• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : البقرة  آیه شماره : 155
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : البقرة  آیه شماره : 223
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : النساء  آیه شماره : 138
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : التوبة  آیه شماره : 3
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : التوبة  آیه شماره : 112
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : يونس  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : يونس  آیه شماره : 87
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : الحج  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : الحج  آیه شماره : 37
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 47
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره : الصف  آیه شماره : 13
ریشه کلمه : بشر
فعل : بَشر
معنی : انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع) «بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است. «مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح : آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مى‏گويند. به انسان از آن جهت بشر گفته‏اند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.