• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4127روز قبل
خواص خوراکی ها
از درمان سرطان گرفته تا بهبودی بیماری های قلبی عروقی ، خوردن سیر و پیاز مزایایی دارد که ارزش تحمل بوی بد آنها را به انسان می دهد . خانم شوارتز ، پزشک خانواده می گوید : « خوردن سیر و پیاز را هیچگاه ترک نکنید چون خاصیت درمانی زیادی دارند و این حرف که پیاز را از غذا جدا کنید را هم به کلی فراموش کنید . با توجه به قدرت درمانی این مواد مغذی ، باید مقدار مصرف آنها را در سبد غذایی خانواده بیشتر کنید . »

تحقیقات جدید در هندوستان که در نشریه گیاه شناسی و کشاورزی منتشر شده ، نشان می دهد که سیر و همتای آن پیاز می تواند باعث افزایش جذب برخی مواد معدنی مثل آهن و روی در بدن شوند که این موضوع برای گیاهخواران و کسانی که می خواهند گوشت را از برنامه غذایی خود کاهش دهند خبر بسیار خوبی است . با اینکه آهن و روی در حبوبات یافت می شوند ولی جذا آنها را در محصولات گیاهی مثل غلات و سبزیجات کمتر می توان دید . مطالعات نشان داده اند کسانی که مصرف گوشت را کم یا ترک می کنند با کمبود مواد غذایی مواجه می شوند ولی مصرف سیر و پیاز با غلات و حبوبات باعث افزایش جذب آهن در حدود 70 درصد و روی تا 160 درصد می شود . این تحقیقات ثابت می کند آگاهی نسل بشر به وسیله علم در حال پیشرفت است .

بسیاری از غذاهای سنتی و گیاهی در جهان مثل کاری های هند ، نوعی گیاه در آفریقای جنوبی ، نخود کمبوس و حتی لوبیای مکزیکی با مقادیر زیادی از عصاره سیر و پیاز ، پرورده و آماده مصرف می شوند . این مواد به طور بالقوه ، دشمنی قدرتمند در برابر هستند که هر شخصی بخصوص افرادی که مصرف بالای گوشت دارند و یا بیشتر در معرض ابتلا به بیماری های خاص و همچنین بیماری های قلبی و سکته مغزی هستند ، به شدت به آنها نیاز دارند .

برای نمونه افرادی که مصرف بالای گوشت دارند بیشتر در معرض بیماری هایی چون نقرس و سرطانهای مربوط به دستگاه هاضمه از جمله سرطان معده یا روده بزرگ قرار دارند ، دو سرطانی که براحتی خانواده سیرها می تواند به راحتی از بروز آنها جلوگیری کند . اما این بحث بدان معنی نیست که شما می توانید یک همبرگر بزرگ را با سیر و پیاز فراوان میل کنید یا به طور افراطی مصرف گوشت را با پیاز بالا ببرید !!! خیر ؛ شما اجازه این کار را ندارید !

بسیاری از محققان بر این تلاشند که نقش ترکیبات ضد سرطانی سیر را مورد بررسی قرار دهند . سرطان پوست ، سینه و پروستات هر سه شامل ماده ای به نام ملانوم است که در حال حاظر زیر میکروسکوپ دانشمندان جهت مطالعه قرار دارد . اما سوال اینجاست که سیر چگونه برای جلوگیری در سرطانهای مختلف به صورتهای گوناگون عمل می کند ؟ به عنوان مثال سیر ممکن است نقش ضد باکترایی در مبارزه با باکتری اچ – پیلوری عامل سرطان معده ، داشته است همچنین ممکن است عاملی جهت پیشگیری از ویروس سرماخوردگی باشد همچنین ممکن است عاملی جهت پیشگیری از ویروس سرماخوردگی باشد . سیر علاوه بر اینکه می تواند همانند یک آنتی اکسیدان عمل کند ، بهترین عامل تنظیم فشار خون و کاهش احتمال گسترده شدن لخته شدن خون در رگ هاست و عامل اصلی در حمله های قلبی و سکته مغزی به شمار می رود .

پیاز نیز خواص درمانی قوی و منحصر به فردی دارد . از جمله خواص آنتی اکسیدانی پیاز جزء زیر مجموعه مواد زیستی است ، موادی که باعث تحریک رشد باکتریهای باکتری های سالم و مورد نیاز بدن در روده می شوند . داشتن این باکتریهای سالم در روده امری ضروری برای سیستم ایمنی بدن به شمار می رود و می تواند عامل مهمی در مبارزه با عفونت ها و بیماری ها باشد . بوی تند و رایحه قوی سیر و پیاز است که عامل دفاعی این سبزیجات در برابر بیماریها می باشد . بنابراین اگر به دنبال هر جایگزین دیگری برای این مواد هستید باید بدانید که چیزی به سودمندی آنها پیدا نمی کنید .

در طول سالیان متمادی ، تحقیقات زیادی با نتایج متناقض بر روی مکمل های سیر انجام شده که علت آن می تواند موقعیت های مختلف در زمان پردازش ازمایشات باشد . به طور مثال مقایسه مکمل های سیر که مدت زیادی از انها گذشته با سیر های خشک شده مثل مقایسه کردن سیب با پرتقال !!! غیر ممکن است . علاوه بر این موارد شاید برخی مواد متشکله موجود در سیر خاصیت چشمگیری در تولید انرژی دارند به طوری که خوردن مکمل آن به اندازه سیر واقعی نمیتواند کارساز باشد و اضافه اینکه مکملهای سیر می تواند چون داروهایی از قبیل رقیق کننده خون ، موثر باشند .


و اما موارد خواندنی در مورد سیر :

سیر خام خاصیت ضد سرطانی بیشتری نسبت به سیر پخته شده دارد . برای حفظ این خاصیت درغذاها ، باید قبل از پختن سیر ، انرا قطعه قطعه کرده و بگذارید 10 دقیقه بماند . این کار به مواد ضد سرطانی سیر اجازه می دهد تا به پایداری برسند . به نظر می رسد هر عضو از خانواده سیرها اختلاف کمی در طرز همارایی ترکیبات فیتوشیمیایی دارند . بنابراین نمیتوان گفت که فقط نوع خاصی از آنها به دفع سرطان ها کمک میکند . حتی سیر وحشی و تره فرنگی جنگلی در مقایسه با همتایان خود ، شمال ترکیبات مختلف دیگر هستند .

در هنگام خرید یا استفاده غذایی از سیر مراقب باشید که این گیاه جوانه نزده یا حبه های آن سبز نشده باشد ، در این صورت تلخ مزه است . می توانید به سادگی سیر را در باغچه منزل کاشته و در فصل بعد محصول انرا برداشت کنید . توصیه می شود که در هنگام کاشت ، حبه های سیر را در خاک از هم جدا کنید . فصل بهار می توانید قبل از اینکه سیرها کاملاً رسیده شوند ، محصول را برداشت کنید . این سیرها هنوز سبز هستند ولی مصرف غذایی فوق العاده ای دارند . در بهار آینده سیرها از بین می روند . ساقه سیر هم استفاده غذایی دارد دوره استراحت پیاز سیر در خاک باعث می شود که گیاه بتواند برای تولید دوباره و برداشت د رپاییز اماده شود .

بد نیست بدانید میوه و سبزیجاتی مثل جعفری ، قارچ ، اسفناج ، کیوی و ریحان می توانند در از بین بردن یا کم کردن بوی ان موثر باشند .

منبع : روزنامه خبر جنوب
شنبه 28/8/1390 - 12:19
كودك
والدین به علت علاقه شدید به فرزندانشان ممکن است از چیزهای مهمی که در زندگی کودکان آنها اهمیت دارند غفلت کنند و به اشتباه کارهایی انجام دهند که برای تربیت بچه ها درست نباشد. در اینجا ۱۰ اشتباه بزرگ که والدین مرتکب می شوند نوشته Craig Playstead آورده شده است.

آموزش والدین

۱) لوس کردن فرزندان:
کاملاً واضح است که والدین فرزندانشان را دوست دارند و می خواهند فرزندانشان هر آنچه که می خواهند داشته باشند و آنها هیچ کم و کاستی نداشته باشند. این کار ناشی از نیت خوب والدین است، اما گذشته از هزینه ای که این کار می برد بچه ها هم لوس می شوند. این کار باعث می شود بچه ها با وجود از تمام چیزهایی که دارند شاد و راضی نباشند و بیشتر بخواهند. آنها نیاز به داشتن وسایل بیشتر ندارند، بلکه نیازمند زمان بیشتری هستند که در کنار والدین خود باشند. از این سمت به موضوع نگاه کنید: آیا آنها یاد گرفته اند برای تمام چیزهایی که دارند متشکر باشند؟ آیا آنها با داشتن همه چیز در کوکی، سرد و ناامید نخواهند شد؟ آیا فکر کرده اید با خواسته های دوران جوانی آنها چه خواهید کرد؟


۲) نظم و انضباط ناکافی:
زمانیکه شما برای نظم و تربیت دادن به فرزندنتان تنبلی کنید یک شیطان کوچولو در خانواده خلق می کنید که خویشاوندان و معلمها و مربیها و دوستان از دست او در امان نیستند. این صحیح نیست که به کودکانتان اجازه دهید که هر طور که می خواهند در خانه رفتار کنند، مثل پریدن روی مبل ها و تخت. زیرا آنها در خانه های مردم هم همینطور رفتار خواهند کرد، در صورتیکه آنها باید یاد بگیرند که رفتار بهتری در بیرون از خانه داشته باشند. زندگی کردن با بچه هایی که تخت گران قیمت را مثل توری اکربات می بینند کابوس است. اگر شما در تربیت کودکانتان کوتاهی کنید دیگران اینکار را خواهند کرد و شما مسلماً این را دوست ندارید.


۳) کوتاهی کردن در ارتباط با مدرسه:
مدرسه جایی است که بچه ها وقت زیادتری را نسبت به جاهای دیگر در آنجا صرف می کنند، همچنین جایی است که مسئولیتهای زیادی را به آنها واگذار خواهند کرد. سؤال این است: آیا آنها آمادگی مواجه شدن با این مسؤلیتها را دارند؟ و شما چگونه می توانید بدون حضور فیزیکی در مدرسه او را همیاری کنید؟ این مهم نیست که شما یا همسرتان باشید، نیاز است که یکی از والدین حتماً در مدرسه حضور داشته باشد. حداقل یک ایمیل در هفته با معلم کودکتان داشته باشید، این موضوع باعث می شود که معلم بداند شما علاقمند به پیشرفت کودکتان هستید و او می تواند شما را از هر خبری آگاه کند و هر موضوع مهمی را در ارتباط با کودکتان با شما درمیان بگذارد. اگر آموزگار فعالیت شما و حساسیت شما را ببیند، نسبت به آموزش و تربیت کودک شما فعالتر خواهد بود.


۴) تحسین و تشویق نابجا:
هنگامیکه می خواهیم کودکانمان را تشویق کنیم یک نکته مهم وجود دارد. ساختن اعتماد به نفس در کودکان بسیار مهم است اما بر پا کردن یک جشن بزرگ برای یک پیشرفت معمولی توقع آنها را بالا می برد و یک موقعیت واقعی را تحریف می کند. آنها باید با واقعیتها مواجه شوند. مثلاً در ورزشی مثل بستکبال که جایزه این بازی به صورت مشارکتی است، پسر من هم در تیم مدرسه بازی می کرد با اینکه باید به تیم جایزه داده شود، بسیاری از مادرها اصرار داشتند که به تک تک بچه ها جایزه داده بشود. در طی ۴ فصل که پسر من در این تیم بازی کرد جایزه هایش بیشتر از من است که بیشتر از ۴۰ فصل بازی کرده بودم، نباید به کودکان اعتماد به نفس کاذب داد.


۵) واگذار نکردن مسئولیت کافی به کودکان:
کودکان شما نباید انتظار هر پرداختی را برای انجام کارهای عادی و روزمره در خانه داشته باشند. اینجا خانه است، یک هتل نیست. یک مقرری، ایده بسیار خوبی است برای کارهای فوق العاده، نه برای کارهای روزمره. آنها هم عضوی از خانواده هستند پس باید مقداری از بار خانواده بر دوش آنها باشد. اگر آنها بزرگ شوند بدون داشتن مسئولیت کافی، چگونه انتظار دارید عهده دار یک شغل شوند و یا دانشکده خود را به پایان برسانند؟ مهم است که مطمئن شوند قسمتی از بار خانواده بر دوش آنهاست مثل خالی کردن ماشین ظرف شویی و یا زباله ها. نه اینکه آنها برده شما باشند و نه اینکه فکر کنند همیشه در تعطیلات بسر می برند.


۶) همسر خوبی نبودن:
چطور رفتار کردن شما با همسرتان در ایجاد ارتباطات فرزندانتان بسیار اهمیت دارد. اگر رفتار شما با همسرتان درست نباشد و یا ارتباط شما با هم با فریاد و داد و هوار باشد، به فرزندتان یاد می دهید که رفتاری مشابه شما داشته باشد. بچه ها بیشتر از دیدن شما می آموزند تا گوش دادن به حرفهای شما. اگر شما با همسرتان با عشق و احترام رفتار کنید، آنها نیز ارزش خانواده تان را در جلوی دیگران با چنین رفتاری نشان خواهند داد. رفتار صحیح پدر و مادر با یکدیگر باعث می شود که کودکان خانه را یک پناهگاه ایمن و دوست داشتنی در دنیای ترسناک خارج از خانه بدانند.


۷) انتظارات نا معقول:
باید در ارتباط با فرزندانتان از آنها انتظارات معقول داشته باشید. اگر شما از کودک ۲ ساله تان انتظار دارید که مثل یک شاهزاده خانم کوچک بنشیند و شما با همسرتان برای صرف شامی عالی به رستوران بروید سخت در اشتباه هستید، و همچنین اگر پسر کوچک شما ۳۵ کیلو گرم وزن دارد و از او انتظار دارید ستاره فوتبال مدرسه خود باشد، انتظار نامعقولی دارید، شاید او دوست دارد نوازنده کلارینت بشود. انتظاراتی از آنها داشته باشید که آنها بتوانند از پس آنها بر آیند. انتظارات نا معقول باعث اضطراب و ناراحتی در آنها می شود.


۸) وابسته کردن آنها:
بسیاری از والدین فرزندانشان را نازپرورده بزرگ می کنند و هر آنچه که آنها می خواهند برایشان فراهم می کنند و کارهایی که آنها باید خودشان انجام دهند پدرو مادر انجام می دهند، تا نکند او سختی کوچکی را متحمل شود. من از آن می ترسم که ما در آینده نسلی بزدل داشته باشیم که حتی از تمیز کردن اتاق خود هم بر نمی آیند چه برسد به مشکلاتی که در آینده باید با آنها دست و پنجه نرم کند. باید اجازه دهید آنها مستقل بزرگ شوند و کارهای خود را خودشان انجام دهند، این کار نشان می دهد که شما آنها را دوست دارید نه اینکه به آنها علاقه کمی دارید.


۹) آنها را خودتان فرض کردن:
اجازه دهید بچه ها بچه باشند و مرحله به مرحله بزرگ شوند و به آنچه علاقه دارند برسند. والدین نباید بچه ها را راهی برای رسیدن به اهدافی که خودشان نتوانسته اند به آن برسند، بدانند. شما نباید برای آنها چشم اندازی از آینده داشته باشید، چون آنها به راهی خواهند رفت که خودشان دوست دارند نه شما، چنان که شما هم همین کار را کردید. اجازه دهید آنها خودشان را بیابند و استعدادشان را نشان دهند.


۱۰) تا آخر دنبال نکردن:
اگر شما از پسرتان خواسته اید نرده ها را رنگ آمیزی کند باید تا آخر کار را دنبال کنید که او این کار را انجام دهد. تا به آخر رساندن خواسته ها شما و حتی تنبیهات، زندگی را کمی مشکل خواهد کرد، اما او می فهمد که حرف شما تغییر نخواهد کرد. اگر این چنین نباشید آنها می پندارند که هر چیزی که شما گفته اید فقط گفته اید. آنها روی حرف شما حساب باز نمی کنند و به شما اعتماد نخواهند داشت.

منبع: سیمرغ
شنبه 28/8/1390 - 12:18
كودك


این روزها خبرهای زیادی می‌شنویم از اجرای مجازات اعدام در ملاءعام. اگر یک جستجوی اینترنتی انجام دهید، در همه خبرگزاری‌ها تصاویر این مراسم را می‌بینید که جمعیت زیادی به تماشای آن رفته‌اند و لابه‌لای این جمعیت، بچه‌های کوچک روی دست و شانه پدرانشان شاهد اجرای مراسم هستند. بچه‌هایی که نه درک درستی از جرم دارند و نه از منطق مجازات سر درمی‌آورند. استدلال والدین این بچه‌ها معمولاً آن است که می‌خواهیم فرزندمان با واقعیت آشنا شود، یا درس عبرت بگیرد. حتی بهانه‌ها گاهی خیلی پیش پا افتاده‌تر و بی‌فکرتر از این‌ها هستند و صرفاً به دلیل تنها نماندن بچه در خانه یا کسب یک تجربه استثنایی و کم‌نظیر، این بچه‌ها به یک مراسم شلوغ و پر وحشت آورده می‌شوند که در نهایت برایشان نتیجه‌ای جز نهادینه شدن خشونت ندارد. واقعیت این است که تحقیقات نشان داده تماشای خشونت میزان ارتکاب رفتار خشن را بالا می‌برد. این وضعیت در کودکی به مراتب حادتر است و باعث نهادینه شدن این رفتار در بچه‌ها می‌شود. به همین دلیل است که روانشناسان مرتب تذکر می‌دهند فرزندانتان را از انجام بازی‌های کامپیوتری خشن و تماشای فیلم‌های خشن دور کنید. تماشای اعدام شاید برای شما به عنوان یک بزرگسال عبرت‌آموز باشد اما بدون شک برای فرزند شما بدآموزی خواهد داشت و مرگ، کشته شدن و خشونت را در نظر او ساده جلوه می‌دهد. این البته به جز مواردی است که منجر به اضطراب، بدخوابی و وحشت مداوم کودک از اتفاق افتادن این مجازات برای خود و اطرافیانش می‌شود.
شنبه 28/8/1390 - 12:13
كودك


آن زمان‌ها که خبری از رادیو و تلویزیون و برق شبانه نبود، بزرگ خانواده کلیله و دمنه و شاهنامه را زیر بغل می‌زد و زیر نور گردسوز برای بقیه قصه می‌خواند. رسمی که کم و بیش در تمام خانواده‌ها اجرا می‌شد و اگر پای آدم سوادداری در میان نبود، قصه‌های شفاهی محلات به هر شب در گوش بزرگ و کوچک خانواده تکرار می‌شد تا نسل به نسل به ما برسد. این روزها دیگر خبری از آن قصه‌گویی‌های شبانه نیست اما برای آنکه از اهمیت «قصه» در رشد و شکل‌گیری شخصیت آدم‌ها مطلع شوید، بد نیست نتایج تحقیقات امروزی را بخوانید.

پژوهش‌ها نشان می‌دهند که قصه درمانی گروهی نقش موثری در افزایش عزت نفس کودکان دارد. چندی پیش، دو محقق ایرانی به نام‌های مریم سلطانی و لیلا امیرپور یک تحقیق نظام مند را روی 30 پسر در سنین 9 تا 10 سال و در دو گروه آزمایش و کنترل در شهرستان مشهد انجام دادند و به مدت 10 جلسه 45 دقیقه‌ای برای بچه‌های گروه آزمایش، قصه‌درمانی برگزار کردند. این پژوهش که نتایج آن در چهارمین همایش بین‌المللی روانپزشکی کودکان و نوجوانان ارائه شد نشان داد که قصه‌گویی می‌تواند روشی غیرمستقیم برای آموزش و ارتقای خودفهمی بچه‌ها باشد و کارآیی آنها را بالا ببرد. این کار همچنین کمک می‌کند تا بچه‌ها به تجارب خود و اطرافیانشان واقف شوند و بتوانند این تجربه‌ها را به‌طور منسجم در ذهنشان نگه دارند و در نتیجه الگوهای عملی و رفتاری صحیح‌تری نسبت به دیگر هم سن و سال‌های خود که قصه نمی‌شنوند، به دست آورند.

codex11x

page27
شنبه 28/8/1390 - 12:12
كودك
دكتر مهشید چایچی


اگر کودک 4ساله شما شبها خوب نمی‌خوابد، اگر با شما چانه می‌زند تا دیرتر به رختخواب برود. اگر تا شما خوابتان نبرد، حاضر نمی‌شود تا به خواب برود، اگر نمی‌گذارد تا شما هم بخوابید و آنقدر خسته‌تان می‌کند که عصبانی می‌شوید، بهتر است نگاهی به این مقاله بیندازید تا راه‌های پیشنهادی ما برای خواباندن کودکتان را هم بببینید.

پسر 4 ساله‌تان را به پارک برده‌اید به این امید که در پارک آنقدر بازی کند و بدود تا وقتی به خانه رسید زود بخوابد و بگذارد شما یک نفسی بکشید و استراحتی بکنید. اما نقشه‌تان نمی‌گیرد و بچه عجیب شما بعد از آن همه دویدن و بازی در پارک هنوزکه ساعت 9 شب است دارد از دیوار منزل بالا می‌رود. البته بالاخره او نیمه‌های شب از هوش می‌رود و ساعت 6 صبح سرشار از انرژی دوباره از خواب بیدار می‌شود.

اغلب والدین فکر می‌کنند داشتن یک نوزاد در خانه خواب شب را برای آدم سخت می‌کند اما سخت‌تر از آن خواباندن یک کودک کم خواب است که حتی صبورترین پدرو مادرها را هم از پا می‌اندازد. متأسفانه کم‌خوابی کودکان بر خلق، رفتار و حتی عادات غذایی و تمرکز آنها در طول روز تأثیر بدی دارد. به همین علت لازم است به این مشکل توجه کافی داشته باشید و آن را بی‌اهمیت ندانید.



بزرگترها الگوی کودکان

متخصصان خواب کودک معتقدند کودکان هم مانند والدینشان کم می‌خوابند. یعنی آنها از والدین الگوبرداری می‌کنند. چندبار تا به حال یک کودک 3 ساله را دیده‌اید که ساعت 10 شب با والدینش در رستوران مشغول شام خوردن باشد. اگر تا دیر وقت بیدارید وکودکتان را هم بیدار نگه می‌دارید این یک عادت غلط است چون کودکان نیاز به خواب بیشتری نسبت به شما دارند و لازم است که بهداشت خواب به آنها آموخته شود. تا خواب آنها کمیت و کیفیت مناسب داشته باشد. لابد می‌پرسید از کجا بدانیم که کودکمان بهداشت خواب خوبی دارد یا نه؟ ساده‌ترین راه برای تشخیص اینکه کودک خواب کافی داشته یا نه این است که شاد از خواب بیدار شود و سرحال و اماده فعالیت باشد. اما اگر کودکتان را به زور و با بد اخلاقی و گریه از خواب بیدار کنید و آماده فعالیت و سرحال نباشد می‌توانید بفهمید که خواب کافی نداشته است.



عادات خوب را همیشگی کنید

انجمن خواب کودکان آمریکا اعلام کرده که کودکان 3 تا 5 سال به حدود 11 تا 13 ساعت خواب نیاز دارند. البته بسیاری از کودکان در طول روز هم چرت کوتاهی می‌زنند. که ممکن است 1 یا 2 ساعت طول بکشد. اما معمولاً بعد از 5سالگی دیگر کودکان خواب بعدازظهر را کنار می‌گذارند و ترجیح می‌دهند زمان استراحت دیگران بازی کنند. متخصصان هم به تفاوت کودکان قائل هستند. بعضی کودکان ترجیح می‌دهند مانند دوران نوزادی بعدازظهر بخوابند و گروهی دیگر از این خواب خوششان نمی‌آید. اما بهتر است همیشه یک جور باشند. یعنی عادات خواب برای کودک همیشگی شود. بنابر این اگر کودکتان دوست نداشت بعدازظهر بخوابد به او اصرار نکنید. فقط مطمئن شوید که دست‌کم 11 ساعت خواب شبانه را داشته است. اما اگر کودکتان بعدازظهر می‌خوابد بهتر است که این خواب همیشه در یک ساعت مشخص و به یک مقدار ثابت باشد.

جالب است بدانید که قبل از 2-3 سالگی معمولاً کودکان 2 بار در روز چرت می‌زنند. اما بعد از 2 سالگی تا 5 سالگی این چرت به یک نوبت و آن هم در بعدازظهر محدود می‌شود که یک تا 2 ساعت طول می‌کشد. لازم است بدانید چرت‌ها ضروری نیستند البته اگر کودک شما خیلی خسته نباشد. بااین حال بهتر است زمان خاصی در بعدازظهر را برای استراحت خانواده اختصاص دهید چون حتی اگر کودک شما نخوابد از این سکوت روزانه استفاده خواهد کرد. نکته مهم این است که اگر کودک شما از خواب بعدازظهر امتناع کرد ناراحت نشوید و لی سعی کنید به کودکتان یاد بدهید که ساعت غروب کی فرا می‌رسد و به او بفهمانید که بعد از غروب زمان استراحت خانواده شروع می‌شود و مدت کمی پس از غروب باید شام بخورند و بخوابند. متخصصان معتقدند مهمترین نکته در اصلاح خواب کودک این است که برنامه خواب او منظم و ثابت باشد تا بدن کودک بتواند طبق برنامه روزمره خود را تنظیم کند.



تشویق کنید

بسیاری از کتابهای آموزشی برای والدین پیشنهاد می‌دهندکه بهتر است قبل از خواب کودک را به حمام گرم ببرید و قصه‌هایی برای او بخوانید. اما این کار برای همه کودکان جوابگو نیست. بسیاری از اوقات کودکان 3 تا 5 ساله از شدت خستگی خوابشان نمی‌برد و بنابر این حمام بیشتر آنها را خسته می‌کند و چاره کار نیست. در این صورت بهتر است زمان خواب زودتر باشدو محیط ساکت را زودتر برای چنین کودکی فراهم کنید تا بتواند زودتر به خواب برود.

بعضی والدین فکر می‌کنند اگر زمان خواب این کودکان را به تاخیر بیندازند او خسته‌تر شده و راحت‌تر می‌خابد. یادتان باشد هر چه بیشتر از زمان خواب این کودک بگذرد خوابیدنش سخت‌تر خواهد شد. چون هر چه کودکان خسته‌تر شوند بداخلاق‌تر هم خواهند شد. و این باعث می‌شود که درگیری زمان خوابش بیشتر بشود.

می‌توانید زمانهایی که کودک به راحتی و بدون درگیری و بحث به تخت خوابش می‌رود وبه موقع می‌خوابد، او را تشویق کنید و حتی جوایزی به او بدهید تا او به این کار ترغیب شود. اما از تنبیه و کتک زدن کودکتان در زمانهایی که مقاومت می‌کند و نمی‌خوابد خودداری کنید. به یاد داشته باشید که شما تنها می‌توانید زمانی را که کودک به تخت خوابش می‌رود کنترل کنید و نه زمانی که او به خواب می‌رود. ممکن است کودک یک ساعت روی تختش دراز بکشد اما خوابش نبرد. شما می‌توانید این قانون را بگذارید که وقتی در تختش می‌خوابد سرو صدا نکند و همانطور بی‌حرکت دراز بکشد تا بالاخره خوابش ببرد. اما تنبیه کردن او تنها ممکن است این زمان را طولانی‌تر کند.



خواب مستقل

بعضی از کودکان از دوران شیر خوارگی عادت می‌کنند که در تخت والدین و در کنار آنها بخوابند. این نکته ممکن است در سنین بالاتر برای انها مشکل ایجاد کند. بد نیست بدانید انجمن اطفال با داشتن تخت مشترک برای والدین و کودکان مخالف است چون این کار خطر مرگ ناگهانی نوزادان را بالا می‌برد.

البته این خطر بعد از سن یک سالگی کم می‌شود اما چنین کودکانی در دراز مدت به خوابیدن کنار والدین عادت می‌کنند و در سنین بالاتر نمی‌توانند تنهایی به خواب بروند. این کودکان معمولاً از والدین می‌خواهند تا در اتاق آنها یا تخت آنها بمانند تا وقتی که خوابشان ببرد. بهتر است در سنین پایین‌تر کودکتان را عادت بدهید که در تخت خودش و در اتاقی مستقل بخوابد چون این کار با بالا رفتن سن سخت‌تر می‌شود. بعضی والدین فکر می‌کنند تخت‌های کوچک نرده‌دار برای کودکان در این سنین مناسبترند اما متخصصان معتقدند اگر کودک آنقدر بزرگ شده که خودش می‌تواند از تخت پایین بیاید و اگر می‌تواند تنهایی به دستشویی برود بهتر است در یک تخت ساده و معمولی بخوابد.



بیداری‌های شبانه

کودکان 3 تا 5 ساله تصورات و خیال فعالی دارند بنابر این جای تعجب نیست اگر چندبار در طول شب از خواب بیدار شده و بخاطر کابوس دیدن و یا ترس شما را صدا بزنند. متخصصان معتقدند برای اینکه بتوانید ترسهای زمان خواب کودک را کم کرده و او را بخوابانید لازم است محیط خواب او آرام و عاری از صدا و نور زیاد باشد بنابر این تلویزیون را در اتاق کودک روشن نکنید.

این بیدار شدن مختص کودکان نیست حتی ما بزرگترها هم ممکن است چند بار در طول شب از خواب بیدار شویم اما خودمان دوباره می‌خوابیم و به سرعت به خواب می‌رویم و بنابراین ممکن است حتی صبح به یاد نیاوریم که بیدار شده‌ایم. اما کودکان ممکن است وقتی از خواب بیدار می‌شونداحساس تنهایی کنند و بترسند و بنابر این نتوانند زود به خواب بروند. البته این عادی نیست که کودک هر شب در میانه‌های شب از خواب بیدار شود و بخواهد که از تخت پایین بیاید، چیزی بخورد و بازی کند. بنابر این اگر کودک شما از خواب بیدار شد و شما را صدا زد او را از تخت بیرون نبرید و خوراکی به او ندهید. این کار مانند تشویق و جایزه خواهد بود. کودک را آرام کنید و او را به خوابانید و در کنارش بمانید تا بخواب برود. یادتان باشد وظیفه شما این است که چهار چوب خواب کودکتان را حفظ کنید و نگذارید که این نظم به هم بخورد. متخصصان ازاصطلاح مراحل خواب استفاده می‌کنند که در هر مرحله فعالیت مغز و حرکات چشم متفاوت است. جالب است بدانید که فعالیت مغز به شکل امواج مغزی ثبت می‌شود و در طول خواب امواج مغزی با نظم خاصی به دنبال هم می‌آیند. یکی از مهم‌ترین مراحل خواب مرحله امواج دلتا ست که عمیق‌ترین مرحله خواب است.

در این مرحله هیچ‌کدام از عضلات حرکت نمی‌کنند و شما می‌توانید کودک را درحالی که مانند سنگ بی حرکت افتاده ببینید.

کودکانی که عادات سالم هنگام خواب داشته باشند در مراحل خواب خود نیز چهار چوب ثابتی دارند و لی اگر به طور مزمن دچار کمبود خواب بشوند این چهار چوب نیز به هم می‌خورد و ممکن است نتوانند به اندازه کافی خواب عمیق داشته باشند و به همین علت دچار بدخُلقی و ناکارآمدی در طول روز می‌شوند. به همین علت است که شما وقتی کودک چند روز خوب نخوابیده باشد می‌توانید متوجه شوید که مانند همیشه سرحال نیست و بهانه می‌گیرد. توجه و تمركزش کم شده، مانند همیشه فعالیت نمی‌کند، ترسوشده، اضطراب دارد، حساس است و حوصله ندارد.. اگر برای خواب كودك مشكلی وجود دارد كه ادامه داشته و شما را از زندگی سیر كرده است، حتما ماجرا را با پزشك در میان بگذارید. در این موارد بهتر است ماجرای خواب كودك را در طول شبانه روز ثبت كنید: كودك هر شب در كجا، چه وقت و چند ساعت می‌خوابد؟ ساعت خواب و بیداری او چگونه است؟ كودك از چه مواردی برای كمك كردن به خواب استفاده می‌كند؟ آیا كودك در شب از خواب بیدار می‌‌شود؟ در طول روز چه مقدار می‌‌خوابد؟ آیا حادثه‌ای ناراحت‌كننده و غیرمعمول در زندگی او اتفاق افتاده است؟

***

10 فرمان برای خواباندن کودک 3تا 6 ساله

1) برنامه و ساعت خواب او را همیشه ثابت و منظم نگه دارید.

2) با یک برنامه آرامش‌بخش مانند قصه گفتن و کتاب خواندن و یا حمام و مسواک زدن، ذهن و جسم او را برای خواب آماده کنید.

3) به کودک لباس راحت بپوشانید که نه خیلی گرم و نه خیلی نازک باشد و مطمئن شوید که گرسنه نباشد چون گرسنگی مانع خواب او می‌شود خوردن یک لیوان شیر گرم قبل از مسواک زدن می‌تواند به خواب او کمک کند.

4) اگر کودک دوست دارد عروسک یا اسباب بازی خاصی را همیشه باخود داشته باشد اجازه دهید که هنگام خواب آن عروسک یا وسیله همراهش باشد.

5) هنگام خواب تلویزیون و رایانه و وسایل الکترونیکی را در اتاق خواب کودک روشن قرار ندهید.

6) قبل از خواب خوراکی‌های محرک مانند چای، قهوه، کاکائو و شکلات به کودک ندهید.

7) هیچ‌گاه خوابیدن و به تخت خواب رفتن را به عنوان تنبیه کودک برایش اجباری نکنید.

8) صبح‌ها کودک را برای خوابیدن به موقع در اتاق خودش تشویق کنید.

9) اگر کودک با کابوس و ترس در نیمه شب بیدار شد در کنارش بمانید تا دوباره به خواب برود.

10) اگر خواب کودکتان بیش از حد طولانی یا کوتاه است این موضوع را جدی بگیرید و برای یافتن علت آن و درمانش به پزشک مراجعه کنید.
http://www.ettelaat.com
شنبه 28/8/1390 - 12:12
آموزش و تحقيقات


از دست دادن همسر، چه با طلاق اتفاق بیفتد و چه خدای ناکرده مرگ یکی از آنها، همیشه دردناک‌ترین اتفاقی است که می‌تواند تا سال‌های زیادی زندگی افراد را تحت تأثیر قرار دهد و سلامت روان آنها را به خطر بیندازد. پژوهشگران همیشه معتقد بوده‌اند که افراد مجرد نسبت به متاهل‌ها سلامت جسمی و روانی کمتری دارند و بیشتر در معرض بیماری‌های روحی و بدنی قرار می‌گیرند اما با این حال، وقتی در زندگی یک فرد متأهل پای جدایی به میان می‌آید، ورق بر می‌گردد و سلامت جسمی و روانی شان حتی بیش از افراد مجردی که تا به حال ازدواج نکرده‌اند به خطر می‌افتد.سال گذشته، ژورنال سلامت و رفتار اجتماعی بررسی را منتشر کرد که در آن سابقه ازدواجی و سلامت حدود 9هزار مرد و زن در دهه‌های 50 و 60 را مورد پیگیری قرار داده بود. این بررسی که بر اساس کار پژوهشگران دانشگاه شیکاگو انجام شده بود، ‌نشان داد هنگامی که افراد ازدواج‌کرده دوباره مجرد می‌شوند ـ یا به علت طلاق یا به علت مرگ همسر ـ به زوال سلامت جسمی دچار می‌شوند که هیچ‌گاه به طور کامل بهبود پیدا نمی‌کند.این مردان و زنان نسبت به آنهایی که هنوز در میانسالی به زندگی با اولین زن یا شوهرشان ادامه می‌دادند، 20درصد بیشتر دچار بیماری‌های مزمنی مانند دیابت و بیماری قلبی شده بودند. همچنین افراد طلاق‌گرفته یا بیوه‌شده پیری سخت و ناتوان‌کننده‌ای داشتند، ومشکلات بیشتری را حین بالا و پایین رفتن از پله‌ها یا پیاده‌روی در مسافات طولانی نشان دادند.در حقیقت افرادی که طلاق گرفته‌اند یا بیوه شده‌اند نسبت به مردان و زنانی که برای همه طول زندگی‌شان مجرد بوده‌اند،‌ وضع سلامتی بدتری دارند.

شنبه 28/8/1390 - 12:11
ازدواج و همسرداری


خیلی‌ها فکر می‌کنند زندگی مشترک یعنی باید همه چیز را با همسرمان به شراکت بگذاریم اما بد نیست بدانید که این نقطه، درست نقطه شروع دردسرهایی است که می‌تواند زندگی را به کام هر دوی شما تلخ کند. نداشتن حریم خصوصی و در نظر نگرفتن این حریم برای همسرتان، عواقب سنگینی خواهد داشت! کسی نمی‌گوید شما باید همه چیز را از همسرتان پنهان کنید یا درباره هیچ موضوعی از او سؤال نپرسید. فقط باید بدانید چه چیزی در زندگی شما به هم مربوط می‌شود و حد و مرز اشتراکاتتان چقدر است. هر یک از ما به‌تنهایی برای خود قلمرویی داریم که مخصوص خود ماست؛ مثل افکاری که در ذهنمان می‌پرورانیم، اهداف شخصی‌مان و حتی مجموعه رفتارهایی که از ما سر می‌زند و تمام چیزهایی که ما را به خودمان می‌شناساند. وقتی 2 نفر با هم ازدواج می‌کنند، نسبت به همسرشان احساس مالکیت دارند و گاهی به خودشان حق می‌دهند که در مورد هر چیز مربوط به او تصمیم بگیرند و این به معنی از دست دادن حریم خصوصی است که در نتیجه آن احساس بی‌هویتی، پرخاشگری و عصبی بودن به وجود می‌آید. زوج‌هایی که زیادی دم پر هم هستند و حریم خصوصی همدیگر را نقض می‌کنند، بعد از مدتی به شخصیت‌هایی وابسته تبدیل می‌شوند که بدون دیگران نمی‌تواند هیچ‌کاری را انجام دهند و از خود هیچ‌ اراده‌ای نخواهند داشت. همسر شما لحظه‌هایی را می‌خواهد که تنها باشد، با خودش خلوت کند، به دوستانش سر بزند، به یاد روزهای تجرد فعالیت‌های لذتبخشی که دوست دارد انجام دهد و... این فضا را از همسرتان دریغ نکنید!
شنبه 28/8/1390 - 12:11
ازدواج و همسرداری
زهرا رجایی


کسانی در روابط خود موفق هستند که دارای توانایی ویژه‌ای بوده باشند. اولین مهارت مهم که در ارتباط با همسران نیز مورد توجه است توانایی خوب گوش دادن است. شاید در ابتدای امر به نظر خیلی ساده بیاید ولی بسیار ظریف و کارگشاست. مهارتی که لازمه رابطه صمیمی و عشق پایدار است. به یاد بیاورید زمانی را که برای کسی با آب و تاب صحبت می‌کردید و او به جای توجه به شما حواسش جای دیگری بود و تازه از شما می‌خواست که از ابتدا دوباره برایش تعریف کنید چقدر ناراحت می‌شدید؟ بسیاری از مواقع آن طور که باید به سخن فرزندان و همسرمان گوش فرا نمی‌دهیم در نتیجه آن‌ها نیز رغبتی برای حرف زدن با ما پیدا نمی‌کنند و به دنبال فرد دیگری می‌گردند تا به قولی گوشی برای شنیدن داشته باشند. شاید پیش خود تصور کنید که گوش کردن حرف‌های دیگران و به خصوص همسران آن قدرها هم سخت نیست مثلاً می‌توان در حین خواندن روزنامه یا پختن غذا هم به حرف‌هایش گوش داد. ولی واقعیت امر این است که گوش دادن واقعی به همسر دشوار است و تعبیری که ما از گوش دادن داریم با گوش دادن واقعی فرق دارد. گوش دادن مهمترین مهارت ارتباطی است که می‌تواند صمیمیت را به وجود آورد. وقتی که خوب گوش می‌دهید همسرتان را بهتر درک می‌کنید زودتر با او هماهنگ می‌شوید از روابط خود بهتر لذت می‌برید و متوجه می‌شوید که همسرتان به چه دلیل چنین می‌کند و چنین می‌گوید و با چشمان او به دنیا نگاه می‌کنید و در نتیجه پذیرش خیلی از مسائل از دید او برایتان آسان‌تر می‌شود و به آرامش حقیقی دست پیدا می‌کنید. در ضمن خوب گوش دادن نشانه محبت و عطوفتی است که بین شما برقرار است. گوش دادن فقط به سکوت کردن و شنیدن حرف‌های طرف مقابل و گاهی سری تکان دادن خلاصه نمی‌شود، بلکه به نیت شما بستگی دارد. متأسفانه بعضی از همسران به این دلیل به حرف‌های همسرشان گوش فرا می‌دهند که جواب‌هایی را از قبل حاضر کنند و دلیل و مدرکی داشته باشند برای اثبات ادعای خودشان و چنین می‌شود که به مرور زمان درگیری، جنگ و جدال و خوش‌بینانه‌ترین وضعیت آن که بروز پدیده‌ای به نام طلاق‌های عاطفی است که در این میان بیشترین صدمه را بچه‌ها می‌خورند. و اما برویم سراغ همسران موفق که نیت شان از خوب گوش دادن چیست؟ نیت‌شان فهمیدن، لذت بردن و آموختن و یا کمک به همسرشان است. در این صورت است که به واقع گوش می‌دهیم. وقتی که همسرتان مسأله‌ای را با شما در میان می‌گذارد. به سادگی و به طور خلاصه از آنچه متوجه شده‌اید را برایش بیان کنید این مهم‌ترین بخش خوب گوش دادن است. گوش دادن راهی است برای رسیدن به درک همدلانه؛ به این معنا که از تعصبات خود بکاهیم و دنیا را از زاویه چشم او ببینیم و خودمان را به جای او بگذاریم. زمانی که خوب گوش می‌دهیم در واقع به همسرمان می‌گوییم «به تو علاقه‌مندم و تو برایم اهمیت داری با خوب گوش دادنم می‌خواهم بدانم چه نیاز و خواسته‌ای از من داری تا از تو دریغ نکنم.»

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید چرا مشاوران بهتر از افراد دیگر با اشخاص دیگر ارتباط برقرار می‌کنند. آن‌ها کاری انجام می‌دهند که به نظر یکی از روان‌شناسان «گوش دادن فعال» است. این روان شناس معتقد است که این نوع گوش دادن تولید احساس همدلانه می‌کند که عنصری مناسب برای برقرای پیوند با دیگران است. گوش دادن فعال یعنی دیدن اوضاع از زاویه دید اوست. به این معنا که فقط به ظاهر کلام بسنده نشود و به عمق صحبت طرف مقابل توجه شود. برای مثال اگر همسرمان با دلگیری پیش ما می‌آید و از حرف‌هایی که مادر شوهر به او گفته دلگیر است درست نیست که در جواب صرفا به او بگوییم مثلاً «همینی که هست باید با این شرایط خود را وفق بدهی» با این کار ارتباطمان رو به سردی می‌گراید بدون این که مشکلی حل شده باشد. در این شرایط به احساسات زیربنایی همسرمان توجه نمی‌کنیم. اگر از روش گوش دادن فعال استفاده کنیم باید جوابی این گونه بدهیم: «می دانم که از حرف‌های مادرم دلگیر هستی او تو را دوست دارد ولی راه درستی برای بیان دوستیش انتخاب نکرده است به تو قول می‌دهم که در آینده‌ای نزدیک مشکلات حل می‌شود». گوش دادن پویا به ما کمک می‌کند که بلافاصه به موضوعی که همسرمان را ناراحت کرده پی ببریم.

و اما در گوش دادن فعال چه کارهایی را باید انجام دهیم؟

1-بازسازی جملات: آن چه که همسرمان گفته است را پیش خود مرور می‌کنیم. یکی از ابزارهای اصلی برای خوب گوش دادن بازسازی عبارت‌هاست. با این روش ما به همسرمان اطمینان خاطر می‌دهیم که به خوبی به صحبت‌هایش توجه داشته‌ایم و اگر جایی مطلبی را متوجه نشدیم و یا نشنیده باشیم با بازسازی عبارت‌ها این کار به خوبی صورت می‌گیرد. در بازسازی می‌توانیم بگوییم «منظورت این بود که...» و یا «آن چه اتفاق افتاده این بود که...» استفاده کنیم.

2-گوش دادن به همسر: هر زمان در مورد موضوعی صحبت می‌کنیم که ممکن است تنش ایجاد کند و روابط طرفین را دچار بحران کند زمانی که گوینده هستیم مطالب مان را خلاصه کنیم و مختصر و مفید شرح دهیم. از سرزنش کردن یا بردن فرد خاصی اجتناب کنیم همسرمان را متهم نکنیم و بر نقاط ضعف و اشتباهاتش پافشاری نکنیم، اما زمانی که شنونده هستیم به گفته‌هایش توجه کنیم و اجازه دهیم با آسودگی خاطر به صحبت کردن بپردازد با او مشاجره نکنیم و در صحبت‌هایش به دنبال منفعت خویش نباشیم نتیجه‌ای که عاید ما می‌شود این است که همسرمان به مرور زمان شنونده فعال بودن را از ما می‌آموزد و سعی بر برطرف کردن معایب خود می‌کند فقط کمی صبر و حوصله نیاز است و از طرف دیگر از گفتگوهای بی‌اساس و بی نتیجه جلوگیری به عمل می‌آید.

و حالا در گوش دادن فعال چه کارهایی را نباید انجام داد؟

1- مهربان جلوه دادن: می‌خواهم مهربان و خوشایند باشم به همین خاطر با تمام گفته‌هایش موافقت می‌کنم شاید به ظاهر به حرف‌هایش گوش می‌دهیم و برای دلجویی از او با او موافقت می‌کنیم البته این نکته قابل ذکر است که این اتفاق در همسران در دوران نامزدی به وفور اتفاق می‌افتد و عروس یا داماد با تظاهر به گوش دادن به طرف مقابل و دلجویی و پذیرفتن حرف‌هایش درواقع راه را برای اختلافات در آینده باز می کنند چرا که همسرمان روی حرف‌های ما حساب باز می‌کند.

2-پند و اندرز دادن: بسیاری از شوهران وقتی درد دل همسر خود را می‌شنوند شروع می‌کنند به پند و اندرز کردن. به قولی سرکیسه پند و اندرز را شل می‌کنند و همین باعث می‌شود که همسرمان به راحتی حرف‌هایش را برای ما بازگو نکند و از آن گذشته هدف اصلی زنان از درد دل کردن ارائه دادن راه حل از طرف همسر نیست بلکه به دنبال شنیده شدن حرف‌هایشان و در نتیجه آرامش روحیشان است. در روابط خارج از خانه نیز به محض شنیدن صحبت‌های طرف مقابل موعظه نکنیم چرا که فرد احساس تنهایی می‌کند.

3- خیال‌پردازی: زمانی که همسرمان با ما صحبت می‌کند یکی از صحبت‌هایش ما را به یاد خاطره‌ای می‌اندازد و تمام تفکر ما را به هم می‌ریزد وقتی به خودمان می‌آییم بسیاری از حرف‌هایش را نشنیده‌ایم و زمانی که نظر ما را در مورد صحبت‌هایش می‌پرسد حرفی برای گفتن نداریم و همین مسأله به ظاهر کوچک مشکلات بسیاری را در پیش رو دارد و مهمتر از همه این‌ها نشانه این است که ارزش چندانی برای گفته‌های همسرمان قائل نیستیم که باعث دلسردی در زندگی است.

4- ذهن‌خوانی همسر: همسری که به جای توجه و گوش دادن فعال به دنبال خواندن ذهن همسرش است نمی‌تواند با دقت و توجه به آن چه او می‌گوید توجه کند.

5- قضاوت کردن: وقتی که قبل از به اتمام رسیدن صحبت‌های همسرمان او را مورد قضاوت قرار دهیم به نوعی به او برچسب می‌زنیم. زمانی که بر روی او برچسب می‌زنیم ناخودآگاه به حرف‌هایش توجهی نمی‌کنیم. یکی از قوانین درست گوش کردن این است که پس از شنیدن تمام گفته‌ها درباره آن قضاوت شود.

6- غربالگری: گاهی وقت‌ها همسران بسیاری از حرف‌های طرف مقابل را پالایش می‌کنند. یعنی به برخی نکات توجه می‌کنند برخی دیگر را نشنیده می‌گیرند.

در خاتمه كلام به خاطر داشته باشید كه امام علی (ع) فرمودند:گوش خود را به خوب شنیدن عادت بده، زیرا هر که خوب گوش کند خوب بهره می‌برد.

***

برای این که بدانید تا چه حد شنونده خوبی هستید

پرسش نامه زیر را تکمیل کنید.



1- وقتی موضوعی به ذهن دوستانم می‌رسد، آن را برای من تعریف می‌کنند.

درست غلط

2- برایم مشکل نیست که به مشکلات دیگران گوش بدهم.

درست غلط

3- در گردهمایی‌های اجتماعی، از صحبتی به سراغ صحبت دیگر می‌روم.

درست غلط

4- وقتی کسی به سرعت سر اصل موضوع نمی‌رود شکیبایی‌ام را از دست می‌دهم.

درست غلط

5- تمایل دارم لطیفه یا حکایتی را که دیگران تعریف می‌کنند، تمام کنم.

درست غلط

6- وقتی دیگران در حال صحبت با من هستند به این فکر می‌کنم که حرف بعدی که می‌خواهم بزنم چیست.

درست غلط

7- اغلب افراد حرف‌های ملال‌انگیز می‌زنند.

درست غلط

8-اغلب اوقات با هرکسی که هستم بیش از او حرف می‌زنم.

درست غلط

9-اشخاص وقتی با من حرف می‌زنند، سخنانشان را دو یا چند بار تکرار می‌کنند.

درست غلط

10-ترجیح می‌دهم به جای گوش دادن حرف بزنم.

درست غلط



محاسبه امتیازات

با توجه به جواب‌های زیر، در ازای هر جواب مشابه به خود یک امتیاز بدهید.

1-درست 2-درست 3-غلط 4-غلط 5- غلط 6-غلط 7-غلط 8-غلط 9-غلط 10-غلط

امتیاز 8 به بالا: شما شنونده خوبی هستید. دوستانتان اغلب برای این که با کسی صحبت کنند شما را انتخاب می‌کنند به احتمال زیاد در گردهمایی‌ها محبوب و مورد توجه هستید.

امتیاز5 -7: مانند اغلب اشخاص شنونده‌ای متوسط هستید. گاه خیلی خوب گوش می‌دهید و زمانی حواستان پرت می‌شود. توجه داشته باشید که همیشه فرصت برای بهتر شدن وجود دارد.

امتیاز 0-4: با صراحت بگویم که شما شنونده خوبی نیستید. اغلب اوقات، وقتی در ظاهر به کسی گوش می‌دهید حواستان به موضوع دیگری است.
http://www.ettelaat.com
شنبه 28/8/1390 - 12:10
ازدواج و همسرداری
لیلا شریعتی


سرطان بیماری غم‌انگیزی است؛ هم درد دارد هم درمان قطعی برایش وجود ندارد. بیماران سرطانی بیش از هرچیز از این پایان ناخوش رنج می‌کشند و گاهی پیش از آنکه بیماری از پا درشان بیاورد، اندوه مرگ زمین‌گیرشان می‌کند. داستان امید برای بیماران سرطانی داستان مهمی است و خیلی‌ها با این داستان روزها و سال‌های پایانی عمرشان را قابل تحمل‌تر کرده‌اند. «ساداکو و هزار درنای کاغذی» یکی از همان داستان‌هاست. در سال‌های پس از حمله اتمی به هیروشیما، تعداد زیادی از کودکان با سرطان خون متولد شدند. ساداکو یکی از آنها بود که داستانش حالا یکی از داستان‌های مشهور دنیاست. ساداکو هزار درنای کاغذی ساخت تا شفا پیدا کند. هرچند ساداکو در مقابل بیماری تاب نیاورد، اما انگیزه و امید او با ساختن درناهای کاغذی، به دیگران هم انتقال پیدا کرد و می‌گویند بنا بر رسمی که از این داستان به جا مانده مردم ژاپن هنوز درناهای کاغذی می‌سازند و به آب می‌اندازند.

آرزوهای بچه‌ها رنگارنگ است. گاهی دلشان می‌خواهد در نقش آدم بزرگ‌ها ظاهر شوند گاهی خواسته‌شان در حد داشتن چیزهای کوچکی است که زندگی فرصت داشتن‌شان را به آنها نداده است. در کنار زندگی آدم بزرگ‌هایی که خانواده و روابط زن وشوهری برایشان تبدیل به جهنم شده و دنبال راهی برای فرار از آن می‌گردند، برای خیلی از بچه‌ها تشکیل خانواده به معنی خوشبختی است. در ذهن و تجسم آنها، زندگی خانوادگی آغاز روزهای شادی است که خوشبختی را کامل می‌کند.

ازدواج برای اغلب دختران و پسران،‌ در سنین کودکی و نوجوانی، یک آرزو و رویاست. در جوامع مختلف و به‌خصوص آن‌ها که سنتی‌تر هستند، این رویا تا مدت‌ها همراه بچه‌هاست و علاوه بر خودشان،‌ نزدیکان و اطرافیان‌شان هم در این رویا‌بافی سهیم و شریک می‌شوند. ماجرایی که معمولا در دخترها بیشتر دیده می‌شود و گاهی پوشیدن لباس سفید عروسی،‌ با خوشبخت شدن یکسان است. با این همه این رویاها معمولا کم‌کم به فراموشی سپرده می‌شوند تا روزی که فرد، سال‌ها بعد و پس از آن‌که به بلوغ جنسی و اجتماعی رسید، در شکل و قالب واقعی به آن‌ها باز‌ می‌گردد و اغلب بدون آن‌که جزییات آن رویاها را به‌خاطر داشته باشد،‌ به آن‌ها واقعیت می‌بخشد. این سرنوشت بیشتر انسان‌هاست در سرزمین‌های مختلف. اما گاهی همه این ترتیب به هم می‌ریزد!‌



یک ازدواج عجیب

اگر بشنویم دختربچه 8 ساله‌ای را شوهر داده‌اند، خوشحال نمی‌شویم. چنین ازدواجی در روزگار ما محکوم است و نوعی تجاوز به حقوق کودکان به حساب می‌آید. اگر آن کودک بیمار باشد که ماجرا غیرانسانی‌تر می‌شود. اما داستان امید برای بیماران سرطانی به خصوص کودکان، شکل‌های مختلفی دارد؛ گاهی امید با یک مراسم عروسی شکل می‌گیرد.

هفته گذشته، خبر ازدواج یک دختر 8 ساله در خیلی از خبرگزاری‌ها منتشر شد و خیلی‌ها آن را خواندند؛ نه از این بابت که دختری قبل از رسیدن به بلوغ ازدواج کرده و نه به این دلیل که ازدواج کودکان مخالف حقوق کودکان است و نه به این دلیل که این ازدواج اجباری بوده... تنها به این دلیل که این ازدواج شاید آخرین آرزوی دختری 8 ساله بود که بزرگ ترها سعی کردند به آن تحقق ببخشند. این ازدواج غم انگیز‌تر در لبنان برگزار شد. خلود كه سال‌هاست مبتلا به سرطان است، با دوست بیمارش، كریم 12ساله ازدواج كرد. خلود هم مثل خیلی از دختربچه‌های کوچک، عاشق لباس سفید عروسی و تور روی سرش بود و دلش می‌خواست شب عروسی‌اش با دسته گلی در دست به مهمان‌ها خوش‌آمد بگوید. اما برای رسیدن به این آرزو، نمی‌توانست خیلی صبر کند. معلوم نبود خلود روزهای بلوغ و نوجوانی را تجربه کند و به روزهای جوانی برسد. برای خلود، زندگی در همین لحظه‌های کوتاه زمان حال خلاصه می‌شد.



آشنایی در بیمارستان

هر وقت بچه‌‌های کوچک برای خودشان همسر انتخاب می‌کنند و از آرزوی ازدواج حرف می‌زنند، می‌خندیم و از بامزگی‌شان لذت می‌بریم. خلود هم همیشه به دوستان و خانواده‌اش می‌گفت دوست دارد قبل از مرگ، لباس سفید عروسی به تن كند. خانواده‌اش اما به این آرزو نخندیدند و تصمیم گرفتند آن را برآورده کنند. بخت با خلود یار بود که در بیمارستان دوست بیمار دیگری داشت که در این ازدواج نمادین، خواست همسر خلود شود. کریم 12ساله هم برای تشکیل زندگی و پوشیدن لباس دامادی، فرصتی نداشت. آنها در بیمارستان کودکان سرطانی با هم دوست شده بودند.

عروسی آنها در یكی از سالن‌های بزرگ و مجلل بیروت برگزار شد. همه چیز همان طوری بود که باید باشد. 2کودک بیمار لباس رسمی ازدواج پوشیدند و در میان گل‌ها و غذاها و شمع‌ها، از مهمان‌ها پذیرایی کردند. عروسی آنها نه یک مراسم خانوادگی که یک خبر جهانی شد و خانواده این عروس و داماد با اشك و آرزوی شفا برای این دو كودك جشن با شكوهی برپا كردند.

برای اینکه آرزوی خلود کوچک تمام و کمال برآورده شود، لباس عروس را یک طراح مدل لباس معروف به نام زهیر مراد دوخت و یكی از طراحان چهره مشهور، عروس و داماد را آرایش کرد.



ازدواج و عمر طولانی‌تر

شاید ماجرای خلود و کریم همین‌جا تمام شود و چند ماه یا چند سال بعد بیماری از پا درشان بیاورد، اما تردید نیست که داستان آنها می‌تواند برای خیلی از آد‌م‌های سالم دنیا الهام بخش باشد. در عین حال ازدواج ممکن است معجزه هم بکند.

خاصیت‌های ازدواج کم نیست‌؛ شاید در کنار همه خاصیت‌هایی که از آن می‌شناسیم، این یکی جالب‌تر باشد؛ اینکه ازدواج بیماران سرطانی را طولانی‌تر می‌کند. چند وقت قبل، پزشكان نروژی در یك مطالعه متوجه شدند که كه بیماران سرطانی اگر ازدواج كرده باشند، بیشتر از بیماران مجرد عمر می‌كنند. این پزشكان در مطالعه‌ای كه در مجله «بیومد سنترال» چاپ شد خاطرنشان كردند: «مردان مجردی كه به سرطان مبتلا هستند در 35 درصد موارد جوان‌تر از مردان متاهل مبتلا به سرطان می‌میرند.»

این روند در مورد زن‌های مجرد هم صدق می‌كند؛ به طوری كه زن‌های مجرد مبتلا به سرطان، 22 درصد زودتر از زن‌های متاهل مبتلا به سرطان بر اثر این بیماری جان خود را از دست می‌دهند. این آمار از سال 1970 میلادی تاكنون 17درصد افزایش داشته است.

متخصصان دانشگاه «اوسلو» و مركز «ثبت سرطان نروژ» با بررسی اطلاعات پزشكی مربوط به 440 هزار بیمار قربانی سرطان كه بین سال‌های 1970 تا 2010 میلادی جان خود را از دست داده بودند به این نتایج دست پیدا کردند.



پیش از آن‌که مرگ سر برسد

اما خلود و کریم تنها زوجی نبودند که مراسم نمادین ازدواج برگزار کردند. کتی کرکپاتریک، 21 ساله، 7 سال قبل، تنها چند روز قبل از مرگ، با نامزد 23 ساله اش نیک ازدواج کرد. کتی کودک نبود اما او هم مثل خیلی از دختربچه‌ها دلش می‌‌خواست لباس عروسی بپوشد و این آرزو را تا تلخ‌ترین روزهای زندگی همراه خود آورده بود. اگر همه چیز خوب پیش می‌رفت، کتی هم می‌توانست این اتفاق را تجربه کند.

اما دنیا آنجوری که کتی در رویاهای کودکی‌اش می‌دید پیش نرفت. به همین دلیل، در تاریک‌ترین شب‌های زندگی‌اش تصمیم گرفت خودش آرزویش را محقق کند. او سرطان داشت و برای رسیدن به آرزوهایش، فرصت زیادی برایش نمانده بود. نیک، نامزد کتی هم با او همراه شد تا فصلی از این داستان عجیب ولی واقعی را بنویسد. کتی، قبل از ورود به مراسم نه در آرایشگاه که در اتاق مراقبت‌های ویژه بیمارستان آماده می‌شد. همان جا لباس عروسی پوشید و همان جا آرایش کرد. عروسی آنها روز 11 ژانویه 2005 برگزار شد و خانواده شان آنها را با اشک و لبخند همراهی کردند.



عروسی روی ویلچر

بیماری کتی در بدترین وضعیت خود قرار داشت؛ مجبور بود هر روز چند ساعت زیر نظر پزشک و دستگاه‌های مخصوص قرار بگیرد. نیک نامزد کتی هم همراه او منتظر می‌ماند تا کتی شیمی درمانی‌هایش را به پایان برساند. کتی با وجود درد و رنج ناشی از سرطان، ضعف بدنی، شوک‌های ناشی از تزریق پی در پی مورفین و... تصمیم گرفت مراسم عروسی اش را بدون هیچ عیب و نقصی برپا کند. او به خاطر بیماری‌اش همیشه در حال کاهش وزن بود و هر روز لاغرتر می‌شد. به همین خاطر مجبور شد هر چه به روز عروسی‌اش نزدیک‌تر می‌شود، لباس عروسی‌اش را کوچک‌تر و کوچک‌تر کند. در طول مراسم عروسی، کپسول تنفسی همراهش بود. عروس با چهره رنگ پریده در مراسم حاضر بود و حتی رنگ و لعاب لوازم آرایشی نتوانسته بود زردی صورتش را پنهان کند.

در میان هلهله و شادی مهمان‌هایی که به خاطر او در مراسم حاضر شده بودند و می‌خواستند خاطره این روز را برایش ماندنی‌تر کنند، کتی در ویلچیر نشسته بود و به ترانه‌ای که نیک و دوستانش می‌خواندند گوش می‌داد. گاهی مجبور می‌شد استراحت کند. به خاطر ضعف و درد نمی‌توانست زیاد بایستد. مراسم عروسی برای تن بیمارش بیش از حد طولانی بود. می‌دانست این تصویرها مدت زیادی دوام نمی‌آورند. هرچه باشد، این عروسی نمادین بود و به خاطر دل او برگزار شده بود. با این حال کتی تمام مدت لبخند زد. برای لذت بردن از زندگی همین قدر هم کافی بود. کتی پنج روز بعد از مراسم عروسی‌اش فوت کرد.
http://www.ettelaat.com
شنبه 28/8/1390 - 12:9
شعر و قطعات ادبی
جنگ از طرف دوست دل آزار نباشد

یاری كه تحمّل نكند، یار نباشد

گر بانگ برآید كه سری در قدمی رفت

بسیار مگویید كه بسیار نباشد

آن بار كه گردون نكشد، بار سبك روح

گر بر دل عشّاق نهد، بار نباشد

تا رنج تحمّل نكنی،‌گنج نبینی

تا شب نرود، صبح پدیدار نباشد

آهنگ دراز شب رنجوری مشتاق

با آن نتوان گفت كه بیدار نباشد

از دیدة من پرس كه خواب شب مستی

چون خاستن و خفتن بیمار نباشد

گر دست به شمشیر بری، عشق همان است

كه آنجا كه ارادت بود، انكار نباشد

از من مشنو دوستی گل مگر آنگاه

كم پای برهنه خبر از خار نباشد

مرغان قفس را المی باشد و شوقی

كان مرغ نداند كه گرفتار نباشد

دل، آینة صورت غیب است ولیكن

شرط است كه بر آینه زنگار نباشد

سعدی، حیوان را كه سر از خواب گران شد

در بند نسیم خوش اسحار نباشد

آن را كه به صورت نبود یوسف صدّیق

جایی بفروشد كه خریدار نباشد
شنبه 28/8/1390 - 12:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته