• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3864روز قبل
مصاحبه و گفتگو

یکی از اعمال مهم ماه شعبان مناجات و رازی و نیاز با خداوند است . طبق روایات مناجات و دعا از خواندن قرآن بالاتر است .امام صادق (ع) می فرماید :به خدا قسم دعا از قرآن بالاتر است زیرا دعا عمل کردن به قرآن است . پس دعا رادست کم نگیرید .مناجات شعبانیه مناجاتی است که از امام علی (ع) نقل شده است وهمه ی امامان آنرا می خواندند. در هر ساعت و زمانی می توان این دعا را خواند. الان جلسات مناجات شعبانیه در بعضی از مراسم ها رواج پیدا کرده است. هر فردی حداقل یک بار این دعا را بخواند . تمام مناجات شعبانیه امید و رحمت است. و ما را به سوری خدا می برد. در این دعا داریم : خدایا وقتی من با تو نجوا می کنم، به من روی بیاور. خدایا من به سوی تو فرار کرده ام ( در قرآن به پیامبر می فرماید که به سوی خدا فرار کن)پس باید با شتاب به سوی خدا رفت . در این دعا داریم :خدایا من گمان نمی کنم حاجتی که من شصت سال است که از تو می خواهم برآورده نکنی و مرا رد کنی .تو آقاتر و کریم تر از این هستی . در این دعا داریم :خدایا اگر مرا به گناهان مواخده بکنی من به عفو و غفاریت تو امید دارم اگر من را به جهنم ببرند، در جهنم داد می زنم که خدایا تو را دوست دارم. یکی از شاگردان رجبعلی خیاط می گفت : تو عملی را قبول می کنی که خالص باشد، گناهان من خالص نیست و از روی جهالت ونادانی است . در دعای ابوحمزه داریم : خدایا اگر من معصیتی کردم بخاطر مخالفت با تونیست بلکه شهوت بر من غالب شده است . یعنی گناهم خالص نیست . فردی پرده ی کعبه را گرفته بود و به خدا می گفت که به من عصمت بده که گناه نکنم . درخواب به خطاب رسید که همه ی بندگان من این را از من می خواهم اگر همه عصمت داشته باشدغفاریت و ستاریت من چه میش ود .امام سجاد (ع) می فرماید :اگر افراد گناهکار نباشد خدا افراد دیگری را خلق می کند که ستاریت و غفاریت خدا آشکار بشود. اگر اسنان بگوید که خدا را دوست دارد آتش جهنم خاموش می شود . زیرا انسان محبتخدا را فرامشوکرده است تا گرفتار جهنمش ده است . یکی از بزرگانی می گفت که من به کعبه رفته بود و نازاحت بودم . پرده ی کعبه را گرفت و گفتم که خدایامن تو را دوست دارم . شما می توانید که یک صفحه از این دعا را بخوانید . این دعا راه را به ما نشان می دهد که به خدا نزدیک بشویم . دراین دعا داریم :خدایا اگر طاعت من کم است ولی امید و آرزویم خیلی زیاد است. پیامبر فرمودند : کسی که روی این دعا مداومت بکند: الله انی مغفرتک ارجی من عملی ، خدا دیوان حساب برای او باز نمی کند. یعنی فرد اعمال دارد ولی به لطف خدا تکیه می کند و اعمالش را ناچیز حساب می کند. در دعای ابوحمزه داریم: خدایا من در نجات از عقوبت به اعمال خوم تکیه نمی کنم بلکه به فضل و کرم تو تکیه می کنم . در آخر دعای کمیل داریم که خدایا رحم بکن به بنده ای که سرمایه گذاری او روی امید و رحمت توست.

حجت الاسلام فرحزاد/منبع:سایت یا مجیر

جمعه 8/6/1392 - 1:24
مصاحبه و گفتگو

نیمه شعبان هنوز جایگاه خودش را پیدا نکرده ست . شب نیمه ی شعبان مثل شب بیست و یکم است. حضرت علی (ع) فرمود: تقدیرات در شب نیمه شعبان است .و در شب بیست وسوم امضا می شود. امام باقر (ع) می فرماید : خدا رحمتش را به بندگانش جاری می کند و خدا به ذات خودش قسم خورده است که در شب نیمه ی شعبان سائلی را دست خالی برنگرداند. بهترین عمل در این شب دعای کمیل است و به آن سفارش زیادی شده است ،در ضمن غسل ،زیارت امام حسین (ع)، نماز و دعا هم دارد. تلاوت قرآن و استغفار و دعا برای دیگران خیلی سفارش شده است. در این شب زیارت امام حسین(ع) در کربلا سفارش شده است .روایت داریم که اگر کسی می خواهد با ارواح صد و بیست و چهار هزار پیامبر برخورد کند به کربلا برود. اگر نتوانست به کربلا برود به پشت بام یا زیر آسمان برود و رو به قبر آقا بایستد و بگوید : السلام عیلک یا اباعبدلله السلام علیک رحمة الله و برکاته ، ثواب یک حج عمره در اعمالش ثبت می شود. شما می توانید در رختخواب دعا کنید و صلوات بفرستید .در نیمه ی شعبان جبرئیل به محضر پیامبر آمد و او را به قبرستان بقیع برد و به پیامبر گفت که به آسمان نگاه کن ،درهای رحمت الهی باز است . هر کس امشب را به تسبیح (سبحان الله، الحمدلله الله، الله اکبر، لااله الاالله صد مرتبه بگوید و قرآن بخواند) بگذراند، خدا گناهان گذشته و آینده ی او را می آمرزد و او را مورد رحمت قرار می گیرد .در راس دعاها، دعای فرج خوانده بشود.
خدایا به حق محمد و آل محمد برکات و خیرات خودت را بر همه ی عالم و همه ی دوستداران اهل بیت نازل بفرما و قلب ولیÂÂ ات را به ظهورش شاد بگردان .

