• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 62
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 76
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 103
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 104
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 137
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 153
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 165
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 172
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 178
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 183
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 208
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 212
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
سوره : البقرة  آیه شماره : 213
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 214
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 218
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ
سوره : البقرة  آیه شماره : 249
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 254
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 257
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 264
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 267
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 277
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البقرة  آیه شماره : 278
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
سوره : البقرة  آیه شماره : 282
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 68
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 72
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 102
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 118
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 130
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 140
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 141
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 156
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 200
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 39
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 43
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 57
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 59
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 60
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 71
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 76
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 94
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 122
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 135
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 136
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 137
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 137
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 144
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 152
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 173
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النساء  آیه شماره : 175
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 1
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
سوره : المائدة  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنكُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَـكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
سوره : المائدة  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 55
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 56
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 57
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 65
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 87
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 90
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 93
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 94
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 95
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 101
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المائدة  آیه شماره : 105
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاَةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللّهِ إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الآثِمِينَ
سوره : المائدة  آیه شماره : 106
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانعام  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاعراف  آیه شماره : 32
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاعراف  آیه شماره : 42
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاعراف  آیه شماره : 87
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاعراف  آیه شماره : 88
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاعراف  آیه شماره : 96
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاعراف  آیه شماره : 153
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
سوره : الاعراف  آیه شماره : 157
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 45
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 72
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 72
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 74
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانفال  آیه شماره : 75
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 23
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 38
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 61
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 88
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 113
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 119
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 123
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التوبة  آیه شماره : 124
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : يونس  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : يونس  آیه شماره : 4
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : يونس  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : يونس  آیه شماره : 63
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : يونس  آیه شماره : 98
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : يونس  آیه شماره : 103
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : هود  آیه شماره : 23
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : هود  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : هود  آیه شماره : 58
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : هود  آیه شماره : 66
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : هود  آیه شماره : 94
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : يوسف  آیه شماره : 57
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الرعد  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الرعد  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الرعد  آیه شماره : 31
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : ابراهيم  آیه شماره : 23
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : ابراهيم  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : ابراهيم  آیه شماره : 31
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النحل  آیه شماره : 99
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النحل  آیه شماره : 102
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المطففين  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الانشقاق  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].