• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 19
تعداد نظرات : 49
زمان آخرین مطلب : 5353روز قبل
انتقادات و پيشنهادات

با سلام                                                                                                       08/06/1388

میخواستم بدانم امتیاز مطالب بعد از چه مدت به عضو داده میشود و چرا امتیاز سوالات هفتگی و غیره بعد از چند هفته به اعضا داده نمی شود

با تشکر                     

يکشنبه 8/6/1388 - 12:56
ایرانگردی

اتشکده
كوه كم ارتفاعى است در هشت كیلومترى مغرب اصفهان، كه قسمت بالاى آن را ویرانه هایى از خشت ضخیم و محكم تشكیل داده و به گفته مورخین یكى از آتشكده هاى معروف اصفهان بوده است. اگرچه تعیین تاریخ قطعى ساختمان مشكل مىنماید، ولى آنچه مسلم است از دوره ساسانى جدیدتر نمىتواند باشد.بر روی كوه كوچكی به فاصله 20 كیلومتری از سوی باختر اصفهان و در جلگه با صفای فرح انگیز قرب و مشرف بر رودخانه زاینده رود عمارات ویران و آثاری قرار دارد كه به احتمالی به دوره اشكانی و به زعم قوی متعلق به دوره ساسانیان است

موقعیت محلی از این باب كه زردتشتیان قدیم آتش مقدس را همواره در جایی قرار می داده اند كه در دیدگاه مردم باشد و دیگر كیفیت و نقشه ساختمان و مصالحی كه در آن به كار رفته و شهرت این محل بر حسب وجود منابع بسیار به آتشگاه همه و همه نشان می دهد كه برروی این كوه یكی از آتشگاههای زردشتی وجود داشته است و در روی بلندی بر همه جا اشراف داشته است . مصالح ساختمان آن اگر چه گل وخشت است ولی باز هم قدمت وكهولت از آن پیداست .

این پل كه در نوع خود شاهكارى بىنظیر از آثار دوره سلطنت شاه عباس اول است، به هزینه و نظارت سردار معروف او الله وردىخان بنا شده. این پل در حدود 300 متر طول و 14 متر عرض دارد و طویل ترین پل زاینده رود است كه در سال 1005 هجرى ساخته شده است. در دوره‌ صفویه‌،مراسم‌ جشن‌ آبریزان‌ یا آبپاشان‌ ارامنه‌ در كنار این‌ پل‌ صورت‌ می‌گرفت‌. ارامنه‌ جلفا، مراسم‌ «خاج‌ شویان‌» را نیزدر محدوده‌ همین‌ پل‌ برگزار می‌كرده‌اند. پل‌ مزبور یكی‌ از شاهكارهای‌ معماری‌ و پل‌ سازی‌ ایران‌ و جهان‌ محسوب‌ می‌شود.

و به روایتی دیگر:

این پل در سال (1011 ه.ق) باهتمام اللهوردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طورى كه در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه (دهانه) بوده كه از هر چشمه آب خارج مىگردیده، پلى بسیار عریض و طویل و مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهك ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردشهاى بلند فوقانى ساخته و چشمه هاى زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن 350 قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته است:

1- راه وسط كه مخصوص عبور سواره و گردونهها بوده است. 2 و 3 دو طرف پل كه از میان گالالریها ى زیبا مىگذشت و به پیادهرو تخصیص داشت. 4 و 5 پشت بامهاى گالارى از دو طر ف كه دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشكوهى بوده است، سرانجام گالاریهاى پل به وسیله پلههاى ظریف بزیر پل متصل مىشد و از زیر پل هم موقع كم آبى عبور مىكردند. 6 از زیر پل بود.

مساحت این پل را سیاحان انگلیسى چهارصد و نود یارد تعیین كردهاند. هفت دهانه این پل گرفته شده و اكنون 33 دهانه دارد و از این رو به پل 33 چشمه شهرت دارد.

این پل را بنامهاى: پل شاه عباسى - پل اللهوردیخان - پل جلفا - پل چهل چشمه - پل سى و سه چشمه خواندهاند و وجه تسمیه هر یك چنین است: 1- پل شاه عباسى از آن جهت گویند كه شاه عباس اول دستور بناى آن را داده است و چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینكه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفتهاند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و اینك سى و سه چشمه دارد به پل سى و سه چشمه اشتهار دارد.

این پل براى اتصال خیابان چهار باغ كهنه عباسى به خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده است. این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است.

شرحى را كه سرپرسى سایكس انگلیسى راجع به این پل نوشته از نظر اینكه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مجسم مىنماید عیناً در اینجا نقل مىگردد:

خیابان با شكوه چهارباغ از یك طرف به پل اللهوردیخان كشیده مىشود، كه با این كه حالیه روى بویرانى نهاده معذا از پل هاى درجه اول عالم به شمار مىآید، اینجا از یك شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل مىشوند شكل فوق العاده و شگفت آور این پل كه 388 یارد طول آنست مقابل یك جاده سنگ فرش شدهاى به عرض 30 پا بدین قرار ایت كه در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبیه شده كه یكى از آنها راه معمولى روى پل است كه در دو طرف آن طاق نماهاى سرپوشیده ساختهاند. طاقنماها از طرفى برودخانه و از طرفى به همین جاده مشرف مىباشند، در بالا و پائین این طاقنماها كه با تابلوى نقاشى شده تزیین یافته بود هر كدام یك پیاده روهائى است كه با پله كانها باین راه اصلى وصل مىشود و در كنار سطح رودخانه معبر دیگرى است كه به طول رودخانه امتداد مىیابد. تنها انتقاد مخالفى كه براى ساختمان این پل مىشود كرد و آن از تصویر هم نمایان است آنكه، پل مزبور در مقابل جریان ضعیف و باریك زنده رود در بیشتر فصول سال بیش از، انداغزه جنبه ظرافت دارد.

در تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهان درباره این پل تاریخى چنین نوشته است:

در انتهاى جنوبى خیابان چهارباغ پل اللهوردیخان است كه به نام بانى و سازنده آن خوانده مىشود و در همان موقعى كه شاه عباس دستور كاشتن درختان چهارباغ را مىداده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتى به خرج مىداد، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادى نكرده است. ایوانچهها و غرفههاى زیبا و متناسب طرفین پل كه جاى نشستن اهالى و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقى مانده است. طول این پل 295 متر و عرضش 13/75 متر مىباشد. نوشتهاند كه در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سى و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادى از بستر رودخانه را تصرف كرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى كه چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممكن بود بكلى متروك شود وى در سال 1330 كه آقاى مصطفى خان مستوفى ریاست شهردارى اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجراى عبور آب چشمهها را باز كرد و اقدام به ساختمان دیوارهاى سنگى در طرف شما رودخانه نموده كه نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است. در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانى كه اول پل احداث شده بود جمع شوند و مالالتجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانى تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور كرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه كبیر بر روى ستونى بارتفاع 5 متر دیده مىشود كه اسبى سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان 24 اسفند و با میدان مجسمه نامیده مىشود.

در شمال شرقى پل یعنى اول خیابنى كه به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى است كه بیاد مقبره كمال الدین اسماعیل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده مىشود كه به طرف پل جوئى و خواجو امتداد دارد.

به طورى كه ملاحظه شد گفتار تاریخچه ابنیه تارخى اصفهان وضع پل زاینده رود را در گذشته و حال تشریح كرده و اقتضاء داشت كه براى استحضار سرگذشت پل ایام گوناگون درج گردد.

تاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفرنامه خود كه نظم الدوله ابوتراب نورى آن را ترجمه كرده چنین نوشته است:

پلى كه در وسط خیابان تقاطع مىكند موسوم به پل اللهوردیخان كه بانى آن بوده است مىباشند و آن را پل جلفا هم مىگویند. این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن بیك میزان است. دو طرف آن از وسطش پستتر نیست، 350 قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده كه خلى پست و كم ارتفاع است، در دو كناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل كه چندین طاق با پایههاى مرتفع به ارتفاع 25 یا 30 پا سقف آن را نگاهداشتهاند دیده مىشود، اشخاصى كه مىخواهند هوا خورى كنند وقتى كه خیلى گرم نباشد از بالاى سقف راهروها عبور مىنمایند، اما معبر معمولى از زیر آن راهروها است كه به منزله نرده و نگهبان است و روزه نهائى به طرف رودخانه دراد كه هواى لطیف و خنك از آنه داخل راهرو مىشود. زمین راهرو از سطح پل خیلى بلندتر است و به توسط پله به راحتى بالاى آنها مىروند. فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً 35 پا عرض دارد. یك معبر دیگر هم دارد كه در تابستان و وقع كمى آب به واسطه خنكى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصى كه تخته سنگها نزدیك هرم اتفاق افتاده مىتوان از روى آنها رد شد بدون اینكه پاتر بشود. از تمام دهنههاى زیر پل به واسطه درهائى كه به هر چشمه گذرادهاند مىتوان عبور نمود از پلكانى كه در قطر پایه پل ساخته شده از روى پل به زیر چشمهها و طاقها پائین مىروند و همینطور پله هائى در دو طرف دارد كه به بالاى مهتابى روى راهروها صعود مىنمایند و عرض راه پلهها بیش از 2 تواز (4 ذرع تقریباً( است، و در دو طرف نرده و محافظى كشیدهاند كه از پرت شده جلوگیرى مىنمایند.

بنابراین این شش معبر در روى این پل وجود دارد: یكى در وسط و چهار تا در دو طرف كه عبارت است ازى زیر و بالاى هراهرورهاى پلكان تنگى كه به زیر پل مىرود حقیقتاً این پل از روى صنعت و استادى بنا شده و مىتوان گفت قشنگترین صنعت و شاهكار ابنیه ایران است، اما بسى دور است از اینكه به استحكام پل نف پاریس ساخته شده باشد.

سرپرسى سایكس انگلیسى در شرحى كه راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود كه این پل با اینكه روى به ویرانى نهاده از پل هاى درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملى نگذارده كه در قضاوت خود انحراف نورزد، گرچه تاورنیه در كلیه موراد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و یدگر آثار ایران را كوچك و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده كرده كه در تجلیل اصفهان غلو كردهاند.

اینكه آراى مختلفى راجع به این پل نگاشته شد براى امكان استخراج نظر صحیح و صائب درباره آن بود و اینكه درستى و نادرستى نظرهائى چون نظر تاورنیه معلوم گردد. در هر حال اكنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانى به شمار مىرود زیر شماره 110، به ثبت تاریخى رسیده است.

شاه عباس اول به طورى كه مورخان و سیاحان خارجى نوشتهاند در هر حال در جشن آبریزان شركت مىكرد و اگر در اصفهان بود در كنار زاینده بود برابر پل سى و سه پل و اگر در مازندران بود در كنار دریاى خزر، و گاهى روى پل سى و سه چشمه برگزر مىكرد.

در كتاب زندگانى شاه عباس اول راجع به جشن نوروز كه شاه در سال 1018 هجرى در روى پل سى و سه پل برگزار كرده چنین نوشته است.

جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مىیافت. گذشته از باغ نقش جهان پل اللهوردى خان را نیز آئین مىبستند و چراغان مىكردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت مىگرفت، و گلهاى فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته مىشد. از آن جمله در سال 1018 با آنكه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزى گرفتند و بر سر پل گلریزان كردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندى هنر نمائى بسیار كرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید.

در تاریخ این جشن و گلریزان میر حیدر معمائى كاشى چنین سروده است:

گل گشت روى پل چو كند خسرو عجم گل گشت روى پل پى تاریخ كن رقم

موضوعى كه باقى ماند تاریخ بناى پل است كه بامر شاه عباس كبیر انجام شده است. آنچه مسلم است در سال 1018 كه جشن گلریزان در حضور شاه عباس انجام گردید پل مزبور ساخته بوده است ولى مورخان سال اتمام را متفاوت نشوتهاند:

اسكندربیك در عالم آراء در وقایع سال (1011) چنین نوشته:

در انتهاى خیابان باغى بزرگ و وسیع، پست و بلند، نه طبقه جهت خاص پادشاهى طرح انداخته بباغ عباس آباد موسوم گردانیدند و پل عالى مشتمل بر چهل چشمه به طرز خاص، میان گشاده كه در هنگام طغیان آب در كل، یك چشمه به نظر در مىآید، قرار دادند كه بر زاینده رود بسته شده هر دو خیابان بیكدیگر اتصال یابد.

حاج میرزا حسن خان جابرى انصارى در تاریخ اصفهان و رى در وقایع اسل 1005 ه.ق( چنین نوشته:

شاه عباس اصفهان را پاى تخت دائمى خود نموده طرح عمارات عالیه انداغخ، سر درب درب قیصریه جنگ او است با ازبكان.

و در وقایع سال (1008 ه.ق) چنین نوشته:

شاه از هرات به اصفهان آمده و تكمیل طرح عمارات و باغات كه هر یك از امراء باغى به نما خود ساخته در حواشى چهار باغ كهنه در چهار باغ بالا.

و نیز در وقایع سال (1008 ه.ق) مى نویسد:

شاه عباس به اصفهان برگشت، اللهوردیخان را فرمود پل زاینده رود را با عمارات دیوانى بساخت.

در وقایع سال (1012) نوشته است:

بناى سر درب عالى عیصریه و كاشى كارى ممتاز آن ...

میرزا علینقى كمرهاى متخلص به نقى كه از شعراى زمان بوده ماده تاریخى سروده كه ابیات آن چنین است:

فلك قدر الله و یردى كه قدر ز عباس شاه اندر ایام یافت

بامداد بیگ ویردى دادگر پلى كدر آغاز و انجام یافت

بسعى ملك سیرت آقا حسین بخیر العمل حسن اتمام یافت

به دست زبر دست صعب امیر چو بند امیر این بنا نام یافت

پى سال تاریخ این پل نیافت كسى خوبتر از »پل اتمام یافت«

ظاهراً گفته عالم آرا اینستكه پل در سال (1011 ه.ق) ساخته شد و گفتههاى جابر انصارى قسمتى حاكى است كه در سال مزبور ساخته شده و قسمتى مىرساند كه دستور داده شده كه بسازند و در قسمت نوشته كه ساختن آن با سر در قیصریه مقارن بوده و حال آنكه ساختمان سر در قیصریه را از وقایع سال 1012 نوشته است. و هیچ اشاره بسند این گفتهها هم نشده است.

ماده تاریخ منسوب به نقى كمرهاى هم حاكى است كه ساختمان پل امیر در سال (1005 ه.ق) انجام یافته است ولى تاریخ شروع آن معلوم نیست و باید اذعان كرد كه اگر منظور همان پل چهل چشمه و یا اللهوردیخان باشد محال است كه در ظرف یكسال چینن پلى ساخته شده باشد و حدال باید در سال (1003 ه.ق) شروع شده باشد تا در (1005 ه.ق) به اتمام برسد.

آنچه به نظر مىرسد این است كه براى ساختمان عباس آباد مسلم است كه باید ابتداء پل واسطه ساخته شود و سپس شروع به ساختمان آن طرف پل شود. تاریخ ساختمان چهارباغ یعنى اتمام آن مطابق ماده تاریخى كه سرودهاند و عالم آراء نوشته است. هزار و پنج هجزرى است و ماده تاریخ چنین است:

عجب چارباغى است بهجت فزا گرش ثانى خلد گویند شاید

چو تاریخ آن دل طلب كرد گفتم: نهالش به كام دل شه بر آید

كه با حساب حروف جمل با هزار و پنج مطابقت دارد و نیز تاریخ تكگائى كه در خیابان چهارباغ طبق دسترو شاه عباس ساخته شده سال هزار و یازده است كه در تذكره نصرآبادى به نقل از تاریخ جلال منجم به شاه عباس اول منسوب شده و آن ماده تاریخ چنین است:

كلبهاى را كه من شدم بانى مطلبم تكیه سگان على است

زین سبب فیض یافتم ز اله كه مرا مهر با على ازلى است

خانه دلگشا شدش تاریخ چونكه از كلب آستان على است

و از طرفى اللهوردیخانه در سال (1004 ه.ق) از طرف شاه عباس اول به ایالت فارس منسوب گردید و در آنجا به اداره امور و تمشیت مىپرداخت تا اینكه حكومت كهكیلویه هم بر حزوه حكومتش افزوده گردید و از مجموع این تواریخ استنباط مىشود كه شاه عباس پس از استقرار به سلطنت و پیش از اینكه مقر خود را صافهان قرار دهد در صدد بوده كه اصفهان را به پایتختى انتخاب كند و از این رو دستور داده بود كه طرحهائى براى آبادى اصفهان مهیا كردن آن براى پایتختى ریخته شود و شاید اعزام اللهوردیخان به فراس هم از این نظر بوده كه اقدامات عمرانى اصفهان هم زیر نظر او قرار گیرد و عمدتاً باید عمران اصفان از بعد از تاریخ اعزام اللهوردیخان یعین بعد از سال (1004 هجرى) انجام یافته باشد و تقریباً هم همین طور است چه مطابق ماده تاریخى نقى كمرهاى هم ساختمان پل اللهوردیخانه در سال (1005 ه.ق( اتمام یافته و عمران خیابان چهار باغ در (1005 ه.ق) و تكایا چهارباغ در (1011 ه.ق) و در سال (1025 ه.ق) تمام ساختمانهائى كه از زمان شاه عباس شروع شده بوده سرانجام یافته بوده است.

و اما اینكه گفته شده در سال (1011 ه.ق)مأمور ساختمان پل شده با تاریخ اتمام پل كه (1005 ه.ق) باشد مغایر است، مى توان گفت اللهوردیخان ابتداء طبقه زیرین پل را براى امكان عبور و مرور ساخته بوده كه در (1005 ه.ق) به اتمام رسیده بوده و بعد در (1011 ه.ق) مأمور شده كه پل را به اتمام برساند یعنى طبقه بالا را نیز بسازد كه در موقع طغیان رودخانه هم عبور و مرور از طبقه دوم مقدور باشد و شاید طغیان رودخانه زاینده رود موجب تكمیل پل بوده است و با این فرض دیگر مغایرتى در بین نخواهد بود.

نظر دیگرى هم امكان دارد و آن این است كه بگوئیم پل موضوع ماده تاریخ نقى كمرهاى در فارس بوده نه در اصفهان ولى چون در تاریخ چنین اشارهاى نشد ناچار باید پل موضوع ماده تاریخ نقى را همان پل سى و سه پل دانست.

بازارها
در اصفهان بازار از قدیم الایام وجود داشته است و یك یك از بازارهاى ویران شده نیز در جاى خود بیان گردید
.
بازارهائى كه بیشتر آن از ساختمان سلاطین و بخصوص صفویه است و وجود دارد بقرارى است كه در پائین مینگارد
:
سر در قیصریه

در مقابل مسجد شاه در شمال میدان شاه اصفهان سردرى هلالى شكل با كاشیكارى مجلل و با شكوهى پدیدار است كه از آنجا داخل بازار قیصریه می شوند
.
این سردر به امر شاه عباس بزرگ در سال1011ه.ق از روى سردر قیصریه آسیاى صغیر ساخته شده و چون در قدیم الایام عموم مردم بخصوص سلاطین و پادشاهان به اوضاع كواكب توجه داشتند ساختمان ها را نیز در ساعات میمون و اقترانات سعد بنا می كردند و گویا هنگام شروع به ساختمان ها این بنا طالع در برج قوس بوده است و از این رو در بالاى سر در برج قوس را كه از ستاره هائى تشكیل می شود كه پیكره كمان را نشان می دهد ترسیم و انسان نیم تنه دیگر آن به صورت حیوان درنده اى است با درست داشتن تیر و كمان نقاشى كرده اند و در وسط این سر در نقش خورشید با طرزى جالب و عالى مشاهده می شود
.
در داخل این سردر نقاشی هاى بسیار زیبا وجود دارد كه در اثر مرور و زمان خراب و از بین رفته و آن تصویر یكى از جنگ هاى شاه عباس بزرگ با ازبكها می باشد. در بالا و پائین سمت راست تصاویرى از مردان و زنان اروپائى در حال عشرت نمودار و طرف چپ شكارگاه است. در قسمت بالا روبرو دریچه اى است كه در قدیم جاى ساعت بزرگى بوده و در اوقات روز زنگ هائى میزده و پاندولش موجب حركات و بازی هاى گوناگون به اشكال منقش مانند پرندگان و حیوانات كه از چوب نقاشى شده بود می گردید. و گفته اند كه در بالاى آن ساعت ناقوسى وجود داشته كه از دیر هرمز شاه آورده بود
.
طرفین سر در قیصریه سكوهاى وسیعى از سنگ یشم و سماق نصب شده است در قدیم جواهر فروشان و زرگران بساط خود را روى آنها گسترده و متاع هاى خود را به فروش می رسانیدند. در جبهه چپ سر در منظره شكار دسته جمعى شاه عباس و نیز تصویر جوانى را نشان مى دهد
.
در طرفین سر در نقاره خانه اى وجود داشته كه تا این اواخر در ایوان هاى آن هنگام غروب و طلوع آفتاب چنانچه مرسوم بود نقاره می نواختند، نگارنده بیاد دارم كه در سال هاى تا 1307 این عمل انجام می شد. در حجرات و ایوان هاى نقاره خانه نقاشی ها و گچبری هاى عالى مانند تزیینات طبقه ششم عالى قاپو وجود داشت كه در 1307 شمسى از میان رفت و تزیینات جدید انجام دادند
.
هنگامى كه عابران وارد سر در می شوند داخل بازار قیصریه می گردند این از بناهاى شاه عباس بزرگ است كه در زمان قدیم گران بهاترین پارچه هاى زربفت را در آنجا می فروخته اند. نمایندگان تجار خارجى نیز در این بازار حجره هائى داشتند بازار مزبور كه به بازار شاهى نیز شهرت دارد از سر در قیصریه شروع و ببازار چیت سازها و از آنجا ببازار دارالشفا منتهى می شود و امروز محل فروش بهترین قلمكارها و كارهاى دستى اصفهان است. در این بازار محلى بنام ضربخانه معروف شاهى وجود دارد و سراى معروف شاه نیز در این بازار واقع است
.
چهارسوى ضرابخانه كه مانند آن نه در اصفهان و نه در ایران وجود دارد چهارسوى بازار چیت سازها در جنب دارالشفا در این بازار واقع است. تیمچه هاى جهانگیز و شله نیز در همین بازار است. بازار سماور سازهاى كنونى كه در قدیم بازار مثقالى فروش ها موسوم بوده داراى چهارسوى بى نظیرى است مسمى به چهاركرباس فروش ها كه حوضى بسبك صفوى در وسط آن می باشد و بوسیله بازار كوچكى به چهارسوى چیت سازها متصل می شود
.
این كه این بازار را مثقالى فروش ها می گفته اند از این رو بوده كه پارچه هاى گران بها و زریفت را در آن بازار مثقالى می فروخته اند. از بازارهاى متصل به بازار قیصریه است بازار زرگرها كه به امر شاه عباس و بوسیله محبعلى لله بیك بنا گردید است این بازار از چهارسوى كرباس فروش ها ببازار قهوه كاشی ها منتهى می شود وسط آن چهارسوى زیبائى قرار دارد و انشعاب آن بازارى است كه به دارالشفا منتهى می شود
.
دارالشفا نام تاریخى بیمارستان بزرگ شاهى است كه در عهد صفویه وجود داشته و اكنون قسمتى از زمین ویرانه آن به صورت مسجدى كوچك بنام مسجد دارالشفا بنا شده و معروف است
.
بازار دیگر بازار تفنگسازها می باشد كه از مبانى دوره شاه عباس بزرگ است بازار مزبور از در سراى مخلص به بازار سماورسازها منتهى می شود و بازار منشعب از آن چخماق سازها نام دارد این دو بازار را زمانى بنام بازار شمشیرگرها می خواندند
.
تاریخ قطعى ساختمان سر در مذكور معلوم نیست آنچه مسلم است در سال 1014 كه شاه عباس بازار قیصریه و تمام بازارهاى اطراف میدان نقش جهان و كاروانسرا و حمام نزدیك میدان از ساخته هاى خود را وقف بر پیغمبر اسلام نموده و صورت وقفنامه آن در كتاب قصص الخانانى ضبط شده سر در قیصریه هم ساخته شده بوده است. ولى این نكته با آنچه در آثار ایران گفته شده كه تاریخ اتمام ساختمان سر در قیصریه سال 1026 ه.ق است مطابقت ندارد مگر این كه گفته شود تزئینات و نقاشی هاى آن در سال 1026 ه.ق انجام یافته است
.

بازار گلشن یات جارچى

این بازار از چهارسوى قلندرها تا محل دروازه اشرف امتداد دارد و از ساختمان هاى عصر صفوى است
.
اماكن قدیمه ایكه در این بازار واقع شده مسجد ملك على بیك جارچى باشى از عهد شاه عباس كبیر (1019 ه.ق) و مدرسه ملا عبدالله (1022 ه.ق) می باشد. سراهاى: جارچى باشى، بزرگ، گلشن، فخر، دو تیمچه كه همه تجارتى هستند در این بازار واقع شده اند
.

بازار دروازه اشرف

این بازار از دروازه اشرف شروع تا چهارسو شاه و مدرسه ملا عبدالله امتداد دارد و از احداثات عصر صفویه است. مدرسه جده بزرگ( 1058ه.ق) و مدرسه ملا عبدالله از بناهاى شاه عباس كبیر در این بازار واقع است، چهارسوى شاه از بناهاى شاه عباس است.
سراهانى: محمد صادق خان، مخلص، تیمچه در قهوه كاشیها، تیمچه ملك و عصارخانه و حمام شاه در این بازار قرار دارند بازار منجم باشى كه به چهارسوى ساروتقى منتهى می شود از انشعابات این بازار است و قسمتى از كاشى كارى آن باقى مى باشد
.
مدرسه جده كوچك (1056 ه.ق) از احداثات زمان شاه عباش ثانى نیز در این بازار (منجم باشى) واقع است. دنباله این بازار در زمان صفویه به بازار بسیار طولانى و بزرگ مشعلدار باشى متصل می شده كه امروز اثرى از آن نیست
.


بازار كفشدوزها

این بازار در مسجد شیخ لطف الله بدر مسجد شاه امتداد دارد از جانب جنوب و غرب میدان نقش جهان و طرفین كاخ عالى قاپو دنباله چهار بازار اطراف میدان نقش جهان پیوسته بوده و اكنون جز ادارات شهربانى و دخانیات است.

بازار رنگرزها

این بازار كه از بناهاى شاه عباس كبیر است از بازارتر كشدوزها به بازار دارالشفاء منتهى می شود و اكنون هم دائر است
.

بازار چهارسو نقاشى

بازار بزرگى بوده كه قسمتى از آن باقى مانده و اكنون در جنوب خیابان شاه عباس واقع است مدرسه مریم بیگم و چهارسو نقاشى در این بازار واقع بوده اند
.

بازار مقصود بیك = یا چهارسو مقصود

این بازار از جنوب شرقى میدان نقش جهان تا بازار حسن آباد امتداد دارد. امامزاده احمد، مسجد ساروتقى، در این بازار در نزدیكى حسن آباد واقع شده اند نیز تكیه گلبنده ها در نزدیك امامزاده احمد قرار دارد
.

بازار ریسمان

این بازار از انشعابات بازار عربان و به میدان هاتف متصل و مدرسه كاسه گران در آن بازار (ریسمان) واقع است.

بازار نجف آبادی ها

این بازار از منشعبات بازار عربان قدیم بوده است و سراهائى كه در این بازار قرار دارند: خانى واردستانى می باشد. از این بازار كوچه اى منشعب می شود كه به دو مناره گنبد سلطان بخت آغاملكه آل مظفر می رسد در وسط راه حمام كوچكى است از آثار شیخ بهائى
.

بازار مقابل بازار عربان

این بازار بازارى است مقابل بازار عربان از جانب جنوب خیابان جدید محمد رضا شاه از جنب هارونیه تا محل معروف به پادرخت سوخته یا درخت سوخته، این قسمت نیز از بازارهاى قدیمى اصفهان و از منشعبات آن بازار هارونیه است. كه نامسجد على ادامه دارد و در قدیم این بازار , بازار بوریابافها می نامیدند و سرائى هم هنوز بنام سراى بوریاباف ها باقى است. انشعاب دیگر بازار عربان بازارچه آقا می باشد. سراهاى واقع در این بازار سراى آقا و سراى پادرخت سوخته است. یكى از درهاى هارونیه از بناهاى دورمیش خان شاملو(918 ه.ق( در این بازارچه می باشد قسمتى از كاشیكارى سر در آن مورد دستبرد و خرابى قرار گرفته است باغچه عباسى كه در حدود سال (1000ه.ق) محل اقامت شاه عباس كبیر بوده در جانب غرب این بازار واقع و در مقابل هارونیه می باشد.
از سراهاى معروف این بازار است: سراى سفید، میراسماعیل، مردادركشها، مروارید فروش ها میرزا كوچك، سراى تالار، سراى حاج كریم سه سراى اخیر تجارتى است سراى خوانساری ها تیمچه قزوینی ها
.
بازار نیم آورد

از بازار تالار بازارى منشعب می شود به نام بازار نیم آورد و به خیابان جدید متصل می گردد مدرسه تاریخى نیم آورد كه از بناهاى عهد شاه سلطان صفوى است در این بازار واقع و نیز مساجد: خیاط ها، مسجد نو، مسجد ذوالفقار، مسجد شیشه واقع در جنب باغ قلندرها كه كتیبه آن به خط محمد رضا امامى و تاریخ آن (1100 ه.ق) قمرى است در این بازار قرار دارند.
بازار زرگرها

بازارى است كه از چهارسوى كرباس فروش ها ببازار قهوه كاشی ها منتهى می شود در وسط آن چهارسوئى است و بدارالشفاء منشعب می شود. چنانكه گفته شده مسجد كوچك دارالشفا در این بازار انشعابى قرار دارد.


بازار تفنگ سازها
این بازار از احداثات عصر شاه عباس بزرگ است كه در سراى مخلص به بازار سماور سازها مى پیوندد و بازار انشعابى آن چنانكه گفته شده بازار چخماق سازها است كه هر دو بازار زمانى بنام شمشیرگرها موسوم بوده اند.

بازار كلاهدوزها
این بازار به در قیصریه منتهى می شود و مقابل بازار قنادها واقع گردیده است.

بازار قنادها
در عهد صفویه این بازار مخصوص قلمزن ها و قندیل سازان بوده و در دوران قاجارسیه تبدیل به بازار قنادی ها شده است.

بازار شاهى = بازارچه بلند
این بازار یا بازارچه در خیابان چهارباغ و در عصر صفوى بكوى شاهزادگان متصل می شده و آن را به نام شاهزادگان می نمامیدند. باقى مانده این بازار نفیس انبار دخانیات است از مدرسه چهارباغ و سراى فتحیه مهمان سراى كنونى شاه عباس و باغ هشت بهشت درهائى به این بازار باز می شده است و این بازار در تاریخ حاضر تعمیر شده و مركز فروش كارهاى دستى اصفهان می باشد و به همت متصدى قابلى از صورت اندراس بیرون آمده است و وضع كنونى نمودار گذشته دوران زیبائى این بازار است.

بازار علیقلى آقا
این بازار در محله بید آباد واقع و داراى چهارسوئى زیبا می باشد كه در دوران شاه سلطان بوسیله علیقلى آقا درباریان احداث گردیده است و در این بازار مسجد حمامى نیز قرار دارد.

بازار جماله كله
این بازار از حدود نیم آورد به طرف مسجد جامع محمد جعفر آبادهاى امتداد دارد و مسجد مزبور در این بازار است.

بازارچه در دشت
این بازارچه در محله دشت واقع گردیده و خود در حكم بازار بزرگى است.

بازارچه بید آباد
این بازارچه در حدود مسجد سید واقع و داراى طاقهاى ضربى و گنبد و چهارسو نیز می باشد و مقدارى از آن در اثر وقوع در خیابان جدید خراب شده است. در این بازارچه مسجد و مدرسه هم قرار دارد.
FPRIVATE "TYPE=PICT;ALT="

 

بازارچه حمام قاضى
این بازارچه در محله در دشت نزدیك فلكعه شهشهان قرار دارد و مسجد كوچك حاجى یونس از خواجگان شاه عباس ثانى كه در (1073ه.ق) بنا شده در این بازارچه می باشد.

بازارچه خان

این بازارچه در محله دروازه نو واقع در مسجد كوچك سلیمان بیك از كارگزاران شاه عباس ثانى كه در (1072 ه.ق) احداث گردیده در آن قرار دارد.

بازارچه آقا

همانطور كه گفته شده از انشعابات بازار عربان و یكى از درهاى هارون ولایت در این بازارچه باز می شود.

بازار هارونیه

این بازار از بازارى كه در مقابل بازار عربان از جانب جنوب خیابان جدید محمد رضا شاه از جنب هارونیه می گذرد منشعب می گردد و تا مسجد على ادامه دارد.

بازار بوریابافت ها

این بازار همان بازار هارونیه است كه به مناسبت بودن كاروانسرائى به نام بوریاباف ها در آن محل كه آنجا را بازار بوریابافها گفته اند و هنوز هم آن سرا وجود دارد وجه تسمیه آن به این نام اشتغال عده اى در آن كاروانسرا به بوریا باقى بوده است.

بازارچه چهارسوق شیرازیان

این بازار در محله چهارسوق شیرازیان قرار دارد و بازار بزرگى است .

بازار سار و تقى

این بازار كه بقیه بازار ساروتقى اعتمادالدوله شاه عباس ثانى است میان بازار مقصود بیك و بازارچه حسن آباد و در نزدیكى امزاده احمد قرار داد قسمتى از طاق بازار خراب و قسمتى برفراز سر در مسجد ساروتقى و منزلش باقى مانده كه جالب است. مسجد ساروتقى و منزل او در این بازار واقع بوده است
.

بازار مرغ

این بازار روبروى مسجد جامع در خیابان هاتف واقع و شاید به اعتبار اینكه در آنجا روزى مرغ میفروخته اند باین نام خوانده شده است.

بازار بزرگ اصفهان

این بازار از میدان شاه شروع و به بازار طوقچى ختم می شود و در این بازار عمده سرای ها و نیمچه ها و مساجد و مدارس اصفهان واقع گردیده است
.

بازارچه حاج محمد جعفرآبادهاى

این بازارچه در دنباله بازار نیم آورد و در محله جماله كله واقع است. مسجد حاج محمد جعفرآباده یا و تیمچه حوابیگم در این بازارچه قرار گرفته است.
به نقل از mobarakeh-steel

پنج شنبه 29/5/1388 - 10:14
ایرانگردی

مکان های دیدنی استان قم
حرم حضرت معصومه - قم تاریخ ایجاد فضای معماری بر تربت پاک حضرت فاطمه معصومه (س) به نیمه دوم قرن دوم هجری قمری باز می گردد


به استناد کتاب های معتبر تاریخی این بنا درمیانه های قرن پنجم هجری قمری توسط یکی از رجال دوره طغرل اول سلجوقی؛ تجدید بنا شد. با آغاز قرن دهم و شروع فرمان روایی سلسله صفویه, آستانه قم بیش تر مورد توجه قرار گرفت. درعصر قاجاریه فتح علی شاه قاجار؛ به آستانه مقدس توجهی خاص داشت و تزیینات کنونی به همراه رواق ها و بیوتات فعلی اغلب متعلق به آن دوره است.مرقد شریف حضرت فاطمه معصومه (س) با کاشی های نفیس و زیبای زرفام متعلق به قرن هفتم هجری قمری پوشیده شده است. گرداگرد مرقد منور, دیواری به بلندی دو متر و درازا و پهنای 80/4 و 40/4 قرار گرفته است که در سال 950 بنا شده و با کاشی های معرق آراسته شده است. اکنون دیوار با ضریح مشبک از جنس نقره پوشیده شده است. محدوده هاى نزدیک تر به ضریح مطهر را رواق مى گویند که هر یک اسامی خاصی دارند. رواق بالاسر محوطه اى است بین مسجد بالاسر تا ضریح مطهر که با آیینه کارى و گچ کارى هاى بسیار زیبا آراسته شده و محل زیارت مؤمنان است.محوطه بین ایوان طلا و ضریح مطهر را رواق دارالحفاظ می گویند که ازسابق در این محل خادمان و قاریان قرآن مراسم ویژه اى داشته اند و هم اکنون نیز خطبه شامگاهى خادمان در آن جا اجرا مى شود. رواق آینه(شهید بهشتى) نیز دربخش زنانه و پایین پاى حضرت معصومه (س) واقع است ومحل بسیار با صفا و نورانى مخصوص زیارت بانوان است. محوطه بین مسجد طباطبایى تا ضریح مطهر را رواق پیش روگویند که از سال های گذشته محل برگزارى مراسم خطبه صبحگاهى و عرض ادب خادمان و مسؤولان آستانه مقدسه بوده است و هم اکنون نیز این سنت ادامه دارد.اولین گنبدى که «پس از سایبان حصیرى موسى بن خزرج» برفراز تربت پاک فاطمه معصومه (س) بنا شد، قبه اى برجى شکل بود که به همت حضرت زینب دخترامام جواد (ع) از مصالح آجر و سنگ و گچ در اواسط قرن سوم هجرى ساخته شد. به مرور زمان و پس از دفن بعضى از بانوان علوى در جوار حضرت فاطمه معصومه (س) دو گنبد دیگر در کنار گنبد اول ساخته شد. این سه گنبد تا سال 447 هجرى قمرى برقرار بودند تا این که در همان سال, وزیر طغرل کبیر به تشویق شیخ طوسى (ره) به جاى آن سه گنبد، گنبد مرتفعى آراسته به نقش هاى رنگ آمیزى و تزیینات آجرى و کاشى بدون ایوان و حجره بنا نهاد، که قبرهای همه سادات و بانوان مدفون را فرا مى گرفت. در سال 925 هجرى قمرى همین گنبد به همت «شاه بیگى بیگم» دختر شاه اسماعیل تجدید بنا و سطح خارجى گنبد با کاشى هاى معرق آراسته شد و ایوان بلندی با دو مناره در صحن عتیق ساخته شد. در نهایت در سال 1218 هجرى قمری هم زمان با سلطنت فتح علی شاه قاجار؛ گنبد مطهر, با خشت هایى طلایى تزیین شد که این گنبد تاکنون نیز باقی مانده است.در صحن عتیق بر فراز ایوان طلا دو مأذنه استوانه اى رفیع قرار دارد. پوشش مأذنه ها کاشى گرهى به شکل مارپیچ است که در میان پیچ ها نام هاى مبارک «الله»، «محمد»، «على» به خط بنایى خوانده مى شود. این مأذنه ها به دستور «محمد حسین خان شاهسون شهاب الملک»، در سال 1285 هجرى قمرى، طلا کارى شد.مناره هاى ایوان آینه برفراز پایه هاى دو طرف ایوان دومأذنه قرار دارد که از بلندترین بناهاى آستانه است. در بالاى مأذنه ها کتیبه اى با پهناى حدود یک متر دیده مى شود که متن آن در یکى از مأذنه ها «لا حول ولا قوه الا بالله العلى العظیم» و در دیگرى «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» است. پوشش هر دو مأذنه از بالا تا پایین سرتاسر کاشى گرهى است که در میان آن ها نام هاى پروردگار متعال خوانده مى شود. دو مأذنه نیز در صحن بزرگ (نو یا اتابک) است که در روبه روى ایوان آینه واقع شده که تا سال هاى اخیر نیز مؤذنین در بالاى آن ها اذان و مناجات خوانى داشتند. این دو مأذنه نیز زیبایى خاصى را در صحن ایجاد نموده است و به مأذنه هاى صحن بزرگ معروف هستند.

خانه امام خمینی (ره) - قم خانه امام خمینی (رهبر انقلاب اسلامی ایران) در شهر قم واقع شده است و شواهد معماری بنا، نشان از ساخت آن در اوایل قرن حاضر دارد
.



این بنا در حدود سال 1335 توسط امام خمینی خریداری و تا سال 1342 توسط ایشان مورد استفاده قرار گرفته است. خانه یاد شده؛ ساختمانی دو اشکوبه و بسیار ساده دارد که شامل زیرزمین و طبقه هم کف می شود. حیاط ساختمان در قسمت جنوبی آن قرار گرفته و در جهات شمال، خاور و باختر آن فضاهای سرپوشیده ای قرار گرفته است. استقرار فضاها به گونه ای است که پلکانی میانی، ساختمان را به دو بخش بیرونی (در خاور) و اندرونی (در باختر) تقسیم می کند. تالار سمت خاور محل سخنرانی امام خمینی در هنگام سکونت در آن بوده است. این بنا هم اکنون بازدیدکنندگان فراوانی از سراسر ایران و جهان می گیرد


خانه ملاصدرا - قم ملاصدرا فیلسوف بزرگ قرن یازدهم هجری قمری است که فلسفه اشراق را به نهایت اوج خود رساند.



خانه مسکونی وی در روستای کهک واقع شده و ساختمان آن به دوره صفویه مربوط می شود. فضاهای جانبی این بنا، از بین رفته و فقط چهار صفه اصلی آن باقی مانده است. محوطه اصلی این بنا سقف گنبدی شکل دارد و در راس گنبد آن، شیشه های رنگی نور را به داخل بنا هدایت می کند. در چهار طرف این محوطه چهار دهلیز قرار گرفته که دو دهلیز آن در تملک دیگران است وسازمان میراث فرهنگی استان قم درصدد خرید، حفاظت و بازسازی آن هاست. این بنا در سال 1376 با توجه به شکل اولیه آن بازسازی کلی شده و آماده پذیرایی از بازدید کنندگان خود می باشد
.

خانه حاج قلی خان - قم خانه حاج قلی خان (محل اداره میراث فرهنگی) در مرکز بافت قدیم شهر که به محله چهارمردان معروف است، واقع شده و کوچه دسترسی آن گذر قلعه است




که به دروازه قلعه در جنوب باختری شهر در دوره قاجار منتهی می شد. با توجه به فرم ساختمانی، مصالح به کار رفته و کسب اطلاعات از مالکین قبلی، بنای ساختمان به اواخر دوره قاجار تعلق دارد، لیکن اتاق ها و فضاهای جبهه جنوبی که قدیمی ترین بخش بنا هستند قدمتی بیش از 120 سال دارند. ورودی بنا شامل سردری کوتاه با طاق قوسی رومی آجری است که از طریق پاگرد شش ضلعی (هشتی) و دالان جبهه شمالی به حیاط مرکزی (میان سرا) ارتباط می یابد. کل مساحت بنا 400 متر مربع است که 320 متر آن زیربنای مفید است.


خانه زند - قم خانه زند (حاج علی خان) در کنار محل اداره میراث فرهنگی قم و در مرکز بافت قدیمی شهر که به محله چهارمردان معروف است، واقع شده و کوچه دسترسی به این خانه همان کوچه گذر قلعه است که در گذشته به دروازه قلعه در جنوب باختر شهر منتهی می شد



با توجه به فرم ساختمان، مصالح به کار رفته و کسب اطلاعات محلی بنای ساختمان به به اواخر دوره قاجاریه تعلق داشته و قدمتی بیش از120 سال دارد.این عمارت شامل سه بخش است: بخش اول شاه نشین تابستانی با بادگیر منفرد که به زیرزمین مرتبط می شود و در جبهه خاوری واقع شده، بخش دوم شاه نشین زمستانی که فضای بیش تری را در بر می گیرد و در جبهه شمالی واقع شده و بخش سوم که به خدمه مربوط می شود و در جبهه باختری واقع شده است. ورودی بنا شامل سردرکوتاه با نمای روکار آجری و بندکشی است که در قسمت پیشانی اشکال هندسی و تزیینات نازک کاری دارد و از طریق دالانی واقع در جبهه جنوبی به حیاط مرکزی (میان سرا) ارتباط پیدا می کند.


خانه شاکری - قم خانه شاکری منسوب به دوره قاجاریه است و دربافت قدیمی قم درقسمت جنوبی خیابان آیت الله طالقانی روبه روی بازار قدیمی در کوی حاج عسگرخان قرار دارد
.



این بنا درتقاطع دوگذر قدیمی قرار گرفته وسردرب ورودی اصلی آن در نبش تقاطع است. بافت سنتی اطراف بنا تا حدود زیادی ازساخت وسازهای جدید محفوظ مانده و وجود تعدادی ساختمان بامعماری اصیل هنوز دراطراف این خانه مشهود است. ورودی اصلی بنا به صورت دوطبقه بوده وتوسط آجرکاری ها وستون های سنگی تزیین شده است. هم چنین درازاره دو طرف ورودی از سنگهای یک پارچه منقوش زیبایی استفاده شده و پس ازورود؛ فضای مستطیل شکلی باگوشه های پخ خورده قرار دارد که درواقع هشتی ورودی و فضای تقسیم روابط بنا است. ازاین فضا وارد حیاط ساختمان می شویم . مجموعه اتاق های ساختمان را می توان به سه گروه تقسیم بندی نمود.1- اتاق های شمال باختری: شامل دو فضای سردری است که یکی ازآن ها شاخص ترین نماد مجموعه است ومرتفع ترین فضای داخلی خانه را داراست. بقیه فضاهای این قسمت دوطبقه بوده و بیش تر این اتاق ها دارای زیرزمین هستند.2- اتاق های شمال خاوری که این اتاق ها جزو قدیمی ترین اتاق های بنا بوده است. 3- اتاق های جنوب باختری که دارای زیرزمین هایی باستون های سنگی وقوس های بسیار زیبا است. یک ایوان وتعدادی پله تنها راه دسترسی به اتاق های این قسمت است. باتوجه به کنار هم قرار گرفته این اتاق ها بافضاهای کناری وهم چنین سبک تزیینات نشان از دوره های متاخرتر دارد



سد کبار - قم بنای سد کبار به قرن های هفتم و هشتم هجری قمری و دوره ایلخانی نسبت داده می شود. این سد در25 کیلومتری جنوب قم، بر روی رودخانه کبار قرار گرفته است.



سد کبار از نمونه های جالب توجه سدهای قوسی است که درازای تاج آن به 55 متر و ارتفاع آن از کف رودخانه به 24 متر می رسد. ضخامت دیواره سد در پایین 10 و در بالا حدود 6 متر و مصالح مورد استفاده در آن سنگ های تراشیده، لاشه سنگ و ملات ساروج است. این سد دارای یک برج آب گیر است که آب از طریق آن به قسمت زیر آن منتقل می شود
.

عمارت بادگیر قمرود - قم بادگیر و عمارت قمرود در خارج استان قم و در نواحی دشت قمرود واقع شده است
.



درزمان ناصرالدین شاه قاجار به تیول میرزا نظام مهندس الممالک درمی آید وی پس ازورود به منطقه جایی را که امروز قمرود نامیده می شود و مرکز دهستان قمرود است برای سکونت خود انتخاب می کند و قلعه و خانه اربابی (عمارت بادگیر) بسیار زیبایی درآن جا برپا می دارد. خانه اربابی وحوض خانه با عمارت بادگیر زیبایی وتناسب از کیلومترها فاصله از هر طرف خودنمایی می کند. درحال حاضر از خانه اربابی فقط حوض خانه وبادگیر آن باقی مانده است


غار وشنوه - قم غار وشنوه در 60 کیلومتری قم و در کوهستان اردهال واقع شده است. این غار از جذابیت های جهانگردی جالب توجهی برخوردار است.



در کوهستان اردهال چهار غار یا چاله شناخته شده است که در داخل یکی از آن ها منبع عظیمی از آب وجود دارد. این آب از شکاف های کوه سرازیر می شود و جا به جا نیز به صورت چشمه فوران می کند
.

غار کهک- قم غار کهک که از آثار طبیعی و باستانی استان قم محسوب می شود، یکی از زیباترین غارهای این استان است
.



این غار در30 کیلومتری جنوب قم واقع شده و شگفتی های خاصی از زیبایی های طبیعی و تاریخی منطقه را به نمایش گذاشته است
.

پل دلاک - قم پل دلاک ازآثار دوره صفویه است که درمسیر جاده کاروان رو دوره صفوی تهران- قم و بر روی رودخانه ساوه واقع شده وامروزه آسیب زیادی دیده است
.



راه کاروان رو دوره صفویه که از تهران به قم می رود، پس از گذشتن از پل رودخانه شوربه سوی کاروان سرای حوض سلطان رفته، از میان منطقه دریاچه نمک و از بالای کاروان سراهای صدرآباد و دلاک و پس ازعبور از پل مورد بحث به قم منتهی می شود. در اواخر قرن 19 به دلیل تغییر مسیر رودخانه ساوه و گسترش اجتناب ناپذیر دریاچه نمک، رفت و آمد در این جاده متوقف شد و جاده امروزی تهران - قم که به دوره قاجارمربوط می شود، جایگزین آن شد



پل علیخانی - قم پل علیخانی درداخل شهر قم، در ابتدای بازار واقع شده است.



اصل این پل از بناهای دوره صفویه است که در حدود 1292 هجری قمری بازسازی شد و در این بازسازی طاق دهانه های قبلی برداشته شده و در حد فاصل پایه های قدیمی، طاق های مرتفع تری برپا شد و بر روی پایه ها نیز دهانه های کوچک تری تعبیه شده است. پل دوره صفوی ظاهرا 11 دهنه داشته و به هنگام بازسازی های دوره گذشته؛ سنگ نوشته ای مربوط به بنای اصلی در آن کشف شده است. بازسازی بعدی پل به منظور تعریض آن در دو طرف گذرگاه در دهه 20 قرن اخیر صورت گرفته است. این پل در حال حاضر 96 متر درازا و با احتساب پیاده روها 10 متر پهنا دارد


آرامگاه فتحعلی شاه - قم فتحعلی شاه یکی از شاهان دوره قاجار است که پس از آقامحمد خان، شاه ایران شد.



وی در زمان حیات خود در قسمت شمالی صحن عتیق مقبره ای را تزیین نمود که هم اکنون در همان جا به خاک سپرده شده است. این مقبره در اصل از آثار بیگم صفوی است و قاعده گنبد مقبره، هشت ضلعی نامنظم است. در سال 1280 هجری قمری در دوره ناصرالدین شاه، تزیینات آیینه کاری آن به گچ بری تبدیل شده است. ازاره آن از سنگ مرمر بوده و لوحه مرمر با زمینه طلاکوب که تاریخچه زندگی فتحعلی شاه بر آن نوشته شده، بر روی سپر صفه نصب شده است
.

آرامگاه محمد شاه - قم

آرامگاه محمدشاه قاجار در ضلع باختری صحن عتیق، در ورودی مسجد بالاسر واقع شده است.



تزیینات داخلی این گنبد مجموعه ای از گچ بری و آیینه کاری است. لوح مرمر مرقد از نظر حجاری نفیس می باشد
.

آرامگاه مستوفی - قم

آرامگاه مستوفی که در ضلع شمال خاوری صحن عتیق قرار گرفته، به پدر یکی از رجال مشهور عهد قاجار(مستوفی الممالک) تعلق دارد.



ساخت اصل بنای آرامگاه، به شاه بیگم صفوی منسوب است که در سال 1345 هجری قمری از طرف فتحعلی شاه قاجار تعمیر و ایوان آن نیز تزیین شده است. گچ بری این آرامگاه به صورتی بسیار نفیس انجام گرفته است


آرامگاه علی بن بابویه قمی - قم گنبد ابوالحسن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی، پدر شیخ صدوق در کنار خاوری قبرستان قدیمی بابلان و هم اکنون در خاور خیابان ارم و در مقابل مقابر الشیوخ (شیخان) واقع شده است.



دارای قبه، بقعه، ایوان و صحنی مشتمل بر سه حجره است. برفراز بقعه، گنبدی از آثار صفویه قرار دارد که بیش تر از نیم قرن قبل تجدید بنا شده و با کاشی های دوالی فیروزه فامی آراسته شده است. در مواضع مختلف آن با کاشی های الوانی به خط بنایی در بالا نام جلاله و در وسط، نام محمد و در پایین نام علی نوشته شده است
.

ایوان مهدعلیا صفوی - قم ایوان مهدعلیا صفوی از آثار مهد علیا همسر یا مادر سلیمان صفوی است که در سال 1129 بنا شده است
.



این ایوان به دهانه 11 و درازا 12 و ارتفاع 14 متر با جلا و جرزهای آجری و محرابی زیبا آراسته به گچ بری و کتیبه ای کمربندی و پوشش رسمی بندی در سه قسمت با 9 غرفه با چندین درگاه از طرفین به دو شبستان خاوری و باختری مرتبط است. این ایوان زیبا به لحاظ قدمت ومعماری از ارزش های جهانگردی برخوردار است
.

باغ گنبد سبز - قم در انتهای خیابان چهار مردان قم، جنب گلزار شهدا و در بخش خاوری شهر، درون باغی کوچک موسوم به باغ گنبد سبز، سه اثر تاریخی از قرن هشتم هجری به جای مانده است
.



این منطقه در محل به دروازه کاشان مشهور است و گنبدهای آن نیز به گنبدهای دروازه کاشان معروف می باشند.با توجه به کتیبه های تاریخی موجود، دو گنبد از این مجموعه محل دفن خاندان فرمانروایان مستقل قم در قرن هشتم هجری قمری است. کتیبه گنبد سوم از بین رفته است وتاریخ و صاحب آن معلوم نیست اما با توجه به مدارک مختلف، این گنبد نیز از نظر تاریخی به همان دوره مربوط می شود. مردم قم، این سه بنا را به صورت مجموعه مدفن سعد، سعید و مسعود از بزرگان عرب های اشعری و احیاکنندگان قم در دوره اسلامی می دانند. بر اساس کتیبه تاریخی موجود، این سه گنبد، مدفن خواجه اصیل الدین، خواجه علی صفی و شخص گمنام دیگری است
.

تیمچه بزرگ - قم تیمچه بزرگ قم (بازار) یکی از بناهای تاریخی و زیبای قم به شمار می آید که در نزدیکی مجموعه آرامگاهی حضرت معصومه (س) واقع شده است
.



معماری این بنا در دوره قاجاریه و توسط استاد حسن قمی( هنرمند و معمار مشهورآن دوره) صورت گرفته است. بنای تیمچه بزرگ قم از دو طبقه با پوشش طاق و گنبد تشکیل شده است که طبقه پایینی دارای 20 حجره و طبقه بالایی آن دارای12 غرفه با ارسی های زیبا است. زوایای بالای حجره ها وپاطاق پوشش چشمه شمالی بنای تیمچه مقرنس گچی دارد. وجه تسمیه این بنا به « بزرگ » به جهت دو تیمچه کوچک تر قم بوده که در جریان تعریض خیابان از بین رفته اند
.

تپه قلعه مبارک*آباد - قم تپه قلعه مبارک آباد در بخش مرکزی دهستان قنوات و حدود 200متری روستای مبارک آباد و خاور قم درسمت راست جاده قم سراجه واقع و فاصله آن تا شهرستان قم 6 کیلومتر است
.


با توجه به آثار به دست آمده قدمت این تپه به دوران ساسانیان می رسد. هم چنین برروی سطح تپه تکه سفال هایی مربوط به قرون 7،4 هجری و قطعات شکسته وناقص آجرهایی باضخامت 4 سانتی متر ویک نمونه به عرض 10 سانتی متر وضخامت 3 سانتی متر وبه شکل مستطیل دیده شده است
.

مدرسه رضویه - قم بنا به روایت های تاریخی بنای مدرسه رضویه محل سکونت امام هشتم شیعیان در زمان تشریف فرمایی ایشان به قم بوده است
.



محل مجاور این مدرسه دینی به محله شاه خراسان معروف است و در محوطه مدرسه رضویه چاهی وجود دارد که گفته می شود امام هشتم (ع) با آب آن غسل نموده اند. بنای مدرسه دارای ایوانی رفیع، مسجد و 24 حجره بوده است که نیمی از آن بر اثر احداث خیابان از میان رفته و در حال حاضر نیم طاقی بنا باقی مانده است
.

مسجد فیض - قم بنای مسجد فیض در گوشه شمال خاوری میدان کهنه و در محوطه ای به درازا و پهنای 21×21 متر مرکب از ده چشمه طاق بر فراز چهار ستون سنگی مضلع ساخته شده و بعدها گسترش پیدا کرده است
.



بخش باختری مسجد؛ متصل به مناره قدیمی به ارتفاع 25 متر و قطر 3/5 متر است که در سال 1191 هجری قمری بازسازی شده است. به نوشته فیض این همان مناره ای است که به سال 291 هجری قمری در دوره حکومت یحیی بن اسحاق ساخته شده است. با توجه به مدارک و اسناد موجود ظاهرا این منار در دوره تیموری وجود داشته است
.

مسجد پنجه علی - قم بنای مسجد پنجه علی در محله ای به همین نام (منشعب از تکیه چهار مردان) واقع شده و به جهت وجود قطعه سنگی که تصویر دستی برآن حک شده، به این نام خوانده شده است
.


با توجه به قطعات کتیبه های موجود؛ بنای آن تجدید و کتیبه هایی نیز برآن اضافه شده است. درجدار باختری فضای گنبددار مسجد، طاقچه ای وجود دارد که با کاشی های رنگی ساخته شده و در وسط آن، قطعه سنگ خاکستری با نقش فرو رفته دست انسان قرار گرفته است
.

مسجد اعظم - قم مسجد اعظم در جبهه غربی آستانه مقدس حضرت معصومه (س) به سعی و اهتمام آیت الله بروجردی در سال 1374 هجری قمری توسط استاد حسین بن محمد معمار معروف به لرزاده بنا شده است
.



این مسجد که به جهت عظمت و بزرگی، مسجد اعظم نام گرفته، در زمره مساجد سه ایوانی بوده و شبستان گنبددار آن که سراسر مزین به کاشی های معرق است, درضلع جنوبی صحن واقع شده و از طریق مسیرهای جانبی به دو شبستان ستون دار شرق و غرب مرتبط است
.


مسجد جمکران - قم این مسجد براساس ادعای شیخ حسن ابن مثله جمکرانی مبنی بر دیدن حضرت مهدی (ع) در خواب (شب سه شنبه هفده رمضان 373 هجری قمری)، توسط سید ابوالحسن رضا بنا گردید


مسجد جامع - قم در گوشه ای از شهر مقدس قم در لا به لای کوچه های تنگ و باریک جنوب قم که قبلا مرکز این شهر بوده است, از دور گنبد آجری عظیم توجه انسان را به خود جلب می کند که نمایان گر مسجدی با عظمت و قدیمی است.



مسجد جامع عتیق و تاریخی قم مجموعه ای از بناهای چند عصر و دوره بوده و دارای مقصوره و گنبدی باستانی و ایوانی قدیمی با دو گوشواره و سه شبستان و زیرزمین و ایوان و صحن و سردر ورودی است. این مسجد به بیان مرحوم صنیع الدوله در کتاب مرات البلدان در نیمه دوم قرن سوم ساخته شده است. مسجد جامع قم از بناهای قدیمی شهراست که بانی آن معلوم نیست اما در کتاب گنجینه آثار قم آمده است که بانی این مسجد و مدرسه روبه روی آن که جانی خان نام دارد سلطان جانی خان پادشاه تا تار ترکستان است و تاریخ بنای آن هم سال 755 بوده است
.


مسجد جامع کهک - قم مسجد جامع کهک که به دوره صفویه منسوب است, درخارج شهرقم درخیابان ملاصدرا محله چاله حمام واقع شده است
.



در دوره های بعدی نیز یک رواق درسمت جنوب و یک رواق سرپوشیده در سمت باختر به آن اضافه شده است. پلان اصلی بنا از یک چهارطاقی بزرگ تشکیل شده که باچرخش تقریبا" 45 درجه نسبت به قبله قرار دارد. گنبدخانه مسجد؛ قسمت اصلی بنا بوده و در دوره های مختلف قسمت های زیادی به آن اضافه شده است و این توسعه هم چنان ادامه پیدا کرده است.

پنج شنبه 29/5/1388 - 10:12
ایرانگردی

تاریخ و فرهنگ استان مرکزی
موقعیت : مرکز ایران
مجاورت : شمال:استانهای تهران و قزوین جنوب :استان*های لرستان و اصفهان شرق:استان*های تهران، قم و اصفهان غرب: استان همدان
آب و هوا:
وسعــــت: ۲۹٬۵۳۰ کیلومتر مربع

جمعـیــت:
تقسیمات: ۸ شهرستان، ۱۵ بخش، ۱۹ شهر، ۶۰ دهستان و ۱٬۳۹۴ آبادی دارای سکنه و ۴۶ آبادی خالی از سکنه

شهرستانها: آشتیان، اراک، تفرش، خمین، دلیجان، زرندیه، ساوه، شازند، کمیجان، محلات
مرکـــــز : اراک

استان مرکزی در یک نگاه
استان مرکزی از شمال به استان*های تهران و قزوین، از غرب به استان همدان، از جنوب به استان*های لرستان و اصفهان و از شرق به استان*های تهران، قم و اصفهان محدود شده است. این استان با مساحتی حدود 29000 کیلومتر مربع دارای ۸ شهرستان، ۱۵ بخش، ۱۹ شهر، ۶۰ دهستان و ۱۳۹۴ آبادی دارای سکنه است. مرکز این استان شهر اراک و شهرهای مهم این استان عبارت*اند از: خمین، ساوه، محلات، دلیجان، تفرش، شازند، آشتیان و ازنا.
استان مرکزی به عنوان چهار راهی است که استان های غربی-شرقی و شمالی-جنوبی را به یکدیگر متصل می کند. این استان علاوه بر موقعیت خاص جغرافیایی به سبب وجود کارخانه های صنعتی از قبیل نیروگاه، کارخانه های پتروشیمی، ماشین سازی، کمباین سازی، آلومینیوم سازی و انبوهی از شرکت ها و کارخانه های صنعتی و تولیدی؛ یکی از قطب های صنعتی کشور می باشد


مردم شناسی استان مرکزی
جغرافیای انسانی


جمعیت :

بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال 1375 استان مركزی 1228812 نفر جمعیت دارد از این تعداد 1/57 درصد در نقاط شهری و 9/42 درصد در نقاط روستایی سكونت داشت اند . در همین سال از كل جمعیت استان 156/616 نفر مرد و 656/612 نفر زن بوده اند . از جمعیت استان 3/38 درصد در گروه سنی كمتر از 15 سال ، 1/56 درصد در گروه سنی 15 تا 64 سال و 6/5 درصد در گروه سنی 65 سال و بیشتر قرار داشته اند . سمت وسوی تمامی نقل و انتقالات داخلی و مهاجرین كه از خارج وارد استان شده اند كانون های شهری مخصوصاً در شهر اراك و ساوه بوده است . قبل از دهه اخیر مردم استان برای یافتن كار و ادامه تحصیلات فرزندان و بالا بردن سطح زندگی خود از این استان به استان های تهران و اصفهان مهاجرت می كردند لیكن بر اثر جذب نیروهای بومی ، بسیاری از شهرستان های دیگر به این استان مهاجرت كرده اند
.

نژاد
:

با توجه به مطالعات باستان شناسی و تاریخی سابقه سكونت در این نقطه از ایران زمین به هزاره دوم و سوم ق . م باز می گردد . بعدها تمدن هایی در این سرزمین شكل گرفت كه هنوز آثاری از آن ها در تپه های باستانی و نقاط مختلفی از این سرزمین وجود دارد . كه خود حكایت از رد پای اقوام مختلف است
.
بعدها با ورود اقوام آریایی و اختلاط آنها این نژادها در هم آمیختند . پس از اسلام نیز اقوام دیگری از جمله تركان و مغولان در این نجد سكنی گزیدند و با مردمان این نواحی در آمیختند
.

زبان
:

بیشتر مردم استان مركزی به زبان فارسی سخن می گویند. زبان تركی نیز در اكثر روستاهای اطراف اراك ، سربند و ساوه رایج است . در دلیجان مردم به زبان راجی حرف می زنند كه ریشه در زبانها و واژه های دوره مادی دارد
.
در خصوص زبان راجی باید گفت كه این زبان بس شگفت كه نشانه های آن در بخشی از مركز ایران چون دلیجان و محلات و نراق و ... برجای مانده است . داستان از یك زبان نیرومند ایرانی می گوید كه به دلیل ویژگی های برتر خود نشان می دهد كه روزگاری دراز در یك قلمرو گسترده ، مركزیت داشته است و روز به روز با یورش زبانی پر می شود و در هم آهنگ و بی ریشه ، از سوی صدا و سیمای مركزی پهنه آن كمتر و كمتر می شود البته باید گفت ( گویندگان ایرانی كه در شهرها و روستاهای گوناگون ، با زبان های شیرین و ریشه دار خویش زیر ستم زبان رسانه های گروهی هستند . بدان روی كه این گفتارها از پایتخت ایران پخش می شود نام آن را فارسی نهاده اند و گمانشان بر این است كه این سیستم از سوی زبان فارسی بر زبانشان می رود ، باز آنكه این زبان یك زبان آمیخته از ده ها ، شاید صدها گویش گوناگون پدیدار شده است كه ریشه و مایه ایی ندارد و پایگاه آن را هم ندارد كه با نام فارسی دری از آن یاد كنیم بلكه بهتر است آن را ً گویش تهرانی نو ً بنامیم زیرا كه زبان تهران كهن نیز تا بدین پایه درهم ریخته نبوده است و برای خود زیبایی و پایه و مایه و دستور داشته است . چنانكه در برخی از جاها تنها اندك پیرمردان و پیر زنان واژه های آن را به یاد می آورند ، و در برخی جاها تنها نام آن بر جای مانده است اما خوشبختانه دلیجان كه به گویش راجی خود دلیگون خوانده می شود كانونی بنیرو است كه هنوز آن را بر زبان فرزندان می گذارند و اگر از سوی ادارات فرهنگ و آموزش و پرورش كوششی اندك در این زمینه شود می توان امید بدان بست كه در آینده باز هم به گونه یك زبان روان در آن شهرستان بكار رود و ما نیز از برتری ها و ویژگی های آن چنانكه بایسته و شایسته باشد برخوردار گردیم
.
زبان تركی : زبانی اصلی اكثریت نقاط روستایی شهر ساوه می باشد ولی فارسی تنها در شهر ساوه شهر مأمونیه و در روستاهای آوه و الوسجرد ، زبان اصلی مردم می باشد و در سایر نقاط به عنوان زبان دوم با آن محاوره می شود . اما زبان كردی در روستای قره چای و شهر ساوه رایج می باشد . زبان ارمنی فقط در روستاهای چناقچی بالا و لار ساوه رایج است . گویش الویری از مشتقات زبان پهلوی میانه بوده و به گویش تاتی معروف است
.
شهرستان محلات به زبان فارسی سخن می گویند . گویش اهالی روستای بزیجان محلات تركی با لهجه محلی است تمامی اهالی به زبان تركی صحبت می كنند و همچنین همگی اهالی كاملاً به زبان فارسی مسلط می باشند . اهالی دو روستای سعادت آباد و امیر آباد محلات به تركی صحبت می كنند و این مردمان نیز فارسی را خوب می فهمند و گویش اهالی روستاهای خورهه محلات فارسی با لهجه محلی است . افغانی های ساكن خورهه به فارسی ً دری ً صحبت می كنند . اهالی روستای عیسی آباد محلات فارسی با لهجه محلی است . گویش اهالی كوه سفید محلات فارسی با لهجه محلی است كه در گذشته به لری صحبت می كردند اما امروزه حتی افراد مسن نیز لری را به خاطر نمی آورند. نیم وری ها گویش رایج خودشان را فارسی می نامند و گویش اهالی همه نقاط اطراف را متوجه می شوند بجز دلیجان كه راجی است . گویش اهالی گل چشمه محلات گویش خود را لفظ فارسی می نامند و گویش نقاط همجوار را به خوبی می فهمند بجز گویش اهالی دلیجان . تفاوت گویش گل چشمه با دیگر نقاط این است كه دو حرف ً ح ً و ً ع ً را مانند عرب زبانان ادا می كنند . اما اهالی نینه محلات به دو دسته بختیاری و زندی تقسیم می شود كه بختیاری ها به لری و زندی ها به لكی صحبت می كنند . گویش مشترك بین دو طایفه لری است لازم به ذكر است كه لری و لكی رایج در روستا به شدت با فارسی آمیخته شده و اغلب كلمات محاوره ای فارسی است . اهالی نینه محلات همگی به فارسی مسلط هستند . گویش روستای یكه چاه محلات فارسی با لهجه محلی است كه به گفته اهالی روستاهای دیگر خراسانی صحبت می كنند و لهجه شان متفاوت با دیگر روستاها است اما در برقراری ارتباط با اهالی نقاط دیگر مشكلی ندارند
.
شهرستان خمین از مراكزی است كه به علت وجود دشت های حاصلخیز مهاجر پذیر بوده است و اقوام مختلف در این منطقه به چشم می خورد . گروه های مهاجر به همراه فرهنگ و زبان مخصوص به خویش وارد شدند و بر اثر مرور زمان و در طی سالها در تبادلات فراوانی كه با همسایگان داشتند . علاوه بر تأثیر گذاری ، تأثیر پذیری نیز داشتند . كما اینكه امروزه در گروه های ترك زبان منطقه به خوبی مشاهده می شود كه زبان تركی كم كم به دست فراموشی سپرده می شود و بجزء چند روستا جوانان رغبتی به یادگیری و استفاده از آن ، ندارند .در شهر خمین زبان های تركی و لری نیز رواج دارد . در روستاهای مكان و خوگان فارسی نیز تكلم می شود . در میان مناطق بررسی شده در شهرستان خمین زبان تركی در غرب _ شرق و شمال و زبان فارسی در مركز و جنوب رواج دارد . روستاهای اطراف شهر خمین فارس زبان هستند . همسایگان روستای مكان ترك زبانند ، همسایگان روستای خوگان نیز همچنین ترك زبان هستند . در نزدیكی روستای ریحان علیا ، روستای فرنق ، آشمسیان اهالی برجك لر زبان هستند و بقیه به فارسی سخن می گویند
.
روستاهای اطراف قیدو هما فارس زبان هستند . در شهر خمین و روستای قیدو جوان ها از زبان زرگری برای شوخی و مزاح استفاده می كنند . در بقیه نقاط بررسی شده زبان ساختگی وجود ندارد
.
در طبقه بندی لهجه های ایرانی ، آشتیانی از زمره لهجه های مركزی ایران به شمار می آید و با لهجه های وفسی و امره ای ( رجوع شود به دائره المعارف بزرگ اسلامی ، جلد اول _ آب _ آل داوود صفحه 408 ) قرابت دارد . در سال 1335 خورشیدی این لهجه در 7 محله از بخش غربی شهر آشتیان متداول بوده و تنها روستائیانی كه بیش از 40 سال داشتند و در آن زمان تعداد آنان بیش از 1500 تن نبود . بدان سخن می گفتند . فارسی به تدریج جای لهجه قدیم را گرفته است . تنها آثار مكتوب قدیمی به این لهجه ، اشعار میرزا محمد علی بیدل آشتیانی ( سده 11 ق / 17 م ) است كه در اصفهان پایتخت صفویان مستوفی بود . از مختصات این لهجه به كار رفتن (ژ) در وسط و آخر كلمات ، غالباً به جای (ج) فارسی است مانند واجب = واژو ، كاج = كاژ . اهالی شهر آشتیان فارسی زبان می باشند اما لهجه آشتیانی كه تا چند دهه پیش متداول بوده امروزه به ندرت توسط كهنسالان بكار می رود
.
در دلیجان همانطور كه پیشتر اشاره شد اهالی به زبان فارسی سخن می گویند اما در بعضی نقاط گویش راجی ، رایجی یا دلیجانی حرف می زنند . گویش دلیجانی ( راجی ، رایجی ) بازمانده زبان باستانی ایران است . ً راجی ، منسوب و معرب ری است كه به عبارتی به ری نسبت داده شده است . این واژه از دو جزء راج و ی شكل گرفته است و در كتب تاریخی گاه به صورت گویش (( رازی )) از آن نام برده شده است . راج ، معر (( راگ )) است كه در زبان پهلوی نام شهر ری بوده است . تا حدود هشتاد سال پیش در شهر دلیجان و نراق ( به خصوص محلات قدیمی آن مثل دنیاداران و پایین ) مردم با گویش راجی صحبت می كردند . اما امروزه به سبب ورود تلویزیون ، این لهجه زیر نفوذ زبان فارسی قرار گرفته و تنها سالخوردگان واژه ها و جمله هایی از آن را به یاد دارند و در برخی روستاها سالخوردگان فقط با این بهجه سخن می گویند و فارسی بلد نیستند . امروزه جوانان گرایش به سخن گفتن با این گویش را ندارند و به یقین می توان گفت كه رو به فراموشی است . تعدادی از مهاجرین نیز به لهجه های خود سخن می گویند كه عبارتند از : زندی های : به زبان لكی سخن می گویند _ لرها : به زبان لری سخن می گویند و بختیاری ها نیز به زبان لری حرف می زنند
.
منطقه سربند آخرین نقطه تركیب و اختلاط زبانی است كه از یك سو تركی و از دیگری فارسی ، لری _ ارمنی و كردی در تضاد و تجانس با یكدیگرند اگر چه چند اقلیت ارامنه بقیه سعی دارند خود را فارسی زبان جلوه دهند لیكن گویش محلی بویژه با لهجه های كاملاً آشكار نشان از وجود چند زبانی را در منطقه می نماید
.
مثلاً در مالمیر و قائیدان كه مردمی با چهره های گویش لری و محلی دارند زبان خود را فارسی می دانند و گاه ابراز می دارند كه ما نه تركیم و نه لر هستیم و زبان بخصوصی داریم مثلاً به من می گوئیم (( م Me )) در حالیكه لرها می گویند (( مو Mo )) در نظر اینگونه افراد جنسیت فارسی برتری دارد كه نشان از یك اندیشه پوچ و ساده گرایانه است و این در حالی است كه در منطقه منطقه لر نشین یك لر با افتخار خود را لر می نامد
.
گرچه ریشه زبان فارسی و كردی و ارمنی و گویش لری همبستگی تام دارند لیكن تغییرات صوری و اشكال مذهبی آنها را از هم جدا نمود . زبان كردی فقط بصورت ایلی (( كلهر )) وجود دارد . روستاهای فارسی نشین به نسبت بیشتر از روستاهای ترك نشین است و در زبان ایشان ته لهجه ای دیده می شود
.
زبان تركی برخی از اهالی این منطقه منشعب از آسیای مركزی است . گویش لری منشعب از كردی كه همانطور كه اشاره شد برخی از افراد این مناطق بدان سخن می گویند
.

زبان تاتی ( وفس
)
«
زبان
»

زبان و گویش : دربارة گویش عراقی (اراكی) باید گفت كه قبل از پیدایش شهر فعلی اراك در نقاط مختلف این بخش از ایران لهجه های مختلفی وجود داشت، از جمله گویش «تاتی » دو منطقه وفس، لهجه مردم شرا (چرّا) و كزاز و سربند كه هر كدام دو صورت و آوا تفاوتهایی با هم داشته و دارند، اما پس از بقای شهر اراك و اسكان گروهی مختلف در این شهر و مهاجران مردمی با لهجه*های مختلف به این ناحیه یك تكنیك خاصی از لهجه های مختلف به وجود آمد كه تا پیش از پیدایش رادیو و سینما و تلویزیون متداول بوده اما با پیدایش رسانه های گروهی و تسلط زبان (لفظ قلم) با لهجه تهرانی و زبان رسمی دولتی گویش محلی كم كم فراموش گردید و اینك مردم اراك تا حدی بدون لهجه بوده و كتابی یا تهرانی سخن می گویند . ولی در روستاهای اطراف و خود شهر محاوره پیرمردان و پیر زنان همان لهجه قدیمی می باشد كه بیشتر لغات و الفاظ ریشه در زبان اوستایی و پهلوی داشته كه امروزه در حال نابودی و از بین رفتن است و ضرورت دارد برای حفظ و نگهداری واژه های اصیل و سره قدیمی به روستاها و در بین عشایر رفته و به جستجوی آن پرداخت، تا براین گنجیة ادب دست یافت
.

«
گویش تاتی
»

گویش تاتی مسلماً یكی از لهجه های قدیمی زبان فارسی است و اگر اقوال شرق شناسان و زبان شناسان را ملاك بدانیم آثاری از زبان قدیم اقوام ماد در آن باقی مانده است
.
زبانی كه تنها بدان سخن می گویند در زمانها گذشته گسترش بیشتری داشته و به استناد شواهد عینی و پژوهشهایی كه انجام گرفته است كه زمانی همة اهالی آذربایجان، قزوین و طارم را فرا می*گرفت. بعدها با اشاعه زبان تركی، تاتی كم كم از بین رفته و تنها ساكنان چند آبادی در سراسر دیار پیشین، این زبان را نگهداری و تا به امروز رسانده اند. از شمار تاتها كنونی آمار درستی در دست نیست
.
از پیشینة تاریخی و سیر تكوینی هنوز آگاهی چندانی در دسترس نیست، ولی می توان گفت به قول احمد كسروی، تاتی كنونی ادامه و بازمانده آذری است
.
او را نسكی نوشته است كه كلمة تاتی، ظاهراً اگر آغاز بر نژاد و قبیله ای اطلاق نمی شده است. قبایل صحرانشین كه اكثراً ترك بوده اند مردم زراعت پیشه و تخته قاپو ایرانی زبان را كه در زیر انقیاد خویش درآورده بودند، تات می خواندند. برخی دیگر از دانشمندان زبان شناس كلمة تات را با تاجیك مربوط می دانند
.
ملك الشعرا بهار نوشته است تات به معنای تازیك و تاجیك یعنی فارسی زبانان ….. ایرانیان از قدیم به مردم اجنبی تاجیك یا تاژیك می گفته اند، چنانچه یونانیان بربر و اعراب، عجم یا عجمی گویند. این الفاظ در زبان دری تازی تلفظ شرده و رفته رفته خاص اعراب گردید. ولی در توران و ماوراءالنهر لهجه های قدیم باقی مانده و به اجانب تاجیك می گفتند . تات تلفظ تركی به معنی عناصر خارجس ساكن سرزمین سرزمین تركان این لفظ در كتیبه های اورخان – قرن هشتم م – آمده است و تاریخی طولانی و پیچیده ای دارد و تغییرات در معنی آن راه یافته و مثلاً به ملل تحت استیلای تركان و بالاخص – در دوره استیلای تركان بر ایران – به ایرانیان اطلاق شده است
.
بالاخره لفظ تات به گروه هایی از مردم ایرانی نژاد ساكن ایران و قفاز اطلاق شده است كه به لهجه های تاتی تكلم می كنند
.
نكته دیگری كه باید بر آن توجه داشت این است كه در زبان ترك تات به معنی لذت و مزه نیز آمده است
.
اما در روش تحقیق پیرامون زبانی كه در حال نابودی و فاقد خط و كتاب است آگاهی به یك هستة مركزی یا همان نمونه ای با توجه به مجموعه شرایط، اصیل تر لازم به نظر می رسد . لیكن تعیین چنان هسته یا نمونه اصیل تر دشوارتر است مگر این كه به ریشه و چشم اندازی از ویژگیهای زبان مورد نظر در زبانها گذشته پی برده شد
.
شواهد و دلایل موجود همان اندازه كه وجه اشتراك و ارتباط بین تاتی با اوستایی و پهلویی را تكان می دهد ، گویایی پیوستگی های نزدیكی با زبان مادی نیز هست. ام دیاكونوف در تاریخ ماد صفحه 350 براین موضوع تأكید نموده است. تشابه و تفاوت زبان پهلویی با زبانها دیرین مانند تاتی و اوستایی ظاهراً به همان گونه ای است كه تشابه و تفاوت تاتی با آن زبانها است. در فرهنگ واژه های تاتی به نمونه های بسیاری برمی خوریم كه نشان می دهد زبان یاد شده گاه از زبان پارسی و پهلوی میانه هم به زبانها كهن تر نزدیكتر است، اگرچه مشخصاً نوشته ای به زبان فارسی در دست نیست ولی با آگاهی از این كه برخی از دانشمندان مثلاً دیاكونوف و اورانسكی مادی و اوستایی را كه زبان جدا از هم دانسته اند باز چنین به نظر می رسد كه زبان مزبور تفاوت چندانی با هم نداشته اند و اكنون تفاوتهایی در همان و در بین تاتی و تالشی وجود دارد. علمی ترین بررسی ها را دربارة لهجه های تاتی كه بازمانده زبان پیشین آذربایجان است. احسان یار شاطر در كتاب دستور زبان لهجه های تاتی جنوبی، لاهه – پاریس 1969 است
.

دین
:

قبل از حمله اعراب به ایران مردم این منطقه پیرو دین زرتشتی بودند .وجود آتشكوه های بزرگ مثل آتشكوه وره در آشتیان و آتشكده خورهه در محلات و اتشكده برزو در راهجرد در 65 كیلومتری شمال شرقی اراك و اتشكده های دیگر ، دلیل بر این مدعا است . اكثر به قریب اتفاق مردم این استان 6/99 درصد مسلمانند . ( شیعه اثنی عشری ) ارمنیان و زرتشتیان مهمترین اقلیت مذهبی استان هستند كه پیش از اسلام در این نواحی بصورت پراكنده می زیستند . در حال حاضر عده ایی بسیار كم از برادران و خواهران كلیمی مذهب نیز در استان ساكن هستند
.

هنرهای سنتی
:

ایران یكی از قدیمی ترین كشورهای جهان است كه صنعت بافندگی كهنی داشته است . ایرانیان قدیم برای تهیه بافتنی ها از ابزارهای دستی و ابتدایی استفاده می كردند . در گذشته بافندگی بین اقوام مختلف با دست صورت می گرفته است . الیاف درختان و نخهای بلند را به چارچوب می كشیدند و نخ های كوتاه پود را بی هیچ وسیله ای و فقط به مدد دست از میان تارهایی می گذراندند به تدریج سوزن های استخوانی و سنگی و فلزی به صورت ماكو در آمد و جای دست را گرفت
.
اصطلاح دستباف بر بافته هایی اطلاق می شود كه خواه مانند قالی گره بخورد . خواه مانند گلیم و جاجیم با انواع پود بافته شده باشد . زنان و دختران استان با بافتنی ابزار و سایر وسایل زندگی خود را تهیه می كردند و هنر سازندگی را از نسلی به نسل دیگر منتقل می كنند . خمیر مایة روح هنریشان كه از طبیعت الهام می گیرد ، در چارچوب محیط خانه قالب ریزی می شود و به این ترتیب از هنر اصیل نیاكان خود پاسداری می كنند
.

قالی
:

قالی بافی در اراك و دیگر شهرهای استان
:
قالی در اراك به گفته سیسیل ادوارز زمانی از اهمیت و اعتبار و فراوانی برخوردار بود و رقیب قالی كرمان بود ، از نقوش زیبای بافته شده ، لچك ترنج ، شاه عباسی ، گل ماهی گرفته تا نقوش چشم نواز مستوفی و خشتی همه و همه از اهمیتی والا و ظرافتی قابل ستایش برخوردار است كه با نوك سرانگشتان روستائیان نقش زده و برگ های هندو افتخار این مملكت را ورق می زند . در شرایط تولید بافت از مشخصه هایی چون مواد اولیه با استفاده از پشم و رنگ بكار رفته شده چون آبی فراهانی ، نیلی و روناس مشك آباد ، یا قرمز دو نخی ساروق و رنگ های سفتی روناس قرمز داته ، برگ بو ، پوست انار و پوست گردو و …. اشاره نمود
.
قالی لیلیان از توابع خمین دارای پنج رنگ اصلی ازجمله گلی ، حنایی ، مشكی ، قهوه ایی ، سفید و عباسی بوده كه در سطح استان زبان زد و شناخته شده است . از نقوش رایج در استان می توان به : نقش مستوفی ، ماهی پر ، لچك ترنج ، محرمات اشاره كرد
.
قالی در خنداب اراك نیز هنر بسیار ارزنده است و قالی های اینجا شهرت زیادی دارد . قالی بافی در ساوه از نوع ابریشم یا پشم دیده می شود از زیباترین كارهای بافت كه به لطافت و زیبایی همتا ندارد ، فرش بافته شده ابریشمی است كه در روستاها دور و نزدیك در ساوه تولید می شود . از قالی بافی در گذشته خرسك ( قالی پهن و درشت بافت ) كه برای مصرف در منزل می بافتند
.

گلیم
:

از جمله رشته های هنرهای سنتی در قسمت بافت است كه در مناطق ساوه همچون مأمونیه ، زاویه ، نوبران به چشم می خورد استفاده از رنگ های بجا و طرح های زیبا ساوه ، گلیمی بافته می شود كه در استان شناخته شده و مطرح می باشد روستای نورعلی بیگ در بخش مركزی شهرستان ساوه از جمله روستاهایی است كه بافت گلیم در آن مشهود است . از انواع گلیم ها ، خورجین گاله یا به اصطلاح ساوه ای ها گووالا و غیره تهیه می شود . گاله اغلب در كودكشی مورد استفاده قرار می گیرد . سفره آرد یا به قول محلی ها اون سفرا از دیگر دست بافت های مردم این دیار است . سفره آرد نوعی گلیم است كه ظریف و از نخ پنبه ساخته می شود كه معمولاً در نان پزی مورد استفاده قرار می گیرد
.

گبه
:

گبه در میلاجرد شمال غربی اراك تولید می شود . گبه نوعی قالی گره بافته است با پرز بسیار بلند و پود فراوان . در گبه استفاده از خطوط و نقوش لازمه كار بوده اشكال هندسی از انسان ها ، پرندگان ، حیوانات ، گیاهان و درختان از مشخصه های اصلی گبه به شمار می رود
.

جاجیم
:

در گذشته جاجیم بافی در شهرستان خمین مرسوم و رایج بوده در حال حاضر به جز یك یا دو روستا آن هم در دهستان آشناخی بافت جاجیم متداول نیست . موارد مصرفی جاجیم در روكش صحاف و روانداز و همچنین پوشش كف اتاق استفاده می شود . طرح های جاجیم عباتند از : تخته طلا ، قیچی ، هزارپیشه ، گل قاصدك
.
در روستای آوه در شرق ساوه بافت جاجیم تنها توسط مهاجرانی است كه از مشهد ( خراسان ) به این روستا كوچ نموده اند . طرح ها ساده و بدون نقش بافته می شود و طبق نظریه استادكار رنگ قرمز و سیاه از مشخصه های اصلی رنگ بندی به شمار می رود
.

خوشنویسی
:

خوشنویسی از جمله هنر قابل ارزشی است كه در استان مركزی بسیار مورد توجه قرار گرفته و علاقمندان زیادی را به خود جلب نموده است . هنگامی كه از خوشنویسی در استان سخن به میان می آید روستای واشقان و مردم خوب و صمیمی آن در ذهن تداعی می شود . كه از این روستای هنر پرور استادان به نامی چون استاد فتحعلی واشقانی و محمد واشقانی از استادان طراز اول و مطرح در كشور و در صحنه بین المللی برخاسته اند
.

سفالگری
:

كمتر پژوهشگری است كه با شنیدن نام ساوه از سفال آن نام و خاطره ایی در ذهن نداشته باشد . از سفال های كله دشت كه قدمتی بیش از چهار هزار سال دارد این نتیجه را می توان گرفت كه روزگاری ساوه یكی از مراكز مهم تولید و ساخت سفال بوده است . اتاد نادعلی كوزه فروش از استادان به نام ساوه بوده كه به غیر از شهر ساوه در اكثر روستا شناخته شده و پس از ایشان فرزندشان عباس شایان پور این حرفه را ارائه می دهند
.
لری جان روستایی است كه در هشت كیلومتری مشرق محلات واقع است . در شهر محلات بدلیل رشد گل های متعدد و پرورش انواع گل ساخت گلدان سفالی مرسوم بوده است . در لری جان تنها كارگاه فعال و ساخت سفال اعم از گلدان ، كوزه و اشیاء تزئینی متداول است كه از رونق بسیار بالایی برخوردار است
.
در مجموع صنایع دستی و هنرهای سنتی از گذشته و حال كه در این استان معمول بوده در نوع خود شهره آفاق هستند همچون : قالی ، جاجیم ، سفره آرد ، جوراب ، دستكش ، شال گردن پشمی ، بند تنبان ، كیسه توتون ، كیسه حمام ، سبد از ساقه گندم ، انواع گلدان و سفال و غیره .... را می توان نام برد .

پنج شنبه 29/5/1388 - 10:11
ایرانگردی

مکان های دیدنی استان سمنان
موقعیت جغرافیایی استان سمنان

مجاورت : شمال: استانهای خراسان شمالی، گلستان و مازندران جنوب:استان*های یزد و اصفهان شرق: استان خراسان رضوی غرب: استان*های تهران و قم
آب و هوا:
وسعــــت: ۹68۱۵ كیلومتر مربع

جمعـیــت: 579 هزار نفر
تقسیمات: ۴ شهرستان 16 شهر ۱2 بخش و ۲۸ دهستان
شهرستانها: سمنان، شاهرود، دامغان و گرمسار
مرکـــــز : سمنان

خانقاه سکاکیه - سمنان خانقاه سکاکیه سمنان از خانقاه*های معروف ایران به شمار می*رود که منسوب به شیخ ابوالحسن سکاک سمنانی عارف قرن پنجم هجری است.



شهرت و اهمیت این خانقاه به علت این است که شیخ علاء الدوله سمنانی عارف بزرگ قرن هشتم هجری پس از ترک خدمت دیوانی در این خانقاه به ریاضت پرداخته است. از خانقاه سکاکیه سمنان در حال حاضر اثر قابل توجهی باقی نیست و فقط محلی در نزدیکی مقبره پیر علم دار به نام «سکاکیه» نامیده می*شود که احتمال دارد خانقاه مورد بحث در آن محل قرار داشته است
.

دروازه ارگ سمنان یکی از آثار تاریخی, با ارزش و زیبای سمنان، دروازه ارگ سمنان است که قدمت آن به دوره قاجاریه می رسد
.



از شاهکارهای این بنای تاریخی، سر درب جالب توجه آن است که در آن تصویر تاریخی نبرد رستم و دیو سپید به طرزی خیره*کننده روی کاشی هفت رنگ منقوش شده است. این دروازه در تقاطع خیابان های آیت*الله طالقانی و شیخ فضل*الله نوری شهرسمنان واقع شده است. دروازه ارگ در گذشته درب شمالی ارگ دولتی بود که هنگام تخریب ارگ به سبب شکایت فرهنگ دوستان و پی گیری آنان از ویرانی این دروازه جلوگیری به عمل آمد. این دروازه دو نمای شمالی و جنوبی دارد که نمای شمالی آن به مراتب زیباتر و جذاب*تر از نمای جنوبی آن است. بنای اصلی دروازه از آجر به ارتفاع بیش از هفت متر ساخته شده و تاق اتاق اصلی به صورت گنبد کم*خیز است که از بیرون بنا دیده نمی*شود.دروازه ارگ در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و حکومت انوشیروان میرزا ضیاءالدوله فرزند محمدرحیم میرزا پسر دهم عباس میرزا نایب السطنه که از سال 1300 تا 1305 هجری قمری حاکم ایالت قومس بود، بنا شد. کتیبه*های این بنا از آثار هنرمند به نام سمنان در دوران قاجاریه؛ سیدمحمدباقر طباطبایی سمنانی است. درب های دروازه ارگ از الوار قطور با گل میخ*های آهنی است که هنوز به پیروی از زمان های گذشته، شب هنگام آن ها را می*بندند. این بنا که نماد تاریخی شهر محسوب می*شود، در بهترین نقطه شهر واقع شده و بعد از انقلاب اسلامی با مرمت و بازسازی آن از سوی سازمان میراث فرهنگی استان، قدمت تاریخی و معماری باستانی خود را حفظ کرده است.دروازه جنوبی ارگ سمنان در زمان ناصرالدین شاه ساخته شد و در محل ساختمان شهربانی سابق واقع شده که دروازه * جنوبی ارگ دولتی را تشکیل می*داد.ساختمان بالای دروازه جنوبی در دو طبقه ساخته شده است. در طرفین راهروی طبقه اول، اتاق*ها قرار دارند. در طبقه بالا نیز سه اتاق شمالی و جنوبی وجود دارد. درماه مبارک رمضان به عنوان نقاره*خانه از این ایوان استفاده می*شد



ساختمان بلدیه (موزه) - شاهرود ساختمان قدیمی بلدیه در ضلع شمالی شهرداری شاهرود واقع شده و معماری آن به دوره قاجاریه مربوط می شود.



این ساختمان در دو طبقه با مساحت 306 متر مربع زیربنا؛ ساخته شده که پس از بازسازی کلی و بنیادی به «موزه شاهرود» تبدیل شده است. این موزه در حال حاضر دارای دو بخش: باستان*شناسی و مردم*شناسی است. اشیاء کشف شده مربوط به منطقه و اشیاء نمودار زندگی مردم در این موزه به نمایش گذاشته شده و از قسمت*های مختلف: کشاورزی، دام داری، پوشاک، ابزار تدخین، اسناد، قباله*ها، پرده*داری و تعزیه*خوانی تشکیل شده است
.


ساختمان دارالحکومه - سمنان ساختمان دارالحکومه سمنان یکی از آثاردوران قاجاریه است که در جنوب شهر و در میدان ابوذر غفاری (پاچنار) واقع شده است
.



بنای دارالحکومه را به دوره فتح علی شاه قاجار و پیش از زمان حکومت حاجی بهمن میرزا بهاءالدوله پسر فتح علی شاه در سمنان نسبت می*دهند. قبل از این که ساختمان ارگ دولتی سمنان در شمال شهرساخته شود، دارالحکومه سمنان در جنوب شهر و در همین بنا که امروز به خانه کلانتر معروف است، واقع شده بود
.

عمارت آغامحمدخان و فتح علی شاه قاجار - سمنان این دو ساختمان تقریباً در مقابل هم (یکی در خشکی و دیگری در داخل دریاچه چشمه علویان) واقع شده اند
.



در قسمت شمال و در داخل دریاچه به فاصله حدود 500 متر از تپه*های آبده، ساختمانی دو طبقه وجود دارد که دارای ایوان محصور در آب است و فتح علی*شاه قاجار آن را ساخته بود. برای ورود به این بنا باید در ضلع*های شرقی و غربی از روی تخته*ای عبور کرد. درب طبقه پایینی و بالایی که ایوان دارد، از دو طرف باز است و هر کس در آن بنشیند از دو سو دریاچه را زیرنظر دارد.ایالت تومس در شهر دامغان مورد توجه اولین پادشاه قاجار بود و به همین جهت آغامحمدخان و فتح علی*شاه در چشمه علی دامغان ساختمان های زیبایی بنا کردند که در سال های اخیر سازمان میراث فرهنگی استان تا حدودی آن ها را بازپیرایی و مرمت کرده است.در فاصله حدود 10 متری از ضلع جنوبی دریاچه، ساختمانی متعلق به آغامحمدخان قاجار واقع شده است. ساختمان دارای یک طبقه و یک شاه* نشین فوقانی است این بنا هم از نظر معماری و هم از نظر مکان به زیبایی بنای فتح علی*شاه نیست، اما دارای قدمت تاریخی است. ساختمان آغامحمدخان قاجار نیز، در سال های اخیر از سوی سازمان میراث فرهنگی استان مرمت شده و هویت تاریخی خود را تا اندازه*ای بازیافته است
.


عمارت دختر ناصرالدین شاه - دامغان در بخش امیرآباد دامغان در مقابل قلعه، عمارتی وجود دارد که نمای ظاهری آن با نقش و نگارهای آجری تزیین شده است
.


اهالی منطقه، این بنا را به دختر ناصرالدین شاه قاجار نسبت می*دهند که زمانی به آن جا تبعید شده بود. نمای اصلی بنا دارای ایوان ورودی و دو ایوان طرفین و ایوان نشمین در بالای سر در با سقفی چوب نما است
.

عمارت شکارگاه ملاده -سمنان در روستای سرسبز و خوش آب و هوای ملاده (در حدود 70 کیلومتری شمال سمنان) دو عمارت بزرگ و باستانی و زیبا وجود دارد که در دو سمت شرق و غرب به فاصله حدوداً 50 متر به موازات یک دیگر قرار گرفته*اند
.



معماری ساختمان*های مذکور بسیار زیباست. معماری، نوع گچ*بری روی دیوارهای اتاق*ها و ایوان*ها، ساخت تاق*نماها روی دیوار و در برخی جاها نقاشی*های زیبای دیواری و نیز ایجاد شومینه*های کوچک، به آن جلوه*ای خاص داده است.مصالح اصلی بنا، خشت و آجر و نمای آن آجر و گچ است. هر یک از این دو نوع ساختمان دو طبقه و دارای تعداد زیادی اتاق و راهروی مربوط به اتاق*ها و طبقه بالایی است.این ساختمان که به خانه ابراهیم خان نیز معروف است, دارای یک حیاط بزرگ با درختان فراوان و متنوع است و سر در اصلی این ساختمان*ها از جنس چوب است. درهای این دو ساختمان به فاصله چند متر مقابل هم قرار دارند.این بناها در سال 1287 قمری به همت ابراهیم خان حاکم دودانگه و چهاردانگه برای سکونت شخصی احداث شد. پس از ابراهیم خان، پسرش اسماعیل*خان در آن زندگی می*کرد و به علت کشته شدن او، بازماندگان از آن محل کوچ کردند و خانه را غیرمسکونی باقی گذاشتند. در حال حاضر سرپرستی این ساختمان*ها به عنوان آثار باستانی به عهده سازمان میراث فرهنگی استان بوده و محل بازدید گردشگران است
.
کیه آرادان - گرمسار

تکیه آرادان، درکنار خیابان و کمی پایین*تر از بقعه متبرکه امام*زاده سلطان شاه نظر گرمسار واقع شده است.



این تکیه در دوره قاجاریه و برای نمایش تعزیه ساخته شده بود و دارای ارزش تاریخی است. تکیه دارای دو در ورودی است که در اصلی و بزرگ آن از سمت خیابان و در دیگر آن از سمت کوچه باز می*شود. تکیه از حجره*ها و تاق*نماها و اتاق*هایی تشکیل یافته و دارای یک صحن روباز و بزرگ است. در وسط این صحن، بلندگاهی به اندازه 4´ 4 متر ساخته شده که محل نمایش تعزیه (در ماه محرم) است. اهالی محل در این ماه به عزاداری می*پردازند و از سایر عزاداران پذیرایی می*کنند. این تکیه دارای دو ایوان غربی و شرقی است که ایوان غربی آن در واقع ورودی تکیه است. در ضلع غربی تکیه، مسجدی وجود دارد که برای برگزاری نماز جماعت افراد محل بنا شده است
.

حمام قلی - سمنان حمام قلی در خیابان امام خمینی سمنان، پشت هتل کومش در کوچه معروف به ملا قزوینی واقع شده است
.


در این حمام کتیبه*ای که حاکی از تاریخ بنای اولیه آن باشد, وجود ندارد ولی عده*ای تاریخ بنای آن را با آب انبار مقابل بنا هم زمان می*دانند و اگر چنین باشد می*توان حمام قلی را در زمره یکی از آثار قرن دهم به شمار آورد.حمام قلی شامل سه قسمت سربینه، رخت کن، گرم خانه و خزانه است. بخش اول یا سربینه به شکل مربعی است که چهار غرفه با تاق*های قوسی شکل در اطراف آن ساخته شده است. نور داخل سربینه از طریق روزنه*هایی که در وسط سقف و در اطراف آن ساخته شده است تأمین می*شود. قسمت دوم حمام گرم خانه است که برای ورود به آن باید از هشتی گذشت. قسمت اصلی آن دارای طرح مستطیل شکل و سقف ضربی با نورگیر است.در قسمت شمالی گرم خانه طرح هخامنشی ساخته شده که به اندازه 20 سانتی*متر از کف حمام بلندتر و در وسط آن حوضی قرار دارد. در قسمت باختر, گرم خانه خزانه و در بخش جنوب که به اندازه یک متر از سطح گرم خانه پایین*تر است، دوش*های آب گرم و سرد ایجاد شده است. این حمام، بدون در نظر گرفتن سقف گنبدی آن، به صورت بنایی جدید درآمده و تا حدودی از اصالت تاریخی خود خارج شده است
.

حمام چهارسوق - شاهرود حمام چهارسوق به روایتی قدیمی ترین بنای حمام های منطقه شاهرود به شمار می رود
.



این طور که پیداست این حمام هم زمان با بنای مسجد امام حسن(ع) ساخته شده و چندین بار تعمیر و بازسازی شده است. این بنا در محله چهار سوق و مجاور مسجد امام حسن(ع) واقع شده و قدمت آن به دوره صفویه بازمی گردد. ورودی حمام در جانب خاوری واز گذر چهار سوق است. بنای حمام؛ متشکل از دو قسمت اصلی سربینه (رخت*کن), گرم خانه و فضاهای وابسته به آن ها است. با توجه به نقشه بنا، فضاهای اصلی حمام از نظم و طرح خاص و منظمی برخوردار نیست که بخشی از آن می*تواند مربوط به بازسازی*های مکرر بنا باشد. حمام با پوشش*های طاق و گنبد مسقف شده و روزنه *هایی با جام*های شیشه*ای در بالای گنبد آن برای تأمین روشنایی فضای داخل تعبیه شده است. این بنا برخلاف دیگر حمام*های تاریخی شاهرود که در عمق زمین ساخته شده، تنها 1 متر با سطح گذر اختلاف دارد
.

حمام ناسار - سمنان حمام ناسار دربازار عمومی شهر سمنان و جنوب خاوری تکیه ناسار واقع شده است و نزدیک سه قرن قدمت دارد و یکی از بناهای دوره صفویه به شمار می*آید.این حمام از معماری قدیمی و قابل توجهی برخوردار است
.

حمام پهنه ( گرمابه حضرت) - سمنان حمام پهنه که پیشینه ساخت آن به قرن نهم هجری قمری می رسد, یکی از آثار قدیمی و ارزشمند سمنان است




در گوشه شمال باختری تکیه *پهنه سمنان، بین مسجد جامع, مسجد امام خمینی(ره) و امام*زاده یحیی قرار گرفته است. این حمام قدیمی در سال 856 هجری قمری در زمان سلطنت ابوالقاسم بابرخان پادشاه تیموری و به دستور وزیر وی خواجه غیاث*الدین بهرام سمنانی ساخته شده و به علت کم توجهی در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، کتیبه آن ربوده شد. در سال 1312 هجری قمری در زمان سلطنت مظفرالدین شاه؛ نسبت به تعمیر و تجدید بنای آن اقدام شد.ساختمان حمام از سه قسمت تشکیل یافته است: قسمت اول رخت کن یا سربینه است که به وسیله یک هشتی کوچک به قسمت دوم و سوم یعنی گرم خانه و خزانه متصل می*شود. یکی از قسمت*های جالب توجه این حمام سر در زیبا و کاشی کاری شده آن است. با این که در انجام کاشی کاری به اندازه کافی دقت نشده باز هم از جذابیت قابل توجهی برخوردار است. در طرفین درب ورودی که از چوب با گل میخ*های آهنی ساخته شده، دو نقش از یک افسر و فرمانده قاجار با شمشیر وجود دارد. حمام پهنه از موقوفات مسجد جامع است که در حال حاضر پس از باز پیرایی به عنوان موزه مردم*شناسی مورد استفاده قرار می گیرد. این حمام پهنه به جهت نزدیکی به بقعه حضرت یحیی بن موسی به گرمابه حضرت نیز شهرت دارد. این بنا با شماره 1022 به ثبت تاریخی رسیده است.


حمام امیریه - شاهرود حمام امیریه مربوط به دوره قاجاریه است و با سیصد و شصت متر مربع زیربنا در عمارت امیر اعظم قرار گرفته است
.


این حمام قدیمی دارای دو سالن اصلی با دیوارهای سنگی و سقف*های گنبدی شکل آجری است که از یکی از آن ها به عنوان رخت کن استفاده می*شد. در هر سالن چهار ستون با سنگ*های مدور و سر ستون*های حجاری شده با نقوش گل و بوته وجود دارد. در سالن اصلی حمام؛ یک حوض سنگی سفیدرنگ به چشم می*خورد. سر درب و دالان ورودی این بنا با نقوش ویژه*ای تزیین شده است
.

حمام بیدآباد - شاهرود بنای حمام بیدآباد به دوره قاجاریه مربوط می شود که در محله قدیمی بیدآباد شاهرود؛ در کنار تکیه و مدرسه بیدآباد, واقع شده و از آثار اوایل دوره قاجاریه به شمار می*آید
.



این حمام از دو قسمت زنانه و مردانه تشکیل می*شود که یکی کوچک و دیگری بزرگ است. هر دو قسمت* یاد شده؛ از رخت*کن، گرم خانه و خزینه تشکیل شده است. خزینه* قسمت کوچک تر، امروزه پر شده و پوشش بخش*های اصلی بنا گنبدی بوده و در وسط هر گنبد روزنه*های نورگیری تعبیه شده است. مصالح اصلی بنا؛ خشت خام با ملات آهکی است و هم اکنون نیز مورد استفاده قرار می گیرد
.

حمام بازار - شاهرود این حمام به نام بازار نو نیز مشهور بوده و در دوره قاجاریه ساخته شده است. این حمام در مجموعه بازار شاهرود و تا حدودی متصل به «بالا خیابان» و فلکه مرکزی شهر، واقع شده است
.



ورودی اصلی حمام از جانب بازار بزرگ و ورودی فرعی آن که ورودی قسمت زنانه است, از خیابان اصلی است. بنای قدیمی حمام تقریباً بدون دخل و تصرف و تعمیرات اساسی باقی و اصالت تاریخی بنا محفوظ مانده است. حمام بازار شاهرود چون دیگر حمام*های قدیمی ایران از دو بخش اصلی سربینه, گرم خانه و فضاهای وابسته به آن ها تشکیل شده است. سربینه یا رخت*کن حمام، فضایی به ابعاد 11 × 11 متر است که با نه پله به راسته بازار راه می*یابد. پوشش طاق و گنبد سربینه بر روی 4 ستون میانی و دیوارهای جانبی قرار گرفته است. سطح زیرین پوشش گنبدی این بخش با کاربندی تزیین شده است. در میانه سربینه حوضی ساخته شده و در سمت جنوبی سربینه, در امتداد ورودی اصلی، راهروی ورودی گرم خانه و فضاهای مجاور آن قرار گرفته است. گرم خانه نیز به شکل مربع و به ابعاد 10 × 10 متر است و با طاق و گنبد، بر روی 4 ستون میانی و دیوارهای جانبی، پوشش یافته است. در بخش شمالی گرم خانه خزینه*های آب گرم و سرد قرار دارد. مصالح اصلی به کار رفته در بنا؛ آجر با ملات ساروج است. این بنا به شماره 1942 به ثبت تاریخی رسیده است


حمام حاجی نقی - شاهرود حمام حاجی نقی از حمام های قدیمی شهرستان شاهرود است که در دوره قاجاریه ساخته شده و در ابتدای محله*ی «قلعه ولی*آباد» و مجاور خیابان شهید صدوقی قرار دارد.


ورودی حمام از خیابان شهیدصدوقی (مزار) است. این ورودی از طریق پله*هایی به فضای صلیبی شکل سربینه راه می*یابد. سربینه نیز از طریق درگاه های متعددی به گرم خانه و فضاهای اطراف راه می*یابد. گرم خانه، فضای صلیبی شکلی است و درگاه*های متعددی به اطراف و از جمله خزینه مربع شکل بنا دارد. فضاهای مختلف حمام با پوشش طاق و گنبد مسقف شده و بر رأس پوشش*های گنبدی آن، روزنه*های نورگیری با جام*های شیشه تعبیه کرده*اند


حمام خوریا - دامغان بنای حمام خوریا که در تکیه خوریا و در نزدیکی مسجد جامع شهر دامغان واقع شده از آثار اواخر دوره* قاجاریه است.



حمام خوریا از دو قسمت زنانه و مردانه تشکیل شده است. قسمت زنانه از یک ورودی، سربینه 8 ضلعی، گرم خانه و قرینه با پوشش*های طاق و گنبد تشکیل شده و قسمت مردانه نیز دارای سربنیه*ای مربع شکل با 4 غرفه در هر ضلع و حوضی در میانه و گرم*خانه، با پوشش*های طاق گنبد است. روشنایی داخل حمام از طریق روزنه*های تعبیه شده در گنبدها فراهم می*شود
.

بازار دامغان بازار دامغان مهم ترین بخش تجاری و داد وستد شهری را تشکیل می دهد. این بازار دو کاروان*سرا دارد که دارای کارکردهای ویژه تیمچه و قیصریه بوده و سراهای بازار را همین دو کاروان*سرا بر عهده دارند
.



بازار دامغان بارها با زلزله و هجوم دشمنان خراب شده تا در نهایت به شکل کنونی*اش درآمده است. پیکره یا کالبد بازار پس از احداث خیابان شرقی و غربی مجاور آن نسبت به شکل اولیه بازار, دگرگونی*های مهمی یافته است.راه های ارتباطی کنونی میان بازار و خیابان، پیش تر محل عبور از بافت مسکونی و پرتراکم شمالی به بازار شهر بوده*اند و پیکره یا کالبد بازار دامغان، از جهات شرق و غرب به سمت میانه راه و قطع محل گذر ذوالفقاری، دارای شیب است. این شیب که اختلاف سطح آن درحدود دو متر است، در پوشش بازار محسوس نیست, اما پس از ساخت خیابانی به موازات آن در سمت شمال، فضای بازار را به ویژه در نزدیکی میدان امام خمینی تنوع بخشیده است. دکان*های بازار بیش تر از نظر عمق وگنجایش متفاوت*اند و دارای دهانه*های برابر هستند و تا پیش از احداث خیابان ها، فقط به اندازه دو برابر باز می*شده*اند. این بازار از دیدنی های شهر دامغان است که علاوه بر جاذبه های تاریخی و معماری مرکز خرید سوغاتی نیز است
.

بازار سمنان بازار180 ساله سمنان از قدیمی ترین بازارهای منطقه است که در اوایل سلطنت سلسله قاجاریه ساخته شده است
.



این بازار به سبک معماری سنتی ایران با سقف*های خشتی و آجری، متناسب با وضعیت آب و هوای خاص منطقه کویری ساخته شده و بزرگ*ترین مرکز خرید و فروش کالاهای تجارتی است.بازار عمومی شهر سمنان از راسته بازار و بازار شیخ علاءالدوله (بازار مرده*ها) تشکیل شده است. بازار عمومی به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده است: بازار شمالی حدود 5/1 کیلومتر درازا دارد و به نام قدیمی خود راسته بازار خوانده می*شود. این قسمت از بازار از تقاطع خیابان های نظامی و یغما (شهدا) آغاز می*شود و تا خیابان امام خمینی ادامه پیدا می کند. این بازار، دارای سقف و تاق ضربی است که روی تاق*های جناغی استوار شده است. پنجره*های شیشه*ای بزرگ بر بام آن نصب شده است که نور داخل بازار را تأمین می*کند. در این بازار, سه حمام, پنج مسجد, چهار کاروان* سرا و یک تکیه بزرگ به نام ناسار وجود دارد.بازار جنوبی در امتداد راسته بازار است و بازار حضرت خوانده می*شود. بازار حضرت به درازای تقریبی 200 متر از خیابان امام خمینی شروع شده و به تکیه * بزرگ پهنه که در محل اسفنجان قرار دارد، ختم می*شود. در شمال بازار حضرت؛ سر در جالب توجهی بنا شده که به سر در جنوبی راسته بازار شباهت دارد.هر دو قسمت بازار سمنان طوری ساخته شده که در تابستان*ها خنک و در زمستان*ها گرم است. در سال های اخیر در این بازار تعمیراتی صورت گرفته و برای استحکام و زیبایی آن در پایه*ها تا ارتفاع تقریباً یک متر و نیم از سیمان و در قسمت بالای آن تا زیر تاق*های ضربی از آجر قرمز استفاده شده است
.

بازار شیخ* علاءالدوله - سمنان بازار شیخ علاءالدوله قرن هشتم هجری قمری ساخته شده است




از جنوب خیابان امام خمینی سمنان؛ شروع شده و در دو کیلومتری؛ اندکی به شمال متمایل می*شود و در شمال خیابان امام خمینی و متصل به آن تا گورستان قدیمی علم دار ادامه می*یابد. بعد از ساخت این خیابان، بازار به دو قسمت تقسیم شده است. بازار در قرن هشتم به همت شیخ علاءالدوله سمنانی عارف مشهور ایران هم زمان با بنای شبستان شیخ علاءالدوله ساخته شد، مرکز خرید و فروش کالا و مایحتاج مردم بود. بازار یاد شده در دوره قاجاریه تعمیر و مرمت شد ولی به مرور زمان اهمیت خود را از دست داد.بازار شیخ علاءالدوله را به این علت که در مسیر انتقال اموات برای دفن در گورستان علم دار بود، بازار مرده*ها نیز می*نامند. در سال های اخیر، با تعمیر و مرمت مسجد جامع، قسمتی از این بازار نیز با تلاش سازمان ملی حفاظت آثار باستانی بازسازی شد. علاوه بر این، بازارهای دیگری نیز در سطح استان وجود دارند که مهم ترین آن ها؛ بازار آرادان در روستای آرادان، بازار گرمسار در شهرستان گرمسار و بازار جلوخان سمنان هستند که هم زمان با دوره قاجاریه ساخته شده*اند

بازار شاهرود بازار شاهرود مهم ترین مرکز تجاری شهر به شمار می*آید و در کنار آن بناهای تاریخی دیگری چون مسجد شیخ علی*اکبر، آب انبار مدرسه قلعه، مسجد آقا و تکیه بازار قرار گرفته است.


مجموعه تاریخی بازار شاهرود به طورتقریبی در مرکز شهر و مجاور خیابان*های 22 بهمن و شهیدصدوقی واقع شده و جهت آن خاوری– باختری است. آثار معماری موجود در بازار, معرف معماری دوره قاجاریه است که با ساخت و سازهای دوره اخیر متحمل صدمات و تغییرات بسیاری شده است.کلنل موات که در دوره قاجار از شاهرود دیدن کرده است، در خصوص ایجاد بازار شاهرود می*نویسد: «در شهر شاهرود آقا ابوالقاسم تاجر استرآبادی بازاری با یکصد باب دکان بنا نموده است» لرد کرزن نیز که در سال 1889 میلادی از بازار شاهرود بازدید کرده؛ از بزرگی بازار و رونق آن یاد کرده است. مجموعه بازار کنونی شاهرود از یک راسته اصلی و چندین راسته فرعی مسقف تشکیل شده و در اطراف آن تعدادی کاروان *سرا و انبار بزرگ کالا ساخته شده است. پوشش بازار نیز با آجر و گچ , به شیوه تاق و گنبد اجرا شده است. بازار شاهرود در سال های اخیر تعمیر و مرمت شده و به شماره 2285 به ثبت تاریخی رسیده است. بخشی از بازار که دارای پوشش نامناسب بوده در سال های اخیر با پوشش طاق و گنبد مناسب جایگزین شده و مغازه*های بازار به صورت مستطیل شکل و در یک طبقه ساخته شده است


برج چهل دختران - سمنان در اواسط خیابان حکیم الهی و بر سر راه شهر به محلات ثلاث (کوشمغان، زاوغان و کدیور) و بین محله کوشمغان و زاوغان سمنان، برج کهنه و قدیمی و نیمه مخروبه*ای وجود دارد که به نام برج چهل دختر یا چهل دختران نامیده می*شود.



وجه تسمیه این برج چنین است: عده*ای از مردم سمنان معتقدند برج مذکور را چهل دختر که دست از تعلقات دنیوی کشیده و تارک دنیا شده بودند، با گل و خشت ساخته*اند.قدر مسلم این است که تاریخ بنای برج یا آتشکده به زمان قبل از اسلام برمی*گردد و همان طور که از نام کوش مغان (کوشک مغان) و زاوغان (زاویه مغان) که در نزدیکی برج قرار دارد، برمی*آید و با توجه به مقام مغ که پیشوای زردشتیان بود، می*توان اطمینان داشت که برج مذکور زمانی آتشکده و یکی از اماکن متبرکه زردشتیان بوده است.این بنا به صورت برج هشت ضلعی که هر ضلع آن در خارج 5/4 و در داخل 80/2 متر است، ارتفاع برج در بعضی قسمت*ها 10 متر و در قسمت*های نسبتاً سالم دیگر به 12 متر می*رسد. ضخامت دیوار تقریباً 50 تا 60 سانتی*متر است. هم* اکنون برج مذکور به دلیل توسعه شهری و احداث مدرسه، داخل حیاط مدرسه قرار گرفته و کماکان ارزش تاریخی خود را حفظ کرده است
.

برج های مخروبه - سمنان درسه کیلومتری جنوب قوشه دامغان، در پیرامون روستای امروان نقاره*خانه و در میان تپه*ها و خرابه*های متعدد، بنای ویرانه*ای از خشت خام بر جای مانده است
.


عده*ای معتقدند این بنا بقایای شهر تاریخی قومس یا کومش یا صد دروازه است ولی در صحت آن اطمینان زیادی وجود ندارد. در اطراف این ویرانه ها، تپه*ها و خرابه*هایی به چشم می*خورد که دارای برج*های دیده*بانی مخروبه هستند


برج کاشانه بسطام - شاهرود در جنوب شهر بسطام شاهرود و هم چنین در جنوب خاوری مسجد جامع، برجی بلند و زیبا وجود دارد که به نام کاشانه معروف است.



ارتفاع این برج از داخل 24 متر و از بیرون به ارتفاع تقریبی 20 متر و شکل خارجی ان چند ضلعی منتظم سی ضلعی است. در بالای برج، دو حاشیه از آجرهای بزرگ وجود دارد که روی آن مطالبی نوشته شده است. در ضلع جنوب خاوری این برج روی یک آجر کلمه بسم*الله الرحمن الرحیم با خط ثلث بسیار زیبایی خوانده می*شود.از تاریخ بنای این برج اطلاع صحیحی در دست نیست. به عقیده اهالی بسطام، این برج قبل از اسلام آتشکده زرتشتیان بوده است. برخی از خاورشناسان از جمله گدار بر این عقیده*اند که این بنا از آثار غازان خان مغول است و اسم اصلی آن غازانه بوده و به مرور زمان و بدون توجه به اصل آن کاشانه نامیده شده است.گویا در دوره*های بعد از اسلام، از این برج برای دیده*بانی بسطام استفاده می*شد. با توجه به اسلوب ساختمان و عوامل دیگر به نظر می*رسد؛ این بنا به رصدخانه بسیار شبیه است. این ساختمان که نمای خارجی آن دارای جلوه و شکوه خاصی است, از بناهای در خور اهمیت خطه قومس بوده و نمای خارجی آن نیز دارای جلوه و شکوه خاصی است
.

برج پیر علمدار - دامغان این برج در شرق شهر دامغان در محله خوریا نزدیک مسجد جامع و مدرسه حاج فتح علی*بیگ (حوزه علمیه دامغان) واقع شده است
.


این مقبره در سال 417 هجری قمری به صورت برج مدور آجری با گنبد مخروطی پیازی شکل ساخته شد. ارتفاع این بنا 13 متر، قطر داخلی آن 5/4 متر و شهرت آن به دلیل کتیبه*ای زیبا با خط کوفی مشبک است. این ساختمان به سبک بنای چهل دختران ولی نه به ظرافت و زیبایی آن ساخته شده است. ساختمان مذکور مقبره محمد بن ابراهیم، پدر ابوحرب بختیار، ممدوح منوچهری دامغانی است. گنبد مذکور سابقاً ایوانی داشت که امروزه اثری از آن باقی نمانده است
.

برج طغرل - دامغان برج آجری طغرل که به برج معصوم زاده نیز مشهور است, در جنوب روستای مهمان دوست در 20 کیلومتری شمال شرقی دامغان واقع شده و در قرن پنجم هجری قمری در نزدیکی آبادی امام*زاده ساخته شده است
.


شعاع داخلی این برج 92/7 متر و ارتفاع آن 12 متر است. ارتفاع اصلی برج در گذشته بیش تر بوده و بعدها به علت فرو ریختن گنبد مخروطی شکل و زیبای این بنا از ارتفاع آن کاسته شده است. این برج آجری که مشهور به برج معصوم*زاده است، دارای تاق*نماهای بلند و مقرنس*کاری*های زیبای آجری است. دو کتیبه در بالای برج به خطوط کوفی و بنایی وجود دارد. تاریخ بنا با زمان سلطان سنجر سلجوقی مطابقت دارد و مردم محل آن را امام*زاده قاسم می*گویند


تیمچه سلطانی پهنه - سمنان در سمت شرقی تکیه پهنه متصل به مسجد سلطانی سمنان؛ کاروان سرایی وجود دارد که یک در آن در تکیه مزبور و در دیگرش در کنار بازار جلوخان مسجد سلطانی باز می*شود


این تیمچه که دارای دو دالان بسیار بلند و طاق*ها و سقف آجری بسیار زیبا و سر در بزرگی از دو طرف است, در زمان فتح علی*شاه قاجار از محل اموال ذوالفقار خان سمنانی (سنگسری) حاکم ایالت قومس بنا شده است.درهای بزرگ تیمچه از الوارهای قطور با گل میخ*های آهنی درشت ساخته شده و در بالای در ورودی آن پنجره بزرگ چوبین قهوه*ای رنگ دیده می*شود. سطح تیمچه بیش از 5/0 متر از سطح تکیه پهنه؛ پایین*تر است. از تزیینات مهم تیمچه سلطانی, پشت بغل*های کاشی*کاری و زیبای طرفین سردر و غرفه*های موزون طبقه دوم آن جااست که با هنرمندی ویژه ای ساخته شده است.

آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی - شاهرود

?
آرامگاه عارف نامی شیخ ابوالحسن خرقانی در 24 کیلومتری شاهرود در شمال روستای خرقان روی تپه*ای قرار گرفته و فضای سبز اطراف آن به آرامگاه؛ قداست خاصی بخشیده است.



روی قبر شیخ خرقانی، یک قطعه سنگ مرمر قرار گرفته که اشعاری روی آن حک شده است. در کنار این مقبره؛ مسجدی وجود داشت که گنبدی مخروطی شکل و مزین به کاشی کاری*های زیبا داشت. در حال حاضر از مسجد و گنبد یاد شده فقط محراب آن باقی مانده که برخلاف مسجدهای دیگر این نواحی رو به باختر است. محراب یاد شده دارای گچ بری*های زیبا و استادانه است. اخیراً برای حفاظت بیش تر این محراب قاب بزرگ شیشه*دار، مانند ویترین نصب شده است

پنج شنبه 29/5/1388 - 10:6
ایرانگردی



موقعیت جغرافیایی استان بوشهر
موقعیت :
جنوب غربی ایران
مجاورت : شمال:استان خوزستان و قسمتی از کهگیلویه و بویراحمد جنوب:خلیج فارس و قسمتی از استان هرمزگان شرق:استان فارس غرب: خلیج فارس
آب و هوا:
به علت نزدیکی به استوا و کمی ارتفاع به طورکلی دارای آب و هوای گرم از نوع بیابان کناری است که در داخل استان گرم و خشک و در سواحل گرم و نمناک است
وسعــــت:
27653کیلومتر مربع
جمعـیــت:
743675
تقسیمات:
8 شهرستان، 17 بخش، 13 شهر، 36 دهستان و 6 صدم آبادی دارای سکنه
شهرستانها:
بوشهر، تنگستان ، دشتستان ، دشتی ، دیر ، دیلم ، کنگان و گناوه
مرکـــــز :
بندربوشهر

قلعه نصوری - کنگان این قلعه در خاور استان بوشهر و در 2500 کیلومتری آن قرار گرفته است. قلعه نصوری به «قلعه شیخ» مشهور بوده و متعلق به اوایل قاجاریه است
.



ساخت قلعه به امر شیخ جبار نصوری حدود 180 سال پیش انجام یافته و معمار آن علی اضعر شیرازی بوده است. مصالح به کاررفته، سنگ های بزرگ و ملاط آن گل و گچ است.

ورودی قلعه از جنوب است که دارای در بزرگ چوبی با گل میخ و کنده کاری است. بعد از ورودی اصلی یک هشتی بزرگ وجود دارد که دارای هشت طاقچه ساده است. زمانی که انسان از هشتی وارد حیاط بیرونی می شود؛ در جبهه شمالی آن یک ردیف پلکان به طبقه دوم منتهی می شود و یک درب چوبی ساده، آن را به اندرونی وصل می کند. در جبهه باختری نیز یک پلکان به طبقه دوم می رود. در این طبقه یک ایوان با ستون های سنگی و گچ بری های جالب وجود دارد. این ایوان از طرف پنچ در چوبی به اتاقی راه می یابد که باختر آن قرار دارد. در این اتاق یک گچ بری با تزیینات گل و بوته وجود دارد که فاقد هرگونه تزیین است و در جبهه باختری از طریق پلکانی به طبقه دوم راه می یابد.

این بنا دارای بادگیری همانند بادگیرهای ساختمان های ساحلی خلیج فارس است. این بنا ویژگی معماری ساختمان های قاجاریه را دارد. قلعه دارای ایوان ستون داری در طبقه دوم می باشد. تزیینات گچ بری مربوط به این قسمت است. سبک کار و تراش آن ها شبیه ستون های وکیل شیراز است. گچ بری ها شامل شاخ و برگ گل و بوته، فرشتگان و پرندگان و تابلوهای مربوط به مجالس شاهنامه است. موضوعات تابلو شامل کیخسرو و کیکاووس، رستم و زال، بارگاه انوشیروان، سلطان محمود و درباریان، فردوسی و شاعران همزمانش می باشد.

قلعه کلات - اهرم این قلعه در شمال شهر اهرم واقع شده و به زائر خضر خان تنگستانی منسوب است
.



قلعه در زمان حمله انگلستان به ایران مورد استفاده قرار گرفته و جای اصابت گلوله توپ بر برج غربی آن هنوز هم باقی است . همچنین در همین قلعه اسرای انگلیسی نگهداری می شده اند . قلعه مشتمل بر چهار برج و بارو و قلعه میانی است و دارای تاسیسات خصوصی برای ساکنین قلعه می باشد . ساختمان قلعه از خشت خام و گل ساخته شده است

قلعه حصار (آقا خان لیرادی) - دیلم

این قلعه در قلعه حصار (آقا خان لیرادی) دیلم قرار دارد. حدود 110 سال توسط آقا خان لیرادی و حاکم دهقان لیرادی ساخته شده است.



مساحت قلعه 4000 متر مربع است و دارای چهار برج است که محل نگهبانی تفنگ چیان خارک بوده است. قلعه دارای 15 اتاق و یک حمام است که حمام دارای خزینه بوده و همیشه آب گرم داشته است
.

پوشش سقف از بوریا و چوب بسیار محکمی به نام چندل جهت تیرپوش استفاده شده است. اتاق ها از چوب ساج بوده و از ملاطی محلی به نام چاری نیز استفاده شده است. در قسمت پایین ساختمان زیر زمین هایی درست شده که مخصوص مرغ و خروس و قسمتی مربوط به نگهداری گندم و جو برای سال آینده بوده است. این ساختمان که در حقیقت حیاط اندرون خان بوده، دارای چندین قسمت مختلف می باشد. قسمت آشپزخانه، نان پختن، خدمت گزاران، قسمت مخصوص تهیه ماست و جمع آوری روغن و کره و قسمتی نیز مخصوص زندگی سپاهیان بوده است. ارتفاع ساختمان بیش از 7 متر است. این بنا از قلاع زیبای حاشیه خلیج فارس است که در بزرگی و وسعت چشم گیر است.

__________________

مجموعه حاج رییس - بوشهر این بنا مجموعه ای از پنج ساختمان تو در تو است که در اواسط دوره قاجاریه توسط تاجری سرشناس به نام آقای حاج عبدالرسول طالبی معروف به حاج رییس ساخته شده است.



موقعیت مکانی این بنا به دلیل انجام معاملات تجاری جهت خروج و ورود کالاهای تجاری از کشتی ها، نزدیک به دریا بنا گردید و فاصله آن تا دریا 6 متر است
.

در واقع قسمتی از این مجموعه بزرگ محل سکونت مالک و قسمت دیگری محل کار منشی ها بوده است. به تبع بافت قدیم بوشهر، مصالح به کار رفته، سنگ های مرجانی و گچ می باشد و در پوشش سقف از چوب های صندل و حصیری به نام بوریا استفاده شده است. در ساخت در و پنجره ها نیز از چوب ساج که محصول کشورهای آفریقایی بوده استفاده شده است. کثرت درب و پنجره های این بنا جهت کوران شدن هوا و خنکی فضای داخلی بنا در تابستان بوده است. در ضلع جنوب باختری این مجموعه، بنایی مرتبط با آن به نام سه کنجه وجود داشت که مراسم عزاداری و روضه خوانی و مجالس مختلف مذهبی در آن صورت می گرفت. متاسفانه این بنا به عللی تخریب شده است


چشمه آبگرم قوچارک - تنگستان این چشمه در مسیر جاده بوشهر - بندرعباس در 5 کیلومتری جنوب باختری اهرم از شکاف سنگ های آهک مارنی از زمین خارج می شود
.


آب این چشمه در ردیف آب های سولفات کلیسم همراه با منیزیم زیاد و کلرور سدیم ولرم است

کوشک اردشیر - دشتی این بنا بسیار شبیه به کاخ اردشیر در فیروزآباد است و از سنگ های نه چندان هموار که با ساروج به یک دیگر چسبیده اند ساخته شده است
.


زیر بنای کوشک به صورت صلیب بوده و بنا دارای طاق های گهواره ای شکل است. در قسمت بالای کوشک ستون سنگی ایی مشهود می باشد که احتمالا برای افروختن آتش، خبررسانی یا دیده بانی بوده است. این بنا که در تنگ ارم واقع شده به احتمال زیاد جای استراحت و محلی برای شکار در دشت بزپر بوده است

کاخ کوروش دشتستان - برازجان

این کاخ در سال 1350 به وسیله ی هیات باستان شناسی ایران حفاری شد.



با توجه به شیوه های معماری و استفاده از سنگ سیاه و سفید زمان احداث آن را به دوره کوروش بنیان گذار سلسله هخامنشی منسوب کرده اند. این کاخ که در جنوب خاوری برازجان و در کنار رودخانه خشک آردی قرار دارد یکی از پایگاه های مهم ایران دوره ی هخامنشی در ساحل خلیج فارس بوده است. کاخ برازجان بر طبق تحقیقاتی که شده در اواخر سلطنت کوروش ساخته و پرداخته شده است و از نظر حجاری و هنر معماری آن چنان که از پایه ستون ها و اشیاء کشف شده بر می آید جدیدتر و ظریف تر از پاسارگاد است. بنابراین می توان گفت که این بنا هنگامی ساخته شده که هنر اصیل حجاری و معماری عصر کوروش به تکامل رسیده است. متاسفانه به علت ناتمام ماندن بنا چنین به نظر می رسد که علل عقیم ماندن این کاخ مصادف با مرگ او به سال 529 پیش از میلاد است. بنابراین می توان تاریخ بنای کاخ برازجان را در همین حدود یعنی 529 ق. م دانست

کاخ سنگ سیاه - دشتستان کاخ سنگ سیاه؛ کاخی مربوط به عصر هخامنشی در 12 کیلومتری برازجان است که در حاشیه رودخانه دالکی که بعد از کاخ کوروش بنا شده و فاقد ظرافت ها و ترکیب خاص رنگ های سیاه و سفید کاخ های برازجان و پاسارگاد است
.



ظاهری کاخ سنگ سیاه از لحاظ سبک هنر معماری و ترکیب رنگ های سیاه و سفید و مشخصات ظاهری آن نشان می دهد که این کاخ بعد از برازجان ساخته شده است
.

کاخ سنگ سیاه دارای تالاری مرکب از 10 ستون است ، *در دو ردیف پنج تایی که به سبک و پلان و نقشه های مخامنشی ساخته شده و مخصوصا قابل انطباق با پاسارگاد و برازجان می باشد، اما در رعایت رنگ پایه ستون ها با این دومحل تفاوت دارد و استفاده از بست های دم چلچله ای بر روی یکی از پایه ستون های این کاخ قدمت آن را بعد از پاسارگاد و برازجان نشان می دهد. هم چنین این کاخ ظرافت کاخ کوروش در پاسارگاد و برازجان را ندارد.

__________________
کارون سرای دالکی - دشتستان در 23 کیلومتری شمال شهر برازجان در کنار راه قدیمی شیراز به بوشهر و در وسط شهر دالکی آثار زیبایی بر جای مانده ازاواخر دوره قاجار به نام کاروان سرای «دالکی» وجود دارد
.


این اثر ارزشمند به دستور مشیرالدوله والی وقت فارس و توسط شخصی به نام محمد رحیم بنا شد. این کارون سرا از جمله بناهای حیاط دار چهار ایوانی است که فرم رایج معماری وقت در آن رعایت شده است. حیاط مرکزی آن دارای ابعادی در اندازه 7/30 × 30/60 است. پیرامون کاروان سرا دو ردیف بنا وجود دارد که در بخش پیشین اطاق هایی موجود است که بدون واسطه به داخل حیاط راه می یابند. این اطاق ها یک اطاقک کوچک را نیز در پیش دارند. در بخش پشتی تالارهای ستون داری است که به منظور نگه داری چهار پایان یا اصطلاحا اصطبل ایجاد شده است. عمده مصالح تشکیل دهنده آن قلوه سنگ های رودخانه ای و ملات گچ است. در چهار گوشه بیرونی کارون سرا برج هایی قرار گرفته که به وسیله درگاه کوچکی به فضای داخلی کارون سرا راه پیدا می کردند. این برج های مدور دارای تزیینات گچ بری هستند. به منظور دید پاسداران کارون سرا، روزنه هایی در این برج ها منظور شده است. این بنا که در یک طبقه بوده در چندین مرحله مورد مرمت واقع شده است. لازم به ذکر است که این اثر تاریخی به شماره 2083 در شماره آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
گوردختر دشتستان - برازجان گور دختر یعنی دختر گبر یا زرتشتی در خاور جاده برازجان به کازرون قرار دارد که بنای آن دارای سقف و بدنه سنگی شبیه آرامگاه کوروش هخامنشی در مشهد مرغاب است
.


. این بنا یادآور عصر هخامنشی است و قدمت منطقه برازجان را تایید می نماید. گفته اند که این بنا آرامگاه دختر یا خواهر کوروش است. درخاور گور دختر بقایای کوشک اردشیر ساسانی دیده می شود.

گورستان باستانی - خارک در قسمتی از کوهستان جزیره خارک قبرهای زیادی وجود دارد که با توجه به عمق کم و سطح مدور برخی از آن ها، این قبرها را می توان به زرتشتیان نسبت داد
.


بر روی بعضی از قبرها که مدخل های کوتاهی دارند نقش صلیب وجود دارد که نشان می دهد که مسیحیان نیز مرده های خود را در آن ها به خاک می سپرده اند.

باستان شناسان حدود قبر را در گورستانی در قسمت خاوری جزیره شکافته اند که همگی به اواخر دوره ساسانی مربوط است در گور مردان شی هایی به دست نیامده ولی در قبر زنان شیشه های کوچکی که احتمالا در آن عطر می ریختند و هم چنین جواهرات کم ارزش همانند حلقه انگشتری و آینه های مفرغی پیدا شده است.

گورستان شغاب - بوشهر این قبرستان در جنوب بوشهر قرار دارد و اخیرا توسط اداره میراث فرهنگی کشف شده است
.


در این قبرستان اسکلت اموات در داخل خمره های بزرگ و کوچک نخودی رنگ مدفون شده اند که روی برخی از خمره ها نوشته ای نیز نقش بسته است. اشیاء کشف شده دیگر این قبرستان که در خمره های بزرگ و کوچک قیراندود قرار گرفته اند مشتمل بر تابوت های سنگی مکعب شکل و مهره های عتیق تزیینی است. این قبرستان به عیلامی ها تعلق دارد.

گورستان شغاب - بوشهر

این قبرستان در جنوب بوشهر قرار دارد و اخیرا توسط اداره میراث فرهنگی کشف شده است.


در این قبرستان اسکلت اموات در داخل خمره های بزرگ و کوچک نخودی رنگ مدفون شده اند که روی برخی از خمره ها نوشته ای نیز نقش بسته است. اشیاء کشف شده دیگر این قبرستان که در خمره های بزرگ و کوچک قیراندود قرار گرفته اند مشتمل بر تابوت های سنگی مکعب شکل و مهره های عتیق تزیینی است. این قبرستان به عیلامی ها تعلق دارد
.

بقعه شیخ منصور خزایی - دشتستان بقعه شیخ منصور خزایی در روستای زیارت شهرستان دشتستان واقع شده است. این اثر مربوط به دوره تیموریان است
.



تبار امام زاده علا الدین منصور معروف به شیخ منصور خزایی با هشت واسطه به امام علی االنقی (ع) می رسد. شیخ منصور خزایی به دنبال دشمنی خلفای عباسی با اولاد حضرت علی (ع) به همراه صد نفر در زمان خلافت ابومحمد حسن، سی و سومین خلیفه عباسی به ایران حرکت می کند. او پس از ورود به زیارت و مواجه شدن با محاصره والیان و حاکمان عباسی که از سوی خلیفه دستور گرفته بودند، کشته و در همان روستا به خاک سپرده شد. بقعه و بارگاه این امام زاده در زمان امیر تیمور لنگ گورکانی و توسط معماران سمرقندی ساخته شده است. این بقعه بنایی مستطیل شکل با گنبدی پلکانی بر فراز آن است که از قسمت زیرین تا بالا از تعداد پلکان ها کاسته شده و یک پله در راس هرم کم شده است. در محل این مقبره کتیبه ای سنگی متعلق به قرن هشتم هجری که نیاکان این امام زاده بر روی آن نوشته شده، موجود است.

__________________

برج قلعه خورموج - دشتی این برج بقایای قلعه عظیم «خورموج» است که در منطقه خورموج قرار دارد. سبک معماری آن سلجوقی است


این اثر از سبک قلعه سازی دوره ساسانی که با استفاده از طاق نماها و گچ بری در آرایش دیوارها و درون اتاق ها بنا شده است. قلعه خورموج یکی از آثار شکوهمند تاریخی استان بوشهر است که طی زمان تغییر یافته و رو به ویرانی گذاشته است و در حال حاضر یکی از برج های آن باقی مانده است.

برج خان - بندر ریگ گناوه برج خان در شهر بندر ریگ از بنادر استان بوشهر واقع شده است. بنای برج خان متعلق به خانعلی حیات داوودی است که قدمتی 230 ساله دارد و به اسم مالک برج معروف است
.



سبک معماری بنا؛ بیت میلانی است. نمونه این ساختمان در کشور های خلیج و ساختمان های بافت قدیم شهر وجود دارد. ساختمان دارای دو بخش اندرونی و بیرونی بوده و از نوع حیاط مرکزی است که اتاق ها اطراف و حوض در وسط حیاط تعبیه شده است. بنای برج دو طبقه است که در هر طبقه دارای دو اتاق به ابعاد 5×5 است و بین آن ها راهرو وجود دارد. جلو اتاق ها طارمه یا بالکن واقع است که با 14 ستون از نمای روبه رو نگه داشته شده است
.

پشت بام دارای سرستون هایی با گل میخ گلوله ای است که چون نگهبانی به نظر می رسند که روبه روی خلیج فارس به مراقبت از برج ایستاده اند. مصالح به کار رفته در ساختمان، سنگ های اسفنجی است که شامل فسیل ها، مرجان، گوش ماهی و صدف های دریایی است. ملاط به کار رفته ساروج و پوشش ساروج و پوشش سقف از چوب صندل(چندل) و بوریا است. تزیینات روی آن حکاکی شده است. هم چنین بنا دارای پرده کرکره های چوبی از پشت یعنی بیرون اتاق هاست. هلال های رنگی، زیبایی خاصی به ساختمان بخشیده است و نیز گره چینی های زیبای درها و پنجره ها و گنجه های دیواری جالب توجه است. گچ بری های زیبایی داخل بنا و در سر درها به کار رفته که شکل خاصی به ساختمان بخشیده است. قاب چوبی آیینه های نصب شده در اتاق ها و چوب لباسی و تزیینات چوبی که به شکل دم حیوانات و سربز کوهی می باشد، بر زیبایی ساختمان افزوده است
.

دژ برازجان دشتستان - برازجان دژ برازجان که در مرکز شهر برازجان قراردارد تا مدت های مدیدی به عنوان زندان مورد استفاده قرار می گرفت



در اصل کاروان سرایی از دوره قاجاریه است. این کاروان سرا ویژگی منحصر به فردی دارد و به همین جهت به عنوان یک اثر ملی به ثبت رسیده است


ریشهر - بوشهر ریشهر در 8 کیلومتری جنوب شهر بوشهر واقع شده است. قدمت آثار کشف شده آن به هزاره سوم تا هزاره اول پیش از میلاد می رسد
.


.
آثار مکشوف در سال های 1872 تا 1877 میلادی و نتایج اکتشافات باستان شناسان فرانسوی به سرپرستی پزار در سال 1914 میلادی که شامل کتیبه های میخی عهد «شو تروک ناخنوته» و آثار بناها و اشیا مفرغی و سفال های نقش داراست، نشان می دهد که ریشهرازهزاره دوم پیش از میلاد یکی از شهرهای مهم امپراتوری عیلام بوده است. از آجر نوشته های عیلامی معلوم می شود که این شهر در آن عصر به نام «لیان» خوانده می شده است. ظاهرا لیان به سبب موقعیت خاص جغرافیایی یکی از حلقه های ارتباطی تمدن های خاور و باختر دنیای قدیم بوده است چرا که مرزهای جنوبی فلات ایران به سبب هم جواری با دریا و سایر شرایط جغرافیایی به ساکنان فلات هند اجازه می داد که از آب های ساحلی، برای ارتباط تجاری با تمدن های ایران و دشت بین النهرین استفاده کنند. نام ریشهر خلاصه شده «ریوارد اردشیر» است
.

اردشیر بابکان شهرهای متعددی در زمان حکومت خود برپا نمود که در واقع ریوارد اردشیر یکی از آن ها می باشد که می توان گفت تجدید بنای همان شهر لیان بوده است. این شهر در دوران ساسانیان یکی از مهم ترین مراکز علمی و ادبی محسوب می شد و در آن جا جماعتی از دانشمندان و نویسندگان جای داشتند. ریشهر بعد از اسلام تا سده هایی چند رونق داشت. گفته می شود که این شهر در قرن شانزدهم در حدود دو هزار خانه مسکونی داشته و دو منطقه باستانی «تل پی تل» و «شاه نشین» نیز در همان حوالی ریشهر شناسایی شده اند. منطقه ریشهر در تاریخ 24 شهریور 1310 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
.

عمارت ملک - بوشهر این عمارت که به صورت مجموعه ساختمانی متعلق به یک قرن قبل است. در هشت کیلومتری شهر قرارگرفته است
.


مساحت زیربنای آن 4000 متر مربع بوده و در دوره قاجاریه توسط معماران فرانسوی با مصالح محلی احداث شده و درب و پنجره آن زیر نظر مهندسین فرانسوی ساخته شده است. عمارت متعلق به یکی از ثروتمندان بوشهر به نام محمد مهدی ملک التجاره بوده است. وی برای سفر تفریحی- تجاری به کشور فرانسه رفته و در آن جا کاخ یکی از وزرای قرن وسطی را می بیند و نمونه آن را در بوشهر پیاده می کند. این کاخ توسط م*****ین انگلیس اشغال شده و به صورت مقر نظامی آن ها در آمد. آن ها بعد از سال ها استقرار در این کاخ با ورشکست شدن ملک التجار(صاحب اصلی کاخ) لوازم نفیس آن را با قیمت کم خریداری کرده و با خود بردند. در اواخرسلطنت رضا شاه این عمارت که خوابگاه نظامیان شده بودف پس از چندین بار بازسازی رو به ویرانی نهاد و متاسفانه به خاطر وسعت زیاد هنوز مرمت نشده است

__________________

عمارت گلشن - بوشهر عمارت گلشن در منتهی الیه شمال بوشهر، پشت اداره بندر در خیابان ساحلی واقع شده است. فاصله آن تا دریا 10 متر است.


این عمارت در یکی از محله های قدیمی بوشهر به نام محله بهبهانی قرار گرفته که اطراف آن ساختمان های بافت قدیم وجود دارد. واقع شدن در کنار ساحل باعث وزیدن نسیم دریا و باد شمال به داخل ساختمان می شود. قدمت این بنا 170 سال است و مربوط به شخصی تاجر به نام آقای گلشن بوده و کاربری مسکونی – تجاری داشته، سپس توسط آقای مهربان خریداری شده است. عمارت متعلق به عهد قاجاریه بوده و نوع معماری بیت میلانی است که در نوع خود منحصربه فرد است
.

ساختمان از سه طبقه تشکیل شده است. طبقه اول شامل آب انبار، حمام، دست شویی، آشپزخانه و جای نگه داری خدمه و طبقات دوم و سوم جهت سکونت و پذیرایی و امور تجاری بوده است
.

عمارت گلشن از چهارطرف با پلکان حلزونی به پشت بام راه دارد. در طبقه سوم ضلع شمالی اتاقی ساخته نشده و این گوشه خالی است. این عمل به دلیل رساندن باد خنک شمال به داخل ساختمان بوده است. ساختمان دارای حیاط مرکزی و تمامی اتاق ها اطراف آن می باشند که همگی با درهای دو لنگه با هم اربتاط دارند. درب و پنجره ها از جنس چوب ساج و دریایی و پوشش سقف از چوب صندل است. سیستم خنک کننده ساختمان وجود درهای متعدد است. بیش تر اتاق ها پنج دری هستند و بین آن ها راهرو وجود دارد. این بنا با مساحت 1230 متر، پهنای 889 مترمربع و اعیان 1041 متر مربع در حال حاضر با کاربری اداری فرهنگی مورد استفاده می باشد و از سال 1365 تاکنون که توسط میراث فرهنگی خریداری شده مرتب مورد تعمیر قرار می گیرد. البته شکل اولیه ساختمان حفظ شده و فقظ مصالح پوسیده تعویض و مرمت شده و نمای بیرونی آن سفید کاری شده است

عمارت امیریه - بوشهر ساختمان اصلی بنا مربوط به دوره قاجاریه است که نخست به دستور امیر وقت جنوب معروف به سید حسین بلدیه در آن محل انجام وظیفه می کرده است
.


بنا از دو طبقه تشکیل شده است. در جلو ایوانی بزرگ وجود دارد که دارای دو درگاه ورودی است و در طبقه بالا بالکنی با جنس چوب است. وسط دو درگاه ورودی از داخل ساختمان اتاق بزرگ در دو طبقه درست شده است که احتمالا برای پذیرایی و یا کنفرانس بوده و دارای چشم اندازی زیبا به بیرون و منظره دریا می باشد. ساختمان دارای حیاط مرکزی و تمامی اتاق ها دورتا دور واقع شده اند که در هر طبقه ده اتاق وجود دارد. در گوشه خاوری راه پله ای برای رفتن به پشت بام ساخته شده است. جنس درها و پنجره ها از چوب ساج بوده و حفاظ آن ها در جلو می باشد. درها دو لنگه هستند و دارای نقش و نگار هستند
.

ورودی عمارت دارای چشم اندازی بسیار زیباست و پوشش سقف از چوب صندل یا چندل است. ستون های جلو ساختمان نیز از جنس چوب ساج است. در جهت جلوگیری از نفوذ رطوبت (به دلیل نزدیکی به دریا) و موریانه نخست اطراف ستون ها را با بید کنبال که از پوست درخت نارگیل درست می شود پیچانده و سپس روی آن را با گچ تزیین کرده اند. چوب های کنده کاری به کار رفته در طارمه و نقوش در و پنجره ها، گچبری سر در ها، کنده کاری و گوه های برنجی به کار رفته در درگاه ورودی از عوامل تزیینی بنا هستند. این بنا هم اکنون موزه مردم شناسی است. ساختمان توسط شهرداری بوشهر در سال 1378 مرمت و تعمیر شده است

عمارت تنگستانی - بوشهر عمارت تنگستانی در جنوب شهر بوشهر، محله بهمنی که جای خوش آب و هوای این بندر است، قرار گرفته است
.


این بنا متعلق به دوره قاجار بوده و از طرف ملک التجار به محمد باقر خان تنگستانی اهدا شده است. خاندان تنگستانی یکی از معدود خانواده های با نفوذ ومقتدر جنوب باختری ایران در چند سده پیش به شمار می رود. اولین بار در زمان نادر شاه افشار نام یکی از بزرگان خاندان تنگستانی آورده شده است. احمد شاه، خان تنگستانی در به قدرت رساندن کریم خان زند و رساندن سپاه به وی نقش عمده ای داشته است
.

مساحت بنا 20504 متر مربع که دارای پهنای 19804 متر مربع و اعیان 700 متر می باشد و ساختمان در وسط باغی وسیع و زیبا با پوششی از درختان نخل قرار گرفته است. آب انباری بزرگ در باغ احداث شده که آب ساختمان ها را تامین می کرده است. این آب انبار در زمستان ها از آب حاصل از ریزش باران پر و برای تابستان ذخیره می شده است. بنا از 6 اتاق پنج دری بزرگ تشکیل شده که در بین آن ها راهرو قرار گرفته است. هم چنین چهار طرف آن طارمه احاطه کرده که باعث گردش هوا در ساختمان شده و در تابستان های گرم هوای مطبوع و خنکی را باعث می شود
.

مصالح به کار رفته سنگ های مرجانی است که از کنار دریا کنده شده و مقاوم در برابر گرما و رطوبت هستند. ملاط گچ و ساروج نیز در آن به کار رفته است. پوشش سقف از چوب چندل بوده است. بنا کاربرد مسکونی داشته و هم اکنون به عنوان منزل مسکونی کارمندان میراث فرهنگی بوشهر مورد استفاده قرار می گیرد. این بنا به طور مداوم توسط میراث فرهنگی تعمیر و مرمت می شود

عمارت دهدشتی - بوشهر

این عمارت در شهر بوشهر، خیابان انقلاب، ضلع شمال باختری مسجد امام و پشت بانک مسکن شعبه مرکزی است و از لحاظ واقع شدن در بافت قدیم در محله کوتی است.


در عصر قاجار توسط حاج غلامحسین دهدشتی که تاجر روغن بوده احداث گردیده و به «عمارت دهدشتی» مشهور شده است. اسناد تجاری زیادی در این خانه پیدا شده که هم اکنون طبقه بندی شده و در سازمان میراث فرهنگی نگهداری می شوند. بعضی از اسناد به خط برجسته سیاق است و قدمت برخی از تمبرهای اسناد به 200 سال پیش می رسد. این تمبر ها مربوط به کشور های بریتانیا، هندوستان، آلمان و نیز تمبرهای عصر قاجاریه است
.

این ساختمان به لحاظ معماری از اهمیت فوق العاده خاصی برخوردار بوده و چهار طبقه دارد. اکثر ساختمان های بافت قدیم بوشهر دو طبقه و تعداد انگشت شماری سه طبقه بوده اند. عمده مصالح تشکیل دهنده آن را گچ، سنگ های مرجانی، آهک، چوب ساج و صندل تشکیل می دهند. پوشش سقف از چوب صندل است. سقف اتاق پذیرایی نقاشی رنگ و روغن شده که برگرفته از نقاشی اروپایی می باشد. تزیینات و گچبری بسیار زیبایی در داخل اتاق ها و سیستم در و پنجره ها به کار گرفته شده است که توجه هر بیننده ای را به خود جلب می نماید. هم چنین گره چینی هلال ها، درها، کنده کاری روی اتاق ها و پنجره های دیواری از عوامل تزیین است. شیشه های رنگی باعث تلطیف نور و زیبایی بیش تر ساختمان شده اند. ساختمان دارای چند ارسی زیبا با گره چینی و شیشه های رنگی است. عمارت دهدشتی کاربری تجاری- مسکونی داسته و اکنون نیز ممکن است به صورت موزه فرهنگ مورد استفاده قرار گیرد. این بنا از سال 1377 توسط میراث فرهنگی بوشهر مرمت شده است

غار چهل خانه - دشتستان

در شمال سعدآباد دشتستان بوشهر رشته کوهی است که مشرف به رودخانه شاپور است. در ارتفاعات این کوه تعدادی اطاق شبیه به غارهای صخره ای و حجاری شده دیده می شود که یک مجموعه*ی بسیار زیبا را تشکیل می دهند.


اندازه های داخلی آن ها در ابعاد گوناگونی است. به دلیل ضعف نوع جنسیت سنگ کوه بر اثر عوامل طبیعی و فرسایش مثل سیل دچار تخریب شده است. ورودی این دخمه به شکل ذوزنقه بوده و در داخل آن طاقچه هایی در اشکال مختلف تعبیه شده است. طبق کارشناسی های مختلف به عمل آمده این مجموعه یکی از مراکز ادیان بوداگری در روزگار گذشته بوده ولی به علت اینکه ادیان غیر ملی مانند بودایی در ایران پیشرفتی نداشته اند و این دین در ماوراالنهر و خراسان و بلخ به طور مختصر رایج بوده احتمال صدق چنین نظری ضعیف است. اما با توجه به اشراف آن به رودخانه و قرار گرفتن چهره آن به سمت مخاور احتمال بیش تری وجود دارد که یکی از مراکز ادیان رسمی و ملی ایران در عهد ساسانیان باشد. نظر دیگری که می توان اظهار کرد کاربری این مجموعه به عنوان آسایشگاه، قلعه فراموشی و یا نگه داری متهمان سیاسی است. مع الوصف این آثار نیازمند به تحقیقات و مطالعه گسترده تری جهت روشن شدن کاربرد واقعی و زمان احداث آن است
.

__________________

 

پنج شنبه 29/5/1388 - 10:4
ایرانگردی


مكان های دیدنی و تاریخی استان زنجان

استان زنجان از توانمندی های بالایی در زمینه توسعه صنعت جهانگردی و جلب گردشگر برخوردار است. جاذبه های طبیعی این استان شامل كوه ها، رودها، آبشارها، چشمه های آب معدنی، دریاچه های طبیعی و مصنوعی در شهرستان های مختلف استان پراكنده شده اند. رودخانه های بزرگ و مشهور با شعبات آن ها در كشتزارها و باغ های استان، چشمه های آب معدنی و آب سرد، غارهای تاریخی و طبیعی، مناظر زیبای كشتزارها و باغ ها از جمله جاذبه های طبیعی استان هستند كه هر بیننده ای را به تحسین وا می دارند.
با این كه تاریخ این منطقه فراز و فرود های بسیار به خود دیده و گاهی شعله های خشم و جنگ برگ های زیادی از تاریخ منطقه و حتی گاه تمام آن را در كام خود فرو برده است ولی به جهت عمق غنای هویت و فرهنگ این منطقه هنوز نیز استان زنجان امانت دار میراث فرهنگی ارزشمند و قابل ملاحظه ای است كه فرهنگ و هویت این سرزمین را به نمایش می گذارد
.
كاخ های با ارزش و قدیمی، مدرسه های تاریخی، مسجدهایی با معماری كم نظیر، بازارهای قدیمی، بقعه امام زاده ها، زیارتگاه ها و بناهای تاریخی و مذهبی با معماری های ارزشمند بخشی از این میراث شایان توجه هستند
.
برخی از بناهای موجود در استان هم چون بنای بزرگ و تاریخی سلطانیه دارای ارزش های درجه یك جهانگردی و شهرت جهانی هستند. این بنا كه یكی از بزرگ ترین و باشكوه ترین بناهای اسلامی محسوب می شود در خاور استان زنجان واقع شده است
.
برخی دیگر از بناهای تاریخی این استان با این كه از دیرینگی و قدمت چندانی برخوردار نیستند ولی به لحاظ معماری و كاربری از بناهای منحصر به فرد ایران به شمار می آیند و از جمله آن ها می توان بنای كم نظیر رختشوی خانه را نام برد.

پیشینه تاریخی

نام استان زنجان برگرفته از مركز استان یعنی شهر زنجان است. در مورد وجه تسمیه شهر زنجان تاكنون نظرات گوناگونی ازسوی پژوهشگران و نویسندگان ارایه شده است. قدیمی ترین نامی كه به این منطقه اطلاق شده است زندیگان به معنای اهل كتاب زند (معروف ترین كتاب آیین زردشتی ساسانی) و گان از پساوند اهل باستان است كه در دوره ساسانیان بر این منطقه گذاشته شده است.
گفته می شود بنای شهر زنجان در زمان اردشیر بابكان ساخته شده و در آن زمان نام شهین یعنی منسوب به شاه به آن اطلاق می شده است. از اواخر دوره قاجاریه به علت استقرارایل خمسه فارس نام خمسه نیز بر آن نهاده شد
.
یافته های تاریخی و كاوش های باستان شناسی كه در نواحی مختلف استان زنجان انجام گرفته گواهی بر قدمت تاریخی و دیرینگی آن است و آثار كشف شده در این محدوده استقرارهای انسانی از دوران پیش از تاریخ تا دوران اسلامی را در این منطقه ثابت می كند
.
در بیش ترمنابع موجود نویسندگان و پژوهشگران با استناد به یافته های باستان شناسی و متون تاریخی پیشینه تاریخی استان زنجان را در چهار مرحله دوران پیش از تاریخ تا دوران آغاز ادبیات شامل هزاره هفتم تا اوایل هزاره سوم پیش از میلاد، دوران آغاز ادبیات و دوران تاریخی شامل اوایل هزاره سوم تا اواخرهزاره دوم پیش ازمیلاد و دوران تاریخی جدید شامل اواخرهزاره دوم پیش از میلاد تا اوایل قرن هفتم میلادی و دوران اسلامی كه طول زمانی آن از قرن ۷ تا ۱۹ میلادی برابر با قرن ۱ تا۱۴ هجری قمری برآورد می شود مورد مطالعه قرار داده اند
.
یافته هایی كه از غار تاریخی گلیجك در۳۷ كیلومتری جنوب باختری شهر زنجان و در محدوده شهرستان ماه نشان به دست آمده حدود سی هزار سال قدمت دارند و گواهی بر قدمت تاریخی منطقه زنجان در دوران پیش از تاریخ تا دوران آغاز ادبیات است
.
در منطقه ایجرود واقع در جنوب باختری شهرستان زنجان آثاری از دوران آغاز ادبیات به دست آمده است. زیستگاه های انسانی منطقه ایجرود در هزاره سوم و دوم پیش ازمیلاد در هشت كانون باستانی و تداوم حیات آن ها تا هزاره اول قبل از میلاد حكایت از شكوفایی و تداوم تمدن فلات مركزی ایران در این ناحیه دارد
.
تاكنون ۶۵ كانون تاریخی در منطقه زنجان شناسایی و مورد بررسی قرار گرفته اند كه بیش تر این كانون ها در دره های زنجان رود شاهرود و قزل اوزن شناسایی شده اند. بررسی ها و مطالعات موجود بر وجود نوعی سفال خاكستری رنگ ساده كه با مهاجرت اقوام آریایی در منطقه مطابقت دارد گواهی می دهد
.
استناد به متون تاریخی نمایان گر آن است كه در اواخرهزاره دوم پیش از میلاد و در اثر فشارهای ناشی از كمبود منابع اقتصادی و كشاورزی و بروز جنگ های منطقه ای اقوامی از منطقه ماوراء النهر و حوزه دریاچه آرال به طرف باختر حركت كردند. گفته می شود كه تیره ای از این اقوام از طریق جنوب دریای خزر و به احتمال زیاد از دره سفید رود و از منتهی الیه شمال خاوری مرز طبیعی زنجان به این منطقه وارد شده اند البته گفته می شود كه مهاجمان برای ورود به فلات ایران از چند راه استفاده نموده اند. برخی دانشمندان معتقدند كه گروهی از اقوام یاد شده از طریق جنوب خاوری دریای خزر و پس از عبور از رود اترك و گروه دیگر پس از عبور از كنار دریاچه ارومیه وارد فلات ایران شده اند
.
مطالعاتی كه در مظاهر فرهنگی و تمدنی منطقه زنجان صورت گرفته تفاوت هایی را در این زمینه نشان داده است. تفاوت های موجود در آثار كشف شده در تپه حسنلو و جنوب دریاچه ارومیه با بقایای موجود در این نواحی و تراكم استقرارها و مشابهت اشیای تاریخی ناحیه خورین در باختر تهران و املش گیلان با آثار این منطقه گویای این مطلب است كه اقوام مهاجر از راه سوم كه دره سفید رود است به منطقه زنجان سرازیر شده اند
.
گفته می شود استقرار مهاجران در منطقه زنجان با آرامش صورت گرفته كه شاید تعداد اندك بومیان منطقه دلیل اصلی این امر بوده باشد.

روزنامه جوان

پنج شنبه 29/5/1388 - 10:3
ایرانگردی

 

هرمزگان

قلعه لشتان - بندرلنگه این قلعه در 6 کیلومتری خاور بندرلنگه قرار گرفته و تاریخ بنای آن سال 904 هجری قمری است. با توجه به تاریخ مذکور، گروهی معتقدند که ساخت این بنا به زمان سلطه و قدرت پرتغالی*ها بر خلیج فارس مربوط است.



جمعی نیز عقیده دارند این قلعه در عهد هخامنشی احداث شده و بیش از 2000 سال قدمت دارد. در حال حاضر به جز حصاربند و آثار مخروبه* دیوارها، اثر دیگری از ساختمان قلعه باقی نمانده است. در داخل قلعه لشتان چندین قبرستان، ده*ها برکه آب و انبار آذوقه و اثار فراوان دیگری بر جای مانده است. دخمه*های سنگی، شبیه به دخمه*های غار چهل خانه و دخمه*های فوقانی ارتفاعات شمالی بندر طاهری (سیراف) دارد
.

istta.ir

قلعه هرمز - قشم این قلعه که در ضلع شمالی جزیره هرمز و در ساحل دریا قرار دارد، مهم*ترین قلعه باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالی*ها بر سواحل و جزایر خلیج فارس است
.


این قلعه به فرمان «آلفونسسو آلبوکرک» دریانورد پرتغالی در سال 1507 میلادی ، در محلی موسوم به «مورنا» احداث شد. قلعه به شکل چند ضلعی نامنظم است. ساختمان آن بسیار محکم است و دیوارهایی به قطر 5/3 متر با چند برج به ارتفاع 12 متر دارد. تأ سیسات قلعه شامل انبارهای تسلیحات، آب انبار و اتاق*هایی با سقف هلالی است. در زمان شاه عباس که به استعمار پرتغالی*ها در ایران خاتمه داده شد،* این قلعه به دست امام قلی خان از سرداران شاه عباس فتح شد
.

قلعه هزاره (بی بی مینو ) - میناب تنها بنای تاریخی شهر میناب ، قلعه*ای موسوم به قلعه هزاره است . مردم بومی این قلعه را بی بی مینو می*نامیدند و معتقدند که در روزگاران گذشته دو خوار به نام*های «بی بی مینو» و «بی بی نازنین» این شهر را بنا کرده*اند
.





گویا در گذشته دو قلعه وجود داشت که یکی از قلاع ویران شده و تنها قلعه باقی مانده، به نام قلعه «هزاره» یا «بی بی مینو» شهرت یافته است. این قلعه تا اواخر دوره قاجار مرکز حکومت محلی بود و در اطراف آن، خندقی کنده شده بود در آن زمان همیشه صد سرباز مسلح در قلعه مستقر بوده و نگهبانی می*داده*اند. در حال از این قلعه حاضر مخروبه*ای باقی مانده است
"

قلعه پرتغالی*ها - قشم در انتهای شمال خاوری جزیره قشم یک قلعه قدیمی و مخروبه وجود دارد این قلعه را در سال 1030 هـ.ق (1621 میلادی) به دستور پادشاه اسپانیا، در مسیر بندر قشم ساخته*اند
.


این قلعه در سال 1622 به دست سپاهیان ایران فتح شد و تا امروز نیز آثار دیوار خارجی آن باقی مانده است.قلعه مذکور دو حصار و برج*هایی در چهار گوش دارد. در پشت حصار بیرونی قلعه، خندقی وجود داشته که اینک پر شده است. دیوار سازی قلعه با سنگ های مرجانی و سنگ لاشه و ملات گچ و ساروج به شکل بناهای عهد ساسانی انجام گرفته است. در میان خرابه*های قلعه هنوز هم تعدادی لوله زنگ زده توپ وجود دارد. چهار لوله از این لوله*ها را در اطراف در ورودی پاسگاه*های قدیمی قشم و لافت نصب کرده*اند و چند لوله توپ دیگر نیز به بندر لنگه حمل شده است


مسجد منبر کهنه - *بندرعباس این مسجد در باختر شهر بندرعباس واقع شده است . در بیرون محوطه مسجد از طرف خاور مقبره*ای وجود دارد که بر لوح آن نام صاحب مقبره که از علمای معروف آن دوره و امام جماعت بوده*؛حک شده است


لوح دیگری در عمارت مسجد وجود دارد که خوانا نیست و فرو ریخته است. ولی نام*های ائمه اطهار (ع) بر آن نقر شده و در آخر آن چنین نگاشته شده است بندرعباس «این مسجد عمارت حاجی باقر است و در ماه رمضان 1083 هـ.ق به پایان رسید» بنابراین مشخص می*شود مسجد مزبور در زمان صفویه بنا شده است و در آن زمان مورد استفاده قرار می*گرفت هاست. در سال 1332 حاج شیخ احمد گله داری ـ از تجار معروف ـ آن رامرمت کرده است.

...

قلعه خمیر - قشم این قلعه در نزدیکی بندر خمیر قرار دارد. از این قلعه امروزه به جز بقایای دو سر در شمالی و جنوبی و برج خاوری نیمه ویران آن، اثری بر جای نمانده است.



سر درب شمالی قلعه که اکنون در کنار کوچه تنگی ممتصل به شهر خمیر جای دارد، به صورت شکوهمندی از سنگ و گچ و به سبک قلعه*های اروپایی ساخته شده است . در چهار گوشه قلعه چهار برج بنا شده و بین هر دو برج یک برج کوتاه نیز ساخته شده است . در جنوب باختری قلعه ، عمارت دو طبقه*ای وجود دارد . در وسط قلعه آب انباری ساخته شده که باقی مانده است . از عمر این قلعه حدود یک قرن می*گذرد
.

مسجد و مناره ملک ابن عباس - بندرلنگه این مسجد قدیمی که در قسمت باختری شهر بندر لنگه و در نزدیکی دریا واقع شده است توسط شخصی به نام «حاج*محمدبن*عباس» در سال 1280 هـ.ق احداث و به یادگار گذاشته شده است


درحال*حاضر از تمامی بنای مسجد، یک شبستان بزرگ و نیمه ویران و یک مناره باقی مانده و مناره و شبستان این مسجد از نظر قدمت ساختمان با سایر بناهای تاریخی شهر یکسان نیست و سبک معماری آن ویژگی منحصر به فردی دارد. مناره مسجد که 22 متر طول و 5/3 متر قطر دارد از لحاظ سبک ساختمان با دیگر مناره*های ایرانی متفاوت است. طرح معماری بالای گل*دسته آن ترکیبی از طرح*های معماری هنری و ایرانی است و به شکل مارپیچ و ممانند مار حلقه شده*ای سر برافراشته و در بالای گنبد و بر انتهای گلدسته قرار گرفته است. ساختمان این مناره و محوطه آن با پنجره*های مشبک و کاملاً به سبک هندی چوب سازی شده است. کنده کاری*های روی چوب به صورت قوس*های تزیین و نماهای رواقی است. چتر سایبان روی مأذنه، تقلیدی از مرغان پر گشاده هندی است. شبکه*های*چوبی تحتانی آن مشبک و منطبق بر ترکیب*های کثیرالاضلاع هندی و از چوب است. سبک درب سازی آن ایرانی بوده و بقیه گل*دسته یعنی ستون استوانه*ای شکل و تزیینات آجرکاری و گچ*بری و ستون سازی زیر مأذنه دارای نقش و سبک دوران قاجار و متأثر از سبک معماری و تزییناتی دوران صفوی است. گچ*بری سقف شبستان و ایوان آن ، ترکیبی از قالب گیری و قطعات گل و بته است و نماسازی آن گچی است. در قسمت*های برجای مانده داخل بنا، به طور کاملاً آشکاری سبک نماسازی داخل معابد هندی به کار رفته است
.

مسجد کوشه - قشم وجود لوحه*ای به خط کوفی، در مسجد کوشه (سرشناس به برخ) ، در دشت مرکزی جزیره قشم ، بیان*گر آن است که این مسجد، در سال 244 هـ.ق تعمیر شده است
.



گمان می*رود این مسجد ، در پیش از اسلام، آتشکده بوده*که در زلزله سال 826 هـ.ق، خراب می*شود. گویا مسجد در زمان خلیفه دوم ساخته شده است


مسجد برخ - قشم ساختمان اولیه این مسجد، احتمالاً در سال*های اولیه اسلامی در خلال فتح جزایر و بنادر ایران به دست عمروبن عاص و به امر او در روستای کوشه قشم ساخته شده است
.



این مسجد در سال 244 هـ.ق یک*بار تعمیر شده و در سال 736 هـ.ق بر اثر زلزله منهدم شده است . پس از چندی در سال 737 هـ.ق توسط سلطان فتح الله نواده سلطان محمود که احتمالاً یکی از پادشاهان هرمز و یا لارستان بوده،* تجدیدبنا شده است. در محوطه اطراف مسجد،* گورستان وسیع و نخلستان*های متعدد جلب توجه می*کنند.در کنار مسجد برخ،* یک برکه دراز به صورت شمالی و جنوبی وجود دارد تا سال 1300 هـ.ق این مسجد در مرکز روستا قرار داشت و به عنوان مسجد جامع از آن استفاده می*شد. محراب مسجد در قسمت شمالی واقع شده و در بالای محراب آثار قابی از گچ دیده می*شود که در حدود 1 متر ارتفاع و 5/1 متر طول دارد. در حال حاضر فقط یکی از اضلاع این قاب بر روی دیوار باقی مانده است و سه ضلع دیگر آن فرو ریخته است ولی هنوز آثار آن پابرجاست. در این مسجد لوحی از چوب وجود داشته است که تاریخ بنا، انهدام و تعمیر مسجد بر روی آن قید شده بوده است. این لوح به تهران منتقل شده و در یکی از موزه*ها نگه*داری می*شود.

...

مسجد توران شاه - قشم به روزگار شورش مغول و هرج و مرج آن دوران، گویا طایفه*ای که رییس آن «توران» نامی بوده است، به جزیره قشم آمده و بارگاه، مسجد و حمامی و نام شاهی بر خود نهاده و به توران شاه، سرشناس شده است.


آبادی توریان، در جزیره قشم، یادگار آن دوره است. در مسجد توران شاه آبادی توریان، منبر چوبی آیینه کاری وجود داشته که به سال 1115 هـ.ق در اثر زلزله شدیدی که مسجد و بارگاه ویران شده*اند، منبر هم در زیر خاک دفن شده بوده است. پس از مدتی بارگاه و مسجد را می*کاوند و منبر را از زیر خاک بیرون می*آورند و شکسته*های منبر را در مسجد رمکان می*گذراند*که هنوز بر جای است

مسجد جامع - قشم مسجد جامع؛ بزرگ ترین و قدیمی*ترین مسجد قشم است که گفته می*شود از آثار «صوغیه» (همسر حاکم وقت) بوده و در سال 1202 هـ.ق ساخته شده است


طرح شبستان مسجد مستطیلی شکل است و در وسط آن، *در دو ردیف، شانزده ستون تعبیه شده است. داخل مسجد در جهت طولی از 7 دهانه و در جهت عرضی از 4 دهانه فرش انداز شکل گرفته است و محراب آن در وسط دیوار طولی جنوبی قرار دارد. پوشش سقف به کمک دیوارهای دو طرف و قوس*های تیزه*دار بر روی ستون*های 16 گانه استوار شده است. در حال حاضر نیز در این مسجد به طور مرتب در روزهای جمعه نمازهای جمعه و در اعیاد مذهبی برگزار می*شود


مسجد جامع گله داری - بندرعباس این بنا در محله اوزی بندر عباس واقع گردیده و بر طبق کتیبه سنگی آن در سال 1338 ه.ق توسط حاج شیخ احمد گله داری به جای مساجد کوچک*تری از قرن سیزدهم بنا گردیده است
.


این مسجد بر روی صفحه ای به ارتفاع 1/5 متر بنا گردیده و مشتمل بر صحن ایوان شبستان ستوندار ، ماذنه و شبستان زمستانی است. شبستان مسجد به صورت مربع دارای 16 ستون استوانه ای بر پایه مربع است. ستون ها و نیم ستون های مزبور توسط طاق هایی با قوس شکسته به همدیگر متصل شده و سطحی را برای پوشش تیر چوبی مسجد فراهم ساخته اند. پوشش شبستان به کمک تیرها و تخته های چوبی و اندود ضخیم گلی صورت گرفته است.در تعمیرات سال 1354 ه.ش سطح زیرین سقف با پوششهای جدید آگوستیک پوشانده شده است. در میانه ضلع باختری بنا محرابی به عمق حدود 1/30 و ارتفاع 4 متر با تزیینات زیبای گچی قرار گرفته است. در بدنه جنوبی این محراب محفظه ای برای نگهداری کتاب ها و اشیای دیگر تعبیه شده است. در اضلاع مختلف شبستان جمعا 19 درگاه با درهای چوبی و در جانب خاوری و جنوبی شبستان ایوان هایی با یک ردیف ستون ساخته شده است. تمام ستون ها به غیر از ستون*های*اصلی*در*راس*اضلاع* ? که*مربع*هستند–*ساقه*ای*اسؠ ? انه* ای دارند
.

تزیینات بنا منحصر به تزیین گچی قالبی و گچ*بری هایی است که در محراب سرستون ها و سطح زیرین طاق ها به کار رفته و از زیبایی خاصی برخوردار است. ازاره شبستان و ستون ها در دوره اخیر با قطعات سنگ نما پوشش یافته است.در زاویه شمال خاوری مسجد گلدسته*ای به ارتفاع 8 متر لا طرح استوانه ای و ماذنه ای بر بالای آن ساخته شده است. در گوشه جنوب خاوری صحن منبر و گلدسته ای پلکانی به جا مانده که کتیبه تاریخی بنا مورخ 1338 ه.ق است و نام بانی بنا در کنار محراب به دیوار نصب شده است. در زیر بنای مسجد شبستانی است که در زمستان ها مورد استفاده بوده است
.

مسجد جامع دلگشا - بندرعباس این بنا در محله دلگشا در کناره خیابان ساحلی بندر عباس واقع شده و ظاهرا بنای قدیمی آن در سال 175 ه.ق توسط زین العابدین ابوالقاسم اوزی بنا شده و در حدود سال 1354 ه ش به غیر از بخشی از شبستان آن کاملا تجدید بنا شده و گسترش یافته است


بنای قدیمی مسجد مشتمل بر شبستان ستون*دار با 12 ستون در میانه و ایوان های ستون*داری در سه جبهه باختری، جنوبی و خاوری بوده است. از این بنا تاکنون بخش ستون*داری در میانه شبستان جدید باقی مانده که تنها قسمت درخور توجه و مطالعه بناست. این بخش از شبستان دارای 12 ستون با ساقه*ای استوانه*های و پایه*ای مکعب است که ستون ها در بالا توسط قوس های جناغی به هم*دیگر اتصال یافته و زمینه را برای برپا داشتن مسطح تیر پوش فراهم ساخته اند. ساقه و پایه ستون ها در تعمیرات اخیر با قطعات سنگ نما پوشش یافته است. سر ستون ها و بخش های فوقانی آن ها دارای تزیینات گچی است. بخش های جدید بنا و خاصه نمای بیرونی آن فاقد اصالت تاریخی و هنری است


مسجد حاجی خداداد - بندر لنگه این بنا در ادامه بازار بندر لنگه واقع شده و از آثار دوره قاجاریه است. بنای مسجد خداداد مشتمل بر صحن، ایوانی با دو ردیف ستون و شبستانی با یک ردیف ستون چهارتایی است
.


پوشش ایوان، تیر و چوبی است. اما پوشش شبستان برخلاف دیگر مساجد قدیمی بندر لنگه و بندر عباس به وسیله طاق و گنبد صورت گرفته است. سطح زیرین این گنبدها به شیوه خاصی با تزیینات گچی به صورت مربع های متداخل تزیین و نماسازی شده است. مصالح مورد استفاده در بنا سنگ و گچ در مواردی از جممله پوشش بیرونی گنبدها آجر است. تزیینات بنا منحصر به تزیینات گچی و گسترده است
.

مسجد خالدی سلطان العلما - بندرلنگه این بنا در محله بلوکی بندر لنگه واقع شده و بنای اولیه آن از آثار دوره زندیه است که در دوره اخیر بازسازی شده و گسترش یافته است
.



در مجاورت مسجد مدرسه علوم دینی سلطان العلما تاسیس 1336 ه. ق ویژه اهل تسنن – واقع شده است. بنای مسجد بر روی سطح مرتفع تری از زمین های اطراف ساخته شده و مشتمل بر صحن شبستان و ایوان های ستون*دار است. ورودی صحن مسجد از جبهه خاوری است و در آن اب انبار و حوض جهت وضو تعبیه شده است. شبستان مسجد دارای دو ستون اصلی در میانه و دو نیم ستون در میانه اضلاع شمالی و جنوبی است. پوشش مسطح تیر و چوبی این شبستان بر روی ستون های میانی و جرزهای کناری قرار گرفته است. تزیینات منحصر به آرایه های گچی است. در جبهه جنوب خاوری حیاط اصلی مسجد ماذنه ای ساخته شده است
.

مسجد دژکان - قشم این مسجد در نزدیکی بندر خمیر، در روستای دژکان واقع شده و تاریخ بنای آن مشخص نیست. در ساختمان این مسجد، از سبک معماری و شبستان مسجد علی بندر لنگه تقلید شده است


شبستان و ستون*های آن از جهت به کار بردن قطعات سنگ تراشی شده و نقوش گل و بوته قابل ملاحظه است. پوشش تزیینی تاق و سردر*ب ها و زینت کاری رواق ها با قطعات سنگ تراشیده آهکی فوق العاده جالب و ظریف صورت گرفته است. نقوش این رواق*ها ازسبک نقش و نگار هنری تایید گرفته است
.

istta.ir

مسجد دژگان - بندرلنگه این بنا در آبادی دژگان – از توابع بندر لنگه – واقع است. این مسجد از لحاظ ساختمانی، تقلیدی از سبک ساختمانی مسجدعلی بندرلنگه و ملاعلی کوشنکار است


بخش اصلی مسجد شبستانی ستون دار است که از نظر تزیینات زیبای سنگی قابل مقایسه با تزیینات دو مسجد یاد شده است. به خصوص پوشش طاق سردرب های آن و زینت کاری رواق ها با قطعات سنگ تراشیده آهکی فوق*العاده جالب و ظریف است. در خصوص تاریخ ساخت بنا اطلاع دقیقی در دست نیست
.

معبد هندوها - بندرعباس ساختمان این معبد در سال 1310 هجری قمری در زمان حکومت محمدحسن خان سورالملک احداث شده است
.



اساس ساختمان این معبد عبارت از یک اتاق چهار گوش میانی است که بر روی آن گنبدی قرار گرفته است. سبک معماری این گنبد را مقرنس*های پیرامونی آن نه تنها از دیگر گنبدهای موجود در سواحل خلیج فارس، بلکه از گنبدهای سراسر ایران متفاوت می*سازد. طرح این بنا کاملاً از معماری معابد هندی متأثر است. این معبد از جمله نشانه*های معدود تاریخی بندرعباس است که توجه هر تازه*واردی را به خود جلب می*کند و امروزه در کنار یکی از خیابان*های اصلی شهر قرار دارد



نیایشگاه میترا - قشم در 15 کیلومتری شهر قشم ، در مسیر راهی که به منطقه باستانی خربر یا خوربس و سپس به بندر سوزا منتهی می*شود، یک رشته کوه طولانی وجود دارد که دل آن معماری صخره*ای شگفتی قرار دارد
.



ورود به این فضای صخره*ای از طریق روزنه*های غار مانندی ممکن است که تعداد آن*ها به 9 روزن در سه ردیف می*رسد. این تالار محل به جای آوردن مراسم مذهبی ویژه*ای برای بزرگداشت درگذشتگان و به احتمال بسیار قوی مرکز پرستش «ایزدمهر»* یا «میترا» بوده است. بررسی اجمالی و جزیینات داخلی آن نشان*گر ساخت آن در دوره مادها است این مجموعه از نظر نماسازی با معبد یا آرامگاه صخره*ای «کلات خورموج» در دامنه کوه مند بوشهر شباهت بسیار دارد هم*جواری این محل با شهر باستانی خربر نشان می*دهد در دوره مادها یک تمدن بزرگ پیشرفته در جزیره قشم وجود داشته است.

 

پنج شنبه 29/5/1388 - 9:59
ایرانگردی

 

مکان های دیدنی و تاریخی
استان آذربایجان غربی از نظر طبیعی و تاریخی از مناطق برجسته ایران است. وضعیت اقلیمی، زمین شناسی و توپوگرافی استان باعث ایجاد عارضه های طبیعی بسیاری در آن شده است که برخی از آن ها دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند. برخی از جاذبه های طبیعی این استان عبارتند از: دریاچه ارومیه که شورترین و بزرگ ترین دریاچه داخلی ایران و بزرگ ترین آبگیر دایمی آسیای باختری است، جزایر داخلی دریاچه ارومیه که زیستگاه نادرترین پرندگان هستند، پارک ملی دریاچه ارومیه که یكی از 59 منطقه ذخایر طبیعی جهان و دارای لوح مخصوص پارک ها است، مناطق حفاظت شده حیات وحش و چشمه های متعدد آب گرم که بیش تر خاصیت درمانی دارند، تالاب ها، رودخانه ها، آبشارها و غارهای مختلف از جمله غار معروف کرفتو
.
پیشینه تاریخی و سابقه کهن فرهنگی استان؛ سبب وجود جاذبه های تاریخی, جاذبه های اجتماعی و فرهنگی بسیاری در منطقه شده است. مكان های تاریخی و مذهبی موجود در استان؛ گویای بخشی از تاریخ مذهبی این منطقه است. مسجد جامع ارومیه از مسجدهای قدیمی استان به شمار می آید. کلیساهای قدیمی زیادی نیز در سطح استان وجود دارند که از جاذبه های دیدنی آن به شمار می آیند. كلیسای مارقویا یكی از قدیمی ترین ابنیه مذهبی است و منسوب به حضرت قوما یكی از دوازده حواریون مسیح است. كلیسای قدیمی ماریوخنه و آتشكده آذرگشسب به همراه بازارهای قدیمی با سبک معماری خاص، تپه های باستانی که قدمت برخی از آن ها به هزاره های پیش از میلاد می رسد، شهرها و دهستان های تاریخی و قدیمی مانند تپه های باستانی روستای حسنلو، قلعه های تاریخی، پل های قدیمی، گورستان ها و قبور شعرا، عرفا و سیاست مداران که جزو مناطق دیدنی استان به شمار می آیند به همراه زندگی ایلی جذاب با صنایع دستی كم نظیر، در مجموع گویای توان بالای توریستی منطقه آذربایجان غربی هستند
.

صنایع و معادن

صنایع استان آذربایجان غربی در زمینه های مواد معدنی و مواد اولیه موجود دراستان بر پا شده اند. معادن این استان شامل معادن مصالح و سنگ های ساختمانی، گرانیت، ‌تراورتن، نمک آبی، نمک سنگی، میكا، زرنیخ، تالک، خاک نسوز و پوكه معدنی است كه هم اكنون بهره برداری می شوند. هم چنین ذخایری از مواد معدنی سرب, روی, طلا در تكاب، ذغال سنگ در میاندوآب و خاك نسوز در بوكان كشف شده و آماده بهره برداری می شوند. هم چنین اقداماتی جهت شناسایی معادن سیلیس و مواد معدنی فلزی و غیر فلزی در استان صورت گرفته است
.
استان آذربایجان غربی یكی از كانون های مهم صنایع دستی ایران است. دراین استان انواع فرش، گلیم، ‌‌پارچه های دستی و صنایع چوبی تزیینی تولید می شود و علاوه بر آن كارگاه های صابون سازی، شمع سازی و چاقوسازی نیز درسطح استان به كار مشغولند. از میان محصولات یاد شده, بافته های دستی و صنایع چوبی مانند انواع مجسمه های حیوانات‌، انواع وسایل بازی شطرنج، تخته نرد، جعبه و میز آرایش بانوان و انواع نقاشی روی چرم دارای معروفیت ملی است
.

کشاورزی و دام داری

استان آذربایجان غربی یكی از مناطق مستعد كشاورزی در ایران است. با وجود این که این استان تنها 6/2 درصد مساحت ایران را در بر می گیرد، اما اراضی آن بیش از 6 درصد كل اراضی مزروعی كشور را شامل می شود. ویژه گی ها و خصوصیات طبیعی واقلیمی استان بر توان بالقوه كشاورزی منطقه افزوده است. گندم و جو و محصولات باغی چون سیب و انگور از جمله مهم ترین تولیدات كشاورزی استان آذربایجان غربی است
.
وجود ایلات و عشایر كه تامین معیشت آن ها در درجه اول از طریق دام داری و در درجه دوم با كشاورزی انجام می گیرد؛ در رونق دام داری استان تأثیر به سزایی داشته است. استان آذربایجان غربی با توجه به وجود مراتع نسبتا خوب خود توانسته نقش مهمی را در دام داری كشور ایفا نماید. دام داری در این منطقه به صورت صنعتی و سنتی رواج دارد و امروزه گرایش به سمت واحد های صنعتی در این استان افزایش چشم گیری داشته است. این استان در زمینه پرورش طیور نیز دارای نقش فعالی است كه این فعالیت نیز به صورت صنعتی و سنتی رواج دارد. هم چنین بیش از 250000 كندوی زنبور عسل که نزدیک به چهار پنجم آن ها مدرن هستند در سطح استان آذربایجان غربی به تولید عسل مشغولند. استان آذربایجان غربی در زمینه پرورش ماهی نیز فعال است و واحدهای متعدد استخر پرورش ماهی دراستان وجود دارد كه به پرورش ماهیان گرم آبی و ماهیان سرد آبی اختصاص یافته اند. علاوه بر پرورش ماهی, صید ماهی نیز از سدهای ارس، مهاباد و سایر سدها، رودخانه ها و آبگیرهای طبیعی استان صورت می گیرد
.

وجه تسمیه و پیشینه تاریخی

سرنوشت تاریخی آذربایجان شرقی و غربی و وجه تسمیه نام آن ها بسیارشبیه هم است. آذربایجان را با توجه به پیشینه تاریخی کهن اش، در زبان های مختلف به نام های گوناگون کمابیش مشابهی نامیده اند. در فارسی میانه «آتورپاتكان»، در آثار كهن فارسی«آذربادگان»‌ یا «‌آذربایگان»، و در فارسی كنونی «آذربایجان» نامیده شده است. هم چنین در یونانی «آتروپاتنه»‌، در بیزانسی «آذربیگانون»، در ارمنی «آتراپاتاكان»، در سریانی «آذربایغان»‌ و در عربی «آذربیجان»‌ گفته اند. تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم «ماد» درآمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمت های غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف كرد. مقارن این ایام دولت هایی در اطراف آذربایجان وجود داشت كه از آن جمله می توان به دولت «آشور» در شمال بین النهرین، دولت «هیئتی» در آسیای صغیر، دولت «اورارتو» در نواحی شمال و شمال غرب، اقوام «كادوسی» در شرق و «كاسی» ها در حوالی كوه های زاگرس اشاره كرد
.
بعد از تاسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد كوچک (درمقابل ماد بزرگ) ‌معروف شد و مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، ‌اصفهان و كرمانشاه بود. به عبارت دیگر ولایاتی كه در قرون اولیه اسلامی به ناحیه‌ جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را در بر می گرفت. بعد از حمله اسكندر مقدونی به ایران، ‌سرداری به نام «آتورپات» در آذربایگان از اشغال آن توسط یونانیان ممانعت به عمل آورد. از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتكان معروف شد. آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام نمود. در طول دوره‌ حكومت سلوكی ها، ناحیه آتورپاتكان هم چنان مستقل ماند و یونانیان و جانشینان اسكندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانی را در آن محل اشاعه دهند. آذربایجان در این زمان پناهگاه زردشتیان و تكیه گاه فرهنگ ایرانی در مقابل فرهنگ یونانی شد. حكومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشكانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست كماكان استقلال خود را حفظ كند
.
اردشیر بابكان - مؤسس سلسله ساسانی – با استیلا برحكم رانان آذربایجان این منطقه را در زمره امپراتوری بزرگ ساسانی در آورد. در دوره ساسانی معمولاً‌ یكی از مرزبانان را به حكومت آذربایجان می گماردند. در اواخر آن دوره حكومت آذربایجان در دست خاندان «فرخ هرمزد»‌ بوده پایتخت آن « شیز»‌ یا «‌گنزب»‌ نام داشت كه مطابق با ویرانه های لیلان در جنوب شرقی دریاچه ارومیه گزارش شده است
.
پس از فتح آذربایجان به دست اعراب، قبایل عرب از بصره، كوفه، شام و یمن برای سكونت به آن جا روی آورده با خرید زمین های وسیع، ‌‌كشاورزی را گسترش داده و افراد بومی را رعیت خود ساختند. امرای عرب برای حفظ زمین ها و احتمالاً‌ رعایای مسلمان خود، از حملات دیگر مردم آذربایجان كه به اسلام نگرویده بودند، باروهایی در اطراف املاك وسیع خود می كشیدند كه به تدریج داخل این باروها به صورت شهرهای نسبتاً‌ مهم درآمد
.
در سال ۱٩٨ هـجری - قمری بابک خرم دین با استفاده از ضعف خلافت مرکزی مأمون - خلیفه عباسی که درخراسان به سر می برد - قیام کرده قسمت های مهمی از شمال شرقی آذربایجان را دراختیار گرفت. از این پس، از ‌سلطه دستگاه خلافت برآذربایجان تا حد زیادی کاسته شد. بقایای قلعه بابک بر بلندای کوهی در نزدیکی کلیبر واقع در آذربایجان شرقی هنوز باقی است
.
سلسله های ایرانی بعد از اسلام مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان كه از شرق ایران برخاسته حكومت های مستقلی تشكیل دادند، هیچ گاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربایجان برسانند. دراین مدت كه از سال 205 هجری قمری (تأسیس سلسله طاهریان)‌ شروع و تا سال 429 هـ‌ ق (‌آغاز حكومت سلجوقیان)‌ ادامه می یابد، حكومت های محلی متعددی قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند. آخرین حكام مقتدر این ایالت، ‌ساجیان (317 ـ 276 هـ‌. ق) بودند كه آن ها نیز عاقبت بر ضد خلفا قیام كردند. پس از سقوط ساجیان، سلسله های محلی دیگری در آذربایجان به قدرت رسیدند كه از آن جمله می توان از روادیان نام برد. در دوران حكومت ساجیان ‌(بنی ساج) ‌و حكومت بعد از آن حكم رانان قسمت شمالی رود ارس به حكام آذربایجان خراج می دادند كه از معروف ترین آنها شیروان شاهای، ‌خداوندان شكی، حكام گرجستان، روادیان و حكام ارمنستان بودند
.
در آغاز قرن پنج هجری (یازدهم میلادی) ‌تركان «غز» به فرماندهی سلجوقیان، نخست با دسته های كوچك و سپس به تعداد بیش تر، راهی آذربایجان شده آن جا را به تصرف در آوردند. در 531 هجری (1136 میلادی)‌ آذربایجان به دست«اتابك ایلدگز»‌ (‌الدگوز) افتاد كه تاحمله كم دوام جلال الدین خوارزم شاه (31 ـ ‌1225 م، 28 ـ ‌622 هـ‌. ق) ‌وی و اولادش بر آذربایجان حكومت كردند. با حمله مغولان و ورودهلاكوخان ایلخان (1256 م، 654 هـ. ق)‌، ‌آذربایجان مركز شاهنشاهی بزرگ وی شد كه از آموی تا شام امتداد داشت. با ضعف ایل خانان مغول، امرای مستقلی در آذربایجان قدرت یافتند که از آن جمله می توان به جلایریان، ‌چوپانیان و تركمانان اشاره كرد
.
پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوی (‌1502 م، ‌907هـ. ق)‌ این سرزمین سنگر گاه اصلی و مركز عمده‌ گرد آوری قوای نظامی برای شاهان صفوی شد. در زمان صفویه آذربایجان محل جنگ های خونین میان سپاهیان ایران وعثمانی بود. پس ازسقوط دولت صفویه، نادر شاه افشار با کوتاه کردن دست عثمانیان از آذربایجان و یک پارچه کردن ایران، در دشت مغان رسماً تاجگذاری كرد. كریم خان زند در سال 1175 هجری (1755 میلادی)‌ آذربایجان را از دست خان های محلی كه پس از مرگ نادر شاه قیام کرده بودند، باز پس گرفت. اما پس از مرگ او بار دیگر خوانین محلی سر برآوردند، تا این كه آغا محمد خان قاجار در سال 1205 هجری(1785 میلادی) ‌موفق شد كه آذربایجان را مطیع حکومت مرکزی كند. این منطقه كه هم اكنون یكی از مناطق آباد و پررونق جمهوری اسلامی ایران است در سال 1316 به صورت استان مستقل درآمد كه در برگیرنده شهرها, دهستان ها و روستاهای بسیاری است
.

مشخصات جغرافیایی

آذربایجان غربی از نظر جغرافیایی بین 35 درجه 58 دقیقه تا 39 درجه و 47 دقیقه پهنای شمالی و 44 درجه و 2 دقیقه تا 47 درجه و 23 دقیقه درازای خاوری قرار گرفته است. آذربایجان غربی در شمال باختری ایران قرار داشته و از شمال به كشورهای جمهوری خود مختار نخجوان و ارمنستان، از باختر به كشورهای تركیه و عراق، از جنوب به استان كردستان و از خاور به استان های آذربایجان شرقی و زنجان محدود می شود. طول مرز آبی و خاكی این استان با كشورهای همسایه، مجموعا 823 كیلومتر است. این استان از طرف شمال نزدیك به 135 كیلومتر، مرز آبی رودخانه ارس با نخجوان و ارمنستان و از طرف شمال و باختر نزدیک به 488 كیلومتر مرز خاكی با كشور تركیه دارد. هم چنین از طرف باختر نزدیك به 200 كیلومتر مرز خاكی با كشور عراق دارد
.
رود ارس مرز ایران و جمهوری های نخجوان و ارمنستان را در آذربایجان غربی در بر می گیرد كه از محل تلاقی قره سو به ارس، شروع و در محل به هم پیوستن آق چای به ارس خاتمه می پذیرد. بخشی از این مرز طبیعی را دریاچه ارس - كه در پشت سد ایجاد شده- و بخش دیگر را قزل قشلاق از طرف جمهوری نخجوان تشكیل می دهد
.
استان آذربایجان غربی طولانی ترین مرز داخلی را با استان آذربایجان شرقی دارد. این مرز از پیوستن رود آق چای به ارس در باختر جلفا شروع شده، پس از عبور از خاور رود مزبور و قطع راه مرز به بازرگان و ناحیه ولدیان خوی و راه آهن ایران - تركیه، دریاچه ارومیه را كه مرز طبیعی دو استان است، در جهت شمال باختری به جنوب خاوری پشت سر گذاشته، در جنوب دریاچه، این امتداد در جهت جنوب خاوری مسیر زرینه رود «جغتو» از میان مراغه و میاندوآب، چاراویماق هشترود و صایین قلعه و تكاب عبور نموده و در مرز زنجان خاتمه می یابد. مرز آذربایجان غربی و كردستان جهت باختری - خاوری داشته و از دره رود كلوی زاب کوچک شروع شده و پس ازعبور از میان نواحی سردشت، بانه، بوكان، سقز و قطع شاخه های سیمینه رود و دریاچه زرینه رود و عبور از جنوب تكاب در چهار طاق در نقطه اتصال سه استان زنجان، كردستان و آذربایجان غربی خاتمه می یابد. استان آذربایجان غربی كم ترین طول مرز را با استان زنجان دارد كه از طریق منطقه تكاب به ماه نشان از استان زنجان اتصال پیدا می كند و جهت آن شمال باختری - جنوب خاوری است و بیش تر این ناحیه نیز از كوه های مرتفع پوشیده شده است
.
استان آذربایجان غربی که مرکز آن شهر تاریخی ارومیه است، براساس آخرین تقسیمات كشوری دارای 14 شهرستان بوده كه عبارتند از: ارومیه، اشنویه، بوكان، پیرانشهر، تكاب، چالدران (سیه چشمه)، خوی، سردشت، سلماس، شاهین دژ، ماكو، مهاباد، میاندوآب، نقده. این استان در بر گیرنده شهرستان ها, شهرها, دهستان ها و روستاهای متعددی بوده و بر اساس آخرین سرشماری سراسری سال 1375 كشور, جمعیت آن 2496080 نفر برآورد شده است
.


مکان های دیدنی و تاریخی - ماکو
شهرستان ماکو دارای چشم اندازی کوهستانی است و مراتع سرسبز دامنه کوه های آن را فرا گرفته اند. چشمه های آب گرم، آبشارها، مناطق حفاظت شده و شکارگاه های منطقه به همراه کلیساهای قدیمی مانند قره كلیسا (كلیسای طاطاووس)، کاخ ها و عمارت ها از جمله كاخ باغچه جوق و عمارت كلاه فرنگی ماكو، پل ها صخره ها، گورستان ها، مقبره های قدیمی، قلعه ها و شهرهای باستانی چون: شهر اورارتویی بام فرهاد از جاذبه های طبیعی و تاریخی مهم منطقه هستند.

صنایع و معادن
صنایع شهرستان ماکو محدود به صنایع دستی و صنایع کوچک کارگاهی است. این منطقه در مسیر توسعه قرار دارد و هنوز صنعت بزرگ و قابل توجهی در آن دیده نمی شود
.

کشاورزی و دام داری

شهرستان ماكو یک منطقه كشاورزی است و محصولات كشاورزی آن غلات، حبوبات، پنبه، كرچک و كنجد است. تره بار، سیب، انگور، گلابی، ‌گردو و بادام از دیگر محصولات شهرستان بوده و آب كشاورزی از رودها و قنات و چاه های عمیق تامین می شود.

وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
ماكو به زبان ارمنی به معنی چراگاه است و از این رو به آن ماكو گفته اند كه چراگاه های بزرگ در پیرامون اش وجود داشته است. شهر ماكو در درازی تاریخ به اسامی مختلفی یاد شده كه به شرح زیر است: به روایتی اسم قدیمی ماكو «شاوار شان» بود كه از كیارستان كه امروز به نام «سیاوش» معروف است، اخذ شده است. هم چنین اسم ماكو را «آرتاز»، «قلعه قبان» و «روساومكی» (محل مرتفع گوسفند و آغل زمستانی) نیز می گفتند كه احتمالا به همان دلیل خوبی مراتع، از طرف ارامنه منطقه نام گذاری شده بوده است. اما برخی بر آنند كه ماكو در اصل میان كوه بوده، بر اثر استفاده زیاد «ه» حذف شده، میان کوه و سپس ماكو گفته شده است. شهر قدیم ماكو که تا زمان شاه عباس دوم صفوی باقی و آباد بوده، در دامنه كوه بنا شده بود. شهر ماكو یكی از قلاع محكم سرحدات ایران و عثمانی محسوب می شد، ‌چنان كه در سنه 1045 هجری، سلطان مراد چهارم عثمانی، قره مصطفی پاشا، - یكی از سرداران معروف خود - را برای خرابی قلعه نظامی این شهر مامور كرد، که با مرگ سلطان مراد چهارم این دستور عملی نشد. در زمان صفویه نیز قلعه نظامی ماكو برای دولت ایران و قلعه كاتور در ایالات وان برای دولت عثمانی اهمیت خاصی داشت
.
در سال 1052 هـ . ق به فرمان شاه عباس دوم قلعه ماكو را به علت آن كه پناه گاه مفسدان شده بود ویران ساختند. شهر ماكو علاوه بر آن كه از نظر ساختار فیزیكی شهر جالب توجهی است، دارای آثار متعدد باستانی و تاریخی نیز است. این منطقه در طول وسعت پیدا كرده زیرا در جنوب و شمال آن دو رشته كوه به نام قیه (یا ساری داش) و سبد قرار دارد و شهر را چون حصاری در بر گرفته اند. شهر در دره ای كه توسط این دو كوه به وجود آمده قرار دارد و در وسط شهر رودخانه ای به نام «زنگمار» جاری است. كوه در قسمت خاوری رودخانه، مستقیماً فرود آمده و در قسمت باختری تا حدود 200 متر از سطح رودخانه ارتفاع می گیرد، به طوری كه قسمتی از كوه، شهر را مانند چتری در پناه خود جای داده و شهر به طور نیم دایره در پناه این كوه قرار گرفته است. در ارتفاع اطراف شهر قلاع قدیم دیده می شود و در كوه قیه غار وسیعی است كه دارای آب جاری بوده و عده زیادی را می توان در آن جای داد ورود به آن مشكل است
.


مکان های دیدنی و تاریخی- ارومیه
شهرستان ارومیه یکی از مهم ترین مناطق آذربایجان است که وجود جاذبه های متعدد طبیعی و تاریخی، آن را از نظر گردشگری برجسته و قابل توجه نموده است. پارک ملی دریاچه ارومیه، چشمه های متعدد منطقه که خاصیت درمانی دارند، مناطق حفاظت شده، کوه های سر به فلک کشیده، مراتع ییلاقی و از همه مهم تر دریاچه ارومیه به همراه جزایر متعدد داخل آن و زیستگاه های پرندگان عمده ترین جاذبه های طبیعی شهرستان ارومیه هستند. هم چنین پیشینه ی غنی و تاریخ پر فراز و نشیب منطقه نیز باعث ایجاد اماکن و بناهای تاریخی متعددی در این ناحیه شده است. مساجد زیادی نیز در این منطقه وجود دارند که برخی از آن ها مانند مسجد سردار ارومیه از جمله آثار دیدنی منطقه به شمار می روند. کلیساهای متعدد موجود در ارومیه جزو بناهای تاریخی با ارزش منطقه هستند. كلیسای مارقویا که یكی از قدیمی ترین بناهای مذهبی است؛ منسوب به حضرت قوما یكی از دوازده حواریون مسیح است. كلیسای قدیمی ماریوخنه که سبک معماری آن متعلق به قرن پنجم میلادی است، آتشكده تمر که مربوط به دوره سلاطین هخامنشی است و ده ها قلعه، پل، مدرسه، حمام، مقبره، عمارت، خانه، سنگ نبشته در کنار بازار ارومیه مجموعه جالبی از جاذبه های تاریخی و مکان های دیدنی به وجود آورده اند
.

صنایع و معادن

شهرستان ارومیه از نظر صنایع و معادن پررونق است. از آن جا که مهم ترین اشتغال در شهرستان ارومیه كشاورزی است، بیش ترین صنایع آن نیز نظیر كارخانه قند، تحقیقات توتون، شیر پاستوریزه، تهیه آب انگور، تهیه رب گوجه فرنگی، كارخانه های سبزی پاک كنی و سردخانه ها برای نگه داری میوه و سایر مواد غذایی وابسته به كشاورزی است. دو گروه صنعتی كانی های غیر فلزی و غذایی – دارویی در بین سایر صنایع بالاترین تعداد و بیش ترین میزان اشتغال را دارند. معادن در شهرستان ارومیه مشتمل بر معادن مصالح و سنگ های ساختمانی است معادن دیگری چون نمک آبی و نمک سنگی نیز در این شهرستان وجود دارند
.

کشاورزی و دام داری

ارومیه منطقه ای کشاورزی است. نزدیک به هفتاد درصد از سطح زیر كشت زراعت های سالانه متعلق به كشت گندم است و متجاوز از 32 رقم گندم مختلف در این مناطق زیر كشت قرار می گیرد. استان آذربایجان غربی در داشتن زمین های زراعی؛ رتبه مهمی در کشور دارد. سهم ارومیه از این میان به عنوان مركز استان بسیار مهم است. شهرستان ارومیه به دلیل داشتن آب كافی و زمین های حاصل خیز از مناسب ترین مناطق كشاورزی استان محسوب می شود و شغل اصلی مردم كشاورزی است. گندم و جو، انواع میوه و صیفی جات و به خصوص انگور از مهم ترین محصولات كشاورزی ارومیه است. انگور و سیب درختی از جمله محصولات حاصل خیز است كه به مقدار زیاد و بسیار مرغوب و مطلوب به دست آمده و به روسیه و آلمان نیز صادر می شود. رشته کوه های زاگرس در باختر و رطوبت دریاچه ارومیه كه در خاور آن واقع است در وسعت مراتع این شهرستان نقش اساسی دارد و وسعت مراتع با گسترش دام داری و دام پروری در ارتباط مستقیم است. در ارومیه دام داری به دو صورت صنعتی و سنتی صورت می گیرد. پرورش طیور و پرورش زنبور عسل نیز در این منطقه دارای اهمیت است. شیلات و پرورش آبزیان نیز در این شهرستان از اهمیت زیادی برخوردار است و افراد زیادی در این زمینه مشغول به كار هستند
.

وجه تسمیه و پیشینه تاریخی

واژه «ارومیه» مشتمل از دو كلمه «اور» و«میه» است. زبان های باستانی اور به معنای شهر، جا، مكان و قلعه است، مانند اورشلیم. و «میه» یا «میا» نیز به معنای آب است و این شهر را به سبب وفور آب «شهر آب» نامیده اند. از سوابق اولیه ی بنای این شهر كه فعلا به نام ارومیه معروف است اطلاعات چندانی در دست نیست. هم چنین اطلاع درستی از این كه نام باستانی ارومیه چه بوده، در دست نیست. تنها می دانیم که کرانه های باختری دریاچه ارومیه را در قدیم گلیزان می نامیدند. گروهی به اشتباه آن را با شهرستان چی چست ( شیز) یكی می دانند. برخی نام آن را مشتق از شهر ارومچی تركستان چین می دانند. برخی نیز ارومیه را از شهرهایی می دانند كه انوشیروان بنا كرده و می گویند پس از آن كه سپاهیان ایران به فرماندهی انوشیروان وارد شامات (سوریه) شد و شهر انطاكیه را تسخیر نمود، دستور داد تا اهالی آن شهر را به ایران كوچ داده و در این شهر اقامت دهند. سپس شهری به نام «رومیه» ساخته شده و مردم انطاكیه در آن ساكن شدند و بعد كلمه رومیه رفته رفته به ارومیه تبدیل شده است
.
به عقیده بعضی دیگر از مورخین ارومیه محل تولد زرتشت پیغمبر بوده و از اماكن مقدسه زرتشتیان به شمار می رود. بر اساس نوشته های كتاب «اوستا» در نیمه قرن هفتم قبل از میلاد؛ زرتشت در كنار رود «داییتا» كه از رودخانه های استان آذربایجان غربی است از جانب خدای بزرگ مأمور اصلاح امور مردم شده و در حاشیه باختری دریاچه «چی چست» به اشاعه مذهب خود پرداخته است
.
از شواهد و آثار باستانی منطقه؛ معلوم می شود كه ارومیه در زمان دولت ماد نیز آباد و مسكون بوده است. از برخی آثار عتیقه و ابنیه ی تاریخی این منطقه و اطراف آن مانند قلعه حسنلو، گوی تپه، صورت حجاری شاه ساسانی، بنای مسجد جامع و كلیسای ننه مریم و بعضی آثار دیگر به درستی مشخص می شود كه این منطقه از گذشته های دور با كمی تغییر محل (گوی تپه – تویراق قلعه - چیچكلو و نیز محل فعلی ) وجود داشته است. همین طور از روی نبش قبوری كه كشف شده؛ قدمت این ناحیه را تا چهار هزار سال پیش از میلاد مسلم می دانند. باختر دریاچه ارومیه همواره بیش از سایر نقاط ایران مورد توجه ملل ما قبل تاریخ قرار داشت، زیست گاه های متعددی نیز كه امروزه تپه هایی از آن ها باقی است، نشان دهنده همین امر است
.
آثار مكشوفه از تپه های تاریخی گوی تپه و حسنلو گواه بارز این ادعا است. «گوی تپه» با قدیمی ترین تپه های باستانی بین النهرین، آسیای صغیر و فلات ایران قابل مقایسه است. انتساب چند زرتشتی كه در هنگام تولد عیسی (ع) به بیت الحم رفته بودند و در ارومیه مدفون اند؛ حاكی از آن است كه این شهر یكی از بزرگ ترین كانون های مذهبی و اجتماعی گذشته های دور بوده و سرداران و امپراطوران روم جهت دست یابی به ‌آتشكده یا آذرخش بزرگ زرتشتیان (آذرگشسب) و پایتخت تابستانی ساسانیان ( گزنا) یا تخت سلیمان، بارها از آن عبور كرده اند
.
بعد از اسلام؛ نیز ارومیه دومین شهر مهم آذربایجان، پس از مراغه، به شمار می رفت. از قرن 15 میلادی كه تركان عثمانی جایگزین امپراطور روم شرقی شدند، ارومیه به عنوان شهر سرحدی اهمیت بسیار زیادی پیدا كرد و از برج و باروی مهمی برخوردار شد. برج سه گنبد و مسجد جامع ارومیه از یادگارهای عظمت تمدن اسلامی در منطقه به شمار می رود. در این دوران شهر ارومیه؛ نقطه تلاقی اقوام و ادیان پیرامون خود از قبیل آشوری ها، ارمنی ها، یهودی ها، و بالاخره مسلمانان بود. منطقه تاریخی ارومیه از قرن ها پیش مهد تمدن و مركز علم و دانش بوده و شهر ارومیه یكی از مناطق معتبر علوم قدیمه به شمار می رفته، علما و فضلا و دانشمندان متبحر، اصول فقه اسلامی و حكمت و فلسفه و ادبیات را به علاقه مندان تدریس می كردند
.

مشخصات جغرافیایی

شهرستان ارومیه؛ مهم ترین منطقه ی استان آذربایجان غربی به شمار می آید که در ناحیه ی مرکز استان واقع شده است. مرکز این شهرستان در 45 درجه و 2 دقیقه درازای خاوری و و 37 درجه و 32 دقیقه پهنای شمالی و ارتفاع 1332 متری از سطح دریا واقع شده است. شهرستان ارومیه از شمال به سلماس، از جنوب به اشنویه از خاور به دریاچه ارومیه و از باختر به خاک تركیه محدود می شود. دریاچه ارومیه در این شهرستان مهم ترین پدیده طبیعی، اقتصادی و گردشگری به شمار می آید
.
شهر ارومیه (مرکز استان ‌آذربایجان غربی) در جلگه ای به درازای 70 كیلومتر و پهنای 30 كیلومتر در كنار دریاچه لاجوردی ارومیه گسترده شده است. این جلگه از رسوبات رودهای باراندوز، شهر چای، روشه چای و نازلوچای كه همه ساله به طور منظم آن را مشروب می سازند؛ پوشیده شده است. پیشینه ی تاریخی و استقرار این شهر در مسیر قفقاز، ارمنستان، ‌آسیای صغیر و بین النهرین و نیز زمین های بارور و آب و هوای مساعد، اهمیت بسیار ویژه ای را به آن بخشیده است. راه های دسترسی به این منطقه عبارت اند از
:
-
مسیر راه ارومیه - سلماس، به درازای 80 كیلومتر
.
-
مسیر ارومیه- مهاباد، به درازای 137 كیلومتر
.
-
مسیر راه تبریز – ارومیه
.
-
شهر ارومیه هم چنین دارای فرودگاه بین المللی است.

پنج شنبه 29/5/1388 - 9:57
ایرانگردی


مطالعات باستان شناختی در كردستان

بررسی ها، پژوهش ها و كاوش های باستانی شناسی در كردستان نشان می دهد كه این استان از نظر باستان شناختی از اهمیت بسزایی برخودار است. بررسی های اخیر در غار" كرفتو" و غار " كانی میكاییل" شهرستان دیواندره، سكونت انسان های اولیه را به اثبات رسانده است. به ویژه در كاوش های غار" كانی میكاییل" در فاصله دوهزار متری غار" كرفتو" كه احتمال ارتباط این دو غار را مطرح می سازد، سكونت انسان های اولیه به اثبات رسیده و استقرارهای فصلی در داخل غار، كاوش های فصل اول و دوم داخل و بیرون غار كرفتو، كشف بقایای آثاری از تیغه های سنگی، سفالی و ... و آثار دوره نوسنگی به وضوح مشخص شده است.نكته قابل توجه ، وجود آثار قبل از دوره نوسنگی در داخل غار " كانی میكاییل " است كه بقایای استقرارهای فصلی، اجاق، خاكستر و دست افزار( ابزارهای دستی ) های سنگی در آن به دست آمد. نشانه ها و آثار به دست آمده تاریخی، مسائل حدود 7 تا 8 هزار سال قبل را برای كاوشگران روشن نموده است. نتایج این تحقیقات در دست انتشار است و قطعاً ارتباط فرهنگی با غارهای "شانیدر" و سایر اماكن پیش از تاریخ در كردستان عراق، كرمانشاهان و همچنین آذربایجان غربی نیز مشخص خواهد شد. تپه های " توبره ریزه" و" تیانه" و غار " كله كان" كه آثاری قدیمی از آنها به دست آمده نیز وضعیت پیش از تاریخ كردستان را تا حدودی روشن ساخته است.
تپه تیانه


این تپه در 26 كیلومتری غرب كامیاران واقع شده و به دلیل كشف سفال های منقوش پیش از تاریخ در آن، بسیار حائز اهمیت است. در گمانه ( چاهی كه برای آزمایش قنات حفر كنند ) زنی این تپه، شش طبقه استقرار یافته، به دست آمده است. در طبقه اول آثار دوره اسلامی، طبقه دوم آثار ساسانی و در طبقه سوم كه به اواسط و اواخر هزاره سوم پیش از میلاد تعلق دارد، سفال های ساده به رنگ های سیاه، كرم و خاكستری به دست آمد. در طبقه چهارم سفال های نخودی رنگ ساده از هزاره دوم پیش از میلاد ، و در طبقه پنجم آثاری هم عصر با "تپه گیاه نهاوند" از سفال نخودی با نقوش هندسی قهوه ای رنگ یافت شد. طبقه ششم كه قدیمی ترین آثار تپه درآن به دست آمد، دارای سفال های منقوش قرمز مانند سفال های چشمه علی ری، اسماعیل آباد، ساوجبلاغ و والاتپه بود. تاریخ این سفال ها به هزاره چهارم و اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد، یعنی حدود 7 هزار سال پیش می رسد.تپه توبره ریزه

این تپه در یك كیلومتری جنوب شهر كامیاران واقع شده و معرّف عصر مس در منطقه كردستان است. آثار این تپه با آثار "تپه حصار دامغان" قابل مقایسه و فرهنگ سفال نخودی رنگ در این منطقه گسترش یافته است. به طور كلی در تپه توبره ریزه پنج دوره استقرار، از هزاره سوم پیش از میلاد تا قرن های 7و8 هـ.ق تشخیص داده شده است. در طبقه پنجم، قدیمی ترین سفال های مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد با رنگ نخودی و نقوش قهوه ای رنگ به دست آمد. یك لوحه گلی با نقش درخت نیز در این طبقه یافت شد. در طبقه اول كه جدیدترین آنها است سفال های دوره اسلامی به ویژه قرن هفتم و هشتم هـ.ق یافت شد.تپه باستانی زیویه

این تپه در روستای زیویه، حدود 55 كیلومتری جنوب شرقی شهر سقز واقع ، و از محوطه بسیار وسیعی برخوردار است. طی كاوش های باستان شناسی در این تپه، قلعه باستانی زیویه از زیر خاك بیرون آمد. این قلعه روی یكی از تپه های نسبتاً مرتفع منطقه ساخته شده و بر محیط اطراف ، اِشراف كامل دارد.در نخستین كاوش كه توسط " ایوب ربنو" در سال 1325 شمسی دراین منطقه صورت گرفت و بیشتر جنبه تجاری داشت، اشیای منحصر به فردی از یك تابوت برنزی به دست آمد كه در نوع خود از شاهكارهای فلزكاری و سفال گری محسوب می شود. همین امر موجب تخریب بسیاری از آثار معماری ارزشمند این قلعه ( كاخ دژ) عظیم گردید. این قلعه كه به اقوام ماد و ماننایی تعلق داشت، در حدود 2700 سال پیش ساخته شده است.
در سال 1345 شمسی اولین فصل كاوش های علمی باستان شناسی دراین تپه آغاز شد و تا سال 1380 ادامه یافت. طی چند فصل كاوش، نتایج قابل توجهی در زمینه شناخت وضعیت معماری آن به دست آمد. از جمله اشیای به دست آمد ه در این كاوش ها، قطعات عاج منقوش بود كه نقوش حیوانی و صحنه شكار اساطیر روی آنها حك شده و از ارزش ویژه ای برخوردار است. اهمیت این قطعات به حدی است كه از روی دو نمونه از آنها، نقش برجسته آبیدر سنندج ، طراحی، بزرگ نمایی و ساخته شد.
برای احداث قلعه زیویه، استادكاران پس از بنیاد مصطبه ( مكانی از سطح زمین یا كف اطاق اندكی بلندتر باشد و بر آن نشینند ) ، سكوهایی برای دست یابی به سطح صاف و هموار پدید آوردند و در بین شیب های موجود در تپه، با بهره گیری از خشت خام، سنگ و چوب قلعه ای در نهایت استحكام و پایداری بنا نهادند. پی ها و پله های پایه ستون ها از سنگ ساخته شده و برای ساخت دیوارها، خشت خام به ابعاد 16×46×46 سانتی متر به كار رفته است.
ورودی اصلی قلعه با 21 پله سنگی، در شرق تپه قرار دارد. از جالب ترین قسمت های قلعه، تالار ستون دار آن با 16 پایه ستون سنگی مدور است. قطر این پایه ستون ها حدود 95 تا 105 سانتی متر است. كف تالار با خشت خام به صورت شطرنجی مفروش شده است. دیگر بخش های این قلعه عظیم شامل سالن ها، حیاط ها و اتاق های متعددی است كه هر یك عملكردی خاص داشت.
نكته قابل توجه ، استفاده از فاصله پشت بندهای ایجاد شده برای استحكام و ایستایی دیوارهای قلعه است كه به عنوان سیلو( انبار غله ) مورد استفاده بود. در كاوش های سال 1380، نمونه هایی از غله در كف انبارها كه هر یك بیش از 8 متر عمق داشت، به دست آمد.
غار باستانی كرفتو


غار كرفتو در شهرستان دیواندره، 72 كیلومتری شرق شهر ستان سقز قرار دارد. با توجه به تحقیقات به عمل آمده، در دوران "مزوزوییك" ( یكی از دوره های زمین شناسی ) كرفتو در زیر آب بود و در اواخر این دوره ارتفاعات آن از آب خارج شد. غار كرفتو ازغارهای آهكی و طبیعی است كه در ادوار مختلف ، جهت استفاده و سكونت انسان تغییر حالت داده و با معماری صخره ای در چهار طبقه ، در دل كوه حفر شده است.مستشرقین و محققین بسیاری از جمله دمرگان، راولینسون، كرپورتر، خانیكف و فون گال از غار كرفتو بازدید و نقشه هایی از آن تهیه و ارائه نموده اند. كرپورتر نقشه غار را تهیه كرد، استین آن را تكمیل ، و فون گال آن را تصحیح كرد. در مقالاتی كه توسط محققین به چاپ رسیده، به دلیل وجود كتیبه ای یونانی بر سر در یكی از اتاق های طبقه سوم، از این غار به عنوان معبد "هراكلس" ( هركول) نام برده شده است. ترجمه این كتیبه چنین است:" در آنجا هراكلس سكونت دارد باشد كه پلیدی در آن راه نیابد".
طول غار حدود750 متر است و راه های فرعی متعددی از آن منشعب می شود. در طول سكونت انسان دراین غار، تغییرات و دگرگونی های عمده و دخل و تصرفات بسیار در آن به وجود آمده و حجاران هنرمند، به زیبایی، فضاهایی را در مدخل های غار تراشیده و اتاق ها، راهرو و دالان های متعددی را به وجود آورده اند.
این غار در میان غارهای دست كن ایران، از معماری كاملی برخوردار است. ورودی غار از دامنه كوه حدود 25 متر فاصله دارد. در گذشته راهی نسبتاً سخت و دشوار در كمر كوه، بازدید كنندگان را هدایت می كرد، ولی امروزه با عبور از پلكانی فلزی می توان به دهانه ی ورودی غار رسید.
در معماری صخره ای این غار چهار طبقه شناسایی شده است. این امر از اهمیت ویژه ای در معماری صخره ای برخوردار است. در معماری غار، علاوه بر ایجاد اتاق ها و راهروهای عبوری، سعی شده تا اتاق ها با هم مرتبط باشند و نورگیرها و پنجره هایی به سمت بیرون و مناظر طبیعی ارتفاعات مجاور غار ، تعبیه شده است. بر دیوارهای غار در بعضی از اتاق ها نقوشی از حیوان، انسان و گیاه حجاری شده كه بیشتر جنبه آیینی دارد.
این غار در سال 1379 گمانه (چاهی كه برای آزمایش قنات حفر كنند ) زنی شد و با بررسی باستان شناختی در محوطه بیرون و داخل غار، آثاری از دوران های مختلف به دست آمد. كشف تراشه های سنگی در طبقه چهارم و محوطه بیرون غار می تواند نشانه ای از استفاده ی انسان ، در دوران پیش از تاریخ از این غار باشد. همچنین نمونه سفال ها و اشیای به دست آمده ، ادامه ی سكونت انسان را در طول دوران تاریخی اشكانی و ساسانی و دوران اسلامی یعنی قرون ششم تا هشتم هـ. ق ثابت می كند.
اقداماتی در طول سال های 1378 و 1379 انجام شده كه شامل سامان دهی محوطه بیرون غار، پله بندی، سكوهای استراحت، پاركینگ، سرایداری، سرویس های بهداشتی و برق كشی غار است.
غار و محوطه باستانی كله كان


منطقه آرندان و كله كان در شمال غربی سنندج واقع شده است. این منطقه درون دره ای بسته قرار گرفته و سرچشمه رود آرندان- از سرشاخه های رودخانه قشلان- در آن جاری است. این منطقه از دیرباز به عنوان یكی از كانون های استقرار انسان در دوران نوسنگی مطرح ، و هسته ی اولیه بنای یك دهكده نوسنگی در آن یافت شده است.غار كله كان یكی از كهن ترین كانون های استقرار انسان در دوران جمع آوری و مصرف غذا است كه در آن آثاری هم زمان با ابزارهای دوره نوسنگی غار كرفتو به دست آمده است

پنج شنبه 29/5/1388 - 9:56
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته