• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4120روز قبل
کامپیوتر و اینترنت
شرکت مایکروسافت امروز و به صورت رسمی در وب سایت خود تاریخ ۸ اوریل سال ۲۰۱۴ را به عنوان موعد قطع پشتیبانی از ویندوز XP SP3 و همچنین آفیس ۲۰۰۳  اعلام نمود و در مطلبی به ضرورت این کار نیز پرداخت که در ادامه خلاصه ای از این مطلب را برای استحضار شما منتشر میکنیم:



    در سال ۲۰۰۲ میلادی بود که مایکروسافت یک چرخه برای حمایت از سیاست‌های مشتری مداری برای شفافیت بیشتر و قابل پیش بینی برای حمایت از محصولات خود ایجاد کرد و همانطور که مبرهن است در این سیاست محصولات این شرکت از جمله ویندوز و محصولات اداری قرار گرفتند و هر کدام دارای حداقل ۱۰ سال پشتیبانی (۵ سال پشتیبانی اصلی و ۵ سال پشتیبانی گسترده) به همراه عرضه سرویس پک‌ها منظور شده بود.

    مایکروسافت پشتیبانی از ویندوز ایکس پی ۳ و آفیس ۲۰۰۳ را در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۱۴ قطع می‌کند و اگر تاکنون سازمان شما مهاجرت به یک سیستم عامل مدرن را آغاز نکرده است کمی دیر شده است زیرا تحقیقات نشان می‌دهد که به طور متوسط ۱۸ تا ۲۳ ماه برای استقرار وضعیت جدید کسب و کار و اطمینان از داشتن نسخه‌های پشتیبان صرف این مهاجرت خواهد شد.

    این بدان معنی است که پس از تاریخ ۸ اوریل ۲۰۱۴ هیچ گونه بروز رسانی امنیتی و غیر امنیتی برای برطرف سازی مشکلات وجود نخواهد  داشت  و دیگر حتی گزینه‌های پشتیبانی رایگان وجود نخواهد داشت و شما باید با پرداخت مبالغی به رفع مشکلات خود اقدام کنید.

    شما در حقیقت با استفاده از این نرم افزار و سیستم عامل در معرض خطرات امنیتی فراوان و غیرقابل پیش بینی قرار می‌گیرید.

    بر اساس تحقیقات گارتنر در سال ۲۰۱۲ بسیاری از تولید کنندگان سخت افزار رایانه پشتیبانی خود از ویندوز XP SP3 را متوقف خواهند نمود و در حال تنظیم جدول زمانی برای قطع کردن حمایت از ویندوز XP SP3  تا ژوئن ۲۰۱۲ هستند.

    در حال حاضر با گسترش ویندوز ۷ و آفیس ۲۰۱۰ یک حرکت صعودی برای نگه داشتن یک پشتیبانی خوب برای شما است و در ضمن انعطاف پذیری شما را برای توانمند سازی کارکنان خود افزایش می‌دهد  و این در حالی است که افزایش بهره وری عملیاتی با استفاده از بهبود امنیت کامپیوتر و مدیریت آن است و در ضمن سازمان شما را قادر می‌سازد تا  به استفاده از آخرین روندهای تکنولوژی مانند مجازی سازی و ابرهای دیجیتال نیز بهره ببرید.

به هر حال مشخص است که مایکروسافت انتخاب را بر عهده شما گذاشته است انتخابی که به اجبار بیشتر شبیه است و البته شما بازهم مختارید که از چه سیستم عاملی بر روی رایانه خود بهره ببرید.
چهارشنبه 1/6/1391 - 16:32
کامپیوتر و اینترنت

به گزارش سافت گذر به نقل از فارنت؛ همانطور که شاید اطلاع داشته باشید ویندوز ۸ قرار است در دو نسخه Pro و RT بر روی تبلت ها عرضه شود که هر یک دارای مشخصات متفاوتی هستند. اگر دوست دارید راجع به نسخه RT ویندوز ۸ بیشتر بدانید در ادامه با فارنت همراه شوید.

 

 

یک – ویندوز RT مخفف چیست؟

Windows NT مخفف عبارت Windows New Technology است اما با اینکه گمانه زنی هایی در این مورد وجود دارد اما مایکروسافت هرگز مشخص نکرده که RT مخفف چیست.

دو – چه موقع می توانم به ویندوز RT  دسترسی پیدا کنم؟

ویندوز RT به صورت پیشفرض روی گجت هایی مانند تبلت ها عرضه شده و تاریخ عرضه آن احتمالاً هم‌زمان با عرضه ویندوز ۸ در تاریخ ۲۶ اکتبر یا ۵ آبان است.

سه – چرا دو نسخه مختلف از ویندوز جدید منتشر شده است؟

موفقیت تبلت آیپد سازندگان را قانع کرد که تبلت های محصولات ارزشمندی هستند و از آنجایی که سازندگان سخت افزار ها مانند ARM تولید کننده چیپست های موبایلی تنها می توانستند اندروید را انتخاب کنند حالا می توانند در ساختن و سود تبلت های ویندوزی نیز شریک شوند. ویندوز RT که پیش از این ویندوز ARM نیز نامیده می شد به تبلت سازان این اجازه را می دهد که تبلت های ویندوزی بهتر و ارزان‌تری بسازند که از پردازنده های کم مصرف ARM به جای نوع استاندارد فعلی ویندوز ( پردازنده های x86 اینتل) استفاده کند. با این حال به دلیل این که کد اصلی ویندوز بر پایه x86 طراحی شده نرم افزار ها و اپلیکیشن های این دو نسخه مختلف احتمالاً با یکدیگر سازگار نیستند.

چهار – اختلاف سخت افزاری بین ویندوز ۸ و ویندوز RT در چیست؟

ویندوز ۸ یک سیستم عامل واقعی PC است؛ اگر PC ها را دستگاههایی با چیپست های x86 از اینتل یا AMD معرفی کنیم. در مقابل ویندوز RT روی میکروپردازنده های ARM که در اسمارت فون های امروزی می بینیم کار می کند و با چیپست های x86 ناسازگار است. پردازنده های این ویندوز را طبق همکاری مایکروسافت انویدیا، کوالکام و تگزاس اینسترومنتس تولید خواهند کرد.

پنج – آیا ویندوز RT یک سیستم عامل PC است؟

بله و خیر؛ ویندوز RT روی پردازنده های کنونی کامپیوتر ها کار نخواهد کرد اما مایکروسافت اعلام کرده که دستگاه های شبیه به PC مانند تبلت ها و نت بوک ها در آینده به این نوع ویندوز مجهز خواهند شد و احتمالاً کمبود اپلیکیشن ها در آینده جبران خواهد شد.

شش- آیا ویندوز RT و ویندوز ۸ یکسان عمل می کنند؟

بر روی تبلت سرفیس مایکروسافت این دو بسیار شبیه به هم عمل می کنند. اپلیکیشن های ویندوز RT را می توان تقریباً ویجت دانست اما رابط کاربری در ویندوز ۸ که قبلاً مترو نامیده می شد در خود سیستم عامل تعبیه شده است. ویندوز RT فاقد ویندوز مدیا پلیر خواهد بود و بیشتر شبیه به یک رابط کاربری مترو به همراه اینترنت اکسپلورر و نسخه RT مایکروسافت آفیس خواهد بود. در حالی که ویندوز ۸ یک سیستم عامل دسکتاپی کامل است که قابلیت اجرای فایل های exe را نیز دارد.

تبلت های ویندوز RT بیشتر برای کاربران با نیازهای عادی و بودجه کمتر طراحی شده است در حالی که تبلت های ویندوز ۸ برای کاربران حرفه ای و برنامه نویسان مناسب تر است. نسخه RT احتمالاً رقیب مستقیمی برای تبلت های اندرویدی و آیپد خواهد بود و نسخه پرو قصد جایگزینی دسکتاپ یا لپ‌تاپ شما را دارد.

هفت – آیا می توانم ویندوز خود را به ویندوز RT ارتقا دهم یا آن را خریداری کنم؟

خیر. ویندوز RT تنها به صورت پیش‌فرض روی دستگاه هایی مانند تبلت ها عرضه خواهد شد و تنها بر روی همان دستگاه ها آپدیت ها و بسته های امنیتی را دریافت خواهد کرد.

هشت – چه شرکت هایی سخت افزار با ویندوز RT می سازند؟

در حال حاضر این شرکت ها به ASUS، Dell، Lenovo و Samsung محدود هستند اما به نظر می رسد HP نیز علاقمند است. توشیبا هم اعلام کرده که به دلیل کمبود قطعات و مشکلات درایور سراغ ویندوز RT نخواهد رفت. البته خود مایکروسافت را نیز نباید فراموش کرد که تبلت سرفیس را با این ویندوز چندی پیش معرفی کرد.

نه – تبلت های ویندوز RT چگونه خواهند بود؟

طبق اعلام مایکروسافت تبلت های ویندوز RT بین ۵۰۰ تا ۱۲۰۰ گرم وزن دارند و ضخامت آنها بین ۸.۳۵ تا ۱۵.۶ میلی‌متر خواهد بود؛ طول آنها بین ۲۶۳ تا ۲۹۸ میلی‌متر و عرضشان نیز بین ۱۶۸.۵ تا ۲۰۴ میلی‌متر خواهد بود.

 

 

از نظر قابلیت های سخت افزاری این تبلت ها می توانند انیمیشن های ویندوز ۸ را با سرعت روان ۶۰ هرتزی اجرا کنند و با قابلیت Bump کاربران می توانند محتوایی مانند تصاویر، URL ها و مسیرهای نقشه را بین تبلت هایشان به اشتراک بگذرند. این تبلت ها می توانند فیلم های HD را بین ۸ تا ۱۳ ساعت به صورت مداوم با روشنایی ۲۰۰ nits پخش کنند.

مایکروسافت همچنین از قابلیتی به نام connected stanby سخن گفته که تبلت ها را قادر می سازد در حالت استندبای تا ۱۷ روز تمامی ایمیل ها، آپدیت های شبکه های اجتماعی مانند فیس‌بوک، توییتر و غیره را دریافت کنند.

ده – تبلت های ویندوز RT چه قیمتی خواهند داشت؟

طبق اعلام رسمی مایکروسافت این تبلت ها با قیمت رقابتی با سایر تبلت ها با چیپست های موبایلی مانند آیپد و تبلت های اندرویدی عرضه خواهند شد. با اینکه هنوز قیمت نهایی مشخص نیست بعضی ها حدس می زنند قیمت سرفیس مایکروسافت حدود ۳۹۹ دلار یا بالاتر و نزدیک به قیمت آیپد باشد و بعضی ها هم قیمت ۲۰۰ دلاری را برای رقابت با نکسوس ۷ و کیندل فایر عنوان کرده اند.

یازده – آیا اپلیکیشن های ویندوز ۸ و ویندوز RT با یکدیگر سازگارند؟

بله و خیر؛ اپلیکیشن های ویندوز ۸ را نمی توانید روی ویندوز RT اجرا کنید مگر اینکه برای هر دو سیستم عامل طراحی شده باشند اما تمامی اپلیکیشن های ویندوز RT روی ویندوز ۸ قابل اجرا هستند.

دوازده – آیا می توان نرم افزار های ویندوزهای قبلی را روی ویندوز RT اجرا کرد؟

خیر؛ برنامه های طراحی شده برای ویندوز XP، ویستا و ۷ که فرمت Exe دارند قابل اجرا روی نسخه RT ویندوز ۸ نخواهند بود.

سیزده – نرم افزار ها روی ویندوز RT چگونه اجرا خواهند شد؟

مایکروسافت نسخه مخصوصی از آفیس را که برای عملکرد لمسی و بهینه سازی مصرف انرژی طراحی شده برای ویندوز RT ارائه خواهد کرد که دارای تمامی قابلیت های نسخه دسکتاپ است. برنامه های فایل اکسپلورر و اینترنت اکسپلورر ۱۰ نیز در ویندوز RT به صورت پیش‌فرض نصب هستند. بقیه اپلیکیشن ها را می توانید مانند اندروید و iOS از فروشگاه Windows Store خریداری یا نصب کنید.

چهارده – برنامه نویسان درباره ویندوز RT چه نظری دارند؟

ویندوز RT هنوز توسط برنامه نویسان در حال بررسی بیشتر است و اکثر برنامه نویسان سیستم عامل های موبایلی در حال تبدیل و امتحان کردن اپلیکیشن هایشان روی ویندوز RT هستند. مایکروسافت البته اعلام کرده که ۹۰درصد اپلیکیشن هایی که به فروشگاه ویندوز ۸ ارسال شده اند با ویندوز RT نیز سازگارند.

پانزده – ویندوز فون ۸ چطور؟

طبق اعلام مایکروسافت ویندوز فون ۸ و ویندوز ۸ دارای هسته یکسان هستند و نرم افزار های ویندوز ۸ به راحتی قابل تبدیل به ویندوزفون هستند. اما اپلیکیشن های ویندوزفون ۸ نیازمند تغییراتی هستند تا در ویندوز RT اجرا شوند.

یکی از سخنگو های مایکروسافت در این باره می گوید:
” با اینکه اپلیکیشن های ویندوزفون مستقیماً قابل اجرا روی ویندوز ۸ نیستند اما تغییراتی کمی نیاز دارند. به طور مثال سازنده بازی AlphaDrops اعلام کرده که برای پورت کردن بازی ویندوزفون روی ویندوز ۸ حدود ۹۰درصد کد اصلی بدون نیاز به تغییر بوده است.”

 

به این ترتیب تصمیم با شماست که یک تبلت ویندوز ۸ پرو خریداری کنید و یا سراغ ویندوز RT بروید. تبلت های ویندوز RT سبک تر هستند، عمر شارژ بهتری دارند و ارزان تر هستند اما در مقابل تبلت های ویندوز ۸ قابلیت اجرای نرم افزار های ویندوز های دیگر را دارند و از قدرت بیشتری بهره می برند.

چهارشنبه 1/6/1391 - 16:31
کامپیوتر و اینترنت
در این جدول عمر باطری لپتاپ های معروف جهان به ساعت درج شده است.

به گزارش سافت گذر به نقل از خبر آنلاین؛ برای مقایسه روی لپتاپ ها یک فیلم دی وی دی اجرا شده و میزان روشنایی همه لپتاپ ها روی 65 درصد نور تنظیم شده است.

 
نام لپتاپ و مدل آن
میزان عمر باطری در یک بار دیدن فیلم با دیسک دی وی دی به ساعت
Samsung Series 9 (15-inch, 2012)
7:29
Lenovo ThinkPad X230
7:19
Samsung Series 9 (13-inch, 2012)
7:02
MacBook Air (13-inch, 2012)
6:34 (OS X) 
4:28 (Windows)
Dell XPS 14
6:18
HP Folio 13
6:08
HP Envy Sleekbook 6z
5:51
Toshiba Portege Z835
5:49
Sony VAIO T13
5:39
MacBook Air (13-inch, 2011)
5:32 (OS X)
4:12 (Windows)
HP Envy 14 Spectre
5:30
Toshiba Satellite U845W
5:13
Toshiba Satellite U845
5:12
Acer Aspire Timeline Ultra M3
5:11
Lenovo ThinkPad X1 Carbon
5:07
Samsung Series 5 Ultrabook (14-inch, 2012)
5:06
Acer Aspire Timeline Ultra M5
5:05
Dell XPS 13
4:58
Lenovo IdeaPad U310
4:57
Acer Aspire S5
4:35
Samsung Series 9 (13-inch, 2011)
4:20
ASUS Zenbook Prime UX21A
4:19
Acer Aspire S3
4:11
Vizio Thin + Light (14-inch)
3:57

چهارشنبه 1/6/1391 - 16:30
اخبار
آمریکا اسرائیل را به نابودی می‌برد
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «تل آویو چه خبر است؟»،«قمار اردوغان در سوریه»،«مواضع سفارشی آقای دبیركل»،«زمینه‌های خطای در تحلیل»،«آمریکا اسرائیل را به نابودی می‌برد»،«آزمون عملی عدم تعهد»،«سوریه و گرداب آمریکا برای ترکیه»،«عدم تعهد از باندونگ تا تهران»،«آمریكا و نظامی شدن جهان»،«قدرت‌بخشی فضای تعاملات با ایران»و...كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

كیهان:تل آویو چه خبر است ؟

«تل آویو چه خبر است؟»عنوان یادداشت روز روزنامه كیهان به قلم محمد ایمانی است كه در آن می‌خوانید؛وزیر دفاع و نخست وزیر اسرائیل فیگور جنگ گرفته اند. مقام های دیگری هم كه در تل آویو با جنگ مخالفت می كنند، در واقع كمك می كنند تا این فیگور هر چه واقعی تر به نظر برسد. سران تل آویو میان مردم ماسك توزیع می كنند و پیامك های آزمایشی هشدار درباره حملات موشكی به آنها می فرستند و تعداد كشته ها در صورت اقدام تلافی جویانه ایران را در انظار عمومی محاسبه می كنند. تل آویو واقعاً چه خبر است؟ آیا آنها از عهده جنگ با ایران برمی آیند؟ آخرین تلقی غرب از پدیده ای به نام اسرائیل چیست؟ و كدام سناریو در پشت طبالی جنگ خوابیده است؟

1- هر چند كه متن گزارش سرّی كمیته وینوگراد درباره جنگ 33 روزه منتشر نشد، اما در نسخه ویرایش شده و منتشره، چند جمله كلیدی وجود دارد. كمیته وینوگراد 17 سپتامبر 2006 (26 شهریور 1385 - یك ماه پس از جنگ 33 روزه) آغاز به كار كرد و 8 ماه بعد، پس از مصاحبه با 70 مقام سیاسی و نظامی از جمله ایهود اولمرت نخست وزیر وقت، گزارش مقدماتی خود را در 13 مارس 2007 (10 اردیبهشت 1386) منتشر كرد. 6 ماه بعد، گزارش مفصل تری منتشر شد كه البته موارد سرّی از آن حذف شده بود. این گزارش فراتر از اعلام شكست ارتش اسرائیل، از یك فاجعه خبر می دهد. «رهبری سیاسی در جنگ 33 روزه دچار بحران و سردرگمی بود. اولمرت مسئول اصلی شكست در جنگ است.

با وجود طراحی و هماهنگی 4 ماهه، این جنگ فاقد طرح روشن و راه كارهای جایگزین بوده است. هماهنگی و تناسبی میان سناریوها و آنچه در عمل در جریان بود، وجود نداشته است. ارتش اگرچه با برنامه ریزی قبلی وارد جنگ شد اما با سردرگمی رفتار كرد. دكترینی برای خروج از جنگ وجود نداشت. ما در برابر حملات موشكی حزب الله ناتوان بودیم. تصمیم استراتژیكی وجود نداشت».

گزارش آن روز وینوگراد تیر خلاص به رهبری سیاسی اسرائیل بود و این رهبری پس از آن هرگز زنده نشد.

نشان به آن نشان كه 2 سال بعد وقتی جنگ غزه آغاز شد، تزیپی لیونی وزیر خارجه گفته بود «براساس برآورد دستگاه های امنیتی می توان حماس را ظرف 3 یا 4 روز نابود كرد». استناد او به اظهارات مئیر داگان رئیس موساد بود كه در دیدار با مقامات مصری در منطقه طابا ادعا كرد «مرگ حماس نزدیك است و جنگ با آنها بیش از یك هفته طول نخواهد كشید».

آن جنگ اما 22 روز طول كشید و حماس به عنوان اسطوره جدید مقاومت از بطن همین جنگ سر بلند كرد. هنگامی كه رژیم اسرائیل مجبور به اعلام آتش بس و شكست در جنگ علیه باریكه ای به طول 40 كیلومتر و عرض 6 تا 11 كیلومتر شد، روزنامه هاآرتص بر نكته مهمی انگشت گذاشت. «مشكل تنها اولمرت نیست بلكه مشكل ما این است كه نمی دانیم چگونه جنگ های خود را به پایان ببریم تا به شكست تفسیر نشود. دستاوردهای 60 ساله ما با این جنگ از بین رفت».

اولمرت 4 سال پس از آن تجربه تلخ می گوید «از شنیدن برخی اظهارات دولتمردان برای جنگ و ایجاد یك داستان اغراق آمیز عمیقاً نگران شده ام. نتانیاهو و باراك مردم ما را وحشت زده كرده اند».
2- هیئت حاكمه اسرائیل- اعم از موافق جنگ و مخالف خوان- عزای چه چیزی را گرفته اند؟ آوی دیختر وزیر دفاع غیرنظامی جدید اسرائیل می گوید «اسرائیل با خطرات امنیتی از جانب سوریه و لبنان و غزه مواجه است اما خطر ایران بسیار جدی تر است. از هنگام برپایی اسرائیل، این نخستین بار است كه موجودیت ما به خطر افتاده است».

بی تردید ایران نقش منحصر به فردی در زدن تیشه به كمر رژیم اسرائیل دارد اما واقعیت این است كه تهدید در درون مرزهای جعلی اسرائیل بومی شده است، همچنان كه بحران چند لایه در اطراف این رژیم زبانه می كشد. اسرائیل رژیم منحصر به فردی است. تنها حاكمیتی در جهان است كه «ملت» ندارد و پس از تأسیس - اشغال سرزمین ملتی دیگر- اقدام به جعل ملت كرده است! اغلب آنها كه از اتیوپی و روسیه و آمریكا و اروپا و آمریكای لاتین به سرزمین های اشغالی آمدند، به خیال زندگی توأم با آسایش و رفاه به این سرزمین مهاجرت كردند.

بنابراین كش چنین ملتی! بند به كمترین ناامنی اقتصادی و سیاسی است و در صورت مزمن شدن احساس ناامنی و آشفتگی، همان هویت ملی نیم بند درمی رود! تنها در صحنه خیابان نبود كه به عنوان اتفاق منحصر به فرد جهانی، 12 صهیونیست طی همین چند ماه اخیر اقدام به خودسوزی و خودكشی كردند. در سطح رهبری و حاكمیت نیز بی سابقه ترین زد و خوردهای سیاسی در رژیم به شدت پنهانكار و امنیتی اسرائیل آشكار شد و مقامات سیاسی و نظامی این رژیم با تعابیری نظیر احمق، دیوانه، روانی، یاوه گو و... از یكدیگر یاد كردند. این حجم از مجادله در رژیم به غایت امنیتی تل آویو بی سابقه است همچنان كه سابقه ندارد آنها به جای توسل به اصل غافلگیری، شیپور جنگ را- آن هم از سر گشاد- بنوازند.

آنها به وضوح وحشت زده اند، همچنان كه روزنامه، یدیعوت آحارونوت هفته گذشته نوشت «حزب الله در جنگ 33 روزه زهر چشم بدی از مقامات اسرائیل گرفته است.» صهیونیست ها در حالی با حزب الله پنجه در پنجه درانداختند كه خاطرشان از رژیم حسنی مبارك جمع بود و می دانستند دستگاه امنیتی عمرسلیمان چگونه حلقه محاصره غزه را كامل كرده است.

 اما امروز در قاهره صدای حاكمیت اسلامگرایان با شعار الله اكبر بلند شده است. راه اندازی بحران در سوریه نیز پس از 18ماه، هراس استراتژیك مقامات تل آویو را افاقه نكرد هیچ، كه بیم آن می رود سوریه جدید قدرتمندتر و تهاجمی تر از گذشته قد علم كند.تصور كنید در چنین فضایی، انبار خشم ملت فلسطین منفجر شود یا حتی شهروندان! یهودی بر فلسطینی ها پیش دستی كنند و در برابر هیئت حاكمه تل آویو به سیم آخر بزنند. 12 صهیونیستی كه بنزین بر سر خود ریختند و خود را به آتش كشیدند، سیگنال های ضد امنیتی رعب آوری را مخابره كردند كه برای دریافت و رمزگشایی از آنها نیاز به شین بث (سرویس امنیت داخلی اسرائیل) نیست. پیام این اغتشاش های آمیخته به خودزنی این بود كه ایدئولوژی اسرائیل بزرگ حتی درون دیوارهای بتونی حائل ترك برداشته است.

چگونه می توان از معترضان چند ملیتی زهر چشم گرفت؟ تصویرسازی از جنگ و توزیع ماسك و انتشار پیامك های هشدار درباره حملات موشكی و برجسته سازی خبرهای گاه و بیگاه درباره آزمایش سپر موسوم به گنبد آهنین! حتی مخالفان جنگ در تل آویو هم به این تصویرسازی و ارعاب كمك می كنند تا دوباره فضای بسته امنیتی به تل آویو برگردد و گنبد آهنین سیاسی- امنیتی در پایتخت برقرار شود. رژیم تل آویو در واقع اكنون چند میلیون تبعه صهیونیست خود را گروگان گرفته و آنها را از حركت گریز از مركز می ترساند. دولت در واقع حكومت نظامی اعلام كرده و پیشاپیش فیگور خودكشی گرفته تا دیگر كسی خودكشی نكند. آنها موازنه وحشت را با شهروندان! خود برقرار كرده اند در حالی كه بهتر از هر كس می دانند جرئت جنگ با هم پیمان بزرگ تر حزب الله و حماس را ندارند.

3- رژیم تل آویو، صرفاً دردسری برای مردم لنگه به لنگه و بی وطن خود نیست. امروز مقامات آمریكایی و اروپایی كه زمانی به این رژیم به چشم پایگاه استراتژیك برای قبضه خاورمیانه می نگریستند، اسرائیل را مایه دردسر و گرفتاری می دانند. به تعبیر متیوگولد سفیر انگلیس در تل آویو «جایگاه اسرائیل در دنیا هر روز ضعیف تر می شود. و این روند سرعت تازه ای به خود گرفته است. منظور من افراد عادی نیستند بلكه نمایندگان پارلمان ها و شخصیت های مهم جهانی هستند كه یك به یك از تأیید اسرائیل منصرف می شوند».

امروز فقط جمهوری اسلامی نیست كه اسرائیل را غده سرطانی و اسباب رنج ملت ها توصیف می كند. كافی است به اجلاس سران گروه 20 در كن فرانسه- اواسط آبان سال گذشته- بازگردیم كه میكروفون باز مقابل ساركوزی و اوباما، قضاوت واقعی روسای جمهور فرانسه و آمریكا را آشكار كرد. ساركوزی در آن گفت وگوی درگوشی می گوید «از دروغ گویی های نتانیاهو خسته شده ام و دیگر تحمل دیدن او را ندارم» و اوباما پاسخ می دهد «از دستش خسته شده ای؟ من چه بگویم كه باید هر روز با او سروكله بزنم؟». هر روز كه «فرومایگی های اسرائیل»- تعبیر سالها پیش هنری كیسینجر- فزونی می گیرد، سیاستمداران بیشتری در غرب به این باور می رسند كه هزینه های رژیم صهیونیستی با فایده های آن مطلقا تناسب ندارد. به همین دلیل بی سابقه ترین اختلافات میان سران رژیم صهیونیستی و آمریكا درگرفته است.

4- گفته اند و درست گفته اند كه «گرز باید خورند پهلوان باشد». گرز جنگ با ایران خیلی گنده تر از قواره مقامات تل آویو است و بامزه تر اینكه به تصریح اوری آونری (نماینده سابق كنست و روزنامه نگار پرسابقه صهیونیست) «نتانیاهو و باراك اگر هم دیوانه باشند، مشنگ نیستند... یكی از نكات چشمگیر شرایط فعلی این است كه فرماندهان ارتش و مقامات امنیتی آشكارا با حمله نظامی به ایران مخالفند. این از موقعیت های نادر است و سؤال این است كه رهبران سیاسی چگونه می توانند جنگی سرنوشت ساز را شروع كنند در حالی كه همه مشاوران نظامی كه قابلیت های نظامی و بخت پیروزی ما را می دانند، مخالف آن هستند؟»

اما آونری تنها تحلیلگری نیست كه ضعف مفرط اسرائیل در برابر ایران را درك می كند. ایهود یاری تحلیلگر آمریكایی- اسرائیلی اردیبهشت ماه سال 1387 در نشریه جروزالم ریپورت تحلیلی نوشت كه همچنان معتبر است. «شبكه نفوذی كه ایران در اطراف خاورمیانه از عراق تا لبنان ایجاد كرده، می تواند اسرائیل را در صورتی كه به ضربه زدن به ایران بیندیشد، مورد تهدید جدی قرار دهد و جبهه نبردی سخت را در لبنان، فلسطین و حتی خلیج فارس باز كند. این یك راهبرد پیچیده برای بازدارندگی است... نتیجه آن كه آمریكا پس از 16سال سیاست دولت های كلینتون و بوش در منطقه به دام افتاده است... ما آمریكایی ها به جنگ ایران نمی رویم و نباید هم برویم.» اسرائیل كه جای خود دارد، رابرت گیتس وزیر دفاع بازنشسته آمریكا دهم اسفند 89 (30فوریه 2011) در مراسم فارغ التحصیلی دانشگاه افسری وست پوینت با صدای بلند اعلام كرد «هر وزیر دفاعی كه پس از من، رئیس جمهور آمریكا را برای لشكركشی به خاورمیانه و آسیای غربی ترغیب كند، حتما مغزش معیوب است و باید مغز او آزمایش شود. چنین ایده هایی هراس انگیز است. هركس پس از این چنین مشورتی بدهد، ابتدا باید مغز او را آزمایش و مداوا كرد.»

5- یك اتفاق مبارك در حال رخ دادن است و آن اینكه برخلاف سیاست اسرائیل در طول دهه های گذشته مبنی بر پنهان شدن پشت دیگر كشورها، این رژیم ماهیت خود را از سر استیصال بیرون می ریزد و خود را به عنوان تهدید ثبات و امنیت جهانی نشان می دهد.

بهمن ماه سال گذشته وقتی سران رژیم صهیونیستی تودهنی سختی از خطبه های ولی امر مسلمین در نمازجمعه تهران خوردند، نتانیاهو اعضای كابینه خود را فراخواند و از آنها خواست درباره جنگ با ایران «ورّاجی و لفاظی» نكنند. به گزارش رادیو اسرائیل او به اعضای كابینه خود گفته بود «اصلا در مورد تهدید علیه ایران چیزی نگویید. چنین سخنانی چیزی جز زیان به دنبال ندارد و موجب می شود اسرائیل در خط مقدم رویارویی با حكومت اسلامی قرار گیرد. شما سخنان برخی رهبران منطقه را شنیدید كه هیچ چیز مانع آنها نیست و اسرائیل را تهدید به نابودی می كنند.» این همان ترجمان سخنان سال گذشته ایهود باراك است كه گفته بود «ما كشور كوچكی هستیم و نباید در خط مقدم درگیری با ایران قرار بگیریم.»

با این وصف گزاره طلایی گزارش كمیته وینوگراد- با همه سانسورهایش- حكمفرماست و آن اینكه اسرائیل فاقد سكاندار است. آنها از سر ترسی كه عمق و ابعاد آن توصیف ناپذیر است عربده می كشند در حالی كه می دانند خطایی از جنس خطاهای 2006 و 2008، تیر خلاص به شقیقه رژیم اسرائیل است. با این همه جبهه مقاومت آن گونه كه سیدحسن نصرالله گفت سالهاست ارتكاب چنین خبطی را از سوی صهیونیست ها انتظار می كشد.

خراسان:قمار اردوغان در سوریه

«قمار اردوغان در سوریه»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم علیرضا رضاخواه است كه در آن می‌خوانید؛

1-تعداد زیاد کافه های رو باز در خیابان های استانبول و افرادی که در این کافه ها مشغول بازی تخته نرد هستند، شاید اولین چیزی باشد که توجه گردشگران خارجی را در این شهر به خود جلب می کند. تصویری که ممکن است مهارت ترک ها را در قمار کردن به ذهن متبادر سازد. با این حال واقعیت این است که قمار از سال 1999 به بعد در ترکیه ممنوع اعلام شده و متخلفین اعم از مراکز و صاحبان این قمارخانه ها و نیز شرکت کنندگان جریمه نقدی می شوند. علت این امر بر می گردد به مجموعه قتل هایی که در سال 1998 در اثر کنترل فیلم های دوربین های امنیتی این مراکز توسط پلیس فاش شد. ماجرا از این قرار بود که کسانی که در این مراکز قمار برنده می شدند و پول هنگفتی می بردند، از طرف نگهبانان این مراکز به پشت ساختمان هدایت شده و به قتل می رسیدند. خلاصه این که ظاهرا قرار نیست کسی در قمار برنده شود در قمار بازی اصل بر این است که ببازید.

2- با شروع خیزش های عربی و سقوط دیکتاتوری‌های منطقه بسیاری عملکرد دستگاه دیپلماسی ترکیه را موفق دانسته و برخی حتی ترکیه را برنده انقلاب های عربی نام دادند. دستگاه دیپلماسی ترکیه در تحولات تونس و مصر از حرکت مردم حمایت کرد؛ در بحران یمن و بحرین و عربستان سکوت کرده و جانب دیکتاتورهای منطقه را گرفت و در ماجرای لیبی نیز هرچند در ابتدا از قذافی حمایت می‌کرد اما سرانجام به ائتلاف نظامی ضد لیبی پیوست. با این حال آن چه بیش از همه بر امنیت ملی ترکیه تاثیر گذاشته است بحران سوریه می باشد. به دنبال بحران در دمشق رجب طیب اردوغان که تجربه سالها شهرداری استانبول را در کوله بار خود دارد، عجولانه دست به قمار بزرگی زد، این در حالی است که سال ها است قمار بازی در ترکیه عواقب سختی به دنبال دارد.

3- تلاش برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع در خاک سوریه و همچنین همراه ساختن کشورهای غربی به منظور مداخله نظامی در بحران دمشق درحالی از سوی اردوغان و دستگاه دیپلماسی تحت نظر وی دنبال می شود که آخرین نظر سنجی ها از مخالفت بیش از نیمی از مردم ترکیه با رویارویی نظامی کشورشان با سوریه خبر می دهد. از سوی دیگر بایستی توجه داشت که ارتش ترکیه نیز که از بدنه ای سکولار برخوردار می باشد، به هیچ وجه تمایلی ندارد تا به دنبال ماجراجویی های نخست وزیری که با زندانی کردن ژنرال های عالی رتبه نظامی، جایگاه ارتش را تضعیف کرده وارد جنگ با ارتش سوریه شود. هزینه کردن برای گروه های تندروی مذهبی مخالف بشار اسد و جنگجویان القاعده با توجه به روحیه عربی ستیزی افسران کمالیست ارتش ترکیه امری دور از ذهن است. عدم تمایلی که علاوه بر ساختار نظامی در سرویس های امنیتی ترکیه نیز به چشم می خورد. میت سازمان اطلاعاتی ترکیه که به خاطر روابط نزدیک "هاکان فیدان" رئیس این سازمان با شخص اردوغان تا کنون افسران زیادی را در خاک سوریه از دست داده است، با توجه به خطرات از هم پاشیدگی نظام سیاسی سوریه برای امنیت ملی ترکیه تمایلی به هزینه کردن در این زمینه ندارد. دستگیری حسین هرموش اولین فرمانده جریان موسوم به ارتش آزاد سوریه در اردوگاه آوارگان سوری در خاک ترکیه توسط ماموران امنیتی ترکیه و تحویل وی به مسئولان سوری، که با واکنش تند اردوغان همراه بود نمونه ای از این نارضایتی ها است.

4- از منظر سیاسی سیاستمداران مخالف دولت به ویژه حزب جمهوری خلق بارها مخالفت خود را با سیاست های اردوغان در قبال دمشق عنوان کرده اند. کمال قلیچدار اوغلو در تازه ترین سخنان خود نسبت به "فرورفتن ترکیه در باتلاق سوریه" به داوود اوغلو وزیر خارجه کابینه اردوغان هشدار داد. وی پیشتر شخص اردوغان را مسئول بحران در روابط سوریه و ترکیه دانسته بود و اعلام کرده بود که ترکیه آلت دست کشورهای غربی در منطقه شده است. در میان جریانات اسلام گرا نیز ، حزب سعادت ترکیه که میراث دار اصلی نجم الدین اربکان پدر اسلام سیاسی در ترکیه می باشد، با سفر به سوریه و دیدار با بشار اسد مخالفت خود با سیاست های اردوغان و حزبش را رسما اعلام کرد. پروفسور مصطفی کمالاک رهبر حزب سعادت ترکیه پس از این دیدار هشدار داد، هرگونه اقدام نظامی بر علیه سوریه صلح و ثبات منطقه را به هم می ریزد.

5- تحلیل گرانی که در رابطه با هویت و ایدئولوژی حزب عدالت و توسعه تحقیق کرده اند معتقدند ماهیت متکثر این حزب باعث شده است تا ارائه تبیینی واحد از اندیشه سیاسی این حزب دشوار بنماید. حزب عدالت و توسعه و یا همان گونه که در ترکیه معروف است آک پارتی متشکل از اعضای سابق احزاب موجود یا نیمه تعطیل است این افراد تاکید دارند که عقایدشان را تغییر نداده‌اند (گرچه بدنه اصلی حزب را افراد دارای تبار اسلام‌گرا تشکیل می‌دهند، اما برخی افراد چپ‌گرا یا اعضای سابق احزاب راست‌گرا هم در مناصب و مقامات مهم حکومت حضور دارند. ) علاوه بر این موضوع گروه‌ها و دسته‌جات متنوع قومی، مذهبی یا روشنفکران مختلفی، از حزب جانبداری می‌کنند که اغلب توافق فکری میان‌شان نیست. تندروی‌های اردوغان در مواجهه با بحران سوریه علاوه بر واکنش‌های ذکر شده مخالفت هایی را نیز از درون حزب عدالت و توسعه به همراه داشته است. مخالفین اردوغان در داخل حزب عدالت و توسعه معتقدند مهمترین دستاورد این حزب سروسامان دادن اوضاع اقتصادی ترکیه می باشد، امری که این روزها به دلیل سیاست‌های آقای نخست وزیر دستخوش بحران شده است. ورشکستگی استان "هاتای" استان مرزی با سوریه، حضور بیش از 60 هزار پناهنده سوری در خاک ترکیه، ضرر تجار ترکیه از توقف مبادلات تجاری با سوریه، تشدید اختلافات با ایران و عراق دو متحد دمشق و دو کشوری که حجم بالایی از اقتصاد ترکیه مدیون سرمایه گذاری ها و بازار بزرگ آنها می باشد، و افت صنعت توریسم به عنوان منبع اصلی درآمد ترکیه به دنبال تهدید جنگ، تنها نمونه هایی از اثرات چنین سیاستی می باشد.

6- ترک ها قمار بازهای خوبی نیستند. سوریه هم مانند تخت نرد محل بازی ترک ها نیست. تاریخ دانان معتقدند نخستین بار این بازی در شهر سوخته زابل (شهری در سیستان و بلوچستان) انجام می‌شده ‌است. بر اساس یک نوشته به زبان پهلوی بنام "چترنگ نامک" یا شطرنج نامه، این بازی را "بزرگمهر" در پاسخ به بازی شطرنج که پادشاه هندوستان برای انوشیروان می‌فرستد، ابداع می‌کند و نام آن را به افتخار اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی، نیواردشیر می‌گذارد. شاید از همین رو است که بسیاری معتقدند هزینه قمار نیابتی اردوغان در سوریه، می تواند به 3 دهه حضور بی رقیب حزب عدالت و توسعه در اریکه قدرت پایان دهد.

جمهوری اسلامی:مواضع سفارشی آقای دبیركل

«مواضع سفارشی آقای دبیركل»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است كه در آن می‌خوانید؛در تاریخ سازمان ملل، هیچ دوره‌ای از دوران مسئولیت دبیركل فعلی این سازمان، بی‌خاصیت‌تر نبوده است. كلمه "بی‌خاصیت" البته برای بیان واقعیت‌های دوران آقای "بان كی مون" بسیار نارسا است، باید از كلمات دیگری استفاده شود تا عمق فاجعه‌ای كه اكنون این سازمان جهانی، كه بزرگ‌ترین و فراگیرترین سازمان است، با آن مواجه می‌باشد را برساند.

در شرایطی كه رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی هر روز ایران را به حمله نظامی تهدید می‌كند و با بی‌اعتنائی به كلیه قوانین بین‌المللی مرتكب انواع جنایات علیه ملت مظلوم فلسطین می‌شود، آقای "بان كی مون" دبیركل سازمان ملل متحد بدون آنكه ذره‌ای نسبت به این تهدیدها و جنایات آشكار حساسیت و عكس العمل نشان دهد، به اظهارات رئیس‌جمهور ایران علیه رژیم صهیونیستی اعتراض كرده و آن را "توهین به تمام بشریت" دانسته است!
رئیس جمهور ایران، در سخنرانی روز قدس خود در تهران ضمن تشبیه كردن رژیم صهیونیستی به "غده سرطانی" گفته بود: اگر یك سلول از این غده در سرزمین فلسطین بماند بازآش همان است و كاسه همان". احمدی نژاد، در ادامه افزوده بود: حضور صهیونیست‌ها در یك وجب از خاك فلسطین خطرناك است چه برسد به اینكه دولت رسمی داشته باشند.

بعد از این سخنان بود كه خبرگزاری فرانسه خبر داد: دبیركل سازمان ملل متحد، اظهارات رئیس‌جمهور ایران را "اهانت‌آمیز و فتنه انگیز" خوانده و گفته است در شرایط كنونی، رهبران كشورهای منطقه باید نفوذ خود را برای كاهش و نه شدت دادن به تنش‌ها بكار بگیرند. براساس همین گزارش، بان كیمون سخنان رئیس جمهوری ایران را نگران كننده دانسته و در بیانیه خود تأكید كرده است: "طبق منشور سازمان ملل متحد، تمام اعضاء باید از تهدید یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر كشور دیگری خودداری كنند."

اگر همین بخش از بیانیه دبیركل سازمان ملل را معیار قرار دهیم كه "طبق منشور سازمان ملل متحد، تمام اعضا باید از تهدید یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر كشور دیگری خودداری كنند" آقای بان كی مون می‌بایست قبل از آنكه از اظهارات رئیس‌جمهور ایران انتقاد كند، بارها رژیم صهیونیستی را به خاطر غصب كردن سرزمین فلسطین، قتل عام مردم این سرزمین، جنایاتی كه صهیونیست‌ها در لبنان مرتكب شده اند، محاصره اقتصادی مردم غزه و حملات نظامی مكرری كه علیه این مردم مرتكب می‌شود و آنها را به خاك و خون می‌كشد محكوم می‌كرد و برای توقف این جنایات اقدامی انجام می‌داد.

 درخصوص ایران نیز، یا آقای بان كی مون از تهدیدهای مكرر سران رژیم صهیونیستی بی‌خبر است و یا در برابر این تهدیدات حاضر به نشان دادن عكس‌العمل نیست. اگر خبر ندارد، باید پرسید چه كسانی دبیركل سازمان ملل را در محاصره خود دارند كه او را از اینهمه تهدید بی‌خبر می‌گذارند؟ و اگر اطلاع دارد و در عین حال از كنار آن بی‌تفاوت می‌گذرد، باز هم این سؤال پیش می‌آید كه آیا آقای دبیركل براساس برنامه‌ای كه دیگران به او می‌دهند موضعگیری می‌كند و از خود اراده‌ای ندارد؟

پاسخ این سؤال‌ها متأسفانه مثبت است. واقعیت اینست كه دبیركل سازمان ملل اصولاً با سپردن این تعهد كه طبق خواست و سفارش قدرت‌های غربی و صهیونیسم بین الملل موضعگیری می‌نماید و عمل كند توانسته به این سمت دست بیابد. او اكنون به تعهد خود عمل می‌كند و انصافاً در این زمینه صداقت دارد. هر چند این واقعیت تلخ است كه دبیركل سازمان ملل اینگونه بی‌اراده و در خدمت قدرت‌های ظالم و متجاوز باشد، اما تلخ‌تر اینست كه نهاد بزرگ و مهم سازمان ملل كه به منظور پاسداری از صلح و امنیت و جلوگیری از ظلم و تجاوز تأسیس شده اكنون از اهداف خود فاصله گرفته و حتی در جهت خلاف فلسفه وجودی خود حركت می‌كند. عملكرد این سازمان در مورد فلسطین و لبنان، این واقعیت تلخ را به اثبات رسانده كما اینكه هم اكنون سكوت و بی‌عملی این سازمان در برابر كشتار مردم بحرین توسط آل خلیفه، خون‌ریزی بی‌رحمانه آل سعود در شرق عربستان و آتش افروزی آمریكا، فرانسه، انگلیس، عربستان، قطر و تركیه در سوریه نیز از مصادیق همین سكوت و بی‌عملی است.

در ماه‌ها و به ویژه هفته‌ها و روزهای اخیر، سران رژیم غاصب صهیونیستی هر روز به نحوی ایران را به حمله نظامی تهدید می‌كنند. بهانه این تهدیدها ادعای بی‌مبنای تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی است. روزنامه‌های فرانسوی لیبراسیون و فیگارو، همین چند روز قبل با تیترهای درشت صفحه اول خود از آمادگی رژیم صهیونیستی برای حمله نظامی به نیروگاه برق اتمی ایران خبر دادند و از قول وزیر پدافند غیرعامل این رژیم نوشتند: "درگیری نظامی با ایران در چند جبهه خواهد بود و سی روز طول خواهد كشید." اخبار و تبلیغات ضد ایرانی در فلسطین اشغالی و تهدیدهائی كه برای حمله نظامی به ایران توسط سران رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد حتی به توزیع ماسك‌های ضد گاز شیمیائی میان شهروندان اسرائیلی كشیده شده بطوری كه روزنامه‌ها نوشتند مردم برای دریافت این ماسك‌ها برای مصون نگهداشتن خود از حملات تلافی جویانه ایران در برابر حملات نظامی اسرائیل به مراكز توزیع ماسك‌های ضد گاز شیمیائی هجوم آورده‌اند.

اهل فن می‌دانند كه ادعاهای مربوط به تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی كذب محض است. خود دبیركل سازمان ملل نیز این را می‌داند. او حتی این را هم می‌داند كه رژیم صهیونیستی بیش از 200 كلاهك هسته‌ای در اختیار دارد و بدون آنكه حاضر شود به نمایندگان آژانس انرژی اتمی اجازه بازدید از مراكز اتمی خود را بدهد هر روز زرادخانه اتمی خود را گسترش می‌دهد و آشكارا اعلام می‌كند كه بمب اتمی دارد. با این حال، چرا آقای بان كی مون به جای اینكه سران رژیم صهیونیستی را به خاطر تهدیدهایشان علیه ایران سرزنش كند، رئیس‌جمهور ایران را كه واقعیت‌هائی را درباره خطرهای غده سرطانی این رژیم در منطقه به زبان آورده است سرزنش می‌كند و سخنان وی درباره رژیم صهیونیستی را فتنه‌انگیز و اهانت آمیز می‌داند؟ تعبیر غده سرطانی درباره رژیم صهیونیستی، حرف تازه‌ای نیست و 30 سال قبل مردم دنیا همین تعبیر را از بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی شنیده‌اند و عملكرد رژیم صهیونیستی نیز نشان داده است كه واقعاً یك غده سرطانی است و تا بطور كامل ریشه كن نشود منطقه از خطر آن مصون نخواهد شد.

دبیركل سازمان ملل چه این واقعیت را بپذیرد چه نپذیرد مردم منطقه خاورمیانه و تمام مردم آزاده جهان، رژیم صهیونیستی را غده سرطانی می‌دانند و از این رژیم شدیداً متنفرند. آقای بان كی مون از این واقعیت نیز نمی‌تواند فرار كند كه مبارزات مردم منطقه با رژیم صهیونیستی تا ریشه كن شدن این غده سرطانی ادامه خواهد داشت و سرانجام روزی سرزمین فلسطین از لوث وجود صهیونیست‌ها پاك خواهد شد. در این میان، فقط آقای دبیركل سازمان ملل است كه خود را با موضعگیری‌های سفارشی و فرمایشی نزد افكار عمومی بی‌اعتبار می‌كند.

در ایران نیز علیرغم اختلاف نظرهای موجود درباره پاره‌ای مسائل داخلی، تمام مردم در برابر تجاوزات خارجی در یك صف قرار خواهند داشت و هر متجاوزی را پشیمان خواهند كرد. روشن است كه اوج گرفتن تهدیدهای نظامی رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر به برگزاری اجلاس غیرمتعهدها در تهران مربوط می‌شود، اجلاسی كه سازمان ملل طبق وظایف ذاتی خود باید حامی برگزاری آن در امنیت كامل باشد ولی دبیركل این سازمان با مواضع منفی خود درحال همراهی كردن با صهیونیست هاست! اما هم سران رژیم صهیونیستی و هم آقای بان كی مون باید بدانند كه در ایران برای مقابله با تهدیدات خارجی وحدت كلمه حاكم است و همانطور كه در روزهای اخیر از زبان مراجع و علما و شخصیت‌های سیاسی با گرایش‌های سیاسی گوناگون شنیده ایم، در برابر تهدیدات رژیم صهیونیستی، تمام اقشار با اتحاد كامل ایستاده‌اند و درصورتی كه صهیونیست‌ها بخواهند به تهدید خود عمل كنند چیزی غیر از نابودی رژیم غاصب صهیونیستی نصیبشان نخواهد شد.

رسالت:زمینه‌های خطای در تحلیل

«زمینه‌های خطای در تحلیل»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد مهدی انصاری است كه در آن می‌خوانید؛«امر سیاسی» و مفاهیم مرتبط به آن و اساساً مفهوم سیاست چه در عرصة نظر و چه در حوزة عمل، غامض و پیچیده و سیال است و درك موضوعات و تحلیل ابعاد سیاسی و اجتماعی با دشواری‌های بسیاری همراه است. این ابهام و ایهام در دنیای كنونی كه عصر پیچیده شدن ذهن و درك بشر و عصر تبادل سریع اطلاعات و ارتباطات انسانی است، مضاعف شده و چه بسا نخبگان و گروه‌های مرجع اجتماعی را نیز از درك عمیق وتحلیل دقیق مسائل روز و جاری اطراف خود ناتوان ساخته است. با تصور چنین شرایطی، یكی از گرفتاری‌ها و منبع بسیاری از جنگ‌ها و تظلمات و سوء تفاهمات بشری، موضوع «خطای در تحلیل» و اشتباه در فهم حقیقی مناسبات و معادلات قدرت و سیاست است. امروزه به دلیل وجود رسانه‌های متعدد و پیشرفت‌های تكنولوژیك از یكسو و تكاپوی لابی‌های قدرتمند و اشكال جدید جنگ و منازعة نرم، عرصة سیاست چه در سطح خرد و چه در سطح كلان پیچیده‌تر،راز آلودتر و سیال‌تر شده و امكان فهم مباحث را با اعوجاجات و اشتباهات بیشتری همراه كرده است.

عوامل چهارگانه فوق‌الذكر (رسانه‌ها، تكنولوژی، لابی‌گری، جنگ نرم)، مسائل و موضوعات جهانی را به گونه‌ای رقم می‌زنند و به افكار عمومی منطقه‌ای و جهانی عرضه می‌كنند كه بشر را در یك جهل پنهان فرو برده‌اند، به گونه‌ای كه می‌توان گفت بشر امروز فكر می‌كند كه آگاهی‌ها و اخبار متعدد و متكثری پیش روی او هستند اما واقعیت عبارت از این است كه حباب آگاهی و شناخت كاذب برای او حجابی ایجاد كرده تا از اهداف پیدا و پنهان اتفاقات روز دنیا غافل باشد. اینكه بشر امروز به درستی نمی‌داند رویدادها و حوادثی چون فروپاشی شوروی سابق، وقایع یازده سپتامبر، جنگ عراق و افغانستان، قضیه پروندة هسته‌ای ایران، جنگ 33 روزه لبنان،محاصرة غزه، نسل كشی مسلمانان در میانمار، شیعه ستیزی در بحرین، تجزیه سودان به شمال و جنوب، قضایای سوریه و مثلث تفرقه افكن عربستان، قطر و تركیه، جنگ طلبی رژیم تل آویو علیه ایران اسلامی و مباحثی از این دست همه و همه چرا و چگونه اتفاق افتاده اند حاكی از این مسئله است كه او از تحلیل صحیح و واقع‌گرایانه جهان امروز عاجز شده است.

«خطای در تحلیل»، بحران اندیشه و تعقل را در سدة بیست و یكم چنان دامن زده كه هیجان‌های كاذب، اجازه نمی‌دهند تا حتی روشنفكران و نخبگان آزاداندیش و ملت‌های حق طلب و آزادیخواه نیز، درك و فهم عالمانه و عدالت محور خود را به دیگران عرضه كنند.
 اگر از مسائل جهانی بگذریم و در قبال حوادث و مناسبات جاری كشور و منطقه خود نیز بحث خطای در تحلیل را دنبال كنیم باید گفت همواره شكست استراتژیك نخبگان سیاسی ما در روند فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی، ناشی از اشتباه و خطای آنان در تحلیل بوده كه آنها را به انزوا و بی‌اقبالی مردم كشانیده است. اما به راستی اسباب و دلایل خطای در تحلیل چه در سطح عامة مردم و در سطح خواص و نخبگان جامعه چیست؟ به نظر می‌رسد 6 عامل اساسی در این خصوص، خطاآفرین هستند:

1. عرضة انبوه گزاره‌های غلط و پی‌درپی كه ذهنیت منفی یا مثبتی را در قبال یك موضوع ایجاد می‌كند؛ مثلاً خطرناك نشان دادن ایران در جریان فعالیت‌های هسته‌ای خود و غافل سازی دیگران از خطر واقعی زرادخانه‌های هسته‌ای اسرائیل و یا عرضه اخبار نادرست از وقایع سوریه و سانسور تحولات بحرین....

2. غبارآلود شدن فضا و ایجاد شرایط فتنه‌گون كه حق و باطل گم می‌شود. همچون فتنه خوارج در تاریخ صدر اسلام و فتنه سال 1388 پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران.
3. جنگ روانی دشمن و عملیات تبلیغی ـ رسانه‌ای آن كه هدفش اغواء و تحریك افكار عمومی و جهت‌دهی به افكار و گرایش‌ها و هنجارهای جمعی است.

4. بی‌بصیرتی، یكی از زمینه‌های اصلی اشتباه در انجام تحلیل‌های صحیح است. حوادث كوی دانشگاه در سال 1378 و اغتشاشات سال 1388در تهران، ناشی از اجتماع برخی افراد كم بصیرت در قبال رویدادهای مهم كشور بود كه برخی دیگر را هم به گمراهی سوق داد.

5. جدایی و انشقاق خواص و عوام و یا به تعبیری دور شدن سیاست‌ورزان از مردم و غفلت از مطالبات حقیقی و انسانی آنها همواره موجد شرایطی بوده است كه تحلیل مسائل و درك حقایق را بغرنج‌تر و دشوارتر می‌كنند.

6. تحریك عواطف و تعلقات شخصی و گروهی و ملی همواره یكی از ترفندهای دشمن در غبارآلود كردن فضا و در نتیجه خطای در تحلیل‌هاست. دست گذاشتن روی مذهب، قومیت، نژاد، زبان، رنگ، ملیت و... شرایطی را فراهم می‌كند كه افراد بدون تعقل وتعمق و بیشتر بر مبنای عواطف و احساسات به فهم مباحث دست می‌یابند.

البته بدیهی است گاهی همین غبارآلود شدن فضا و غلبه احساسات بر واقعیات و شرایط فتنه آلود، افراد را به سمت و سویی سوق می‌دهد كه عالمانه و عامدانه، از حق وحقیقت رویگردان می‌شوند. البته این امر ناشی از حب نفس و حب دنیاست كه خود ریشه همه خطاهاست. (حبُّ الدُنیا رأس كل خطیئةٍ)

پیامدهای تلخ اشتباه در تحلیل و محاسبات كه مقام معظم رهبری اخیراً در سخنانشان به آن اشاره فرمودند آن چنان پرهزینه است كه كافی است تمدن و ملتی را به كام زوال و انحطاط بكشاند. چه بسیار تمدن‌ها و قدرت‌ها و عظمت‌ها كه در طول تاریخ به واسطه كج فهمی‌ها و اشتباه در محاسبات و یا غلبه احساسات و عواطف در هم شكست و چه بسیار ظلم‌ها و جفاها كه در حق ملت‌ها ومردمان شد آن هم به واسطه خطاهای تحلیلی و درك‌های ناقص عده‌ای اندك... اشتباه درتحلیل (با خطای عمدی یا از روی جهل) مفاهیم حوزه سیاست (شامل قدرت، عدالت، حكومت، جنگ و صلح و...) به هدر رفتن استعدادها، گم شدن حق و باطل، غفلت از واقعیات، سیطره دشمن و تشدید تفرقه و اختلاف منجر می‌شود كه لازم است نخبگان و اندیشمندان و نیز قاطبه مردم در شرایط حساس كنونی كشور، منطقه و جهان با حساسیت، بصیرت و درایت مضاعفی معادلات و حوادث را دنبال كنند. در سنت اهل بیت(ع) هم داریم كه (العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس) فلذا شناخت و درك واقعیات و تحلیل صحیح جریانات، فرد را زمان شناس می‌كند و او را از هجوم غفلت‌ها و خطاها و انحرافات مصون می‌دارد. انتظار این است كه همه نخبگان و سرآمدان جامعه در وهله اول و به تبعیت از ایشان مردم در وهله دوم نسبت به منافع و مصالح و معادلات جاری كشور و منطقه با هوشمندی و بصیرت بیشتری برخورد كنند.

سیاست روز:آمریکا اسرائیل را به نابودی می‌برد

«آمریکا اسرائیل را به نابودی می‌برد»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است كه در آن می‌خوانید؛آمریکا نگران دخالت روسیه در جنگ احتمالی با جمهوری اسلامی ایران است. علاوه بر این، ویژگی‌های نظامی و دفاعی ایران مانع بزرگی بر سر راه آمریکا برای مداخله نظامی علیه ایران تلقی می‌شود.

مقامات سیاسی و دفاعی ایالات متحده از واکنش احتمالی روسیه در قبال اقدام نظامی علیه ایران آگاهی ندارند، به همین خاطر آنها را در سردرگمی تصمیم‌گیری نگه داشته است. همانگونه که اکنون در قبال سوریه این سردرگمی در تصمیم گیری به شدت دیده می‌شود.

مواضع حمایتی روسیه از سوریه و وتوی قطعنامه‌های جنگی علیه دمشق، از موانعی است که جلوی پای غرب قرار دارد. چین نیز همراه و همطراز روسیه به عنوان دو بازوی مقابله کننده با سیاست‌های جنگ‌طلبانه آمریکا و اروپا ایفای نقش می‌کنند و تاکنون از بروز درگیری در سوریه که منجر به جنگی تمام عیار خواهد شد، جلوگیری کرده‌اند.

در روزها و هفته‌های گذشته فریاد جنگ‌طلبی رژیم صهیونیستی علیه ایران بالاتر رفته است و شاهد تهدیدات نظامی و حمله احتمالی این کشور به ایران هستیم. تا پیش از این اگر گفته می‌شد که آمریکا مانع رژیم صهیونیستی در حمله به ایران است، اکنون دیگر این بازی رنگ و بوی خود را از دست داده و روشن است که همه ادعاهای مقامات آمریکایی از ممانعت سران رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از حمله احتمالی به ایران یک بازی پشت پرده میان اسرائیل وآمریکا نیست. اگر تصور شود که آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی با هم بر سر این موضوع اختلاف دیدگاه دارند، تصوری خام است.

آمریکا به خاطر همان واهمه‌ای که از واکنش روسیه دارد، رژیم صهیونیستی را به عنوان پیشقراول خود در یک جنگ احتمالی با ایران قرار داده و اگر چنین اتفاقی بیفتد، آمریکا به ظاهر تماشاگر خواهد بود و خود به طور مستقیم وارد عمل نخواهد شد اما حمایت‌های گسترده نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی و سیاسی از این رژیم که تاکنون وجود داشته با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت. این عمل باعث خواهد شد روسیه نیز به طور مستقیم وارد عمل نشود.

شاید بتوان عملکرد آمریکا را در لیبی قابل مقایسه دانست. ناتو به عنوان نایب آمریکا در لیبی عملیات نظامی انجام داد. هر چند این عملیات با مجوز شورای امنیت سازمان ملل همراه بود، اما این اتفاق که روسیه و چین با قطعنامه شورای امنیت برای اقدام نظامی علیه سوریه و حتی ایران موافقت کنند برای آمریکا و اروپا یک رویایی است که محقق نخواهد شد.

روز گذشته، به مناسبت روز صنعت دفاعی در ایران، ۶ دستاورد دفاعی و نظامی رونمایی شد که مهمترین آن ارتقای نسل چهارم موشک «فاتح ۱۱۰» بود که چندی پیش یک نمونه از آن آزمایش شد و هدف مورد نظر را منهدم کرد. این آزمایش با واکنش رژیم صهیونیستی همراه بود که البته این واکنش‌ها نشان از وحشت سران این رژیم در قبال پیشرفت‌های موشکی ایران است.

سران رژیم جعلی اسرائیل به روش‌های گوناگون واکنش‌های خود را بروز می‌دهند. گاهی ایران را تهدید به حمله نظامی می‌کنند و گاهی از وحشت پاسخ کوبنده ایران سخن به میان می‌آورند. در واقع هذیان گویی سران این رژیم در نوع رفتار و پاسخ به جمهوری اسلامی ایران به وضوح دیده می‌شود.

در تاز‌ه‌ترین اظهارنظر وحشت آلود مقامات این رژیم، شیمون پرز رئیس‌جمهور رژیم جعلی صهیونیستی گفته است؛ «تصور عواقب وجنبه‌های حمله به ایران نمی‌گذارد شب‌ها بخوابم و نگرانی‌ام از وقوع چنین حمله‌ای غیرقابل توصیف است.»

آمریکا با وجود این که می‌داند، اسرائیل تاب تحمل در مقابل پاسخ کوبنده و ویران کننده ایران را ندارد، اما این رژیم را تحریک می‌کند. شاید، مقامات آمریکایی از دست اقدامات این رژیم خسته‌ شده‌اند و می‌خواهند از شر آن رها شوند!

هر چند فضای بین‌المللی علیه رژیم صهیونیستی است و تا پایان عمر آن، زمان زیادی باقی نمانده اما اینگونه اقدامات، باعث تسریع در محو رژیم صهیونیستی خواهد شد.
 
تهران امروز:آزمون عملی عدم تعهد

«آزمون عملی عدم تعهد»عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم سیدجواد سیدپور است كه در آن می‌خوانید؛سال 1954 میلادی نطفه جنبش عدم تعهد در باندونگ اندونزی در شرایطی بسته شد كه دو سالی از كودتای آمریكایی- انگلیسی 28 مرداد 1332 علیه دولت وقت ایران می گذشت و متعاقب آن ایران رسما در جرگه متحدین آمریكا قرار گرفت به همین دلیل ایران عملا نتوانست در زمان تشكیل این جنبش حضورداشته باشد.

اما نقش نداشتن ایران درتشكیل این جنبش به معنای موثر نبودن درشكل گیری «عدم تعهد» نبود چرا كه ازچند سال قبل نهضتی در ایران حول ملی كردن صنعت نفت شكل گرفت كه اساس آن برعدم وابستگی به غرب و شرق بود كه این رویكرد به سیاست «موازنه منفی» مشهورشد. در آن زمان شوروی كمونیستی استدلال می كرد چون امتیاز نفت خوزستان به غرب و در رأس آن انگلستان واگذار شده ، لذا نفت شمال ایران هم می‌بایستی به آن كشور تعلق گیرد تا «موازنه مثبت» میان غرب و شرق در یكی از حوزه های تلاقی دو قدرت، یعنی بلوك غربی و بلوك در حال شكل گیری شرق كمونیست، ایجاد شود.

مجلس وقت ایران اما با رهبری كسانی چون دكترمحمد مصدق و آیت الله كاشانی برسیاست موازنه منفی تاكید داشتند. اساس سیاست موازنه منفی بر این محوراستواربود كه اعطای امتیاز نفت جنوب به انگلیس به مثابه آن است كه دست یك فرد از بدنش جدا شده باشد و برای ایجاد موازنه نمی توان گفت كه دست دیگر فرد را قطع كرد بلكه باید عضو قطع شده را دوباره سرجای خود قرارداد تا تعادل برقرارشود. براساس همین تئوری نفت ایران ملی و انگلستان اخراج شد. یكی، دو سال بعد هم جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهورمصربا الگوگیری از این سیاست، كانال سوئزرا ملی اعلام كرد. چنین ایده‌ای كه از ایران شروع و به مصررسید سال بعد مورد توجه كشورهای دیگری چون اندونزی و هندوستان نیز قرار گرفت و در اجلاس سال 1954 در باندونگ اندونزی خمیر مایه اصلی تشكیل «جنبش عدم تعهد» شد.

جنبش عدم تعهد البته با ایده مبازره منفی هندی‌ها هم آمیخته شد تا برای نخستین بار كشورهای رها شده از استعمارمبتكر تشكیل سازمان جدید جهانی شوند كه درحال حاضر بزرگترین سازمان جهانی بعد ازسازمان‌ملل است. عدم وابستگی به شرق و غرب و در واقع عدم تاثیر پذیری اعضا ازغرب و شرق اساس فعالیتهای جنبش بوده و هست. اساسنامه جنبش هم همین را می‌گوید و هر كشوری كه متاثرازسیاستهای غرب یا شرق قرارگرفته یا وارد بلوك بندیهای این چنینی شود، خودبه‌خود عضویتش درعدم‌تعهدها غیرممكن می‌شود. ایران به واسطه حكومت دیكتاتوری پهلوی و عضویت در پیمان آمریكایی سنتو نتوانست دراین جنبش حضور پیدا كند و در واقع حضورش تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تعویق افتاد.

 اما ازفردای پیروزی انقلاب تاكنون ایران یكی از اعضای فعال و موثر جنبش عدم تعهد بوده است و حال با میزبان شدن شانزدهمین اجلاس به‌طور اتوماتیك بر اهمیتش در این جنبش افزوده می‌شود.

دراین میان اما كشوری مانند آمریكا كه این جنبش در واكنش به یكجانبه گرایی كشوری چون او شكل گرفته درتلاش بوده تا اجلاس تهران به‌صورت كمرنگی برگزار و مانع حضورسران اعضای جنبش عدم تعهد در تهران شود.به‌عبارت دیگر آمریكا در پی نقض اساس شكل‌گیری جنبش عدم تعهد برآمده چرا كه اعضا تعهد داده اند تحت تاثیر سیاستها و فشارهای كشورهای قدرتمندی مانند آمریكا قرار نگیرند. اكنون تمام كشورهای موثر و بانیان این اجلاس مانند مصر، هند، كوبا ، اندونزی و.. از حضور خود در عالی‌ترین سطح ممكن در اجلاس تهران خبر داده‌اند و همین اعلام حضورهم به درستی در چارچوب هدفی است كه سال 1954 به عنوان دلیل تشكیل جنبش عدم تعهد اعلام شد.

به‌عبارت دیگر قرار بوده و هست كه اعضای جنبش عدم تعهد تحت فشارهای بلوك غرب و شرق یا قدرتهای استعماری قرار نگیرند و در عمل تاثیرناپذیری خود را از سیاستهای قطب بندی شده جهان به اثبات برسانند. درغیراین‌صورت جنبش عدم تعهد فارغ از اینكه در كدام كشورعضو برگزار شود، فاقد معنا خواهد بود و دقیقا به همین دلیل است كه اعضای اصلی جنبش بی‌توجه به فشارهای آمریكا از حضور خود دراجلاس تهران خبر داده اند. حضور كشورهای موثر در اجلاس تهران كه مسجل شده است، تیر خلاص به تحركات آمریكایی برای به بن بست كشاندن اجلاس تهران و در واقع جنبش عدم تعهد ارزیابی می‌شود و البته ازاعضای غیرمتعهد هم انتظاری غیراز این نمی‌رفت و نمی‌رود كه چنین تلاشهایی را ناكام بگذارند، كما اینكه ناكام گذاشته‌اند.

مردم سالاری:سوریه و گرداب آمریکا برای ترکیه

«سوریه و گرداب آمریکا برای ترکیه»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم حمید لباف است كه در آن می‌خوانید؛ ایران و ترکیه به عنوان 2 کشور مقتدر و تاثیرگذار منطقه محسوب می‌شوند و بی‌شک هماهنگی و همدلی این دو کشور بزرگ در منطقه می‌تواند نقش به سزایی در صلح و ثبات و همچنین پیشرفت منطقه ایفا کند. پس از پیروزی حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان که پس از سال‌ها حکومت نظامیان لائیک در ترکیه اتفاق افتاد این تصور بیشتر شد که هماهنگی بین این کشور و دولت جمهوری اسلامی ایران بیشتر از پیش خواهد شد و ثبات و ترقی هر دو کشور و منطقه را در پی خواهد داشت لکن موج درگیری‌ها در دیگر کشور مسلمان منطقه یعنی سوریه باعث شد تا این همکاری‌ها کمرنگ شود.

از یک طرف جمهوری اسلامی ایران با توجه به اینکه کشور سوریه در خط مقدم جبهه با رژیم صهیونیستی بوده و از جبهه مقاومت علیه این رژیم و به خصوص حزب الله لبنان حمایت می‌کند، خود را متعهد به پشتیبانی از دولت سوریه می‌داند و از طرفی ترکیه به همراه کشورهای مرتجع‌ حاشیه خلیج فارس همچون عربستان و قطر با حمایت‌های همه جانبه غرب به سرکردگی آمریکا از معارضان و تروریست‌های سوریه که شامل کلیه نیروهای معارض اعم از سلفی‌ها، القاعده و نیروهای خارجی است پشتیبانی وحمایت می‌کند. ظاهر حمایت ترکیه و دیگر کشورها از معارضان سوریه در یک بعد به مساله رعایت موازین و قراردادهای حقوق بشر برمی‌گردد و اعلام می‌کنند که سوریه این موارد را زیر پا گذاشته و رعایت نمی‌کند در صورتی که چنانچه گذری کوتاه به کشورهای حامی معارضین سوریه داشته باشیم خواهیم دید که حقوق بشر در هیچیک از این کشورها رعایت نمی‌شود، در کشور ترکیه در حال حاضر بیش از 110 خبرنگار در زندان‌های این کشور هستند و رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها با سانسور شدید وکنترل شده منتشر می‌شود. در جنوب و شرق عربستان نیروهای آل سعود با وحشیانه‌ترین برخوردها با شهروندان معترض برخورد می‌کنند و در قطر نیز وضع به همین منوال است. یکی دیگر از بررسی‌ها از درگیری‌های داخلی در سوریه به تنوع قومی و نژادی برمی‌گردد که در این کشور وجود دارد. وجود قبایل و گروه‌های مختلف اعم از کرد و دیگر قبائل باعث شده که کردهای عراق و به طور مشخص افراد تحت سیطره مسعود بارزانی از امکانات خود برای کمک رساندن به معارضان سوریه استفاده می‌کنند.

تحلیلی که در این زمینه وجود دارد برنامه دراز مدت می‌تواند این باشدکه پس از سوریه احتمالاً به سراغ عراق وکردهای آن خواهند رفت که این موضوع نیز می‌تواند دود آن به چشم حاکمان ترکیه برودچرا که کردهای ترکیه و مشخصاً «پ ک ک» استعداد‌های آماده ای برای مقابله با دولت مرکزی ترکیه دارند که البته بعد از عراق و ترکیه کشورهای غربی و ارتجاع منطقه در جنوب خلیج فارس، ایران اسلامی را نشانه گرفته‌اند لکن تجربه ثابت کرده و آنها نیز به عینه مشاهده کرده‌اند که مساله ایران با دیگر کشورهای منطقه، اختلافات فاحشی دارد.

درست است که موضوع اقتصادی باعث رنجش خاطر بخشی از مردم شده ولی در زمانی که تمامیت ارضی کشور درمیان باشد همه چیز کنار می‌رود و مردم یکدل و یک زبان همچون دوران 8 ساله دفاع مقدس از کشور دفاع می‌کنند. بنابراین به نظر می‌رسد ترکیه در محاسبات خود دچار اشتباهات فاحشی شده که دود آن دیر یا زود به چشم سردمداران و چه بسا ملت ترکیه خواهد رفت.

بنابراین به نظر می‌رسد بهترین راه این است که ترکیه در گردابی که غرب و آمریکا و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس برایش فراهم کرده‌اند دچار نشود و هرچه زودتر خود را از این معرکه نجات دهد چراکه مساله قومیت‌ها شامل ترکیه می‌شود و بهتر است ترکیه عاقلانه‌تر به پیشرفت و منافع خود و کشورهای منطقه نظر افکند و از گردابی که غرب و به طور اخص آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص سعودی‌ها ایجاد کرده‌اند خود را برهاند.
 
آفرینش:عدم تعهد از باندونگ تا تهران

«عدم تعهد از باندونگ تا تهران»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمید رضا عسگری است كه در آن می‌خوانید؛در نیمه دوم قرن بیستم جهت گیری و استراتژی جدیدی در سیاست خارجی برخی از دولت ها و نیز الگوی نوینی در سیاست بین المللی ظاهر شد كه به عدم تعهد یا عدم وابستگی شهرت یافته است. به دنبال جنگ جهانی دوم، شكل گیری نظام دوقطبی، بلوك بندی ها، برقراری سیستم موازنه جدید قدرت و اوج گیری جنگ سرد در سیاست بین المللی ، گروهی از ملل نوخاسته آفریقایی و آسیایی را برآن داشت تا به منظور كناره گیری از دسته بندی های سیاسی، نظامی، اقتصادی و دوری از وابستگی به بلوك های شرق وغرب سیاست های مستقلی در روابط بین الملل در پیش گیرند. این كشورها كه طعم تلخ استعمار و آثار زیانبار استثمار وجنگ های خانمانسوز جهانی را تجربه كرده بودند، گردهم آمدند تا "جنبش عدم تعهد " را بر اساس نفی هرگونه وابستگی به دو بلوك بنیان نهند.

بنیانگذاران عدم تعهد جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند، جمال عبدالناصررییس جمهور مصر، احمد سوكارنو رییس جمهور اندونزی و مارشال تیتو رییس جمهور یوگسلاوی بودند. كنفرانس كشورهای آسیایی و آفریقایی كه در سال 1955 در شهر باندونگ اندونزی برگزار شد، یك اجتماع جهان سومی به شمار می رفت كه برای نخستین بار كشورهای نوخاسته آسیایی و آفریقایی را گردهم می آورد.بدین طریق نطفه عدم تعهد در كنفرانس 1955 در باندونگ اندونزی بسته شد و در سال 1961 در یوگسلاوی به صورت یك جریان گسترده جهان سومی عینیت یافت.در طی نیم قرنی كه از فعالیت این جنبش می گذرد، كشورهای بسیاری به عضویت آن درآمدند به طوری كه این جنبش هم اكنون بعد از سازمان ملل بزرگترین تشكل سیاسی بین الدولی است. اما هرچه دامنه و وسعت آن بیشتر شد از اهمیت ایدئولوژی هایی كه در رأس اهداف عدم تعهد قرار داشت كاسته شد.

از اصول پذیرش اعضا، عدم عضویت و وابستگی در گروه های نظامی، عدم دخالت سیاسی و نظامی درامور كشورها، عدم وابستگی به قدرت بزرگ و ... بود كه متاسفانه درعمل شاهد نقض بسیاری از این اصول توسط بعضی از اعضای جنبش بوده ایم. هرچند برخی از اعضای این جنبش تعهد خود را به عدم وابستگی حفظ نكرده اند، اما با این حال هنوز این جنبش از قدرت و تاثیرگذاری خاصی در روابط بین الملل برخوردار می باشد. لذا برگزاری این اجلاس در تهران فرصتی طلایی است كه نباید به هیچ قیمتی از دست داده شود. هرچند بیانیه های این جنبش الزام آور نبوده و ضمانت اجرا ندارد، اما تاحد زیادی می تواند بر افكارعمومی و تصمیم گیری كشورهای بزرگ تاثیر بگذارد.

درحال حاضر بحث هسته ای و احتمال استفاده از گزینه نظامی از سوی اسرائیل موضوعی است كه به دغدغه بسیاری از مخالفین و موافقین این اقدام تبدیل شده است. لذا صدور بیانیه ای از سوی این اجلاس به منظور حمایت از فعالیت های صلح آمیز هسته ای كشورمان می تواند تا حد زیادی تنش ها و شیطنت های كشورهایی را كه برطبل حمله نظامی می كوبند را خنثی كند. اهمیت این اجلاس به حدی است كه كشورهای غربی ازجمله آمریكا در مورد آن موضع گیری كرده و درپی به چالش كشیدن میزبانی ایران می باشند. آمریكا مدعی است كه ایران به تعهدات بین المللی خود پایبند نبوده و حضور نیمی از كشورهای جهان در بالاترین سطح می تواند از بارفشارهای سیاسی بر ایران بكاهد. از همین رو شاهدیم كه چگونه بان كی مون دبیركل سازمان ملل از سوی تل آویو و واشنگتن تحت فشار قرار گرفته تا در این اجلاس حضور نیابد و عدم حضور او از اهمیت و اعتبار این اجلاس بكاهد.

امروز جنبش عدم تعهد از باندونگ تا تهران به حساس ترین مرحله برای كشورمان رسیده و می تواند نتیجه ای سرنوشت ساز برای ما داشته باشد. . پس نباید این فرصت را از دست داد و نهایت استفاده را از میزبانی برد. امیدواریم مسولان كشورمان از این فرصت به دست آمده نهایت استفاده را بكنند و از بار فشارهای سیاسی و اقتصادی كه بر ملت و كشورمان تحمیل شده بكاهند.

حمایت:آمریكا و نظامی شدن جهان

«آمریكا و نظامی شدن جهان»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت است كه در آن می‌خوانید؛صحنه بین‌الملل این روزها با زنجیره ‌ای از چالشهای امنیتی مواجه است. كارنامه جهانی نشان می‌دهد كه از شرق آسیا گرفته تا خاورمیانه آسیای مركزی و قفقاز، آفریقا، آمریكای لاتین و حتی اروپا با مجموعه‌ای از بحران‌های امنیتی مواجه هستند. البته تركیب هركدام از این مناطق متفاوت است.

در كشورهای اروپایی تهدید امنیتی برابر با تحركات و اقدامات گروههای تروریستی و مواد مخدر است. در شرق آسیا درگیری‌های مرزی میان همسایگان شدت گرفته است. در آسیای مركزی و قفقاز نیز جدایی طالبان و القاعده فعال شده‌اند، در حوزه آفریقا نیز وضعیت مشابهی مشاهده می‌شود. در آمریكای لاتین و سایر نقاط جهان نیز به نوعی این وضعیت قابل مشاهده است. در خاورمیانه نیز القاعده و سلفی‌ها در حال گسترش می‌باشند.

با توجه به این شرایط یك سئوال مطرح است و آن اینكه ریشه این ناآرامی‌ها چیست و چه كسانی از آن سود می‌برند؟ هرچند كه اموری چون فضای حاكم بر عرصه جهانی و نیز موقعیت درونی كشورها از ریشه‌های این تحولات هستند اما بررسی زنجیره‌ای تحولات یك اصل اساسی را آ‌شكار می‌سازد و آن نقش و جایگاه آمریكا است براساس راهبرد 2030 آمریكا، این كشور باید تلاش كند تا حضور نظامی خود در برابر جهان را توجیه و برای اجرای آن گام بردارد.

بسیاری از ناظران سیاسی تاكید دارند كه برای رسیدن به این مقصود و فضای بحرانی در صحنه بین‌الملل برای آمریكا دارای اهمیت ویژه‌ای است و آمریكایی‌ها دریافته‌اند كه از نظر اقتصادی توان اقدام نظامی در جهان را ندارند و از طرفی نیز افكار عمومی جهان پذیرنده نظامی گری این كشور نمی‌باشند.

در چنین شرایطی دولتمردان آمریكا برآنند تا از فضای بحرانی و جنگ طلبانه در صحنه بین‌الملل بهره برداری كنند براساس این سیاست آمریكا دو اصل را پیگیری می‌كند. نخست آنكه به جهانیان چنان القا می‌كند كه بدون حضور آمریكا امنیت و صلح در جهان برقرار نمی‌شود و حضور آمریكا امری ضروری است.

دوم آنكه برای تحقق این مهم خواستار تامین هزینه‌های نظامیانشان توسط سایر كشورها می‌شود به عبارت دیگر آمریكا هم به نظامی‌گری می‌پردازد و هم هزینه آن را از دیگران دریافت می‌كند. آمریكا تلاش دارد تا خود را ناجی بشریت معرفی و تمام اقدامات گذشته و آینده خود را توجیه نماید.

آمریكا تلاش دارد تا حوزه نظامی خود را در سراسر جهان اجرایی سازد خواه با حضور نظامی مستقیم خواه با اجرای طرح‌های متعدد سپر موشكی. براساس آنچه ذكر شد می‌توان گفت كه بحران‌های جاری در عرصه بین‌الملل بهانه‌ای برای اجرای سیاستهای جاه‌طلبانه آمریكا هستند كه در لوای آنها به دنبال سلطه بر جهان است در حالی كه این سلطه طلبی رنگ حمایت از بشریت در برابر تهدیدات را می‌دهد.

ابتكار: میراث باندونگ

«میراث باندونگ»عنوان یادداشت روزنامه ابتكار است كه در آن می‌خوانید؛57 سال پیش و در بهار سال1955 جمعی از سران كشورهایی از آسیا و آفریقا با محوریت چوئن لای چینی، جواهر لعل نهروی هندی، جمال عبدالناصر مصری و احمد سوكارنوی اندونزیایی در جزیره جاوه و شهر باندونگ نخستین حركت جنبش جهان سوم را كلید زدند.

3 سال قبل از اجلاس باندونگ، آلفرد سووی، جامعه شناس فرانسوی اصطلاح « جهان سوم » را برای مشخص كردن مجموعه كشورهای فقیر و تفكیك آنها از كشورهای پیشرفته غرب به عنوان جهان اول و جهان كمونیست به عنوان جهان دوم باب كرد. این واژه به زودی جزو واژگان رایج درآمد و در سراسر جهان به كار گرفته شد. اندونزی در آن سال‌ها تازه از استعمار هلندی رهیده بود و هند و مصر و برخ از دیگر كشورها هم با فاصله چند دهه قبل تر طعم خوش استقلال را چشیده بودند. رهبران 29 كشور از دو قاره كهن آسیا و آفریقا به نمایندگی بیش از نیمی از جمعیت کره زمین، در اجلاس تاریخی باندونگ حضور داشتند.

همه كشورهایی كه آن 29 نفر آنان را نمایندگی می‌كردند سال‌ها استعمار را تجربه كرده بودند و باندونگ برای این دسته از كشورها اولین گام مشترك و هدفمند برای ورودی متحد به دوران تازه ای از تاریخ بود. در بین رهبران حاضر درباندونگ جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر و جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند با جدیت خود را متعلق به یك جهان سوم غیرمتعهد معرفی كردند كه به هیچ یك از 2 ابرقدرت آمریكا و اتحاد شوروی وابستگی نداشت. در آن زمان سران اجلاس، اتحاد كشورهای فقیر، مبارزه علیه استعمار و تبعیض نژادی، مبارزه علیه رژیم اسرائیل و نیز برقراری روابط تجاری عادلانه میان كشورهای توسعه یافته و كشورهای فقیر را مطرح کردند.اهداف این همایش، پیشبرد همکاری‌های اقتصادی و فرهنگی میان آسیا و آفریقا و ضدیت با استعمارگرایی و هم‌چنین استعمار نو توسط ایالات متحده و شوروی بود.باندونگ نخستین تلاش برای ایجاد همگرایی میان کشورهایی که بعدها به جنبش غیرمتعدها معروف شدند به‌شمار می‌آید. این رویا اما در گام اول آنگونه كه انتظار می‌رفت محقق نشد و وحدت كشورهای جهان سوم دیری نپایید. با نفوذ دول غربی بویژه آمریكا در تعیین رهبران بسیاری ازكشورهای جهان سوم كنفرانس باندونگ نتوانست مبدا تحول خاصی باشد و پیامد بزرگی نداشت.

سران شركت كننده در اجلاس باندونگ یك متحد متمایز از اروپا هم داشتند و او كسی نبود جز مارشال ژوزف بروز تیتو، رهبر یوگسلاوی كه فارغ از كشورهای جهان اول و دوم، اصرار داشت كه خود را متحد كشورهای جهان سوم و غیر متعهد به دو بلوك شرق و غرب معرفی كند. 6 سال بعد از اجلاس باندونگ، در سال 1961 میلادی تیتو و شهر بلگراد در قلب اروپا میزبان اولین اجلاس سران عدم تعهد شد. این اجلاس با حضور مارشال تیتو رهبر یوگسلاوی، قوام نکرومه رهبر غنا، جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر، جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند و احمد سوکارنو رهبر استقلال اندونزی برگزارشد و جنبش کشور‏های غیر متعهد به طور رسمی موجودیت خود را اعلام کرد. این تصمیم در اوج جنگ سرد و فضای دوقطبی بین غرب و شرق و با هدف وحدت میان کشورهایی که نه در اردوگاه کمونیسم و نه در اردوگاه سرمایه‌داری (امپریالیسم)، قرار داشتند، اتخاذ شد.

پرونده جنگ سرد كلاسیك میان شرق و غرب سال هاست كه مختومه شده است. اردوگاه سوسیالیسم هم بیش از دو دهه است كه فروپاشیده و جهان جدید بر روی پاشنه ای دیگر و متمایز از دهه‌های 50 و 60 میلادی می‌چرخد. اما سازمان جنبش عدم تعهد با وجود از میان رفتن فلسفه وجودی و دلیل شكل گیری آن همچنان پابرجاست و به حیات خود ادامه می‌دهد. 118 کشور جهان از جمله ایران که تقریباً بیش از دو سوم اعضای سازمان ملل متحد را تشکیل می‌دهند، عضو جنبش عدم تعهد هستند و در مقطعی متفاوت از اجلاس باندونگ و بلگراد هفته آینده تهران میزبان سران و نمایندگان بیش از 100 كشور عضو این جنبش به جا مانده از فضای دیپلماتیك س از جنگ دوم جهانی خواهد بود.

برخی با استناد به از میان رفتن بلوك شرق كلاسیك و پایان جنگ سرد معتقدند كه جنبش عدم تعهد دچار نوعی بی هویتی شده و دلیل وجود این جنبش که ایجاد موازنه منفی بین دو ابر قدرت دوران جنگ سرد بود از بین رفته‌است. این عده‌ با فرض بر این كه جنبش عدم تعهد مولود جهان دوقطبی است، می‌گویند همه مختصات و معیارهای صحنه نوین بین‌المللی با دوران جنگ سرد متفاوت است و از این رو دلیلی برای ادامه حضور جنبش وجود ندارد.
این در حالیست كه با نگاهی به مختصات افراد و كشورهای موثر در تاسیس و تداوم فعالیت جنبش عدم تعهد می‌توان اینگونه تعبیر كرد كه جنبش عدم تعهد پیش و بیش از اینكه سازمانی برای ایجاد موازنه و حفظ موضع میانه در تقابل‌های دوقطبی جامعه بین‌الملل بوده باشد، در واقع میراث دار تفكرات ضد استعماری و استقلال طلبی در برابر سلطه طلبی بوده است.

اما به مرور و با تغییر سران كشورها و اعمال نفوذ نظام سلطه این سازمان كارویژه اصلی خود را از دست داد و با استحاله هدف اصل تلاش برای حفظ رویكردی میانه و رعایت سیاست« كج دار و مریز» در مواجهه با مسكو و واشنگتن بیش از هر موضعی دیگر در دستور كار رهبران بعدی كشورهای عضو در دهه‌های 70 و 80 قرار داشت. بدیهی است این رویكرد با رویا و آرمانی كه مارشال تیتو، جمال عبدالناصر، جواهر لعل نهرو و احمد سوکارنو در سر داشتند كاملا متفاوت و حتی متضاد بود. رهبران موسس جنبش عدم تعهد همگی كسانی بودند كه در استقلال کشورهای خود و رهایی از یوغ استعمار و نفوذ اجنبی نقش تاریخی بر عهده داشتند و تقابل با جهان سلطه- چه شرقی و چه غربی- وجه مشابه و بارز اندیشه و دیدگاه آنان و بالتبع سازمانی كه از خود به ارث گذاشتند بود.

این روزها اگرچه از دو قطبی كلاسیك دهه‌های 60 و 70 اثری نیست اما بخشی از نظام سلطه همچنان پابرجاست و صرفا با توجه به اقتضائات جامعه جهانی به طور مرتب شكل و رنگ عوض می‌كند. افزایش فاصله‌های طبقاتی، دامن زدن به درگیری و تقابل اقوام و ادیان، تداوم حضور دیكتاتورهایی منسوب به نظام سلطه در یك سو و گسترش جنبش‌های اعتراضی و شكل گیری نوع تازه ای از بیداری انسانی و اسلامی در جوامع در سوی دیگر همه از نشانه‌های تداوم حضور نظام سلطه و بقای بخش اعظمی از اقتضائات زمانی دهه‌های 50 و 60 میلادی و روزهای تشكیل اجلاس باندونگ است.

ملت ما:قدرت‌بخشی فضای تعاملات با ایران

«قدرت‌بخشی فضای تعاملات با ایران»عنوان سرمقاله روزنامه ملت ما به قلم حسن هانی‌زاده است كه در آن می‌خوانید؛جنبش عدم‌تعهد كه به عنوان دومین نهاد بین‌المللی بعداز سازمان ملل متحد تلقی می‌شود، از جایگاه بسیار مهمی به لحاظ ساختار سیاسی جمعیتی برخوردار است و وجود 120 كشور و 20 نهاد منطقه‌ای و بین‌المللی در این سازمان اهمیت خاصی به این جنبش بخشیده است و ریاست ایران بر جنبش عدم‌تعهد در طول 3 سال آینده می‌تواند بر پویایی این نهاد بزرگ تاثیرگذار باشد و به همین دلیل تمام نگاه‌ها متوجه این جنبش است.

در این خصوص جمهوری اسلامی ایران دیدگاه‌های خود را مطرح خواهد كرد و همچنین تصمیمات مهمی در این اجلاس گرفته خواهد شد. از جمله موضوع دادن حق وتو به كشورهای عضو این جنبش در شورای امنیت و تشكیل شورای بازدارنده و همچنین تشكیل یك تلویزیون ماهواره‌ای مشترك می‌تواند بخشی از پیشنهادات ایران تلقی شود و با توجه به سابقه این جنبش در نهادهای بین‌المللی از جمله سازمان ملل در بحث و موضوعات با اهمیت و حساسی همچون انرژی هسته‌ای كارایی بسیاری از عملكرد این جنبش به دست آید.

به همین خاطر بسیاری از رسانه‌ها در خبرهای خود ابراز نگرانی می‌كنند چرا كه این جنبش می‌تواند جایگاه فرامنطقه‌ای ایران را قدرت ببخشد.  جمهوری اسلامی ایران می‌تواند جایگاه سیاسی خود را به وسیله این كنفرانس ارتقا دهد. ایران می‌تواند شرایط مطلوب منطقه‌ای پیدا كند اما این اتفاق بستگی دارد به این‌كه در بیانیه نهایی اجلاس چه موضوعی مطرح می‌شود.  همچنین می‌توان به مهم‌ترین و شاید كم سابقه‌ترین رویداد این اجلاس اشاره كرد و آن حضور نزدیك روسای جمهور و سران درجه یك منطقه‌ای در اجلاس تهران است.

حضور شخصیت‌های برجسته جهان به‌ویژه روسای جمهور می‌تواند این جنبش را پررنگ كند و فضای تعامل را قدرت ببخشد. حضور رئیس‌جمهور مصر افزون بر بهبود بخشیدن روابط ایران و مصر، می‌توان به مذاكرات در پیش روی این دو كشور در باب موضوعات اقتصادی و سیاسی كمك كند و فضای آن را دوستانه‌تر از قبل كند.  و اما درباره حضور بان‌كی‌مون دبیركل سازمان ملل متحد هم نظرات متعدد و پراكنده منتشر شده كه حاكی از قطعی نشدن حضور وی در تهران و اجلاس عدم‌تعهد است.

امری كه حاشیه حضور وی در تهران را تبدیل به گمانه‌ای غیراحتمالی كوچك كرده است، فشار امریكا و صحبت‌های اسرائیل با وی است. امر مسلم آن است كه امریكا و اسرائیل هرگونه تلاشی را برای كم‌رنگ برگزار شدن این اجلاس و منزوی نشان دادن ایران انجام می‌دهد و نمی‌توان آن را كتمان كرد اما با وجود فشارهایی كه روی این موضوع احساس می‌شود به نظر می‌رسد بسیاری از آنها بی‌اثر باقی بماند. البته فشار غرب و امریكا تنها بر موضوع منزوی نشان دادن ایران نبوده و در دعوت كشورهای مختلف هم در این اجلاس اعمال می‌شود.

پس نمی‌توان آن را محدود به موضوع شخص دبیركل سازمان ملل عنوان كرد. حتی این اتفاق درباره مرسی رئیس‌جمهور مصر هم صدق می‌كند. امریكا و غرب همزمان با انجام برنامه‌های خود به دنبال تغییر تصمیم نهایی مرسی مبنی‌بر حضور در اجلاس هستند و این احتمال می‌رود كه وی در تصمیم خود تجدیدنظر كند. اما باز هم نمی‌توان تا لحظه آخر شروع اجلاس عدم‌تعهد، حضور روسای جمهور كشورهای ابهام‌دار یا سران درجه یك سازمان‌های مختلفی مانند سازمان ملل را تایید یا تكذیب كرد.

آرمان:کاندیدای معتدل، شرط رسیدن به آشتی ملی

«کاندیدای معتدل، شرط رسیدن به آشتی ملی»عنوان یادداشت روز روزنامه آرمان به قلم صادق زیباکلام است كه در آن می‌خوانید؛آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی با توجه به هجمه‌ها و شایعه‌پراکنی‌هایی که برخی افراد تندرو علیه وی در برهه‌های مختلف تاریخ انقلاب اسلامی روا داشته‌اند، همچنان استوارتر از گذشته در مسیر دفاع از انقلاب اسلامی و آرمان‌های خمینی کبیر گام برمی‌دارد و در توضیح و واکاوی دلایل این ثبات‌قدم می‌توان به این نکته اشاره داشت که این امر از اعتقاد ژرف و عمیق هاشمی‌رفسنجانی به نظام جمهوری اسلامی نشأت می‌گیرد و به جرأت می‌توان گفت، اگر ثلث چنین فشارهایی به برخی شخصیت‌های دیگر وارد می‌شد، شاید صحنه را خالی می‌کردند، ولی امروز درحالی که بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی می‌گذرد و در این 30 و اندی سال همواره جریان‌های تندرو وی را به لحاظ شخصیت میانه‌رو آماج تخریب‌ها و ترورهای شخصیتی قرار داده‌اند، ما شاهد آن هستیم که هاشمی‌رفسنجانی در دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی همچنان استوار ایستاده و میدان مجاهدت را خالی نکرده‌اند. همان‌طور که پیش‌تر به آن اشاره شد، این امر باز می‌گردد به اراده و اعتقاد عمیق و راسخی که وی نسبت به انقلاب اسلامی و ارزش‌های این نهضت والا دارد.

همچنین درمورد انتخابات آتی ریاست‌جمهوری باید یادآور شد که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی قطعاً به‌عنوان نامزد انتخابات در عرصه حضور نخواهد یافت، اما اگر شرایط مطلوب وی باشد که فرصت برای حضور نامزدی معتدل، میانه‌رو و طرفدار اصلاحات و همچنین طرفدار توسعه و پیشرفت همه‌جانبه کشور فراهم شود، وی از این نامزد، دفاع و حمایت خواهد کرد. دلایل این عدم حضور مستقیم می‌تواند این مساله باشد که وی به‌عنوان یکی از چهره‌های تأثیرگذار و دلسوز نظام اگر برای کاندیداتوری مطرح بشود، قطعاً مورد هجمه سنگین جریانات تندرو و جریانات افراطی قرار خواهد گرفت و نه به صلاح وی و نه به صلاح کشور و نظام است که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در معرض چنین وضعیتی قرار بگیرند.

بنابر این وی می‌تواند با توجه به شرایطی که نامزدهای دیگر که ممکن است تأیید صلاحیت بشوند و آن حداقل‌هایی که مورد توجه آیت‌الله است و این نامزد می‌تواند دارا باشد، از آن کاندیدا حمایت کنند و این حمایت می‌تواند از یک شخصیت معتدل باشد که بتواند قطار اصلاحات را رو به جلو حرکت دهد و در سایه چنین اعتدالی بتواند وحدت، وفاق و آشتی ملی شکل بگیرد.

دنیای اقتصاد:سیاست‌گذاری برای شرایط‌گذار

«سیاست‌گذاری برای شرایط‌گذار»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم محمدرضا داوودالحسینی است كه در آن می‌خوانید؛کلان‌ترین سیاست اقتصادی اخیر کشور یعنی طرح هدفمندسازی یارانه‌ها شوکی مثبت برای رفتن به سمت تعادل کارآی اقتصادی بوده است.

اگر برخی نتایج حاصل از این سیاست و همچنین همزمان شدن آن با تحریم‌های ناعادلانه خارجی را مشکلاتی جدی در راه رسیدن به آن تعادل کارآ بدانیم، یک سوال جدی که باید برای پاسخگویی به آن نهایت تلاش و همفکری را به کار گیریم، این است که چه طور می‌توان از این مشکلات به سلامت گذر کرد، بدون آنکه حرکت مثبت ایجاد شده به سمت آن تعادل کارآی اقتصادی منحرف شود؟

هدف این نوشته طرح توصیه‌های سیاست گذاری برای دوران گذار اقتصاد ایران از وضعیت کنونی به یک تعادل کارآی مبتنی بر مکانیزم بازار (به طور کلی و نه در تک تک جزئیات) است. این توصیه‌ها به هیچ عنوان حرف آخر نیست، ولی می‌تواند بحث‌وبررسی در مورد دوران گذار اقتصاد ایران را در فضای مطبوعات ایران زنده کند و به مجریان در این زمینه کمک رساند. تذکر این نکته ضروری است که چون تحلیلگر اقتصادی اطلاع کافی از تمام جزئیات ندارد و صرفا ناظر بر اجراست، نمی‌تواند کاری بیشتر از ارائه توصیه‌های کلی انجام دهد. بررسی بیشتر مساله با در نظر گرفتن جزئیات توسط گروه اجرای هدفمندی یارانه‌ها، می‌تواند یک نسخه عملیاتی از پیشنهادهای ارائه شده به دست دهد. به طور خلاصه، رمز گذار از مشکلات، در دادن یارانه به بخش تولید یا دادن ارز دولتی به واردات نیست. اگر سیاست‌ درستی باشد، همانا در مقررات‌زدایی از تولید و به خصوص از بازار کار است. کمک به واحدهای تولیدی، در صورت وجود چنین سیاستی، باید مشروط به عملکرد آنها و به خصوص مشروط به جذب تعداد بیشتر نیروی کار باشد.

همچنین تا وقتی که ارز چند نرخی است، مشکلات روز به روز حادتر می‌شود و تحریم‌ها آثار زیانبارتری خواهد داشت. ارز باید تک نرخی شود و در آخر، بدترین راه برای مهار فشار تورم، واردات گسترده است. با این کار کمر تولید می‌شکند. تورم و بیکاری دو متغیر اصلی اقتصاد کلان هستند که در کوتاه مدت قابل تغییر هستند. در ادامه توضیح می‌دهم که چگونه سیاست‌های بالا می‌توانند بیکاری و تورم را در جهت مطلوب سیاست گذار حرکت دهند و در پایان به صورت خاص طرح کمک به واحدهای تولیدی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

تورم: تورم موجود در بازار ایران عمدتا ناشی از افزایش نقدینگی است و راه برون‌رفت از آن وجود ندارد، جز مهار نقدینگی. به نظر می‌رسد بخشی از رشد نقدینگی به خاطر تامین منابع هدفمندی یارانه‌هاست. اولین و بدیهی‌ترین راه حل، برخی اصلاحات در روند هدفمندی‌سازی است.

روش دیگری که دولت ظاهرا برای مبارزه با تورم پیش گرفته چند نرخی کردن ارز و واردات گسترده است. چرا ارز چند نرخی و واردات گسترده کمک کار ما نیست؟ با واردات گسترده، واحدهای تولیدی فعلی تعطیل می‌شوند. اگر این واحدها به خاطر فعالیت در وضع غیربهینه تعطیل شوند (به خاطر اینکه قبلا تکنولوژی خود را بر سوخت ارزان و مسائلی از این دست متمرکز کرده‌اند)، امری پسندیده است. منتها مساله این است که با واردات گسترده، حتی بنگاه‌های سودده هم به دلیل عدم توانایی رقابت با محصولات خارجی که با ارز ارزان وارد شده، از گردونه تولید خارج می‌شوند. این امر به دو دلیل بد است: اول اینکه برپا شدن دوباره همان واحد یا شبیه آن نیاز به متحمل شدن هزینه‌هایی از جنس هزینه ثابت، هزینه یافتن دوباره نیروی کار و غیره دارد. دوم، این مساله ذهنیت عاملان اقتصادی نسبت به فضای کسب و کار را منفی می‌کند و آنها ترجیح می‌دهند سرمایه خود را به بخش‌های سفته بازی اقتصاد سوق دهند.

دلیل دیگر اشتباه بودن سیاست‌های مبتنی بر چند نرخی بودن ارز، چوب حراج زدن به ذخایر ارزی کشور در این اوضاع حساس است. یک مثال واضح چنین سیاست اشتباهی، تخصیص ارز به دانشجویان خارج از کشوراست. این کار تا حدود زیادی یک بازتوزیع به نفع طبقات ثروتمندتر است و همچنین، به خروج ارز و سرمایه انسانی از کشور مدد می‌رساند. دولت تنها موظف است – از منظر وظایف بازتوزیعی- به طبقات پایین اقتصادی به صورت مستقیم کمک کند و دسترسی آنها را به بهداشت، آموزش و حداقل‌های زندگی شرافتمندانه فراهم آورد. هرچه بار روی دوش دولت را سنگین‌تر کنیم، فساد و ناکارآیی بیشتری را برای جامعه فراهم می‌آوریم… اخیرا دولت ارز اختصاص یافته به سفرهای خارجی را قطع کرد که یک گام مثبت رو به جلو است. امید است به زودی سیاست تک‌نرخی کردن ارز نیز به طور کامل در دستور کار قرار گیرد.

ذکر این نکته ضروری است که تنها در مورد کالاهای بسیار اساسی مانند گندم، شکر، روغن، غذای دام و طیور و برخی اقلام دیگر، شرایط تحریم می‌تواند باعث شود که دولت مقداری کالا از خارج برای روز مبادا وارد و ذخیره کند. چنین مواردی استثنا هستند و البته، لازمه مدیریت در شرایط بحران.

بیکاری: هدفمندی یارانه‌ها در پی آن بوده است که قیمت کالاها در بازار تعیین شود. این مساله به تولید‌کنندگان علامت می‌دهد که سرمایه خود را به بخش‌های سود‌آور اقتصاد گسیل کنند. هدفمندی به خصوص راه را برای بازشدن پای تولیدکنندگان به بازارهایی که در گذشته مشمول قیمت‌گذاری‌های دولت بوده‌اند باز می‌کند، مثل ورود بخش خصوصی به تولید برق. همان گونه که ذکر شد، تعدادی از بنگاه‌ها که در گذشته با شرایط گلخانه ای رشد کرده و بهینه نبوده‌اند، مجبور به خروج از بازار شوند یا نیروی کارشان را تعدیل کنند که امری طبیعی است. کاری که سیاست‌گذار می‌تواند انجام دهد، تسهیل ورود تولیدکنندگان بالقوه و دارندگان ایده‌های جدید به فعالیت اقتصادی است. دغدغه‌هایی که این افراد برای ورود به بازار پیش روی خود دارند، بسیار است از جمله:نیاز به سرمایه‌گذاری جدید که به نوبه خود نیاز به بازارهای مالی کارآ دارد؛ نیاز به گذر زمان (سرمایه‌گذاری جدید، یک‌شبه ثمر نمی‌دهد)؛ نیاز به اطمینان کافی از آرامش و امنیت فضای کسب و کار و سیاست‌های آتی دولت و مسائل دیگر. همچنین، شروع به کار هر طرح تجاری دیگری نیاز به یک سری موافقت‌های دولتی دارد (محیط‌زیست و…). این کاغذبازی‌ها از مواردی است که در کوتاه مدت امکان آسان تر شدن دارد و باید به سرعت کاهش یابد.

اما مشکل بزرگ دارندگان ایده‌های جدید، گران بودن نسبی نیروی کار در ایران است. یک دلیل این امر هزینه‌های جانبی زیاد نیروی کار برای کارفرماست: مقررات دولتی اعم از بیمه اجباری و بسیاری از موارد دیگر. مقررات‌زدایی از بازار کار باید در اولویت سیاست‌گذاری برای کوتاه مدت قرار گیرد. تاکید می‌شود که این توصیه مربوط به کوتاه‌مدت است و برای بلند‌مدت باید بازار کار ایران را مورد مطالعه جدی‌تر قرار داد. یک مثال برای پیاده‌سازی چنین پیشنهادهایی، طرح معافیت مالیاتی بنگاه‌هایی است که در بازه زمانی-مثلا- از مهر 91 تا مهر 92 شروع به استخدام نیروی کار می‌کنند، می‌توان این سیاست را این گونه پیاده کرد که هر بنگاهی که در این مدت به استخدام نیروی کار بپردازد، دولت سهم بیمه آن را می‌پردازد. خود بنگاه هم به ازای هر نیروی کار اضافی مشمول درصدی معافیت مالیاتی می‌شود. هدف این است که هزینه دوران گذار را برای سرمایه‌گذار تا حد امکان کم کرد و یک مزیت نسبی بینِ زمانی به سرمایه‌گذاران داد تا هر چه زودتر سرمایه‌گذاری کنند؛ زیرا نااطمینانی باعث می‌شود بنگاه سرمایه‌گذاری را به تعویق اندازد. هدف چنین سیاست‌هایی ارسال سیگنال‌های مثبت به بخش تولید است. چنین سیاست‌هایی صرفا با یک بخشنامه پیاده نمی‌شود. مثلا بحث جلوگیری از واردات بی‌رویه باید همزمان ملاک عمل قرار گیرد تا بنگاه سیگنال‌های مشابهی را مبنی بر تشویق به کار بیشتر دریافت کند. همچنین، این سیاست‌ها نباید بار مالی بلندمدت بر دوش دولت گذارند.

یارانه‌ بخش تولید: نکته اشتباه دیگری که ممکن است به ذهن سیاست‌گذار برسد تخصیص یارانه به بخش تولید است. واحدهای تولیدی به طور کلی نیاز به اولا سرمایه در گردش دارند و ثانیا، منابع برای سرمایه‌گذاری در آینده. هر گونه یارانه برای امر دوم اساسا اشتباه است؛ اگر یک ایده، خودش نتواند منابع لازم را از بازار سرمایه با نرخ آزاد جذب کند، تخصیص یارانه صرفا هدر دادن منابع و تشویق به فساد است. تنها مساله توجیه‌کننده این سیاست، کمک به واحدهای تولیدی فعلی برای سرمایه در گردش است. هر چند این مساله هم خود مشوق فساد است؛ ولی اگر به هر جهت در دستور کار قرار گرفته، باید به صورت گام به گام و رقابتی به بنگاه‌ها تخصیص یابد. مثلا، بنگاه‌هایی که در گذشته بر اساس تراز‌های مالیاتی سود بیشتری داشته‌اند، الان در اولویت قرار گیرند یا مالیات آنها یا جریمه‌های معوقه آنها در سیستم بانکی به تعویق بیفتد. همچنین بنگاه‌ها باید قادر باشند که قیمت کالاها و خدمات خود را با توجه به شرایط جدید اقتصادی تنظیم کنند. به هر حال، این کمک‌ها تا حد ممکن نباید به صورت پول نقد باشد تا رانت‌جویی کاهش یابد. همچنین باید مشروط به معیارهایی باشد که به سادگی قابل چک کردن هستند (نه معیارهای ذهنی که در آخر به رانت‌جویی بیشتر دامن می‌زند).

هدف این نوشته، ارائه پیشنهادهای عملیاتی است. اینکه به طور کلی هرگونه کمکی را در چنین دوران‌گذاری، هنگامی که یکسری بنگاه‌ها در واردات کالاهای خود دچار مشکل هستند وشرایط اقتصاد کلان در حال تجربه وضعیت خاص است، رد کنیم، در عمل مسموع واقع نمی‌شود. اصل مساله این است که چنین کمک‌هایی باید تا حد امکان محدود شود و به شکل استثنا به آنها نگاه شود تا یک قاعده. دقیقا بر خلاف پیشنهادی که در مورد پرداخت یارانه به خانوارها داشتم، در مورد بنگاه‌های تولیدی، با کوچک‌ترین شبهه‌ای باید کمک‌ها متوقف شود. تولیدی که بر یارانه متوقف باشد، همان بهتر که نباشد. کمک به واحدهای تولیدی جز در موارد خاص، بیشتر به تقاضا دامن می‌زند و احتمالا منابع را به بازار مسکن سوق می‌دهد.

گسترش صنعت:ایران برند بنام سدسازی

«ایران برند بنام سدسازی»عنوان سرمقاله روزنامه گسترش صنعت به قلم سید محمدرضا رضازاده است كه در آن می‌خوانید؛بی‌شک می‌توان از برنامه‌ریزی برای خودکفایی کشور  در طراحی و ساخت ابرپروژه‌های سدسازی به‌عنوان یکی از اهداف محقق شده استراتژیک دولت در هفت سال اخیر نام برد.

تا سال‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از نیازهای اساسی ما در این حوزه استفاده از دانش خارجی برای ساخت سدهای نه چندان بزرگ بود. این وابستگی مشکلات فراوانی را برای ساخت سد و بهره‌مندی از ذخائر آب و انرژی آن به‌وجود آورده بود، چراکه هر سال بر فشار تحریم‌های بین‌المللی علیه کشورمان افزوده می‌شد و به این ترتیب شرایطی به‌وجود آمد تا شرکت‌های خارجی خواسته یا ناخواسته نتوانند مانند سابق در پروژه‌های سدسازی ایران حضور داشته باشند.

این گونه شد که اهداف بلندمدتی برای قطع وابستگی کشور به خدمات فنی مهندسی کشورهای پیش‌رو در صنعت سدسازی تدوین و به مرحله اجرا درآمد. در ابتدا، کار روی ساخت سدهای متوسط متمرکز شد و به مرور زمان زمینه برای طراحی و اجرای سد بزرگ همچون پروژه کارون ۴ فراهم شد.

این چنین شد که در مدت زمانی کوتاه فناوری سدسازی توسط متخصصان داخلی بومی‌سازی شد و نوبت به تحقق اهداف ثانویه رسید. صدور خدمات فنی‌مهندسی به سایر کشورها هدفی بود که مهندسان ایرانی از همان ابتدا به دنبال جامه عمل پوشاندن به آن بودند. در این راستا با چند همسایه شمالی مذاکراتی آغاز شده است که یک طرح مشترک با ارمنستان در حال نهایی شدن است. کمبود منابع مالی یکی از مشکلاتی است که صنعت سدسازی ایران همواره با آن روبه‌رو بوده است.

در راستای حل این مانع نیز برنامه فروش اوراق مشارکت با جدیت در حال پیگیری است، هرچند سال گذشته بسته سیاستی نظارتی بانک مرکزی تا حدودی فروش اوراق ما را با مشکل مواجه کرد، اما خوشبختانه از سال گذشته روند تامین منابع مالی از طریق مشارکت مردمی در حال بهبود و روندی صعودی در پیش گرفته است. همه این اتفاقات باعث شده صنعت سدسازی کشور روی پای بایستد؛ در حال حاضر به دلیل اجرای پروژ‌ه‌های متوسط سدسازی، شرکت‌ها و پیمانکاران داخلی توانمند شده‌اند و دیگر نیازی به خارجی‌ها برای اجرای ابرپروژه‌ها نیست.

چه آن‌که قرار بود چینی‌ها در ساخت سد بختیاری به‌عنوان بزرگ‌ترین سد دوقوسی جهان مشارکت کنند، اما در ادامه با توجه به توانمندی‌ متخصصان داخلی از چینی خواستیم فقط در تامین فاینانس این سد مشارکت کنند. این در حالی بود که با توجه به امکان واگذاری سرمایه‌ها و دارایی‌های موجود وزارت نیرو برای تامین منابع مالی مورد نیاز، تصمیم گرفته شد تا حداکثر توان داخل در این باره استفاده شود. امروز ایران دیگر نیازی به تخصص خارجی در سدسازی ندارد و در واقع کشورمان برند شناخته شده‌ای در این صنعت محسوب می‌شود.

چهارشنبه 1/6/1391 - 11:53
اخبار
جهان در آستانه بحران مواد غذایی
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران مهمترین عناوین خبری صفحه اول خود را به مسائلی همچون انیمیشن‌های جدید در راه شبكه پویا،پرونده 17 ساله بزرگراه یادگار امام بسته شد،آتش بحران دامن آتش‌افروز منطقه را گرفت،آرمیتا روی سكوی پرواز،هر یك ساعت 16 طلاق! ،ایران جنگنده‌های جدید می‌سازد،جهان در آستانه بحران مواد غذایی و...كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم

تولید نسل جدید جنگنده‌های ایرانی تا پایان سال
تجارت 40 میلیارد دلاری ایران با غیرمتعهدها
انیمیشن‌های جدید در راه شبكه پویا
شمارش معكوس برای افتخارآفرینی در پارالمپیك لندن

كیهان

تحول بزرگ در صنعت دفاعی كشور
وزیر اقتصاد:كالای اساسی مردم تامین شده است
مكان اختفای 48 زائر ایرانی شناسایی شده است
تهدی‌های آمریكا كارساز نشد دبیركل سازمان ملل به تهران می‌آید

خراسان

بزرگراه طبقاتی یادگار امام(ره) پس از 17 سال به بهره برداری رسید
رونمایی از ۶ دستاورد جدید دفاعی کشور
ورود بخش قابل توجهی از کالاهای اساسی به مبادی گمرکی کشور
یک مسئول خبر داد: ثبت ۱۰۳ ازدواج و ۱۶ طلاق در هر ساعت در سه ماهه اول امسال

جمهوری اسلامی

هشدار شدید چین و روسیه به آمریكا درباره مداخله در سوریه
دستاورهای جدید دفاعی رونمایی شد
پرونده 17 ساله بزرگراه یادگار امام بسته شد
تجارت 40 میلیارد دلاری ایران با اعضای جنبش غیر متعهدها

ابرار

احمدى نژاد:پیشرفت صنایع دفاعى را براى كشورگشایى نمى خواهیم
یك نماینده:به نحوه ادغام برخى وزارتخانه ها ایراد داریم
موافقت رهبر انقلاب با عفو و تخفیف مجازات تعدادى از محكومان دادگاه ها
یك نماینده:گرانى نهاده هاى كشاورزى، تولید گندم و جو را كاهش داده است

رسالت

آرمیتا روی سكوی پرواز
رونمایی از 6 دستاورد بزرگ دفاعی ایران
حداد عادل:استحكام جنبش غیر متعهدها مقامات آمریكا را به چالش كشیده است
آمریكا:مرسی و بان كی مون به تهران نروند

سیاست روز

خواب آشفته آمریكا و صهیونیست‌ها از اقتدار جهانی ایران
آتش بحران دامن آتش‌افروز منطقه را گرفت
فقدان جایگاه مشخص در نظام سلامت
بازیکنان پرسپولیس با مفهوم نبرد برای پیروزی بیگانه‌اند

تهران امروز

آغاز تغییر الگوی بودجه نویسی كشور
روسایی كه به تهران می‌آیند
هر یك ساعت 16 طلاق!
اخطار جدید روسیه و چین به آمریكا

وطن امروز

9 كشته در انفجار تركیه
هشدار چاوز به انگلیس
رونمایی از 6 دستاورد دفاعی
حمله به هواپیما مارتین دمپسی

آفرینش

نتایج آزمون ارشد علوم پزشكی هفته آینده اعلام می‌شود
رئیس جمهور:پیشرفت صنایع دفاعی را برای كشورگشایی نمی‌خواهیم
آخرین مهلت دریافت كارت و زمان و نحوه برگزاری آزمون سنجش مهارت اعلام شد
ظرفیت پذیرش گروه های مختلف آزمون كارشناسی ارشد 91 اعلام شد

مردم سالاری

سقوط آزاد برای امیرچخماق
تورم 48 درصدی در مسکن
حاشیه امن توهین در سایه سکوت
وزارت کشور مجری انتخابات نیست

حمایت

عفو و تخفیف مجازات تعدادی از محکومان دادگاه ها
رونمایی از شش دستاورد بزرگ دفاعی
پایتخت پیرتر شد؛ضرورت فراهم کردن زیر ساخت‌های افزایش جمعیت
بایدها و نبایدهای احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی

ابتكار

هشدار شدید چین و روسیه به آمریکا
رهبر كره شمالی هم به تهران می‌آید
ایران جنگنده‌های جدید می‌سازد
طرح نمایندگان برای لغو ادغام برخی وزارتخانه‌ها

آرمان

دستاوردهای جدید دفاعی رونمایی شد:وزیر دفاع: ایران جنگنده‌های جدید می‌سازد
آغاز رایزنی‌ها:آیت‌الله هاشمی کاندیدای ریاست‌ جمهوری می‌شود؟
عفو و تخفیف مجازات تعدادی از محکومان دادگاهها به مناسبت عید فطر

دنیای اقتصاد

قدرت‌نمایی بورس تهران
سامانه قیمت به روزمر‌گی افتاد؛توقف نرخ مرجع برای مسكن؟
رونمایی از 6 دستاورد جدید دفاعی
نتایج سرشماری برای پایتخت

گسترش صنعت

جهان در آستانه بحران مواد غذایی
بیشترین درآمد نفتی در تاریخ كشور
رئیس جمهور:تمام ظرفیت كشور باید برای پیشرفت صنعت دفاعی كشور بسیج شود
تبریزی‌ها نگران زلزله باشند اما نه بیشتر از قبل

چهارشنبه 1/6/1391 - 11:52
اخبار
جام جم آنلاین: آژانس بین المللی انرژی اتمی روز سه شنبه برگزاری دور جدید گفت وگوهای هسته ای با ایران در وین در هفته جاری را تایید كرد.

به گزارش خبرگزاری رویترز، آژانس بین المللی انرژی اتمی با انتشار بیانیه ای اعلام كرد: دور جدید این گفت وگوها در نشست 24 اوت (3 شهریور جمعه) برگزار می‌شود.

بیانیه تاییدیه آژانس پس از اینكه دیپلمات ها روز سه شنبه گفتند انتظار می رود گفت وگو های یاد شده روز جمعه در وین آغاز شود، منتشر شد.محور این گفت وگوها برنامه هسته ای ایران گزارش شده است.

"علی‌اصغر سلطانیه" نماینده دائم ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در ماه‌های پایانی سال گذشته گفته بود: ایران در نامه‌ای رسمی آمادگی خود را برای انجام مذاكرات مجدد با آژانس با هدف تبیین و توافق بر سر یك چارچوب و مدالیته برای حل و فصل موضوعات و پاسخ به سووالات بر مبنای معیارها و ضوابط مورد توافق در چارچوب یك مدالیته اعلام كرده است.

وی اظهار كرد: تصمیم ایران برای برگزاری دور دیگری از مذاكرات با آژانس، نشانگر روح همكاری با این نهاد بین‌المللی و عزم سیاسی ایران برای حل و فصل و رفع ابهامات است.


چهارشنبه 1/6/1391 - 11:51
اخبار
جام جم آنلاین: هفته نامه مثلث در این شماره خود به بررسی حضور و تحركات انتخاباتی علی اكبر ولایتی برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم پرداخته است.

 در این گزارش با تیتر «آغاز رایزنی برای كاندیداتوری آقای دیپلمات»، دوره های مختلف حضور ولایتی در عرصه رقابت انتخاباتی برای بر عهده گرفتن ریاست دولت را مورد بررسی قرار داده و  با طرح این سوال كه «حدس و گمان ها درباره كاندیداتوری ولایتی در انتخابات از چه زمانی كلید خورد؟» به تحركات انتخاباتی وزیر اسبق امورخارجه برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم پرداخته است.

در ادامه اهم مطالب این گزارش را بخوانید:
-  16 سال پس از حضور ولایتی در دولت بار دیگر نام او بر سر زبان ها افتاده است، ولایتی اما اینبار نیز سكوت را بر اظهارنظر ترجیح داده است؛ او در چند مراسم از اظهارنظر درباره كاندیداتوری‌اش در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم امتناع ورزیده و اعلام كرده «فعلا قصد ندارم درباره انتخابات صحبت كنم و در این خصوص بعدا صحبت می كنم».

-  برخی از ولایتی به عنوان نامزد مورد نظر هاشمی رفسنجانی برای اجرای طرح دولت وحدت ملی نام می برند. با این وجود نمی توان انكار كرد كه او یكی از معدود اصولگرایانی است كه توانایی ایجاد اجماع میان اصولگرایان را دارد و برخی نیز معتقدند ولایتی می تواند آرای گروه های معتدل اصلاح طلبان را نیز از آن خود كند و آنان را به سمت خود جلب نماید.

-  پاسخ به این سوال كه «حدس و گمان ها درباره كاندیداتوری ولایتی در انتخابات از چه زمانی كلید خورد؟» را باید در دیدارهای سیاسی ماه های اخیر ولایتی جست و جو كرد؛ آنجایی كه گروه های سیاسی همچون حزب موتلفه و برخی دیگر از اعضای احزاب راست سنتی با او دیدار كرده اند.

ولایتی برخی نزدیكان خود را مامور راه‌اندازی و سازماندهی ستادهای انتخاباتی كرده و با راه اندازی سایت شخصی اش، گمانه زنی ها در مورد آغاز فعالیت های انتخاباتی اش تشدید شده است.

ولایتی دقیقا همان سایتی را راه اندازی كرده است كه در ایام انتخابات 84 فعال كرده بود. آن هم با شكل و شمایلی كه بیشتر انتخاباتی و تبلیغاتی به نظر می رسد و طبعا او نمی تواند راه‌اندازی این سایت را غیر طبیعی و غیرمرتبط با مسائل انتخابات بخواند چرا كه فعال سازی این سایت با شمایلی انتخاباتی آن هم در شزایطی كه او به جز روزهای انتخابات 84 سایت شخصی نداشته و تازه همان سایت پس از اعلام كناره‌گیری او در همان ایام تعطیل شده می تواند وجهه‌ای رسمی به فعالیت‌های انتخاباتی او بدهد.

-  پارس دیلی‌نیوز نیز نوشت «ستاد انتخاباتی ولایتی در آمریكا تشكیل شده است».

لورا روزن خبرنگار معروف واشنگتن پست كه به وزارت خارجه بسیار نزدیك است با نقل قولی از عباس ملكی دیپلمات ایرانی و معاون سابق وزیر امور خارجه ایران می گوید كه ولایتی احتمالا كاندیدای ریاست جمهوری ایران است و این شخصیت پراگماتیست در ماه ژوئن سال آینده با آمریكا به سازش می رسد؛ زیرا حاكمیت دوست ندارد مردم ایران به خاطر تحریم‌های اقتصادی تحت فشار و مضیقه باشد.

-  ولایتی كه همواره چهره ای آرام و مورد اعتماد سطوح اول نظام جمهوری اسلامی بوده است. می تواند میان جریان های سیاسی آشتی برقرار كند.

او از یك سو در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام در كنار هاشمی رفسنجانی می نشیند و از سوی دیگر در قامت مشاور امور بین الملل رهبر معظم انقلاب در مراسم های بدرقه و استقبال از محمود احمدی نژاد حضور می یابد. (نیمروز)

چهارشنبه 1/6/1391 - 11:51
تغذیه و تناسب اندام
جام جم آنلاین: ماه رمضان هم تمام شد؛ یك ماه با روزه‌داری گذشت تا یاد بگیریم بهتر زندگی كنیم و انسان‌های خوب‌تری باشیم.

اما آیا واقعا پایان ماه مبارك رمضان، باید پایانی باشد برای خوبی كردن و بهتر بودن؟ حیف است وقتی یك ماه برای ایجاد عادات خوب و پسندیده‌ تلاش می‌كنیم، براحتی و پس از گذشت چند روز آنها را كنار بگذاریم و یادمان برود كه می‌شود طور دیگری زندگی كرد؛ البته نباید فراموش كنیم ماه رمضان فرصتی است برای تغییر؛ تغییری كه هم در بعد معنوی زندگی می‌توان آن را دید و حس كرد و هم در بعد جسمانی.

به همین دلیل متخصصان و كارشناسان تغذیه بارها هشدار داده‌اند و گفته‌اند كه به عادات مثبت غذایی كه طی این ماه به دست آورده‌اید، ادامه دهید و آنها را براحتی ترك نكنید؛ اگر توانسته‌اید یك ماه سیگار نكشید، یك ماه نوشابه و فست‌فودها را كنار گذاشته‌اید و یك ماه كمتر از غذاهای چرب و پركالری استفاده‌ كرده‌اید، مطمئن باشید از این پس هم می‌توانید.

زهرا فرهناك، كارشناس ارشد تغذیه ضمن تاكید بر این‌كه باید عادت‌های غذایی مثبتی را كه طی این ماه به دست آورده‌ایم، حفظ كرده و به همان روال ادامه دهیم به جام‌جم می‌گوید: با این‌كه خیلی‌ها از افزایش وزن پس از ماه رمضان شكایت می‌كنند، خوب است بدانید اگر روزه‌داری اصولی و با رعایت نكات صحیح تغذیه‌ای انجام شود، می‌تواند به كاهش وزن مختصر افراد چاق منجر شده و میزان چربی خون مبتلایان به چربی خون را نیز كاهش دهد.

كاهش وزن و كنترل قند و چربی‌های خون در محدوده مجاز، یكی از نتیجه‌های مثبت روزه‌داری است كه می‌تواند عاملی باشد برای كاهش احتمال ابتلا به بیماری‌های مختلف مانند چاقی، فشار خون، دیابت و مشكلات قلبی ـ عروقی.

این كارشناس تغذیه می‌افزاید: در صورتی كه روزه‌داری به شكل صحیح انجام شود، موجب سم‌زدایی از بدن شده، فرصت استراحتی در اختیار دستگاه گوارش قرار می‌دهد و باعث می‌شود برنامه غذایی افراد نظم پیدا كند؛ تمام این موارد موجب حفظ سلامت جسم روزه‌دارانی خواهد شد كه یك ماه با رعایت اصول و نكات تغذیه‌ای، روزه گرفته‌اند.

پرخوری ممنوع!

وقتی ماه مبارك رمضان تمام می‌شود، گروهی از افراد تصور می‌كنند می‌توانند هر چقدر دوست دارند غذا بخورند و دیگر هیچ محدودیتی وجود ندارد! اما همه می‌دانیم در پیش گرفتن چنین شیوه‌ای نه‌تنها عاقلانه نیست، بلكه می‌تواند به بروز بیماری‌ها و مشكلات متعددی نیز منجر شود.

فرهناك نیز در این زمینه چنین توصیه می‌كند: بخصوص در روزهای اول پس از پایان یافتن ماه رمضان بهتر است از مصرف غذاهای چرب و سنگین خودداری كنید و مراقب باشید دچار پرخوری نشوید. در واقع نباید فراموش كنیم بدن و بویژه دستگاه گوارش یك ماه در حال روزه‌داری و استراحت بوده و برای تغییر این عادت باید زمان لازم را در اختیارش قرار دهیم.

به گفته وی، در این روزها باید تعداد وعده‌های غذایی را افزایش داده، ولی حجم غذای دریافتی در هر وعده را كاهش دهید. البته چنین توصیه‌هایی برای روزهای گرم سال و هنگام سفر نیز مفید خواهد بود و با توجه به این‌كه در پایان ماه رمضان همچنان در فصل تابستان قرار داریم، خوب است بیشتر به این نكات دقت كنید.

این كارشناس تغذیه با اشاره به مشكلات گوارشی‌ و سوءهاضمه‌ای كه به دلیل پرخوری بعد از ماه رمضان ایجاد می‌شود، چنین توضیح می‌دهد: بهتر است سه وعده غذای اصلی و دو تا سه میان وعده در نظر بگیرید و در هریك از این وعده‌ها، حد اعتدال را رعایت كنید تا احتمال بروز مشكلات گوارشی ناشی از پرخوری به حداقل برسد.

هنوز هم تابستان است، مراقب باشید

هنگام روزه‌داری معمولا توجه بیشتری به مصرف آب و مایعات می‌شود و افراد برای كاهش حس تشنگی، بیشتر از روزهای معمول از نوشیدنی‌ها، میوه‌ها و سبزیجات استفاده می‌كنند.

فرهناك با اشاره به این‌كه پس از پایان ماه رمضان، همچنان در فصل تابستان قرار داریم و مصرف مایعات باید جزئی از برنامه غذایی باشد، می‌گوید: مصرف مقدار كافی مایعات و بویژه آب را نباید فقط مخصوص ماه رمضان بدانیم و با توجه به این‌كه همچنان در فصل تابستان قرار داریم و خطر كم‌آبی نیز وجود دارد، به هیچ وجه نباید مصرف مایعات را كنار بگذاریم؛ بنابراین توصیه می‌شود به مقدار كافی از آب و شربت‌های خانگی كم‌شیرین استفاده كنید و سبزیجات آبدار مختلف مانند كاهو، خیار، گوجه‌فرنگی و... را نیز در برنامه غذایی خود قرار دهید.

وی تاكید می‌كند: با توجه به این‌كه میوه‌ها‌ سرشار از مواد معدنی، ویتامین‌ها و فیبر است و منبع خوبی از آنتی‌اكسیدان‌ها هم به شمار می‌آید، انتخاب بسیار مناسبی برای میان‌وعده‌ها بوده و كودكان و بزرگسالان باید به مقدار كافی از آنها استفاده كنند.

لبنیات را فراموش نكنید

یادتان باشد همیشه باید از مواد لبنی مختلف مانند شیر، ماست، پنیر، دوغ و كشك استفاده و به كمك آنها نیاز بدن را تامین كنید. این روزها هم فرصت خوبی است كه این مواد را در برنامه غذایی خود قرار داده و آنها را هم به مقدار كافی مصرف كنید.

فرهناك با اشاره به این‌كه مواد لبنی حتما باید در طول روز به مقدار كافی مصرف شود، می‌گوید: لبنیات منبع خوب كلسیم بوده و به همین دلیل مصرف آن هم به كودكان كه در سنین رشد و استخوان‌سازی هستند و هم به افراد بزرگسال توصیه می‌شود. همچنین توصیه می‌شود لبنیات نیاز بدن به پروتئین و ویتامین‌های گروه B را نیز تامین می‌كند.

به گفته وی، بهتر است از مواد لبنی كم‌چرب استفاده كنید و همچنین یادتان باشد در كنار مصرف این مواد، برای تامین كلسیم می‌توانید از انواع كلم‌ها، بادام‌زمینی، كنجد و ماهی‌هایی كه با استخوان می‌توان آنها را مصرف كرد نیز كمك بگیرید.

كمتر فست‌فود بخورید

معمولا عادت مصرف فست‌فودها و غذاهای آماده در طول ماه رمضان كاهش می‌یابد و كمتر كسی است كه طی این ماه، دلش بخواهد از آنها استفاده كند. فرهناك ضمن مثبت دانستن چنین تغییری می‌گوید: پس از پایان این ماه هم خوب است مصرف فست‌فودها را به حداقل برسانید و از مصرف غذاهای كنسرو شده، شور یا چرب خودداری كنید.

به گفته وی، چون مواد نگه‌دارنده مختلفی به این نوع غذاها افزوده می‌شود، مصرف‌ بیش از حدشان برای همه افراد و بخصوص كودكان خطرناك است و همچنین به دلیل زیاد بودن نمك موجود در آنها، برای بزرگسالان و كسانی كه دچار بیماری‌های مختلف هستند، می‌تواند زمینه‌ساز بروز بیماری‌ها و مشكلات قلبی‌ ـ عروقی و فشار خون نیز بشود. همچنین نباید فراموش كنیم این غذاها معمولا بسیار چرب‌تر از غذاهای معمول بوده و از این نظر هم می‌تواند دردسرساز شود بنابراین با توجه به این‌كه فست‌فودها حاوی مقدار زیادی چربی، سدیم و مواد نگه‌دارنده است، مصرف آنها توصیه نمی‌شود و بویژه در روزهای اول پس از پایان ماه مبارك رمضان بهتر است خیلی سراغ آنها نرویم و با استفاده از غذاهای سالم از خانواده‌مان پذیرایی كنیم.

این كارشناس تغذیه می‌افزاید: انواع آش‌‌هایی كه در تركیبات آنها از سبزیجات و حبوبات استفاده شده، سوپ‌هایی بر پایه سبزیجات و جو، خورش‌های ایرانی كه كم‌چرب آماده شده است و همچنین خوراك‌هایی كه با مرغ یا گوشت و سبزیجات تهیه می‌شود نیز انتخاب‌های مناسبی برای این روزها به حساب می‌آید.

شما هم چاق شده‌اید؟

«یك ماه روزه گرفتم، ولی چاق‌تر از قبل شدم!» شاید شما هم این جمله یا مواردی مشابه این را شنیده یا افرادی را دیده باشید كه از چاقی پس از یك ماه روزه‌داری گله می‌كنند.

فرهناك با اشاره به این‌كه روزه‌داری همراه با رعایت اصول صحیح تغذیه‌ای موجب كاهش وزن افراد چاق می‌شود، می‌گوید: معمولا انتظار داریم وزن افرادی كه دچار مشكل اضافه‌وزن هستند، پس از یك ماه روزه‌داری كاهش یابد، ولی نباید فراموش كنید این مساله فقط در صورتی اتفاق می‌افتد كه اصول تغذیه‌ای صحیح رعایت شود. با این حال، متاسفانه خیلی از افراد پس از این ماه با مشكل افزایش وزن روبه‌رو می‌شوند كه توصیه می‌شود بموقع به فكر برطرف كردن این مساله باشند.

به گفته وی، كاهش فعالیت‌های جسمی و عدم تحرك در طول ماه رمضان مشكلی است كه می‌تواند موجب افزایش وزن شود و به همین دلیل خوب است كمی بیشتر به فكر این موضوع باشیم.

چهارشنبه 1/6/1391 - 11:42
شخصیت ها و بزرگان

اول شهریور مزین با نام ابن سینا یكی از بزرگترین مفاخر ایران زمین است، فیلسوف و حكیمی كه برگستره تاریخ جهان چون گوهری درخشید و پرچمدار افتخاری دیگر برای این مرزو بوم شد.

افتخاری به بلندای نام ایران

ابوعلی حسین بن عبدالله معروف به شیخ الرییس ابوعلی سینا پزشك، ریاضیدان، فیلسوف و منجم بزرگ ایرانی در اول شهریور 359 هجری خورشیدی برابر با 370 هجری قمری درخرمیثن از توابع بخارا دیده به جهان گشود. پدرش عبدالله در حكومت سامانیان دارای شغل و منصب دیوانی بود.‏

شركت در جلسات بحث از دوران كودكی، به واسطه پدر، بوعلی را با مباحث و دانش های مختلف زمان خود آشنا ساخت.

او قرآن و سایر علوم را در بلخ آموخت و از محضر استاد عبدالله ناتلی بهره جست و در 18 سالگی، همه علوم را فراگرفته و در 21 سالگی دست به تالیف زد و مجموعه ای با نام "حاصل و محصول" را در 10 جلد نگاشت. سپس دو كتاب یكی در باب اخلاق با عنوان "البر و الائم" و دیگری در باب ‏فلسفه به نام "حكمت عروضی" را در 21 جلد به رشته تحریر درآورد.

پس از فوت پدر؛ بوعلی به خاطر حافظه قوی و نبوغ خود متصدی شغل پدر شد و در طب نیز مهارت فراوانی كسب كرد.

اما پس از مدتی به خاطر نابسامانی اوضاع سیاسی، از بخارا عازم گرگانج شد. او در این شهر، نزد خوارزم شاه علی ابن مامون و وزیرش ابوالحسین احمدبن محمد سهیلی كه از اندیشمندان حمایت می كردند، رفت.

در این زمان با حمله محمود غزنوی به خوارزم و تسلط او بر این سرزمین، از دانشمندان آن دیار خواسته شد كه به غزنین و به خدمت سلطان محمود بروند. ابن سینا این دعوت را نپذیرفت و ناچار شد از خوارزم فرار كند.

او به جرجان(گرگان امروزی) رفت و نوشتن كتاب "قانون" را در این شهر آغاز كرد. ابوعلی سینا از گرگان به ری و سپس به قزوین و از آنجا به همدان رفت و 9 سال در این شهر اقامت گزید. در آنجا مورد توجه شمس الدوله دیلمی قرار گرفت و به مقام وزارت منصوب شد و همزمان با رسیدگی به امور سیاسی، به نوشتن كتاب "شفا" نیز همت گماشت. پس از مرگ شمس الدوله، پسرش سماالدوله به جای او نشست و از ابوعلی سینا خواست وزارت را قبول كند، اما وقتی با پاسخ منفی شیخ روبرو شد، چهار ماه او را زندانی كرد. ابن سینا در زندان رساله ای به نام "حی بن یقظان" در رابطه با عرفان، كتابی به نام " قولنج" در زمینه پزشكی و چند رساله دیگر را به رشته تحریر درآورد.

پس از رهایی از زندان، مخفیانه همراه شاگردش، ابوعبید جوزجانی و برادرش به اصفهان رفت. در آن دیار وقتی كه با استقبال گرم "علاءالدوله كاكویه" فرمانروای اصفهان رو به رو شد، تصمیم گرفت در آن شهر بماند.

وی كتاب های ناتمام خود را در آن شهر به پایان رساند و كتاب های تازه ای در زمینه فلسفه، ریاضی و موسیقی نوشت.

ابن سینا در فلسفه یونان تبحر خاصی داشت زیرا فلسفه ارسطو را با آرای مفسران اسكندرانی و فلسفه نو افلاطونی تلفیق كرد و با نبوغ خاص خود آنها را با نظر یكتا پرستی اسلام تطبیق داده و به این طریق، در فلسفه مشایی مباحثی آورد كه در اصل یونانی آن سابقه نداشت.

شیخ الرییس، اندیشمندان بزرگی را چون ابوالحسن بهمنیار بن مرزبان، ابوعبیدالله عبدالواحد بن محمد جوزجانی، ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی و شیخ علی نسائی خراسانی را تربیت كرد.

از ابن سینا آثار فراوانی به جای مانده كه از میان آنها می توان به قانون، شفا، المختصرالاوسط، المبدا و المعاد، الهدایه، الادویة القلبیه، نجات، بعض الحكمة المشرقیه، الحاصل و المحصول، دانشنامه علایی و اشارات اشاره كرد.

با آغاز نهضت ترجمه در قرن 12 میلادی، كتاب قانون ابن سینا به زبان های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی ترجمه شد كه تا حدود دو قرن پیش در دانشگاه های بزرگ دنیا به عنوان مرجع مورد استفاده پزشكان بوده و به بیشتر زبان های دنیا ترجمه شده‌است.

با حمله مسعود پسر سلطان محمود غزنوی به اصفهان و اشغال این شهر، علاء الدوله با سپاهیان ‏خود از اصفهان خارج و به سمت همدان حركت كرد در این سفر ابوعلی سینا نیز به همراه او بود، در راه به بیماری سختی مبتلا شد.

ابوعلی سینا بدنبال این بیماری، در هشتم آبان 415 هجری خورشیدی برابر با اول ماه رمضان سال 428 هجری قمری در حالی كه 58 ساله بود دار فانی را وداع گفت و در شهر همدان به خاك سپرده شد.

اول شهریور به مناسبت ولادت ابوعلی سینا دانشمند و طبیب نامدار ایرانی روز پزشك نام گذاری شده است. پزشكان، فرشتگان نجات حیات انسانی هستند كه درد و رنج را در سایه الطاف پروردگار تسكین می بخشند و با صبوری و ایثار در لحظات سخت بیماری، همراه و همیار بیماران خود هستند.

چهارشنبه 1/6/1391 - 11:42
تاریخ

امروز ˈچهارشنبهˈ برابر با اول شهریور ماه 1391، چهارم شوال 1433 هجری قمری و بیست و دوم آگوست سال 2012 میلادی است. مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر در این روز، به شرح زیر است:

اول شهریور در آینه تاریخ معاصر

اول شهریور 1377

اسدالله لاجوردی ، رییس سابق سازمان زندان‏های كشور، توسط گروهك منافقین ترور شد و به شهادت رسید.

 

1شهریور 1369

پرویز ناتل خانلری شاعر، نویسنده و پژوهشگر فرهیخته درگذشت. تأسیس بنیاد فرهنگ ایران از جمله مهمترین خدمات این ادیب برجسته به فرهنگ ایران و اسلام بود. تاریخ زبان فارسی و تصحیح انتقادی دیوان حافظ از جمله آثار ارزشمند وی است.

 

11 شهریور 1356

یك گروه 13 ‌نفری از دانشجویان ایرانی، سفارت ایران در لاهه را اشغال كردند و مدعی شدند كه مداركی را پیدا كرده‌اند كه نشان می دهد سفارتخانه‌های ایران وسیله‌ای برای سرویس‌های مخفی ایران بویژه ساواك در خارج هستند.

 

1 شهریور 1355

مجله نیوزویك در یك گزارش ضمن پرداختن به حجم خریدهای تسلیحاتی ایران از كشورهای دیگر نوشت: خریدهای تسلیحاتی ایران در فاصله سالهای 1972 تا 1976 به تنهایی برای بوجود آوردن ارتشی، دو برابر ارتش انگلستان كفایت می كند.

 

1 شهریور 1351

دومین مرحله تمرین نظامی پیمان سنتو با حضور نیروهایی از ایران‌، امریكا، انگلیس و تركیه در غرب كشور آغاز شد.

 

1 شهریور 1349

كلیه دارایی‌های تیمور بختیار، نخستین رییس ساواك در حكومت پهلوی، به نفع دولت مصادره شد.

 

1 شهریور 1345

روابط سیاسی ایران با دو كشور مالزی و لائوس برقرار شد.

 

1 شهریور 1334

سازمان جدید ستاد ارتش آغاز به كار كرد. در این تشكیلات، پنج سپاه به جای لشكرهای سابق ایجاد شد كه شامل ستادهای نیروی زمینی و هوایی و ستاد كل بود و تمامی كشورهای عضو پیمان سنتو موظف شدند كه در ارتش جدید از اسلحه، سلاح ها و مهمات امریكایی استفاده نمایند. دولت امریكا جهت دستیابی به این تشكیلات در چند دوره، كمك های بلاعوض و وام های گران قیمت در اختیار ایران نهاد.

 

1 شهریور 1332

فضل الله زاهدی، درپی كودتای 28مرداد، كابینه كودتا را تشكیل داد.

 

1 شهریور 1320

در آستانه اشغال ایران توسط متفقین و به امید منصرف كردن روس و انگلیس از این اقدام، رضاخان دستورخروج آن دسته از اتباع آلمانی را، كه به وجودشان در ایران نیازی نبود، را صادر كرد.

 

1 شهریور 1313

حسین علاء وزیر مختار ایران در لندن شد.

 

1 شهریور 1292

وزیر مختار انگلیس در تهران طی یادداشت شدیداللحنی به وزارت امور خارجه ایران از حمله مداوم مردم به كاروان های انگلیسی در جنوب ایران شكایت كرد!

 

1 شهریور 1287

جنگ میان نیروهای دولتی و مشروطه خواهان در سراسر كشور شدت یافت.

چهارشنبه 1/6/1391 - 11:41
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته