• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 27021
تعداد نظرات : 2747
زمان آخرین مطلب : 3260روز قبل
اطلاعات دارویی و پزشکی

ضد ویتامین‌ها یا اثر ویتامین را خنثی می‌کنند یا آن را از بین می‌برند و یا با ویتامین رقابت می‌کنند و بیشتر بر روی ویتامین‌های گروه A، B تاثیر می‌گذارند.
حمید عبدی متخصص تغذیه  گفت: ضد ویتامین یک مفهوم عام است، بعضی از آنها اثر ویتامین را خنثی می‌کنند، گروهی کل ویتامین را از بین می‌برند و بعضی دیگر نیز با ویتامین رقابت می‌کنند. گروه آخر در دستگاه گوارش در کنار ویتامین قرار می‌گیرند و به عنوان ویتامین جذب می‌شوند اما خاصیت آن را ندارند. 

وی افزود: ضد ویتامین‌ها بیشتر بر ویتامین‌های گروه B، A تاثیر می‌گذارند به عنوان مثال روغن‌های سرخ کردنی که چندین بار استفاده می‌شوند، ویتامین A را کاهش می‌دهند و کسانی که از این روغن‌ها مصرف می‌کنند به دلیل کمبود این ویتامین در بدن خود ممکن است، مشکلات پوستی یا چشمی پیدا کنند، همچنین چون سویای خام ضد ویتامین D است، می‌تواند استخوان‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. 

عبدی تصریح کرد: داروهایی مانند آنتی بیوتیک‌ها میکروبهای مفید ویتامین ساز روده را از بین می‌برند و به خصوص موجب عدم جذب ویتامین‌هایی نظیر گروه B می‌شود. 

وی اظهار داشت: اگر افرادی که آهن طبیعی دارند از قرص‌ها و داروهایی که آهن را بالا می‌برند، استفاده نمایند این عنصر با ویتامین‌های گروه E. C مقابله می‌کنند و در نتیجه می‌تواند افسردگی و خلق و خوی بد را در پی داشته باشد.
پنج شنبه 8/3/1393 - 11:45
عقاید و احکام

آیا می‌توان به یک باره به مکارم اخلاق رسید؟ یا اینکه رسیدن به مکارم اخلاق مراحلی دارد؟ نظر شما چیست؟
گروه فرهنگی تعامل- واژه اخلاق در لغت به معنای «سرشت و سجیه» به کار می‌رود. در عموم کتاب‌های لغت با واژه «خَلق» هم ریشه دانسته شده است. خَلق زیبا به معنای داشتن آفرینش و ظاهری زیبا و خُلق زیبا به معنای بهره‌مندی از سرشت و سجیه‌ای زیبا و پسندیده است.
علامه مجلسی، اخلاق را در اصطلاح این چنین تعریف می‌کند: «صفات و ویژگی‌های پایدار در نفس، که موجب می‌شود کارهایی متناسب با آن صفات، به طور خود جوش و بدون نیاز به تفکر و تأمل از انسان صادر می‌شود.»(2)
از امام صادق (ع) نیز نقل شده است: «بر شما باد به مکارم اخلاق، که آن بلندی و رفعت است.» (3)
و از پیامبر (ص) نیز روایت شده است: «همانا خداوند بندگانی از مردم را برای حوایج آنان آفرید، و در معروف (آن چه به خوبی شناخته شده)، رغبت می‌کنند و بخشش را مجد و بزرگواری می‌شمارند و خداوند مکارم اخلاق را دوست دارد.» (4)
از این رو، مکارم اخلاق به آن دسته از صفات اخلاقی گفته می‌شود که خداوند متعال، آن‌ها را دوست دارد و تمام صفات اخلاقی چنین نیستند. اما سۆالی که پیش می‌آید این است که آیا می‌توان به یک باره به مکارم اخلاق رسید؟ یا اینکه رسیدن به مکارم اخلاق مراحلی دارد؟
پاسخ این سوال این چنین است: بله، رسیدن به مکارم و خلق و خوی‌های والا، مراحلی دارند که عبارتند از:
مرحله اول - محاسن اخلاق

آن دسته از صفات اخلاقی است که از آن‌ها به نیکویی یاد می‌شود، اما ممکن است مجد و بزرگواری و جوانمردی در آن نباشد، بلکه انسان گاهی به خاطر آن که بتواند خود را میان مردم مطرح سازد، یا آسایش خود را فراهم نماید، یا به هدف غیر والای دیگری نایل شود، خود را با آن توصیف می‌کند.
مثلاً یك شخص، صفت خوش رویی را نشان می‌دهد، چون دوست دارد که در جامعه محبوب باشد و مردم او را بستایند؛ بنابراین، خود را به این صفت آراسته می‌سازد، برای این که یکی از خواسته‌هایش یعنی محبوب بودن را تحقق بخشد. اما همین شخص هنگام رسیدن به خانه، با همسر و خانواده‌اش  عبوس است و با آن‌ها بد اخلاقی می‌کند!
علامه مجلسی، اخلاق را در اصطلاح این چنین تعریف می‌کند: «صفات و ویژگی‌های پایدار در نفس، که موجب می‌شود کارهایی متناسب با آن صفات، به طور خود جوش و بدون نیاز به تفکر و تأمل از انسان صادر می‌شود.»
یا در مثال دیگر، شخصی به مستمندان کمک می‌کند تا مردم بگویند که او چه انسان بزرگواری است، اما همین فرد، در جایی که دیگران او را در حال کمک نبینند، کمکی نمی‌کند. از این رو، محاسن اخلاقی ممکن است گاهی با انگیزه‌های غیر الهی و با هدف دست‌یابی به تمایلات نفسانی انجام شود و از این جهت با گناه قابل جمع است، ولی از طرفی می‌تواند مقدمه ای بر ای رسیدن به مکارم اخلاق باشد.
در این باره امیرالمۆمنین علی (ع) می‌فرمایند: «ذلّلوا أخلاقکم بالمحاسن وقودها إلی المکارم» (5)؛ یعنی: «اخلاق خود را با نیکی‌ها (محاسن) رام کنید و به سوی مکارم (خلق و خوی‌های والا) بکشانید.» یعنی این که راه به سوی مکارم اخلاق، ابتدا داشتن محاسن اخلاق است؛ و در راه به سوی کمال، انسان ابتدا باید محاسن اخلاقی داشته باشد تا بتواند به درجات بالای اخلاق برسد.
همچنین از امیرالمۆمنین علی (ع) روایت شده است: «أحسن الأخلاق ما حملک علی المکارم»؛ یعنی «نیکوترین اخلاق، آن است که تو را به مکارم اخلاق وا دارد.» (6)
و نیز آن حضرت در سفارش خود به فرزندش امام حسن (ع) می‌فرمایند: «پسرم؛ بهره خود را از ادب قطعی کن. ادب راهنمای مرد است به مکارم اخلاق.» (7)
مرحله دوم- مکارم اخلاق

رفتارهایی که معیار انسانیت است و از بزرگواری و طبع بالا و تعالی روحی و معنوی انسان حکایت می‌کند، در زمره مکارم اخلاق قرار می‌گیرد. مکارم اخلاق بسیار بالاتر از محاسن اخلاق است. زیرا مکارم اخلاق، در نفس ایجاد عادت می‌کنند و آن را تربیت می‌نمایند و باعث می‌شوند که بر خوی‌های نیکو ملازمت کنند.
کسی که از جهت سن، بیشتر عمر کرده، اصطلاحاً می‌گویند بزرگ‌تر است. کسی که دارای ثروت و املاکی است، ممکن است مردم او را بزرگ پندارند. ولی مکارم اخلاق به این معنی نیست، مکارم اخلاق به معنای بزرگواری نفس و طبع بلند است.
ممکن است کسی از نظر مقام، خیلی پایین باشد ولی دارای بزرگواری نفس باشد؛ ممکن است کسی تمکن مالی نداشته باشد، ولی دارای رفعت نفس باشد. مکارم اخلاق به معنای پایبندی به تمام خصلت‌های نیک است، حتی اگر با شهوات و غرایز سازگار نباشند.
مکارم اخلاق یعنی سه روز از غذای خود گذشتن و سه روز گرسنه ماندن، تا یتیم و مسکین و اسیر سیر شوند. مکارم اخلاق یعنی این که فرد دشمن و ناصبی، به پدرش امیرالمۆمنین(ع) ناسزا بگوید و او در جواب، با خوش‌رویی او را مهمان کند و او را از انواع غذا و لباس لبریز کند. مکارم اخلاق یعنی در هنگام مرگ وصیت کند که با قاتلم مدارا کنید و او را از آنچه می‌خورید غذا دهید. آری؛ پیامبر مبعوث گشت تا این مکارم اخلاق را کامل کند. تا به دنیا نشان دهد که این‌گونه بودن محال نیست و افرادی هستند که به این مقام والا رسیده‌اند.
رفتارهایی که معیار انسانیت است و از بزرگواری و طبع بالا و تعالی روحی و معنوی انسان حکایت می‌کند، در زمره مکارم اخلاق قرار می‌گیرد. مکارم اخلاق بسیار بالاتر از محاسن اخلاق است.
گذشته از سفارشات دین و مذهب، به عنوان یک انسان، رسیدن به اخلاق والا مورد مدح است و جامعه نیز چنین فردی را مورد تحسین قرار می‌دهد، آن چنان که امیرالمۆمنین علی(ع) می‌فرمایند: «اگر ما امید بهشت نداشتیم و از آتش نمی‌ترسیدیم و پاداش و کیفری نبود، هر آینه برای ما سزاوار بود که مکارم اخلاق را درخواست کنیم، زیرا مکارم اخلاق از چیزهایی است که انسان را به راه موفقیت و دست یابی به هدف نزدیک می‌کند.» (8)
مردی از امیرالمۆمنین(ع) درخواست کرد، صفات اخلاقی پیامبر اکرم(ص) را بشمارد. مولا فرمود: «تو نعمت‌های دنیا را بشمار تا من نیز اخلاق پیامبر را برایت بشمارم.» آن مرد گفت: «چگونه ممکن است نعمت‌های دنیا را بشمارم با اینکه خداوند در قرآن می‌فرماید:(وإن تعدّوا نعمة اللهِ لاتحصوها) اگر نعمت‌های خدا را بشمارید به پایان نخواهند رسید.» امیرالمۆمنین(ع) فرمود: «خداوند متعال در قرآن تمام نعمت دنیا را کم می‌داند:(قل متاعُ الدنیا قلیلٌ) بگو متاع دنیا اندک است و اخلاق پیامبر اکرم(ص) در قرآن، عظیم و بزرگ شمرده شده است:(و انُّک لعلی خُلقٍ عظیمٍ) همانا تو را خویی بسیار بزرگ است. اینک تو چیزی که کم است نمی‌توانی بشماری، من چگونه چیزی که عظیم و بزرگ است برشمارم؟ ولی همین قدر بدان، اخلاق نیکوی تمام پیامبران به وسیله رسول اکرم(ص) تمام شد. هر یک از پیامبران، مظهر یکی از اخلاق پسندیده بودند، چون نوبت به آن حضرت رسید، تمام اخلاق پسندیده را جمع کرد. از این رو حضرت فرمود: «انی بعثت لاتمم مکارم الخلاق» من برانگیخته شدم، تا اخلاق نیکو را تمام کنم. (9)
به خودمان بنگریم

حال ما با ادعای مسلمان بودن، آیا اخلاق پیامبر را در خود می‌بینیم؟ بنا به نقل روایات، پیامبر (ص) به گونه‌ای بشاش و خوش‌رو بودند که هرکس نگاهش به چهره آن حضرت می‌افتاد، غم و نگرانی‌هایش را فراموش می‌کرد و مثلاً اگر گرسنه بود، با کسی دعوا داشت، بیمار بود یا درگیر مشکلی بود، با نگاه کردن به چهره آن حضرت، همه این‌ها را فراموش می‌کرد.
آیا ما با خود اندیشیده‌ایم که آیا مردم جامعه هنگام دیدن‌مان، این حالت به آن‌ها دست داده است؟ یا اینکه برخلاف این امر، با خود آرزو می‌کنند لحظه‌ای زودتر از كنارشان دور شوم؟ آیا اخلاق ما به درجه‌ای رسیده است که حتی به اندازه کمی به مکارم اخلاق پیامبر (ص) و اهل بیت (علیهم‌السلام) نزدیک شده باشیم؟ هر جمعه دست به دعا برمی‌داریم که: «خدایا ظهور حضرت مهدی(عج) را نزدیک کن»، ولی آیا سفره دل را برای آمدنش آماده کرده‌ایم؟
پنج شنبه 8/3/1393 - 11:9
اخبار

حجت الاسلام ابراهیم زكزكی، رهبر شیعیان نیجریه در حسینیه بقیه‌الله شهر زاریا و در جمع شیعیان این كشور نكات مهمی را درباره برنامه كشورهای غربی در نیجریه افشا كرد.وی با اشاره به ربایش دختران نیجریایی توسط گروه بوكوحرام، این اقدام را پوششی جدید برای مداخله غرب در نیجریه عنوان كرد و گفت:ربودن دختران، راه را برای دخالت و حضور نظامی آمریكا و اسرائیل در نیجریه صاف كرد. گروه بوكوحرام چیزی جز پوشش عملیاتی برای بالكانیزه كردن نیجریه و سرقت منابع آن به نام جست‌وجو برای یافتن شورشیان نیست.وی خطاب به كسانی كه در نیجریه علیه بوكوحرام و ربودن دختران نیجریایی تظاهرات می‌كنند، گفت: تظاهرات‌كنندگان باید علیه گودلاك جاناتان رئیس‌جمهور نیجریه و همكارش "شیكائو"(رهبر بوكوحرام) تظاهرات كنند چراكه این دو یكی هستند.و رهبر بوكو حرام زیر نظر ارتش نیجریه فعالیت می‌كند. به گزارش شیعه‌نیوز وی پرده‌های دیگری از پرونده دختران ربوده شده نیجریایی را افشا و گفت: "شیكائو"، رهبر بوكوحرام هم‌اكنون در یك پادگان نظامی سری در مكانی امن نگهداری می‌شود.
پنج شنبه 8/3/1393 - 11:7
آشپزی و شیرینی پزی
 

ساندویچ شاورما مكزیكى, پخت ساندویچ شاورما مكزیكى

 

آماده سازی :90 دقیقه
پخت : 45 دقیقه


مواد لازم جهت تهیه ساندویچ شاورما مكزیكى برای 6 نفر:

گوشت  خلال شده 250 گرم 
 نان تورتیلا مكزیكى آماده 12  عدد   
فلفل دلمه ای رنگی سبز ، قرمز ، زرد ، خلال شده 3  عدد
خیارشورخلال شده به میزان لازم 
پیاز سفید  خلال شده   1 عدد  بزرگ
 گوجه فرنگی خلال شده 2 عدد
پودر فلفل قرمز به میزان لازم کمی
 روغن زیتون    به میزان لازم     
نمک   به میزان لازم   

 
مواد لازم براى سس گوشت:

 ماست نصف لیوان 
 ادویه مخلوط مخصوص شاورما 1 قاشق غذاخورى
آب لیمو نصف استكان
پیاز رنده شده 1 عدد كوچك
سماق  1 قاشق مرباخورى
 فلفل سیاه 1 قاشق چایخورى
نمك کمی

 
مواد لازم براى سس ساندویچ شاورما

ماست   1 لیوان
 ارده  2 قاشق غذاخوری
نمک کمی
 روغن زیتون 1 قاشق غذاخوری
آب لیمو 1 قاشق غذاخوری
سیر 1 حبه نرم شده

 
گوشت خلال شده را در ظرف بلورى ریخته و تمام مواد سس گوشت را روى آن بریزید و خوب مخلوط كنید.

 

سپس ظرف گوشت را به مدت 2 ساعت در یخچال قرار دهید تا مواد سس جذب گوشت شود.بعد گوشت را در ظرف پیرکسی ریخته و در فری که از قبل گرم کرده اید به مدت نیم ساعت با حرارت 175درجه سانتیگراد قرار دهید تا وقتیکه روی گوشت کمی برشته شود.

 

سپس پیاز در تابه اى نسوز ریخته با كمى روغن زیتون تفت دهید سپس فلفل دلمه اى و كمى پودر فلفل قرمز و گوشت كه از قبل آماده كرده اید به آن اضافه كنید و دو باره به مدت 5 دقیقه تفت دهید بعد از روى حرارت بردارید كمى كه خنك شد خیار شور و گوجه فرنگى به آن اضافه كنید وخوب مخلوط كنید . بعد تمام مواد سس شاورما را خوب مخلوط كنید .

 

بعد یك قاشق غذاخورى از سس شاورما روى نان تورتیلا بكشید سپس كمى از مواد گوشت آماده شده روى نان بگذارید بعد روى مواد كمى سس بریزید و آن را بپیچانید و به مدت 2 دقیقه در ساندویچ ساز كه از قبل گرم شده بگذارید ... نوش جان
 
اگر نان تورتیلا آماده گیرتان نیامد میتونید خودتان در خانه تهیه كنید .
 
نان تورتیلا مكزیكى :

مواد لازم : 

آرد سفید 4 پیمانه
 بیكینگ پودر یک قاشق چایخورى
 روغن مایه نصف پیمانه
نمك بمقدار لازم
 آب ولرم یک پیمانه

 
طرز تهیه نان تورتیلا مكزیكى :
آرد سفید را در کاسه بزرگی ریخته بیكینگ پودر و روغن رابه آن افزوده خوب مخلوط می کنیم سپس نمك را در آب مخلوط كرده و آرام آرام به مخلوط آرد اضافه می کنیم و خوب ورز میدهیم به طورى که خمیر به دست نچسبد بعد روی خمیر را پوشانده و به مدت یك ساعت کنار می گذاریم تا استراحت كند سپس خمیر را به 12 قسمت تقسیم می کنیم و هر قسمت را به صورت دایره به كمك وردنه باز میكنیم و ضخامت خمیرى كه باز میكنیم باید حدود 4 میلیمتر باشد .

 

بعد تابه اى مناسب براى پختن نان روى حرارت ملایم قرار میدهیم و بعد از گرم شدن تابه ، خمیر را درون آن انداخته و میگذاریم دو طرف نان پخته شود بقیه خمیرها را به همین روش مى پزیم .


مراقب باشید نان ها را زیاد روى حرارت نگذارید و خیلى نپزید چون كاملا خشك مى شوند بعد از پخت نان ها را در یك دستمال تمیز بپیچید تا خشك نشود .
 

ساندویچ شاورما مكزیكى, پخت ساندویچ شاورما مكزیكى


گوشت خلال شده را در ظرف بلورى ریخته و تمام مواد سس گوشت را روى آن بریزید و خوب مخلوط كنید.سپس ظرف گوشت را به مدت 2 ساعت در یخچال قرار دهید تا مواد سس جذب گوشت شود .بعد گوشت را در ظرف پیرکسی ریخته و در فری که از قبل گرم کرده اید به مدت نیم ساعت با حرارت 175 درجه سانتیگراد قرار دهید تا وقتیکه روی گوشت کمی برشته شود ...
 

ساندویچ شاورما مكزیكى, پخت ساندویچ شاورما مكزیكى


سپس پیاز در تابه اى نسوز ریخته با كمى روغن زیتون تفت دهید بعد فلفل دلمه اى و كمى پودر فلفل قرمز و گوشت كه از قبل آماده كرده اید به آن اضافه كنید و دو باره به مدت 5 دقیقه تفت دهید بعد از روى حرارت بردارید كمى كه خنك شد خیار شور و گوجه فرنگى به آن اضافه كنید وخوب مخلوط كنید .
 

ساندویچ شاورما مكزیكى, پخت ساندویچ شاورما مكزیكى

 
بعد تمام مواد سس شاورما را خوب مخلوط كنید ...   
بعد یك قاشق غذاخورى از سس شاورما روى نان تورتیلا بكشید ...
 

ساندویچ شاورما مكزیكى, پخت ساندویچ شاورما مكزیكى

 
سپس كمى از مواد گوشت آماده شده روى نان بگذارید بعد روى مواد كمى سس بریزید و آن را بپیچانید ...

 

ساندویچ شاورما مكزیكى, پخت ساندویچ شاورما مكزیكى

 
و به مدت 2 دقیقه در ساندویچ ساز كه از قبل گرم شده بگذارید ... نوش جان
 

ساندویچ شاورما مكزیكى, پخت ساندویچ شاورما مكزیكى

 

منبع :beryooni.com

پنج شنبه 8/3/1393 - 11:5
کاردستی و خیاطی
 

قلاب دوزی, پیشینه قلابدوزی, هنرهای دستی

پیشینه قلابدوزی در ایران به سال ۵۵۰ پیش از میلاد می‌رسد و باستان‌شناسان در منطقه لولان نمونه‌هایی از قلاب‌دوزی و ملیله‌دوزی یافته‌اند. قلاب دوزی به سه روش اجرا می‌شود: قلاب‌دوزی ساده، قلاب‌دوزی برجسته و قلاب‌دوزی معرق. قلاب‌دوزی معرق زیباتر و پرکارتر است؛ در این روش ماهوت رنگی را در شکل‌های موردنظر بریده و بر زمینه کار، روی گلبرگها و برگ‌ها قرار می‌دهند و دور آن‌ها را با کمک قلاب به پارچه زمینه متصل می‌کنند.

 

قلاب مورد استفاده برای قلاب‌دوزی فلزی است و نوک آن برخلاف قلاب‌های معمولی انحنا ندارد و تیز است. یک بریدگی مورب نیز در ۵ میلی‌متری نوک قلاب وجود دارد. جَریده ابزار دیگر قلاب‌دوزی است و مانند گیره، یک قسمت از پارچه را در دهانه آن قرار می‌دهند و به کمک زانو آن را به هم فشار می‌دهند تا پارچه خارج شود. سپس سر نخ رنگی را گره می‌زنند و قلاب را از روی پارچه به درون فرو می‌کنند و گره را در شیار مورب قلاب گیر می‌دهند و قلاب را از پارچه بیرون می‌کشند. به این ترتیب از نخ یک نیم‌دایره درست می‌شود. این کار را آنقدر تکرار می‌کنند تا خطوط طرح به شکل زنجیروار دوخته شود.

پارچه زمینه برای قلاب دوزی معمولاً ماهوت مرغوب به رنگ‌های سیاه، آبی تیره، زرشکی، قرمز تند و قهوه‌ای است. جنس نخ‌ها نیز ابریشم طبیعی و تابیده در رنگ‌های مختلف است.
از کارهای قلابدوزی برای رومیزی، رویه کرسی، جاقرآنی و … استفاده می‌شود.

 

قلاب دوزی, پیشینه قلابدوزی, هنرهای دستی

 

شیوه ی كار قلابدوزان به این صورت است كه ابتدا روی یك چهارپایه ی كوتاه، نشسته و یك قسمت از پارچه را در لای دهانه ی جریده قرار داده و به كمك زانوانشان آن را به هم می فشرند تا پارچه خارج نشود آنگاه یك سرنخ را گره زده و در حالیكه قلاب را از روی پارچه به داخل فرو برده اند گره را در شیار قلاب استوار نموده و آنرا از پارچه بیرون می كشند و در شرایطی كه نخ خارج شده از پارچه حالت یك نیم دایره را به خود گرفته در فاصله یی معین، مجددا قلاب را به داخل پارچه فرو برده و نخ را بر روی شیار قلاب استوار كرده و قلاب را از پارچه خارج می نمایند.


به این ترتیب نیم دایره ی قبلی سفت شده و بر روی كار می نشیند، در حالیكه نیم دایره ی جدیدی كه به وجود آمده به صنعتگر امكان میدهد تا مجددا قلاب را به داخل پارچه فرو برد و با تكرار این حالت است كه نقشی زنجیره یی بر پارچه می نشیند.
از قلاب دوزی در حال حاضر برای تزئین سجاده، جا قرآنی، لبه پرده، رو میزی، رویه كوسن، لبه یقه، دامن پیش سینه ی لباسهای زنانه، رئیه ی دمپایی های زنانه، كلاهك آباژور – سقف آویزهای پارچه یی و … استفاده به عمل می آید.
منبع:irandeserts.com

پنج شنبه 8/3/1393 - 11:3
عقاید و احکام
 

حکم مالی که پیدا می کنیم چیست,احکام پیدا کردن مال,پیدا کردن مال,حکم پیدا کردن مال

امام صادق علیه السلام: بهترین كار انسان درباره «لقطه»، كه آن را مى یابد، این است كه از زمین برندارد و دست بدان نزند. اگر مردم آنچه را مى یابند برندارند، صاحبش مى آید و آن را برمى دارد.

لُقَطَه مال گمشده اى است که یافت مى شود و مالكش معلوم نیست، «لُقَطَة» مى گویند.

بهترین كارى كه انسان در برخورد با اشیاى گمشده مى تواند انجام دهد، همان است كه امام صادق علیه السلام توصیه فرموده است: (من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 3، ص 190) بهترین كار انسان درباره «لقطه»، كه آن را مى یابد، این است كه از زمین برندارد و دست بدان نزند. اگر مردم آنچه را مى یابند برندارند، صاحبش مى آید و آن را برمى دارد».
 
شرایط لقطه
 1- گم شدن؛ به این معنا كه صاحب مال، آن را گم كرده باشد. بر اساس این شرط، عوض شدن كفش ها، لباس و مانند آن یا آنچه از دست غاصب و سارق مى گیرند، «لقطه» محسوب نمى شود (تحریرالوسیله، ج 2، ص 200، م 1) و از احكامى دیگر برخوردار است.

2- ناشناخته بودن مالك.


3- برداشتن؛ به این معنا كه چیزى براى انسان لقطه شمرده مى شود كه آن را از زمین بردارد.

وقتى كسى مالى مى یابد و به كسى دیگر نشان مى دهد تا او آن را بردارد، همان كسى كه مال را برداشته مسئول است. اگر كسى چیزى ببیند و به گمان این كه مال خود اوست آن را بردارد و سپس معلوم شود كه مال او نیست، آن چیز از حكم «لقطه» برخوردار است. همچنین اگر كسى مال گمشده را بردارد و به كنارى بگذارد، آن چیز از حكم «لقطه» برخوردار مى شود ولى چنانچه با پا یا دست آن را كنار بزند، حكم «لقطه» بر آن جارى نیست.

 وظایف یابنده
الف) اعلام:

1- مالى كه انسان پیدا مى كند اگر نشانه اى داشته باشد كه به واسطه آن، صاحبش معلوم شود. احتیاط واجب آن است كه از طرف صاحبش صدقه بدهد (و نیازى به اعلام ندارد).

2- اگر مال پیدا شده، نشانه دارد و ارزش آن یك درهم (6/12 نخود نقره سكه‌دار یا 12/3 گرم) و بیشتر باشد، واجب است بى درنگ آن را اعلام كند و چنانچه به عمد اعلام نكند و تأخیر بیندازد، افزون بر این كه معصیت كرده، باز هم واجب است اعلام كند.

3- اگر مال پیدا شده نشانه‌دار است و ارزش آن كمتر از مقدار یاد شده باشد، یابنده مى تواند همان موقع بدون اعلام، مالكش شود. در این صورت، اگر مالك پیدا شود و مال از بین نرفته باشد، باید آن را به صاحبش بازگرداند و اگر از بین رفته، ضامن نیست.

ب) مدت و چگونگى اعلام:
1- مدت اعلام یك سال كامل است؛ بدین گونه كه خود یا كسى از طرف او، در هفته اول، هر روز و سپس در هر هفته یك بار در محل اجتماع مردم و اماكن عمومى اعلام كند.

2- اگر مال پیدا شده، مانند میوه، سبزى و گوشت فاسد شدنى است، باید تا آخرین فرصتى كه فاسد نمى شود نگه دارد، سپس آن را قیمت كرده و خود مصرف مى كند و یا این كه مى فروشد و قیمت آن را براى صاحبش نگه مى دارد و در هر دو صورت باید خصوصیات جنس را حفظ كرده و به مدت یك سال اعلام كند. اگر در این مدت صاحبش آمد در صورتى كه فروخته باشد قیمتش را به او پس مى دهد و اگر خود مصرف كرده باشد غرامتش را مى پردازد و اگر در این مدت صاحبش پیدا نشد چیزى بر عهده او نیست.

ج) نیافتن صاحب مال:
چنان چه پس از یك سال اعلام صاحب مال پیدا نشود، در صورتى كه مال را در غیر حرم مكه یافته است، میان سه كار مخیر است:

الف) آن را براى خود بردارد با ضمانت (كه اگر صاحب مال پیدا شود، به او بازگرداند).

ب) آن را صدقه دهد، با ضمانت.

ج) به طور امانت آن را نگاه دارد، بدون ضمانت.


سۆال: اگر كسی چیزی را پیدا كند و دیگری بگوید مال من است در چه صورتی می‌تواند مال را به او بدهد؟

جواب: در صورتی می‌تواند به او بدهد كه نشانه‌های آن را بگوید و یقین پیدا كند كه آن چیز مال او است ولی اگر ذكر نشانه‌ها فقط موجب گمان مالك بودنش باشد مخیر است كه به او بدهد یا از دادن به او خودداری نماید. (ر.ک: توضیح المسائل حضرت امام (ره)، م 2577)

 سۆال: اگر كسی به مسجد برود و كفشش را ببرند آیا می‌تواند كفش دیگری را كه جای آن گذاشته‌اند ببرد؟

جواب: اگر كفش او را ببرد و كفش دیگری به جای آن بگذارند چنانچه بداند كفشی كه مانده مال كسی است كه كفش او را برده در صورتی كه از پیدا شدن صاحبش مأیوس و یا برایش مشقت داشته باشد می‌تواند به جای كفش خودش بردارد ولی اگر قیمت آن از كفش خودش بیشتر باشد باید هر وقت صاحب آن پیدا شد زیادی قیمت را به او بدهد و چنانچه از پیدا شدن او ناامید شود باید با اجازه حاكم شرع زیادی قیمت را از طرف صاحبش صدقه بدهد و اگر احتمال دهد کفشی که مانده مال کسی نیست که کفش او را برده حکم مجهول المالک را دارد یعنی باید از صاحبش جستجو کند و اگر از پیدا شدن او نا امید شد از طرف او به فقیر غیر سید صدقه دهد. (ر.ک: توضیح المسائل حضرت امام (ره)، م 2581)

 چند استفتاء از محضر مبارک آیة الله علوی گرگانی دام ظله:
س1 - گاهى اوقات انسان به اموال مجهول المالك نظیر خودكار، پول و غیره در كوچه و خیابان برخورد مى‏كند یابنده با چه شرایطى حقّ تصرّف دارد ؟

ج1 - در صورتى كه مال پیدا شده نشانه دارد و قیمت آن 12/6 نخود نقره سكه دار كمتر باشد و صاحب آن معلوم نباشد مى‏تواند به قصد این كه ملك خودش شود بردارد، البتّه چنانچه در حرم خدا نباشد .

 س2 - فردى در میان كتابش مبلغى پول پیدا كرده و نمى‏داند كتاب را از چه كسى خریده است آیا مى‏تواند تصرّف كند ؟

ج2 - اگر شواهد و قرائنى نداشته باشد كه دلالت كند پول مال دیگرى است حكم این است كه مال خودش مى‏باشد در غیر این صورت برداشتن آن مشكل است و اگر صاحب را مى‏شناسد به او مى‏دهد و اگر نمى‏شناسد حكم مال مجهول المالك پیدا مى‏كند و باید به حاكم شرع بدهد .
 
س3 - اگر كسى مالى پیدا كرد و قصد انجام به وظیفه را در حال یا آینده نداشت در صورتى كه آن مال همراهش باشد نماز خواندن چه صورت دارد ؟

ج3 - نماز خواندن با آن اشكال دارد .

 س4 - حكم اموالى را كه بچّه انسان پیدا مى‏كند چیست ؟

ج4 - ولىّ او به وظایف لقطه عمل كند .

 س5 - اگر كسى مال لقطه (پیدا شده) را برندارد لكن با دست یا پا جابجا كند آیا مسئول است ؟

ج5 - ضامن است .
 
س6 - شخصى چهار عدد گوسفند را پیدا كرده بعد از مدّتها اعلان صاحب آن پیدا نشده در این مدّت هم گوسفندان نما داشته و هم این شخص خرجهاى زیادى را متحمّل شده با توجّه به این كه قیمت گوسفندان هم با روز اوّل تفاوت بسیارى كرده تكلیف چیست ؟

ج6 - مخارجى كه متحمّل شده است مى‏تواند از نماى آن خارج كند و بقیّه را به حاكم شرع بدهد .
س7 - چوپانى در بیابان اشیائى را پیدا كرده كه متعلّق به چند صد سال پیش است، با توجّه به تعریف لقطه وظیفه چیست و آیا دولت مى‏تواند آنها را از او بگیرد ؟

ج7 - در صورتى كه صدق گنج كند دولت مى‏تواند آن را بگیرد چون جزء انفال است ولى در غیر این صورت مال یابنده است
 
چند مسئله از رساله آیة الله بهجت ره:
« 32 » اگر مال نشانه دارى را كه ارزش آن به یك درهم مى رسد در جایى پیدا كند كه معلوم است به وسیله اعلان صاحب آن پیدا نمى شود، مثل بیابانها یا خرابه ها و مانند آن، اگر مالك آن ولو اجمالاً معلوم نباشد حكم كمتر از یك درهم را دارد؛ و اگر مالك آن ولو اجمالاً معلوم باشد باید به وظایفى كه براى بعد از اعلان گفته شد عمل نماید.

« 33 » در موقع اعلان بعضى از اوصاف مال پیدا شده را مى گوید كه تا حدودى آن را بشناساند و بعضى دیگر را نمى گوید تا مالك حقیقى را بشناسد.

« 34 » اگر كسى چیزى را پیدا كند و دیگرى بگوید مال من است، اگر یقین یا اطمینان پیدا كند كه راست مى گوید یا دو شاهد عادل شهادت دهند و یا ادّعا كننده قسم بخورد كه مال اوست، واجب است به او داده شود، ولى اگر از نشانه دادن او فقط گمان برایش حاصل شود یا یك شاهد عادل شهادت دهد، مخیّر است به او بدهد یا ندهد، و در صورتى كه گمان قوى پیدا كند، وجوب تحویل به او خالى از وجه نیست.

« 35 » هرگاه چیزى را پیدا كند كه اگر بماند فاسد مى شود، مى تواند آن را قیمت كند و براى خود بردارد، و میزان، قیمت زمانى است كه در آن تصرف مى نماید، و تمام وظایفى كه براى اصل مال بود، از قبیل اعلان و سایر وظایف، در اینجا براى عوض مال ثابت است، و مى تواند به حاكم مراجعه كرده و از او كسب تكلیف نماید.

منابع:
سایت آیة الله بهجت ره
سایت آیة الله علوی گرگانی دام ظله
سایت اندیشه قم
سایت اهل البیت

تبیان

پنج شنبه 8/3/1393 - 11:2
قرآن
 

فضیلت و خواص سوره احزاب,سوره احزاب,فضیلت سوره احزاب,خواص سوره احزاب

احزاب سی و سومین سوره قرآن است که مدنی و 73 یه دارد.


در فضیلت این سوره از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر که سوره احزاب را قرائت کند و به خانواده اش آموزش دهد از عذاب قبر در امان خواهد بود(1)


امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرموده اند: اگر کسی سوره احزاب را زیاد قرائت کند در روز قیامت در همسایگی و جوار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم خواهد بود(2)


آثار و برکات سوره
1) خواستگار فراوان می شود
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده: اگر سوره احزاب را بر پوست اهویی بنویسند و در ظرف کوچک شیشه ای  قرار دهند و در منزل بگذارند، خواستگاران دختر او و خواهران و بستگان او زیاد شوند و میل و رغبت دیگران به دختر زیاد شود هر چند فقیر و درمانده باشد(3)


2) برآورده شدن 100 حاجت
عبدالله بن مغیره گوید که از موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم که فرمودند: هر کس در تعقیب نماز صبح و مغرب پیش از آنکه برخیزد یا با کسی سخن بگوید آیه 56 این سوره «ان الله و ملائکة...» را بخواند و بعد بگوید:« اللهم صل علی محمدالنبی و ذریته» خداوند صد حاجتش را برآورده سازد و هفتاد تای آن را در دنیا و سی حاجت در اخرت.


عبدالله گوید پرسیدم معنی صلاة خدا و ملائکه و مومنین چیست؟
فرمودند: صلاة خدا رحمت اوست و صلاة ملائکه ستایش و مدحشان است برای پیامبر و صلاة مومنیت دعاست برای پیامبر و آلش.


از اسرار آل محمد در موضوع صلوات بر پیامبر و آلش چنین آمده:
« اللهم صلی علی محمد و آل محمد فی الاولین، و صلی علی محمد و آل محمد فی الاخرین، وصلی علی محمد و آل محمد فی الملا الاعلی و صلی علی محمد و آل محمد فی المرسلین، اللهماعط محمداً و آل محمد ، الوسیله و الشرف و الفضیله و ادرجة الکبیرة اللهم انی آمنت بمحمد و لم اره فلا تحرمنی یوم القیامه رویته و ارزقنی صحبته و توفنی علی ملته و اسقنی من حوضه مشرباً رویا سائغا هنیئاً لا اظمأ بعده ابداً انک علی کل شیء قدیر، اللهم کما آمنت بمحمد و لم اره فعرفنی فی الجنان وجهه ، اللهم بلّغ روح عنی تحیّة کثیرة و سلاما»


پس کسی که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در هر بامداد سه بار و در هر شامگاه سه بار این چنین صلوات بفرستد تمام گناهان و خطاهایش نابود و محو شود و ایام شادیش تداوم یابد و دعایش مستجاب گردد و به آرزویش برسد و روزیش فراوان شود و بر پیروزی بر دشمن یاری شود و اسباب خیر و نیکی برایش فراهم گردد و در بهشت برین از همنشینان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم باشد.(4)


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ


(1) مجمع البیان، ج8، ص115
(2) ثواب الاعمال، ص 110
(3) تفسیرالبرهان، ج4، ص407
(4) درمان با قرآن، ص75
منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی و درمان با قرآن،محمدرضا کریمی»

پنج شنبه 8/3/1393 - 11:1
قرآن

بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
آیه 23 سوره‌ی لقمان
وَمَن کفَرَ فَلَا یحْزُنک کفْرُهُ إِلَینَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ به ذات الصُّدُورِ
(ای پیامبر!) هر کس کفر ورزید، کفرش تو را محزون نکند، بازگشت آنان تنها به سوی ماست، پس ما آنان را به عملکردشان آگاه خواهیم کرد، قطعاً خداوند به آنچه در سینه‌هاست آگاه است.


* در این آیه، از محزون شدن پیامبرصلی الله علیه وآله به خاطر کفر گروهی از مردم نهی شده است و این می‌تواند به چند دلیل باشد:

الف: آنان آنقدر ارزش ندارند که تو برای آنان محزون شوی.
ب: اندوه برای کفر آنان، تو را از کارهای دیگر باز می‌دارد.
ج: کفر آنان به تو آسیبی نمی‌رساند.
د: تو در تبلیغ و موعظه‌ی آنان کوتاهی نکردی تا نگران باشی.
ه: چون کفّار به سوی ما باز می‌گردند و راهی برای فرار ندارند، جای حزن و اندوه نیست.

* از مقدّم شدن کلمه‌ی «الینا» بر کلمه‌ی «مَرجعهم»، استفاده می‌شود تنها مرجع اوست و از کلمه‌ی «مرجع» نیز استفاده می‌شود که مبدأ هم اوست، زیرا «مَرجع»، یعنی رجوع به آن چیزی که در آغاز بوده است. به علاوه «الینا مَرجعهم» جمله‌ی اسمیه و نشانه‌ی قطعی و حتمی بودن معاد است.
*مقایسه میان افراد نیک و بد، یکی از راه‌های شناخت و انتخاب است. «مَن یسلِم وجهه... و مَن کفر»
 متاع کفر و دین بی مشتری نیست     گروهی این، گروهی آن پسندند
پیامبر، دلسوز همه بود و حتّی از انحراف و کفر مخالفان نیز رنج می‌برد. «فلایحزنک کفرهم»

* انبیا، به تسلّی و دلداری الهی نیاز دارند. «فلایحزنک کفرهم»
* مسئولیت رهبران دینی، ارشاد مردم است، نه وصول نتیجه. «و مَن کفر فلا یحزنک کفره»
* کفر مردم، در سرنوشت خودشان مؤثّر است. «فلایحزنک کفره الینا مرجعهم»
* کفّار شاد نباشند، زیرا سرانجام گذر پوست به دبّاغ خانه می‌افتد. «الینا مرجعهم»
* مرجع و مبدأ انسان‌ها، تنها خداوند است. «الینا مرجعهم»
پنج شنبه 8/3/1393 - 10:59
سخنان ماندگار

دریافتن و آموختن نکات حاصل از تجارب شخصی انسانهای بزرگ و موفق، در حقیقت راه میان‌بری است به سوی درک خوبی‌ها و درستی‌ها که تقدیم به همه کاربران عزیز می‌گردد.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
عالم ربانی علامه ملأ احمد نراقی صاحب کتاب نفیس «معراج السعاده» علت هلاکت بیشتر مردم را چنین بیان می‌کند: «فراموشی از اعمال خود و غفلت از محاسبه آن‌ها و این سبب کلی هلاکت اکثر مردمان و خسران ایشان است. زیرا تاجر اگر هر چندی یک دفعه به حساب خود نرسد و دخل و خرج خود را موازنه نکند و سود و زیان خود را مقابله نکند و محاسبه کارکنان و شرکای خود را نجوید، در اندک وقتی همه سرمایه او بر باد می‌رود و تهی دست و بیچاره می‌ماند. پس همچنین آدمی اگر هر چندی یک مرتبه به محاسبه اعمال اعضا و جوارح خود نپردازد و طاعات و حسنات خود را موازنه نکند و سود و زیان عمر خود را که سرمایه اوست، ملاحظه ننماید، عاقبت امر او به هلاکت منجر می‌شود.»
برگرفته از کتاب «نسیم سعادت»، ص ۱۵۴
پنج شنبه 8/3/1393 - 10:54
سخنان ماندگار

حکمت جمله ای کوتاه اما عمیق است که به فرموده مولای متقیان حضرت علی (ع) «گمشده مومن است». مجله شبانه هرشب یکی از حکمت‌های نهج البلاغه را پیشکش خوانندگان باشگاه شبانه می کند.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَیتِ فَلْیسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً
و قد یؤول ذلک علی معنی آخر لیس هذا موضع ذکره.
درود خدا بر او، فرمود: هر کس ما اهل بیت پیامبر (ص) را دوست بدارد، پس باید فقر را چونان لباس رویین بپذیرد. (یعنی آمادة انواع محرومیت‌ها باشد).
حکمت 112
پنج شنبه 8/3/1393 - 10:54
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته