• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 539
تعداد نظرات : 437
زمان آخرین مطلب : 2414روز قبل
اخبار
مرد مرموز می‌خواست این 3 جسد مومیایی قلابی را از تهران به استانبول و از آنجا به لندن برده و میلیاردی بفروشد.سه‌شنبه 10 بهمن ماه سال جاری در سالن انتظار فرودگاه امام خمینی (ره) همهمه‌ای بود، پروازهای خارجی یکی پس از دیگری از باند بلند می‌شدند.در میان این جمعیت، مردی شیک‌پوش با یک کارتن بزرگ وارد فرودگاه شد و آن را روی دستگاه چک گذاشت و در حالی که سعی داشت خود را خونسرد نشان دهد در گوشه‌ای منتظر ماند تا کارتن از آن طرف غلتک بیرون بیاید.مسافر مرموز کارتن بزرگ را تحویل گرفت و پس از گرفتن کارت اجازه سوارشدن به هواپیمای پرواز ترکیه چمدان‌ها را تحویل مسوولان فرودگاه داد تا آنان چمدان ها را به بخش بار هواپیما انتقال دهند.دقایقی نگذشته بود که دستگاه ایکس‌ری فرودگاه با عبور یک کارتن بزرگ از داخل آن تصاویر عجیبی را پیش روی ماموران قرار داد.

 
مومیایی 3 آدم کوتوله

ماموران دیدند که داخل این کارتن 3 اسکلت انسان روی صفحه دستگاه ایکس‌ری به نمایش گذاشته شده است. بلافاصله کارتن بزرگ تحت تجسس گرفته شد و ماموران فرودگاه با حیرت با 3 جسد مومیایی شده کوچک مواجه شدند که داخل فویل و پنبه پیچانده شده بودند و در بررسی مشخصات مسافر شیک‌پوش وی را که پای پرواز ترکیه بود دستگیر کردند.
این مرد با کارتن مرموز در اختیار پلیس فرودگاه امام خمینی (ره) قرار گرفت و در بازجویی‌ها ابتدا سعی کرد سکوت کند و با داستان‌های باورنکردنی خود را بی‌اطلاع نشان دهد.

قاچاق مومیایی 3 آدم کوتوله به انگلیس

مرد شیک‌پوش که دید نمی‌تواند از اتهام قاچاق اجساد مومیایی شانه خالی کند در بازجویی‌های پلیس فرودگاه ادعا کرد هیچ اطلاعی از سرنوشت مومیایی‌ها ندارد. تنها قرار بود وی این اجساد را ابتدا به ترکیه و سپس به انگلیس ببرد و برای فروش به یک کلکسیون‌دار تحویل بدهد.

دستور قضایی

وقتی ماجرای این 3 جسد مومیایی که گفته می‌شد آدم کوتوله بودند، پیش روی دادیار تیموری از شعبه سوم دادسرای مستقر در فرودگاه امام (ره) قرار گرفت، وی دستور داد تا کارشناسان میراث فرهنگی به بررسی اجساد مومیایی بپردازند.

بدین ترتیب، 3 جسد مومیایی شده در اختیار متخصصان قرار گرفت تا با اقدامات علمی و باستان‌شناسی قدمت و تاریخچه آنان را مشخص کنند.

مومیایی‌های قلابی

کارشناسان میراث فرهنگی پس از بررسی این اجساد مومیایی متوجه شدند که هیچ‌کدام از آن‌ها قدمت تاریخی نداشته و آدم کوتوله نیز نبوده‌اند و با فناوری امروزی اجساد که متعلق به 3 بچه هستند مومیایی شده‌اند و احتمالاً قاچاقچیان قصد داشتند به کلاهبرداری در انگلیس دست بزنند.
سرقت اجساد 3 کودک

وقتی گزارش متخصصان میراث فرهنگی در اختیار دادیار تیموری گذاشته شد شاخه تازه‌ای پیش روی تیم پلیسی و قضایی قرار گرفت.

باید مشخص می‌شد 3 کودک که اجسادشان مومیایی شده است چه سرنوشتی داشته‌اند و مرد مسافر آنان را چگونه به دست آورده و آیا جنایتی رخ داده است؟!

مرد قاچاقچی در این خصوص تحت بازجویی گرفته شد و نتوانست گره‌گشایی برای حل این معما باشد، وی ادعاهایی کرده است که تحت پیگیری پلیسی و قضایی قرار دارد و ماموران در حال ردیابی همدستان این مرد و عاملان مومیایی کردن اجساد کودکان هستند تا مشخص شود اجساد از کجا به دست آنان رسیده و بچه‌ها چه کسانی بودند.

اجساد 3 کودک در پزشکی قانونی

دادیار تیموری برای اینکه مشخص شود 3 کودک قربانی چه سرنوشتی داشته​اند، اجساد مومیایی را در اختیار پزشکی قانونی قرار داد. متخصصان کالبدشکافی و سالن تشریح اجساد نیز با به‌کارگیری دانش و تجهیزات ویژه‌ای به کاوش درخصوص این اجساد پرداختند و قدمت آن‌ها را کمتر از یک سال دانستند و کودکان یک تا 3 ساله بوده و جنسیت همگی آنان را نیز دختر دانستند. در این بررسی‌های پزشک جنایی، متخصصان به هیچ آثار زخم و جراحات ناشی از وقوع یک جنایت برنخوردند و بر این فرضیه پافشاری کردند که این 3 دختربچه کشته نشده و با مرگ طبیعی از پای درآمده‌اند.
فرضیه‌های پلیسی

با توجه به نتایج بررسی‌های کارشناسان فرضیه‌هایی پیش روی پلیس و دادیار پرونده قرار دارد که در مهمترین آن به نظر می‌رسد قاچاقچیان اجساد مومیایی اجساد کودکان مرده را با روش‌های خاصی و بدون اطلاع خانواده‌های آنان به دست آورده و سپس با توجه به مهارتی که در مومیایی کردن داشتند، آنان را در قالب مومیایی 3 آدم کوتوله برای ترانزیت به انگلیس آماده کرده و می‌خواستند از مسیر هوایی تهران به آنکارا و سپس به لندن به این قاچاق میلیاردی دست بزنند. این در حالی است که قاچاقچی مومیایی‌های قلابی ادعا کرده است که اجساد کودکان را از گورستانی دزدیده و نقشی در مرگ آنها نداشته است.


بنا به این گزارش، تحقیقات از قاچاقچی مومیایی‌های کودکان ادامه دارد تا پلیس بتواند زنجیره این ترانزیت را ردیابی کند.
جام نیوز

شنبه 21/11/1391 - 9:25
آلبوم تصاویر

هدیه مصری‌ها به احمدی‌نژاد در حاشیه دیدار رییس جمهور با نخبگان مصری.

هدیه مصری‌ها به احمدی‌نژاد (عكس)

گردآوری : گروه اینترنتی پرشین وی

شنبه 21/11/1391 - 9:25
آلبوم تصاویر
/ خوانا نیوز

به حال این زن عشایری باید گریست یا افتخار کرد؟ (عکس)

گردآوری : گروه اینترنتی پرشین وی

شنبه 21/11/1391 - 9:24
اخبار

*جام جم
-رهبر معظم انقلاب:پیشنهاد آمریكا برای مذاكره حیله‌گرانه است
-آمارها می‌گوید جمعیت كشور 25 سال دیگر روی 85 میلیون‌نفر متوقف می‌شود؛توقف رشد جمعیت در سال 1415 با تك‌فرزندی
-مصری‌ها بدون ویزا به ایران می‌آیند
-اعلام جزئیات پیش‌فروش سكه تا پایان هفته

*کیهان
-رهبر انقلاب در جمع فرماندهان و پرسنل نیروی هوایی تاكید كردند؛22 بهمن روز جواب دشمن
- 11 هزار كارگر فرانسوی به علت تحریم ایران اخراج می شوند
- افشای دیدار رهبر مخالفان سوریه با وزیر دفاع اسرائیل
-رئیس جمهور در اجلاس قاهره:مهمترین نیاز امروز جهان اسلام وحدت است

*وطن امروز
-بیانات مهم رهبر انقلاب در جمع پرسنل نیروی هوایی ارتش در پاسخ به پیشنهاد مزورانه آمریكایی‌ها؛من انقلابی‌ام
-همه چیز برای برگزاری جشن 22 بهمن آماده است؛ فردا موعد«نه» بزرگ به آمریکا
-سردار حاجی‌زاده تشریح کرد؛ناگفته‌هایی از شکار RQ170
-كامرون اتحادیه را تهدید به وتو كرد؛شکاف در اروپا بر سر بودجه جدید

*خراسان

-پیشنهاد مذاکره برای فروختن ژست ابرقدرتی به دنیا، حرکتی حیله گرانه است
-افزایش قیمت ها هم خودروسازان را راضی نکرد
-ترکیه: صادرات طلا به ایران را ادامه می دهیم
-حمایت کشورهای اسلامی از احیای مذاکرات صلح درباره سوریه با حضور ایران

*آفتاب یزد

-محسن رضایی: به نفع هیچ کس کنار نمی کشم
-رهبر معظم انقلاب: مسئولان بداخلاقی ها را کنار بگذارند
-قالیباف: مدیران باید برای پیشرفت و عدالت بستر سازی کنند
-دانش جعفری: قیمت پاییم ارز اشتغال را از بین می برد

*تهران امروز
-بیانات صریح و قاطعانه فرمانده معظم کل قوا در دیدار مسئولان نیروی هوایی؛ سخن گفتن آمریکا از مذاکره حیله‌گرانه است
-حماسه‌ای دیگر در راه است؛دعوت تشکل‌ها، نهادها، گروه‌ها، احزاب و شخصیت‌های مختلف از مردم برای حضور پرشکوه در راهپیمایی روز 22 بهمن
-آزمایش‌های متعدد و بی‌جهت، هزینه سنگینی بر دوش بیماران می‌گذارد؛تجویزهای بی‌مورد، معضل اضافی بیماران
-پیش‌بینی بانک مرکزی از تورم 32درصدی؛بالاترین تورم در 15 سال گذشته در سال جاری ثبت خواهد شد

*رسالت
-رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش:ملت ایران 22 بهمن متحد به میدان می‌آید
-رئیس جمهور:مذاكره با آمریكا از موضع فشار معنا ندارد
-آیت‌الله نوری همدانی:عظمت 22 بهمن را به جهان نشان دهیم
-صالحی:مصری‌ها از ماه آینده بدون روادید به ایران سفر می كنند

*جوان
-رهبر انقلاب: من انقلابی ام و طرح این مذاکره را حیله گرانه می دنم
-اعلام آمادگی سپاه برای مقابله با فتنه انگیزها
-اعتصاب 2 هفته ای کارکنان پژو سیتروین ؛تحریم ایران دردسر تمام نشدنی پژو
-انقلابیون بحرین: دانش اموز مکتب امام خمینی هستیم

*ابتکار
-دعوت تشکل‌ها و سازمانها از مردم برای راهپیمایی 22بهمن؛ روز نمایش وحدت ملی
-مسئولان بداخلاقی‌ها را کنار بگذارند!پاسخ رهبر انقلاب به پیشنهاد مذاکره امریکا
-مشائی:هیچ کس به اندازه احمدی نژاد در خط ولایت نیست
-واکنش هاشمی به شبهاتی درباره روز انتخاب رهبری

*جمهوری اسلامی
-رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نیروی هوایی؛ ملت ایران روز 22 بهمن به میدان می‌آید و بار دیگر دشمن را ناكام می‌كند
-در بیانیه پایانی اجلاس قاهره؛ سران سازمان همكاری اسلامی خواستار مذاكره مخالفان با دولت سوریه شد
-تونس، درگیر شدیدترین بحران سیاسی پس ازانقلاب شد
-دعوت نهادها، سازمان‌ها و شخصیت‌ها برای حضور حماسی مردم در راهپیمایی یو م‌الله22 بهمن

*آفرینش
-حضرت آیت الله خامنه ای خطاب به آمریكایی ها:مذاكره وقتی معنا دارد كه طرف حسن نیت خود را نشان دهد
-رییس‌جمهور:امروز موضوع اصلی سیاستمداران مصر چگونگی رابطه با ایران است
- زمان اعلام نتایج اولیه ، انتخاب رشته و انتشار کلید سوالات کنکور ارشد اعلام شد
-امام جمعه موقت تهران:توطئه اصلی دشمن ایجاد تفرقه و اختلاف و فشار اقتصادی بر مسلمانان است

گردآوری : گروه اینترنتی پرشین وی

شنبه 21/11/1391 - 9:24
اخبار

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از اطلاع رسانی پلیس فتا، سرهنگ یلی، رئیس پلیس فتا خراسان شمالی گفت: به تازگی تعدادی از افراد سودجو با ارسال پیامک به تلفن همراه شهروندان با اعلام برنده شدن آنها در طرح‌ها و مسابقات مختلف از آنها به این طریق کلاهبرداری می‌کنند.

«پیامک مشکوک» دارید، کلیک کنید!

وی در خصوص شگرد این مجرمان بیان داشت: کلاهبرداران برای رسیدن به مقصد خود با ارسال پیامکی برای واریز مبلغ جایزه درخواست ارسال مشخصات کارت اعتباری با تمام مشخصات مربوطه را از طعمه خود می‌کنند.

یلی در این رابطه توصیه‌هایی را به شرح ذیل برای کاهش وقوع این گونه جرایم در فضای سایبری به شهروندان ارائه داد:

-تحت هیچ عنوان مشخصات کامل کارت اعتباری خود را در اختیار دیگران قرار ندهید.

-اطلاع داشته باشید برای واریز و انتقال هر مبلغی به حساب شما به جز شماره حساب یا شماره کارت اعتباری نیاز به هیچ مشخصات دیگری نیست.

-در حفاظت از مشخصات کامل کارت اعتباری خود نهایت دقت کنید.

- در تاریخ‌های مختلف نسبت به تغییر رمز اول و دوم کارت اعتباری خود اقدام کنید.

-ترجیحاً آدرس سایت را مستقیماً در قسمت کادر آدرس وارده و از جست‌و‌جو گرهای اینترنتی استفاده نکنید.

-دقت داشته باشید در ابتدای قسمتی از صفحه سایت اینترنتی بانک که آدرس سایت درج شده عبارت //:https ذکر شده باشد.

-برای استفاده از اینترنت در نقل و انتقالات مالی از صفحه کلید مجازی استفاده کنید.

-در جهت ایمنی بیشتر از کافی نت‌ها برای نقل و انتقالات مالی استفاده نکنید.

گردآوری : گروه اینترنتی پرشین وی

شنبه 21/11/1391 - 9:24
ازدواج و همسرداری
مانند همه آدم‌ها، آنها هم یک روز رفته‌اند خواستگاری، یک روز بله گرفته‌اند و یک روز داماد شده‌اند. مانند همه آدم‌‌ها آن یک روز، روز آنها بوده، روزی که زندگی‌شان سروسامان گرفته و خانه‌بخت، خانه جدید آنها شده است. بزرگان عرصه سیاست و معنویات را می‌گوییم.

اما هرکه باشند، آنها هم زیر آن پارچه سفید که رویش قند ساییده می‌شود، نشسته‌اند، به قرآن نگاه كرده‌اند و چند آیه به یمن روز عقد و عروسی و تشکیل خانواده‌ای جدید خوانده‌اند و آن روز داماد شده‌اند، ظریفی می‌گفت: روز ازدواج، روز آغاز زندگی است و این روز حکم محتوم همه آدم‌هاست.

 لمام خمینی 5 بار به خواستگاری «قدس ایران» می‌رود!

 به همین خاطر بود که تصمیم گرفتیم در روزی که بسیاری پای سفره عقد می‌نشینند و سند ازدواج‌شان را امضا می‌کنند، در روزی که به یمن میلاد بزرگ رسول اکرم (ص) جوانان راه خانه بخت را در پیش می‌گیرند، برویم سراغ حکایت‌‌های ازدواج بزرگان و بزرگ زادگان و در زمانه‌ای که مراسم «خانه بخت رفتن» حکایت جیب پرپول است و ترتیب دادن مجلس مفصل، از سادگی ازدواج بزرگان و بزرگ‌زادگان یاد کنیم.در ادامه گزارش جالب روزنامه ایران را در ای باره می خوانید:


روز«ایران» و روح الله(ره)

حاج سید محمدصادق لواسانی، دوست صمیمی امام خمینی (ره) در دوران طلبگی بود. یک روز در گعده دوستانه از روح الله (امام خمینی) می پرسد: چرا ازدواج نمیکنی؟ جوان آن روز که بعدها به رهبری بزرگ تبدیل شد، پاسخ میدهد: «من تاکنون کسی را نپسندیده ام، از خمین هم نمیخواهم زن بگیرم، به نظرم کسی نیامده» همانجا سیدمحمدصادق از قول همسرش، دختر آقای ثقفی را پیشنهاد میکند.

روح الله جوان، با حجب و حیای مخصوص جوانان آن دوران، از محمدصادق میخواهد پا پیش بگذارد و دختر آقای ثقفی را برای او خواستگاری کند. «قدس ایران» دختر تحصیلکردهای بود. او به سه زبان صحبت میکرد. حکایت میشود همان حکایت همیشگی، دختر مورد نظر«نه» میگوید و روحالله 10 ماه صبوری میکند و در این 10 ماه5 بار به خواستگاری همان دختر میرود.

پدر دختر، محمد ثقفی راضی به ازدواج بود ولی «قدس ایران» رضایت نمیداد، او می ترسید روح الله چون طلبه است خشک باشد، میترسید روح الله وضع مالی مناسبی نداشته باشد، میترسید مجبور شود برای سکونت از تهران به قم برود. اما همه اینها پس از 10 ماه و به واسطه یک خواب تمام میشود.

قدس ایران ثقفی در خواب میبیند در اتاقی سه سید نورانی نشستهاند، از پیرزنی در مورد آنها میپرسد و پاسخ میشنود که حضرت محمد(ص)، حضرت علی (ع) و امام حسن (ع) هستند. پیرزن میگوید: تو از آنها بدت میآید؟! قدس ایران پاسخ میدهد: « اینها ائمه (ع) من هستند، خیلی هم دوستشان دارم.»

این خواب را برای خدمتکار منزل تعریف میکند و تعبیرش را میشنود که چون تو این سید را رد میکنی این خواب را دیدهای. همین خواب کافی بود تا او به سید روحالله خمینی (ره) پاسخ مثبت بدهد و به خانه بختی برود که عشق در آن موج میزد.

عروس آقا

حکایت سادگی ازدواج امام خمینی (ره) در ازدواجهای بزرگان و بزرگزادگان دیگر هم وجود دارد. آیت الله سید علی خامنه ای، در کسوت رهبری نظام هستند، تصمیم میگیرند فرزندشان، سیدمجتبی را بر کرسی دامادی بنشانند، کاندیدای این وصلت دختر خانم دکتر حداد عادل بود.

 همسر مقام معظم رهبری در سال 77 با همسر دکتر حداد عادل تماس میگیرد و اذن خواستگاری میخواهد.زمان خواستگاری پس از مطرح شدن با دکتر حداد عادل مشخص میشود.

رسم و رسوم ازدواج برای همه یکسان است، اول باید عروس را به صورت نامحسوس رویت کرد. به همین دلیل همسر مقام معظم رهبری به مدرسه محل تحصیل عروس آینده میروند. او در شرف 18سالگی و دانشآموز سال چهارم دبیرستان بود.

 ماجرا اول به همین جا ختم میشود، بعداً دکتر حداد عادل تعریف میکند: «برای کاری خدمت آقا رفتم، آقا فرمودند: خانم استخاره کردند جوابش خوب نبوده است. یک سال از این ماجرا میگذرد. مجدداً صدای زنگ تلفن خبر تازهای را روایت میکند و باز خانواده مقام معظمرهبری، اذن خواستگاری میخواهند.

 همسر رهبر معظم انقلاب به همسر دکتر حداد عادل گفته بودند: «چون دخترتان، دختر محجبه، فرهیخته و خوبی است او را پسندیدهایم. ایشان مانند همه خانوادههای ایرانی یک قواره پارچه گرفتند و به همراه سید مجتبی به خواستگاری رفتند. عروس خانم و آقا داماد همدیگر را دیدند، حرفهایشان را زدند و بله را گفتند.

 بعد از چند روز آقای حداد عادل به دیدار رهبر معظم رفت، ایشان فرمودند: «شما وضع مالی نسبتاً مناسبی دارید، اما زندگی من اینطور نیست، اگر بخواهم همه زندگی خودم را بار کنم، غیر از کتابهایم، یک وانتبار میشود، اینجا هم یک اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسوولان با من دیدار میکنند، من پول ندارم خانه بخرم، خانهای اجاره کردهام که یک طبقه مصطفی (فرزند ارشد مقام معظم رهبری) و یک طبقه هم مجتبی زندگی میکنند.

 شما با دخترتان صحبت کنید که خیال نکند حالا که عروس رهبرمیشود چیزهایی در ذهنش باشد.» پدر به دخترش این سخنان را منتقل میکند و دختر با کمال میل میپذیرد.

 مراسم بله برون برگزار میشود، رهبر معظم انقلاب، خطاب به دکتر حداد عادل میگویند: «در مورد مهریه، اختیار با شماست، ولی من برای مردم خطبه عقد میخوانم. سنت من این بوده که بیشتر از 14 سکه، عقد نخوانم و تا حالا هم نخواندهام.

 اگر بخواهید، میتوانید بیشتر از 14 سکه مهریه تعیین کنید ولی شخص دیگری خطبه عقد را بخواند، از نظر من اشکالی ندارد، چون تا حالا بیش از 14 سکه برای مردم خطبه عقد نخواندهام، برای عروسم هم نمیخوانم.»

 خانواده عروس نمیپذیرند خطبه را کس دیگری بخواند و همان 14 سکه میشود مهریه عروس خانم، رهبر معظم انقلاب یک انگشتر عقیق به عروسشان هدیه میدهند تا او نیز آن را سر سفره عقد به نشانه یک پیوند مقدس، برانگشت داماد بیندازد.

مراسم عروسی هم در همان دو اتاق منزل رهبری با حضور فامیل و جمعی از سران سه قوه و مسوولان برگزار میشود و با همین مراسم ساده دو جوان بزرگزاده به خانه بخت میروند.

ساده مانند دکتر

26 خرداد ماه سال 90، شب عید غدیرخم بود، باشگاه فرهنگی - ورزشی نهاد ریاست جمهوری از یک عروسی ساده و مذهبی میزبانی میکرد.

 آقای داماد، علیرضا نام داشت فرزند دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران، عروس خانم هم از خاندان یک شهید پرآوازه بود، شهید محمود کاوه، مراسم همزمان شده بود با وقت شرعی به افق تهران، تالار خالی همه را به سمت محوطه باشگاه هدایت میکرد.

 آنجا نماز جماعت برپا بود، صاحبان مجلس و مهمانان پس از انجام فریضه نماز، به تالار میروند، مهمانی گر چه ساده است ولی پدر داماد توجه ویژهای به پذیرایی از مهمانان دارد. عروس و داماد چند روز قبل به بیت رهبر معظم انقلاب رفته و زندگی خود را با خطبه عقد رهبری پایه گذاشته بودند.

 14 سکه بهار آزادی، به نیت 14 معصوم، مهریه عروس بود، عروسی که میدانست پای به خانوادهای گذاشته که در سادگی، دست کمی از مردم دیگر نداشت. بحثهای اقتصادی هم در این مهمانی وجود داشت و البته در قالب طنز مطرح میشد.

 به علیرضا به شوخی از یارانه مستقل و هدیه یک میلیونی تولد بچه میگفتند و پدر داماد میخندید و خوشحال بود، دیگران هم با دیدن چهره شاد و بشاش رئیسجمهوری خوشحال بودند. وی در آن ساعت، اما خود را رئیس جمهور نمیدانست، خود را پدری میدانست که باید از مهمانان دامادی پسرش پذیرایی میکرد.

شام ساده پایان بخش این مراسم ازدواج بود. عروس و داماد، پس از صرف شام، به سنت همیشگی، سوار یک ماشین ساده و معمولی شدند و تالار را به مقصدخانه بخت ترک کردند. رئیس جمهوری هم پس از این که از آشپزها و پذیراییکنندگان تشکر کرد، از باشگاه رفت تا باز هم به مشغلههای رئیسجمهوریاش برسد.

داماد شهید

عروس به گلهای قالی خیره مانده بود. چادرش را محکم میگرفت تا مبادا حجابش مشکل داشته باشد. محمود جوان، مهیای رفتن به جبهه بود ولی احساس میکرد هنوز در زندگی چیزی کم دارد. او سرش را بالا آورد و گفت: «میخواهم دینم کامل شود، میخواهم ازدواج کنم تا شهید شوم.»

داماد همان کسی است که علیرضا احمدینژاد، فرزند رئیس جمهور، داماد خانواده آنها شده، «شهید محمود کاوه» عروس همیشه آرزو داشت با یک سید ازدواج کند تا عروس حضرت زهرا (س) شود ولی محمود که سید نبود.

به هر حال او تصمیمش را گرفت، بله را گفت،قرار بود برای خرید عروسی به بازار بروند. شب تا صبح با این فکر که چه بخرد و چه نخرد، خوابش نبرد، اما صبحانه را که خورد فهمید محمود به جبهه کردستان رفته است، این رفتن 8 ماه طول کشید و ...

عروس جوان

8 ماه تمام، نگران مرد آیندهاش بود. یک شب از جبهه زنگ زد و گفت: بساط عروسی را راه بیندازید، میخواهم زود بیایم و زود برگردم. میخواهم تهران بروم، میآیی؟ «عروس گفته بود که میآید و محمود همان را به حساب ماه عسل گذاشته بود.»

عروس و داماد، در تهران راه جماران را در پیش گرفتند و رفتند محضر امام (ره) و خطیب عقدشان رهبری بود که یک اشارهاش محمود را به مرز شهادت میبرد. آن روز امام (ره) یک قرآن امضا کرد و به عروس و داماد هدیه داد، دعایشان کرد و این زوج جوان هم به خانه بخت رفتند. داماد اما پای ماندن نداشت، یک روز بار سفر را بست و رفت و روز دیگر خبر سفر سرخش در شهر پیچید.

تفسیر عشق

یک تقویم سازمان امل به دستش رسید، نقاشیهای آن را نگاه میکرد که یکی از آنها چشمش را گرفت. یکی از نقاشیها زمینهای کاملاً سیاه داشت و وسط آن سیاهی شمع کوچکی میسوخت.

زیر این نقاشی به زبان عربی نوشته شده بود: «من ممکن است نتوانم این سیاهی را از بین ببرم ولی با همین روشنایی کوچک فرق ظلمت و نور و حق و باطل را نشان میدهم.»

این نقاشی و این نوشته، او را بشدت تحت تأثیر قرار داد و به همین دلیل یک روز با یکی از دوستانش به سازمان رفت. در طبقه اول او به آقایی معرفی شد، اسمش مصطفی بود، مصطفی چمران، لبخندی بر لب داشت و چهرهاش مهربان بود. دختر جوان، جاخورد، فکر میکرد چون مصطفی مرد جنگ است باید چهرهای عبوس داشته باشد اما آن لبخند و آن آرامش او را غافلگیر کرد.

 مصطفی گفت: «ما خیلی منتظر شما بودیم» دختر جوان از دوستش به آرامی پرسید مطمئنی این همان مصطفی چمران است و دوستش مطمئن بود. مصطفی یک تقویم، مثل همان تقویم سازمان امل به «غاده» داد، غاده (دختر جوان) گفت که آن را دیده است با همه تابلو هایش و دوست دارد آن کسی که نقاشی نور و تاریکی را کشیده ببیند، مصطفی گفت: «خودم کشیدهام» و غاده متعجب این حرف را باور کرد.

 شگفت آورتر این که، مصطفی همه نوشته های غاده را هم خوانده بود و از حفظ همه آنها را باز خوانی میکرد. عشق در همین گفتوگو جوانه زد و چنان سایه افکند که حتی غاده متوجه نشده بود سر مصطفی مو ندارد! وقتی به او گفتند، باور نکرد و کار به جایی رسید که با دوستانش سر مودار بودن یا نبودن سر مصطفی مجادله کرد. وقتی مصطفی برای خواستگاری آمد، غاده همان دم در، شروع کرد به خندیدن، او تازه به قدرت عشق پی برده بود.

 این عشق به سرانجام ازدواج رسید و مصطفی و غاده پای سفره عقد نشستند. مصطفی به او یک روسری گلگلی داده بود و گفته بود که بچههای موسسه دوست دارند شما را با روسری ببینند و او از آن روز همان روسری را سرمیکرد.

آن اوایل پدر غاده مخالف بود ولی این دختر جوان تصمیمش را گرفته بود، آنقدر عاشق بود که برای اولین بار در 25 سال عمرش بخواهد پدرش را ناراحت کند. در جواب پاسخ منفی پدرش گفته بود: «میروم، امام موسی صدر که حاکم شرع است، اجازه دادهاند» پدر که دید راهی ندارد به سختی رضایت داد.

 غاده در همه آن تاریکیها، شمع حقیقت را یافته بود، 9 ماه بود که مصطفی را میشناخت، او با همه فرق میکرد، جور دیگری بود، جوری که غاده مغرور را عاشق خود کرده بود. سر سفره عقد، کادوی داماد را باز کرد، یک شمع بود. مصطفی یک جلد قرآن کریم مهرش کرد و تعهد داد که غاده را در راه تکامل، اهل بیت و اسلام هدایت کند.

 مهمانان در مراسم پچپچ میکردند. آنها میگفتند قرار است مصطفایی که 20 سال از غاده بزرگتر است او را کجا ببرد؟ کجا خانه گرفته؟ رفتند و دیدند یک اتاق است با چند صندوق میوه به جای تخت، هیچ کس باورش نمیشد اما غاده آن اتاق را، آن سادگی را، آن بیریایی را دوست داشت. او عاشق مصطفی شده بود، عشقی که هنوز هم او را نوازش میدهد.

گردآوری : گروه اینترنتی پرشین وی

شنبه 21/11/1391 - 9:23
تغذیه و تناسب اندام

5 نشانه ای که یعنی شما چربی سوزانده اید

1. تنگ ترین شلوارهای جین شما، به نظرتان راحت تر می شوند.

به گزارش پرشین وی لباس ها بهترین نشانه کم شدن وزن هستند. پس اگر شلوار جین های قدیمی و تنگ شما اکنون دوباره قابل استفاده شده اند ، پس باید به خود امیدوار باشید که در راه کم کردن وزن موفق عمل کرده اید.

 2. اندازه های بدنتان تغییر کرده است.

به این معنی که سایز دور کمر، دور بازو ، دور سینه کم کم کاهش پیدا کرده اند. چربی بیشتر از ماهیچه فضا اشغال می کند ، بنابراین وقتی چربی می سوزانید به این معنی است که سایز بدن نیز کم می شود.

 3. انرژی تان در طول روز کم نمی شود.

 در کل روز خود را پر انرژی می یابید. وقتی چربی بسوزانید این روند اتفاق می افتد. وقتی بدن به کربوهیدرات هایی که می خورید وابسته می شود، شما محدود می شوید به اینکه در زمان دریافت کربوهیدرات با انرژی بوده و در خلاء آن احساس خستگی کنید. ولی وقتی چربی به عنوان یک منبع سوختی استفاده شود، سطح انرژِی در تمام روز پایدار و ثابت خواهد ماند.

 4. وزنتان به طور پیوسته رو به کاهش است.

وزن رو به کاهش نشان دهنده آن است که بالاخره شما در حال چربی سوزاندن هستید. به گزارش پرشین وی در مراحل ابتدایی ، وزن ، میزان قابل اعتمادی برای پی بردن به این که آیا چربی سوزانده اید یا خیر به حساب نمی آید ، چرا که از دست دادن وزن در ابتدا به دلیل از دست دادن آب بدن است. ادامه دار شدن روند کاهش وزن گویای این خواهد بود که چربی سوزانده اید.

 5. درباره خود احساس خوبی دارید.

 همچنان که وزن کم می کنید، فی النفسه بدن شما احساس خوبی خواهد گرفت! ایجاد تصویر مثبت از خود و همچنین اعتماد به نفس فردی ظاهر شده و تمام هورمون های "احساس خوب" از بدن آزاد می شود و باعث حس خوب نسبت به خود شده و در کل خوشحال شوید.

این نشانه ها برخی از نشانه هایی است که می توانید نسبت به اینکه آیا چربی سوزانده اید یا خیر اطلاعاتی از خود به دست آورید. ولی اگر می خواهید بیش از پیش مطمئن شوید می توانید به کارشناسان مربوطه تناسب اندام و .. مراجعه کنید .

 تهیه و ترجمه: گروه سلامت پرشین وی

بخش اختصاصی پرشین وی

پنج شنبه 19/11/1391 - 19:59
آلبوم تصاویر

"زن بدون صورت" و یا "شبح هیلبرون" عناوینی است که پلیس به زنی لقب داده که تصور می شود یک قاتل سریالی خطرناک است.

 به گزارش پرشین وی از آن جهت وی را با این القاب می خوانند که هیچ کس تاکنون موفق به شناسایی یا دیدن این زن نشده و تنها سرنخ موجود از وی شواهد DNA موجودی است که در چندین صحنه قتل در استرالیا ، فرانسه و آلمان از سال 1993 تا 2009 از وی برجا مانده است.

 

 زن بی صورت دنیا ، یکی از عجایب کشف نشده

 در این سه کشور شش قتل رخ داده است که از میان آنها قتل یک افسر پلیس زن 22 ساله به نام میشل کیسوتر در ناحیه هیلبرون آلمان در 25 آوریل 2007 را می توان نام برد. که در این قتل این افسر به ضرب گلوله کشته شده بود و به گزارش پرشین وی همکار مرد 24 ساله اش نیز دچار جراحات شدید شده و به کما رفت. پس از کما او چیزی از حادثه به خاطر نمی آورد . تمام سلاح های این دو افسر نیز به سرقت رفته بود.

 تنها ارتباط یافت شده در بین جرائم مربوطه شواهد DNA است که از 40 صحنه جرم که از قتل تا سرقت مختلف بودند یافت شده است.

 از جمله صحنه های جرمی که این DNA در آن یافت شده است شامل برخی موارد زیر می شود:

 - اثر بر روی فنجان، بعد از قتل پیرزن 62 ساله در سال 1993 در آلمان (آزمایش DNA درسال 2001 انجام شد.)

 - بر روی کشو کابینت آشپزخانه بعد از قتل پیرمرد 61 ساله در سال 2001 در آلمان

 - بر روی سرنگ حاوی هروئین در اکتبر 2001 در یک منطقه جنگلی در آلمان

 - در باقی مانده شیرینی های داخل یک تریلی که با زور در شب 24 اکتبر 2001 در آلمان باز شده بود.

 - بر روی یک تفنگ اسباب بازی در طی دزدی از جواهر فروشان ویتنامی در سال 2004 فرانسه

 - در سنگی که از آن برای شکستن شیشه در دزدی سال 2006 آلمان استفاده شده بود.

 - در دزدی از یک فروشگاه چشم پزشکی در سال 2007 در استرالیا

 - در ماشین پرستار امدادی که درسال 2008 در آلمان جسدش یافت شد و..

این مسئله همچنان به صورت معما باقی مانده است ولی به گزارش پرشین وی در سال 2009 دوباره به این نتیجه رسیدند که شاید اصلا شبح قاتلی وجود نداشته باشد چرا که آثار DNA بر روی دستمال های کتانی که از آن برای جمع آوری نمونه DNA استفاده شده بود نیز به دست آمد!

تهیه و ترجمه: گروه خبر پرشین وی

بخش اختصاصی پرشین وی

پنج شنبه 19/11/1391 - 19:57
آلبوم تصاویر
پنج شنبه 19/11/1391 - 19:26
آلبوم تصاویر
پنج شنبه 19/11/1391 - 19:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته