• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 632
تعداد نظرات : 188
زمان آخرین مطلب : 4913روز قبل
بیماری ها
به دلیل تحولا‌ت شدید اجتماعی موجود و وارونه شدن گروه سنی جمعیتی، امروزه عوامل بیشتری نسبت به گذشته وجود دارند كه باعث استرس می‌شوند. همزمان عوامل اجتماعی كه باعث تحمل كردن این اضطراب‌ها می‌شد كم شده‌اند:‌افراد وقت كمتری برای دوستان، برای تفریح‌های دیگر و یا برای مسافرت دارند در نتیجه فشار به شریك زندگی بیشتر می‌شود و در صورتی كه روش برخورد با این مساله منطقی و مثبت نباشد و این فشارها طولا‌نی‌مدت باشند و فاكتورهای استرس‌زای دیگری به آنها اضافه شوند دیگر وضعیت از كنترل خارج شده و نارضایتی از رابطه زناشویی را افزایش می‌دهد، در نتیجه خطر جدایی و طلا‌ق افزایش می‌یابد.

 

روانشناسان بین انواع استرس فرقی می‌گذارند:

 

1- استرس غیرقابل كنترل "حوادث غیرمترقبه"
2- استرس قابل كنترل "بحران‌های مالی"
3- استرس‌های ناشی از مسائل حاد "بیماری و یا مرگ نزدیكان"

 

یك گروه محقق سه نفره در یك بررسی طولا‌نی‌مدت از گروهی متشكل از 172 زوج رضایت آنها را از زندگی مشترك در شرایط استرس مزمن (دائمی) و استرس حاد مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده‌اند كه به‌طور كلی درجه رضایت از زندگی زناشویی در برخی زوج‌ها به‌طور ممتد تحلیل می‌رود. همزمان استرس روزمره مثلا‌ به واسطه تربیت بچه، مسائل اقتصادی و یا فشار شغلی افزایش می‌یابد. استرس‌هایی از نوع حاد هم به همین ترتیب تاثیری منفی در زندگی دارند، به خصوص وقتی كه همزمان با نوع دیگر استرس ‌باشد. ‌

 

 

 

نتایج دیگر بررسی فوق این است كه هرچه درجه استرس مزمن و مقطعی بیشتر باشد به همان نسبت نارضایتی از زندگی زناشویی و آمادگی برای دعوا و نزاع بیشتر است. به‌خصوص كه مسائل خارج از زندگی خانوادگی به آنها اضافه شود. به همین ترتیب ادامه استرس‌های حاد باعث می‌شوند كه افراد از هم فاصله گرفته و كمتر با هم بحث و صحبت كنند و اغلب بحران‌های روحی و جسمی را ایجاد كنند. چنانچه زوجین موفق به مهار غلبه بر این نوع استرس گردند رضایت از زندگی مشترك نیز بیشتر می‌شود. حتی در صورت وجود اضطراب‌های مكمل از نوع حاد آن، این می‌تواند انگیزه‌ای برای زن و مرد باشد كه با ایجاد كردن خلا‌قیت در یافتن راه حل برای سایر مسائل زندگی كوشا شوند.

 

حال این سوال مطرح می‌شود كه طرفین (زن و مرد) چگونه با استرس كنار آمده و برای حل آن چه راهی را انتخاب می‌كنند. معتبرترین تئوری موجود از <ریچارد لا‌زاروس> است.
او می‌گوید دو نوع برخورد برای حل استرس را در زن و مرد مشاهده كرده است:‌
1- تمركز به یافتن و پیدا كردن راه‌حل مساله
2- برخورد احساسی با مساله، در این مورد مساله مهم جست‌وجوی حمایت‌های احساسی از دیگران است. ‌

 

راه حل سومی كه از گروه محققان مطرح می‌شود <روش برخورد منطقی و متمركز در رابطه زن و مرد> نام گذاشته شده است. در این روش زن و مرد آگاهانه و بعضا ناخودآگاه به صورت تیمی با هم واكنش نشان می‌دهند، یعنی عكس‌العمل متقابل تحت تاثیر همدیگر و نوع برخورد آنها با مسائل به‌طور مشترك تعریف و راهگشایی می‌شود. نمونه چنین برخوردی با مسائل زمانی است كه یكی از طرفین بیمار است. در این شرایط طرف دیگر سعی می‌كند با كنترل احساسات و حالا‌ت خود نسبت به بیماری شریك زندگی خود او را متوجه ترس و نگرانی‌های خود نكرده و به این وسیله برای او كمكی باشد تا با بیماری مقابله كند. در این شرایط شخص بیمار می‌تواند راحت‌تر درد و ناراحتی خود را تحمل كند و طرف دیگر را از نگرانی‌ها خارج كند. واكنش درست، شرط موفقیت زندگی زن و مرد است و اینكه آیا آنها در شرایط بحرانی (استرس) بیشتر با هم متحد مانده و یا بیشتر با هم نزاع می‌كنند.

 

گای بوودن‌مان، روانشناس سوئیسی می‌نویسد كه زوج‌های راضی از هم در موارد بحرانی متحد رفتار كرده، شرایط همدیگر را درك كرده، كمتر همدیگر را مورد انتقاد قرار دهند و به همدیگر به‌طور عملی كمك كرده و مسوولیت‌هایی را قبول كنند كه قبلا‌ نمی‌كردند. زوج‌هایی كه ازدواج آنها به جدایی می‌كشد معتقدند كه رفتار طرف مقابل آنها در شرایط بحرانی منفی بوده است و او فقط به مسائل خود توجه داشته و یا خودگرا عمل می‌كند. بوودن‌مان فقط با شنیدن گزارش عملكرد زوجین در شرایط بحران می‌تواند با دقت 73درصدی پیش‌بینی كند كه آیا آنها به بحران خود غلبه كرده یا از هم جدا می‌شوند.

 

 

 

اعتماد متقابل در این میان نقش بسزایی برای زوجین ایفا می‌كند. اعتماد یعنی اینكه: یكی از زوجین بتواند روی این مساله حساب كند كه در مواقع بحرانی طرف دیگر حامی و معتمد او است یا نه؟ این نوع اعتماد تضمین‌كیفیت و استقامت یك رابطه است. زوج‌هایی كه اعتماد ركن اصلی رابطه آنها است دلیلی برای كنترل كردن رفتار دیگری نمی‌بینند. آنها از مواردی كه ناخوشایند باشد به راحتی گذشت می‌كنند.

 

حتی این نوع اعتماد و به نوعی رفاقت بین طرفین می‌تواند عاملی باشد برای یكی از طرفین كه در محیط نابسامان و با تجاربی بد پرورش یافته، در مقابل طرف دیگر واكنش‌هایی پسندیده و آرام از خود نشان دهد و آن را یاد بگیرد و حس امنیت پیدا كند. ‌

 

البته ایجاد یك چنین حس اعتمادی بستگی به رفتارهای طرفین دارد چراكه فقط زمانی كه واكنش همسر در موقعیت‌های استرس به نوعی روی طرف دیگری تاثیر مثبت بگذارد این یكی می‌تواند رفتاری متناسب نشان دهد چون حس حمایت در او ایجاد می‌شود. ‌

 

راه دیگر مقابله زن و مرد با موقعیت‌های بحرانی در این است كه آنها متحد در حرف و عمل باشند (حس <ما-> یكی بودن- داشته باشند.) یعنی مساله پیش‌آمده در زندگی را (استرس از هر نوع كه باشد) به عنوان مساله مشترك ببینند و نه مساله نفر دیگر؛ مثلا‌ نگویند به من چه كه تو مریضی یا بیكاری و ... . اگر این "حس ما" در رابطه به وجود آید آن وقت برای زن و مرد غلبه بر استرس كاری آسان و شدنی خواهد بود. ‌

 

در كشورهای مختلف اروپایی برای كمك به زوج‌هایی كه در بحران به سر می‌برند روش‌ها و مراكز مختلفی ایجاد شده كه در این مراكز به روش‌های گوناگون به آنها آموزش داده می‌شود چگونه با موضوعاتی كه عامل بحران هستند برخورد كنند. به خصوص سعی می‌شود به آنها یاد داده شود چگونه با ایجاد ارتباط متقابل، موفق شوند همدیگر را تحت تاثیر قرار داده و از همدیگر حمایت كنند. ‌

 

بعضی از برنامه‌ریزان با روش نقش بازی كردن و گروه دیگر با ضبط صدای زن و مرد و پخش آن برای طرف دیگر سعی می‌كنند به آنها نشان دهند كه چه انتظاراتی از یك رابطه برای همسران وجود دارد و تا چه حد ‌آنها توان برآورد آنها را دارند و كسری‌ها در كجا احساس می‌شود. تجربه نشان داده كه بعضی وقت‌ها حتی اگر یكی میل به كمك به دیگری و درك مسائل او را داشته باشد، این كار درست انجام نمی‌گیرد و از طرف مقابل درك نمی‌شود. این مراكز به همین دلیل سعی می‌كنند آموزش دهند كه چگونه یكی از زن و مرد به نحو احسن قادر باشد نیازها و خواسته‌های طرف دیگر را شناخته و آ‌نها را درك و به همسر خود كمك واقعی كند تا از مراحل بحران خارج شود. ‌
جمعه 23/5/1388 - 18:37
ازدواج و همسرداری

زوج‏هاى ناموفق بخوانند!

بدیهى است که در شرایط اقتصادى ، اجتماعى ، فرهنگى و سیاسى زندگى امروزى ، تقریباً در همه ی خانواده‏ها مسائل و مشکلاتى وجود دارد. بنابراین، در اصل وجود مشکلات و اضطراب‏ها، نمى‏توان هیچ گونه تردیدى داشت؛ اما آن چه مهم است، نحوه ی اندیشه و روش‏هاى مقابله با این مشکلات است. در این جا به ذکر شیوه‏هایى مى‏پردازیم که زوج‏هاى موفق در مقابله با مشکلات و اضطراب‏هاى زندگى از آنها استفاده مى‏کنند. این شیوه‏ها عبارتند از...


 1- زوج‏هاى موفق اضطراب را بخشى طبیعى از زندگى زناشویى در نظر مى‏گیرند.

تفاوت مهم میان زوج‏هاى موفق و ناموفق آن است که زوج‏هاى موفق ، از همان بدو زندگى ، انتظار وجود اضطراب و مشکل را در زندگى دارند و سعى نمى‏کنند که آنها را انکار نمایند و حلاوت و شیرینى زندگى را در وجود این مشکلات - اعم از اقتصادى ، کارى ، عاطفى ، ارتباطى و... - مى‏دانند؛ در حالى که زوج‏هاى ناموفق ، وجود اضطراب و مشکل را در زندگى ، امرى غیر عادى و مصیبت‏زا مى‏دانند. زوج‏هاى موفق مشکل یا اضطراب را امرى موقتى مى‏دانند و تلاش مى‏کنند تا بر مهارت‏هاى خود براى مقابله با آنها بیفزایند و از این که مى‏توانند با مشکلات تازه برخورد کنند ، احساس خوبى دارند و در مقابل ، زوج‏هاى ناموفق، آنها را امرى دائمى مى‏دانند و از این که در زندگى آنها مشکل و اضطراب وجود دارد ، احساس گناه مى‏کنند و به جاى یافتن راه حل ، علت مشکل را در دیگران جست‏وجو مى‏کنند و به جاى توجه به جنبه‏هاى مثبت و توانمندى‏هاى خود به جنبه‏هاى منفى و ناتوانایى‏هاى خود توجه دارند. که این عامل ، موجب شکست‏خوردگى آنان مى‏شود.

 2- زوج‏هاى موفق احساسات و نظرات خود را با هم در میان مى‏گذارند.

حرف نزدن و یا کم حرف زدن زن و شوهر با هم ، یکى از پدیده‏هاى متداولى است که خود ریشه ی بسیارى از اضطراب‏هاست. در یک مطالعه ، 22 زن و شوهر را از هم جدا کرند و از آنها خواستند که مسائل مهم ارتباطى خود را در زندگى زناشویى یادداشت کنند. نظرات مردان به شرح زیر بود:

1- زنم از من جواب‏هاى فورى مى‏خواهد؛ اما من مى‏خواهم در این باره فکر کنم.

2-  زنم پیوسته مترصد مسائل پنهان است. او از افکار من برداشت سوء مى‏کند.

3- زنم هرگز از حرفى که به او مى‏زنم، راضى نمى‏شود.

4-  زنم انتظار دارد که جزئیات هر موضوعى را شرح بدهم؛ خود او هم تا بخواهد حرف‏هایش را کش مى‏دهد؛ نمى‏دانم چرا به اصل مطلب نمى‏پردازد.

5- زنم اشخاص را از موضوعات جدا نمى‏کند. او معتقد است: «اگر با حرف من مخالف باشى ، یعنى با خود من مخالف هستى و مرا دوست ندارى .»

6- زنم همیشه مى‏گوید: «به من توجه کن، بگو که زن ارزشمندى هستم»؛ اعصابم را خُرد کرده است.

 خانم‏ها نظرات متفاوتى داشتند. چکیده ی نظرات خانم‏ها چنین است:

1- شوهرم به حرف‏هاى من دقت نمى‏کند و بلافاصله در مقام قضاوت بر مى‏آید.

2- شوهرم براى حرف‏هاى من ارزشى قائل نیست؛ اما وقتى دیگران حرف مى‏زنند، به دقت به حرف‏هایشان گوش مى‏دهد.

3- تذکرهاى مرا به حساب غرولند مى‏گذارد.

4- همگى مسائل شوهرم ، جملگى مهمند؛ اما مسائل من جزیى و بى‏اهمیت هستند.

5-  شوهرم گوش نمى‏دهد، بلکه تنها به گوش دادن تظاهر مى‏کند. وقتى مچ او را مى‏گیرم عصبانى مى‏شود.

6-  من احساساتم را با او در میان مى‏گذارم اما او این کار را نمى‏کند.

 

مطالعه ی دقیق این شکایت‏ها، نشان مى‏دهد که زوج‏ها، باید با احساس و کلام با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این جاست که زوج‏هاى موفق، در مقایسه با سایرین، از مهارت بیشترى برخوردارند.

 3- زوج‏هاى موفق براى حل و فصل اختلاف ، مهارت‏هایى در خود ایجاد مى‏کنند و راه برخورد خلاق را مى‏آموزند.

زوج‏هایى مى‏توانند به خوبى با اضطراب‏ها و مشکلات روزانه روبه‏رو شوند که راه‏هایى عملى براى حل اختلافات خود پیدا کنند و مهارت‏هاى لازم را براى کنار آمدن با یکدیگر بیابند. حل و فصل اختلاف و کنار آمدن با یکدیگر، مفاهیمى به هم نزدیک هستند؛ اما یکى نیستند.

 مهارت‏هاى حل و فصل اختلاف ، بیشتر به طرز ارتباط بستگى دارند؛ در حالى که مهارت‏هاى کنار آمدن، به خلاقیت، قوه ی ابتکار و پشتکار و استقامت وابسته‏اند. بعضى از زوج‏ها، به یک گروه از این مهارت‏ها مجهزند؛ اما فاقد مهارت‏هاى نوع دوم هستند. زوج‏هایى وجود دارند که از مهارت‏هاى فوق العاده‏اى براى حل و فصل مسائل خود برخوردار هستند. آنان مى‏توانند درباره ی هر موضوعى حرف بزنند؛ احساساتشان را با هم در میان بگذارند و درباره ی خود ، احساس خوبى پیدا کنند؛ اما زندگى خانوادگى آنها بسیار مغشوش و نابسامان است ، زیرا هرگز با اضطراب‏هایشان کارى صورت نمى‏دهند و تنها درباره ی آنها حرف مى‏زنند. در این صورت ، اضطراب ماندگار مى‏شود و ابعاد وسیع‏ترى مى‏گیرد و زن و شوهر به ناچار مترصد کمک گرفتن از دیگران مى‏شوند.

 از سوى دیگر، خانواده‏هایى وجود دارند که به اضطراب‏ها توجه مى‏کنند؛ اما از کنار اختلافات بى‏توجه مى‏گذرند. ممکن است اضطراب ناشى از کمى درآمد، با آغاز به کار شوهر در یک شغل دوم، برطرف شود؛ اما ناراحتى از این کار دوم، مى‏تواند حالت انفجارآمیزى به خود بگیرد.

 فلورا دیکز نویسنده و محقق امور ارتباطات مى‏گوید:

تقریباً همه ی زوج‏ها با هم نزاع مى‏کنند. بسیارى از آنها از این که موضوع را به زبان بیاورند، خجالت مى‏کشند. در واقع، ازدواجى که در آن هیچ اختلافى وجود نداشته باشد، مرده است و یا به دلیل مشکلات احساسى و عاطفى ، در شرف مرگ است. اگر کسى به زندگى خانوادگى خود علاقه‏مند باشد، به احتمال زیاد، براى رسیدن به خواسته‏هاى خود مى‏جنگد.

نزاع، مسئله نیست؛ توانایى حل و فصل دعوا یا اختلاف ، تعیین کننده ی موفقیت زن و شوهر در برخورد با اضطراب‏هاست که بر اثر اختلاف ، به خانواده راه پیدا مى‏کند. زوج‏هایى که با دو هفته سکوت اختیار کردن، با اختلاف زناشویى خود برخورد مى‏کنند، در واقع با اضطراب روبه‏رو نمى‏شوند. این روش، بر شدت تنش موجود در خانواده مى‏افزاید. زن و شوهرى که با هم برخورد جسمانى مى‏کنند و یا به هم بد و بیراه مى‏گویند، سطح اضطراب میان خود را افزایش مى‏دهند. زوج‏هایى که با اضطراب کنار مى‏آیند، کسانى هستند که اختلاف را حل و فصل مى‏کنند.

4-  زوج‏هاى موفق از سازمان‏ها و اشخاص دیگر نیز کمک مى‏گیرند.

خانواده‏هاى موفق و ناموفق در رفع اضطراب، درباره ی کمک گرفتن از نظام‏هاى بیرون از جمع خانواده، نظریات بسیار متفاوتى دارند. از نظر خانواده‏هاى موفق در کنار آمدن با اضطراب، اقوام، دوستان، گروه‏ها و جامعه، حامیان ارزشمند ی هستند و حال آن که خانواده‏هاى مضطرب و مشکل‏دار، دخالت این افراد را به حساب ناتوانى خود مى‏گذارند. به ما از دیرباز گفته‏اند که یک خانواده ی خوب، خانواده‏اى است که مى‏تواند مسائل خود را حل و فصل کند و اگر جز در مواقع اضطرارى ، از کسى کمک بگیرد ، نشانه ی آن است که به اندازه ی سایر خانواده‏ها خوب و موفق نیست.

 به روشنى مى‏توان گفت که خانواده‏هاى موفق، در برخورد با اضطراب، از نظام‏هاى حمایتى، بیشترین بهره را مى‏برند. آنان، وقتى به مراقبتى براى فرزندشان احتیاج پیدا مى‏کنند و یا وقتى یکى از افراد خانواده ی آنها بیمار مى‏شود و یا مسئله‏اى بروز مى‏کند، کسانى را دارند که از آنها کمک بگیرند و آن اشخاص نیز به سهم خود ، در وقت نیاز، تقاضاى مساعدت مى‏کنند.

 در جامعه ی پرتحرک ، پیچیده و صنعتى امروز، بعید است که اقوام درجه ی اول و دوستان قدیم، در نزدیکى ما زندگى کنند و ممکن است با ما صدها کیلومتر فاصله داشته باشند و حتى اگر در شرایط اضطرارى از کمک آنان بهره‏مند شویم ، براى برخورد با اضطراب‏ها و مشکلات روزانه ، از دست آنها براى ما کارى ساخته نیست. گروه‏هایى حمایت‏کننده، براى خانم‏هاى خانه‏دار افسرده، براى والدینى با فرزندان کم سال، براى خانواده‏هایى که نوجوان‏هاى معتاد دارند، براى والدینى که نمى‏توانند فرزندانشان را کنترل کنند و براى خانواده‏هاى کم درآمد، بسیار مفید و ارزشمند هستند. اینها خانواده‏هاى ارزشمندى هستند که از کمک‏هاى طبیعى در نزدیکى خود محرومند.

پنج شنبه 22/5/1388 - 15:34
ازدواج و همسرداری

خانوما از چه مردایی بدشون میاد ؟؟؟

آیا تا به حال رفتار شما باعث رنجش خاطر همسرتان شده است؟

آیا نگرانید که رفتار شما ممکن است نتیجه عکس دهد ؟

پس برای حل این مشکلات ، خواندن این مقاله را از دست ندهید ...


خانم ها به نوع خاصی از مردها علاقه دارند، به همین دلیل از مردهایی که دارای یک سری خصوصیات خاص هستند به شدت پرهیز می کنند. این امر در دوران اولیه ارتباط از اهیمت ویژه ای برخوردار است درست زمانی که خانم ها در حال قضاوت خصوصیات اخلاقی آقایون هستند.
در زیر خصوصیات 8 تیپ از مردانی را که خانم ها سعی می کنند خودشان را از آنها دور نگه دارند آمده است. ما این اطلاعات را از طریق مصاحبه هایی که با جمع کثیری از خانم ها داشتیم بدست آورده ایم.
البته اگر یکی یا چند تا از خصوصیات زیر در شخصیت شما وجود داشت جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد چرا که اغلب آنها باعث بر هم خوردن رابطه نخواهند شد. نظر ما این نیست که خصوصیات اخلاقی خود را به طور کلی تغییر دهید بلکه مراقب آن دسته از رفتاری که به مزاج خانم ها چندان خوشایند نیست باشید. خواندن مقاله را ادامه دهید تا متوجه شوید که خانم ها چه چیزهایی را دوست ندارند. از این طریق دفعه آینده که با همسرتان ملاقات داشتید راحت تر می توانید اثر گذار جلوه کنید. 

 

1- مردهای نیازمند

او بیش از اندازه احساساتی است و از همان آغاز کار تمام عواطف خود را به بیرون میریزد. این مرد نسبت به خود شک دارد و دائما نیازمند اطمینان های مکرر در زمینه شغلی دوستی و رابطه ای است.

چرا او جذاب نیست: اعتماد به نفس و استقلال از جمله خصوصیات جذاب آقایون در نظر خانم ها هستند و عدم اطمینان و وابستگی نکوهیده هستند. بیشتر خانم ها به دنبال مرد قدرتمندی هستند که در زندگی بتوانند بر او تکیه کنند. بنابراین اگر شما همیشه بر آنها تکیه کنید – به ویژه در مراحل ابتدایی رابطه – او ممکن است نسبت به توانایی های شما مشکوک شود و از آنجایی که خانم با تمام ناامنی ها به یک رابطه قدم می گذارند دیگر انتظار ندارند که از جانب شما نیز شاهد عدم اطمینان باشند. اگر چنین فردی هستید چه بکنید: زمان بندی راه حل کار شماست. شما در آغاز ارتباط می بایستی خیلی مراقب اخلاق و رفتار خودتان باشید. نا امنی ها و تمام احساسات خود را یک جا بروز ندهید. زمانی که رابطه شما به اندازه کافی صمیمی شد می توانید عواطف خود را تا آنجا که میل دارید با او در میان بگذارید. در آن زمان او حتی به خاطر انجام این کار از شما سپاسگزار نیز خواهد شد.

 

2- مردی که رفتارش قابل پیش بینی باشد

خانمها از این نوع مردها خوششان نمی آید چراکه می توانند به راحتی تمام عکس العمل هایش را پیش بینی کنند. چنینی مردی در ذهن خود پیرو یکسری قوانین و مقررات خاصی است که همیشه رفتارهایش را بر پایه آنها انجام می دهد. به عنوان مثال هیچ گاه برای اینکه خانم را سوپرایز کنند بدون قرار قبلی او را به گردش نمی برند.
چرا او جذاب نیست: خانم ها تا حدی به دنبال رفتار غیر قابل انتظار در آقایون می گردند (مردهایی با روح آزاد)  به این دلیل است که اکثر خانم ها به دنبال “پسرهای شیطون” می گردند. این تنها به دلیل شیطنت نیست که خانم ها جذب می شوند بلکه دلیل اصلی آن غیر قابل پیش بینی بودن آنهاست.

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: اگر می خواهید در خانم ها تاثیر بگذارید لزوما نباید آدم بدی باشید بلکه سعی کنید خصوصیات مثبت را با هم جمع کنید – به ویژه در ابتدای رابطه -  به راحتی با او تماس بگیرید و برای آخر هفته او را به یک پیک نیک و یا شام خوشمزه دعوت کنید. زمانی که این کار را انجام دهید اگر تا چند وقت هم درگیر کارهای روزمره خود باشید او از دست شما ناراحت نمی شود. سعی کنید هر چند وقت یکبار با انجام کار های این چنینی او را شگفت زده کنید و سرزندگی و شادابی را به رابطه خود دعوت کنید.

 

3- مردهای متکبر

او بسیار خود خواه و خود بین است. همچنین بی ادب نیز می باشد نه تنها با خانم ها بلکه با تمام افراد و احساس می کند که همه از او پایین تر هستند. حتی اگر در روز ملاقات شخصی که دارای چنین خصوصیتی است با خانم مورد نظر مهربان باشد و برخورد خوبی داشته باشد باز هم کافی نخواهد بود زیرا خانم ها رفتار شما را با سایر افراد را نیز مد نظر می گیرند.

چرا او جذاب نیست: خانم ها اغلب برای ارزیابی خصوصیات اخلاقی مردها رفتار آنها را با افراد دیگر می سنجند. بنابر این اگر در روز ملاقات با او مهربان باشید خانم رفتار شما با سایر افراد را نیز مد نظر قرار می دهد.
اگر چنین فردی هستید چه بکنید: هیچ خانمی دوست ندارد که در جلوی مردی کم بیاورد بنابراین در زمان ملاقات بهتر است خود پرستیتان را پنهان کنید و اگر می خواهید که حقیقتا در او تاثیر بگذارید باید با تمام افرادی که در کنار شما هستند با احترام رفتار کنید. چرا که او در حال نظاره شماست. 

 

4- مرد خشن و بی نزاکت

چنین مردی در نزد شما خانم های دیگر را هم از زیر نظر خود می گذارند. با خدمتکار رستوران بیش از اندازه صحبت کرده و احساس عشق ورزی می نماید. روی هم رفته او برای خانم ها هیچ گونه ارزش و اعتباری قائل نیست.

چرا او جذاب نیست: این کار نه تنها نوعی بی نزاکتی قلمداد می شود بلکه باعث می شود تا خانم حس عزت نفس خود را نیز از دست بدهند. اگر در اولین قرار ملاقات با یک خانم چنین رفتاری را از خود بروز بدهید بدون شک هیچ شانسی برای برقراری ارتباط پیدا نخواهید کرد.
اگر چنین فردی هستید چه بکنید: اگر نمی توانید چنین اخلاقی را برای مدت زمانی طولانی از خود دور نگه دارید حداقل سعی کنید که در اولین ملاقات چنین کارهایی از شما سر نزند. اگر بخواهید دائما نگاه هایتان را به این طرف و آن طرف بچرخانید این کار پس از مدتی به صورت یک عادت ناپسند در می آید. اگر بخواهیم با صداقت کامل به قضییه نگاه کنیم باید بگوییم که بروز چنین رفتاری در هیچ مرحله ای از رابطه برای طرف مقابل به هیچ وجه قابل قبول نمی باشد. 

 

5- مردهای چیپ

این نوع از آقایون خانم را به شام دعوت می کنند و زمانی که موقع پرداخت صورتحساب فرا می رسد با وقاهت تمام از خانم می خواهند که پول غذا را دانگی حساب کنند. هیچ گاه پول هایش را به خاطر خرید گل برای همسرش خرج نمی کند و همیشه ارزانترین نوشیدنی را انتخاب می کند. او از همان اولین قرار ملاقات طوری برخورد می کند که گویی در تنگنای مالی قرار دارد.

چرا او جذاب نیست: چند ملاقات اولیه معمولا باید با سخاوت تمام انجام شود. و لغاتی نظیر ” پس انداز” و “بودجه” نباید حرفی برای گفتن پیدا کنند. اگر در اولین قرار ملاقات برایش خاطره ای از جمع کردن پول بسازید شانس خود را برای ادامه رابطه از دست خواهید داد.
اگر چنین فردی هستید چه بکنید: سر کیسه را شل کنید. لازم نیست برای تاثیر گذاری هزینه زیادی در نظر بگیرید اما باید کاری کنید که او تصور کند که وجودش برای شما خاص است. خرید گل هم هر از چند گاهی مزه خوبی دارد. 

 

6- مرد جر و بحث کن

این تیپ مردها عادت دارند که هر گفتگوی را به سرعت به مشاجره تبدی کنند. اما باید بدانید که اگر خانم ها را مجبور کنید که تمام مدت به دفاع از خود بپردازند زندگی آانچنان که باید و شاید برایشان دلپذیر نخواهد بود. او زمانی که خانم را با خود به بیرون می برد به جای اینکه او احساس کند به گردش و تفریح آمده بیشتر تصور می کند که در یک جلسه مناقشه است. به همین دلیل به لاک دفاعی فرو رفته و آسیب پذیر می شود.
چرا او جذاب نیست: قرار ملاقات باید یک تجربه دلپذیر باشد. اگر او مجبور باشد که تمام مدت با شما سر و کله بزند دیگر وقتی برای لذت بردن باقی نخواهد ماند. جر و بحث بیش از اندازه باعث ایجاد استرس می شود و شما هم به طور یقین هر گز نمی خواهید که همسرتان از شما خاطره های استرس زایی را در ذهنش ثبت کند.

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: مهمترین کار این است که آرامش خود را در هر شرایطی حفظ کنید. شما به این دلیل جر و بحث راه می اندازید که در مورد موضوعی عصبی و نا مطمئن هستید. بنابر این قبل از قرار ملاقات تمام چیزهایی که در ذهن دارید بر روی کاغذ بیاورید و سوالات مناسب را از بین آنها انتخاب کنید. با این کار نه تنها کار شما به جر و بحث کشیده نخواهد شد بلکه گفتگو آرام و دلنیشی نیز دارید.

 

7- عقل کل

این گونه افراد فقط در پی قضاوت رفتار سایرین هستند. او احتمالا  سیگار نمی شکد  او از همان روز اول شروع می کند به گفتن چیزهایی از این قبیل ” دسر باعث ایجاد چاقی می شود ” و …
چرا او جذاب نیست: هیچ کس دوست ندارد مورد قضاوت دیگران قرار بگیرد به ویژه در روز ملاقات. انسان ها این کار را آزار دهنده و بی ادبی قلمداد می کنند.

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: شما می توانید نطق های خود را برای زمانی نگه دارید که رابطه اندکی صمیمی تر شد. اما تا قبل از زمان سیگار کشیدن و سفارش دسر او به شما ارتباطی پیدا نمی کند.


8- مردهای زن گریز

این تیپ مردها با تلخکامی تمام با خانم ها  برخورد می کنند. آنها  مرتبا از جنس مونث ایراد گرفته، دشنام می دهند و از او انتقاد می کنند.

چرا او جذاب نیست: در این لیست این خصوصیت تنها رفتاری است که مطمئنا باعث بر هم خوردن ارتباط خواهد شد. و اصلا هم جای تعجب وجود ندارد. آیا شما به شخصه خانمی را سراغ دارید که از بودن در یک چنین رابطه ای لذت ببرد؟

اگر چنین فردی هستید چه بکنید: شما نیاز دارید که مجددا نگاهی به طرز برخورد خود بیندازید. این رفتار نه تنها بی ادبانه و کثیف است بلکه تنها تیری است که باعث از بین رفتن علاقه می شود.

پنج شنبه 22/5/1388 - 15:30
دانستنی های علمی

مزایده ای برای زیبایی زنان

این  مقاله بخشی از نوشته ی  دکتر «هنری ماکوو» است. نویسنده در این مقاله دربرابر « حیا » به عنوان ویژگی دختر جوان مسلمان سر تعظیم فرود می آورد ، چنانکه احترامش را نسبت به زن مسلمان مخفی نمی کند ، زیرا زن مسلمان زندگی خود را برای خانواده ، تربیت و رشد فرزاندان متمرکز کرده است. در نقط? مقابل ناخوشنودی خود را از پیامدهای انحطاط ارزش ها و هیجان های جنسی در زندگی زنان آمریکایی، ابراز می نماید.


دکتر هنری ماکووو استاد دانشگاه، مخترع بازی معروف «Scruples»، نویسنده و پژوهشگر در مسایل زنان و جنبش های آزادی بخش است.

با وجود تفاوت در گرایش ها و اختلاف ایدئولوژیک، این مقاله میزان شگفت زدگی برخی آزادی خواهان منصف جهان غرب را نسبت به ارزش های اسلامی ما، نشان می دهد. مقاله دکتر هنری، عکس العمل های مثبت و منفی زیادی را در جامعه آمریکا داشته است.

 دو چهره متفاوت

دکتر هنری در این مقاله می نویسد: « روی دیوار دفترم دو عکس چسبانده ام: عکس اول تصویر زنی مسلمان و با حجاب است و در کنارش، تصویر زنی آمریکایی قرار دارد که در مسابقه ملکه زیبایی شرکت کرده و چیزی جز یک ... بر تن ندارد. زن نخست کاملا پوشیده است و دیگری کاملا عریان!» جمله های از مقدمه این مقاله و درآمدی بود برای نمایش دو نمونه متفاوت در گرایش و رفتار.»

جنگ خاورمیانه علاوه بر دزدی نفت مسلمانان، به دنبال گسست آنان از دین و فرهنگشان و جایگزین کردن حجاب با عریانی است.

جنگی با هدف گوناگون

نویسنده به انگیزه های پنهان غرب در جنگ علیه امت اسلامی و عربی اشاره می کند و توضیح می دهد این جنگ دارای ابعاد سیاسی، فرهنگی و اخلاقی است، زیرا به دنبال ثروت ها و ذخیره های امت اسلامی هستند ، به اضافه این که ارزشمندترین دارایی مسلمانان را یعنی: دین و گنجینه های فرهنگی و اخلاقی را هدف گرفته اند. در زمینه مسایل زنان جایگزین کردن حجاب با بکینی، کنایه ای است از عریانی و فساد اخلاقی. نویسنده می گوید: «نقش زن در عمق هر فرهنگ نهفته است، جنگ خاورمیانه علاوه بر دزدی نفت مسلمانان، به دنبال گسست آنان از دین و فرهنگشان و جایگزین کردن حجاب با عریانی است»!!

 دفاع از ارزش ها

دکتر هنری ارزش های اخلاقی حجاب و پوشش زن مسلمان را می ستاید و می گوید: «من کارشناس مسایل زنان مسلمان نیستم. من زیبایی زنان را دوست دارم، به همین دلیل اینجا، انگیزه ای برای دفاع از حجاب ندارم ولی از برخی ارزش هایی که حجاب گویای آن است دفاع می کنم.» او اضافه می کند: « حجاب از نظر من به این معناست که زن خود را برای همسر و خانواده اش متمرکز کند. تنها کسانی هستند که زن مسلمان را بدون حجاب می بینند ، خانواده او هستند و این مساله تأکیدی بر ویژه بودن زن مسلمان است.»

 تمرکز زن مسلمان بر خانواده خویش است: فرزندان را به دنیا می آورد و تربیتشان می کند. زن مسلمان تولید کننده ای محلی است. ریشه ای است که زندگی و روح خانواده را استمرار می بخشد... فرزندان را تربیت می کند و زندگی می آموزد و یاریگر همسر و پناهگاه اوست.

زن مسلمان مربی نسل ها

نویسنده ، از وظیفه و آرمان زن مسلمان و توجه و حرص او به سلامت خانواده و تربیت نسلی صالح تقدیر می کند و می گوید: « تمرکز زن مسلمان بر خانه خویش است: فرزندان را به دنیا می آورد و تربیتشان می کند. زن مسلمان تولید کننده ای محلی است. ریشه ای است که زندگی و روح خانواده را استمرار می بخشد... فرزندان را تربیت می کند و زندگی می آموزد و یاریگر همسر و پناهگاه اوست».

 اما زن آمریکایی...

بعد از شرح تصویر نخست دیوار دفترش یعنی عکس زن مسلمان، دکتر هنری عکس دوم را تفسیر می کند و می نویسد: «در نقطه مقابل ملکه زیبایی آمریکایی است. در برابر میلیون ها نفر در صفحات تلویزیون، عشوه گری می کند. او ملکه ای عمومی است! زیباییش را در مزایده همگانی به بالاترین قیمت عرضه کرده ....» او اضافه می کند: «در آمریکا معیار ارزش فرهنگی زن، جذّابیت اوست. بر اساس این معیارها، ارزش زن به سرعت کاسته می شود چون خود و اعصاب و روانش را برای خودنمایی به کار می گیرد.»

در آمریکا معیار ارزش فرهنگی زن، جذّابیت اوست. بر اساس این معیارها، ارزش زن به سرعت کاسته می شود چون خود و اعصاب و روانش را برای خودنمایی به کار می گیرد.

 دختران پسرنما!!

سپس نویسنده به توضیح پیامدهای زندگی بعضی دختران جوان آمریکایی منتقل می شود و می گوید: «پیش از ازدواج ده ها پسر با او مرتبط هستند. پاکی خود را که بخشی از جذابیتش است، از دست داده. تبدیل به انسانی جامد و حیله گر می شود که توان محبّت ورزیدن نخواهد داشت.» او اشاره می کند: «زن در جامعه آمریکا، خود را مجبور به پیروی از زندگی مردان می بیند. همین مساله باعث شد زنان آمریکایی، پرخاشگر و مضطرب باشند، در بعضی مواقع شایسته همسر و مادر شدن نباشند. تنها به ابزاری برای کامیابی  تبدیل شوند نه انسانی که عشق و مادر شدن را پیشه کرده است.»

 نظم نوین جهانی و انزوا

دکتر هنری از سیستم زندگی در دنیای معاصر انتقاد می کند زیرا انسان را گوشه گیر و از جمع جدا می کند. او می نویسد: «پدر بودن قلّه پیشرفت انسان است. مرحله رهایی از غرق شدن در شهوت هاست تا انسان بنده خدا گردد، تربیتی نو و زندگی جدید است.» او اضافه می کند: « نظم نوین جهانی نمی خواهد ما به این سطح از رشد برسیم. قصد دارد ما را فردگرا و گوشه گیر کند. می خواهد تشنه  روابط نامشروع باشیم و تصاویر مستهجن را به جای ازدواج به ما عرضه می کند».

 دروغی به نام آزاد سازی زن!

دکتر هنری دروغ بودن، شعار آزاد سازی زن را افشا می کند. هنری این واژه را «فریبی سنگدلانه» توصیف کرده، می گوید: «آزادسازی زن، فریبی از فریب های نظم نوین جهانی است. فریبی سنگدلانه که زنان آمریکایی را اغوا نموده و تمدن غرب را ویران کرده است.» نویسنده تأکید می کند: «آزاد سازی زن تهدیدی برای مسلمانان به شمار می رود» و می گوید: «این مساله میلیون ها نفر را تباه کرده و تهدید بزرگی برای مسلمانان است.»

در پایان دکتر هنری می نویسد: «من از حجاب دفاع نمی کنم ولی تا اندازه ای طرفدار ارزش هایی هستم که حجاب گویای آن است. به شکل ویژه وقتی زن خود را وقف همسر و خانواده اش می کند ، وقتی زن با وقار و تواضع رفتار می کند ، باید چنین موضعی نسبت به او داشته باشم.»

پنج شنبه 22/5/1388 - 15:28
ازدواج و همسرداری

 پیش از انتخاب همسر چه باید كرد؟

چون مسأله «ازدواج»یك موضوع حسّاس و سرنوشت ساز است،و در زندگی هر كس جنبه بنیادی دارد،لذا اشخاص اقدام كننده به این امر مقدّس،وظیفه دارند از پیشگاه خداوند استمداد جسته،و با دعا و نیایش و توكّل بر الطاف الهی در انتخاب همسر دقّت كافی به خرج دهند.
امیرمؤمنان علی(ع) می فرمایند:«پیوسته انواع بلاها و مشكلات خویش را پیش ازوقوعش از طریق دعا و نیایش پیشگیری نمائید.»و شكّی نیست كه همسرنامطلوب ازدردناك ترین مصیبت هاو بلاها به شمار می آید،و بالعكس،همسر صالح و شایسته از بزرگترین نعمت های الهی است و هیچ موهبتی از نعمت های دنیوی به پای آن نمی رسد!!
در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است كه آن حضرت از «ابو بصیر»پرسید؟هنگامی كه یكی از شما اراده ازدواج می كنید چگونه شروع می نمائید؟ وی در جواب گفت:نمی دانم،حضرت دستور داد:هر گاه تصمیم بر تشكیل خانواده گرفتید،نخست دو ركعت نماز بخوانید،و سپس خدا را سپاس گوئید،آنگاه دست به دعا برداشته بخوانید:خداوندا! من قصد ازدواج دارم همسری را برایم نصیب كن كه عفیف و با حیا بوده، و از مال و ناموسم محافظت نماید،و او دارای روزی فراوان و بركت عظیم باشد،و از او برایم فرزندی شایسته مرحمت كن كه یادگار صالح در طول حیات و بعد از مرگم باشد.
و از حضرت امام صادق علیه السّلام با مختصر تفاوتی آمده است:هنگامی كه اراده ازدواج نمودید،ابتدا دو ركعت نماز خوانده،و سپس با حمد و سپاس الهی بگوئید:خدایا! من اراده ازدواج دارم،زنی را برایم روزی كن كه از نظر عفّت عمومی خویشتن دار باشد،و ناموس و مالم را حفظ كند،روزی فراوان و بركتش عظیم باشد،ای خدا! از وی فرزندی پاكیزه برایم روزی فرما كه در طول حیات و پس از مرگم جانشین صالحی برای من گردد.
و بالاخره در حدیث سوّمی از امام رضا علیه السّلام آمده است:زمانی كه اراده ازدواج نمودی نخست از خدا بخواه زن خوب روزی تو نماید،سپس حركت خود را با دو ركعت نماز آغاز كن،آنگاه دست به دعا برداشته بگو:بار الها! من قصد ازدواج دارم،زمینه این كار را برایم آسان گردان،و زنی كه از جهت طبیعت و اخلاق شایسته باشد،و خود را از نامحرم حفظ نموده،و مراقب مال و ناموسم گردیده،و دارای جمال و زیبایی و زایا باشد برای من مقّدر كن.
اگر چه این احادیث در مورد انتخاب «زن» وارد شده است،ولی دختران نیز در انتخاب شوهر شایسته می توانند با خدای خود راز و نیازی داشته،و از او بخواهند همسر امین و پرهیزكار و آگاه... نصیب آنان فرماید.
از مجموع این احادیث منقول استفاده می كنیم كه هر كسی علاوه بر مشورت با افراد مجرّب و دلسوز در انتخاب همسر،سزاوار است كار خود را به خداوند مهربان و حكیم موكول نموده،و همراه با نماز و نیایش و توكّل بر الطاف خداوندی خواهان رسیدن بر همسر ایده آل بوده باشد.

دوشنبه 19/5/1388 - 18:17
ازدواج و همسرداری

نقش ازدواج در سلامت روان جوانان

چنانكه پیشتر اشاره شد ،ازدواج  یك امر طبیعی و فطری و یكی از نیازهای ناگزیر بشر است. كسی كه به این نیاز طبیعی پشت كند بدون تردید، احساس كمبود خواهد كرد وچون برخلاف فطرت حركت می كند، به دشواری ها و مشكلات جسمی وروانی برخورد می نماید. بی شك ، یكی از مهمترین عوامل فشارهای روانی و استرس های رو به افزایش در دنیای امروز كه گریبانگیر بسیاری از جوانان است، عدم ازدواج به موقع آنان است. دختران و پسران جوان ، درفراز و نشیب زندگی ،به محیطی امن و پایگاهی عاطفی نیازمندند و بهترین فردی را كه می توانند برای تأمین این نیاز، برگزینند، همسراست. دختر و پسر جوان به وسیله ی ازدواج ، دركنار یكدیگر از آرامش، امنیت و سلامت روان برخوردارمی گردند.
خداوند متعال در این باره می فرماید
: " و از نشانه های او این كه ، همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا دركنارآنان آرامش یابید، در میانتان موّدت و رحمت قرار داد . در این نشانه هایی است برای گروهی كه تفكر می كنند".
رسول گرامی اسلام – صلی الله علیه وآله – نیز ، ازدواج را عامل ایجاد اخلا ق نیكو د رفرد می داند و می فرماید
:" مردان وزنان بی همسر خود را به ازدواج یكدیگر درآورید ، چرا كه خداوند اخلاق آنان را نیكو می سازد" .
امروزه ، پژوهش های جامعه شناسان و روان شناسان نیز، حاكی از ارتباط مثبت سلامت روان و ازدواج است. درهمین زمینه ، مطالعات اداره بهداشت عمومی امریكا درسال 1980 نشان می دهد كه بین سلامت روانی  و ازدواج ، ارتباط معنی داری وجود دارد. افراد متأهل درمقایسه با افراد مجرد در وضعیت بهتری از سلامت روانی قرار دارند. نشانه های نوروتیكی درمقایسه ، كمتر در آنها دیده می شود و درصد كمتری از آنها دربیمارستان های روانی بستری اند. همین فواید ازدواج و تشكیل خانواده ، یعنی ایجاد اخلاق نیكو در افراد ،  سلامت  و بهداشت روانی ، انس ، آرامش ، مودت ورحمت است كه خانواده را بین دیگر نهادها ی اجتماعی ، ناهمانند و منحصر به فرد ساخته است به طوری كه  از آن به عنوان ریشه ای ترین نهاد اجتماعی یاد می شود
.

نقش ازدواج و تشكیل خانواده درسلامت جامعه

ازدواج و تشكیل خانواده ، نقش مهمی در تزكیه و بقای  جامعه دارد و تلاش در جهت استحكام آن ، زمینه را برای سلامت اخلاقی  و سعادت عمومی جامعه فراهم می سازد . چرا كه ازدواج مشروع جلوی بی بند و باری ، هرج و مرج و آشفتگی های جنسی را می گیرد و پسران و دختران جوان را وا می دارد كه در چارچوب قواعد و اصول مشخصی ، به زندگی اجتماعی تن دردهند.
ازدواج و تشكیل خانواده برای انسان ها یك نیاز طبیعی است كه از فطرت و آفرینش ویژه ی آنان سرچشمه می گیرد و نباید آن را یك قرار داد متعارف اجتماعی تلقی نمود كه درصورت عدم تحقق آن ، آسیبی به نظام اجتماعی وارد نمی شود؛ بلكه برعكس، هرگونه آسیب به این بنیان مقدس ، پیامدهایی را در تحول ساختار كلی جامعه و نظام ارزشی و فرهنگی آن به دنبال دارد
.
خانواده از آن رو كه زیربنا و ریشه ی همه ی نهاد های اجتماعی است ، قدرت مندترین كانون اثر گذاری و مؤثرترین مركز برای سامان دهی یا نابسامانی اجتماع وعامل تشكل و سیستم دهی به جامعه است. هر گونه تغییر مثبت یا منفی در خانواده ، در جامعه ی بزرگ انسان ها تأثیر مستقیم و مؤثر دارد. ثبات یا بی ثباتی خانواده ، مستقیماً برثبات یا بی ثباتی جامعه تأثیر گذار است. جوامعی كه در آن ارزش ها در خانواده متزلزل گردد، بی شك ارزش های اخلاقی درجامعه ی كلان سقوط خواهد كرد. خانواده و جامعه آنچنان به هم وابسته اند كه فرآیندهای اساسی اجتماعی بدون حضور خانواده، شكل واقعی خود را پیدا نخواهد كرد. فرایندهایی چون همكاری، سبقت جویی ، ستیزه جویی، همانند سازی ، سازش ، فرمانروایی ، سلطه پذیری و ... همه وهمه ریشه در خانواده دارند؛ و این مورد تأیید جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی است. پایه و مبنای شرافت انسانی ، خود خواهی و خود مداری ، پذیرش انحراف ، سرقت ، تقلب و... همگی نشأت گرفته از خانواده است و این ، مورد تأیید جرم شناسان و آسیب شناسان اجتماعی است.  و بالاخره ریشه های اساسی رشد یا پس افتادگی اجتماعی ، صعودها و سقوط ها، سامان داری یا نابسامانی های اجتماعی و ... را باید در خانواده جست وجو كرد
.بیشتر حركت های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی از خانواده آغاز شده و درجامعه موج آفرینی می كنند . برهمین اساس، همه ی ادیان الهی به ویژه اسلام ، خانواده را مؤثرترین راه برای هر گونه تغییر و تحول در بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه می دانند. زیرا از یك سو خانواده ، خود مركز تعامل و تأثیر متقابل افراد بر روی هم است و تجربیات و آگاهی های فرد در خانواده ، در شكل دهی نقش اجتماعی او بیشترین تأثیر را دارد. و از سوی دیگر، هركدام از افراد خانواده ، پس از ورود به جامعه، درهم فرو می روند و بر یكدیگر تأثیر متقابل گذارده ، آرمان ها و عقایدشان درهم می آمیزد و حاصل این فعل و انفعالات به صورت یك طرز فكر، یك  اندیشه ی اجتماعی و در نها یت به شكل یك سیستم فرهنگی درمی آید.
واضح است اگر خانواده از سلامت كافی برخوردار نباشد ، افراد بیمارگونه ی خانواده نیز پس از ورود به جامعه و كنش متقابل اجتماعی  با سایرین ، بیماری خویش را به دیگران سرایت داده، ساختار جامعه را از هم فرو می پاشند؛ و گاهی ممكن است یك رفتار نامعقول و غیرمعقول اجتماعی ، در اثرهمین تعاملات به صورت یك رفتار پسندیده ، در جامعه ظهور كند.همین طور اگر خانواده های یك جامعه ، بهنجار و متعادل باشند، جامعه نیز از سلامت واقعی بر خوردار خواهد بود
.
اسلام نیز كارخود را از خانواده شروع كرده است. چنانكه پیامبر اسلام – صلی الله علیه وآله – تبلیغ علنی خود را در آغاز رسالت ، از خانواده و عشیره اش آغاز كرد و درتداوم آن ، كار تبلیغ  و توسعه ی جامعه ی اسلامی را از درون خانواده ی خویش و با تربیت انسان هایی وارسته چون فاطمه ی زهرا، امام حسن و امام حسین – علیهم السلام – ادامه داد. و به این ترتیب هر كدام از ائمه اطهار
–  علیهم السلام – نیز، قبل از هراقدام ، ا ز خانواده ی خود شروع كردند.
با اندك تأملی درسیره ی آن بزرگواران د ر نحوه ی ازدواج ، تربیت فرزند، نوع ارتباط با همسر و فرزندان و همچنین وصایا و سفارشات آنها به اهل بیت خود، به خوبی درمی یابیم كه این بزرگ مردان تا چه اندازه به اهمیت خانواده  و تأثیر غیرقابل تردید آن برجامعه عنایت داشته اند
.
البته ناگفته نماند، در سلامت یا فساد جامعه ، نقش دیگر كارگزاران اجتماعی مانند نهادهای مذهبی و وسایل ارتباط جمعی را نمی توان نادیده گرفت . اما بنابر پژوهش های جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی ، در این تأثیر گذاری ، نهاد خانواده  درصد قابل توجهی را به خود اختصاص داده است كه آن را از میان دیگر كارگزاران اجتماعی متمایز می سازد
.
بنابراین " برای تشكیل یك جامعه ی آرمانی ، تأسیس خانواده های آرمانی ضرورت دارد و خواستاران جامعه ی ایده آل ، باید به تشكیل خانواده های ایده آل بپردازند

دوشنبه 19/5/1388 - 18:16
کامپیوتر و اینترنت

كرم DELODER ‌

كرم DELODER مدتی پیش به سرعت در آسیا و آمریكا گسترش پیدا كرد و تعداد كثیری از سیستم ها را آلوده كرد. این كرم به نام DELODER.A نیز معروف است.
N نوع فعالیت :
به هكر اجازه كنترل از راه دور كامپیوتر آلوده شده را می دهد.
O ناحیه كاری :
تعداد كثیری از كامپیوترهای كشورهای چین ، ژاپن ، تایوان ، سنگاپور ، هنگ كنگ و آمریكا را آلوده كرده است
M نحوه كار :
این كرم از دو برنامه تروجان جهت آلوده كردن سیستم استفاده می كند و در حال زمینه سازی برای یك حمله DDOS‌ گسترده است.
? درجه خطرناكی :
اگر چه هنوز كارشناسان نظر نهائی در مورد خطرناك بودن این كرم برای كاربران نداده اند ولی دو تروجانی كه این ویروس را همراهی می كنند بسیار نگران كننده هستند.
T ساختمان ویروس :
این كرم شامل 2 قسمت می باشد : VNC و روبات
VNC þ (VIRTUAL NETWORK COMPUTING) : كه اكثر نرم افزارهای مدیریت شبكه به طور
مشترك از آن استفاده می كنند.
این قسمت از ویروس به حمله كننده امكان و قابلیت اتصال به سیستم قربانی و كنترل كامل آن را می دهد. دقیقا مثل اینكه حمله كننده پشت سیستم قربانی نشسته است و دسترسی كامل به تمام قسمتهای سیستم را دارد.
þ روبات (INTERNET REALY CHAT) IRC :
قسمت روبات IRC هنگامی كه فعال می شود ، به یك سرور كنترل از راه دور متصل می شود و منتظر دریافت دستور می ماند كه این به معنی تدارك یك حمله بسیار بزرگ DDOS است.
این كرم بر خلاف گونه های دیگری مثل KLEZ برای گسترش خود احتیاج به فعالیت كاربر ندارد و به خودی خود پسوردهای مشترك را در فولدرهای به اشتراك گذارده شده در ویندوز NT/2000/XP استخراج كرده و به صورت خودكار گسترش پیدا می كند.
به هر حال از آنجا كه این ویروس به كلمات عبور دایركتوریهای به اشتراك گذاشته شده در موسسات تجاری حمله می كند و از آنجا كه اكثر موسسات تجاری از فایروال استفاده می كنند بنابراین قربانی اصلی این كرم ، كاربران خانگی خواهند بود.
در كنار امكان بالقوه حملات DDOS كاربران به سادگی می توانند حتی توسط هكرهای تازه كار مورد حمله قرار گیرند.
R طریقه پاكسازی
1- برنامه های ضد ویروس خود را بروز كنید.
2- در صورت عدم امكان مورد فوق دستورات زیر را انجام دهید :
- روی دكمه شروع كلیك كرده و روی دستور RUN بروید.
- كلمه REGEDIT را تایپ كنید.
- در پوشه های به نمایش در آمده به مسیر زیر بروید :
HKEY_LOCAL_MACHINES\SOFTWARE\MICROSOFT\WNDOWS\CURRENTVERSION\RUN
ـ در پنجره سمت راست مقدار MESENGER را پاك كنید.
ـ پنجره مربوطه را ببندید.
ـ سیستم را دوباره راه اندازی كنید.

دوشنبه 19/5/1388 - 18:14
دعا و زیارت

آیا می دانید در چه خانه هاییرحمت نازل نمی شود ؟پیامبر اكرم حضرت محمد مصطفی (ص) فرمودند : در هفت خانه رحمت نازل نمی شود .1)   خانه ای كه در آن زن طلاق گرفته باشد .2)   خانه ای كه در آن زن نافرمان باشد . ( بیچاره ما مردها كه به خاطر این موجودات باید مجازات شویم . خدا به ما صبر بده !!!)3)   خانه ای كه در آن به امانت مردم خیانت كنند .4)   خانه ای كه در آن زكات مال را نداده باشند5)   خانه ای كه در آن وصیت میت عمل نشده باشد6)   خانه ای كه در آن شراب باشد7)   خانه ای كه در آن زنی از اموال شوهرش بدزدد . ( قابل توجه بسیاری از دوستان ... )
دوشنبه 19/5/1388 - 18:11
فلسفه و عرفان

دیدار با خدا

مردی با خود زمزمه می کرد : خدایا با من حرف بزن

یک سار شروع به خواندن کرد

اما مرد نشنید !!!

فریاد برآورد : خدایا با من حرف بزن ، آذرخش در آسمان غرید

اما مرد گوش نکرد !!!

مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت : خدایا بگذار تو را ببینم

ستاره ای درخشید

اما مرد ندید !!!

مرد فریاد کشید : یک معجزه ای به من نشان بده ، نوزادی متولد شد

اما مرد توجهی نکرد !!!

پس مرد در نهایت یاس فریاد زد : خدایا مرا لمس کن و بگذار بدانم که اینجا حضور داری

در همین زمان خدا پایین آمد و مرد را لمس کرد

اما مرد پروانه را با دستش پراند و به راهش ادامه داد ...

دوشنبه 19/5/1388 - 18:8
ازدواج و همسرداری

موارد همتایی و تناسب دختر و پسر

مردی ازپیامبر اسلام (ص) پرسید : " با چه کسی ازدواج کنیم ؟ "ایشان فرمودند : " الاکفا ء"

او پرسید :" کفوها چه کسانی هستند؟ "

حضرت فرمود:"المومنون بعضهم اکفاء بعض " مومنان ، کفو و هم شأن هم هستند.


 

1- همتایی دینی و ایمانی

زن متدین و پایبند به قوانین و اصول و فروع اسلام ، باید با انسانی مانند خود ازدواج کند. البته تناسب صد در صد امکان ندارد، اما هرچه به هم نزدیک تر باشند و فاصله کمترباشد ، بهتراست .

می بینیم که پیامبر اکرم ، معیار و زیر بنای اصلی هم کفوی را " ایمان " بیان فرمودند. انسان مؤمن ، اگر با همسر بی ایمان ازدواج کند و نتواند او را متدین نماید، یا باید هم رنگ او شده و بی دین شود و یا در برابر او مقاومت کند و دائماً نزاع و زد و خورد داشته باشد؛ که هر دو ، خسارت بزرگی است و فرزندانی هم که محصول چنین زندگی های آشوب زده ای باشند، به سعادت نمی رسند.

2-   همتایی وهماهنگی فرهنگی و فکری

تفاهم و توافق فکری و فرهنگی میان دو همسر در زندگی مشترک ، نقش اساسی دارد . برای ایجاد یک زندگی پویا و پربار، باید معماران این کانون بتوانند یکدیگر را درک نموده و مکنونات و محتویات درونی خود را به هم تفهیم کنند و در بسیاری از مسائل ، تصمیم مشترک و یکسان گرفته و برمبنای آن عمل کنند و در فراز و نشیب های زندگی ، یاور هم باشند و فرزندانشان را براساس یک طرح هماهنگ تربیت کنند.

امام صادق (ع) می فرمایند:

" العارفة لا توضع الا عند العارف"

زن عارفه ( فهمیده ی فرزانه ) باید در کنار مرد عارف ( فهمیده ی اهل معرفت) قرار گیرد ، نه غیر آن .

 

3- همتایی اخلاق

هماهنگی و تناسب اخلاقی ، از مهم ترین موارد هم کفویی و همتایی بین زن و شوهر است . ممکن است زن و شوهر از جهت " دینی " کفو هم  باشند اما از جهت اخلاقی نه.

4- کفو هم بودن در تحصیلا ت علمی

بهتر آن است که زن و شوهر از نظر معلومات و تحصیلات علمی ، خیلی با هم  فاصله نداشته  باشند تا تفاهم بیشتری در زندگی شان وجود داشته باشد.

البته این خصوصیت را باید با صفات و ویژگی های دیگر بررسی کرد. به این معنا که مثلاً اگر " زن" تکبر و غرور بی جا دارد و کم ظرفیت است ، نباید سواد و تحصیلاتش بیش از مرد باشد ؛ زیرا – حتماً – مشکلات فراوانی در زندگی شان به وجود خواهد آمد. اما اگر متواضع باشد، احتمال بروز این مشکل  کمتر است . در مورد " مرد " هم مسئله به همین شکل است با کمی تفاوت.

5- تناسب در زیبایی

توجه به توازن و تناسب میان دو همسر در زیبایی صورت و اندام و قیافه ی ظاهری  نیز لازم است . اگر یکی از آن دو،  " زیبا و خوش اندام و خوش تیپ " باشد و دیگری " زشت صورت و بد اندام "، احتمال به وجود آمدن ناراحتی و مشکل برای هر دو، و عقده های روانی و انحراف و بی عفتی و حسرت و ...  برا ی فرد زیبا ، وجود دارد.

6- تناسب سنی

در انتخاب همسر توجه به  همتایی و تناسب در سن  نیز لازم است.

تفاوت سن بلوغ  در دختر و پسر، یک امر طبیعی است . پسر، حدود 4 سال دیرتر از دختر به  بلوغ می رسد، پس خوب است که تفاوت سن آنان در امر ازدواج نیز به همین مقدار باشد ( پسر، بزرگتر باشد) . کفو هم بودن دختر و پسر از نظرسن ،" تفاوت سن" است ، نه " تساوی سن " . زیرا این تفاوت ، در آفرینش آنان قراردارد. البته رعایت این تفاوت سن به این مقدار ( حدود 4 سال ) واجب نیست. بهتر است که چنین باشد.

این خصوصیت را باید با مجموعه ی صفات و خصوصیات دختر و پسر بررسی کرد . ممکن است دختری سنش به این مقدار کمتر از سن پسر نباشد، اما امتیازات دیگری داشته باشد که آن را  جبران کند.

7- تناسب مالی

قاعده ی عامی را که می توان دراین باره مطرح کرد این است که : صلاح نیست  دختر و پسر و خانواده هایشان ، از نظر " مالی و ثروت " تفاوت زیادی داشته باشند.

اگر ما کسی هستیم  که با مقداری ثروت و توانگری ، خود را گم می کنیم و تکبرها، غرورها، منت گذاشتن ها ، تحقیر کردن ها و... به سراغمان می آید ، چرا خود را فریب دهیم ؟ ! معمولاً چنین است که اگر پسری فقیر یا متوسط از نظر مالی ، با خانواده ای ثروتمند وصلت کند، باید " نوکر و برده ی " آنان شود. و اگر دختری فقیر، عروس خانواده ای ثروتمند شود، باید " کنیز " آنان گرد د! البته استثناهایی نیز وجود دارد.

8-تناسب خانوادگی

ازدواج با یک فرد، مساوی است با پیوند با یک خانواده و فامیل و نسل!

در مسئله ی " انتخاب همسر" ، معقول نیست که انسان بگوید: " من می خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و خویشان و فامیلش ندارم " زیرا:

1-    این فرد، جزئی ازهمان خانواده و فامیل ، و شاخه ای از همان درخت است. و این شاخه ، ازریشه های همان درخت، تغذیه کرده است . مسلم است که بسیاری از صفات اخلاقی ، روحی ، عقلی و جسمی آن خانواده و فامیل ، از راه  وراثت و تربیت و محیط و عادات ، به این فرد منتقل شده است.

پیامبر اسلام (ص) در این باره می فرمایند: تَزّوجوا فی الحِجرِ الصالح ، فاِنَّ العِرقَ دَسَّاسٌ

"با خانواده ی شایسته ، وصلت  کنید؛ زیرا عِرق ( ژن و خصوصیاتی که به وسیله ی نطفه و وراثت از پدران و مادران به فرزندان و نسل های بعدی منتقل می شود. ) تاثیر می گذارد".

2 - اگر تو با آنان کار نداشته باشی، آنان با تو کار دارند! هرگز نمی توانی همسرت را  از آنان و آنان را از همسرت جدا کنی . خودت هم نمی توانی رابطه ات را با آنان قطع کنی . یک عمر باید با آنها معاشرت و زندگی نمایی.

اگر خانواده و خویشان همسر، ناباب و فاسد باشند، انسان را " زجرکش "  می کنند و از دخالت های آنان در زندگی و از ارتباط با آنان نمی شود به کلی جلوگیری کرد.

3       - بدنامی یا خوشنامی آنان ، تا آخر عمر همراه انسان است و در زندگی تأثیر می گذارد. تحمل بدنامی آنان ، بسیار مشکل خواهد بود.

4       - صفات و خصوصیات آنان، در فرزندان آینده ، تأثیر دارد.

پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرمایند:

" بنگرید چه کسی را به همسری برمی گزینید ، زیرا فرزندان ، شبیه دایی هایشان می شوند".

9- تناسب اجتماعی

کسی که اهل علم و تحقیق و پژوهش است و می خواهد عمر وزندگی اش را در راستای مسائل علمی و تحقیقی بگذراند و بافت زندگی اجتماعی و خانوادگی اش این گونه بافتی است  و روحیه اش کاوش گرانه است، هرگز نباید با فرد و خانواده ای وصلت کند که روحیه ی اجتماعی شان ، روحیه ی تجملاتی و تشریفاتی و اشرافی است و اهل خوشگذرانی ، مهمانی های ریایی، شب نشینی های بوالهوسانه، مسافرت های تفریحی افراطی و تفریحات پیاپی هستند. افراد فراوانی را سراغ داریم  که دچاراین اشتباه و غفلت شده و به بدبختی و فلاکت گرفتار شده اند.

البته پرداختن به جنبه های تفریحی زندگی ، لازم  و ضروری است وهمان کسی هم که اهل مطالعه  و تحقیق است ، باید از این جنبه غفلت نکند. اما این غیر از بنا نهادن زندگی بر مبانی عیش و نوش ، مهمانی ، خوشگذرانی ، شب نشینی ، مسافرت، تفریح و... است.

دوشنبه 19/5/1388 - 18:6
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته