شعر و قطعات ادبی
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرات فردا شدن نداشت
بسیار بود در آن برزخ کبود
اما دریغ ، زهره دریا شدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار
حتی علف اجازه زیبا شدن نداشت
گم بود در عمق زمین شانه بهار
بی تو ولی زمینه پیدا شدن نداشت
دل ها اگر چه صاف ولی از هراس سنگ
آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت
چون عقیده ای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سر وا شدن نداشت
سلمان هراتی
دوشنبه 26/12/1387 - 6:20
دانستنی های علمی
مردی از امام صادق (ع) پرسید:
من یک زمین زراعی را سالیانه به پنجاه درهم اجاره کرده ام و اکنون قبل از شروع کار،شخص دیگری از من شصت درهم اجاره می کند، آیا تفاوت بر من حلال است ؟
امام سوال کرد: آیا در زمین خدمتی انجام داده ای ؟ شخم زده ای ؟ نهر کنده ای ؟
مرد جواب داد: نه دست به هیچ کاری در ان زمین نزده ام.
امام گفت : در این صورت این ده درهم را به عنوان می گیری؟ نه این پول چون در مقابل کار نبوده برای تو حلال نیست.
دوشنبه 26/12/1387 - 6:18
دانستنی های علمی
مردی پیش بایزید بسطامی عارف معروف رفت و گفت:چرا هجرت نکنی و به سفر بیرون نشوی تا خلق را فایده دهی ؟
گفت:دوستم مقیم است و به وی مشغولم و به دیگری نمی پردازم.
آن مرد گفت : آب که دیر ماند به جای خود ، بگندد.
و بایزید پاسخ داد: دریا باش تا هرگز نگندی.
دوشنبه 26/12/1387 - 6:16
خواستگاری و نامزدی
من می توانم زندگی ام را با تو تقسیم کنم ، ولی نمی توانم به جای تو زندگی کنم. من می توانم به تو چیزی یاد بدهم ، ولی نمی توانم تو را وادار به یادگیری کنم . من می توانم مسیر درست را به تو نشان دهم،ولی نمی توانم به جای تو انتخاب کنم. من می توانم تو را راهنمایی کنم، ولی نمی توانم به جای توتصمیم بگیرم. من می توانم به تو عشق اهداء کنم، ولی نمی تونم آن را به تو تحمیل کنم. من می توانم راه و رسم دوستی را به تو نشان دهم ولی نمی تونم تو را به زور دوست خود کنم. من می توانم راه تقسیم کردن را به تو یاد بدهم، ولی نمی تونم خودخواهی را از تو دور کنم، من می توانم حقایق زندگی را برای تو بازگو کنم، ولی نمی توانم تغییری در زندگی ات ایجاد کنم.من می توانم اهداف برتر را نشانت دهم، ولی نمی توانم به جای تو به آن ها دست پیدا کنم. من می توانم به تو راه فرمانبرداری را یاد دهم،ولی نمی توانم مسئول اعمال تو باشم. من می توانم گناهان را به تو گوشزد کنم ، ولی نمی توانم به جای تو گناه نکنم . فرزندم ، من می توانم به تو عشق بورزم، ولی نمی توانم تا ابد در کنارت باشم.من می توانم برایت دعا کنم ، ولی نمی توانم پا به پای تو پیش روم. من می توانم راه و رسم مناجات و راز و نیاز با پروردگار متعادل را یاد دهم، ولی نمی تونم به جای تو عبادت کنم. من می توانم راه زندگی را به تو نشان دهم ، ولی نمی توانم زندگی ابدی برایت رقم بزنم .
يکشنبه 25/12/1387 - 7:39
خواستگاری و نامزدی
دو جعبه داشتم . از من خواسته شده بود که غم ها و غصه هایم را داخل جعبه سیاه و شادی هایم را داخل جعبه طلایی بگذارم ولی طولی نکشید که دریافتم جعبه طلایی رنگ سنگین تر شده است. با کنجکاوی در جعبه سیاه رنگ را باز کردم، چون می خواستم بدانم چرا آن قدر سبک مانده است و بعد متوجه شدم که کف آن ، سوراخ است. فهمیدم غم ها و غصه هایم از آن سوراخ خارج شده اند. رو به آسمان کردم و پرسیدم : پس غم ها و غصه هایم کجا رفته اند؟ هاتفی پاسخ داد: غم ها و غصه هایت اینجا هستند. پرسیدم : چرا جعبه سیاه رنگ سوراخ داشت ، ولی جعبه طلایی رنگ سوراخی نداشت؟ پاسخ شنیدم : علتش این است که تو قدر موهبت الهی را بدانی که به تو اعطا شده است و غم ها و غصه هایت را فراموش کنی !
شنبه 24/12/1387 - 0:28
دانستنی های علمی
عشق مادرانه ، برترین عشق جهان است که هیچ محدودیتی ندارد. قبل از آنکه در این دنیا به رسمیت شناخته شوید او به شما عشق می ورزید، در رویاهای خود، چهره شما را مجسم می کرد و در خیال خود،شما را به گرمی در آغوش می فشرد. او نه ماه شما را با خود حمل کرد تا ارتباط عاطفی با شما برقرار نمود. اولین مرتبه ای که لگدهای شما را در بطن خو تجربه کرد، احساس می کرد در بهشت قدم گذاشته است ، هر سال که بزرگ تر شدید، برایتان جشنی باشکوه تر گرفت با شما به دنیای آینده پر کشید و در تمام طول راه حامی تان بود و یک لحظه هم تنهایتان نگذاشت. و حالا که بزگ شده اید ، او هر گز فراموش نمی کند که چگونه دانه ای ریز را با عشق و محبت خود تبدیل به میوه ای بهشتی کرد.
شنبه 24/12/1387 - 0:19
خانواده
کمکم کن راهروی خوبی باشم. نه تند بروم ، نه آهسته ، درست در کنار تو .
کمکم کن پرنده خوبی باشم . نه بالا پرواز کنم ، نه پایین، درست در کنار تو.
کمکم کن یاد بگیرم چطور به چشمانت نگاه کنم که نه اشک های مرا ببینی ونه عشق درون چشم هایم را .
کمکم کن چطور به رویا فرو بروم نه واقعی ، نه دروغ ، درست در رویا.
کمکم کن چطور قایقران خوبی باشم. نه به راست بروم ، نه به چپ، درست به طرف هدف.
کمکم کن یک دوست واقعی باشم ، درست مثل تو....
جمعه 23/12/1387 - 0:43
خواستگاری و نامزدی
می شود خزید همچو کرم خاک لای ریشه ها، غرش پلنگ روی بیشه ها با صفاتر است !
جمعه 23/12/1387 - 0:40
دانستنی های علمی
ایستاده ای و بودن را نفس می کشی، آری همان وقت که اسطوره ذهنت آرام به سوی تباهی می رود، همان جا که تو سطر آغاز افسانه ها می شوی ، همان جا که در ادراک خاطراتی تلخ معلق می مانی ، یک نفر شاید یک عاشق همچنان به انتظار توست ، شاید هنوز هم دلی برای نگاهت می تپد . پس چرا همچنان در هجوم خاطرات تلخ محصور مانده ای ؟
و آن زمانی که در اوج یاس و نومیدی در کلبه خاک گرفته و قدیمی ذهنت "گذشتن ها" را معنا می کنی آرام به بوم هزار رنگ خاطرات شیرین و مهربانی سرکش از شعله های جنون بیندیش.
پس چرا هیچ گاه سعی نمی کنی تو ویران کننده دیوارهای کاه گلی غرور باشی، چرا هیچ گاه سعی نمی کنی پشت حصارهای سکوت را هم ببینی .
باور کن آن جا، آن سوتر دیوارهای کاه گلی غرور ، درست پشت حصارهای کاغذی سکوت دنیای روشنی است، پر از اقاقی هایی که به دنبال یاس ها می دوند، باور کن آسمان آن جا مثل آسمان "هر کجا" نیست ، و رودهایش برای عبور اجازه نمی خواهند، باور کن آن جا عاشقی چشم انتظار توست.
پنج شنبه 22/12/1387 - 1:3
خواستگاری و نامزدی
اگر از پایان گرفتن غم هایت
ناامید شده ای ،
به خاطر بیاور که ...
زیباترین صبحی را که تا به حال
تجربه کرده ای ،
مدیون صبرت
در برابر سیاه ترین شبی هستی ،
که هیچ دلیلی برای تمام شدن نمی دید!
چهارشنبه 21/12/1387 - 0:52
