وصیت نامه
یادتان باشد اگر مُردم عزاداری کنید بر سر و صورت بکوبید و خود آزاری کنید آبروها برده اید از من در ایام حیا ت لا أقل حا لا که مردم آبرو داری کنید من که می دانم در آنجاتان عروسی ها به پاست ! لا أقل در مجلس ختمم کمی زاری کنید می کنم تقدیمتان متن وصیت نامه را تا پس از اجراش احساس سبکباری کنید اول اینکه در شب هفت و چهل هنگام شام باید از آوردن اولاد خود داری کنید شام ختم دوستانم هیچ تعریفی نداشت ران و سینه ی مرغ ما را خوب سوخاری کنید وای اگر گردو نباشد لای خرماهای من ! فکر خرما و خطیب و مسجد و قاری کنید ثا نیاً مشکی بپوشید و چهل شب ریش را تا به زانو هم اگر آمد پرستاری کنید از وصا ل تیغ و صورت ما معّذب می شویم فوق فوقش ریش را یک ذرّه ستاری کنید ثا لثاً حج و نماز و روزه ی سی سا ل را باید از شیخی برای من خریداری کنید رابعاً یک عده بازاری طلب کار منند باید از بازاریان اعلام بیزاری کنید البته اول بپردازید اقساط مرا بعد از آن اعلام بیزاری ز بازاری کنید خامساً از شعرهای من کسی حظّی نبرد مردم کج ذوق را در فهم آن یاری کنید ....
من به کل ّ مردم ایران تعلّق داشتم پس برایم چا له ای مرغوب حفاری کنید بوی گند لاشه ام پیچید در گوش فلک شاعرم برگ چغندر نیستم کاری کنید شستشوی مرده آن هم پیش چشم دیگران؟ وای اگر با نعش من اینگونه رفتاری کنید شیخ فضل الله نوری را به دار آویختید لا أقل از نوری شاعر هواداری کنید من نمی خواهم خیابانی به نام من کنند نام ما را روی سنگ قبر حجاری کنید ..... از فشار قبر می ترسم سپیدی کفن زرد گردد رنگ آن را کا ش زنگاری کنید مثل سگ می ترسم از کنکور تشریحی مرگ ای نکیر و منکر شبکار عیّاری کنید ..... با زبان خونچکان داس ، عزرائیل گفت : روح را باید برای مرگ پرواری کنید .....
سعید نوری
کل آیتم ها 5
سلام
خیلییییییییییی جالب بود...افرین به شاعر خوش ذوقش
خوب میشه از این شعر در وصیت نامه هامون استفاده کنیم
باید بروم در خلوت سرخ
تا بتوانم ترانه ی آگاهی بخوانم
و خدا است تنها پناهم
خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد
سلام نفر 408 عزیز
ممنون از شعر بیستت. راستی شاعرشو بيشتر معرفی می كنی. چه خوب میشه اگه خودت شاعرش باشی.
خوش باشی.
كوچیك شما محمد
به نام خدا
حالا به سلامتی این كارا رو كی برات بكنیم...
♫♫ باغچه ♫♫(کلیک کنید)
هر آمدنی رفتنی هم دارد...
ولی ایکاش رفتن ها زیباتر از آمدن ها بودند.....
خدانگهدار همگی
max2000 عزیز زمانش را خدا میدونه ولی اونطور كه از روایات برداشت میشه انسان باید همیشه به فكر مرگ باشه
محمد جان راستش شاعرش را نمیشناسم ولی همانطور كه حس غریب گفتند حتماً شاعر طنزپرداز و خوش ذوقی هست آقای سعید نوری
واقعا شعر زیبایی بود . دیگه وقتی کسی فوت کنه زیاد ناراحت نمیشیم . آخه یاد شعر تو میفتم . هی خندم میگیره .
کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت