• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 6272
تعداد نظرات : 670
زمان آخرین مطلب : 4631روز قبل
ازدواج و همسرداری

اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است, دستشو
گرفتم و گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم. اون هم آروم نشست
و منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم.
اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم, انگار دهنم باز نمی شد.


هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی که ذهنم رو مشغول کرده بود,
باهاش صحبت می کردم. موضوع اصلی این بود که من می خواستم از اون جدا بشم.
بالاخره هرطور که بود موضوع رو پیش کشیدم, از من پرسید چرا؟!


اما وقتی از جواب دادن طفره رفتم خشمگین شد و در حالی که از اتاق غذاخوری
خارج می شد فریاد می زد: تو مرد نیستی


اون شب دیگه هیچ صحبتی نکردیم و اون دایم گریه می کرد و مثل باران اشک می
ریخت, می دونستم که می خواست بدونه که چه بلایی بر سر عشق مون اومده و
چرا؟
اما به سختی می تونستم جواب قانع کننده ای براش پیدا کنم, چرا که من
دلباخته یک دختر جوان به اسم"دوی" شده بودم و دیگه نسبت به همسرم احساسی
نداشتم.

من و اون مدت ها بود که با هم غریبه شده بودیم من فقط نسبت به اون احساس
ترحم داشتم. بالاخره با احساس گناه فراوان موافقت نامه طلاق رو گرفتم,
خونه, سی درصد شرکت و ماشین رو به اون دادم. اما اون یک نگاه به برگه ها
کرد و بعد همه رو پاره کرد.

زنی که بیش از ده سال باهاش زندگی کرده بودم تبدیل به یک غریبه شده بود
و من واقعا متاسف بودم و می دونستم که اون ده سال از عمرش رو برای من
تلف کرده و تمام انرژی و جوانی اش رو صرف من و زندگی با من کرده, اما
دیگه خیلی دیر شده بود و من عاشق شده بودم.

بالاخره اون با صدای بلند شروع به گریه کرد, چیزی که انتظارش رو داشتم.
به نظر من این گریه یک تخلیه هیجانی بود.بلاخره مسئله طلاق کم کم داشت
براش جا می افتاد. فردای اون روز خیلی دیر به خونه اومدم و دیدم که یک
نامه روی میز گذاشته! به اون توجهی نکردم و رفتم توی رختخواب و به خواب
عمیقی فرو رفتم. وقتی بیدار شدم دیدم اون نامه هنوز هم همون جاست, وقتی
اون رو خوندم دیدم شرایط طلاق رو نوشته. اون هیچ چیز از من نمی خواست به
جز این که در این مدت یک ماه که از طلاق ما باقی مونده بهش توجه کنم.

اون درخواست کرده بودکه در این مدت یک ماه تا جایی که ممکنه هر دومون به
صورت عادی کنار هم زندگی کنیم, دلیلش هم ساده و قابل قبول بود: پسرمون در
ماه آینده امتحان مهمی داشت و همسرم نمی خواست که جدایی ما پسرمون رو
دچار مشکل بکنه!

این مسئله برای من قابل قبول بود, اما اون یک درخواست دیگه هم داشت: از
من خواسته بود که بیاد بیارم که روز عروسی مون من اون رو روی دست هام
گرفته بودم و به خانه اوردم. و درخواست کرده بود که در یک ماه باقی مونده
از زندگی مشترکمون هر روز صبح اون رو از اتاق خواب تا دم در به همون صورت
روی دست هام بگیرمو راه ببرم.

خیلی درخواست عجیبی بود, با خودم فکر کردم حتما داره دیونه می شه.


اما برای این که اخرین درخواستش رو رد نکرده باشم موافقت کردم.

وقتی این درخواست عجیب و غریب رو برای "دوی"تعریف کردم اون با صدای بلند خندید گفت:
به هر باید با مسئله طلاق روبرو می شد, مهم نیست داره چه حقه ای به کار می بره..



مدت ها بود که من و همسرم هیچ تماسی با هم نداشتیم تا روزی که طبق شرایط
طلاق که همسرم تعین کرده بود من اون رو بلند کردم و در میان دست هام
گرفتم.
هر دومون مثل آدم های دست و پاچلفتی رفتار می کردیم و معذب بودیم..
پسرمون پشت ما راه می رفت و دست می زد و می گفت: بابا مامان رو تو بغل
گرفته راه می بره.

جملات پسرم دردی رو در وجودم زنده می کرد, از اتاق خواب تا اتاق نشیمن و
از اون جا تا در ورودی حدود ده متر مسافت رو طی کردیم.. اون چشم هاشو بست
و به آرومی گفت: راجع به طلاق تا روز آخر به پسرمون هیچی نگو!

نمی دونم یک دفعه چرا این قدر دلم گرفت و احساس غم کردم.. بالاخره دم در
اون رو زمین گذاشتم, رفت و سوار اتوبوس شد و به طرف محل کارش رفت, من هم
تنها سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم.

روز دوم هر دومون کمی راحت تر شده بودیم, می تونستم بوی عطرشو اسشمام
کنم. عطری که مدتها بود از یادم رفته بود. با خودم فکر کردم من مدتهاست
که به همسرم به حد کافی توجه نکرده بودم. انگار سالهاست که ندیدمش, من از
اون مراقبت نکرده بودم.

متوجه شدم که آثار گذر زمان بر چهره اش نشسته, چندتا چروک کوچک گوشه چماش
نشسته بود,لابه لای موهاش چند تا تار خاکستری ظاهر شده بود!
برای لحظه ای با خودم فکر کردم: خدایا من با او چه کار کردم؟!

روز چهارم وقتی اون رو روی دست هام گرفتم حس نزدیکی و صمیمیت رو دوباره
احساس کردم.

این زن, زنی بود که ده سال از عمر و زندگی اش رو با من سهیم شده بود.

روز پنجم و ششم احساس کردم, صیمیت داره بیشتر وبیشتر می شه, انگار دوباره
این حس زنده شده و دوباره داره شاخ و برگ می گیره.

من راجع به این موضوع به "دوی" هیچی نگفتم. هر روز که می گذشت برام آسون
تر و راحت تر می شد که همسرم رو روی دست هام حمل کنم و راه ببرم, با خودم
گفتم حتما عظله هام قوی تر شده. همسرم هر روز با دقت لباسش رو انتخاب می
کرد. یک روز در حالی که چند دست لباس رو در دست گرفته بود احساس کرد که
هیچ کدوم مناسب و اندازه نیستند.با صدای آروم گفت: لباسهام همگی گشاد
شدند.
و من ناگهان متوجه شدم که اون توی این مدت چه قدر لاغر و نحیف شده و به
همین خاطر بود که من اون رو راحت حمل می کردم, انگار وجودش داشت ذره ذره
آب می شد. گویی ضربه ای به من وارد شد, ضربه ای که تا عمق وجودم رو
لرزوند. توی این مدت کوتاه اون چقدر درد و رنج رو تحمل کرده بود, انگار
جسم و قلبش ذره ذره آب می شد. ناخوداگاه بلند شدم و سرش رو نوازش کردم..
پسرم این منظره که پدرش , مادرش رو در اغوش بگیره و راه ببره تبدیل به یک
جزئ شیرین زندگی اش شده بود.
همسرم به پسرم اشاره کرد که بیاد جلو و به نرمی و با تمام احساس اون رو
در آغوش فشرد.

من روم رو برگردوندم, ترسیدم نکنه که در روزهای آخر تصمیم رو عوض کنم.
بعد اون رو در آغوش گرفتم و حرکت کردم. همون مسیر هر روز, از اتاق خواب
تا اتاق نشیمن و در ورودی.دستهای اون دور گردن من حلقه شده بود و من به
نرمی اون رو حمل می کردم,
درست مثل اولین روز ازدواج مون. روز آخر وقتی اون رو در اغوش گرفتم به
سختی می تونستم قدم های آخر رو بردارم.

انگار ته دلم یک چیزی می گفت: ای کاش این مسیر هیچ وقت تموم نمی شد.
پسرمون رفته بود مدرسه, من در حالی که همسرم در اغوشم بود با خودم گفتم:
من در تمام این سالها هیچ وقت به فقدان صمیمیت و نزدیکی در زندگی مون
توجه نکرده بودم.

اون روز به سرعت به طرف محل کارم رانندگی کردم, وقتی رسیدم بدون این که
در ماشین رو قفل کنم ماشین رو رها کردم, نمی خواستم حتی یک لحظه در
تصمیمی که گرفتم, تردید کنم.

"دوی" در رو باز کرد, و من بهش گفتم که متاسفم, من نمی خوام از همسرم جدا بشم!

اون حیرت زده به من نگاه می کرد, به پیشانیم دست زد و گفت: ببینم فکر نمی
کنی تب داشته باشی؟
من دستشو کنار زدم و گفتم: نه! متاسفم, من جدایی رو نمی خوام, این منم که
نمی خوام از همسرم جدا بشم.

به هیچ وجه نمی خوام اون رو از دست بدم.

زندگی مشترک من خسته کننده شده بود, چون نه من و نه اون تا یک ماه گذشته
هیچ کدوم ارزش جزییات و نکات ظریف رو در زندگی مشترکمون نمی دونستیم.
زندگی مشترکمون خسته کننده شده بود
نه به خاطر این که عاشق هم نبودیم بلکه به این خاطر که اون رو از یاد برده بودیم.

من حالا متوجه شدم که از همون روز اول ازدواج مون که همسرم رو در آغوش
گرفتم و پا به خانه گذاشتم موظفم که تا لحظه مرگ همون طور اون رو در آغوش
حمایت خودم داشته باشم. "دوی" انگار تازه از خواب بیدار شده باشه در حالی
که فریاد می زد در رو محکم کوبید و رفت.

من از پله ها پایین اومدم سوار ماشین شدم و به گل فروشی رفتم.
یک سبد گل زیبا و معطر برای همسرم سفارش دادم.
دختر گل فروش پرسید: چه متنی روی سبد گل تون می نویسید؟
و من در حالی که لبخند می زدم نوشتم :

از امروز صبح, تو رو در آغوش مهرم می گیرم و حمل می کنم, تو روبا پاهای
عشق راه می برم, تا زمانی که مرگ, ما دو نفر رو از هم جدا کنه.


***

جزئیات ظریفی توی زندگی ما هست که از اهمیت فوق العلاده ای برخورداره,
مسائل و نکاتی که برای تداوم و یک رابطه, مهم و ارزشمندند.

این مسایل خانه مجلل, پول, ماشین و مسایلی از این قبیل نیست.

این ها هیچ کدوم به تنهایی و به خودی خود شادی افرین نیستند.

پس در زندگی سعی کنید:
زمانی رو صرف پیدا کردن شیرینی ها و لذت های ساده زندگی تون کنید.
چیزهایی رو که از یاد بردید, یادآوری و تکرار کنید و هر کاری رو که باعث
ایجاد حس صمیمیت و نزدیکی بیشتر و بیشتر بین شما و همسرتون می شه, انجام
بدید..
زندگی خود به خود دوام پیدا نمی کنه.
این شما هستید که باید باعث تداوم زندگی تون بشید.
اگر این داستان رو برای فرد دیگه ای نقل نکنید هیچ اتفاقی نمی افته,
اما یادتون باشه که اگه این کار رو بکنید شاید یک زندگی رو نجات بدید

شنبه 7/12/1389 - 9:15
اقتصاد
موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (گات)از سال 1948 تا 1994، موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) قواعدی را برای بخش زیادی از تجارت جهانی وضع كرد و در طول این دوره رشد بازرگانی بین‌المللی از نرخ بالایی برخوردار بود. این سازمان بسیار خوب استقرار یافت اما در طول 47 سال یك سازمان و موافقتنامه موقتی بود.نحوه فعالیت گات تاكنون انجام مذاكرات تجاری به منظور كاهش و الزام‌آور نمودن محدودیت تعرفه‌های گمركی و دیگر موانع تجاری موجود بر سر راه مبادلات بین‌المللی بوده است بطوریكه از سال 1947 تا به امروز نه دور مذاكرات علاوه بر نشست‌های سالانه بین كشورهای عضو بعمل آمده است كه در زیر ذكر شده‌اند.نتیجه اولین دور مذاكرات توافق راجع به 45000 مورد امتیازات تعرفه‌ای بود كه بر 10 میلیارد دلار تجارت كه حدود یك پنجم كل تجارت جهان را در بر می‌گرفت اثر داشت. 23 كشور شركت كننده همچنین توافق كردند كه باید برخی از قواعد تجاری مندرج در منشور (ITO) را نیز بپذیرند. آنها معتقد بودند كه این كار باید به سرعت و در عین حال به صورت موقتی انجام شود تا از ارزش امتیازات مورد مذاكره حمایت شود. این در حالی است كه منشور (ITO) همچنان در دستور مذاكره بود.علیرغم تلاش زیاد در مذاكرات چهار دوره آنسی، توركوئی، ژنو و دور دیلون، كاهش اندك نرخ‌های تعرفه‌ای حاصل گردید. عمده دلایل این امر را می‌توان تشكیل جامعه اقتصادی اروپا (EC) و عدم تمایل اعضای آن به اعطای امتیازات تعرفه‌ای به كشورهای غیر عضو و نیز عدم تمایل كشور انگلستان و كشورهای مشترك‌المنافع به كاهش ترجیحات تجاری خود ذكر نمود. به علاوه در این ادوار شیوه مذاكره كالا به كالا نیز تقریباً به حالت اشباع رسیده بود.در دور كندی بر خلاف چهار دور مذاكرات قبلی پیشرفتهای چشمگیری حاصل گردید و مجدداً گروه وسیعی از محصولات به ویژه محصولات صنعتی مورد مذاكره قرار گرفتند كه به كاهش متوسط تعرفه‌های صنعتی از 36 تا 39 درصد منجر گردید. عمده دلایل این امر كاهش  قدرت انگلستان در ارتباط با كشورهای جامعه مشترك‌المنافع و استفاده از پذیرش اصل كاهش عمومی به جای شیوه مذاكره كالا به كالا بود. بر اساس این اصل به جای مذاكره در مورد تك تك كالاها هر یك گروه از كالاها مثل كالاهای صنعتی یا گروهی از كالاهای صنعتی انتخاب می‌گردیدند و  مذاكره در مورد این گروه صورت می‌پذیرد و نتایج حاصل شده به تمامی كالاهای گروه گسترش می‌یابد. به علاوه در این دور مذاكرات به منظور كمك به كشورهای در حال توسعه آنها از رعایت در اصل دول كامله الوداد و اصل معامله متقابل معاف گردیدند. همچنین مذاكراتی در زمینه موانع غیرتعرفه‌ای صورت پذیرفت.دورهای تجاری گات
سال محل موفقیت كشورها
1947 ژنو گات قدرت اجرایی یافت 23
1949 آنسی فرانسه كاهش تعرفه‌ها 13
1951 توركوئی (انگلستان) كاهش تعرفه‌ها 38
1956 ژنو كاهش تعرفه‌ها 26
1961- 1960 ژنو (دور دیلون) كاهش تعرفه‌ها 26
1967- 1964 ژنو (دور كندی) قوانین ضد دامپینگ 62
1979-1973 دور توكیو كاهش محدودیتهای تعرفه‌ای و غیرتعرفه‌ای 102
1994-1986 دور اروگوئه تشكیل سازمان جهانی  
2005-2000 دور دوحه رفع موانع غیرتعرفه‌ای كشاورزی و محیط زیست و اعطای یارانه و قوانین ضد دامپینگ 147
 مذاكرات دور توكیو به مذاكرات چند جانبه تجاری معروف شده است. دور توكیو با حضور 102 كشور از سال 1973 تا 1979 به طول انجامید. این دور از مذاكرات به تلاش‏های گات برای كاهش فزاینده تعرفه‏ها ادامه داد. موضوعات مورد بحث در این دور علاوه بر كاهش بیشتر تعرفه‌های گمركی به موانع غیرتعرفه‌ای و سایر اقداماتی كه باعث تحریف تجارت بین‌الملل می‌گردند (از قبیل دامپینگ) نیز تسرّی یافت. به علاوه در این دور توجه خاصی به مسائل تجاری كشورهای در حال توسعه معطوف گردید و بر این اساس سیستم ترجیحات عمومی كه در كل برای كشورها شرایط آسانتری را در نظر می‌گرفت بوجود آمد.در نتیجه این دور از مذاكرات‏، به طور میانگین یك سوم حقوق و عوارض گمركی در نه بازار بزرگ صنعتی پائین آمد و میانگین تعرفه محصولات صنعتی نیز 7/4 درصد كاهش یافت. كاهش تعرفه‏ها در یك دور هشت ساله مرحله‏بندی شدند.در موضوع‏های دیگر، دور توكیو نتایج متفاوتی داشت این دور نتوانست با مشكلات اساسی كه بر تجارت محصولات كشاورزی اثر می‏گذاشت مقابله كند و تهیه موافقتنامه جدید در خصوص حفاظت‏ها (تدابیر اضطراری در مورد واردات) متوقف شد. با وجود این در زمینه موانع غیرتعرفه‏ای موافقت‏هایی شكل گرفتند كه در برخی موارد مقررات گات را تفسیر می‏كردند و در موارد دیگر از پیدایش زمینه‏هایی كاملاَ جدید خبر می‏دادند. در اكثر موارد تعداد كمی از اعضای گات (عمدتاً صنعتی‏ها) این ترتیبات و موافقتنامه‏ها را امضاء كردند از آنجا كه تمام اعضای گات آنها را نپذیرفتند به صورت غیررسمی مجموعه مقررات نامیده می‏شوند. این موافقتنامه‏ها چند جانبه نبودند اما نقطه شروع به حساب می‌آمدند. تعدادی از این مجموعه مقررات در دور اروگوئه اصلاح شدند و به تعهدات چند جانبه تبدیل گشتند كه توسط تمام اعضای سازمان تجارت جهانی پذیرفته شد. تنها چهار موافقتنامه میان چند طرف باقی ماند كه در زمینه خریدهای دولتی، گوشت گاو، هواپیمای غیرنظامی و محصولات لبنی هستند. در سال 1997 اعضاء سازمان تجارت جهانی توافق كردند كه موافقتنامه‏هایی مربوط به گوشت گاو و محصولات لبنی را از پایان همان سال لغو كنند.مجموعه مقررات دور توكیو را می‏توان به موارد زیر خلاصه نمود:·          رویه‏های صدور و مجوز واردات·          یارانه‏ها و تدابیر جبرانی·          خریدهای دولتی·          ضد دامپینگ·          موانع فنی تجارت·          ارزش‏گذاری گمركی·          ترتیبات محصولات لبنی·          ترتیبات گوشت گاو·          تجارت هواپیماهای غیرنظامیگات حوزة پوشش محدود و ماهیتی موقتی داشت اما بی‏تردید در بهبود اطمینان بخشی به آزاد سازی بیشترتجارت جهانی موفق بود. كاهش دائمی تعرفه‏ها به تنهایی به نرخ بالای رشد تجارت جهانی در دهه‏های 1950 و 1960 (به طور میانگین 8 درصد در سال) كمك كرد. نیروی محركه آزادسازی تجاری اطمینانی بود تا رشد با ثبات تجارت، رشد تولید در عصر گات را سرعت بخشد. هجوم اعضای جدید طی دور اروگوئه اثبات كرد كه سیستم تجارت چند جانبه یك نقطه اطمینان برای توسعه و ابزاری برای اصلاحات اقتصادی و تجاری است. دور توكیو اقدامی برای رفع پاره‏ای مشكلات بود لیكن نتایج محدودی داشت.موفقیت گات در كاهش تعرفه‏ها به چنین سطح پائینی‏ با یك ركودهای اقتصادی در دهه 70 و اوایل دهة 1980 همراه بود. این باعث شد تا دولتها تدابیر دیگری را برای حمایت از بخشهایی كه با افزایش رقابت خارجی مواجه بودند بیاندیشند. نرخ بالای بیكاری و بسته شدن مداوم كارخانه‏ها‏، دولتهای اروپای غربی و آمریكای شمالی را بر آن داشت تا ترتیبات دو جانبه مشاركت در بازار  را با رقبا در پیش گیرند و برای حفظ تجارت یارانه‏ها را دنبال كنند.در ابتدای دهة 1980 تجارت جهانی مهمتر و پیچیده‏تر از 40 سال قبل شده بود. جهانی سازی اقتصاد در راه بود‏، تجارت خدمات كه در مقررات گات وجود نداشت، مورد علاقة بسیاری از كشورها قرار گرفته بود و سرمایه‏گذاری بین‏المللی افزایش یافته بود. توسعه خدمات به مسائلی همچون افزایش تجارت جهانی كالاها وابسته شده بود. در سایر موارد نیز گات كمبودهایی داشت.، به عنوان مثال در كشاورزی از مفرهای موجود در سیستم چندجانبه شدیداً بهره‌برداری می‌شد و تلاش برای آزاد سازی تجارت كشاورزی با موفقیت كمی روبه رو بود. در بخش منسوجات و پوشاك استثنائاتی در نظام عادی گات در دهة 1960 و اوایل دهه 1970 مورد توافق قرار گرفت و به ترتیبات الیاف چندگانه منجر گردید. علی رغم اینكه ساختار نهادی گات و سیستم حل اختلاف خود مایه نگرانی بودند. این مشكلات و سایر عوامل اعضای گات را به تلاشی جدید برای تقویت و توسعه سیستم چندجانبه فراخواند. این تلاش در دور اروگوئه با اعلامیه مراكش و تشكیل سازمان تجارت جهانی نتیجه داد.مذاكرات دور ارگوئه طولانی‌ترین و جامع‌ترین دور مذاكرات تا به امروز بوده است كه هفت سال به طول انجامید و موافقتنامه مقدماتی آن در 15 آوریل 1994 توسط اعضاء امضاء گردید. در انتهای دور اروگوئه 123 كشور شركت داشتند و تقریباً همه مسائل تجاری را در برمی‌گرفت. این دور بزرگترین مذاكره تجاری تا آن زمان بود وشاید بتوان گفت بزرگترین مذاكره در نوع خود در تاریخ است. دور اروگوئه در مواقعی به نظر می‏رسید كه به شكست منجر می‏شود‏، اما در پایان این دور بزرگترین اصلاح سیستم تجارت جهانی بعد از جنگ جهانی دوم را به ارمغان آورد علیرغم پیشرفتهای سخت‏ دور اروگوئه مشاهده برخی نتایج دور از انتظار بود. تنها طی دو سال، شركت كنندگان روی مجموعه‏ای از كاهشها در مورد حقوق و عوارض واردات بر محصولات گرمسیری كه بیشتر توسط كشورهای در حال توسعه صادر می‏شد موافقت كردند. آنان همچنین در مقررات حل و  فصل اختلاف تجدید نظر كردند كه برخی از این ضوابط بی‏درنگ اجرا شدند. آنان خواستار ارائه گزارشات منظم در مورد سیاستهای تجاری اعضا برای شفاف ساختن رژیمهای تجاری در سطح دنیا شدند كه بسیار مهم بود.تعرفه‏ها، موانع غیرتعرفه‏ای، محصولات منابع طبیعی، منسوجات و پوشاك، كشاورزی محصولات گرمسیری، مواد گات، مجموعه مقررات دور توكیو، ضد دامپینگ، یارانه‏ها، دارائیهای فكری، اقدامات سرمایه‏گذاری‏، حل و فصل اختلاف، سیستم گات، خدمات در دستور كار دور اروگوئه بود.بذر اولیه دور اروگوئه در نوامبر 1982 در اجلاس وزرای اعضای گات در ژنو پاشیده شد. گرچه وزراء قصد داشتند كه یك مذاكره جدید و مهم  راه اندازند. اما اجلاس بر سر موضوع كشاورزی متوقف گردید و این یك شكست برای گات ارزیابی شد. در حقیقت برنامه كاری كه وزراء در مورد آن توقف كردند، مبنای دستور جلسة مذاكرات دور اروگوئه قرار گرفت.با وجود این، اجماع برای قبول آغاز دور جدید توسط وزراء چهار سال به طول انجامید و در سپتامبر 1986 در پونتادل استه (Puntadel Este) اروگوئه گرد هم آمدند. دستور جلسة مذاكرات در واقع همة موضوعات مهم در سیاستهای تجاری بود. گفتگوها در پی این  بود كه سیستم تجاری را به حوزه‏های جدید خصوصاَ تجارت خدمات و مالكیت معنوی توسعه دهد و تجارت در بخشهای حساس كشاورزی و منسوجات را اصلاح كند. تمام ماده‏های اولیه گات برای بازنگری در دستور كار قرار گرفت این بزرگترین دستور مذاكرات تجاری بود كه تا آن زمان مورد قبول قرار گرفته بود و وزراء برای تكمیل آن چهار سال مهلت در نظر گرفتند. دو سال بعد، در دسامبر 1988، وزراء برای ارزیابی نیمی از دور اروگوئه و بررسی پیشرفت كار دوباره در مونترال كانادا گرد هم آمدند. هدف این بود كه دستور جلسه را برای دوسال باقیمانده روشن كنند اما گفتگوها به بن بست انجامید و به صورت لاینحل درآمد تا اینكه مسئولین رسمی در ماه آوریل سال بعد به آرامی و بدون سر و صدا در ژنو دیدار كردند.وزراء طی اجلاس مونترال در زمینه مجموعه نتایج اولیه توافق كردند كه شامل برخی امتیازات در مورد دسترسی به بازار محصولات گرمسیری به منظور كمك به كشورهای در حال توسعه و ایجاد سیستم حل و فصل اختلافات كارا و نیز مكانیسم بررسی سیاست تجاری بود كه برای اولین بار سیاستها و رویه‏های تجاری اعضاء گات به صورت جامع و سیستماتیك بازنگری می‏شد. قرار بود این دور از مذاكره موقعی كه در دسامبر 1990 وزراء بار دیگر در بروكسل با یكدیگر دیدار كردند خاتمه یابد. اما آنان در مورد چگونگی اصلاح تجارت محصولات كشاورزی به توافق رسیدند و تصمیم گرفتند كه به گفتگوها ادامه دهند. بدین ترتیب دور اروگوئه وارد سردترین دور خود شد.علی‏رغم چشم انداز ضعیف سیاسی، كار فنی به طور قابل توجهی ادامه یافت كه به تنظیم اولین پیش‏نویس موافقتنامه نهایی منجر شد. این پیش‏نویس در دسامبر 1991 در ژنو در دستور كار قرار گرفت. این پیش‏نویس همانند دستورالعمل پونتادل استه بود. فقط استثناء در مورد كاهش حقوق و عوارض واردات و باز كردن بازارهای خدمات به آن اضافه شده بود. این پیش‏نویس مبنایی برای موافقتنامه نهایی قرار گرفت. در طول دو سال بعد‏، مذاكرات با انتظارات شكست و موفقیت ادامه یافت. نكات اختلاف برانگیز جدیدی به بخش كشاورزی، خدمات‏، دسترسی به بازار،‌ قواعد ضد دامپینگ و ایجاد یك نهاد جدید اضافه شد. اختلاف بیشتر بین ایالات متحده و اروپا بود.در نوامبر 1992، ایالات متحده و اتحادیه اروپا اكثر اختلافاتشان در زمینه كشاورزی را با روشی حل كردند كه به طور غیر رسمی توافق Blair House نامیده می‏شود. در ژوئیه 1993 گروه چهار Quad ایالات متحده، اتحادیه اروپا، ژاپن و كانادا اعلام كردند كه در مذاكرات تعرفه‏ها و سایر موضوعات مرتبط (دسترسی به بازار) به پیشرفت مهمی دست یافته‏اند. حل نهایی موضوعات و مذاكرات برای دسترسی به بازار كالاها و خدمات تا 15 دسامبر 1993 طول كشید. در 15 آوریل 1994‏ تمام وزرای 123 كشور شركت كننده در اجلاس مراكش موافقتنامه را امضاء كردند.این تأخیر فوایدی در برداشت از جمله باعث مذاكراتی شد كه پیشرفت بیشتری را نسبت به آنچه در 1990 ممكن بود حاصل كرد به ارمغان آورد. برای مثال برخی از جنبه‏های مربوط به خدمات و مالكیت معنوی (دارایی فكری) و همچنین تشكیل سازمان تجارت جهانی از آن جمله است. اما وظیفه بسیار بود و خستگی مذاكرات فرسایشی در بوروكراسی‏های تجاری دنیا احساس می‏شد. مشكل دستیابی به موافقتنامه كاملی كه تقریباَ همه موضوعات تجاری را در برگیرد باعث این نتیجه‏گیری شد كه مذاكره‏ای در این مقیاس دوباره امكان‏پذیر نیست. با وجود این موافقتنامه‏های دور اروگوئه جدول زمانی برای مذاكرات جدید در مورد برخی موضوع‏ها داشت. در سال 1996 بعضی كشورها علناَ خواستار دور جدیدی از مذاكرات در ابتدای قرن بعدی شدند. باید توجه داشت كه موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت ابتدا دو چیز بود. یكی موافقتنامه‏ای بین‏المللی كه در آن مقرراتی برای هدایت تجارت بین‏الملل وجود داشت و دیگر سازمانی بین‏المللی كه بعدها ایجاد شد تا از موافقتنامه حمایت كند.گات به عنوان كارگزاری بین‏المللی دیگر وجود ندارد و هم اكنون جای خود را به سازمان تجارت جهانی داده است امروز موافقتنامه گات وجود دارد اما مجموعه مقررات آن همان مقررات اصلی اولیه برای تجارت بین‏المللی نیست و به روز شده است. موقعی كه گات بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد شد بازرگانی بین‏المللی عمدتاَ شامل تجارت كالا بود. از آن زمان بتدریج تجارت در خدمات (حمل و نقل، مسافرت، بانكداری، بیمه، ارتباطات راه دور، مشاوره و غیر آن) اهمیت بیشتری می‏یافت و همین طور تجارت در ایده‏ها (اختراعات و طراحی و كالاها و خدمات موضوع آنها كه مجموعاَ دارایی فكری نامیده می‏شود. موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت اصلاح شده در موافقتنامه‏های جدید سازمان تجارت جهانی وارد گشته است. سازمان تجارت جهانی سه موافقتنامه گات به روز شده و موافقتنامه عمومی تجارت خدمات (GATS) و موافقتنامه جنبه‏های تجاری حقوق مالكیت معنوی (TRIPs) را در یك سازمان گرد هم می‏آورد. و یك مجموعه مقررات و یك سیستم واحد برای حل اختلافات در این سازمان وجود دارد. به طور خلاصه سازمان تجارت جهانی امتداد ساده‏ای از گات نیست بلكه بسیار بیشتر از آن است. گات به عنوان یك سازمان بین‏المللی دیگر وجود ندارد، موافقتنامه گات هنوز زنده است. متن قدیمی گات، گات 1947 نامیده می‏شود و متن به روز شده آن گات 1994 نامگذاری شده است. اصول كلیدی گات را موافقتنامه‏های خدمات و مالكیت فكری تشكیل می‌دهد. این اصول شامل اصل عدم تبعیض، اصل شفافیت و اصل قابلیت پیش‏بینی هستند. در حقیقت سازمان تجارت جهانی به شكل كامل‏تری از درون گات بیرون آمد.گات موقت بود‏، موافقتنامه عمومی هرگز در پارلمانهای اعضاء به تصویب نرسید و هیچ شرطی برای تاسیس یك سازمان را در بر نداشت. سازمان تجارت جهانی و موافقتنامه‏های آن دائمی هستند. سازمان تجارت جهانی به عنوان سازمان بین‏المللی مبنای قانونی مستحكم دارد. زیرا اعضاء موافقتنامه‏های سازمان تجارت جهانی را به تصویب پارلمانهای خود رسانده و خود موافقتنامه‌‏ها برنحوه عمل سازمان تجارت جهانی ناظر و حاكم هستند. سازمان تجارت جهانی دارای اعضاء است در حالی كه گات دارای طرفهای متعاهد بود و این ویژگی گات را به عنوان یك متن قانونی زیرسئوال می‌برد. گات با تجارت كالا در ارتباط بود در حالی كه سازمان تجارت جهانی خدمات و دارائیهای فكری را هم پوشش می‏دهد. سیستم حل اختلاف سازمان تجارت جهانی سریع‏تر و خودكارتر از سیستم قدیمی گات است و اجرای احكام آن نمی‏تواند متوقف شود.مفاد موافقتنامه 38 ماده‏ای گات جهت عضویت كشورها در سازمان تجارت جهانی ملحوظ گردید لذا كشورهایی كه داوطلب عضویت در سازمان تجارت جهانی هستند به دنبال درخواست خود باید با تشكیل سه گروه كاری در سه زمینه مشخص و مرتبط زیر به مذاكره بپردازند.1-       مذاكرات سیستماتیك یا چند جانبه2-       مذاكرات مربوط به دسترسی به بازار3-       مذاكرات مربوط به تعهدات خاص در بخش خدماتجلب رضایت دو سوم كشورهای عضو جهت عضویت كشور متقاضی در سازمان تجارت جهانی ضروری است. به طور كلی الزامات عضویت در سازمان تجارت جهانی برای كلیه كشورها به دو دسته الزامات عمومی و خصوصی تقسیم می‏شود اهم الزامات عمومی عضویت عبارتند از:1-       عدم تبعیض عمومی و رفتار‏های مبتنی بر آن2-       مخالفت با پركردن بازار و عوارض بازدارنده3-       رویه‏های اعطای تخفیف و تعرفه بندی4-       ارزش گذاری برای مقاصد گمركی5-       حقوق و تشریفات وابسته به صادرات و واردات6-       تدوین و اراده مقررات تجاری7-       پذیرش شرط حذف عمومی محدودیت‏های مقداری8-       پذیرش موافقتنامه راجع به یارانه9-     پذیرش چهارچوب مربوط به بنگاههای تجاری دولتی كه این مؤسسات را به رفتاری غیرتبعیض‏آمیز و رعایت اصل شفافیت در تبادل اطلاعات مكلف می‏كند10-    توافق‏هایی كه اتحادیه گمركی مرزی و مناطق آزاد تجاری را شامل می‏شود11-    پذیرش موارد استثناء از مقررات عمومی گاتالزامات خصوصی جهت عضویت در سازمان تجارت جهانی نیز برای هركشور متفاوت است و در مورد الزامات خصوصی و قانونی عضویت ایران در این سازمان در قسمتهای بعدی اشاره خواهیم نمود.چارچوب نظام تجارت جهانی بر این اساس طرح گردیده كه به كشورها در ارتقاء توسعه اقتصادی‌شان از طریق بسط تجارت كمك كند. حذف تعرفه‌ها و دیگر موانع تجارت در خلال مذاكرات میان اعضاء به عنوان راهكار بسط تجارت مورد پذیرش واقع شده است. دسترسی به بازار به مفهومی كه سازمان تجارت جهانی مد نظر دارد، در مورد كالاها از طریق اقدامات مرزی همچون كاهش تعرفه‌ها، رفع محدودیت‌های مقداری و دیگر اقدامات غیرتعرفه‌ای مطرح می‌گردد. هدف مذاكرات تجاری چند جانبه آزادتر كردن دسترسی به بازارها  است. در مورد كالاها، شرط لازم گات آن بوده است كه تعرفه‌ باید به عنوان تنها وسیله حمایت از صنعت داخلی مورد استفاده قرار گیرد. به علاوه، تعرفه‌ها باید دو ویژگی پیش‌بینی پذیری و ثبات (در نرخ) را داشته باشند تا دسترسی به بازار به عنوان یكی از مفاهیم و اهداف اساسی موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) و در حال حاضر سازمان تجارت جهانی تحقق یابد.دور جدید مذاكرات تجاری جهان از ابتدای فوریه سال 2002 میلادی آغاز شد. كه اولین دور مذاكرات آزادسازی تجاری جهان پس از تشكیل سازمان تجارت جهانی در سال 1995 و نهمین دور مذاكرات از زمان تأسیس موافقتنامه گات 1947 محسوب می‌شود. این  دور ابتدا قرار بود همزمان با سومین نشست كنفرانس وزیران سازمان تجارت جهانی در سال 1999 در شهر سیاتل آمریكا آغاز شود اما به دلیل اختلاف نظر كشورهای عضو در دستور كار، نشست سیاتل در  این خصوص موفق نبود و آغاز این دور كه دور دوحه نامیده می‌شود تا زمان چهارمین نشست كنفرانس وزیران در سال 2001 در شهر دوحه قطر به تعویق افتاد. بر اساس بیانیه دوحه، این دور از مذاكرات از آخر ژانویه 2002 آغاز و تا اول سال 2005 پایان خواهد پذیرفت.موضوعاتی كه در دوردوحه در دستور كار مذاكرات قرار دارند شامل دسترسی به بازار محصولات كشاورزی،‌ جنبه‌های تجاری حقوق مالكیت فكری، سرمایه‌گذاری و تجارت ارتباط میان تجارت و سیاست ‌های رقابتی، شفافیت‌ در خریدهای دولتی، تسهیل تجاری، مقررات سازمان تجارت جهانی، تجارت و محیط زیست، ظرفیت‌سازی و همكاری فنی، تجارت الكترونیكی، تجارت و انتقال فن‌آوری، برخورد ویژه و متفاوت با كشورهای در حال توسعه، كم توسعه‌یافته‌ترین كشورها و اقتصادهای كوچك و مسائل و موضوعات مربوط به اجرای موافقتنامه‌های قبلی سازمان تجارت جهانی می‌باشد.در حال حاضر 147 كشور تا 24 آپریل 2004 عضو سازمان جهانی بازرگانی هستند[18] كه تقریباَ 90 درصد تجارت جهانی را به خود اختصاص داده‏اند. با توجه به مقررات خاص این سازمان‏، در برخی موارد كشورهای عضو می‏توانند تا 600 درصد[19] بر كالاهایی كه از كشورهای غیر عضو وارد كشورشان می‏شود تعرفه ببندند. به عبارت دیگر عضو نبودن در این سازمان به معنای انزوای بین‏المللی و ناتوانی از صادر كردن كالا به سایر كشورهاست. از آنجائیكه قوانین و مقررات سازمان جهانی بازرگانی از پشتیبانی 147 كشور جهان برخوردار و نتیجه حدود هفتاد سال مذاكرات سخت، مداوم و جدی میان كشورهاست نمی‏توان آن را نادیده گرفت.اینكه این مقررات عادلانه است یا نه جای بحث دارد. در سالهای اخیر،‌ همزمان با نشست‏های متعدد این سازمان در نقاط مختلف جهان مانند سیاتل‏، آمریكا، ایتالیا و یونان، اعتراض‏های توام با خشونت نسبت به جهانی شدن اقتصاد مشاهده می‏گردد. پایه  و اساس این سازمان بر تفكر اقتصاددانان غرب پی‏ریزی شده است. كشورهایی كه در آنها ابزارهای نظام سرمایه‏داری در بخشهای مختلف تولیدی، خدماتی، پولی و مالی، ‌اجتماعی و فرهنگی به گونه‏ای هماهنگ و تنگاتنگ تدریجاَ طی پنج قرن نضج گرفته و تكامل یافته است. در حقیقت این سازمان شكل توسعه یافته چنین نظامی است كه درسطح بین‏المللی مجال فعالیت و گسترش یافته است. مشكلات متعدد اجتماعی، سیاسی،  فرهنگی و اقتصادی كشورهای در حال توسعه و تعامل آنها به نحوی كه هریك زاییده و در عین حال متاثر ا ز دیگری است پیچیده‏تر از آن می‏نماید كه سهم قابل توجهی از بازار جهانی نصیب آنها شود. هر چند كشورهای تازه صنعتی شده در چند دهة اخیر راههایی برای صنعتی شدن و توسعه اقتصادی یافته‏اند و اكثریت كشورهای در حال توسعه در این مسابقه در ابتدای راهند و باید به انجام اصلاحات گوناگونی در زمینه‌های سیاسی، فرهنگی  و اقتصادی خود بپردازند تا با علم و آگاهی و اتخاذ سیاستهای مدیریتی صحیح و بلندمدت در سطح كلان، اقدام به ریشه‏كن كردن مشكلات نمایند. سیاستگذارای اقتصادی، سیاسی و بازرگانی و وقوف بر مسائل و تحولات بین‏المللی، به روز بودن اطلاعات و درك اهمیت زمان و لحظه‏ها در تصمیم‏گیری از ویژگیهای مورد نیاز بقا در دهكدة جهانی عصر حاضر است.در سازمان تجارت جهانی از بدو تاسیس با توجه به شكاف رفاهی بین كشورهای در حال توسعه و صنعتی امتیازاتی برای كشورهای در حال توسعه در نظر گرفته شده است. برای نمونه در دور اروگوئه مقرر گردید از سال 1995، كشور‏های صنعتی پنج سال برای هماهنگ سازی مقررات خود با قوانین سازمان تجارت جهانی فرصت داشته باشند در حالی كه این مهلت برای كشورهای در حال توسعه ده سال تعیین گردید. ولی آیا شكاف توسعة كشورهای صنعتی و در حال توسعه از نظر زمانی 5 سال است. برای برخی از كشورهای در حال توسعه این شكاف از یك قرن هم تجاوز می‏كند. از سوی دیگر باید اذعان كرد كه نفوذ بین‏المللی كشورهای در حال توسعه در سازمانهای بین‏المللی قابل مقایسه با نیمة اول قرن بیستم نیست. كشورهای در حال توسعه با توجه به اكثریتی كه در سازمان تجارت جهانی دارند و با هماهنگی و همكاری و افزایش توان علمی، فنی و اطلاعاتی خود می‏توانند امتیازهای قابل توجهی در صحنة تجارت جهانی كسب كنند. همانطوریكه اشاره شد گات در طول 48 سال حیات خود چندین بار اصلاح و موافقتنامه‏هایی به آن اضافه شد. 
شنبه 8/3/1389 - 9:16
ایرانگردی
تاریخچه شهر یزدالف _ دوره پیش از اسلام : از تحولات تاریخی منطقه ی یزد در دوره ی پیش از اسلام اطلاعات دقیقی در دست نیست ، ولی می توان به كشتار پیروان كیش مهر پرستی توسط اردشیر بابكان و به قدرت رسیدن مزدكیان در اواخر دوره ساسانیان كه از مهم ترین حوادث این منطقه است ، اشاره كرد . در عصر هخامنشیان و ساسانیان ، برای جلوگیری از هجوم اقوام چادرنشین به یزد ، ناگزیر اقدام به احداث دژها ، راهدار خانه ها و چاپار خانه های متعدد نمودند كه علاوه بر عملكرد نظامی و تجاری از آن ها به عنوان رباط و بارانداز كاروان ها نیز استفاده می شد . در این دوره زراعت ، دامداری ، نساجی و صنایع دستی در یزد رواج داشت و بازارهای مناسب برای مبادله ی  كالا نیز به وجود آمده بود كه از مهمترین آن ها می توان به مراكز خرانق ، ندوشن و عقدا اشاره كرد . از معروف ترین دژهای این دوره ی یزد می توان به ساعقد ، توران پشت ، اشكذر ، بهاباد ، انارك و اردان اشاره كرد . همچنین دژهای شهرهای میبد ، فهرج ، ابرقو ، انار ، هرات و مروست را نیز می توان نام برد . شهر « ایساتیس » كه بنای آن را به اسكندر نسبت می دهند ، در زمان هخامنشیان نیز وجود داشته است ، ولی اسكندر به نام « كثه » تغییر  داد كه در زبان یونانی به معنی زندان است و این جا محل نگهداری و اسارتگاه اسیران جنگی شد . شهر « كثه »در زمان ساسانیان هم آباد و پا بر جا بوده است . شهر یزد در این دوره دارای سه قسمت كهنه دژ ، شارستان ، بیرون شهر ( ربض ) بوده است . ب _ دوره پس از اسلام :   یزد در زمان عثمان به دست پسرش سعید فتح شد و دو قبیله از اعراب فاتح در آن اسكان یافتند . تا پایان دوره ی امویان ، شهر یزد به دست اعراب اداره می شد . اعراب انواع  مالیات و خراجی را كه از مردم می گرفتند به مركز خلافت می فرستادند . در زمان عباسیان ، محمد زبعی از طرف ابومسلم ، عهده دار حكومت یزد شد و در روزگاران آل بویه تا زمان عضد الدوله ، یزد تابع ایالت پارس بود . از قرن دوم تا چهارم هجری ، همزمان با احیای دولت های ایرانی كه باعث شد امنیت و آرامش نسبی در سر زمین ایران ایجاد شود ، نیروهای تولیدی منطقه ی یزد از رشد و اعتلایی  مناسب برخوردار شدند و احداث و حفر قنات و نهر آبیاری كه منجر به توسعه ی اراضی كشاورزی و باغ ها شد ، رواج یافت . از یزد در زمان صفاریان ، سامانیان و غزنویان اطلاعات تاریخی اندكی باقی مانده است ، اما در قرن های چهارم و پنجم ، شهر یزد به تدریج آباد و بزرگ شد و قلمرو اصلی شهر از حدود شارستان به ربض ها گسترش یافت و نام شهر « كثه » به تمامی ولایات یزد اطلاق شد . دوران طلایی و شكوفایی یزد در زمان آل بویه و اتابكان بود . در این دوره مسجدها ، مدارس ، كتابخانه ها  و یك حصار جدید با چهار دروازه بر گرد شارستان یزد احداث شد . بنای مدرسه ی دو منار و آرامگاه علاالدین كالنجار از بناهای مهم این زمان هستند كه اولی به نام زندان اسكندر و دومی به نام دروازه ی امام مشهور است . روستای گرد فرامرز نیز از جمله روستاهایی است كه در این دوره آباد شد . اتابكان در سالهای 536 تا 718 هجری با وجود نابسامانی و هجوم طوایف بیگانه به كرمان ، اصفهان و فارس ، به آرامی حكومت كردند . در این دوره ، یزد در مسیر جنوبی جاده ی ابریشم قرار داشت و منسوجات مختلفی كه مواد اولیه ی آن ها از نقاطی مانند استر آباد ، گیلان و مرو می آمد ، تولید می شد
دوری از سرحدات استقرار حكومت آل بویه در اصفهان وفارس ، رونق مبادلات و بازرگانی در قرار گرفتن یزد بر سر راه های تجاری و كاروان رو نواحی مركزی و جنوبی ایران ، موجبات رشد و تكامل شهر نشینی این منطقه را در این دوره فراهم آورد . در زمان حمله ی مغول كه با عصر سیاهی و شداید ایرانی ها آغاز شد ، نواحی یزد نیز تحت تاثیرات منفی آن قرار گرفت . در پایان قرن هفتم بر اثر سیاست های مالیاتی ایلخانی مغول ، كشاورزی منطقه را به ركود گذاشت و شهرها  نیز از بازارهای اطراف محروم شدند ، ولی یزد به علت موقعیت خاص ارتباطی از نظر بازرگانی همچنان رونق داشت .آل مظفر یكی از قدیمی ترین خاندان های ناحیه ی یزد بودند .
 

 

    پهناورترین گستره اقلیمی كشورمان، آب و هوای گرم و خشك است كه بیابان و كویر های بسیاری را در خود جای داده است. این كویرها، همچون كوه ها و رودها، با تمام ساده بودنشان دارای جاذبه های بسیاری هستند و سكونتگاه های ویژه و منحصر به فردی را به وجود می آورند. یكی از كویری ترین بخش های ایران، شهر یزد است كه از نظر جاذبه های گردشگری بی نظیر است. روستای سریزد از توابع شهرستان مهریز، در فاصله ۲۸كیلومتری جنوب غربی شهر یزد قرار دارد و از باشكوه ترین روستاهای تاریخی منطقه كویر مركزی كشورمان به شمار می آید. این روستا در فاصله ۲كیلومتری محور ارتباطی یزد - كرمان و بندرعباس قرار دارد. روستای سریزد با این كه در كویر واقع شده ولی از نظر سرسبزی و فراوانی باغ های میوه بی همتاست. وجود مصالح سنتی و پوشش گیاهی بومی از یك سو و زبان نمادین رنگ خشت و گل از سویی دیگر، با گنبد فیروزه ای مسجد در دل باغ های سبز پیرامون، زیبایی خیره كننده ای می یابد. بدون شك گذر از كوچه باغ های باصفای روستای سریزد، كم از لذت پیمودن جنگل های شمال كشور ندارد.پیشینه تاریخی    بررسی باستانشناسان از مطالعه سفال های به دست آمده نشان می دهد كه این منطقه در دوره حكومت سلجوقیان، ایلخانیان و صفویان پر رونق ترین روزگار خود را طی كرده است. به عقیده كارشناسان و با توجه به آنچه در متون تاریخی آمده است، قبل از پیدایش شهر یزد كنونی، محوطه ای در نزدیكی روستای سریزد وجود داشته با نام فرافر یا فرافتر كه پس از خشكسالی و جنگ با سپاه اسلام از رونق افتاده و از بین رفته است. سپس مردم آنجا، شهر خود را در یزد كنونی بنا می كنند. به احتمال زیاد روستاهای این منطقه، مانند هرفته و سریزد، باقی مانده آن آبادانی باشند. همچنین بقایای دروازه ای رفیع و بلند در روستای سریزد قرار دارد كه در میان مردم به سردر شهر فرافر شهرت یافته است. در كتب تاریخی همچون جامع مفیدی و جامع جعفری در این باب آمده است: زمانی كه لشگر اسلام به تعقیب یزدگرد كه به طرف خراسان گریخته بود، می رفتند در بیابان طبس راه را گم كردند. پس از مشقت بسیار به فهرج رسیدند و در آن منزل ساختند و اهالی فهرج را به دین اسلام دعوت كردند. ایشان ۲ روز مهلت طلبیدند تا به اتفاق دوستان خود به خدمت آمده و مشرف شوند. به جهت مشورت به طلب مردم خویدك و فرافتر فرستاده و بعد از اجتماع، آن ۲ فرقه در جواب گفتند ما از دین خود دست باز نمی داریم و به این لشگر پریشان شبیخون می زنیم. سپس ۳ قریه به اتفاق یكدیگر به لشگر اسلام حمله كردند و بسیاری از صحابه و تابعین را به شهادت رساندند. بعد از این حركت شنیع، خرابی در قریه فرافر راه یافته و به مرور خراب شد.معیشت و زندگیروستای سریزد در گذشته بسیار آباد و پرجمعیت بوده است ولی به سبب خشكسالی های متعدد، ساكنان آن به شهرهای اطراف كوچ كرده اند. در حال حاضر این روستا حدود ۴۰۰ نفر جمعیت دارد كه بیش از ۶۵ درصد آنها تحصیلكرده و باسواد هستند. ۴۵ درصد از فعالیت اقتصادی روستا بر پایه زراعت و باغداری است و دامداری اغلب به جهت مصارف داخلی و شخصی انجام می شود. بقیه افراد در بخش های صنعتی و خدماتی فعالیت می كنند و زنان روستا نیز به بافتن گلیم و قالی مشغول هستند. آب كافی، خاك مناسب و هوای مطلوب موجب بوجود آمدن باغ های میوه و زمین های زراعی گسترده‌ای در روستا شده است. از مهم ترین محصولات زراعی و باغداری می توان به گندم، جو، صیفی جات، انار، انجیر، توت و پسته اشاره كرد.
    جاذبه های گردشگری
    می توان قابلیت های گردشگری روستای سریزد را در ۳ بخش عمده بیان كرد:    ۱ـ جاذبه های فرهنگی    فرهنگ، آیین، آداب و رسوم و نحوه زندگی در هر شهر و روستاهای كشورمان با دیگری متفاوت است. بطور مثال برگزاری مراسم ایام محرم یا ازدواج در روستای سریزد با روستای ابیانه در كاشان و روستای پاوه در كرمانشاه متفاوت است و همین تفاوت ها موجب می شود فرهنگ نقاط مختلف برای ما جذاب باشد. در واقع جملگی یك عمل و هدف را با فرهنگ و رسوم بومی منطقه خود انجام می دهند. نحوه زندگی و معیشت در روستای سریزد، نحوه برگزاری مراسم با شكوه مذهبی در حسینیه ها، نوع و روش طبخ خوراك، داستان و افسانه های محلی و آداب و رسومی چون سادگی و قناعت مردم كویری، بی پیرایه بودن، دوستی و مهربانی و... از مهم ترین ویژگی ها و جاذبه های فرهنگی - اجتماعی این روستا می باشد ولی مراسم جوش دوره، شبیه سازی و نخل برداری در روز عاشورای حسینی جلوه ای خاص به آن می بخشد. روستای سریزد به دلیل خوش رویی، میهمان نوازی و مهربانی مردمش در منطقه به روستای دوستی معروف شده است.
    
۲ـ جاذبه های طبیعیمردم نواحی كویری از گذشته برای تداوم سكونت در منطقه خود با طبیعت در حال ستیز بوده اند. نزدیكی به كوه مدوار و چشمه پر آب آن و همچنین وجود قنوات متعدد، تا حدودی موجب شده ساكنین روستای سریزد از این حیث آسوده باشند. آب چشمه فوق در دوران پرآبی همچون رودی از میان روستا می گذشته ولی اكنون اثری از آن نیست و قنات ها جای آن را گرفته اند كه خود از جاذبه های طبیعی روستای سریزد به شمار می آید.
    مجاورت با بیابان یزد - كرمان، یكی از قابلیت های دیگر روستا برای علاقه مندان به تجربه كویرپیمایی است و در فاصله اندكی از بیابان ها این گذرهای سرسبز و كوچه باغ های خنك با جوی آبی در میان چه گوارا جلوه می نماید. سكوت و خلوتِ شب و چراغانی چشم نواز ستاره ها بی تردید نشانه ای از عظمت و بزرگی خداوند در آسمان بی انتهای روستای سریزد است.
    
۳ـ جاذبه های معماری و تاریخی
    اقلیم گرم و خشك در شهرهای كویری ایران موجب پدید آمدن گونه های مختلف معماری مسكونی با الگوهای متنوع شده است. بافت روستای سریزد از نظر معماری پیرو و تابع آب و هوای حاكم بر منطقه است. كوچه های باریك و پیچ در پیچ و خانه ها دارای دیوارهای قطور و بلند هستند. آب انبار، پایاب، و بادگیرها در سیمای روستا و اتاق های سه دری، پنج دری، فرم رخبام، بیرونی، اندرونی و حوضخانه در معماری مسكونی و خانه ها، نشان از معماری هوشمندانه كویری در روستای سریزد دارد. ابنیه و مجموعه های با ارزش معماری روستای سریزد را می توان به چند دسته فوق تقسیم كرد.
    آب انبارها
    آب مصرفی جهت شرب و مصارف خانگی از آب انبارها تأمین می شود. در روستای سریزد ۶ آب انبار با فرم و الگوی متفاوت وجود دارد كه برخی از آنها هنوز مورد استفاده قرار می گیرد.
   مجموعه های مذهبی
    منظور از مجموعه های مذهبی حسینیه، تكیه و مساجد است. در روستای سریزد هر كدام از مراكز محلات و نقاط اصلی تجمع روستاییان دارای مسجد، حسینیه و میدان هستند. این اماكن به جز كاركرد مذهبی بخصوص در ایام محرم، در اغلب مواقع محلی برای جمع شدن و مشورت روستاییان جهت تصمیم گیری های مهم است.مجموعه خانه های تاریخیهمان طور كه گفته شد، روستای سریزد از نظر تاریخی دارای قدمت بسیار زیادی است و در گذشته به صورت ارباب- رعیتی اداره می شده كه در شكل گیری معماری خانه ها بی تأثیر نبوده است. بیش از نیمی از واحد های مسكونی روستا تاریخی است ولی نزدیك به ۲۵ خانه تاریخی دارای ارزش های معماری و فرهنگی است. در بیشتر خانه های قدیمی و متروكه روستای سریزد نشانه حیات و زندگی وجود دارد. اغلب این خانه ها دارای حیاط های جداگانه با ارائه و تزئینات زیبا و با شكوه هستند و بادگیر، حوضخانه و انواع اُرسی (پنجره های مشبك رنگی) در بیشتر آنها دیده می شود.

مجموعه كاروانی    طبق مطالعات و پژوهش های صورت گرفته در حوزه راه های منطقه و با توجه به مطالب عنوان شده در سفرنامه ها، می توان گفت روستای سریزد یكی از ایستگاه های با اهمیت كاروانی در مسیر ری - كرمان بوده است. این راه باستانی از محله پایین در شمال روستا می گذشته و اكنون نزدیك به ۳ كیلومتر به سمت جنوب غربی تغییر مسیر داده است. در این مجموعه منحصر به فرد چاپارخانه، آب انبار، مسجد جامع، حسینیه و ۲كاروانسرا وجود دارد. البته تا چند سال پیش یك پایاب نیز در كنار كاروانسرای شاه عباسی وجود داشته كه اكنون به دلیل خیابان كشی، زیر زمین مدفون شده است.
    
قلعه سریزد    این بنا یكی از عظیم ترین و زیباترین قلعه های دفاعی در كویر مركزی ایران است. به گفته صاحبنظران، هسته اولیه این قلعه مربوط به دوران ساسانی است و در دوره صفویه در ۳ طبقه مرمت و بازسازی شده است. عناصر تدافعی مانند دروازه، خندق، حصار و دیوارهای تو در تو، برج های مراقبتی و تیركش در آن به خوبی مشاهده می شود. اتاق جهت اسكان موقت، انبار های آذوقه و محل نگهداری دام از مهم ترین فضاهای موجود در قلعه سریزد است. در ورودی قلعه بر روی خندق پل متحركی نصب شده بوده كه هنگام شب، به كمك طناب و قرقره بلند می شده و در پشت دروازه قرار می گرفته است. این قلعه با توجه به سابقه تاریخی، فضاهای متنوع و بافت پیرامونش مكان مناسبی برای ساختن فیلم های تاریخی است.
    متأسفانه با وجود جاذبه های بی نظیر طبیعی، تاریخی و معماری، كمتر از
۵ درصد از گردشگران بی شمار داخلی و خارجی كه سالانه از شهر یزد بازدید می كنند، به دیدن روستای سریزد می آیند. همواره خشت های پیر و خسته روستای دوستی در انتظار نفس های تازه و نگاه های پر انرژی بازدید كنندگان خواهد بود .
 
تاریخچه آب و فاضلاب یزدمردم یزد همانند سایر کویر نشینان دور از آب، از روزگار باستان با فناوری استخراج و انتقال آب آشنا بوده اند. چرا که قنات به عنوان تبار صنعت آبرسانی از تاریخی همزاد با تاریخ پیدایش و احداث یزد برخوردار است. گذشته از قنات در بسیاری از تواریخ محلی از چاههای آب سرد که به منظور آشامیدن مردم حفاری و تجهیز شده اند سخن به میان آمده است که توسط نهادهای مردمی همه ساله ته زنی، دیواره چینی و تجهیز می شدند و بر فراز آنها ساختمانهای ویژه ای به نام چاهخانه احداث می شده است. به موازات تاریخ این چاهها، ساخت و نگهداری آب انبارها و سقاخانه ها نیز متداول بوده چنانکه هنوز آثار این ابنیه ی حیاتی را در جای جای شهرهای استان یزد می‌توان مشاهده کرد.با افزایش جمعیت رفته رفته مردم در حریم خانه های خود چاههایی به نام چاه چهل گز حفر کردند که اگرچه به عمق و اهمیت چاههای آب سرد نبود اما رواج بیشتری داشت و تا چند دهه پیش همچنان دایر و قابل استفاده بود. بهره برداری از چاههای چهل گز به خودی خود در فرهنگ یزد موجد حرفه ای به نام « آبکشی » شده بود که عده ای از این راه کسب روزی می کردند. با پیدایش فناوری چاههای عمیق و انرژی های جایگزین، مردم یزد نیز به فکر حفاری و استفاده از چاههای ژرف افتادند.  

موقعیت جغرافیایی استان یزداستان یزد در مركز ایران در قلمرو سلسله جبال مركزی ایران بین عرض های جغرافیایی 29 درجه و 48 دقیقه تا 33 درجه و 30 دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 52 درجه و 45 دقیقه تا 56 درجه و30 دقیقه شرقی از نصف النهار مبدأ قرار گرفته است. استان یزد از شمال و غرب به استان اصفهان از شمال شرقی به استان خراسان از جنوب غربی به استان فارس و از جنوب شرقی به استان كرمان محدود می شود.  استان یزد در حدود 72156 كیلومتر مربع وسعت داشته و تقریباً 37/4 درصد از وسعت كل ایران را در بر می گیرد .  آب و هوای استان یزد به علت قرار داشتن بر روی كمربند خشك جهانی دارای زمستانهای سرد و نسبتاً مرطوب و تابستانهای گرم و طولانی و خشك است. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال 1375،‌ جمعیت استان 750769 نفر بوده كه از این تعداد 15/75 درصد جمعیت شهری و 85/24 درصد جمعیت روستایی را تشكیل داده اند . یزد به معنی پاك و مقدس است و شهر یزد نیز به مفهوم شهر خدا و سرزمین مقدس است. به لحاظ شرایط اقلیمی استان یزد وضعیت كشاورزی در این استان مطلوب نیست و امكان بهره برداری از آب های سطحی در كشاورزی بسیار كم است. شرایط خاص مناطق حاشیه كویر نظیر میزان اندك باران حركت ماسه های روان ، پدیده كویرزایی مراتع فقیر كمبود منابع تأمین آب موجب شده تا 28 درصد وسعت استان یزد فاقد بهره دهی اقتصادی باشد .  مهمترین مناطق كشاورزی استان دشتهای یزد، اردكان، بهادران، بهاباد،‌ هرات، مروت، چاهك و ابركوه است. محصولات كشاورزی استان شامل انار، پسته،‌ بادام، غلات، آفتابگردان،‌ انگور، پنبه، چغندر قند و كنجد است . استان یزد به لحاظ زمین شناختی دارای ذخایر بسیار عظیم معدنی است. معادن مهم این استان مانند آهن چغارت، مرمر بورق، ماسه سنگ متكسانه، سرب كوتك نقشی مهم و سازنده در تحولات اقتصادی و عمرانی استان داشته است . صنایع دستیپیشینه یزد آکنده از پایمردی و استواری مردمانی سخت کوش و پرتلاش است که  به رغم طبیعت گرم و خشک این دیار، کمر همت بسته و با پشتکار و خلاقیت و ذوق هنری خود نام شهر و دیارشان را پرآوازه کرده اند.  همانگونه که گفته شد با توجه به شرایط آب و هوایی و محدود بودن فعالیت های کشاورزی و دامپروری در استان یزد، سایر فعالیتهای انتقالی و افزون بر همه فعالیت در رشته های مختلف صنایع دستی در آن استان رشد کرده است. نساجی سنتی، سفال و سرامیک سازی، زیلو بافی قالیبافی و ساخت مصنوعات مختلف فلزی از جمله صنایع دستی رایج در استان یزد است. قالیبافیقالیبافی، این صنعت و هنر والای همه مناطق ایران، در استان یزد نیز از اعتبار ویژه ای برخوردار است و همانند صنعت نساجی، از دیرباز در استان مذکور و بخصوص شهر یزد، جایگاه خاص خود را داشته است.  از آنجا که صنعت قالیبافی ویژه زنان است و جایگاه آن در روستاها دامنه وسیعی را شامل می شود، در نتیجه در اقتصاد روستایی اهمیت فراوانی داشته و در معشیت خانواده نقش اساسی ایفا می کند.  در گذشته های دور قالی بافان یزدی از طرحها و نقش های مختلفی مانند: هراتی، گل ماهی، کرمانی، سردار جنگل، بندی، شکارگاه و جوشقانی استفاده می کردند ولی امروزه بیشتر به طرح فرش های کاشان اکتفا می شود. درکارگاههای خانوادگی معمولاً یک دار قالیبافی نصب می شود که اکثراً محل سکونت بافندگان نیز می باشد، اما در کارگاههای بزرگ که تعداد آنها بسیار کم است، تعداد دارها متفاوت است.  صنعت قالیبافی در سایر نقاط استان یزد نیز طی سالهای اخیر رواج پیدا کرده است به طور مثال قالیبافی در میبد تحت تأثیر نائین از چهل سال پیش آغاز شده و از رونق خوبی برخوردار است. در بافق، بهاباد، تفت، و روستاهای آن منطقه نیز طی بیست سال اخیر، صنعت فرش جایگاه خاصی یافته است. نسا جی سنتیتا گذشته ای نه چندان دور، به علت غلبه سنت ها و رسوم پیشینیان بر زندگی مردم، کمتر خانه ای در یزد وجود داشت که در آن یکی از حرفه های نساجی دستی یافت نشود. استمرار تولید در خانه موجب شده بود که تجربیات و اطلاعات حاصله به سادگی از نسلی به نسلی دیگر انتقال یافته و اشتغال به صنایع دستی به صورت یکی از ارکان اقتصاد خانواده در آید. هر چند که امروزه در نتیجه تغییر شیوه زندگی و رویکرد جوانان به شغل و حرفه ای غیر از کار پدری کمتر صدای دفتین دستگاههای بافندگی در خانه ها به گوش می رسد، ولی با این حال هنوز هم ذوق و هنر صنعتگران یزدی را در تولیداتی به شکل سجاده، روتختی، پتو، احرامی، شال، دستمال ابریشمی و پارچه های ترمه، زری و مخمل و همچنین دارائی که شیوه رنگرزی آن در ایران منحصر به یزد است، می توان یافت.  به طور خلاصه می توان گفت که در اکثر نقاط استان یزد صنعت نساجی رواج دارد. در اشکذر بافت انواع پارچه های پنبه ای و ابریشمی و همچنین بافتن قالی، گلیم و خورجین، در اردکان بافت قالی، موتابی، زیلو، کرباس، حصیر و سبد، در میبد بافت زیلو، در شهرستان تفت نساجی به همان شیوه سنتی و عمدتاً دستی، در شهرستان بافق قالیبافی، حصیر و پادری و تهیه جارو و بادبزن و در مهریز، قالیبافی، سبد بافی، سنگتراشی و چاقو سازی رواج دارد.  از گذشته های دور، بافت ایکات یا دارائی در نقاط مختلف کشورمان وجود داشته ولی در حال حاضر در کارگاههای محدودی در یزد، این پارچه زیبا تولید می شود.  جهت تهیه دارایی در قدیم ابریشم طبیعی به کارگرفته می شد ولی در حال حاضر ابریشم مصنوعی مورد استفاده قرار می گیرد.  با ادامه و استمرار انواع روشهای بافت ایکات، نقش های بی شمار از ساده ترین طرحهای راه راه و هندسی تا پیچیده ترین سبک(ژاکارد) از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده است. هرگز نمی توان دوگونه دارایی همسان پیدا کرد زیرا هر کدام نرمی و مواجی ویژه خود را دارند. جهت بافت دارائی از سه روش استفاده می شود و در هر سه روش وقت گیرترین کار، بستن و رنگ زدن و گشودن نخ هاست. زیلو بافیزیلو بافی یکی از مهمترین دستباف های استان یزد است که عمدتاً در میبد رواج داشته و دارد. تا سالهای اخیر که میبد هنوز دارای ویژگیهای یک جامعه بسته کشاورز خود کفا بود و حتی پوشاک اکثر مردم نیز از کرباسهای دستبافت زنان تهیه می شد، اکثر مساجد و زیارتگاهایی ایران با زیلو های میبد مفروش بود. بی جهت نیست که زیلو بافان میبدی این صنعت را از ابداعت اجداد خود می دانند. همان گونه که گفته شد، زیلو یک صنعت روستایی و وابسته به کشاورزی است. در روزگاری که کشاورزی رونقی داشت و نیروی کار ارزان بود، بخش عمده ای از کارهای بافندگی زیلو توسط افراد خانوار انجام می شد. از هر خانواده پر اولاد روستایی یکی "بافندگی"، یکی"پنجه زنی" و دیگری "کلاف لاکنی"  را به عهده می گرفت. بهمین دلیل کارگاههای زیلو بافی اکثراً اتاقی از خانه مسکونی بود که راهی نیز از آن به کوچه باز می شد. با تغییر ساختار اقتصادی این نظم از هم پاشیده و نیروی کار تقلیل یافت.  با تغییر یافتن ارزشهای فرهنگی نیز، استفاده از زیلو کم رنگ تر شده، زیرا موارد عمده مصرف زیلو در مساجد بود چرا که معتقد بودند که خانه خدا می بایست ساده و بی زرق و برق باشد ولی امروزه باتغییر یافتن تفکرها، قالیهای رنگارنگ در مساجد جانشین زیلوهای سفید و آبی شده اند. در بافت زیلو بیش از دو رنگ به کار نمی رود. در قدیم برای مصارف خانگی از دورنگ آبی و گلی استفاده می شد ولی امروزه دورنگ سبز و گلی به کار می رود. زیلو هایی هم که برای مساجد و  زیارتگاهها بافته می شود طبق روال گذشته از دو رنگ آبی و سفید استفاده می شود. در زیلو دو نوع نقش به کار گرفته می شود. نقش زمینه و نقش حاشیه. انواع نقشه ها فقط در زمینه تغییر می کند ولی حاشیه ثابت و یکنواخت است.   سفال و سرامیکمجتمع سفال و سرامیک سازی میبد از شهرستان اردکان یزد در روستای شمس آباد و در شش کیلومتری میبد واقع است و سفالگران خاک و خاک رس مورد مصرف خود را از منطقه استخراج و در محلی در داخل مجتمع انبار  می کنند. خاک رس منطقه میبد از چسبندگی زیادی برخوردار است. گل را به وسیله پا و یا در حال حاضر با دستگاه بال میل  ورز می دهند و آماده چرخ کاری می کنند و سپس آن را به اندازه های دلخواه گلوله می کنند و یا به اصطلاح چونه (چانه) می کنند. برای اشیاء بزرگ از گل سفت تر و برای اشیاء کوچک از گل نرم تر استفاده می شود. پس از تهیه گل کار شکل دادن به آن با چرخ سفالگری آغاز می شود و وقتی شیئی مورد نظر ساخته شده آنرا در مقابل آفتاب می گذارند تا خشک شود.  نقوش مورد استفاده روی سفالهای میبد، گلهای تزئینی، ماهی و پرنده و خورشید خانم است. بنظر می رسد که نقش ماهی را به کنایه از نقش پراهمیت و حیاتی آب در منطقه کویر و نقش خورشید را از خورشید درخشان حاشیه کویر الهام گرفته اند. به عبارتی دیگر نقوش این سفالها، بازتاب محیط زندگی، آرزوها و خواسته های سازندگان آن است.  نقوش سفالهای میبد بیشتر با رنگهای آبی، سبز، زرد و خطوط سیاه نقاشی می شود و از اصالت خاصی برخوردار است. گیوه دوزیاز گذشته های دور تهیه گیوه در استان یزد رایج بوده است. رویه گیوه توسط زنان در بخش های تفت، مهریز، نیز، هنزا، بهاباد و بغداد آباد بافته می شود. تخت کشی گیوه توسط مردان انجام می شود و سپس زنان برروی تخت آماده شده، رویه گیوه را می چینند. در استان یزد انواع مختلف گیوه بافته می شود که از نظر کیفیت و ظرافت با یکدیگر متفاوتند. مرغوبیت و ظرافت گیوه به رویه و تخت آن بستگی دارد.  روستائیان بیشترین مصرف کنندگان گیوه هستند که با تغییرنوع زندگی و معیشت و به بازار آمدن رقیبان  قوی تر، گیوه دوزی امروزه مورد مصرف فراوانی ندارد. آهنگری سنتیاز روزگاران قدیم صنعت آهنگری در یزد رواج داشته است و صنعتگران رشته مذکور علاوه برکشاورزی و کارگری، اوقات بیکاری خود را به ساختن فرآورده های آهنی صرف می نمودند. مصنوعات مذکور شامل انواع چاقو، قیچی، کارد، قند چین و قپان می شده است. امروزه تنها در نواحی مهریز، ندوشن، عقلا، سخوید و خضرآباد صنعت آهنگری سنتی رایج است. توضیحاتاستان یزد دربردارنده مجموعه بسیار با ارزش ازمیراث فرهنگی ایران زمین، درسده های گوناگون تاریخی است. عناصر مادی و معنوی فرهنگی موجود در استان یزد، به گونهای است كه بررسی تاریخی را از روزگار پیش دادیان تا کنون كاملاً فراهم كرده است. صدها مسجد، آب انبار، بازار، کاروان سرا، ساباط، قلعه، کاخ، آرامگاه، خانه، سرداب، خانقاه، حسینیه، کاریز و ده ها مکان مقدس تاریخی نزد زرتشتیان در گوشه و کنار این استان؛ مجموعهای کامل را به وجود آورده است. استان یزد؛ با قرار گرفتن در بخش مرکزی فلات ایران در برگیرنده نا مناسب ترین عوامل طبیعی چیره بر فلات مرکزی ایران نیز است. استان یزد از دیر باز منطقه ای صنعتی بوده و اکنون نیز دارای کارخانه های تولیدی بزرگ و کوچک است. این منطقه از جاذبه های پرشمار طبیعی, تاریخی, معماری, فرهنگی و اجتماعی برخوردار بوده و یكی از مهم ترین مناطق جهانگردی ایران به شمار می آید.

مکان های دیدنی و تاریخی
استان یزد از مكان های دیدنی و تاریخی بسیاری برخوردار است كه برخی از مهم ترین آن ها عبارتند از: مسجد جامع كبیر، مسجد كهن فرج، بقعه‌ی سید ركن‌الدین، بقعه‌ی دوازده امام، دخمه‌ی زرتشتیان، آتشكده‌ی زرتشتیان (یزدان)، باغ دولت‌آباد، بانك شاهنشاهی، خانه‌ی تقدیری، خانه‌ی مودت، مسجد ریگ، بادگیرها، گنبد عالی ابركوه، پرسبز، مجموعه‌ی خیرآباد، مسجد بیرون ابركوه، چهار سوق و بازارشاهی، مدرسه‌ی علمیه‌ی امام خمینی، رباط خرگوشی، تكیه‌ی امیرچقماق و مسجد جمعه‌ی نو (در یزد)، نارین قلعه (در میبد)، مسجد جامع (در اردكان) و كاروان‌سرای خرانق..

صنایع و معادن
استان یزد از دیر باز منطقه ای صنعتی بوده و صنایع آن به دو صورت صنعتی و دستی رواج داشته است. فرش بافی، چاقو سازی، سبد بافی، سنگ تراشی، پارچه بافی، زیلو بافی، سرامیك، سفال سازی، كرباس بافی، طلا و نقره كاری از صنایع دستی یزد هستند. این استان از نظر صنایع كارخانه ای اکنون دارای کارخانه های تولیدی بزرگ و کوچک است. علاوه برکارگاه های کوچک نساجی و شیرینی سازی، که شمار آن ها بسیار است، ده ها واحد تولیدی دیگر وجود دارد که در رشته های گوناگون فعالیت می کنند. صنایع ماشینی ریسنده گی و بافنده گی از سال 1312 هـ. ش، در استان یزد پدید آمد. اساس این دگرگونی وجود صدها کارگاه سنتّی بافنده گی و هزاران بافنده ماهر و هنرمند در این منطقه بوده، که هم زمان با نخستین حرکت های صنعتی شدن ریسنده گی و بافنده گی در کشور، به مراکز تولیدی کارخانه
ای روی آوردند. استان یزد با دارا بودن 330 واحد تولیدی نساجی، نیمی از منسوجات کشور را تولید و عرضه می کند و 70 در صد زمینه های اشتغال صنعتی استان یزد، به این صنایع تعلق دارد. با وجود شرایط آب و هوایی و زیستی نامناسب منطقه، تشكیلات زمین شناختی این استان، ذخیره های بزرگ معدنی را در دل خود، جای داده است، به طوری که می توان این استان را منطقه ای معدنی نامید. بزرگ ترین قطب های معدنی آهن ایران در استان یزد قرار دارد. هم چنین میتوان از معادن غنی سرب و روی مهدی آباد، کوشک، درّه انجیر و منصور آباد، بوکسیت صدر آباد، معدن اورانیوم ساغند اردکان كه در نوع خود در خاورمیانه بینظیر است، مس اردکان و تفت، نام برد. افزون بر آن، معدن های فلزی، سنگ های تزیینی با کیفیت بسیار بالا، مانند: مرمر، مرمریت، گرانیت، چینی، ... و نیز موادی چون باریت، گچ، فسفات، نمک، ... به فراوانی در سطح استان یزد وجود دارد.

کشاورزی و دام داری
كشاورزی استان یزد به دلیل بارش اندك به گونه كشت آبی است و رونق چندانی ندارد. تلاش كشاورزان این ناحیه براین است كه با بهره گیری از كم ترین آب و خاك حاصل خیز، توانسته اند كشاورزی را در محدوده ای اندك به دیگر بخش های اقتصادی پیوند دهند. از مهم ترین فرآورده های كشاورزی یزد می توان گندم، جو، آفتاب گردان، نباتات علوفه ای، جالیز، زیره، گوجه فرنگی، ‌بادمجان و سردرختی به ویژه انار، انجیر و پسته را نام برد. دام پروری نیز به روش سنتی و صنعتی رواج دارد، اما به دلیل كمبود علوفه رونق زیادی ندارد. مردم آبادی های پیرامون شهر یزد، به پرورش گوسفند، بز، گاو و شتر می پردازند. وجه تسمیه و پیشینه تاریخی یزد، یعنی آفریننده خوبی ها، پاكی ها و شهر خداست. نام گذاری این شهر با واژه «یزش» به معنای ستایش و نیایش در زبان پارسی میانه و با واژه یزدان یا یزتان به معنی پاك، مقدس، فرخنده و همچنین به معنی ذات خدا در ارتباط است. یزد در دوران هخامنشی و شاید پیش از آن «ایستاتیس» نامیده می شده که «هرفته» (فرافر) و «سریزد» كنونی، در 30 كیلومتری خاور شهر یزد بازمانده این شهر است. استان یزد از تاریخی كهن برخوردار است، تا جایی كه بنای شماری از شهرهای آن، مانند: میبد را به سلیمان پیامبر، یزد را به ضحاک و اسکندر مقدونی و ابر کوه را به ابراهیم پیامبر نسبت دادهاند. مجموعه آثار باستانی پراکنده موجود دراستان یزد به سهم خود، بازمانده شایان توجهی از تاریخ و فرهنگ کهن ایران است. کشاورزی و مدنیت یزد، در چهار کانون بزرگ مهریز و فهرج، یزد، رستاق و میبد و اردکان، پا گرفته است. این منطقه با قرار گرفتن در مسیر شاه راه های باستانی ری ـ کرمان و پارس ـ خراسان، در میانه هزاره نخست پیش از میلاد، نقش مرزبانی ایالت ها و نگه بانی راه های بسیاری را که به چهار سوی ایران می رفته، ایفا میکرده است. منطقه یزد بی گمان، در دوران هخامنشی دارای راه های بزرگ و معتبر، راه داری و مراکز پستی و چاپاری بوده است. زیرا علاوه بر راه های شناخته شده باستانی، از روی مدارک پیشین، راههای فراموش شدهای نیز که در روزگار باستان به مرکز اقتصادی و فرهنگی ایران باستان میپیوستهاند به تاز گی شناسایی شدهاند. منطقه یزد، در دوران ساسانی، به ویژه در روزگار قباد، انوشیروان و یزدگرد اوّل، ... از جایگاه اجتماعی و اقتصادی ویژه ای بر خوردار بوده و به عمران و آبادی آن، توجه بسیار شده است. در نخستین سده اسلامی، سرزمین یزد به دست مسلمانان افتاده قبایل عرب به سوی ایران سرازیر شدند. گروهی نیز از قبیله های بنی تمیم و بنی عامر، درکوی عرب ها ی یزد، استقرار یافتند. در سده 4 هـ. ق، که دیلمیان بر بخش های باختر و جنوب ایران و عراق چیره گردیدند، جمعی از علویان هم به یزد آمده در کوی حسنیان سکونت گزیدند. بنیان گذار این خاندان علاء الدوله ابوجعفر بود كه در 398 هـ. ق، از سوی سیّده خاتون، دختر عمه خود ( مادر مجدالدوله دیلمی ) به حکومت مستقل اصفهان و پیرامون آن منصوب گردید. در سال 443 هـ. ق طغرل سلجوقی، شمس الملوک ظهیر الدین ابومنصور فرامرز را به حکومت مستقل یزد و ابر کوه منصوب کرد. از سرشناس ترین افراد این خاندان امام زاده سیّد جعفر( ع) است، که از سیّدهای شریفی بوده که در سال 424 هـ. ق، در یزد در گذشت و مزارش هم چنان زیارتگاه مردم است. حکم رانی ابومنصور فرامرز در روزگار فرمان روایی طغرل، آلب ارسلان و ملک شاه سلجوقی بوده نزد آنان احترام ویژه ای داشت. پس از وی به ترتیب فرزندش مؤید الدوله ابومنصور علی بن فرامرز، علاءالدوله کالیجار و پسرش امیر فرامرز، بر یزد حكومت كردند. اینان در نزد سلجوقیان، دارای احترام و اعتبار بودند. چون امیر فرامرز پسر نداشت، حکومت یزد به دو دخترش واگذار و رکن الدین سام بن وردان روز، به اتابکی آنان گماشته شد. بدین ترتیب حکومت یزد، از آل کاکویه به اتابکان یزد انتقال یافت.
رکن الدین سام، پس از اندک زمانی، در سال 584 هـ. ق، از کار اتابکی دختران امیر فرامرز کنار رفت و برادرش عزالدین، به اتابکی رسید. اتابکان یزد با ایجاد پیوند های زناشویی، روابط دوستانه
ای با سلجوقیان بر قرار کردند و مورد احترام و مشورت آنان بودند. پس از عزالدین ( در گذشته 615 هـ. ق )، وردان روز، اسفهسالار ابومنصور ( قطب الدین ) ( در گذشته 637 هـ. ق )، قطب الدین محمود، رکن الدین علاءالدوله ( در گذشته 662 هـ. ق )، طغان شاه، علاءالدوله ( در گذشته 673 هـ. ق )، رکن الدین یوسف شاه، و حاجی شاه بن یوسف شاه یكی پس از دیگری به اتابکی رسیده بر یزد و پیرامون آن حکومت کردند. اتابکان در آبادی و عمران یزد کوشش های بسیاری کردند و بناهای زیادی از خود به یادگار گذاشتند. رکن الدین سام در نزدیکی دروازه مهریز مدرسه اتابک را ساخت. وردان روز در بازار دلالان، مدرسه وردان روز را بنا کرد. محمود شاه در گسترش شهر کوشید و کویهای بیرون شهر را درون حصار آورده میدانی بزرگ نیز در شهر ساخت. مادرش مریم ترکان نیز روستای مریم آباد را بنا نهاد. در روزگار حمله چنگیز به ایران سلطان ابومنصور اتابک ( قطب الدین )، چیر گی مغولان را پذیرفت و جانشیناناش به عنوان دست نشاند گان مغول، در حکومت یزد پایدار شدند و با کفایت و زیرکی، یزد را از سپاه مغول مصون داشتند.
در این دوره به دلیل امنیت و آرامش نسبی در یزد، بازرگانی و پیشرفت شهر ها و آبادی ها و مبادله کالاهای گوناگون، رونق یافت و کالاهای یزدی تا آن سوی آب های جنوبی ایران، به ویژه هندوستان راه یافت. راه داری و نگه داری راه ها، در دوران مغول و ایل خانان مورد توجه قرار گرفت و نگاه داری راه
ها را به بزرگان و امرا واگذار کردند. در اوایل سده 8 هـ. ق، امنیت و نیز راه هایی که از منطقه یزد میگذشتند؛ گسترش یافت. این مسأله نقش به سزایی در رونق بازرگانی و هم چنین شکوفایی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایالت یزد داشت. حکومت حاجی شاه بن یوسف آخرین اتابک خاندان اتابکان یزد، در 718 هـ. ق به دست امیر مبارزالدین محمّد بن مظفر از میان رفت.
امیر مظفر، بزرگ خاندان مظفر، از نواد گان غیاث الدین خراسانی بود، که در دربار ایلخانان مغول وارد خدمت شد و به حکومت میبد رسید. پس از مرگ او، پسرش امیر مبارزالدین محمّد در اوایل حکومت ابوسعید بهادر خان ( 716 – 736 هـ. ق ) ایل خان مغول به حکومت میبد و راه داری یزد انتخاب شد. در سال 718 هـ. ق، حاجی شاه بن یوسف، اتابک یزد را، در نبردی شکست داده وضمن پایان دادن به حکومت اتابکان یزد از سوی ابوسعید بهادر خان، به حکومت یزد رسید.
مبارزالدین محمّد، پس ازدرگذشت ابوسعید بهادر خان، دم از استقلال زد و بر کرمان، شیراز و قلمرو حکومت ملوک شبان کاره، در جنوب ایران چیره شده در سال 723 هـ. ق، حکومت آل مظفر را تشکیل داد. یزد، در روزگار حکومت امیر مبارزالدین، از نظر سیاسی و اقتصادی دارای اهمیت و اعتبار شد. این جایگاه، نه تنها به خاطر تلاش مظفریان در یزد پدید آمد، بلکه شرایطی که در دوره مغول بر کشور حاکم شد، شهر های دور افتاده و به دور از هیاهوی سیاسی، چون یزد را مورد توجه نام داران قرار داد. طی یک سده حکم رانی مغول بر ایران، ناحیه یزد بیش از دو برابر گسترش یافت و با مدیریت و تدبیر امیر مبارزالدین محمّد، به مرکز فعالیت های سیاسی و اقتصادی تبدیل یافت.
قلمرو امیر مبارزالدین محمّد با در گذشت وی به سال 765 هـ. ق بین پسران
اش بخش شد، به طوری که سلطان احمد، در کرمان، شاه محمود، در اصفهان، شاه یحیی، در یزد و شاه شجاع، در فارس و بخشی از خوزستان به حکومت پرداختند. كه از این میان شاه یحیی نسبت به آبادانی سرزمین یزد، تلاش بسیار کرد. در حکومت 77 ساله آل مظفر ( 718 – 795 هـ. ق ) منطقه یزد به اوج شکوفایی و بزرگی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی رسید. در مدرسه ها، مسجدها، دارالسیاده ها و خانقاه ها، علوم گوناگون رایج زمان، درس داده می شد. ویژ گی دیگر دوره مظفریان رونق صوفی گری در یزد است. ایجاد خانقاه ها ویژه مرشدان و مریدان صوفیان نبود، بلکه شاهان و شاه زاد گان مظفری و بزرگان هم بدان علاقه مند بوده صوفیان یزد، از احترام ویژه خاندان مظفری بر خوردار بودند. حکومت آل مظفر در سال 795هـ. ق به دست تیمور لنگ خاتمه یافت. تیمور لنگ حکومت یزد را به یکی از نزدیکان خود سپرد. اما پس از بازگشت تیمور به ماوراءالنهر، گروهی، از همدلی مردم نسبت به آل مظفر بهره برده به رهبری آبدار، یزد را از دست حاکم تیموری بیرون آوردند. سپس سلطان محمّد، پسر ابوسعید طبسی، یزد را به دست آورده استقلال آن را اعلام نمود. با عدم توفیق حاکمان تیموری نایین، اصفهان و اردستان در برگرداندن نظم و امنیت به یزد، پیر محمّد، پسر عمر شیخ و نوه تیمور لنگ حکم ران فارس، و نیز حاکم سیستان با سپاهی ره سپار یزد شده؛ یزد را محاصره و سرانجام گشودند. تیمور لنگ برای حفظ جایگاه هنری و اهمیت یزد، دستور داد نسبت به مردم این سامان نرمی نشان داده مالیات دو ساله را نگیرند. هم چنین فرمان داد تا برج و باروی شهر را بنا کرده دارالحکومه معروف به « دژ مبارکه نارین قلعه » را به طور شایسته ای بسازند.
ایالت یزد پس از مرگ تیمور، مدتی پهنه درگیری نوادگان تیمور، پیر محمّد و اسکندر بود. شاهرخ پسر تیمور با پیروز شدن بر دیگران حکومت یزد را به امیر جلال الدین، پسر چخماق سامی سپرد. وی با مردم یزد به خوبی رفتار کرد و برای عمران و آبادی این سرزمین کوشش نمود و بناهای بسیاری از خود بر جای نهاد، که برخی از آن ها هنوز برجای مانده از آثار تاریخی و دیدنی استان یزد به شمار می روند. پس از در گذشت امیر جلال الدین، بیوه و فرزندانش دنباله کار را گرفته از خاندان خود، نام نیک به یادگار گذاشتند.
بازماند گان تیمور، در همه جا دل گرم کننده هنرمندان، معماران و اندیشمندان بودند و یزد نیز در این زمان به شکوفایی اقتصادی، هنری و فرهنگی رسید. کاشی کاری
های مسجد جامع و میدان امیر چخماق و مسجد امیر چخماق، مصلای عتیق، ... از آثار این زمان است. مدرسه ها و کتاب خانه های بسیاری چون مدرسه و کتاب خانه قطبیه سربلوک، مدرسه دارالصفا، مدرسه و کتاب خانه یوسف چهره، مدرسه و کتاب خانه اصیلیّه سردهوک و کتاب خانه باوردیه ایجاد شدند، که نویسنده گان، پژوهش گران و تاریخ نگارانی، چون شرف الدین علی یزدی، در آن ها پرورش یافتند.
با برآمدن ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو، یزد از دست تیموریان بیرون رفته امیران ترکمان، یکی پس از دیگری بر ایالت یزد حکومت کردند. حكومت طوایف گوناگون با تسلط شاه اسماعیل صفوی بر تمام ایران در 913 هـ. ق، خاتمه یافت. نعمت الله باقی، پسر میرزا عبدالباقی، صوفی سرشناس، که در جنگ چالدران کشته شد، در زمان شاه تهماسب، دختر شاه اسماعیل را به زنی گرفته حاکم یزد شد. وی دیوان خانه عباسیه را ساخت و مسجد شاه تهماسب، در نزدیکی میدان بعثت کنونی از یادگارهای اوست. از دیگر آثار دوران صفوی می
توان به این موارد نیز اشاره كرد : غیاث آباد تفت که به دست میر میران فرزند نعمت الله باقی ( ممدوح وحشی بافقی )، مدرسه شفیع ، مسجد شاه ولی تفت كه شاه ابوالوالی حاكم یزد آن را بنا نهاده است.
در هنگام حمله افغان ها، مردم رشید و آزاده سرزمین یزد، به رهبری میرزا عنایت سلطان، دلاوری های بسیاری از خود نشان دادند؛ چنان كه محمود افغان، در گشودن یزد ناکام مانده راهی اصفهان گردید. اشرف افغان، جانشین محمود، نیز پس از چهار سال نبرد توانست یزد را بگشاید. با روی کار آمدن نادرشاه افشار و بیرون راندن افغان ها از ایران، محمّد تقی خان، خواهر زاده عنایت سلطان به حکومت یزد منصوب شد. وی و فرزندانش، تا آخر دوره قاجار، در نقش حاکم یا مستوفی یزد خدمت های ارزنده ای به این سرزمین کرده آثار تاریخی و بنا های دیدنی بسیاری در یزد به یادگار گذاشتند. باغ دولت آباد، باغ ناصریه، مدرسه خان، میدان خان، بازار خان، بازار قیصریه و... از آثار آنان است. این منطقه در دوره قاجاریه و پس از آن در آرامش و آبادانی به سر برده و هم اكنون نیز یكی از مهم ترین و ارزشمندترین مناطق ایران است.
مشخصات جغرافیاییاستان یزد؛ با قرار گرفتن در بخش مرکزی فلات ایران در برگیرنده نا مناسب ترین عوامل طبیعی چیره بر فلات مرکزی ایران نیزاست. کویرهای بزرگ لوت و دشت کویر تا دریاچه نمک قم و کویر نمک هرات و مروست تا کویر نمک ابر کوه و باتلاق گاوخونی استان یزد را فرا گرفته اند. بارش اندک همراه با تبخیر شدید، دور بودن از دریا، نزدیکی با کویر خشک و پهناور نمک، رطوبت نسبی کم همراه با گرمای بسیار، از عواملی هستند، که استان یزد را به گونه خشک ترین استان ایران در آورده است. گذشته از آن، در این منطقه نوسان شدید درجه حرارت نیز وجود دارد. از نظر جغرافیایی بین 29 درجه و 48 دقیقه تا 33 درجه و 30 دقیقه پهنای شمالی و 52 درجه و 45 دقیقه تا 56 درجه و 30 دقیقه درازای خاوری از نصف النهار مبدا واقع شده است. این استان از شمال خاوری به استان خراسان از شمال و باختر به استان اصفهان، ازجنوب باختری به استان فارس و از جنوب خاوری به استان كرمان محدود می شود. به دلیل دور بودن از مرزهای ایران، در درازای تاریخ از بحران ها و فشارهای فرهنگی و نژادی مصون مانده است. استان یزد براساس سرشماری سراسری سال 1375 جمعیتی در حدود 828401 نفرجمعیت داشته و شهرستان های آن عبارتنداز: ابركوه، اردكان، بافق، تفت، خاتم,صدوق, طبس, مهریز، میبد و یزد.دشت رسوبی یزد، در فلات مركزی ایران، از حوزه های مهم جغرافیایی است كه از دامنه شیركوه در جنوب آغاز می شود و با شیب ملایمی تا كویر سیاه كوه در شمال ادامه می یابد. با توجه به موقعیت جغرافیایی، این استان در بر گیرنده نامناسب ترین عوامل طبیعی چیره بر فلات مرکزی ایران است. استان یزد گذشته از جایگاه ویژه طبیعی - جغرافیایی و دارا بودن منابع زیرزمینی، از لحاظ تاریخی و فرهنگی نیز از كهن ترین مناطق ایران به شمار می رود و از گذشته های دور دارای فرهنگی درخشان بوده است. كوه های این استان جزو رشته كوه های مركزی ایران به شمار می روند. دشت های كویری آن، همانندی زیادی با دشت كویر و دشت لوت دارند. بلندترین ناحیه استان یعنی رشته كوه های شیركوه (4075 متر) در بخش جنوب باختری استان قرار گرفته و پست ترین ناحیه، شمال تا شمال خاوری را در بر می گیرد كه همراه با باتلاق های نمك است. راه های دست رسی به این استان عبارتند از:
راه ری ـ اصفهان ـ یزد:‌ این راه از ری به سوی جنوب رفته از قم و کاشان گذشته به شهر گبای ( اصفهان کنونی ) رسیده از آن جا شعبه ای از آن، از راه یزد به کرمان و از کرمان باز شعبه ای به سیستان، سند و کرانه های دریای مکران ( دریای عمان ) می پیوست.
راه یزد ـ سیستان: از سیستان تا یزد، راهی وجود داشته، که کویر را در دور افتاده ترین بخش هایش، یعنی بین « ده سلم » و گدارباروت، میان بر می کرده است. راه یزد به خراسان:‌ این راه كه دارای ایستگاه های بسیاری است، از یزد به سوی آنجیره و خزانه رفته از تل سیاه و ساغند وپشت بادام گذشته به رباط محمّد رسیده از آن جا به ریگ و مهلب و رباط حوران، ... رفته، سر انجام به ترشیز ( کاشمر ) و از آن جا به نیشابور می پیوسته است.
در حال حاضر استان یزد دارای راه های زمینی و هوایی است. راه های زمینی آن، از گونه شوسه، آسفالته و راه آهن، عبارتند از:
1- راه های اصلی، فرعی، روستایی: این راه ها، شامل راه های اصلی، فرعی، روستایی و مال رو است. راه های اصلی، استان را با استان های اصفهان، فارس، کرمان و خراسان پیوند می دهد و از راه های مهم ارتباطی شمال به جنوب و باختر به خاور ایران است.
استان یزد، در سال 1375 هـ. ش، دارای بیش از دو هزار کیلومتر راه اصلی آسفالته و راه های فرعی و روستایی بوده است. محور اصلی ارتباطی استان یزد، سرشناس به جاده سنتو، یکی از پر رفت و آمدترین شبکه های ارتباطی ایران، به ویژه در حمل و نقل بار با وسایط نقلیه سنگین به شمار می رود. بندر های مهم هرمزگان و هم چنین بندر استراتژیک چابهار در استان سیستان و بلوچستان نیز تأثیر زیادی در رونق این راه ارتباطی داشته اند.
راه های فرعی، شهرستان های استان را به یک دیگر و یا شهرستان ها را به شهر یزد پیوند می دهند. راه های روستایی نیزکه درسال های اخیر ایجاد شده، روستاها، دهستان ها و مراکز بخش ها را به یک دیگر پیوند می دهند و نقش ارزنده ای در زندگی اجتماعی روستاییان و کشاورزان منطقه ار لحاظ اقتصادی، ارتباطی و حمل بار دارند.
2- راه آهن: راه آهن استان یزد؛ سبب پیوند این استان با استان های اصفهان و کرمان و سبب ارتباط مراکز معدنی و صنعتی ایران است. راه آهن سراسری ایران، از تهران شروع و شاخه جنوب خاوری آن، پس از گذر از شهر قم، به دو بخش شده، یکی از طریق کاشان و اصفهان به یزد رسیده و دیگری پس از گذشتن از بافق به زرند و شهر کرمان می پیوندد.
3- راه های هوایی: استان یزد از طریق راه های هوایی به بیش تر نقاط و مراکز استان های دیگر، مانند : تهران، شیراز، اصفهان، کرمان، بندر عباس، زاهدان، مشهد، ... بستگی دارد. فرودگاه شهید صدوقی یزد دارای امکان های کافی برای پذیرش هواپیماهای مختلف بوده و می تواند خدمات فرودگاهی بایسته را برای پرواز های داخلی و خارجی تأمین کند. علاوه بر پرواز های هر روزه تهران – یزد و بر عکس، پرواز های دیگری به اصفهان، مشهد، زاهدان، بندر عباس، شیراز، کرمان، ... در این فرودگاه انجام می شود. اخیراً پرواز های حج و زیارت سوریه نیز به طور مستقیم از فرودگاه شهید صدوقی یزد انجام می شود.
شهرهای استان :ابرکوه - بافق - اردکان - خاتم - صدوق - طبس - تفت - مهریز - میبد - یزد .

دین زرتشت در یزد

ممکن است شما در شهرتان از پیروان آیین زرتشت را ندیده باشید ولی در برخی استان ها از جمله یزد، پیروان این آیین زندگی می کنند، از جهات مختلفی زرتشتیان در یزد، جزو همشهریان مهربان به حساب می‌آیند، دلایل زیادی برای این عنوان وجود دارد، یکی از ساده ترین دلایلش همین چند وقت پیش اتفاق افتاد، به دلیل همزنانی جشن سده با ایام عاشورا وتاسوعا حسینی، این جشن که چندین قرن به طور مرتب و هر ساله اجرا می شد، به نیت احترام و علاقه زرتشتیان به امام حسین(ع) برگزار نشد و زرتشتیان برخلاف دیگر سالها در این ماه، همراه مسلمانان به عزاداری پرداختند. مکان های مقدس زرتشت هم مثل دیگر آیین ها به برخی مکان ها به عنوان جای متبرک و به اصطلاح نیایشگاه می نگرند،که هر کدام در موقعای از سال مورد توجه قرار می گیرد و اعمال مخصوصی در آین انجام می شود، اکثر این نیایشگاه ها در استان یزد است. زیارتگاه (نیایشگاه ) پیرهریشت، اعمال مخصوصی در روزهای امرداد تا خور (خیر ) و در تقویم ایرانی 7 تا 11 فروردین هر سال در این مکان برگزار می شود. زیارتگاه پیرهریشت در 90 کیلومتری غرب یزد واقع است. به باور زرتشتیان پناهگاه دختر (کنیز) یزدگرد که نامش مروارید بوده (نام او را گوهربانو نیز گفته اند) می باشد. وقت کردید یک سری بزنید.پیر سبز دیگر نیایشگاه زرتشتیان است. به اصلاح محلی به نیایشگاه چک چک معروف است. روز اشتاد تا انارام یعنی بیست و ششم تا سی ام خورداد ماه باستانی یا 24 تا 28 خرداد خورشیدی مورد توجه است.زیارتگاه پیر سبز در 68 کیلومتری غرب شهر یزد و نزدیکی شریف آباد یزد (اردکان) در کمر کوهی واقع شده و روایت است پناهگاه یکی از شاهدختهای ساسانی بنام حیات بانو می باشد. در دیواره سنگی یکی سوی نیایش گاه محلی وجود دارد که روییدنیهایی مانند پرسیوشان و مورد و انجیر کوهی رشد کرده است و آب قطره قطره از شکاف سنگها بیرون می ریزد و در داخل حوض سنگی زیر آن ذخیره می گردد.زیارتگاه پیرنارستانه از دیگر زیارتگاه هاست، روز سپندار مزد تا آذر پنجمین تا نهمین روز تیرماه باستانی 2 تا 6 تیر خورشیدی زرتشتیان به 31 کیلومتری شرق یزد و در پشت کوه در بید می روند. گویند یکی از شاهزادگان ساسانی بنام اردشیر بر شکارچی روشن بینی نمایان می شود. زرتشتیان به مدت پنج روز در این زیارتگاه به گردهم آمده و به درگاه اهورامزدا نیایش می کنند.زیارتگاه (نیایشگاه) پارس بانو (بانوی پارس)در روز مهر تا روز ورهرام شانزدهمین تا بیستمین روز از تیرماه باستانی 13 تا 17 تیر خورشیدی میزبان اهالی آیین زرتشت است. زیارتگاه پیر بانو در دامنه کوهی نزدیک جنوب شهر عقدا در 112 کیلومتری شمال غرب یزد در محلی بنام ارجنان (زرجو) واقع شده و یا از تهران به سمت یزد از عقدا گذشته دهکده بعدی سمت راست جاده بنام شمس آباد بطرف پیربانو می رود به باور زرتشتیان شهبانوی پارس بنام خاتون بانو در این مکان مقدس پناهنده شده است. اما زیارتگاه (نیایشگاه) نارکیروز مهر تا ورهرام شانزدهمین تا بیستمین روز از امرداد ماه باستانی 12 تا 16 مرداد خورشیدی میزبان مردم زرتشت است. زیارتگاه پیرنارکی در 58 کیلومتری غرب شهر یزد بر دامنه کوه بلندی بنام کوه تجنک نزدیک دره زنجیر و یا در نزدیکی تفت، از دره گیگون واقع است. اورده اند که پناهگاه عروس فرمانروای پارس که نامش نازبانو می باشد را این مکان مقدس در خود گرفته است. زرتشتیان در روزهای ویژه زیارت نارکی در ا ین مکان با گردهم آمدن به نیایش اهورامزدا می پردازند. همه ساله در این مکان مقدس جشنواره فرهنگی، دینی به همراه اهدای جوایز به دانش آموزان و دانشجویان ممتاز زرتشتی سراسر ایران و جهان برگزار می گردد.چک چکاین مجموعه زیبا که در دل کوه و در کویر و فاصله 108 کیلومتری استان یزد و در 40 کیلومتری شهر تاریخی اردکان قرار دارد به عنوان یکی دیگر از مکان مقدس و عبادتگاه زردشتیان به حساب می آید که هر ساله (2۳ تا 27 خرداد ماه) زردشتیان تمام نقاط جهان در این مکان گرد هم می آیند و با ایزد پاک و منان خود به عبادت می پردازند .از آنجا که در دل این کوه آب چِک چِک می کند مردمان کویری با گویش خود به آن چَک چَک می گویند . و این واژه بر این مجموعه زیبا مانده است  
شنبه 8/3/1389 - 9:14
آموزش و تحقيقات
مقدمه :آمایش سرزمین عبارت از" تنظیم رابطه بین انسان ، سرزمین و فعالیتهای انسان در سرزمین به منظور بهره برداری درخور و پایدار از جمیع امكانات انسانی و فضایی سرزمین در جهت بهبود وضعیت مادی و معنوی اجتماع در طول زمان" است.
به عبارت ساده تر انسان با ید آن استفاده ا ی را از سرزم ین به عمل آورد كه ویژگی ها ی طبیعی (اكولوژیكی) سرزمین اقتضا می نماید و سپس ا ین و یژگی ها را با نیازهای اقتصاد‌ی و اجتماعی خود وفق دهد . آمایش سرزمین یافتن مناسب تر ین مكان در راستا‌ی انواع توسعه انسان است هنگامی كه مكان انواع توسعه و یا استفاده ممكن مشخص گرد ید به آراسته نمودن آنها اقدام می نما ید. آما یش سرزمین بهترین ، ارزان تر ین و موثرتر ین راه جهت انجام توسعه پا یدار و حل مشكلات تخر یب مح یط ز یست ، بازده ی اقتصاد‌ی و رفاه اجتماعی است .
آمایش سرزمینآمایش سرزمین به طور كلی شامل سه مرحله است : ۱- تهیه طرح پا‌‌یه آما یش سرزمین ، ۲- ته یه طرح آما یش مناطق و ۳- ته یه برنامه ها ی توسعه مناطق . وقت گیرترین و مشكلترین مرحله آما یش سرزمین ، مرحله دوم آن است كه طی آن توانها ی بالقوه و بالفعل سرزمین در مناطق باید تعیین گردند. در آما یش سرزمین عوامل متعدد طبیعی و اجتماعی با یستی در نظر گرفته شوند كه مهمتر ین عنصر منابع طبیعی خاك می باشد . مطالعه خصوصیات خاك ، پا یه هر نوع پروژه آما یش سرزمین است خاك در تعیین كاربر ی زم ین (صنعتی، كشاورز ی و شهر ی) بسیار حائز اهمیت است اطلاعات خاك در مورد آما یش سرزمین باعث می شود هم در وقت و هم در هزینه صرفه جویی شود و به ما كمك می كند كه با اطمینان در مورد نحوه كاربری سرزمین تصمیم گیری نماییم. جهت مد یریت خاك و حفاظت از آن در آما یش سرزمین شهر ی، به اطلاعاتی در خصوص خواص خاك و موارد موثر بر تخریب خاك مورد نیاز است . هدف از آمایش سرزمین در شهرها ا ین است كه ساختمان ساز ی در آنها تابع قوانین و مقررات می گردد كه كمتر ین تخریب را در بر داشته باشد . در واقع از خاكها ی ارزشمند و حساس با یستی حفاظت نمود و تخر یب خاكها ی سطحی را به حداقل رساند. براساس اصول توسعه پا یدار خاك نبا یستی به گونه ا ی استفاده گردد كه در آ ینده غیر قابل استفاده باشد . بنابراین بررسی خاك یك فاكتور مهم در آمایش سرزمین می باشد.
در خصوص آما یش سرزمین كشاورز ی نیز نیاز به بررسی خصوصیات فیزیكی، شیمیایی، مورفولوژ ی و هیدرولوژی خاك می باشد . پارامترهایی كه باید در لایه های سطحی خاك بررسی شوند عبارتند از :
CEC ، pH :نسبت كلسیم به منیزیم، بافت، نفوذپذ یری،  مقدار آب قابل استفاده و مقدار مواد آلی می باشد
یكی از عوامل مهم كه با یستی مورد بررسی قرار گیرد تخلیه مواد آلی از خاك است كه هر چه میزان آن كمتر باشد از تخریب و تجز یه خاك جلوگیری می شود . در واقع جهت آما یش سرزمین كشاورز ی نیاز به اطلاعات زیر می باشد:
۱-خصوصیات ذاتی خاك (خواص فیزیكی، شیمیایی و بیولوژیكی خاك)
۲-خصوصیات یا جنبه های محیطی مانند اقلیم، توپوگرافی و پوشش گیاهی (هر گیاه اقلیم خاصی را نیاز دارد)
۳- جنبه های اقتصادی- اجتماعی
این سه بخش قسمت اول آمایش سرزمین كشاورزی است و در بخش بعدی بایستی نیازهای گیاهان نیز در نظر گرفته شوند.
خاك، مجموعه مواد طبیعی بررو ی پوسته خارجی زمین است كه دارا ی موجودات زنده می باشد و قادر به نگهداری گیاه است و دارای خواص و مشخصاتی است كه تحت تاثیر عوامل تشكیل د هنده خاك به وجود آمده است . برای پی بردن به خصوصیات ذاتی خاك بایستی
Soil surveying انجام گردد. در كشورهای پبشرفته منظور از Soil surveying آمایش سرزمین یعنی برنامه ریزی نمودن برای اراضی می باشد اما هدف از Soil surveyingدر كشورهای جهان سوم یافتن اراضی بیشتر است.
Soil surveying در ایران از سال ۱۳۳۱ آغاز شده است كه علت آن نیز پروژه های عمرانی در رابطه با آبیاری (سد ساز ی، زهكشی، تسطیح اراضی) بوده است . این نقشه ها به دلیل محدود بودن هدف و استفاده از سیستم طبقه بند ی قد یم آمریكا بسیار ابتدایی بوده و كاربری آن نیز محدود می باشد. با وجود این كه از سال ۱۳۵۱ تهیه نقشه خاك بر اساس سیستم جدید Soil Taxonomy بوده است ولیكن اطلاعات موجود در نقشه ها بسیار محدود بوده و تنها برا ی اهداف خاصی مانند طبقه بند ی اراضی برای آبیاری می‌توان از آنها استفاده نمود. این در حالی است كه نقشه خاك مهمترین فاكتور در آمایش سرزمین است. برای تهیه نقشه خاك ابتدا از پروفیل خاك نمونه بردار ی شده و نمونه ها ی خاك آنالیز و نتا یج در بانك اطلاعاتی ذخیره می شوند . مهمتر ین فاكتورهایی كه در تهیه نقشه خاك بایستی در نظر گرفته شوند شكل خاك، ساختار زمین، آب و هوا، شیب و كاربری آن است و در این راستا تنها اطلاعات حال حاضر خاك مد نظر نمی باشد بلكه تغییر و تبد یل ها جهت شكل گیری و تحول خاك نیز              بایستی در نظر گرفته شوند . اطلاعاتی كه می توانند برا ی ا ین هدف استفاده شوند شامل : نقشه ها ی زمین شناسی، كاربر ی زمین در حال و گذشته، اطلاعات ارزیابی خاك Landfill ،مكانهای آلوده و سایر اطلاعات قابل استفاده دیگر می باشد
تجربیات سه کشور اسکاندیناوی در آمایش سرزمین  مبانی نظری :از آنجایی که انسان موضوع توسعه بوده و هدف آن بهبود بخشیدن به شرایط زیست آحاد جمعیتی است که در یک سرزمین به سر می برند ، لذا برای توسعه ، انسان باید همگام با سرزمین و بهره برداری بهینه از امکانات آن پیش رود . این امر خود مستلزم مطالعه رابطه انسان با طبیعت و هماهنگی توسعه اجتماعی ،اقتصادی با محیط زیست می‌باشد.   تصمیم گیری درباره اینکه طرح های جدید کجا واقع شود ، به اندازه تصمیم گیری درباره سرمایه گذاری در آن طرح اهمیت دارد.  تعریف آمایش : آمایش اسم مصدر آمودن و آمائیدن بوده و به معنای درهم کردن ، آراسته کردن و مستعد کردن سرزمین می باشد. در مورد آمایش سرزمین تعاریف مختلفی ارائه شده است . آمایش به خودی خود نمی تواند هدف باشد بلکه بیان جغرافیا و ترجمان فعالیت و هدف است .  آمایش سرزمین که تلفیقی از سه علم اقتصاد ، جغرافیا و جامعه شناسی است شامل اقدامات ساماندهی و نظام بخشی به فضای طبیعی – اجتماعی اقتصادی ملی یا محلی است که بر اساس تدوین اصلی ترین جهت گیری توسعه بلند مدت کشور دریک نگاه از بالا به توسعه ملی وتعیین بازتاب ها ، امکانات و قابلیت ها و موانع و تنگناها و تلفیق دو فرآیند فوق در برخورد با بخش های اقتصادی و هماهنگی بین بخش و منطقه ای می باشد. در واقع آمایش سرزمین با توجه به عامل انسان ، محیط و منابع، نحوه استفاده بهینه از منابع و امکانات و چگونگی استقرار انسانها و فعالیتها را در فضای جغرافیایی ملی و منطقه ای سامان می دهد. برنامه ریزی برای نحوه استفاده از سرزمین و منابع آن پدیده ای جدید و منحصر به دوران اخیر و جهان پیشرفته امروزی نیست در واقع از زمانی که بشر شروع به شکل دهی به فضای ذهنی و ادراکی خود می کند ، قلمرو ادراکات ، احساسات ، تصورات ، تفاهمات و مفاهیم را تعیین کرده و بدینوسیله در جهت تحقق بخشیدن به نیازها و انگیزه ها و اهداف خود تلاش می کند ، اولین نطفه های استفاده نیمه آگاهانه و هدفمند از طبیعت یا به نوعی برنامه ریزی نیمه آگاهانه جهت بهره برداری و بهره مندی از منابع طبیعت بسته می‌شود. بررسی سیر تکاملی انسان در استفاده از سرزمین ، در سه دوره اصلی صورت می‌‌پذیرد که شامل : 1)    دوران تحولات کشاورزی و پس از آن ، 2)    دوره تحولات صنعتی تا ظهور نگرش سیستمی و کل گرایی ،  3)    دوره ادغام اطلاعات و علوم بشری و ظهور و گسترش ایده محیط زیست گرایی تا زمان حاضر . درک قانونمندیهای طبیعت و تاحد امکان برنامه ریزی برای بهره برداری و استفاده از طبیعت  ، به تدریج  مفهوم جدیدی به نام « اکولوژی سیمای سرزمین »به عنوان یک علم بین رشته ای توسط اکولوژیست ها و جغرافیدانان پس از جنگ دوم جهانی در اروپای مرکزی معرفی گردید که به بررسی روابط بین جوامع انسانی و فضای زیستی آنها اعم از چشم انداز باز یا انسان ساخت – می پردازد . هر چند که کارهای علمی و پایه ای آمایش سرزمین به قرن 19 به ویژه به کارهای دانشمندانی مانند « فون توین » و « وبر » و دیگران بازمی گردد آنگاه در اوایل قرن بیستم به کارهای پایه ای و مطالعات مکان یابی « کریستالر » . « لوش » و دیگران می رسیم . بعد از جنگ جهانی دوم دانشمندانی مانند « والتر ایزارد » و « جان فرید من » و« کوکلانسکی» و « فرانسواپروو » و چند نفر دیگر  کارهای مهمی در زمینه برنامه ریزی منطقه ای ، مطالعات فضایی و آمایش سرزمین ( توسعه فضای ملی ) انجام داده اند . به طور کلی کشورهای اروپایی که در زمینه آمایش سرزمین از قدمت بیشتری برخوردار هستند ، خود از نظر نظام حکومتی به گروههای ذیل تقسیم می شوند :   1)    دولتهای بسیط سنتی شامل : لوگزامبورگ ، یونان و ایرلند .2)     دولتهای بسیط با تفویض اختیار به مقامات محلی  شامل: سوئد ، دانمارک و نروژ  .3)    دولتهای بسیط با تفویض اختیار به مناطق شامل: پرتقال ، انگلیس ، فرانسه ، هلند و فنلاند . 4)    دولتهای بسیط منطقه ای شده شامل : ایتالیا و اسپانیا . 5)    دولتهای فدراتیو شامل : سوئیس ، اتریش ، آلمان و بلژیک .6)     دولتهای در حال گذار شامل : چک ، مجارستان و لهستان . در این مقاله به بررسی سه کشور منطقه اسکاندیناوی که دارای دولتهای بسیط با تفویض اختیار به مقامات محلی هستند ، اشاره می گردد.
الف) تجربه سوئد :            سوئد کشوری است به مساحت 450 هزار کیلومتر مربع (اندکی بیشتر از یک چهارم مساحت ایران) و8854 هزار نفر جمعیت به نحوی که تراکم سکونت در این کشور از 20نفر در کیلومتر بیشتر نیست.              در سوئد مانند بیشتر کشورهای اسکاندیناوی ، مسئولیت تهیه  برنامه های کالبدی به مقامات محلی (شهرداریها تفویض شده است . با آنکه سوئد نظام«حکومتی بسیط» دارد  مسئولیت دولت مرکزی در این زمینه حتی در مقایسه با کشورهای فدراتیو اندک است . دولت مرکزی تنها هدف های بسیار کلی را مطرح می کند و به مباحثی که با مصالح ملی سروکار دارد ، می پردازد . در حال حاضر محور اصلی برنامه ریزی نه تنها دولت مرکزی که مناطق و استانها هم نیست . مسئولیت برنامه ریزی کالبدی بیشتر با کمون ها یا شهرداریها ست .             در دوران حکومت بلامنازع سوسیال دموکراتها در سوئد (حدود 30سال پس از جنگ دوم جهانی) ، سهم دولت مرکزی در نظام برنامه ریزی بیشتر بود و دولت قدرت زیادی برای هدایت عمران در سطح ملی و محلی داشت . نیاز به طرح کالبدی ملی از سال 1945 احساس شده بود . در قانون شهرسازیسال 1947 سوئد (ملهم از تجربه انگلیس) هریک از شهرداریها مکلف به برنامه ریزی های ذیل بودند : 1- طرح جامع : در طرح جامع و تفصیلی راهنمای شهرداریها برای صدور پروانه ساخت و ساز و شبکه ترابری بود و کاربری آینده زمین ها را رقم   می زد . هر 5سال یکبار در این طرح ها بازنگری می شد . پس از تأسیس وزارت طرح ریزی کالبدی و حکومت های محلی ، «سازمان ملی طرح ریزی کالبدی و ساختمان» در سال 1968 مأمور تهیه طرح ملی شد و به چند مسئله پرداخت :  -  صنایع آلاینده ،  -  حفاظت محیط زیست  ، - حفظ آثار باستانی ملی .  این طرح از طریق روزنامه ها به مردم منتقل و از آنان نظرخواهی شد . در سال 1972 لایحه دولت در زمینه طرح ریزی کالبدی به تصویب مجلس رسید که بر اساس آن هریک از 284 شهرداری سوئد ، پیشنهادهای خود را به 24 شورای استانی وقت ارسال و آنان نیز نظرات خود را برای رسیدگی به دولت مرکزی بفرستند . 2- طرح های ساختاری: . طرح های ساختاری برای سراسر محدوده مقام محلی (شهرداری) تنظیم شده مکان و مقررات تفکیک و ساخت و ساز را نمایان می سازند . 3- طرح های کلی : این برنامه باید برای سواحل دریاها ، زمین های پیرامون دریاچه ها و نواحی کوهستانی و یا سراسر محدوده مقام محلی تهیه شوند . در دهه 1970رفته رفته این فکر که نظام برنامه ریزی سوئد بیش از حد خشک است عمومیت یافت . از سوی دیگر در دههای 1980و 1990 در سراسر اروپا یک تفکر رواج یافت :        « دخالت کمتر دولت در امور اقتصادی و ازادی بیشتر بازار »  این نهضت در سوئد ، مانند بسیاری از کشورهای دیگر ، موجب تمرکززدایی از ادارت دولتی شد . از ژوئیه سال 1987 در امور مربوط به کاربری زمین و محیط کالبدی دوقانون جدید ذیل جانشین قوانین گذشته شد : -       قانون مدیریت منابع طبیعی ،-       قانون شهرسازی و ساختمان ، این قوانین نقش دولت را درزمینه شهرسازی مشخص کرده ، بیشتر مسئولیت ها را به شهرداری ها تفویض کرده اند . تشکیلات حکومتی در سوئد و برنامه ریزی کالبدی1-   حکومت سوئد پادشاهی  مشروطه که رئیس دولت اما با سمت تشریفاتی،2-  در سوئد ادارت دولتی سه سطح دارند : v دولت (مرکزی) . در رأس آن هیأت دولت که برابر مجلس مسئول است . اکثریت مجلس ، نخست وزیر را انتخاب می کنند . علاوه بر هیأت دولت ، حدود 50 سازمان مرکزی دولتی وجود دارد . مسئولیت برنامه ریزی کالبدی با وزارت محیط زیست است ولی تنها در سیاستگذاری های کلی دخالت دارند . وزارت خانه ها تشکیلات کوچک 100 تا 200نفری هستند ( با تعداد محدودی کارمند ).v استان منطقه ای ) . مجریه این استان از سوی کابینه منصوب می شود . مقننه استان  شورای استان است که اعضای آن مستقیماً توسط مردم استان انتخاب می شوند . متوسط جمعیت استان از 416 هزار نفر بیشتر نیست . مقامات استانی به 2 گروه تقسیم می شوند : o      گروهی سازمان های اداری چند منظوره که مسئولیت فعالیتهای چندین مقام مرکزی را بر عهده دارند ،o      گروهی سازمانهای تک منظوره که شعب منطقه ای مقامات مرکزی را برعهده دارند ، o   مدیریت استان تکالیف مهمی نیز در زمینه برنامه ریزی فضایی دارد ( از جمله ایجاد هماهنگی میان مقامات استانی دولت مرکزی و اجرای هدف های ملی در سطح استان ). نقش مدیریت استان در برنامه ریزی منطقه ای و شهری ، مشورتی است . مدیریت استان ، مسئول برنامه ریزی فضایی و سکونت گاههاست . شورای استان که مستقیماً بوسیله مردم منطقه انتخاب می شود ، در این زمینه های فعالیت دارند : " بهداشت و درمان ، ترابری منطقه ای و برنامه ریزی مربوطه ، وضع مالیات بر درآمدها و مدارس خاص ، مراقبت از کودکان و سالمندان ، تأسیسات ، مسکن و فعالیتهای فرهنگی و تفریحی" . v شهرداری( محلی ) . در سطح ملی 289 شهرداری یا کمون در سوئد وجود دارد . در سوئد همانند دیگر کشورهای اروپایی ، شهرداریها محدود به شهرها نیستند . بعد از استان ( تقریباً مشابه شهرستان در ایران ) ، شهرداری در سوئد نقش ایفا می‌کند . در سوئد شهرداریها مسئول برنامه ریزی کالبدی و صد در صد پروانه ساختمان ، برنامه ریزی زیست محیطی ، بهداشت عمومی و استفاده پایه از منابع تجدید شونده مانند آب ، خاک و پوشش گیاهی هستند . شهرداریهای سوئد در انجمن حکومت های محلی متشکل شده اند . وظیفه آنان ( همانند شورای استانی ) پشتیبانی و بهبود خودگردانی محلی ، دفاع از منافع مشترک شهرداریها و شوراهای استانی و تشویق به همکاری میان اعضاست . منابع درآمد شهرداریها و شوراهای استانی بیشتر از محل مالیاتهای مستقیم محلی است . حکومتهای محلی نرخ این مالیاتها را تعیین می کنند . البته دولت مرکزی نیز کمک بلا عوضی به شوراهای استان و کمون ها( برحسب جمعیت و برحسب گروه سنی ) می کند .  حکومتهای محلی سوئد در چارچوب اتحادیه اروپا نیز قرار داشته و تسهیلاتی دریافت می نمایند . آنان با حکومتهای محلی دیگر کشورهای اروپا در تماس بوده و امکان مبادله تجربه و نوآوری ها را با آنان دارند . البته قوانین زیست محیطی ، مناقصه های عمومی و انرژی اتحادیه ، که محدودیت هایی را برای حکومت های محلی ایجاد کرده است . به عنوان نمونه شهر « گوتنبرگ » سوئد با اجرای یک طرح به دنبال توسعه پایدار و جامعه‌ای رقابت پذیرند که در آن شهروندان بیشترین قدرت را داشته باشند . در این طرح شهروندان می توانند فعالانه  سرنوشت آینده خود را رقم بزنند . قدرت شهروندان یا شهروند مداری به معنای زندگی فعال ، معنادار و باکیفیت بالا برای تک تک شهروندان است . برای مشارکت بیشتر شهروندان اعتباراتی در بودجه ملی منظور شده است . شهرسازان در سوئد از سال 1960 به بعد به حفاظت محیط طبیعی ارزشمند و تفرجگاههای طبیعی در برابر تأسیسات و صنایع آلاینده توجه کردند و رفته رفته به دل مشغولی اساسی مبدل گردید . به عبارتی توسعه جدید باید در « مکان مناسب » انجام گیرد  طبق قانون سال 1987 ، هر شهرداری باید برای سرزمین خود « طرح ساختاری » یا جامع تهیه کند که شامل تدابیر لازم برای حفظ منافع عمومی در استفاده از زمین و آب هم باشد.  در حال حاضر در سوئد صحبت از اصل حق انحصاری شهرداری ها در طرح ریزی کالبدی و شهرسازی است . در یک کلام شهرداری ها و هیأت اداری استانها در سوئد باید با یکدیگر برای تعریف و نظارت بر اجرای آرمانهای ملی در برنامه ریزی های منطقه ای و محلی سکونت‌گاهها ، همکاری کنند . ب) تجربه دانمارک           در دانمارک خود مختاری شهرداری ها و نظام غیر متمرکز تصمیم گیری از اصول مهم قانون اساسی و بیشتر اختیارات برنامه ریزی فضایی در دست شهرداری هاست . با این حال طبق قانون برنامه ریزی ( شهرسازی ) سال 1992 که تاکنون چندین بار اصلاح شده ، طرح های شهرداری ها باید با طرح های استانی / شهرستانی و طرح های اخیر با برنامه های ملی سازگار باشد .             دولت مرکزی ( بخش برنامه ریزی فضایی وزارت محیط زیست و انرژی ) طبعاً مسئول اموری است که از نظر ملی اهمیت دارد . در برنامه های ملی سرسر سرزمین دانمارک به سه منطقه تقسیم شده است : -       شهری که هرنوع ساخت و ساز باید با برنامه ها و مقررات محلی هماهنگ باشد -       تفریحی که فقط به ساخت و سازهای مربوط به تعطیلات وگردشگری امکان می دهند . -       مناطق روستایی که فقط باید درچارچوب فعالیت بازرگانی محصولات کشاورزی ، جنگل و صیادی باشد .  دولت مرکزی چگونگی اجرای قوانین سطوح منطقه ای و محلی را مشخص می کند . دولت مرکزی می تواند برنامه های منطقه ای را وتو و خواستار رسیدگی به برنامه های محلی شود . برنامه های منطقه ای باید با رهنمودهای ملی سازگار باشد . در این برنامه ها مانند برنامه های ملی هر 4 سال یکبار بعد از انتخابات بازنگری می شود . پیش از شروع بازنگری ، شورای استان موظف است پیشنهادها و نظرهای مردم را گردآوری کند . بعد از تهیه برنامه ها مردم برای اعتراض 8 هفته فرصت دارند . پس از تصویب طرح به وسیله شورای استان ، برنامه منطقه ای قانوناً برای فعالیتهای برنامه ریزی شهرداری ها و بخش‌های استان الزام آور می شود . در دانمارک 275 شهرداری با متوسط جمعیت 20هزارنفر وجود دارد . شهرداری ها مقامات اصلی برنامه ریزی هستند . هریک از شهرداری ها در راستای رهنمودهای منطقه این یک طرح ساختاری و یک طرح تفصیلی موسوم به طرح محلی تهیه می کند . در طرح ساختاری کلیات استفاده از زمین ، تغییر منطقه بندی و چارچوبهای طرح های محلی را مشخص می کند . طرحهای محلی به مقررات ، قواعد کاربری زمین ها ، اندازه ساخت و سازها ، محل و ظاهر بناها ، حفاظت مناطق با جاذبه تاریخی ، بهسازی محله ها و مانند اینها را به دست می دهد . برنامه های هریک از سطوح حکومت در همان سطح به تصویب  می رسد . شاید بتوان دانمارک را نیز جزو کشورهایی دانست که از نظر نظام حکومتی در حال تبدیل شدن به           « دولت های بسیط یا تفویض اختیار به مناطق » هستند .   ویژگیهای مهم در برنامه ریزی فضایی دانمارک : -       الزام قانونی برای ارزیابی اثر زیست محیطی ، -       ارزیابی اثر منطقه ای در سطح منطقه ای ، -       لزوم ارزیابی اثر زیست محیطی در قانون برنامه ریزی دانمارک و نیز رهنمودهای اتحادیه اروپا ،  ج) تجربه نروژ :             در نروز به دنبال نهضت تمرکز زدایی ( از سال های دهه 1960 الی 1970 ) به نوزده استان / شهرستان و به ویژه به 454 شهرداری ، اختیارات گسترده ای داده شد . در سال 1973 برنامه ریزی استانی جایگزین برنامه ریزی منطقه ای قانون سال 1965 شد .             مسئولیت برنامه ریزی فضایی در سطح ملی با وزارت محیط زیست است . با تدوین رهنمودها و سیاست ها و نظارت بر برنامه ریزی استانها و شهرداریها ، وزارتخانه سعی دارد شوراهای سطوح مذکور را وادار کند وظایف خود را مطابق قوانین جاری انجام دهند .  هر 4 سال یکبار ، پیش از آنکه تشریفات برنامه ریزی متعارف در سطوح استانی و محلی آغاز شود ، مجلس و دولت مرکزی هدف های ملی و مهم را با عنوان                         « رهنمودهای برنامه ریزی ملی » عنوان می کنند .             در نروژ شکل غالب برنامه ریزی ، « طرح جامع شهرداری » است . از سال 1965 به بعد شهرداری ها ملزم به تهیه دو نوع برنامه شدند  : -       برنامه های الزامی و کلی ، -       برنامه های تفصیلی محلی ، در قانون سال 1986 برنامه های شهرداری در جهت تأکید بیشتر برنامه بر مسائل اقتصادی و اجتماعی ، هماهنگی برنامه ها و مشارکت عمومی ، اصلاح شده است . برنامه‌های جامع شهرداری به منظور ایجاد هماهنگی در هدف ها و فعالیتهای کالبدی ، اقتصادی ، اجتماعی ، زیبایی شناختی و فرهنگی است .  برنامه حاوی هدف های بلند مدت ، رهنمودهای بخشی ، مقررات کاربری زمین برای تسهیل مدیریت سرزمین و دیگر منابع طبیعی است که شامل دو قسمت می باشد : 1-  برنامه های عملیاتی  ، چهارساله که هرسال به مناسبت ادوار بودجه و برنامه بلندمدت که هر 4سال یکبار به مناسبت ادوار انتخاباتی ، مورد بازنگری قرار می گیرد .2- برنامه توسعه محلی نوعی برنامه تفصیلی ، که حاوی مقررات استفاده از زمین و حفاظت آن ، آبراهه ها ، نواحی دریایی و محیط های صحرایی در مناطق خاصی از شهرداری است . صاحبان املاک ، شرکتهای ساختمانی و دیگران نیز می توانند برای مناطق شهرداری طرح توسعه محلی پیشنهاد کنند که در صورت تصویب ، هزینه توسعه محل به عهده طرف خصوصی خواهد بود .  برنامه های استانی و جامع شهرداریها باید هر 4 سال یکبار مصادف با دوره های انتخاباتی تجدید شوند . سیاستهای ملی و رهنمودها از نظر قانونی الزام آور نیستند . اما شوراهای استانی ، شهرداری ها ، استانداران و دیگر سازمانهای دولتی ملزم به رعایت آنها در برنامه های استانی و شهرداری هستند . 
نتیجه گیری :          در گروه دولتهای بسیط با تفویض اختیار برنامه  ریزی به شهرداریها، کشورهای اسکاندیناوی یعنی دانمارک ، نروژ و سوئد قرار دارد . در این کشورها مسئولیت برنامه ریزی فضایی بیش از دیگر کشورهای اروپایی به شهرداریها تفویض شده است . دولت مرکزی حداقل دخالت را در برنامه های از این دست دارد و مناطق یا استانها و شهرستانها نیز نقش چندانی در این امور ندارند یا دست کم نداشتند . در سالهای اخیر در برخی از این کشورها ، مناطق نیز شخصیت خودگردان و مستقلی یافته اند . در هر حال دیگر نمی‌توان همه این کشورها را با یک چوب راند . شاید از این نظر سوئد هنوز افراطی ترین وضع را داشته باشد . 
تعریف آمایش سرزمینتعاریف و مفاهیم توسعهاز «توسعه» تعاریف و مفاهیم متفاوتی توسط صاحب‌نظران مطرح گردیده است و گر چه مفهوم ترقی (Progress)، رشد (Growth)، پیشرفت (Advancement) و گسترش (Expanding) از گذشته‌های خیلی دور در ادبیات اقتصادی واجتماعی مطرح بوده، لیكن واژه توسعه (Development) به مفهوم متداول كنونی آن پس از جنگ جهانی دوم رواج پیدا كرده است. (Todaro , 1971)مفاهیم ترقی، تحول، رشد، پیشرفت و گسترش در حقیقت، گر چه حركتی در جهت بهبود اوضاع و شرایط موجود یك جامعه را مد نظر قرار دارد، اما به نسبت، توسعه از معانی و مفاهیم محدودتری برخوردارند. توسعه در مفهوم، حركت به سمت بهبودی و تغییر شرایط از وضع كنونی به شرایطی مطلوبتر، در حقیقت، جنبه هدفمند آرمانی‌تری را به نمایش می‌گذارد. (Krinsteusen , 1974)البته مفاهیم توسعه در مسیر تحول آن در نیمه دوم قرن بیستم، خود متحول گردیده است و گروه‌های علمی توسعه را بر اساس دیدگاه‌های خود تفسیر نموده‌اند. برای مثال می‌توان به مواردی از آنها اشاره داشت:• صاحب‌نظران اقتصادی، به‌عنوان نخستین گروه‌هایی كه به امر توسعه پرداخته‌اند، توسعه را عبارت از «رشد اقتصادی» (Economic Growth) می‌دانند و سعی دارند كل مفهوم توسعه را در مفهوم «توسعه اقتصادی» (Economic Development) خلاصه كنند. برای سنجیدن سطح توسعه نیز شاخص‌های كمی (Quantitative Indicators) معرفی نموده و برای تحلیل روند توسعه، ارزش‌های كمی (Quantitative Methods) اقتصادسنجی (Econometrics) استفاده می‌كنند. (تودارو ، 1363 )• اندیشمندان علوم سیاسی، توسعه را از دیدگاه خود به عنوان «توسعه سیاسی»(Political Development) مورد نظر دارند. برخی دیگر از اندیشمندان علوم اجتماعی، توسعه را توسعه اجتماعی (Social Development) و فرهنگی (Cultural) تفسیر كرده‌اند و به توسعه فرهنگی توجه خاصی نموده‌اند. (Kristensen , 1974)• تعدادی دیگر از اندیشمندان بر خلاف دو گروه نخست، توسعه را امری چند بعدی می‌دانند، اما با این وجود اولویت و تقدم و یا اهمیت ویژه‌ای را برای توسعه از دیدگاه رشته علمی خود و اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی قایلند. (Kristensen , 1974 , UN 1970)• برخی توسعه را پدیده‌ای چندبعدی، پیچیده و شامل جنبه‌های گوناگون اقتصادی، سیاسی اجتماعی و فرهنگی جامعه می‌دانند و تقدم و تأخری برای هیچ یك از این جنبه‌ها قایل نمی‌شوند و تأكید بر یكی از آنها را مردود می‌شمارند. (میكسل، 1376 ؛ كهن، 1376 ؛ Rondinell , 1993)در دهه 1990 میلادی، با معطوف شدن توجه جهانی به مسائل محیط‌زیست كه در كنفرانس سال 1992 " ریو" به نقطه عطف خود رسید، مسائل زیست‌محیطی نیز به ابعاد انسانی و اجتماعی توسعه افزوده شد. در این خصوص اصطلاح و مفهوم جدیدی به نام توسعه پایدار (Sustainable Development) با توسعه به همراه بقا رواج پیدا كرد (كهن 1376)بر اساس مباحث ارائه شده در تعریف و مفهوم توسعه، منظور مورد نظر در این بحث، مفهومی است همه‌جانبه كه به همه نیازمندی‌ها و ابعاد مختلف زندگی انسان توجه دارد. توسعه واقعی باید شرایط لازم را برای همه افراد جامعه صرف‌نظر از موقعیت استقرار مكانی در همه ابعاد، در جهت پویایی رشد و تعالی مادی و معنوی آنان فراهم سازد.تعاریف و مفاهیم آمایشبر اساس تعاریف و مفاهیم متفاوت از توسعه، برداشت‌های گوناگونی نیز از آمایش در ابعاد، اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی آن ارائه شده است.
در فرهنگ لغات لاروس، آمایش چنین تعریف شده است:
«... بهترین نوع توزیع جغرافیایی فعالیت‌های اقتصادی با توجه به منابع طبیعی و انسانی».
فرهنگ اقتصاد و امور اقتصادی ـ اجتماعی معاصر، تعریف‌ آمایش را به شكل دیگری ارائه نموده است:
«سیاستی كه هر یك چارچوب جغرافیایی معین در پی بهترین توزیع ممكن جمعیت بر حسب منابع طبیعی و فعالیت‌های اقتصادی می‌باشد». همانگونه كه ملاحظه می‌شود این تعاریف به‌طور عمده بر مفهوم مكان‌گرایی تأكید دارد و به این جهت چنانچه از تعریف ژان پل لاكاز (Jean _ Paul La Caze) نیز بر می‌آید: «منظور از آمایش سرزمین، رسیدن مطلوب‌ترین توزیع ممكن جمعیت، توسط بهترین شكل توزیع فعالیت‌های اقتصادی ـ اجتماعی در پهنه سرزمین است». (Lacaze , 1995)
در یك توزیع اولیه جغرافیایی یا به اصطلاح در یك سازماندهی ماده فضایی، دو نكته عمده وجود دارد:
1)   توزیع جمعیت 2)  مفهوم «بهترین» با توجه به هزینه و فایده اجتماعی و در نظر گرفتن نظرات و تحلیل‌های مربوط به آن بنابراین منظور از آمایش سرزمین رسیدن به بهترین توزیع جمعیت و فعالیت است (همان).
بر اساس مفاهیم جدیدی كه در سال‌های اخیر در فرانسه منتشر شده است می‌توان مطرح و تعاریفی را برای آمایش مورد نظر قرار داد:
«آمایش سرزمین در حال حاضر شامل سازماندهی اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و محیط‌زیستی، به منظور تحقق آینده‌ای مطلوب پیشنهاد می‌شود.»
Journal Official : 1992 ; Manesse , 1998
در كشورهای انگلیسی‌زبان به ویژه در انگلستان، مفهوم «آمایش سرزمین» با مفهومی كه در فرانسه پذیرفته شده است، بكارگیری نشده و به جای آن مفهوم برنامه‌ریزی فیزیكی (
Physical Planning) مد نظر قرار گرفته است.
از سوی دیگر با توجه به تعریف و مفهومی كه در برنامه‌ریزی اقتصادی بیان می‌شود، برنامه‌ریزی اصولی باید دارای سه بعد اصلی، اقتصادی، اجتماعی و قضایی باشد. (
Mista , 1990) بر اساس این اعتقاد، توسعه اقتصادی یا اجتماعی، تنهایی، پیامدهای نامطلوبی ـ به ویژه در بروز عدم تعادل‌های منطقه‌ای در بسیاری از مناطق جهان ـ به دنبال دارد لذا برنامه‌ریزی اقتصادی و اجتماعی باید به همراه برنامه‌ریزی فضایی صورت گیرد تا پدیده عدم تعادل فضایی بروز نكند. (همان) بنابراین، مسأله دارای اهمیت كه باید به آن توجه نمود، مسأله سازماندهی فضایی(Special Organization) اقتصاد ملی و فعالیت‌های انسانی (Human Activities) است و این جهت نكاتی كه باید مدنظر قرار گیرد عبارتنداز:
1- برنامه‌ریزی ضمن این كه باید بخش‌ها و فعالیت‌ها را مدنظر داشته باشد باید فضایی بوده و آنها را در فضا سازماندهی كند.
2- هر كشور یا منطقه‌ای كه خواهان دستیابی به اهداف ویژه خود در زمینه برنامه‌ریزی است، باید سازمان و ساختار فضایی خاص خود را بنیان نهد.
3- كشورهای در حال توسعه كه از اقتصاد فضایی بسیار قطبی برخوردارند باید به نوعی ساختار فضایی خود را پایه‌گذاری كنند كه بتوانند كشور محروم و فقیر خود را از ثمرات برنامه‌های توسعه بهره‌مند سازند. (همان)
بر این اساس در یك تقسیم‌بندی كلی می‌توان با توجه به مفاهیم رایج، دو نوع نگرش را در سازماندهی فضایی از یكدیگر بازشناخت:
نگرش اول توزیع اولیه جغرافیایی با به اصطلاح یك سازماندهی ساده فضایی است كه دو نكته عمده را مطرح می‌سازد: نكته اول: توزیع جغرافیایی بر اساس توزیع جمعیت و نكته دوم: مفهوم بهترین نوع توزیع متناسب با هزینه و فایده اجتماعی آن. در این صورت منظور از آمایش رسیدن به بهترین توزیع جهت فعالیت خواهد بود. (Misla , 1988 , Laclave , 1998) نگرش دوم كه بر اساس مفاهیم جدید ارائه شده است، آمایش سرزمین را یك سازماندهی فضایی ساده فراتر برده و آن را شامل سازماندهی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی به منظور تحقق آینده‌ای مطلوب پیشنهاد می‌نماید. (Journal official , 1992 ; Manesse , 1998)همانطور كه ملاحظه می‌شود وجه مشترك در هر دو نگرش آنست كه برنامه‌ریزی‌های اقتصادی ـ اجتماعی باید به همراه برنامه‌ریزی فضایی صورت گیرد تا پدیده عدم تعادل فضایی بروز نكند (Misra , 1988) به همین دلیل در ادبیات برنامه‌ریزی اغلب از برنامه‌ریزی فضایی به عنوان مكمل برنامه‌ریزی منطقه‌ای (Regional Planning) یاد می‌شود با این تفاوت كه از دیدگاه نظری، فضا یك نظام (سیستم) باز و پویا است و بر خلاف منطقه دارای حد و مرزی نیست. بنابراین برنامه‌ریزی فضایی تلاشی است در جهت تعیین و تخصیص منابع به بخش مكان‌ها و مناطق، به نحوی كه سرمایه‌گذاری بخشی، بیشترین منافع اجتماعی را داشته باشد، فعالیت‌های تولیدی و امكانات منطقه در دسترس تمام افراد نیازمند آنها قرار گیرد و تفاوت سطوح درآمد را كاهش دهد و نوعی ساختار فضایی را ایجاد كند كه یارای تحقق برنامه‌های توسعه منطقه‌ای باشد.
نظریه ژان پل لاكاز  ژان پل لاكاز می گوید: «منظور از آمایش سرزمین، رسیدن به مطلوب ترین توزیع ممكن جمعیت، توسط بهترین شكل توزیع فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در پهنه سرزمین است» امری كه در برنامه های توسعه ایران تاكنون به طور جدی به آن پرداخته نشده و یا لااقل نمودهای خود را نشان نداده است. اگر برنامه های توسعه ایران از شكل تزئینی خارج شود و از قفسه كتابخانه ها به بطن زندگی اجتماعی مردم كوچ كند آنگاه شاید بتوان انتظار داشت كه عنایت بیشتری به پهنه با وسعت و پربركت كشور بشود. در این مجال به «آمایش سرزمین» به مثابه یك ضرورت پرداخته شده است.
    
    
۸۹/۸ درصد از جمعیت كشور در ۴۵ درصد از وسعت جغرافیایی ایران سكنا گزیده اند و ۱۰/۲ درصد باقی مانده آن در ۵۵ درصد از پهنه سرزمین زندگی می كنند ، ۸۷ درصد از شاغلین ایران در نیمه غربی ـ شمالی و ۱۳ درصد مابقی در نیمه شرقی ـ جنوبی فعالند، ۸۸/۶ درصد از بزرگراه های كشور در نیمه غربی ـ شمالی و تنها ۱۱/۴ درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی كشیده شده است ، برق رسانی ۶۸/۷ درصد در نیمه غربی ـ شمالی و ۳۱/۳ درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی صورت گرفته است و ... بر این دامنه می توان آمارهای بسیار دیگری افزود كه همه نشان از عدم تعادل در توسعه منطقه ای دارد و ضرورت توسعه متوازن و نگاه «آمایشی» به پهنه سرزمین را صدچندان می كند. نمی شود برنامه توسعه ای را بدون دید سرزمینی پیش برد. درواقع آمایش سرزمین بازتاب سرزمینی توسعه بلندمدت كشور است. نگرش آمایشی به ما كمك می كند تا بتوانیم از وسعت و پهنای سرزمین در راستای توسعه بلندمدت بهره برداری كنیم. می توان این را به گونه دیگری نیز تعبیر كرد و گفت آمایش سرزمین یعنی دیدگاه راهبردی حاكمیت بر پهنه سرزمین. بنابراین هر نوع نظامی، نگاه آمایشی متفاوتی می تواند داشته باشد. چنان كه هر دوره ای از توسعه می‌تواند نگاه متفاوتی به سرزمین داشته باشد. اگر استراتژی، «توسعه صنعتی» باشد نگاه آمایشی «تصرف» سرزمین و پخش كردن فعالیت در گستره جغرافیایی است ولی اگر چنانچه استراتژی به «پسا صنعتی» شدن نظر داشته باشد، در نگاه آمایشی پایداری محیط زیست و بازگشت به طبیعت اهمیت خواهد یافت. بنابراین هر مرحله از توسعه و هر مرحله از فعالیت حكومتی، نگاه سرزمینی خود را خواهد داشت. نمی شود نسخه سرزمینی یك حاكمیت را در حاكمیت دیگر پیش برد. در نتیجه بعد از انقلاب نگاه سرزمینی جمهوری اسلامی می توانست متفاوت از نگاه سرزمینی قبل از انقلاب باشد كه شد، در این راستا توضیح مثالی گویاست.    مثلاً تراكم جمعیت و فعالیت در برخی از مراكز به ویژه در تهران بازتاب فضای متمركز اداری، سیاسی و مالی تهران است. یك نظام متمركز كه همه تصمیمات در تهران گرفته می شود. تخصیص منابع در تهران داده می شود، همه شبكه های ارتباطی به تهران ختم می‌شود، همه نگاه ها در سطح كشور به تهران است، یك خزانه هم وجود دارد كه در تهران است و از محل درآمد نفت، نه از مالیات های عرصه های مختلف سرزمین، پر می شود و به همه نیازمندان منابع اعم از بخش ها و مناطق تخصیص داده می شود. پیامد فضایی این كار ، نامتعادل شدن توزیع جمعیت و فعالیت در پهنه سرزمین است. این موضوع را البته همه به آن واقفند و همگان بر آن اذعان دارند اما موارد دیگری از عدم توازن وجود دارد كه كمتر كسی به آن پرداخته و اگر هم پرداخته نتوانسته به سرانجام مطلوبی آن را برساند. مثلاً علی رغم موقعیت ممتاز جغرافیایی سواحل جنوبی كشور به ویژه سواحل دریای عمان، میزان سرمایه گذاری های انجام شده از جنبه های خدماتی، زیربنایی و صنعتی در این منطقه بسیار نازل بوده و در نتیجه این منطقه از كم تراكم ترین مناطق كشور از نظر جمعیت و فاقد نقطه جمعیتی مهم است. این مسأله گویای عدم توسعه شبكه زیربنایی به سمت نقطه های مختلف سرزمین است كه در كوتاه مدت مزیت های اقتصادی و در درازمدت قابلیت های «امنیتی» سرزمین را دچار بحران و اخلال می سازد. لذا ضرورت و لزوم توجه به آمایش سرزمین برای حفظ و بقای كشور اجتناب ناپذیر است.·        ظهور آمایش در جهان    نخستین بارقه های توجه به آمایش سرزمین در فرانسه كه در چارچوب برنامه های متمركز توسعه ای قدم برمی داشت ظهور یافت. ژنرال دوگل معمار فرانسه نوین در سال ۱۹۶۱ آمایش سرزمین را «تجدید ساختار چهره فرانسه» نامید. آنچه دوگل گفت به دور از نظر سردمداران اولیه ایده آمایش سرزمین مانند كلودیوس پتی وزیر بازسازی و شهرسازی وقت فرانسه كه در سال ۱۹۵۰ برای نخستین بار در دولت فرانسه این موضوع را مطرح كرد، نبود. آنها آمایش را «هنر یا فن (ونه علم!) جای دادن با نظم و ترتیب و همراه با آینده نگری انسانها و فعالیت ها، زیرساخت ها و وسایل ارتباطی درخدمت انسانها در فضای كشور با درنظر گرفتن الزامهای طبیعی، انسانی واقتصادی و حتی سوق الجیشی» تعریف كردند.    البته آمایش سرزمین را نمی توان موضوع تازه ای دانست زیرا سرزمین چون كانون فعالیت و سكونت انسان است همواره در معرض نوعی دخالت، عمران و آمایش بوده است. آنچه نوآوری است تغییر هدفمند و برنامه ریزی شده سرزمین و روش های تهیه و اجرای اینگونه برنامه هاست. فرانسه از شمار معدود كشورهایی است كه طی نیم قرن گذشته برنامه ریزی مدون آمایش سرزمین داشته و دستگاه های مشخصی را برای تهیه و اجرای برنامه هایی از این دست برپا كرده است. فكر برنامه ریزی آمایش سرزمین در فرانسه در سال ۱۹۴۷ با انتشار كتابی به نام «پاریس و بیابان فرانسه» توسط شخصی به نام ژان فرانسوا گراویه پدیدار شد. از آن تاریخ به بعد تا سال ۱۹۷۵ این شیوه برنامه ریزی در فرانسه دوران موفق و به قول فرانسویان دوران سی ساله «شكوهمندی» را پشت سرگذاشت. اما در دهه ۹۰-۱۹۸۰ در فرانسه شاهد افول آمایش سرزمین هستیم. از سر گرفته شدن آمایش سرزمین در این كشور از اوایل دهه ۱۹۹۰ به بعد است. برنامه های آمایش سرزمین در ایران بسیار متأثر از راه و روش فرانسوی است. زیرا در طرح آمایش سرزمینی كه پیش ازانقلاب بنا به سفارش سازمان برنامه و بودجه وقت توسط مشاوران «ستیران» تهیه شد، و نتیجه نهایی مرحله دوم آن در سال ۱۳۵۶ انتشار یافت، كارشناسان فرانسوی هم شركت داشتند. در روش شناسی طرح مذكور آشكارا جای پای تجربه سالهای اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ فرانسه- طرح فراگیر آمایش فرانسه معروف به سزام (Sesame)- به چشم می خورد. مطالعاتی هم كه بعد از انقلاب در زمینه آمایش سرزمین در ایران انجام گرفته تا حدی متأثر از طرح «ستیران» است.
    * آمایش در ایران    به نوعی می توان گفت كه توجه به برنامه ریزی منطقه ای در ایران همزمان با شروع آن در فرانسه و بعد از جنگ جهانی دوم و تقریباً با اهدافی مشابه آغاز شد. البته اندیشه لزوم تهیه برنامه عمرانی و توسعه اقتصادی و اجتماعی قبل از آغاز جنگ جهانی احساس شد. از آغاز تأسیس شورای عالی اقتصاد، یكی از وظایف اساسی این شورا، بررسی و طرح نقشه های اقتصادی و ارائه طریق در اجرای آنها بود و این شورا كمیسیون ویژه ای را به وجود آورد كه پیشنهادهایی را درباره اصلاح وضع كشاورزی و مسأله مهاجرت مطرح و تنظیم كرد. این روند در برنامه های عمرانی سال های پیش از انقلاب به اشكال و انحای مختلف پی گرفته شد تا پیروزی انقلاب. پس از انقلاب اسلامی در سالهای اول تا سال ۱۳۶۱ تحول چندانی در برنامه ریزی منطقه ای ایران پدید نیامد و بیشتر تلاش ها در جهت سازماندهی مجدد سازمان های برنامه و بودجه استان ها و معاونت امور مناطق بود. این وضعیت تحت تأثیر شرایط فوق العاده كشور در دفاع مقدس به وجود آمد. پس از پایان جنگ و در برنامه اول توسعه توجه به بازسازی مناطق اساس كار قرار گرفت. اما توجه خاصی به مبحث آمایش سرزمین صورت نگرفت. این غفلت در برنامه دوم توسعه پس از انقلاب نیز ادامه یافت. اما با آغاز برنامه سوم توسعه سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق به این نتیجه رسید كه باید تغییر نگرشی در برنامه های توسعه صورت بگیرد.
    بنابراین حوزه های فرابخشی تعریف شد و یكی از این حوزه ها بحث آمایش سرزمین بود. رسیدن به چنین غایتی محصول این فكر بود كه نمی شود برنامه های توسعه را بدون دید سرزمینی پیش برد. در این راستا یك فصل از برنامه به نام توسعه و توازن منطقه ای سكه خورد. ازاینجا بحث نظام درآمد - هزینه استانی باب شد و مقرر گردید یكسری از وظایفی كه دولت به عهده دارد به استان ها واگذار كند تا زمینه ساز كاهش تمركز از مركز به سمت مناطق باشد. در این اثنا بود كه «نظریه پایه توسعه ملی» یا «دیدگاه بلندمدت توسعه كشور» از منظر آمایش سرزمین تبیین شد. پیگیری این خط نهایتاً مسئولان را بر آن داشت كه مركزی را تأسیس كنند تا به طور اختصاصی مسئول بحث آمایش سرزمین باشد. این مركز به عنوان بخشی از مجموعه سازمان مدیریت با اسم مركز ملی آمایش سرزمین راه اندازی شد. اكنون از فعالیت های این مركز تهیه سند ملی آمایش سرزمین برای برنامه پنجم توسعه است. همچنین در این مركز فعالیت های منطقه ای و برنامه ریزی آمایش سرزمین انجام می شود كه چگونه برای سرزمین برنامه ریزی شودتا بتوان استفاده مطلوبی از امكانات به عمل آورد. در حال حاضر برای تمامی استان ها چارچوب تهیه برنامه های آمایش فراهم شده و در عین حال روی طرح های آمایش منطقه ای نیز برنامه ریزی هایی صورت می گیرد. همچنین طرح های توسعه محورهای جنوب، شرق و غرب كشور در دست بررسی است. در حال حاضر مطالعاتی در حال انجام است تا جایگاه ایران در دنیا از نظر موقعیت اقتصادی، ژئوپلتیك و ارتباطات در این چارچوب مشخص شود.
    از این نظر می توان گفت: سند ملی آمایش سرزمین خود یك برنامه است و چگونگی رعایت عدالت سرزمینی و ایجاد تعادل های منطقه ای را مدنظر دارد و توجه آن صرفاً بر چهار محور كلان برنامه متمركز نیست بلكه توزیع فعالیت ها، نیروی انسانی و جمعیت را مدنظر دارد.
    * چشمی بر آمایش، چشمی بر سرزمین    واقعیت آن است كه به رغم وجود محلی به عنوان «مركز ملی آمایش سرزمین» هنوز سرزمین ما از آمایش برخوردار نشده است. البته باید باور داشت كه تغییر آنچه در درازنای تاریخی روییده به یك یا چند سال ساماندهی نخواهد شد. اما رفتن راهی كه می بایست پیمود تنها موكول به تصمیم رئیس مركز ملی آمایش سرزمین نیست بلكه مرهون و مدیون عنایت تصمیم گیرانی است كه تصمیم سازان را هدایت می كنند. خواستی كه دولت نهم و یا لااقل شخص رئیس دولت از ابتدا در چارچوب تمركززدایی یا سفر به استان ها در حال مطرح كردن است. آیا می شود گفت سفرهای استانی در ابعاد مدون طرح ملی آمایش سرزمین صورت می گیرد این را البته باید دیگران پاسخ بدهند. اما آنچه از این رهاورد نصیب می شود آن است كه ایران نیازمند توجه ویژه به مناطق است تا سطوح توسعه یافتگی همخوان و هم شكل تر گردد. آنگاه ایران تجدید ساختار خواهد شد. ساختاری كه شاید عدالت را هم در خود جای داد و بر صدر نشاند.
برنامه ریزی آمایش یكی از مسائل مهم و كلیدی كه در كنار برنامه ریزی های كلان و بخشی باید به طور مستقل به آن پرداخته شود، برنامه ریزی آمایش سرزمین و برنامه ریزی منطقه ای است.
     برنامه ریزی آمایش سرزمین، روند جامعی از برنامه ریزی منطقه ای را ارایه می كند. این شكل از برنامه ریزی برای به كارگیری برنامه ریزی منطقه ای در سطح یك كشور بهترین مكمل برای برنامه ریزی كلان و بخشی است. برنامه ریزی آمایش سرزمین چون با دیدی وسیع و همه جانبه به فضای ملی نگاه می كند، كلیه مناطق كشور را با حوصله و دقت از جهات مختلف مورد مطالعه و شناسایی قرار می دهد و براساس توانمندیها، قابلیتها و استعدادهای هر منطقه باتوجه به یكنواختی و هماهنگی اثرات نتایج عملكردهای ملی آن ها در سطح ملی، نقش و مسئولیت خاص به مناطق مختلف كشور محول می كند.
     مهمترین خصوصیات آمایش سرزمین، جامع نگری، دوراندیشی، كل گرایی، كیفیت گرایی و سازماندهی فضای كشور است. هدف آمایش سرزمین، توزیع بهینه جمعیت و فعالیت در سرزمین است، به گونه ای كه هر منطقه متناسب با قابلیت ها، نیازها و موقعیت خود از طیف مناسبی از فعالیت های اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشد و جمعیتی متناسب با توان و ظرفیت اقتصادی خود بپذیرد. به عبارت دیگر، هدف كلی آمایش سرزمین، سازماندهی فضا به منظور بهره وری مطلوب از سرزمین در چارچوب منافع ملی است.
     آمایش سرزمین زیربنای امر سازماندهی توسعه منطقه ای و به بیانی دیگر ابزار اصلی برنامه ریزی و تصمیم گیری های منطقه ای و ملی است. آمایش سرزمین، زمینه اصلی تهیه برنامه های توسعه اقتصادی - اجتماعی منطقه ای را فراهم می آورد و ابزار اصلی تلفیق برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی با برنامه ریزی های فیزیكی و فضایی خواهد بود. از آنجا كه برای تحقق اهداف توسعه همه منابع اجتماعی اعم از منابع انسانی، اقتصادی، منبع فضایی و محیطی باید به كار گرفته شود و به كارگیری آنان مستلزم برنامه ریزی است لذا آمایش سرزمین مبنای طرح ها و برنامه های جامع توسعه بوده و پیوند دهنده برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و فضایی و یا مجموع آنان در قالب برنامه ریزی جامع و در مقیاس ملی و منطقه ای است.     در بحث آمایش سرزمین، مقوله <فضا> و تحلیل قانونمندیهای حاكم بر شكل گیری آن، كلیدی ترین نقش را در برنامه ریزی دارد. به طور كلی در مورد فضا برداشت ها و تعابیر مختلفی وجود دارد. اما در مجموع می توان گفت فضا دربرگیرنده و حاصل روابط متقابل اقتصادی - اجتماعی بخشی از جامعه در محیط مشخصی از سرزمین است و سازمان فضایی تبیین روابط بین انسان و فضا و فعالیتهای انسان در فضا است. سازمان فضایی سیمای كلی و چگونگی پراكنش و اسكان جمعیت و توزیع استقرار و ساختار اقتصادی - اجتماعی و كنش های متقابل بین آنها را مشخص می سازد.
     تحلیل چگونگی سازمان فضایی كشور از ضرورت های زیر ناشی می شود:
    1) با شناخت عوامل مؤ ثر و نیز چگونگی سازمان یابی فضا، می توان قانونمندی های سازمان دادن فضا را دریافت تا از این طریق توسعه ارادی و هدایت شده فضای كشور ممكن شود.
    2) با شناخت سیمای موجود و ویژگی های فضای ملی می توان به نقاط قوت و ضعف آن پی برد و در جهت سازماندهی دوباره وضع موجود اقدام كرد.
    3) با شناخت روند سازمان یابی فضا می توان دریافت كه تحولات ملی به چه سمت و سویی گرایش دارد و درنتیجه، در توافق با استراتژی توسعه كشور هست یا خیر؟ همچنین می توان نتیجه گرفت كه در برنامه ریزی فضای ملی، كدام روندها را باید تقویت یا تضعیف كرد و یا به وجود آورد.
     عواملی كه منجر به شكل گیری یك سرزمین یا یك فضا (عوامل ارادی و غیرارادی) می شود عبارت است از:
    عوامل غیرارادی: از عواملی است كه اراده انسان، حداقل در شرایط حاضر نقش تعیین كننده ای در تغییر و تحول آنها ندارد كه این عوامل به نوبه خود به دو گروه جغرافیایی طبیعی و جغرافیایی تاریخی تقسیم می شود.
    
عوامل ارادی: بالطبع به عواملی اطلاق می شود كه تحت تا ثیر تصمیم و اراده انسان (جامعه بشری) قابلیت تغییر و تحول بسیار دارد این عوامل نیز در سه گروه ساختار اقتصادی، ویژگی های فرهنگی و سیاسی و نظامی و تغییر و تحولات فراملی طبقه بندی می شوند.1- ساختار اقتصادی: شیوه و تركیب تولید، اولویت ها در تخصیص منابع، سیاستهای وارداتی و صادراتی باعث شكل گیری مراكز تولید و مصرف، قطب های صنعتی و نواحی كشاورزی و مراكز داد و ستد می شود كه از اصلی ترین عوامل شكل گیری سرزمین است.2- ویژگی های فرهنگی و سیاسی و نظامی: رونق اقتصادی و به تبع آن رشد و توسعه شهرهای مشهد و قم به دلیل عنایت مردم به اماكن متبركه، ایجاد و توسعه شهرهایی چون زاهدان، یاسوج و شهر كرد و برخی از شهرهای غرب كشور براساس ملاحظات سیاسی و توسعه بندر چابهار براساس ملاحظات نظامی، نمونه هایی از شكل گیری سرزمین براساس عوامل غیرارادی است.
3- تغییر و تحولات فراملی: جنگ 8 ساله ایران و عراق و محدودیت های بالقوه ای كه پس از جنگ نیز همواره از سوی همسایه غربی وجود داشته است، اضمحلال حكومت اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد جمهوری های مستقل در شمال كشور كه باب تازه ای در مناسبات اقتصادی، اجتماعی با ایران گشوده است. و یا تحولات مربوط به افغانستان در نوار شرقی كشور و... هر یك به نوبه خود در دوره‌های زمانی میان مدت و بلندمدت باعث ایجاد تغییرات در این مناطق خواهد شد.
     برنامه ریزی منطقه ای، افزون بر جهت تنظیم و هماهنگ كردن برنامه های مختلف اقتصادی - اجتماعی با نیازها و امكانات محلی، فرآیندی است در جهت مشاركت مردم و مناطق در برنامه ریزی و فراهم آوردن موجبات برنامه ریزی از پایین به بالا در جهت انطباق برنامه های كلان ملی با ویژگی های ناحیه ای.
     برنامه ریزی منطقه ای از نظر جغرافیا و فضا، وجه مشترك فراوانی با آمایش سرزمین دارد و تجربه جهانی نیز حكایت از این واقعیت دارد كه این دو (برنامه ریزی منطقه ای و آمایش سرزمین) باید در كنار هم و بلكه برنامه ریزی منطقه ای در چارچوب آمایش سرزمین انجام پذیرد.
شنبه 8/3/1389 - 9:13
ایرانگردی
تاریخچه ایل بختیاریمقدمه :تاریخ بختیاری به قرن چهاردهم میلادی و دوره زمامداری 200 ساله خوانین دوركی بر می گردد .هیچ تاریخ نگار حیات اجتماعی اقوام ایرانی نمی تواند اهمیت ایل بختیاری و انسجام و پیوستگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها را نادیده گیرد. در ریشه یابی پیشینه بختیاری ها و مردمان ساكن زاگرس مركزی با مشكلا تی چون نبود منابع نوشتاری كافی مواجه می شویم كه امكان فهم و دریافت ما را از آنچه در یك هزار سال در این منطقه مرتفع گشته كم می كند. بنابراین مجبور شده ایم برای پی بردن به هویت بختیاری ها و اینكه كجا و به چه شیوه ای زندگی می كنند و اصالتا از كجا آمده اند به منابع و مراجع مختلف رجوع كنیم. در چنین پژوهشی به علوم و دانش هایی چون زبان شناسی، باستان شناسی، اساطیر و سایر شاخه های دانش و معرفت انسان نیازمندیم تا به كمك آنها كلید فهم تاریخ ایل بختیاری را بدست آوریم. در كتب و اسناد تاریخ باستان، به جز مواردی زودگذر، اشارات چندانی به ایل بختیاری نشده است. از قرن هیجدهم میلادی و به طور مشخص تر قرن نوزدهم به بعد است كه در سفرنامه های اروپاییان و خاطرات ماموران دولتی اعزامی به مناطق بختیاری نشین اطلاعاتی درباره آنها منتشر شد كه تا حدودی فقر علمی و اطلاعاتی ما را نسبت به ایل بختیاری هر چند با مایه هایی از احساسات و رمانیسم، از بین برد.«بختیار» در واژه به معنای كسی است كه بخت و اقبال با او یار و همراه شده است. این واژه در دوران صفویه ( 880 - 1101 خورشیدی) به كسانی اطلا ق می شد كه از مرتعی به مرتع دیگر كوچ می كردند. این احتمال هم ممكن است صادق باشد كه در آن هنگام به رهبر یا سركرده ای كه او را «بخت یار» می دانستند اطلاق شده باشد و به تدریج افراد گروه یا دسته ای او را «بختیاری» خوانده باشند. در مورد اصل و نصب بختیاری ها از سوریه و شامات وارد ایران شده اند. این نظریه با اشاراتی كه در كتاب «تاریخ گزیده» به آن شده تا حدی اعتبار تاریخی دارد. ازدواج های بین قومی تركان و تركانی كه از سوریه و شامات آمده بودند تا در این منطقه ساكن شوند صورت گرفته است ولی ایلات «لر» ریشه و منشاء خود را در دوره های باستانی می جویند. طبق افسانه دیگر بختیاری ها از تبار كسانی هستند كه در زمان ضحاك از ترس این كه كشته شوند و مغز سرشان به مارهایی كه بر دوش او روییده بودند داده شود، به این منطقه مهاجرت كردند. سرگذشت ضحاك و كاوه و باقی قضایا در شاهنامه فردوسی آورده شده است. بختیاری ها یكی از ایلات پر جمعیت ایران بوده اند كه در طی زمان های مختلف میزان جمعیت آنها ثبت گردیده است. از آنجایی كه نیروی انسانی همواره (به صوص در گذشته) یكی از اركان قدرت محسوب می شده است، به همین خاطر قدرت آنها قابل توجه بوده است.  به علاوه از نظر نظامی نیز بختیاری ها دارای توانایی های ویژه ای بوده اند. «لایارد» در این باره می گوید: من بارها در قرارگاه محمد تقی خان شاهد و ناظر مراسم شعر خوانی بودم و متوجه شدم كه خواندن اشعار و سروده های رزمی چه تاثیر عمیقی بر روی مردم كوه نشین بختیاری به جای می گذارد و آنان در چنین مواقعی حاضر بودند خود را به آب و آتش بزنند و با دشمن مهاجم در هر جا و هر موقع به جنگ و ستیز بپردازند . لایارد همچنین از شهامت های زایدالوصف بختیاری ها در هنگامه خطر و دشواری، بارها سخن گفته است. همچنین كرزن نیز از صفات ویژه نظامی بختیاری ها یاد كرده است. حقیقت امر این است كه كوه های زمخت و ناهموار بختیاری، از آنها نظامیان خارق العاده ای ساخته است و هنگامی كه تعصب قبیله ای آنها با توان رزمیشان آمیخته گردد، معنی جنگاوری روشن می شود. شاید بی ربط نباشد اگر بگوییم درگیری های شدید داخلی آنها، گاهی با سرریز توان جنگیشان شدت می یابد. همین قدرت و توان جنگی آنها بود كه فرستاده ویژه ناصرالدین شاه به خوزستان را به وحشت انداخت، به طوری كه در گزارش خود نوشت: «جمعیت بختیاری، هفت لنگ و چهار لنگ پنجاه هزار خانوار می شوند.... اگر چه خودشان زیاده از سی هزار قرار ندارند، از آن جمله یكصد هزار تفنگچی رشید بیرون می آید و اقلا بیست و پنج الی سی هزار سوار.» با تامل در نقش آنان در انقلاب مشروطیت، همین استعداد نظامی آنها است كه روشنفكران را بر آن می دارد تا سردار اسعد را ترغیب به حركت دادن نیروی ایل بختیاری به سمت تهران نماید. ویژگی های فرهنگیمجموعه ایل بختیاری همراه با سنن و شیوه های خاص زندگی، به تنهایی یكی از جاذبه های بی نظیر و چشمگیر این منطقه است. یكی از دیدنی های جالب توجه استان چهارمحال و بختیاری كوچ ایل بختیاری است. اگر چه در دهه های آغازین قرن حاضر گروههای كثیر ایل بختیاری نیز همانند سایر ایلات و عشایر ایران ” تخته قاپو“ ( یكجانشین) شدند، اما هنوز هم بخشی از ایل، كوچ رو و متحرك است. كوچ روهای بختیاری، زمستان را در دشت های شرق خوزستان و تابستان را در بخش های غربی منطقه چهارمحال و بختیاری به سر می برند. آنها هر ساله از اواخر اردیبهشت ماه از پنج مسیر مختلف همراه با مبارزه ای خستگی ناپذیر با سختی های طبیعت، ضمن عبور از رودخانه ها، دره ها و پشت سر گذاشتن بلندی های زرد كوه در مناطق معینی از دامنه های زاگرس پراكنده می شوند و قریب سه ماه در این منطقه می مانند و با چرای دام ها در مراتع سرسبز به رمه داری مشغول می شوند. هویتایل بختیاری، كه شمارشان به بیش از 800 هزار نفر می رسد، در منطقه ای به مساحت 67 هزار كیلومتر مربع در ناحیه مركزی ایران زندگی می كنند. اگر چه تنها یك سوم از بختیاری ها كوچ نشینند (و بقیه مراتع مناطق عمدتا به صورت جوامع استقرار یافته به كشاورزی مشغولند) آنچه به عنوان فرهنگ قوم بختیاری شناخته می شود بیشتر در میان چادرنشینان بختیاری كوهستانی دیده می شود تا بقیه آنها. اینان كه از طریق تولید گوشت و محصولات لبنی زندگی می كنند، سالانه پس از پایان فصل تابستان رمه های گاو و گوسفند و اطراف اصفهان، به طرف دامنه ها و جلگه های كم ارتفاع در استان خوزستان حركت می دهند تا زمستان سرد را در مراتع و چراگاه های این منطقه بسر برند.كوچ سالانه قوم بختیاری یكی از جالب ترین و پیچیده ترین نمونه ها در میان ایلات و اقوام كوچ نشین در سراسر جهان است. از آنجایی كه بختیاری ها در جریان كوچ باید از ارتفاعاتی كه گاه بلندی آن به 3 هزار متر و بیشتر هم می رسد بگذرند، و باید زمان كوچ خود را با نهایت دقت انجام دهند تا مبادا در طول راه دچار برف زودرس، سیلاب رودخانه های كوهستانی و نبود چراگاه و مراتع شوند. سابق بر این در جریان كوچ تلفات زیادی بر انسان و دام وارد می شد. در سال های اخیر با اقدام دولت در ایجاد پل، هموار كردن مسیر كوچ ایل و ساختن مراكز تغذیه دام در طی مسیر، شمار تلفات جانی و مالی به شدت كاهش یافته است. بختیاری ها به گویش لری تكلم می كنند و شیعه مذهبند. از نظر سیاسی، در زمان شاه سابق، رییس ایل از طرف وی منصوب می شد و بختیاری ها همه تحت امر او بودند. این پست و مقام امروزه دیگر وجود ندارد. یكپارچگی ایل بختیاری تحت ریاست یك فرد در 2 قرن اخیر بسیار كارساز بود به طوری كه این ایل نقش بسیار مهمی در جریانات تاریخ معاصر كشور و بویژه طی انقلاب مشروطیت ایفا كرد. امروزه، اما، بسیاری از مردمان بختیاری از شیوه سنتی زندگی خود دست كشیده اند و برای استخدام در ادارات و شركت ها به شهرنشینی روی آورده اند. • اعیاد ملی و مذهبیبختیاری ها برای اعیاد ملی و مذهبی به ویژه عید نوروز و مراسم سیزده بدر و بزرگداشت تولد ائمه اطهار و حضرت پیغمبر (ص) اهمیت خاصی قائلند. محل چادرهای خود را تغییر می دهند و در محلی سبز و خرم كه دارای آب كافی باشد، مستقر می شوند. شب عید در چادرهای خود می مانند، ولی روز اول عید با لباس های مخصوص خود، كلاه های لری را كج به سر گذاشته و به دید و بازدید می پردازند. بختیاری ها معتقدند لباس سیاه عزا را حتما باید تا قبل از نوروز از تن در آورد، زیرا در غیر این صورت باروری و نعمت از طایفه رخت بر خواهد بست. سوگ ها و عزاهامراسم سوگواری در میان بختیاری ها اهمیت خاصی دارد و همراه با مراسم پرسوز و گدازی برگزار می شود كه احتمالا نشانه انس و الفت و همبستگی عمیقی است كه میان آنها وجود دارد. این اهمیت هم در عزاداری های مذهبی و هم در عزاداری های خصوصی به بارزترین شكل مشهود است. عزاداری برای ائمه اطهار به ویژه در ماه محرم مثل تمام نقاط ایران با شكوه برگزار می شود. دسته های زنجیرزنی، سینه زنی و حضور در مراسم مساجد و تكایا از جمله جلوه های برگزاری اینگونه مراسم است.برگزاری مراسم عزاداری خانوادگی نیز جالب توجه است. در ایل بختیاری وقتی كسی فوت كند، ایل یكپارچه غرق غم و ماتم می شود و لحظه ای صاحب عزا را رها نمی كنند،(چوقا) از تن بیرون می كنند و لباس سیاه می پوشند. بعد از غسل متوفی، سید همراه ایل (سید پیر شاه) یا (سید امامزاده) های اطراف مسیر و مكان كوچ و استقرار را خبر می كنند تا بر مرده نماز میت بگذارند و سپس مرده را به خاك می سپارند. خاك كه گودی گور را پر كرد، مردها در فاصله دور می ایستند و زن های ایل به دور گور حلقه می زنند، گریه سر می دهند و همراه با مرثیه كه (گاگریو) گفته می شود به شرح حال زندگی مرده می پردازند. در این هنگام توشمال ها آهنگ غم انگیزی به نام (چپی) می نوازند. بعد از این مراسم (خیرات) شروع می شود. صاحب عزا چادر سیاهی بر پا می كند، مردم ایل تیره به تیره، طایفه به طایفه، برای دلداری صاحب عزا می آیند و (سرباره) می آورند. سرباره مخارج عزاداری صاحب عزا را كاهش می دهد. این مراسم تا یك سال به طول می انجامد، چرا كه شاید تیره یا طایفه ای در مسافت های دور باشد و یا امكان حضور به موقع پیدا نكرده باشد. وقتی كلانتر یا یكی از سرشناسان ایل بمیرد، مراسم خاصی انجام می شود. بدین ترتیب كه زین و برگ اسب یا اسبانی را با پارچه سیاه می پوشانند و بر گردن اسب نیز پارچه های رنگین كه یك سر آن بر زین و سر دیگرش روی پیشانی اسب است به بند دهنه می بندند، سپس اسب را در حالی كه دهنه آن به دست یك نفر است در محوطه امامزاده می گردانند. این پارچه را (یال پوش) می گویند. چوقا و تفنگ متوفی را نیز روی اسب می بندند. رقص های محلیدر استان چهارمحال و بختیاری در مواقع برگزاری جشن ها و سرورها رقص های متنوعی اجرا می گردد كه از معروفترین آنها رقص عروسی، رقص دستمال، رقص آرام، رقص تند و رقص مجسمه است. صنایع دستیصنایع دستی بختیاری ها، ویژگی ها و مختصاتی دارد كه با انواع تولیدات مشابه به دست دیگران قابل تمیز دادن است بخشی از این ویژگی ها به این شرح است:ـ فعالیت در رشته صنایع دستی كاری است صد در صد زنانه كه تمام مراحل آن را زنان و دختران انجام می دهند و مردان در تولید آنها هیچ نقشی ندارند.ـ صنایع دستی بختیاری فقط انواع بافت ها را شامل می شود. تقریبا اغلب زنان و دختران ایلیاتی با آنها آشنایی دارند.ـ بافندگان معمولا از نقشه برای بافتنی استفاده نمی كنند مگر اینكه به قصد تفنن بخواهند محصولی شبیه به فرآورده های دیگر داشته باشند. یا وقتی سفارشی برای مشتری دریافت كنند كه ملزم به اجرای نقش و طرح پیشنهاد شده مشتری باشد. پس به طور كلی نقش هایی كه برای تزیین بافته ها به كار می برند ذهنی است.ـ معمولا از مواد اولیه تولید شده توسط خودشان بهره می گیرند و در موارد محدودی از نخ پنبه ای كارخانه ای به عنوان تار بافته هایشان استفاده می كنند.ـ از امتیازات تولیدات بختیاری ها، عدم تشابه و ناهمانندی كارهایشان است و این به دلیل عدم استفاده از الگو و مدل برای نقوش تولیداتشان است. تنوع و گوناگونی رنگ و نقش در بافته های زنان و دختران بسیار زیاد است و كمتر می توان دید كه بافنده ای دو یا چند محصول یك اندازه و یك نقش با رنگ واحد تولید كند.ـ بافندگان محلی از دارهایی استفاده می كنند كه به صورت افقی است.  ـ نقش ها و طر ح هایی كه در قالیبافی منطقه به كار می رود عبارتند از نقشه های خشتی، بید مجنون، ترنج، طاووس، سرو، كاج، گلدان، و گل چالشتری.
انواع بافته های عشایربختیاری :در چهارمحال و بختیاری، صنایع دستی متنوعی وجود دارد كه عشایر از مواد اولیه تهیه شده از طریق دام هایشان به مصرف ریسندگی و بافندگی می رسانند. این دسته از هموطنان بر مبنای مختصات زندگی اجتماعی شان كه خود تولیدی و خود مصرفی را ایجاب می كند، محصولات متنوع و متعددی تولید می كنند كه برخی از آنها عبارتند از: لی، هورژین (خورجین)، قالی، خرسك، سیاه چادر، چوقا، موج، وریس، نمكدان (كیسه ای جهت نگهداری نمك)، سفره آردی ، هور (خورج)  در زیر به تعدادی از این بافت ها اشاره می شود:هورژین ـ خورجین یا به گویش بختیاری «هورژین» از صنایع دستی مهم عشایر بختیاری است كه به دست زنان ایلیاتی روی دارهای افقی بافته می شود. خورجین پوششی تزیینی است كه وسایل زندگی عشایر در آن قرار می گیرد و چون در هنگام كوچ و در زمان زندگی در سیاه چادر در معرض دید قرار دارد جنبه زیبا شناختی و تزیینی و اعتقادی قوم بختیاری در نقوش و بافت آن تجلی می یابد. خورجین حكم صندوقچه ای را دارد كه با اتصال بندینك های آن به یكدیگر و زدن قفل به آخرین بندینك در آن كاملا بسته شده و قابل حمل روی چاپار می شود. (هنگام كوچ) یا در گوشه ای از چادر(به هنگام اطراق) قرار می گیرد. معمولا از نقوش هندسی برای تزیین خورجین استفاده می شود. لبه های طرفین كیسه ها ی خورجین پس از دوخت با موی بز شیرازه دوزی می شود. «چرك» یا تار خورجین از نخ پنبه و پود آن در قسمت های مختلف تماما از پشم است.طرح كلی آن كه چند نوع تكنیك بافت در آن به كار می رود شبیه به قطعه كف پوشی است كه یك قسمت آن (روی هر طرف) دارای بافت رندی «رندی بافت» و قسمت دیگر (پشت هرطرف) دارای بافت ساده و قسمتی دیگر با تكنیك «گندی بافت» مانند قالی بافته می شود و این قسمت قالی باف در پایین و گوشه های خورجین قرار می گیرد تا به هنگام كوچ در ایل راه ها و در برخورد با سنگ های كوهستان مقاومت بیشتری داشته باشد. قطع خورجین پس از دوخت در حدود یك متر در 70سانتیمتر می شود.هورژ (خورج) و مهده ـ هورژ (خورج) بافته ای است كه از وسایل زنان محسوب می شود. یك كیسه دوطرفه كه دو روش ساده بافت و قالی باف در آن به كار رفته است. تكنیك ساده بافت در قسمت پشت هر طرف از كیسه ها و تكنیك ساده بافت در قسمت روی هر طرف از كیسه ها. هورژ نیز از هر طرف به طور جداگانه قفل و كلید می شود. اندازه هورژ كوچك تر از هورژین است و از بافته هایی است كه منحصرا در ایلات مصرف دارد.مهده در ایل بختیاری جزو وسایل زنان محسوب می شودكه وسایل خودرادر آن جای می دهد. پس از اتمام بافت، از یك ضلع تا زده می شود و با موی بز آن را می دوزند. مهده نیز مانند هورژ قفل و كلید دارد. از مهده گاهی اوقات به جای بالش ویابه قول خود بختیاری ها زیرگوشی استفاده می شود.تی یر یا نمكدان ـ بافته ای است مركب از سه روش ساده، رندی، گندی(بافت گره ای) در ابعاد 60 تا 40 سانتیمتر كه در آن نمك می ریزند. تارو پود مابین رجهای رندی بافت و گندی بافت از جنس پنبه و بافت قسمت رندی و گندی پشمی است . روی نمكدان رندی بافت و قسمت پایینی آن، سه تا پنج سانتیمتر به سبب سایش كمتر ته نمكدان، گندی بافت است. پشت نمكدان ساده بافت است. دوطرف نمكدان با موی بز بافته می شود وروی شانه ها، تارهای اضافی دسته دسته به هم پیچیده یا گیس بافی شده یا به صورت منگوله تزیینی در می آید.سرفه آردی یا سفره آردی ـ نان، غذای اصلی عشایر بختیاری را تشكیل می دهد و آرد كه ماده اولیه پخت نان است بسیار مقدس است و به طور گندم كه قوت اصلی عشایر بختیاری است بسیار مقدس و از منزلت بالایی برخوردار است. پس نان باید جایگاه خاصی برای خود داشته باشد. به همین دلیل سفره مخصوصی برای آن بافته می شود كه در گویش بختیاری به «سرفه آردی» معروف است. سفره آردی دارای بافت گلیمی یك رو یا رندی بافت است كه گاهی وسط آن ساده بافت با حاشیه ای نقشدار است
 
 
ویژگیهای قومیایل بختیاری، که شمارشان به بیش از 800 هزار نفر می رسد، در منطقه ای به مساحت 67 هزار کیلومتر مربع در ناحیهً مرکزی ایران که رشته کوه بـز خود را از زاگرس در آن واقع شده زندگی می کنند.  اگر چه تنها یک سوم از بختیاریها کوچ نشین اند ( و بقیه مراتع مناطق عمدتاً به صورت جوامع استقرار یافته به کشاورزی مشغولند ) آنچه به عنوان فرهنگ قوم بختیاری شناخته می شود بیشتر در میان چادرنشینان بختیاری کوهستانی دیده می شود تا بقیه آنها.  اینان که از طریق تولید گوشت و محصولات لبنی زندگی می کنند، سالا نه پس از پایان فصل تابستان رمه های گاو و گوسفند و اطراف اصفهان، به طرف دامنه ها و جلگه های کم ارتفاع در استان خوزستان حرکت می دهند تا زمستان سرد را در مراتع و چراگاه های این منطقه بسر برند.  کوچ سالا نهً قوم بختیاری یکی از جالبترین و پیچیده ترین نمونه ها در میان ایلات و اقوام کوچ نشین در سراسر جهان است.  از آنجایی که بختیاریها در جریان کوچ باید از ارتفاعاتی که گاه بلندی آن به 3 هزار متر و بیشتر هم می رسد بگذرند، و باید زمان کوچ خود را با نهایت دقت انجام دهند تا مبادا در طول راه دچار برف زودرس، سیلاب رودخانه های کوهستانی و نبود چراگاه و مراتع شوند. سابق بر این در جریان کوچ تلفات زیادی بر انسان و دام وارد می شد.  در سال های اخیر با اقدام دولت در ایجاد پل، هموار کردن مسیر کوچ ایل و ساختن مراکز تغذیه دام در طی مسیر، شمار تلفات جانی و مالی به شدت کاهش یافته است.  بختیاریها به گویش لری تکلم می کنند و شیعه مذهبند.  از نظر سیاسی، در زمان شاه سابق، رئیس ایل از طرف وی منصوب می شد و بختیاریها همه تحت امر او بودند.  این پست و مقام امروزه دیگر وجود ندارد.  یکپارچگی ایل بختیاری تحت ریاست یک فرد در 2 قرن اخیر بسیار کارساز بود به طوری که این ایل نقش بسیار مهمی در جریانات تاریخ معاصر کشور و بویژه طی انقلاب مشروطیت ایفا کرد.  امروزه، اما، بسیاری از مردمان بختیاری از شیوه سنتی زندگی خود دست کشیده اند و برای استخدام در شرکت نفت ایران و سایر موًسسات و ادارات دولتی به شهرنشینی روی آورده اند.  بختیار سرزمین افسانه ای ایران و دارای فلکلور بسیار غنی است.  بختیاری بزرگترین و اصیل ترین قوم در میان اقوام متعدد ایران زمین به شمار می آیند.  بختیاریها از نظر نژادی جزو تباره لرها هستند و گویش آنها نیز از قدیمی ترین و شناخته شده ترین گویش های زبان فارسی است. کوچ سالانه ایل بختیاری از مراتع و چراگاه های مناطق سردسیر استان چهار محال و بختیاری به طرف نواحی  جنوب کشور یعنی،  استان خوزستان بین 4 تا 6 هفته به طول می انجامد. این کوچ جابجایی جمعیتی بسیار گسترده و مثال زدنی از مقاومت زن، مرد، پیر و جوان به همراه هزاران راًس دام است که از 5 مسیر مختلف، سخت ترین و صعب العبورترین مناطق کوهستانی را پشت سر می گذارند تا به مراتع و چراگاه های جدید برسند. بختیاریها به دو گروه اصلی تقسیم می شوند :  هفت لنگ و چهار لنگ.  در میان این دو گروه هم تقسیم بندی های بسیار بیشتری وجود دارد. آمار دقیق تعداد بختیاریها مشخص نیست. طبق یک برآورد 450 هزار نفر بختیاری در کشور زندگی می کنند.  نیمی از آنها کوچ نشین اند و بقیه به صورت استقرار یافته به کشاورزی مشغولند. روستای کاریاک، واقع در 120 کیلومتری جنوب اصفهان، که در آن رودخانهً کرشان، از ریزآبه های کارون، جاری است دو استان کهکیلویه و بویراحمد را از همدیگر جدا می سازد.  خاستگاه نژادی بختیاری هادرباره خاستگاه بختیاری ها، بطور کلی دو نظریه وجود دارد. جمعی از پژوهشگران و مردم شناسان آنان را ایرانی الاصل می دانند. زبان و برخی از عادات و رسوم، برهان اصلی آن دسته را تشکیل می دهد. از آن جمله " لوریمر " یکی از مستشرقین دربارهً زبان و لهجه بختـیاریها به پژوهش پرداختـه است. براساس مشخصات جسمی و روحی و عادات، آنها را ایرانی الاصل می داند و معـتـقـد است که پناهگاه کوهـستانی آنها، از حملهً اعراب مصونشان داشته است. ایرج افشار نیز چـنیـین نـتـیجه ای گرفته و افزوده است : " لباس زنان بخـتـیاری شباهت زیادی به لباس زنان زرتـشـتی دورهً ساسانی دارد و زبان بخـتـیاریان به زبان پهلوی زمان ساسانـیان نزدیک است  و  از واژه های عمومی ترکی و عربی  بهره نمی گیرند. "او در جای دیگر آورده است که بخـتـیاریان از نـژاد پارس هـستـند که در سده های ششم و هـفـتم قبل از میلاد با ایلامیان درآمیخـته و نـژاد واحدی را بوجود آوردند. منشی سفارت روس، بارون دوبد که در زمان محـمد شاه به بخـتـیاری سفر کرده است نیز براساس زبانـشان بر این باور است که آنها ساکنان اصلی این خاک هـستـند. وی آنها را " قوم لر " دانسته که همراه با لک ها و کردها، سه شعـبه اصلی نـژاد زند را تـشکیل می دهـند. به علت ایرانی الاصل بودن بخـتـیاریها، این قـبـیله بخـشی از کتاب قوم لر آقای امان اللهی را تـشکیل داده است.  دسته ای دیگر بخـتـیاریها را غـیر ایرانی دانـسته اند. شیـندلر، آنان را غیر ایرانی که تـبارشان به ترک ها و مغـول ها می رسد و بـین سالهای 1900 - 2900 قـبل از هـجرت به ایران آمده، دانسته است. او برای اثـبات ادعـای خویش به مقـیاس جمجمه سر آنها اشاره دارد که با ایرانی ها فرق دارد. مورخان یونانی، بخـتـیاریها را یـونانی الاصل که همراه با اسکندر مقدونی به ایران آمده اند دانسته و نوشته اند، چون ایرانـیان به آنان می گفـتـند شما پـیروز نـشدید، بلکه بخت شما را یاری کرد، به همین خاطر به بخـتـیاری معـروف شدند.نـیکزاد، نویـسندهً محلی بخـتـیاری نـیز پس از ذکر روایات مخـتـلف نـتـیـجه                می گیرد که :  " روی هم رفته از تمام این نوشته هاو آثار و اسناد تاریخی استـنـباط می شود که بخـتـیاریان از ایرانـیان اصیل و با اکراد و الوار از ریشه و نژاد و زبانشان نـیـز همان پهلوی است . تشكیلات سازمانی ایل بختیاری یكی ازمواردی كه كوچ نشینان را از سایر بخشهای ایلی اسكان یافته متمایز می‌كند نظام سیاسی ـ اجتماعی آنان است. همبستگی و روابط میان گروهی كوچ‌نشینان در چارچوب علایق مشترك جای می گیرد. بختیاری‌ها نیز دارای نظام تشكیلاتی منسجمی بوده‌اند كه بقای جامعه ایلی را تضمین می كرد. ویژگیهای زندگی كوچ‌نشینی، برای برقراری نظم و امنیت جانی و مالی گروهها و نیز اعمال سیاست، برقراری نوعی از نظام تشكیلاتی و اداری را در تطبیق با محیط جغرافیایی ایجاب می‌كرد. بنابراین، نظام تشكیلاتی ایل، به وجود آمده است. این نظام، همچون نظام تشكیلاتی جوامع یكجانشین دارای شعباتی بوده است. نظام انشعابی این امكان را می‌داد كه در سلسله مراتب تشكیلاتی كار اداره جامعه نظم خاصی داشته باشد كه بتوان آن را كنترل كرد. ایل بختیاری از نظر تشكیلات، دارای دو شاخه ایلی به نامهای «هفت لنگ» و «چهار لنگ» است. »ظاهراً تسمیه این دو بلوك براساس مقررات مالیاتی دوران صفوی است.سرداراسعد در تاریخ بختیاری آورده است: «سبب تسمیه هفت لنگ و چهار لنگ درست معلوم نیست، اما آنچه از روی حدس به دست آمده و در محضری كه ریش سفیدان قوم حضور داشتند و در این باب مذاكرات زیاد شد، آرا براین قرار گرفت از آنجا كه بنیچه مالیات ایلیات از حیوانات است مثل بختیاری از مادیان، قشقایی از گوسفند، شاهسون از شتر بنیچه بسته شده در یك عهدی كه مالیات بختیاری می‌بستند، بنیچه سه مادیان به بختیاری بسته شد كه هفت پا قسمت هفت لنگ و چهار پا قسمت چهار لنگ و یك پا تخفیف داده شده یا جمع تفرقه شده، مقصود از تفرقه ایلیاتی است كه از خارج پناه به ایلی می برند و در میان آن ایل زندگی و معاش می‌نمایند» پس از گذشت سالها، هنوز هم تقسیمات شاخه‌های هفت لنگ و چهار لنگ در بین كوچ نشینان بختیاری و نیز افرادی كه از این شاخه‌ها زندگی یكجانشینی اختیار كرده‌اند، در انتساب و معرفی خود، به كار برده می‌شود. این دوشاخه هریك دارای قلمرو جداگانه‌ای بوده وشامل تعدادی «بزرگ طایفه» و «طایفه» است. اصولاً، طایفه مهمترین و اساسی‌ترین ركن تشكیلات سازمان ایلی است. اعضای طایفه با قرابتهای خونی به یكدیگر وابسته هستند. «طایفه هانمایانگر اهمیت سیاسی و معیارهای اجتماعی تشكیلات عشایر هستند. تمام افراد یك طایفه (حداقل از نظر فكری) گذشته‌ای مشترك دارند. كوچ نشینان هر طایفه، دارای چراگاههای تابستانی و زمستانی و مسیر كوچ مشتركی هستند.» ژان پیر دیگار، مردم شناس فرانسوی، تعبیر جالبی از طایفه دارد: «طایفه سیاست را بر هر امری مقدم می‌شمارد و در صورت بروز ستیزی سخت و استثنایی به منزله یك گروه واحد قد علم می‌كند. اعضای طایفه، به طور بنیادی یكدیگر را از طریق بعضی منافع مشترك، كه مهمترین آن قلمرو و سرزمین است، می‌شناسند.»نتیجه اینكه، در ایل بختیاری طایفه واحد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بوده است. در حال حاضر در بین خانوارهای كوچنده ایل، با وجود فروپاشی تشكیلات سازمانی ایل، طایفه عنصری پاینده به نظر می‌رسد. هر چند كه در راس آن كلانتر وجود ندارد و اعضای آن از نظر سلسله مراتب از هیچ مقامی تبعیت نمی‌كنند. در حقیقت می‌توان گفت كه اعضای طایفه، بیشتر خود را از نظر همخونی و خویشاوندی با طایفه مرتبط می‌دانند. سلسله مراتب ایلی  در راس ایل، ایلخان یا ایل بیگ قرار داشته كه پیوسته از طرف حكومت مركزی انتخاب می‌شد. اما در مواردی نیز خانهای طایفه‌ها در اثر لیاقت و یا با كمك‌های دریافتی از خارج از قلمرو ایل به ایلخانی می‌رسیدند. بعد از ایل خان یا ایل بیگ، «كلانتر» قرارداشت. پیشتر گفتیم كه طایفه ركن این دو شاخه اساسی و عمده تشكیلات ایلی بوده است. روند تاریخی پیدایش نظام انشعابی ایلی بختیاری هر چه كه باشد، كاركرد این نظام است. بنابراین اگرچه در تقسیمات ایلی، ایل بختیاری به دو شعبه و هر شعبه به چند بزرگ طایفه تقسیم می‌شود، لیكن رده‌های قبل از طایفه تا ایل، بیشتر به صورت كنفدارسیون است كه فاقد مناصب و عنوان بوده است. كلانتران مسئول اداره امور طایفه بوده‌اند، جمع‌آوری مالیات، تامین سپاه در مواقع لزوم، رفع اختلافات بین اعضای طایفه با یكدیگر یا اعضاء سایر طوایف ایل از طریق كدخدامنشی، سازماندهی كوچ و استقرار و نیز سایر امور مربوط به اداره طایفه بر عهده كلانتر بوده است.كلانتران از طرف ایلخان منصوب می شدند. پس از كلانتر، كدخدا قرار می‌گرفت كه از طرف كلانتر و به تایید ایلخان انتخاب می‌شد و یا بطور مستقیم از طرف ایلخان منصوب می‌شد. با آنكه در نوشته‌های محققان خارجی بعد از طایفه تقسیماتی چون «تیره» آمده است، لیكن عنوانی برای رئیس تیره ذكر نكرده بیشتر به عنوان كدخدا اشاره كرده‌اند. همچنین تقسیمات بعد از تیره را «تش» گفته‌اند و برای رئیس تش نیز عنوان «كدخدا» ذكر شده است. طی تحقیقاتی كه در در اكثر طایفه‌های ایل بختیاری به عمل آمده، واژه «تیره» در بختیاری‌ها چندان كاربرد ندارد و همیشه بعد از طایفه، عنوان «تش» به كار برده می‌شود. به نظرمیرسداگر بعد از «طایفه»، «تیره» و بعداز تیره «تش» قرار داشت، هریك ناگزیر به داشتن عنوانی برای رئیس خود بوده‌اند در حالی كه چنین نیست و نمی‌تواند در یك سلسله مراتب، یك عنوان به دو رده اطلاق شود. تیره، واژه‌ای تركی است كه در بین عشایر ترك زبان به كار برده می‌شود. در عشایر بختیاری مترادف واژه تیره، «تش»به كار می‌رود. تیره مجموعه‌ای كوچك از مردم است كه از تقسیم طایفه یا قومی معین به وجود آمده باشد. گاهی اوقات تیره به معنی نسل نیز بكار برده می‌شود. هرگاه از یك بختیاری در قلمرو ایلی خود خواسته شود كه خود را معرفی كند، این فرد ابتدا خود را به طایفه‌ای منتسب می‌كند. سپس بلافاصله نام «تش» منسوب به خود و بعد از آن «اولادی» را كه به آن وابسته است ذكر كرده و در پایان نام مالی كه در آن زندگی و كوچ می‌كند،را نام می‌برد. در راس «تش» كدخدا قرار دارد.كدخدا از طرف كلانتر منصوب می‌شد و بعد از كدخدا «ریش سفید» بود كه در راس اولاد قرار داشت. ریش سفید عنوانی افتخاری بوده از نظر سلسله مراتب ایلی، منصب وی چندان اهمیتی نداشته و بیشتر برای اداره امور جزیی «اولاد» گمارده و یا از طرف اعضای اولاد انتخاب می‌شد كه معمولاً از میان مسن‌ترین افراد بود. عنوان بعد از ریش سفید، مربوط به «سرمال» یا «گپ مال» بود. گپ مال توسط اعضای خانوارهای عضو مال و معمولاً از بین مسن‌ترین مردان انتخاب می‌شد.تقسیمات ایلی همانطور كه یادآور شدیم، ایل بختیاری به دو شاخه هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم می‌شود. شاخه هفت لنگ خود از چند بزرگ طایفه (باب) و هر بزرگ طایفه از چند طایفه تشكیل می‌شود. هر طایفه از چند «تش» و هر تش از چند «اولاد» و هر اولاد از چند «مال» تشكیل می‌شود. مال نیز به نوبه خود از عضویت تعدادی خانوار به وجود می‌آید. در شاخه چهار لنگ، بر خلاف هفت لنگ، باب وجود ندارد. تقسیمات آن بعد از بزرگ طایفه، تقریباً شبیه تقسیمات هفت لنگ است. تقسیمات ایلی بر مبنای سلسله مراتب ایلی استوار بوده است. چون سلسله مراتب  ایلی و تشكیلات سازمانی ایلی در حال حاضر وجود ندارد، بنابراین تقسیات ایلی نیز عینیت خارجی ندارد و بیشتر یك ذهنیت درونی است. به همین منظور خانوارهای بختیاری كوچنده هنوز هم كدخدا را به تقسیمات ایلی وابسته می‌دانند. به بیانی دیگر می‌توان گفت كه تقسیمات ایلی تقریباً همان «شجره‏‏ْ النسب» بختیاریهاست. در حالی كه از نظر اداری و رعایت قوانین و قراردادهای اجتماعی و اقتصادی درون ایلی، كمتر از این تشكیلات تبعیت می‌كنند كه خود سبب بروز مسائل و مشكلات بسیاری در زندگی ایلی می‌شود .  
شنبه 8/3/1389 - 8:58
هوا و فضا
 
 اطلاعات ماهواره های سری NOAA سنجنده AVHRR
 تاریخ درج اطلاعات: 24/10/1386   ایستگاه گیرنده از سال 75 تاکنون فعال است و تصاویر سری ماهواره های NOAA را دریافت می کند .این ایستگاه دارای آنتن بشقابی، گردان، دو محوره به قطر 180 سانتیمتر است. این ایستگاه PC Base است و به طور متوسط 4 گذر اطلاعات از هر ماهواره در شبانه روز دریافت می کند.
این ایستگاه قابلیت پیش بینی گذرها را تا دو هفته آینده را دارد و سطع پوشش آنتن آن بسیار وسیع می باشد . ایستگاه مذکور در تهران منطقه سعادت آباد نصب شده است.
 سری ماهواره های NOAA (National Oceanic and Atmospheric Administration) سومین نسل از ماهواره های هواشناسی است که به وسیله سازمان ملی جو و اقیانوس ایالت متحده امریکا اداره می شود. تاکنون ماهواره های سری نوا 18-16-14-12-15-17 فعال شده اند و هم اکنون ایستگاه گیرنده تصاویر ماهواره های ســـــــــری 12 و 16و17 را دریافــــــت می کند. http://noaasis.noaa.gov/ARGOS/conf05/E-1-1_on_orbit_perf_05.htmlhttp://www.noaa.gov/satellites.htmlمشخصات ماهواره NOAA
- مدار خورشید آهنگ، دایروی
- ارتفاع ماهواره : 825كیلومتر
- زاویه انحراف : 7/98 درجه
- دوره تناوب چرخش ماهواره : 4/101 دقیقه
- زمان پرتاب:1991
- زمان عبور از گره نزولی: 1644
- دوره تکرار ماهواره : 2 بار در روز
 
 
 

ماهواره نوا ماهواره هواشناسی است که در ارتفاع 870 کیلومتری قرار گرفته و هر 101 دقیقه یکباربه دور زمین چرخیده و اطلاعات هواشناسی را از قبیل دما _رطوبت و حرکت و سرعت ابرها و... به ایستگاه های زمینی مخابره می کنند .

شنبه 8/3/1389 - 8:56
دنیای گیاهان و حیوانات
شهداد«شهداد» تا كرمان صد كیلومتر فاصله و تا شهر افسانه‌ای «كلوتها» 40 كیلومتر فاصله دارد. این منطقه در بین زمینشناسان به «قطب گرمایی زمین» معروف است كه دمای آن به ۱۰۰ درجه سانتیگراد می‌رسد. همین خشكی كویر ممکن است گردشگران را از اروپای سبز به ایران بكشاند .شهر شهداد در لبه غربی لوت واقع شده است. كوههای جفتان و بلور واقع در جنوب شرقی و شرق كرمان همانند حصاری منطقه شهری كرمان را از لوت جدا كرده است. در شكل 1 نمایی فرضی از موقعیت قرار گرفتن شهر شهداد و عوارض ساختاری لوت نسبت به شهر كرمان را نشان می­دهد .برای رسیدن به شهداد باید از عرض این ارتفاعات عبور كرد. نیمی از ارتفاعات مذكور از جنس آذرین(جبهه رو به دشت كرمان) و نیمی دیگر كه به طرف لوت است از سازندهای تبخیری لوت تشكیل شده­اند. نیمه دومی به صورت بریدگیهایی با بلندی حدود 100متری از سطح دشت لوط قرار دارند این بریدگیها 3 عدد هستند كه كه از پایین دست سیرچ شروع شده و تا قبل از شهداد واقع شده­اند. كرینسلی این بریدگیها را از دیدگاه ژئومرفولوژی پرتگاه خوانده است در حالیكه از دیدگاه شكل اراضی كوههای گرد ومدور كه نسبت به یكدیگر دارای اختلاف ارتفاع می­باشند. همچنین از همین دیدگاه‘ شهر شهداد در پایین دست مخروط افكنه رودخانه شهداد كه از كوههای مذكور سرچشمه می­گیرد قرار دارد. این رودخانه رسوبات خود را بر روی این بریدگیها قرار داده و قسمتی از آنها را نسبتا صاف كرده است. وجود این آبرفت بادبزنی شكل سنگریزه­دار(مخروط افكنه) كه دارای نفوذپذیری زیاد است در تامین آب چاههای شهداد بسیار موثر است. در حال حاضر به دلیل خشكسالیهای چند سال گذشته آب رود مذكور كه از داخل دره سیرچ وارد لوت می­شود بوسیله كانال بتونی به شهداد منتقل می­شود و از آن در آبیاری اراضی كشاورزی و باغها استفاده می­شود. متاسفانه به دلیل كمبود امكانات و منابع آب مطمئن‘ شهر شهداد درحال ازدست دادن جمعیت خود است. از حدود 6000نفر جمعیت موجود در چند سال گذشته تنها 2000نفر در این شهر باقیمانده­اند. تغییر وضعیت درآمدی مردم در این منطقه از كشاورزی به بخشهای دیگر(خدمات‘ صنعت‘ گردشگری و...) ضروریست.آب دایمی شهداد از رودخانه «درختنگان» تأمین می‌شود. این رودخانه از ارتفاعات «هی‌نامان» سرچشمه می‌گیرد و از راه دره درختنگان عبور می‌كند؛ در مدخل تنگه «چهار فرسخ»، به طرف شمال منحرف می‌شود، سپس از طریق آبادی ابراهیم ‌آباد به سوی لوت جریان می‌یابد. آب این رودخانه در زمستان فراوان و در تابستان كم می‌شود. در تنگه چهار فرسخ، شعبه‌ای از رودخانه درختنگان جدا شده و مستقیم رو به شرق، به طرف شهداد، جاری است.شهداد كنونی به شكل مثلثی است كه رأس آن به طرف دره «كناران» و قاعده آن به سمت شرق در حوزه تكاب قرار گرفته است و به كلوتهای موازی حاشیه لوت منتهی می‌شود. زمینهای شهداد تمام پوشیده از باغهای مركبات و خرماست.
اكنون، تنها وجود آب است كه مردم شهداد را به این منطقه پایبند كرده است .منطقه گندم بریان شهداد كه گرم‌ ترین نقطه كویر در جهان و در قلب ایران به شمار می‌رود، به كره ماه می‌ماند و گدازه‌های سیاه رنگ واقع در این منطقه، نور خورشید را بیش از حد معمول جذب می‌كند و باعث افزایش بیش از حد دما می‌شود. همچنین برخی لایه‌های شكل گرفته در كویر، از نظر زمین شناسی غیر قابل باروری است.
شهداد، در شرق ارتفاعات كرمان با نخلستان‌ها و باغ‌های مركبات و نیز آثار تمدن شش هزار ساله «آراتا» از دیدنی‌هایی است كه به راستی در طبیعت نفس‌گیر كویر، نفس هر طبیعت‌گردی را می‌گیرد.‌این منطقه به دلیل وجود گدازه‌های آتشفشانی، گرم‌ترین نقطه كره زمین به شمار آمده كه دمای آن در تابستان در سایه به 60 درجه سانتیگراد بالای صفر نزدیك می‌شود.
تپه‌های تخم‌مرغی شكل در كویر شهداد كه به‌طور منظم چیده شده‌اند، «در بیابان شهداد، هیچگونه حیات، موجود زنده و حتی باكتری وجود ندارد و شاید یگانه نقطه فاقد حیات در كره زمین محسوب ‌شود، سرزمینی كه هنوز بسیاری از طبیعت‌گردان، كاشفان و دیرین‌شناسان جهان آرزوی بازدید و پیمایش تمامی آن را دارند. شهداد با هفت هزار سال تاریخ مستند، یكی از كهن‌ترین تمدن‌های بشری است.منطقه گندم‌بریان به مساحت 480 كیلومتر، جایی در داخل این كلوت‌هاست. هر بارانی كه بر كویر لوت می‌بارد، صورتی تازه برای هر كلوت می‌سازد و باد و باران، دو معمار قسم خورده کلوت‌اند. در این منطقه به علت گرمای زیاد، دانه گندم به حالت برشته درمی‌آید و به همین خاطر به آن «گندم بریان» گفته می‌شود.«سوراخ‌ نبودن لایه ازون در فضای بالای كویر لوت از مهم‌ترین قابلیت‌های این دشت بزرگ ایران است و اشعه آفتاب در كویر لوت نه تنها خطرناك نیست، بلكه خاصیت درمانی نیز دارد، بنابراین، ماسه درمانی و آفتاب‌درمانی از قابلیت‌های مهم كویر لوت است.براساس گزارش‌های موجود، درجه حرارت در قسمت میانی كویر لوت بسیار بالاتر از صحرای آفریقا و نواداست، به طوری كه صحرای آفریقا و عزیزیه لیبی 57 درجه است اما در دشت لوت 65 درجه گزارش شده است. یك ژنرال انگلیسی در ایران پس از دیدار از كلوت‌ها می‌گوید: «آثار مهم كلوت‌ها از عجایب طبیعت است و كسی كه از این منطقه عبور می‌كند، از شگفتی آن به خود می‌لرزد و این حس القا می‌شود كه انسان در ساخت و ساز آنها نقش داشته است.كویر شهداد و كلوت‌های شگفت‌انگیز آن، همان گنجی است كه مردمان استان خشك و بیابانی كرمان، صاحبان اصلی آن محسوب می‌شوند. كرمان با داشتن بخش عمده‌ای از كویر لوت، مهد شگفتی‌های كویری است كه كلوت‌های شهداد كه پدیده‌هایی كاملا طبیعی هستند، سهم عظیمی در این شگفت‌انگیزی دارند.منطقه شهداد و كلوت‌هایش جزو گرم‌ترین نقاط كره زمین محسوب می‌شود. گرما در این منطقه، چنان است كه لاشه حیوانات تجزیه نمی‌شود چرا كه قدرت آفتاب به حدی است كه لاشه پیش از تجزیه‌شدن توسط باكتری‌ها، خشك می‌شود.شهداد را برخی، شعبه‌ای از كره ماه روی زمین می‌دانند چرا كه در فاصله 25كیلومتری آن و با فاصله‌ای كمتر از نیم‌ساعت رانندگی، منطقه‌ای با آب‌وهوایی متضاد یعنی منطقه «لیرچ» نمایان می‌شود كه منطقه‌ای كوهستانی با آب‌وهوایی سرد است و برای اغلب عشایر، ییلاق خوبی به شمار می‌آید.كلوت‌های كویر شهداد كه خاص‌ترین جاذبه‌های طبیعی این منطقه محسوب می‌شوند و در زمره بزرگ‌ترین عارضه‌های كلوخی طبیعی دنیا و منحصربه‌فردترین عوارض كویری جای گرفته‌اند، در فاصله 130كیلومتری نهبندان و 40كیلومتری شرق و شمال شرق شهداد قرار گرفته و طول متوسط آنها 145كیلومتر، عرض متوسط آنها 80كیلومتر و مساحت آنها بیش از 11هزار كیلومتر مربع است.كلوت‌های شهداد كه شهری زیبا و اسطوره‌ای را در این منطقه به وجود آورده‌اند، در واقع تنها شهر بزرگ و بدون جمعیت دنیا هستند كه تنها جهانگردان و گردشگران را گاهی در خود پذیرایی می‌كنند و در مقابل آن و در فاصله‌ای كمتر از این شهر بزرگ خاموش، زندگی در شهر شهداد با همه هیاهوهای آدمیان در جریان است.
شنبه 8/3/1389 - 8:53
هوا و فضا
مقدمهسنجش از دور در بسیاری از زمینه های علمی و تحقیقاتی کاربردهای گسترده ای دارد. از جمله کاربردهای فن سنجش از دور می توان به استفاده از آن در زمین شناسی، آب شناسی، معدن، شیلات، کارتوگرافی، جغرافیا، مطالعات زیست شناسی، مطالعات زیست محیطی، سیستم های اطلاعات جغرافیایی، هواشناسی، کشاورزی، جنگلداری، توسعه اراضی و به طور کلی مدیریت منابع زمینی و غیره اشاره کرد. سنجش از دور می تواند تغییرات دوره ای پدیده های سطح زمین را نشان دهد و در مواردی چون بررسی تغییر مسیر رودخانه ها، تغییر حد و مرز پیکره های آبی چون دریاچه ها، دریاها و اقیانوسها، تغییر مورفولوژی سطح زمین و غیره بسیار کارساز است. افزون بر این یک سیستم سنجش از دور با توجه به این که بر اساس ثبت تغییرات و اختلافهای بازتابش الکترومغناطیسی از پدیده های مختلف کار می کند، میتواند حد و مرز پدیده های زمینی اعم از مرز انواع خاکها، سنگها، گیاهان، محصولات کشاورزی گوناگون و ... را مشخص کند. سنجش از دور در پیش بینی وضع هوا و اندازه گیری میزان خسارت ناشی از بلایای طبیعی کشف آلودگی آبها و لکه های نفتی در سطح دریا، اکتشافات معدنی نیز کاربرد دارد. بدون شک استفاده از این فن در مطالعات اکتشافی و منابع طبیعی و سایر موارد پیش گفته نه تنها سرعت انجام مطالعات را بیشتر می کند بلکه از نظر دقت و هزینه و نیروی انسانی نیز بسیار با صرفه تر است.مهمترین قابلیتهای داده های سنجش از دورداده های سنجش از دور به دلیل یکپارچه و وسیع بودن، تنوع طیفی، تهیه پوشش های تکراری و ارزان بودن، در مقایسه با سایر روشهای گردآوری اطلاعات از قابلیت های ویژه ای برخوردار است که امروزه عامل نخستین در مطالعه سطح زمین و عوامل تشکیل دهنده آن محسوب می شود. امکان رقومی بودن داده ها موجب شده است که سیستم های کامپیوتری بتوانند از این داده ها به طور مستقیم استفاده کنند و سیستم های داده ها جغرافیایی و سیستم های پردازش داده ها ماهواره ای با استفاده از این قابلیت طراحی و تهیه شده است. سهل الوصول بودن داده ها، دسترسی سریع به نقاط دور افتاده و دقت بالای آنها از امتیازات خاص این فن محسوب می شود.

مراحل تاریخی رشد سنجش از دور1-  در سال 1859 اولین عکس هوایی توسط گاسپارد فلیکس از یک بالون هوایی تهیه شد.2-    در سال 1903 از کبوترهای جاسوس در ماموریت های نظامی استفاده شد.
3- در سال 1908 ویلبر رایت اولین هواپیمای عکاس را رهبری نمود و بونویلان عکسهای هوایی را تهیه کرد.
4- در سالهای آخر جنگ جهانی اول عکسهای هوایی به سرعت برای اهداف شناسایی بکار گرفته شدند. اما جنگ جهانی دوم دوره جدیدی برای عکسبرداری های هوایی به همراه داشت.
5- در دهه 1960 آمریکا بر علیه کوبا و شوروی سابق شروع به جمع آوری اطلاعات از طریق ماهواره های جاسوسی نمود.
6- در سال 1972 ناسا اولین ماهواره ارزیابی منابع زمینی بنام
ERTS-1 را به فضا پرتاب کرد که بعدها تحت نام لندست شناخته شد. در سال 1972 اولین سری ماهواره های لندست با دوربین و سنجنده های RBV (Return Beam Vidicon)، MSS (multispectral sensor) و TM(Thematic Mapper) در چهار و هفت باند توسط ایالات متحده آمریکا در مدار زمین قرار گرفته، از این مرحله که تصویربرداری از حالت آنالوگ خارج و بصورت رقومی درآمد، دریچه ای جدید برای پردازش تصاویر و نهایتا" تعبیر و تفسیر آنها به روی بشر گشوده شد.
7- فرانسه در سال 1986 اولین سری ماهواره های
SPOT را با قدرت تفکیک 10 و 20 متر (در سه باند) به فضا فرستاد.
8- هندوستان سری ماهواره های
IRS (Indian Remote Sensing) را در سال 1988راه اندازی نمود.
9- ژاپن در سال 1990 سری ماهواره های
MOS (Marine Observation Satellites) و آژانس فضایی اروپا سری ماهواره های ERS را به فضا فرستادند.
(
European Remote-Sensing Satellites)
10- در سال 1991، کانادا سری ماهواره های
Radar-sat را در مدار زمین قرار داد. (Radio Detection and Ranging-Satellite )
11- در سال 1995، مشارکت برزیل و چین جهت پرتاب ماهواره
CBERS
(
China-Brazil Earth Resource Satellite)
12- در سال 1996، آمریکا با پرتاب ماهواره
IKONOS با قدرت تفکیک 1 متر و 4 متر
13- در سال 1999و پرتاب ماهواره های
QuickBird با قدرت تفکیک 61 سانتیمتر و 44،2 متر
14- در سال 2001 و
OrbView با قدرت تفکیک 1 متر و 4 متر
در سال 2003 و سازمان تحقیقات فضایی هند (
ISRO)، در حال تحقیق درباره پروژه ماهواره هایی است که دارای قابلیت ارسال به فضا و بازگشت مجدد به زمین هستند. این پروژه در حال سپری کردن سیر تکاملی خود در ISRO است و انتظار می رود در سال 2005 بهره برداری شود. ماهواره های مهم و مشخصات آنان در جدول آمده است. امروزه تعداد زیادی از ماهواره ها مجهز به انواع سنجنده ها بدور زمین گردش می کنند و انبوهی از اطلاعات متنوع را در بارة سیارة زمین در اختیار متخصصان قرار می دهند.
در زمینه کاربردهای داده های ماهواره ای می توان به طور اختصار به موارد زیر اشاره کرد:
الف: مطالعه تغییرات دوره ای
برخی از پدیده ها و عوارض سطح زمین در طی دوره زمانی تغییر می یابد. علت این تغییرات می تواند عوامل طبیعی مانند سیل، آتشفشان، زلزله، تغییرات آب و هوایی، یا عوامل مصنوعی مانند دخالت انسان در محیط زیست باشد. برای مثال تغییر سطح آب دریای خزر در طی یک دوره
 10 تا 20 ساله، تغییر میزان سطح پوشش و جنگلها درشمال کشور و تغییر پوشش گیاهی نخل در جنوب کشور و میزان آسیب آنها در دوران جنگ را می توان با استفاده از داده های ماهواره ای با دقت بسیار زیادی مطالعه کرد.
ب: مطالعات زمین شناسی
با استفاده از داده های ماهواره ای می توان مرزهای بسیاری از سازندهای زمین شناسی را از یکدیگر تفکیک کرد، گسله ها را مورد مطالعه قرار داد ونقشه های گوناگون زمین شناسی تهیه کرد. از جمله نقشه های زمین شناسی گوناگون که با استفاده از داده های ماهواره ای می توان تهیه کرد، نقشه گسله ها و شکستگی ها، نقشه سازندهای سنگی مختلف، نقشه خاکشناسی و نقشه پتانسیل ذخایر تبخیری سطحی را میتوان نام برد. افزون براین با توجه به گستره بسیار وسیع زیر پوشش هر تصویر ماهواره ای، چنین تصاویری برای مطالعات کلان منطقه ای برای زمین شناسان بسیار مفید است.
ج: مطالعات کشاورزی وجنگلی
تشخیص وتمایزگونه های گیاهی مختلف، محاسبه سطح زیر کشت محصولات کشاورزی، مطالعه مناطق آسیب دیده کشاورزی براثرکم آبی یا حمله آفتهای مختلف به آنها از جمله مهمترین کاربردهای داده های ماهواره ای است. تهیه نقشه جامع پوشش گیاهی هر منطقه، تهیه نقشه آبراهه ها و ارتباط آنها با مناطق مستعدکشت و برآورد میزان محصول زیر کشت از کاربردهای دیگر چنین اطلاعاتی است. لازم به ذکر است که وزارت بازرگانی و کشاورزی کشور ایالات متحده آمریکا از ابتدای تکوین تکنولوژی سنجش از دور همه ساله محصول کشاورزی کشور آمریکا وتمام کشورهای جهان را با استفاده ازتصاویر ماهواره ای برآورد می کند تا برای برنامه ریزی بازار و تولید اطلاعات مفید و لازم را بدست آورد. افزون بر این مطالعه میزان انهدام جنگلها و یا میزان پیشرفت جنگل کاری از کاربردهای دیگر این تصاویر است.
د- مطالعات منابع آب
مطالعه آبهای سطحی منطقه و تهیه نقشه آبراهه ها، بررسی تغییر مسیر رودخانه ها بر اثر عوامل طبیعی یا مصنوعی، تخمین میزان آب سطحی هر منطقه از جمله جالبترین کاربرد داده های ماهواره ای است.کشور ما از جمله کشورهایی است که با وجود داشتن منابع آبهای سطحی در بسیاری مناطق از مشکل کم آبی رنج می برد، که استفاده از تکنولوژی نوین وبه دست آوردن اطلاعات دقیق می تواند راهگشای استفاده بهتر ازمنابع آب کشور باشد.- بررسی آلودگی آب:اهمیت آب به عنوان یکی از چهار عنصر اصلی حیات و جایگاه خاص آن در آبیاری، تولید انرژی و صنعت و ... بر همگان کاملاً مشخص است و تحقیق در خصوص کیفیت، آلودگی و یا خلوص آن، برنامه ریزی برای استفاده معقول از آب را میسر می سازد. تصاویر ماهواره ای، به دلیل ویژگی های خود و بخصوص تکراری بودن، زمینه های مناسبی را برای مطالعه آب به عنوان یکی از منابع زمینی، فراهم نموده اند. به طور کلی بیشترین مقدار اشعه خورشید، در لایه های فوقانی (حدود دو متری آب) جذب می شوند و این خاصیت، بستگی زیادی به نوع طول موج دارد. اشعه مادون قرمز انعکاسی در چند سانتی متری از سطح آب جذب می شود و موجب ظهور زمینه سیاه بر روی تصاویر ماهواره ای می شود. موج آبی، هر چند بطور محسوس در آب نفوذ می کند ولی در عین حال در لایه های فوقانی به سرعت متفرق می شود و رنگ آبی را برای آب، موجب می گردد.با استفاده از طول موجهای مختلف مورد استفاده در سنجش از دور بویژه در فاصله 6/0- 48/0 میکرو متر می توان اختلاف های سطوح مختلف آب را از نظر زمینه به وضوح مشاهده نمود.تمام آبهای طبیعی دارای مقادیر مختلف ناخالصی هستند. هرگاه میزان نا خالصی آب در حدی باشد که مصارف آن به صورت آب مشروب و یا برای مقاصد آبیاری و صنعتی ناممکن باشد، آلوده به حساب می آید. آلودگی آب ممکن است در اثر فعالیتهای انسان یا از منابع طبیعی ناشی شود که در هر حال بسته به میزان ناخالصی، اختلاف زمینه در تصاویر ماهواره ای حاصل می شود و از این خاصیت برای مطالعه آب استفاده می گردد. برای مطالعه آلودگی آب، دو نوع عامل یا منبع آلودگی را می توان مورد توجه قرار داد. یکی منابع محدود در مناطقی خاص، نظیر فاضلاب های صنعتی، دیگر منابع غیر محدود، مانند مازاد حاصل از فعالیتهای کشاورزی و نیز موادی که پس از بارندگی یا به وسیله جریان آب رودخانه ها حمل می شوند.تشخیص میزان آلودگی آب با استفاده از تصاویر ماهواره ای بسیار مشکل است، لیکن با بررسی و مطالعه تصاویر تکراری و تغییراتی که در زمینه سطوح آبی ظاهر می شود، می توان منابع آلودگی را شناسائی کرد. مثلاً زمینه نسبتاً روشنی که در نواحی نزدیک به ساحل، بر روی تصاویر دیده می شود، از ورود پساب های صنایع و یا فعالیتهای کشاورزی در مناطق نزدیک به دریا و بالا رفتن میزان انعکاس از لایه های آلوده در نواحی نزدیک به ساحل و اطراف جزیره ها ناشی می شود. حال آنکه، در نواحی دور از ساحل که عمق بیشتری هم دارند، معمولاً میزان آلودگی کمتر است و عدم انعکاس امواج این گونه آبها، زمینه تیره ای را بر روی تصاویر موجب می شود و براحتی از مناطق آلوده قابل تشخیص می باشند.-        بررسی طغیان های آبی:موارد دیگر استفاده از تصاویر ماهواره ای، مطالعه و بررسی طغیان آب و آثار آن بر مناطق سیل زده می باشد. معمولاً هنگام طغیان آب رودخانه ها، بالا آمدن آب دریا و پیشروی آب در نواحی ساحلی و سرانجام پس از جاری شدن سیل، سطوح کوچک و بزرگی از نواحی مجاور دریا و رودخانه ها به زیر آب می روند که با بررسی تصاویر تکراری ماهواره ای، می توان مناطق مورد طغیان را به سهولت تشخیص داده و نقشه های اراضی خسارت دیده را ترسیم نمود. پس از پایان طغیان آب، با مطالعه تصاویر تکراری، مدت لازم برای نفوذ آب در زمین، زه کشی طبیعی و تبخیر آب، می توان تا حدود زیادی در مورد جنس خاک و نفوذ پذیری آن قضاوت نمود و تشکیل دشت های سیلابی را در مجاورت رودخانه ها مشاهده کرد.
ح- مطالعات دریایی
 از تکنولوژی سنجش از دور بخصوص در چند زمینه مهم کاربردهای دریایی می توان استفاده کرد که ازآن جمله مطالعات دوره های پیشروی و پسروی کرانه دریا؛ مطالعات عمومی ویژگیها و خصوصیات توده های آبی مثل نقشه دمای سطح و رنگ آب و نقشه تراکم میزان کلروفیل و پلانکتون و مطالعات مربوط به تأثیر سایر پدیده ها بر دریا، از جمله وضعیت حرکت وتندی امواج دریا و غیره هستند. تابحال اقیانوسها طراحی وساخته شده است. مهمترین این ماهواره ها عبارتند از ماهواره “ موس” ژاپن و ماهواره “ سی ست” آمریکا. برای آگاهی بیشتر از جزئیات سنجنده ها و کاربردهای آن به بخش مربوط به این ماهواره در همین گزارش رجوع کنید.
و- مطالعه بلایای طبیعی
امروزه برآورد میزان خسارت ناشی از بلایای طبیعی از قبیل سیل، زلزله، آتشفشان، طوفان و غیره با استفاده از داده های ماهواره ای بسیار متداول است. تعیین راهبرد مناسب برای جلوگیری و کاهش خسارت بلایای طبیعی از جمله دیگر کاربردهای داده های ماهواره ای است.بطور کلی با توجه به خصوصیات اطلاعات ماهواره ای، امروزه در موارد گوناگون در زمینه منابع طبیعی از این اطلاعات استفاده می شود که اهم آنها عبارتند از:
- مطالعات جنگل و بررسی تغییرات آن.
- مطالعات مراتع و بررسی تغییرات آن.
- تهیه نقشه های مختلف از جمله کاربری اراضی، قابلیت اراضی و غیره.
- شناسائی محصولات کشاورزی و برآورد سطح زیر کشت آنها.
- مطالعه آبهای سطحی و شبکه رودخانه ها و بررسی تغییرات آبهای ساحلی.
- شناسائی مناطق دستخوش آفات و بیماریهای گیاهی و مناطق آتش سوزی.
- شناسائی معادن و مطالعه تغییرات حوزه های معدنی.
- کنترل مناطق شهری و نحوه گسترش شهرها.
- بررسی سیل و طغیان های آبی و خسارات ناشی از آنها.
- پیش بینی محصولات کشاورزی.
- مطالعه مربوط به شیلات و آبزیان.
- تهیه و تدارک اطلاعات مورد نیاز سیستم های اطلاعات جغرافیایی.
انواع ماهواره‌ها ماهواره ها برای هدف های مختلفی پرتاب میشوند و عبارت اند از :1)      ماهواره های مخابراتی2)      ماهواره های هواشناسی3)      ماهواره های نظامی 4)      ماهواره های منابع زمینی ماهواره های مخابراتی ماهواره بزرگ مخابراتی اینتل ست 6 می تواند همزمان از عهده 120 هزار تماس تلفنی و 3 كانال تلویزیونی برآید بیش از 130 كشور در مالكیت و عملیات اینتل ست سهیم اند.تقریباَ تمام ماهواره های مخابراتی در مدار زمین ساكن قرار دارند. بشقابهای ماهواره ای زمینی علائم تلفنی و تلویزیونی را به ماهواره میفرستند، ماهواره نیز آنها را پردازش و به یك ایستگاه زمینی دیگر مخابره می كند. ماهواره ها می توانند علائم را هم به سراسر یك قاره و هم به یك نقطه معین ارسال كنند. ماهواره های پخش مستقیم می توانند علائم تلویزیونی را هم به یك گیرنده بشقابی و هم به تلویزیونهای متصل به گیرنده های بزرگتر مخابره كنند.حوزه ماهوارهحوزه ماهواره منطقه ای در زمین است كه تحت پوشش پرتو ارسالی آنتن ماهواره مخابراتی قرار می گیرد. شكل حوزه ماهواره باید تا حد امكان به شكل منطقه مورد نظر منطبق باشد و این مهم با طراحی دقیق آنتن یا تركیب پرتوهای مختلف حاصل می شود، این روش مخابره مورد استفاده آن دسته از ایستگاه های تلویزیونی قرار می گیرد كه برنامه شان را برای منطقه خاصی از دارندگان آنتنهای بشقابی ماهواره ارسال می كنند. ماهواره های ردیابی شبكه ای از ماهواره های ردیابی در سراسر جهان می توانند به مردم كمك كنند تا محل دقیق خود را با اختلاف فقط چند متر بیابند. شبكه ردیابی جهانی ناواستار آمریكا 24 ماهواره دارد كه هر كدام از آنها موقعیت و زمان دقیق خود را مخابره می كنند. در زمین یك دستگاه گیرنده با استفاده از علائم ارسالی 4 ماهواره به محاسبه موقعیت،ارتفاع و سرعت خود(در صورت حركت) می پردازند.این شبكه برای مصارف نظامی تهیه شده ولی در اختیار هواپیماها و كشتی های تجاری نیز می باشد.ماهواره های هوایی ناواستار كه هوانوردی و دریانوردی را متحول ساختند،ساعتهای اتمی چنان دقیقی دارند كه در 300 هزار سال فقط یك ثانیه اختلاف پیدا می كنند.  ماهواره های هواشناسی ماهواره های دارای مدار زمین مركز در ارتفاع 36 هزار كیلومتری (22400 مایلی) استوای زمین پرواز می كنند. در این ارتفاع زیاد ماهواره همزمان با چرخش زمین به دور آن می گردد بنابراین ماهواره همیشه در نقطه ثابتی از استوای زمین باقی می ماند؛ارتفاع مدار قطبی بسیار پایین تر است و از 600 كیلومتر تا 1600 كیلومتر متغیر می باشد.ماهواره های هواشناسی بر دو نوعند آنهایی كه در مدار قطبی مستقرند می توانند هر 12 ساعت یكبار كل سطح زمین را پوشش دهند. ماهواره های هواشناسی دمای هوا و زمین را اندازه می گیرند سرعت باد و حركات ابرهای را ثبت می كنند و مناطق بارانخیز را معین می نمایند؛ این اطلاعات به هواشناسان امكان می دهند كه وضعیت آب و هوا را پیش بینی كنند.ماهواره های نظامی ماهواره‌های نظامی یا به عبارتی ماهواره‌های امنیتی و جاسوسی ابزاری ایده آل برای جاسوسی هستند. بسیاری از کشورها با استفاده از اطلاعات این گونه ماهواره‌ها از تحرکات نظامی کشورهای دیگر آگاه می‌شوند و خود را برای مقابله آماده می‌سازند. برخی از آنها برای گرفتن عكسهای دقیق از مراكز نظامی و نقل و انتقال نیروها دوربینهای نیرومندی دارند. ماهواره های هشداردهنده مراقب موشكهای دشمنند ولی ماهواره های دیگر به استراق سمع مخابرات دشمن می پردازند. می توان با شلیك موشك های زمین به هوا یا ماهواره های قاتل به ماهواره های جاسوسی حمله كرد. آنها با لیزر یا منفجر شدن در مجاورت ماهواره های دشمن عملیات انهدام را انجام می دهند. ماهواره های منابع زمینیماهواره های منابع زمینی به جانور شناسان كمك می كنند تا حركت حیوانات بزرگ نظیر خرس قطبی مجهز به فرستنده های رادیویی را دنبال كنند. همچنین ماهواره ها می توانند به باستان شناسان در یافتن و مطالعه مكانهای باستانی صعب العبور كمك كنند.ماهواره های منابع زمینی شرایط زمین را بررسی می كنند آنها با پرواز در مدار مجاور قطب می توانند مرتبا سراسر زمین را مشاهده كنند و اندازه گیریهای لازم را برای نقشه برداری مطالعات زمین شناسی فعالیتهای معدنی و اكتشاف نفت فراهم كنند، همچنین محصولات مختلف محل رویش نامناسب محصول و مناطق آفت زده را ثبت می كنند. این ماهواره ها لكه های نفتی آتش سوزیهای جنگلی تخریب جنگلهای پرباران و آلودگی هوا و دریا را شناسایی می كنند.این گونه ماهواره ها برای بررسی جو زمین (اتمسفر) و یون ـ کره (یونسفر) در نظر گرفته شده‌اند. این ماهوراه‌ها میدان‌های الکتریکی و مغناطیسی اطراف زمین و پرتوهایی را بررسی می‌کنند که از خورشید یا دیگر اجرام آسمانی دو دست سرچشمه می‌گیرند. بسیاری از ماهواره‌های علمی نیز با آزمایش‌هایی که در فضای خارج از زمین انجام می‌دهند سهم مهمی در پیشرفت علوم پزشکی و زیست‌شناسی ایفا می‌کنند. تصاویر ماهواره ای منابع زمینیتجهیزات دارای ماهواره های منابع زمینی می توانند از سطح بلندی های خشكی و بستر اقیانوس نقشه تهیه كنند. تجهیزات دیگر می توانند انواع مختلف نور و تشعشع مادون قرمز منتشر یا منعكس شده توسط گیاهان،خاك و آب در زمین را شناسایی كنند. این اندازه گیریها سنگها وگیاهان گوناگونی را هویدا می كنند؛ این اطلاعات به زمین مخابره می شود تا رایانه ها آن را به تصاویری تبدیل كنند كه بتوانند تصاویر بزرگ قطعه قطعه مناطق  پهناور زمین را تشكیل دهند.ماهواره های مستقر در مدار قطبی به هنگام حركت بر فراز زمین میان قطب شمال و جنوب بتدریج تصاویری تهیه می كنند. تجهیزاتشان در جهت شرق به غرب و به صورت نوارهای باریكی از زمین نقشه برداری می كنند كه می توانند در یك نوار عریض میان قطب شمال و جنوب جای گیرند. در دور بعدی، زمین نیز كمی در محورش می چرخد. بنابراین نوار جدید كنار نوار قدیمی قرار می گیرد. سرانجام تمام سطح زمین معمولا هر ماه یكبار تحت پوشش در می آید و تصویر كاملی از زمین تهیه می شود. بعضی از ماهواره های منابع زمینی* لندسَت 1كشور:آمریكاجزئیات ماموریت: ماموریتهای دنباله دار. اولین بار در سال 1972 پرتاب شد.در دهه 1990 لندست 6و7،جای لندست 4و5 را می گیرند. * اسپات (ماهواره رصد زمین)كشور: فرانسه جزئیات ماموریت: سری سه تایی ماهواره اسپات برای اولین بار در سال 1986 با موشك آربان پرتاب شد. آنها با پشتیبانی سوئد و بلژیك ساخت شدند. * سی ستكشور: آمریكاجزئیات ماموریت: این ماهواره در سال 1978 برای مطالعه اقیانوس ها با استفاده از رادار پرتاب شد. * ارس (ماهواره كاونده منابع زمینی )كشور: سازمان فضایی اروپاجزئیات ماموریت: این ماهواره در سال 1990 برای مشاهده آبهای ساحلی ، یخهای شناور و جو زمین پرتاب شد. * توپكسكشور: آمریكا و فرانسه جزئیات ماموریت: این ماهواره در سال 1992 برای مطالعه اقیانوس ها و جریانهای اقیانوسی و تاثیر آنها بر شرایط اقلیمی پرتاب شد. 
* ژرس(ماهواره منابع زمینی ژاپن)كشور: ژاپنجزئیات ماموریت: این ماهواره در سال 1992 پرتاب شد تا به همراه ماهواره " ماس1 " (ماهواره رصد دریانوردی) به مشاهده اقیانوس ها بپردازد. *ایرس (ماهواره حساس از راه دور هند)كشور: هندجزئیات ماموریت: در سال 1988 پرتاب شد. ماهواره های منابع زمینی روسیه عبارتند از: ماهواره های اوكیان و ریسور  ماهواره‌ها چگونه به فضا می‌روند؟برای اینکه جسمی از حوزه‌ی جاذبه‌ی زمین خارج و به فضا پرتاب شود، باید شتابی بیش‌تر از شتاب جاذبه‌ی زمین داشته باشد و برای رسیدن به چنین شتابی باید انرژی مصرف کرد. در حرکت اجسام پرتابی، قانون کنش و واکنش نیوتن صادق است. طبق این قانون هر عملی یک عکس‌العمل دارد. که اندازه‌ی آن با اندازه‌ی عمل اول برابر است و جهت آن مخالف جهت عمل اول می‌باشد. یک توپ جنگی که گلوله‌ای را پرتاب می‌کند خودش به جهت مقابل یعنی به عقب رانده می‌شود.اگر بادکنکی را پر از باد کنید و آن را رها سازید، چون فشار داخل بادکنک بیش از فشار محیط است، هوا به سرعت از آن خارج می‌‌شود و بادکنک نیز در جهت مخالف خروج هوا به حرکت در می‌آید. در محفظه‌ی احتراق موشک نیز همین اتفاق رخ می‌دهد. البته در آنجا عملیات به وسیله‌ی یک خروجی گاز و تجهیزات دیگر کنترل و تنظیم می‌شود. بادکنک رها شده، بی‌هدف و به این سو و آن سو می‌رود. اما شکل لوله‌ی خروجی گاز در موشک به گونه‌ای است که شدت رانش و فوران گاز را تقویت می‌کند و سبب پیشروی موشک در جهتی معین می‌شود.هر چه فشار خروجی (مقدار گازی که در هر ثانیه از خروجی موشک به بیرون فوران می‌کند) و سرعت خروج گاز بیش‌تر باشد نیزوی پیشبرنده‌ی موشک بزرگ‌تر خواهد بود.موشک‌های باربری که ماهواره‌ها را به فضا می‌برند، باید شتاب گریز از جاذبه‌ی بالایی داشته باشند. در واقع با سرعت 9/7 کیلومتر بر ثانیه می‌توان زمین را ترک کرد. برای رسیدن به چنین شتابی انرژی فوق‌العاده زیادی صرف می‌شود. اما با اجرای عملیات پرتاب در نقاط جغرافیایی خاص می‌توان مقدار این انرژی را کاهش داد. زیرا وقتی که موشک روی زمین است، به علت حرکت چرخشی زمین، تاحدی تمایل دارد که در جهت غربی ـ شرقی حرکت کند. در ضمن سرعت گردش زمین در نزدیکی خط استوا بیش‌تر از نقاط دیگر است. بنابر این وقتی که موشک را در جهت غربی ـ شرقی به فضا پرتاب می‌کنند، هر چه محل پرتاب به خط استوا نزدیک‌تر باشد، استفاده از نیروی محرکه‌ی کوچک‌تری ضرورت می‌یابد و انرژی کم‌تری صرف می‌شود.. 
 

 اسپات2:
  
پذیرش: 11 ژوئن 1990 تا کنون
  
تاریخ ماموریت: 21 ژانویه 1990
  
منابع زمین/ همزمان- خورشید/ عملیاتی
  
اسپات3:
  
پذیرش: 28 مارس 1994 تا 14 نوامبر1996( دراین تاریخ گم شدن ماهواره اعلام شد)
  
تاریخ ماموریت: 26 سپتامبر1993
  
منابع زمین/ همزمان با خورشید/ عملیاتی
  
آغازردیابی درتاریخ 24 می 1994
  
ماهواره در تاریخ 13 نوامبر1996 بدون مشکل وارد فضا شد.
  
اسپات4:
  
پذیرش: 20 جولای 1998 تا کنون
  
تاریخ ماموریت: 24 مارس1998
  
منابع زمینی/ همزمان خورشید/ پیشنهاد شده ماهواره اسپات توسط سازمان GNES كشور فرانسه و با همكاری كشورهای سوئد و بلژیك ساخته و در تاریخ 22 فوریه 1986 به فضا پرتاب شده استماهواره اسپات توسط سازمان GNES كشور فرانسه و با همكاری كشورهای سوئد و بلژیك ساخته و در تاریخ 22 فوریه 1986 به فضا پرتاب شده است. این ماهواره در ارتفاع 832 كیلومتری از سطح زمین و در مداری دایره ای شكل و شبه قطبی در حال دوران به دور زمین بوده و هر 101 دقیقه یكبار پیرامون زمین را طی می كند.بر این مبنا تعداد دوران ماهواره اسپات در هر شبانه روز 14 بار بوده و می تواند با 364 دوران در 26 روز از كل سطح زمین تصویربرداری نماید.سنجنده های تعبیه شده در این ماهواره HRV یا High Resolution visible نام دارد كه به HRV-1 و HRV-2 معروفند و از نظر مشخصات كلی و عملكرد شبیه به هم هستند.مهمترین ویژگی ماهواره اسپات ‌توانایی تصویربرداری از زوایای مختلف و امكان تهیه تصویر استریوسكوپیك(Stereoscopic Image) است كه با مطالعه و استفاده از این تصاویر و با روش برجسته بینی توانایی های جدیدی در زمینه مطالعات در رشته‌های مختلف منابع زمینی و تهیه نقشه امكان پذیر می باشد.

داده های اسپات (SPOT)سیستم ماهواره SPOT توسط شرکت CNES در فرانسه طراحی و با همکاری کشور بلژیک و سوئد توسعه یافت. این سیستم شامل یک سری تجهیزات فضایی و زمینی برای کنترل و برنامه ریزی ماهواره و همچنین آماده سازی و توزیع تصاویر می باشد. اولین ماهواره SPOT1 در 22 فوریه 1986 پرتاب شد و آخرین عضو این سری یعنی SPOT5 در سال 2002 در مدار زمین قرار گرفت و در حال حاضر سه تا این ماهواره های به صورت عملیاتی در حال تصویر برداری می باشند. ویژگیهای منحصر به فرد ماهواره SPOT ، حد تشخیص بالا، اخذ تصاویر Stereo و دوره زمانی کوتاه اخذ تصاویر مجدد است که برای بسیاری از کاربردها از قبیل ( کارتوگرافی، کشاورزی، محیط زیستی، کاربری اراضی و غیره) مفید می باشد. از سال 1986 بیش از 6 میلیون تصویر ار نقاط مختلف جهان اخذ شده و در آرشیو موجود می باشد.
SPOT1,2,3 SPOT4 SPOT5
2HRV’s 2HRVIRs 2HRG’s HRS نام سنجنده • 1 باند پانکروماتیک(10 متر(• 3 باند طیفی چند طیفی) 20 متر ( • 1 باند پانکروماتیک(10 متر)• 3 باند طیفی چند طیفی) 20 متر ( یک باند طیفی مادون قرمز کوتاه) 20 متر• 2 تصویر پانکروماتیک(5 متر)تلفیق شده به صورت محصول 2.5 متری • 3 باند طیفی تصویری چند طیفی) 10 متر ( یک باند طیفی مادون قرمز کوتاه) 20 متر ( باندهای طیفی و حد تشخیص مکانی
P : 0.50 – 0.73
1: 0.50 -0.59 B2: 0.61 – 0.68 B3: 0.78 – 0.89 M : 0.61 – 0.68
B1: 0.50 -0.59
B2: 0.61 – 0.68 B3: 0.78 – 0.89 B4: 1.58 – 1.75 P : 0.48 – 0.71 B1: 0.50 -0.59 B2: 0.61 – 0.68 B3: 0.78 – 0.89 B4: 1.58 – 1.75 محدوده طیفی ( میکرون ( 60×60 تا 80 کیلومتر 60×60 تا 80 کیلومتر 60×60 تا 80 کیلومتر 60×60 تا 80 کیلومتر 8 بیت 8 بیت 8 بیت 8 بیت 31.06 31.06 31.06 حداکثر زوایه دوران به درجه (عمود بر مسیر) 1 تا 4 روز 1 تا 4 روز 1 تا 4 روز دوره تناوب تصاویر مجددمتناسب با عرض جغرافیایی منطقه اسپات 4 و5 به سنجنده دیگری به نام Vegetation نیز مجهز هستند که این سنجنده داری عرض تصویر برداری بالا(2000 کیلومتر) که با حد تشخیص مکانی 1 کیلومتر تصویر برداری می نماید و محدوده طیفی تصویر برداری آن به صورت زیر است:
B0 : 0.43 - 0.47 µ ( Oceanographic and Atmospheric
Correction Application)
B2 : 0.61 – 0.68 µ
B3 : 0.78 – 0.89 µ MID-IR : 1.58 1.75 µ
ماهواره اسپات(SPOT):   ماهواره اسپات توسط سازمان GNES كشور فرانسه و با همكاری كشورهای سوئد و بلژیك ساخته و در تاریخ 22 فوریه 1986 به فضا پرتاب شده است. این ماهواره در ارتفاع 832 كیلومتری از سطح زمین و در مداری دایره ای شكل و شبه قطبی در حال دوران به دور زمین بوده و هر 101 دقیقه یكبار پیرامون زمین را طی می كند.
  
بر این مبنا تعداد دوران ماهواره اسپات در هر شبانه روز 14 بار بوده و می تواند با 364 دوران در 26 روز از كل سطح زمین تصویربرداری نماید.   سنجنده های تعبیه شده در این ماهواره HRV یا High Resolution visible نام دارد كه به HRV-1 و HRV-2 معروفند و از نظر مشخصات كلی و عملكرد شبیه به هم هستند.   مهمترین ویژگی ماهواره اسپات ‌توانایی تصویربرداری از زوایای مختلف و امكان تهیه تصویر استریوسكوپیك(Stereoscopic Image) است كه با مطالعه و استفاده از این تصاویر و با روش برجسته بینی توانایی های جدیدی در زمینه مطالعات در رشته‌های مختلف منابع زمینی و تهیه نقشه امكان پذیر می باشد..ماهواره های 1و2و3و4 اسپات به ترتیب در سالهای1998،1993،1990،1986 به فضا پرتاب شدند.این ماهواره ها دارای دو سنجنده کاملا مشابه به نامهای 1,2 HRVI میباشد.که همزمان و بدون وابستگی به یکدیگر کار میکنند و در طول موج نوری قابل دید و مادون قرمز نزدیک تصویر برداری میکنند.سنجنده HRVاز نوع اسکنر خطی بوده و فاقد ایینه دوران یا نوسان کننده می باشد. هر یک از دو دستگاه دارای دو ردیف یا پژوهنده یا اشکار ساز هستند که تعداد انها در هر طرح به 6000 عدد میرسد.اسپات4این ماهواره در سال 1999 به فضا پرتاب شد و در مدار شبه قطبی در ارتفاع 823 کیلومتری با زاویه میل 98 درجه مستقر گردید. مدت زمان لازم برای پوشش کامل زمین 26 روز می باشد.عرض تصویر برداری 60 کیلومتر.دارای دو سنجنده به نام HRVR با قدرت تفکیک زمینی 20 متر و تعداد 4 باند وPAN با یک باند پانکرو ماتیک با قدرت تفکیک زمینی 10 متر می باشد.اسپات5این ماهواره در سال 2002 توسط کشور فرانسه به فضا پرتاب شد.و در مدار شبه قطبی با ارتفاع 822 کیلومتر با زاویه میل 98 درجه و دوره پوشش کامل زمین 26 روز مستقر گردید.شامل دو سنجنده HRVR با عرض تصویر برداری 60 کیلومتر، تعداد 4 باند و قدرت تفکیک زمینی 10 متر و سنجنده PAN با عرض تصویر برداری 60 کیلومتر، تعداد یک باند و قدرت تفکیک زمینی 5 متر و 5/2 متر می باشد.

قابلیت های ماهواره اسپات نسبت به لندست و نوآ:توان قدرت تفکیک زمینی بالاتر_امکان تهیه تصاویر زوج و متعاقبا دید سه بعدی از زمین به کمک تصاویر ماهواره ای_ استفاده از سیستم اسکن خطی_امکان کاهش پریود تکرار.ماهواره های سنجش از راه دور با ماهواره های مخابرتی متفاوتند .ماهواره های مخابرتی برای ارتباطات تلفنی بلین شهرها و قاره ها و نیز برای ارسال امواج تلویزیونی فعالیت می کنند .اما ماهواره های سنجش از راه دور از پدیده های سطح زمین تصویربرداری می کنند .اولین ماهواره ها از این نوع بنام لندست land sat در سال 1972 توسط امریکا به فضا فرستاده شد .این ماهواره ها در ارتفاع 705 کیلومتری زمین حرکت می کرده و هر 14 روز یکبار از تمام قسمت های کره زمین اطلاعات تصویری جمع اوری میکند.ماهواره اسپات ُSpot به وسیله فرانسه در ارتفاع 830 کیلومتری زمین قرار گرفته .ماهواره نوا ماهواره هواشناسی است که در ارتفاع 870 کیلومتری قرار گرفته و هر 101 دقیقه یکباربه دور زمین چرخیده و اطلاعات هواشناسی را از قبیل دما _رطوبت و حرکت و سرعت ابرها و... به ایستگاه های زمینی مخابره می کنند .  

 
شنبه 8/3/1389 - 8:44
ایرانگردی
روش تحقیق میدانی شهرستان كرج محل و مختصات جغرافیایی شهرستان کرج شهرستان کرج به مرکزیت شهر کرج بزرگ، با وسعت 457،2 کیلومتر مربع، دومین شهرستان استان تهران محسوب می گردد. بر اساس قانون تقسیمات کشوری ایران، شهرستان کرج از سال 1316 هجری شمسی تا 1333 هجری شمسی به عنوان یکی از بخش های تابعه شهرستان تهران محسوب گردیده و در بهمن ماه سال 1333 هجری شمسی به شهرستان تبدیل گردیده است. این شهرستان از نظر موقعیت جغرافیایی از شمال به استان مازندران، از خاور به شهرستان های شمیرانات و تهران، از جنوب به شهرستان های زرندیه (مأمونیه) و شهریار، از جنوب غربی به شهرستان بوئین زهرا و از غرب به شهرستان ساوجبلاغ (هشتگرد) و شهرستان نظرآباد محدود است. شهرستان کرج در بین طول جغرافیایی 11 50 تا 29 51 و عرض جغرافیایی 31 35 تا 12 36  قرار دارد و بلندترین قله این شهرستان به نام کوه ونتار به ارتفاع 941، 3 متر از سطح دریا در البرز مرکزی و در 8 کیلومتری شمال آسارا واقع گردیده است. طی سه دوره سرشماری رسمی که در سال های 1345(024، 232 نفر) و 1355 (019، 439 نفر ) و 1365 (053، 171، 1 نفر ) برگزار گردیده، و مقایسه آن با سرشماری آبان ماه سال 1375 نشان دهنده رشد بسیار سریع جمعیت شهرستان کرج میباشد، به طوری که میزان جمعیت آن در طی سال های 1345 تا 1375 به 5 برابر رسیده است. یکی از عوامل این افزایش، مهاجرت روزافزون بخشی از جمعیت شاغل در تهران جهت سکونت به این شهرستان می باشد. جمعیت شهرستان کرج طبق سرشماری آبان ماه سال 1375 بالغ بر 172، 161، 1 نفر می باشد. از کل جمعیت شهرستان کرج، 228، 980 نفر در شهرها و 944، 180 نفر در روستاها سکونت دارند، که از این تعداد 066، 598 نفر مرد و 106، 563 نفر زن بوده اند و همچنین تراکم جمعیت 6/472 نفر در کیلومتر مربع بوده است. در حال حاضر این شهرستان از 7 شهر، 3 بخش، 7 دهستان و 268 آبادی (192 آبادی دارای سکنه و 176 آبادی خالی از سکنه) تشکیل شده است.(1382) شهرهای تابعه شهرستان کرج عبارتند از: کرج( شهر، مرکز شهرستان کرج، استان تهران، 48 کیلومتر غرب شمالی تهران، ارتفاع از سطح دریا 1360 متر «حد فاصل فلکه اول و دوم خیابان آزادی» کنار رودخانه کرج، در مسیر تهران-چالوس و تهران- قزوین)، ماهدشت (شهر، بخش مرکزی شهرستان کرج، استان تهران، 26 کیلومتری جنوب باختر شهر کرج، ارتفاع از سطح دریا 185، 1 متر، در مسیر کرج به اشتهارد، نام پیشین: مردآباد و شاهدشت)، اشتهارد (شهر، مرکز بخش اشتهارد، شهرستان کرج، استان تهران، 68 کیلومتری جنوب غربی کرج، ارتفاع از سطح دریا170،1 متر، در مسیر کرج به بوئین زهرا و همدان، 30کیلومتر خاور جنوبی بوئین زهرا)، مشکین دشت (شهر، بخش مرکزی شهرستان کرج، استان تهران، 7کیلومتری جنوب کرج، ارتفاع از سطح دریا 1،235 متر، در مسیر کرج- ملارد، نام پیشین: مشکین آباد، کمال شهر(شهر، بخش مرکزی شهرستان کرج، استان تهران، 15 کیلومتری شمال باختری کرج، ارتفاع از سطح دریا: 270، 1 متر، در مسیر کرج به قزوین، نام پیشین: کمال آباد)، محمدشهر (شهر، بخش مرکزی شهرستان کرج، استان تهران، 5 کیلومتری جنوب غربی کرج، ارتفاع از سطح دریا 235، 1 متر، در مسیر ماهدشت- کرج، نام پیشین: محمدآباد) و شهر جدید گرمدره (شهر، بخش مرکزی کرج، استان تهران، در مسیر کرج به تهران)نواحی شمالی این شهرستان را کوه های البرز مرکزی و دره رودخانه کرج پوشانیده که به ارتفاع آن روبه شمال افزوده می شود. مهم ترین کوه های این شهرستان که در همین ناحیه کوهستانی قرار دارند، عبارتند از: کوه ونتار(آسارا) (941، 1 متر)، کوه سیکنو (936، 3 متر)، کوه هفت خان ( 847، 3 متر) و کوه کرچان( 722، 3 متر).رودخانه های شهرستان کرج عبارتند از: آب لانیز، برغان، سیدک، آب ورزن، مورود، کرج، وارنگه رود، ولایت رود و آب شهرستانک.امروزه سطح جنگل ها و مراتع طبیعی شهرستان کرج بالغ بر 590، 141 هکتار برآورد گردیده است، همچنین طبق آمارهای سال 1380 سطح زیر کشت سالانه و دائمی 526، 11 هکتار می باشد.از مهم ترین فرآورده های کشاورزی شهرستان کرج می توان به گندم، جو، لوبیا، نخود، پیاز، سیب زمینی، گوجه فرنگی و سایر سبزیجات، گلابی، گردو، گیلاس، سیب درختی، آلبالو، زردآلو و توت اشاره نمود.
آب و هوای این شهرستان در نواحی شمالی معتدل مایل به سرد و در دشت جنوبی معتدل است و از نظر بارندگی جزو نواحی خشک محسوب می گردد.تعداد روزهای یخبندان آن در سال 1380 بالغ بر 41 روز و میزان بارندگی آن در همان سال 6/169 میلیمتر بوده است.
محدودهٔ جغرافیایی مرکز شهر کرج از شرق میدان کرج غرب چهارراه طالقانی شمال خیابان برغان (و حومه) و جنوب خیابان مظاهری (و حومه) با محوریت خیابان قزوین (دکتر بهشتی) می‌باشد که عمده فعالیتهای تجاری اصناف در این مناطق مستقر بوده و می‌باشد.خیابان‌های مهم
  • خیابان قزوین (دکتر بهشتی)
  • خیابان مظاهری (مهدیه)
  • خیابان برغان (شهید مفتح)
  • خیابان بهار (شهید شرع پسند)
  • خیابان ذوب آهن (امامزاده حسن)
  • خیابان شهربانی
  • خیابان فاطمیه
  • خیابان فروغی
  • خیابان آبان
  • خیابان امیری
  • خیابان دکترهمایون
  • خیابان چالوس
  • خیابان تهران
  • خیابان دانشکده
  • خیابان ادهم
  • خیابان کمالی
  • بلوار شهید چمران (بلوار شیمیایی)
  • بلوار امام رضا
  • میدان آزادگان
اماکن تاریخی، زیارتی و تفریحی
  • کاروانسرای شاه‌عباسی واقع در میدان شاه عباسی
  • امامزاده حسن واقع در میدان شاه عباسی
  • پل صفوی (پل قدیمی) واقع در خیابان تهران
  • کاخ سلیمانیه واقع در دانشکده کشاورزی
  • پارک شهید چمران واقع در بلوار شهید چمران (بلوار شیمیایی)
  • سینما هجرت
  • سینما تئاتر ارشاد
شهرستان کَرَج یکی از شهرستان‌های استان تهران است. این شهرستان در غرب این استان قرار دارد و مرکز آن شهر کرج است. تقسیمات کشوری
  • بخش مرکزی شهرستان کرج
    • دهستان گرم‌دره
    • دهستان محمدآباد
    • دهستان کمال‌آباد
شهرها: کرج، ماهدشت، مشکین‌دشت، کمال‌شهر، محمدشهر و گرمدره.
  • بخش اشتهارد
    • دهستان پلنگ‌آباد
شهر: اشتهارد 
  • بخش آسارا
o        دهستان آدران o        دهستان آسارا o        دهستان نسا
   
شنبه 8/3/1389 - 8:41
دنیای گیاهان و حیوانات
رده بندی خانواده درنا 4 جنس و 15 گونه دارد كه 3 گونه آن بنام درنای معمولی ، درنای طناز و درنای سیبری در ایران وجود دارد . همه درناهایی كه در ایران مشاهده میشوند مهاجرند . درناها در راسته درناسانان و رده پرندگان قراردارند . پراكندگی درنای معمولی در اوایل فصل پاییز ، كه هوا در شمال دریای خزر رو به سردی می گذارد ، درنای معمولی به ا یران مهاجرت می كند . این پرنده در مسیر مهاجرت خود در ایران ، ابتدا در جنوب دریای خزر ، آذربایجان و منطقه های مركزی توقف می كند . ولی با سردشدن هوا ، به جاهای گرم تری مانند جنوب استان فارس و خوزستان می رود . در فصل زمستان دسته های بزرگ این درناها در بیشتر جاهای مرطوب و گندم زارهای فارس مشاهده میشوند . چند نمونه از جوجه آوری این پرنده ، در شمال غربی كشور هم مشاهده شده است . مشخصات درنای معمولی درنای معمولی در جنوب كشور و در استان خراسان كلنگ نامیده میشود . این پرنده كوچك ، شباهت زیادی به لك لك و حواصیل دارد . ولی میتوان آن را از روی پرهای بلند چتر مانند انتهای بدن ، كه به صورت آویزان است تشخیص داد . درناها ، برخلاف لك لك ها ، روی درختان و جاهای بلند نمی نشینند . این درناها ، گردن بلند و نوك كوتاه و قوی دارند . پاهای آنها نیز بلند و بسیار قوی است . طول بدن درنا به 114 سانتیمتر و وزن آن به 5/6 كیلوگرم میرسد .رنگ درنای معمولی ، خاكستری مایل به سربی است . پرهای سر و گردن این پرنده سیاه رنگ است . در ناحیه صورت جانور ، یك نوار سفید و پهن وجود دارد كه از چشم ها شروع میشود و تا دو طرف سر و گردن ادامه پیدا می كند . در بالای سر نیز پوست قرمز رنگی وجود دارد كه تركیب این رنگ ها ، زیبایی خاصی به پرنده می دهد . نر و ماده ، شبیه هم هستند . ولی پرندگانی كه بالغ نشده اند ، قهوه ای رنگ اند .    پراكندگی درنای طناز درنای طناز ، كه درنای كوچك هم نامیده میشود ، در اوایل فصل پاییز در مسیر مهاجرت خود به شرق آفریقا و جنوب آسیا ، به ایران می آید . در اوایل فصل بهار ، كه هنگام بازگشت به مناطق جوجه آوری است . توقف های نسبتا" طولانی در ایران دارد . هر سال ، در اواخر زمستان تا اواخر فروردین ، دسته های این پرنده در شمال استان آذربایجانغربی مشاهده میگردد . امكان دارد تعدادی از این درناها ، تمام فصل پاییز و زمستان را در ایران بمانند . مشخصات درنای طنازدرنای طناز شباهت زیادی به درنای معمولی دارد . ولی جثه آن كوچكتر است و طول بدنش از یك متر بیشتر نمیشود . منقار درنای طناز نیز كوتاهتر است . پرهای سفید ناحیه صورت این پرنده بلند و آویزان است ، ولی لكه قرمز بالای سرش وجود ندارد . رنگ این درنا خاكستری مایل به آبی است . ولی صورت ، گردن و جلو سینه آن سیاه است و در جلو سینه ، یك دسته پرسیاه بلند و آویزان مشاهده میشود . نر و ماده این درنا شبیه هم هستند . رنگ بدن پرندگانی كه بالغ نشده اند خاكستری مایل به قهوه ای است . پراكندگی درنای سیبریدرنای سیبری یكی از نادرترین درناهای جهان است . هر سال ، در اوایل پاییز تعداد كمی از این درناها از سیبری به منطقه فریدون كنار در استان مازندران می آیند . این پرندگان تا اواخر زمستان ، كه هوا رو به گرمی می گذارد ، در این منطقه به سر می برند . مشخصات درنای سیبری درنای سیبری ، كه درنای سفید هم نامیده میشود ، رنگ سفید برفی دارد و پوست قرمز رنگی ، جلو سر و صورت و اطراف چشم ها را می پوشاند . نوك پرنده بلند و  كلفت ، به رنگ صورتی تیره و پاها قرمز مایل به صورتی است . نوك بالهای درنای سیبری سیاه است . اما این سیاهی فقط در هنگام پرواز به چشم می آید . جثه درنای سیبری از دیگر درناهای ایران بزرگتر است و طول بدن آن به حدود یك و نیم متر میرسد .نر و ماده شبیه هم هستند . ولی درناهایی كه بالغ نشده اند ، رنگ زرد مایل به قهوه ای دارند . زیستگاه و غذای درناهامعمولا" درناها در منطقه های تالابی یا مرطوب زندگی میكنند . غذای درناها بسیار متنوع است . درنای معمولی ، از هر چه كه در دسترس باشد ، تغذیه می كند . اما غذای اصلی این درنا را مواد گیاهی نظیر برگ و دانه گیاهان تشكیل می دهد در فصل تابستان ، از  بی مهرگان و مهره داران كوچك مانند كرم ، قورباغه ، مارمولك ، مار و حتی پستانداران كوچكی نظیر موشها تغذیه می كند .غذای اصلی درنای طناز ، مواد گیاهی است به همین دلیل ، این درنا بیشتر در زمینهای كشاورزی و نزدیك به انسان مشاهده میشود . نوك كوتاه و قوی این درنا برای كندن گیاهان جوان بسیار مناسب است .درنای سیبری وابستگی زیادی به آب دارد و بیشتر در جاهای تالابی كم عمق و         مزرعه های دروشده غرقابی به سر میبرد . در صورتیكه درنای معمولی و درنای طناز كمتر در داخل آب مشاهده میشوند . درنای سیبری از ریشه ها و غده های گیاهان آبزی و سخت پوستان تغذیه میكند . نوك بلند و خمیده این درنا برای كندن زمین و بیرون آوردن ریشه گیاهان آبزی مناسب است . عادت ها ورفتاردرناها پرندگانی كاملا" اجتماعی هستند . آنها به غیر از فصل جوجه آوری ، كه نر و ماده از بقیه جدا می شوند ، همیشه به صورت دسته های بزرگ و كوچك با هم مهاجرت و زمستان گذرانی می كنند . درناها ، مهاجرت های طولانی دارند . برای مثال ، درنای سیبری ، كه تابستان ها در تالاب های قطب شمال جوجه آوری میكند ، برای رسیدن به زیستگاه زمستانی خود حدود 8000 كیلومتر را طی می كند . درنا ها هنگام پرواز ، گردن و پاهای خود را كشیده نگه می دارند و بیشتر به صورت 7 و گاهی به شكل یك خط مستقیم پرواز می كنند . در زمان مهاجرت ، درارتفاع بالا پرواز می كنند كه گاهی بالاتر از 3000 متر از سطح زمین است . هنگام پرواز ، صدا سر می دهند كه از فاصلة چند كیلومتری شنیده می شود . شاید این صدا برای جلوگیری از گمشدن بقیة درناهای دسته باشد .یكی از ویژگی های جالب درناها ، رقص زیبای آنهاست . ممكن است آنها یكی یكی یا دوتا دوتا یا چند تایی باهم برقصند . درهنگام رقصیدن ، تند راه می روند . سپس در حالی كه بال هایشان را به زیبایی باز كرده اند ، سرشان را تكان می دهند و گاه به هوا می پرند . تولید مثل در اوایل فصل بهار ، درناهای ایران برای جوجه آوری به منطقه های سردسیر روسیه مانند سیبری می روند . نر و ماده از بقیه جدا می شوند و برای آشیان سازی به تالاب های دور از دسترس می روند . این تالاب ها باید پوشش گیاهی مناسبی داشته باشد . نر و ماده تمام عمر باهم زندگی می كنند . نر و ماده های جوان ، درفصل بهار، بارقص های جالبی ازدواج خود را جشن می گیرند . ولی زوج های پیر ، علاقه ای به رقصیدن نشان نمی دهند . درناها معمولا" روی زمین یاگیاهان انبوه منطقه های تالابی كم عمق لانه می سازند و ماده ها دو تخم می گذارند . پدر و مادر با هم از تخم ها محافظت می كنند و به نوبت ، روی آنها  می خوابند  . پس از حدود یك ماه ، جوجه ها از تخم بیرون می آیند .       جوجه ها مدتی پس از بیرون آمدن از تخم ، لانه را رها می كنند و با پدر و مادر خود به اطراف می روند . جوجه ها می توانند 9 هفته بعد از تولد پرواز كنند . تا چندی پیش ، تصور می شدكه همة درناها برای جوجه آوری ایران را ترك    می كنند . ولی در تابستان 1372 ، با مشاهدة یك جفت درنای معمولی و جوجه های آنها در منطقة پیر احمدكندی شهرستان ماكو ، مشخص شد كه اگر شرایط مناسب باشد و امنیت كافی وجود داشته باشد ، این پرندگان در ایران نیز جوجه آوری می كنند . این درناها ،هر سال در اوایل فصل بهار به این تالاب ، كه نزدیك مرز ایران و تركیه است ، می آیند . آنها پس از آشیانه سازی و جوجه آوری  ، در اواخر فصل تابستان همراه با جوجه های خود منطقه را ترك میكنند .درناهاعمر طولانی دارند . درنای سیبری ، در باغ وحش ، تا حدود 60 سال زندگی میكند . در بسیاری از جاهای دنیا ، درناها را نشانة عمر زیاد می دانند . چگونه می توان درناها را از نزدیك مشاهده كرد ؟بهترین زمان برای مشاهدة درناها در ایران از اوایل فصل پاییز تا اوایل بهار است . در این مدت ، درناها به صورت دسته های بزرگ وكوچك به ایران مهاجرت می كنند. تعدادی ، تمام زمستان را در ایران می مانند و تعدادی دیگر به جاهای گرمتری مانند ، آفریقا یاجنوب آسیا مهاجرت می كنند . درناهای معمولی ،بیشتر در شمال ، مركز و جنوب كشور ما ، توقف های نسبتا" طولانی دارند .مدت این توقف به وضعیت هوا بستگی دارد . بیشترین توقف درناها در اطراف دریاچه های كافتر ، ارژن ، پریشان در استان فارس و شرق استان خراسان و خوزستان است . استان فارس را میتوان مهمترین زیستگاه درنا درایران به شمار آورد . هرسال در فصل پاییز ،دسته های بزرگ درنای معمولی به این استان می آیند و تا اواخر زمستان  ، درجاهای مسطح و مرطوب و كشت زارهای گندم توقف می كنند .برخلاف درناهای معمولی ،درنای طناز توقف زیادی در ایران ندارد . این پرنده در مسیر مهاجرت خود از شهرهای شمال و آذربایجان و گاهی هم از فارس عبور می كند . بهترین زمان برای مشاهدة این درنا ،اوسط اسفند تا اواسط فروردین است . دراین زمان ،            دسته های كوچك وگاهی بزرگ درنای طناز دراطراف دریاچة سد ارس ، مزرعه های گندم ومنطقه های مرطوب شهرهای خوی،سلماس واشنویه ، در آذربایجان غربی ،مشاهده می شوند .درنای سیبری فقط در دامگاه منطقة فریدون كنار مازندران مشاهده می شود . هرسال ، در اوایل فصل پاییز ،حدود 10 درنای سیبری به ایران می آیند و تا اواخر فصل زمستان ، در این منطقة تالاب به سر می بردند . این درناها نزدیك انسان زندگی می كنند و مشاهدة آنها به آسانی امكان پذیر است .  وضعیت درناهابا وجودكارهایی كه درسراسر دنیا برای حفاظت از درناها انجام می شود ، در این سال ها ، به سبب از بین رفتن تالاب ها و شكار غیر مجاز ، از تعداد آنها كاسته شده است . شكار غیرمجاز درنای طناز ، كه به زندگی در نزدیكی انسان علاقه دارد ، بیشتر است .  اقدامات حفاظتی انجام شده دركشور ما ، درناها حمایت شده هستند و شكار آنها در تمام فصل های سال ممنوع است . علاوه بر آن ، تعدادی از زیستگاه های مهم درناها ، مانند منطقة دشت ارژن و پریشان دراستان فارس ، حفاظت شده است . از طرف دیگر ،كشورما باسازمان های بین المللی و كنوانسیون هایی نظیر بنیاد جهانی درنا (ICF ) ، كنوانسیون رامسر و كنوانسیون بن همكاری زیادی دارد  . این سازمان ها در زمینة حفاظت از پرندگان مهاجر و زیستگاه های آنها فعالیت می كنند.در سال 1374 ، دو درنای سیبری ، كه بنیاد جهانی درناآنها را پرورش داده بود ، در منطقه فریدون كنار رها شدند . برای آگاهی از مسیر مهاجرت درنای سیبری ، كه به ایران می آیند ، كارشناسان بنیاد درنا ، با همكاری كارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست ایران و مردم فریدون كنار ، یكی از درناهای سفید رازنده گرفتند . سپس دستگاه فرستنده ای را كه باماهواره ارتباط دارد ، روی بدن پرنده نصب كردند . با استفاده از این وسیله ، مشخص گردید كه درناهای سفید فریدون كنار ، پس از ترك این منطقه ، از مسیر غرب دریای خزر به سیبری باز گشته اند .
    * منـابع  *

 

ـــ ادهمی ـ اسكات ـ مروج همدانی ـ پرندگان ایران ، سازمان حفاظت محیط زیست 1354

 Bharat Bhushan , Graham Fry. A field Guide to the ــــ water Birds of Asia . wild Bird Society of Japan 1993

 

 National Geographic Vol . 185/No . 5 Mar 1994ـــــ

 Wildlife Fact File Common Crane Imp BV/Imp Inc uSAــــ wildlife       
شنبه 8/3/1389 - 8:38
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته