• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
دروس متداول> پايه اول> منطق (1)> کتاب منطق يک مرکز

انديشه انسان بارور شود پيشرفت خواهد كرد . پس هرگاه انسان كامل شود پيشرفت خواهد كرد . در اين مثال ، هر دو مقدّمه به صورت قضيه شرطى است و جمله انديشه انسان بارور مى شود به عنوان حدّ اوسط تكرار شده است . به مثالى ديگر توجّه كنيد : اگر انسانى مسلمان باشد ، متعهّد خواهد بود . شخص متعهّد مسؤول است . پس اگر انسانى مسلمان باشد مسؤول است . در اين قياس مقدّمه اوّل قضيه شرطى و مقدّمه دوم قضيه حملى است .

اَشكال قياس اقترانى : قياس اقترانى به لحاظ جايگاه قرار گرفتن حدّ اوسط در صغرى و كبرى به حصر عقلى از چهار حالت بيرون نيست : يا در هر دو مقدّمه موضوع و يا در هر دو مقدّمه محمول و يا در يكى از مقدّمات موضوع و در ديگرى محمول واقع مى شود . بر مبناى اين چهار جايگاه ، قياس اقترانى نيز ، چهار شكل(22) پيدا مى كند :

شكل اوّل : قياسى است كه حدّ اوسط در صغرى محمول و در كبرى موضوع باشد ؛ مانند على دانشمند است . هر دانشمندى فرهيخته است . پس على فرهيخته است .

شكل نخستين ، روشن ترين شكل قياس اقترانى است و هر يك از اشكال سه گانه ديگر به جهت سهولت استنتاج به ترتيب در رتبه هاى بعدى قرار دارند .

سرّ بداهت شكل اوّل اين است كه جريان طبيعى فكر اقتضا مى كند كه موضوع و محمول در هر يك از مقدمات همان نقش را در نتيجه ايفا كند ، به خلاف ساير شكل ها كه يا حدّ اكبر يا حدّ اصغر و يا هر دو ، همان نقشى را كه در نتيجه داشتند در صغرى و كبرى ايفا نمى كنند .

شكل دوم : قياسى است كه در آن حدّ اوسط هم در صغرى و هم در كبرى محمول واقع شود ؛ مانند بعضى انسان ها فيلسوفند . هيچ جاهلى فيلسوف نيست . پس بعضى انسان ها جاهل نيستند .

شكل سوم : قياسى است كه در آن حدّ اوسط هم در صغرى و هم در كبرى موضوع واقع مى شود ؛ مانند هر انسانى حيوان است . هر انسانى متفكّر است . پس بعضى حيوانات متفكّرند .

شكل چهارم : قياسى است كه حدّ اوسط در صغرى موضوع و در كبرى محمول واقع شود ؛