- غزل گفتي و در سفتي بيا و خوش بخوان حافظ
- كه بر نظم تو افشاند فلك عقد ثريا را
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- ثريا :
پروين ، شش ستــــاره كوچك نزديك به هم كه آن را به گــــردن بند يـــا خوشه انگور تشـــبيه مي كنند
- عقد :
(به كـسر ع ) گردن بند
- فلك :
مجموع آسمان ، سپـهر
English Translation :
Thou utteredest a ghazal; and threadedest pearls. Hafiz! come and sweetly sing
First Mesra Translation:
That, on thy verse, the sky may scatter the cluster of the Pleiades.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- حافظ، غزل گفـتي و مرواريد سفـتي ــ نكته هاي سربسته را گشـودي ; اكنون بيا و به آهنگ خوش بخوان ، تا آسمان گردن بند ثريا را به عنوان نثار بر شعر تو بيفشاند،فلك : آسمان و كنايه از قدرت الهي .عِقد: گردن بند،ثريا: پروين ، شش ستاره كوچك نزديك بـه هـم كـه آن را بـه گـردن بـند يـا خـوشه انگور تشبيه مي كنند،سفـتن : سوراخ كردن ; دُر سفـتن : سوراخ كردن مرواريد، كنايه از سخن گرانبها گفتن ، معاني دشوار را بيان كردن ،غزلهاي خود را به مرواريد سفـته تشبيه كرده ، به خود مي گويد آنهارا به نواي خوش بخوان ، تا آسمــان مجذوب زيبائي آنها شــود و مجموعه ستاره هاي ثــريا را كه مثل گردن بندي است ، به عنوان هديه بر شعر تو نثار كند،**