در كنارش جان داد!
آیینه احمدى، شكست وافتاد!
بر دامن لاله آسمان، داغ نهاد
آن دم كه نهاد چهره بر چهره او
گفتند: حسین در كنارش، جان داد!
(آشفته)
http://zajje.blogfa.com
تفسیر قرآن!
شوریده سرى كه شرح ایمان مى كرد
هفتاد و دو فصل سرخ، عنوان مى كرد
با ناىِ بریده نیز، بر منبرِ نى
تفسیر خجسته اى ز قرآن مى كرد!
(حسینى)
http://zajje.blogfa.com
كنار دریا جان داد
آن روز، غریبانه و تنها، جان داد
پرورده آسمان، به صحرا جان داد
اسرار شگفت عشق، معنا مى شد
وقتى كه عطش كنار دریا، جان داد!
(مؤمنى)
http://zajje.blogfa.com
در قحط وفا!
خون، رنگ سیاهِ دل صحرا را، برد
موج عطش، آبروى دریا را برد
زد نعره بشیر و، گفت: در قحط وفا
عشق آمد و، لاله هاى زهرا را برد!
(احد ده بزرگى)
http://zajje.blogfa.com
چشم فرات از دیدن ما موج مى زد
روزى كه جولان در كنار آب كردیم
ماكى فغان از تشنگى كردیم، هیهات
تیغ شما را ما زخون سیراب كردیم
عباس براتی پور
http://zajje.blogfa.com
از مجتبى این درد را میراث بُردیم
این تشنگى تكرارآن خون جگر بود
روزى كه بر ما تیغها را تشنه كردید
ماخونمان ازدشنه هاتان،تشنه تربود
عباس براتی پور
http://zajje.blogfa.com
درد حسین(علیه السلام) از جنس فریاد على(علیه السلام) بود
تكرار شد ظلمى كه بر شیر خدا رفت
آه على از چاه غربت سربرآورد
پیچیده شده در نى، نوا، تا نینوا رفت
عباس براتی پور
http://zajje.blogfa.com
نازم به خورشیدى كه در شام غریبان
بر نیزه ها قرآن به لب با ماه مى رفت
حتى سر بى پیكر غرقاب خونش...
یك نیزه بالاتر ز دشمن راه مى رفت
عباس براتی پور
http://zajje.blogfa.com
اى كه دل ها همه از داغ غمت غمگین است
وى كه از خون تو صحراى بلا رنگین است
نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها
هر كه را مى نگرم از غم تو غمگین است
زان فداكارى و جانبازى مردانه تو
به لب خلق جهان تا به ابد تحسین است
نازم آن همت والا كه تو را بود حسین
كه قیامت سبب رشد و بقاى دین است
جان ز كف دادن و تسلیم به ظالم نشدن
آرى آرى به خدا همت عالى این است
جاودان خاطره نهضت خونین تو شد
چون كه دین زنده از آن خاطره خونین است
جان به قربان تو اى كشته كه خود فرمودى
مرگ با نام به از زندگى ننگین است
زان جفایى كه به جان تو روا داشت یزید
تا ابد دیده تاریخ بر او بدبین است
میهمان كشتن و آنگاه اسیرى عیال
این گناهى است كه مستوجب صد نفرین است
هر كه از صدق و صفا دست به دامان تو زد
عزت هر دو جهانش به خدا تأمین است
چه كنم گر نكنم گریه به مظلومى تو
گریه آبى است كه بر آتش دل تسكین است
تا منظم به جهان گردش لیل است و نهار
تا منوّر به فضا مهر و مه و پروین است
بر تو و بر همه یاران شهید تو درود
كه ز خون شهدا عزّت دین تضمین است
غیر نام تو نباشد به زبان «خسرو» را
كه ز نام تو بود گر سخنش شیرین است
(محمّد خسرو نژاد
http://zajje.blogfa.com