• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 90
زمان آخرین مطلب : 5080روز قبل
دعا و زیارت

سوره احزاب . آیه 33 : ( خطاب به زنان ) و در خانه هایتان بنشینید و آرام گیرید و مانند دوره جاهلیّت پیشین آرایش و خودآرایی مكنید و نماز به پا دارید و زكات مال به فقیران بدهید و از امر خدا و رسول اطاعت كنید . 

 سوراه احزاب . آیه 55 : و زنان را باكی نیست كه بر پدران و فرزندان و برادرانشان و فرزندان برادر و فرزندان خواهرانشان و زنان مسلمان و كنیزان ملكی بی حجاب درآیند ( و از غیر اینها احتجاب كنند ) .

سوره احزاب . آیه 59 : ای پیغمبر با زنان و دختران خود و با زنان مؤمنین بگو كه : خویشتن را به چادر فرو پوشند كه این كار برای این كه آنها (‌ به عفّت و حریّت ) شناخته شوند تا از تعریض و جسارت   ( هوسرانان ) آزار نكشند بر آنان بسیار بهتر است .

در این آیات نورانی ، نكاتی چند قابل ذكر است :

 1  برای زنان و دختران در خانه ماندن و سكوت ، بهترین راه حل برای دوری از گزند فاسدان است مگر حضور در اجتماع ، با پوشش برتر حجاب و حجاب برتر چادر ، كه باعث می شود هیچ انسان هرزه جویی به گوهران و مرواریدان جامعه ( دختران و زنان ) نگاه فساد آمیزی نكند .

 2 بی حجابی و آرایش و خودآرایی از دوره جاهلیّت نشأت می گیرد ؛ پس چرا و برای چه باید انسان به دوره جاهلیّت بازگردد . اجتناب از آرایش و خودآرایی زنان و دختران جامعه ای كاملاً دارای پیشرفت و دارای امنیّت برای هر دو جنسیّت زن و مرد فراهم می كند .

 3 بهترین راه برای بدور بودن از بدحجابی ، خواندن نماز و رسیدگی به دیگر عبادات دینی است و زكات بهترین موردی است كه با انجام چنین فریضه ای گذشته از دیگر رحمت ها ، رحمت خوب امنیّت و آسایش روحی و جسمی (‌ چه زن ، چه مرد ) نیز به جوامع اسلامی سرازیر می شوند .

 4 زنان و دختران ، می توانند جلوی پدر و فرزندان و برادرانشان و فرزندان برادر و فرزندان خواهرانشان و زنان مسلمان و دیگر محارمی كه در احكام ذكر شده است بی حجاب باشند و به هیچ عنوان نمی توانند خود را برای كسی دیگر بی حجاب كنند و با آرایش ظاهر شوند .

 5 چادر ، حجاب برتر است و قرآن با این آیه بر سر این مسئله پافشاری می كند . اگر چه می شود بدون چادر هم حجاب اسلامی را رعایت كرد ؛ امّا شما در جامعه نگاه كنید كمترین نگاه سودجویانه ( و شاید در حد صفر ) به باحجابان و كسانی كه با چادر در جامعه حاضر می شوند ، می باشد .

 6 قرآن آزادی را در حجاب می داند ؛ زیرا وقتی زنان و دختران ، با حجاب و چادر در جامعه حاضر شوند می توانند آزادانه به همه جا بروند و به خاطر این كه همه مردم از چنین بانویی حساب ویژه ای ( از لحاظ سنگینی و متانت ) می برند و به هیچ وجه وی را بعنوان موجودی هرزه جو نمی نگرند .

 7 بهترین راه برای ایمن بودن از شرّ مردان هرزه جو و بی شخصیّت ، محجّبه بودن است . هیچ جنس مؤنثی نمی تواند ادعا كند كه با بی حجابی در جامعه رفت و آمد دارد و هیچ مردی مزاحم وی نمی شود . امكان ندارد در جامعه امروزی كسی با بی حجابی بیرون رود و حداقل یك حرف از یك مرد هرزه را به جان نخرد .

هستند مردانی كه فقط برای این امر به بیرون از خانه میروند و به قول معروف این چشم است می بیند و دل هم یاد می كند و بعد از آن ( در حالی كه عقلی وجود ندارد ) عقل مرد ، آن جنس مؤنثِ بی حجاب را یك موجود هرزه می بیند و برای سوء استفاده به طرف این مروارید گرانبهای جامعه امروز و مادر سربازان فردای مهدی ( عجل الله ) ، فقط برای هوس و هواهای نفسانی میرود .

این در حالی هست كه دختران و زنان بی حجابی هست كه به خاطر كمبودن اطلاعات دینی شان ، به هیچ عنوان اهل هرزه گری نیستند و خیلی هم به نماز و روزه شان اهمیّت میدهند . در صورت صحبت با آنها به این نتیجه میرسید كه فقط برای اینكه حجاب دست و پا گیر است و جلوی آزادی را می گیرد خود را بی حجاب می كنند . البته ما توضیحاتی در این باره در مطالب فوق ذكر كردیم . علت این مورد را در ارتباط ناصحیح خانواده با جنسیّت ظریف مؤنث در خانه می توان یافت .

منبع : نشریه لبّیك شهرستان دزفول

يکشنبه 9/3/1389 - 1:27
دانستنی های علمی

امروزه میتوان یكی از عوامل تخریب فرهنگ جوامع اسلامی را بی حجابی زنان و دختران دانست . امری كه ما در این مطلب بدنبال آن هستیم این است كه :

اگر به سه یا چهار سال پیش برگردیم خواهیم دید كه شهر ما در آن زمان این همه بی حجاب را در خود جای نداده بود ؛ حال چه شده است كه در این مدت كم این همه بی حجابی در شهر شیوع یافته و به نوعی پیشرفت كاذب تبدیل شده است .

در پاساژها و بازار های شهرمان بیشتر به مغازه هایی از نوع پوشاك برمی خوریم كه برای جلب مشتری خود از راههای نچندان پسندیده استفاده می كنند . میتوان ماكتهایی را كه به عنوان نمونه در ویترین ها می گذارند مثال زد . جذاب ترین ، بدن نماترین ، زیباترین و شهوت انگیزترین لباس را به بدن آن ماكت می پوشانند كه آنقدر ( برای زنان و بخصوص مردان جوان ) فریبنده هست و فكرشان را به سوی رفتارهای غریزی سوق میدهند .

مشاهده می شود كه بعضی مغازه ها لباسهای راحتی را در ویترین ها برای بازدید عموم قرار میدهند .

از مسؤلین خواستار برخورد با چنین افرادی هستیم و تقاضا می كنیم كه به مسئله حجاب ، بیشتر اهمیّت بدهند .

برای ترویج فرهنگ حجاب راهكارهای مختلفی وجود دارد . از آن جمله میتوان به : برگزاری مسابقات ، جلسات و همایشهایی در سطوح شهرستان ، نصب بنرها ، احداث اماكن فرهنگی و فروشگاهی لوازم خصوصی برای جنسیّت مؤنث و ... با موضوعیّت فواید حجاب و مضرّات بی حجابی اشاره كرد .

براه انداختن نشریاتی با موضوعیّت دختران مسلمان ، فاطمه سلام الله بهترین الگوی زنان و ... از دیگر اقداماتی است كه میتواند از سوی مسؤلین و ادارات شهری دنبال شود .

امید است كه این خواسته به مرحله اجرا درآید . 

منبع : نشریه لبّیك شهرستان دزفول ( 14montakhab )

سه شنبه 18/12/1388 - 22:37
خانواده

وقتی ماه رمضان میهمان ما انسان ها می شود طبعاً انسان ها هم به خاطر این میهمان محترم آداب خاصی را رعایت می كنند . در سال های گذشته به خوبی می شد این احترام را نسبت به رمضان مشاهده كرد ولی فكر می كردم كه امسال هم همینطور است اما نه ! برخلاف فكر من رمضان دیگر آن احترام را ندارد و بی احترامی نسبت به این میهمان آنقدر به اوج خود رسید كه :

آدم ها در خیابان به راحتی روزه خواری می كردند ، مردها در معابر عمومی به راحتی سیگار می كشیدند ، فلانی ها به راحتی هر چه تمام تر نگاه هرزه به ناموس مردم می كردند ، دروغ و غیبت و فحش و حرف های ناروا و ... در ماه رمضان به اوج خود رسیده بود ؛ حرف من در این جا به مردان این است : چرا ! واقعاً چرا باید این قدر بی ادب نسبت به خدا باشید ، شما احترام خدا را نگه نداشتید ...

اما كاش درد به همین جا ختم می شد و فقط مردان بودند ولی من كه فكر می كردم هنوز زنانمان آنقدر مورد تهاجم فرهنگی قرار نگرفته اند و در ماه رمضان از بی حجابی و فحشا خبری نخواهد بود اما با نهایت تأسف ، زنان و دخترانی را می دیدم كه با بی حجابی هر چه تمام تر ، خود را در ماه خدا ، پیش كش مردان بی غیرت می كردند و حتی باعث می شدند تا روزه داران به سختی افتاده و ... ؛ اینان احترام این ماه عزیز را زیر پای خود لگدمال كردند .

اما مگر ای مردان و زنان و پسران و دختران شیعه شما مدعی پیروی از علی و فاطمه و ائمه اطهار علیهم السّلام نیستید !؟ مگر شما ادعای انتظار مهدی عجّل الله را نداشتید !؟ مگر  شما آنهایی نبودید كه در گذشته ای نزدیك دعایتان یاری مهدی در قالب 313 نفر بود !؟ مگر شما نمی خواستید از ده هزار سرباز حجت خدا باشید !؟ مگر نمی گفتید باید شرایط ظهور را مهیا كنیم ؟؟؟ پس حالا چه شده كه همگی با هم در فكر تأخیر در كار ظهور مهدی شده اید ، شاید فكر می كنید مهدی مانع شما برای هوسرانی و لااُبالی گری است ؟

شما حالا با این كار ها مانع ظهور هستید . فكر می كنید كه كافران مانع ظهور هستند نه ، آنها كه كافرند و باید در كافری و شرك خود بمیرند و این ما مسلمانان و شیعیان هستیم كه با كارهای گناه آلودمان مانع ظهور شده ایم .

چرا ما همگی خود را به خواب زده ایم ! باید بدانیم كه به زودی همگی از خواب غفلت بیدار خواهیم شد ؛ ولی دیگر دیر شده و ما نمی توانیم حق را از باطل شناسایی كنیم چرا كه در گذشته وقت مطالعه و شناخت حق از باطل را نداشتیم و نسبت به شناخت امام عصر عجّل الله سستی می كردیم .

این اتمام حجتی بود با خودم و تمام كسانی كه به شكلی در به فساد كشیده شدن جامعه دخالت دارند ؛ از مردان گرفته تا زنان ؛ از پسران گرفته تا دختران ؛ از بازاری گرفته تا كارگر ؛ از دارا گرفته تا ندار ... .

اما هنوز هم دیر نشده است ، هنوز امام زمان از ما دور نشده چاره كار فقط یك توبه از زشتی های گذشته هست ؛ از بی غیرتی نسبت با ناموس ، از چشم چرانی ، از بی حجابی ، از غیبت و دروغ ، از گران فروشی ، از تهمت و ... زشتی ها را یكی پس از دیگری كنار بگذاریم . ما همگی در قبال اسلام ناب محمدی مسؤلیم .

14montakhab

سه شنبه 31/6/1388 - 23:58
دعا و زیارت

 بنی هاشم

فرزندان هاشم بن عبدمناف ، جد اعلای رسول خدا e . به اهل بیت پیامبر e ، به همین جهت بنی هاشم گفته می شود . هاشم و اجدادش در میان عرب ، مشهور به نجابت و مورد احترام بودند و رسول الله e از این دودمان است .امام حسین  uدر یکی از رجز هایش در کربلا به این نسب شریف اشاره کرده و به آن افتخار می کند . بنی امیه ، از آغاز با بنی هاشم ، مخالفت و  دشمنی داشتند و این بغض و عداوت ، در دوران ائمه نیز ادامه داشت . حادثه کربلا اوج عداوت و کینه امویان با بنی هاشم بود .  یزید چون حسین بن علی     uرا به شهادت رساند و اهل بیت او را به اسارت گرفت ، در مجلس جشن ، با چوب خیزران بر لبهای حسین  uمی زد و به صورت شعر می گفت : بنی هاشم با مُلک و سلطنت بازی کردند ، نه خبری آمده و نه وحیی نازل شده است . اگر از فرزندان احمد انتقام نگیرم ، از نسل خندف نیستم ...  .

منبع : www.14montakhab.com

پنج شنبه 12/10/1387 - 22:19
دعا و زیارت

خلاصه زندگی نامه امام حسین علیه السلام

 

امام حسین علیه السلام در سوم شعبان  سال چهارم هجری در مدینه به دنیا آمد . رسول خدا صلی الله علیه و آله نام این فرزند زهرا سلام الله را حسین نهاد . وی مورد علاقه شدید پیامبر صلی الله علیه و آله بود و آن حضرت درباره او فرمود : " حسینُ مِنی و اَنا من حسین ... " و در آغوش پیامبر صلی الله علیه و آله بزرگ شد . هنگام رحلت رول خدا صلی الله علیه و آله تنها شش سال داشت . در دوران پدرش علی بن ابی طالب علیه السلام  نیز از موقعیت والایی برخوردار بود ، علم ، بخشش ، بزرگواری ، فصاحت ، شجاعت ، تواضع ، دستگیری از بینوایان ، عفو ، حلم و ... از صفات برجسته این حجت الهی بود . در دوران خلافت پدرش ، در کنار آن حضرت بود و در سه جنگ جمل ، صفین و نهروان شرکت داشت .

پس از شهادت پدرش که امامت به حسن بن علی علیه السلام رسید ، همچون سربازی مطیع رهبر و مولای خویش و همراه برادر بود . پس از انعقاد پیمان صلح ، با برادر و بقیه اهل بیت علیهم السلام به مدینه آمد . با شهادت امام مجتبی علیه السلام در سال 49 یا 50 هجری ، بار امامت بر دوش سیدالشهدا علیه السلام قرار گرفت . در دوران 10 سال که معاویه بر حکومت مسلط بود ، امام حسین علیه السلام همراه یکی از معترضین سرسخت نسبت به سیاست های معاویه و دستگیری ها و قتل های او بود و نامه های متعددی در انتقاد از رویه معاویه در کشتن حجر بن عدی و یارانش و عمرو بن حمق خزاعی که از وفاداران به علی علیه السلام بود و اعمال ناپسند دیگر بود نوشت . در عین حال ، حسین علیه السلام یکی از محورهای وحدت شیعه و از چهره های برجسته و شاخص بود که مورد توجه قرار داشت و همواره سلطه اموی از نفوذ شخصیت او بیم داشت . با مرگ معاویه در سال 60 هجری ، یزید به والی مدینه نوشت که از امام حسین علیه السلامبه نفع او بیعت بگیرد . اما حضرت که فساد یزید و بی لیاقتی او را می دانست ، از بیعت امتناع کرد و برای نجات اسلام از بلیه سلطه یزید که به زوال و محو دین می انجامید  ، راه مبارزه را پیش گرفت . از مدینه به مکه هجرت کرد و در پی نامه گذاری های کوفیان و شیعیان عراق با آن حضرت و دعوت برای آمدن به کوفه ، آن امام ابتدا مسلم بن عقیل را فرستاد و نامه هایی برای شیعیان کوفه و بصره نوشت و با دریافت پاسخ کوفیان در بیعتشان با مسلم بن عقیل ، در روز 8 ذیحجه سال 60 هجری از مکه به سوی عراق ، حرکت کرد .

پیمان شکنی کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل ، اوضاع عراق را نامطلوب ساخت و سیدالشهدا علیه السلام که همراه خانواده ، فرزندان و یاران به سوی کوفه می رفت ، پیش از رسیدن به کوفه در سرزمین " کربلا " در محاصره سپاه کوفه قرار گرفت . تسلیم نیروی یزیدی نشد و سرانجام در روز عاشورا در آن سرزمین ، مظلومانه و تشنه کام ، همراه اصحابش به شهادت رسید ، از آن پس ، کربلا کانون الهام و عاشورا سرچشمه قیام  و آزادگی شد و کشته شدن وی ، سبب زنده شدن اسلام و بیدار شدن وجدانهای خفته گردید .

فضایل این امام شهید علیه السلام ، بیش از آن است که در این مختصر بگنجد ، چرا که او آویزه عرش الهی و پرورده دامن رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد . پیامبر  صلی الله علیه و آله درباره او چنین فرومدند : قسم به آنکه مرا به حق به پیامبری فرستاد ، حسین بن علی در آسمان بزرگتر از زمین است و بر سمت راست عرش الهی نوشته شده است " مِصباحُ الهُدیً و سفینةُ النِجاة .

در پایان ذکر یک نکته را لازم میدانم که یادآور شوم و آن این که : ای مردم ، حسین علیه السلام به دنیا نیامد تا در کربلا به دست خونخواران به ظاهر مسلمان کشته شود و ما برای او گریه کنیم و ثوابی از این کار ببریم ، البته گریه بر مصیبت حسین علیه السلام از فرموده های ائمه علیهم السلام است که ثواب زیادی دارد ، او خود را قربانی کرد تا اسلام زنده بماند ، تا امر به معروف و نهی از منکر احیا شود ، تا نماز را  به عنوان وسیله ای برای تعالی انسان زنده کند چیزی که امروزه ، مردمانی با نام اسلام ، گروه های  نادان مردم را به دور خود جمع می کنند و ادعای سلوک عرفانی می کنند و می گویند وقتی به عارفی تبدیل شدی دیگر نیاز به واجبات نداری و تو خودت دیگر حجت خدایی و نماز و روزه بر تو واجب نسیت اما در روز عاشورا ، امام حسین علیه السلام - که عارف به تمام معنا هست – نماز ظهر را سر وقت اقامه می کند و ثابت می کند که هر فردی تا آخر عمرش به واجبات دین نیاز دارد .

آیا تا به حال ذره ای به اهداف امام حسین علیه السلام ، عمل کرده ایم ؟

منبع : 14montakhab

چهارشنبه 11/10/1387 - 0:10
دعا و زیارت

عزاداری واقعی چیست ؟و عزادار واقعی کیست ؟

از شما خواستاریم این مطلب را در رایانه خود کپی کرده و سر وقت بخوانید و ما را در ترویج فرهنگ عزاداری یاری کنید.


 

مقدمه :

عزاداری برای 14 معصوم علیهم السلام ، بخصوص امام حسین علیه السلام نه تنها برای شیعیان ، بلکه برای آیین های دیگر هم از اهمیت خاصی برخور دار است . تا آنجا که در ایام ماه محرم الحرام نه تنها شیعیان بلکه تمامی مذاهب دیگر برای این آقا و سید بزرگوار عزاداری میکنند .

آری ! ما همگی حاضریم برای عزاداری امام حسین علیه السلام از همه چیز خود بگذریم تا حداقل ساعتی برای آن حضرت سوگواری و عزاداری کنیم . تا اینجای مطلب را داشته باشید تا در انتها خودتان به درستی یا نادرستی این ماجرا پی خواهید برد ...

در همه جا ساعت ها وقت و میلیاردها بودجه صرف هزینه عزاداریها می شود و متأسفانه این عزاداریها با تمام اهمیتی که دارند در طول زمان اسلام دچار آفتها و انحرافات و تحریف های مختلفی شده است که نقش این وسیله مهم برای بقای اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله  را تا حد زیادی کمرنگ کرده است و عزاداریهای امروزی نمی تواند نقش سازنده ای در اسلام ایفا کند .

قدرت سازندگی و آثار یک عزاداری صحیح و منطبق با هدف اصلی قیام سید الشهدا علیه السلام به قدری زیاد است که اگر عزاداران از این وسیله ، استفاده کافی و صحیح را ببرند و مانع نفوذ آفات در آن می شدند ، جهان اسلام امروزی وضعیتی کاملاً متفاوت با الآن داشت .

اگر شیعیان به پیام های عاشورایی توجه جدّی می کردند ، و مسیر عزاداری ها و سوگواریها به سمتی که معصومین علیهم السلام خواسته بودند هدایت می شد ، پس از گذشت چندین سال از انقلاب ، شاهد این همه مظاهر زشت و تأسف برانگیز فساد ، فقر ، تبعیض و عقب ماندگی نبودیم و امروزه می توانستیم به عنوان پیشرفته ترین جامعه از لحاظ مادی و معنوی تبدیل شویم .

اگر در عزاداری ها به درس های کربلا توجه بیشتری می شد ، این همه امکانات و بودجه مملکت ما ، صرف مبارزه با ناهنجاریهای گوناگون و آثار طولانی مدت آنها نمی شد و دشمنان اسلام در شبیخون فرهنگی خود  در لباس اسلام به این همه پیروزی دست نمی یافتند .

هیچ ملّتی و دینی چنین وسیله قدرت مندی برای پیشرفت و سعادت در دست ندارد و افسوس و هزار افسوس که جامعه اکنونی ما از این وسیله قدرتمند بخوبی استفاده نکرده است .

درجات عزاداری و عزادارن :

عزاداران هم مانند مؤمنان دارای درجاتی هستند که هر درجه میزان قُرب عزادار را به معصومین علیهم السلام نشان میدهد . نا گفته نماند تمامی درجات دارای اجر و ثواب می باشند .

 درجه اول :

شخص از مصیبت وارده به امام حسین علیه السلام غمگین و ناراضی می باشد . بدون اینکه این ناراحتی را نشان دهد . این درجه کمترین درجه عزاداری است و پایین تر از آن ، درجه دشمنان حضرت است یعنی شخص به مصائب آگاه باشد ولی ناراحت نگردد و راضی باشد .

درباره این گروه در زیارت وارث چنین آمده :

خداوند لعنت کند امتی را که تو را کشتند و به تو ظلم کردند و خدا لعنت کند امتی را که خبر چنین جنایتی را شنیدند و به آن راضی شدند .

هر کسی از هر دین و آیینی در این درجه ، از ثوابی برخوردار است .

درجه دوم :

در این مرحله عزادار غم و نا رضایتی خود را به شکل های گوناگون از قبیل گرفتگی چهره ، گرفتن حالت بغض و گریه کردن و پوشیدن لباس عزا و به سینه زدن و... بروز می دهد و گاهی تنها و گاهی به همراه دیگران عزاداری می کند . در این درجه هم پیروان دیگر آیین ها وجود دارند .

درجه سوم :

شیعیان بیشترین نفرات را در این درجه دارا می باشند . عزادار تنفر خود را نسبت به عاملین مصیبت و جنایتکاران در حق سید الشهدا علیه السلام و یارانش و بطور کلی همه معصومین علیهم السلام اظهار میکند و بر آنها لعن و نفرین نثار می کند . آنچه موجب پیشرفت عزادار از درجه دوم به درجه سوم شده است ، شناخت وی نسبت به ائمه علیهم السلام می باشد .

عزاداری و آفت آن :

از آفات عزاداری می توان به حذف شدن عنصر  معرفت  از عزاداری ها و محوریت مسایل عاطفی و تکیه بر ظواهر و رها کردن فلسفه و حکمت عزاداری ها و بزرگداشت ها و تبدیل شدن گریه و سوگواری از یک وسیله خوب و کار آمد به یک هدف اصلی که موجب شده این مجالس کارکرد اصلی خود را از دست بدهد ، اشاره کرد .

عزاداری هم مثل نماز و روزه و حج و قرائت قرآن و ... وقتی به صورت عادت در آید و از کار کرد اصلی آن غافل شود ، در این حالت برای فرد و جامعه خطرناک است . امام علی علیه السلام : برای هر چیزی آفتی است .

مادر همه آفات :

اصلی ترین آفت این است که ما بدون شناخت کامل و دقیق یک امر بخواهیم به آن عمل کنیم و در این صورت حتماً این امر دچار آفت و انحراف می شود ، حال چه این عمل یک کار روز مره باشد یا امور مهمی مثل نماز و روزه و حج و عزاداری  باشد . شاید به ظاهر کار ما یک عمل خوب باشد ولی اگر کمی شناخت خود را در مورد آن امر بالا ببریم می بینیم که نه تنها خوب نبوده بلکه دارای ضررهایی نیز می باشد .

امام صادق  علیه السلام : خداوند هیچ عملی را جز با شناخت نمی پذیرد .

ضعف عوامل اجرایی :

عزاداری به عنوان قوی ترین عنصر حیات دین تنها زمانی تأثیر گذار است که با آگاهی دقیق به ابعاد گوناگون آن و سنجش همه جوانب کار صورت پذیرد . اگر گردانندگان و عوامل اجرایی عزاداری جاهل به این ابعاد و شرایط باشند نمی توانند نتیجه مطلوبی از عزاداری بگیرند و اگر نتیجه بدی نگیرند ، حداقل عزاداری را به یک امر ضعیف تبدیل می کنند .

امام علی علیه السلام : آفت کارها از ناتوانی مجریان است .

تبدیل شدن عمل به عادت :

از آفات مهم دیگر ، تبدیل شدن امر به یک عادت است که آن هم از ناتوانی مجریان بوجود می آید . امیر مؤمنین علیه السلام  یکی از آفت های مهم یک کار را که در اثر جهالت انجام میشود ، غلبه عادت در انجام کار می داند .

وقتی عزاداری به عادت تبدیل شد دیگر کسی به نوع عزاداری و کیفیت آن توجه ندارد و فقط طبق عادت به مجالس گوناگون رفته تا عزاداری کند غافل از اینکه در این مجالس چه چیزی گفته می شود . البته این فقط مربوط به عزاداری نیست و ما نباید نماز و دیگر کارهای دینی را از بی شناختی و از روی عادت انجام دهیم زیرا که به مرور زمان باعث عقب ماندگی از دین می شود .

پیامبر صلی الله علیه و آله : هر کس نمازش او را از کار زشت و ناپسند باز ندارد ، جز بر دوری او از خدا افزوده نشود .

آفات عزاداری در درجه سوم :

متأسفانه در درجه سوم ، تحریف ها و روش های ناپسند و بدعت های خطرناکی که با فلسفه عزاداری و روح حماسه حسینی در تضاد هستند بوجود آمده است . بیان ماجراهای جعلی ، خواندن نوحه ها و اشعار کفر آمیز ، انجام حرکات سبک و اعمال ضد تبلیغ  و از این قبیل تحریف ها ، انحرافات جدید در عزاداری است و جالب آنجا که فرد می گوید چون برای امام حسین علیه السلام هست اشکالی ندارد .

از این گونه اعمال زشت می توان به حمل علامت ها و صلیب های آهنی سنگین که نشان دهنده دین مسیحیت است و فخر فروشی در میزان بلند کردن و چرخاندن آنها و حتی فخر فروشی به تعداد تیغه های این علامات در هیئت ها، همچنین غمه زنی با شکل های موهن را می توان نام برد .

مسئله مهم این است چه کسی در پشت پرده حضور چنین بدعتهایی در اسلام می باشد ؟

اعترافات سازمان جاسوسی آمریکا سیا به این حد است که گفته اند : شیعیان بزرگ ترین مانع ما هستند و بزرگ ترین سلاح آنها عزاداری برای شخصی بنام حسین است که ما حدود 40 میلیون دلار برای از بین بردن آن کنار گذاشته ایم .

دوستان و شیعیان نادان اهل بیت علیهم السلام :

به دو دسته تقسیم می شوند :

دسته اول ، شیعیان و محبین ساده دل و جاهلی هستند که از روی اخلاص و دلسوزی و نشناختن بُعد دیگری غیر از عاطفه برای حماسه حسینی ، دچار لغزشهایی می شوند . این دسته اطلاع درستی  از تاریخ اسلام و تاریخ حماسه حسینی ندارند و عزاداری را به عنوان یک رسم و سنت از پدران خود به ارث برده اند .

دسته دوم ، کسانی هستند که از سادگی و بی خبری دسته اول سوء استفاده می کنند . اینها کسانی هستند که این مجالس برای آنها به محل کسب تبدیل شده است .

استقبال و جهالت دسته اول و شیطنت های دسته دوم موجب شده تا این گروه در بیشتر گرایاندن مردم  و مشغول کردن آنها به جنبه های مظلومیت و غم انگیز واقعه عاشورا سعی زیادی کنند و با این کار جنبه اصلی قیام امام و فلسفه عزاداری حقیقی بر مردم پوشیده می ماند و مورد غفلت همگان واقع می شود . این دسته بخوبی می دانند هر چه بیشتر بتوانند اشک مردم را در بیاورند پول بیشتری نصیبشان می شود . و جالب آنجا که بعضی ها هم از پول می گذرند تا به شهرت برسند .

براستی که وجود چنین افرادی مصیبتی بزرگ برای نه تنها شیعه بلکه اسلام می باشند .

استاد شهید مطهری  ( رضوان الله تعالی علیه ) :

اگر میخواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم ، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش می گفت برای من عزاداری کنید ، می گفت چه شعاری بدهید ؟ آیا می گفت  بخوانید : نوجوان اکبر من ، یا میگفت بگویید ، زینب مضطرم الوداع الوداع ؟ چه چیزهایی که من امام حسین در عمرم ، هرگز به این جور شعارهای پست و کثیف ذلت آور تن نداده ام و یک کلام از این حرفها را نگفته ام ، اگر حسین بن علی بود می گفت :شمر 1300 سال پیش مُرد ، شمر امروز را بشناس ...

در این زمانه هیئت یا مسجدی موفق تر است که در آن اشک بیشتری ریخته شود . تکیه بر جنبه های ظاهری از قبیل تعداد عزادار ، طول دسته عزاداری ، تعداد دیگ های غذا  ، نوع پرچم ها و علامتها و وسایل صوتی و تصویری و میزان تماشاچی  که از آفات اصلی هستند و باعث آلوده شدن عزاداران به گناهان کبیره می شود . همین که تماشاچی از جنس زن باشد خود بس است تا عزاداران هم به گناه مرتکب شوند .

عمل مستحب یا عمل واجب ؟

در روز عاشورا ابو ثمامه صاعدی به امام حسین علیه السلام چنین عرض کرد : " دوست دارم پروردگار خود را در حالی دیدار کنم که نمازی را که وقتش رسیده خوانده باشم " . امام فرمودند : نماز را به یاد آوردی ، خدا تو را از نماز گزارانی که در یاد اویند قرار دهد . بخواهید از ما دست بردارند تا نمازگزاریم . وقتی با مقاومت دشمن روبرو شد ، فرمودند : وای بر تو ای عمر سعد ! آیا آیین های اسلام را از یاد برده ای ؟ چرا دست از جنگ نمی کشی تا نمازگزاریم و به جنگ برگردیم .

آری امام علیه السلام جنگ را بخاطر نماز که ستون دین است ، متوقف کرد و به نماز اول وقت پرداخت . اما امروزه در عزاداری های ما رنگ نماز کمرنگ شده و بسیاری از هیئت ها و دسته های عزاداری حاضر نیستند ، عزاداری را بخاطر نماز متوقف کنند و جالب تر آنکه تا ساعت ها بعد از اذان هم عزاداری می کنند تا اینکه وقت نماز رفته و اگر هم وقت باشد یا نماز نمی خوانند یا می گویند خسته ایم و خدا ما را به خاطر امام حسین علیه السلام می بخشد .

ولی کدام بخشش ، کدام رهایی از گناه ترک عمل واجب . مگر نه اینکه خود امام علیه السلام در آن شرایط سخت روز عاشورا نماز خواندند و بعد به جنگ پرداختند .

آگاه باشیم و از خواب غفلتی که دشمنان اسلام ما را در آن فرو برده اند بیدار شویم . هان ای جان برادر ، این پیام قیام امام حسین علیه السلام و روز عاشورا و آن جنگ بزرگ است . نماز اول وقت را ترک کنیم و بگوییم عزاداری کنیم برای امام علیه السلام ، بعداً می خوانیم . کدام امام ، کدام معصوم علیه السلام این کار را دوست دارد . آن را دوست که ندارد هیچ ، بلکه کسانی را که نماز را به تأخیر می اندازند را دشمن می دارند .

مگر امام حسین علیه السلام به خاطر خدا جان خود را نداد تا اسلام زنده بماند ، بله همین طور است اما نه این اسلام که عمل واجب را به خاطر  عمل مستحب رها کنیم . اذان بشنویم ولی در حال عزاداری هستیم .

افسوس و هزار افسوس برای چنین مسلمانی که نه تنها به اسلام کمک نمی کند بلکه عزّت اسلام را پایمال می کند . شرم باد بر چنین مسلملانی .

هر عمل مستحبی که به واجب ضرر برساند ، حرام است .

زشتی این کار از نظر پیامبر صلی الله علیه و آله با دو روایت زیر  بیشتر معلوم می شود :

1-  شفاعت من درباره مرتکبان گناهان کبیره است به جز مشرکان و ستمگران .

2- کسی که نماز را سبک شمارد به شفاعت من دست نیابد و به خدا سوگند که در کنار حوض کوثر بر من وارد نشود .

حال می بینیم که کسی که گناه کبیره انجام میدهد به شفاعت پیامبر دست می یابد ولی سبک شمارنده و تارک نماز به هیچ وجه ، شفاعت نصیبش نمی شود .

سوره مریم ، آیه 39 :

آنها را از روز قیامت  بترسان ، که عمر خود را در دنیا به غفلت سپری کرده و ایمان به حقیقت نیاورده اند .

درجه چهارم :   

در این درجه که از آن شیعیان است فرد بیشتر دوست دارد درباره معصومین علیهم السلام بداند ، به همین خاطر به سراغ منابع و کتابهایی در این باب می رود تا آگاهی خود را بالا ببرد .

مهمترین منابع شناخت اهل بیت :

1- قرآن کریم : این کتاب مقدس منبع بزرگی برای بسیاری از سؤالهای ما می باشد .

2- زیارت عاشورا : این مورد از احادیث قُدسی می باشد که از خدا توسط جبرئیل برای پیامبر صلی الله علیه و آله فرستاده  شده و به وسیله امام محمد باقر علیه السلام پس از واقعه کربلا در اختیار مردم قرار گرفت . از طرف ائمه علیهم السلام تأکید بسیاری برای خواندن این زیارت شده است .

3- جامعه کبیره : عالی ترین و کامل ترین متن امام شناسی است که توسط امام هادی علیه السلام به ما رسیده است .

4- زیارت ناحیه مقدسه : سوگنامه تنها باز مانده آل محمد صلی الله علیه و آله و منتقم اصلی یعنی امام زمان علیه السلام برای جد مظلوم و غریبش و شهدا و بازماندگان کربلاست .

درجه پنجم :

در این درجه که همان درجه چهارم است ولی کامل تر و پر بار تر . از صفای باطن بالا تر و معرفت عمیق تری برخوردار است .در این درجه عزادار که دیگر عزادار حقیقی شده به مودّت نسبت به اهل بیت علیهم السلام و نیز به حسّ انتقام نسبت به دشمنان آنها دست یافته است و عزادار بیشتر به عمل کردن روی می آورد .

عزادار واقعی کسی است که اگر برای مصیبت عظیمی که بر امام حسین علیه السلام وارد شده  ، گریه و ناله سر می دهد و در برابر مصیبت اعظم بیشتر عزادار است .

مصیبت اعظم ، مصیبتی است که به جامعه انسانی در طول تاریخ به علت محرومیت از حقیقت دین و نیز محرومیت از وجود مقدس رهبران الهی ، به خصوص ائمه علیهم السلام وارد گردیده است . علت این مصیبت این است که ائمه علیهم السلام از مقام و مرتبه ای که خداوند برای آنان در رهبری و هدایت جامعه اسلامی در نظر گرفته است ، توسط حاکمین وقت کنار گذاشته شده اند و ارتباط مردم با ایشان بسیار کمتر از گذشته شد .

پیامبر صلی الله علیه و آله : به درستی که برای قتل حسین علیه السلام حرارتی در دل های مؤمنان است که هرگز خاموش نمی شود .

مراحل سه گانه عملیات انتقام :

1-    لعن و برائت زبانی : لعن به معنای دور بودن از رحمت و هدایت الهی و جدا بودن از خوشبختی است . مُسَلم است کسی که دست از خدا و معصومین علیهم السلام  کشیده باشد ، خود و دیگران را از رحمت و هدایت خدا محروم ساخته و ملعون می باشد .

ملعون کسی است که از مسیر هدایت صحیح منحرف شود و به بیراهه رود . این مورد را می توان برای فرقه های ساختگی مثال زد که به نام اسلام و در لباس اسلام به پیش می روند و ادعای این را دارند که سیر و سلوک عارفانه دارند و شیعیان جاهل هم که شناختی از حقیقت اسلام ندارند به دنبال آنان راه افتاده اند و برای آنان پیرو جمع می کنند . این نکته را هم لازم به ذکر است که این فرقه ها تنها در خارج از ایران نیستند بلکه چندین سال است که به ایران اسلامی هم هجوم آورده اند ، از جمله این فرقه ها می توان فرقه ذهبیه را نام برد . لعنت خدا بر چنین ظالمانی نسبت به اسلام .

سوالی از مقام معظم رهبری در زیر شده است که نشان دهنده جایز نبودن عزاداری در بین فرقه های صوفی می باشد .

سؤال: شركت كردن در مجالس صوفیه و انجام اعمال و گفتن اذكار آنان و حضور در خانقاه آنها چه صورتی دارد؟

جواب : جایز نیست و كسانى كه اوامر و نواهى قرآن كریم را قبول داشته و به امامت ائمه علیهم‏السلام معتقدند چه بهتر است كه اسم جداگانه‏اى را كه لازم نیست بلكه مضرّ است كنار گذاشته و در جماعت عظیم ملت بزرگ و مسلمان خود منسلك باشند.

2-    برائت عملی : یعنی دوری کردن از فرهنگ و تسلط فرهنگی دشمنان و پرهیز از اخلاق و عقاید آنها .

3-    جهاد با دشمنان و ضربه زدن به آنها و محدود کردن قدرت آنها تا نابودی کاملشان :

تهاجم فرهنگی و رواج آیین های ضد اسلامی از کارهایی است که دشمنان انجام می دهند و عزادار واقعی باید با این موارد در عمل مخالفت کند و نگذارد که آنان بیشتر به اسلام ضرر برسانند .

ثارالله به چه معنایی می باشد ؟

السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره : سلام بر تو ای خون خدا و پسر خون خدا

خون خدا در کجا جریان دارد ؟ خون عامل حیات است ، اما حیات چه چیزی ؟ در کجا و در کدام رگ جریان دارد ؟

خون خدا ، یک تشبیه بسیار ظریف است که فهم معنای آن منوط به انسان شناسی دینی و قرآنی است .

عبارت است از امام معصوم علیه السلام که مظهر خداست ، هم عامل حیات انسانی ما و هم عامل حیات دین و حیات حقیقی اجتماع است .

امام حسین علیه السلام : باید با اسلام خداحافظی کرد که امت اسلامی به فرمانروایی چون یزید ، گرفتار شده است .

از این گفته معلوم می شود که فقط معصومین علیهم السلام لایق نیابت خدا بر روی زمین را دارا می باشند و دیگر کسی این لیاقت را ندارد.

وظیفه ما این است که فقط نگوییم یزید دشمن اسلام بود و مُرد ، بلکه باید به این فکر باشیم که یزیدان امروز را نابود کنیم و دستشان را از اسلام کوتاه کنیم و بدانیم چه کسانی یزیدان امروزی هستند این موضوع به طور خلاصه در مراحل سه گانه عملیات انتقام گفته شده است . امام حسین علیه السلام ، یزید آن زمان را با شهادت خودش به هلاکت رساند اما حالا نوبت ماست که با امداد و یاری از معصومین علیهم السلام با یزیدان امروزی مقابله کنیم و آنها را با تلاش زیاد هلاک کنیم .

هوشیار باشیم که دشمن در همین نزدیکی ماست ، برای دفاع از اسلام تا به حال چه کرده ایم ؟

بیشتر این مطالب از کتاب عزادار حقیقی نوشته محمد شجاعی برداشت شده ، از خواننده این مقاله خواهشمندیم برای آگاهی بیشتر از این مسئله به این کتاب 202 صفحه ای مراجعه کند .

            منبع :    پایگاه اطلاع رسانی چهارده منتخب   www.14montakhab.com

سه شنبه 10/10/1387 - 22:27
دعا و زیارت

چگونه با لطف معصومین یک اهل سنت شیعه شد ؟

 

در این جهان ما انسانها هر کاری برای ائمه علیهم السلام انجام دهیم بی پاسخ از سوی آنها نخواهد ماند . به گفته حضرت آیت الله بهجت حفظه الله تعالی در زیر توجه کنید و ببینید چه پاداش بزرگی برای دلسوزی یک فرد اهل سنت  برای یکی از ائمه داده شده است :

در نزدیکی نجف اشرف در محل تلاقی دو رودخانه دجله و فرات ، آبادی است که مصیب نام دارد که مردی شیعی هر شب جمعه برای زیارت امام علی علیه السلام به نجف می رفت . مردی از اهل سنت که در سر راه مرد شیعه خانه داشت چون میدانست وی به زیارت حضرت میرود همیشه هنگام عبور او ، وی را مسخره می کرد . تا یکبار به ساحت مقدس امام علی علیه السلام جسارت کرد و مرد شیعی خیلی نا راحت شد . چون خدمت آقا مشرف شد بی تابی کرد و ناله زد که : تو می دانی این مخالف چه می کند . آن شب آقا را خواب دید و شکایت کرد . آقا فرمودند : او بر ما حقی دارد که هر چه بکند در دنیا نمی توانیم او را کیفر بدهیم . شیعه می گوید عرض کردم : آری لابد به خاطر آن جسارتهایی که او می کند بر شما حق پیدا کرده است ؟ حضرت فرموند : نه ، بلکه او روزی در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه می کرد ، ناگهان جریان کربلا و منع آب از امام حسین علیه السلام  به خاطرش افتاد ، پیش خودش گفت : عمر بن سعد کار خوبی نکرد که آنها را تشنه کشت ، خوب بود به آنها آب می داد ، بعد همه را می کشت . و ناراحت شد و قطره ای اشک از چشم او ریخت ، از این جهت بر ما حقی پیدا کرده است که نمی توانیم و را جزا بدهیم .

مرد شیعی می گوید از خواب بیدار شدم و حرکت کردم هنگام برگشتن سر راه ، آن سُنی  با من برخورد کرد و به تمسخر گفت : آقا را دیدی و از طرف ما پیام رساندی ؟ شیعه گفت : آری پیام رساندم و نیز پیامی دارم . او خندید و گفت : بگو چیست ؟ شیعی جریان را تا آخر بازگو کرد . وقتی فرمایش امام علیه السلام را که وی به آب نگاهی کرد و به یاد کربلا افتاد و ... باز گو کرد ، مرد سنی تا شنید سر به زیر افکند و کمی به فکر فرو رفت و گفت : خدایا در آن زمان کسی در آنجا نبود و به کسی هم نگفته ام آقا از کجا فهمید . بلا فاصله گفت : اشهد ان لا اله الا الله و ان محمد رسو ل الله و ان علیاً امیر المؤمنین ولی الله و وصی رسول الله و شیعه شد .

منبع  14montakhab

سه شنبه 10/10/1387 - 22:23
دعا و زیارت

آل الله

 

مقصود از آل الله و خاندان خدا ، اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله می باشند . امام حسین علیه السلام خود و دودمان پیامبر را آل الله دانسته است ، در آنجا که فرموده اند :

 

ما آل خدا و وارثان پیامبر او هستیم .

در زیارت نیمه رجب امام حسین علیه السلام می خوانیم : السلام علیکم یا آل الله

این به خاطر شدت ارتباط و انتساب عترت پیامبر و امام حسین علیه السلام با خداوند و دین اوست و گویا خدایی اند و از دودمان خدا .

تعبیر آل الله را جابر بن عبدالله انصاری هنگام عبور بر سر مزار حسین بن علی علیه السلام در اربعین شهادتش در زیارتی که خوانده  ، به کار برده است .

به قریش نیز آل الله می گفتند  ، زیرا در خانه توحید و مسجد الحرام بودند و با خانه خدا مرتبط بودند .

امام صادق می فرماید :

اِنَّما سُمُّوا آلَ الله  ، لِاَنَّهُم فی بَیتِ اللهِ الحَرام

به این جهت آل الله نامیده شدند که در خانه خدا بودند . بویژه که عظمت قریش با تولد پیامبر اسلام در میان آنان افزایش یافت و با بعثت آن رسول خدا  ، انتسابشان به خداوند افزون تر شد .

منبع : 14montakhab

سه شنبه 10/10/1387 - 22:21
دعا و زیارت

بدعت در نذر

 

 امروزه بسیاری از مردم مسلمان بخصوص شیعه برای اجابت دعاهایشان از سوی خداوند چاره را این می بینند که نذری کنند تا احتمال برآورده شدن حاجت از سوی خدا بیشتر باشد و بعد از گرفتن حاجت به انجام دادن آن نذر می پردازند . این یک امر بسیار خوب و پسندیده است اما هر نذری از سوی خدا پذیرفته نیست و اعتباری ندارد یا بعضی نذر ها داراری شبهه می باشند . در ادامه بیشتر این موضوع را خواهید فهمید .

 

نذر های امروزی بیشتر فابل قبول نیست و تمامی مراجع این مورد نذر ها را رد کرده اند .

** نذر کننده باید به قصد قربت ، نذر کند و بهتر است بگوید : برای خداوند ، به عهده من باشد که فلان کار را انجام دهم .

نکته قابل ذکر در اینجا این است که بیشتر افراد در هنگام نذر به این گونه نذر می کنند که : نذر می کنم گوسفندی برای امام حسین علیه السلام قربانی کنم یا نذر می کنم برای امام حسن علیه السلام فلان چیز را به عزاداران بدهم و ... .

از این مدل نذر ها مردم ما زیاد می کنند و باید بدانند که برای نزدیکی بخدا نذر کنند نه امام حسین علیه السام یا دیگر معصومین علیهم السلام .

موردی از نذر های قابل قبول در اسلام : نذر می کنم برای خداوند فلان کار را انجام دهم و ثوابش را به فلان امام علیه السلام هدیه می کنم .

در زمان حاضر نذر های مردم بیشتر به شکل قربانی است که این نوع نذر هم می تواند دارای اشتباه باشد . اشتباه این نذر در این است که برای مثال اگر در عزاداری امام حسین علیه السلام باشد آن را سر راه هیئت ها  انجام می دهند که در این صورت پای عزاداران خونی و نجس می شود یا در بعضی مناطق از آن خون به عنوان تبرک به خود می زنند آخر کجای اسلام نوشته شده که خون که نجس ترین چیز است باعث تبرک است .

 هواسمان باشد هر نذری نذر نیست

منبع : 14montakhab

سه شنبه 10/10/1387 - 22:20
دعا و زیارت
تاختن اسبها روی بدن امام حسین (ع)

از جنایتهای فجیع سپاه کوفه ، اسب تاختن بر جسد مطهر سید الشهدا علیه السلام پس از شهادت آن حضرت بود . ابن زیاد در پی تحریک شمر ، در پاسخ نامه عمر سعد از جبهه کربلا که نامه ای مسالمت آمیز بود ، نامه ای تند به عمر سعد نوشت که تو را برای مماشات و سازش و ... نفرستاده ایم . اگر حسین و یارانش تسلیم شدند ، پیش من بفرست و گرنه بر آنان بتاز تا آنها را کشته و مثله کنی که شایسته آنند . اگر حسین کشته شد ، بر پیکرش ( سینه و پشتش ) اسب بتاز ...  اگر اجرای فرمان کردی پاداش مطیعان را خواهی یافت و گرنه کناره بگیر و سپاه را به شمر واگذار . شمر نامه را به کربلا آورد و به عمر سعد داد .

عصر عاشورا ، پس از شهادت سیدالشهدا و غارت خیمه ها ، عمر سعد گفت : داوطلب اسب تاختن بر پیکر حسین بن علی کیست ؟ ده نفر داوطلب شدند و با سُم اسبها بر سینه و پشت امام تاختند . پیکر امام زیر سُم اسبها لِه شد .

این ده نفر خبیث عبارت بودند از : 1- اسحاق بن حویه ، 2- اخنس بن مرثد ، 3- حُکیم بن طفیل ، 4- عمرو بن صبیح ، 5- رجاء بن مُنقذ ، 6- سالم بن خیثمه ، 7- واعظ بن ناعم ، 8- صالح بن وهب ، 9- هانی بن ثبیت ، 10- اُسید بن مالک

سپس اینان به کوفه نزد ابن زیاد آمدند و جایزه گرفتند .

ابو عمرو زاهد می گوید : به این ده نفر نگاه کردیم ، همه زنا زاده بودند .

مختار وقتی قیام کرد همه آنان را گرفت و دست و پایشان را به زنجیر بست بر پشت آنان اسب تازاند تا مُردند .

لَعنَتُ الله عَلَی المُنافِقین وَ الظالمین وَ الفاسدین فِی الاسلام

منبع : www.14montakhab.com

سه شنبه 10/10/1387 - 22:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته