• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 771
تعداد نظرات : 354
زمان آخرین مطلب : 4863روز قبل
دانستنی های علمی
حاج محمد باقر کاظمى یکى از بستگان مدرس از قول سید عبدالکریم می ‏گوید: وقتى ما با سید حسن مدرس در مدرسه جده کوچک درس می ‏خواندیم، چند وقتى حقوق طلبگى ما نرسید و همگى بى‌پول شدیم، یک روز دیدم آقاى مدرس یک پول داد به یک طلبه و گفت: برو نان بگیر، طلبه دیگر رسید، یک پول هم به او داد و گفت: برو نان بگیر. آن وقت‏ها قیمت یک قرص نان یک پول بود. من گفتم: شما و ما حقوقمان یکى است و همه از یک جا پول می ‏گیریم حالا چطور شده که ما پول نداریم و شما دارید؟! مدرس خندید و گفت: مگر مرد هم بى‌پول می ‏شود؟! پرسیدم: آخر از کجا و چطورى؟ گفت: شب بیا حجره ما بمان تا نشانت بدهم.
شب رفتم و حجره ایشان ماندم. صبح طلوع فجر بیدارم کرد پا شدیم و نماز خواندیم آنگاه در گنجه ‏اى را باز کرد و یک سطل بیرون کشید و یک کلاه نمدى گذاشت سرش و گفت: برویم. آن موقع در اصفهان مرسوم بود که صبح زود آب حوض‏ها را خالى می ‏کردند و با پا آب می ‏کشیدند و دوباره حوض‏ها را پر می ‏کردند ما راه افتادیم توى کوچه‏ ها و داد زدیم: آب حوض می‌کشیم! آب حوضی! خانه ‏اى صدایمان کردند، من حوض را خالى و پاک کردم و مدرس آب کشید و پر کرد، دو تا حوض خالى و پر کردیم و نفرى سه پول گیرمان آمد. آن وقت مدرس رو به من کرد و گفت: دیدى؟ این هم پول، هم می ‏توانى خودت نان بخرى و هم به دو طلبه دیگر هم کمک کنى!
يکشنبه 8/9/1388 - 14:12
سياست
 
به نقل از میدل ایست آنلاین، رسانه های رژیم صهیونیستی به ویژه در امریکا به منظور همراه ساختن افکار عمومی با خود در خلال جنگ 33 روزه و جنگ اخیر غزه از تاکتیک سانسور شدید خبری و استفاده از تصاویر  زنان مدل ساکن سرزمین های اشغالی استفاده می کنند.

بنا بر گزارش میدل ایست، اسرائیل هنوز در رسانه هایش ادعا می کند در جنگ پیروز شده است. به گفته یکی از روزنامه ها، اسرائیل در زمان جنگ، سیاست استفاده از حداقل سربازان، حضور هرچه بیشتر زنان و کنترل شدید خبرها را اجرا می کند.

بیشترین قدرت ماشین جنگی اسرائیل وابسته به منابع مالی، کارخانه ها و تداراکاتی است که از طرف امریکا به اسرائیل فرستاده می شود. در جنگ اسرائیل با لبنان در تابستان 2006، کمک های اضطراری نظامی امریکا شامل بمب های خوشه ای برای ارتش اسرائیل ارسال می شد که اغلب شهروندان کشته شده لبنانی نیز از بمباران همین بمب های خوشه ای بودند.

اسرائیل ادعا می کند که در جنگ رسانه ای پیروز شده است. اسرائیل سال هاست که هرگونه پاسخ نظامی فلسطینیان را به حملات اسرائیل، اقدام تروریستی می خواند. در رسانه های اسرائیل، از زنان استفاده زیادی می شود، استراتژی خودنمایی از مهمترین آنهاست. در خلال جنگ اسرائیل با رزمندگان لبنان، عکس از مردان و زنان بر روی جلد مجله ها در امریکا افزایش یافته بود. به گزارش روزنامه نیویورک پست، در ژوئن 2007، گال گادوت کاندیدای زن اسرائیل از چاپ عکس برهنه خود در روی مجله های نیویورک دفاع کرد و آن را نوعی حمایت از جنگ اسرائیل خواند.

اما آنچه که واقعیت دارد، این است که در واقع اسرائیل نتوانسته است برنده جنگ رسانه ای در امریکا باشد زیرا میلیون ها نفر از مردم در سراسر جهان از فیلتر های اسرائیل عبور کرده و به حقیقت دست پیدامی کنند و از میان پروپاگاندای خبری اسرائیل، به واقعیات دسترسی پیدا می کنند. آنها با حضور خود در خیابان ها و تظاهرات، این تبلیغات را نقش بر آب می کنند و خود را همدرد و مونس مردم غزه اعلام می کنند.
يکشنبه 8/9/1388 - 14:9
شعر و قطعات ادبی

 

کاش می شد غصه را زنجیر کرد

ذره های عشق را تکثیر کرد

کاش می شد زخم را مرحم شویم

یار و غمخوار و انیس هم شویم

کاش می شد بر خلاف سرنوشت

قسمت و تقدیر را از سر نوشت

کاش می شد چشم و دل را باز کرد

نغمه ها ی دوستی را ساز کرد

کاش می شد عشق را آغاز کرد

بی خیال از هر غمی پرواز کرد

يکشنبه 8/9/1388 - 0:9
موبایل

 

مغز شبیه‌سازی شده توسط شرکت IBM با 147 هزار پردازنده تنها توانسته است از لحاظ کارکرد در مرحله پایین تفکر یک گربه قرار بگیرد.
به گزارش راسخون و به نقل از پایگاه اینترنتی Techchee مغز شبیه‌سازی شده توسط دانشمندان IBM  هنوز خیلی با مغز انسان فاصله دارد.
این مغز شبیه‌سازی شده که در مرکز آلمادن توسط شرکت "IBM" ساخته شده است دارای 147,456 عدد پردازشگر رایانه‌ای است که از لحاظ کارکرد مغزی تنها توانسته است در مرحله پایین تفکر یک گربه قرار بگیرد.
این مغز شبیه‌سازی شده دارای 1.6 بیلیون نورون و 9 تریلون سیناپس شبیه‌سازی‌شده است که تقریبا اندازه یک سلول مغز انسان است.
این ابررایانه دارای حافظه‌ای در حدود 150 هزار گیگابایت و مصرف انرژی در حدود یک میلیون وات برق است.
با این حال دانشمندان اعلام کرده‌اند برای رسیدن به سطح تفکر  یک خفاش حداقل به دو سال کار مداوم احتیاج دارند.
یکی از دانشمندان مرکز آلمادن IBM  معتقد است برای شبیه‌سازی مغز انسان ده‌ها سال تحقیق و پژوهش لازم است.
شنبه 7/9/1388 - 23:49
دانستنی های علمی

چه بسیارند كسانی كه به هنگام غروب ، از غصه ناپدید شدن آفتاب چنان می
گریند كه ریزش اشك ها مانع از دیدن ستارگان می شود

جمعه 6/9/1388 - 11:47
دانستنی های علمی

shakhsiyat_8_20070726_1020811049.jpg

دوشنبه 2/9/1388 - 22:1
دانستنی های علمی

ساده زیستی و نوع متفاوت بینش مرحوم حسین پناهی از جهان عده زیادی را تحت تاثیر قرار داد. نوع نگاهش، سادگی کلامش، او کسی بود که ساده به دنیا آمد و ساده از دنیا رفت؛ حسین پناهی دژکوه در ۱۳۳۵ در روستای دژکوه از توابع شهرستان کهگیلویه (دهدشت-سوق)در استان کهکیلویه و بویراحمد متولد شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسه ی آیت الله گلپایگانی رفته بود و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی اش بازگشت.چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت می کرد. تا اینکه زنی برای پرسش مساله ای که برایش پیش آمده بود پیش حسین می رود. از حسین می پرسد که فضله ی موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاش ام بود افتاده است، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه می دانست روغن نجس است، ولی اینرا هم می دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانواده اش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور،روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد.حسین به تهران آمد و در مدرسه ی هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامه نویسی را گذراند. پناهی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامه های خودش ساخت که مدت ها در محاق ماند. با پخش نمایش دو مرغابی درمه از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی می کرد، خوش درخشید و با پخش نمایش های تلویزیونی دیگرش، طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت. نمایش های دو مرغابی درمه و یک گل و بهار که پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود، بنا به درخواست مردم به دفعات از تلویزیون پخش شد. در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد او یکی از پرکارترین و خلاق ترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود. به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش می بارید و طنز تلخش بازیگر نقش های خاصی بود. اما حسین پناهی بیشتر شاعربود. و این شاعرانگی در ذره ذره جانش نفوذ داشت. نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد،این مجموعه ی شعر تا کنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ شد و به شش زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است. من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم قانون را دوست دارم ولی از پاسبان می ترسم عشق را دوست دارم ولی از زن ها می ترسم کودکان را دوست دارم ولی از ائینه می ترسم سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم من!!! من روز را دوست دارم ولی از روزگار می ترسم! کارنامه هنری فیلم ها : گذرگاه /گال/تیرباران /هی جو/نار و نی /در مسیر تندباد /ارثیه /راز کوکب/ سایه خیال/چاووش /اوینار /هنرپیشه/مهاجران /مرد ناتمام /روز واقعه/آرزوی بزرگ/بلوغ /مریم مقدس /قصه های کیش ( اپیزود اول، کشتی یونانی ) /بابا عزیز مجموعه های تلویزیونی : محله بهداشت/گرگها/رعنا/آشپزباشی/کوچک جنگلی/روزی روزگاری/مثل یک لبخند/ایوان مدائن/خوابگردها/هشت بهشت/امام علی/همسایه ها/دزدان مادربزرگ/آژانس دوستی/شلیک نهایی/آواز مه کتابها: من و نازی/ستاره/چیزی شبیه زندگی/دو مرغابی درمه/گلدان و آفتاب/پیامبر بی کتاب/دل شیر علاوه بر اینها دو نوار با شعر و صدای حسین پناهی نیز منتشر شده است.«سلام خداحافظ» و « ستاره». جوایز : >> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (مهاجران) [ دوره ۱۱ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۷۱ ] >> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (در مسیر تندباد) [ دوره ۷ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۶۷ ] >> کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (سایه خیال) [ دوره ۹ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) - سال ۱۳۶۹ ] >> برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد (سایه خیال) [ دوره ۹ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) -  حسین پناهی در روز ۱۴ مرداد۱۳۸۳ بر اثر ایست قلبی در منزلش فوت کرد ولی پیکر او در خانه اش واقع در خیابان جهان آرا در حالی که سه روز از مرگش می گذشت توسط دخترش پیدا شد. به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد . این جهانی که همش مضحکه و تکراره تکه تکه شدن دل چه تماشا داره! چه میهمانان بی دردسری هستند مردگان به شمعی و سکوتی قانعند . من می خوام برگردم به کودکی نمی شه . کفش برگشت به پامون کوچیکه پل برگشت توان وزن ما رو نداره و اما حرف‌های اکبر عبدی در مراسم بزرگداشت حسین پناهی در یاسوج؛ سینما - سرفیلم دیالوگ‌ها را می‌نویسند و از چند وقت قبل به ما می‌دهند که بخوانیم وحفظ کنیم ولی باز هم اشکال داریم، چه برسد به سخنرانی! متاسفانه یا خوشبختانه من حرف زدن خیلی خوب بلد نیستم به دلیل این که من تراشکاری و قالبسازی خواندم و سواد آکادمیک ندارم و الان هم اگر قراره وقت شما را بگیرم، یک بخاطر این که دستور داده‌اند و دو، این که احساسات درونم را در مورد حسین عزیز یک جوری برای همشهریانم و هم محله‌ای‌های حسین بگم. ضمن عرض سلام خدمت همه حسین دوستای عزیز و خدمت همه مردم شریف و هنردوست و هنرمند یاسوج. استاد کاویانی گفت ماها اولین بار کجا با حسین عزیز آشنا شدیم. من نقش بابای حسین را بازی می‌کردم در محله بهداشت و حسین هم نقش پسر من را بازی می‌کرد و هر دو بشر اولیه می‌شدیم. شاید به دلیل این که جفتمون درون کودک و ساده‌ای داشتیم. این انتخاب صورت گرفته بود البته حسین از من خیلی شریف‌تر بود. من چون هفت سال توی بازار شاگردی کردم یک سری زبلی‌ها و سیاست‌هایی دارم ولی حسین خیلی آدم شریفی بود. ما به اتفاق استاد کاویانی و مرحوم ژیان و بقیه دوستان بیشتر محو شخصیت حسین شده بودیم که این آدم چقدر بی‌نیاز است و چقدر راحت زندگی می‌کند. بشر از وقتی که حس نیاز می‌آید سراغش، دیگه برای خودش زندگی نمی‌کند و در خدمت اون نیاز است. از روز اولی که حسین را شناختم این حس نیاز را در خودش کشته بود و اصلا نیازی نداشت. شاید جالب باشد براتون بدانید که حسین در تهران چطوری زندگی می‌کرد. یادم می‌آید یک روز به اتفاق حسن میرباقری سراغش رفتیم. توی محله مجیدیه توی یک اتاق یک چراغ والور داشتند که هم روش غذا گرم می‌کردند و هم چایی درست می‌کردند و هم برای گرم کرد. اتاق استفاده می‌کردند. درست زمانی بود که گفت‌وگوی من و نازی را کار کرده بود یا فیلم سایه خیال را بازی می‌کرد. یک آدم هنرمند مثل حسین نباید زندگی مادی‌اش اینگونه بود. تا جایی که می‌دانید هراز گاهی از زن و بچه دور بود. می‌گفت روی شغل وامونده ما نمی‌شه حساب کرد اکبرجون، مثل مقنی‌ها می‌مونیم یه وقت‌هایی کار هست ولی از پاییز به بعد باید برویم زیر کرسی تخمه بشکنیم و منتظر زنگ در بمونیم، چون حسین تلفن هم نداشت. رسید به جایی که بهش جایزه دادند برای یک فیلمی، سه دنگ یک خانه‌ای را که از کرج فاصله داشت خرید. آب گرم‌کن نداشت، ولی همیشه خوشحال بود، اگه پولی داشت با رفیق‌هاش می‌خورد. یک روز سر سریال بودیم. هوا هم خیلی سرد بود. از ماشین پیاده شد بدون کاپشن، گفتم حسین این جوری اومدی از خانه بیرون؟ نگفتی سرما می‌خوری؟! گفت: کاپشن قشنگی بود نه؟ گفتم، آره گفت من هم خیلی دوستش داشتم ولی سر راه یکی را دیدم که اون هم دوستش داشت و هم احتیاجش داشت، من فقط دوستش داشتم. ما از هنرمند انتظار داریم صادق باشه، انسان باشه و خاکی باشه. بعضی وقت‌ها هنرمند بودن به آدم بودنه و سخت است هنر انسان بودن. من سه سال پیش رفتم مکه و با خدا صحبت کردم، گفتم خدایا من یه قولی می‌دهم ولی نمی‌تونم صد در صد قول بدهم، نود درصد سعی می‌کنم دروغ نگم؛ آقا اینقدر سخته، اینقدر سخته که بعضی وقت‌ها می‌گویم خدایا من می‌آیم پیشت توبه کنم؛ آخه نمی‌شه! حسین آدم بسیار راستگویی بود و اصلا حس نیاز نداشت. درون کودکش را هیچ‌وقت اجازه نداده بود که بزرگ بشه چون آدم وقتی بچه است تمام زندگی‌اش با یک شکلات این ور و اون ور می‌شود. ما می‌توانیم ساعت‌ها راجع به خصوصیت‌های شیرین حسین حرف بزنیم، ولی چه فایده حسین که زنده نخواهد شد. به نظر من دست به دست بدهیم کاری کنیم که وقتی آدم‌هایی مثل حسین از پیش ماه می‌روند ما روسیاه و خجالت‌ زده نباشیم. چرا باید برای حسین ماشین پراید سوار شدن آرزو باشد. بعد از کار آقای لیالیستانی یک پراید می‌خرد و … متاسفانه وقتی حسین فوت کرد من کانادا بودم و سه چهار هفته است که آمدم، آنجا که شنیدم به قول آقای کاویانی باورنکردنی بود. چون حسین آدمی نبود که حسود باشد، آدمی نبود که حرص داشته باشد، چون آدم‌هایی که اینطوری هستند ممکنه سکته بکنند ولی آدمی مثل حسین چرا؟!! بیشتر با خودم هستم؛ سعی می‌کنم دروغ نگم، سعی می‌کنم سالم باشم، سعی می‌کنم عاشق باشم، سعی می‌کنم اگر یه روزی نتوانستم مثل حسین باشم حداقل ادای حسین و آدم‌های مثل حسین را دربیاورم. چون دنیای ما به قدری صنعتی و مزخرف شده که بشر خسته است و افسرده، مرض قند بیداد می‌کند، جوان‌هامون ناخن‌هاشون را می‌خورن، دست و پاشون را تکان می‌دهند … می‌گن وای به روزی که بگندد نمک، من که باید بخندانم مرض قند گرفتم بنابراین سعی کنیم که عاشقانه هم دیگر رو دوست داشته باشیم و به همدیگر دروغ نگوییم. ما با اون‌ور آبی‌ها فرقمان توی معرفت و انسانیتمون است. دلم می‌‌خواست برای عروسی بچه‌های حسین می‌آمدم ولی خب قسمت این بود که اینطوری خدمت شما برسم. دلم نمی‌‌خواست گریه کنم ولی دست خودم نبود … نوکر همه شما. انشاء‌الله که همیشه شاد باشید.

دوشنبه 2/9/1388 - 21:59
دانستنی های علمی

اثرات مفید گلاب در سلامتی بدن
گلاب(ROSE WATER) از تقطیر گل محمدی (ROSADAMASCENA) به دست می آید که از نظر عطر در میان سایر گل ها ممتاز است و خواص درمانی فراوانی دارد.

گل محمدی از خانواده ی گل سرخ با گل برگ هایی به رنگ صورتی است. این گل ها در خرداد ماه ظاهر می شوند و در همین ماه است که گلاب گیری انجام می پذیرد. گل محمدی رایحه ی خوشی دارد و گلاب نیز همین رایحه ی خوش را در خود تثبیت می کند.

براساس مدارک جدید، ایرانیان اولین قومی بودند که از «گل سرخ»، اسانس و گلاب را به روش تقطیر به دست آوردند و سپس این فن را به سایر نقاط دنیا انتقال دادند. «ابن سینا» دانشمند بزرگ ایرانی، تحقیقات وسیعی در مورد استخراج اسانس ها به روش تقطیر داشته است.

نام گلاب با فرهنگ سنتی و باورهای مذهبی مردم نیز درآمیخته است. گلاب خاص ایران است و جالب آن که فقط در شهر کاشان به عمل می آید.


پرورش گل محمدی با تاریخ «قمصر» عجین شده است. هر چند امروزه گلاب گیری از «قمصر» به «نیاسر» یکی از بخش های دیگر کاشان گسترش پیدا کرده، ولی گلاب قمصر در نوع خود هم چنان بی رقیب مانده است.

گلاب کاشان در پیشینه ی ادبیات ایران نیز رسوخ کرده و جایگاه ویژه ای داشته است، به طوری که شعرا برای تلطیف اشعار خود از نام گلاب با آمیزه ای از معشوق خود نام می برده اند.

گلاب با آئین های مذهبی همخوانی دیرینه ای دارد. به طور نمونه حدود یک قرن است که گلاب قمصر بر سر و روی دسته های سینه زنی ایام سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) پاشیده می شود. هم چنین هر ساله کعبه را پس از پرده برداری با گلاب ایران شستشو می دهند.

کعبه را گفتم که این عطر دل انگیز از کجاست هاتفی گفتا که بی شک از گلاب قمصر است

از تقطیر مجدد گلاب، فرآورده ای به دست می آید که به آن « گلاب دو آتشه » می گویند. اگر مجداً گلاب دو آتشه را تقطیر کنند گلاب غلیظی از نظر اسانس به دست می آید که فوق العاده معطر بوده و در حقیقت گلاب ناب و خالص است.


در طب سنتی گلاب به عنوان گرمی شناخته می شد که PH خون را به سمت قلیایی می برد.


در گذشته گلاب در طب سنتی مصارف درمانی بسیاری داشته است. به عنوان مثال دندان درد را با چکاندن چند قطره گلاب روی دندان پوسیده تسکین می بخشیدند. در طب سنتی گلاب به عنوان گرمی شناخته می شد که PH خون را به سمت قلیایی می برد.


اثرات مفید گلاب بر پوست بدن
یکی از مهم ترین کاربردهای گلاب، جهت مواظبت از پوست است. گلاب برای انواع پوست ها به خصوص پوست های خشک و حساس مناسب است. یکی از موارد استفاده ی گلاب جهت پاک کردن پوست می باشد و می توان به جای محصولات شیمیایی پاک کننده، از آن استفاده کرد.

 

استفاده ی دیگر آن جهت طراوت و تازگی پوست است؛ بدین گونه که پس از هر بار استحمام که منافذ پوست بازتر هستند، گلاب را به پوست صورت بمالید. در این حالت اسانس موجود درگلاب به سرعت جذب پوست می شود که با توجه به اثرات آن در افزایش جریان خون، باعث شادابی پوست می گردد. البته استفاده ی مداوم از این روش می تواند این اثرات مطلوب را ایجاد کند.


گلاب به دلیل داشتن خاصیت ضد عفونی کننده و هیدراته (آبدار) کردن برای پوست سر و مو مفید است.


گلاب حتی برای رفع جوش های بدن نیز موثر است. برای این کار مقداری گلاب را با جوش شیرین مخلوط کنید تا خمیر نرمی به دست آید. سپس این خمیر را مدت یک ساعت یا تمام شب ( موقع خواب ) روی جوش های خود قرار دهید .

گلاب به دلیل داشتن خاصیت ضد عفونی کننده و هیدراته (آبدار) کردن برای پوست سر و مو مفید است. برای این کار، با استفاده از یک قطره چکان، گلاب را روی پوست سر خود بریزید.


سایر خواص درمانی گلاب :
- با توجه به اثرات قابض اسانس رز، گلاب برای زنانی که دچار کاهش میل جنسی هستند مناسب است. استفاده از این خاصیت در قدیم توسط رومیان بسیار متداول بوده است.

- به دلیل داشتن خاصیت ضد عفونی کننده و ضدمیکروبی، برای شست¬وشوی چشم مناسب است؛ البته گلابی که بدین منظور استفاده می شود، باید عاری از آلودگی ها و به اصطلاح استریل باشد. برای رفع خستگی و درد چشم نیز می توانید مقداری گلاب به پشت پلک های خود بمالید.

با توجه به گران بودن اسانس رز، متأسفانه بسیاری از محصولات آرایشی و بهداشتی، حاوی اسانس مصنوعی رز هستند که خواص اسانس طبیعی را ندارند. همچنین اسانس های طبیعی که از گونه های متفرقه و غیراصلی رز تهیه می شوند نیز ممکن است خواص نام برده را نداشته یا به طور ضعیف دارای این خواص باشند.


- گلاب برای بیماری های گوارشی مانند نفخ، دل به هم خوردگی و اسهال مزمن مفید است.

- گلاب در رفع دردهای روماتیسمی نیز موثر است.

- از بُخور آن می توان برای درمان گلودرد و بیماری های تنفسی استفاده نمود.

- گلاب ، قلب و معده را تقویت می کند، اضطراب را از دل دور می کند.


براى معالجه اشخاص گرمازده، بهترین راه خورانیدن گلاب همراه با مقداری یخ است، به قدرى كه تولید قى نموده و صفرا را خارج نماید.


- گلاب بهترین نوشیدنی برای کسانی است که دچار خونریزی سینه و گلو هستند.

- گلاب ناراحتی سینه را از بین می برد و از ابتلا به بیهوشی جلوگیری می کند.

- نوشیدن گلاب خنک، گرمی درون را از بین مى برد و بدن را تقویت مى كند.

- بوییدن گلاب براى تقویت قلب و رفع بیهوشى و تقویت حواس باطنى مفید است.

- براى معالجه اشخاص گرمازده ، بهترین راه خورانیدن گلاب همراه با مقداری یخ است، به قدرى كه تولید قى نموده و صفرا را خارج نماید.

- نوشیدن و بوییدن «گلاب» سردرد را برطرف می کند، مخصوصا سردردى كه در اثر استنشاق هواى آلوده یا شنیدن سر و صدا باشد.

 

فضیلت گلاب و گل سرخ از نظر پیامبر و امامان معصوم :
* از حضرت رسول (ص) نقل شده : " ریختن گلاب بر صورت، آب صورت را زیاد می كند و پریشانى را برطرف مى سازد."

* در حدیث دیگر فرموده كه : " هر كه گلاب بر صورت بمالد، در آن روز بدحالى و پریشانى به او نرسد، و چون گلاب را بر صورت و دست ها بمالد، حمد خدا بكند، و صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد."

* از حضرت صادق (ع) نقل شده : " هر كه در روز اول ماه مبارك رمضان یك كف گلاب بر رو بریزد، در آن روز از خوارى و پریشانى ایمن گردد و هر كه در آن روز بر سرش یك كف گلاب بریزد، در آن سال از مرض سرسام و ذات الجنب ایمن گردد. "

* به سند معتبر از حضرت امیر المؤمنین (ع) منقول است كه : " حضرت رسول (ص) هر دو كف را از گل سرخ پر كرده و به من عطا فرمودند، چون نزدیك به مشام خود بردند، فرمودند كه این بهترین گل هاى بهشت است، بعد از گل مورد.

دوشنبه 2/9/1388 - 21:50
دانستنی های علمی
 
از پدری پرسیدند آیا درست است كه می گویند: زمانی فرا خواهد رسید كه پسرها بزرگ تر از پدرشان خواهند شد؟
گفت: اتفاقا این موضوع سخت ذهن مرا به خود مشغول داشته است. البته كاری به استعداد و نبوغشان ندارم. منظور من سن و سال آن هاست!
پرسیدند: به چه دلیل؟
گفت:"به این دلیل كه برایتان شرح خواهم داد:
وقتی 30 ساله بودم فرزندمان متولد شد. یعنی 30 برابر او سن داشتم.
وقتی 2 ساله شد من 32 سال داشتم . یعنی 16 برابر او سن داشتم.
وقتی 3 ساله شد من 33 سال داشتم. یعنی 11 برابر او سن داشتم.
وقتی 5 ساله شد من 35 سال داشتم. یعنی 7 برابر او سن داشتم.
وقتی 10 ساله شد من 40 سال داشتم. یعنی 4 برابر او سن داشتم.
وقتی 15 ساله شد من 45 سال داشتم. یعنی 3 برابر او سن داشتم.
وقتی 30 ساله شد من 60 سال داشتم. یعنی فقط 2 برابر او سن داشتم.
می‌ترسم اگر به همین منوال پیش برود او به زودی از من جلو بزند و بشود پدر من و من هم بشوم پسر
او!
دوشنبه 2/9/1388 - 21:40
محبت و عاطفه

عشق با روح شقایق زیباست

عشق با حسرت عاشق زیباست

عشق با نبض دقایق زیباست

عشق با حسرت دیدار تو بودن زیباست

دوشنبه 2/9/1388 - 21:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته