سوره :
الانعام
آیه شماره :
55
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
الانعام
آیه شماره :
147
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
40
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
84
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
يونس
آیه شماره :
13
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
يوسف
آیه شماره :
110
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
ابراهيم
آیه شماره :
49
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
الحجر
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
الكهف
آیه شماره :
49
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
مريم
آیه شماره :
86
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
طه
آیه شماره :
102
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
الفرقان
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
الشعراء
آیه شماره :
200
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
النمل
آیه شماره :
69
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
السجدة
آیه شماره :
22
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
الزخرف
آیه شماره :
74
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
الاحقاف
آیه شماره :
25
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
القمر
آیه شماره :
47
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .
سوره :
المدثر
آیه شماره :
41
ریشه کلمه :
جرم
فعل :
جرم
معنی :
«جَرم» (به فتح اوّل) وادار کردن، قطع و بريدن، کسب
«لاجرم» حتماً، البته، لابد.
«جُرم» (به ضمّ اوّل) ، گناه
«اجرام» گناه کردن.
توضیح :
اصل «جرم » (به فتح اوّل) به معنى قطع ثمره از درخت است و به طور استعاره به گناه كردن جرم گفتهاند.
« لاجرم» دراصل به معنى لابد است سپس در اثر كثرت استعمال به معناى قسم آمده و معناى «حقّا» مىدهد
يه عقيده طبرسى گناه را از آن جهت «جرم » گويند كه عمل واجب الوصل را قطع مىكند. گناهكار را مجرم گويند كه عمل صالح را قطع مىكند .