اهل بیت
قیام مختار
قسمت دوم
هنگامیكه خدمت امام (ع)
رسیدند، محمد بن حنفیه، هدفی را كه هییت اعزامی برای آمدهاند به عرض امام
(ع) رسانید. امام فرمود: «یا عم لو ان عبدا زنجیا تعصب لنا اهل البیت لوجب
علی الناس موازرته و قد ولیتك هذا الامر فاصنع ماشیت» 17
ای عمو! اگر یك
برده زنگی به حمایت ما قیام كند برای مسلمانان واجب است به او یاری كنند.
من شما را بر این كار گماشتم هرچه صلاح میدانی انجام بده.هییت اعزامی كوفه
با نتیجه عالی و دریافت اجازه قیام در ركاب مختار وارد كوفه شدند و گفتند:
به ما دستور دادهاند تو را یاری كنیم.مختار وقتی این خبر موفقیت آمیز را
شنید دستور داد بزرگان شیعه جمع شوند. سپس در میان آنها گفت: ای گروه
شیعیان عدهای میخواستند صحت ماموریت ما را بدانند برای این منظور به خدمت
امام و پیشوای هدایت و پسر پیامبر (ص) برگزیده یعنی امام زینالعابدین
رفتهاند. امام به آنها فرموده است كه من نماینده و پشتیبان او هستم و به
شما دستور داده است كه از من پیروی كنید و به فرمان من گردن نهید. 18
.
بالاخره سخنان هییت اعزامی، عواطف و احساسات شیعیان را بر افروخت و افرادی
كه تا آن موقع در شك و تردید بودند با شور و هیجان، گرد مختار را گرفتند و
این بود كه كار مختار رونق بیشتری یافت و یكی از یاران مختار با صدای بلند
بانگ زد كه: «یا آل ثارات الحسین یا منصور امت یا ایها الحی المهتدون الا
ان امین آل محمد قد خرج منزل دیر هنه و بعثنی الیكم داعیا و مبشرا فاخرجوا
الیه رحمكم الله 19
ای طالبان انتقام خون حسین! ای یاران امت! از طایفه
هدایت یافتگان! بدانید كه امیر آل محمد و قیام كرده و در دیر «هنه» مستقر
شده و مرا به دعوت شما فرستاده است. به سوی او بشتابید كه خدایتان رحمت
كند.پس از خانهها بیرون ریختند و شعار «یا لثارات الحسین» كوفه را تكان
میداد و لرزه بر اندام دژخیمان اموی و قاتلان كربلا انداخته بود. طولی
نكشید در كوفه از نو قتلگاه بلكه قتلگاههای دیگری به راه افتاد و این بار
قربانیان آن، پاكان و عزیزان خدا نبودند، دژخیمانی بودند كه دستهایشان تا
مرفق به خون آزادگان رنگین شده بود.
خلاصه درباره مختار جنجالیترین مرد
تاریخ اسلام و نهضت بسیار حاد او، سخن بسیار گفتهاند ولی داوری در این باب
نیز آسان نیست و طرفداری از موالی و ایرانیان درس بزرگی بود هم برای موالی
كه بعدها جرات اقدام و قیام برخلاف عربها را یافتند و هم برای عرب كه
بیهوده شرف اسلام را منحصر به خود میدیدند. 20 بدین گونه قیام مختار كه
شدیدا از انقلاب امامحسین (ع) متاثر شده بود، برای ایرانیان وسیله زور
آزمایی و مجال انتقامجویی از بنیامیه بود 21 .
منبع: کتاب جنبشهای متاثر از حرکت امام حسین
سایت قائمیه
جمعه 3/9/1391 - 10:40
اهل بیت
(قیام مختار) ق اول
در سال 66 هجری، مختار بن ابو عبیده ثقفی به دعوی خونخواهی امامحسین (ع) قیام كرد و آن جنبش بزرگ را در عراق پدید آورد. كار مختار در سایه دعوت به خاندان رسالت و یاری از ایرانیان بسرعت بالا گرفت و گذشته از كوفه و شهرهای عراق، آذربایجان، ری، اصفهان و چند شهر دیگر ایرانی نیز تحت فرمان او درآمد. مختار در این نهضت بیشتر به ایرانیان اتكا داشت و لذا در سپاه او تعداد ایرانیان چندین برابر عربها بود. 13
بیشتر شیعیان كوفه به مختار دست بیعت دادند و به یاری او تصمیم جدی گرفتند و هییتی به منظور تحقیق درباره دعوت مختار به مدینه اعزام داشتند. هییت اعزامی شیعیان كوفه، كه رهبرشان «عبدالرحمان بن شریح» بود، وارد مدینه شدند و به دیدن محمد بن حنفیه رفتند و گفتند: «وقد قدم علینا المختار ابن ابی عبید یزعم لنا انه قد جاءنا من تلقایكم و قد دعانا الی كتاب الله و سنه نبیه (ص) و الطلب بدماء اهلالبیت (ع) و الدفع عن الضعفاء فبایعناه علی ذلك...» مختار پیش ما آمده، ادعا میكند كه از جانب شماست و ما را به كتاب خدا و سنت پیامبر (ص) و خونخواهی اهلبیت و دفاع از ضعیفان دعوت میكند. ما با این قرار با وی بیعت كردهایم و به او پیوستهایم. اگر دستور میدهی از او پیروی كنیم و اگر منع كنی از او دوری میجوییم.14
اعضای هییت هركدام یكی یكی سخن گفتند و ابن حنفیه نیز سخنان آنها را شنید و در پاسخ آنها گفت: «و اما ماذكرتم من دعا من دعاكم الی الطلب بدماینا فوالله لوددت ان الله انتصرلنا من عددنا بمن شاء من خلقه اقول قولی هذا و استغفرالله لی ولكم» 15
آنچه گفتید كه یكی شما را به خونخواهی ما دعوت كرده است به خدا دوست دارم خدا به وسیله هركس از مخلوق خویش كه خواهد انتقام ما را از دشمنان بگیرد. این را میگویم و برای خود و شما از خداوند آمرزش میخواهم.به تعبیر یعقوبی، محمد بن حنفیه به آن گروه از شیعیان گفت: «ما احب الینا من طلب ثارنا و اخذ لنا بحقنا و قتل عددنا» 16
چه قدر دوست داریم كسی را كه خون ما را بخواهد و حق ما را بگیرد و دشمن ما را به قتل برساند.مرحوم مجلسی از كتاب «ابن نما» نقل میكند كه محمد حنفیه پس از بیان این سخنان گفت: برخیزید، خدمت امام من و امام شما «علی بن الحسین (ع)» برویم.
جمعه 3/9/1391 - 10:38
اهل بیت
انقلاب مدینه عكسالعمل دیگر
شهادت امامحسین (ع) بود. تردیدی نیست كه آتش این انقلاب قبلا روشن شده
بود و فقط به عامل نیرومند دیگری نیاز داشت كه آن را شعلهور سازد.
مهمترین
عاملی كه آن را تشدید كرد حادثه دلخراش كربلا بود بویژه اینكه حضرت زینب
كبری (ع) و سایر اسیران پس از بازگشت به مدینه، مرتب برای ایجاد انقلاب،
تلاش، و مردم را برضد حكومت منفور یزید تحریك میكردند به گونهای كه عمرو
بن سعید اشرق، فرماندار یزید در مدینه از واژگون شدن اوضاع، بیمناك بود و
درباره فعالیت زینب كبری نامهای به یزید نوشت و در آن توضیح داد كه: «وجود
زینب در میان مردم مدینه موجب تحریك احساسات است. او زنی فصیح و عاقل و
خردمند است.
او و كسانش تصمیم گرفتهاند انتقام خون حسین (ع) را بگیرند.»
یزید در جواب نوشت: تماس و ارتباط زینب را با مردم قطع كن. 10 .البته علت
اصلی آغاز این انقلاب، سفر هییت نمایندگی اهل مدینه به شام بود. هییتی مركب
از: عبدالله بن حنظله انصاری معروف به «غسیل الملایكه»، عبدالله بن ابی
عمرو بن حفص بن مغیره مخزومی، منذر بن زبیر و عدهای دیگر از رجال و اشراف
مدینه به نمایندگی از طرف اهل مدینه نزد یزید رفتند. یزید به آنها خیلی
احترام كرد، به هنگام بازگشت هدایای گرانبهایی به آنان بخشید. وقتی این عده
به مدینه بازگشتند در حضور جمعی از اهل مدینه از یزید انتقاد كردند و
گفتند: «انا قدمنا من عند رجل لیس له دین یشرب الخمر و یغرف بالطنابیر و
یضرب عنده القیان و یلعب بالكلاب و یسامر الخراب و القیتان و انا نشهدكم
انا قد خلعناه...» 11
اما از نزد شخصی میآییم كه دین ندارد؛ شرابخوار است و
همیشه مشغول ساز و آواز است؛ خنیاگران و زنان خوش آواز در مجلس او دلربایی
میكنند؛ یزید سگبازی میكند و با جمعی دزد و خرابكار به شب ـ نشینی
میپردازد؛ شما را گواه میگیریم كه از این تاریخ او را از خلافت خلع
كردیم.
عبدالله بن حنظله به پا خاست و گفت: من از پیش كسی میآیم كه اگر
هیچكس با من یاری و همكاری نكند به كمك پسرانم به جنگ او خواهم رفت. او به
من پولها و هدایای زیادی بخشید و خیلی احترام كرد ولی من عطایای او را به
این منظور پذیرفتم كه در راه جنگ خود او خرج كنم. به دنبال این جریان، اهل
مدینه یزید را از خلافت خلع، و با عبدالله بن حنظله بیعت كردند.
بدین ترتیب
اهل مدینه به قصد براندازی حكومت اموی قیام، و فرماندار یزید را از شهر
بیرون كردند. با اینكه تعداد انقلابیون هزار نفر بود، هیچگونه تهدید و
تطمیع نتوانست آنها را منصرف سازد.سپاه خون آشام شام وحشیانه به شهر مدینه
یورش آورد و با نهایت خشونت و وحشت، انقلاب مدینه را در هم كوبید. فرماندار
سپاه اموی به نام «مسلم بن عقبه مری، مردم را دعوت كرد كه با یزید بیعت
كنند كه همگی غلامان و بردگان مطیع یزیدند و یزید در مورد جان و اموال آنها
هر طوری بخواهد رفتار خواهد كرد. 12
.شك نیست كه انگیزه پیوستن مردم به
انقلاب، همان روحیه تازهای بود كه انقلاب خونین امامحسین (ع) در كالبد
افسرده ملت دمیده بود.
منبع کتاب:
جنبشهای احیاگرانه متأثر از حركت امام حسین (ع)(قیام مدینه)
جمعه 3/9/1391 - 10:11
اهل بیت
قسمت چهارم
قسمت های اول ، دوم ، سوم
بدین ترتیب رهبر نهضت بر این
نكته تاكید كرد كه همگی باید برای اجرای شریفترین وظیفهای كه در پیش
دارند، آماده ایثار و فداكاری شوند.همه حاضران به ندای رهبر نهضت یكصدا
پاسخ مثبت دادند و آنان مخلصانه پیمان نهادند كه رضایت الهی را در پیكار با
قاتلان فرزند پیامبر كسب كنند.جنبش توابین از همان سال شهادت امامحسین
(ع) سال 61 آغاز شد و از آن تاریخ مخفیانه به خونخواهی امام (ع) دعوت
میكردند. مردم نیز از شیعه و غیر شیعه دسته دسته به آنها میپیوستند.
توابین سرگرم تمهید مقدمات نهضت بودند كه یزید مرد. پس از مرگ یزید، توابین
فعالیت خود را آشكار كردند و عدهای را به اطراف فرستادند تا مردم را به
همكاری دعوت كنند. تعداد زیادی از مردم دعوت آنان را از جان و دل پذیرفتند
تا اینكه شب جمعه پنجم ربیعالثانی سال 65 هجری فرا رسید. در آن شب توابین
به اتفاق به سوی تربت پاك امامحسین (ع) روانه شدند و صبحگاهان خود را به
كنار قبر آن حضرت رساندند.
وقتی نظر آنها به قبر شریف آن حضرت افتاد،
فریادی از دل برآوردند و عنان اختیار به دست اشك چشم سپردند و آنقدر گریه
كردند كه در هیچ روز دیگر، بیشتر از آن، مردم گریان دیده نشده بودند و این
سخنان را با اشك دیدگان در آمیختند: «یارب انا قد خذ لنا ابن بنت نبینا
فاغفرلنا ما مضی منا و تب علینا انك انت التواب الرحیم و ارحم حسینا و
اصحابه الشهداء الصدیقین و انا نشهدك یارب انا علی مثل ما قتلوا علیه فان
لم تغفره لنا و ترحمنا لنكونن من الخاسرین»8
پروردگارا! ما پسر دختر
پیامبرمان را تنها گذاشتیم، پس گناهان گذشته ما را بیامرز و توبه ما را
بپذیر، زیرا تو خدای مهربان و توبه پذیری و بر حسین (ع) و یاران راستین و
شهید او درود فرست؛ پروردگارا! اگر گناهان ما را نیامرزی و به دیده رحم و
عطوفت به ما ننگری زیانكار و بدبخت خواهیم بود.
توابین، نهضت انتقامجویانه
خود را از محل قبر امامحسین (ع) و شهیدان كربلا آغاز كردند. آنان معتقد
بودند مسیول قتل امامحسین (ع) در درجه اول نظام فاسد اموی است نه افراد و
لذا به منظور خونخواهی متوجه شام شدند. ظاهرا انقلاب توابین، هدفهای
اجتماعی روشن و مشخصی نداشت. تنها هدف روشن آنها گرفتن انتقام و جبران گناه
و خطا بود، ولی در عین حال در جامعه كوفه تاثیر عمیقی برجا گذاشت.
خطبههای آتشین و شعارهای رهبران انقلاب، مردم را برای انقلاب برضد حكومت
اموی آماده ساخت و لذا به محض اینكه خبر مرگ یزید به كوفه رسید برضد
فرماندار اموی «عمرو بن حریث» قیام، و او را از مقر فرمانداری اخراج، و با
«عامر بن مسعود» سازش كردند. 9 .
جنبشهای احیاگرانه متأثر از حركت امام حسین (ع) نوشته
داود الهامی
منبع: سایت قائمیه
پنج شنبه 2/9/1391 - 18:51
اهل بیت
جنیش های متاثر از قیام امام حسین - 1-(توابین)ق سوم
مشاهده قسمت های اول و دوم
قسمت سوم....
منابع تاریخی، اخبار مفصل
این جلسه و سخنان شورانگیز رهبران نهضت را حفظ كردهاند كه همه حاكی از این است كه
نهضت خونین توابین بعد جدیدی بود كه تراژدی كربلا آن را آفرید؛ به عنوان مثال
نخستین سخنگوی این جلسه كه مسیب بن نجبه فزاری بود، خطاب به حاضران گفت:
«... ما
پیوسته دلباخته محاسن خالی خود بوده، یاران و پیروان خود را میستودیم، ولی خداوند
با این امتحانی كه پیش آورد، نیكان ما را در بوته آزمایش نهاد ولی ما از امتحان سرشكسته
و خجلت زده بیرون آمدیم و وعدههای دروغ ما به فرزند پیامبر (ص) آشكار گردید.
حسین (ع) پسر پیامبر به ما
نامهها نوشت و پیكها فرستاد و بارها، چه پنهان و چه آشكارا، از ما یاری خواست و
راه عذر و بهانه را به روی ما بست. ولی ما از بذل جان خود در ركاب او دریغ ورزیدیم
تا اینكه در بیخگوش ما به خشنترین وضعی به شهادت رسید. ما آن قدر سستی كردیم كه
نه با عمل و زبان او را یاری كردیم و نه با مال خود به پشتیبانیش شتافتیم و نه قبایل
خود را برای یاری او فراخواندیم.
در پیشگاه خداوند و در حضور پیامبراكرم (ص) چه
عذری داریم؟ به خدا عذری غیر از این نداریم كه قاتلان حسین (ع) را به كیفر
اعمالشان برسانیم و یا در این راه كشته شویم تا خداوند از ما راضی گردد....» 6
.
سلیمان بن صرد به رهبری برگزیده شد و پس از قبول مسیولیت، سخنانی بدین مضمون
ایراد كرد:
«... ما در انتظار ورود خاندان پیامبرمان بودیم و به آنها وعده یاری میدادیم
و به آمدن عراق تشویقشان میكردیم و چون بیامدند سستی كردیم و عاجز ماندیم و دو
رویی كردیم و امروز و فردا كردیم و در انتظار حوادث نشستیم تا اینكه فرزند
پیامبرمان و باقیمانده و شیره و پارهای از گوشت و خون وی در كنار ما كشته
شد....هان به پا خیزید كه خدایتان خشمگین است.سوی زن و فرزند باز مگردید تا
خداوند خشنود شود و گمان نمیكنم خداوند خشنود شود مگر اینكه انتقام خون پسر پیامبر
را بگیرید و یا در این راه كشته شوید. از مرگ نهراسید. به خدا هركس از مرگ بترسد
محكوم به شكست و ذلت است....» 7
دوشنبه 29/8/1391 - 13:14
اهل بیت
قسمت دوم....
قسمت اول را اینجا مشاهده کنید
این كار برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر
است. خداوند توبه شما را پذیرفت زیرا او توبه پذیر و رحیم است. آنها معتقد شدند كه
تنها با انتقام گرفتن از خون حسین (ع) و جانبازی در راه او، میتوانند توبه واقعی كنند
و لذا خود را «توابین» (توبه كاران) نامیدند و در تاریخ اسلام به همین نام شهرت
یافتند.3
در پی همین اندیشه بود كه صد نفر از شیعیان سرسخت و فداكار كوفه نزد پنج
تن از قدیمیترین و معتمدترین یاران علی (ع) اجتماع كردند كه آنها عبارت بودند از:
سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه فزاری، عبیدالله بن سعد ازدی و عبدالله بن وال
تیمی و رفاعه بن شداد بجلی. 4 از این پنج تن «سلیمان بن صرد» از صحابه و چهار نفر
دیگر از تابعین بودند.
این گروه در اواخر سال 61 نخستین جلسه خود را در خانه
«سلیمان بن صرد»
برگزار كردند. 5 گویا این اولین فرصتی بود كه این عده از مخفیگاههای
خود
بیرون آمدند و همدیگر را ملاقات كردند. از اجتماع آنها پیداست كه اكنون
حكومت نظامی
كوفه، اندكی سست شده؛ در عین حال این اجتماع، سری و
پنهانی بوده است
دوشنبه 29/8/1391 - 13:3
اهل بیت
شهادت دلخراش امامحسین (ع) در كربلا
بازتاب گستردهای داشت و عواطف اخلاقی و مذهبی مردم را به هم ریخت و حتی احساسات
خونسردترین اشخاص را نیز بیدار كرد.
پیروان كوفی خاندان رسالت، كه خود با اشتیاق
فراوان از امامحسین (ع) دعوت كردند تا رهسپار عراق شود و رهبری نهضت را برای
سركوبی امویان به دست بگیرد و پس از ورود آن حضرت به عراق از او حمایت نكردند و در
نتیجه در كنار شهر آنها مظلومانه به شهادت رسید از این پیشامد بسیار پشیمان شدند و
خود را ملامت كردند.
آنان احساس میكردند كه ننگ این گناه از دامن آنها
پاك نمیشود مگر به كشتن قاتلان وی و یا كشته شدن در این راه 1 و به این آیه
استشهاد میكردند «فتوبوا الی باریكم فاقتلوا
انفسكم ذالكم خیر لكم عند باریكم فتاب علیكم انه هو التواب الرحیم» 2 توبه كنید و
به سوی آفریدگار خود بازگردید و خود را بكشید.
دوشنبه 29/8/1391 - 12:41
اهل بیت
لبنان:
مسلمانان لبنان ازگذشتههای دور با وجود حاکمیت
مسیحیان و کنترل عزاداری از طرف حاکمان وقت، با تأثیرپذیری از ایران و
عراق همواره به عزاداری میپردازختند؛ تداوم این عزاداریها باعث شد تا دولت
مسیحی لبنان در سال 1973 میلادی روز عاشورا را برای اولین
بار در تمامی نقاط لبنان و نهاد های دولتی، مؤسسه های ملی و بازار، تعطیل رسمی
اعلام نماید.
در بخش شیعه نشین این كشور در جنوب، شیعیان به تشكیل دستههای عزاداری حسینی
میپردازند و از كوچهها و خیابانها به سوی میادین اصلی مناطق به راه افتاده،
سینهزنی و زنجیر زنی میكنند.
همچنین مساجد مناطق آزاد شدهی این كشور، با پخش نوحههای حسینی، برای
مسلمانان مبارز این منطقه، الهام بخش مقاومت و ایستادگی
در برابر ظلم و ستم رژیم صهیونیستی هستند. در شب های محرم مردان و زنان
لبنانی، با خواندن زیارت عاشورا آغاز به عزاداری كرده و همراه با پرچمهای سبز و
سیاه، با شكوه تمام به عزاداری میپردازند.
پنج شنبه 25/8/1391 - 17:9
اهل بیت
سوگواری محرم عزاداریها و یادبودهایی است که به مناسبت شهادت
مظلومانه امام حسین (ع) و یارانش که در واقعه کربلا روی داد، انجام میشود.
سوگواری برای امام حسین (ع) مختص ماه محرم نمیشود و در دیگر روزهای سال نیز با توجه
به فرهنگ و رسم هر منطقه انجام میشود.
سوگواری برای حسین بن علی و دیگر یارانش از روز
نخست محرم الحرام آغاز و در ظهر عاشورا به اوج میرسد. در غروب و شامگاه عاشورا، این سوگواری تحت عنوان مراسم “شام غریبان”
ادامه پیدا میکند.
در روز ۱۲ محرم
نیز مراسمی با نام «سوم امام حسین» انجام میشود. این نوع مراسمها در روز ۱۶ محرم با نام «هفتم امام حسین» و ۲۰ صفر با نام «اربعین» ادامه پیدا میکند. مراسم سوگواری سومین امام
مسلمانان جهان از دیدگاه شیعیان اهمیت بسیاری دارد و انجام آن نوعی عبادت است
. سوگواری
محرم در کشورها و مناطق مختلف جهان به صورتهای گوناگون انجام میشود. علاوه بر
شیعیان، این مراسم در میان غیرمسلمانان در ترینیداد و توباگو، جامائیکا، هند و
ارمنیهای ایران برگزار می گردد
پنج شنبه 25/8/1391 - 16:52
رمضان
پیامبر اکرم (ص) در آخرین جمعه ی ماه شعبان فرمودند:
دعیتم فیه الی ضیافة الله بالبرکة و الرحمة و المغفرة. دعوت شده اید در این
ماه به مهمانی خدا، با برکت و رحمت و مغفرت.
مـاه رمضـان برای اولیـاء خـدا و کسـانی که به مقام بندگی و کمال انسانی
رسیـده اند و یـا لااقـل تـزکیه ی نـفـس کـرده اند، بـرکـت دارد. ایـنـها خـیـلی
خوشحال اند. فـرض کنیـد شمـا یـک جـایی بروید که بخواهید مزد بگیرید. به
شما بگویند که هر ثانیه هزار تومان به شما می دهند و حتی در موقع خواب
هم آن لحظات خوابیـدن ولو ده ساعت هم باشد، مـزد دقیقه ها و ثانیه ها را
به شما می دهند.
وقتی شما در ماه رمضـان خوابیده اید، در دامن لـطف پـروردگار خوابیده اید و
وقتی بیدار می شوید در آغوش مهـر پروردگار هستید. البته این مال کسانی
است که از اولیاء خدا باشند و این مطالب را درک کرده و فهمیده باشند.
اما برای کسانی که این را درک نمی کنند و با خدا زیاد رابـطه ندارند و اهـل
گناه و معصیت هستند مغفرت و بخشش گناهان است.
در هـر شبـانه روز از مـاه رمـضـان خـدای تـعـالـی یـک مـیـلیـون گنـاهـکار را
می بخشد و در شب و روز جمعه در هر ساعت یک میلیون.
هم کسانی که از اولیاء خدا هستند و ماه رمضان برای آنها برکت است باید
مهربـانی پـروردگار را احساس کننـد و هـم کسانی که گنـاهانشان بخشیـده
می شود چـون بـه آنـها مهـربـانی شـده، بـاید مهـربانی پروردگار را احساس
کنند.
سه شنبه 20/4/1391 - 7:44