حجت الاسلام فرحزاد/منبع:سایت یا مجیر

جمعه 8/6/1392 - 1:24
مصاحبه و گفتگو

کسی که خوش بین است این انگیزه ای می شود که به طرف خوبی ها برود. اگر ما به میزبانی بدبین باشیم ،دوست نداریم او را ببینیم و این باعث برگشت می شود. پیامبر فرمود :بدبینی به خدا از بزرگترین گناهان کبیره است و بهای خوش بینی به خدا بهشت است .خوش بینی ،امید و آرامش می آورد و ما را به سمت خوبی ها می کشاند و بدبینی یاس و ناامیدی و دوری از خدا را در پی دارد .درجلد سوم کتاب کافی حدیثی از امام باقر (ع) داریم :در کتاب امیرالمومنین یافتیم که پیامبر روی منبر این را فرمودند: قسم به خدایی که جز او نیست، (قسم خوردن مکروه است ولی وقتی پیامبر می خواهد مسئله ی ای جا بیفتد، این کار را می کند)خدا به هیچ مومنی خیر دنیا و آخرت نصیب نمی کند مگر به سه چیز :امید و حُسن ظن به خدا ، خوش اخلاقی و غیبت نکردن. به خدا قسم مومنی را خدا عذاب نمی کند مگر اینکه به خدا بدبین باشد و نسبت به امید خدا کوتاه بیاید .حضرت امیرالمومنین می فرماید : اگر کسی به شما گمان خوبی دارد، تو آن گمان را تصدیق بکن .اخلاق در خانواده ها خیلی مهم است و باید روی آن بحث بشود.پیامبر فرمود که من بر دین آسانی مبعوث شدم .سعد بن معاذ با اینکه مجاهد راه خدا بود ولی چون درخانه بد اخلاق بود فشار قبر داشت .پیامبر می فرماید : خدا با کرامت است و حیا می کند از اینکه بنده ای به او امید بسته باشد و خدا خلاف آن با بنده اش رفتار کند .شما هرچه می توانید خوش بین باشید و به سوی خدا رغبت داشته باشید. در روایت داریم که وقتی فال بد به ذهن شما می آید به آنها اهمیت ندهید و آنرا رها کنید و به خدا توکل کنید. تلقین بسیار موثر است. خیلی از بلاها معلق است اگر ما فال خوب بزنیم آن بلا رفع می شود. تلقین کردن در روحیه دادن به بیمار خیلی موثر است و این الان در روانشناسی ثابت شده است .ما با باور و خیال های بد و خوب زندگی می کنیم. تلقین روی مرده اثر دارد. در هنگام دفن میت مستحب است که شانه های او را تکان بدهند و برای او تلقین بخوانند و بگویند که خوب خدا و پیامبری داشتی. به قول مرحوم حاج آقا دولابی :ما می توانیم تا زنده هستیم به یکدیگر تلقین کنیم که خوب خدا و پیامبری و قرآنی و امامانی داریم .تلقین دیگر بعد از این است که میت را دفن می کنند ، یکی از نزدیکان میت در کنار قبر می ماند و تلقین را برای مرده با صدای بلند می خواند .معمولا بعد از دفن عالم برزخ شروع می شود.در تلقین داریم که اگر دو تا فرشته ی مقرب آمدند نترس و.....در روایت داریم که نکیر و منکر از میت می پرسند که خدای تو کیست ، پیامبر تو کیست و دوازده امام تو چه کسانی هستند و از بالا به او تلقین می کنند و دو فرشته می روند و اگر از اول عذابی بر میت نباشد تا آخر عذابی بر میت نخواهد بود البته به شرطی که حق الناس به گردن او نباشد.
در کتاب سفینة البحاراز امام عسگری (ع ) داریم : خوش بین باش حتی به یک سنگ ( یعنی به خلقت خدا خوش بین باش) خدا سِرّ خودش را در درون آن سنگ قرار می دهد و تو بهره ات را از آن سنگ می بری . به حجرالاسود نمی نگری ؟
خدا به یک سنگ شرافت داده است و آنرا جزو سنگ های بهشتی کرده است . پیامبر و امامان این سنگ را بوسیده اند و حجاج دست بر آن می کشند . تو از سنگ بالاتر هستی و اگر یک انگشتر عقیقی که از سنگ است در دست تو باشد نماز تو ثوابش بیشتر می شود. در قرآن داریم که جالوت به حضرت داود و یارانش حمله کرد و داود سنگی را به سمت او پرتاب کرد و آن سنگ به پیشانی جالوت خورد و لشگریان و خود او فرار کردند .این سنگ امتی را فاتح قرار داد .در روایت داریم که انسان هر چیزی را که دوست دارد با آن محشور می شود حتی اگر آن چیز سنگ باشد. حاج آقا رحیم ارباب از بزرگان اصفهان بودند و استاد آیت الله بروجردی بودند . پدر حاج آقا رحیم ارباب از پولداران و اربابان اصفهان بود. یک روز ایشان برای گردش به بیابان می روند.در آنجا ایشان می گویند که برای من نان سنگی بپزید، نانهایی که پخته می شدند همه طرف آن پخته می شد ولی یک طرف آن پخته نمی شد و بعد دیدند که یک طرف سنگ گرم نمی شود. او گفت که من باید سِرّ آنرا بفهمم . او سنگ را می شکند و می بیند که یک کِرم در لای آن طرف سنگ بود که خدا می خواسته این کِرم از بین نرود و بخاطر همین یک طرف سنگ گرم نمی شده است . این پسر جوان با دیدن این اتفاق متحول می شود و می گوید خدا که یک کرم لای سنگ را فراموش نکرده است من را هم فراموش نخواهد کرد .از همان جا فکرش عوض می شود و در حوزه اصفهان مشغول به تحصیل می شود. خسرو پرویز نامه ی حضرت پیامبر را پاره کرد و همراه با خاکی برای پیامبر فرستاد .پیامبر فرمود : ملکش از هم می پاشد و این خاک نشانه این است مملکتش تحت تصرف ما درمی آید . ما با کلمات خوب ،می توانم تلقین های خوب بکنیم .

حجت الاسلام فرحزاد/منبع:سایت یا مجیر

جمعه 8/6/1392 - 1:24
مصاحبه و گفتگو

عده ای می گویند که ما فال خوب زدیم، دعا خواندیم و گوسفند قربانی کردیم ولی نتیجه نگرفتیم . از آیات قرآن و روایت این طور برمی آید که ما دو نوع تقدیر داریم :یکی تقدیری است که بالاتر از اعمال و رفتار ماست و این تقدیرات از اول خلقت نوشته شده است و این تقدیرات حتمی است و به رفتار و اعمال انسانها بستگی ندارد .مثلا قیامت خواهد آمد یا مهدی ظهور خواهد کرد ،اجل یا رزق حتمی خواهد آمد. پس بلاهای حتمی و تغییرات لایتغیر اتفاق خواهد افتاد. گر رود سر برنگردد سرنوشت ،گر این سخن باید با آب زر نوشت ، سرنوشت ما بدست دیگری است، خوش نویس است و نخواهد بد نوشت . امام صادق (ع) می فرمایند : آنچه که خدا برای بندگانش در نظر می گیرد برتر است .یعنی خدا بهترین ها را برای ما در نظر می گیرد . تقدیرات دیگری هست که بدست خود ماست که اگر کار ثواب بکنیم برکت زیاد می شود و در این تقدیرات دعا، شفاعت و توکل اثر دارد، فال خوب و بد زدن اثر دارد. بخش مهمی از تقدیرات به اعمال و رفتارهای ما وابسته است که ما می خواهیم در مورد این نوع تقدیرات صحبت بکنیم . ما این تقدیرات را می توانیم با توبه و استغفار برگردانیم . مثلا اگر انسان صله ی رحم بکند عمرش طولانی می شود و اگر قطع رحم بکند عمرش کوتاه می شود یا اگر انسان صدقه بدهد، بلا برمی گردد. در کتاب سفینةالبحار مرحوم آقا شیخ عباس قمی داریم : (مرحوم فلسفی می فرمودند که من وقتی به سفر می روم این کتاب را به همراه خودم می برم. آیت الله خوئی می فرمودند که اگر به من بگویند از میان هزاران کتاب یکی را انتخاب بکن، من کتاب سفینةالبحار را انتخاب می کردم.) یکی از یاران پیامبر بیمار شدند. و پیامبر سراغ او را گرفتند و متوجه شدند که بیمار است .پیامبر به عیادت او رفت . پیامبر سوال کردند که چرا بیمار شدی ؟ او گفت : شما در نماز سوره ی القارعه (کوبنده ) را خواندید که می فرمود هر کس میزان اعمالش سنگین باشد به بهشت می رود و هر کس میران اعمالش سبک باشد به جهنم می رود ، هول این آیه من را گرفت و وقتی به خانه آمدم و به خدا گفتم : من طاقت آتش جهنم را ندارم و من را در همین دنیاعقوبت کن. بعد من بیمار شدم . پیامبر فرمود :حرف بدی زدی ، چرا نگفتی ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و وقنا عذاب النار، خدایا به ما صحت و عافیت بده و به ما بهشت بده و رحمت را شامل حال ما بکن و ما را از آتش جهنم نگه دار. امیرالمومنین در ذیل این آیه فرمودند : خدایا در دنیا به من همسر خوب بده و در آخرت هم همسرخوب یا فرشتگان آسمانی به من بده و مرا از همسر بد حفظ کن .
ما باید همیشه از خدا چیز خوب بخواهیم . اگر ما در هر کاری فال بد بزنیم همان اتفاق می افتد. بلا، به گفتار شما بستگی دارد. در مورد خواب باید گفت که تا می توانید خواب تان را به کسی نگویید مگر افراد با تقوا و باایمانی که خواب را درست و خوب تعبیر بکنند. اگر انسان خواست خودش خواب را تعبیر بکند فال خوب بزند .همانطور که شما خواب را تعبیر می کنید همان طور واقع می شود .اگر شما خواب خوب ببینید و آنرا بد تعبیر بکنید همان بد واقع می شود و اگر شما خواب بد ببینید و آنرا خوب تعبیر کنید، همان خوب واقع می شود.پس خواب هم به زبان و گفتار ما بستگی دارد .در کتاب کافی داریم : شوهرخانمی به مسافرت رفت و زن خواب دید که ستون خانه خراب شده و سقف پایین آمده است .زن خدمت پیامبر آمد و خواب را تعریف کرد .پیامبر فرمود: شوهر تو سالم برمی گردد و زندگی شما وسعت پیدا می کند و همان طور هم شد . این خانم سه بار و هر بار بعد از سفر شوهرش این خواب را دید و پیامبر همان تعبیر را برای او کردند. در دفعه ی چهارم خانم چنین خوابی را دید و وقتی می خواست به دیدن پیامبر برود ،یکی ازهمسران پیامبر او را دید و خواب را برای او تعریف کرد. همسر پیامبر گفت که تعبیرش این است که شوهر شما می میرد . و همان طور هم شد. ما در مورد بدترین خواب ها باید بگوییم که انشاءالله خیر است . روایت داریم : هیچ وقت واسطه ی خبر های بد نشوید و اگر از روی ناچاری مجبور شدید در آخرین دقیقه خبر بدهید ولی خبرهای خوب را به همه اعلام کنید .وقتی عموی پیامبر در جنگ کشته شد هیچ کس حاضر نشد که این خبر را برای پیامبر ببرد و پیامبر خودشان به میدان رفتند و متوجه شدند که عمویشان شهید شده است . یکی از کارهای بسیار خوب آقا شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه ی علمیه ی قم، تاسیس یک بیمارستان در قم بود. سازمان بهداشت متوجه شد که بیمارانی که در این بیمارستان می خوابند درصد شفا پیدا کردن و خوب شدن آنها خیلی زیاد است، عده ای را بعنوان بازرس به آن بیمارستان فرستادند تا علت را بفهمند. آیت الله حائری حقوق اضافه ای برای پرستارها و دکترها درنظر گرفته بودند تا آنها تا دیر وقت در بیمارستان به بیمارها روحیه بدهند و بگویند که حال شان رو به بهبود است. دکترها و پرستاران این تلقین خوب را کنار بستر بیمارها القاء می کردند. شما سعی کنید که فال خوب بزنید حتی اگر تقدیر باشد که بیمار بمیرد .

حجت الاسلام فرحزاد/منبع:سایت یا مجیر

جمعه 8/6/1392 - 1:24
مصاحبه و گفتگو

یکی از مسائلی که در قرآن روی آن پافشاری شده است و این یکی از شرایط استجابت دعا است مسئله ی خوش بین بودن به خداست . علامت مومن این است که نسبت به خدا خوش بین است . اگر مشکلی برای فرد پیش می آید باید آنرا به خودش نسبت بدهد و بداند مشکل از خود اوست نه خدا . در مورد بدبینی نسبت به خدا در قرآن و روایات مذمت هایی گفته شده است و هم از خوش بینی تعریف هایی شده است . خوش بینی یعنی اینکه ما بگوییم: خدای خوبی داریم ، او مهربان است ، دعاهای ما را اجابت می کند ، فضل و لطف او دائم است و همه ی خوبی ها را به خدا نسبت بدهیم و امیدوار باشیم که خدا هیچ وقت لطف های خودش را نسبت به ما قطع نمی کند. در ماه رجب دعایی می خوانیم: یا من ارجوه لکل خیرو امن سخطه عند کل شر ، من درهمه ی خیرها به تو خوش بین هستم و من در هر شری از سخط خدا در امان هستم . این دعا امیدواری محض نسبت به خدا است. در قرآن داریم که منشا تمام کسانی که به جهنم رفته اند، سوءظن نسبت به خدا بوده است . این دعا ریشه ی بدبینی نسبت به خدا را قطع می کند. بدبینی نسبت به خدا و نسبت دادن حرفهای ناروا به خدا گناه نابخشودنی است. روایت داریم : بزرگترین گناهان کبیره بدبین بودن به خداست . بدبینی یعنی اینکه ما بگوییم : خدا ما را نمی آمرزد ، توبه ما را قبول نمی کند، خدا ما را رها کرده است و ما را به جهنم می برد . سوء ظن ریشه ی بسیاری از رذایل اخلاقی است. کسی که نسبت به خدا سوء ظن دارد به سمت کفر کشیده می شود مثلا می گوید :خدا من را رها کرده است و به من نظر ندارد .بسیاری از این بدبینی ها به رذایل اخلاقی کشیده می شود. در نامه ی 52 نهج البلاغه ( نامه ی علی به مالک اشتر. کوفی عنان رئیس قبلی سازمان ملل اعلام کرده است که بهترین منشور برای اداره ی کشورها ،منشور علی بن ابیطالب است.) می فرماید : با انسانهای بخیل مشورت نکن زیرا آنها تو را از فقر می ترسانند و نمی گذارند که انفاق بکنی ، با انسانهای ترسو و جوان مشورت نکن زیرا آنها تو را می ترسانند ، با انسانهای حریص مشورت نکن زیرا شما را به حرص و افزون طلبی می اندازد . حرص باعث شد که حضرت آدم از بهشت بیرون بیاید. حضرت می فرماید : ریشه ی این سه خصیصه ی پلید، بدبینی نسبت به خداست . انسان بخیل به خدا بدبین است بخاطر همین انفاق نمی کند ، انسان ترسو تکیه بر خدا نمی کند ، انسان حریص هم به خدا بدبین است و می ترسد که خدا برای او رزق نرساند. در قرآن داریم : شما به خدا گمان بد بردید و هلاک شدید . در شب اول ماه مبارک رمضان مستحب است که دعای جوشن کبیر خوانده بشود. دعایی به جامعیت جوش کبیر وجود ندارد که هزار اسم خدا در این دعا آمده است که هر اسم معانی بلندی دارد. امیرالمومنین می فرماید : حنان یعنی خدا رو می آورد به بنده ای که فرار کرده است .مثل بچه ای که می خواهد از خانه فرار کند ولی پدر و مادر او را نوازش می کنند تا بچه خانه را ترک نکند . در حدیث قدسی داریم : اگر کسانی که از خدا اعراض کرده اند بدانند که من چقدر مشتاق آنها هستم و انتظار برگشت آنها را دارم ، از شوق من جان خواهند داد، ای کاش بدانند . ای داود ، این اراده ی من به بندگان فراری است ، (حالا ببین) با بندگانی که با شوق به سمت من می آیند چه خواهم کرد ؟اصل ورود دعای جوشن کبیر برای شب اول ماه رمضان است . علامه مجلسی می فرمایند که بهتر است که جوشن کبیر در این سه شب خواند بشود که الان مرسوم شده است که در شبهای قدر آنرا می خوانند . در ماه رمضان ما میهمان خدا می شویم . ما باید اول صاحبخانه را (خدا) بشناسیم . شما در اسم های خدا صفات قهر آمیز خیلی کم پیدا می کنید و بیشتر آنها صفات جمال خدا هستند. آقا سید کمال موسوی از شاگردان امام بودند و ایشان مقید بودند که در جلسات شان فرد خوش صدایی بخشی از دعای جوشن کبیر را بخواند. در بند 52 جوشن کبیر داریم : خوب خدایی هستی ، ای خدایی که خوب حسابرسی هستی . در روایت داریم : در شب معراج پیامبر به خدا عرض کرد که در امت من گناهکار وجود دارد، حساب آنها را به من واگذارکن که آبرویشان پیش امت های دیگر نرود و سرافکنده نشود . خدا فرمود : حساب امت تو را خودم می رسم که حتی تو هم متوجه نشوی و پیش تو هم شرمنده نشوند . وقتی عده ای گناهان شخصی خودشان را پیش امامان بازگومی کردند ، امامان روی شان را برمی گرداندند و ناراحت می شدند . خدا از پیامبر نسبت به ما مهربانتر است . در قرآن داریم : من نامه ی عمل را بدست تو می دهم ،خودت بخوان و قضاوت کن، من تو را قبول دارم . ما باید قضاوت درست بکنیم و بگوییم :خدایا من گناه زیادی کرده ام ولی تو من را ببخش. کافران می گویند : ما مستحق جهنم هستیم و بدبین هستند . اگر آنها خوش بین باشند، خدا آنها را می بخشد .در محجةالبیضاء داریم که یک بادیه نشین به پیامبر گفت : در روز قیامت حساب بدست کیست ؟ پیامبر فرمود : به دست خدا. او خوشحال شد و رفت ،فردی از او پرسید چرا خوشحال شدی ؟ او گفت : من یقین دارم که خدا کریم است و چون قدرت دارد می بخشد . من می ترسیدم محساب و کتاب دست خلق باشد، الان خیال من راحت شد . پس ما باید نسبت به خدا خوش بین باشیم . اگر انسان خوش بینی زیادی نسبت به خدا داشته باشد ، این باعث می شود که گناه نکند .
در دعای جوشن کبیر داریم : یانعم الطبیب ،ای خدایی که خوب طبیبی هستی . یا نعم الرقیب : ای خدایی که خوب نگهبانی هستی . خدا برای دستگیری بندگانش، رقیب است . در قرآن داریم :پروردگار تو در کمین گاه توست. اکثرا این طور فکر می کنند که کمین می کنند تا یکی را دستگیر کند و به زندان ببرند . بزرگی می فرمودند که خدا کمین کرده که ما را نجات بدهد . خدا 124000 هزار پیامبر فرستاده تا آنها دست ما را بگیرند . پس خداوند در کمین است که انسانها را نجات بدهد . خدا تیر، تور و تار دارد . خدا تیر را برای فراری ها استفاده می کند . این تیرها همان گرفتاری هاست که خدا برای بنده اش ایجاد می کند. کسانی که انسانهای متوسطی هستند خدا برایشان تور می اندازد یعنی برای آنها دوست و جلسه ی خوب می فرستد . برنامه ی سمت خدا خودش یک تور است که به خانه ها آمده است. تار برای کسانی است که رو به خدا می آورند و خدا آنها را نوازش می کند . آواز خدا همیشه درگوش دل است ،کو دل که دهد گوش به آواز خدا. خدا با همه ی انسانها توسط فطرت و وجدان گفتگو می کند. اگر خدا حجت تمام نکند هیچ کس رستگار نمی شود. اگر خدا حجت بر کسی تمام نکند ، او را توبیخ نمی کند . خیلی مواقع خدا با همه ی خلق صحبت می کند . خدا تارهایی دارد که با قلب ما صحبت می کند و خیلی مواقع ندای درونی انسانها را متحول می کند. یا نعم القرب : خدایی که خوب نزدیکی هستی . خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر است . یعنی ما هیچی نیستیم . بزرگی می فرمود : آیه ای داریم که می فرماید :به حد خدا تجاوز نکنید . یک معنای این آیه این است که انسان به حد مردم تجاوز نکند یعنی حریم دنیایی . معنای دیگرش هم این است که انسان به حد خدا تجاوز نکند . اگر ما بخواهیم با خط کشی مثل پیامبران حد بین خودمان و خدا را مشخص کنیم ، امکان ندارد زیرا هر کجا که این خط کش را بگذاریم آنجا حد خداست. یعنی ما نباید هیچ حدی برای خودمان قائل باشیم . هستی مطلق خدا ،هستی برای کسی نمی گذارد. استاد آقای قاضی ،مرحوم کربلایی دعای کمیل را زیاد می خوانده است و وقتی به جمله ی ولایمکن الفرارمن حکومتک می رسیده دیگر نمی توانسته دعا را ادامه بدهد. ما نمی توانیم جایی یا چیزی را پیدا کنیم که حول و قوه خدا در آنجا نباشد. پس خدا خوب نزدیکی است . یا نعم المجیب خدایی که خوب جواب دهنده ای هستی . یا نعم الحبیب خدایی که خوب دوستی هستی . فردی عاشق شده بود. (امام صادق (ع) می فرماید: کسانی که عاشق افراد می شوند چون جمال خدا را ندیده اند و دل به خدا نداده اند، دل به چیزهای ناپایدار می دهند.) معشوق او مُرد . او خودش را می زند و داشت از بین می رفت . دوستی به او گفت که چرا با خودت این کارها را می کنی ؟ او گفت : معشوق و محبوب من از بین رفته است . دوستش گفت : بر سر خودت بزن ، چرا تو یک دوست مردنی گرفتی ؟ برو خدایی را به دوستی بگیر که نمی میرد . پس خوب است که انسان با خدا دوست بشود . نعم الکفیل : خدایی که خوب کفیلی هستی . یا نعم الوکیل :خدایی که خوب وکیلی هستی . یا نعم المولی :خدایی که خوب مولایی هستی . آیت الله بهجت می فرمودند که من به کسی ذکر نمی گویم . هر فردی متناسب با خودش ذکر به زبانش می آید. مثلا کسی که گناهکار است ذکر توبه به دهانش می آید .

خوش بین بودن به خدا منشا برکات و رفتن به بهشت است .در روایت داریم : خوش بین بودن به خدای متعال ارزش بهشت را دارد و بزرگترین گناه کبیره بدبین بودن به خداست. در قرآن داریم : به خدا گمان بد بُردید، قوم هلاک شده شده اید و به جهنم افتادید . دعای کمیل یا هر دعای دیگر را می توان در وقت های دیگر هم خواند ولی اگر کسی بخواهد آنرا به قصد ورود بخواند، باید حتما دعای کمیل را در شب جمعه بخواند . دعای جوشن کبیر را در هر ایامی می توان خواند زیرا این دعا اسامی خداست . حتی می توان بخشی از دعا را خواند . بدبینی گناه بسیار بزرگی است . آیت الله بهجت می فرمودند : اگر ما به اندازه ی یک کودک که به مادرش خوش بین است به خدا خوش بین بودیم، تمام کارهای مان درست می شد. خیلی از مردم به همین اندازه هم به خدا خوش بین نیستند . در قرآن داریم که خدا می فرماید :من آماده ی جواب هستم ،مرا اجابت کنید، مرا باور کنید . خدای غنی مطلق صد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاده است . ما باید وعده های خدا را باور کنیم . مرحوم دشتی نوشته اند : علتی که باعث شد من در مورد نهج البلاغه کار کنم این است که من سرگذشت یک دانشمند مسیحی که استاد ادبیات عرب است را می خواندم . در آنجا نوشته بود : من دویست بار نهج البلاغه امیرالمومنین را خوانده ام . این کلام در مرحوم دشتی موجی ایجاد کرد تا ایشان به دنبال نهج البلاغه بروند . خیلی از شیعیان و دوستداران حضرت علی (ع )ممکن است که حتی یک بارهم نهج البلاغه را نخوانده باشند . یکی از شاعران اهل سنت می گوید که من یک خطبه ی حضرت علی(ع) را هزار بارخوانده ام و هر بارهم متحول شده ام . نهج البلاغه یک دریای بیکران معارف است .
حضرت در کلمات قصار 435 در نهج البلاغه می فرماید : نمی شود که خداوند در شکر را به روی بنده ای باز بکند ولی در زیادکردن نعمت را به او ببندد . انسان باید رزق کم و سلامتی را شکر کند و نباید دنبال زیاده طلبی باشد . در ادامه حضرت می فرماید : اگر خدا را بخوانید حتما جواب شما را می دهد . خدا خوب جواب دهنده ای است . خدا جواب ابلیس و فرعون را هم اجابت کرد . اگر ما دعایی کردیم و مستجاب نشد ، حتما حکمت دارد و ما نباید به خدا سوء ظن پیدا کنیم . حضرت می فرماید : خدا می گوید که من گناهکاران را می بخشم و امکان ندارد که او را نبخشد زیرا خودش این را گفته است . گاهی خدا ما را می بخشد ولی ما خودمان را نمی بخشیم و شاید این بخاطر حیا ما باشد.
محدث قمی در کتاب سفینه آورده است . آقای بحرینی که یکی از علمای لبنان است کتابی بنام راه به سوی خدا نوشته است و آیت الله بهجت سفارش می کردند که این کتاب را بخوانید و اوج این کتاب همین حدیث است . او می گوید که راه به سوی خدا از طریق خوش بینی است . اگر کسی به خدا خوش بین باشد خدا او را به اعلی درجه ی بهشت می برد . بعضی ها می گویند که شما به بهشت یا جهنم نرفته اید پس چطور خبرهایی از آنجا به ما می دهید . امامان و خدا از آینده خبرهای به ما داده اند که اینها اخبار غیبی است و آنها این خبرها را برای ما ترسیم کرده اند و این اتفاقات قطعی است .الان بهشت و جهنم موجود است . امام صادق (ع) می فرماید : آخر بنده ای که به پای حساب می آید و بدی های او بیشتر از خوبی های اوست، او را به طرف جهنم می کشانند، او سرش را بالا می کند و دنبال چیزی می گردد . فرشته ها او را پیش خدا می برند و خدا می پرسد که دنبال چه چیزی می گردی . او می گوید : خدایا گمان من به تو این نبود . خدا می فرماید : درباره ی من چه فکرمی کردی؟ او می گوید : گمان من این بود که تو گناهان من را می بخشی و من را به جهنم نمی بری . خدا می فرماید : ای ملائکه به عزت ، جلال ، نعمت ، آلاء و بلندی عظمتم قسم که این بنده تا الان به من خوش بین نبوده است . اگر او به من خوش بین بود، او را به آتش جهنم نمی ترساندم . خوش بینی دروغی او را امضاء بکنید و او را به بهشت ببرید .خدا پنج بار قسم می خورد که اگر او از اول خوش بین بود من او را به طرف جهنم نمی بردم که بترسد . ما باید حسن نیت به خدا داشته باشیم و نسبت به خدا بدبین نباشیم . در روایت داریم که بلا معلق است .اگر شما فال بد بزنید، آن بلا به شما می خورد و اگر شما فال نیک بزنید این بلا از شما رفع می شود. در ادامه حدیث داریم که امام می فرماید : هیچ بنده ای به خدا خوش بین نیست مگر اینکه خدا با گمان او با او رفتار می کند و هیچ بنده ای هم به خدا بدبین نیست مگر اینکه خدا با گمان بد او با او رفتار می کند. بعضی ها می گویند که خدا با من قهر کرده است و یا من را به جهنم می برد، ما نباید این نسبتهای ناروا را به خدا بدهیم . امام می فرماید: علت جهنم رفتن بخاطر گمان بدشما بود که شما را خوار کرد و به جهنم برد . اگر انسانی اعمالش خوب نباشد ولی به خداخوش بین باشد ، همین باعث می شود که جهت اعمالش عوض بود . 

یکی از عوامل استجابت دعا خوش بین بودن به خدا است .در دعای مسجد کوفه داریم : خدایا من عود به گناه می کنم و تو عود به مغفرت می کنی . یعنی آنقدر به خدا خوش بین است که می گوید تو خدای خوبی هستی هرچقدر که من گناه کرده ام . بدبینی یکی از بدترین گناهان کبیره است .ما باید نسبت به خودمان بدبین باشیم ولی نباید نسبت به خدا بدبین باشیم . زیرا بدبنیی به خدا انسان را به جهنم می برد و خوش بینی به خدا انسان را به کارهای خیر می کشاند و پایان کار انسان را ختم به خیر می کند. در بین دعاهای ما خوش بینی موج می زند . مرحوم علامه مجلسی می فرماید که دعای کمیل یکی از دعاهایی است که امیرالمومنین به اصحاب خاص خودش کمیل یاد داده است و در شب نیمه ی شعبان و شب های جمعه خواندن این دعا مستحب است البته می توان آن را در مواقع دیگر هم خواند .این دعا برای دفع اعداء و گشایش روزی و برای آمرزش گناهان مفید است . الهی و ربی من لی غیرک : خدایا من جز تو کسی را ندارم .در این دعا خوش بینی ما به خدا زیاد است . در اوایل دعا داریم : خدایا تو بالاتر از این هستی که کسی را که تربیت کردی ضایع کنی ،کسی را که نزدیک کردی دور بکنی ، کسی را که پناه دادی طرد بکنی ،ای خدای من ، کاش من می دانستم که آیا آن بنده هایی که سر به سجده ی تو گذاشته اند می سوزانی ؟ زبانی که به توحید تو گشوده شده است به آتش غضب خودت می سوزانی؟ در آخر می فرماید : ای خدای با کرامت و کریم ، من چنین گمانی به تو ندارم ،گمان من این است که ما را می بخشی و می آمرزی . خوش بینی به اعمال ما جهت می دهد. کسی که خوش بین است و خلاف خوش بینی عمل می کند پایان کارش درست نیست مگر اینکه خوش بینی در قلب او جای باز کند و او به دنبالش برود. خدا خیر ما را می خواهد . اگر ما خدا را باور کنیم و معرفت و محبت خدا در دل ما بیاید، این معرفت را به سوی خدا خواهد کشاند . دید و بینش ما خیلی مهم است . اگر کسی عینک دودی بزند همه چیز را سیاه می بیند ولی اگر کسی عینک سفید به چشم بزند همه چیز را سفید می بیند. ما باید بدبینی نسبت به خدا را از دل مان دور کنیم . ما نباید با بدبینی به خدا نسبت های بد بدهیم مثلا بگوییم خدا به ما جفا کرده است یا ما را نمی آمرزد یا دعای من را مستجاب نمی کند یا رزق من را نمی دهد .
یکی از اعرابی به خدمت پیامبر آمد و بقچه ای را باز کرد که در آن یک پرنده با چند تا جوجه در آن بود . اعرابی گفت : وقتی من به خدمت شما می آمدم از بیابان عبور می کردم ،این جوجه هایش را دیدم و گفتم که شاید اینها از گرسنگی بمیرند بخاطر همین این جوجه ها را با خودم آوردم . در راه پرنده ای بالای سر ما حرکت می کرد .من فهمیدم که این مادر جوجه هاست و ما را رها نمی کرد .من این بقچه را باز کردم و پرنده وسط این جوجه ها نشست که همراه جوجه باشد زیرا طاقت دوری جوجه هایش را نداشت . پیامبر فرمود: خدای مهربان نسبت به بنده هایش هزار برابر از این پرنده به جوجه هایش مهربانتر است . اگر ما چنین خدایی را باور کنیم تمام مشکلات ما حل می شود.منشا همه ی محبت ها خداست بشرط اینکه ما از آن بهره بگیریم و استفاده بکنیم . پیامبر فرمود : رحمت خدا صد قسمت است ، خدا یک قسمت از صد قسمت را در دنیا ظاهر کرده است ،بقیه ی آن در قیامت ظاهر خواهد شد . اهل عرفان نود و نه تای دیگر را در دنیا کشف و باور می کنند . اگر کسی آنرا باور کرد دیگر حتی فکر گناه هم در ذهنش نمی آید . ما باید با کمند توبه و شفاعت افراد را از جهنم بیرون بیاوریم و به بهشت ببریم . روایت داریم : خداوند آنقدر در قیامت رحمتش را می گستراند که حتی ابلیس هم در رحمت خدا طمع می کند. امام رضا(ع) می فرماید : گمان خودت را به خدا نیکو کن زیرا خدا می فرماید که من در نزد گمان تو هستم ، اگر گمان تو خیر است رفتار من هم خیر است و اگر گمان تو شر باشد رفتار من هم شر خواهد بود .
با خوش بینی به خدا اعمال ما پذیرفته می شود . کسی که نماز را با خوش بینی نسبت به خدا می خواند و می گوید که انشاءالله خدا نماز من را قبول می کند ، قطعا خدا نماز او را بالا می برد و کسی که می گوید خدا نماز من را قبول نمی کند، قطعا نماز او بالا نمی رود.
آنکه قصدش از خریدن سود نیست ،هیچ قلبی نزد او مردود نیست . خدا جنس های قلابی را هم بر می دارد . چوپانی خیلی تند نماز می خواند و می گفت که من می خواهم به خدا بگویم که من یاغی نیستم . نماز همان است که پسر ابوطالب خواند و مگرخدا چنین نمازی را در خواب ببیند که تیر از پای او در آوردند و او متوجه نشد . ما در حد توان خودمان نماز می خوانیم . چون خدا قصدش سود نیست پس این نمازهای ما را هم می پذیرد . خدا به داود فرمود که من خلق کرده ام که سود برسانم ، من خلق نکرده ام که سود ببرم .در مثنوی داریم : من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم ، گر نماز و روزه ای فرموده ام ره به سوی خویشتن بنموده ام :اگر من دستوری داده ام بخاطر این است که راهی باشد تا تو به طرف من بیایی . مثلا دونفر گناهکار، گناه می کنند. یکی می گوید که انشاءالله خدا من را می آمرزد و یکی می گوید که خدا به من عنایت نمی کند و خدا من را طرد کرده است . اولی راه را باز می کند و دومی راه را می بندد . اگر ما از بخشش صحبت می کنیم این نباید بهانه ای برای گناه باشد. اگر اهل بیت ما را شفاعت می کنند آیا اجازه ی گناه کردن به ما داده اند ؟ یا داریم که اشک بر امام حسین (ع) گناهان را پاک می کند، آیا این مجوزی برای گناه کردن است ؟ معنای این روایت ها این است که اگر شما زمین خوردید خوش بین باشید و خدا دست شما را می گیرد. امام صادق (ع) می فرماید : خوش بینی به خدا این است که ما فقط به خداخوش بین باشیم و بر غیر خدا تکیه نکنیم ، از گناه خودت بترس .
بدبینی انسان را به یاس و ناامیدی می کشاند. ما باید فرد گناهکار را امیدوار به توبه ،مغفرت و شفاعت بکنیم .
بعضی ها می گویند که دل ما پاک است و دیگر نیازی به عبادات نیست، این هم درست نیست . دل پاک علائمی دارد. خوش بینی به خدا یعنی اینکه انسان از گناهش بترسد. ظن یعنی گمان و گمان صددرصد نیست. شک پنجاه درصد است و از پنجاه به بالا و زیر هشتاد درصد گمان است. ما احتمال قوی می دهیم که خدا ما را می بخشد ولی صد درصد نمی گوییم. کسی که عمری عبادت بکند با کسی که عمری گناه کرده و بعد توبه بکند مساوی نیستند . اینها در یک مقام نیستند . کسی که گناه نمی کند مرتبه ی بالاتر از کسی است که گناه می کند و برمی گردد . در دعای ابوحمزه داریم : خدا قطعا به این وعده عمل می کند . 

حجت الاسلام فرحزاد/منبع:سایت یا مجیر

جمعه 8/6/1392 - 1:24
مصاحبه و گفتگو

سه جمله ی زیبا در پایان دعای ابوحمزه ی ثمالی آمده است . در جمله ی اول امام سجاد (ع) می فرمایند : خدایا تو در قرآن فرموده ای : کسانی که به شما ظلم می کنند عفو کنید، پس حرفی را که خودت زده ای ،به آن عمل کن . ما به خودمان ظلم کرده ایم ، پس ما را عفو کن . در جمله ی دوم امام می فرماید :خدایا در قرآن فرموده ای که سائلی را بی جواب برنگردانیم ، ما سائل درخانه ی تو هستیم پس ما را بدون جواب برنگردان . در جمله ی سوم امام می فرماید : خدایا ،در قرآن فرموده ای که ما نسبت به زیردست های مان گذشت بکنیم ، خدایا ما برده ی تو هستیم ،پس ما را از آتش جهنم نجات بده ، خدایا به قول های خودت عمل کن. ما می دانیم کسی از خدا راستگوتر نیست و مطمئن هستیم که خدا به قول هایش عمل می کند . یکی از شرایط دعا این است که انسان نسبت به خدا خوش بین باشد . گاهی دعای ما اجابت نمی شود زیرا ما هنوز خدا را نشناخته ایم . زیرا او همه چیز را می داند و مهربان است . اگر فامیل مهربانی ما را دعوت بکند ، آیا ما می توانیم گمان ببریم که وقتی به خانه ی او برویم ،در را به روی ما باز نکند ؟ ما چنین گمانی نمی بریم . یک مادر مهربان ،دانا ، دلسوز و پولدار است و فرزندش نیاز مالی دارد ، آیا می شود که این مادر به فرزند نیازمندش کمک نکند ؟ ما باید اعتقاد و باور خودمان را نسبت به خدا بالا ببریم . خدا به مراتب از مادر نسبت به ما ،مهربانتر است . محبت خدا از محبت امام حسین (ع) که خون خودش را در راه خدا داد تا مردم از گمراهی نجات پیدا کنند بیشتر است . آیا می شود که خدا ما را دعوت بکند و بعد ما را رد بکند ؟ پس اگر دعای ما مستجاب نشد ،ما باید اشکال را در خودمان جستجو کنیم . وقتی یوسف عزیز مصر شد ،جبرئیل به دیدن او آمد . جبرئیل دید که جوانی به دیدن یوسف می آید ،او تبسمی کرد . یوسف پرسید که چرا تبسم می کنی ؟ جبرئیل گفت : این جوان ،همان نوزادی است که در گهواره به پاکی تو شهادت داد . وقتی زلیخا پیراهن یوسف را که داشت از دست او فرار می کرد پاره کرد و یوسف در اتهام بود ، نوزاد گفت که اگر پیراهن یوسف از پشت پاره شده است معلوم می شود که یوسف داشته فرار می کرده و مقصر نیست . این نوزاد در گهواره شهادت داد و یوسف نجات پیدا کرد . حضرت یوسف خوشحال شد و هدایای زیادی به او داد و به او محبت کرد . جبرئیل منقلب بود و اشک می ریخت. جبرئیل گفت که تو برای یک بار شهادت دادن این جوان ، این قدر به او محبت می کنی ، حالا ببین خدا به کسی که در روز ،پنج بار به بزرگی و یکتایی خدا شهادت بدهد ،چه محبت و لطفی می کند . خوب است که ما به خدا خوش بین باشیم . خوش بینی به خدا خیلی از مشکلات را حل می کند.
می گویند : سلطانی وزیری بی کفایت داشت که می خواست او را کنار بگذارد و دنبال بهانه ای بود . او سه تا سوال سخت از وزیر کرد و می دانست که او نمی تواند آنها را جواب بدهد . بنابراین به وزیر گفت که اگر نتوانی به این سوالها جواب بدهی تو را برکنار می کنم . یکی اینکه خدا چه چیزی می خورد ، چه چیزی می پوشد و چکار می کند ؟ وزیر غلامی زیرک داشت .( یکی از علما می فرمودند که یک روز نوه ام از من پرسید که معنی ملاصدرا چیست ؟ من به او گفتم که این اسم یک فیلسوف است. او به من گفت که تو هم نمی فهمی . او گفت : کسی که درس خوانده است ملا است و صدرا یعنی اینکه صد تا راه برای مشکل پیدا می کند. ما نباید هیچ کس را دست کم بگیریم . هدهد سلیمان ملکه ی سبا را پیدا کرد ،در حالی که سلیمان از این موضوع خبر نداشت.) وزیر داستان را برای غلام تعریف کرد . غلام گفت که من جواب این سه تا سوال را می دانم ولی دو تا جواب را الان می گویم ولی سومی را فردا می گویم . جواب اول : خدا غم بنده هایش را می خورد و جواب دوم : خدا عیب بندگانش را می پوشاند . ستاریت خدا بسیار مهم است. اگر پرده ها کنار برود کسی حاضر نیست که حتی دیگری را دفن کند. آیت الله بهجت ذکر یا ستار را زیاد می گفتند . خیلی از افراد که ظاهرشان خوب است ولی باطن شان خیلی خراب است و برعکس . آنچه ما در دنیا داریم مثال آن هم در آسمان چهارم وجود دارد . هر کاری که ما می کنیم مثال یا شبه ما آن کار را در آسمان چهارم می کند. امام صادق (ع) فرمودند: وقتی انسان کار خوب انجام می دهد ،درآسمان چهارم این عمل نشان داده می شود ولی وقتی انسان گناه می کند ، خدا می فرماید که روی آسمان پوششی بیندازید که اهل آسمان بنده ی من را نفرین نکنند. خدا نمی خواهد در آسمان چهارم هم آبروی ما برود . روایت داریم: اگر هفتاد گناه کبیره از برادرت دیدی ،آنرا بپوشان . جوانی با دختری ازدواج کرد و بعد دید که او دوشیزه نیست ولی آبروی او را نبُرد و با خدا معامله کرد و به دختر کمک کرد که انسان خوبی بشود . این مرد توانست خدمت امام زمان (عج) شرفیاب بشود . کسانی که دنبال عیب دیگران می گردند تا آنرا افشا کنند ، از تحت ولایت خدا خارج می شوند و تحت ولایت شیطان قرار می گیرند . و شیطان هم آنها را قبول نمی کند . خدا پوشاندن عیب و حفظ اسرار دیگران را دوست دارد . غلام جواب سوال سوم را نداد. وزیر غلام را پیش سلطان برد و جواب ها را به سلطان گفت . سلطان دستور داد که جای غلام و وزیرعوض بشود . وزیر قبلی گفت که جواب سوال سوم چه بود ؟ وزیر فعلی گفت که جواب سوم این است :خدا در یک لحظه جای غلام و وزیر را عوض می کند. خدا انسانها را امتحان می کند . ما بدانیم که خدا ما را رها نمی کند . خوش بینی یعنی شاکی نبودن از خدا . مشکلات خودمان را به خدا نسبت ندهیم .
خدا قطعا دعاها را پاسخ می دهد . ما می توانیم در دعا اصرار بکنیم ولی باید حق انتخاب را به خدا واگذار کنیم . ما دعا می کنیم ،ممکن است که خدا عین خواسته ی ما را به ما بدهد و ثواب دعا را هم به ما می دهد یا ممکن است که خدا خواسته ی ما را با تاخیر به ما بدهد . در قرآن داریم :حضرت موسی به فرعون نفرین کرد و اجابت شد . ( این دعا چهل سال طول کشید ) . روایت داریم :از بین بردن کوهها راحت از از بین بردن حاکمی است که اجل او فرا نرسیده باشد. تا اجل کسی نرسد خدا به او مهلت می دهد . پس ممکن است که خدا در اجابت دعا تاخیر بیندازد که این تاخیر روی حکمت و شرایط است . خدا دوست دارد صدای بنده اش را بشنود. مرحوم نراقی می گوید: دنیات نداده اند نه از خواری توست کونِین فدای یک نفس زاری توست ، هر چند دعا کنی اجابت نکنم زیرا که مرا محبت زاری توست . خدا یا رب شما را دوست دارد . هر چه شما دعا کنی ، خدا آنرا ذخیره می کند . روایت داریم : در روز قیامت ، خدا از فقرائی که راضی هستند ، صبر می کنند و شکایت نمی کنند عذرخواهی می کند . اگر هر کس پنج درصد خرید عیدش را به فقرا می داد ، دیگر فقیری باقی نمی ماند .امروزه سخاوت و رحم کم شده است . خدا مثل یک برادر بزرگ که از برادر کوچکتر عذرخواهی می کند ،از فقرائی که صبر کردند و شکایت نکردند عذرخواهی می کند. گاهی ظرفیت کم است . یکی از پیامبران به دیدن دخترهایش رفت . او به دخترش گفت که حالت چطور است ؟ دختر گفت که شوهر من کشاورز است ،اگر باران بیاید وضع مان خیلی خوب می شود و اگر نباید بدبخت می شویم ، پدر دعا کن که باران بیاید . دختر دوم گفت که شوهر من سفالگر است و کوزه ها را در آفتاب گذاشته است که خشک بشود ، اگر باران بیاید ما ورشکست می شویم ، پدر دعا کن که باران نیاید . حالا این پدرمهربان دعا کند که باران بیاید یا نیاید ؟ گاهی دنیا یا انسان ظرفیت اجابت دعا را ندارد . بعضی از مواقع عین دعای ما مستجاب نمی شود ولی خدا بهتر از آن را به ما می دهد . ما دعایی می کنیم و روی آن اصرار می کنیم حتی درمورد مسائل معنوی . گاهی بنده ای از خدا طاعت می خواهد . در روایت داریم : خدا می داند که اگر این فرد مدتی نماز شب بخواند غرور او را می گیرد . در مکارم الاخلاق داریم : خدایا به من توفیق بندگی بده ،مبادا من دچار عُجب بشوم و از بین بروم . پس خدا بجای آن حاجت به شما ثواب، درجه و مقام می دهد . منصور دوانقی عده ای از سیّدها را در زندان کرده بود و آنها را شکنجه می کرد . عده ای از سیّدها پیش یکی از زندانیان مستجاب الدعوه رفتند و گفتند که برای آزادی ما دعا کند . او گفت : من برای شما دعا می کنم اگر خدا بخواهد . اما بدانید که خدا برای منصور دوانقی جهنمی درست کرده است و برای شما هم ،در بهشت مقاماتی قرار داده است که با صبر به این مقامات می رسید ، شما می توانید انتخاب کنید. آنها گفتند که برای آزادی ما دعا نکن ، ما صبر می کنیم تا آن مقامات را بدست بیاوریم . مثلا ممکن است که خدا به ما همسر ندهد ، حضرت معصومه همسر نداشت ولی عظمت بالایی داشت . ما نباید ندادن همسر را حمل بر بدی و دشمنی خدا بدانیم . حضرت زهرا مستجاب الدعوة بودند ولی رنج های زیادی کشیدند . وقتی ابراهیم پسر پیامبر مُرد ،پیامبر گریه کرد ولی شکایت نکرد . یکی از یاران خوب امام باقر (ع) و امام صادق (ع) ابوبصیر بود. او نابینا بود. او ایمان کاملی داشت . ابوبصیر نزد دو امام آمد و گفت شما که مستحاب الدعوة هستید برای من دعا کنید که چشم من بینا بشود. جضرت دعا کرد و او بینا شد. حضرت گفت : اگر تو بر نابینایی خودت تا آخر عمر صبر بکنی ، من بهشت برین را از طرف خدا برای تو ضمانت می کنم . ابوبصیر کور بودن را انتخاب کرد . اگر در دنیا برای ما کم گذاشته شده باشد حتما در آخرت خدا آنرا جبران می کند. در مثنوی داریم: عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد ،دل عجب من عاشق این هر دو ضد ، ناخوش او خوش بود بر جان من ،جان فدای یار دل رنجان من . گاهی خدا ما را نوازش می کند و گاهی ما را اذیت می کند.

حجت الاسلام فرحزاد/منبع:سایت یا مجیر

جمعه 8/6/1392 - 1:24
مصاحبه و گفتگو

در آستانه ی ایام فاطمیه هستیم .ما دو قول برای زمان شهادت حضرت فاطمه (س) داریم . یکی هفدهم فروردین است . در این ایام باید توجه بشود که مراسم عقد و عروسی گرفته نشود . بعدی ششم اردیبهشت است . خوب است که ما در این ایام حرمت نگه داریم .
آیت الله بهاءالدین و آیت الله بهجت می فرمودند : یکی از دعاهایی که برای برآوردن حاجت موثر است خواندن حدیث کِساء است . در این ایام فاطمیه خواند حدیث کساء خیلی خوب است . بزرگان توصیه ی به خواندن این حدیث می کردند . در ایام جنگ در خدمت آیت الله بهاء الدینی به شهر دُرود رفته بودم . به ایشان گفتند که این شهر را بخاطر کارخانه ی سیمانی که دارد بطور مداوم موشک باران می کنند و مردم شهر مستاصل شده اند ایشان به امام جمعه فرمودند که در مراسم هایتان حدیث کساء را بخوانید . از آن موقع در این شهر خواند این حدیث باب شد و از آن به بعد دیگر آن شهر بمباران یا موشک باران نشد . حتی اگر بمب هم می انداختند عمل نمی کرد . ممکن است که کسی هم این حدیث را بخواند و به صلاحش نباشد و خدا دعایش را مستجاب نکند ولی به او بهتر از آن را می دهد . آقای شیخ عباس قمی در کتاب فوایدالرضویه ص 94 فرموده اند : صاحب ارشاد القلوب که از علمای شش قرن پیش است در کتاب جامع الدُرَر ، سه بار این حدیث را نقل کرده است . الان در آخر کلیات مفاتیح این حدیث وجود دارد . آیت الله بهجت فرموده اند که جملات این حدیث معجزه است . پیامبر دو بار قسم می خورد که اگر این حدیث خوانده بشود رحمت می آید ، ملائکه نازل می شوند ، غم از غمگین برداشته می شود و جاجت حاجتمند روا می شود. ما باید خواندن این حدیث را رایج کنیم . البته دسته جمعی خواندن این حدیث بهتر است . بزرگان تجربیات زیادی در مورد این حدیث دارند که اگر حاجتی به صلاح ما باشد حتما برآورده می شود . خواندن این حدیث موانع را برطرف می کند . کلمات این حدیث از زبان حضرت فاطمه است که می فرماید خدا و ملائکه فرمود . چهارده هزار صلوات به نیت هدیه به چهارده معصوم بسیار موثر است . می توان این صلوات ها را در جلسات متعدد گفت . در مجالس قم مرسوم است که هر کس صد صلوات بفرستد تا چهارده هزار صلوات ذکر شود . این ذکر در مجالس زنان خیلی بهتر از گناه غیبت است . کسانی که تمکن مالی دارند ریختن خون بسیار موثر است . اگر انسان بیمار یا گرفتاری دارد می تواند قربانی بکند . بهتر است که قربانی گوسفند باشد . برای خرید خانه و آوردن عروس قربانی کردن خوب است. (اینکه در پای جنازه گوسفند قربانی می کنند اگر بعنوان صدقه بدهند خوب است ولی روایتی دراین زمینه نداریم ) اگر گوسفند نشد قربانی کردن خروس هم خوب است زیرا خون آن بلا گردان می شود . خدا قربانی کردن را دوست دارد. مثلا ما می توانیم چند نفر در قربانی کردن یک گوسفند شریک بشویم و مقداری از آن را برای خودمان برداریم و مقداری از آنرا صدقه بدهیم . در روایت داریم که ریختن خون بلا گردان می شود. طعام دادن هم به همین صورت است . در قربانی کردن باید مسائل بهداشتی را رعایت بکنند . بعضی ها گاو و شتر می کشند و این کار نباید موجب آزار و زحمت دیگران بشود .
روایت داریم : اگر خدا توفیق دعا کردن را به کسی دارد ، این نشانه ی اجابت دعا است . هیچ کسی با دعا کردن هلاک نمی شوند . دعا مثل پس انداز است و ما باید پس انداز خودمان را در نزد خدا زیاد کنیم .
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد قسم می دهیم که سال پربرکتی را برای همه عنایت بفرما، به کسانی که فرزند ندارند فرزند عنایت بفرما ، بیماران شفا عنایت بفرما و خدایا خیر دنیا و آخرت را به همه ی آرزومندان عنایت بفرما .

حجت الاسلام فرحزاد/منبع:سایت یا مجیر

جمعه 8/6/1392 - 1:24
مصاحبه و گفتگو

کی از کارهای خوب در ایام عید زیارت رفتن است. خوب است که ما قبل از سفر صدقه بدهیم و فقیری را خوشحال کنیم و گره ای را باز کنند . صدقه رفع بلا می کند . داریم صدقه و دعا بلا را رفع می کند . خوب است که ما در زیارت گاهها برای همه دعا کنیم . داریم اگر کسی پشت سر مومنی دعا بکند ، صد برابر دعا برای خودش مستجاب می شود . امیرالمومنین به امام مجتبی (ع) فرمود : اقوام خودت را اکرام بکن زیرا آنها بال ، ریشه و دست توانمند تو هستند . اگر یک دست از صد دست جدا بشود اتفاقی نی افتد ولی اگر شما با آنها قهر کنید نود و نه دست از شما جدا می شود . پیامبر فرمود : کسی که با مال و جانش صله ی رحم بکند خدا پاداش صد شهید را به او می دهد. به هر گامی که برای صله ی رحم بر می دارد خدا چهل هزار گناه او را پاک می کند و چهل هزار ثواب به او می دهد و چهل هزار درجه می دهد . کسی که برای صله ی رحم قدم بردارد و آنها را خوشحال می کند ، خدا عبادت صد هزار سال که در راه خدا صبر کرده است را برای او می نویسد .
انشاء الله عید واقعی ما زمانی است که گناه نشود و امام زمان (عج) ظهور بکند.

حجت الاسلام فرحزاد/منبع:سایت یا مجیر

جمعه 8/6/1392 - 1:24
مصاحبه و گفتگو

هر چه ما در مسائل معنوی اصرار بکنیم اشکالی ندارد . خدا می فرماید شما من را بخوانید من شما را جواب می دهم . دعای ما مثل پیامک و تلفن زدن است . شما بدانید که هیچ دعایی بی پاسخ نمی ماند . در حدیث قدسی دارمی : پروردگار شما کریم است و از اینکه شما پیش او دست دراز کنید و خدا آنرا خالی برگرداند ، حیا می کند . حتی تلفن و پیامک گناهکاران هم به خدا می رسد . خدا جواب ابلیس و فرعون را هم داد . ممکن است که خدا حاجت شما را بدهید یا حاجتی بهتر از آنچه شما طلب کرده بودید به شما بدهد. مثلا بچه ای از مادرش چاقو می خواهد ولی مادر به اول می دهد .این گل با چاقویی که بچه می خواسته است قابل مقایسه نیست . بعضی مواقع خواسته ای ما به ضرر ماست . بدانیم که اگر خواسته ی ما اجابت نشد ، این خواسته در راه خدا بایگانی می شود. یک موقع ممکن است که در استجابت دعای ما تاخیر بیفتد که گاهی این تاخیر حکیمانه است . گاهی سپر بچه ای می خواهد ازدواج کند . الان به صلاح او نیست که این کار را انجام بدهد . فردی می گفت : من به امام هشتم (ع) گفتم که عقل را از من بگیر وعشق را به من بده، امام عقل را از من گرفت و عشق را هم به من نداد. انسان عاقل چنین درخواستی نمی کند . پس یک تاخیر حکیمانه است . یک تاخیری عاشقانه است . گاهی خدا می گوید که جواب این بنده را ندهید زیرا من صدای او را دوست دارم . گاهی خدا ما را معطل می کند تا صدای ما را بیشتر بشنود. گاهی خدا می فرماید که من صدای این بنده را دوست ندارم ، زودتر حاجت او را بدهید تا دیگر صدای او را نشوم . خدا نجوای ما را دوست دارد . ما باید کار را به دست خدا بسپاریم . پس ما هیچ گاه از دعا کردن نامید نشویم و بدانیم که پاسخ این دعاها داده می شود. پس گاهی در اجابت تاخیر می افتد و گاهی ثواب آن دعا را به ما می دهند . در روایت داریم :کسانی که زیاد دعا می کردند می گویند : ای کاش هیچ کدام از دعاهای ما در دنیا پاسخ داده نمی شد و همه ی پاسخ خدا در قیامت داده می شد .

 حجت الاسلام فرحزاد/منبع:سایت یا مجیر

جمعه 8/6/1392 - 1:24
مصاحبه و گفتگو
من و همسرم یک سال و نیم است که برای فرزنددار شدن اقدام کرده ایم اما با درمان های مختلف هنوز به نتیجه نرسیده ایم . در طول درمان ، من دعاها و نذرهای مختلفی کرده ام . من سعی کردم که سخنان کارشناس شما را گوش بدهم و تسلیم خدا باشم . من دیگر دعا نمی کنم که خدایا به من فرزند بده . بلکه می گویم که اگر صلاح من است به من فرزند بده . آیا دعا کردن با تسلیم خدا بودن ، منافات دارد ؟ آیا برای بچه دار شدن باید بدنبال درمان باشم یا همه کارها را به خدا بسپارم ؟ چطور می شود به مقام تسلیم رسید ؟

پاسخ – امیرالمومنین می فرماید : خدا به حضرت داوود می فرماید که من یک خواسته و شما هم یک خواسته ای دارید . خواسته ی من انجام می پذیرد ولی خواسته ی شما ممکن است که به انجام برسد یا نرسد . اگر شما حقیقتا تسلیم خدا بشوید ، خواسته ی شما را خواهم داد . اما اگر تسلیم خواسته ی من نشوید ،شما را گرفتار می کنم و خواسته ی خودم را به اجابت می رسانم . این وعده ی حتمی خداست که اگر تسلیم و راضی به رضای خدا باشیم خواسته ی ما را مستجاب می کند . اگر معرفت انسان به خدا بیشتر بشود تسلیم خدا می شود. خدا حتی به انبیاء هم اجابت بی قید و شرط عطا نکرده است . امام سجاد (ع) در طول کتاب صحیفه ی سجادیه از خدا سلامت می خواستند ولی خدا به امام عافیت عطا نکرد . این روایت نباید ما را از دعا کردن ناامید بکند . دعا و درمان اسباب وسیله است و شما باید دنبال درمان باشید و ناامید هم نشوید زیرا حضرت زکریا در پیری فرزنددار شد . خدا مسبب الاسباب است . پس ما نباید ناامید بشویم و باید دعا کردن را جدی بگیریم . در مسائل مادی وقتی که ما دعا می کنیم باید بگوییم هر چه به صلاح خداست. گاهی ما چیزی از خدا می خواهیم که هلاکت ما در آن است . زبیر پسرعمه ی پیامبر بود و امیرالمومنین در مورد او فرمود : زبیر از ما اهل بیت است . او یکی از نزدیکان پنج تن بود و در تشییع جنازه ی حضرت زهرا شرکت داشت. وقتی عبدالله پسر زبیر بزر شد باعث شد بین او و امیرالمومنین جدایی بیفتد . و در جنگ جمل هجده هزار نفر کشته شدند. از این پسر تعبیر به پسر شوم شده است . پس چیزی که به صلاح ما نیست ، نباید روی آن اصرار کرد . حضرت موسی به فرد فلجی رسید و او به حضرت گفت که دعا کن تا خدا من را شفا بدهد . حضرت گفت که صبر کن ، خدا جبران می کند ولی او اصرار کرد ( البته اگر به شرط تسلیم باشد اشکالی ندارد ) .خدا می فرماید : بنده ای که به خاطر دنیا زیاد در خانه ی من را می زند بترسد از روزی که در دنیا را به روی او باز کنم و او به طرف آتش برود . حضرت موسی دعا کرد و این فرد شفا پیدا کرد . مدتی بعد حضرت موسی از جایی رد می شد و شنید که گفتند : فردی آدم کشته است و می خواهند او را قصاص کنند . حضرت جلو آمد و دید آن فرد اعدامی همان فرد فلج است . این فرد ظرفیت پا داشتن را نداشت و خدا با ابتلاء ، نفس چموش او را مهار کرده بود. نفس های ما با فشار و ابتلائاتی که می بیند به زمین می خورد تا طغیان و یاغی گری نکند. مرحوم آیت الله بهادری می فرمود : نفس من خیلی قوی بود و من از جوانی بیمار بودم . این صلاح و حکم خدا بوده است . بلای دوست تطهیر شماست . علم خدا بالای تدبیر شماست . در این ابتلائات لطف و نعمت خدا وجود دارد . امام عسگری (ع) می فرماید : هر ابتلائی که تلخ است ، خدا در آن بلا نعمتی را گذاشته است که بر آن بلا ، احاطه دارد .

حجت الاسلام فرحزاد/منبع:سایت یا مجیر

جمعه 8/6/1392 - 1:13
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته