اگر قصد دارید همراه با تور به یکی از کشورهای جهان سفر کنید، این مطلب را بخوانید…
هماکنون در بسیاری از کشورهای جهان بیماریهایی شایع شده است که آگاهی از آنها به شما کمک میکند اقدامات لازم را انجام دهید:
آفریقای جنوبی: وبا در برخی نقاط این کشور به ویژه زیمباوه شایع شده است و تاکنون 2700 نفر به آن مبتلا شدهاند و 35 نفر فوت کردهاند.
انگلستان: بیماری سرخک نزدیک به سه سال است که در این کشور شیوع یافته و موارد ابتلا به آن در حال افزایش است. به نقل از خبرگزاری فرانسه در سال 2007، 990 مورد و در سال 2008، 1217 مورد ابتلا به این بیماری گزارش شده است و در سال 2009 تعداد مبتلایان 20 درصد افزایش یافته است.
استرالیا: بیماری سرخک و تب دانگ در برخی از مناطق این کشور شیوع یافته است.
اتریش: هماکنون کنههای آلودهای در اتریش یافت شدهاند که نیش آنها سبب بروز بیماری ورم مغز میشود. به همین دلیل مقامات بهداشتی این کشور به توریستها توصیه میکنند سه تا 9 ماه پیش از سفر واکسن مربوطه را بزنند و بار دیگر نیز آن را تجدید کنند.
برزیل: در ایالت منیاس رژایس تب زرد و در 14 ایالت دیگر بیماری تب دانگ شیوع یافته است.
چین: در مناطق جنوبی کشور به ویژه جنوبشرقی چند مورد هاری گزارش شده است. نمونههایی از آنفلوآنزای مرغی و وبا نیز در پکن دیده شده است.
اسپانیا: در سال 2008 حدود 450 مورد ابتلا به بیماری شاگاس گزارش شده است که دلیل آن نیز احتمالا ارتباط با آفریقای جنوبی است.
آمریکا: نمونههایی از بیماری سیاهسرفه به ویژه در نواحی مرزی مکزیک گزارش شده است.
هند: بیماری شیکونگونیا در برخی نقاط این کشور شایع شده است اما هنوز آمار دقیقی از آن در دست نیست. در نواحی جنوبی نیز نمونههایی از بیماری مننژیت شایع شده است.
اندونزی: صدها مورد ابتلا به بیماری شیکونگونیا و تب دنگو گزارش شده است.
لتونی: نزدیک به یک سال است که تعداد مبتلایان به هپاتیت A در این کشور افزایش یافته است.
مالزی: بیماری تب دانگ و مالاریا در برخی از نقاط این کشور شدیدا شایع شده است.
اوگاندا: مننژیت در نواحی جنوبی شایع شده و تب خونی تاکنون جان دو توریست را در این کشور گرفته است.
سریلانکا: حدود 300 نفر در مناطق جنوبشرقی سریلانکا به جذام مبتلا شدهاند و 60 نفر آنان فوت کردهاند.
سوییس: از زمانی که یک فرانسوی در این کشور در اثر ابتلا به سرخک فوت کرد، مقامات مدام از طریق رسانهها اعلام کنند که تمامی افراد باید در برابر این بیماری واکسینه شوند.
1- نخوردن صبحانه نخوردن صبحانه باعث کاهش سطح قند خون در بدن مىشود. این امر به نوبه خود باعث مىشود که مواد غذایى کافى براى مغز تامین نگردد و مغز دچار استحاله شود.
2- پرخورى
پرخورى باعث سفتشدن عروق مغز و در نتیجه، کاهش قدرت آن مىگردد.
3- سیگار کشیدن
سیگار کشیدن باعث انقباض مغز مىشود و مىتواند به بیمارى آلزایمر بیانجامد.
4- مصرف بیش از حد قند
قند زیاد باعث اختلال در جذب پروتئینها و مواد غذایى مىگردد و ممکن است در رشد مغز خلل ایجاد کند.
5- آلودگى هوا
مغز، بزرگترین مصرف کننده اکسیژن در بدن است. تنفس هواى آلوده باعث کاهش تامین اکسیژن براى مغز مىشود و بر کارایى مغز تاثیر مىگذارد.
6- کمخوابى
خواب به مغز ما فرصت استراحت مىدهد. کم خوابى طولانى، مرگ سلولهاى مغزى را شتاب مىبخشد.
7- پوشاندن سر به هنگام خواب
پوشاندن سر به هنگام خواب باعث افزایش تراکم دىاکسید کربن و کاهش تراکم اکسیژن مىشود که مىتواند براى مغز، آسیبرسان باشد.
8- فعالیت مغزى به هنگام بیمارى
فعالیت مغزى یا مطالعه زیاد به هنگام بیمارى مىتواند به کاهش اثربخشى مغز و آسیبرساندن به آن منجر گردد.
9- کمبود افکار برانگیزنده
فکر کردن بهترین شیوه پرورش مغز است و کمبود آن مىتواند به کوچک شدن مغز بیانجامد.
10- کم حرفزدن
شکی نیست که طی نیم قرن اخیر، کاپیتان کهنه کار میلان از بهترین مدافعان فوتبال جهان بوده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، پائولو مالدینی هنوز هم در سن 40 سالگی در بالاترین سطح فوتبال جهان توپ می زند امسال برای همیشه با دنیای فوتبال خداحافظی خواهد کرد.
مالدینی که پیش تر در سال 2002 و به دنبال ناکامی لاجوردی پوشان در جام جهانی با فوتبال ملی خداحافظی کرده بود این روزها در اندیشه تجارت است و به هیچ وجه در اندیشه ورود به عرصه مربیگری نیست.
گفت و گویی که در زیر می خوانید توسط ماهنامه WorldSoccer با مدافع جاودانه روسونری صورت گرفته و عنوان آن "گفت و گوی خداحافظی مالدینی" است:
* آویزان کردن کفش ها برای آخرین بار چقدر سخت است؟
من بسیار خوش اقبال بوده ام. تمام عمر برای میلان که یکی از بهترین تیم ها است توپ زده ام و خانواده ام همواره حامی من بوده اند. همه چیز برایم بی نقص بوده است. من همه کارهایی را که می خواستم در طول دوران فوتبال خود انجام داده ام.
* آیا شرایط جسمانی شما حاکی از آن است که زمان کنار کشیدن از فوتبال فرا رسیده است؟
برعکس من امسال در شرایط به مراتب بهتری نسبت به سه فصل گذشته به سر می برم. پس از دو عمل جراحی زانو همه چیز بهتر از پیش برایم دنبال شد. می توانستم به بازی کردن ادامه دهم اما خودم نخواستم. فکر می کردم امسال تنها چند بار به میدان خواهم رفت، اما همواره در ترکیب اصلی حضور داشتم.
* بنابراین ما به هیچ وجه در آغاز فصل آینده شاهد حضور تو در میادین نخواهیم بود.
نه، هرگز دوباره فوتبال بازی نخواهم کرد. وقتی به دوران فوتبال خود نگاهی می اندازم به این پی می برم که واقعاً توانستم به حداکثر موفقیت دست پیدا کنم. با 16 سال سن در سری A فوتبالم را آغاز کردم و اکنون در 40 سالگی هنوز هم بازی می کنم.
* گفتی که هیچ حسرتی در دل نداری و به همه چیزهایی که می خواستی رسیده ای، اما بدون شک فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال 2005 برابر لیورپول و از دست دادن عنوان قهرمانی در آن دیدار باید کمی ناراحت کننده باشد؟
چرا باید خاطره بدی از آن دیدار داشته باشم. فینال برابر لیورپول یکی از بهترین فینال هایی بود که تاکنون در آن حضور داشته ام. ما واقعاً خوب بازی کردیم، به مراتب بهتر از لیورپول بوده و بیش از آنها سزاوار پیروز شدن بودیم، اما فوتبال همین است. به هر حال آن فینال به منزله میل ما به انتقام در فینال دو سال بعد بود. شاید فینال دوم چندان چنگی به دل نمی زد اما مهر تاییدی بر میزان اراده تیم ما بود و پس از آن ما با شکست بوکا جونیورز در رقابت های جام باشگاه های جهان هم ثابت کردیم که چه تیم خوبی هستیم. در استانبول بهتر از لیورپول بازی کرده و شایسته پیروز شدن بودیم اما این قانون فوتبال است. من به عناوین بسیاری در فوتبال حرفه ای خود دست یافته ام و می توانم شکست را بپذیرم. ما همه تلاش خود را در آن دیدار کردیم.
* آیا حسرت هیچ یک از بازی هایی که تاکنون در آن حضور نداشته اید را می خوری؟
یکی از دیدارهایی که از بابت عدم حضور در آن خوشحال هستم دیدار برگشت مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال 1991 برابر مارسی بود. بدون شک آن بازی باب میل ما به پایان نرسید. (در حالی که بازی با آسیب دیدگی های متعددی برای میلان همراه بود مارسی با نتیجه یک بر صفر در آن شب و با پیروزی 2 بر یک در مجموع دو دیدار میلان را در آستانه حذف از رقابت ها قرار داده بود.) نورافکن های ورزشگاه از کار افتادند و این مساله راه نجاتی برای آدریانو گالیانی مدیر کل باشگاه میلان به نظر می رسید. او با حرکتی غیرورزشی و عجیب که در ایتالیا با انتقادهای فراوان همراه شد از بازیکنان تیم خواست تا از زمین خارج شده و سه دقیقه آخر زمان های تلف شده را بازی نکنیم. علت این اقدام میلانی ها واضح بود. آنها معتقد بودند که بازی باید به خاطر از کار افتادن نورافکن ها دوباره برگزار می شد. با این حال یوفا نظر دیگری داشت و تیم ما را یک سال از حضور در رقابت های اروپایی محروم کرد. با وجود شکست در چنین دیدارهایی بیرون رفتن از زمین مسابقه کار درستی نیست.
* تو با 126 بار پوشیدن پیراهن تیم ملی فوتبال ایتالیا رکورددار بازی برای این تیم هستی. با توجه به دوران طولانی مدتی که به همراه تیم ملی سپری کردی، آیا دیدن هم تیمی های سابق هنگامی که در جام جهانی 2006 به قهرمانی رسیدند دشوار بود؟ هرچه باشد تو در بین سال های 1988 تا 2002 در تمامی رقابت های جام جهانی و جام ملت های اروپا حضور داشتهاید.
در زمانی که جام جهانی 2006 برگزار می شد من در آمریکا به سر می بردم و تا زمانی که ایتالیا به مرحله نیمه نهایی رسید به ندرت بازی ها را می دیدم اما دیدار نهایی را کامل تماشا کردم. به خاطر موفقیت تیم خیلی خوشحال بودم اما برای خودم خیلی ناراحت بودم چرا که در زمان بازی من ما یک بار تا حد زیادی به قهرمانی نزدیک شده بودیم اما من در زندگی آنقدر به موفقیت رسیده ام که نمی توانم گلایه ای داشته باشم.
* آیا جام جهانی 1990 ایتالیا ناراحت کننده نبود؟ به نظر تو ایتالیا باید قهرمان رقابت ها می شد؟
با وجود اینکه به موفقیت دست پیدا نکردیم اما ایتالیای 90 تجربه بزرگی بود. شاید قهرمانی قسمت ما نبود اما باید دست کم به دیدار نهایی راه پیدا می کردیم. فراموش نکنید که ما بدون دریافت حتی یک گل تا مرحله نیمه نهایی پیش رفتیم.
* خاطره دیگری از جام های جهانی داری؟
جام جهانی 1994 آمریکا بسیار عجیب بود. دیدار نخستمان برابر ایرلند که با بازی خوب آنها و سخت شدن شرایط برای ما همراه شد را به خاطر دارم. همه از ما انتظار پیروزی داشتند اما شکست ما در آن دیدار شروع ناخوشایندی را برایمان رقم زد. سپس در دیدار دوم برابر نروژ دروازه بان ما اخراج شد. چه شروع اسفناکی داشتیم. در دیدار نهایی هم با ضربه های پنالتی بازی را واگذار کردیم. فوتبال همین است.
* کدام یک از بازی ها را بیش از سایرین به خاطر داری؟
نخستین حضورم در سری A را به خوبی به خاطر دارم. در آن زمان می دانستم که توانایی بازی در این رقابت ها را دارم. بی تردید در آن برهه نیلس لیدهولم مربی کاملی برای بازیکنان جوان محسوب می شد. او بسیار آرام و دلگرم کننده بود و به اضطراب من نمی افزود هرچند من به خاطر سخت کوشی های بسیار اضطراب چندانی نداشتم.
* پسر 12 ساله تو کریستین این روزها سعی در دنبال کردن ردپای پدرش دارد. آیا كریستین را در این مسیر تشویق کرده ای یا او را به کار دیگری ترغیب می کنی؟
فوتبال چیزهای زیادی به من بخشیده است، چرا باید این فرصت را از کریستین دریغ کنم؟ پدر من هم چنین فرصتی را از من نگرفت.
* آیا کاپیتانی تیم ملی فوتبال ایتالیا در حالی که پدرت سرمربیگری آن را بر عهده داشت دشوار بود؟
نه، به هیچ وجه. در واقع بیشتر استثنایی بود.
* پس از پایان تمرین و بازی ها با پدرت زیاد صحبت می کردی؟
نه بیشتر از آنچه یک کاپیتان با مربی اش صحبت می کند.
* برنامه خاصی برای آینده داری؟ پیش تر گفته بودی که هرگز وارد عرصه مربیگری نخواهی شد. آیا هنوز هم چنین نظری داری؟
شکی نیست که وارد عرصه مربیگری نخواهم شد. مربیگری شغل جالبی است، اما در عین حال با اضطراب بسیار همراه بوده و شامل چیزهایی می شود که در فوتبال کمترین علاقه را به آنها دارم. پس از پایان هر بازی کارلو آنجلوتی را می بینم که هفت گفت و گوی متفاوت با رسانه ها انجام داده و به 7 نوع پرسش مختلف پاسخ می دهد. از طرفی من علاقه ای به رفتن به Coverciano (مرکز فنی فدراسیون فوتبال ایتالیا) و فکر کردن در مورد فوتبال تنها برای کسب تجربه مربیگری ندارم. بیشتر قصد دارم منافع تجاری خود را دنبال کنم. یک تولیدی پوشاک به همراه دوستانم دارم و یک شرکت هم راه اندازی کرده ایم که کارش ترمیم منازل مردم است، اما علاوه بر اینها برنامه های دیگری در سر دارم که در حال حاضر قصد صحبت درباره آنها را ندارم.
* روزنامه نگاری و شاید بازیگری چطور؟
به هیچ وجه.
* سیلویو برلوسکونی هرگز از تو درخواستی مبنی بر ورود به دنیای سیاست و ملحق شدن به خود داشته است؟
هرگز. فکر می کنم او بیشتر ترجیح می دهد مرا در عرصه فوتبال ببیند. من تمایلی به حضور در عرصه های سیاسی ندارم. عملی ساختن ایده ها در این عرصه بسیار دشوار است.
* پس از بازنشستگی بیشتر از همه دلتنگ چه چیزی خواهی شد؟
بی تردید بهترین لحظه های من در زمین تمرین میلان سپری شده است. دلم بیشتر از همه برای حضور در زمین یا رختکن به همراه بازیکنانی از نقاط مختلف جهان تنگ می شود.
* تو در برهه ای حساس از فوتبال ایتالیا و در حالی که درخشش تیم های ایتالیایی دست کم با توجه به عملکرد آنها طی دو فصل اخیر رقابت های لیگ قهرمانان اروپا رو به افول است، از فوتبال کناره گیری می کنی. آیا فوتبال ایتالیا در بحران به سر می برد؟
نه، اما فاصله سرمایه گذاری در لیگ برتر انگلیس با سایر لیگ ها اکنون بسیار زیاد شده است. در ضمن باید اعتراف کرد که فوتبال انگلیس پیشرفت فوق العاده ای داشته و مربیان و بازیکنان خارجی کمک بسیاری به این پیشرفت کرده اند.
* به عنوان یک مدافع، این مساله که فوتبال ایتالیا به عنوان فوتبال تدافعی شناخته می شود تو را آزار می دهد؟
وقتی به بازی های خارج از خانه منچستر یونایتد یا لیورپول نگاه می کنم آنها تدافعی ترین بازیهایی را ارائه می دهند که تاکنون دیده ام و تمام مدت زمان بازی در نیمه زمین خود به سر می برند. مردم علاقه ای به تماشای بازی تدافعی ندارند، هرچند دفاع مناسب یکی از چیزهایی است که بسیاری از تیم های بزرگ در فوتبال امروز از وجود آن بهره نمی برند. چیدمان دفاعی درست آن طور که ممکن است به نظر برسد و یا منفی جلوه کند آسان نیست. مسلماً هواداران همواره از تیم محبوب خود انتظار ارائه بازی تهاجمی و تماشاگر پسند را دارند، اما بی تردید هماهنگی چهار بازیکن در خط دفاعی کار آسانی نیست. برچسب فوتبال تدافعی از دهه 60 در ایتالیا به تیم ما زده شد. تیم هایی وجود داشتند که علاوه بر عملکرد خوب در خط دفاعی به مراتب بیش از سایر تیم ها تهاجمی بازی می کردند. اگر در مورد دوره های مختلف میلان که من در آنها بازی کرده ام فکر کنم و تفکرم تنها به میلان زمان آریگو ساچی و مثلث رود گولیت، مارکو فان باستن و فرانک رایکارد معطوف نشود، باید بگویم که تاکنون ما همواره بازیکنان خوب، معمولاً ریزنقش و خلاقی داشته ایم که همواره میل به بازی تهاجمی داشته اند.
* کدام بازیکن بهترین رقیب و کدامیک بهترین هم تیمی تو بوده اند؟
مارادونا بهترین بازیکنی بود که برابر وی بازی کردم. او بسیار با استعداد بود و شخصیت بزرگی داشت. در میان هم تیمی ها، از لحاظ تکنیکی بی تردید فان باستن بهترین بود، اما کسی که بیش از همه از او یاد گرفتم فرانکو بارسی بود.
* دوست داری چگونه به فوتبال خود خاتمه بدهی؟
صحبت هایی مبنی بر اینکه شاید برای آخرین بار برای تیم ملی ایتالیا به میدان بروم وجود داشت و در این باره با مارچلو لیپی صحبت کرده ام، اما قصد ندارم در حالی که او خود را برای موفقیت در مقدماتی جام جهانی و جام کنفدراسیون ها آماده می کند باعث آزار و اذیت وی شوم. ترجیح می دهم در یک بازی واقعی به فوتبال خود پایان دهم و پس از آن هم هرچه پیش آید خوش آید.
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران
سرویس: فقه و حقوق - حقوق سیاسی
دادستان زاهدان با تایید اعدام سه نفر از عوامل انفجار تروریستی در مسجد علی بن ابی طالب این شهر گفت: دو نفر از دیگر عوامل این انفجار تروریستی بازداشت و تحت بازجویی هستند.
محمد مرزیه در گفتوگو با خبرنگار حقوقی ایسنا، اظهار كرد: صبح امروز شنبه 9 خرداد ماه سال 1388 سه تن از عوامل انفجار تروریستی در مسجد علی بن ابی طالب در ملا عام و با حضور دادستان اعدام شدند.
وی با تاكید بر اینكه تمام مراحل دادرسی برای این متهمان طی شده و با حضور وكیل محاكمه شدند، گفت: این گروه یك تیم سه نفره بودند ضمن اینكه مواد منفجره را از كشورهای همجوار وارد ایران میكردند، به گروگانگیری دو شهروند زاهدانی، عملیات سال گذشته در منطقه لار علیه نیروی انتظامی و سپاه، بمب گذاری در مسجد الغدیر زاهدان و بمب گذاری در راهپیمایی 22 بهمن در زاهدان كه منجر به كشف بمب شد و یك سری عملیات تروریستی دیگر نیز اعتراف كردند.
دادستان زاهدان با بیان اینكه این تیم با گروهك مالك در ارتباط بودهاند، افزود: سه نفر در این بمب گذاری دست داشتند و یكی از آنها نیز كه حامل بمب بوده به هلاكت رسیده است.
مرزیه گفت: این متهمان در بازجوییها اعلام كردند قصد بمب گذاری در سطح استان و انجام هشت فقره عملیات تروریستی را داشتند كه با شناسایی و دستگیریشان نتوانستند به این مقاصد شوم دست پیدا كنند.
وی گفت: دادستان به عنوان مدعی العموم علیه این افراد اعلام جرم كرده و این سه به اعدام محكوم شدند و دو نفر از عوامل مرتبط با این گروه نیز دستگیر شده و در حال بازجویی هستند.
دادستان زاهدان در ادامه با اشاره به اینكه متهمان در مراحل دادرسی به اتهامات انتسابی كاملا اعتراف كردند، گفت: از مراحل رسیدگی به اتهام محاربه و افساد فی الارض این متهمان به طور كامل فیلمبرداری شده است و تقاضای تجدیدنظرخواهی آنها نیز انجام شده است.
در پی وقوع یك انفجار تروریستی در مسجد علی ابن ابیطالب (ع) زاهدان در تاریخ هفتم خردادماه 21 نفر از هموطنانمان به شهادت رسیدند.
انتهای پیام