شهدا و دفاع مقدس
شهید فرجی، هیبت الله:
"نماز
عشق دو ركعت" است كه وضوی آن جز با خون صحیح نیست. نمازی است كه هرجا
نمیشود بجا آورد مگر در قتلگاه، پس با فضیلتترین آن در حرم كربلاست.
"نماز عشق دو ركعت است" مقدمات فراوان میخواهد، اول عاشق باید دل را به
اشك شستشو دهد؛ بعد، از عشق لقاء بسوزد. تا آنكه این سوختن در خانه تنش
افتد و با خون، وضویش را آماده سازد.
"نماز عشق دو ركعت است" بعد از نماز، ملائك را در اطراف میبینی كه
آمادهاند تا تو را به معراج و دیدار خدا برند. معمولاً در جبهه بجا آورده
میشود. بر تمامی آنها كه به جبهه مشرف شدهاند واجب میشود؛ چون شهادت را
انتخاب كردهاند. این دو ركعت نشانهی پیروزی است. چون شهادت نیز خود
پیروزی است.
"نماز عشق دو ركعت است" اما نمیشود؛ نوشت چرا كه نوشتن برای این نشاید.
"نماز عشق دو ركعت است" ركعت اول: خونین شدن "تن" ركعت دوم: آزاده شدن" روح"
كسی نیست و نخواهد آمد كه لذت و مناجات این نماز را بداند، چرا كه بجا
آورندگان آن شهیدانند و كسی ندانست كه عاشق با این نماز تا كدامین منزل
دوست را پیمود اما غنچههای باز شده خونین در بدنش گواهی میدهند كه به
سرمنزل لقاء رسیده است. شنبه 10/11/1388 - 14:37
شهدا و دفاع مقدس
واژه شهید در لغت، به معنای “ گواه ” است. در اصطلاح، این واژه بهفردی
اطلاق میشود كه در راه خدمت به دین و دفاع از آن، جان خود را فدا كرده
است. دین مبین اسلام برای شهید، مقام و منزلت والایی قائل است، تا جایی كه
پیامبر اكرم (ص) فرمودند:
شهید نخستین كسی است كه وارد بهشت میشود.
شهادت
در نظر علی (ع) محبوبی گمشده است كه طالبش تا به آن نرسد، آرام نمیگیرد؛
از این رو این انسان بزرگ، وقتی خود در محراب نماز زخم شهادت برمیدارد،
عاشقانه ندای“ فزت و رب الكعبه ” سر میدهد.
در
نگاه امام علی (ع)، مهمترین انگیزه های شهادت طلبی عبارتند از: شوق به
لقاءالله، بزرگی روح، دل بریدن از دنیای فانی و دل بستن به حقیقت باقی،
اجرای حق و احیای اسلام. انسان عاشق شهادت با چنین انگیزه هایی، هیچ
گونه مصلحت اندیشی را تاب نیاورده و شجاعانه در برابر ستم و دورویی
میایستد.
شنبه 10/11/1388 - 14:36
شهدا و دفاع مقدس
شهید ماجدی، مصطفی:
صلابت، ابهت، همت، عظمت، وحدت، رفعت، جلالت و حشمتمان در یك چیز است و آن نماز است.
صلابت غیرتمان، ابهت همتمان، عظمت وحدتمان، هیبت قوتمان، رفعت عبادتمان، جلالت كثرتمان، حشمت اخوتمان یكی است نماز.
برادرم و خواهرم، همه را به تقوای خداوند تبارك و تعالی، كه تنها معیار
فضیلت است و نماز و امر به معروف و نهی از منكر و دعا كه سلاح مؤمن است و
قرآن مجید كه حق عظیم به گردن ما دارد سفارش میكنم
شنبه 10/11/1388 - 14:34
دعا و زیارت
شهید منزوی ، حسن:
فكر نمیكنم كه نیم ساعت نماز لطمهای به درس و زندگانی شما بزند. بلكه همواره شما را در راهی قرار میدهد كه رو به پیشرفت باشید.
