• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 273
تعداد نظرات : 100
زمان آخرین مطلب : 4713روز قبل
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم


بازگشت 2


نقطه های آعاز در اخلاق عملی


جنگ و گریز و دست و پنجه نرم کردن با نفس خویش در ترک گناه ، نقش اساسی ای را در در خوسازی و تهذیب نفس ایفا می کند که در فرهنگ اسلامی از آن به " تقوا " تعبیر می شود و اساس تمام ارزشهای اسلامی و انسانی است و هیچ عمل و کوششی بدون آن ارزش ندارد و در پیشگاه خداوند متعال پذیرفته نیست ، چنانکه می فرماید :


....انما یتقبل الله من المتقین


... خداوند تنها از کسانی که دارای تقوا باشند می پذیرد . ( مائده – آیه 27 )


 


بی تردید ، هر عملی که نزد خدا مقبول نشود در اعتلای روح و صلاح و صفای آن هیچ گونه تاثیری نخواهد داشت ، زیرا تنها کلام طیب و عمل صالح به سوی او بالا می رود و تنها انسانهای پاک و صالح به خدا نزدیک می شوند ، که فرمود :


... الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه


... به سوی او سخنان پاکیزه صعود می کند و او عمل صالح را بالا می برد ... ( فاطر / 10 )


 


امام صادق علیه السلام می فرماید :


لاینفع اجتهاد لا ورع فیه .


هیچ کوششی بدون ورع و پرهیزکاری سودمند نیست . ( اصول کافی ، ج2 / ص 77 ، باب الورع )


 


امام باقر علیه السلام می فرماید :


ان اشد العبادة الورع .


سخت ترین عبادتها پرهیزکاری است . ( اصول کافی ، ج2 / ص 77 ، باب الورع )


 


و امام صادق علیه السلام در نامه ای خطاب به یکی از شیعیان می نویسد :


ان اردت ان یختم بخیر عملک ختی تقبض و انت فی افضل الاعمال فعظم لله حقه ان تبذل نعمائه فی معاصیه و ان تغتر بحامه عنک ...


چنانچه بخواهی کارت به خوبی پایان یابد و از این دنیا در حالی رخت بربندی که به بهترین عمل مشغول باشی ، حق خدای را بزرگ بدار . مبادا نعمتهای او را در نافرمانی صرف کنی و به حلم و بردباری او مغرور شوی ...


 


مفضل بن عمر می گوید : در خدمت امام صادق علیه السلام سخن از اعمال به میان آمد ، عرض کردم من در مقام عمل بسیار ضعیف و سستم . حضرت فرمود : ..........


در پست بعدی به ادامه ی متن خواهیم پرداخت .

شنبه 16/8/1388 - 15:27
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

بازگشت 1

همان گونه که در تبربیت و سالم سازی بدن از انجام بعضی از امور و خوردن پاره ای از خوردنیها باید پرهیز کرد ، در تربیت و تهذیب نفس نیز از انجام برخی کارها و استفاده از بعضی غذاها باید اجتناب کرد . قطب راوندی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود :


شگفتا که مردم از ترس بیماری در خوردن عذا احتیاط و امساک می کنند ولی از بیم آتش دوزخ از گناه خودداری نمی کنند . ( جامع احادیث الشیعه / ج 3 / ص 327 )


 


البته این خویشتن داری و پرهیز بر خلاف تمایلات نفس انسان است و در آغاز قدری دشوار به نظر می رسد لکن با ریاضت و مجاهدت ، سرانجام ،د کارها آسان و راهها هموار خواهد شد ، چنانکه امیرالمومنین علیه السلام فرمود :


در ترک گناه با نفس خویش دست و پنجه نم کنید تا کشاندن آن به سوی طاعات و عبادات بر شما آسان شود .

ادامه دارد......

شنبه 16/8/1388 - 15:27
دعا و زیارت

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم


بسم الله الرحمن الرحیم


و اسئلک الامان یا الله ...


 


***


فرا رسیدن اربعین حسینی را تسلیت می گویم


حسین -علیه السلام- خون خود را نثار کرد تا بندگانت را از " نادانی و گمراهی " نجات دهد .


( فرازی از زیارت اربعین )


***



نگهداشتن شکم و دامن از حرام


 نقطه های آغاز در اخلاق عملی


خداوند متعال می فرماید :


فلینظر الانسان الی طعامه ( سوره ی عبس - آیه ی 24 )


آدمی باید به قوت و غذای خود ( به چشم خرد و احتیاط ) بنگرد .


 


امیرالمومنین علیه السلام به عثمان بن حنیف نوشت :


...فما اشتبه علیک علمه فالفظه ...


... آنچه را که حلال بودنش برای تو روشن نبود از دهان بیرون بینداز ... ( نهج البلاغه ی صبحی صالحی – نامه ی 45 )


بنابراین ، مهمترین چیزی که مومن سالک باید از آغاز راه به آن توجه داشته باشد نگهداشتن شکم و حفظ دامن از آلودگی به حرام ( از قبیل زنا و ... ) است ، به ویژه در عنفوان جوانی که در اثر طغیان عریزه ی شهوت زمینه ی آلودگی فراهم تر است . پس باید مراقبت کرد تا چشم و دل هر دو پاک باقی بماند تا انسان با روحی سبکبال به آسمانها پرواز کند و سرانجام در خلوتگه راز با پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان همنشین گردد . ( اشاره به ایه ی 69 سوره ی نساء )


اهل تقوا علاوه بر آنکه از حرامهای بین پرهیز دارند از خوردن غذاهای شبهه ناک و نظرهای فتنه انگیز خود داری می کنند که به قول شاعر : " هر آنچه دیده بیند دل کند یاد " .


کسانی که می خواهند در این وادی توفیق داشته باشند باید از مشاغل نامشروع و معاشرت با اشخاص ناباب و نادرست خودداری ورزند و در مشاغل مشروع نیز تمام حدود و دستورهای لازم الاجراء را رعایت کنند و در اموال عمومی و بیت المال حداکثر احتیاط را داشته باشند و اگر کارمند دولت و خدمتگذار ملت هستند ، حداکثر توان خود را در خدمت به مردم به کارگیرند و برای احتیاط قدری بیشتر از ساعات مقرر کار کنند که جبران مافات شود و به ویژه صاحب منصبان به تناسب مسئولیت باید بیشتر احتیاط کنند تا مبادا حقوق دریافتی شبهه ای باشد و به تبع آن تهیه ی غذای انسان به شبهه آلوده شده و در درون انسان اثر می گذارد و یا در مالی که قرار است با آن ( مانند لباس ) یا درآن (خانه ای که با آن درآمد تهیه شده است ) نماز گذارد اشکالی ایجاد شود و حکم غصبی پیدا کند و پذیرفته نشدن فرائض اثری واضح در مرتکب شدن انسان به گناه خواهد داشت . کسانی که در مقام عمل بی تعهدند و حریم تقوا را رعایت نمی کنند و مخصوصا در مورد شکم و دامن خود کنترلی ندارند ، کسانی هستند که بیشتر از دیگران در معرض خطر و سقوط اند و به اسلام و آرمانهای آن بیشتر ضربه می زنند . آلوده شدن شکم و دامن مقدمه ی آلودگی به گناهان دیگر است و بدین جهت در احادیث معصومان نسبت به کنترل آن دو تاکید فراوان وارد شده و آن را برترین عبادت و بالاترین ریاضت به شمار آورده اند .


ابوبضیر می گوید : شخصی حضور امام باقر علیه السلام عرض کرد : من در مقام عمل ضعیف و ناتوانم و کمتر توفیق دارم که روزه ( مستحبی ) بگیرم لکن امیدوارم که به جز حلال چیزی نخورم .


امام باقر علیه السلام فرمود :


ای الاجتهاد افضل من عفة بطن و فرج


 کدام کوشش و ریاضت بالاتر از احفظ شکم و دامن از حرام است ؟


 


و در حدیث دیگر نیز از آن حضرت آمده است :


ما عبد الله بشیء افضل من عفة بطن و فرج ( اصول کافی – ج2 – ص79 – باب الفقه – حدیث 4 )


هیچ عبادتی نزد خدا به اندازه ی نگهداری شکم و دامن از حرام ارزش ندارد .

شنبه 16/8/1388 - 15:26
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم


از خدا پرسیدم:


خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟


خدا جوب داد:


گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،با اعتماد زمان حال ات را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو.


ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .


شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن.


 


زندگی شگفت انگیز است فقط اگربدانید که چطور زندگی کنید.

شنبه 16/8/1388 - 15:25
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم


خدایا !


سرگشته ای که اندر خم کوچه پس کوچه های تاریک جانش گم شده  ..از خانه ی رویایی قلبش  تصویری ساخته و بر صفحه ای  ترسیمش کرده است ، نه برای دستگیری خلق که خود محتاج دستگیری است !


اما از خانه ی سیاه قلبم روزنه ای به نام امید به رحمت و بخششت یافتم ..


پس آن روزنه را به اشک قلم رنگ زدم تا از دریچه ی آن ...


با نگاه بر دور دست


در ماورای حقیقت این رویا ، خانه ای پیدا کنم در انتهای مقصد مسیر مقصود که خاصه ی بخشوده شدگان است


تا شاید به این بهانه ،


به حرمت همراهی کاروانی که باز می گردد 


مرا نیز به سوز آه این جمع و به  اشک ندامت این خیل


و به عشق وافری که به بازگشت توبه کنندگانت داری


حتی اگر به اندازه ی قدم برداشتن اشکی که از مردم تا سایه ی مژگان سیاهش باشد


مرا نیز بپذیری ....


دستم بگیر . دستم بگیر ...


اللهم تب علی حتی لا اعصیک      


 

شنبه 16/8/1388 - 15:24
دعا و زیارت
ه جمله ی قشنگ از یه دوست

خدایا !
می گن تو هرکسی رو که بیشتر دوست داری در اوج گناه بهش فرصت توبه می دی....ازت ممنونم که اینهمه فرصت به من دادی و من قدر این لحظات رو ندونستم و تو باز منو تو اوج بدی ها به درستی کشوندی.....
خدایا شکرت...
شکر.
به عظمت و بزرگیت شکر...

شنبه 16/8/1388 - 15:24
ادبی هنری

بسم الله الرحمن الرحیم


دعا ، اظهار احتیاج و نیاز ، به پیشگاه حضرت بی نیاز است .


دعا ، بیان تهیدستی و فقر و مسکنت و نداری به محضر غنی مطلق و مالک جهان هستی است .


دعا ، درخواست گدایی بی نوا از کریمی با وفا و مدد خواهی ناتوانی از توانایی شکست ناپذیر است .


دعا ، کمک خواستن بنده ای ضعیف ، مسکینی ذلیل ، مستکینی بیچاره ، از پروردگاری رحیم ، خدایی مهربان ، حکیمی لطیف و سمیعی بیناست .


دعا ، نشان دادن فروتنی و تواشع ، خاکساری و خشوع ، انکسار و خضوع ، به درگاه سلطانی قدوس ، عزیزی مقتدر ، غفوری ودود ، معبودی یکتا و دانایی قوی است .


دعا ، مخبوب خدا و معشوق سالکان و نور چشم عارفان و راز و نیاز مشتاقان و چراغ شب دردمندان و تکیه گاه مستمندان و نور قلب نیازمندان است .


قل ما یعبؤا بکم ربی لولا دعاؤکم ... ( سوره فرقان – آیه 77 )


( ای پیامبر رحمت ! به مردم ) بگو : اگر دعای شما نباشد ، پروردگارم هیچ اعتنا و نظری به شما نکند .


دعا وسیله ی جلب اعتنای خدا و زمینه ی جذب رحمت الهی به سوی دعا کننده است . اعتنا و نظری که سفره ی شقاوت را از خیمه ی حیات انسان برمی چیند و مائده ی سعادت و خوشبختی را برای دعا کننده می گستراند .


و اذا سألک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان ... ( سوره بقره – آیه 186 )


هنگامی که بندگانم در رابطه ی با من از تو سئوال کنند ، ( پاسخش این است ) که من یقینا نزدیکم ، دعای دعا کننده را چون مرا می خواند مستجاب می کنم .


 


نازم به ناز آنکس که ننازد به ناز خویش ،


ما را به ناز فروشان نیاز نیست ،


تا خدا بنده نواز است به بنده چه نیاز است ؟!

شنبه 16/8/1388 - 15:23
محبت و عاطفه

زیباترین عکسها در اتاقهای تاریک ظاهر میشن !


پس هر وقت تو قسمت تاریک زندگیت واقع شدی .. بدون که خدا می خواد 1 تصویر زیبا ازت بسازه

شنبه 16/8/1388 - 15:22
دانستنی های علمی

بسم الله الرحمن الرحیم


 


راستی یه چیزی....


دقت کردی تا حالا ؟


آدم هر وقت فکر می کنه خوب شده یه دست گلی به آب می ده ! یه خطا ! یه غیبت ! یه دروغ ! یه اشتباه ! .....


اگه برای اعمال آدمها یه نمودار رسم کنی همیشه انتظار داری این نمودار یه خط صعودی صاف باشه که همینن جورییییییییییییییییی بره تا بی نهایت ! اما هیچ وقت این جوری نمیشه ! دقت کردی ؟


همیشه تا می ری بال یه خورده می خوری زمین ! نمودار میشکنه ... اما دوباره پا می شی و می ری بالا تر.. باز می خوری زمین ! اما این بار می بینی از دفعه ی قبلی بالاتری !


می دونی چرا ؟


آدمها اگه قرار باشه نمودار رشدشون از همون اول بدون شیکستگی باشه...اونقدر می رن بالا بالا بالا تا اینکه فکر می کنن خیلی خوب شدن و بعدش....یه دفعه غرور میاد سراغشون !!! غرور هم که اومد با سر میفته پایین پایین !


برای همین خدا نمی خواد بنده های خوبش یه دفعه از دست برند !


هر وقت میاد این بنده هه رو غرور بگیره به دفعه یه چیزی می شه که دوباره به خودش بیاد ! یه اشتباهی انجام می ده که بعد دوباره تصمیم می گیری نسبت به خودش تجدید نظر کنه !


اما


اینجا باید حواسش باشه ...


نه از این طرف پشت بوم بیفته نه از اون طرف !


اگه اشتباهات خودش رو بهانه ای کنه که اینا از طرف خداست پس باید برای تلنگر من حتما پیش بیاد و خودشم به اشتباهش ادامه بده می ره ته دره ! چون به بدیاش ادامه می ده !


اما اگه بگه من این اشتباه رو کردم پس آدم بدیم خدا هم دیگه منو نمی بخشه باز می ره ته دره چون نا امیدی بزرگترین اشتباهه ! تو باید از اشتباهات پند بگیری نه این که خودت رو رها کنی و بزاری حالا که فلان طور شد بزار دیگه بی خیال همه چی شی !


ما آدما  به وقتایی احتیاج به نیش ترمز داریم تا سرعتمون کمتر شه ! تا خیلی تند نریم !


یه وقتایی خطاهای ما ممکنه حکم همین سرعت گیر رو داشته باشه . پس برگردیم و ازش پند بگیریم و دوباره از اول همه چی رو شروع کنیم ! بی خیالی ممنوع ! نا امیدی هم ممنوع !


 


امام علی علیه السلام : هر چه امتحان وآزمــایـش بزرگتر باشد ثواب وپاداش فراوانتر است . مگر نمی بینید که خداوند سبحان پیشینیان را از زمان آدم صلوات اللّه علیه تا آخرین نفر از مردم این جهان ، با سنگهایی که زیان وسودی نمی رسانند ونمی توانند ببینند وبشنوند ، آزمود وآن سنگها را خانه با حرمت خود ساخت ؛ خانه ای که برای مردم بر پا گردانید . ..؟!.
اما خداوند بندگانش را با انواع سختیها می آزماید وبا رنج وکوششهای گوناگون به بندگی وادارشان می کند وبا انواع ناخوشایندها امتحانشان می کند تا خود بزرگ بینی را از دلهایشان بیرون کند وفروتنی را در جانهاشان جای دهد واین را درهایی قرار دهد گشوده به سوی فضل وبخشش خود ووسایلی آماده برای گذشت وآمرزش خویش.

شنبه 16/8/1388 - 15:21
محبت و عاطفه

بسم الله الرحمن الرحیم


باز دلش گرفته بود .


اما به جای اینکه بره سراغ خدا همش دلش رو برمی داشت می زد زیر بغلش و می رفت در خونه ی این و اون .


تق تق ..


-کیه ؟


منم یه غریبه ! دنبال یکی می گردم که ....راستی آقا شما یه دل داری که ...؟


-         نه داشتم دادم به یکی برد دیگه بهم نداد .   


در خونه ی بعدی ...


تق تق تق ....


- کییههههه ؟


( دستاشو با ترس می بره جلو صورتشو می گه ) بخشید شما دلتو می دی اینو از تنهایی در بیارم ؟


-         ببینم ...؟ ( یه نیگاه میندازه ) نه .. به درد من نمی خوره برو خونتون بچه جون...


آقا .. خانوم .... من دلمو به کی بدم ... داره می می ره ... یکی نمیاد به دادش برسه ؟


وقت نمازه ...با بی حوصلگی رفت سجادشو مثل همیشه نامنظم ولو کرد وسط اتاق و شروع کرد به نماز... الله اکبر...


تو نماز همش دنبال این بود که برم پیش کی؟


هی به خودش گفت من به یکی احتیاج دارم که حرفام رو گوش بده ...


یکی که مونسم باشه ...


یکی که تو تنهاییم بتونم باهاش خلوت کنم ...


یکی که ...


تو همین گیر و دار بود که نمازش تموم میشه .


میاد سجاده رو بزاره روی طاقچه که ، یه دفعه دستش می گیره به کتابی که رو طاقچه بود و از اون بالا میفته پایین .


میاد کتاب رو بر داره . با ناراحتی به تیکه کاغذی که از وسطش دراومده بود نگاه میندازه . چشمش به یه نوشته ای افتاد که ....


که انگار یه نوازش مهربونی وجودش رو تکون داد :


 


بنده ی من ! آن گاه که به نماز می ایستی ، آنگونه با تو صحبت می کنم که گویی همین یک بنده را دارم . اما تو با من آنچنان صحبت می کنی که گویی هزاران خدا داری .


شنبه 16/8/1388 - 15:20
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته