سوره :
النساء
آیه شماره :
122
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
يونس
آیه شماره :
4
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
يونس
آیه شماره :
55
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
ابراهيم
آیه شماره :
22
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الكهف
آیه شماره :
21
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
القصص
آیه شماره :
13
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الروم
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الروم
آیه شماره :
60
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
لقمان
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
لقمان
آیه شماره :
33
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
فاطر
آیه شماره :
5
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الزمر
آیه شماره :
20
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
غافر
آیه شماره :
55
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
غافر
آیه شماره :
77
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الجاثية
آیه شماره :
32
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الاحقاف
آیه شماره :
16
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.
سوره :
الاحقاف
آیه شماره :
17
ریشه کلمه :
وعد
فعل :
وعد
معنی :
وعده دادن، خبر دادن، مپده، تهديد کردن، ترساندن
«تواعد» و «مواعده» وعده دادن، قرار گذاشتن
«ميعاد» وعده، سررسيد، زمان وعده، مکان و محلّ وعده
«وعيد» تهديد، وعده بد، هشدار، ارعاب، عذاب
توضیح :
وعد در وعده خير وشر هر دو بكار رود ولى وعيد فقط در وعده شر گفته مىشود.
«مواعده» هم براى مفرد مي آيد و هم براي قرار بين دو نفر.