سوره :
الشعراء
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
النمل
آیه شماره :
86
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
67
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
الروم
آیه شماره :
37
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
السجدة
آیه شماره :
27
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
سبأ
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
يس
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
يس
آیه شماره :
71
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
فصلت
آیه شماره :
15
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
الاحقاف
آیه شماره :
33
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
الطور
آیه شماره :
44
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
القمر
آیه شماره :
2
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.
سوره :
الملك
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
رأي
فعل :
رأى
معنی :
ديدن، دانستن، نگاه كردن، ادراک، شناخت، فهميدن، پنداشتن،
نظر، نظريّه و آن چه به فكر آيد.
«أَرَأَيْتَ» به من بگو، به من خبر بده
توضیح :
رأى و ديدن اعم است از آن كه با چشم باشد يا با قلب.
«رثاء» تظاهر و نشان دادن به غير
«رؤيا» خواب ديدن
«تَرائى» ديدن يكديگر
چون رأى به دو مفعول متعدى شود به معنى علم آيد. [سباء:6]. و چون با الى متعدى شود معنى نگاه كردن مىدهد كه موجب عبرت باشد. مثل [بقره:243].
«أَرَأَيْتَ» جارى مجراى «اخبرنى» آمده و به آن كاف خطاب براى تأكيد ضمير داخل مىشود. مثل [اسراء:62]
رأى چون به باب افعال رود پيوسته دو مفعول خواهد داشت مثل [انفال:43]
«أرأيت» در هر سه مورد سوره علق، براى تعجب است.