انتقادات و پيشنهادات
شنبه 1/6/1393 - 20:22
انتقادات و پيشنهادات
بدون شرح.......
سکوت کن...
آهسته برو...
آهسته بیا...
اینجا کوه های غیرت دارند می خوابند...
شنبه 1/6/1393 - 20:21
انتقادات و پيشنهادات
به عشق پاسارگاد و تخت جمشید رفتند میدان جنگ ؟ خیر ، به عشق کربلا !..
شنبه 1/6/1393 - 20:21
انتقادات و پيشنهادات
تهاجم فرهنگی یعنی این + عکس تاسف بار شنبه 1/6/1393 - 20:20
انتقادات و پيشنهادات
ای کاش......
شنبه 1/6/1393 - 20:19
انتقادات و پيشنهادات
به فکرنمازت باش مثل "شارژموبایلت!! !!!!!!!!! "
شنبه 1/6/1393 - 20:18
قرآن
یکی از مسائل مهمی که در سفر رهبر انقلاب به خراسان شمالی مطرح شد و اگر مورد توجه مسئولین فرهنگی و اجرایی کشور قراربگیرد می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات در جامعه باشد مسئله سبک زندگی و اهمیت پرداختن به آن است .
رهبر انقلاب اسلامی، در تشریح مفهوم سبک و فرهنگ زندگی، به مسائلی نظیر خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف، اشاره کردند و افزودند: در واقع سبک زندگی به همه مسائلی بر می گردد که متن زندگی انسان را شکل می دهند.
با توجه به اهمیت این مساله وبلاگ رهپویان قرآن بخشی با نام سبک زندگی ایجاد کرده است تا بتواند با توجه به آیات الهی سبک زندگی قرآنی را به خوبی تبیین کند و مسئولیت خود را در این عرصه با همکاری شما مخاطبین فرهیخته انجام دهد .حال یکی از اهداف قرآن مجید با دستورات سازنده و مفید خود این است که به ما قانون زندگی را بیاموزد قانونی که با عمل کردن به آن می توانیم به قله سعادت و خوشبختی دست پیدا کنیم چرا که زندگی ما آدم ها نیز مانند بسیاری از کارهای دیگر برای خودش قوانینی دارد که اگر آنها را اجرا نکنیم مجبور هستیم که روزی زانوی شکست را بر زمین بگذاریم و یک عمر را در حسرت رسیدن به خوشبختی و موفقیت سپری کنیم.
یکی از آیاتی که امروز مورد بررسی قرار می دهیم آیه 77 از سوره مبارکه قصص است تا با چهار تکنیک موفقیت و به عبارتی دیگر سبک زندگی در این آیه آشنا شویم :
(وَ ابْتَغِ فیما آتاک اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَک مِنَ الدُّنْیا وَ أَحْسِنْ کما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْک وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ : و با آنچه خدایت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنیا فراموش مکن، و همچنانکه خدا به تو نیکى کرده نیکى کن و در زمین فساد مجوى که خدا فسادگران را دوست نمىدارد.( القصص : 77)
تکنیک اول : باید به فکر آینده باشیم (وَ ابْتَغِ فیما آتاک اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ)
آیات الهی همه انسان ها را توصیه می کنند تا علاوه بر اینکه از زندگی در حال نهایت استفاده را می برند ،به فکر آینده خود نیز باشند و توشه ای مناسب برای آینده مهیا کنند.
این آینده نگری هم می تواند نسبت به سرای آخرت باشد که این قسمت از آیه به آن اشاره دارد و هم میتواند نسبت به دنیایی که در آن زندگی می کنیم باشد بدین صورت که ما از هم اکنون برای زندگی خود برنامه ریزی کنیم و اهدافی را که قرار است به آنها برسیم تعیین کنیم و در مرحله بعد برای رسیدن به آن اهداف نهایت سعی و تلاش خود را بکار ببندیم.
نعمت ها و امکاناتی را که در اختیار دارید همیشه در راه درست و صحیح استفاده کنید که این امر سبب می شود تا به امکانات بیشتری در زندگی دست پیدا کنید
تکنیک دوم: زیبایی های دنیا را از دست نده(وَ لا تَنْسَ نَصیبَک مِنَ الدُّنْیا: و سهم خود را از دنیا فراموش مکن)
تا می توانیم از لذت های مشروع دنیا استفاده کنیم و خود را محروم از آنها نکنیم چرا که خداوند متعال در آیه 32 سوره اعراف می فرماید:
(قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ کذلِک نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُون:[اى پیامبر] بگو: «زیورهایى را که خدا براى بندگانش پدید آورده، و [نیز ] روزیهاى پاکیزه را چه کسى حرام گردانیده؟» بگو: «این [نعمتها] در زندگى دنیا براى کسانى است که ایمان آوردهاند و روز قیامت [نیز] خاصّ آنان مىباشد.» این گونه آیات [خود] را براى گروهى که مىدانند به روشنى بیان مىکنیم.)( الأعراف : 32)
تکنیک سوم: بیا و خوبی کن (وَ أَحْسِنْ کَما أَحْسَنَ اللّه إِلَیْکَ: و همچنان که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن)
همانطور که دوست دارید در مواقع نیاز کسی به فریاد شما برسد و دست شما را بگیرد شما نیز نسبت به دیگران این گونه عمل کنید.همانطور که دوست دارید دیگران نسبت به شما رفتار خوبی داشته باشند،شما نیز نسبت به دیگران همان رفتار را از خود بروز دهید .
آیات الهی همه انسان ها را توصیه می کنند تا علاوه بر اینکه از زندگی در حال نهایت استفاده را می برند ،به فکر آینده خود نیز باشند و توشه ای مناسب برای آینده مهیا کنند
تکنیک چهارم: نمک بخور نمکدان نشکن (وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِی الْأَرْضِ: إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ: و در زمین فساد مجوى که خدا فسادگران را دوست نمىدارد.)
و آخرین قانون اینکه نعمت ها و امکاناتی را که در اختیار دارید همیشه در راه درست و صحیح استفاده کنید که این امر سبب می شود تا به امکانات بیشتری در زندگی دست پیدا کنید.
خلاصه کلام آنکه آیات الهی به بهترین نحو سبک زندگی را برای ما معرفی کرده اند سبکی که اگر آن را در زندگی خود پیاده کنیم موفقیت در دنیا و آخرت برای ما تضمین شده است.
بخش قرآن تبیان
منبع : وبلاگ گروهی رهپویان قرآن
شنبه 1/6/1393 - 14:29
قرآن
سلامتی خود را در آیات قرآن بیابید!
مسئله خوراک در قرآن، آن قدر مهم است که در یک آیه مستقیما فرمان داده شده است که انسان با دقت و تامل در غذایی که می خورد، بنگرد; (عبس/24) ; یعنی این که یک انسان قرآنی، باید در نحوه تغذیه خود، نهایت دقت را داشته باشد .
نکاتی درباره سلامتی در قرآن که انشاء الله بتوانیم آن را کاربردی در زندگی اجرا نماییم .
1 . بخورید و بیاشامید ; اما به اندازه کافی و لازم ; زیرا پرخوری و زیاده روی، سلامت شما را به خطر می اندازد; (اعراف/31)
2 . همه دردها و ناراحتی های خود را می توانید با قرآن ریشه کن سازید; قرآن بخوانید و به آن عمل کنید و با روح قرآن مرتبط و همنوا گردید تا همه سیستم های روح و جسم شما در تعادل مطلوب خود قرار گیرند; (یونس/57 و اسراء/82)
3 . در فرهنگ قرآنی، این خداوند است که بیماری ها را شفا می دهد و دیگران، وسیله و واسطه اند ; (شعرا/80)
4 . اصل اول در سلامتی و صحت غذاها به فرموده قرآن، آن است که حلال و پاکیزه باشند .
این گونه غذا، می تواند مقدمات سلامتی را در بدن انسان فراهم نماید; اما این که یک ماده خوراکی واحد با ترکیبات غذایی ثابت و مشخص، در اثر حلال یا حرام بودن، دارای آثار متفاوتی بر سلامت انسان گردد، بحث علمی بسیار عمیقی می طلبد; (نحل/114 و بقره 168)
حلال یعنی چیزی که ممنوعیت شرعی ندارد و طیب یعنی چیزی که موافق طبع سالم انسانی باشد .
5 . بهترین نحوه تغذیه برای سلامت انسان که مورد سفارش قرآن کریم است، خوردن صبحانه و شام است ; یعنی غذای روزانه در دو وعده اصلی در اول روز و آخر روز صرف گردد. این شیوه غذا خوردن بهشتیان است که در سوره مریم، آیه 62 آمده است .
6 . به فرمان قرآن، مۆمنان شایسته ترین افراد در استفاده از نعمت های الهی – مانند غذاهای پاکیزه – می باشند . خداوند می فرماید: چه کسی این غذاهای پاکیزه را بر شما حرام کرده است؟ این ها زیبایی های زندگی دنیاست که خداوند برای بهترین بندگانش خلق نموده است . پس از نعمت های خداوند استفاده کنید. (اعراف/32 و مائده/87 و 88)
آیا می دانید در فرهنگ قرآنی، سخت ترین و ناگوارترین بیماری ها چیست؟ قرآن مستقیما به این بیماری اشاره نموده، آن را نام می برد . این بیماری، مرض قلب یا بیماری دل نام دارد; چون وقتی روح و دل فردی به این بیماری گرفتار شد، از شنیدن و دیدن و درک حقایق عاجز می شود و این بدترین وضعی است که یک انسان پیدا می کند
به قول امام علی(علیه السلام)، خداوند همان قدر از حرام شمردن آن چه حلال نموده است، ناراحت می شود که حرام او را نادیده بگیرید و مانند یک امر حلال انجام دهید .
7 . جالب است بدانید که خداوند مستقیما در قرآن به خوردن گوشت و ماهی و میوه اشاره می کند و آنها را از نعمت های زندگی بخش الهی برمی شمارد و از ما می خواهد که از آنها بخوریم که به ترتیب در سوره مائده آیه 1 و 96، سوره نحل، آیه 14 و سوره مۆمنون آیه 19 آمده است .
8 . مسئله خوراک در قرآن، آن قدر مهم است که در یک آیه مستقیماً فرمان داده شده است که انسان با دقت و تامل در غذایی که می خورد، بنگرد; (عبس/24) ; یعنی این که یک انسان قرآنی، باید در نحوه تغذیه خود، نهایت دقت را داشته باشد .
9 . خداوند در قرآن کریم خواب را یکی از عوامل سلامت و آرامش روح انسان برمی شمارد و آن را نعمتی قابل ستایش و آیه ای از آیات اعجازآمیز الهی معرفی می کند; (روم/23 و فرقان/47)
10 . آیا می دانید در فرهنگ قرآنی، سخت ترین و ناگوارترین بیماری ها چیست؟ قرآن مستقیما به این بیماری اشاره نموده، آن را نام می برد . این بیماری، مرض قلب یا بیماری دل نام دارد; چون وقتی روح و دل فردی به این بیماری گرفتار شد، از شنیدن و دیدن و درک حقایق عاجز می شود و این بدترین وضعی است که یک انسان پیدا می کند; (اعراف/179 و توبه/125)
بخش قرآن تبیان
منبع :
پرسمان قرآنی
شنبه 1/6/1393 - 14:28
قرآن
ریشه ی مهم برای بیشتر گناهان
خطابِ زیبا، گامى براى تأثیر گذارى پیام است :«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»
اگر والدین بخواهند كه فرزندشان به سخنانشان گوش دهند، باید آنان را زیبا صدا زنند.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره ـ 183)
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! روزه بر شما مقرّر گردید، همانگونه كه بر كسانى كه پیش از شما بودند مقرّر شده بود، باشد كه پرهیزگار شوید.
تقوى، به معناى خویشتن دارى از گناه است. بیشتر گناهان، از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه مىگیرند و روزه، جلوى تندىهاى این دو غریزه را مىگیرد و لذا سبب كاهش فساد و افزایش تقواست. (كافى، ج 2، ص 18)
روزه عامل مۆثرى است براى پرورش روح تقوا و پرهیزگارى در تمام زمینهها و همه ابعاد. از آنجا كه انجام این عبادت با محرومیت از لذایذ مادى و مشكلاتى- مخصوصاً در فصل تابستان- همراه است ، تعبیرات مختلفى در آیه فوق به كار رفته كه روح انسان را براى پذیرش این حكم آماده سازد.
نخست با خطاب یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا: اى مۆمنان! سپس بیان این حقیقت كه روزه اختصاص به شما ندارد، بلكه در امت هاى پیشین نیز بوده است و سرانجام بیان فلسفه آن و اینكه اثرات پربار این فریضه الهى صد در صد عائد خود شما مىشود، آن را یك موضوع دوست داشتنى و گوارا مىسازد.
در حدیثى از امام صادق نقل شد كه فرمود: لذة ما فى النداء ازال تعب العبادة و العناء !: لذت خطاب" یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا" آنچنان است كه سختى و مشقت این عبادت را از بین برده است! (مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث)
به نظر مفسّران و دانشمندان علوم قرآنى، آیاتى كه با خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شدهاند، در مدینه نازل شده و جزء آیات مدنى مىباشند. فرمان روزه نیز همچون دستور جهاد و پرداخت زكات در سال دوّم هجرى صادر گردیده است.
از شیوههاى تبلیغ آن است كه دستورات مشكل، آسان جلوه داده شود. این آیه مىفرماید: فرمان روزه مختص شما مسلمانان نیست، در امّتهاى پیشین نیز این قانون بوده است. و عمل به دستورى كه براى همه امّتها بوده، آسانتر از دستورى است كه تنها براى یك گروه باشد. «كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ»
آثار و بركات روزه
تقوا و خداترسى، در ظاهر و باطن، مهمترین اثر روزه است. روزه، یگانه عبادت مخفى است. نماز، حج، جهاد، زكات و خمس را مردم مىبینند، امّا روزه دیدنى نیست. روزه، اراده انسان را تقویت مىكند. كسى كه یك ماه نان و آب و همسر خود را كنار گذاشت، مىتواند نسبت به مال و ناموس دیگران خود را كنترل كند.
روزه، باعث تقویت عاطفه است. كسى كه یك ماه مزهى گرسنگى را چشید، درد آشنا مىشود و رنج گرسنگان را احساس و درك مىكند.
چنانچه رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: روزه، نصف صبر است. (تفسیر المنار، ذیل آیه)
روزهى مردمان عادّى، همان خوددارى از نان و آب و همسر است، امّا در روزه خواص ، علاوه بر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نیز لازم است، و روزهى خاصّ الخاص علاوه بر اجتناب از مفطرات و پرهیز از گناهان، خالى بودن دل از غیر خداست. «1»
روزه، انسان را شبیه فرشتگان مىكند، فرشتگانى كه از خوردن و آشامیدن و شهوت دورند. «2»
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: هر كس ماه رمضان را براى خدا روزه بدارد، تمام گناهانش بخشیده مىشود. «3»
چنان كه در حدیث قدسى نیز آمده است كه خداوند مىفرماید: «الصوم لى و انا اجزى به»
روزه براى من است و من آن را پاداش مىدهم.
اهمیّت روزه به قدرى است كه در روایات پاداش بسیارى از عبادات را همچون پاداش روزه دانستهاند.«4» هر چند كه روزه بر امّتهاى پیشین نیز واجب بوده، ولى روزهى ماه رمضان، مخصوص انبیاء بوده است و در امّت اسلامى، روزه رمضان بر همه واجب شده است. «5»
از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نقل شده است كه فرمود: براى هر چیز زكاتى است و زكات بدن ها، روزه است. «6»
بیشتر گناهان، از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه مىگیرند و روزه، جلوى تندىهاى این دو غریزه را مىگیرد و لذا سبب كاهش فساد و افزایش تقواست
پیامهای آیه:
1ـ خطابِ زیبا، گامى براى تأثیر گذارى پیام است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» اگر والدین بخواهند كه فرزندشان به سخنانشان گوش دهند، باید آنان را زیبا صدا زنند.
2ـ از شیوههاى تبلیغ آن است كه دستورات مشكل، آسان جلوه داده شود. این آیه مىفرماید: فرمان روزه مختص شما مسلمانان نیست، در امّتهاى پیشین نیز این قانون بوده است و عمل به دستورى كه براى همه امّتها بوده، آسانتر از دستورى است كه تنها براى یك گروه باشد. «كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ»
3ـ قرآن، فلسفه بعضى احكام همچون روزه را بیان داشته است. زیرا اگر مردم نتیجهى كارى را بدانند، در انجام آن نشاط بیشترى از خود نشان مىدهند. «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»
پی نوشت ها:
(1). تفسیر روح البیان.
(2). صاحب جواهر، نقل از آیة اللَّه جوادى.
(3). تفسیر مراغى، ج 2، ص 69.
(4). كافى، ج 2، ص 100.
(5). تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 136.
(6). بحار، ج 69، ص 380.
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
تفسیر نور ج 1
تفسیر نمونه ج 1
تفسیر نور الثقلین، ج 1
بحارالانوار، ج 69
تفسیر روح البیان
مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث
شنبه 1/6/1393 - 14:27
قرآن
ورّاث بخوانند!
هرگونه تغییر و تبدیل در وصیت ها به هر صورت و به هر مقدار باشد گناه است و وصیّت كنندگان، به پاداش مىرسند هر چند كسى وصیّت آنان را تغییر دهد.
فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَى الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (بقره ـ 181)
پس هر كس كه آن (وصیّت را) بعد از شنیدن، تغییر دهد، گناهش تنها بر كسانى است كه آن را تغییر مىدهند، همانا خداوند شنوا و داناست.
آیه فوق ممكن است اشاره به این حقیقت باشد كه خلافكاری هاى" وصى" (كسى كه عهدهدار انجام وصایا است) هرگز اجر و پاداش وصیت كننده را از بین نمىبرد، او به اجر خود رسیده و تنها گناه بر گردن وصى است كه تغییرى در كمیت یا كیفیت و یا اصل وصیت داده است. و اگر بر اثر خلافكارى وصى، اموال میت به افرادى داده شود كه مستحق نیستند (و آنها نیز از این موضوع بىخبر باشند) گناهى بر آنها نیست، گناه تنها متوجه وصى است كه دانسته چنین عمل خلافى را انجام داده است.
در واقع این آیه هشدارى است به كسانى كه در صدد تغییر و یا تبدیل وصیّت دیگران برمىآیند. اگر كسى بعد از شنیدن و با خبر شدن از موضوع وصیّت و موارد مصرف آن، دست به تغییر یا تبدیل آن بزند، گناه این تغییر و تبدیل به گردن همان كسى است كه این عمل ناشایست را مرتكب شده است، ولى وصیّت كننده به پاداش خود مىرسد.
مثلًا اگر كسى وصیّت كند كه به صد فقیر كمك شود، ولى به جاى صد فقیر، اموال او را به دیگران دهند و آنان نیز خبر نداشته و مال را مصرف كنند، در این صورت وصیّت كننده كه از دنیا رفته، به پاداش كمك به فقرا مىرسد و گیرندگان بىخبر هم گنهكار نیستند، در این میان، گناه تنها به عهدهى كسى است كه وصیّت را تغییر داده است و باید بداند كه خداوند شنوا و آگاه است و كیفر این خیانت را در دنیا و آخرت به او خواهد داد.
در حدیث مىخوانیم: وصیّت را اگر چه به نفع یهودى یا نصرانى باشد، تغییر ندهید. (تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 159)
پیامهای آیه:
1ـ تغییر وصیّت از سوى دیگران، حرام است. «فَمَنْ بَدَّلَهُ» ، «فَإِنَّما إِثْمُهُ»
2ـ حقّ مالكیّت، بعد از مرگ نیز محترم است و كسى حقّ تغییر وصیّت را ندارد. «فَمَنْ بَدَّلَهُ» ، «فَإِنَّما إِثْمُهُ»
3ـ گناه آگاهانه و مغرضانه، خطرناكتر است. «بَعْدَ ما سَمِعَهُ»
4ـ در وصیّت كردن، باید شاهد گرفت. «بَعْدَ ما سَمِعَهُ»
5ـ وصیّت كنندگان، به پاداش مىرسند هر چند كسى وصیّت آنان را تغییر دهد. «إِثْمُهُ عَلَى الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ»
در مورد بعضى از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوى نیاز آنها نیست، جامعیت قوانین اسلام اجازه نمىدهد كه این خلاها پر نشود، لذا در كنار قانون ارث قانون وصیت را قرار داده و به مسلمانان اجازه مىدهد نسبت به یك سوم از اموال خود (براى بعد از مرگ) خویش تصمیم بگیرند
6ـ ایمان به اینكه ما در محضر خدا هستیم، بهترین عامل تقوى و دورى از تغییر و تبدیل وصیّت مردم است. «فَمَنْ بَدَّلَهُ» ، «إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
و در ادامه در آیه بعد می خوانیم:
فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (بقره ـ 182)
پس كسى كه از انحراف وصیّت كننده (و تمایل بىجاى او به بعض ورثه) یا از گناه او (به اینكه به كار خلافى وصیّت كند،) بترسد و میان آنها را اصلاح دهد، گناهى بر او نیست (و مشمول قانون مجازات تبدیل وصیّت نمىشود،) همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.
صاحب تفسیر مجمع البیان كلمهى «جَنَفاً» را به معناى تمایل به انحرافِ ناآگاهانه و كلمهى «إِثْمَ» را به معناى گناه آگاهانه گرفته است.
آنچه در اسلام ممنوع شده، تغییر و تبدیل وصیّتهاى صحیح است، ولى اگر وصیّت سبب فتنه مىشود و یا خلاف موازین شرع بود، تغییر آن اشكال ندارد.
چنان كه اگر وصیّت كننده بیش از یك سوم اموالش را وصیّت كند، مىتوان آن مقدار را كم نمود، اگر سفارش به گناه كرد، مىتوان وصیّت را تغییر داد، یا اگر عمل به وصیّت ایجاد فتنه و فساد مىكند، مىتوان زیر نظر حاكم اسلامى در وصیّت تغییراتى داد. به هر حال در اسلام بنبست وجود ندارد و چون مسیر تمام اعمال رسیدن به تقواست، مىتوان بر اساس تقوا تمام موارد ضد تقوا را اصلاح كرد.
ذکر یک نکته:
انسان باید وصیت خود را وسیلهاى براى جبران و ترمیم كوتاهی هاى گذشته قرار دهد، حتى اگر كسانى از بستگان نسبت به او بىمهرى داشتند از طریق وصیت، به آنها محبت كند.
در روایات مىخوانیم پیشوایان اسلام مخصوصاً نسبت براى خویشاوندانى كه از در بىمهرى با آنها در مىآمدند وصیت مىكردند و مبلغى را براى آنها در نظر مىگرفتند، تا رشته گسسته محبت را دوباره برقرار سازند، بردگان خود را آزاد مىكردند یا وصیت به آزادى آنها مىنمودند.
پیامهای این آیه:
1ـ اصل اهم و مهم را باید مراعات كرد. احترام به وصیّت مهم است، ولى رفع فتنه و اصلاح امور مسلمین مهمتر است. «فَمَنْ خافَ» ، «فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ»
2ـ تغییر وصیّت باید براساس فتنهزدایى و اصلاح باشد. «فَمَنْ خافَ» ، «فَأَصْلَحَ»
و سخن آخر:
فلسفه وصیت
از قانون ارث تنها یك عده از بستگان آن هم روى حساب معینى بهرهمند مىشوند در حالى كه شاید عده دیگرى از فامیل، و احیاناً بعضى از دوستان و آشنایان نزدیك، نیاز مبرمى به كمك هاى مالى داشته باشند.
و نیز در مورد بعضى از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوى نیاز آنها نیست، جامعیت قوانین اسلام اجازه نمىدهد كه این خلاها پر نشود، لذا در كنار قانون ارث قانون وصیت را قرار داده و به مسلمانان اجازه مىدهد نسبت به یك سوم از اموال خود (براى بعد از مرگ) خویش تصمیم بگیرند.
آنچه در اسلام ممنوع شده، تغییر و تبدیل وصیّتهاى صحیح است، ولى اگر وصیّت سبب فتنه مىشود و یا خلاف موازین شرع بود، تغییر آن اشكال ندارد
از اینها گذشته گاه انسان مایل است كارهاى خیرى انجام دهد اما در زمان حیاتش به خاطر نیازهاى مالى خودش موفق به این امر نیست، منطق عقل ایجاب مىكند كه او از اموالى كه زحمت تحصیل آن را كشیده براى انجام این كارهاى خیر ، لااقل براى بعد از مرگش محروم نماند.
مجموع این امور موجب شده است كه قانون وصیت در اسلام تشریع گردد و آن را با جمله " حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ" تأكید فرموده است.
البته وصیت منحصر به موارد فوق نیست، بلكه انسان باید وضع دیون خود و اماناتى كه به او سپرده شده و مانند آن را در وصیت مشخص كند، به گونهاى كه هیچ امر مبهمى در حقوق مردم یا حقوق الهى كه بر عهده او است وجود نداشته باشد.
در روایات اسلامى تاكیدهاى فراوانى در زمینه وصیت شده، از جمله در حدیثى از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مىخوانیم:
ما ینبغى لامرء مسلم ان یبیت لیلة الا و وصیته تحت راسه: " سزاوار نیست مسلمان شب بخوابد مگر اینكه وصیتنامهاش زیر سر او باشد." (وسائل الشیعه جلد 13 صفحه 352)
البته جمله "زیر سر بودن "به عنوان تاكید است، و منظور آماده بودن وصیت است.
در روایت دیگرى مىخوانیم: من مات بغیر وصیة مات میتة جاهلیة :" كسى كه بدون وصیت از دنیا برود ، مرگ او مرگ جاهلیت است." (وسائل الشیعه جلد 13 صفحه 352)
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
وسائل الشیعه جلد 13
تفسیر نور ج 1
تفسیر نمونه ج 1
تفسیر نور الثقلین، ج 1
شنبه 1/6/1393 - 14:26