• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
سوره : النساء  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
وَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلاً أَن يَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
سوره : النساء  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 72
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النور  آیه شماره : 23
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 49
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 58
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 73
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : محمد  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الفتح  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحديد  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : نوح  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البروج  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].