• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 57
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الكهف  آیه شماره : 13
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الكهف  آیه شماره : 30
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الكهف  آیه شماره : 107
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : مريم  آیه شماره : 73
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : مريم  آیه شماره : 96
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحج  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحج  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحج  آیه شماره : 23
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحج  آیه شماره : 38
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحج  آیه شماره : 50
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحج  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحج  آیه شماره : 56
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحج  آیه شماره : 77
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النور  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النور  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النور  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النور  آیه شماره : 55
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
سوره : النور  آیه شماره : 58
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النور  آیه شماره : 62
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الشعراء  آیه شماره : 227
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : النمل  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 52
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 56
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 58
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الروم  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الروم  آیه شماره : 45
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : لقمان  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : السجدة  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 41
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 49
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 56
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 70
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : سبأ  آیه شماره : 4
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : فاطر  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : يس  آیه شماره : 47
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : ص  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : ص  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الزمر  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : غافر  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : غافر  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : غافر  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : غافر  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : غافر  آیه شماره : 58
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : فصلت  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : فصلت  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : فصلت  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الشورى  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الشورى  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الشورى  آیه شماره : 23
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الشورى  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الشورى  آیه شماره : 36
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الشورى  آیه شماره : 45
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الزخرف  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الجاثية  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الجاثية  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الجاثية  آیه شماره : 30
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : محمد  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : محمد  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : محمد  آیه شماره : 3
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : محمد  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : محمد  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : محمد  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : محمد  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : محمد  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا
سوره : الفتح  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحجرات  آیه شماره : 1
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحجرات  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحجرات  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحجرات  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحجرات  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحجرات  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الطور  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحديد  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحديد  آیه شماره : 13
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحديد  آیه شماره : 16
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحديد  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحديد  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحديد  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحديد  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المجادلة  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المجادلة  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المجادلة  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المجادلة  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المجادلة  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحشر  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الحشر  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاء مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ
سوره : الممتحنة  آیه شماره : 1
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
سوره : الممتحنة  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الممتحنة  آیه شماره : 13
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الجمعة  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المنافقون  آیه شماره : 3
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المنافقون  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التغابن  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الطلاق  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : الطلاق  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التحريم  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التحريم  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التحريم  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التحريم  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ
سوره : المدثر  آیه شماره : 31
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : المطففين  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البروج  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البلد  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : التين  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : البينة  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره : العصر  آیه شماره : 3
ریشه کلمه : امن
فعل : اَمن
معنی : ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن، امين بودن، امانتدار. تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن. اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند . آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح : «امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است . اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنى‏اند. « آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126] «آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11) «امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است. «امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد «مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23]. آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شده‏اند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].