شهید نوروز پور، محرم:
از نماز و قرآن جدا نشوید، زیرا رستگاری مؤمن در این دو مورد است.
شنبه 10/11/1388 - 14:33
شهدا و دفاع مقدس
ناگهان دیدم
جوانی به طرف ما آمد و گفت: "لا اله ال الله، محمد رسول الله (صلّی الله
علیه و آله و سّلم)" اول جا خوردیم و روی زمین دراز كشیدیم جلوتر كه آمد
دیدم از بسیجیهای مخلص است. گفتم: برادر چه شده است؟ به كجا میروی؟
گفت: تركش خوردهام، كمك میخواهم.
درآن تاریكی شب دستش را دراز كرد و گفت: مثل اینكه این دست من در اثر
تركش قطع شده است و به یك پوست بند است. آنرا بگیر و بكش، اگر كنده شود،
خودم میتوانم به عقب بروم.
به شهید ابوالقاسم معینی گفتم: تو این كار را بكن.
گفت: من طاقتش را ندارم، اگر میتوانی كمكش كن.
دستش را كشیدم و جدا كردم حتی یك تكان هم نخورد. بعد دست قطع شده را از من
گرفت و همان طور كه از محل قطع شدن خون بیرون میجست، آن را روی خاك
گذاشت. با یك دست دیگر سر به سجده نهاد سپس نماز شكر گزارد و گفت: خدایا
قبول كن، من این دست را در راه امام حسین (علیه السّلام) دادم.
شنبه 10/11/1388 - 14:33
شهدا و دفاع مقدس
داشتیم آماده میشدیم برای عملیات
بیت المقدس (4) كه قرار بود در شاخ شمیران انجام بشود. قرار بود برویم
شناسایی. اذان صبح كه گفت شد، سریع آمدیم توی چادر، تا نماز بخوانیم و
حركت كنیم.
هفت، هشت نفری توی چادر بودند. بعضی مشغول نماز بودند، بعضی هم تازه
میخواسنند نمازشان را شروع كنند كه صدای غرش هواپیما پیچید توی گوشم.
فهمیدم منطقه ما شناسایی شده. بمباران شروع شد. راكتها و بمبهای خوشهای
انگار زمین را شخم میزد. دو سه تا راكت افتاد كنار چادر ما كه چادر ستاد
لشگر محسوب میشد.
من تازه قامت بسته بودم كه مجروح شدم. برادری كه در حال تشهد بود، یكهو به
سجده رفت و همان طور ماند. خوب دقت كردم، دیدم از كنار پیشانیاش رگه خونی
بیرون زد. ناخودآگاه یاد ضربت خوردن حضرت علی (علیه السّلام) در محرا ب
مسجد كوفه افتادم. این بچهها به آقای خودشان اقتدا كرده بودند. حتی
شهادتشان هم علی گونه بود.
شنبه 10/11/1388 - 14:32
دعا و زیارت
رسول الله
صلّی الله علیه و آله: «انّ عمود الدّین الصّلاه و هی اوّل ماینظر فیه من
عمل ابن آدم فإن صحّت نظر فی عمله و ان لم تصحّ لمتنظر فی بقیه عمله».۱
همانا
نماز ستون دین و اولین کردار انسان است که (در قیامت) مورد بررسی قرار
میگیرد؛ پس اگر پذیرفته شد سایر اعمال نیز بررسی میشود و اگر پذیرفته
نشد به سایر اعمال نیز رسیدگی نمیشود.
* رسول الله (ص): «اوّل ما یحاسب به یوم القیامه الصلاه فمن أجاب فقد سهل علیه مابعده و من لمیجب فقد اشتدّ مابعده».۲
در
روز رستاخیز، نخستین پرسشی که از انسان میشود نمازاست . اگر پاسخ دهد
براو آسان میگیرند ولی اگر پاسخی ندهد براو سخت خواهندگرفت .
* رسول الله (ص): «صلّوا صلاتکم فی اوّل وقتکم فانّ الله عزّوجلّ یضاعف لکم».۳
نماز را در اول وقت بخوانید تا خداوند پاداش شما را دو برابر کند.
* رسول الله (ص): «من صلّی رکعتین و لمیحدّث فیهما نفسه بشیء من امور الدّنیا غفرالله ذنوبه».۴
هرکس دو رکعت نماز به جاآورد و در اندیشه امور دنیایی نباشد خداوند گناهانش را میبخشاید.
* رسول الله (ص): «لاینال شفاعتی من استخفّ بصلاته و لایرد علیّ الحوض لا واللّه».۵
کسی که نمازش را کوچک بشمارد به خدا سوگند از شفاعت من برخوردار نمیشود و در حوض (کوثر) بر من وارد نمیگردد.
* امام علی علیه السلام: «لیس عمل أحبّ الی اللّه عزّوجلّ من الصلاه فلا یشغلنّکم عن اوقاتها شیء من أمور الدّنیا».۶
هیچ کرداری نزد خداوند دوست داشتنیتر از نماز نیست. مبادا امور دنیایی شما را از نماز اول وقت باز دارد.
* امام علی (ع): «لو یعلم المصلّی مایغشاه من جلال اللّه ماسرّه أنیرفع رأسه من سجوده».۷
اگر نماز گزار میفهمید که شوکت و شکوه خداوند چگونه او را در بر گرفته، هرگز دوست نمیداشت که سرش را از سجده بلند کند.
* امام صادق (ع): «علیک بالصلاه فإن ّ آخرما أوصی به رسول الله - (ص) - و حثّ علیه الصّلاه».۸
نماز را پاس بدار زیرا آخرین سفارشی که پیامبر(ص) کرد و بر آن ترغیب نمود نماز بود.
* امام صادق (ع): «أحبّ الأعمال الی الله عزّو جلّ الصلاه و هی آخر وصایا الأنبیاء ـ علیهمالسلام ـ».۹
نماز دوست داشتنی ترین کارها نزد خداوند و آخرین سفارش پیامبران است.
* امام صادق (ع): «أحبّ العباد الی الله عزّو جلّ رجل صدوق فی حدیثه محافظ علی صلاته».۱۰
بهترین بندگان نزد خداوند انسان راستگویی است که نمازش را پاس میدارد.
* امام صادق (ع): «رکعتان یصلّیهما متعطّر أفضل من سبعین رکعه یصلّیها غیرمتعطّر.۱۱
دو رکعت نماز با عطر زدن برتر از هفتاد رکعت نماز بدون استفاده از عطر است.
* امام صادق (ع): «من صلی صلاه فریضه و عقّب الی أخری فهو ضیف اللّه و حقّ علی اللّه ان یکرم ضیفه».۱۲
هرکس
نماز واجبی را بخواند و در پی آن نماز دیگری را، نافله به جا آورد، پس او
مهمان خداست و خداوند بر خود واجب نموده که مهمان خویش را گرامی بدارد.
* عنهم علیهمالسلام: «صلاه رکعتین بتدبّر خیر من قیام لیله و القلب ساه».۱۳
دو رکعت نماز با اندیشیدن و تأمل بهتر از شب زندهداری با قلب غافل است.
________________________________________
۱) تهذیب ؛ ج ۲ ، ص ۲۳۷ ، ح ۹۳۶.
۲) ۲) جامع الاخبار،ص ۱۸۴،ح ۴۵۰ .
۳) معجم الکبیر،ج ۱۷، ص ۳۷۰ ،ح ۱۰۱۳.
۴) ۴) عوالی اللآلی،ج ۱ ص ۳۲۲ ،ح ۵۹.
۵) کافی، ج ۶ ،ص ۴۰۰ ، ح ۱۹.
۶) ۶) خصال ، ص ۶۲۱ ، ح ۱۰.
۷) خصال، ص ۶۳۲،ح ۱۰ .
۸) ۸) قرب الاسناد، ص ۳۶،ح ۱۱۸.
۹) کافی ،ج ۳ ،ص ۲۶۴،ح ۲.
۱۰) ۱۰) امالی صدوق ص ۲۴۳، ح ۸.
۱۱) ثواب الاعمال ،ص ۶۲،ح ۱.
۱۲) ۱۲)کافی،ج ۳ ،ص ۳۴۱ ح ۳.
۱۳) عده الداعی،۱۶۸.
شنبه 10/11/1388 - 14:27
دعا و زیارت
(شخصی نزد امیر مؤ منان علیه السلام آمد و گفت : ای امیرمؤ منان ! از نماز شب محروم شده ام .
حضرت فرمود: گناهانت تو را مقیّد کرده و دست و پایت را بسته اند)).
کلینی
قدس سره در باب ذنوب از کتاب ایمان و کفر، نقل می نماید که امام صادق علیه
السلام فرمود: ((چون مرد گناه کند، از نماز شب محروم گردد و عمل زشت ، از
چاقویی که در گوشت فرو رود، سریعتر در
کسی که مرتکب آن شده ، فرو می رود
شنبه 10/11/1388 - 14:25
ادبی هنری
کوه بلندی بود که لانه
عقابی با چهار تخم، بر بلندای آن قرار داشت.
یک روز زلزله ای کوه را به لرزه در آورد و باعث شد که یکی از تخم
ها از دامنه کوه به پایین بلغزد.
بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه ای رسید که پر از مرغ و خروس بود.
مرغ و خروس ها می دانستند که باید از این تخم مراقبت کنند و
بالاخره هم مرغ پیری داوطلب شد تا روی آن بنشیند و آن را گرم
نگهدارد تا جوجه به دنیا بیاید.
یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد.
جوجه عقاب مانند سایر جوجه ها پرورش یافت و طولی نکشید که جوجه
عقاب باور کرد که چیزی جز یک جوجه خروس نیست. او زندگی و خانواده
اش را دوست داشت اما چیزی از درون او فریاد می زد که تو بیش از این
هستی. تا این که یک روز که داشت در مزرعه بازی می کرد متوجه چند
عقاب شد که در آسمان اوج می گرفتند و پرواز می کردند. عقاب آهی
کشید و گفت: ای کاش من هم می توانستم مانند آنها پرواز کنم.
مرغ و خروس ها شروع کردند به خندیدن و گفتند: تو خروسی و یک خروس
هرگز نمی تواند بپرد.
اما عقاب همچنان به خانواده واقعی اش که در آسمان پرواز می کردند
خیره شده بود و در آرزوی پرواز به سر می برد.
اما هر موقع که عقاب از رویایش سخن می گفت به او می گفتند که رویای
تو به حقیقت نمی پیوندد و عقاب هم کم کم باور کرد.
بعد از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی
ادامه داد و بعد از سالها زندگی خروسی، از دنیا رفت.
تو همانی که می اندیشی، هرگاه به این
اندیشیدی که تو یک عقابی به دنبال رویا هایت برو و به یاوه های مرغ
و خروسهای اطرافت فکر نکن.
شنبه 10/11/1388 - 14:21
طنز و سرگرمی
مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک
تیمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به
تعویض لاستیک بپردازد.
هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری
به سرعت ازروی پیچ های چرخ که در کنار
ماشین بودند گذشت و
آنها را به درون جوی آب انداخت و آب پیچ ها
را برد.
مرد حیران مانده بود که چکار کند.
تصمیم گرفت که ماشینش را همانجارها کند و
برای خرید پیچ چرخ برود.
در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت
نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این
ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
از 3 چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک پیچ بازکن و این لاستیک را با
3 پیچ ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی.
آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد
که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و
بهتر است همین کار را بکند.
پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس
را بست.
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه
کرد و گفت: «خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای
داشتی، پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟
دیوانه لبخندی زد و گفت: من اینجام چون دیوانه ام،
ولی احمق که نیستم
شنبه 10/11/1388 - 14:21