سوره :
البقرة
آیه شماره :
228
ریشه کلمه :
حلل
فعل :
حلّ
معنی :
«حَلّ» بازكردن، گشودن
«تحليل» بازکردن، گشودن
«حِلّّ» (به كسر حاء) حلال، جايز، روا بودن
«حَلَلْتُمْ» خروج از احرام
توضیح :
حلول كه به معنى نزول است اصل آن باز كردن بار وقت نزول است، سپس در مجرّد نزول به كار رفته است.
«تحليل» بازکردن، گشودن
«تحلّ» و «تحليل» گشودن، باز كردن سوگندها
«حلائل» همسر و زن حلال
«حلول» وارد شدن، دخول، قرار گرفتن.
سوره :
البقرة
آیه شماره :
229
ریشه کلمه :
حلل
فعل :
حلّ
معنی :
«حَلّ» بازكردن، گشودن
«تحليل» بازکردن، گشودن
«حِلّّ» (به كسر حاء) حلال، جايز، روا بودن
«حَلَلْتُمْ» خروج از احرام
توضیح :
حلول كه به معنى نزول است اصل آن باز كردن بار وقت نزول است، سپس در مجرّد نزول به كار رفته است.
«تحليل» بازکردن، گشودن
«تحلّ» و «تحليل» گشودن، باز كردن سوگندها
«حلائل» همسر و زن حلال
«حلول» وارد شدن، دخول، قرار گرفتن.
سوره :
النساء
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
حلل
فعل :
حلّ
معنی :
«حَلّ» بازكردن، گشودن
«تحليل» بازکردن، گشودن
«حِلّّ» (به كسر حاء) حلال، جايز، روا بودن
«حَلَلْتُمْ» خروج از احرام
توضیح :
حلول كه به معنى نزول است اصل آن باز كردن بار وقت نزول است، سپس در مجرّد نزول به كار رفته است.
«تحليل» بازکردن، گشودن
«تحلّ» و «تحليل» گشودن، باز كردن سوگندها
«حلائل» همسر و زن حلال
«حلول» وارد شدن، دخول، قرار گرفتن.
سوره :
هود
آیه شماره :
39
ریشه کلمه :
حلل
فعل :
حلّ
معنی :
«حَلّ» بازكردن، گشودن
«تحليل» بازکردن، گشودن
«حِلّّ» (به كسر حاء) حلال، جايز، روا بودن
«حَلَلْتُمْ» خروج از احرام
توضیح :
حلول كه به معنى نزول است اصل آن باز كردن بار وقت نزول است، سپس در مجرّد نزول به كار رفته است.
«تحليل» بازکردن، گشودن
«تحلّ» و «تحليل» گشودن، باز كردن سوگندها
«حلائل» همسر و زن حلال
«حلول» وارد شدن، دخول، قرار گرفتن.
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
52
ریشه کلمه :
حلل
فعل :
حلّ
معنی :
«حَلّ» بازكردن، گشودن
«تحليل» بازکردن، گشودن
«حِلّّ» (به كسر حاء) حلال، جايز، روا بودن
«حَلَلْتُمْ» خروج از احرام
توضیح :
حلول كه به معنى نزول است اصل آن باز كردن بار وقت نزول است، سپس در مجرّد نزول به كار رفته است.
«تحليل» بازکردن، گشودن
«تحلّ» و «تحليل» گشودن، باز كردن سوگندها
«حلائل» همسر و زن حلال
«حلول» وارد شدن، دخول، قرار گرفتن.
سوره :
الزمر
آیه شماره :
40
ریشه کلمه :
حلل
فعل :
حلّ
معنی :
«حَلّ» بازكردن، گشودن
«تحليل» بازکردن، گشودن
«حِلّّ» (به كسر حاء) حلال، جايز، روا بودن
«حَلَلْتُمْ» خروج از احرام
توضیح :
حلول كه به معنى نزول است اصل آن باز كردن بار وقت نزول است، سپس در مجرّد نزول به كار رفته است.
«تحليل» بازکردن، گشودن
«تحلّ» و «تحليل» گشودن، باز كردن سوگندها
«حلائل» همسر و زن حلال
«حلول» وارد شدن، دخول، قرار گرفتن.