• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 632
تعداد نظرات : 188
زمان آخرین مطلب : 5082روز قبل
بیماری ها
دکتر محمد قاسم محسنی دبیر دهمین کنگره انجمن اورولوژی ایران گفت: در حال حاضر در کشور 95 درصد سنگ های دستگاه ادراری، بدون عمل باز از بدن بیماران خارج می شوند.
وی در جریان برپایی دهمین کنگره انجمن اورولوژی ایران با اعلام این خبر افزود: بی نیازی از بیهوشی در سنگ شکنی برون اندامی و سرعت بهبود، مهم ترین مزیت اعمال جراحی بسته را نسبت به روش های باز تشکیل می دهند.
وی با اشاره به اینکه پیشرفت های سریع تکنولوژیک در عرصه رشته اورولوژی از سال 1980 در دنیا با اختراع "دستگاه سنگ شکن برون اندامی" آغاز شد، تصریح کرد: پس از آن دستگاه سنگ شکن درون اندامی وارد عرصه پزشکی شد که تحول عظیم در این رشته پدید آورد.
دکتر محسنی، از ورود تکنولوژی لاپاراسکوپ و بهره گیری از "رادیوفرکوئنی" و لیزر در درمان پروستات به عنوان دیگر تحولات شگرف در عرصه رشته اورولوژی یاد کرد.
جمعه 23/7/1389 - 10:10
بیماری ها
دانشمندان می گویند درمان موثر جدیدی را برای مبتلایان به پوکی استخوان کشف کرده اند، چرا که این بیماری، سلامت وکیفیت زندگی بسیاری از سالمندان جهان را با خطر روبه رو کرده است.
به گزارش شبکه خبری BBC ، پزشکان و محققان از   27 کشور جهان این درمان جدید را برای سه سال به آزمایش گذاشتند که نتیجه آن در مجله پزشکی نیواینگلند منتشر شده است.
دراین آزمایش که ازسوی دانشگاه کالیفرنیا هماهنگ شده است، بیش از هفت هزار و   500 زن بالای   65 سال شرکت داشتند که به نیمی از آنها دارویی تزریقی با نام زولدرونیک اسید و به نیمی دیگر دارونما داده شد.
یافته های این آزمایش حاکی است که این درمان تزریقی خطر شکستگی لگن خاصره را تا   40 درصد و شکستگی در ستون فقرات را تا   70 درصد کاهش می دهد.
جمعه 23/7/1389 - 10:9
بیماری ها
افرادی که احساس می کنند با آنها چه در خانواده و چه در جامعه غیرعادلانه و غیرمنصفانه رفتار می شود بیشتر در معرض ابتلا به بیماری قلبی هستند.
محققان کالج لندن در انگلیس در این پژوهش 8000 داوطلب را مورد مطالعه و آزمایش قرار دادند که نتایج مطالعات آنها در مجله همه گیر شناسی و سلامت جامعه به چاپ رسیده است.
این محققان دریافتند: افرادی که احساس بیشتری از بی عدالتی در زندگی نسبت به خودشان دارند 55 درصد بیشتر از سایر مردم در معرض ابتلا به بیماریهای جدی قلبی هستند.
متخصصان معتقدند که احساس بی عدالتی و بی انصافی در این افراد احساسات منفی را بر می انگیزد که در نتیجه در بدن این افراد تغییرات بیوشیمیایی بروز می کند.
اما با این وجود دکتر روبرتو دی ووگلی، محقق اصلی در این مطالعه معتقد است که مطالعات بیشتری برای تایید مکانیسم رابطه میان بی انصافی و سلامتی باید صورت گیرد. 
 
جمعه 23/7/1389 - 10:8
بیماری ها

ویژگیهای اختصاصی در زمینه علایم جسمانی و ظاهری - شناختی و اجتماعی مبتلایان به سندرم داون :
* صورت پهن
* سر کوچک
* بینی با قاعده پهن
* زبان لوله ای شکل و بزرگ و دهان کوچک
* چین خوردگی عمیق اطراف و گوشه چشم
* چانه کاملا گرد
* گوشهایی کوچک و نافرم
* دستهایی پهن کوچک
* خطوط متقاطع و عمیق کف دست
* انگشت نافرم پنجم
* فاصله زیاد بین شصت پا و انگشت دوم
* تاخوردگی غیرعادی کف پا از ناحیه مچ پا
* انعطاف پذیری زیاد مفصل
* قد کوتاه تر از حد عادی
* نقایص قلبی در حدود 30 الی %50
* افت مکرر فشار خون
%80 * موارد نقایص شنیداری
* در جدود %20 کم کاری تیروئید
* افزایش احتمال ابتلا به بیماریهای عفونی
* نابهنجاری ماهیچه ای و عضلانی از جمله ضعف در کشیدگی طبیعی عضلانی (هیپوتونی)
* مشکلات تنفسی
* مشکلات هاضمه و دستگاه گوارش
* مشکلات در خواب

ظرفیتهای شناختی و وضعیت آموزشی
تحول شناختی در کودکان مبتلا به سندرم داون ، کاملا متغییر است. به این معنا که بسیاری از این گروه ، در مدرسه ممکن است با موفقیت روبرو شوند در حالیکه عده ای دیگر با وجود تقلای زیاد شکست می خورند . به دلیل این ناهمگونی و وجود تفاوتهای زیاد ، ارزیابی این کودکان به طور فردی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است . مشکلات و ضعف در قابلیتهای شناختی که در میان کودکانی با سندرم داون دیده می شود ممکن است در کودکان فاقد این سندرم نیز به چشم بخورد. این بدان معنا است که والدین می توانند از برنامه های عمومی که در مدارس و یا مراکز دیگر وجود دارد بهره ببرند . کودکانی با سندرم داون ، طیف وسیعی از قابلیتها را دارند و امکان ندارد در بدو تولد این قابلیتها به راحتی آشکار شوند. شناسایی بهترین روشهای تدریس ویژه هر کودک، به طور ایده آل پس از تولد و به واسطه اولین مداخلات درمانی صورت می گیرد. بیشترین کودکانی با سندرم داون ، از نظر هوشی در حد مرزی هستند . توانایی های هیجانی و اجتماعی نیز در حد معمول دارند و این مرزی بودن و توانایی های شناختی به خاطر محدودیت در گستره تنوع قابلیتهای شناختی است که آنها دارند . به علاوه توانایی های هیجانی و اجتماعی اولیه شان به لحاظ تحول در حدود یک تا 3 ماه تاخیر دارد. از نظر تحول در زبان و گفتار ، بین درک گفتار و بیان آن تفاوت دارند به این معنا که بیشتر به گفتار درمانی جهت ترمیم و تقویت گفتاری نیازمندند.
- به لحاظ مهارتهای حرکتی ، وضعیت ضعیفی دارند چراکه به خاطر نشانگان جسمانی که قبلا به آنها اشاره شد در ارائه حرکات جسمانی درست و دقیق و هماهنگ دچار مشکل و به اصطلاح مهارتهای حرکتی ناجور دارند .
- از منظر آموزشی ، می توان گفت این اختلال از یک طرف با نقایص ژنتیکی غیرقابل برطرف شدن خود را نشان می دهد و از طرفی دیگر ، آموزش کودکانی با این اختلال می تواند منجر به پیشرفت قابل توجهی در عملکردهای ایشان گردد. مشارکت و همکاری فعال درمانگر ، معلم ، والدین با خود کودک می تواند نتایج مثبت و غیرمنتظره ای را به بار آورد.
- روند کلی رشد کودکانی با سندرم داون بحث انگیز است . این روند زمانی آشکار می شود که دانش آموزانی با تواناییهای مختلف در کلاسهایی یکسان با هم سن های خود جای می گیرند. کودکانی با سندرم داون ، سن هیجانی شناختی و اجتماعی هم تراز با همسالان خود را ندارند و حتی می توان گفت شکاف هیجانی و هوشی بین کودکان بدون سندرم داون و کودکان مبتلا به این اختلال ، با وسعت زیادی وجود دارد . تفکر پیچیده و فرایندهای سطح عالی ذهنی که در علوم ، تاریخ و هنر و ... وجود دارد غالبا فراتر از تواناییهای واقعی شان است و بر ایشان سنگین می باشد و یا لااقل دیرتر از بقیه کودکان به آن دست می یابند . پس بنابراین اگر بخواهیم آنها را از برنامه های عادی سایر کودکان بهره مند ساخته و از احساس حقارت در ایشان جلوگیری کنیم باید سازگاری اجتماعی ایشان در برنامه های درسی و آموزشی لحاظ و مد نظر قرار گیرد . به علاوه ، کودکانی با سندرم داون می توانند در کلاسهایی که همسالان به لحاظ شناختی برابر با ایشان در آن وجود دارد ، قرار گیرند لیکن در نظر گرفتن این نکته به شرط توجه به مقطع سنی و تحصیلی آنها نیز قابل اهمیت است چراکه پس از دوره پیش دبستانی ، تفاوتهای ایشان با همسالانشان مشکل برانگیز می شود.
- خطر در روند کلی رشد کودکانی با سندرم داون، برآورد و استنباط توانائیهای این کودکان است. رایج ترین شکل این خطر در مراکز نگهداری ایشان به لحاظ آموزشی است به این شکل که کودکان مبتلا ، مکرر در رسیدن و بالقوه کردن توانمندیهایشان برخوردارند و این موضوع در سیستم مدرسه ای و آموزشی اختلال جدی ایجاد می کند. برخی از کشورهای اروپایی از جمله آلمان و دانمارک دو نوع سیستم آموزشی را در یک مدرسه برای این هدف توصیه می کنند به این صورت که ، دو معلم برای هر گروه دانش آموز منظور می شود که معلم مکمل نام دارد ، همه افراد در یک گروه سنی خاص با یکدیگر ترکیب شده و کودک ناتوان با کودک عادی در کنار یکدیگر قرار می گیرند و به این صورت کودکان دارای اختلال خاص مورد غفلت واقع نمی شود. فعالیت های اجتماعی ، تفریحات و بسیاری از فعالیتهای ورزشی ، هنری و ... را همه گروه با یکدیگر انجام می دهند بدون مجزا سازی این کودکان از همدیگر .

واکنشهای اجتماعی به کودکان مبتلا به سندرم داون
والدین کودکانی با سندرم داون به محض اطلاع از مشکل فرزندشان دچار غم و انزوا می شوند و یا حتی ترس و احساس گناه . صحبت و آموزش به این گروه خانواده ها ، می تواند منجر به مواجهه صحیح ایشان با مساله گشته و روشهایی را جهت کاهش شوک اولیه و احساس گناه پیش رو بگذارد. توصیه های بسیاری از متخصصین جهت ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی برای والدین و آموزش اولیه به کودکان DS بلافاصله پس از تولد می باشد.
- درمانهای گفتاری ، مهارتی - حرکتی ، و آموزشی در اوایل بچگی جهت تسهیل بهبودی به کار می آید به علاوه زبان و نحوه کاربست صحیح آن در موقعیتهای مختلف از همان ابتدا آموزش داده می شود . در بسیاری از موارد ، ارائه این خدمات از تولد تا سه سالگی به همراه مشارکت والدین با پزشک متخصص و مددکار اجتماعی انجام می شود. به اضافه اینکه بررسی چه منابعی جهت ارائه بهتر در این زمینه به کار آید مورد بررسی و کوشش و خطا و آزمون قرار می گیرد . به محض اینکه کودک سه ساله شد ، در معرض خدمات آموزشی فردی و ویژه کودکان با ناتوانیهای یادگیری قرار می گیرد ، به این معنا که ، کودک در مراکزی آموزی با حداقل قوانین دست و پا گیر محدود کننده قرار داده می شود و طرح آموزشی هر کودک به طور جداگانه برای وی به اجرا درمی آید .
- این موضوع نیز که هر کودک در کجا به مدرسه برود و از امکانات تحصیلی استفاده کند کار دشواری است . برخی از کودکان DS ، نیاز به برنامه های پیچیده تری نسبت به همکلاسان خود در این زمینه هستند در حالی که گروهی دیگر در مدارس شبانه در کنار کودکان عادی همسال خود قرار می گیرند و از امکانات تحصیلی مشابهی نیز استفاده می کنند . البته بررسیها نشان داده اند که فایده هر دو برنامه و نتایج آن یکسان است و هر دو گروه به یک بررسیها نشان داده اند که فایده هر دو برنامه و نتایج آن یکسان است و هر دو گروه به یک منظور نمی تواننند از این امکانات بهره ببرند . مهم تیمی است تکه با کودک کار می کند و تشخیصی است که هر کدام برای بهتر شدن شرایط وی دارند. اگر این تشخیصها درست باشد و برنامه های خوبی مطرح و به اجرا در بیاید گروه قلیلی از این کودکان قابلیت تحصیل در مقاطع بالا و احراز موفقیتهای تحصیلی و ورود به دانشگاه را دارند ، برخی دیگر نیز ، با وجود محدودیت از شرایط تحصیلات آکادمیک در یک شغل و یا مهارت ، قابلیتهایی را کسب کرده می توانند در سطح اجتماعی و به خصوص شغل ، کارائیهایی را به دست آورند .

خصوصیات هوشی و اجتماعی
در آغاز ، کودکان مبتلا به سندرم داون از نظر رشد و تحول ذهنی (حسی - حرکتی) نابهنجار به نظر نمی رسند هر چند ممکن است به نظر سست بیایند و نشانه های جسمی بیماری از همان ابتدای تولد قابل تشخیص باشد. دوره تیپیک رشد و تحول این کودکان ، یک کاهش نسبی را طی سال اول یا دوم زندگی نشان می دهد که با کاهش آرامتر هوشی تحول در سنین 3 یا 4 ادامه یابد و به دنبال آن با یک ، یکنواختی نسبی روبرو هستیم . در سن مدرسه ، آن دسته از کودکان مبتلا به سندرم داون که در خانه زندگی می کنند ، در حدود عقب مانده معتدل (40-45) است . اما برخی از آنها در مرتبه عقب ماندگی خفیف و تعدادی در مرتبه عقب ماندگی شدید قرار دارند . اکثر کودکانی که در موسسه زندگی می کنند ، دارای هوش بهر پایین تر از 35 می باشند . مغز و جمجمه کودکان قبلا به سندرم داون به طور نابهنجار کوچک است ، هرچند ممکن است به دلیل ساختار کوتاه تر آنها ، این واقعیت بلافاصله برای مشاهده گر معمولی آشکار نگردد . در 15 سالگی ، اندازه سر  آنها ، به طور متوسط به اندازه سر کودک بهنجار 2 تا 2 و نیم ساله است . اما به رغم این واقعیت ، تا به حال هیچگونه نابهنجاری ساختاری مغز دار این کودکان شناخته نشده است.
علاوه بر نقایص کلی در کفایت هوشی کودکان مبتلا به سندرم داون ، اغلب شواهدی مبنی بر محدودیتهایی در تواناییهای یگانه ساز سطوح بالاتر مانند تشکل مفهوم ، انتزاع و زبان با معنی ، مشاهده می شود ، و به ویژه استفاده انتزاعی و پیچیده از زبان در نزد آنها ناقص است.
هنگامی که کودکان مبتلا به سندرم داون را در انتزاع نه چندان پیچیده یادیگری مانند مهارتهای عادتی ، استفاده عینی از زبان و رفتارهای حرکتی - بصری ، با کودکانی که دارای سطح ذهنی مشابهی هستند ، مقایسه کنیم ، اختلاف بین آنها چندان برجسته و معلوم نیست ، زیرا رشد و تحول اجتماعی فرد در این سطح ارتباط کمتری با تواناییهای انتزاعی و یگانه ساز داشته و در عوض با کسب مهارتهای عمل روزانه بیشتر مرتبط است . به نظر می رسد سازگاری اجتماعی کودکان مبتلا به سندرم داون ، نسبت به رشد و تحول شناختی شان کمتر عقب مانده باشد . در حقیقت بزرگسالی که به سندرم داون مبتلا است ، در صورتی که تحت سرپرستی قرار گرفته و تمرینات خاصی را انجام و تشویق شوند ، ممکن است به خوبی بتوانند به کارهای مولد و ارزشمندی چون رانندگی تراکتور ، انجام کارهای خانه و یا باغبانی ساده بپردازند .

ویژگیهای شخصیتی
بسیاری از کودکان مبتلا به سندرم داون ، نسبت به دیگر کودکان عقب مانده ، خوشحال تر و مهربانتر بوده و اداره شان آسانتر است. هر چند که برخی موارد سرکشی نیز گزارش شده است . بلمونت (1970) با مرور شواهد تجربی موجود در باب این رفتار قالبی نتیجه گرفت که افراد مبتلا به سندرم داون ، به عنوان یک گروه ، موارد و نمونه های کمتری از آشفتگی شدید را نشان می دهند و به نظر می رسد که خود را تا حدی در شرایط خوشحال کننده تر و امید بخش تری نسبت به دیگر کودکان عقب مانده می یابند . همانطور که بلمونت خاطر نشان می کند ، این یافته ها ضرورتا ، رفتار قالبی "پاپی خوشحال" بنه یا آنچه را منولاسینو (1965) به عنوان رفتار قالب شاهزاده ملیح می نامد ، پشتیبانی و تایید نمی کند . مرور بلونت ، هم شواهد متضاد و هم موافق با نظریه فوق را بیان می کند . یکنواختی شخصیت در چنین افرادی وجود ندارد ، و حتی در مطالعاتی مانند مطالعات دومینو و... (1964) که نشان می داد ، بسیاری از کودکان مبتلا به سندرم داون موسسه ای ، افرادی با محبت ، خشنود ، مهربان و آرامند، معرف این نکته بود که گروههای گوناگون عقب مانده هایی که مورد مطالعه آنها قرار گرفته بود، تا حد قابل ملاحظه ای به لحاظ رفتاری تداخل دارند .

اثرات محیطی
به دلیل امکان تشخیص سندرم داون در هنگام تولد ، متخصصان (خاصه پزشکان) زمانی فکر می کردند ، اگر کودک را قبل از اینکه به عضویت حقیقی خانواده درآید ، در موسسه بستری کند، برای والدین و کودک مبتلا بهتر است . این توقع که کودک دچار عقب ماندگی شدید یا عمیق خواهد شد تبدیل به یک پیشگویی خودکامرا گردید . اما در دهه 1950 ثابت شد که در موسسه ، این کودکان به معلولیت تجربه رشد دچار میشوند .
آشکارا کیفیت مراقبت والدین در خانه با کفایت رشد و تحول وابستگی دارد . گیبسون (1967) دریافت که بین هوشبهر کودکی که پس از یازده سال مراقبت در خانه ، در موسسه بستری شده بود ، و تعلیم و تربیت والدین او ، یک ارتباط اساسی وجود دارد . این که این تشخیص تا چه حد به نقش طبیعت پرورش یا تعامل آن ناظر است معلوم نیست . دو گزارش برجسته روزانه (هانت ، 1967 ، سی گو ، 1962) در باب مردان جوان مبتلا به سندرم داون که در خانواده های محرک بزرگ شده بودند نیز مدعی است که در مراقبت عالی والدین مکمل است با نتایج غیرمعمولی منجر شود ، هرچند نمی تواند به طور کامل معلولیت ذهنی را ریشه کن نماید . با توجه به کاهش اساس در نرخ رشد و تحول هوشی کودکان بسیار جوانی که سندرم داون می باشند ، برخی از محققان سعی کرده اند که از این زوال و تخریب جلوگیری کنند . کنترل و دستکاری رژیم غذایی و بیوشیمیایی جهت تصحیح سطح پایین سروتونین ، که در آزمایشهای پلاکت خونی تشخیص داده شده بود در بهبود شاخص رفتاری موفق نبود . برخی از تلاشهای تحریکی جهت بهبود کودکان مبتلا به سندرم داون که در خانه زندگی می کردند ، آغاز شد ، اما نتایج بدست آمده فاقد تاثیر کافی بود . یک برنامه تحریک حسی - حرکتی که به وسیله والدین اجرا می شد و یک برنامه بلند مدت تحریک گروه نوزادان و کودکان در سنین پیش دبستان هر دو از شواهد غیررسمی درباره برخی تغییرات در الگوی اولیه نزول نرخ رشد و تحول گزارش می دهند معهذا ، ارزیابی میزان موفقیت آنها غیرممکن است . بیلی و ... (1973) نشان دادند که اجرای یک برنامه پیش از دبستان و تحریک کلامی فشرده ، در سن هشت سالگی موجب رشد و تحولی معادل رشد و تحول گروهی که در خانه زندگی می کند ، می شود . هرچند کودکانی که در موسسه زندگی می کردند، آغاز نسبت به کودکان گروه کنترل عقب تر بودند.

کاربرد شرطی سازی عاملی برای کلیه عقب ماندگان ذهنی
از بین رفتارهایی که به واسطه شرطی سازی عاملی مورد پژوهش قرار گرفته اند عبارت است از :
* رفتارهای کلامی (تقلید ، گنجینه لغات)
* یادگیری تحصیلی (حساب ، واژگان)
* رفتارهای غیرتحصیلی در کلاس درس (توجه ، نشستن ، از جای خود بلند شدن و ...)
* رفتارهای مشارکتی (مثل همکاری و فعالیت گروهی)
* رفتارهای کمک به خود (توالت رفتن ، تغذیه و لباس پوشیدن)
* عادات کارمدار (خلاقیت ، چالاکی و ...)
* رفتارهای جلب توجه (نزاع ، ناسزاگویی ، شکستن پنجره)
* رفتارهای خود - آسیب رسان (کوبیدن سر به در و دیوار ، چنگ زدن و ...)

روشها
الف) تقویت پاسخهای موجود :
ایجاد گفتار مناسب از طریق تقویت رفتار تقلیدی در کودک متقلدی که توان گفتن کلمات را دارد اما آنها را به طور نامتناسب و به همان شکلی که شنیده است تکرار می کند .
مثال : سیمن و گادی (1974) دختر هفده ساله ای را مورد مطالعه قرار دادند ، این دختر به رغم اینکه می توانست جملات کامل را ادا کند ، اما نمی توانست به سوالات جز از طریق تکرار آن پاسخ گوید ، او قادر به آغاز یک مکالمه ساده یا درخواست چیزی نبود . ترجیح می داد که خود را دوم شخص بداند . روش کار آنها ، متضمن یک رشته آزمایش طولانی بود که طی آن آزمودنی ابتدا یک سوال را همراه جواب آن می نشید . آنگاه از او می خواستند که رد پاسخ به سوال جواب را تکرار کند . در این روش ، از گرایش او به تکرار استفاده شده اما محرک مدل را از سوال به جوابی که در پی آن می آمد انتقال دادند . پس از 16 روز آموزش ، آزمودنی از مجموع صد پاسخ سی و یک پاسخ را یاد گرفت . در طول آموزش ، نرخ پاسخای او پس از چند جلسه اول چنان بالا بود که معلوم بود قواعد اساسی آن را با سرعت بیشتری درک کرده است . خارج از جلسات آموزشی او به پرسش در باب مطالب مورد نظر خود پرداخت . به سوالات پاسخهای مناسب تری می داد و چنین پیشرفتی به دلیل تقویت اجتماعی صورت گرفت .
ب) تقویت کننده های بیزاری زا :
در برخی اشکال رفتار خود - آسیب رسان ، به نظر می رسد استفاده از تقویت مثبت چندان موثر نباشد. در نتیجه برخی از روشهای تنبیه فعال جهت حذف رفتارهای آسیب رسان استفاده کرده اند، در چنین روشی به طور همزمان ، برای جایگزینی رفتارهای قابل قبول ، از تقویت کننده های مثبت نیز استفاده می شود . رایج ترین محرک بیزاری زائی که تا کنون به کاربرده شده است ، شوک الکتریکی است و معمولا با تقویت کننده های منفی اجتماعی همراه می شود . اثرات شوک غالبا بلافاصله و فوری است و نرخهای پاسخ راحتی در نتیجه یک جلسه آموزش کاهش می دهد. اگرچه اثر ان به طور خودکار به دیگر موقعیتها تعمیم نمی یابد .
ج) روش اقتصاد پته ای :
این روش که متضمن به کارگیری تقویت کننده های مثبت در شکل مهره ، نمره ستاره و امثال آنهاست در فواصل مشخص به میل آزمودنی قابل مبادله با تقویت کننده های دیگر است . این روش دارای این مزیت است که آزمودنی در اثر خوردن یا بازی با عروسک کلمه یادگیری اش را قطع نمی کند . به علاوه در معرض اثرات اشباع نیز به اندازه تقویت کننده های اولیه قرار نمی گیرد.
د) استفاده از شرطی سازی عاملی برای ایجاد آمادگی شغلی :
منظور ایجاد توان بخشی شغلی است . در این مورد پژوهشهای اندکی وجود دارد و دلیل آن توقعات پایین بسیاری از کارفرمایان از کارگران عقب مانده ذهنی می باشد . گلر (1972) خاطرنشان می کند ، استفاده از اصطلاح آموزش در ادبیات مربوط به آماده سازی شغلی تقریبا بدون استثنا» بیشتر به تظاهر و نمایش دلالت دارد تا به درمان یا کارگماری مراجع در یک موقعیت شغلی، به این امید که در آنجا آموزش رخ دهد . این روش بر تغییر نرخ رفتارهای موجود و افزایش باروری از طریق دستکاری جداول تقویت متمرکز بود .

کاربرد روش یادگیری مشاهده ای در باب عقب ماندگان ذهنی
شرایط مناسب برای کودکان عقب مانده به عنوان مشاهده گر ، باید موقعیتی بسیار ساختارمند باشد که در آن موقعیت بتوان توجه وی را به آسانی به امر مطلوب جلب کرد و پاسخهای تقلیدی را به وضوح استخراج کرد . به علاوه سازماندهی نظم و تربیت دیداری باید به گونه ای صورت گیرد که جنبه های مهم و برجسته و درشت نمایی شود . برجسته سازی اضافی خصوصیات مربوط را می توان از طریق نوسازی رفتار ، ارائه دستورالعملهای کلامی ، پاداش رفتار مورد نظر و امثال آن انجام داد . علاوه بر اینها ، باید به ایجاد فرصتهایی برای تمرین و تکرار ادواری پرداخت . دیگر آنکه ، مدلهای جذاب ، قوی و شایسته انتخاب شوند و مدلها برای دستیابی به پاداشهای مهم توانا باشند (اگر چه از نظر خصوصیاتی مثل سن و جنس مثل مشاهده گر باشند).
ناگفته نماند استفاده از تکنیکهای تقلید و مدل سازی به تازگی آغاز شده است و بیشتر در رابطه با مهارتهای کلامی و حرکتی و ایجاد رفتارهای دوستانه و کاهش پرخاشگری استفاده می شود. یک نمونه برنامه تحصلی از اصول مشتق شده از چند نظریه :
یک نمونه از برنامه های تحصیلی که در اصول متعدد یادگیری ترکیب شده است ، برنامه ای است که توسط دروتی . ام . روس و شیدا . ا . روس (1972) تحت عنوان برنامه انرژیک توسعه پژوهش و برنامه های آموزشی ساخته شده است . این برنامه بر پایه مهارتهای شناختی تدارک دیده شده و جهت آموزش موثر تحصیلی برای کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر (EMR) 5 تا 10 ساله است.
این برنامه گروه کوچکی از کودکان را درگیر می کند که بر اساس سطح توانایی انتخاب شده اند. در شرایط آموزشی که معلم ترتیب می دهد ، وی نحوه استفاده از پیوندهای واسطه ای ماننده ساختن یک جمله با دو کلمه را توضیح می دهد . در مراحل بعدی ، برای آنها پیوندهای واسطه ای تارک دیده می شود و آنگاه آموزش می دیدند که به تنهایی به جمله سازی بپردازند . سرانجام هیچ دستورالعملی به آنها داده نمی شود . در شرایط یادگیری مشاهده ای ، از دستور العمل واسطه ای ویژه ای استفاده نمی شود . اما آزمودنیها در مقابل مدل بزرگسالی قرار می گرفته که در بازی حافظه شراکت دارند و استراتژی واسطه ای را به نمایش می گذارند و آنها این بازی را می برند. اما گروه کنترل با وجود اینکه بازی مشابهی را انجام می دادند دستورالعملی جهت استفاده از استراتژیهای واسطه ای دریافت نمی کردند و ... به طور کلی شکل کلی آموزشی که توسط روس و داوئینگ به کار گرفته شد، عنصر اصلی برنامه های آموزشی ای بوده است که توسط روس تدوین شده ، محور این روشها بر پایه به کار گیری گروهی کوچک و دادن فرصت یادگیری مشاهده ای و التفاتی است. در این برنامه از هر دو این فرصتها به یک اندازه استفاده میشود و در برخی موارد ، یکی از کودکان به عنوان مدل همسال برای دیگر اعضای گروه عمل می کند و دیگر موارد ، از کودکان کلاس ششم بهنجار (مدلهای با پایگاه بالا) استفاده می شود . و هنوز در برخی موارد مدل سازی نمادین ، با استفاده کودکان از عروسکها تدارک دیده می شود تا توالیهای کنش با تقلید توسط کاراکترهای کتاب داستان انجام شود.
مدل روس و روس (1972) عرصه های آموزشی زیر را در بر می گیرد.
* مهارتهای تحصیلی عمده
- خواندن
- گنجینه لغات
- بیان کلامی
- حساب
* مهارتهای یادگیری
- آموزش دادن و پیگیری دستورالعمل
- برنامه ریزی
- حل مساله
* رفتار اجتماعی
- مهارتهای حرکتی ظریف و درشت
- تربیت پذیری
- مهارتهای حرکتی ظریف
* هنرهای نمایشی
- نقاشی
- موسیقی

جمعه 23/7/1389 - 10:8
بیماری ها

تاریخچه :
جان لاک داون ، نخستین بار به سال 1862 این مشکل را تشخیص داد و به سال 1866 در آثارش اعلام و نامگذاری کرد. البته وی به خاطر شباهتهای فیزیکی که کودکانی با این اختلال با هم دارند، آن را مونگولیسم نام نهاد. در آن زمان ، افرادی با این اختلال در مکانهایی خاص و به دور از عموم جامعه نگهداری می شدند. در قرن بیستم ، افرادی با سندرم داون (و دیگر اختلالات) سازماندهی و غالبا به شکل متمرکز گندزدایی می شدند : (در ایالات متحده ابتدا 33 و سپس 48 قانون گندزدایی در مورد ایشان وجود داشت).
به علاوه آلمانیها هم در رابطه با این گروه خاص برنامه ای تحت عنوان (ActionI-) به سال 1940 وضع کردند با این توضیح که برنامه ایشان شامل کشتن دلسوزانه می شد و به نوعی توسط افراد بیمارستانی و متخصصین از بین می رفتند. این برنامه ها خلاصه ای از رایج ترین برنامه های مدرن در کشورهای غربی و برپایه گندزدایی در قرن بیستم بود.
در سال 1959 ، پروفسور جروم لجیونه ، سندرم داون را به عنوان یک اختلال با مشخصه بدشکلی کروموزومی کشف کرد و به اطلاع جامعه علمی رسانید . وی اعلام کرد سندرم داون اختلالی است که در آن در جفت شماره 21 کروموزومها نافرمی ایجاد می شود. به سال 1961 ، متخصصان ژنتیک ، مطابق با قوانین پزشکی و واژه نامهای آن تصمیم به تغییر این اختلال گرفته و متفق القول بر آن شدند که نام آن را تغییر دهند . که از بین چندین پیشنهاد ، نام "سندرم داون" انتخاب شد.

تعریف
سندرم داون یک ناهنجاری کروموزومی است که ویژگی اصلی آن نبود بخش بیرونی کروموزوم شماره 21 است. اثرات اشکال مختلف این ضایعه بستگی به شرایط مختلف دارد و از جمله زمینه های ژنتیکی ، عوامل محیطی و شانس و تصادف ، این سندرم می تواند در همه افراد اتفاق بیفتد و اثرات مشابهی در گونه های مختلف از جمله انسان ، موشها ، شامپانزه ها و ... داشته باشد.
برای این اختلال که جز» اختلالاتی با پایه های ژنتیکی و کروموزومی قرار دارد علل زیر را شناسایی کرده اند :
* زمانی که یکی از والدین ، یک کروموزوم اضافی داشته و به جنین منتقل نمایند یعنی به جای یک کروموزوم ، دو کروموزوم دریافت شود ، این شکل از سندرم داون تریزومی نام دارد. در این حالت کودکان با این نوع سندرم داون به جای 46 کروموزوم ، 47 کروموزوم دارند . در حدود 90 درصد کودکان مبتلا به این نوع اختلال ، دچار تریزومی 21 هستند.
* نوع دوم ، موزائیسم نام دارد . در نوع موزائیسم کروموزوم جفت 21 در طی فرآیند تکوین سلولی دچار آسیب می شود. در حال عادل سلول رشد کرده و در طول زمان بارور می شود و کروموزومهای اصلی از والدین نسخه برداری می شود. در حالی که سندرم داون اتفاق می افتد، پس از فرایند نسخه برداری نیز سلولهای جدید مجددا تولید می شوند یعنی 2 کروموزوم جفت 21 در یک سلول تبدیل می شود به 3 کروموزوم 21 در یک سلول و این امر در برخی سلولها اتفاق می افتد. افرادی با این نوع مشکل ، در برخی سلولهایشان 46 کروموزوم و در برخی 47 کروموزوم دارند و البته کم ترین درصد از کودکان مبتلا به سندرم داون (در حدود 2درصد) موزائیسم هستند.
* شکلی دیگر از این اختلال در شرایطی است که جابجایی اتفاق می افتد. دو کروموزوم (اکثرا 13 و 22) بر روی کروموزوم 21 چسبیده و علی رغم وجود یک کروموزم 21 اضافی ، تعداد کل کروموزومها 46 است. این نوع ، برخلاف تریزومی 21 معمولا ارثی است و کروموزوم چسبیده ممکن است در والدین یا خواهر و برادرهای غیرمبتلا نیز مشاهده شود. این ناقلین بدون علامت فقط 45 کروموزوم دارند. این نوع از سندرم داون در حدود %3 - 4 از کودکان مبتلا را درگیر می سازند تشکیل می دهد.قابل توجه است که ذکر شود شیوع این اختلال از هر 800 نوزاد ، یک نوزاد می شود. سن مادر به عنوان یکی از عوامل زمینه ساز این اختلال است به این صورت که ، برای مادر 24 - 20 ساله یک و چهارده صدم احتمال داشتن کودکانی با سندرم داون وجود دارد به عبارتی نسبت کودک برای سن مادر 20 ساله یک به 4000 ، برای مادر 35 ساله ، در حدود یک به 400 و برای مادر 45 ساله در حدود یک به 35 است .

خصوصیات کلی کودکانی با سندرم داون و نشانگان
عقب ماندگی ذهنی از خصوصیات عمده سندرم داون است. اکثر افراد مبتلا به این سندرم ، عقب ماندگی ذهنی متوسط و شدید دارند و فقط محدودی از آنها بهره هوشی بالاتر از 50 دارند. به نظر می رسد رشد روانی از بدو تولد تا 6 ماهگی سیر طبیعی دارد. نمره IQ از حدود طبیعی در یک سالگی تقریبا به 30 در سنین بالاتر نزول می کند. این نزول هوشی ممکن است واقعی یا ظاهری باشد. آزمونهای شیرخوارگان ممکن است وسعت کامل نقص را نشان ندهند و بعدها با آزمونهای پیچیده تر در اوایل کودکی ، میزان واقعی این نقص مشخص شود. طبق اکثر منابع ، کودکان مبتلا به سندرم داون کودکانی بشاش ، آرام و سربه زیر هستند و به راحتی در خانه تطابق پیدا می کنند. اما به نظر می رسد این شکل بالینی در دوره نوجوانی تغییر کند. نوجوانان مبتلا به این اختلال ممکن است دچار مشکلات هیجانی گوناگون ، اختلالات رفتاری و به ندرت اختلالات روانپریشی شوند.
تشخیص سندرم داون در کودکان بزرگتر نسبتا آسان ، ولی در نوزادان اغلب مشکل است . مهمترین علایم در نوزاد عبارتند از هیپوتونی عمومی ، شکافهای پلکی مورب ، پوست گردن چین دار و زیاد بودن سطح آن ، جمجمه کوچک ، مسطح ، استخوانهای برآمده گونه و زبان از دهان بیرون آمده و دستها پهن و کلفت بوده و یک چین عرضی بیشتر ندارند (انگشت کوچک کوتاه و به طرف درون خمیده است) . رفلکس مورو ضعیف است یا وجود ندارد . بیش از 100 علامت در سندرم داون توصیف شده است ولی به ندرت همه آنها در یک فرد مشاهده می شود. امید به زندگی این بیماران در حدود 12 سال بوده ولی با کشف آنتی بیوتیکها کودکان کمتری بر اثر ابتلا به عفونت می میرند. با این وجود ، بسیاری از این افراد بیش از سن 40 سالگی فوت می کنند . با این حال امید به زندگی این افراد رو به افزایش است.

جمعه 23/7/1389 - 10:6
كودك
آینده نوزاد،
تحت تأثیر رفتار مادر با جنین
یك گروه از پزشكان انگلیسى با دستیابى به برخى از داده‏هاى آمارى به یكى از مهمترین اكتشافات پزشكى در مورد رابطه موقعیت جنین در رحم مادر و سلامت نوزاد در زندگى آینده وى دست یافته‏اند.
پروفسور «دیوید بیكر» و همكاران وى از واحد تحقیقات پزشكى دانشگاه ساوت همپتن در جریان تحقیق بر روى رابطه میان سلامت مادران و شرایط جنین به گنجینه‏اى از اطلاعات آمارى در مورد گروهى از مادران و نوزادان آنان كه در اوایل این قرن در چند ناحیه از انگلیس متولد شده بودند، نائل شده‏اند.
این اطلاعات بر خلاف آمارى كه معمولاً از وضع مادر و نوزاد در هنگام زایمان تهیه مى‏شود و عموما شامل چند داده در مورد وزن و قد كودك و احیانا اندازه دور سر اوست، حاوى اطلاعات دقیق در مورد بسیارى از نكاتى بود كه كمتر به آن توجه مى‏شود. در زمره این اطلاعات وزن جفت هر نوزاد، اندازه دور شكم نوزاد و حتى اندازه لگن مادر قرار داشت.
محققان دانشگاه ساوت همپتن با ردیابى 16 هزار نفر از كسانى كه در فاصله سالهاى 1290 و 1309 در سه ناحیه هرتفوردشایر، شفیلد و پرستن به دنیا آمده بودند و اطلاعات مربوط به آنان در مركز آمار جمعیت نگاهدارى شده بود، تاریخچه بیماریهایى را كه این افراد بدان مبتلا شده بودند، جمع كردند و سپس به مطالعه رابطه احتمالى میان شرایط این افراد در هنگام ولادت و بیماریهاى بعدى آنان پرداختند.
از رهگذر این بررسیها روشن شد كودكانى كه در هنگام زایمان به عوض وزن متعارف 3/3 كیلوگرم یا بیشتر، 6/2 كیلوگرم یا كمتر وزن داشته‏اند 50 درصد بیش از دیگر نوزادان در معرض ابتلا به بیمارى قلبى در سنین پس از بلوغ قرار داشته‏اند.
به علاوه این كودكان سبك‏وزن كه پیش از موقع نیز متولد نشده بودند، سه برابر بیشتر از سایر نوزادان در معرض مبتلا شدن به دیابت بوده‏اند.
اما وزن نوزاد گویاى همه اسرار در مورد نحوه تغذیه چنین نیست. آنچه كه در این مورد كمك بیشترى در اختیار محققان قرار مى‏دهد، اندازه دور سر نوزادان، قد وى، وزن و اندازه جفت او است. با كمك این اطلاعات مى‏توان با دقت زیادى مشخص ساخت شرایط جنین در رحم مادر چگونه بوده است و این شرایط به چه نحو بر سلامت بعدى نوزاد اثر گذاشته است.
تحقیقات پروفسور بیكر و همكاران وى نشان داده است كودكانى كه در هنگام ولادت كوتاه قدتر یا باریكتر از حد متعارف بوده‏اند، یا اندازه بدنشان با اندازه سرشان تناسب نداشته است، و یا وزن جفت آنان بیش از حد متعارف بوده، شانس بسیار بالاترى براى ابتلا به فشار خون، دیابت، كلسترول بالا و امراض قلبى دارند.
به ادعاى پروفسور بیكر یافته‏هاى تازه نشان مى‏دهد كه عوامل محیطى از چنان اهمیتى برخوردارند كه حتى مى‏توانند بر روى ساختار ژنتیك فرد اثر بگذارند و از آن مهمتر اینكه تأثیرى كه به واسطه عوامل محیطى در ژنهاى یك نوزاد ظاهر مى‏شود، بعدا به ژنهاى فرزندان وى نیز منتقل مى‏گردد و تصحیح یك چنین نارساییها امرى نیست كه بتوان در یك نسل به انجام رساند بلكه براى رفع اشكال باید درمان را تا نسلهاى سوم و چهارم ادامه داد.
در دورانى كه جنین در رحم مادر قرار دارد مهمترین امرى كه براى وى حادث مى‏شود مسأله تقسیم سلولهایى است كه بدن وى را به وجود مى‏آورند. هر انسان در طول عمر خویش 47 نوبت یا دوره تقسیم سلولى دارد كه از این تعداد 42 دوره آن در دورانى كه جنین در رحم مادر قرار دارد واقع مى‏شود.
هر یك از بافتهاى بدن جنین داراى یك مرحله حساس رشد است كه در آن مرحله خاص به رشد بهینه دست مى‏یابد و اگر به هر دلیل در این مرحله خطیر به هدف خاص خود نرسد، این نقیصه تا آخر عمر با فرد همراه خواهد بود.
در مرحله رشد بهینه، بافتهاى مورد نظر به غذا و اكسیژن كافى نیاز دارند اما اگر به هر دلیل این مواد در مرحله مورد نظر در اختیار جنین قرار داده نشود، جفت كه مسؤول تقسیم مواد غذایى است به منظور حفاظت از مغز جنین كه مهمترین عضو بدن وى به شمار مى‏آید، ذخیره غذایى بخشهاى دیگر را كم مى‏كند. این امر سبب مى‏شود تا اندازه سلولهاى بخشهاى دیگر به طور دائمى تغییر كند و ژنهاى مربوطه متناسب با این تغییر اندازه دستخوش تغییر شوند. به این ترتیب در بدن جنین یك بمب ساعتى بیمارى‏زا كار گذارده مى‏شود كه بعدها در دوران بلوغ آثار خود را ظاهر مى‏سازد.
به عنوان مثال نوزادانى كه میان اندازه سر و بدن آنان تناسب وجود ندارد در دورانى كه در رحم مادر بوده‏اند با كمبود مواد غذایى روبه‏رو شده‏اند و جفت براى حفاظت از مغز، كار كبد را كند كرده است و به این ترتیب سبب شده تا كبد نوزاد، توانایى شكستن و از بین بردن كلسترول و تنظیم میزان موادى مانند فیبروژن كه غلظت خون را كنترل مى‏كنند از دست بدهد و نوزاد را در برابر بیماریهاى قلبى بى‏دفاع سازد.
مطالعاتى كه در مورد حیوانات به انجام رسیده نشان مى‏دهد كه اگر جنین در ماههاى آخر زندگى در رحم با كمبود مواد غذایى روبه‏رو شود، در میزان ترشح هورمون رشدش اختلال ایجاد مى‏گردد.
این هورمون مسؤولیت رشد طبیعى بدن را در دوران بعد از زایمان بر عهده دارد. نوزادى كه با این نقیصه به دنیا مى‏آید داراى قلبى بزرگتر از حد معمول خواهد شد و سرخرگهایش تنگ‏تر از سرخرگهاى عادى خواهند بود.
كودكانى كه در دوران اواسط زندگى در رحم با كمبود مواد غذایى روبه‏رو شوند، در هنگام ولادت لاغراندام و غیر عضلانى خواهند بود. این نوزادان در سالهاى آتى زندگى فاقد توانایى لازم براى جذب گلوكز خواهند بود و دچار دیابت مى‏شوند. كودكانى كه نسبتهاى میان اعضاء بدنشان
صحیح است اما در مجموع كوچكتر از نوزادان عادى هستند نیز در دوران بلوغ دچار فشار خون بالا خواهند بود.
مسأله بسیار مهم در رابطه میان مادر و جنین آن است كه مادران باید در تمام دوران باردارى از یك رژیم بهداشتى صحیح غذایى و روانى توأما استفاده كنند و توجه داشته باشند كه تمامى حالات روحى و جسمى آنان مى‏تواند تأثیرى مستقیم بر روى جنینى كه در رحم دارند، بگذارد.
رابطه روانى مادر با جنین نیز در سلامت روحى آینده نوزاد تأثیر بسزایى دارد. آزمایشهاى متعدد نشان داده است مادرانى كه در دوران باردارى با جنین خود همانند یك انسان كامل رفتار كرده‏اند و یا او در مواقع مختلف سخن گفته‏اند و رفتار خود را برایش توضیح داده‏اند فرزندانى با هوش بیشتر و توان ذهنى بالاتر نصیبشان شده است.
براى این مسأله مى‏توان توضیحى بیولوژیك نیز ارائه داد. مایعى كه جنین در آن غوطه‏ور است یك تركیب شیمیایى پیچیده است كه مواد آن در ارتباط با فعل و انفعالاتى كه در بدن مادر صورت مى‏پذیرد، دستخوش تغییر مى‏شوند.
استرس و فشار روحى مادر مى‏تواند به تولید مواد مضرى منجر شود كه تأثیرى نامطلوب بر روى مایعى كه جنین در آن قرار دارد، بگذارد.
این نكته نیز روشن شده است كه جنین لااقل سه ماه قبل از ولادت به خوبى صداى مادر را از میان دیگر صداها تشخیص مى‏دهد و با حركاتى كه در داخل رحم انجام مى‏دهد، بدان پاسخ مى‏گوید. در یك آزمایش جالب در دانشگاه «كوئین‏مرى بلفاست» دیده شده است كه نوزادان مادرانى كه در دوران باردارى یك برنامه تلویزیونى خاص را مشاهده مى‏كرده‏اند، به موسیقى شروع این برنامه كاملاً حساسیت نشان داده‏اند.
آزمایشهاى دیگر حاكى از آن است كه شكل‏گیرى سلسله اعصاب و سیستم ادراكى جنین در گرو اعمال محركهاى خاص صوتى و حركتى از سوى مادر است. به عبارت دیگر این قبیل تحریكهاى مناسب از سوى مادر است كه سبب حركت جنینى در رحم و در نتیجه رشد مناسب مغز جنین مى‏شود نه آنكه رشد مغز جنین مسبب حركات جنین در رحم باشد.
تحقیقاتى كه هم اكنون در مورد شرایط جنین در رحم مادر در جریان است حكایت از این نكته مهم دارد كه مادران احیانا مى‏توانند با اتخاذ شیوه‏هاى صحیح در دوران باردارى از بروز عوارضى نظیر بیمارى مونگولیسم در نوزادان جلوگیرى به عمل آورند. هر چند كه حصول نتیجه قطعى‏تر و یافتن شیوه‏هاى عمل در این زمینه به كاوشهاى بیشتر نیازمند است.
به نوشته روزنامه ایندى‏پندنت، پژوهشهاى پروفسور بیكر نشان داده است كه بر خلاف اعتقاد بسیارى از محققان، سلامت جسمى و روحى افراد در زندگى آینده تنها در گرو فعالیت ژنهاى آنها نیست بلكه نقش مادران در این زمینه بسیار اساسى و حیاتى است.
جمعه 23/7/1389 - 10:1
كودك

یک‌ شیرخوار ممکن‌ است‌ به‌ سادگی‌ در اثر غذا یا اشیای‌ بسیار کوچکی‌ که‌ وارد دهان‌ می‌کند، دچار خفگی‌ شود. شیرخوار به‌ سرعت‌ دچار زجر تنفسی‌ می‌شود و شما باید فوراً برای‌ انسداد اقدام‌ کنید.

در صورت‌ بی‌هوش‌ شدن‌ شیرخوار، برای‌ احیای‌ تنفسی‌ و ماساژ قفسه‌ سینه‌ آماده‌ باشید.

در شیرخوار بی‌هوش‌، عضلات‌ حلق‌ می‌توانند شل‌ شوند و برای‌ انجام‌ احیای‌ تنفسی‌، فضای‌ کافی‌ در حلق‌ ایجاد کنند. در صورتی‌ که‌ احیای‌ تنفسی‌ با موفقیت‌ روبرو نشد، ماساژ قفسه‌ سینه‌ ممکن‌ است‌ انسداد را برطرف‌ کند.

تشخیص‌
انسداد ناکامل‌:
سرفه‌ و زجر تنفسی‌
اشکال‌ در گریه‌ کردن‌ یا تولید صدا
انسداد کامل‌:
ناتوانی‌ در تنفس‌ یا سرفه‌ و نهایتاً از هوش‌ رفتن‌

هشدار!
اگر شیرخوار در یکی‌ از مراحل‌ بی‌هوش‌ شد، راه‌ تنفسی‌ را باز کنید، تنفس‌ را کنترل‌ کنید و احیای‌ تنفس‌ را آغاز کنید اگر نمی‌توانید به‌ تنفس‌ اثربخش‌ دست‌ پیدا کنید، باید بلافاصله‌ ماساژ قفسه‌ سینه‌ را به‌ منظور برطرف‌ کردن‌ فوری‌ انسداد آغاز کنید (مبحث‌ « نحوه‌ احیای‌ قلبی‌ ـ ریوی‌ » را ببینید).

۱) اگر شیرخوار دچار زجر تنفسی‌ شده‌، یا نشانه‌های‌ ضعف‌ در او آشکار شده‌ و یا تنفس‌ و سرفه‌اش‌ را قطع‌ کرده‌ است‌، او را بر روی‌ ساعد خود طوری‌ قرار دهید که‌ رو به‌ پایین‌ و سرش‌ پایین‌تر از تنه‌ باشد؛ سرو پشت‌ شیرخوار را نگه‌ دارید. حداکثر ۵ ضربه‌ به‌ پشت‌ بزنید.
۲) دهان‌ شیرخوار را کنترل‌ کنید؛ هرگونه‌ انسداد آشکار را با نوک‌ انگشتان‌ خود خارج‌ کنید. داخل‌ دهان‌ را با انگشت‌ جستجو نکنید.

۳) اگر با اقدامات‌ قبلی‌ نتوانستید انسداد را برطرف‌ کنید، شیرخوار را به‌ پشت‌ بچرخانید و حداکثر ۵ بار قفسه‌ سینه‌ را فشار دهید. با استفاده‌ از ۲ انگشت‌، قسمتی‌ از استخوان‌ جناغ‌ را که‌ به‌ اندازه‌ عرض‌ یک‌ انگشت‌ پایین‌تر از خط‌ فرضی‌ بین‌ نوک‌ پستان‌ها است‌، به‌ طرف‌ داخل‌ و بالا فشار دهید.
۴) ۵ بار (هر ۳ ثانیه‌ ۱ بار) قفسه‌ سینه‌ را بفشارید. هدف‌ آن‌ است‌ که‌ با هر بار فشردن‌ قفسه‌ سینه‌، انسداد برطرف‌ شود نه‌ آنکه‌ الزاماً قفسه‌ سینه‌ را ۵ بار فشار دهید. دهان‌ شیرخوار را بررسی‌ کنید.

۵) اگر انسداد برطرف‌ نشد، گام‌های‌ ۴-۱ را حداکثر تا ۳ بار تکرار کنید. اگر باز هم‌ انسداد رفع‌ نشد، برای‌ تماس‌ با مرکز اورژانس‌ و درخواست‌ آمبولانس‌، همراه‌ با شیرخوار عازم‌ شوید. اقدامات‌ قبلی‌ را تا زمان‌ رسیدن‌ نیروهای‌ امدادی‌ یا بی‌هوش‌ شدن‌ شیرخوار ادامه‌ دهید.

چهارشنبه 8/2/1389 - 17:49
كودك

نسان‌ امروز، بیشتر از گذشته‌ درمعرض‌ سوانح‌ و حوادث‌ قرار دارد. بارشد و فزونی‌ جمعیت‌، پیچیده‌ شدن‌زندگی‌، استفاده‌ از ابرازهای‌ گوناگون‌برای‌ راحتی‌ بیشتر و سرعت‌ در کار،خانه‌ و اجتماع‌ موجب‌ شده‌ است‌زندگی‌ انسان‌ در معرض‌ حوادث‌بسیاری‌ قرار گیرد و در اکثر جوامع‌مرگ‌ ناشی‌ از حوادث‌، به‌ اولین‌ یامهمترین‌ عوامل‌ مرگ‌ و میر مبدل‌ شده‌است‌. 

    سالانه‌ ۳/۵ میلیون‌ نفر از صدمات‌و نه‌ از بیماری‌ جان‌ خود را از دست‌می‌دهند، سالانه‌، حدود ۲ میلیون‌مجروح‌ ناشی‌ از حوادث‌، دربیمارستانها بستری‌ می‌شوند. 
    حوادث‌ کوچک‌ و ساده‌ جزئی‌ ازدنیای‌ کودکان‌ است‌ که‌ نه‌ تنها مهم‌ بلکه‌آموزنده‌ نیز به‌ شمار می‌روند، اما آنچه‌باید از آن‌ پیشگیری‌ شود حوادث‌شدیدی‌ هستند که‌ باعث‌ وارد آمدن‌صدمات‌ جدی‌ و حتی‌ مرگ‌های‌دلخراش‌ کودکان‌ می‌گردند.
    همه‌ دوست‌ دارند که‌ زندگی‌ و رشدکودکشان‌ با ایمنی‌ و آرامش‌ همراه‌ باشدولی‌ حوادث‌ در کمین‌ هستند. این‌حوادث‌ تقریبا همیشه‌ بر اثر کوتاهی‌ ویا بی‌مبالاتی‌ ما بزرگترها اتفاق‌ می‌افتدولی‌ پیامدهای‌ آن‌ یعنی‌ درد و رنج‌ ومعلولیت‌ گریبانگیر کودکان‌ بی‌گناه‌می‌شود.
     
 
به‌ طور متوسط هر دو روز یک‌کودک‌ بر اثر سانحه‌ کشته‌ می‌شود.سوانح‌ و حوادث‌ شایعترین‌ علت‌ مرگ‌و میر کودکان‌ خردسال‌ و نوجوانان‌است‌. در کودکان‌ ۱۰ تا ۱۵ ساله‌ تقریبانیمی‌ از مرگها بر اثر سوانح‌ و حوادث‌روی‌ می‌دهند، یعنی‌ از هر شش‌ کودک‌یک‌ نفر در طول‌ سال‌ در بخش‌اورژانس‌ بستری‌ می‌شود و از هر ۶کودکی‌ که‌ در بیمارستان‌ بستری‌می‌شود یک‌ نفر به‌ علت‌ سانحه‌ بستری‌شده‌ است‌.
    کودکان‌ و نوجوانان‌ از قربانیان‌اصلی‌ حوادث‌ هستند و کودکان‌ زیر ۵سال‌، آسیب‌پذیرترین‌ گروه‌ در برابرحوادث‌ خانگی‌ و کودکان‌ بالای‌ ۵ سال‌نیز آسیب‌ پذیرترین‌ گروه‌ در معرض‌خطر ترافیک‌ می‌باشند. سوختگی‌،مسمومیت‌، سقوط و ضربه‌ و چهارعلت‌ اصلی‌ مرگ‌ و میر و آسیب‌کودکان‌ است‌. 
    تعداد مسمومیت‌های‌ خانگی‌گزارش‌ شده‌ طی‌ یک‌ سال‌ اخیر حدود۷۰ درصد از کل‌ مسمومیت‌ها بوده‌ که‌۹۰ درصد این‌ تعداد مربوط به‌ کودکان‌زیر ۴ سال‌ می‌باشد.
    بنابراین‌ ایجاد محیط زندگی‌ امن‌ وسالم‌ و رعایت‌ نکات‌ ایمنی‌ در موردوسایل‌ کودکان‌ دارای‌ اهمیت‌ خاص‌ وویژه‌ای‌ می‌باشد.
          
          جدول زیر ما را جهت پیشگیری از سوانح و حوادث راهنمایی می کند:

    ردیف

نوع حادثه

عوامل ایجاد کننده

پیشگیری

     اقدامات فوری

     ۱

     خفگی ۱- بازی با کیسه نایلونی     ۲- بازی با طناب پرده     ۳- استفاده از بالش نرم

     ۴ -  استفاده از بند بلند پستانک

     ۵- تنها گذاشتن کودک هنگام شیرخوردن با شیشه

     ۶- بازی با دکمه و سکه و اشیای کوچک توسط کودک

 

- کیسه های نایلونی را از دسترس کودک دور کنید     – کودک راهنگام بازی، تنها نکنید.     – در هنگام شیردادن خصوصا با شیشه، هرگز نوزاد را تنها نگذارید.

     – هرگز اشیای کوچک مثل سکه، دکمه و .. را در اختیار کودک قرار ندهید.

 

     – عامل خفگی را سریعا مشخص نمایید.     – راه هوایی کودک را باز نگه دارید. اگر چیزی، در مجاری تنفسی کودک گیر کرده باشد پاهای کودک را بگیرید و او را به حالت آویزان نگه دارید و ضربه آرامی بین دو کتف او بزنید.     – اگر اقدام فوق موثر واقع نشد، ضربه نسبتا محکم به شکم کودک بزنید.

     – در صورت قطع تنفس به او تنفس مصنوعی بدهید.

 

     ۲

     سوختگی با مایعات ۱- تماس کودکان با سماور،  کتری و فنجان حاوی آب جوش و یا چای     ۲- آب داغ حمام - کتری و قوری و سماور را از لبه میز دور کنید.     – وقتی کودک در بغلتان است نوشیدنی داغ ننوشید.     – نوشیدنی داغ را از بالای سر کودک رد نکنید.

     – تا حد امکان کودک را از سر آشپزخانه دور کنید.

     – هرگز بچه شیطان و کنجکاو را در حمام تنها نگذارید.

 

     – لباس کودک را خارج نموده محل سوختگی را حداقل ۱۰ دقیقه زیر آب سرد بگذارید.     – محل سوختگی را با پارچه تمیز بپوشانید.     – از مالیدن روغن، کره، خمیردندان، سیب زمینی خودداری کنید.

     – به هیچ وجه تاولها را نتراکانید.

 

     ۳

     سقوط از بلندی ۱- بالا رفتن کودک از دیوار، درخت، پله ها، نردبان، پنجره ها، میز، صندلی - ایمنی پنجره ها (نرده گذاری)     – روشنایی کافی در راه پله ها     – حفاظ پله ها

     – قفل کردن در بالکن ها

     – نوزاد در سن غلت زدن را در جای بلند قرار ندهید.

 

     – در صورت خونریزی، سعی در بند آوردن آن     – در صورت شکستگی، بی حرکت نگه داشتن عضو     – در صورت قطع تنفس، دادن تنفس مصنوعی

     – رساندن کودک به بیمارستان

 

     ۴

     مسمومیتها ۱- داروها     ۲- غذای فاسد     ۳- سموم دفع آفات

     ۴- موادی مانند نفت

 

- داروها دور از دسترس اطفال باشد.     – داروها در قفسه قفب دار قرار گیرد.     – در هنگام دید و بازدید، بیشتر مراقب اطفال باشید.

     – قراردادن سموم در محلی امن و دور از دسترس اطفال

     – از قراردادن سموم یا نفت در ظروف معمولی، در آشپزخانه خودداری 
     نمایید.

     – از مخلوط کردن وایتکس و جوهر نمک (به دلیل ایجاد گاز کلر) خودداری شود.

     – از خوردن غذای مانده بیرون از یخچال خودداری شود.

     – از خوردن گیاهان و قارچهای ناشناخته خودداری گردد.

 

     – دادن مایعات فراوان برای رقیق کردن سم خورده شده     – خارج کردن سم از طریق ایجاد استفراغ     – بیمار را به بیمارستان انتقال دهید

     تذکر:

     ۱- هیچ وقت آب نمک غلیظ به فرد مسموم نخورانید.

     ۲- در صورت مسمومیت با مواد شیمیایی، نفت و … بیمار را وادار به استفراغ
     نکنید، ازیرا ممکن است موجب از بین رفتن ریه شخص مسموم شود.

 

     ۵

     سوختگی ۱- ته سیگار در زیر سیگاری     ۲- بازی با کبریت     ۳- اتوی داغ

     ۴- ظرف غذای داغ

     ۵- بخاری برقی

 

- ته سیگار را در اتاق نگذارید.     – کبریت و فندک از دسترس کودکان دور شود.     – اتو پس از مصرف در جای امنی قرار گیرد.

     – روی بخاری و حفاظ آن چیزی  قرار ندهید.

     – از بخاری برقی در حمام استفاده نکنید.

     – نفت و بنزین را از دسترس کودکان دور کنید.

     – مواد سوختی به مقدار زیاد در انبار ذخیره نکنید.

     – بخاری علاءالدین را در جلوی در یا جلوی باد قرار ندهید.

     – در صورت داشتن کودک نوپا از گذاشتن کتری روی بخاری خودداری کنید.

     – پریزهای برق دارای حفاظ باشند.

     به کودکان آموزش دهید با وسایل برقی بازی  نکنند.

     – اجازه ندهید کودک با ترقه یا فشفشه بازی کند.

     – کودک را از مراسم آتش بازی دور کنید.

 

     – در آتش سوزی کوچک با انداختن پتو یا گلیم بر روی آتش آن را خاموش کنید.     – در صورت آتش گرفتن ماهی تابه، آن را پرت نکنید، ابتدا گاز را خاموش و سپس روی آن حوله خیس بیندازید.     – در صورت آتش گرفتن لباس کودک، او را روی زمین غلتانده و با پتو آن را بپیچید.

     – محل سوختگی را فورا به مدت ۱۰ دقیقه زیراب سرد قرار دهید.

     – پارچه تمیز روی آن گذاشته سپس به بیمارستان انتقال دهید.

 

     ۶

غرق شدن ۱- وان حمام     ۲- استخر     ۳- رود، دریاچه، دریا

     ۴- آب انبار

 

- کودکان را در هنگام آب بازی، تنها نگذارید.     – نوزادان و یا کودکان خردسال را حتی یک لحظه در حمام یا لگن آب تنها نگذارید.     – در کمترین سن ممکن به کودک شنا آموزش داده شود.

     – هیچ وقت به ماهر بودن در شنا مغرور نشوید.

     – به علایم هشدار دهنده در دریا توجه نمایید.

 

     – سعی  نمایید آب را از مجاری تنفسی کودک خارج کنید.     – در صورت قطع تنفس، تنفس مصنوعی دهید

     ۷

بریدگی ها ۱- شیشه     ۲- اشیای تیز - از بازی کردن کودک با شیشه جلوگیری شود.     – ظروف شکستنی در اختیار کودک قرار داده نشود. از راه رفتن یا دویدن کودک در حالی که ظروف شکستنی در دست وی است خودداری گردد.     – سعی شود شیشه عینک کودک از جنس نشکن باشد.

     ابزار نوک تیز را از دسترس اطفال دور کنید.

     – حمل و نقل چاپو و قیچی در حالی که تیغه ها به سمت جلو یا بالا باشد برای کودک خطرناک است.

 

     – در صورت بریدگی، با فشار دادن به موضع مورد نظر به مدت ۱۰ دقیقه از خونریزی جلوگیری به عمل آورید.         – در صورت بریدگی شدید با خونریزی زیاد فورا کودک را به بیمارستان انتقال دهید.

 

     ۸

     تصادفات - بی احتیاطی رانندگان انواع وسیله نقلیه      – عدم رعایت نکات ایمنی در احداث خیابان ها و جاده ها     – عدم رعایت نکات ایمنی و استاندارد در ساخت وسایل نقلیه

     – بی احتیاطی عابرین پیاده و والدین به ویژه اطفال

     – عدم آگاهی به قوانین و مقررات  راهنمایی و رانندگی

 

-
     هیچ وقت کودک تنها به خیابان نرود     – به کودک آموزش های لازم جهت عبور از خیابان داده شود.     – از دوچرخه سواری کودکان در محل رفت و آمد اتومبیل جلوگیری شود.

     – هیچ وقت کودک را در اتومبیل تنها نگذارید.

     – بچه های نباید هرگز بدون کمربند ایمنی روی صندلی ماشین بنشینند و یا بایستند، بهتر است کودک در صندلی عقب بنشیند و کمربند ایمنی را ببندد (قبل از ۱۲ سالگی).

     – از سوار کردن کودکان در صندوق عقب ماشین خودداری شود.

     از خوابانیدن کودک در پشت شیشه عقب اتومبیل خودداری شود.

     – از سوار کردن کودکان در پشت وانت کامیون خودداری شود.

     – دست یا سر کودک از پنجره ماشین در حال حرکت خارج نشود.

     از نشستن کودک در پنجره ماشین در حال حرکت خودداری شود.

 

     – توجه به حال عمومی کودک     – در صورت نیاز به احیا، دادن تنفس مصنوعی و ماساژ قلب     – رساندن فرد مصدوم به بیمارستان

 

   

   
     برای‌ حفظ سلامت‌ بیشترکودکان‌ از سوانح‌ و حوادث‌توجه‌ و آموزش‌ توصیه‌های‌ ذیل‌ضروری‌ می‌باشد:
    – از خرید و تهیه‌ اسباب‌بازی‌های‌ خطرناک‌ (عروسک‌های‌رنگی‌ که‌ به‌ سادگی‌ رنگ‌ آنها به‌ وسیله‌جویدن‌ و یا خراش‌ ناخن‌ها کنده‌می‌شود و اسباب‌ بازی‌هایی‌ از نوع‌آهنی‌ و دارای‌ لبه‌های‌ تیز و برنده‌)خودداری‌ نمایید و در صورت‌خراب‌شدن‌ یا احیانا نقص‌ دراسباب‌بازی‌ (مانند کنده‌ شدن‌ گوشه‌ای‌از آن‌ و یا بریدن‌ لبه‌های‌ تیز) آنها را ازدسترس‌ کودک‌ خود دور نمایید.

    – به‌ هیچ‌ عنوان‌ کودکان‌ زیر ۵سال‌ را نبایستی‌ سوارتاب‌ وصندلی‌های‌ معلق‌ در زمین‌ و هوا – که‌معمولا به‌ سقف‌ اتاق‌ وصل‌ می‌گردند -نمود و در صورت‌ استفاده‌ از ننو و یاصندلی‌ بایستی‌ فاصله‌ آنها از سطح‌زمین‌ کمتر از نیم‌ متر باشد.

    – کودکان‌ را بایستی‌ از دستیابی‌به‌ گیاهان‌ و گلدان‌ حفاظت‌ کرد.تعدادی‌ از گیاهان‌ زینتی‌ در صورت‌خورده‌ شدن‌ ایجاد مسمومیت‌ شدید وخطرناک‌ می‌کنند (مانند دیفن‌ باخیا)همچنین‌ کود خاک‌ گلدان‌ نیز منبع‌آلودگی‌ شدید میکروبی‌ و انگلی‌ است‌.

    – وسایل‌ برقی‌ چون‌ آسیاب‌،چرخ‌ گوشت‌، آبمیوه‌گیری‌، سشوار،رادیو، تلویزیون‌، سمارور برقی‌ بایستی‌در محل‌ مناسب‌ و با اتکای‌ کافی‌ قرارداده‌ شود تا از سقوط آنها جلوگیری‌شود. معمولا کودکان‌ سیم‌های‌ این‌وسایل‌ را کشیده‌ که‌ در صورت‌نامناسب‌ بودن‌ محل‌ استقرار خطرسقوط آنها بر روی‌ کودکان‌ وجود دارد.

    – کودکان‌ در آشپزخانه‌ درمعرض‌ شدیدترین‌ خطرات‌ می‌باشند;در یخچال‌ بایستی‌ محکم‌ و تا حدامکان‌ قفل‌ باشد، هنگام‌ استفاده‌ ازوسایل‌ برقی‌ آشپزخانه‌ (چون‌ چرخ‌گوشت‌ و آبمیوه‌گیری‌) کودک‌ را ازمحل‌ دور نگه‌ دارید. در صورتی‌ که‌ به‌عللی‌ چون‌ زنگ‌ تلفن‌ یا در منزل‌مجبور به‌ ترک‌ آشپزخانه‌ شدید آن‌ راخاموش‌ و از پریز برق‌ خارج‌ نمایند.

    – اجاق‌ گاز بایستی‌ بر روی‌ پایه‌محکم‌، محل‌ مطمئن‌ و دور از دسترس‌کودک‌ قرار گیرد هنگام‌ ترک‌ آشپزخانه‌و احتمال‌ حضور کودک‌ در آنجا،سیلندر گاز بسته‌ شود

چهارشنبه 8/2/1389 - 17:47
كودك

محققان “یونیورسیتی کالج” دانشگاه لندن برای نخستین بار شواهد قاطعی را به دست آورده‌اند که واکنش نوزادان نارس در برابر محرکهای بیرونی ناشی از احساس درد است و نه واکنش‌های (رفلکسهای) غیر ارادی.
تا پیش از ارایه نتایج تحقیقات اخیر این نکته بر متخصصان روشن نبوده است که آیا نوزادان نارس احساس درد دارند.

محققان یونیورسیتی کالج در گزارشی که در نشریه علمی “جورنال او نیوروساینس” به چاپ رسید، توضیح داده‌اند تصاویری که از مغز این قبیل نورادان با دستگاههای اسکن و هنگام گرفتن نمونه‌های خون از آنان تهیه شده به خوبی آشکار می‌کند که به محض ورود سوزن به بدن این نوزادان، بخشهایی از مغز آنان که وظیفه ادراک درد است را دارد، فعال می‌شود.

مشکلی که در گذشته در تشخیص درد کشیدن نوزادان نارس وجود داشت آن بود که مغز این نوزادان در حدی رشد نکرده که دانشمندان بتوانند کارکرد بخشهای مختلف آن را مشخص سازند.

در آزمایشهایی که در گذشته در این‌زمینه به‌انجام رسید این نکته مشاهده شده بود که بدن نوزادان نارس درهنگام مواجهه با محرکهای دردآور، واکنشهای رفتاری، فیزیولوژیک، و متابولیک (سوخت و سوزی) از خود آشکار می‌کند.

محدودیت این قبیل یافته‌ها در آن بود که براساس آنها دستیابی به نتایج غیرقابل خدشه در خصوص درد کشیدن نوزادان نارس امکان نداشت. علت این امر آن بود که‌امکان‌ارایه تفسیرهای دیگری برای این یافته‌ها وجود داشت و ازجمله آنکه ممکن بود واکنشهای نوزادان را در برابر محرکهای دردآور به واکنش‌های غیرارادی نسبت داد.

اما محققان یونیورسیتی کالج دانشگاه لندن با تهیه تصاویری از مغز ‪۱۸‬ نوزاد نارس که سن آنان از زمان انعقاد نطفه تا به دنیا آمدن بین ‪ ۲۵‬هفته تا ‪ ۴۵‬هفته بود، مشاهده کرده‌اند که هنگام وارد شدن سوزن به بدن نوزادان بخشهایی از مغز این نوزادان که مسوول ادراک داده‌های حسی است، بشدت فعال می‌شود و تراز اکسیژن و خون در آنها بالا می‌رود.

اهمیت کشف اخیر در آنست که روشن می‌سازد توانایی ادراک درد موجب می‌شود در نحوه رشد مغز نوزادان نارس که‌برای زنده ماندن به مراقبتهای پزشکی ویژه نیاز دارند که بسیاری ازآنها با درد همراه است، تاثیرات مهمی پدیدار شود.

به اعتقاد محققان انگلیسی کشف اخیر بر این نکته تاکید می‌کند که باید در پرستاری از نوزادان نارس نهایت دقت به خرج داده شود تا میزان دردی که به آنان وارد می‌شود به حداقل ممکن کاهش یابد.

چهارشنبه 8/2/1389 - 17:44
كودك
مطالعه جدید محققان علوم پزشکی نشان می دهد حتی نوزادان نارس بسیار لاغر نیز با مصرف شیر مادر در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان در بیمارستان ، بهره کافی می برند و رشد و نموشان بهبود می یابد.
به گزارش  واحد مرکزی خبربه نقل از خبرگزاری رویترز از نیویورک ، محققان در مقاله ای در نشریه اکادمی متخصصان اطفال امریکا ، اعلام کردند بررسی انان بر روی هفتصد و هفتاد و سه نوزاد کمتر از یک کیلوگرم که بین سالهای هزار و نهصدو نود و دو تا دو هزار و دوی میلادی در این کشور به دنیا امده اند نشان می دهد گروهی که شیر مادر مصرف کرده بودند ، در سی ماهگی از نظر هوش بسیار بهتر از نوزادان گروه دوم بودند. محققان بر اساس این یافته ها توصیه کردند در نوزادان نارس به محض اینکه قدرت مکیدن شیر از سینه مادر فراهم شود ، بهتر است شیر دادن نیز اغاز شود. شیر مادر سرشار از مواد مغذی و دارای انواع ویتامین هاست و بهتر از هر چیز دیگری رشد فرزند راتضمین می کند .
کودکی که در دوران اولیه زندگی خود تغذیه مناسب داشته باشد به رشد و پرورش جسمانی کامل دست یافته ، در آینده فردی تندرست و شاداب خواهد بود . شیر مادر تا یک سالگی برای نوزاد بهترین است و موجب می شود نوزاد کمتر دچار عفونت های مختلف شود . شیر مادر بعلت دارا بودن ماده ایمنی به نام ایمونوگلوبین تا حدود زیادی اسهال و استفراغ نوزاد را کاهش می دهد و نسبت به بعضی بیماریهای دیگر ایجاد مصونیت نموده و می توان گفت اولین واکسن نوزاد است . شیرمادر نه تنها کاملترین غذا برای نوزاد است بلکه عامل مهمی در پیشگیری از عفونت و ضامن سلامتی جسمی و روانی شیرخوار می شود .
شیر مادر درجه حرارت مناسب داشته ، از آلودگی عاری است و میزان ابتلا به آسم و آلرژی را در شیرخوار کاهش می دهد. شیر مادر آسودگی روانی و رشد عاطفی نوزاد را تامین می نماید و موجب افزایش ارتباط بین مادر و کودک می گردد. تغذیه با شیرمادر مواد زاید تولید نمی کند ، استفاده از شیرخشک با زباله هایی همچون بسته بندیهای قوطی شیرخشک و بطری و اتلاف کاغذ همراه است. شیرمادر در هر زمانی با دمای مناسب و با توجه به نیاز کودک در دسترس اوست  و برای درست کردن شیرخشک نیاز به آب و استریل کردن بطری و سرشیشه و حمل آنها است . شیرمادر نیاز به حمل ندارد و هر کجا برود آمادگی تولید شیر وجود دارد بدون آنکه گرم یا سرد باشد . شیر هر مادر مناسب با نیاز کودکش می باشد و حتی شیرمادر دیگر مناسب همان کودک نمی باشد . مسلما شیرخشک از این خاصیت برخوردار نیست. یعنی ترکیب شیر هر مادر متفاوت است و با توجه به نارس بودن کودک و یا خیلی موارد دیگر این ترکیب متناسب با نیاز کودک تغییر می کند . شیر مادر در روزهای اول تولد نوزاد کم می باشد ، البته در این مدت هم نوزاد احتیاج کمتری به شیر دارد .
شیر مادردر روزهای اول آغوز نامیده می شود که برای نوزاد ضروری است بنابراین تغذیه نوزاد باید بلافاصله بعد از زایمان و با آغوز شروع شود. تداوم شیردادن از سینه مادر با فواصل کوتاه مهمترین عامل ترشح و افزایش شیر مادر می باشد ، لذا بهیچ عنوان نبایستی به نوزاد شیرخشک داد ، مگر در موارد استثنایی که  بایستی حتما توسط پزشک توصیه شود . بیماریهای رایج مادران و مصرف دارو توسط مادر مانع از شیردادن به نوزاد نمی باشد . بجز چند مورد استثنایی که بایستی توسط پزشک کودکان تجویز شود .
در صورتی که شیرخوار از شیرمادر استفاده می کند نیازی به نوشیدن آب اضافی ندارد و اگر بعلت گرمی محیط نیاز به آب اضافی باشد میتوان از آب جوشیده خنک شده استفاده کرد . بهترین راه برای تشخیص کافی بودن شیرمادر ، افزایش وزن و قد شیرخوار بر اساس منحنی رشد است که با مراجعه به پزشک کودکان و با بررسی رشد ماهیانه شیرخوار این کار میسر است . نوزاد در روزهای اول تولد کمی وزن از دست می دهد .  این پدیده طبیعی است و نباید آنرا به حساب کمبود شیرمادر گذاشت . اصولا تشخیص کمبود شیرمادر و احتیاج به شیرخشک در صلاحیت پزشک کودکان است ، لذا بدون مشاوره با پزشک کودکان اقدام به تجویز شیرخشک ننمائید . کلید موفقیت در شیردهی اعتماد به نفس است ، شیردهی نیاز به تصمیم و تعهد مادر دارد .  
چهارشنبه 8/2/1389 - 17:43
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته