• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
 
 
 
 
 
 
  •  متن

  • نام استاد آية الله لنكرانى
    تاريخ درس 1371
    موضوع خارج فقه حج
    شماره درس 431
    اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم
    در مسأله بيست و يك اينطور مى‏فرمايند لايجوز الاحرام فى ازار رقيق، بحيث ينجس من ورائه، و الاولى أن لايكون الرداء، أيضاً كذلك .
    بحث ما در فروعات مربوط به ثياب احرام بود، و خصوصياتى كه در ثياب احرام معتبر است، يكى از جهات عبارت از اين معناست، آيا اگر ثوبى الاحرام، آن قدر رقيق و نازك باشد، كه جسم از پشت او نمايان باشد، و به تعبير ديگر، حاكى باشد، پارچه به اندازه‏اى ظريف و عرض مى‏شود رقيق است كه جسم ديده مى‏شود، اينطور نيست كه مانع از روءيت جسم باشد، آيا اين ازار و ردائى كه در احرام معتبر است، اگر از چنين پارچه‏اى باشد، جايز است، يا جايز نيست، يا اين كه اينجا بين ازار و رداء، فرق وجود دارد، اينطورى كه امام بزرگوار، قدس سره مى‏فرمايند بين ازار و رداء تفصيل قائل مى‏شوند، در ازار كه ازار ما بين صرة و ركبة را مى‏پوشاند، مى‏فرمايند جايز نيست كه ازار از پارچه رقيق باشد، به طورى كه حكايت بكند ماوراء خودش را و در حقيقت چنين ازارى نمى‏تواند ساتر عورتين هم باشد، با اين كه پارچه وجود دارد، لكن روى جنبه رقّت و ظرافت، اين حكايت مى‏كند، از ماوراء خودش، لذا ايشان در رابطه با ازار، فتواى صريح مى‏دهند كه جايز نيست ازار از چنين پارچه‏اى باشد، اما در باب رداء كه خصوصيتش اين است كه منكبين را مى‏پوشاند، مى‏فرمايند اولى اين است كه رداء هم از پارچه رقيق نباشد، يعنى يك احتياط استحبابى در كار است، لكن بعضيها در اينجا احتياط را به صورت احتياط وجوبى مطرح كردند، كه حتى در رداء هم نبايد حاكى ماوراء خودش باشد، حالا ما هر دو جهت را بايد ملاحظه بكنيم، در جهت اول كه عبارت از ازار است، آنجا اگر نظرتان باشد، ما مى‏گفتيم كه همه شرائطى كه در لباس مصلى معتبر است، در پارچه احرام هم اعتبار دارد، و منشأش هم چند تا روايت بود كه يك روايتش كه عمده رواياتش بود داراى اين معنا و مفاد بود، كه هر ثوبى كه تو مى‏توانى درش نماز بخوانى، در آن ثوب محرم هم مى‏توانى‏
    بشوى، كه از او استفاده مى‏شد ارتباط بين اين دو تا، و اين كه اين به صورت يك ضابطه كلى نه تنها در ناحيه اثباتش در ناحيه نفيش هم، همينطور است، يعنى هر پارچه‏اى را كه انسان مى‏تواند در او نماز بخواند، مى‏تواند در آن محرم بشود، و هر پارچه‏اى را كه نمى‏تواند در آن نماز بخواند، نمى‏تواند در آن محرم بشود، لذا ما از اين قاعده كلية خيلى چيزها استفاده كرديم، گفتيم همانطورى كه لباس مصلى از اجزاء غير مأكول اللحم نبايد باشد، پارچه‏اى را هم كه انسان در آن محرم مى‏شود نبايد از اجزاء غير مأكول اللحم باشد، و همينطور شرائط ديگر، شرطيت طهارت، شرطيت عدم غصبيت، و ساير شرائطى كه در لباس مصلى، اعتبار داشت، ما مى‏گفتيم در ثوبى الاحرام هم معتبر است، خوب وقتى كه مبنا، و ضابطة اينطور شد، يكى از خصوصيات اين است كه آن پارچه‏اى كه در نماز ساتر عورتين است، نبايد رقيق باشد، و حاكى ماوراء خودش باشد، اگر كسى در نماز عورتين خودش را با يك پارچه رقيق حاكى بخواهد ستر بكند، اين نمازش باطل است، و خصوصيت لباس مصلى را رعايت نكرده، خوب همين معنا در باب ازار در ثوبى الاحرام هم مى‏آيد، خوب اگر اين پارچه‏اى را كه به عنوان لنگ به اصطلاح انسان در احرام از آن استفاده مى‏كند، اگر حاكى ماورائش باشد، و به عبارت ديگر حاكى از عورتين باشد، خوب اين لايجوز الصلاة فيه، پس چون نماز در آن جايز نيست، لايجوز الاحرام فيه، احرام در آن هم جايز نيست، روى همان قاعده كليه‏اى كه از آن روايات استفاده مى‏شد، لذا درباره ازارش ظاهراً انسان نمى‏تواند ترديدى داشته باشد، و لو اين كه صاحب مدارك ايشان آمده گفته كه، در كلمات اصحاب چنين قيدى ذكر نشده، هيچ كس نيامده بگويد كه ازار و رداء نبايد حاكى باشد، و اطلاق كلام اصحاب هم حاكى و هم غير حاكى هر دو را شامل مى‏شود، اما خوب همانطورى كه صاحب جواهر به ايشان جواب داده، لازم نيست كه اصحاب به اين خصوصيت تصريح كرده باشند، همين كه گفتند همه خصوصيات معتبره در لباس مصلى در لباس احرام هم معتبر است، و ما خارجاً مى‏دانيم كه در ستر عورتين در باب نماز جايز نيست كه آن پارچه ساتر حاكى باشد، همين كفايت مى‏كند، براى دلالت بر اين مطلب، لذا حق همين است كه صاحب جواهر فرموده، و امام بزرگوار و محققين هم تبعيت كردند از صاحب جواهر، در باب ازار، مسأله روشن است، و اما در باب رداء، و اما در باب رداء، در باب رداء عرض كرديم كه امام تعبير به اولى مى‏كند، لكن بعضى از بزرگان تعبير به احتياط مى‏كنند، كه ظاهرش اين است كه احتياط، احتياط وجوبى است و حتماً بايد رعايت بشود، در باب رداء خوب ببينيد، منكبين اصولاً در باب نماز، اصلاً سترش لازم نيست، براى مرد وقتى مى‏خواهد نماز بخواند، لازم نيست كه منكبينش را ستر بكند، خوب حالا آن ضابطه كليه‏اى كه‏
    ما استفاده كرديم، كه هر لباسى را كه انسان مى‏تواند در آن نماز بخواند، مى‏تواند در آن محرم بشود، كه عرض كرديم هم در رابطه با اثبات يك ضابطه كليه است، و هم در رابطه با نفى، يعنى آنى كه انسان نمى‏تواند در آن نماز بخواند، جايز نيست درش محرم بشود، خوب اين رداء، اگر رقيق باشد، و حاكى از ماوراء خودش باشد، اگر انسان بخواهد در آن نماز بخواند، در نماز كه ستر منكب لازم نيست، آنى كه در نماز براى مرد لازم است، او عبارت از ستر عورتين است، آن وقت، اين رداء را وقتى كه ما به عنوان ثوب احرام مى‏خواهيم با حالت نماز مقايسه و ملاحظه بكنيم، رداء را بايد به عنوان رداء در باب نماز بياوريم، خوب در باب نماز كه اصلاً رداء لازم نيست، ستر منكبين لازم نيست، آنى كه در باب نماز لازم است، او عبارت از ستر عورتين است، ليس الا، پس اين ضابطه را ما اينجا چه جورى پياده بكنيم كه هر ثوبى را كه مى‏توانى در آن نماز بخوانى، مى‏توانى هم در آن محرم بشوى، يعنى ازار احرامى را خوب با ازار صلاتى مقايسه مى‏كنى، درست، اما رداء احرامى را هم با رداء صلاتى بايد مقايسه كرد، اگر اينجورى بخواهيم مقايسه كنيم، رداء هيچ مانعى نيست كه حاكى باشد، براى اين كه در حال صلاة اصلاً رداء لازم نيست، تا اين كه ما بنشينيم بحث كنيم كه آيا نبايد حاكى باشد، يا اگر هم حاكى باشد كفايت مى‏كند، اين است مسأله؟ يا اين كه نه، بايد اين به اصطلاح رداء را بگذاريم وسط، ببينيم آيا در اين رداء مرد مى‏تواند نماز بخواند يا نه؟ خوب مرد در چه رابطه‏اش؟ در رابطه با ساتريتش، ساتريتش در چه بعد است، در بعد عورتين است، پس جايز نيست در اين نماز خواندن، كه رداء احرامى را با رداء صلاتى مقايسه نكنيم، در نماز رداء اصلاً لازم نيست كه حتى يعتبر فيه أن لايكون حاكياً ام لايعتبر، آنى كه در باب نماز لازم است، ستر عورتين است، ساترش هم نبايد حاكى باشد، خيلى روشن، لذا ازار در باب احرام هم، مى‏گوييم همين حكم را دارد، بدون اشكال، اما وقتى سراغ رداء مى‏آييم، طرف مقايسه چيست؟ رداء احرامى با رداء صلاتى بايد مقايسه بشود؟ نه در صلاة ردائى مطرح نيست كه تا اينها با هم مقايسه بشود، رداء احرامى را بايد با آنى حساب بكنيم كه سترش در باب نماز لازم است، لذا مى‏توانيم بگوييم اين رداء لايجوز الصلاة فيه، چرا؟ لانه يكون حاكياً، شما بگوييد ما در باب احرام كه نمى‏خواهيم به عنوان ازار استفاده كنيم، بگوييم نه لازم نيست، آنى كه در عرض مى‏شود لباس صلاتى معتبر است، در ثوبى الاحرام معتبر است، لباس صلاتى نبايد حاكى باشد، و لو به اعتبار اين كه آنى كه معتبر است فقط ستر عورتين است، بيشتر از اين اعتبار ندارد، اما اگر از ما سؤال كردند، كه هل يعتبر فى لباس المصلى أن لايكون حاكياً؟ مى‏گوييد بله، نبايد حاكى باشد، در آن جهت لازمه‏اش، خوب حالا كه اينطور شد، در باب رداء هم همينطور است،
    لذا به نظر مى‏آيد آنهائى كه مسأله را در اينجا به صورت احتياط مطلق و احتياط وجوبى مطرح كردند، حالا به نظر قاصر، اين نزديكتر است تا اين كه ما مسأله را به صورت الاولى كه معنايش احتياط مستحبى است و از كلام امام بزرگوار استفاده مى‏شود، به نظر مى‏آيد كه يك احتياط وجوبى در كار است، و رداء نبايد حاكى باشد، همانطورى كه ازار نبايد حاكى باشد، منتها در ازار مسأله روشن است، اما در رداء به آن وضوح نيست، لذا اينجا يك احتياط وجوبى به نظر مى‏رسد، اين