• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3864روز قبل
مصاحبه و گفتگو

ارزش مال به خصوصیات آن است و اِلا کوه ها بیشتر از تاجرها مال( طلا) دارند. در دعای جوشن کبیر داریم: کوه های طلا، خزانه ی خدا هستند. مهم این است که این مال از کجا بیاید و چطور خرج شود و چه مشکلی را حل کند. داشتن مال بد نیست. حضرت سلیمان و حضرت یوسف پولدار بودند. در قرآن داریم :همه ی امکانات در اختیارش ذوالقرنین بود. قرآن به مال چند لقب خوب و بد داده است . لقب های خوب مال در قرآن عبارت است از :مال خیر ، فضل و زینت است. چیزی که بد است افراط و تفریط است. در قرآن داریم :عده ای وقتی به ارث می رسند آنرا می بلعند و به حرام آن کاری ندارند. جمع کردن مال بد نیست بلکه دلبستگی به مال بد است .این بد است که انسان همه ی کمالات را رها کند تا به پول برسد. یعنی همه را زیر پا بگذارد تا به پول برسد. تند رفتن با ماشین خوب است ولی انسان نباید طور تند برود که در زمستان به مردم آب باران بپاشد یا افرادی را بترساند. پس هم ماشین، هم تند رفتن ماشین و هم رانندگی ماشین خوب است ولی رانندگی باید طبق مقررات باشد و حقی ضایع نشود. پس مسئله ی مال در اسلام مهم است .داریم که حتی اگر شما به پول احتیاج ندارید باز بیکار نباشید و در خانه نمانید. معصومی از فردی پرسید که چرا در منزل نشسته ای ؟ او گفت که من پیر شده ام. معصوم گفت کار کن و پول کمتری بگیر ولی در خانه ننشین. انسان با کارکردن می تواند مشکلات مردم را حل کند و به مردم خدمت کند. خود فضای کسب و کار مهم است. گاهی امامان هم تجارت می کردند. امام صادق (ع) پولی به فردی داد و گفت که با آن کار کن(مضاربه).مال خصوصیاتی دارد. امیرالمومنین می فرماید: حسابت خودت را بیاور تا ببینم آنرا از کجا آورده ای. در قرآن داریم: انسان باید به طعامش بنگرد تا ببیند که از کجا آمده است. ناشری کتابهایش را برای من هدیه فرستاد. من از کتابها خوشم آمد ولی فردی به من گفت که خیلی خوشحال نشو زیرا پول این کتابهای تو را روی کتاب های دیگران می کشد. ما باید ببینم که مال مان در کجا صرف می شود. خیلی وقت ها پولها هدر می رود. آیا درست است در حالیکه چند منطقه مسجد ندارد ما در یک منطقه مسجد چند میلیاردی بسازیم؟ یکی از کارهای بد ما این است که لقب ها را عوض می کنیم و بعد فکر می کنی که کارخوب شده است. مثلا در خانه، خانم غذای زیادی می پزد و می گوید که ممکن است کم بیاید و آبروی مان برود. یعنی به اسم آبروداری اسراف می کند. در وزارتخانه ها می گوییم که این کار اسراف است ولی می گویند که این شأن نظام است. مذهبی ها به اسراف، شعائر دینی می گویند. اینها توجیه است. مهم این است که پول در کجا هزینه می شود و مهم است که چگونه هزینه می شود. مردی نزد پیامبر آمد و گفت که مادرم پیراهن شما را بعنوان تبرک می خواهد. پیامبر پیراهنش را به آن مرد داد و وقتی می خواست به مسجد برود لباس نداشت. آیه نازل شد که چرا این قدر انفاق می کنی؟ آیه داریم :مومن کسی است که وقتی انفاق می کند نه زیاده روی کند نه کم روی .یعنی انفاق هم حدوسط دارد. امام معصوم یک مشت شن برداشت و دستش را مشت کرد که شن ها نریزد و فرمود :این غلط است و بعد دستش را باز کرد و همه ی شن ها ریخت، فرمود: این هم اسراف است. به حضرت گفتند که فلان میت تمام اموالش را وقف کرده است ،حضرت فرمود :اگر او بچه داشت کار اشتباهی کرده زیرا بچه هایش گرسنه می مانند. حضرت فرمود که اگر این را به من می گفتید من نمی گذاشتم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید. گاهی افراد می خواهند مال شان را وقف کنند و وقتی ریشه یابی می کنیم ،می بینیم که این کار برای خدا نیست بلکه از روی لجبازی با همسر و فرزندان است. این کارها قصد قربت نیست. اینکه کسی از روی کینه تمام اموالش را وقف می کند، کارغلطی است. قبیله ای شتری را کشتند و به همه مردم غذا دادند، اتفاقا یک ظرف غذا هم برای رئیس قبیله ی دیگر بردند، او ناراحت شد و ظرف غذا را پرت کرد و از روی چشم و هم چشمی به قبیله ی خودش گفت که صد شتر بکشند و به مردم بدهید. حضرت علی (ع) فرمود: گوشت ها را در بیابان بریزید زیرا این گوشت خوردنی نیست .پس باید مشخص بشود که این مال برای خدا خرج می شود و از روی کینه نباشد. بعضی ها برای پُزدادن پول خرج می کنند و بعضی برای خدا پول خرج می کنند، نیت ها مهم است .یک وقت به شما آب تعارف می کنند و شما تشنه نیستید و نمی خورید اما یک وقت شما ناراحت هستید و بخاطر قهر بودن آب نمی خورید. یک وقت شما آب نمی خورید زیرا می گویید که فرد دیگر تشنه تر از من است .این آب نخوردن شما ارزش دارد. اعمال ما به نیت های آن است. نیت به کار، رنگ می دهند. چاقوکش و جراح، هردو شکم را پاره می کنند اما از چاقوکش پول می گیرند ولی به دکتر پول می دهند. نیت ها به کار ارزش می دهند. ممکن است که انسان در جای مقدسی باشد ولی نیتش مقدس نباشد. گاهی محل و کار مقدس است ولی نیت مقدس نیست. و عمل را فاسد می کند. من به منبر می روم و برای اینکه منبر من شلوغ تر ازمنبرهای دیگر باشد، بحث بهتر و علمی تری را ارائه می دهم تا از من تعریف کنند. در رقابت اخلاص وجود ندارد. اگر انسان بخواهد کارش مخلص باشد باید جایی برود که رقابت نباشد. مثلا اگر من به افریقا بروم، درآنجا نه رقیبی است نه روضه خوانی نه دوربینی است، آنجا نیت، خدا می شود. مقدار مال مهم است. ما باید در عبادت هم میانه رو باشیم .گاهی فردی هر هفته به جمکران می رود و گاهی سالها به جمکران نمی رود. در کشور ما افراط و تفریط زیادی وجود دارد. گاهی افراد را زیاد بزرگ می کنیم. و دروغ هایی را در مورد آنها می گوییم .ما می خواهیم با توهمات یا دروغ ،دیگران را بزرگ کنیم. گاهی هنوز طرف دکتر یا آیت الله نشده به او دکتر یا آیت الله می گوییم. قرآن می فرماید :خوششان می آید به کاری که نکرده اند ستایش شوند. گاهی ما داستان را از کتابی نقل می کنیم ولی اسم آن کتاب را نمی گوییم بلکه کتاب مرجع را می گوییم که بگویند :چقدر باسواد است. گاهی میهمان را به اتاق مطالعه یا کتابخانه می بریم. ما نباید عوام فریبی یا مقدس نمایی کنیم.
گاهی اوقات انسان پولدار می شود ولی خیلی از کمالات را زیر پا می گذارد. مثل اینکه کسی با قرآن میخ را بکوبد یعنی قرآن را پاره می کند که میخ خودش کوبیده شود. باید ببینیم در ازای پولی که بدست آورده ایم ،چه چیزی را از دست داده ایم ؟ممکن است که انسان پولدار شود ولی از خیلی چیزها محروم شود. در مسیری پولدار شدن نه به جبهه رفته ای نه به یتیم کمک کرده ای نه به نماز جمعه ای رفته ای،باید دید که این پولها چطور جمع شده است. مهمتر از همه این است که ببینم این مال چقدر برکت دارد. در قرآن داریم که خدا قول داده است که مال ربا را پودر کند و مال با صدقه را رشد دهد. ممکن است که فرد مال داشته باشد ولی خیر آنرا نبیند. خیر در مال خیلی مهم است. مهم است که ما از مال مان ،چقدر به دیگران وام داده باشیم. مسئله ی دیگر این است که ما چقدر به مال، دل بسته ایم. انسانهایی که به دنیا چسبیده اند خیلی سخت می میرند مثل چسبی که به روی موهای دست چسبیده باشد که موقع کندن دردآور است. تاجری منشی داشت که خیلی مذهبی بود. تاجر مذهبی نبود. تاجر بیمار شد و منشی فکر کرد که نکند او در این بیماری بمیرد، بنابراین به آیت الله خوانساری گفتم که اگر شما به منزل او بیایید و او بفهمد که یک مرجع به خانه ی او آمده ،شاید در آخر عمر، دل از مالش بِکند و خمس بدهد. آیت الله العظمی خوانساری به منزل ایشان آمد ولی تاجر گفت که نمی توان از مال خودم بگذرم و خمس بدهم. آیت الله خوانساری رفت و آن تاجر هم مُرد. قرآن می فرماید: به زمین چسبیده است. ممکن است که فردی که به زمین چسبیده است روحانی باشد نه تاجر. مثلا به روحانی می گویند که فلان روستا روحانی ندارد ولی او می گوید که می خواهم در جوار حضرت معصومه باشم. این روحانی هم به زمین چسبیده است. اسلام روی سه پایه است :خمس ،زکات و حج است. افرادی هستند که هر سال به حج عمره می روند. بعضی ها از دین فقط عزاداری را می بینند یا بعضی خانم ها از دین، فقط حجاب را می بینند ولی با همین حجاب دروغ می گویند و غیبت می کنند. حجاب یک بخش دین است، دین بخش های دیگر هم دارد.

حجت السلام قرائتی/منبع:سایت یا مجیر 

شنبه 9/6/1392 - 2:13
مصاحبه و گفتگو

بعضی ها می گویند که بهترین کار این است که ما کم کار بکنیم و زیاد حقوق بگیریم .بعضی می گویند که بهترین کار راحت ترین کار است .در مورد کار ما باید بینیم که این کار مورد نیاز است یا خیر. و چقدرمشکل مردم را حل می کند. گاهی کاری کاذب است و هیچ مشکلی را حل نمی کند. بهترین کار،کار فکری و تولیدی است .بهره گیری از کار مهم است یعنی کاری بهتر است که جمعیت بیشتری از آن استفاده کنند. بهترین کار این است که مزاحم کمالات انسان نشود. گاهی کاری جلوی کمال انسان را می گیرد. کار باید به اندازه باشد. امام رضا(ع) می فرماید که باید وقت را تنظیم کنید، بخشی ازآن را به کار و بخشی را به عبادت و ... بپردازید. کار نیاید زمان را بسوزاند. گاهی انسان صله رحم می کند ولی زمانبندی نمی کند .و یک خواهر را می بیند و خواهر دیگر را نمی بیند زیرا پنج ساعت در خانه ی اولی نشسته و وقت نداشته که به خانه ی خواهر بعدی برود. آقایی به مکه آمده بود و می خواست برای خانمش یک گردنبند طلا سوغاتی بخرد. من به او گفتم که سوغاتی بخر که اگر دفعه ی بعد هم به مکه آمدی بتوانی مثل آنرا بخری .گاهی انسان از بعضی چیزها غافل می شود. ما باید طوری کار را تقسیم بندی کنیم که فرصت کارهای دیگررا هم داشته باشیم . امام خمینی در روزهای آخر عمرش رادیو را روشن می کرد و پنج دقیقه آنرا گوش می کرد ،بعد نماز می خواند و بعد روزنامه می خواند و بعد قرآن می خواند. انسان وقتی وضو می گیرد و آب به صورتش می ریزد می گوید: خدایا روز قیامت مرا روسیاه نکن یعنی در وضو ،قیامت را می بیند .خواندن نماز روی مهر کربلا باعث می شود که درسجده ی ما عصمت ،امامت و طهارت وجود داشته باشد. وقتی بچه به دنیا می آید تربت به لب او می مالند و وقتی میت را در قبر می گذارند زیر چانه اش تربت می گذارند یعنی تربت از بدنیا آمدن تا مردن همراه انسان است. بعضی از دعاها مستجاب نمی شود ولی ما با دعا کردن بزرگ می شویم. و فکرمان از من به ما می رود. مثلا ما می گوییم خدایا همه ی بیماران را شفا بده، نمی شود که روی کره ی زمین بیمار نباشد. بعضی انسانها خیلی کوچک هستند مثلا می گویند: خدایا کسانی که در این مسجد نماز خواندند ببخش. بگویید :خدایا هر کس نمازمی خواند را ببخش.

حجت السلام قرائتی/منبع:سایت یا مجیر 

شنبه 9/6/1392 - 2:13
مصاحبه و گفتگو

بهترین زیارت،زیارتی است که با معرفت باشد یعنی جایگاه کسانی را که زیارت می کند بفهمد و بداند که آنها چه کسانی هستند و شناخت داشته باشد. در کربلا نتوانستد که تشخیص بدهند حق با عمرسعد است یا امام حسین(ع) ولی می دانستند که امام حسین(ع) نوه ی پیامبر است .مردم به شاه چراغ که برادر امام رضا(ع) است گفتند که تو امام ما هستی . ایشان هم به مردم گفتند که آیا شما به حرف من گوش می دهید ؟ آنها گفتند :بله .ایشان مردم را به درخانه ی امام رضا(ع) بردند و گفتند که ایشان امام شما هستند. ممکن است که کسی در انتخابات رای بیاوری ولی خاصیتی نداشته باشد. مشهور بودن یا پول دار بودن خاصیت آور نیست. خیلی وقت ها احساس وظیفه کردن هم خیال است. فردی وسواس داشت و خیلی آب مصرف می کرد. فردی گفت که اگر تو وسواسی هستی دوبار خمس بده نه اینکه مرتب شیر آب را باز کنی. فردی خدمت امام صادق(ع)رسید و گفت که این خمس شماست و مقداری هم برای من داده اند. امام فرمود که این پول را بخاطر این به تو داده اند که گفته ای نماینده ی امام هستی ، پس این پول را هم به من بده. رئیس هیئت یا بانی حق ندارد که بگوید به چه کسی غذا بدهند یا ندهند. گاهی انسان خیال می کند مالک یا رئیس است .شما نمی توانید چون این بچه ی شما است غیبت او را بکنید. پدر و مادر خیال می کند که حق دارد غیبت بکند ولی این طور نیست .

حجت السلام قرائتی/منبع:سایت یا مجیر 

شنبه 9/6/1392 - 2:13
مصاحبه و گفتگو

قرآن می فرماید: در بهشت همه به هم درود می فرستند. یکی از اسم های قیامت دارالسلام است. اگردر یک خانواده همه خیر همدیگر را می خواهند و همه با هم با ادب صحبت می کنند، این خانه بهشتی است. قرآن می فرماید: هر امتی که وارد جهنم می شود به امت دیگری فحش می دهد. در خانه ای اگر همه به هم فحش می دهند و نسبت به هم کینه دارند و حسادت می ورزند آنجا خانه ی جهنمی است . اگر در اداره هم این طور باشد، آن اداره بهشتی یا جهنمی است . اگر همه اهل ایثار بودیم حتی اگر تعدادمان کم باشد باز هم زیاد هستیم. حضرت ابوالفضل برادر امام حسین(ع) یک نفر بود ولی خیلی خاصیت داشت ،یوسف ده برادر داشت ولی هیچ کدام خاصیتی نداشتند. یعنی مسئله وفادار بودن است . خانواده ای که در آن به یکدیگر سلام می کنند اهل بهشت هستند و اگر به هم فحش می دهند اهل جهنم هستند. خانواده ای که در آن تو و منی باشد خانواده ی بهشتی نیست . بهترین زن در این خانواده زنی است که قرآن سوره تحریم می فرماید: خدا مثلی می زند برای مردان و زنان با ایمان ، زن فرعون را در طول تاریخ. خدایا من کاخ و طلای فرعون را نمی خواهم ، من ملاقات تو را می خواهم ،من را از شر فرعون و قوم ظالم نجات بده. یک زن در مقابل یک رژیم می ایستد. معمولا زنان کاخ و زیبایی را دوست دارند ولی همسر فرعون در مقابل اینها ایستاد و جذب آنها نشد. وقتی فرعون درکاخ هایش می نشست نهرهایی از آن جاری بود که می گفت :آیا مثل کاخ های من وجود دارد؟ افرادعادی که این کاخ ها را ببیند می گویند :خوش به حال زن او . یک زن و مرد نمونه ،نباید آرزوی زیبایی دیگران را داشته باشد و زیبایی دیگران به چشم آنها بیاید. انسان باید روی فکر و هدف کارکند یعنی انسان مغز را ببیند نه پوست را. گاهی یک پرتقال ظاهر زیبایی دارد ولی درون آن خشک است .زن فرعون خیلی از اصول را بهم زد. ما ایرانیان می گوییم که با یک گل بهار نمی شود ولی همسر فرعون یک زن بود و خدا نام او را در قرآن برد و نمونه شد، پس با یک گل بهار می شود. امام خمینی یکی بود ولی ایران و دنیا راعوض کرد. می گویند: زن ضعیف است و زود گل می خورد ولی همسر فرعون این طور نبود .او چشم انداز ابدی داشت. انشاءالله خدا ایمانی به ما بدهد که آخربین باشیم .امیرالمومنین می فرماید: اگر لذتی است که بعد از آن آتش است، این لذ نمی ارزد. افرادی بوده اند که یک سخنرانی پنج دقیقه ای کرده اند و برای همیشه بایکوت شده اند. هر عکس یادگاری خوبی نیست. ممکن است که انسان کار اشتباهی بکند و از آن عکس بگیرد و بعد این عکس در آینده برای او دردسر شود. گاهی بچه ها شیطنت می کنند. ما باید حواس مان را جمع کنیم که با هر کس دوست شدیم، همه ی رازهای مان را نگوییم زیرا ممکن است که این دوست فردا دشمن بشود و با هر کس دشمن شدیم هر فحشی ندهیم زیرا ممکن است در آینده با هم رفیق بشویم .اگر واقعا زن و شوهری راهی جز طلاق ندارند، باید مرحله به مرحله عمل کنند. یا اگر کسی همسر ندارد باید مرحله به مرحله عمل کند. حتی اگر کسی مسلمان هم نیست باید در روابط گام به گام عمل کند.
بچه ی من سه ساله بود. میهمانی آمد و من بچه ی میهمان را بوسیدم و دیدم که بچه ام دارد مرا نگاه می کند، او را هم بوسیدم. بعدا بچه ام به من گفت که تو مرا الکی بوسیدی. من خیلی تعجب کردم. بعضی ها به ما می گویند که مخلص و چاکر شما هستیم ولی دروغ می گویند. اگر شما مغز تخمه یا پوست تخمه را بکارید سبز نمی شود مگر اینکه تخمه را با پوستش بکارید. یعنی سلام و درود بدون قلب مثل کاشتن پوست است.

حجت السلام قرائتی/منبع:سایت یا مجیر 

شنبه 9/6/1392 - 2:13
مصاحبه و گفتگو

بهترین کار، کاری است که نفع آن بیشتر باشد .بعضی کارها درآمد دارد ولی نفع آن برای خواص است .کاری بهتر است که عام المنفعه باشد و مردم بیشتر از آن استفاده کنند.
خدایا نیت عمل، سیاست اخلاق ما را احسنت بفرما. در این گرانی مردم اذیت می شوند حداقل در این گرانی به خودمان رحم کنیم. وقتی به امام صادق(ع) گفتند که وضع گندم خوب نیست امام فرمود ما باید گندم و جو را قاطی کنیم و مصرف را کم کنیم .

حجت السلام قرائتی/منبع:سایت یا مجیر 

شنبه 9/6/1392 - 2:13
مصاحبه و گفتگو

بهترین حکومت کردن این است که کار را به اهلش بسپارند. گاهی کسی را دوست دارند و آن پست را بدون دلیل به آن فرد می دهند. بعضی مواقع هم فردی را عزل می کنند با اینکه لایق است و می گوید که این طرفدار من نیست یا در حزب من نیست. گاهی عزل و نصب ها فقط بر اساس حزب بازی یا سیاست بازی است. پست های سفارشی، مملکت را آتش می زند. پس باید هر کس در هر جایی که صلاحیت دارد باشد.
در جلسه ای اباذر دید که همه ی حکام از خاندان بنی امیه هستند. او خندید و گفت که از پیامبر شنیدم که اگر حکام مملکت ،همه از خاندان بنی امیه بودند باید فاتحه ی آن مملکت را خواند. معاویه به اباذر گفت که این حدیث ها جعلی است، باید شاهد بیاوری و اِلا تو را می کشیم . او شاهد نداشت ولی گفت که ممکن است امیرالمومنین این حدیث را شنیده باشد. از امام علی(ع) پرسیدند که آیا شما این حدیث را از پیامبر شنیده اید؟ حضرت فرمود: خیر ،ولی از پیامبر شنیدم که فرمود: زیر آسمان کبود راستگوتر از اباذر نیست .حضرت با اینکه دید جان اباذر در خطر است دروغ نگفت بلکه با سیاست، جان او را نجات داد. ما باید جمهوری اسلامی داشته باشیم نه جمهوری انتقامی. فرد سیاسی می گفت که اگر من بدانم فلانی که جزو خط ما نیست از این مغازه خرید می کند، دیگر از آن مغازه خرید نمی کنم. این سیاست نیست این کینه است. گاهی در افطاری کسی جز باند و حزب خودش را دعوت نمی کند، این تفکر اُموی است نه تفکر علوی .

 حجت السلام قرائتی/منبع:سایت یا مجیر

شنبه 9/6/1392 - 2:13
مصاحبه و گفتگو

خدا در قرآن فرموده که کارهای من بهترین کارآئی را دارد. خدا به خودش می فرماید: احسن الخالقین. درمورد داستان خدا می فرماید: من بهترین داستان ها را تعریف می کنم . بافتن با یافتن فرق می کند. قصه های قرآن بافتنی نیست بلکه یافتنی است .داستان های قرآن پر مطلب است . سوره ی یوسف یازده صفحه است که هزار و چهارصد نکته دارد. گاهی ما در بیست دقیقه فیلم، پیام های زیادی می گیریم ولی بعضی موقع ،فیلم هیچ نکته ای ندارد .قرآن می فرماید :ساختمان انسان بهترین ساختمان است .تمام حیوانات خم هستند یا افقی هستند یا پرواز می کنند تنها حیوانی که عمودی است انسان است و روی دو پا راه می رود. بهترین کشورها، بهترین و ظریف ترین دوربین ها را ساخته اند. خداوند با مقداری پی( چربی)،دوربینی(چشم) خلق کرده که نود سال فیلم برداری می کند. در ضمن این دوربین حفاظت اتوماتیک است یعنی چشم ما در آب نمک است تا خراب نشود. تمام دکترهای روی زمین نمی توانند شیری جایگزین شیر مادر بسازند. هیچ دوربینی چشم نمی شود. در صورت ما، همه ی اعضای منحنی است بخاطر همین ما زیبا هستیم، اگر ما بصورت مستطیل بودیم زشت بودیم. نمره ی خدا بیست است .زهرمار در دهان مار، بیست است. ما در بعضی نیازهای خودمان، می خواهیم بهترین باشیم .مثلا وقتی می خواهیم برای خانه پرده بخریم، آلبوم یا فیلم می بینیم و خیلی دقت می کنیم که پرده ی زیبایی بخریم. ولی در بعضی مواقع کوتاه می آییم. مثلا بعضی ها نمازشان را غلط می خوانند. خوب است که انسان نمازش را پیش کسی بخواند. خدا قصه اش را از زبان لقمان می گوید. من حاضر نیستم که حرف دیگران را روی منبر بگوید، حتما باید حرف از خودم باشد. مومن آل فرعون فردی بود که ایمان داشت ولی تقیه می کرد و نمی گذاشت که فرعون بفهمد او ایمان دارد. خدا در چند صفحه از قرآن صحبت های او را نقل کرده است. یعنی خدا در قرآن نقل قول می کند. ما می توانیم هر چیز خوبی را از هر کس قبول کنیم .

حجت السلام قرائتی/منبع:سایت یا مجیر 

شنبه 9/6/1392 - 2:2
مصاحبه و گفتگو

در قرآن ، دل افراد سنگدل به سنگ تشبیه شده است ، قرآن می فرماید : عالمی که به علمش عمل نکند مثل الاغی است که کتاب حمل می کند یا به سگ یا گاو یا چهارپا تشبیه شده است .داریم : آنها از چهارپا بدتر هستند. اینها کسانی هستند که غافل هستند. یعنی غفلت باعث می شود که انسان پست تر از حیوان شود. زیرا انسان از سرمایه هایی که دارد غافل می شود .ما از زمین و دریا غافل هستیم. فردی کم فروشی می کند و پول حرامی می گیرد و غافل از این است که این پول حرام با زندگی او چه می کند. گاهی ما از خمس دادن و کمک کردن به فقرا غافل می شویم. روایت داریم که با بالاترین صدا، اذان بگویید تا جامعه ی خواب بیدار شود. نماز ذکر است و باید انسان را از مادیات جدا کند. وقتی انسان الله اکبر نماز را می خواند یعنی همه چیز را پست سر گذاشته و به بی نهایت وصل می شود. قرآن ذکر است برای اینکه غافل نباشیم . روایت داریم که با فردی دوست شوید که شما را به یاد خدا بیندازد و از شما را از خدا غافل نکند. دوستی که تو را با جوک سرگرم می کند به درد نمی خورد،دوستی به درد می خورد که با شما تند صحبت کند و حال شما را بگیرد. و اشتباهات شما را گوشزد کند.
مهمترین فراموشی این است که انسان خودش را فراموش کند. در قرآن داریم :وقتی شما خدا را فراموش کردید خدا هم کاری می کند که خودتان را هم فراموش کنید .( یعنی منحرف می شوید)کارهای بی فایده انجام می دهید و خودتان را سرگرم می کنید. حتی وقتی چهارپایان به صحرا می روند هدف دارند. خیلی از انسانها از کارهایی که می کنند هدف ندارند. خدا در جمادات انرژی هسته ای گذاشته است ولی در انسان انرژی نگذاشته است ؟ ما استعدادهای زیادی داریم .بقول یکی از بزرگان همان کاری که روی ماشین انجام می گیرد باید روی انسان هم انجام بگیرد یعنی کشف ،اسخراج ،ذوب، قطعه سازی و مونتاژ. پس انسان اول خودش را کشف کند ، اگر انسان خودش را کشف کند یعنی بفهمد که چیست ؟ حضرت علی(ع) می فرماید : تو فکر می کنی که یک موجود کوچک هستی ؟ تو یک جهان هستی .هر کدام از شما یک جهان هستید. در جهان جنگل وجود دارد و در انسان هم ،مو وجود دارد ، در جهان رعد و برق وجود دارد و در انسان هم نعره وجود دارد ، در جهان بارندگی وجود دارد و در انسان هم اشک وجود دارد. در جهان معدن های زیادی وجود دارد و در انسان هم استعدادهای زیادی وجود دارد. پس ما باید خودمان را بشناسیم. ما می توانیم از تعطیلات استفاده کنیم و استخراج را انجام بدهیم . آیت الله مکارم تفسیر نمونه را تعطیلات نوشتند. پنجشنبه و جمعه نباید تعطیل باشد. قرآن می فرماید : فقط ظهر جمعه تعطیل است. ما نمی گوییم فقط باید درس خواند. ما برای ورزش ارزش قائل هستیم ولی تماشای ورزش فایده ای ندارد. امام کاظم(ع) می فرماید: اگر چهار چیز را بدانید علم شما کامل است: خدا را بشناسید،بدانید خدا با شما چکار کرده است(هیچ کس نگفته است که الحمدلله من انگشت شصت دارم زیرا با انگشت شصت خیلی از کارها انجام می شود، پس به انگشت شصت نگاه کنیم)، بدانید که هدف از آفرینش ما چیست ، خدا از ما چه می خواهد و بدانید چه چیزی ما را از خدا دور می کند.
انسان وقتی خودش را فراموش می کند خدا ،قیامت،مکتب و فقرا را فراموش می کند. ( بعضی ها با زد و بند پول هایی بدست می آورند که تاجر بازار درعرض پنجاه سال در نیاورده است حتی فرم قانونی آنرا درست می کند ولی خدا این زد و بندها را آشکار می کند.) اینها بخاطر فراموشی خداست. وقتی که جنس کم است چرا آنرا انبار می کنید؟ مثلا نخ بخیه گران شده است ولی چرا جراح دستمزدش را گران می کند؟ مداح و آخوند هم دستمزدشان را گران می کنند. اگر ما خودمان به خودمان رحم نکنیم کسی به ما رحم نمی کند. روایت داریم :کسی که کلک می زند به او کلک می زنند. گاهی ما از یک چیزهایی نمی گذریم ولی سیلی آنرا می خوریم . مثلا چاه باید بیست متری کنده بشود ولی در ده متری آنرا تمام می کنیم .مثلا فرد در بسته بندی کلک می زند . ما باید بدانیم که رزق ما به زرنگی نیست بلکه به مقدرات الهی است. گاهی ما در یک میهمانی چند تا شیرینی می خوریم و بعد که به دکتر می رویم می گوید که قند شما بالا رفته است و نباید قند بخورید . گاهی میوه های خوب را روی جعبه می گذارند و میوه های خراب را در زیر می گذارند ،مشتری خرید می کند ولی دفعه ی دیگر از این مغازه جنس نمی خرد. بعضی ها در مسائل فرهنگی حقه بازی می کنند. مثلا می گویند این فرد با امام زمان (ع) ارتباط دارد. و این فرد سر عده ای را کلاه می گذارد. هر جنایتگری بالاخره مشتش باز شده است .فرعون دستش رو شد .وقتی می خواستند هویدا را اعدام کنند، به شاه فحش بدی دارد. او گفت که شاه سگ های خودش را برد ولی من را با خودش نبرد. در جهنم مستضعفین به مستکبرها می گویند که ما دنبال شما بودیم که بدبخت شدیم. آنها می گویند که ما هم خودمان در جهنم هستیم. مستضعف می گوید که خدایا عذاب آنها را دو برابر کن. خدا می فرماید عذاب هر دو مساوی است. علامه طباطبایی فرمود: مستکبرها راه کج رفتند و عده ای را به راه کج کشاندند و مستضعفین به راه کج رفتند و با پیروی شان، کج رو ها را تقویت کردند. یکی از بزرگان نجف درسش تمام شد و نزد استادش رفت که نصیحتی به او بکند .استاد فرمود :الم یعلم باَن الله یری ؟ اگر مردم مغزشان را در اختیار سخنران می گذارند پس سخنران هم قلب و مغزش را در اختیار خدا بگذارد.
اگر کسی نمازش را درست بخواند ،از غفلت نجات پیدا می کند. وقتی انسان به دین وصل بشود خیلی از کارها را انجام نمی دهد. داشتن رفیق اهل خیلی مهم است. من ده سال با یک طلبه هم اتاقی بودم او فرد با تقوایی بود. من در این ده سال از او گناه و مکروه ندیدم. او خیلی در من تاثیر گذاشت. در زندگی خنده هم خوب است ولی باید در تفریح حواس مان جمع باشد که نماز را سر وقت بخوانیم. خوب است که بازیگر ما در زمین چمن نماز بخواند. گاهی تظاهر در دین خوب است .اگر ما در راه بد برویم در آن غرق می شویم. یک تروریست هجده نفر را ترور کرده بود. از او پرسیدند که وقتی انسان ها را می کشتی احساسی به تو دست نمی داد؟ او گفت که نفر اولی را که کشتم ترسیدم ولی کشتن انسان های دیگر برایم عادی شد . در دعای کمیل داریم که خدایا گناهانی که پرده عفت را پاره می کند ببخش . ما باید در فکر و عمل مان حیا داشته باشیم .

حجت السلام قرائتی/منبع:سایت یا مجیر 

شنبه 9/6/1392 - 2:2
مصاحبه و گفتگو

هر راستی را که دلی را بیازارد نباید گفت . حق و باطل الهی است . اما در مسائل شخصی و خانوادگی خیلی اوقات باید از حق گذشت . ما در حق الله تعارف نداریم . قرآن می فرماید: برادران یوسف را گرفتند و لیوان را از داخل ظرف گندم آنها بیرون آوردند . سپس گفتند چون لیوان داخل گندم های این فرد پیدا شده پس او سارق هستند . فوراً برادران یوسف گفتند که بله این برادر ما سارق است چون قبلاً یک برادر داشت که او هم سارق بود . البته هنوز حضرت یوسف را نشناخته بودند . قرآن می فرماید: یوسف به برادران گفت که یک برادر داشت که او هم دزد بود ؟ آنها را شرمنده نکرد و به روی خود نیاورد که آن برادر من هستم . در مکارم الاخلاق داریم که امام زین العابدین (ع) می فرماید : خدایا به من توفیق بده که هر عیبی دیدم آن را بپوشانم . اگر غضب داشتم آن را قورت بدهم . خوبی ها را اظهار کنم و بدی ها را بپوشانم .
خدایا به من نشان بده که حق چیست آن را دنبال کنم و نشان بده باطل چیست تا از آن دوری کنم . در فهم حق و باطل من را گیج نکن.

حجت السلام قرائتی/منبع:سایت یا مجیر 

شنبه 9/6/1392 - 2:2
مصاحبه و گفتگو
– عده ای در حادثه ی کربلا اعلام بی طرفی کردند . آیا این کار درست است یا ما باید حتماً در یک جبهه قرار بگیریم؟

پاسخ – قرآن می گوید یا حق یا باطل . آن کسی که در حق نیست در باطل است . گروهی هستند به نام واقفیه . این گروه کسانی بودند که تا امام هفتم را قبول داشتند. اما بعد از ایشان را قبول نداشتند . دلیل آن هم این بود که در زمان امام هفتم پول های زکات نزد یک نفر جمع شده بود . بعد از اینکه امام کاظم شهید شدند ، آن فرد دید که اگر بخواهد امام رضا (ع) را قبول داشته باشد باید پول ها را به ایشان بدهد . برای اینکه پول ها را برای خود بردارد گفت امام هفتم آخرین امام بودند . عده ای در انقلاب ما واقفیه هستند . مثلاً امام خمینی را قبول دارند اما آیت الله خامنه ای را قبول ندارند . قرآن می گوید : برخی چیزها را قبول دارند و برخی را انکار می کنند . مثلاً می گویند ما نماز می خوانیم اما حجاب را قبول نداریم . روز عاشورا اطعام می دهند اما خمس مال خود را نمی دهند . اگر چیزی با منافع ما تضاد داشته باشد آن را انکار می کنیم . قرآن میفرماید: اگر حق به دنبال هوس مردم برود ، زمین و آسمان فاسد می شود. ما کاری به شیعه و سنی نداریم . درست است که مردم غزه سنی هستند. اما باز هم مسلمان و مظلوم هستند . آیا شیوخ عرب نمی دانند که حمله از جانب اسرائیل شروع شده و دفاع واجب است ؟ کسانی که ساکت هستند و عکس العمل نشان نمی دهند ، حتماً برباطل هستند . ما در اسلام بی طرفی نداریم . البته قرآن و اهل بیت را باید فقیه عادل تفسیر کند . بسیاری از آیات قرآن را ما حق نداریم ترجمه و تفسیر کنیم . برای ترجمه ی یک آیه باید شأن نزول آن را در نظر بگیریم . الان افراد حقه بازی هستند که با تلفن استخاره می کنند . خدا به سگ های ولگرد و حیوانات روزی می دهد چرا این افراد برای یک لقمه نان حقه بازی می کنند . شما حق ندارید قرآن را تفسیر کنید . نباید دین را با استفاده از حرف باطل ترویج کرد . خدا می فرماید : مردم را با استفاده از حرف های حکیمانه ، موعظه و استدلال به اسلام دعوت کنید . بسیاری از افراد می گویند مسجد و حسینه پر از جمعیت شود، اما به چه قیمتی ؟ ما حق نداریم برای کارهای خیر از باطل کمک بگیریم . قرآن می فرماید : من برای دین خود از انسان های منحرف کمک نمی گیرم. گاهی اوقات ما خجالت می کشیم ، می دانیم چیزی باطل است اما آن را نمی گوییم . قرآن می فرماید : در حق و باطل سن مطرح نیست . حضرت ابراهیم ، سن کمی داشت اما به عموی خود گفت که راه تو اشتباه است ، بت پرستی کار بدی است . تو به دنبال من بیا تا تو را هدایت کنم . گاهی اوقات یک بچه حرف حق می زند . زمانی که فرعون جعبه را از دریا گرفت و دید یک کودک داخل آن است، خواست او را بکشد. آیه ی قرآن است که همسر فرعون گفت: او را نکش . شاید به نفع ما بود . ما که صاحب فرزند نمی شویم ، می توانیم او را بزرگ کنیم . بنابراین یک خانم با یک نهی از منکر ، جلوی قتل پیامبر را گرفت . این پیامبر نیز یک جامعه ای را نجات داد . آیا ممکن نیست یک فرد بیسواد حرف حق بزند ؟ امام صادق (ع) فرمودند : بهترین دوست ما کسی است که عیب ما را به ما بگوید . در حدیث داریم که باید خاک بردهان فرد متملق ریخت . در حدیث داریم که اگر یک فرد نااهلی ستایش شود ، عرش خدا به لرزه در می آید .

 حجت السلام قرائتی/منبع:سایت یا مجیر

شنبه 9/6/1392 - 2:2
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته