• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 539
تعداد نظرات : 437
زمان آخرین مطلب : 2414روز قبل
اخبار

مهر: معاون قوه قضائیه گفت: تا یک سال آینده شهروندان می توانند از خانه درخواست ازدواج و طلاق را اینترنتی به قوه قضائیه اعلام کنند.

حجت الاسلام حمید شهریاری روز سه شنبه در نشست خبری با اعلام آخرین وضعیت اجرای طرح پیشخوان قضایی در 40 دفترخانه تهران گفت: فاز اول این طرح در مورد ثبت درخواستهای چک بود که با استقبال مردم همراه بود و نقاط ضعف و قوت کار هم مورد ارزیابی قرار گرفت.

وی گفت: در ابتدای اجرای این طرح 15 خدمت تعریف شده بود که با پیوستن مطالبه وجه سفته، اعصار از پرداخت مهریه، اعصار از پرداخت محکوم به، درخواست صدور اجرای رای هیئت حل اختلاف کارگروه کارفرما تعداد خدمت ارائه شده در فاز اول به 19 خدمت رسید.

فعلا خدمات کیفری از پیشخوان قضایی ارائه نمی شود


رئیس مرکز آمار فن آوری اطلاعات قوه قضائیه اظهار داشت: قرار بود سیستم سخا - سامانه خدمات الکترونیکی- در بخش کیفری و حقوقی خدمات ارائه کند ولی به دلیل برخی هماهنگی ها مشکلات مجبور شدیم فعلا خدمات کیفری را از طرح حذف کنیم تا این هماهنگیها انجام شود. ولی با همان ارائه خدمات حقوقی 80 درصد خواسته های مردمی از دادگستریها در پیشخوان قضایی ارائه می شود.

وی افزود: البته قولی که برنامه نویسان و تیم حقوقی و فن آوری داده اند این است که تا یک سال آینده هر هفته 5 خدمت به پیشخوان قضایی اضافه شود. به عنوان نمونه در فاز بعدی خدماتی مانند درخواست طلب، سازش، تنظیم سند رسمی ملک، ابطال شناسنانه، نفقه و غیره و در فازهای بعدی خلع ید، تقسط مهریه، اثبات مالکیت، قلع و قمع، ملک مشاع، رفع تصرف عدوانی و غیره که جمعا 200 درخواست و 1200 اتهام است به خدمات دفاتر پیشخوان اضافه می شود.

ثبت درخواست ازدواج و طلاق از خانه

شهریاری در مورد ارائه خدمات ثبت ازدواج و طلاق و پلاک خودرو در دفاتر پیشخوان گفت: موضوع ازدواج و طلاق کمی خاص است و هنوز روی آن در حال مطالعه هستیم ولی قطعا این خدمات هم تا قبل از یک سال آینده اینترنتی در ارائه خواهد شد.

فارس، خراسان و یزد صاحب پیشخوان قضایی می شود


معاون قوه قضائیه در پاسخ به اینکه آیا امکان دارد تعداد دفترخانه ها برای ارائه خدمات قضایی افزایش یابد که پاسخ داد: جلسات زیادی با کانون سردفتران داشتیم و از 287 دفترخانه هم بازدید کردیم ولی تنها 40 دفترخانه شرایط لازم را داشتند. ساعت کار دفترخانه ها هم از 8 تا 5 عصر بوده و 3 تیم حقوقی و نظارتی و فنی هم در این مراکز فعال هستند.

وی گفت: در تلاش هستیم غیر از تهران استانهای یزد، فارس و خراسان رضوی هم تحت پوشش خدمات قضایی قرار بگیرد. البته در مورد افزایش دفترخانه ها باید بگویم که نباید با افزایش دفترخانه ها موجب شویم درآمد دفترخانه هایی که پیشخوان قضایی شده پایین بیاید. البته آیین نامه ای هم در حال تدوین است که اگر تصویب شد تمامی این شرایط در آن لحاظ شده است.

شهریاری در مورد هزینه ثبت درخواست چک در دفاتر پیشخوان قضایی گفت: هزینه ثبت هر درخواست 10 هزار تومان است که این مبلغ غیر از هزینه تعرفه های معمول در دادسرا است. به ازای هر برگ چک بیشتر هم باید شخص 500 تومان بیشتر غیر از 10 هزار تومان بپردازد.

گردآوری : گروه اینترنتی پرشین وی

چهارشنبه 18/11/1391 - 9:38
اخبار

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلام‏شهر در مجلس شورای اسلامی در همایش «روشنگری سیاسی» به بیان روایت اعطای عبای سید‏حسن نصرالله به بانوی مسیحی پرداخت.

به گزارش فارس، اسماعیل کوثری امشب در همایش «روشنگری سیاسی» در شهرستان پردیس که با حضور جمع کثیری از مردم این شهرستان در مسجد «صاحب‏‌الزمان» بومهن برگزار شد، اظهار داشت: رژیم اشغالگر قدس در عملیاتی نظامی با استفاده از سامانه‏‌های موشکی لیزری، تک تک مواضع حزب‏‌الله را در جنوب لبنان بعد از مراحل شناسایی مورد هجمه قرار داده بود.

وی ادامه داد: آنها بعد از حمله نظامی به خیال خود بعد از یک هفته این عنصر مقاومت اسلامی را از بین می‏‌برند؛ در حالی که حزب‏‌الله لبنان بعد از این جریان سربلند کرد و بر مقاومت خود شدت بخشید.

کوثری اضافه کرد: صهیونیست‌‏ها بعد از ناکامی در میدان نبرد به دیگر تاکتیک‏‌های خصمانه از جمله جنگ نرم علیه حزب‏‌الله و رهبر این گروه یعنی سید‏حسن نصرالله روی آوردند.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلام‏شهر در مجلس شورای اسلامی افزود: آنها با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی خود در ابتدای امر به شیعیان مراجعه کردند تا مواردی از درون جبهه مقاومت برای مقابله با حزب‏الله بیابند؛ اما پاسخ شیعیان به این اقدامات تبلیغی این بود که «خداوند سید‏حسن نصرالله را حفظ کند».

وی ادامه داد: این اقدام علاوه بر جامعه شیعیان در میان اهل تسنن و همچنین مسیحیان مناطق خط مقدم مقاومت نیز مورد آزمایش قرار گرفت و همان پاسخ از زبان این اقشار نیز شنیده شد.

*عبایی که یک میلیون دلار قیمت‏‌گذاری شد


کوثری اضافه کرد: در این بین، مصاحبه‌‏ای رسانه‏‌ای با زنی مسیحی صورت گرفت و فرد مصاحبه‏‌کننده از پاسخ او که همان درخواست حفظ سلامتی سید‏حسن نصرالله از درگاه باری تعالی بود، مورد تعجب و پرسش خبرنگار قرار گرفت.


وی تصریح کرد: آن زن پاسخ داد که «سید‏حسن انسان غیرت‏مندی است که مقابل رژیم صهیونیستی ایستاده و ما به همین دلیل از او حمایت می‏کنیم».

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلام‏شهر در مجلس شورای اسلامی افزود: آن خبرنگار دوباره پرسید که خواسته شما از رهبر حزب‏‌الله چیست و آن بانوی مسیحی پاسخ گفت که «ما از او چیزی نمی‏‌خواهیم، اما اگر شد از وی درخواست عبایی دارم».

وی ادامه داد: خبرنگار سوال کرد که عبای سید‏حسن نصرالله را برای چه می‏‌خواهید و زن مسیحی گفت که «می‏‌خواهم این عبا را به دور بدن فرزندانم بپوشانم که آنها نیز مانند رهبر حزب‏‌الله مردی غیرتمند بار بیایند».

کوثری اضافه کرد: سید ‏حسن نصرالله این عبا را به زن مسیحی از طریق اطرافیانش تقدیم کرد و فردی کویتی طی تماسی تلفنی، بهایی یک میلیون دلاری برای خرید این عبا پیشنهاد داد اما آن زن از فروش عبای اعطایی سید‏حسن نصرالله خودداری کرد.

وی ادامه داد: بعد از چندی وی با سفری به ایران در محل دانشگاه تهران حاضر شد و این خاطره را از ابتدا تا انتها تشریح کرد.

کوثری اضافه کرد: دانشجویان بسیجی بعد از پایان بیان خاطره این بانوی مسیحی از وی درخواست کردند تکه‏‌ای از آن عبا را به آنها بدهد.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلام‏شهر در مجلس شورای اسلامی افزود: پاسخ او به دانشجویان اطرافش این بود که «خوشبختانه در این کشور انسان‏های با‏غیرت بسیاری وجود دارند؛ این عبا را باید تکه تکه کرد و به سران کشورهای عربی داد تا کمی به غیرت بیایند و اینگونه به بیگانگان باج ندهند».

*قطر و عربستان نان اسلام را می‏خورند و به آن ضربه می‏‌زنند


نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلام‏شهر در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قطر و عربستان نان اسلام را می‏‌خورند و به آن ضربه می‏‌زنند، گفت: امام راحل(ره) در طول مبارزات خود، اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریکایی را از یکدیگر تفکیک کرد.

کوثری تصریح کرد: تا آن زمان کسی چنین تقسیم‏‌بندی را انجام نداده بود؛ در حال حاضر برخی مانند قطر و عربستان نون اسلام را می‌‏خورند اما در پشت پرده ضربه به اسلام می‏‌زنند.

وی اضافه کرد: مسئولان عربستان از سویی خود را خدّام اسلام معرفی می‏‌کنند و از سویی دیگر دست‏شان در دستان خون‏‌آلود صهیونیست‏‌های جنایتکار داده‏اند و همه توطئه‏‌های خود علیه مسلمانان را با آنها اجرایی می‌‏کنند.

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلام‏شهر در مجلس شورای اسلامی افزود: از این رو، شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» سال 42 امام راحل(ره) در انقلاب اسلامی سال 57 و همچنین تا اواخر عمر پر برکت‏شان هیچ تغییری پیدا نکرد.

کوثری ادامه داد: این شعار و شعارهای دیگر نظیر «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» نیز از بطن اسلام ناب محمدی(ص) نشأت می‏گیرند.

گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی

چهارشنبه 18/11/1391 - 9:37
آلبوم تصاویر































گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی

چهارشنبه 18/11/1391 - 9:36
آلبوم تصاویر

مراقب باشید ، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد! / عکس

منبع: مشرق نیوز

چهارشنبه 18/11/1391 - 9:35
آلبوم تصاویر
مردی در لباس عروس در رژه در جشنواره بین‌المللی لباس مبدل؛ بلغارستان

 مردی در لباس عروس!/عکس

منبع: آژانس عکس اروپا

چهارشنبه 18/11/1391 - 9:35
آلبوم تصاویر

به گزارش نیک صالحی ،تصویر منتشر نشده ای از سید حسن خمینی در نوفل لوشاتو در دوران تبعید رهبر کبیر انقلاب منتشر شده است.

تصویر منتشرنشده از کودکی سید حسن خمینی درنوفل‌ لوشاتو+عکس


منبع: جماران

چهارشنبه 18/11/1391 - 9:34
اخبار

فارس: تازه ترین عکسی که از رهبر کره شمالی منتشر شده یک دستگاه تلفن همراه هوشمند سامسونگ روی میز کارش مشاهده می‌شود.

این عکس که چند روز پیش گرفته شده است این تلفن همراه هوشمند را کنار دست وی روی میز کارش نشان می‌دهد.

شبکه اسکای نیوز در گزارشی نوشت: رهبر کره شمالی موبایلی دارد که ساخت کره جنوبی یعنی کشور دشمن است.

طی چند روز پیش این مساله به یکی از مباحث داغ در کره جنوبی تبدیل شده است که «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی موبایل ساخت شرکت سامسونگ دارد.

کره شمالی و کره جنوبی از 60 سال پیش بعد از جنگ خونین سال 1953 روابط سیاسی و دیپلماتیک ندارند و بارها تا آستانه یک جنگ تمام عیار پیش رفته اند.

جنجال تلفن همراه رهبرکره‌شمالی / عکس


برخی تحلیلگران کره جنوبی معتقدند که اگر رهبر کره شمالی موبایل سامسونگ دارد پس وی برتری تکنولوژیک دشمن را پذیرفته است!

این بحث تا جایی پیش رفت که حتی دولت کره جنوبی نیز وارد مباحثات شد و در این زمینه بیانیه منتشر کرد.

یک مقام وزارت اتحاد کره جنوبی در این زمینه گفت: بعد از بررسی‌ها به این نتیجه رسیدیم که کیم جونگ اون تلفن همراه سامسونگ دارد.

تحلیل‌ها بر سر اینکه چرا رهبر کره شمالی موبایل هوشمند «آی فون» ساخت آمریکا با خود حمل نمی‌کند همچنان در کره جنوبی ادامه دارد.

این موضوع همچنین به عنوان یکی دیگر از نشانه‌های فضای باز اجتماعی در کره شمالی که با روی کار آمدن رهبر جدید این کشور آغاز شده دیده می‌شود.

کره شمالی که اصلاحات اجتماعی را در دستور کار قرار داده است به شهروندانش اجازه داده که با خود تلفن همراه حمل کنند.

در این کشور تا چند سال گذشته خبری از خطوط تلفن همراه نبود.

گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی

چهارشنبه 18/11/1391 - 9:34
مصاحبه و گفتگو

نیک صالحی : خبرنگاران همه جمع شده بودند تا نظر امام را جویا شوند. امام هم به کوچه تشریف آوردند و خبرنگاران هم دور امام را احاطه کردند ناگهان دیدم خبرنگاری پشت‌سر امام پشت‌ نرده‌ها از چوبی بالا رفته، برای امام احساس خطر کردم به سمت نرده رفتم

سوزن‌های ته‌گرد که زیر انگشتانش نهادند، چشمانش بسته بود، جایی را نمی‌دید، دستانش را به دیوار کوبیدند درد استخوانهایش را سوزاند اما لب از لب باز نکرد.


 زنی که محافظ شخصی امام بود+عکس


همه کم و بیش می‌شناسیمش؛‌ از فعالان مبارزه مسلحانه ضد حکومت پهلوی است. از بنیان‌گذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. عناوینی چون: «فرماندهی سپاه همدان، ریاست زندان‌های زنان تهران، اولین فرمانده سپاه غرب کشور بعد از انقلاب، یکی از سه نماینده‌ای که در سال 67 پیام تاریخی امام (ره) را به گورباچف رساند، سه دوره نمایندگی مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی، مسئول بسیج خواهران کل کشور، استاد مدرسه عالی شهید مطهری، دارنده نشان درجه 3 ایثار، مدرس واحد معارف اسلامی دانشگاه علم و صنعت و قائم مقام دبیرکل جمعیت زنان جمهوری اسلامی» رانیز در کارنامه خود دارد. خواندن گفت و گوی ما با ایشان خالی از لطف نیست.

فارس: نام و نام خانوادگی؟

مرضیه حدید چی مشهور به خواهر دباغ، خواهر طاهره، خواهر زینب احمدی نیلی

* تاریخ تولد؟

خرداد 1318 همدان

* شغل پدر؟

پدرم کتابفروش و استاد اخلاق و مادرم هم معلم اخلاق بود.

* تحصیلات؟

تحصیلاتم را از مکتب خانه آغاز کردم و از معلومات پدرم در یادگیری قرآن و نهج‌البلاغه نیز بهره بردم.

* سال ازدواج؟

سال 1333 با محمد حسن دباغ ازدواج کردم.

* با ایشان از قبل آشنایی داشتید؟

خیر،‌ آن موقع‌ها مثل الان نبود، آشنایی از طریق خانواده‌ها و پرس و جوی محلی بود ایشان در تهران بودند و ما در همدان. 14 ساله بودم و بلافاصله بعد از ازدواج به تهران آمدم و تک و تنها زندگی در تهران را شروع کردم.

* حاصل زندگی‌تان چند فرزند است؟

یک پسر و هفت دختر

* در هنگام مبارزات سیاسی‌تان چند فرزند داشتید و بچه‌ها چند ساله بودند؟

هر هشت فرزند را داشتم کوچک‌ترین‌شان 4 ساله بود.

* چه طور شد که وارد فعالیت‌های سیاسی شدید؟

چند دلیل وجود داشت؛من و دختر شاه - شهناز -هر دو در یک شب به دنیا آمدیم و این مساله‌ای بود که همه به من گوشزد می‌کردند و می‌گفتند شهناز کجا و تو کجا؟ او با آن همه امکانات و تو اینجا اینگونه.از همان روزها بود که دلم برای این همه تبعیض به درد آمد.دلیل بعدی پدرم بود که همواره در صحبت‌هایش به ظلم‌هایی که رژیم در حق مردم می‌کرد معترض بود.دلیل دیگر هم بر می‌گردد به اساتیدی که خدمتشان درس می‌خواندم اساتیدی چون مرحوم حاج آقا کمال مرتضوی و حاج شیخ علی خوانساری به خصوص استاد سید مجتبی صالحی خوانساری که روحیه ظلم ستیزی و مبارزه در ایشان بسیار بود.

* همسرتان چطور بودند؛‌ ایشان هم سیاسی بودند؟

همسرم بسیار مذهبی بودند، ایشان هم در سال 42 فعالیت سیاسی می‌کردند و به پخش اعلامیه می‌پرداختند اما بعد که کارشان از تهران به اهواز و شهرهای دیگر منتقل شد بیشتر تمرکزشان روی مسائل کاری بود و چند روزی که مرخصی می‌آمدند بیشتر به بچه‌ها می‌پرداختند.

* چطور با امام آشنا شدید؟

در آن سالها، منزلمان نزدیکی مسجد موسی ابن جعفر بود. در رفت و آمدهایمان به مسجد متوجه شدیم آیت‌ا... سعیدی به مسجد می‌آیند. همراه همسرم با ایشان به صحبت نشستیم و ایشان را قانع کردیم که برای 16 - 15 نفر از خانم‌ها کلاس درس بگذارند ایشان هم قبول کردند و درس اخلاق و هم درس جامعه مقدمات را برگزارکردند. در این جلسات شرکت کردیم و با یکسری از دانشجویان، از سال 1346 زیر نظر ایشان وارد مسائل انقلاب شدیم و به تهیه و تنظیم و پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (ره) پرداختیم. تا سال 1349 که آیت‌الله سعیدی -که خداوند او را با شهدای کربلا محشور گرداند - به شهادت رسید بعد از ایشان ادامه کار را در محضر مجتبی صالحی خوانساری دنبال کردیم.

* عمده کارهای سیاسی‌تان چه بود؟

در ابتدا تهیه و توزیع اعلامیه و سپس سخنرانی به اسم‌های مختلف در شهرستان‌ها

* همسرتان اعتراضی نداشتند؟ فرزندان‌تان چطور؟

خیر؛ همسرم مرا کاملا آزاد گذاشته بودند. بچه‌ها هم در محیطی رشد کرده بودند که با این مسائل آشنایی پیدا کرده بودند.

* اولین دستگیری‌تان چه زمانی بود؟

سال 52. ساواک همه تلاشش را می‌کرد تا بتواند سر نخی پیدا کند. یکی از دانشجویان علم و صنعت مراسم عروسی‌اش را در منزل ما گرفت و در کارت دعوت، آدرس خانه ما لو رفت. فردای روز عروسی، دم در رفتم تا آشغال‌های مراسم را بیرون بگذارم. یکی از ساواکی‌ها پشت در منتظر بود .تا در را باز کردم پایش را لای در گذاشت و بعد هم ،همه ساواکی‌ها ریختند توی منزل و چند نفر را که خواب بودند با خود بردند آنها از فامیل همسرم بودند متاسفانه آنها زیر شکنجه دوام نیاوردند و اطلاعات را لو دادند بنابراین دو سه روز بعد ،ساواکی ها آمدند و من را بردند و چند روز بعد هم خانه را گشتند و رضوانه را هم دستگیر کردند.

* رضوانه چطور پایش به قضیه باز شد؟

رضوانه سرودها و اشعاری را که از رادیو عراق پخش می‌شد جمع‌آوری کرده و در دفترچه‌اش نوشته بود. پس از دستگیری من، ساواک به خانه رفت و آنجا را مورد بازرسی قرار داد. متاسفانه دفتر سرود رضوانه را پیدا کردند بعد هم برای آنکه بفهمند خط کدامیک از بچه‌ها است، به بچه‌ها گفتند برای آزادی مادرتان نامه بنویسید شاید آزادش کنند. بچه‌ها هم از روی بچگی نامه نوشتند و آنها هم خط رضوانه را شناختند و او را دستگیر کردند.

* بدترین شکنجه‌ای که تحمل کردید؟

در ارتباط با خودم، نمی‌دانم از کدامیک نام ببرم. اما وقتی رضوانه را شکنجه می‌دادند سخت‌ترین لحظاتی بود که برمن می‌گذشت.

* رضوانه چطور زیر شکنجه‌ها دوام آورد؟

رضوانه خیلی صبور بود. ساواک برای به حرف در آوردن من، او را به شدیدترین وجه ممکن شکنجه می‌کردند. یادم هست یکبار بعد از شکنجه‌ها، دیگر صدایی از او نیامد از شدت ضربات بیهوش شده بود و دیگر به هوش نیامد. او را روی پتو انداختند و بردند فکر کردم مرده است در آن لحظه خدا را شکر کردم که مرده است و دیگر شکنجه نمی‌شود و زجر و دردی را تحمل نمی‌کند. بعد از چند وقت او را آوردند. فهمیدم در بیمارستان بستری بوده. وقتی دست‌هایش را در دستم گرفتم متوجه زخم‌های بدی شدم که روی مچ دستانش بود. گفت که دستانش را با زنجیر و دستبند به تخت بیمارستان بسته بودند. دخترم در همان حال، سؤالی از من پرسید که مهمترین انگیزه من برای تحمل شکنجه‌ها شد. رضوانه پرسید من به جز رفتن به دستشویی همه وقت درازکش با دستبند به تخت بسته شده بودم، مادر من همه نمازهایم را خوابیده خواندم، به نظرشما نمازهایم درست است؟ این صحبت دخترم بعد از تحمل آن همه شکنجه باعث شد که بیش از پیش به کارم ایمان داشته باشم.

* رضوانه چند وقت در اسارت بود؟

4 روز مانده بود که شش ماه اسارتش تکمیل شود که او را به زندان قصر فرستادند تا دادگاهی شود در دادگاه هم چون دلیلی برای متهم کردنش نداشتند او را به 6 ماه محکوم کردند که چون گذرانده بود آزاد شد.

* الان رضوانه چگونه است؟

رضوانه در حوزه درس می‌خواند و 2 دختر و یک پسر دارد، اما تا به حال دوبار قلبش را عمل کرده و با دردهایی که از شکنجه‌هایش به یادگار مانده، دست و پنجه نرم می‌کند.

* آیا از طرف نهاد خاصی حمایت می‌‌شود؟

این یکی از ناگفته‌های من است. از دختر 13 ساله‌ام با آن همه شکنجه‌ای که شده بود با این دردی که تا به امروز همراهش است هیچ حمایتی نشده است چون 4 روز از 6 ماه کم دارد تا عنوان زندانی سیاسی به او اطلاق شود. فقط رهبر معظم انقلاب شخصا به ایشان عنایتی داشته‌اند و کمکی کرده‌اند.

* از فرانسه بگویید، چطور از فرانسه سردر آوردید؟

در اثر شکنجه‌های بسیار، بدنم صدمه دید و در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفتم. همان موقع محمد منتظری پاسپورت فردی به نام زینب احمدی نیلی را با عکس من تنظیم کرد و من با این پاسپورت جعلی به انگلستان فرار کردم. در لندن هم یکی از دانشجویان ایرانی منتظرم بود که مرا به یک هتل پاکستانی برد. روز روشن آنجا هم یکی از دانشجوها بود 3 - 4 روز آنجا ماندم پول که نداشتم بنابراین قرار شد کارهای خدماتی را انجام دهم و به جایش وعده صبحانه را رایگان به من بدهند من با همان وضعیت جسمانی، روزها روزه می‌گرفتم و غروب‌ها هم با همان وعده صبحانه افطار می‌کردم.

* خانواده‌تان می‌دانستند کجا هستید؟

کسی خبر نداشت بچه‌ها و خانواده‌ام نیز فکر می‌کردند که من در درگیری‌های خیابانی کشته شده‌ام که ای کاش رفته بودم.

* چقدر درآن وضعیت بودید؟

3 ماه، تا اینکه محمد منتظری آمد چند روز بعد از شهادت دکتر شریعتی بود با تعدادی از بچه‌ها تظاهراتی در لندن به پا کردیم بعد به فرانسه رفتیم پشت سر این قضیه شهادت آقا مصطفی بود که اعتصاب غذا راه انداختیم. بعد هم به لبنان و سوریه رفتم و دوره‌های چریکی را گذراندم. در این سال‌ها در عربستان، عراق، لبنان و سوریه و فرانسه تردد داشتم تا اینکه امام وارد فرانسه شدند پلیس فرانسه اصرار داشت که یک زن پلیس فرانسوی، مسئولیت حفاظت از ایشان را به عهده بگیرند اما امام(ره)به شدت مخالف بودند. بنابراین من به نوفل لوشاتو رفتم و با توجه به آموزش‌هایی که دیده بودم محافظ شخصی حضرت امام شدم و وظایف اندرونی از جمله خرید، شتسشو و ... را نیز به عهده گرفتم.

* آیا به زبان فرانسه تسلط دارید؟

نه خیر، برای خرید نیازی به آشنایی با زبان نداشتم از سوپرمارکت‌ها هر چه می‌خواستم برمی‌داشتم و وجه آن را می‌پرداختم. اما خوب، برای ارتباط با همسایه‌ها و صحبت با خبرنگارها، آقای دکتر حجابی و دکتر غرضی بودند که تسلط به زبان فرانسه داشتند.

* روزی که شاه رفت ...

خبرنگاران همه جمع شده بودند تا نظر امام را جویا شوند. امام هم به کوچه تشریف آوردند و خبرنگاران هم دور امام را احاطه کردند ناگهان دیدم خبرنگاری پشت‌سر امام پشت‌ نرده‌ها از چوبی بالا رفته، برای امام احساس خطر کردم به سمت نرده رفتم اینقدر با دو دستم این نرده‌ها را فشار دادم که تخته چوبی افتاد و بعدها فهمیدم که دوربین هم شکسته شده. این فشاری که به نرده‌ها دادم باعث شد که حالم بد شود و از هوش بروم و در بیمارستان بستری شوم.

* آیا شما با امام به ایران برگشتید؟

امام فرموده بودند که هیچ یک از خواهران همراه ایشان نباشند فقط خواهر طاهره را بگویید بیاید، شاید بچه‌هایش در فرودگاه منتظرش باشند. شب دوازدهم حاج‌احمد- که خدا با شهدای کربلا محشورش کند- به بیمارستان آمد تا مرخصم کند اما دکترها اجازه ترخیص ندادند و بنابراین من از پرواز جا ماندم.

* شما کی و چه زمانی به ایران آمدید؟

دو روز که از بازگشت امام به ایران می گذشت از بیمارستان مرخص شدم و با امام تماس گرفتم، ایشان فرمودند اوضاع به گونه‌ای است که بهتر است شما نیایید. من در همان خانه شماره 30 ماندم تا اینکه شب 27 بهمن امام فرمودند که می‌توانید به ایران بیایید.

* چند سال دور از خانواده بودید؟

از سال 53 تا سال 57

* وقتی پا به زمین ایران گذاشتید چه احساسی داشتید؟

من پایم به زمین نرسید. مرا با ویلچر از هواپیما پیاده کردند. گریه فرصتم نمی‌داد، نه گریه دیدن بچه‌هایم، گریه شادی. موقع رفتن با چه ترس و لرزی وارد فرودگاه شدم و حالااین گونه فرودگاه پر از زنان چادر مشکی بودکه به استقبالم آمده بودند. دوستانم، شاگردانم و خانواده‌ام.

* اگر زمان به عقب برگردد؟

باز هم همان کارها را انجام می‌دهم.

* یادگاری‌هایتان از آن دوران چیست؟

زخم‌هایی که بر جسم مانده و عضوهایی که از تن جدا شده.

* این روزها چه می‌کنید؟

چند وقتی بستری بودم. هرازگاهی مطالعه هم می‌کنم. قائم‌مقام جمعیت زنان هستم و یکی از اعضای شورای مرکزی جمعیت دفاع از مردم فلسطین، در یکسری از کارهای خیریه هم فعالیت می‌کنم.

* ارتباط شما با مردم چگونه است؟

ارتباطم با مردم نزدیک است، مرتب در جلسات و سخنرانی‌ها شرکت می‌کنم.

* از مردم چه توقعی دارید؟

فقط از افراد محتکر و گران‌فروش تقاضا دارم که به مردم خیانت نکنند ما مردم محترم و عزیزی داریم.

* به نظر شما چرا خانم دباغ معروف شد؟

این الطافی است که خداوند به من عنایت کرده است.

* اگر چهره ماندگار شوید؟

چهره ماندگار کسی می‌شود که کارهای برجسته‌ای کرده باشد.

* مگر شما کاری نکرده‌اید؟

من خودم را کوچکتر از آن می‌دانم که بگویم کاری کرده‌ام. کارهای من فقط به اندازه ذره خردلی است، همین.

* سهم شما از انقلاب چیست؟

همین که زنده بمانم و در پیروزی انقلاب کنار مردم باشم یک سهم بزرگ و ستودنی است.

* برای منحرفان و کژاندیشان انقلاب چه حرفی دارید؟

اگر بتوانم کنارشان بنشینم و یک یک واژه‌ها و اخبار مربوط به انقلاب و شهدای انقلاب را برایشان بگوییم مسلماً نگاهشان تغییر خواهد کرد. ما شهدای بسیاری داشتیم از بچه 6 ماهه تا دختر 5 ساله که خودم شاهد شهادت‌شان بودم تا پیرمرد و پیرزن‌های 80-70 ساله. آنها ذاتاً آدم‌های بدی نیستند بلکه اطلاعات لازم را ندارند.

* به جوانان چه توصیه‌ای دارید؟

بیایند واقعیت انقلاب و امام را بشناسند. حتی لازم است پیرترها هم برای آشنایی هر چه بیشتر با امام و انقلاب وقت بگذارند. ما باید با اهداف و دستاوردهای انقلاب بیش از پیش آشنا شویم.

* با بحال شده که جایی کارتان را راه نیندازند؟

خیلی دوست ندارم شناسایی شوم، من هم مثل بقیه هستم. شاید خیلی‌ها به چهره مرا نشناسند، اما تن صدایم به گونه‌ای است که خیلی‌ها مرا از روی آن می‌شناسند.

* تا بحال چیزی آزارتان داده؟

بله، همان مجری‌ها و گوینده‌های مردی که زیر ابرو برداشته و مثل زنان اصلاح کرده‌اند. متأسفانه سیمای ما در بین جوانان ما بد الگوسازی می‌کند. چند بار با آقای ضرغامی تماس گرفتم. متأسفانه یا می‌گویند جلسه است یا می‌گویند شماره بگذارید که متأسفانه هنوز موفق نشده‌ایم با ایشان صحبت کنیم. صحبت من این است چرا باید سیمای جمهوری اسلامی چنین مجری‌هایی بیاورد که روی جوانان ما تأثیر منفی بگذارند. وقتی به پسرها می‌گوییم چرا زیر ابرو برمی‌دارید و ... به راحتی می‌گویند عیبی که ندارد توی تلویزیون هم مجری‌ها اینگونه‌اند. درست است که در سینما و فیلم‌ها وضعیت بدتر است اما می‌گوییم تقصیر تهیه‌کننده و کارگردان است و به ریاست مربوط نمی‌شود اما در این موارد ریاست صدا و سیما که می‌تواند اقدام کند.

* صحبت شما با زنان؟

زنان ما مشکلی ندارند. ما نتوانستیم اسلام درست را به آنها نشان دهیم. ما با آنها بد برخورد کردیم.وقتی زنان بی‌حجاب به احترام تظاهرات، روسری‌ سرشان کردند ما نتوانستیم کاری کنیم که آنها ارزش و اصالت روسری را بدانند. همین ضعف ما باعث شد که روسری را به کناری بیندازند و ... ما باید در تربیت دینی بچه‌ها قوی‌تر عمل کنیم. سوای خانواده‌ها ،جامعه و ارگان‌های آن مثل آموزش و پرورش باید بچه‌ها را با مفاهیم واقعی اسلام آشنا کنند و مسأله‌ و فلسفه حجاب را به خوبی بازگو و بیان کنند تا ما دیگر مسائلی پیرامون بدحجابی و غیره نداشته باشیم.

* دهه فجر امسال چگونه بود؟

احساس می‌شد یک مدتی است که امام فراموش شده است. خداراشکر برگزاری برنامه‌های دهه فجر امسال در مرقد امام (ره) این خوشحالی را به من داد که درب مرقد امام باز شده است.

* و حرف آخر؟

ان‌شاءالله خداوند باری تعالی این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی (عج) پیوند دهد.
منبع: خبرگزاری فارس

گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی

چهارشنبه 18/11/1391 - 9:34
آلبوم تصاویر

ژاپن یکی از پرجمعیت ترین کشورهای دنیا محسوب می شود. توکیو پایتخت ژاپن بیش از 35 ملیون جمعیت دارد و زندگی در منطقه ای که تنها 8000 کیلومتر مربع است ، مشخص است که چه صحنه هایی از خیل عظیم جمعیت را می تواند تداعی کند. و همان طور که حدس می زنید هزینه زندگی در یک همچین پایتختی می تواند سر از ارقام نجومی درآورد و بیشتر افراد مجبورند به نواحی مجاور آنجا که بتوان در حد توان خانه ای تهیه کرد زندگی کنند .

به گزارش نیک صالحی نتیجه این وضع آن است که هر روز شمار زیادی از افراد مجبورند مسیر بین خانه و کار را با مترو طی کنند.

اگرچه پایتخت ژاپن به عنوان یکی از شهرهایی مشهور است که زیرساخت حمل و نقل پیشرفته ای دارد ولی حتی سیستم دقیق قطارهای آنجا نیز در ساعات اوج جمعیت پاسخگوی همه افراد نمی تواند باشد و برای حل این مسئله نیز کارمندانی به عنوان مامور مدیریت مسافر دارند که به "هل دهنده" مشهورند، کار آنها فشرده کردن مردم تا جای ممکن در مترو است.

به گزارش نیک صالحی این پرسنل که دستکش سفید در دست دارند معمولا مردم را به داخل مترو هل می دهند تا در قطار بسته شود .

صورت چسبیده افراد به شیشه مترو در این وضع، عکاسی از هنگ کنگ به نام مایکل ولد را ترغیب کرده است تا از این شرایط عکس های هنری بگیرد.

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 تهیه و ترجمه: گروه خبر نیک صالحی

 بخش اختصاصی نیک صالحی

سه شنبه 17/11/1391 - 17:6
اخبار

یک قایق تفریحی بسیار لوکس که دارای شش اتاق خواب و شش سرویس بهداشتی است و حتی یک باغچه شگفت انگیز نیز بر روی یک سقف که قابلیت جمع شدن دارد برای فروش گذاشته شد.

 به گزارش نیک صالحی این قایق که 1.69 ملیون پوند قیمت گذاری شده است فضایی به عنوان باغچه دارد که در طول آب و هوای بد می توان آن را پنهان کرد.همچنین دارای دو آشپزخانه و سه اتاق پذیرایی نیز می باشد.

این قایق باشکوه همچنین از چوب هایی ساخته شده است که از طوفان سهمگین کاترینا جان سالم به در آورده و از مزیت هایی است که همواره برای آن بر می شمارند.

این قایق که در سال 1957 ساخته شده حتی فضایی برای خانه درختی و یا چهار خدمه دارد . به گزارش نیک صالحی در و پنجره های آن کار دست هلند و سنگ گرانیت سرویس های بهداشتی و آشپزخانه از اسپانیا وارد شده و تمام کف اتاق ها از چوب درخت گردو برزیلی پوشیده شده است!

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 SiteRooz.com

 تهیه و ترجمه: گروه سرگرمی نیک صالحی

 بخش اختصاصی نیک صالحی

سه شنبه 17/11/1391 - 17:5
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته