سوره :
الانفال
آیه شماره :
25
ریشه کلمه :
فتن
فعل :
فتن
معنی :
امتحان، نظير ، آزمودن، سوزاندن، به آتش انداختن، شکنجه و اذيّت کردن، عذاب، گرفتار کردن، فريب، گمراه و منحرف کردن، عقل کسي را گرفتن
توضیح :
اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است خالصي از ناخالصي آن آشكار شود. (مفردات)
در الميزان آمده است: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاباند، اطلاق مىشود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است.
فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است، برخلاف امتحان خدا.
سوره :
يونس
آیه شماره :
85
ریشه کلمه :
فتن
فعل :
فتن
معنی :
امتحان، نظير ، آزمودن، سوزاندن، به آتش انداختن، شکنجه و اذيّت کردن، عذاب، گرفتار کردن، فريب، گمراه و منحرف کردن، عقل کسي را گرفتن
توضیح :
اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است خالصي از ناخالصي آن آشكار شود. (مفردات)
در الميزان آمده است: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاباند، اطلاق مىشود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است.
فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است، برخلاف امتحان خدا.
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
60
ریشه کلمه :
فتن
فعل :
فتن
معنی :
امتحان، نظير ، آزمودن، سوزاندن، به آتش انداختن، شکنجه و اذيّت کردن، عذاب، گرفتار کردن، فريب، گمراه و منحرف کردن، عقل کسي را گرفتن
توضیح :
اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است خالصي از ناخالصي آن آشكار شود. (مفردات)
در الميزان آمده است: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاباند، اطلاق مىشود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است.
فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است، برخلاف امتحان خدا.
سوره :
الانبياء
آیه شماره :
35
ریشه کلمه :
فتن
فعل :
فتن
معنی :
امتحان، نظير ، آزمودن، سوزاندن، به آتش انداختن، شکنجه و اذيّت کردن، عذاب، گرفتار کردن، فريب، گمراه و منحرف کردن، عقل کسي را گرفتن
توضیح :
اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است خالصي از ناخالصي آن آشكار شود. (مفردات)
در الميزان آمده است: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاباند، اطلاق مىشود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است.
فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است، برخلاف امتحان خدا.
سوره :
الحج
آیه شماره :
53
ریشه کلمه :
فتن
فعل :
فتن
معنی :
امتحان، نظير ، آزمودن، سوزاندن، به آتش انداختن، شکنجه و اذيّت کردن، عذاب، گرفتار کردن، فريب، گمراه و منحرف کردن، عقل کسي را گرفتن
توضیح :
اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است خالصي از ناخالصي آن آشكار شود. (مفردات)
در الميزان آمده است: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاباند، اطلاق مىشود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است.
فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است، برخلاف امتحان خدا.
سوره :
الفرقان
آیه شماره :
20
ریشه کلمه :
فتن
فعل :
فتن
معنی :
امتحان، نظير ، آزمودن، سوزاندن، به آتش انداختن، شکنجه و اذيّت کردن، عذاب، گرفتار کردن، فريب، گمراه و منحرف کردن، عقل کسي را گرفتن
توضیح :
اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است خالصي از ناخالصي آن آشكار شود. (مفردات)
در الميزان آمده است: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاباند، اطلاق مىشود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است.
فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است، برخلاف امتحان خدا.
سوره :
الصافات
آیه شماره :
63
ریشه کلمه :
فتن
فعل :
فتن
معنی :
امتحان، نظير ، آزمودن، سوزاندن، به آتش انداختن، شکنجه و اذيّت کردن، عذاب، گرفتار کردن، فريب، گمراه و منحرف کردن، عقل کسي را گرفتن
توضیح :
اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است خالصي از ناخالصي آن آشكار شود. (مفردات)
در الميزان آمده است: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاباند، اطلاق مىشود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است.
فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است، برخلاف امتحان خدا.
سوره :
القمر
آیه شماره :
27
ریشه کلمه :
فتن
فعل :
فتن
معنی :
امتحان، نظير ، آزمودن، سوزاندن، به آتش انداختن، شکنجه و اذيّت کردن، عذاب، گرفتار کردن، فريب، گمراه و منحرف کردن، عقل کسي را گرفتن
توضیح :
اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است خالصي از ناخالصي آن آشكار شود. (مفردات)
در الميزان آمده است: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاباند، اطلاق مىشود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است.
فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است، برخلاف امتحان خدا.
سوره :
الممتحنة
آیه شماره :
5
ریشه کلمه :
فتن
فعل :
فتن
معنی :
امتحان، نظير ، آزمودن، سوزاندن، به آتش انداختن، شکنجه و اذيّت کردن، عذاب، گرفتار کردن، فريب، گمراه و منحرف کردن، عقل کسي را گرفتن
توضیح :
اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است خالصي از ناخالصي آن آشكار شود. (مفردات)
در الميزان آمده است: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاباند، اطلاق مىشود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است.
فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است، برخلاف امتحان خدا.
سوره :
المدثر
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
فتن
فعل :
فتن
معنی :
امتحان، نظير ، آزمودن، سوزاندن، به آتش انداختن، شکنجه و اذيّت کردن، عذاب، گرفتار کردن، فريب، گمراه و منحرف کردن، عقل کسي را گرفتن
توضیح :
اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است خالصي از ناخالصي آن آشكار شود. (مفردات)
در الميزان آمده است: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاباند، اطلاق مىشود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است.
فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است، برخلاف امتحان خدا.