طنز و سرگرمی
پس از مدت ها تحقیق و ماجراجویی و آزمایش و ... خوشبختانه عامل اصلی انتشار ویروس آنفلوانزای خوكی كه این روز ها همه جهان را به هم ریخته و تیتر یك تمام خبرگزاری ها و جراید عالم شده است شناسایی شد. این متهم نتوانسته جرم بزرگی را كه مرتكب شده انكار كند چون خوشبختانه یك نفر هنگام وقوع جنایت با موبایلش كه احتمالاً تازه آن را خریداری كرده بوده است به طور مخفی از او عكس گرفته است. این عكس كه سایت تماشاگران اولین منتشر كننده آن است و از فردا چه با ذكر نام تماشاگران و چه بدون آن در همه جا پخش خواهد شد را می توانید در زیر ببنید.
خواهشمند است پس از دیدن عكس اگر حوصله داشتید نظرات خود را با توجه به اهمیت موضوع حتماً بیان كنید....
نیاز به توضیحات اضافی نیست چون این عكس خود گویای همه چیز هست...
سه شنبه 12/3/1388 - 19:13
طنز و سرگرمی
گاهی اتفاق هایی می افتد که تحملش از توان شخص خارج است و حاضر می شود هر کاری بکند تا از وضعیتی که در آن است نجات پیدا کند. بگذریم که گاهی آدم ها در شرایط سخت و دشوار دست به کارهایی می زنند که بعد به کلی پشیمان می شوند .
عکس ها شاید شوخی باشند ولی اگر از دست کسی عصبانی باشی با دیدن این عکس ها دلت خنک می شود . امتحان کنید!!
سه شنبه 12/3/1388 - 19:12
ورزش و تحرک
سه شنبه 12/3/1388 - 19:11
طنز و سرگرمی
سه شنبه 12/3/1388 - 19:9
ازدواج و همسرداری
تماشاگران(tamashagaran)- وقتی پرسیدم از كجا می داند این دختر همان كسی است كه من می خواهم، گفت:راستش توی تاكسی دیدمش.از قیافه اش خوشم آمد.دیدم همانی است كه تو می خواهی.وقتی پیاده شد، من هم پیاده شدم و تعقیبش كردم.دم در خانه اش به طور اتفاقی بابایش را دیدم كه داشت با یكی از همسایه ها حرف می زد.به ظاهرش می خورد كه آدم خوبی باشد.خلاصه قیافه ی دختره كه حسابی به دل من نشسته بود،گفتم: من هر طور شده این وصلت را جور می كنم.
ما وقتی حرف های محكم و مستدل عمه مان را شنیدیم.گفتیم: یا نصیب و یا قسمت! چه قدر دنبال دختر بگردیم؟از پا افتادیم، همین را دنبال می كنیم.ان شاء الله خوب است.این طوری شد كه رفتیم به خواستگاری آن دختر.
پدر دختر پرسید: آقازاده چه كاره اند؟
-دانشجو هستند.
-می دانم دانشجو هستند.شغلشان چیست؟
-ما هم شغلشان را عرض كردیم.
-یعنی ایشان بابت درس خواندن پول هم می گیرند.
-نخیر، اتفاقاً ایشان در دانشگاه آزاد درس می خوانند:
به اندازه ی هیكلشان پول می دهند.
-پس بیكار هستند.
-اختیار دارید قربان! رشته ایشان مهندسی است.قرار است مهندش شوند
پدر دختر بدون این كه بگذارد ما حرف دیگری بزنیم گفت: ما دختر به شغل نسیه نمی دهیم.بفرمایید؛ و مؤدبانه ما را به طرف در خانه راهنمایی كرد.
عمه خانم كه می خواست هر طور شده دست من و آن دختر را بگذارد توی دست هم، آن قدر با خانواده ی دختر صحبت كرد تا بالاخره راضی شدند.فعلاً به شغل دانشجویی ما اكتفا كنند، به شرط آن كه تعهد كتبی بدهیم بعد از دانشگاه حتماً برویم سركار، این طوری شد كه ما دوباره رفتیم خواستگاری.
پدر دختر گفت:و اما . . . مهریه، به نظر من هزار تا سكه طلا. . .
تا اسم«هزار تا سكه طلا» آمد، بابام منتظر نماند پدر دختر بقیه ی حرفش را بزند بلند شد كه برود؛اما فك و فامیل جلویش را گرفتند كه: بابا هزار تا سكه كه چیزی نیست؛ مهریه را كی داده كی گرفته . . . بابام نشست؛ اما مثل برج زهر مار بود.پدر دختر گفت:میل خودتان است.اگر نمی خواهید، می توانید بروید سراغ یك خانواده ی دیگر.
بابام گفت:نخیر، بفرمایید. در خدمتتان هستیم.
-اگر در خدمت ما هستید، پس چرا بلند شدید؟
بابام كه دیگر حسابی كفری شده بود، گفت:بابا جان! بلند شدم كمربندم را سفت كنم، شما امرتان را بفرمایید.
پدر دختر گفت:بله، هزار تا سكه ی طلا، دو دانگ خانه...
بابا دوباره بلند شد كه از خانه بزند بیرون؛ ولی باز هم بستگان راضی اش كردند كه ای بابا خانه به اسم زن باشد، یا مرد كه فرقی نمی كند.هر دو می خواهند با هم زندگی كنند دیگر.
و باز بابام با اوقات تلخی نشست.پدر دختر پرسید: باز هم بلند شدید كمربندتان را سفت كنید؟بابام گفت: نخیر! دفعه ی قبل شلوارم را خیلی بالا كشیده بودم داشتم میزانش می كردم!
پدر دختر گفت:بله، داشتم می گفتم دو دانگ خانه و یك حج.مبارك است ان شاء الله
بابام این دفعه بلند شد و داد زد: برو بابا، چی چی را مبارك است؟مگر در دنیا فقط همین یك دختر است.و ما تا بیاییم به خودمان بجنبیم،كفش هایمان توسط پدر آن دختر خانم به وسط كوچه پرواز كردند و ما هم وسط كوچه كفش هایمان را جفت كردیم و پوشیدیم و با خیال راحت رفتیم خانه مان.
مگر عمه خانم دست بردار بود.آن قدر رفت و آمد تا پدر او را راضی كرد كه فعلاً اسمی از حج نیاورد تا معامله جوش بخورد.بعداً یك فكری بكنند.
پدر دختر گفت:و اما شیربها، شیربها بهتر است دو میلیون تومان باشد...
بعد زیر چشمی نگاه كرد تا ببیند بابام باز هم بلند می شود یا نه.وقتی آرامش بابام را دید ادامه داد:به اضافه وسایل چوبی منزل.
بابام حرف او را قطع كرد.منظورتان از وسایل چوبی همان در و پنجره و این جور چیزهاست؟
پدر دختر با اوقات تلخی گفت:نخیر، كمد و میز توالت و تخت و میز ناهارخوری و میز تلویزیون و مبلمان است.
بابام گفت:ولی آقاجان، پسر ما عادت ندارد روی تخت بخوابد.ناهارش را هم روی زمین می خورد.اهل مبل و این جور چیزها هم نیست.
پدر دختر گفت:ولی این ها باید باشد،اگر نباشد، كلاس ما زیر سؤال می رود.
و بعد از كمی گفتمان و فحشمان، كفش های ما رفت وسط كوچه.
دوباره عمه خانم دست به كار شد.انگار نذر كرده بود هر طور شده این دختره را ببندد به ناف ما! قرار شد دور وسایل چوبی را خط بكشند؛و ما دوباره به خانه ی آن دختر رفتیم.
بابام تصمیم گرفته بود مسأله ی جهیزیه را پیش بكشد و سنگ تمام بگذارد تا بلكه گوشه ای از كلاس گذاشتن های بابای آن دختر را جواب گفته باشد.این بود كه تا صحبت ها شروع شد،بابام گفت: در رابطه با جهیزیه... !
پدر دختر حرف او را قطع كرد و گفت:البته باید عرض كنم در طایفه ما جهیزیه رسم نیست.
بابام گفت:اتفاقاً در طایفه ی ما رسم است.خوبش هم رسم است.شما كه نمی خواهید جهیزیه بدهید، پس برای چی از ما شیربها می خواهید؟
- شیربها كه ربطی به جهیزیه ندارد.شیربها پول شیری است كه خانمم به دخترش داده.او دو سال تمام شیره ی جانش را به كام دختری ریخته كه می خواهد تا آخر عمر در خانه ی پسر شما بماند.بابام گفت:خب می خواست شیر ندهد. مگر ما گفتیم به دخترتان شیر بدهید؟اگر با ما بود می گفتیم چایی بدهد تا ارزان تر در بیاید.مگر خانمتان شیر نارگیل و شیركاكائو به دخترتان داده كه پولش دو میلیون تومان شده است؟!
پدر دختر گفت: دختر ما كلفت هم می خواهد.
بابام گفت:چه بهتر.یك كلفت هم با او بفرستید بیاید خانه ی پسرم.
- نه خیر كلفت را باید داماد بگیرد.دختر من كه نمی تواند آن جا حمالی كند.
- حالا كی گفته دخترتان می خواهد حمالی كند؟
مگر می خواهید دخترتان را بفرستید كارخانه ی گچ و سیمان؟كفش های ما طبق معمول وسط كوچه!!!
در مجلس بعد پدر دختر گفت:محل عروسی باید آبرومند باشد.اولاً، رسم ما این است كه سه شب عروسی بگیریم. ثانیاً باید هر شب سه نوع غذا سفارش بدهید، در یك باشگاه مجهز و عالی.
بابا گفت:مگر دارید به پسر خشایار شاه زن می دهید؟اصلاً مگر باید طبق رسم شما عمل كنیم؟
كفش ها طبق معمول وسط كوچه!!!
دیگر از بس كفش هایمان را پرت كرده بودند وسط كوچه، اگر یك روز هم این كار را نمی كردند، خودمان كفش هایمان را می بردیم وسط كوچه می پوشیدیم.
بابای دختر گفت:ان شاء الله آقا داماد برای دختر ما یك خانه ی دربست چهارصد متری در بالای شهر می گیرد.
بابام گفت:خانه برای چی؟زیر زمین خانه ی خودم هست.تعمیرش می كنم.یك اتاق و یك آشپزخانه هم در آن می سازم، می شود یك واحد كامل.پدر دختر گفت:نه ما آبرو داریم، نمی شود یك دفعه عمه خانم جوش كرد و داد زد: واه چه خبرتان است؟بس كنید دیگر، این كارها چیست؟مگر توی دنیا همین یك دختر است كه این قدر حلوا حلوایش می كنید؟از پا افتادیم از بس رفتیم و آمدیم.اصلاً ما زن نخواستیم مگر یك دانشجو می تواند معجزه كند كه این همه خرج برایش می تراشید؟
این دفعه قبل از این كه كفش هایمان برود وسط كوچه، خودمان مثل بچه ی آدم بلند شدیم و زدیم بیرون.
و این طوری شد كه ما دیگر عطای آن دختر را به لقایش بخشیدیم و از آن جا رفتیم كه رفتیم.
یك سال از آن ماجرا گذشت.من هم پاك آن را فراموش كرده بودم و اصلاً به فكرش نبودم.یك روز صبح، وقتی در را باز كردم تا به دانشگاه بروم، چشمم به زن و مردی خورد كه پشت در ایستاده بودند.مرد دستش را بالا آورده بود تا زنگ خانه را بزند، اما همین كه مرا دید جا خورد و فوری دستش را انداخت.با دیدن من هر دو با خجالت سلام دادند.كمی كه دقت كردم، دیدم پدر و مادر آن دختر هستند.لبخندی زدم و گفتم:بفرمایید تو.
پدر دختر گفت:نه. . . نه. . . قصد مزاحمت نداشتیم.فقط می خواستم بگویم كه چیز، چرا دیگر تشریف نیاوردید؟ما منتظرتان بودیم.
من كه خیلی تعجب كرده بودم، گفتم:ولی ما كه همان پارسال حرف هایمان را زدیم.خودتان هم كه دیدید وضعیت ما طوری بود كه نمی خواستیم آن همه بریز و بپاش كنیم.
پدر دختر لبخندی زد و گفت: ای آقا. . .كدام بریز و بپاش؟. . . یك حرفی بود زده شد، رفت پی كارش.توی تمام خواستگاری ها از این چیزها هست.حالا ان شاء الله كی خدمت برسیم،داماد گُلم؟
من كه از این رفتار پدر دختر خانم مُخم داشت سوت می كشید،گفتم:آخه. . . چیز. . . راستش شغل من. . .
-ای بابا. . . شغل به چه درد می خورد.دانشجویی خودش بهترین شغل است.من همه جا گفته ام دامادم یك مهندس تمام عیار است.
-آخه هزار تا سكه هم. . .
-ای بابا. . . شما چرا شوخی های آدم را جدی می گیرید.من منظورم هزار تا سكه ی بیست و پنج تومانی بود.
ولی دو دانگ خانه. . .
پدر عروس:بابا جان من منظورم این بود كه دو دانگ خانه به اسمتان كنم.
-سفر حج هم. . .
-راستی خوب شد یادم انداختید.اگر می خواهید سفر حج بروید همین الان بگویید من خودم اسمتان را بنویسم.
-دو میلیون تومان شیربها هم كه. . .
-چی؟من گفتم دو میلیون تومان؟من غلط كردم.من گفتم دو میلیون تومان به شما كمك كنم.
-خودتان گفتید خانمتان به دخترتان شیر داده، باید پول شیرش را بدهیم. . .
-ای بابا. . . خانم من كلاً به دخترم چهار، پنج قوطی شیر خشك داده كه آن هم پولش چیزی نمی شود.مهمان ما باشید
-در مورد جهیزیه گفتید. . .
-گفتم كه. . . اتاق دخترم را پر از جهیزیه كرده ام.بیایید ببینید.اگر كم بود، بگویید باز هم بخرم.
-اما قضیه ی آن كلفت. . .
-آی قربون دهنت. . . دختر من كلفت شماست.خودم هم كه نوكر شما هستم، داماد عزیزم!. . . خوش تیپ من!. . . جیگر!. . . باحال!. . .
وقتی دیدم پدر دختر حسابی گیر داده و نمی خواهد دست از سر من بردارد، مجبور شدم حقیقت را بگویم.با خجالت گفتم: راستش شرایط شما خیلی خوب است.من هم خیلی دوست دارم با خانواده ی شما وصلت كنم.اما. . .
پدر دختر با خوشحالی دست هایش را به هم مالید و گفت:دیگر اما ندارد. . . مبارك است ان شاء الله.
گفتم:اما حقیقت را بخواهید فكر نكنم خانمم اجازه بدهد.
تا این حرف را زدم دهن پدر و مادر دختر از تعجب یك متر واماند.پدر دختر گفت: یعنی تو. . . در همین موقع خانمم از پله های زیرزمین بالا آمد.مرا كه دید لبخندی زد و گفت: وقتی كه از دانشگاه برگشتی، سر راهت نیم كیلو گوجه بگیر برای ناهار املت بگذارم.
با لبخند گفتم:چشم، حتماً چیز دیگری نمی خواهی؟
-نه، فقط مواظب باش.
-تو هم همین طور.
خانمم رفت پایین، رو كردم به پدر و مادر دختر كه هنوز دهانشان باز بود و خشكشان زده بود و گفتم: ببخشید من كلاس دارم؛ دیرم می شود خداحافظ.
و راه افتادم به طرف دانشگاه! سه شنبه 12/3/1388 - 19:5
دعا و زیارت
سؤال: حكم استفاده از اتاق گفتگو (چت كردن) در اینترنت با جنس مخالف چگونه است؟
پاسخ: اگر خوف وقوع در حرام باشد جایز نیست.
سؤال: هنگام نگاه كردن به صفحه اینترنت در زمانى كه انسان روزه مى باشد و یک تصویر غیر اخلاقی ظاهر مى شود چه حكمى دارد؟
پاسخ: روزه را باطل نمى كند اگرچه شرعاً در مواردى نباید نگاه كرد.
سؤال: لطفاً حكم چت كردن با شخصى كه از جنسیت او بى اطلاع هستیم را بفرمائید. در صورت اطمینان از جنسیت چطور؟
پاسخ: در هر دو صورت اگر خوف وقوع حرام است جایز نیست .
سؤال: گفتگوهاى اینترنتى (چت) بین زنان و مردان یا دختران و پسران نامحرم ـ چنانچه طرف مقابل نه دیده شود و نه صدایش شنیده شود و مكالمات تنها توسط نوشته تبادل گردد ـ را بدانم . در صورت وجود اشكال لطفا بفرمائید اگر این گفتگو بدون قصد ریبه و تنها با هدف اشنا نمودن طرف مقابل با اسلام و قرآن یا براى رفع شبهات باشد چگونه است؟
پاسخ: اگر ترس وقوع در حرام نباشد جائز است .
سؤال: در مراجعه به سایتهاى اینترنتى خارجى زیاد با موارد خلاف شرع مواجه مى شویم . با توجه به اینكه در مسیر تحقیقات و ارتباط با تكنولوژى روز ناچار به استفاده از امكانات اینترنتى مستقیم و با توجه به اینكه اینگونه سایتها نهایتا اثر سوء خود را بر روان انسان مى گذارد؟
پاسخ: به عكس هاى مبتذل و موجب مفسده نگاه كردن جایز نیست .
سؤال: بنده داراى كافى نت (خدمات اینترنت) هستم . سوال اینست كه درآمد آن از لحاظ شرعى درست است یا خیر؟? این در صورتیكه على رغم كنترل عده اى سوء استفاده كرده و مخفیانه بر روى برخى سایتهاى غیر مجاز میروند در مورد چت كردن چطور؟
پاسخ: اگر شما دستگاه را براى دیدن سایتهاى غیر مجاز اجازه ندهید اشكالى بر شما نیست ولى سعى كنید تا جایى كه مقدور است كنترل نمایید و همچنین در مورد چت.
سؤال: چت كردن با زنان غیر مسلمان و انجام صحبتهاى تحریک آمیز با ایشان چه حكمى دارد آیا مى شود از طریق اینترنت ایشان را به صرف اینكه غیر مسلمان هستند مورد سوء استفاده قرار داد؟
سؤال: خرید و فروش اینترنتى جایز است یا خیر؟
پاسخ: اگر منظور شما این است كه دو نفر از طریق اینترنت مباشرتاً خرید و فروش را انجام دهند، اینگونه معامله صحیح است و اشكالى ندارد.
سؤال: آیا تجارت الكترونیك از نوع بازاریابی اینگونه معاملات درست است ؟
پاسخ: حضرت آیت الله اینگونه معاملات را اجازه و تصحیح نمی فرمایند .
سؤال: آیا مى توانم درسهاى حوزوى را از طریق اینترنت فرا گیرم ؟
پاسخ: اگر از حوزه باشد مانعى ندارد.
سؤال: حكم مكالمات اینترنتى و مكاتبه اینترنتى چیست ؟
پاسخ: فى نفسه مانعى ندارد.
سؤال: نظر شما در مورد معاملات اینترنتى چیست ؟
پاسخ: اگر مقصود معاملات الماس و مانند آن باشد كه حضرت آیت الله آن را باطل مى دانند و جایز نمى دادند كه مؤمنین در چنین معاملاتى وارد شود .
سؤال: شركتهاى اینترنتى كه اینترنت مى فروشند آیا بخاطر رفتن مشتركین به (سایتهاى غیر اخلاقى) مسئول هستند؟
آیا در اینگونه شركتها كنترل كردن مشتركین دخالت در مسائل شخصى نیست؟
پاسخ: چون خود اینترنت از آلات مشتركه است لذا فروش آن جایز است مگر طورى باشد كه اشاعه منكرات و فحشاء صدق كند كه حرام مى شود.
سؤال: آیا باز كردن كافه نت شرعاً اشكال دارد؟
پاسخ: مانعى ندارد ولى به طورى نباشد كه وسیله شیوع و انتشار فساد باشد .
سؤال: آیا در مورد هک سایت ها و یا استفاده از اشتراک اینترنت (رایگان) كه از مورد این طریق بدست مى آید مانعى به هر عنوان از نظر شرع یا قانون وجود دارد؟
پاسخ: اگر قانون كشور اسلامى آن را منع كند مجاز نیست.
سؤال: مى خواستم بدانم كه شغل كافى نت دارى با توجه به اینكه اینترنت كاربردهاى مختلف (اعم از حلال و حرام) دارد ـ داراى چه حكمى است؟
پاسخ: اگر بتوانید كنترل كنید كه استفاده نامشروع نشود اشكال ندارد.
سؤال: آیا پولی که از طریق بازاریابی اینترنتی و خرید و فروش طلا از کشور خارجی به طوری که الان معمول می باشد حلال است؟
پاسخ: حضرت آیه الله اجازه این گونه معاملات را نمی دهند وگرفتن پول آن مال کافر غیر محترم المال باشد به عنوان استنفاذ مانعی ندارد.
براساس فتوای حـضـرت آیت اللّه سیستانی (دام ظله)
سه شنبه 12/3/1388 - 19:3
ازدواج و همسرداری
بحث خانواده و وظائف متقابل افراد آن از مباحث مهم در حوزه علوم تربیتی، علوم اجتماعی، حقوق و .... است و هر كدام اینها، از زاویه ای به این موضوع نگاه كرده اند. ما در اینجا در صدد این نیستیم كه نگاهی موشكافانه به همه این مباحث داشته باشیم بلكه برآنیم تا با نگاهی تربیتی آنچه را كه باعث زندگی شاداب می شود بیان كنیم. به همین خاطر وظائف زن و شوهر را در سه قسمت مطرح می كنیم:
) وظائف متقابل زن و شوهر
2) وظائف اختصاصی شوهر
3) وظائف اختصاصی زن
البته این تقسیم را ما محدود به خانه و زوجین كردیم و اگر بخواهیم پا را از این فراتر بگذاریم، وظائفی دیگر نیز سر بر می آورد مانند: وظائف خانواده همسران، وظائف جامعه در قبال زن و شوهر، وظائف حكومت و .... كه پرداختن به آنها از حوصله بحث ما خارج است.
ما این نوشتار را بر اساس این سه وظیفه به سه قسمت تقسیم می كنیم . در هر قسمت، به صورت مختصر به گوشه هائی از این وظائف اشاره می كنیم.
الف) وظائف متقابل زن و شوهر
1) احترام متقابل زن و شوهر: احترام زن و شوهر به یكدیگر در سلامت روحی، افزایش محبت و تحكیم خانواده تأثیر بسزائی دارد. دایره این احترام شامل ارج نهادن به شخصیت یكدیگر، احترام به نظریات، افكار و سلیقه همدیگر شده، و تمام شئون زندگی آنها را تحت تأثیر نیكوی خود قرار خواهد داد.
2) محبت زن و شوهر: انسانها دارای عاطفی فراوانی دارند كه نیاز به محبت، یكی از اساسی ترین آنهاست. هر یك از زن و شوهر دوست دارند مورد محبت دیگری قرار گیرد و هم اینكه نسبت به دیگری ابراز علاقه كنند. زندگی بدون محبت جاذبه ندارد و اغلب انسان ها از آن گریزانند. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید: سخن مرد به همسرش كه تو را دوست دارم، هرگز از قلبش بیرون نخواهد رفت. [1[
3) گذشت و بخشش: گذشت و اغماض هر یك از زن و شوهر از لغزشها و كارهای ناپسند دیگری در محیط خانواده از اهمیت فراوانی برخوردار است و بی توجهی به آن، جوّ صمیمیّت و آسایش حاكم بر خانواده را به محیط اضطراب، بدبینی، عصبانیت و عیب جوئی مستمر هر یك از اعضاء نسبت به دیگری تبدیل خواهد كرد.
ایجاد آرامش روحی، زدودن كینه، فزونی عزت، طول عمر و ... آثاری است كه روایات، آنها را بر گذشت و بخشش مترتب دانسته اند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: سه چیز از بزرگواری های دنیا و آخرت است: از كسی كه به تو ظلم كرده در گذری، و یا به كسی كه از تو بریده، بپیوندی، و نسبت به كسی كه با تو جاهلانه رفتار كرده خویشتن دار باشی. [2[
4) مسئولیت پذیری: از جمله عوامل مؤثر در تأمین سعادت خانواده، حس مسئولیت پذیری متقابل همسران است. هر یك از زن و مرد باید بدانند كه با قبول زندگی مشترك، مسؤلیتهایی بر عهده آنان قرار می گیرد كه پیش از تشكیل خانواده از آن آسوده بودند. این مسؤلیتها با توجه به اختیارات، تواناییها و شرائط خاص هر یك از زن و شوهر بر عهده آنان قرار می گیرد، مسؤلیتهایی از قبیل تأمین هزینه زندگی، مدیریت خانواده، همسرداری، تربیت اولاد و ... وجود این حس باعث استحكام پیوند خانوادگی و آسایش روحی است.
5) اخلاق: اخلاق، صفتی مهم و برجسته در زندگی انسان است. نیكو خوئی با مردم بویژه با همسر و فرزندان، تأثیر عمیقی در شخصیت انسان می گذارد و جامعه و محیط خانواده را آكنده از صفا و صمیمیت می كند و عدم وجود آن زندگی را تیره و تار كرده و موجب عوارض منفی در قالب تندخوئی، گرفتگی چهره، بی حوصله گی، اخم و بهانه گیری و ... نمایان می شود. و آثاری از قبیل ترس و اضطراب و ضایع شدن شخصیت انسانی و ... را به ارمغان می آورد. خوش زبانی، احترام به اشخاص، فروتنی، سعه صدر، سلام كردن، دلجویی و مهربانی از جمله مصادیق خوش اخلاقی به شمار می رود.
6) حسن ظن: اعتماد طرفینی سرمایه بزرگی برای زندگی مشترك است. در مقابل، بدگمانی آثار منفی زیادی در زندگی بر جا می گذارد. شخص بدگمان دارای روحیه منفی بافی و بیمارگونه است. او از سلامت روحی و تعادل روانی برخوردار نبوده، به رفتار و گفتار دیگران با دیده بدبینی می نگرد.انسانی كه بر اثر روحیه بدبینی، به همسر خود اعتماد و اطمینان ندارد، از آرامش و صفای زندگی خانوادگی محروم خواهد بود. چنین فردی در روابط اجتماعی نیز موفق نخواهد شد چرا كه در نتیجه بدگمانی به دیگران، دوستان خود را از دست داده، تنها خواهد ماند. علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: بدگمانی بر هر كس چیره شود، بین او و هیچ دوستی، صلح و آرامش باقی نخواهد گذاشت. [3]
7) رفق و مدارا: یكی دیگر از وظائف متقابل همسران نسبت به یكدیگر رفق و مدارا است. بدین معنا كه در مقابل عیب ها و كاستیهای همسر و رفتار ناخوشایند او برخورد تند و خشن نداشته باشیم و با صمیمیت و دوستی با یكدیگر رفتار كنیم. زیرا طبیعی است كه هر یك از زن و مرد در رفتار و گفتار خود كاستیهایی دارند كه از نظر دیگری ناخوشایند تلقی می شود.
البته معنای مدارا با همسر این نیست كه نسبت به عیبها و رفتار ناپسند او بی اعتنا باشیم، بلكه بدین معناست كه در مورد اصلاح همسر ملاحظه ظرفیت او را كرده، بیش از توانش از او انتظار نداشته باشیم. و به طور كلی در مورد ویژگیهای نامطلوب او رفتاری بزرگوارانه پیشه كنیم.
8) عفت و پاكدامنی: این صفت را هر چند به طور غالب در جامعه امروزی ما از زنان انتظار دارند، اما روایات نگاهی وسیع تر داشته و آنرا وظیفه متقابل زن و شوهر، و برترین عبادت دانسته است. عفت به تعبیر علی ـ علیه السّلام ـ پایداری در برابر شهوات است.[4] و این از زن و مرد مورد انتظار است. در روایات به هر یك از زن و مرد سفارش شده است كه با آراستن خود برای دیگری، به همدیگر در حفظ پاكدامنی یاری رسانید. پاكدامنی آثاری مانند مصونیت همسر از ناپاكان، تحكیم پیوند خانوادگی، جلب اعتماد همسر و ... را به ارمغان می آورد.
9) درك همدیگر: ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی در عدم درك متقابل همسران از یكدیگر نهفته شده است. درك موقعیت و مشكلات همسر موجب می شود كه انسان به نیكیهای همسر توجه بیشتری كرده، قدر دان زحمات او باشد. برعكس كسی كه همسر خود را درك نمی كند، تمام تلاشهای او را نادیده می گیرد و عیبها و كاستیهای همسر در نظرش بسیار جلوه می كند و نه تنها قدردان و مشوق همسرش نیست، بلكه با زخم زبانهای خود، نشاط زندگی را از او سلب می كند. رها شدن از خودبینی و شناخت روحیات و مشكلات همسر اولین قدمهای درك همسر است.
ب) وظائف اختصاصی شوهر
1) سرپرستی و مدیریت: مرد به حكم عقل و شرع سمت سرپرستی خانواده را به عهده دارد زیرا او در بعد جسمی و عقلی بر زن برتری داشته و برای اداره خانواده توانائی بیشتری دارد. زن مانند گل تحمّل آفتاب سوزان و باد و طوفان را ندارد. زن نیز توان تحمل مسئولیتهای سنگین و طاقت فرسای زندگی را ندارد. علی ـ علیه السّلام ـ به امام مجتبی چنین اندرز می دهد: به زن بیش از امور شخصی اش كار مسپار كه زن ـ چون ـ دسته گل است نه قهرمان. [5]
مسئولیتهای مرد، تنها در رسیدگی به بعد مادی خانواده محدود نمی شود بلكه هدایت افراد خانواده، نظارت همیشگی در تربیت آنها، امر به معروف و جلوگیری از انحرافات اخلاقی آنها و ... از وظائف خطیر مرد است. البته باید توجه داشت كه موفقیت مرد در مدیریت خانواده تنها با حكومت بر دل افراد خانواده میسر است.
2) تأمین هزینه زندگی: از آنجا كه اداره امور اصلی خانه بر عهده زن است طبیعی است كه مرد باید عهده دار تأمین
هزینه های زندگی باشد. و بدین خاطر نباید هیچ منتی بر خانواده خود بگذارد چرا كه این وظیفه ای است كه به واسطه سرپرستی خانواده بر عهده او قرار گرفته است.
3) توسعه بر خانواده: افراد خانواده برای تأمین زندگی همراه با رفاه نسبی، به سخاوت مرد نیاز دارند، چنانچه از این ناحیه در تنگنا قرار بگیرند لطمه های روحی و جسمی فراوانی به آنان وارد خواهد شد. توسعه بر خانواده به معنای اسراف و تبذیر در امور زندگی نیست، بلكه به معنای بخل نورزیدن و سعی در ایجاد رفاه مناسب برای خانواده، متناسب با امكانات اقتصادی مرد است. امام رضا ـ علیه السلام ـ می فرماید: شایسته است كه مرد بر خانواده خودش توسعه دهد تا آرزوی مرگ او را نكنند.[6]
4) پرهیز از استبداد رأی: مرد اگر چه رئیس و سرپرست خانواده است اما نباید به امر و نهی بپردازد بلكه باید به نظرات همسر و فرزندان خود توجه نماید. خودخواهی و سختگیری بیجا، منجر به ایجاد روش استبدادی در خانواده می شود و به روابط سالم خانوادگی و نیز تربیت صحیح كودكان لطمه می زند. این نكته به اندازه های اهمیت دارد كه یكی از علائم ایمان شمرده شده است. رسول خد ا ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید: مؤمن به میل خانواده اش غذا می خورد ولی منافق، خانواده اش به میل او غذا می خورند. [7]
ج) وظائف اختصاصی زن:
1) حفظ اسرار شوهر: هرگز نباید اسرار شوهر را برملا كرد. چون با این كار اعتماد شوهر از بین می رود. علت اینكه بعضی از مردها درباره كارشان به زن خود مشورت نمی كنند یكی همین است كه به راز داری او اعتماد ندارند و می ترسند آنچه گفته اند فردا نُقل! مجلس دوستان خانم شود.[8]
2) عدم مداخله بیجا در كار شوهر: انسان به طور ذاتی خواستار آزادی و استقلال عمل است و این روحیه در مردها قوت بیشتری دارد. خانم ها گمان نكنند دخالتهای خیر خوهانه آنها همیشه به نفع شوهر تمام می شود،[9] گاهی همین موضوع، بحرانی جدی در زندگی زناشویی ایجاد می كند. بنابراین سعی كنید هرگز به استقلال مرد ضربه نزنید.
3) خانه داری: خانه داری و تدبیر امور منزل گرچه از نظر حقوقی به عهده زن نیست اما از نظر اخلاقی این وظیفه به عهده او گذاشته شده است. خانه داری مهمترین شغل است، متأسفانه خانم هایی كه فقط به كارخانه داری اشتغال دارند ارزشهای واقعی خود و كارشان را نمی دانند. یك زن خانه دار واقعی، مدیر با لیاقتی است كه همه كارهای یك مجموعه مهم را شخصاً انجام می دهد و خود مجری طرح هایی است كه پی ریزی می كند. بسیاری از مردان كه شهرت و مقام و اهمیت بین المللی دارند، فقط در اثر حسن تدبیر، و اخلاق و لیاقت یك زن خانه دار به اوج ترقی و پیشرفت رسیده اند.
4) پاسداری از حریم و ارزشهای خانواده: بزرگترین مسؤلیت زن در مورد همسرش این است كه به عنوان ناموس مرد و نماینده او در خانه، با رفتار و گفتارش، از حریم و ارزشهای خانواده پاسداری كند. چنین زنی هم از مال شوهر محافظت می كند و با اسراف كاری و تجمل گرایی ثروت همسرش را ضایع نمی سازد و هم از آبروی خانوادگی و شخصیت همسر در مقابل خطرات دفاع می كند و هم با حفظ حجاب، خود را از نامحرم می پوشاند و ... .
قدرشناسی، تشویق و تعریف از شوهر، عدم شرطی كردن محبت ورزیدن و ... از دیگر نكاتی است كه رعایت آنها باعث لطافت و شادابی زندگی می شود.
پی نوشت :
1]] --وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 20، ص 23، مؤسسه آل البیت.
2]] --اخلاق خانواده، سید علیرضا فاخری و محمد حسین منتظری، نمایندگی ولی فقیه در سپاه 1378، ص 57.
3]] --اخلاق خانواده، سید علیرضا فاخری و محمد حسین منتظری، ص 71.
4]] --غررالحكم و دررالكلم، عبدالواحد آمدی، ج 1، قم، مكتب الاعلام الاسلامی، ص 256.
5]] --نهج البلاغه، نامه 31.
6]] --وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 21، ص 541، مؤسسه آل البیت.
7]] --همان، ص 542.
8]] --آلبوم زندگی، روح الله شهیر خرقانی و مهدی تلخابی، ج 1، قم : انتشارات وثوق، 1383، ص 164.
9 --آلبوم زندگی، روح الله شهیر خرقانی و مهدی تلخابی
سه شنبه 12/3/1388 - 19:1
ازدواج و همسرداری
پیشبینی آینده برای بشر همیشه وسوسهای جذاب ومهیج بوده است. آیا دادهها و روشهای علمی میتوانند، آینده ازدواج و سرانجام زناشویی را مشخص کنند؟ پاسخ جیمز مورای، ریاضیدان اسکاتلندی بدین پرسش کاملاً مثبت است.
پژوهشهای جیمز مورای James D. Murray در زمینه کاربرد ریاضیات در زیستشناسی است. وی کتابی دو جلدی، با عنوان "زیستشناسی ریاضی" Mathematical Biology منتشر ساخت، که سبب شهرت وی در خارج از مجامع ریاضیدانان شد.
James D. Murray
یکی از فعالیتهای تخصصی مورای پیرامون بکارگیری مدلها ریاضی و نمودارهای علمی در رشتههای پزشکی، روانشناسی، اقتصاد و زیستشناسی است.
اما آنچه مورای را برای مردم عادی و بیگانه با ریاضیات و مباحث پیچیده علمی جذاب میسازد، تحقیقات وی درباره موفقیت و یا عدم موفقیت در پیوندهای زناشویی است. مورای با همکاری دوستان پژوهشگر خود کتابی با نام "ریاضیات ازدواج" The Mathematics of Marriage در سال ۲۰۰۵ منتشر ساخت.
ریاضیات در عرصه ازدواج
کتاب "ریاضیات ازدواج" به طلاق و ناکامی در پیوندهای زناشویی بر مبنای محاسبات ریاضی و بکارگیری نمودارها میپردازد. مسلماً میتوان حدس زد که تعیین ثبات پیوندهای زناشویی و یا تبیین درصد جدایی کاری بسیار دشوار است. در این کتاب از طریق تئوریهای علمی، ریاضیات در خدمت تحلیل رابطه زناشویی و پیشبینی آینده آن قرار میگیرد.
عنوان فرعی کتاب "دینامیزم مدلهای غیرخطی" است. بیشک از خود میپرسیم که این مدلهای چه نسبتی با مسئله ازدواج دارند؟ پاسخ مورای و همکارانش در این زمینه به غایت علمی و یا دقیقتر ریاضیاتی است. در این کتاب ازدواج به مثابه مدلی در نظر گرفته میشود که با پارامترها ومتغیرهای متفاوت مشخص شده و به کمک محاسبات دیفرانسیل، حرکت و توسعهی غیر خطی آن نشان داده میشود.
مورای و همکارنش در یک پژوهش میدانی ۷۰۰ زوج آمریکایی را به مدت ده سال با روشهای علمی زیر نظر داشتند. در آغاز این آزمایش، زوجها تنها گفتگوهایی ۱۵ دقیقهای بایکدیگر داشتند و بر مبنای این گفتگوها محاسباتی ریاضی صورت گرفت. و سپس برای هر زوج ارزیابی مشخصی از درجه ثبات و یا عدم ثبات زناشویی ارائه شد.
مورای با طنز میگوید، بطور معمول زوجهای جوان مایل نیستند که از آینده و سرانجام وصلت خود چیزی بدانند. در این موارد رویاپروی و امید مولفههای مهمی به حساب میآیند.
در این پژوهش، ۷۰۰ زوج شرکتکننده نیز از نتایج محاسبهشده از سوی پژوهشگران و سرانجام زناشویی خود بیاطلاع بودند. ارزیابیهای علمی مورای و همکارانش تنها برای استفاده مشاوران و روانشناسان مسایل زناشویی در نظر گرفته شده بود.
ریاضیات دروغ نمیگوید
اما نتایج ارزیابیها تکاندهنده است. نیمی از این زوجها در خلال ده سال از یکدیگر جدا شدند. در مجموع ۹۴ درصد ارزیابیهای ریاضی منطبق بر واقعیت بود. حتا در مورد پیشبینی آمار طلاقها، مدلهای ریاضی موفقیتی صددرصد را نشان میدهند. مورای اضافه میکند: تنها در موارد اندکی، پیشبینیها دقیق نبودند. گرچه محاسبات ما به مشکلات عدیده برخی از زوجها اشاره داشت، اما درصد پایداری زناشویی بیشتراز جدایی بود، که البته واقعیت خلاف آنرا به ما نشان داد.
موضوعات گفتگو میان زوجها مسایلی همچون پو، تربیت کودکان و یا حتا دکوراسیون خانه را میتوانست در بر گیرد. اطلاعات بدست آمده مبنای پیشبینی پژوهشگران بود.
از هر گفتگو فیلمی گرفته میشد و حرکات دست وصورت افراد به دقت مورد ارزیابی قرار میگرفت. در خلال گفتگو ضربان قلب زوجها نیز اندازه گیری میشد و در اتاقی دیگر، شش روانشناس به طور جداگانه هر واکنشی، مانند خشم، تفاهم و غیره را ارزشگذاری میکردند.
مورای با ارائه جدولی از امتیازهای مثبت و منفی سعی بر تبیین ریاضی مشاهدات خود و همکارنش داشت. مورای به کارایی دقیق ریاضیات در ارزیابی گفتگوهای میان زوجها اشاره کرده و میگوید: ریاضیات همیشه راست میگوید و حق با ریاضیات است.
مورای در مورد بکارگیری این روش برای زناشویی خود گفت: پنجاه سال از ازدواج من میگذرد و بسیار خوشبختم. نیازی به تایید علمی برای زناشویی من وجود ندارد.
تحصیلات علمی جمیز مورای
"جیمز دیکسون مورای" در سال ۱۹۳۱ در شهر "موفات" در اسکاتلند بدنیا آمد. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ریاضیات آغاز کرد و موفق به اخذ درجه دکترای در رشته ریاضیات کاربردی در دانشگاه سنت آندروز اسکاتلند در سال ۱۹۵۶ شد. وی در رشتههنر نیز پایاننامهای بدست آورد؛ و پس از اندکی در سال ۱۹۶۸ نیز توانست دکترای خود در رشته علوم را از دانشگاه آکسفورد دریافت دارد.
مورای در حال حاضر به عنوان پورفسور بازنشسته در دانشگاههای واشنگتن و آکسفورد مشغول به پژوهشهای علمی است.
در هفته گذشته آکادمی سلطنتی بریتانیا در لندن، از جیمز مورای و جان گوتمن، روانشناس و همکاری آمریکایی وی، به خاطر کاربرد ریاضیات در عرصههای متفاوت تقدیر کرد.
سه شنبه 12/3/1388 - 18:59
دعا و زیارت
مسائل زیر براساس فتوای ایت الله بهحت می باشد و تنها جهت اطلاع از سایت شیعه نیوز نقل شده است
مساءله 311 :
ازدواج با زنهایى كه به انسان ((مَحْرَم )) هستند مثل مادر و خواهر و مادر زن حرام است .
مساءله 315 :
عمّه و خاله پدر، عمّه و خاله پدرِ پدر، عمّه و خاله مادر، عمّه و خاله مادرِ مادر هر چه بالا روند به انسان محرَم هستند.
مساءله 316 :
پدر و جدّ مرد، هرچه بالا روند، پسر و نوه پسرى و دخترى او هر چه پایین آیند چه در موقع عقد باشند یا بعداً به دنیا بیایند به زن او مَحْرَم هستند.
مساءله 317 :
اگر زنى را براى خود عقد كند دائم باشد یا غیر دائم تا وقتى كه آن زن در عقد اوست نمى تواند با خواهر آن زن ازدواج نماید.
مساءله 321 :
زن مسلمان نمى تواند با مرد غیر مسلمان ازدواج نماید و مرد مسلمان هم نمى تواند با زنان كافرى كه اهل كتاب نیستند ازدواج كند، ولى با زنانى كه یهودى و یا نصرانى باشند، موقّتاً به صورت صیغه مى تواند ازدواج نماید.
مساءله 326 :
اگر مرد طواف نساء را كه یكى از اعمال حج است بجا نیاورد، زنش كه به واسطه مُحْرِم شدن بر او حرام شده بود حلال نمى شود.
ونیز اگر زن طواف نساء نكند، شوهرش بر او حلال نمى شود، ولى اگر طواف نساء را انجام دهند، به یكدیگر حلال مى شوند.
سه شنبه 12/3/1388 - 18:57
ازدواج و همسرداری
یك روانشناس گفت: بیشتر ازدواجهایی كه به اجبار والدین صورت میگیرد به طلاق ختم میشود.
امیرهوشنگ احمدیزاده تورزنی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا» افزود: در گذشته خانوادهها، فرزندانشان را از همان زمان تولد نامزد میكردند و این كودكان در بزرگسالی مجبور بودند كه به ازدواج اجباری تن دهند.
وی ادامه داد: متأسفانه این سنت هنوز هم در جامعه امروزی دیده میشود كه معضلات زیادی را در زندگی به همراه خواهد داشت.
این روانشناس اضافه كرد: گاهی اوقات نیز خانوادهها بر این اساس كه خواستگار فرزندشان فرد مناسبی برای یك زندگی است، فرزندان خود را به اجبار راضی به ازدواج میكنند كه اغلب این ازدواجها به طلاق ختم خواهد شد.
وی گفت: در كنار مشاوران،خانوادهها نیز میتوانند مشاوران خوبی برای فرزندانشان باشند و به جای تحمیل یك ازدواج اجباری، به آنها پند دهند تا از آسیبهای موجود در جامعه در امان باشند.
تورزنی یادآور شد: احساس حقارت بعد از یك ازدواج، سبب میشود فرد به سمت خودكشی برود.
وی ادامه داد: زمانی كه فرد به بلوغ فكری لازم نرسیده باشد، توانایی برخورد با مشكلات زندگی را نخواهد داشت و همین عامل سبب میشود مشكلات دیگری نیز در زندگیاش ایجاد شود.
سه شنبه 12/3/1388 - 18:54