده از هوش و تواناييهاي خود بيشتر عادت كنند. بيشتر افراد محلي همواره به سرمايه گذاريهاي داخلي علاقه مند هستند، اما آنها به نيروي كار مهاجر بسيار وابسته اند. آنها به تفكر درباره برخي راههاي بهبود وضعيت موجود نياز دارند.

در ماه مارس 2003 براي اينكه به مردم فرصت تقسيم ايـــــده هايشان را بدهم در وب سايت خود يك موزه كايزن ايجاد كردم. در موزه كايزن به منظور مشخص سازي تفاوتها، وضعيتهاي قبل و بعداز كايزن شرح داده شده اند. اميدوارم كه مردم بسياري در سرتاسر جهان تا حد امكان اين موزه را ببينند و محتواي آن را امتحان كنند.

آدرس موزه كايزن: http://www.wiaps.waseda.ac.jp/ user / fujita/ پست الكترونيك و ارسال نظرات: fujita@waseda.jp
منابع

1 - BUNJI HIGASHIZAWA: “KAIZEN NO HANASHI” (TALKING ABOUT KAIZEN), NIKKAN KOGYO SHINBUNSHA (1977).
2 - SEIICHI FUJITA: “FUUDO TO BUNKA NO CHIGAI NI YORU KAIZEN KATSUDO NO HENKA” (VARIATIONS IN KAIZEN ACTIVITY ARISING FROM CULTURAL AND REGIONAL DIFFERENCES), KEIEI SHISUTEMU (MANAGEMENT SYSTEMS), VOL.11, number 3(2001

تدبير158

يکشنبه 10/4/1386 - 18:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته