• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 27021
تعداد نظرات : 2747
زمان آخرین مطلب : 3258روز قبل
قرآن

بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
آیه 25- 29 سوره دخان
كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ (25) وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِیمٍ (26) وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِیهَا فَاكِهِینَ (27) كَذَٰلِكَ ۖ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِینَ (28)
بعد از خود چه باغها و چشمه‌سارها بر جاى گذاشتند، (25) و كشتزارها و خانه‌هاى نیكو، (26) و نعمتى كه در آن غرق شادمانى بودند. (27) بدین‌سان بودند و ما آن نعمتها را به مردمى دیگر واگذاشتیم. (28)

* این آیات از نقطه های اوج ادبیات قرآنی است که در تصویر نعمت ها و زوال آنها و بی اعتنایی عالم بر این زوال نظیر ندارد.
* این آیات منبع الهام چه بسیار اشعار بدیع و جذاب در ادب پارسی بوده است و از نظر صنایع ادبی چنان است که گویی معانی کلمات آن تمام از پردۀ الفاظ به در آمده و در پیش روی خواننده رقص و پایکوبی می کنند و از نظر کثرت صنایع بدیعی چنان است که بر هر کلمه ای انگشت گذارند در آن کلمه لطیفه ای به کمال خرج شده است:
بر هر حرفی که درج کردی  علمی به کمال خرج کردی

* کلمۀ اول آیه (کم ترکوا) یعنی «چه بسیار ترک گفتند» و این ابهام از هر وضوحی در بیان واقعه قوی تر است، چنانکه کلمۀ «چه ها» در بیت زیر از الهی قمشه ای:

کجایی ای یار بی نشانم      بیا که بر دیده ات نشانم
بیان کند چشم خون فشانم      که از رقیبان چه ها شنیدم
* چگونه می توان در چند کلمه سک زندگی سعادت آمیز دنیوی را نقش کرد از باغها و چشمه ها و بارگاهی که به گرمی مردمان را درآغوش گرفته است و انواع نعمت ها که در آن نعمتها شاد و خندانند، و آنگاه به گردش قلمی همۀ آن نعمتها را از ایشان باز گرفتن و به قومی سپردن و آسمان و زمین را در عین حال که فرموده است بر ایشان نگریست به گریه وا داشتن:

از آن التماس ها و زاری ها که کرده اند و مهلتها که خواسته اند و نیافته اند و از بی اعتنایی عالم به بینوایی ایشان و همه و همه در چند کلمۀ کوتاه دارای وزن و آهنگ و قافیه و آکنده از تناسبات لفظی و معنوی.

پرویز به هر خوانی زرّین تره بنهادی     کردی ز بساط زر زرین تره را الوان
          پرویز کنون گم شد زان گمشده کمتر گو     «زرّین تره» کو بر خوان، رو «کَم تَرَکوا» برخوان
خاقانی

* مضمون بی اعتباری عالم و بی وفایی دهر و بی ثباتی نعمتهای دنیا ومقامات آن را در جای جای شعر پارسی می توان دید.
چهارشنبه 14/3/1393 - 21:20
تاریخ

قیام 15 خرداد و مواضع تمام دشمنان امام خمینی(ره)

موضع حزب توده علاوه بر تبعیت از شوروی، دلیل دیگری نیز داشت؛ و آن دشمنی و عنادی بود که حزب توده با اسلام و روحانیت از ابتدای تشکیل حزب، به عنوان موضع جدی و پایدار خود پذیرفته بود، که حزب را وادار به این گونه مواضع غیر واقع بینانه و خصومت آمیز می کرد.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، ماه محرّم 1342 که مصادف با خرداد بود فرا رسید. امام خمینی این فرصت را برای دعوت مردم به قیام علیه رژیم مستبد شاه غنیمت شمرد. روز عاشورا جمعیت صدهزار نفری در تهران با داشتن عکسهایی از امام به تظاهرات پرداختند و در مقابل کاخ مرمر (محل استقرار شاه) برای اوّلین بار در پایتخت شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند. روزهای بعد نیز در دانشگاه و بازار و مقابل سفارت انگلیس تظاهرات گسترده‏ای در حمایت از قیام امام برپا بود.

امام خمینی عصر عاشورای سال 1383 هجری قمری (13 خرداد 1342 شمسی) در مدرسۀ فیضیه نطق تاریخی خویش را که آغازی بر قیام 15 خرداد بود ایراد کرد. بخش عمده‏ای از سخنان امام در بیان نتایج زیانبار سلطنت دودمان پهلوی و افشای روابط پنهانی شاه و اسرائیل اختصاص داشت.

در سحرگاه 15 خرداد 1342، عوامل رژیم شاه به خانه ساده و بی‌آلایش حضرت امام در قم یورش بردند و امام خمینی (ره) که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، طی سخنان کوبنده‌ای پرده از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او برداشته بودند، ‌دستگیر و به زندانی در تهران منتقل شدند. هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابان‌های شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانه‌هایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد تظاهرات مردم رژیم را سخت به وحشت افکند و برای سرکوب این قیام تاریخی به اسلحه روی آورد. در این روز حدود 15 هزار نفر مسلمان انقلابی به خاک و خون کشیده شدند و بدین ترتیب تاریخ ایران اسلامی در روز 15 خرداد ورق خورد و فصل جدیدی در رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد. پس از این واقعه در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم ادامه داد.

زندان‌ها از روحانیون و بازاری‌ها و کسبه پر شد و عده‌ای نیز محاکمه و اعدام شدند. جریان 15 خرداد هر چند ظاهرا با سرکوب خونین به نفع شاه تمام شد اما در حقیقت ماهیت رژیم ستمشاهی را بیش از پیش برای همگان آشکار کرد و نقطه آغازی برای توفان عظیم انقلاب اسلامی گردید که ظرف 15 سال با مجاهدت و ایثار و جانبازی عده زیادی از حق طلبان و مجاهدان راه خدا به پیروزی رسید و تاروپود رژیمی که اقتدار خود را در وابستگی به ابرقدرت‌ها و نیروی نظامی می‌دانست مانند تار عنکبوت از هم گسست.

قیام گسترده و بی نظیر مردم در پانزده خرداد، نظر تمامی محافل سیاسی و اجتماعی داخل و خارج از کشور را به خودجلب کرد و هر یک از آنها بنا بر دیدگاه ها و موقعیت خود، نظر و موضعی داشتند.
 
محمد رضا شاه در 17 خرداد 1342 گفته بود: باید به شما بگویم که متأسفانه کسانی که بساط پانزدهم خرداد را به راه انداخته اند، کما این که در میان کسانی که زخمی یا دستگیر شد اند، خیلی از آنها گفتندکه: ما چکار کنیم، به ما بیست و پنج ریال پول داده بودند و می گفتند در کوچه ها بدوید و بگویید؛ زنده باد فلانی. ما حالا می دانیم این وجوه از کجا رسیده است. و به شما، ملت ایران، به زودی جزئیات گفته خواهد شد. فقط این که اولاً، از لحاظ ایرانیت یک ایرانی، که پول خارجی را بگیرد و بر ضد جامعه ی خودش اقدام کند، این را چه می شود گفت؟ و دوم، یک نفر شیعه پول بگیرد از یک نفر مسلمان غیر شیعه، این چیست؟ و این خون هایی که در پانزده خرداد، ریخته شد به گردن کیست؟ و کی مسئول این خون هاست؟ و باید بگویم که کسانی که بساط پانزدهم خرداد را به راه انداختند، و باعث ریخته شدن خون ها شده اند، به زودی به سزای اعمال خودشان خواهند رسید.

شاه ناگهان یک وطن پرست مستقل می شود، که نباید از خارجی پول گرفت و بر ضد کشور خرج کرد. امّا وی نمی گوید که از سال 1332مرتباً رژیم درخواست های کمک مالی برای تقویت نیروهای سرکوب کننده، را کرده است. او متوجه می شود که این اتهام مورد قبول قرار نخواهد گرفت، از این رو ناگهان شیعه متعصبی می شود که نباید از مسلمان غیر شیعه کمک گرفت. او می داند که حرکت نهضت متوقف نشده و همچنان تهدیدی علیه موجودیت سلطنت و خاندان وی می باشد، لذا برای نشان دادن قاطعیت و عزم قطعی خود در ادامه ی سرکوب و کشتار؛ سخن از مجازات مسئولین جریان پانزده خرداد را سر می دهد، وچون این مطلب را نمی تواند به صراحت اعلام کند، لذا دستور می دهد که علم در مصاحبه با مطبوعات خارجی این موضوع را بگوید.
 
سر لشکر حسن پاک روان رئیس ساواک:
در بعد از ظهر پانزده خرداد، مصاحبه ای مطبوعاتی ترتیب داد و مطالبی را عنوان کرد. سخنان وی به لحاظ بررسی تحلیلی قیام و پیامدهای آن حائز اهمیت است. وی ضمن اعتراف به غافلگیر شدن و ضعف در مقابل مردم، عوامل خارجی را مؤثر دانسته و بدون ذکر نام کشوری می گوید:

«کار به جایی رسید که با عوامل خارجی تماس گرفتند.» وی همچنین می گوید: «توده مردم، موافق با این جریان نیستند.» و از حضور احزاب سیاسی، نظیر جبهه ملی اظهار بی اطلاعی می کند. همچنین وی نمی گوید که شرکت کنندگان در جریان پانزده خرداد را چه کسانی تشکیل می‌دادند.




موضع حزب توده: حزب توده در دوران فعالیت خود فاقد استقلال در تعیین خط مشی و موضعگیری بود و هر آنچه که شوروی اعلام می کرد بدون هیچ تغییری و به عنوان نظر و موضعگیری خود، پذیرفته و عمل کرده است.
 
بیژن جزنی که خود از اعضای حزب توده بود، در کتاب «وقایع سی ساله اخیر ایران» می نویسد:  دومین جریان مورد بحث ما حزب توده است. این سازمان مهاجر در این جریان (پانزده خرداد) نیز همچنان از واقعیت فاصله داشت، و مشی تبلیغاتی خود را با مشی دولت شوروی انتخاب می کرد در این دوره، حزب توده در داخل، شبکه ای از خود نداشت، و سخن پراکنی های «پیک ایران» وسیله شناخت مشی این حزب بود.
 
حزب توده به امینی به شدت حمله می کرد، زیرا دولت شوروی و رادیو «صدای میلی» نیز چنین می کردند، و پس از اصلاح رابطه ایران و شوروی، پیک ایران نیز از شدت حملات خود بر رژیم کاست، و بالاخره بی آنکه به تضاد خلق با دیکتاتوری دربار بیاندیشد، به طور ضمنی اصلاحات را تأیید کرد و تظاهرات خونین پانزده خرداد را به عنوان یک حرکت ارتجاعی محکوم کرد! البته مدتی بعد، این اشتباه فاحش خود را پس گرفت.
 
از سوی دیگر، این حزب برای دست زدن به فعالیت در داخل کشور به سرعت دست به اقدام زد، و درست هنگامی که آبها از آسیاب افتاده بود و هنگامی که دیکتاتوری باخشونت بی سابقه ای حمله کرده بود، در داخل، شبکه «تشکیلات تهران» را پایه گذاری کرد، که این شبکه طی قریب نه سال فعالیت خود، به کثیف ترین حربه سازمان امنیت بر ضد خلق تبدیل شد.
 
البته این موضع حزب توده علاوه بر تبعیت از شوروی، دلیل دیگری نیز داشت؛ و آن دشمنی و عنادی بود که حزب توده با اسلام و روحانیت از ابتدای تشکیل حزب، به عنوان موضع جدی و پایدار خود پذیرفته بود، که حزب را وادار به این گونه مواضع غیر واقع بینانه و خصومت آمیز می کرد.

 
جبهه ی ملی: با توجه به سوابق و ماهیت جبهه ی ملی و عملکرد آن در فاصله ی سالهای 1339-1342 طبیعی است که نمی‌توان انتظار هماهنگی و موافقت آنان را با نهضت اسلامی و قیام پانزده خرداد داشت. زیرا که عمده نیروهای تشکیل دهنده جبهه ملی دوم افرادی از گروه های پان ایرانیست ها, حزب ایران و حزب زحمتکشان بودند. ناگفته پیداست که این احزاب ماهیت مذهبی نداشتند و عناصر مذهبی آنان جدا شدند و سازمان جداگانه ای را تحت عنوان نهضت آزادی ایران تأسیس کردند.
 
جبهه ملی دوم سعی داشت تا با استفاده از موقعیت به قدرت برسد. در واقع کمکی برای آمریکا در اجرای سیاست های جدید و پیاده کردن دموکراسی هدایت شده بودند. بنابراین آنها در راستای اهداف جبهه ملی و مصالح گروهی اقدام می کردند و تنها چیزی را که مد نظر نداشتند، مصالح واقعی مردم بود. به این خاطر به آسانی در می یابیم که آنها چندان تمایلی برای نزدیکی به روحانیت و اهداف و شعار های اسلامی نداشتند.
 
جبهه ملی به اشاره آمریکا و برای رقابت با شاه به میدان سیاسی کشانیده شد! آنان معتقد بودند که هدف وسیله را توجیه میکند. به همین دلیل سعی داشتند از هر وسیله ای جهت رسیدن به قدرت استفاده کنند.
 
بعد از پانزده خرداد جبهه ملی از صحنه سیاسی خارج شد و فقط در خارج از کشور گروهی کوچک به این نام فعالیت پراکنده و مختصری داشتند!
 
 
مواضع دولت های بزرگ:
دولت های بزرگ با توجه به قطب بندی شکل گرفته بعد از جنگ جهانی دوم، معمولاً در قبال تحولات مختلف، مواضع متضادی را اتخاذ می کردند. به عبارت دیگر در هر پدیده ی سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی دو بلوک قدرت، منافع خود را جستجو می کردند. به همین دلیل تضاد و درگیری بین دو قدرت بزرگ امری متداول و عادی تلقی می شد. اما در مورد نهضت اسلامی و قیام پانزده خرداد و ادامه جریان قیام-شاید اولین مورد استثنایی در سطح بین المللی و روابط قدرت های بزرگ – تقریباً وحدت نظر و موضع گیری یکسانی را انجام دادند.
 
شرق و غرب می دانستندکه نهضت اسلامی بدون وابستگی به آنها، و در نهایت بر ضد هر دوی آنها خواهد بود، و هیچ یک نمی توانند بهره خاصی را در مورد ادامه نهضت برای خود قایل باشند. علت این امر ناشناختگی نهضت اسلامی برای دنیا و عدم وابستگی به هیچ کدام از بلوک های قدرت بود. در عرف نهضت های آزادی بخش و استقلال طلبانه چنین امری پذیرفته شده بود؛ که باید به یکی از دو بلوک قدرت متکی بود تا بتوان بر ضد منافع قدرت دیگری مبارزه کرد.
 
موضع شوروی: ضدیت آمریکا و بلوک غرب با هرگونه حرکت استقلال طلبانه و آزادی خواهانه، شناخته شده و مسلم است. در پنجاه سال اخیر، آمریکا با ایفای نقش ژاندارم جهانی، متلاشی کردن سازمان ها و احزاب مخالف، اجرای کودتاها، حمایت از دولت های ضد مردمی؛ ثروت هنگفتی را به دست آورده است. آمریکا به خاطر برخوردهایی که به شکل پنهان و آشکار بر ضد ملت ها و در جهت استحکام قدرت استثمارگرانه ی خود ایفا کرده، در سطح جهان شهرت یافته است.
 
اما شوروی نقش بسیار پیچیده و خطرناکی را برای جنبش ها و احزاب ایفا می کرد. در واقع ادعا ها و شعار های شوروی -همانند آمریکا- برای نابودی و عقب نگه داشتن ملت ها بود. عملکرد شوروی در طول هفتاد سال حاکمیت خود- که یکی از بدترین نظام ها و حکومت های تاریخ جهان بوده – می بایست در جای خود مورد تحقیق و بررسی کامل قرار گیرد.
 
عملکرد شوروی نسبت به ایران، از ابتدا تا زمان فروپاشی، همواره بر ضد ملت و در نهایت به نفع سلطنت پهلوی بود. تنها اشاره ای به موضعگیری شوروی در قبال نهضت اسلامی در پانزده خرداد مبین این مسئله می باشد.
 
رادیو مسکو در پانزده خرداد 1342 می گوید: عناصر ارتجاعی ایران که از اصلاحات این کشور- مخصوصاً اصلاحات ارضی– ناراضی هستند، و افزایش حقوق اجتماعی و توسعه آزادی زنان ایران را باب میل خود نمی بینند، امروز در تهران، قم و مشهد تظاهرات خیابانی برپا کردند. آشوب که به وسیله عده ای ایجاد شده به قصد ضدیت با اصلاحاتی بود که از طرف حکومت ایران در دست اجراست، و یا برنامه های آنها در دست تهیه است. رهبران بلوا و محرکین اصلی آن، برخی از رهبران مذهبی بودند، و عناصر ارتجاعی، بازار را به آتش کشیدند. چند مغازه را مورد حمله قرار داده و غارت کردند. اتومبیل ها و اتوبوس ها را در هم شکستند، و به چند اداره دولتی نیز حمله ور شدند.


 

مواضع دولت های غربی:
بلوک غرب و در رأس آن ها آمریکا، آشکارا ضدیت خود را با نهضت اسلامی و حرکت های مردم و روحانیت اظهار داشتند. آنها نگرانی خاصی در ابراز این ضدیت آشکار با انقلاب –به علت اشتراک موضع با شوروی در این مورد- احساس نمی کردند. البته ناگفته نماند که به سبب تعارض بین دولت های غربی در کسب منافع بیشتر، گاهی مواضع متفاوتی در مطبوعات و رسانه های غربی دیده می شد. اگرچه در مجموع، این حرکات بر ضد مردم بود، ولی در این مواضع متفاوت مطالبی افشا و حقایقی گفته می شد. روزنامه های آلمان و فرانسه بیش از سایر مطبوعات غربی موضع پانزده خرداد را مورد بررسی و بحث قرار داده و اخبار و تحلیل های بیشتری را ارائه کردند. به نظر می رسد که دولت های مذکور این تصور را داشتند که با تحولات جاری و اجرای سیاست های جدید آمریکا به منافع آنها آسیب وارد می شود و آمریکا تسلط بیشتری بر بازار نفت ایران پیدا خواهد کرد.



موضع امام خمینی(ره):

امام بعد از آزادی از زندان در اولین موضع گیری خود در اعتراض به شایعه آشتی روحانیت با نظام سیاسی و برنامه های دولت، ضمن هر گونه موافقت با اقدامات و عملکرد دولت و سازش با دست اندرکاران نظام پهلوی اعلام کردند که:

* خمینی را اگر دار بزنندتفاهم نخواهد کرد.... من از آن آخوند ها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه ی اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامی اینجاست. باید این مملکت را از این گرفتاری ها نجات داد.

امام(ره) در پایان این سخنرانی، کشتار پانزده خرداد را محکوم کردند و آن را مایه ی ننگی بر دامن رژیم پهلوی و کشور دانستند. با این موضع گیری امام(ره)، تبلیغات دروغین رژیم نقش بر آب شد و ایشان همچنان بر مواضع قاطع خود در ادامه ی مبارزه و دفاع از اسلام و مملکت اسلامی، پافشاری نمودند و نشان دادندکه کشتار، تهدید و زندانی کردن هیچ تأثیری در روند مبارزه و تزلزل ناپذیری رهبری آن ننهاده است.

* ما را کهنه پرست معرفی می کنند، ما را مرتجع معرفی می کنند... جراید خارج از ایران، آنهایی که با بودجه های گزاف، برای کوبیدن ما مهیا شده اند، در خارج ما را مخالف اصلاحات ... معرفی می کنند... علمای اعلام با این زدنها، کشتنها، قلدریها و دیکتاتوری ها، استبدادها مخالفند؛ این کهنه پرستی است؟


* خمینی می تواند تفاهم کند با ظلم؟ غلط می کند.خمینی...تو حبس هم که بود، مجد اسلام را حفظ می کرد، می تواند حفظ نکند؟... اگر خمینی هم با شما سازش کند ملت اسلام با شما سازش نمی کند... ما به همان سنگری که بودیم، هستیم.

*اگر به قوانین اسلام، شما اعتقاد دارید، این قوانین اسلام؛ و اگر...به قانون اساسی شما اتکا دارید... به این متمم قانون اساسی، شما عمل کنیدکه علمای اسلام در صدر مشروطیت جان دادند برای گرفتن این و رفع اسارت ملت ها
 http://www.yjc.ir/fa/news/4862383/
چهارشنبه 14/3/1393 - 21:19
تاریخ

امام(ره) چگونه از حادثه پانزده خرداد مطلع شدند؟

بعد از نزدیک به دو ماه در یازدهم مرداد 1342 امام را به منزلی در قیطریه آورده و در آنجا تحت نظر قرار می‌دهند. در همین روز است که امام از واقعۀ پانزده خرداد مطلع می‌شود.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، امام خمینی در سحر چهارده خرداد 1342 در منزلش دستگیر و روانۀ تهران شد. صبح روز بعد مردم تهران، قم و خصوصاً ورامین در حمایت از مرجع تقلیدشان تظاهرات گسترده‌ای کردند. شعار آنها «یا مرگ یا خمینی» بود. مزدوران شاه عدۀ بسیاری از آنها را شهید کردند. حضرت امام تا دو ماه بعد که از زندان آزاد شد از کشته شدن مردم به خاطر او خبر نداشت. ماجرای این مردم مخلص که فقط برای حمایت از مرجع تقلید خود کشته شده بودند تأثیر عمیقی بر امام گذاشت.

واقعۀ پانزده خرداد 1342

    نزاع امام(ره) با محمد رضا پهلوی بر سر انجمن‌های ایالتی و ولایت بالا گرفته بود و امام در 29 اسفند 1341 اعلام کرده بود که به سبب مصبیت‌ها و لطمه‌هایی که در این سال به اسلام وارد شد ما نوروز عید نخواهیم گرفت. نتیجتاً دو روز بعد، در دوم فروردین 1342 مأموران ساواک به مدرسۀ فیضیه هجوم برده، طلاب را ضرب و جرح کردند و عده‌ای را هم کشتند. ماجرا از همین زمان جدی شد. امام خمینی دوشنبه سیزدهم خرداد 1342 در مدرسۀ فیضیه یک سخنرانی تاریخی کرد. آن روز عصر عاشورای 1383 هجری قمری بود که امام داشت به شاه اخطار می‌کرد:
آقا! من به شما نصیحت مى‏كنم؛ اى آقاى شاه! اى جناب شاه! من به تو نصیحت مى‏كنم؛ دست بردار از این كارها. آقا! اغفال دارند مى‏كنند تو را. من میل ندارم كه یك روز اگر بخواهند تو بروى، همه شكر كنند. من یك قصه‏اى را براى شما نقل مى‏كنم كه پیرمردهایتان، چهل ساله‏هایتان یادشان است، سى ساله‏ها هم یادشان است. سه دسته، سه مملكت اجنبى به ما حمله كرد؛ شوروى، انگلستان و امریكا به مملكت ایران حمله كردند؛ مملكت ایران را قبضه كردند؛ اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتك بود. لكن خدا مى‏داند كه مردم شاد بودند براى اینكه [رضا خان] پهلوى رفت. من نمى‏خواهم تو این طور باشى؛ نكن. من میل ندارم تو این طور بشوى، نكن! این قدر با ملت بازى نكن! این قدر با روحانیت مخالفت نكن. اگر دیكته مى‏دهند دستت و مى‏گویند بخوان، در اطرافش فكر كن؛ چرا بی‌خود، بدون فكر این حرف‌ها را مى‏زنى؟ [صحیفه امام، ج 1، ص 245 ـ 13ر3ر1342]

امام ابتدا شاه را نصیحت کرده بود و سپس به یکی از سخنان او که گویا در خطاب به روحانیت گفته بود اعتراض کرد:

 آیا روحانیت اسلام، آیا روحانیون اسلام، اینها حیوانات نجس هستند؟ در نظر ملت، اینها حیوان نجس هستند كه تو مى‏گویى؟ اگر اینها حیوان نجس هستند پس چرا این ملت دست آنها را مى‏بوسد؟ دست حیوان نجس را مى‏بوسند؟ چرا تبرك به آبى كه او مى‏خورد، مى‏كنند؟ حیوان نجس را این كار مى‏كنند؟! آقا ما حیوان نجس هستیم؟ [گریه شدید حضار] خدا كند كه مرادت این نباشد؛ خدا كند كه مرادت از اینكه «مرتجعین سیاه مثل حیوان نجس هستند و ملت باید از آنها احتراز كند»، مرادت علما نباشند و الا تكلیف ما مشكل مى‏شود و تكلیف تو مشكل مى‏شود. نمى‏توانى زندگى كنى؛ ملت نمى‏گذارد زندگى كنى. نكن این كار را؛ نصیحت مرا بشنو. آقا! 45 سالت است شما؛ 43 سال دارى، [محمد رضا متولد 4 آبان 1298 بود] بس كن، نشنو حرف این و آن را؛ یك‌قدرى تفكر كن، یك‌قدرى تأمل كن! یك‌قدرى عواقب امور را ملاحظه بكن! یك‌قدرى عبرت ببر! عبرت از پدرت ببر. آقا! نكن این طور! بشنو از من؛ بشنو از روحانیین؛ بشنو از علماى مذهب؛ اینها صلاح ملت را مى‏خواهند؛ اینها صلاح مملكت را مى‏خواهند. ما مرتجع هستیم؟ احكام اسلام، ارتجاع است؟ آن هم «ارتجاع سیاه» است؟ تو انقلاب سیاه، انقلاب سفید درست كردى؟! شما انقلاب سفید به پا كردید؟ كدام انقلاب سفید را كردى آقا؟ چرا این قدر مردم را اغفال مى‏كنید؟ چرا نشر اكاذیب مى‏كنید؟ چرا اغفال مى‏كنى ملت را؟ و الله، اسرائیل به درد تو نمى‏خورد، قرآن به درد تو مى‏خورد [صحیفه امام، ج 1، صص. 245 و 246 ـ 13ر3ر1342]

امام خطر اصلی را یافته بود که شاه دارد به سبب حمایت از اسرائیل خود را در برابر دین و علما قرار می‌دهد. لذا اخطار سازمان امنیت شاه را قبول نمی‌کرد تا دربارۀ اسرائیل حرف نزند:

امروز به من اطلاع دادند كه بعضى از اهل منبر را برده‏اند در سازمان امنیت و گفته‏اند شما سه چیز را كار نداشته باشید، دیگر هر چه مى‏خواهید بگویید، یكى شاه را كار نداشته باشید؛ یكى هم اسرائیل را كار نداشته باشید؛ یكى هم نگویید دین در خطر است. این سه تا امر را كار نداشته باشید، هر چه مى‏خواهید بگویید. خوب، اگر این سه تا امر را ما كنار بگذاریم، دیگر چه بگوییم؟! ما هر چه گرفتارى داریم از این سه تاست‏. [صحیفه امام، ج 1، ص 246 ـ  13ر3ر1342]
این سخنان امام غوغایی در میان مردم به پا کرد و خبر به شهرهای اطراف رسید. دولت هم متوجه شد و سریعاً حکم جلب امام را صادر کرد. مأموران در نیمه‌های همان شب به منزل امام ریخته و آن حضرت را دستگیر کرده به تهران آوردند. حتی اجازه نداند اتومبیل لحظاتی توقف کند تا امام نماز صبحش را در راه اقامه کند.

قیام  خالصانۀ مردم فقط در حمایت از یک مرجع تقلید

    خبر دستگیری امام در چهارده خرداد در سراسر مملکت دهان به دهان پیچید و مردم در پانزده خرداد در حمایت از مرجع تقلیدشان تظاهرات کردند. خواستۀ مردم آزادی یک مرجع تقلید بود؛ نه استقلال مملکت، نه آزادی مردم، نه حکومت اسلامی، نه قطع رابطه با بیگانگان و نه هیچ چیز دیگر. آنها مخلصانه شعار «یا مرگ یا خمینی» داند و فقط آزادی مرجع تقلید خود را خواستند، زیرا او حق حیاتش بر سایر مردم مقدّم است.

    از تعداد شهدای پانزده خرداد اطلاع دقیقی در دست نیست ولی برخی آمارها تعداد آنها را پانزده هزار نفر ذکر کرده‌اند. این شهیدان را شاید بتوان خالص‌ترین شهدا نامید. زیرا مقصود آنها به هیچ چیز مادی و دنیایی آغشته نبود.

امام برای شهدای پانزده خرداد آتش گرفت

    حضرت امام را در زندان قصر زندانی کردند. بعد از نزدیک به دو ماه در یازدهم مرداد 1342 امام را به منزلی در قیطریه آورده و در آنجا تحت نظر قرار می‌دهند. در همین روز است که امام از واقعۀ پانزده خرداد مطلع می‌شود. نهایتاً امام در هجده فروردین سال بعد از اسارت مأموران آزاد و روز بیستم فروردین 1343 در قم با خانوادۀ شهدای پانزده خرداد دیدار کردند. لکن از شدت تأثر سخنی نگفتند.

امام روز 21 فروردین در یک سخنرانی به آنها ادای احترام می‌کند:
دیروز خانواده‏هاى شهداى پانزده خرداد اینجا بودند. چیزى كه مرا رنج مى‏داد این بود كه به من این صحبت‌ها نشده بود تا از حبس آمدم بیرون. عصر همان روز ـ دفعه اول ـ جریان را مطّلع شدم. كشتارِ پانزده خرداد از اعمال یك قشون با ملت بیگانه بدتر بود. آنها بچه‏ها را نمى‏كشتند، زن‌ها را نمى‏كشتند. امروز جشن معنى ندارد. تا ملت عمر دارد، غمگین در مصیبت پانزده خرداد است. یكى از اولیاى امور، ضمن سخنرانى، گفته بود: پانزده خرداد ننگ ملت ایران است؛ ولى من صحبت او را تكمیل مى‏كنم: پانزده خرداد ننگ ملت بود؛ زیرا از پول همین ملت، اسلحه تهیه شده و با این اسلحه مردم را كشتند! [صحیفه امام، ج 1، ص 272 ـ 21ر1ر1343]

پنج روز بعد سخنرانی امام با گریۀ شدید حضار همراه است:
 [گریه شدید حضار] من تا كنون احساس عجز در صحبت‌ها نكرده‏ام و امروز خودم را عاجز مى‏دانم. عاجز مى‏دانم از اظهار تألمات روحیه‏اى كه دارم براى اوضاع اسلام عموماً، و اوضاع ایران خصوصاً، و قضایایى كه در این یك سال منحوس پیش آمد؛ خصوصاً قضیه مدارس علمى، قضیه 15 خرداد. قضیه 15 خرداد را من مطلع نبودم تا اینكه حبس به حصر تبدیل شد و اخبار خارج به من رسید خدا مى‏داند كه مرا اوضاع 15 خرداد كوبید [گریه شدید حضار]. من حالا كه آمدم به اینجا؛ آمده‏ام از قیطریه؛ مواجه هستم با یك منظره‏هایى؛ با بچه‏هاى كوچك بى‏پدر [گریه شدید حضار]، با مادرهاى جوان از دست داده، و مادرهاى جوان مرده، با زن‌هاى برادر مرده، با پاهاى قطع شده [گریه شدید حضار]، با افسردگی‌ها. اینها علامت تمدن آقایان است و ارتجاع ما. افسوس كه دست ما از عالم كوتاه است؛ افسوس كه صداى ما به عالم نمى‏رسد؛ افسوس كه گریه‏هاى این مادرهاى بچه‌مرده نمى‏رسد به دنیا [گریه شدید حضار]. [صحیفه امام، ج 1، ص 285 ـ 26ر1ر1343]

اعلام عزای عمومی برای شهدای پانزده خرداد تا ابد

    در اولین سالگرد شهدای پانزده خرداد امام خمینی به همراه سه مرجع تقلید دیگر یک بیانیه مشترک دادند و در آن پانزده خرداد را برای همیشه عزای عمومی اعلام کردند تا منزلت آن شهدا فراموش نشود.

متن این اعلامیه به لحن کلام حضرت امام می‌ماند:

بسم الله الرحمن الرحیم‏. إنَّا لله و إنَّا الَیهِ راجِعون * و سَیَعلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أىَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُون [شعراء/ 228]
یك سال از فاجعه خونین 12 محرم 83 (15 خرداد 1342) گذشت. یك سال از مرگ فجیع عزیزان ملت سپرى شد. یك سال از بى‏خانمان شدن و بى‏سرپرست شدن یتیمان بى‏پدر و زن‌هاى بى‏شوهر و مادران داغدیده گذشت. واقعه 15 خرداد ننگ بزرگى براى هیئت حاكمه به بار آورد. این واقعه فراموش شدنى نیست. تاریخ آن را ضبط كرد. آیا ملت مسلمان چه جرمى مرتكب شده بود؟ زن‌ها و اطفال صغیر چه گناهى كرده بودند؟ چرا آنها را به مسلسل بستند؟ علماى اسلام و خطباى مذهبى چه جرمى داشتند؟ گناه آنها دفاع از حق بود؛ دفاع از قرآن كریم بود. به جرم نصایح مشفقانه و صلاح‏اندیشى اهانت شدند، به حبس كشیده شدند، محصور گردیدند، مبتلا به مصایب شدند...
ما از واقعه 12 محرّم (15 خرداد) خجلت مى‏كشیم. واقعه شوم 15 خرداد و مدارس علمى، فیضیه و غیر آن، پشت ما و هر مسْلم غیرتمند را مى‏شكند؛ تا هیئت حاكمه چه عقیده داشته باشد! ملت اسلام این مصیبت را فراموش نمى‏كند. ما روز 12 محرم را عزاى ملى اعلام مى‏كنیم‏...
ما امید واثق داریم كه ملل اسلامى در آتیه نزدیكى بر استعمار چیره شوند. و ما در موقع خود، به خواست خداى تعالى، از هیچ گونه فداكارى دریغ نمى‏كنیم‏. از خداوند تعالى صلاح حال ممالك اسلامى و ملل اسلام و دولت‌هاى اسلامى را خواستاریم. «اللَّهُمَّ اجْعَلْ أفئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهوى إلَینَا». و السلام على من اتبع الهدى‏.
روح الله الموسوی الخمینى، محمد هادى الحسینى المیلانی، شهاب الدین النجفی المرعشى، حسن الطباطبایى القمی‏ [صحیفۀ امام، ج 1، صص. 335 تا 338 ـ 15ر3ر1343]

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی

    حضرت امام از اسفند 1357 به قم رفت و در همان مدرسۀ فیضیه ساکن شد. پانزده خرداد 1358 نخستین مرتبه‌ای بود که امام می‌توانست پس از شانزده سال آزادانه دربارۀ این شهدایی که برای او و در راه اسلام کشته شده بودند سخن بگوید:

بسم الله الرحمن الرحیم. پانزده خرداد چرا به وجود آمد؟ و مبدأ وجود آن چه بود؟ و دنباله آن در سابق چه بود؟ و الآن چیست؟ و بعدها چه خواهد بود؟ 15 خرداد را كى به وجود آورد؟ و دنبالۀ آن را كى تعقیب كرد؟ و الآن كى همان دنباله را تعقیب مى‏كند؟ و پس از این امید به كیست؟ 15 خرداد براى چه مقصدى بود؟ و تا كنون براى چه مقصدى است؟ و بعدها براى چه مقصدى خواهد بود؟ 15 خرداد را بشناسید؛ و مقصد 15 خرداد را بشناسید؛ و كسانى كه 15 خرداد را به وجود آوردند بشناسید؛ و كسانى كه 15 خرداد را دنبال كردند بشناسید؛ و كسانى كه از این به بعد امید تعقیب آنها هست بشناسید؛ و مخالفین 15 خرداد، و مقصد 15 خرداد را بشناسید. 15 خرداد از همین مدرسه شروع شد. عصر عاشورا در همین مدرسه اجتماع عظیم بود؛ و بعد از اینكه صحبت‌هایى و افشاگری‌هایى شد، دنبالۀ آن منتهى به 15 خرداد شد. 15 خرداد براى اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدئیت اسلام و راهنمایى روحانیت و همین جمعیت‌ها كه الآن اینجا هستند. اینها بودند كه 15 خرداد را به وجود آوردند. همین سنخ جمعیت بودند كه 15 خرداد را به وجود آوردند. و همین سنخ جمعیت بودند كه كشته شدند. همین طبقه از افراد اسلامى بودند كه براى اسلام قیام كردند و هیچ نظرى جز اسلام نداشتند 15 خرداد را به وجود آوردند. همین جمعیتى كه مقصدى غیر از اسلام ندارند در تعقیب 15 خرداد تا حالا دنبال كردند. از همین جمعیت كه مقصدى غیر از اسلام ندارند امید آن است كه تعقیب كنند و نهضت ما را به ثمر برسانند.

باید دید این جمعیت كى هستند. اینها كه 15 خرداد را به وجود آوردند و آنها كه در 15 خرداد، به طورى كه مشهور است، پانزده هزار فدایى دادند و آنهایى كه پس از 15 خرداد و 15 خردادها و پس از قتل عام 15 خرداد و قتل عام‌هاى دیگر، در میدان‌ها آمدند چه قشرى از جمعیت بودند؟ آنهایى كه 15 خرداد را به وجود آوردند، آنهایى كه دنباله 15 خرداد را تا كنون رساندند، آنهایى كه براى شكستن سد رژیم فعالیت كردند، آنهایى كه به خیابان‌ها ریختند و فریاد «الله اكبر» كردند، همین قشر از جمعیت بودند. حق مال همین قشر از جمعیت است؛ دیگران هیچ حقى ندارند. الآن كى منحرف دارد مى‏كند مسیر ملت ما را؟ چه گروه‌هایى هستند كه ملت ما را از این مسیر مى‏خواهند منحرف كنند؟ چه جمعیت‌هایى هستند كه نهضت اسلامى را مى‏خواهند از اسلامیتش منحرف كنند؟ اینها گروه‌هایى هستند كه عده‏اى از آنها نمى‏دانند قضایا را، جاهلند؛ و عده‏اى هستند عالماً عامداً با اسلام مخالفند. آنهایى كه جاهلند باید هدایت كرد، باید گفت به آنها كه اى آقایان! كه خیال مى‏كنید به غیر از اسلام در ایران مى‏تواند چیزى پیش ببرد، اى كسانى كه گمان مى‏كنید [قدرتى‏] غیر اسلام رژیم را ساقط كرده است، اى كسانى كه احتمال مى‏دهید كه غیر مسلمین و غیر اسلام كس دیگر دخالت داشته است، شما مطالعه كنید، بررسى كنید اشخاصى كه در 15 خرداد جان دادند، سنگ‌هاى قبرهاى آنها را ببینید كى بودند اینها. اگر یك سنگ قبر از این قشرهاى دیگر غیر اسلامى پیدا كردید، آنها هم شركت داشته‏اند. اگر در قشرهاى اسلامى یك سنگ قبر از آن درجه‏هاى بالا پیدا كردید، آنها هم شركت داشته‏اند. ولى پیدا نمى‏كنید. هر چه هست این قشر پایین است، این قشر كشاورز است، این قشر كارگر است، این تاجر مسْلم است؛ این كاسب مسلم‏ است؛ این روحانى متعهد است. هر چه هست از این قشر است.

پس 15 خرداد را به تبع اسلام اینها بوجود آوردند و به تبع اسلام اینها حفظ كردند؛ و به تبع اسلام اینها نگهدارى مى‏كنند. كسانى كه گمان مى‏كنند غیرِ قدرت اسلام مى‏توانست یك همچو سدى را بشكند در خطا هستند.

از 15 خرداد تا حالا كه آمدیم، خون دادیم یعنى شما خون دادید، من كه نشسته‏ام اینجا. من هم هیچ حقى ندارم. شما خون دادید. شماها به میدان رفتید؛ شماها مبارزه كردید؛ ماها هیچ حقى نداریم. ما باید براى شما خدمت كنیم. خودمان نباید استفاده كنیم. نه استفاده عنوانى. خاك بر سر من كه بخواهم استفاده عنوانى از شما بكنم! خاك بر سر من كه بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفاده‏اش را ببرم! [گریه و ابراز احساسات شدید جمعیت و شعار درود بر خمینى‏] [صحیفه امام، ج 8، صص. 53 تا 57 ـ 15ر3ر1358]

امام اجل خود را پیشگویی کرد

امام خمینی یک غزل زیبا دارد که آخرین بیت آن حاوی رازی نامکشوف است:
 سال‌ها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آید/ انتظار فرج از نیمۀ خرداد کشم
این غزل حضرت امام(ره) همچون سایر اشعار آن حضرت، بعد از رحلت او در دسترس مردم قرار گرفت. واضح است که امام در این بیت خبر داده است که در نیمۀ خرداد اجل او خواهد رسید. و همینطور هم شد. او می‌خواست با شهدای پانزده خرداد محشور شود.

آقای معلم دامغانی یکی از دوستان عارف مسلک امام خمینی(ره) بود. نقل است که او به یکی از نزدیکان خود گفته بود: «چطور دعا می‌کنید که خدایا خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار؟ امام فقط ده سال و شش ماه بعد از پیروزی انقلاب زنده خواهد بود.» بعد از رحلت امام وقتی به اعتراض کردند که هنوز دو ماه از آن شش ماه باقی بود. آقای معلم جواب داد: بقیه‌اش را هم خودش خواست زود برود.

غزل امام خمینی با عنوان «انتظار»

از غم دوست در این میکده فریاد کشم/ دادرس نیست که در هجر رُخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست/ که بَرش شکوه برآرم، داد ز بیداد کشم
شادیم داد، غمم داد و جفا داد و وفا/ با صفا منّت آن را که به من داد کشم
عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری/ بار هجران و وصالت به دل شاد کشم
در غمت ای گل وحشیِ من ای خسرو من/ جور مجنون ببرم، تیشۀ فرهاد کشم
مُردم از زندگی بی‌تو، که با من هستی/ طرفه سرّی است که باید برِ استاد کشم
سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید/ انتظار فرج از نیمۀ خرداد کشم
 
چهارشنبه 14/3/1393 - 21:19
سخنان ماندگار

دریافتن و آموختن نکات حاصل از تجارب شخصی انسانهای بزرگ و موفق، در حقیقت راه میان‌بری است به سوی درک خوبی‌ها و درستی‌ها که تقدیم به همه کاربران عزیز می‌گردد.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
روزى استاد علامه حسن زاده آملى از خیابان ارم عبور مى كردند كه فردى بچه به بغل به ایشان رسیده، سلام كرد.
استاد جواب سلام را داد، آن مرد خم شد كه دست آقا را ببوسد و بوسید، استاد ناراحت شدند و فرمودند: این چه كارى است كه مى كنید!؟ باید دست این بچه معصوم و بى گناه را بوسید.
سپس خم شدند و دست بچه را بوسیدند.
منبع: پند های حکیمانه
چهارشنبه 14/3/1393 - 21:18
سخنان ماندگار
حکمت جمله ای کوتاه اما عمیق است که به فرموده مولای متقیان حضرت علی (ع) «گمشده مومن است». مجله شبانه هرشب یکی از حکمت‌های نهج البلاغه را پیشکش خوانندگان باشگاه شبانه می کند.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
وَ بَنَى رَجُلٌ مِنْ عُمَّالِهِ بِنَاءً فَخْماً فَقَالَ [علیه السلام] أَطْلَعَتِ الْوَرِقُ رُءُوسَهَا إِنَّ الْبِنَاءَ یَصِفُ لَكَ الْغِنَى .

و درود خدا بر او ، فرمود: وقتى یكى از كارگزارانِ امام، خانة با شكوهى ساخت به او فرمود) سكه هاى طلا و نقره سر بر آورده خود را آشكار ساختند، همانا ساختن مجلل بى نیازى و ثروتمندى تو را مى رساند.
حكمت 355
چهارشنبه 14/3/1393 - 21:17
سخنان ماندگار

کلیدهای زندگی برگزیده‌هایی است از کتاب مستطاب «مفاتیح الحیات» نوشتۀ عالم بزرگوار آیت الله جوادی آملی که هرشب بخشی از آن پیشکش کاربران عزیز باشگاه شبانه خواهد شد.
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
جواز تملّق در تعلّم: رسول خدا (ص) می فرماید: تملّق از اخلاق مؤمنان نیست، مگر در یادگیری دانش.
(عدة الداعی، ص81)


امیرمؤمنان (س) می فرماید: تملّق و حسد از خوی مؤمنان نیستند، مگر در یادگیری دانش.
(تحف العقول، ص207)
چهارشنبه 14/3/1393 - 21:16
پوست و مو


چگونه تیرگی سر زانوهای مان را رفع کنیم؟
حتما شما نیز دوست ندارید زانوهایتان تیره باشد. برای شما توصیه هایی داریم که با درمانهای خانگی زانوهارا روشن تر کنید.

زانوهای خیلی از افراد به رنگ تیره است . علت آن شاید در نتیجه بالا رفتن سن است، یا اینکه زیاد در نور آفتاب قرار می گیرند . حتما شما نیز  دوست ندارید زانوهایتان تیره باشد. برای شما  توصیه هایی داریم که با درمانهای خانگی زانوهارا روشن تر کنید.

دلایل و راه حل‌ها
1 - این وضعیت می‌تواند با انباشته شدن سلول‌های مرده بر سطح پوست ایجاد شود، بنابراین از زانوهایتان بطور مرتب لایه برداری کنید. اگر شما بطور منظم زانوهایتان را تمیز نکنید، یا اینکه دائما آن‌ها را به جایی بمالید، ممکن است سر زانوهایتان تیره شود.

2 - این راه درمانی خانگی را تست کنید : ۱ قاشق چای خوری آب لیمو، ویتامین E و گلیسیرین را در ۴ قاشق غذا خوری شیر مخلوط نمایید. مخلوط را به محدوده ی تیره ی سر زانو های خود مالیده و ماساژ دهید. ۱۵ دقیقه مخلوط را به حال خود رها کرده، سپس با آب گرم بشویید.

3 - آبلیمو و روغن نارگیل را باهم مخلوط کرده و به زانوهایتان بمالید. یا یک لیمو ترش را برش زده و به محدوده ی تیره پوست زانویتان بمالید.

4 - زانوهایتان را با سنگ پا لایه برداری کنید، اما حواستان باشد که با شدت این کار را انجام ندهید. سپس زانوهایتان را مرطوب کرده و با روغن خردل آن‌ها را ماساژ دهید، سپس کاملا بشویید.

5 - سعی کنید همیشه زانوهایتان را مرطوب نگاه دارید، این کار از بوجود آمدن تیرگی جلوگیری میکند. برای این منظور می‌توانید از کره ی کاکائو یا عسل بعنوان مرطوب کننده استفاده نمایید.

6 - یک گیاه آلوئه ورا را برش زده و قسمت گوشتی داخل گیاه را به محدوده تیره زانوهایتان بمالید. می‌توانید مخلوط ماست و آرد نخود که از آن خمیری غلیظ بدست می‌آید را نیز استفاده کنید کنید. زانوهایتان را با این مخلوط ماساژ داده، صبر کنید تا خشک شود، سپس با آب گرم بشویید.

7 - از محصولات روشن کننده پوست استفاده کنید. این محصولات از عناصری مانند اسید لاکتیک، عصاره شیرین بیان، اسید کوجیک، عصاره آلفا آربوتین، پودر امبلیکا، کره درخت روغن قلم، روغن گل پامچال و عصاره گریپ فروت ساخته شده‌اند که می‌توانند زانوهای شما را در دو تا سه هفته روشن کنند. برای استفاده از این محصولات دستورالعمل شان را پیروی کنید.

نکات
به خاطر داشته باشید که روی زانوهایتان کرم ضد آفتاب بمالید. این کار از تیرگی زانوها جلوگیری می کند.
روی زمین زانو نزنید، این کار می‌تواند مشکل تیرگی پوست زانوهایتان را تشدید کند.
پوست خود را هیدراته نگه دارید، این کار نیز از تیرگی پوست جلوگیری میکند.

منبع : hidoctor.ir
سه شنبه 13/3/1393 - 16:56
نوشیدنی و دسرها

طرز تهیه یخمک انبه
انبه‌ها را پوست کنده و هسته‌ آن‌ها را درآورده و به قطعات کوچک تقسیم کنید.

مواد لازم :
انبه : ۴ عدد
شربت ساده : ‌یک پیمانه
آب لیموی تازه : ۳ قاشق سوپ‌خوری.

طرز تهیه :
انبه‌ها را پوست کنده و هسته‌ آن‌ها را درآورده و به قطعات کوچک تقسیم کنید.
قطعات انبه را درون دستگاه غذاساز به صورت پوره درآورید.
شربت ساده و آب لیمو را به غذاساز اضافه کرده و تا حدی که نرم شود و به صورت پوره درآید آن‌ها را با هم مخلوط کنید.
مخلوط را درون دستگاه بستنی‌ساز بریزید و بگذارید خوب منجمد شود. 



گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع : hamshahrionline.ir
سه شنبه 13/3/1393 - 16:19
دانستنی های علمی

 

یافته های جدید محققان حاکی از آن است که خانه داری یکی از پراسترس‌ترین مشاغل است.

به گزارش خبرگزاری مهر، پژوهشگران دانشگاه ایالتی پنسیلوانیای آمریکا میزان کورتیزول بزاق دهان ۱۲۲ داوطلب را به مدت سه روز اندازه گیری کردند. این ماده از شاخص‌های فیزیکی استرس است.

سارا داماسکی، استاد کار و اشتغال و مجری این تحقیقات دریافت: کم استرس‌ترین بخش روز برای بیشتر آدم‌ها وقتی است که بیرون سر کارند، و این مساله جدا از جنسیت، سطح تحصیلات یا نوع کار بوده است.

پژوهشگران همچنین از شرکت کنندگان در مورد احساسشان در زمان این بررسی سئوال کردند.

مردان تغییر قابل توجهی در طول روز گزارش نکردند اما زنان وقتی بیرون کار می‌کردند خیلی احساس بهتری داشتند تا وقتی مجبور بودند در خانه کار کنند.

به گفته داماسکی، علت این امر تا حدی می‌تواند این باشد که بسیاری از زنان بعد از پایان کار بیرون، باید در خانه آشپزی کنند و ظرف بشویند.

البته یکی از عوامل استرس زا برای کسانی که خانه داری می‌کنند بچه داری است، مثلا ، تغذیه فرزندان بار سنگینی است که معمولا بر دوش مادر می‌افتد.

این پژوهشگر می‌گوید جنبه مثبت مطالعه‌اش این است که بیرون رفتن از خانه میزان استرس زیستی را پایین می‌آورد. یعنی کار برای سلامت زنان خوب است.

اخبار علمی - مهر

 

سه شنبه 13/3/1393 - 16:12
آرایشی و زیبایی

لوازم آرایش دو تاریخ انقضا دارند
تاریخ مصرفی که کارخانه‌های تولیدکننده انواع لوازم آرایش روی محصولات خود درج می‌کنند، براساس اصولی علمی تعیین می‌شود.

متاسفانه، برخی افراد هنگام خرید انواع لوازم آرایشی و بهداشتی، به همه چیز آن توجه می‌کنند، جز تاریخ مصرف. آنها نمی‌دانند که نادیده گرفتن تاریخ مصرف لوازم آرایش و استفاده از محصولات تاریخ‌گذشته، چه عوارض و مشکلاتی خواهد داشت.

برای آشنایی بیشتر با نحوه نگهداری و مدت زمان ماندگاری انواع لوازم آرایش، ابتدا لازم است بدانید که محصولات استاندارد داخلی یا محصولات خارجی که دارای مجوزهای لازم از وزارت بهداشت هستند، دو نوع تاریخ مصرف دارند؛ تاریخ اول، همان تاریخی است که مدت زمان انقضای محصول را نشان می‌دهد. مثلا اگر روی یک محصول آرایشی تاریخ 2015 یا 1395 درج می‌شود، تاریخ مصرف دوم، به شكل یک قوطی کرم با در باز، پشت محصولات آرایشی و بهداشتی درج و کنار این قوطی عددهایی مانند 3، 9، 12 یا هر عدد دیگری نوشته می‌شود. معنای این اعداد، آن است که در صورت باز کردن در محصول آرایشی، می‌توانید 3، 9 یا 12 ماه آن را مصرف کنید. یعنی حتی اگر تاریخ انقضای محصول نگذشته باشد هم باید به این تاریخ انقضای دوم توجه كنید تا دچار عوارض استفاده از محصول تاریخ‌گذشته نشوید.

تاریخ مصرف نشانه چیست؟
تاریخ مصرفی که کارخانه‌های تولیدکننده انواع لوازم آرایش روی محصولات خود درج می‌کنند، براساس اصولی علمی تعیین می‌شود. محصولات آرایشی، حاوی مواد محافظت‌کننده‌ای هستند که از رشد میکروب و قارچ در مدت زمان معینی، پیشگیری می‌کنند. زمانی که تاریخ مصرف لوازم آرایش خشک یا مرطوب بگذرد، اثر این مواد محافظ هم از بین می‌رود. در این صورت، خطر رشد آلودگی‌های قارچی و میکروبی در لوازم آرایش‌ ایجاد می‌شود بنابراین‌ کاملا روشن است که استفاده از این محصولات فاسد، عوارضی برای مصرف‌کننده خواهد داشت.

درج تاریخ مصرف روی محصولات زیبایی و درمانی مانند انواع کرم‌ها، نشان‌دهنده مدت زمان اثربخشی این مواد است؛ یعنی اگر یک کرم ضد لک که 6 ماه تاریخ مصرف دارد به‌مدت 1 یا 2 سال استفاده کنید، باید مطمئن باشید بعد از 6 ماه اول، دیگر خاصیت درمانی و زیبایی نخواهدداشت و حتی می‌تواند سلامت‌تان را هم به خطر بیندازد حتی گاهی محصولات آرایشی، بهداشتی و درمانی، پس از گذشتن تاریخ مصرفشان به یک ماده مضر برای پوست تبدیل می‌شوند. ایجاد تغییرات شیمیایی در طول زمان در این محصولات و قرار گرفتن آنها در محیط‌های گرم و مرطوب، می‌تواند آنها را برای پوست ما بسیار مضر و خطرناک کند.

به دمای نگهداری از لوازم آرایش توجه کنید
دما و شرایط محیطی نگهداری از محصولات آرایشی هم بسیار مهم است. معمولا دمای مناسب برای نگهداری از تمام محصولات داخلی و خارجی استاندارد که دارای تاییدیه‌های لازم از وزارت بهداشت هستند، در کاتالوگ یا روی جعبه آنها درج شده‌است. برخی از محصولات را باید در یخچال نگهداری كرد و برخی دیگر را می‌توان در دمای زیر 24 درجه سانتی‌گراد هم نگه داشت.
نکته مشترکی که درباره نگهداری مناسب از انواع لوازم آرایش برای پیشگیری از فساد زودرس آنها وجود دارد، این است که در محلی خشک و خنک و دور از تابش مستقیم نور آفتاب قرار بگیرند. برخی محصولات آرایشی هم باید در جای تاریک نگهداری شوند که این مساله روی برچسب محصول عنوان می‌شود.

تغییر رنگ و بو را هم جدی بگیرید
برخی محصولات آرایشی با اینکه هنوز تاریخ مصرف دارند، تغییر رنگ و بو می‌دهند یا اجزای آنها از هم جدا می‌شود. این تغییر ظاهر، رنگ یا بو قبل از اتمام تاریخ مصرف،‌ می‌تواند نشان‌دهنده نحوه یا مکان نامناسب نگهداری از محصول آرایشی و قرارگرفتن احتمالی آن در هوای گرم یا در معرض تابش نور مستقیم آفتاب باشد. در هر صورت، محصولاتی که دچار چنین تغییراتی می‌شوند، فاسد شده‌اند و ادامه مصرف آنها به‌دلیل عوارضی که ایجاد خواهندکرد، به‌هیچ توصیه نمی‌شود.

داخل ریمل آب و چای نریزید!
برخی خانم‌ها بعد از خشک شدن ریمل یا خط چشم‌های مایع، چند قطره آب جوش یا حتی چای داخل قوطی آنها می‌ریزند در حالی كه آب یا چای، به‌هیچ‌وجه استریل نیست و مقدار میکروب‌های موجود در آنها هم بررسی نشده است بنابراین همین چند قطره آب و چای می‌تواند باعث ایجاد آلودگی قارچی داخل ریمل و خط چشم شود و عوارضی مانند التهاب لبه‌های پلک، سوزش، خارش و مشکلات چشمی به‌وجود بیاورد. ریمل و خط چشم را که محصولاتی مایع هستند و خطر رشد قارچ‌ها در فضای مرطوب و تاریک آنها وجود دارد، باید در صورت اتمام تاریخ مصرف حتما دور انداخت و از افزودن مواد اضافی به آنها خودداری کرد.

دکتر پژمان مباشر/متخصص پوست و لیزر و عضو مرکز تحقیقات پوست و سلول‌های بنیادین دانشگاه علوم پزشکی تهران

گردآوری: گروه سلامت سیمرغ
www.seemorgh.com/health
منبع : salamatiran.com
سه شنبه 13/3/1393 - 14:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته