• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 27021
تعداد نظرات : 2747
زمان آخرین مطلب : 3270روز قبل
آشپزی و شیرینی پزی

این مافین، یک صبحانه شیک و خوشمزه است برای صبح‌های جمعه که همه دور هم هستند. هر تعداد که دوست دارید درست کنید و از طعم عالی آن در کنار خانواده لذت ببرید.
 
 

برترین ها: این مافین، یک صبحانه شیک و خوشمزه است برای صبح‌های جمعه که همه دور هم هستند. هر تعداد که دوست دارید درست کنید و از طعم عالی آن در کنار خانواده لذت ببرید.

- تعداد: 8 نفر

- زمان تهیه: 20 دقیقه

- زمان پخت: 18 دقیقه

مواد لازم

- روغن

- 8 ورق ژامبون

- ¼ پیمانه پنیر ایتالیایی یا موزارلا

- 8 عدد تخم‌مرغ

- فلفل سیاه

- 8 قاشق چایخوری پستو ریحان

- 8 عدد گوجه‌فرنگی گیلاسی دو نیم شده

بفرما یک کاسه صبحانه شیک

طرز تهیه

1. فر را با دمای 350 درجه فارنهایت گرم کنید. کف قالب‌های مافین را با روغن چرب کنید. ژامبون‌ها را کف قالب بچینید به طوری که لبه‌های آن بیرون باشد. پنیرها را در میان قالب‌ها تقسیم کنید.

2. تخم‌مرغ‌ها را درون یک کاسه بشکنید. سپس درون قالب مافین بریزید تا زرده و سفیده از هم جدا نشوند. روی آنها فلفل بپاشید و در صورت تمایل می‌توانید یک قاشق چایخوری سس پستو ریحان روی آنها بگذارید. در آخر نیز یک لایه گوجه‌فرنگی قرار دهید.

3. آنها را 8 تا 10 دقیقه در فر قرار دهید تا سفیده تخم‌مرغ‌ها کاملا سفت شوند. 3 تا 5 دقیقه پیش از سرو آنها را کنار بگذارید تا کمی خنک شوند. سپس با احتیاط از قالب خارج کنید تا فرم کاسه‌ای خود را حفظ کنند.

ارزش غذایی

- کالری: 145

- چربی: 10 گرم

- کلسترول: 202 میلی‌گرم

- سدیم: 413 میلی‌گرم

- کربوهیدرات: 2 گرم

- فیبر: 1 گرم

- قند: 1 گرم

- پروتئین: 11 گرم
سه شنبه 4/6/1393 - 17:23
ازدواج و همسرداری
 

       ●‌ناسازگاری در زندگی زناشویی


با اتخاذ روش های ساده می توان از بروز بسیاری اختلافات جلوگیری کرد.متأسفانه هنوز در جامعه ما ازدواج های تحمیلی، شرایط سنی نامتناسب و ازدواج مجدد دیده می شود و هنوز بسیاری از جوانان تنها با دل خود پا پیش می گذارند و وارد زندگی زناشویی می شوند.

آنچه در اینجا به آن می پردازیم، آیین همسریابی نیست، بلکه قصد داریم با بیان دلایل اصلی بروز اختلاف میان همسران و روش هایی ساده برای احتراز از آنها، قدمی در راه بهبود بخشیدن به روابط داخلی خانواده برداریم...

 

 

 

 
 


روانشناسی خشونت

در حالی که امروزه بیشتر ازدواج ها با عشق صورت می گیرد و هر دو طرف قصد دارند به یکدیگر و تعهداتشان در مقابل هم احترام بگذارند، اما در طول زمان مسائلی پیش می آید که می تواند به جدایی، یا یک زندگی مشترک بدون احساس، عشق و همراهی منجر شود.

علی رغم کوشش های همسران -بیشتر به خاطر وجود بچه ها - برای نرسیدن به مرحله جدایی، بسیاری از پیوندهای زناشویی به طلاق رسمی و درصد بالایی از مابقی نیز به طلاق عاطفی منتهی می شود.

ازدواج یک مبارزه است که امکان بروز پیش آمدهای منفی در آن بسیار است، یک زوج دانا باید بتوانند آنها را بشناسند، پیش بینی کنند و به آنها رسیدگی نمایند.


خشم می تواند به شکل هایی چون ضعف، بی ارادگی و تسلیم نیز بروز کند. ترک کردن احساسات و زندگی مانند یک مرده متحرک نیز برای یک رابطه همانقدر خطرناک خواهد بود و در یک کلام، رابطه را خواهد کشت.


● اما عوامل مشکل آفرین چه هستند؟

اختلاف و ناسازگاری در زندگی زناشویی


به بخشی از این مسائل توجه کنید:


▪ اعتماد به نفس اندک و احترام نگذاشتن به خود می تواند رابطه ای را پایه گذاری کند که در آن، این شخص مدام در حال تعریف و تمجید از طرف مقابل خود است. چنین شرایطی بالاخره او را خسته خواهد کرد و فرد با شنیدن کوچکترین تعریف و تمجیدی، به کسی غیر از همسر خود متمایل خواهد شد.


▪ داشتن تعریفی خشک و انعطاف ناپذیر از نقش همسران در زندگی به طوری که هیچ فضایی برای آزادی عمل، تغییر و تحول و رشد شخصیت افراد باقی نمی گذارد. هنگامی که یکی از طرفین اجباراً نقشی را بپذیرد که با خود او متفاوت است، صمیمیت و تبادل نظر بین زوجین کاهش می یابد.

مثلاً خانمی که مدرک فوق لیسانس دارد، مجبور به خانه داری شده و می خواهد پس از این که فرزندانش به سن مدرسه رسیدند، وارد بازار کار شود، یکی از موارد متعددی است که شخص در جای نادرست قرار گرفته و ناخشنود است.


▪ کوشش برای رسیدن به کمالی که با تعاریف فرد مقابل جور دربیاید و به عبارتی تبدیل شدن به کمال مطلوبی که از خود واقعی شخص فرسنگ ها فاصله دارد. اگر گفتگو و ارتباط فاقد صداقت بوده، و دو طرف راحت و باز و با حفظ احترام متقابل با یکدیگر برخورد نکنند و توقعات نامعقول را وارد بحث کنند، مشکل همچنان باقی خواهد ماند.

و اگر مسئله اصلی این باشد که یک نفر به چیزی تبدیل شود که نیست، اصولاً مشکل حل نخواهد شد و بحث به جایی نخواهد رسید.


▪ یک تأثیر منفی بچه دار شدن می تواند این باشد که شوهر، از شخص شماره یک همسر خود، به شخص شماره دو تنزل می کند. در همین زمان است که زن احساس می کند شوهرش به او بی توجهی می کند و زحماتش را در امر نگهداری از فرزند نادیده می گیرد.

 


 

هر قدر که این حس متقابل کم ارزشی در زوج قوت بگیرد، فرزندان به نظر آنها بیشتر تحمیلی می آیند و روابط خانواده به طور فزاینده ای سست می شود.


تعریف سنتی نقش زن، این است که از یک وابستگی به وابستگی بعدی منتقل می شود و این می تواند برای مردی که ذاتاً ضعیف است و نمی تواند بار سنگین زندگی را به دوش بکشد، ناگوار باشد. بسیاری از زنان با پیشینه سنتی، خود را در سایه مردان شناخته اند، اول پدر، بعد نامزد، شوهر و بالاخره پسر.

این زنان بیشتر به ظاهر خود می پردازند، مدام در باره ضعف و ناتوانی خود صحبت می کنند و ممکن است دچار حسادت شدید هم باشند. این مورد اخیر می تواند یک عامل مزاحم و دائمی باشد که حتی در زمانی که شوهر وفادار و صادق است نیز، حضور دارد.


▪ در جوامع امروز ممکن است نقش های سنتی زن و مرد معکوس شود و این زن باشد که شغلی مهم و پردرآمد داشته و مرد تنها برای انجام وظایف زناشویی حضور دارد. زن در چنین شرایطی، ممکن است به سمت مرد دیگری که از نظر شغلی قدرتمندتر از اوست، جلب شود و علاقه خود را به شوهرش از دست بدهد.

ازدواج با کسی که او را نه برای آنچه هست، بلکه برای آنچه می خواهیم از او بسازیم، می خواهیم، کاری بسیار خطرناک است. تغییر دادن، اصلاح کردن و مانند آنها، از جمله رفتارهایی است که موجب دلسردی شده و نشانه عدم رضایت از شریک زندگی است.


▪ نداشتن ارتباط کلامی و تبادل نظر صحیح قبل و بعد از ازدواج. بیشتر افراد گفتگو درباره مسائل ظریف حیاتی درباره مذهب، بچه دار شدن، تحصیلات فرزندان، نیازهای جنسی و عوامل ناسازگار دیگر را جدی نمی‌گیرند و از انجام آن طفره می روند. آنها به غلط تصور می کنند که عشق بر تمام این مشکلات پیروز می‌شود و هر اختلافی را حل می کند.


جا به جایی ناسازگاری های زناشویی به این ترتیب که اختلافات، خواسته ها و اهداف متفاوت زوج، در شخص سومی که معمولاً فرزند ارشد آنهاست، متجلی می شود. این فرزند هیچ راه فراری ندارد و در یک موقعیت نامعقول گرفتار شده است.

یکی از این موارد متهم کردن فرزند به صفات ناپسند یکی از والدین است «تو مثل پدرت تنبلی»، «تو هم مثل مادرت منطق سرت نمی شود» و ... این فهرست می تواند تا مدت ها ادامه پیدا کند.

متأسفانه این روش در حالی که موجب رضایت زن و شوهر می شود، فرزند بخت برگشته را با انبوهی از انواع صفات ناگوار و اغلب نادرست، بمباران می کند.


▪ خشم نا بجا موجب می شود که مدام اشخاص مورد علاقه خود را برنجانیم. ابراز نادرست خشم ناشی از مشکلات شخصی در محل کار یا عدم رضایت از نقش خود در خانواده در اکثر موارد، شخص بی گناهی را آماج تیرهای خشم ما قرار می دهد.

 

 اختلاف و ناسازگاری در زندگی زناشویی

 

البته افراد اندکی وجود دارند که بر روی واقعیت تمرکز می کنند و دیگران را مقصر نمی دانند، اما بیشتر ما، در این دسته جا نداریم.


▪ گاهی همسران برای حفظ رابطه ای که به نظر مطلوب می رسد، از موارد مهمی چون جنبه های شخصیتی، زمینه خانوادگی، مذهبی، نژادی، تحصیلی و...سرسری می گذرند در حالی که چنین مواردی می توانند در رابطه نقش بنیادینی داشته باشند.

همچنین، رفتارهایی که در گذشته با وجود عجیب بودن، برایمان جذاب بود، جذابیت خود را از دست می دهند و کاملا زجر آور می شوند.


▪ شیوه های متفاوت برخورد با مسائل، به خصوص در حالی که هر دو طرف از اعتماد به نفس اندکی برخوردار باشند، می تواند به حالتی تبدیل شود که دو طرف مدام یکدیگر را مقصر دانسته و نسبت به هم بی اعتماد شده و احترام خود را از دست می دهند.


▪ مردان تمایل دارند که در گفتگوهای خود از دلیل و منطق و بازگو کردن کلمات قصار خردمندانه استفاده کنند، در حالی که زنان در سطح احساسات گرایانه تری به گفتگوی خود شکل می دهند.

یک مشکل رایج بین همسران، حرف زدن بدون شنیدن است. اگر هنگام گفتگو، نکته ای ناشنیده باقی بماند، صداها اوج می گیرد، خشم بر هر دو طرف مسلط می شود و گفتگو به بن بست می رسد.


▪ افراد با کسب عادات و روش های توهین آمیز و تهاجمی و به کار بردن مکرر آن، ضررهای جبران ناپذیری به زندگی زناشویی خود وارد می کنند. ممکن است طرف مقابل چنین افرادی مدتی با بردباری و مدارا رفتار کند تا همسر خود را حفظ کند، اما این حالت به تدریج از بین می رود.


▪ کوشش در راه تغییر افراد تا حدی که خارج از تحمل آنان باشد. گوشه و کنایه زدن مداوم در باره وزن، بی اطلاعی از موضوعی خاص، رمانتیک نبودن، بی علاقگی به ورزش و ... از جمله مواردی هستند که در این دسته می گنجد.

ازدواج با کسی که او را نه برای آنچه هست، بلکه برای آنچه می خواهیم از او بسازیم، می خواهیم، کاری بسیار خطرناک است. تغییر دادن، اصلاح کردن و مانند آنها، از جمله رفتارهایی است که موجب دلسردی می شود و نشانه عدم رضایت از شریک زندگی است.


● به وجود آمدن خشم
عوامل متعدد بالا می توانند موجب بحث های طولانی، سخنرانی های یک طرفه، عدم درک متقابل، برداشت های نادرست و فقدان کامل محبت شود. این مشکلات می تواند زن و شوهر و فرزندان آنان را به طور زیان باری تحت تأثیر قرار می دهد به طوری که اثر آن تا نسل ها ادامه خواهد یافت.
خشم، به طور غیر مستقیم به وجود یک ایراد کلی در زندگی زناشویی یا خارج از آن دلالت می کند، اما متمرکز کردن آن بر روی شریک زندگی به این معنا است که یک اشکال اساسی در این رابطه وجود دارد.

بیشتر اوقات عصبانیت نتیجه فرعی ِ داشتن حس نادیده گرفته شدن، تنها ماندن، خوار شدن، غیر منصفانه قضاوت شدن، مورد خیانت قرار گرفتن یا از نظر احساسی ترک شدن است.

 


 


خشم نشانه ای از چنین فشارهایی است و تا حد امکان باید آن را با خونسردی و منطق پاسخ داد. ممکن است تمام این احساسات در نتیجه مشکلی حرفه ای(مانند بیکار شدن) پیش آمده باشد و حل آن، شعله‌های خشم را از همسر بی گناه دور نگه خواهد داشت.خشم می تواند به اشکال دیگری چون ضعف، بی ارادگی و تسلیم نیز بروز کند.

ترک کردن احساسات و زندگی مانند یک مرده متحرک نیز برای یک رابطه همانقدر خطرناک خواهد بود و در یک کلام، رابطه را خواهد کشت.


● چه می توان کرد؟
شناخت و درک چگونگی تخریب یک رابطه بسیار مهم است. یافتن مشکلی که موجب بروز خشم شده نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. همسران باید مهارت های ارتباطی خود را افزایش دهند، عصبانیت طرف مقابل خود را درک کنند و زنجیر طولانی درگیری ها را پاره کنند. بالا بردن صدا بلافاصله موجب برانگیخته شدن اقدامات دفاعی بدن در برابر حمله های روحی و جسمی می شود و سد محکمی در توانایی برقراری ارتباط منطقی به وجود می آورد.


یک نفر یا هر دو طرف باید بر موقعیت غلبه کند و مسئولیت کار اشتباه خود را بپذیرد و با صداقت خود، اعتماد و صمیمیت طرف مقابل را جلب کند. اگر یک نفر بتواند جوابگوی مشکل شود و مسئولیت رفتارهای مخرب یا نادرست خود را بپذیرد، موجب می شود که طرف مقابل نیز همین رفتار را داشته باشد.


گاهی حضور یک واسطه بی طرف می تواند دو طرف را متوجه چرخه نابودگر خشمی کند که موجب ناتوانی در ارتباط برقرار کردن آنها شده است. این شخص می تواند اعتماد و صمیمیت را بین زوج برقرار کند. علاوه بر این، این واسطه می تواند محیطی آرام ایجاد کند که در آن مسائل بهتر عنوان شوند و توافق و تفاهم، بدون بروز عصبانیت، حاصل شود.

در نهایت باید گفت که اگر گفتگو و ارتباط فاقد صداقت باشد، و دو طرف راحت و باز و با حفظ احترام متقابل با یکدیگر برخورد نکنند و توقعات نامعقول را وارد بحث کنند، مشکل همچنان باقی خواهد ماند. و اگر مسئله اصلی این باشد که یک نفر به چیزی تبدیل شود که نیست، اصولاً مشکل حل نخواهد شد و بحث به جایی نخواهد رسید.


 
روانشناسی خشونت - ویستا


منبع : دلگرم
سه شنبه 4/6/1393 - 16:50
دانستنی های علمی

"امروز روی تخت بیمارستان نشسته‌ام و منتظرم که هر دو سینه‌ام را درآورند. اما به طریق عجیبی احساس می‌کنم فوق‌العاده آدم خوش‌شانسی هستم. تا قبل از این هیچ مشکل جسمی نداشته‌ام. من زنی ۶۹ ساله در آخرین اتاق این راهرو قبل از بخش کودکان این بیمارستان هستم. طی چند سال گذشته ده‌ها بیمار سرطانی را دیده‌ام که با ویلچر یا تخت اینطرف و آنطرف برده می‌شوند. هیچکدام از این بیماران بیشتر از ۱۷ سال سن نداشتند."

این جملات اولین سطرهای دفترچه خاطرات مادربزرگم بودند. ده سال پیش این صفحه را کپی گرفتم و آن را به دیوار اتاقم چسباندم تا یادم باشد همیشه چیزی هست که برای آن شکرگزار باشیم. و اینکه زندگی‌ام خوب بگذرد یا بد، هر روز باید شکرگزار از این زندگی از خواب بیدار شوم چون یک نفر جایی بخاطر زنده‌ماندنش شدیداً در کشاکش است.

حقیقت این است که خوشبختی، نداشتن مشکل نیست، توانایی کنار آمدن با آنهاست. اگر ذهن شما مسئله‌ای برای متمرکز شدن روی آن نداشت، می‌دانید چقدر سرگردان می‌شد؟ همیشه نگاهتان به چیزهایی باشد که دارید نه چیزهایی که از دست داده‌اید. چون چیزهایی که زندگی از شما می‌گیرد مهم نیستند، آنچه اهمیت دارد این است که با چیزهایی که برایتان باقی مانده است چه می‌کنید.

 

در زیر به ۸ موردی اشاره می‌کنیم که به شما در زمان سختی‌ها انگیزه می‌دهد:

 

۱. درد بخشی از رشد کردن است.

گاهی اوقات زندگی به این دلیل درها را به رویتان می‌بندد که وقت جلو رفتن است. و این چیز خوبی است چون معمولاً ما هیچوقت به خودمان تکان نمی‌دهیم مگر اینکه شرایط، ما را به آن مجبور کند.

وقتی زندگی سخت می‌شود. به خودتان یادآور شوید که هیچ درد و غمی بی‌دلیل اتفاق نمی‌افتد. از چیزی‌هایی که اذیتتان کرده درس بگیرید ولی هیچوقت این درس‌ها را فراموش نکنید.

فقط بخاطر اینکه با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنید به معنی این نیست که شکست خورده‌اید. افتادن اتفاق‌های خوب زمان می‌برد. صبور باشید و مثبت فکر کنید. همه چیز درست خواهد شد؛ البته شاید این اتفاق زود نیفتد اما بالاخره می‌افتد.

یادتان باشد که دو نوع درد وجود دارد: دردی که آسیب می‌زند و دردی که تغییرتان می‌دهد. هر دو این دردها به رشد شما کمک می‌کنند.

۲. همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.

هروقت باران می‌آید، بالاخره بند می‌آید. هروقت ضربه می‌خورید، بالاخره خوب می‌شوید. بعد از تاریکی همیشه روشنایی است. هر روز صبح طلوع خورشید همین را می‌خواهد به شما بگوید اما معمولاً یادتان می‌رود و در عوض فکر می‌کنید که شب همیشه باقی می‌ماند. اما اینطور نیست. هیچ‌چیز همیشگی نیست.

پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست. اگر اوضاع بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمی‌ماند.

فقط به این دلیل که در این لحظه زندگی‌تان سخت شده است به این معنی نیست که نمی‌توانید بخندید. فقط به این دلیل که چیزی اذیتتان می‌کند به این معنی نیست که نمی‌توانید لبخند بزنید. هر لحظه برای شما شروعی تازه و پایانی تازه است. هر لحظه فرصت جدیدی به شما داده می‌شود. فقط باید از این فرصت بهترین استفاده را بکنید.

 

۳. نگران بودن و شکایت کردن چیزی را عوض نمی‌کند.

آنهایی که بیشتر از بقیه شکایت می‌کنند، کمتر از بقیه کار انجام می‌دهند. همیشه بهتر است که سعی کنید کاری بزرگ انجام دهید و شکست بخورید تا اینکه هیچکاری انجام ندهید و موفق شوید.

اگر گم شوید، هیچ چیز تمام نمی‌شود؛ زمانی همه چیز تمام می‌شود که کاری انجام ندهید و فقط شکایت کنید. اگر به چیزی باور و اعتقاد دارید، تلاش کنید. اجازه ندهید سایه‌های گذشته، دریچه رو به آینده‌تان را تاریک کند. اینکه امروز را به شکایت کردن درمورد دیروز بگذرانید، آینده‌تان را روشن‌تر نمی‌کند. به جای آن دست به کار شوید. بگذارید درس‌هایی که گرفته‌اید زندگی‌تان را بهبود بخشند. تغییر ایجاد کنید و هیچوقت به عقب نگاه نکنید.

و صرفنظر از اتفاق‌هایی که در این راه طولانی می‌افتد، یادتان باشد که شادی و خوشبختی واقعی فقط زمانی می‌آید که دست از شکایت کردن بخاطر مشکلاتتان بردارید و شروع به شکرگزاری برای مشکلاتی که ندارید کنید.

۴. جای زخم‌های شما نشانه قدرتتان هستند.

هیچوقت بخاطر جای زخم‌هایی که زندگی رویتان گذاشته است خجالت نکشید. این جای زخم‌ها یعنی درد تمام شده و روی زخمتان بسته شده است. یعنی توانسته‌اید بر درد غلبه کنید، درسی بگیرید، قوی‌تر شوید و به جلو پیش روید. جای زخم، خالکوبی پیروزی است که باید به آن افتخار کنید.

اجازه ندهید این زخم باعث شوند زندگی‌تان را با ترس سپری کنید. هیچوقت نمی‌توانید جای این زخم‌ها را از بین ببرید اما می‌توانید نگاه خودتان به آنها را تغییر دهید. می‌توانید به جای این زخم‌ها بعنوان نشانه قدرتتان نگاه کنید نه درد.

 

۵. هر مشکل کوچک، قدمی رو به جلو است.

صبر کردن در زندگی به معنی منتظر ماندن نیست؛ صبر کردن توانایی داشتن نگرشی خوب در زمان تلاش برای رسیدن به رویاهایتان است. پس اگر می‌خواهید امتحان کنید، وقت گذاشته و تا آخر راه را بروید. درغیراینصورت، هیچ دلیلی برای شروع کردن نیست. این می‌تواند به معنی از دست دادن راحتی و ثباتتان و بر هم خوردن عادت‌های خواب و خوراکتان برای مدتی کوتاه باشد. می‌تواند به معنی قربانی کردن روابط و همه چیزهای آشنایی باشد که قبلاً در زندگی‌تان وجود داشت.

می‌تواند به معنی قبول کردن تمسخرهای همسالان و دوستانتان باشد. می‌تواند به معنی ساعت‌های متمادی تنهایی باشد که البته تنهایی نعمتی است که می‌توان از آن برای خلق چیزهایی عالی استفاده کرد. تنهایی فضایی که لازم دارید را به شما می‌دهد. بقیه چیزها آزمایش کردن قطعیت شماست، اینکه چقدر آن هدف را می‌خواهید.

و اگر آن را بخواهید، با وجود همه شکست‌ها، طردشدگی‌ها و مسائل دیگر انجامش می‌دهید. و هر قدمی که رو به آن برمی‌دارید از هر چه که فکرش را هم بکنید حالتان را بهتر می‌کند. می‌فهمید که مشکلات اتفاقاتی نیست که سر راه برایتان می‌افتد، چالش اصلی خود آن راه است. و ارزشش را دارد. پس اگر می‌خواهید امتحانش کنید، راه را تا آخر بروید. هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست... هیچ حسی در دنیا بهتر از این نیست که بفهمید زنده بودن یعنی چه.

۶. منفی بودن دیگران مشکل شما نیست.

وقتی چیزهای منفی دور و برتان را می‌گیرد، مثبت باشید. وقتی دیگران می‌خواهند باعث ناراحتی‌تان شوند، لبخند بزنید. این بهترین و ساده‌ترین راه برای حفظ انگیزه و تمرکزتان است. وقتی دیگران با شما بدرفتاری می‌کنند، خودتان باشید. هیچوقت اجازه ندهید تلخی یک نفر شخصیتتان را تغییر دهد.

هیچ چیز را به خودتان نگیرید، حتی اگر دقیقاً منظور خودتان باشد. خیلی کم پیش می‌آید که آدمها بخاطر شما کاری را انجام داده باشند. آنها کارهایشان را بخاطر خودشان انجام می‌دهند.

مهمتر از همه اینها، هیچوقت بخاطر اینکه کسی گفته به اندازه کافی خوب نیستید، خودتان را تغییر ندهید. زمانی تغییر کنید که می‌دانید آدم بهتری خواهید شد و آینده درخشان‌تری خوهید داشت.

هر کاری که بکنید، چه درست و چه غلط، آدمها پشت سرتان حرف خواهند زد. پس قبل از اینکه نگران چیزی باشید که دیگران درموردتان می‌گویند، نگران کارهایی باشید که می‌کنید. اگر به چیزی واقعاً اعتقاد دارید، برای جنگیدن بخاطر آن نترسید. قدرت واقعی از غلبه بر چیزهایی به دست می‌آید که به نظر دیگران غیرممکن به نظر می‌رسد.

از همه اینها گذشته، شما فقط یکبار زندگی می‌کنید. پس سعی کنید همان طوری زندگی کنید که دوست دارید.

 

۷. اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد، بالاخره خواهد افتاد.

قدرت واقعی زمانی می‌آید که چیزهایی زیادی برای گریه کردن بخاطرشان و شکایت کردن داشته باشید اما ترجیح دهید که لبخند بزنید و به جای این کارها بخاطر زندگی‌تان شکر کنید.

همیشه در همه سختی‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شوید، نقاط مثبتی هم وجود دارد اما باید بخواهید که دریچه قلب و ذهنتان را باز کرده و به استقبال آن بروید. نمی‌توانید به زور بخواهید بعضی اتفاق‌ها بیفتند. با تلاش در چنین جهتی فقط خودتان را خسته خواهید کرد. در بعضی نقاط فقط باید رها کنید و ببینید چه پیش می‌آید.

در آخر، دوست داشتن زندگی به اعتماد به حس‌تان، ریسک کردن، از دست دادن به دست آوردن خوشبختی و درس گرفتن از تجربه های تان بستگی دارد. این سفری دور و دراز است. باید دست از نگرانی، سرگردانی و تردید بردارید، به دست‌پاچگی‌هایتان بخندید، در لحظه زندگی کنید و از چیزهایی که روزگار پیش پایتان قرار می‌دهد لذت ببرید. شاید در آخر دقیقاً به آن مقصدی که می‌خواستید نرسید اما مطمئن باشید همان جایی می‌رسید که باید می‌رسیدید.

۸. بهترین کاری که می‌توانید بکنید این است که به راهتان ادامه دهید.

از دوباره بلند شدن از زمین نترسید، از دوباره تلاش کردن، دوباره دوست داشتن، دوباره زندگی کردن و دوباره آرزو کردن. اجازه ندهید یک درس سخت از روزگار دلتان را سخت کند.

بهترین درس‌های زندگی را معمولاً در سخت‌ترین شرایط و از بدترین اشتباهاتتان یاد می‌گیرید. زمان‌هایی هست که به نظر می‌رسد همه چیز بد پیش می‌رود و احساس خواهید کرد که این شرایط سخت همیشه می‌ماند. اما اینطور نخواهد بود. وقتی احساس کردید که کم‌کم ناامید و دلسرد می‌شوید، یادتان باشد که همیشه برای درست شدن مسایل، اول همه چیز باید خراب شود. گاهی برای اینکه به بهترین وضعیت خودتان برسید، باید بدترین وضعیتتان را پشت سر بگذارید.

بله، زندگی سخت است اما شما از آن سخت‌ترید. قدرت هر روز خندیدن را در خودتان ایجاد کنید. جرات داشتن احساسی متفاوت اما زیبا را در خودتان رشد دهید. سعی کنید لبخند را به لبان بقیه هم بیاورید. برای چیزهایی که قادر به تغییر آن نیستید، استرس نداشته باشید. ساده زندگی کنید. سخاوتمندانه دوست داشته باشید. صادقانه حرف بزنید. با دقت کار کنید و حتی اگر زمین خوردید، دوباره از جایتان بلند شوید. به رشد کردن ادامه دهید.

 

هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید سعی کنید این کارها را انجام دهید:

۱. مثبت فکر کنید.
۲. سالم غذا بخورید.
۳. ورزش کنید.
۴. سخت کار کنید.
۵. زیاد بخندید،
۶. خوب بخوابید.

و هر روز همه این کارها را تکرار کنید ...


منبع : دلگرم
سه شنبه 4/6/1393 - 16:44
پوست و مو



وقتی جوش می‌زنیم 4 نوع جوشگاه یا جای جوش ممکن است باقی بماند؛ لک قرمز، لک تیره، فرورفتگی سطح پوست و برجستگی روی پوست. برخی بیماران 2 یا چند نوع از این آثار را همزمان در پوست خود دارند بنابراین دانستن اینکه با چه روش‌هایی می‌توان جای این جوش‌ها را از بین برد، مهم است:

1 لکه‌های قرمز: ابتدا باید جوش‌های صورت کاملا درمان شوند. لکه‌های قرمز حداکثر 6 ماه به دنبال بهبود جوش‌ها خودبه‌خود برطرف می‌شوند. اگر در برخی موارد مقاوم بودند و خودبه‌خود برطرف نشدند، با لیزر PDL می‌توان آنها را درمان کرد. قبل از این اقدام باید مطمئن شد جوش‌ها کاملا ریشه‌کن شده‌اند.

2 لکه‌های تیره: ابتدا باید جوش‌های صورت کاملا درمان و از دستکاری جوش‌ها به‌طور جدی پرهیز شود. کرم‌های لایه بردار راه اول درمان هستند. این کرم‌ها برای جلوگیری از عودکردن جوش‌ها موثرند. راه دوم، در صورت پاسخ نگرفتن از روش اول، پیلینگ یا میکرودرم ابریشن است. قبل از تمام این اقدام‌ها باید مطمئن شد جوش جدید ایجاد نمی‌شود.

3 فرورفتگی سطح پوست: فقط در برخی از افراد مبتلا به جوش، فرورفتگی روی پوست ایجاد می‌شود و این افراد به‌طور ژنتیکی مستعد این عارضه هستند. راه اول درمان، مصرف آکوتان است. اکوتان جوش‌ها را ریشه‌کن و از به وجود آمدن فرورفتگی‌های جدید پیشگیری می‌کند. آکوتان در بهبود فرورفتگی‌ها کمی موثر است. یک سال پس از مصرف آخرین اکوتان، اگر همچنان جاهای فرورفته باقی مانده بود، بهترین درمان لیزر فراکشنال CO2 است. البته فررفتگی‌های ناشی از جوش انواع مختلف دارند. برخی مثل دهانه چاه دیواره‌های عمودی و تیز دارند که در این موارد لیزر بهترین روش درمانی است و برخی مثل دره، دیواره‌های شیب‌دار دارند که در این صورت، بهترین راه، ابتدا عمل بازسازی ساب‌سیژن و سپس لیزر خواهد بود. با وجود لیزر فراکشنال CO2، «درم‌ابریشن» و «پانچ» منسوخ شده است.

4 برجستگی روی سطح پوست: این عارضه کمتر از موارد دیگر شایع است. اگر برجستگی به شکل گوشت اضافه یا «کلویید» در ناحیه بالای کمر و پشت و سینه‌ها ایجاد شود، بهترین راه درمان، تزریق آمپول کورتون همراه لیزر PDL است (باید جلسه‌های مکرر این کار انجام شود)، اما اگر به شکل برجستگی‌های ریز روی چانه یا بینی ایجاد شود، بهترین روش از بین بردن آنها لیزر CO2 معمولی است.

دکتر محمد شیزرپور، متخصص پوست و مو و زیبایی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران

منبع : salamatiran.com
سه شنبه 4/6/1393 - 15:55
دانستنی های علمی

اصطلاح عجیب و کمی هم دور از ادبی است که مبدع آن نامشخص است این عبارت" حرف نشخوار آدمیزاد است " را می گویم. سخن گفتن وجه تمایز انسان و حیوان است و علاوه بر مزیت برقراری ارتباط بین انسان ها می تواند برمعرفت، فرهنگ و شعور ما بیفزاید اما  حقیقت آن است که هر حرفی گفتن ندارد.
 
 
حال که ما می توانیم حرف بزنیم دلیل ندارد هرچه به مغزمان خطور کرد فورا به زبان بیاوریم. گاهی وقت ها سکوت فریاد معرفت می شود و اظهار نظر در برخی موارد که ربطی به ما ندارد کاری دور از اخلاق و ادب خواهد بود بیایید تمرین کنیم وقتی حرفی برای گفتن نداریم سکوت کنیم.

در این گزارش به 11 نکته که اظهار نظر در مورد آن نشانه بی ادبی است اشاره می کنیم:
1. وزن افراد
عادت خیلی بدی است که وقتی به هر کس می رسیم سریع در مورد وزنش اظهار نظر می کنیم. جالب این جاست که بعضی ها اگر دستشان به مانکن ها و بازیگران مطرح جهان هم که برسد حتما به آنها می گویند وا چقدر لاغر شدی،شدی پوست و استخون! بعد 10 قدم آن طرف تر به دیگری می گویند وا چرا خودت رو ول کردی چند وقت دیگه از در تو نمی آی!!! بعضی ها هم سعی می کنند شیک و مجلسی به وزن دیگران بتازند و مثلا با ایما و اشاره می گویند خیلی بدم میاد از این آدمای استخونی که از روی لباس می شه دنده هاشون رو شمرد!
وزن یک مساله کاملا شخصی است حق اظهار نظر در خصوص سایز، وزن و اندام دیگران را نداریم مگر اینکه از ما سوال کنند یا متخصص تغذیه یا مربی بدن سازی باشیم!!
 
2. سلیقه شخصی
سلیقه واژه ای بسیار کلی است اما دقیقا واژه مناسبی برای این امر است. اگر کاری در فضای عمومی انجام می گیرد که به ماهم مربوط می شود باید در موردش نظر بدهیم اما اینکه مردم در خانه و در حریم خصوصی شان موسیقی سنتی دوست دارند یا پاپ، دوست دارند جوراب قرمز را با لباس مشکی بپوشند، حیوان خانگی داشته باشند یا نه، غذای فرنگی دوست دارند یا ایرانی ، همسرشان را جو جو صدا می کنند یا غزیزم، بچه شان را چند بار در هفته به پارک می بردند به ما ربطی ندارد.
نه با خودشان نه دوستانشان و نه حتی دشمنانشان حق نداریم در مورد سلایق دیگران حرف بزنیم، قضاوت کنیم و یا اظهار نظر نماییم.
 
3. عشق و علاقمندی آدم ها
اینکه چه کسی با چه کسی تناسب دارد یا ندارد، فلانی با کسی سن مادر بزرگ یا پدر بزرگش قصد ازدواج دارد، تحصیلاتش به چه کسی می خورد یا نه، دنبال پول چه کسی است، در زندگی خصوصی شان دعوا دارند یا نه به ما ربطی ندارد.
اینکه حدس می زنید بین دو نفر احساسی به وجود آمده خیلی خوب است که حواستان به دیگران هست اما نباید در این خصوص با دیگران حرف بزنید و یا اینکه حدس تان را قضاوت کنید!!
زندگی خصوصی آدم ها به خودشان ربط دارد. تاوقتی از شما کمک نخواستند حق دخالت نداریم.
 
4. خصوصیات اخلاقی آدم ها
اینکه کسی پر حرف  و ناراحت کننده است خیلی بد است اما بهتر است موقعیت ارتباط با او را محدو دکنید،مغرور و متکبر است خوب طرفش نروید.  نه اینکه هر جا از زیاد حرف زدن ، احساسی بودن و سایر خصوصیات اخلاقی دیگران صحبت کنید .
یاد بگیریم بعضی چیزها ربطی به ما ندارد.
 
5. دوستان و آشنایان
اینکه همنشین بد زندگی افراد را به مخاطره می اندازد حقیقت انکار ناپذیری است اما اینکه در مورد دوستان، اقوام و آشنایان دیگران قضاوت کنیم و نقل محافل مان باشد کار زشتی است اگر نگران کسی هستید مستقیما به او هشدار بدهید اگر انقدر صمیمی نیستید که با او حرف بزنید پس حق هم داریم با دیگران در خصوص روابط اطرافیان و آشنایانمان صحبت کنیم.
 
6. وضعیت مالی
کنجکاوی و دخالت در وضعیت مالی دیگران بی ادبانه و ورود به حریم خصوصی ایشان است ما حق اینکه در مورد این مسائل سوال هم بکنیم نداریم چه برسد که زندگی دیگران را مورد کنجکاوی قرار بدهیم.
 
7. جراحی زیبایی
در جهان مردم دو دسته اند طرفداران عمل زیبایی و مخالفان آن. شما می توانید جزء هر کدام از این گروه ها باشید در این مورد کاملا آزاد هستید اما اینکه در مورد اینکه سایرین از نظر شما پیروی کنند یا نکنند، عمل زیبایی برایشان خوب بوده یا نه . یا اینکه باید عمل زیبایی بکنند یا نه ربطی به شما و من ندارد.
 
8. چیدمان منزل
وقتی وارد منزل و یا فضایی می شوید لازم نیست در مورد سلیقه صاحب خانه تعریف کنید برخی نشانه ادب می دانند که در مورد سلیقه صاحب خانه و زیبایی منزلش صحبت کنند و بعد از خروج از مکان به انتقاد ، تمسخر و بد گویی از آنچه دیده اند بپردازند. لطفا به سلیقه هم احترام بگذاریم.
خانه محل آرامش و استراحت اعضای یک خانواده است پس اجازه دهیم هر طور دوست دارند زندگی کنند.
 
9. آرایش و لباس پوشیدن
شاید شما علاقمند به رنگ های شاد باشید ،کسی رنگ های تیره را دوست دارد، شما کرم ضد آفتاب فاقد رنگدانه استفاده می کنید دیگری دوست دارد تیره و به اصطلاح برنزه باشد، هستند افرادی که به شدت علاقمند هستند کفش های اسپرت بپوشند برخی هم کفش های رسمی دوست دارند. عینک آفتابی بعضی ها وقتی آفتابی نیست روی سرشان است بعضی آن را به لباسشان آویزان می کنند برخی هم آن را داخل پوشش قرار داده و در کیفشان می گذارند.
اینکه در این موارد اظهار نظر کنیم و با ورود به هرمهمانی کنفرانسی بدون حضورافراد تشکیل بدهیم و در مورد آنچه پوشیده اند حرف بزنیم دور از ادب و شخصیت ماست.
 
10. عادات غذایی
تصویر ژله بر روی باقلی پلو شاید خیلی هم زیبا و چشم نواز نباشد ولی خوب شاید کسی هم پیدا بشود که از این تست غذا خوشش بیاید. بعضی ها دوست دارند شیر سرد بخورند بعضی ها در کافی شاپ کیک شکلاتی ،بستنی شکلاتی به همراه هات چاکلت سفارش می دهند و از این همه شکلات بدشان که نمی آید لذت هم می برند.
خوش به حال کسی که به سلیقه غذایی افراد احترام بگذارد. نه تمسخر کند و نه بدگویی نماید.
 
11. اموال شخصی
شاید کسی دوست داشته باشد مالش را آتش بزند، ببخشد به کسی که برایش مهم است و یا اینکه صرف امور خیریه کند اینکه ما در این مورد اظهار نظرکنیم منوط به این است که ازما نظر بخواهد در غیر اینصورت هرکسی می تواند در این موارد خودش تصمیم بگیرد.
با گسترش شبکه های اجتماعی و حضور گسترده مردم در فضای مجازی و اینترنت مفهوم حریم خصوصی دستخوش تغییر شده و نیاز به باز تعریف دارد با این وجود این به آن مفهوم که ما می توانیم در همه موارد اظهار نظر کنیم نیست. 


منبع: gizmiz.com
سه شنبه 4/6/1393 - 15:51
سلامت و بهداشت جامعه

وقتی لیف و حوله بیماری زا می شوند

وقتی لیف و حوله بیماری زا می شوند

برخی همسران از لیف و حوله مشترک استفاده می‌کنند و گاهی حتی این وسایل را برای فرزندانشان هم مجزا انتخاب نمی‌کنند. در عوض بسیاری از افراد به شدت وسواس دارند و دوست ندارند فردی که آکنه دارد حتی دست به وسایل شخصی‌شان بزند. برای روشن شدن موضوع باید بگویم مهم‌ترین بیماری‌هایی که بعد ‌از استفاده مشترک از وسایل حمام مثل لیف، سنگ‌پا، کیسه، حوله و... منتقل می‌شوند، بیماری‌های میکروبی، ویروسی، قارچی و انگلی هستند اما خیلی هم نباید نگران بود زیرا معمولا در محیط حمام از محصولات پاک‌کننده‌ای مثل صابون و شامپو زیاد استفاده می‌کنیم و اجرام زنده میکروبی و قارچی با توجه به اثر پاک‌کنندگی این مواد از روی بدن پاک می‌شوند و ضایعات خاص پوستی ایجاد نمی‌کنند اما برخی بیماری‌های قارچی پوستی و برخی بیماری‌های ویروسی مثل زگیل در اثر استفاده از وسایل مشترک در حمام مانند حوله ممکن است منتقل شوند.

اصولا یکی از عوامل مهم انتشار بیمار‌ی‌هایی مثل زردزخم، استفاده مشترک از حوله و وسایل حمام و شانه است. برخی بیماری‌های انگلی پوستی نیز مثل گال ممکن است در اثر استفاده از لباس‌ها یا حوله مشترک منتقل شوند. در مورد برخی بیماری‌ها مثل آکنه یا جوش غرور جوانی نیز باید گفت این بیماری‌ها‌ که به‌صورت شایع بین پسرها و دخترها بعد از بلوغ دیده می‌شود، بیماری میکروبی نیست و استفاده مشترک از وسایل یا حوله باعث انتقال آن نمی‌شود.

دکترسیدحسن صیرفی، متخصص پوست و استاد دانشگاه علوم‌پزشکی تهران

منبع : salamatiran.com
سه شنبه 4/6/1393 - 15:36
كودك
روزنامه جام جم: یکی از بهترین شیوه‌ها برای پرورش خلاقیت کودک، این است که خودتان هم در دنیای تخیلی او حضور داشته باشید و با او همراه شوید.
 
 
یکی از بهترین شیوه‌ها برای پرورش خلاقیت کودک، این است که خودتان هم در دنیای تخیلی او حضور داشته باشید و با او همراه شوید.
 
خوشبختانه اغلب بازی‌ها و فعالیت‌هایی که به پرورش خلاقیت کودک کمک می‌کند نیز کارهایی ساده و آسان است بنابراین از همین امروز شروع کنید و با بازی‌هایی ساده ولی جالب، خلاقیت کودک را پرورش دهید.
 
ـ خلاقانه غذا بپزید. به کودک اجازه دهید خودش مواد مورد نیاز تهیه غذا را انتخاب و آماده کند. همچنین از او بپرسید چه کسانی به مهمانی کوچکش دعوت می‌شوند؛ مادربزرگ؟ دوستان؟ و... برای ناهار چه غذایی آماده می‌کند؛ سوپ؟ ماکارونی؟ برنج؟ و... این مهمانی کوچک به هر شکلی برگزار شود، مهم نیست. فقط باید به او اجازه دهید خودش انتخاب کند و همه کارها را با کمک و نظارت شما انجام دهد.
 
ـ با هم قدم بزنید و دنیا را طور دیگری ببینید. این دفعه که برای پیاده‌‌روی بیرون می‌روید، چشمان‌تان را کامل باز کنید تا محله را با دقت بیشتری ببینید؛ همسایه‌ها، مغازه‌ها، خانه‌ها، خیابان‌ها، کوچه‌ها و... همه چیز باید دوباره دیده شود. در ضمن تا می‌توانید از یکدیگر سوال بپرسید؛ مثلا «گربه‌ها دنبال چه چیزی هستند؟» یادتان باشد بچه‌های خردسال با دیدی متفاوت به شهر و محل زندگی نگاه می‌کنند و یکی از شگفت‌انگیزترین جنبه‌های این کار برای آنها، تازگی و جذابیتش است.
 
ـ یک گروه موسیقی تشکیل دهید. لیوان‌ها، قاشق‌ها، بشقاب‌ها، چنگال‌ها، قابلمه، ماهی‌تابه و هر چیزی که می‌تواند در ساخت آهنگی زیبا به شما کمک کند، آماده نمایید. سعی کنید آهنگ‌هایی متفاوت بسازید و فرزندتان را تشویق کنید با انتخاب ابزار مناسب، صدا را تغییر دهد.
 
ـ برای کودک داستان بگویید؛ اگر بتوانید برای او داستان‌هایی بلند و جدید تعریف کنید، به او بیشتر کمک کرده‌اید. اجازه دهید کودک انتهای داستان را تغییر دهد و خودش با خلاقیت و تفکر خلاقانه داستانی جدید را برایتان تعریف نماید.
 
ـ روزهایی که هوا ابری است، با هم به ابرها نگاه کنید. ابرهای پف کرده و سفید گاهی شبیه گوسفند هستند، گاهی شبیه یک دوچرخه، بعضی اوقات هم جادوگری می‌شود که روی یک تکه چوب نشسته و به طرف خانه در حرکت است! با هم بنشینید، به ابرها نگاه کنید و درباره شکل آنها حرف بزنید. وقتی هوا ابری است تا می‌توانید روی این بوم زیبا نقاشی بکشید و لذت ببرید.
 
با این کارها شما می‌توانید کودکانی خلاق‌تر داشته باشید که بیشتر و بهتر از قوه تخیل‌شان استفاده می‌کنند. البته فراموش نکنید در تمام مراحل بازی‌، حضور و همراهی شما موثر است و می‌تواند به کودک کمک کند.
سه شنبه 4/6/1393 - 15:29
خانواده

لجبازی نوعی رفتار و واکنش نامطلوب است که بخصوص اگر از سوی کودکان ۳ تا ۵ سال به صورت مکرر بروز پیدا کند، از سوی والدین یا مربیان مهد کودک قابل پذیرش نیست.
روزنامه جام‌جم: لجبازی نوعی رفتار و واکنش نامطلوب است که بخصوص اگر از سوی کودکان ۳ تا ۵ سال به صورت مکرر بروز پیدا کند، از سوی والدین یا مربیان مهد کودک قابل پذیرش نیست.
 
 
بسیاری از والدین از رفتارهای کودکشان که در قالب آسیب رساندن به خود و دیگران، ناسزا گفتن، گریه کردن، فریاد کشیدن و شکستن وسایل بروز پیدا می کند، بشدت نگران و آزرده می شوند، اما اگر ریشه این نوع رفتارها بدرستی شناخته شود، در بسیاری موارد قابل کنترل و اصلاح خواهد بود. روان شناسان تاکید می کنند که لجبازی کودکان در قالب رفتارهای خشونت آمیز یا تخریب کردن در بسیاری موارد انگیزه های زیستی، عاطفی یا هیجانی دارد.
 
صدیقه بزازان، کارشناس ارشد مشاوره روان شناسی در گفت وگو با جام جم می گوید: از آنجا که کودکان دو تاپنج ساله به رشد و تکامل شناختی و اجتماعی نرسیده اند، قادر به بررسی و ارزیابی پیامد رفتارشان نیستند و در بسیاری موارد رفتارهای خشن یا مخالف خواسته والدینشان را با هدف جلب توجه و محبت یا تامین نیازهای زیستی چون گرسنگی، تشنگی و خواب آلودگی بروز می دهند.
 
وقتی کودک گرسنه است
 
روان شناسان تاکید می کنند که کمبود هموگلوبین و کلسیم به بروز رفتارهایی چون دندان قروچه کردن یا حرص خوردن کودکانی منجر می شود که قادر به بیان خواسته هایشان نیستند. بزازان در این باره می گوید: وقتی کودک دو ساله ای گرسنه است و نمی تواند آن را به زبان بیاورد، ناخودآگاه با خشونت سعی می کند تا خوراکی یکی از همسالانش را در مهد کودک از دستش بگیرد. پس اصلی ترین وظیفه والدین و مربیان برطرف کردن نیازهای زیستی کودک است.
 
به من توجه کن!
 
در بسیاری موارد کودک نه گرسنه است و نه خوابش می آید، اما به رفتارهای تخریبی، گریه و عدم اطاعت از درخواست های والدین خود ادامه می دهد. به گفته بزازان والدین ابتدا باید ریشه لجبازی کودک را پیدا کنند، یعنی ببینند که رفتار لجوجانه کودک به تامین کدام نیازش بازمی گردد؛ زیرا در بسیاری موارد این رفتارها با هدف جلب توجه و محبت والدین صورت می گیرد.
 
این مشاور روان شناس اضافه می کند: معمولا توجهاتی که کودک از طریق این رفتارها دریافت می کند، توجه منفی است؛ چرا که به جای جلب محبت والدین مورد تنبیه یا انتقاد از سوی آنها قرار می گیرد. چنین شرایطی به رفتارهای سرکشانه یا خشن کودک کاملا جنبه لجبازی می دهد. بخصوص آن که در بسیاری موارد این نوع رفتارها ناشی از حسادت فرزندان بزرگ تر خانواده به خواهر یا برادر کوچک تر است. در چنین مواردی نادیده گرفتن رفتار لجوجانه کودک و پرت کردن حواس او با نوعی خوراکی، منظره، کارتون یا بازی کارساز است.روان شناسان تاکید می کنند، توجه به نیازهای عاطفی کودک بدون شک مانع از بروز رفتارهای خشن و لجوجانه از سوی او می شود.
 
توقعاتی در حد توان کودک
 
روان شناسان می گویند، والدین همیشه باید متوجه این نکته باشند که آنچه از فرزندشان توقع دارند در حدی باشد که او از عهده انجامش بر می آید. بزازان می افزاید: نفی کودکان از انجام رفتاری که بر خلاف خواسته والدین است، نباید در قالب زیر سوال بردن تمام شخصیت کودک صورت بگیرد، در چنین شرایطی کودک دچار نوعی تعارض عاطفی و رفتاری می شود، به شکلی که تصور می کند والدینش او را دیگر همچون گذشته دوست ندارند. به گفته این روان شناس، نکته مهمی که والدین نباید از نظر دور دارند این است که هنگام بروز رفتارهای لجوجانه کودک، باید تنها خود رفتار و نه شخصیت کودک مورد انتقاد قرار بگیرد.
 
بگذاریم کودکمان خودش دریابد
 
امروزه آموزه های روان شناسی بر این نکته تاکید دارد که آموزش رفتارهای مطلوب باید از طریق خواندن داستان های ناتمام یا دیدن کارتون هایی که نتیجه گیری از آنها به عهده کودک واگذار می شود، صورت بگیرد. به بیان دیگر، کنجکاوی کودکان باید برای یافتن پاسخ پرسش هایی که از سوی والدین برایشان مطرح می شود، تحریک شود تا خلاقیت کودکان آنها را به سوی یافتن پاسخ های صحیح هدایت کند.
 
یا نجنگید یا تسلیم نشوید
 
بزازان با تاکید بر این که اگر نمی توانیم در برابر خواسته فرزندمان مقاومت کنیم، باید با او سازش کنیم، اضافه می کند: اگر ایستادگی در برابر خواسته فرزندان در مقطعی از حوصله والدین خارج است، نباید در برابر اجرای آن خواسته مقاومت کنند؛ در غیر این صورت مقاومت والدین تا پایان مسیری که به انصراف کودک از بر آورده شدن خواسته اش می انجامد، باید ادامه پیدا کند. اگر پدر یا مادری در برابر گریه و لجبازی کودک به خواسته اش تن بدهد، ناخودآگاه به او می آموزد که چنین رفتارهایی کلید جلب تایید والدین برای رسیدن به خواسته های غیرمنطقی اش است.به گفته وی امر و نهی از سوی والدین باید روند متعادلی داشته باشد؛ چرا که نهی کردن بیش از اندازه کودک نیز می تواند تبعات زیانباری را به همراه داشته باشد.
 
چه وقت از روان شناس کمک بگیریم؟
 
بر اساس گفته های بزازان اگر با وجود تامین نیازهای زیستی و عاطفی کودک رفتارهای ناآرام و تخریبی او همچنان ادامه داشته باشد، کمک گرفتن از روانپزشک یا روان شناس کودک، بسیار ضروری می شود. مشاوره های روان شناسی در چنین شرایطی می تواند به یافتن منشأ ژنتیک و تربیتی بسیاری از رفتارهای ناهنجار کودک، کمک کند و مانع از آن شود که در آینده کودک به شخصیتی غیراجتماعی مبدل شود.
سه شنبه 4/6/1393 - 15:26
كودك
روزنامه جوان: هدف از تکالیف منزل ، این است که آنچه در طول روز در مدرسه آموخته‎شده ، در ذهن دانش آموز تقویت و به یاد سپرده شود.
 
 
همچنین بیاموزد که به تنهایی و بدون کمک مستقیم معلم ، مساله ای را حل کند یا سوالی را پاسخ دهد و مهمتر این که بتواند فرصتهایش را زمان بندی کند و زمانی را به انجام تکالیف شب اختصاص دهد و احساس مسوولیت را بیاموزد. این کار به انگیزه ، نظم و توانایی استفاده از منابع درسی نیازمند است.
 
تکلیف شب یکی از روشهایی است که به کودک می آموزد چگونه به تنهایی بیاموزد. هر چه کودک از انجام تکالیف یا درس خواندن بدش بیاید، مهم نیست.آنچه اهمیت دارد این است که او به عنوان وظیفه هر روزه آنها را انجام دهد.
 
پس از مدتی بهانه های پایان ناپذیری که اغلب معلمها عادت به شنیدن آنها دارند، از قبیل «دفترم افتاد توی جوی آب»، «خواهرم دفتر مشقم را پاره کرد»، «دیشب مریض بودم» باید فراموش شوند و تکالیف و درسهای خواندنی بدرستی و منظم و بموقع انجام شوند، ولی چگونه باید درس خواندن و انجام تکالیف را برای کودک به شکل یک عمل مثبت و مفید و حتی دوست داشتنی درآورد و در عین حال ، از فشار و تنشی که این مسائل بر خانواده اعمال می کنند کاست؟
 
دریابید آموزگاران و برنامه ریزان آموزشی چه انتظارات و اهدافی دارند. از کودک اطلاعات کسب کنید. با شروع سال تحصیلی شما هم باید مدام از طریق کودک از تکالیف مدرسه و برنامه امتحانات آگاه شوید. بکوشید به کودک کمک کنید که برای درس خواندن و انجام تکالیفش براساس این برنامه ، برنامه ریزی و زمانبندی کند. برای نمونه: «هر دوشنبه دیکته داری ، پس باید یکشنبه ها دیکته کار کنی» یا «شنبه ها و سه شنبه ها ریاضیات دارید. پس تکالیف مربوط به آن باید...
 
وقتی کودک از مدرسه برمی گردد، از او بپرسید در مدرسه چه کرده و چه درسهایی داشته و باید چه تکالیفی را انجام دهد. اگر همیشه پاسخش این است که «هیچ تکلیفی نباید انجام بدهم یا قبلا کارهایم را کرده ام»، از او بخواهید تکالیفش را به شما نشان دهد.این کار به شما کمک می کند در جریان کار او قرار گیرید و دریابید پیشرفتش چگونه است.
 
با نشان دادن توجهتان به کودک می فهمانید که برای شما اهمیت دارد که او چه آموخته و چقدر پیشرفت می کند و آیا تکالیفش را بموقع و درست انجام می دهد یا نه و او درخواهد یافت که شما به این مسائل علاقه دارید.
 
درباره بعضی کودکان باید مدتی احساس یک پلیس یا بازپرس را داشته باشید، ولی شبیه آنها عمل نکنید، یا حداقل ظاهرا این طور نشان ندهید و نگذارید کودک احساس کند بازجویی می شود.
 
بکوشید نقش یک همراه و همیار را بازی کنید. چطوری؟ مدرسه چطور بود؟ انگار خیلی خسته شدی. بیا بریم یه چیزی بخوریم ، بعد ببینم قبل از شروع برنامه کودک چه کارهایی باید بکنی؟ اطلاعاتی از مسوولان مدرسه درباره کودکتان به دست آورید. اوایل سال تحصیلی معلم کودکتان را ملاقات کنید. از نحوه تدریس و انتظارات او آگاه شوید و پرس وجو کنید.
 
تدوین برنامه برای انجام تکالیف
 
همراه با کودک برنامه ای مناسب برای انجام تکالیف شب و مطالعه تهیه کنید، به طوری که با برنامه های مدرسه و همچنین برنامه های دیگر کودک هماهنگی کامل داشته باشد. به یاد داشته باشید برنامه ای که برای یک کودک مناسب است ، امکان دارد برای یک کودک دیگر مناسب نباشد.
 
بعضی کودکان نیاز دارند که بعد از مدرسه مدتی به بازی بپردازند و انرژی مازادشان را صرف کنند، ولی بعضی دیگر وقتی بازدهی بیشتری دارند که قبل از بازی تکالیفشان را انجام دهند. اگر می خواهید کودکتان به قول معروف خوب راه بیفتد و مستقل عمل کند و شما کمتر نظارت داشته باشید، راهنمایی های زیر به شما کمک می کند.
 
زمان مشخصی را تعیین کنید. درباره زمان بندی انجام تکالیف شب تصمیم گیری کنید. کودک نیز باید در تصمیم گیری شرکت کند، تا زمان همیشگی انجام تکالیف مشخص شود.
 
این زمان باید طوری باشد که تا حد امکان با زمان برنامه های تلویزیونی مورد علاقه کودک و زمان فعالیت های فیزیکی او تداخل نداشته باشد، تا کودک مجبور شود یکی از آنها را انتخاب کند. به کودک بگویید زمان انجام تکالیف و طول مدت آن ممکن است در صورت لزوم تغییر کند. مکان ویژه ای را برای انجام تکالیف تعیین کنید.
 
کودک برای انجام تکالیف و مطالعه درسی نیازمند مکانی است که ساکت باشد و نور کافی داشته باشد و در صورت نیاز، کتابهای کمکی هم در آنجا موجود باشند.
 
محل مستقلی را برای کتابها و دفترهای کودک در نظر بگیرید و به استقلال او احترام بگذارید. برای نمونه یک طبقه از کتابخانه منزل یا محلی نزدیک میز تحریر کودک را به او واگذار کنید. این کار به کودک خواهد آموخت که منظم باشد و درباره وسایل و ابزارش احساس مسوولیت کند.
 
ضرورت نظارت بر نحوه درس خواندن فرزندان
 
اگر فرزند شما تکالیف مدرسه اش را انجام نمی دهد یا در انجام آنها مشکل دارد، باید به او کمک کنید تا علت را کشف کند و در حل و رفع آن بکوشد. مشکل را از مشکلات دیگر مجزا کنید.بکوشید تا دریابید که چرا کودک نمی خواهد تکالیفش را انجام دهد و یا چرا در درس خواندن مشکل دارد.
 
به سوال های زیر پاسخ دهید، تا علت را دریابید. آیا درس مشخصی وجود دارد که کودک نمی خواهد تکالیف آن درس بخصوص را انجام دهد؟ آیا این مشکل هر روز وجود دارد یا گاهگاهی اتفاق می افتد؟ آیا کودک معنای تکالیف شب را درک می کند؟
 
برای کودکی که به جای انجام دادن تکالیفش به بازی می پردازد، از خود بازی یا فعالیت های دیگر که مورد علاقه اوست، به عنوان پاداشی برای انجام تکالیف استفاده کنید یا بازی و انجام تکالیف را به صورت نوبتی درآورید، بدین معنا که بخشی از تکلیفش را انجام دهد و سپس ۱۰دقیقه آزاد باشد برای بازی و بعد به انجام بخش دیگری از تکلیف بپردازد. پس از آن ۱۰ دقیقه دیگر بازی کند.
 
آموزش نظم و ترتیب و مهارت های مطالعه به فرزندان
 
نظم و ترتیب ، بدون آموزش در کسی به وجود نمی آید. مهارت های مطالعه هم غریزی نیستند. بنابراین به کودک کمک کنید تا آنها را بیاموزد. تکالیف طولانی را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید، تا کودک راحت تر بتواند آنها را انجام دهد. اگر کودک شما همواره از این موضوع کلافه است که نمی داند از کجا و چگونه شروع کند.
 
به او نشان دهید که چگونه می تواند یک تکلیف یا کار طولانی و پیچیده را به بخشها و اجزای کوچکتر تقسیم کند، به طوری که هر بخش را براحتی انجام دهد. از کودک بخواهید چنین سوالهایی را از خودش بپرسد، اول چه باید بکنم ؟ بعد از آن چه؟ به چه چیزهایی احتیاج دارم؟ به کودک بیاموزید در مدرسه درباره تکالیفی که به او داده می شود، تا در منزل انجام دهد، به طور کامل آگاه شود.
 
کودک را تشویق کنید که شماره تلفن های دوستان همکلاسی اش را داشته باشد که در صورت لزوم ، برای کسب اطلاعات بیشتر درباره تکلیف شب با آنها تماس بگیرید. الگویی از برنامه ریزی برای آینده به کودکتان ارائه دهید.
 
هر هفته جلسه ای با شرکت تمام اعضای خانواده تشکیل دهید، تا هر یک از آنها بتواند برنامه هفته آینده یا به عبارتی کارهایی را که قصد دارد انجام دهد و چیزهایی را که نیاز دارد، مطرح کند. به کودک کمک کنید فعالیت های هفتگی اش را برنامه دار و مدون کند. فرض کنید کودک شما روز شنبه باید خلاصه یک کتاب را سرکلاس بخواند. او باید سه شنبه و چهارشنبه کتاب را مطالعه کند پنجشنبه از رئوس مطالب یادداشت بردارد و جمعه کل مطلب را بنویسد و پاکنویس کند.
 
از تشویق غافل نشوید
 
طبق معمول جایزه بدهید و جایزه بدهید و اگر لازم است از انگیزه های قوی تر و جوایز ارزنده تر بهره بگیرید. تلاش کودک را تحسین کنید. انتظار نداشته باشید کار کودک بی نقص باشد.به یاد داشته باشید کودک را برای هر گامی که در جهت استقلال برمی دارد، تشویق کنید.
 
این تشویق ها باید در تمام مراحل از جمله به یاد آوردن تکالیف و به یادسپاری آنها و حتی برای شروع کردن آنها انجام شوند. اگر احساس می کنید از انگیزه کودک کاسته شده تشویق و جایزه را فراموش نکنید.اگر کودک شما خیلی زود از تنها کار کردن خسته می شود، حتی برای چند دقیقه بیشتر به طور مستقل کار کردن او را تشویق کنید.
 
مثبت باشید وقتی فرزندتان کارش را خوب انجام می دهد. خوب تلاش می کند، یا در انجام تکالیفش حوصله و دقت به خرج می دهد، او را با جایزه های گوناگون تشویق کنید.
 
واکنش منفی هم لازم است
 
در مقابل اعمال منفی کودک اگر برخورد مثبت شما نتیجه خوبی ندارد واکنش منفی نشان دهید. مثلا اجازه ندهید یک روز برنامه کودک تلویزیون را تماشا کند، یا اجازه ندهید به کوچه برود و بازی کند.برای استفاده از پیامدهای منفی ، کارهایی را انتخاب کنید که فوری باشند یا به عبارتی ، بلافاصله اجرا شوند و زیاد هم طولانی نباشند.
 
لزوم تقویت مسوولیت پذیری در کودکان
 
بتدریج و همزمان با رشد و بلوغ در کودک به او مسوولیت های سنگین تری بویژه در زمینه انجام کارهای مدرسه محول کنید. به جای این که خودتان درباره انجام تکالیف عقب مانده او دست به کار شوید، بکوشید به او کمک کنید تا خودش این کار را انجام دهد.
 
بتدریج مداخله تان را در انجام تکالیف کودک کم کنید، گرچه ممکن است در ابتدای کار مجبور باشید در انجام تکالیف دخالت مستقیم داشته باشید، ولی بکوشید هرچه سریعتر نظارت و مداخله مستقیم در کارهای مدرسه کودک را کاهش دهید. برای نمونه، در مکان دیگری از اتاق مشغول کار خودتان بشوید، ولی به کودک نشان دهید که اگر سوالی داشته باشد، در دسترس او هستید. به کودک اجازه دهید تا مسوولیت بپذیرد.
 
از آنجا که هدف از تکلیف شب ، یادآوری مطالبی است که کودک قبلا در مدرسه آموخته است ، بنابراین در اکثریت مواقع او باید تکالیفش را به تنهایی انجام دهد گرچه ممکن است کمک شما لازم باشد، ولی هیچ وقت نباید شما به جای کودک تکالیف مدرسه را انجام دهید؛ حتی برای کلاس اولی ها، اگر کودک شما نمی تواند به تنهایی از عهده این کار برآید، با معلم مدرسه مشورت کنید. شاید او به کمک درسی بیشتری نیازمند است.
سه شنبه 4/6/1393 - 15:20
كودك

گاز گرفتن سینه توسط نوزاد هنگام شیر خوردن، مشکل بیشتر مادران است. زمانی که کودک به درستی شیر می‌خورد، نمی‌تواند گاز بگیرد.

نی نی بان: گاز گرفتن سینه توسط نوزاد هنگام شیر خوردن، مشکل بیشتر مادران است. زمانی که کودک به درستی شیر می‌خورد، نمی‌تواند گاز بگیرد. او زمانی گاز می‌گیرد که قادر به درست شیر خوردن نیست و بیشتر در اوایل یا اواخر شیر دادن، زمانی که مادر توجه زیادی به کودک خود ندارد، اتفاق می‌افتد.

 

چرا نوزاد هنگام شیر خوردن، سینه مادر را گاز می‌گیرد؟

 

 

کودکی که در حال دندان در آور است

 

کودکی که در حال دندان در آوردن است و لثه‌اش ملتهب شده اغلب گاز می‌گیرد. به او چیز سرد یا گرمی دهید تا بجود. این روش به او کمک می‌کند تا هنگام شیر خوردن کمتر گاز بگیرد. اگر احساس می‌کنید کودکتان درد می‌کشد، بهتر است با پزشک مشورت کنید.

 

بعضی از مادران فکر می‌کنند که تغییرات بزاق دهان کودک می‌تواند نوک پستان را تحریک کند. با شستشو آن منطقه پس از شیردهی یا حمام کردن می‌توانید درد آن را کاهش دهد.

 

گاز گرفتن کودکانی که دندان ندارند

 

تعدادی از کودکان به دلیل این که شیر از پستان مادر به خوبی نمی‌آید یا حتی زمانی که مادر با دیگران مشغول حرف زدن است و به او توجهی نمی‌کند، گاز می‌گیرند. بعضی از کودکان نیز هنگامی که سیر شدند، تنها برای بازی این کار را انجام می‌دهند.

 

به کودک خود نگاه کنید و زمانی که احساس کردید سیر شد و می‌خواهد بازی کند، به او بگویید «نه» و او را از سینه خود جدا کنید. از گفتن «آخ» خودداری کنید زیرا ممکن است کودک را بترساند یا حتی خوشش آید و دوباره این کار را انجام دهد.

 

در آخر باید بگوییم که گاز گرفتن سینه مادر توسط نوزاد، موقتی است. گاز گرفتن، حتی زمانی که کودک شما دندان ندارد، می‌تواند دردناک باشد اما معمولا این اتفاق زمانی می‌افتد که او در حال دندان درآوردن است. بعضی از مادران هیچوقت به نوزادی که دندان در آورده شیر نمی‌دهند اما بعضی دیگر این کار را تا نوپایی او و بدون هیچ مشکلی انجام می‌دهند.

 

در نهایت اگر با گاز گرفتن نوزاد مشکلی پیدا کردید، با پزشک خود مشورت کنید.

سه شنبه 4/6/1393 - 15:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته