تبیان، دستیار زندگی
ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم ، پوشیده چه گوییم همینیم که هستیم!...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همینیم که هستیم!

محمدنصیرمیرزاآقاحسینی شیرازی متخلص به فرصت درسال1279هجری قمری درشیرازمتولد شد درشعرونقاشی وعلوم قدیم دستی بسزاداشت.معاصرناصرالدین شاه قاجاربود و درسن 65 سالگی وفات یافت  دو شعر از او را بخوانید :

همینیم که هستیم!

چشم

ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم
پوشیده چه گوییم همینیم که   هستیم
زان باده که از روز  ازل قسمت  ما  شد

پیداست که تاشام ابدسرخوش ومستیم

آواز الست آمد و گفتیم بلی را
زان گفته بلاکش همه  از عهد  الستیم
دوشینه شکستیم به یک توبه دوصدجام

امروز به یک جام دوصد توبه شکستیم

بگذشته زسر پا به ره عشق نهادیم
برخاسته از جان به غم یار  نشستیم
بر ما به حقارت منگر زانکه چو فرصت

در رتبه بلندیم   ولی  از همه پستیم

چه؟دل!
گل رز

برده است .که؟یاری-چه ؟ دل.ازدست که؟ ازدست من.

خوددادیش؟نی- بس چه شد؟بربود.چون ؟ بامکر وفن
کارش چه باشد؟دلبری. دل از کسی برده ؟ بلی
از چند کس؟از یک جهان. ازچه قبیل ؟ از مرد و  زن
تندی کند ؟ آری .کجا؟ هرجا که باشد عاشقی.
شور افکند ؟ آری. چه گه ؟ هرگه که می گوید سخن
شیرین بود لعلش ؟بلی. بوسی تو او را؟ کی توان .
در حسرتش چون میکنی؟ جان میکنم چون کوهکن
خواهی کشی او را ببر ؟ آری. چه سان ؟ همچون قبا
ازشوق آن چون میکنی ؟ باره کنم. چه ؟ بیرهن
فرصت تویی ؟ آری منم .ز اهل کجا؟ شیرازیم

سودا ی چه داری؟ عاشقی . سودت چه باشد؟ رنج و محن